کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1399
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



:

نوجوانی و کودکی دوره ای از زندگی انسان را تشکیل می دهد که مخصوصا برای طرح سوال درباره ارزشهاو اصول اخلاقی و ایجاد سلامت روانی مساعد است . جیمز ویلسون معتقد است که انسان با حس ایجاد سلامت روانی. حسی که خیلی تجلی می کند می تواند زندگی رو به آرامش برای خود رقم بزند کودکان با توانایی حرف  زدن متولد می شوند اما اگر کسی حرف زدن را به آنها یاد ندهد آنها حف نخواهند زد همین متولد در ایجاد سلامت روانی هم می تواند دخالت داشته باشد به طوری که اگر در محیط خانه و یا حتی مدرسه در ایجاد سلامت روحی و روانی برای کودکان قدم برنداشته حتما کودک دچر حالات روانی مانند اضطراب ، گوشه گیری ……………و موارد دیگر خواهد شد که قضاوت اخلاقی بر دلایل و برهایی استوار است که این برهانها را بر حسب دیدگاه ها هدفهایی که آنها را بر می انگیزند به شش مرحله تقسیم کرده و آن گاه دوباره در سه سطح جای داده است که به دلیل رویدادهای اجتماعی وپیامد های منحصر به فرد در دوران کودکی و دوره ها ی بهرانی برای فرزند و گاهی اوقات روابط نامناسب والدین با هم دیگر در جلوی چشم کودک باعث تحولاتی در روحیه کودک می شود که گاه با تاوان سختی روبه روست . سلامت روانی و ایجاد آن در افراد در تمامی سنین مورد اهمیت قرار می گیر که باعث ترقی و رسین به اوج می شود و گاهی آدمی با ایجاد روحیه سالم و بی دغدغه می تواند به اوج خود شکوفایی برسد که تمام این رسیدن ها به عواملی مانند خانه – خانواده – والدین و مدرسه و مربیان بستگی دارد که به عنوان مثال و مسئله ای که در تحقیق حاضر مورد توجه است رسیدن به اوقات آزاد کودکان به کارها و عملیات سالم و توجه به اطراف دور و بر خود و استفاده بهینه می تواند در ایجاد سلامت روانی دخالت داشته باشد و همین طور خانواده که در رسیدن به شکوفایی کودک چه از لحاظ فکری – جسمی می تواند نقش موثر داشته باشد .

در برخی از جوامع ، تغییر موقعیت به کمک مراسم ورود که گذر از کودکی به بزرگسالی رااز نظر اجتماعی نشان می دهد باعث اختلالاتی در سلامت روانی می شود که آن را می توان با محبت و کارهای روزانه – شرکت داشتن در محافل دوستانه سلامت جبران کرد .

                                                            

مقالات و پایان نامه ارشد

بیان مساله :

روان شناسی علم تحقیق در رفتار موجودات زنده و به ویژه در تفکر و احساس و رفتار بشراست به همین دلیل از چندی پیش روان شناسان علاقه شدیدی نسبت به مشکلات عملی که برای افراد بشر پیش می آید و راه حل هایی که می توان برای آنها پیشنهاد داد . پیدا کرده اند منظور از روان شناسی علاوه بر پیشرفت علمی و صنفی ، بهبود بخشیدن به زندگی انسان نیز همت این علاقه روز افزون روان شناسان به مسائل روزمره و علمی بشر ، موجب شده است که دانش ما در افراد بویژه کسانی که دچار مشکلات روانی هستند ، به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد و به این شکل که در سلامت روحی و روانی فرد چیزهای متنوعی در زندگی می تواند تاثیر گذار باشد و حتی گذراندن اوقات فراغت همانطور که دوست دارید می تواند باعث ایجاد سلامت روانی در فرد شود ایجاد راه ح های جدید در مدارس و به کار بردن ورزش در سلامت نوجوانان می تواند موثر باشد . مساله مورد نظر در تحقیق حاضر بررسی تاثیر ورزش در سلامت روانی است و اینکه آیا ورزش می تواند تاثیر مثبت داشته باشد یا نه ؟

سوال مسئله

  • آیا ورزش در سلامت روانی تاثیر دارد ؟
  • آیا سلامت در افرادی که ورزش می کنند بیشتر از افرادی که ورزش نمی کنند است ؟

اهداف تحقیق :

هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر زنگ ورز را افزایش آن در ایجاد سلامت روانی کودکان در مقاطع حساس زندگی است و اینکه آیا این کودکان با ورزش بیشتر و قرار گرفتن در یک محیط سالم و بون دغدغه به اوج سلامت روحی و روانی می رسند و هدف دیگر اینکه بین افرادی که ورزش می کنند سلامت روانی بیشتر از افرادی است که ورزش نمی کنند .

اهمیت و ضرورت تحقیق

بطور کلی ورزش بخش مهمی از فرهنگ و جامعه ماست و در برگیرنده ورزش کاران و مردم در تمامی مراحل زندگی می شود که در فرهنگ ایران ،  ورزش کاران همواره توأم با خصلت های جوانمردی و صداقت و یاری دادن به دیگران  و دستگیری ازضعفا و…بوده است نمونه های فراوان از این موضوع در ادبیات کشورمان و بویژه در حماسه عظیم فردوسی موجود است . شرکت در فعالیت های ورزشی اغلب تاثیر درمانی بر کودکان و نوجوانانی که دچار اختلال عاطف و یا معلولیت رشدی هستند دارد ، ورزش به کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان این فرصت را می دهد که ارتباطات جسمی ، روانی و اجتماعی برقرار کنند و حتی بزرگسالان این فرصت را می دد که ارتباطات جسمی ، روانی و اجتماعی برقرار کننده هستند ضمن اینکه احساس اعتماد به نفس و تسلط بر مسائل را در آنها تقویت می کنند . ( شاملو- 159ص-1382)

فرضیه های تحقیق

  • بین افزایش زنگ ورزش و سلامت روانی دانش آموزان رابطه معنی دار آماری وجود دارد .
  • سلامت روانی در بین افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیر ورزشکار بیشتر است.

متغییرهای تحقیق

افزایش زنگ ورزش = متغییر وابسته

سلامت روانی = متغییر مستقل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-22] [ 10:18:00 ب.ظ ]




این فصل اشاره شد ، دو موضوع کلیدی این تحقیق ، کارایی سرمایه‌گذاری و کیفیت گزارشگری مالی است. مطابق با این بحث یافته‌های پژوهشهای متعددی مانند بوشمن و اسمیت (2001)[3] ، فرانسیس و دیگران[4] (2005) ، وردی[5] (2006) ، بیدل وهیلاری [6](2006) ، بیتی و دیگران[7] (2007) ، بیدل هیلاری و وردی (2008) ، هوپ و توماس[8] (2008) ، مک نیکلاس و استوبن [9](2008)، فرانسیس (2009) اشاره داشته‌اند که افزایش کیفیت‌گزارشگری مالی می تواند آثار اقتصادی مهمی از جمله افزایش کارایی سرمایه‌گذاری را در بر داشته باشد. اگرچه این رابطه از لحاظ نظری تائید شده است اما شواهد تجربی اندکی برای تقویت این ادعا در صنایع مختلف وجود دارد .به لحاظ مفهومی کارایی سرمایه‌گذاری مربوط به تمام تعهدات و وظایف شرکتها می باشد و تنها با ارزش فعلی خالص مثبت نشان داده می شود ، در این تحقیق کارایی سرمایه‌گذاری به عنوان انحراف از سرمایه گذاری مورد انتظار که تابعی از فرصتهای رشد به شمار می آید ارزیابی می شود.
به عبارتی اگر فرصتهای رشد نتواند سرمایه گذاریها را توضیح دهد مقادیر خطای حاصل ناکارایی سرمایه‌گذاری که همان  کم سرمایه‌گذاری [10](انحراف منفی از سرمایه‌گذاری مورد انتظار) یا بعبارتی سرمایه گذاری کمتر از سرمایه‌گذاری مورد انتظار وبیش سرمایه‌گذاری[11] مصرف منابع در فعالیتهایی که سرمایه‌گذاری در آن بیشتر از حد مطلوب انجام شده است) و یا بعبارتی سرمایه‌گذاری بیشتر از سرمایه‌گذاری مورد انتظار  است را نشان میدهد. درتحقیق حاضر همچنین به محاسبه کیفیت گزارشگری مالی با اندازه گیری سه عامل کیفیت اقلام تعهدی ، محافظه کاری در حسابداری و هموارسازی سود استفاده شده است.
در دنیای واقعی ، دریافتها و پرداختهای نقدی در دوره‌هایی اتفاق می‌افتد که معمولا با زمان وقوع معاملات و رویدادهای ایجاد کننده آنها متفاوت است و همین امر باعث می شود تا استفاده از اقلام تعهدی ( فرض تعهدی ) برای اندازه گیری نتایج عملکرد واحد تجاری ، بهتر از اندازه گیری خالص دریافتهای نقدی شود(محمدزادگان،1385). این تحقیق کیفیت اقلام تعهدی را بعنوان نماگری برای سنجش کیفیت گزارشگری‌مالی استفاده کرده‌است.اقلام تعهدی به عنوان تفاوت میان سود‌‌ حسابداری و جریانهای نقدی تعریف شده است و از دیدگاه سرمایه‌گذاران ، کیفیت اقلام تعهدی را می توان درجه نزدیکی سود شرکت با میزان جریانهای نقدی ایجاد شده تعریف کرد.
با فرض اینکه سرمایه‌گذاران ، اوراق بهادار را براساس جریانهای نقدی آتی شرکت ارزشگذاری می‌کنند، اجزای تعهدی سود حسابداری یک معیار سنجش مهمی برای تعیین ابهام اطلاعات موجود در جریانهای نقدی است. اقلام تعهدی به دو صورت اقلام تعهدی غیر‌اختیاری (ذاتی) و اختیاری وجود دارند. اقلام غیر اختیاری مانند تغییرات در حسابهای دریافتنی یا پرداختنی ،آن دسته از اقلامی هستند که در محیط عملیاتی یک شرکت خاص وجود دارند و مدیریت قادر به تغییر و دستکاری آنها نیست(برادشاو[12] و دیگران،2001). و اقلام اختیاری آن دسته از اقلام تعهدی هستند که تحت تاثیر رویه و خط مشی‌های انتخابی شرکت قرار دارند و در ارتباط با تصمیمات مدیریت واحد تجاری قابل تغییر هستند بنابراین هرچه مدیریت اختیار عمل بیشتری برای دستکاری اقلام تعهدی داشته باشد ، امکان بهره‌گیری از آنها برای متاثر کردن سود افزایش می­­یابد. دراین میان فرانسیس و دیگران[13] (2005) با بررسی نحوه قیمت گذاری کیفیت اقلام تعهدی به عنوان ریسک اطلاعات مربوط به سود نشان دادند که هرچه  کیفیت اقلام تعهدی شرکتها پایینتر باشد هزینه بدهی و هزینه سرمایه ( حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید بدست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه‌گذاران در شرکت تامین شود) در آن شرکتها افزایش میابد و به تبع آن کیفیت گزارشگری مالی کاهش خواهد یافت . در این تحقیق با مدل بال و شیواکومار[14](2005) میزان گزارشگری بموقع زیان را به عنوان شاخص کیفیت گزارشگری مالی در نظر گرفته شده است و خواهیم دید گزارش بموقع زیانها به جای قرار دادن آن طی دوره‌های آینده منجر به گزارش محافظه‌کارانه سودها می شود که این خود یک شاخص برای ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی است. هیات استانداردهای حسابداری در سال 1980 محافظه کاری را اینطور تعریف کردند که ” اگر دو برآورد از یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی آتی وجود داشته باشد و احتمال وقوع هر دو یکسان باشد محافظه‌کاری استفاده از برآوردی را دیکته میکند که کمتر خوشبینانه است”( عرب مازار یزدی،1387) و همینطور در تعریف باسو[15] (1997) محافظه‌کاری به الزام درجه بالاتری از تائید پذیری برای شناسایی اخبار خوب  یعنی سود نسبت به شناسایی اخبار بد یعنی زیان  تفسیر شده بنابراین صورتهای مالی محافظه‌کارانه برای استفاده کنندگان درونی و بیرونی برای برآورد ارزش صحیح شرکت از قابلیت اعتماد بیشتری برخوردار است. احمد انور در تحقیقی اثبات نمود که محافظه کاری حسابداری مکانیسمی است که تضاد منافع بین سهامداران و اعتباردهندگان را کاهش میدهد و باعث می شود اعتباردهندگان محدودیتهای کمتری برای شرکتهایی که محافظه‌کاری حسابداری رارعایت میکنند قائل شوند. از عوامل تضاد منافع(تئوری نمایندگی) میتوان عدم تقارناطلاعاتی بین نیروهای درون سازمانی ،سهامداران و اعتباردهندگان را نام برد که امکان گزینش نادرست ( فرصتهایی که ممکن است برای مدیران پیش آید که بتوانند با توجه به اطلاعات محرمانه به منافع زیادی دست یابند )و خطر اخلاقی (بر اثر تمایز مالکیت از مدیریت واحدهای تجاری از سیستم اعمال کنترل داخلی و مدیریت این شرکتها )(اسکات،1388) به عنوان دو اثر این عدم تقارن است که با ایجاد مشکلات نمایندگی و افزایش هزینه نمایندگی باعث سرمایه‌گذاری بیشتر (کمتر) از حد می شوند(حصارزاده، 1388) . و متغیر دیگر متغیر هموارسازی سود که به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات سطح سود به گونه‌ای که سود شرکت عادی بنظر برسد بعنوان شاخصی برای کیفیت گزارشگری مالی تعریف میشود. همینطور در تحقیق حاضر از فرصتهای رشد و اندازه شرکت نیز استفاده شده بدین صورت که اگر فرصتهای رشد نتواند سرمایه گذاریها را توضیح دهد ،مقادیر خطای حاصل ،ناکارایی سرمایه‌گذاری را نشان می دهد بعبارتی از آنها برای برآورد حد مطلوب استفاده می شود. در پس این توضیحات این سوالات مطرحند که آیا ارائه گزارشگری مالی با کیفیت بالا تاثیری بر تصمیم گیری آنها جهت سرمایه گذاری در صنایع مختلف گذاشته ؟ و اینکه آیا کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری موثر است؟ و در صورت مثبت بودن جوابها پرسش اصلی که این تحقیق بدنبال یافتن پاسخی برای آنست مطرح می شود که آیا در صنایع مختلف کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه‌گذاری تاثیر میگذارد؟ این تحقیق قصد دارد با پاسخ به پرسش اصلی تحقیق به شیوه ای علمی و دقیق و با تحلیلهای آماری و همینطور با توجه به ویژگی خاص هر صنعت ، در جهت اثبات وجود یا عدم وجود رابطه بین کارایی سرمایه گذاری و کیفیت گزارشگری مالی برای بهبود عملکرد و سلامت معاملات جهت تعیین استراتژیهای مفید سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی صنایع مختلف در راستای توسعه اقتصادی و حفظ منافع سرمایه گذاری تلاش کند.
3.1. ضرورت و اهمیت تحقیق
پیش از این در تحقیقی مشابه نشان داده شده که در ایران با وجود رابطه منفی بسیار ناچیزی که میان کیفیت گزارشگری مالی و ناکاراییهای سرمایه‌گذاری مشاهده شده است , عملا هیچگونه همبستگی معناداری میان متغیرهای فوق وجود ندارد .
ازاینرو این سوال مطرح می شود که اگر بررسی متغیرها در مدلهای مربوطه به تفکیک صنایع انجام گیرد آیا ممکن است عکس این ارتباط برقرار شود ؟ پس در تحقیق حاضر با هدف تعمیق تحقیقهای قبلی  موضوع مورد نظر با ریزبینی و دقت بیشتری مجددا بررسی خواهد شد تا با توجه به ویژگی خاص هر صنعت ، در جهت اثبات وجود یا عدم وجود رابطه بین کارایی سرمایه‌گذاری و کیفیت گزارشگری مالی برای بهبود عملکرد و سلامت معاملات جهت تعیین استراتژیهای مفید سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی صنایع مختلف در راستای توسعه اقتصادی و حفظ منافع سرمایه گذاری به استفاده کنندگان از گزارشهای مالی یاری رساند.
4.1. اهداف تحقیق
در تحقیق حاضر اهداف علمی و کاربردی زیر براساس فرضیه های موجود دنبال می شوند.
اهداف علمی شامل :

  1. تبیین رابطه کیفیت گزارشگری مالی با کارایی­سرمایه گذاری.

    • چه رابطه ای بین کیفیت اقلام­تعهدی با کارایی­ سرمایه گذاری وجود دارد ؟
    • چه رابطه ای بین محافظه­کاری با کارایی­ سرمایه گذاری وجود دارد ؟
    • چه رابطه ای بین مدیریت­ سود با کارایی­ سرمایه گذاری وجود دارد ؟
    • چه رابطه ای بین هموارسازی سود با کارایی­ سرمایه گذاری وجود دارد ؟
  2. تبیین رابطه کیفیت گزارشگری مالی با سرمایه گذاری کمتر از حد.

 2-1.  چه رابطه ای بین کیفیت اقلام­تعهدی با سرمایه گذاری کمتر از حد وجود دارد ؟
 2-2.  چه رابطه ای بین محافظه­کاری با سرمایه گذاری کمتر از حد وجود دارد ؟

مقالات و پایان نامه ارشد


 2-3.  چه رابطه ای بین مدیریت­ سود با سرمایه گذاری کمتر از حد وجود دارد ؟
 2-4.  چه رابطه ای بین هموارسازی سودبا سرمایه گذاری کمتر از حد وجود دارد ؟

  1. تبیین رابطه کیفیت گزارشگری مالی با سرمایه گذاری بیشتر از حد.

3-1. چه رابطه­ای بین کیفیت اقلام­تعهدی با سرمایه گذاری بیشتر از حد وجود دارد ؟
3-2. چه رابطه ای بین محافظه­کاری با سرمایه گذاری بیشتر از حد وجود دارد ؟
 3-3. چه رابطه ای بین مدیریت­ سود با سرمایه گذاری بیشتر از حد وجود دارد؟
 3-4. چه رابطه ای بین هموارسازی سودبا سرمایه گذاری بیشتر از حد وجود دارد ؟
 
بطور کلی میتوان اینطور بیان کرد که هدف دانش حسابداری ، تهیه اطلاعات سودمند برای تصمیم گیری اقتصادی است. مفید بودن اطلاعات حسابداری برای سرمایه‌گذاران ، بطور تجربی از طریق بررسی ارتباط یا عدم ارتباط ارقام حسابداری منتشر شده با تغییر در قیمت سهام یا سایر مولفه‌های با اهمیت و مورد نیاز جامعه بررسی شده است (ولک، 2004)از اینرو هدف از تحقیق حاضر بررسی هرگونه رابطه معناداری بین سرمایه گذاری کمتر و بیشتر از حد با شاخصهای کیفیت گزارشگری مالی مانند کیفیت اقلام تعهدی ، محافظه کاری ، مدیریت سود و هموارسازی سود در صنایع مورد مطالعه برای بهبود عملکرد و سلامت معاملات جهت تعیین استراتژیهای مفید سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی صنایع مختلف در راستای توسعه اقتصادی و حفظ منافع سرمایه گذاری است.
همچنین هدف کاربردی تحقیق بیان میدارد که این نوشتار می تواند مورد بهره‌وری توسط سازمان بورس اوراق بهادار ،سازمان حسابرسی ، سازمان امور مالیاتی ، سرمایه گذاران ، بانکها و سایر اعتباردهندگان قرار گیرد.
5.1. روش تحقیق
پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کمی در محیط بازار سرمایه و جزء تحقیقات همبستگی از نوع علی پس از وقوع به شمار می رود ،از نظر بعد زمانی گذشته نگر و پس رویدادی ودر گروه تحقیقات شبه آزمایشی طبقه بندی می­گردد.همچنین ه به لحاظ معرفت شناسی از نوع تجربه‌گرا ست ، سیستم استدلال آن استقرایی و به لحاظ نوع مطالعه میدانی –کتابخانه‌ای می‌باشد و از نظر هدف  کاربردی است. و به لحاظ تحلیل آماری ، از تکنیک رگرسیونهای ترکیبی و در برخی موارد رگرسیون مقطعی استفاده خواهد نمود .
 
1.viliam eskat
2.Rule_based standard
[3]. Bushman & smit                                                          
[4]Francis et al
[5]Verdi
[6]Biddle & Hilary
[7]Bity et al
[8]Hopy & Thomas
[9]McNichols and Stubben
[10]Underinvestment
[11]Overinvestment
[12] Beradshow
[13] Fransis et al
[14]Ball & Shivakumar
[15]Basu
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ب.ظ ]




 

1-1 : مواد فعال کننده سطحی

سورفکتانت[1] ماده­ای است که هنگامی که به مقدار بسیار ناچیز استفاده می شود کشش سطحی آب را به میزان قابل توجهی کاهش می­دهد [1]. مولکول­ها از نظر حل شدن به دو دسته مجزا تقسیم بندی می شوند: مولکول­هایی که تمایل به حل شدن در محلول­های قطبی از قبیل آب را دارند، هیدروفیل[2] و مولکول­هایی که تمایل به حل شدن در محلول­های غیر قطبی مانند هیدروکربن­ها را دارند، هیدروفوب[3] نامیده می­شوند. مولکول­هایی که هر دو خاصیت را دارند، آمفیفیلیک نامیده می­شوند [1و2].

1-1-2: مولکول­های آمفیفیلیک

چنین مولکول­هایی زمانی­که در آب قرار می­گیرند، رفتار متفاوتی از خود نشان می­دهند. بخش قطبی در تکاپوی برقراری ارتباط با آب است در حالی­که بخش غیر­قطبی از آب دوری می­کند. یک مولکول آمفیفیلیک می­تواند به گونه­ای در سطح آب قرار گیرد که بخش قطبی آن در تماس با آب و بخش غیر قطبی آن در بالای سطح (در هوا یا در مایعی غیر­قطبی) باشد. حضور این مولکول­ها در سطح باعث کاهش انرژی چسبندگی و در نتیجه کاهش کشش سطحی می­شود. این مولکول­ها فعال کننده سطح یا سورفکتانت نامیده می­شوند [3].

1-1-3: ساختار

سورفکتانت­ها معمولاً ترکیباتی آلی هستند که دارای گروه­های هیدروفوبیک که نقش دم و دنباله را دارد و گروههای هیدروفیلیک که نقش سر را دارد، می­باشند بنابراین معمولاً به طور ناچیز در آب و حلالهای آلی حل می­شوند[4].

1-1-4: عملکرد

سورفکتانت­ها کشش سطحی آب را بوسیله جذب سطحی فصل مشترک هوا – آب کاهش می­دهند همچنین باعث کاهش کشش فصل مشترک آب و روغن بوسیله جذب سطحی فصل مشترک مایع- مایع می­شوند [5].

1-1-5: تقسیم بندی سورفکتانت­ها

سورفکتانت­ها به 3 دسته غیر یونی، کاتیونیک و آنیونیک تقسیم بندی می­شوند:

در سورفکتانت­های غیر یونی، سر هیدروفیل کاملاً خنثی است. به عنوان مثال می توان از الکل اتوکسیلات چرب نام برد.

در سورفکتانت­های آنیونی، سر هیدروفیل دارای بار منفی است و یون­های با بار مثبت از قبیل یون سدیم، لیتیم و غیره را جذب می­کند.

سورفکتانت­های کاتیونی، دارای سر هیدروفیل با بار مثبت هستند که منجر به جذب کاتیون­های با بار منفی از قبیل یون کلر و یون برم می­شود. در این گروه می­توان به آلکیل­تری­متیل­آمونیوم­هالید، آلکیل­پیرینیدیوم هالید و آلکیل­دی­متیل­آمونیوم­هالید اشاره کرد[6].

پایان نامه

1-1-6: مایسل­ها

مایسل از ریشه کلمه لاتین MICELLE  به معنی تکه کوچک گرفته شده است. تعداد زیادی مولکول سورفکتانت می­توانند در توده محلول به هم وصل شده و تشکیل توده­ای  به نام مایسل دهند. وقتی مایسل­ها شروع به تشکیل شدن کردند دم آنها تشکیل یک هسته مانند یک قطره روغن و سر یونی آنها یک پوسته بیرونی می­سازد که تماس مطلوب با آب را بهبود می­بخشد.

اندازه و شکل مایسل به ساختمان مولکول­های فعال­کننده سطحی و آرایش فضایی آن بستگی دارد. غلظتی که در آن مایسل تشکیل می­شود غلظت بحرانی مایسل شدن[4](CMC) نامیده می­شود.

در این غلظت، مایسل­ها از حدود400- 200 مونومر فعال کننده سطحی پدید می­آیند. مایسل­ها از نظر ترمودینامیکی پایدارند و به آسانی تکرارپذیر می­باشند. اگر غلظت فعال­کننده­های سطحی در اثر رقیق نمودن با آب به پایین تر از  CMCرسانده شود، مایسل تخریب می شود.

در حدود 76 سال پیش رابطه ای جالب بین خواص فیزیکی- شیمیایی محلول مواد فعال­کننده­های سطحی و غلظت آنها در محلول ارائه گردید که بیان­کننده تغییرات ناگهانی در خواص فیزیکی- شیمیایی این محلول­ها در محدوده کمی از غلظت بود. این تغییرات به تجمع مولکول­های دوخصلتی نسبت داده شد و مفاهیمی نظیر مایسل و غلظت بحرانی برای آن مطرح گردید. مولکول­های فعال­کننده سطحی در محلول­های بسیار رقیق به صورت مونومر هستند. البته ممکن است دیمرها وتریمرها نیز حضور داشته باشند. وقتی غلظت مولکول­های فعال­کننده سطحی به یک مقدار مناسب برسد، تجمع خودبخود اتفاق می­افتد و مایسل تشکیل می شود. در این تجمع قسمت آبگریز در مرکز مایسل است، در حالی­که گروه­های قطبی با سطح آب برهمکنش می­دهند و بوسیله تعدادی از مولکول­های آب هیدراته می­شوند [6و7].

1-1-6-1: نیروهای تأثیر­گذار بر تشکیل مایسل

 

 تشکیل مایسل در نتیجه تأثیر سه نیروی اساسی است[8] که عبارتند از:

  • نیروهای دافعه بین گروه­های دم حلال­گریز مولکول­های ماده فعال­کننده سطحی و حلال.
  • نیروهای دافعه الکتروستاتیک بین گروه­های سر حلال­دوست مولکول­های ماده فعال­کننده سطحی که ناشی از اتصال مولکول­های آب به سر قطبی و افزایش حجم آن قسمت (هیدراتاسیون آب) است.

3-  نیروهای جاذبه واندروالسی بین گروه­های دم ماده فعال­کننده سطحی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ب.ظ ]




:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پایان نامه

 

 

 

بیان مسئله

در عصر هزاره سوم،افق و نگرشی در معماری شکل میگیرد و در این ساختار زمان به عنوان مبداء عمل می کند که در رواج تکنولوژی بستر گسترانیده و همپا با آن افق جدیدی از نیازهای انسانی و اجتماعی و ساختاری شکل میگیرد و استفاده از رویکردهای ویژه همسو با زمان و روند تطبیقی آن باعث نگرش جدیدی در حوزه معماری (معماری پایدار) میگردد که نقش آن در ساختمان های بلند مرتبه و یا به عبارتی برج ها بیشتر نمود پیدا میکند.(لئوناردو بنه ولو،1389) توسعه پایدار در 3 حوزه پایداری محیطی ، پایداری اقتصادی وپایداری اجتماعی مطرح میگردد (بحرینی ،مکنون،ص62 ،1380) به طور معمول این گونه ساختمانها مقادیر زیادی از منابع را در حین ساخت و بهره برداری مصرف می کنند .و حتی در زمان بر چیدن نیز تلفات انرژی فراوانی دارند. اما با توجه به ضرورتهایی که در زمان حاضر رواج بلند مرتبه سازی را به دنبال داشته و خواهد داشت، لازم است تا طراحان ساخت، در جستجوی تعدیل تاثیرات منفی آن بر محیط از یک سو و افراد و کاربران از سوی دیگر باشند و رشد شکل گیری این گونه ساختمانها باید با توجه به خصوصیات و نیازهای این گونه ساختمانی شکل گیرد.(آنتونی 2010) قرار گرفتن در عصر تکنولوژیک باعث بوجود آمدن نگرش جدیدی در حوزه تجارت بین الملل گشته است که این مراکز را به سمت اهدافی همچون عدم حضور در مراکز خرید و تغییر از تجارت خرد به تجارت کلان به گونه ای ویژه سوق داده است. در عصر هزاره عملکرد های تجاری در حصار جغرافیایی درونشان محدود نیستند بلکه فضاهایی نو ظهور به نام مراکز تجارت جهانی در عصر دیجتال به ظهور می پیوندد که منشا آن به چند دهه پیش میرسد این مراکز به صورت چند عملکردی شامل عملکرد های مختلف همچون فضاهای بازرگانی آژانس های تجاری ،فضاهای اداری هستند که نقش مهم و کلیدی بین صنعتگران و صادرکنندگان ایفا میکنند و به عنوان محرک اقتصادی در حوزه طراحی نقش کلیدی و غیر قابل انکاری را برعهده دارند. با توجه به موقعیت ویژه وپتانسیل های بالفعل شهر ارومیه و قرار گرفتن آن درهمجواری چند کشور همسایه و مناطق آزاد تجاری مختلف و ارتباط آن با کریدور غربی کشور وجود چنین فضای تجارت جهانی در این حوزه بیش از بیش ملزوم مینماید .

واژه های کلیدی: “برج تجاری”،”هزاره سوم”،”تجارت جهانی” ،”توسعه پایدار”

مساله تحقیق

سوال اصلی:

با توجه به تحولات معاصر و ورود به دنیای هزاره ی سوم و دیجیتال طراحی برج مرکز تجارت جهانی فضا ها ی تجاری بلند مرتبه چگونه می تواند از نظر محیطی پایدار عمل کند؟

سوالات فرعی:

-معیار های صحیح طراحی برج تجارت جهانی مبتنی بر اصول پایداری محیطی در چیست؟

-چگونه می شود از طریق شبیه سازی اصول پایداری در برج های تجاری کاربردی و الویت بندی کرد؟

-فضای مناسب و تسهیلات رفاهی و فرهنگی و اقتصادی مناسب در سطح جهانی در مرکز تجارت جهانی هزاره ی سوم چیست؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ب.ظ ]




هدف همه مؤسسات خدماتی از جمله بانک ها ارائه خدمات مناسب و مورد رضایت مشتریان می باشد. اگرچه تا چندی پیشی ممکن بود که این هدف در سایه اهداف دیگر مثل سود آوری نقشی کمرنگ تری داشته باشد، اما با توجه به رقابت بانکهای دولتی و پیدایش بانکهای خصوصی در کشور این هدف نقش اساسی در حیات مؤسسات بانکی بازی می کند. شاید تا چند سال پیش فقط ارائه خدماتی مثلا دریافت و پرداخت برای مشتریانی که بایستی از خدمات بانک های دولتی استفاده می کردند، آنها را راضی نگه میداشت ولی اکنون مشتریان کل فرآیند دریافت خدمات از قبل از ورود به بانک تا پایان کار بانکی را مورد ارزیابی قرار می دهند و انتظارات خود را با کیفیت خدمات ارائه شده مقایسه می کنند و این ارزیابی را مبنای استفاده مجدد از خدمات بانکی آن بانک قرار می دهند. بنابراین می توان گفت که از مهم ترین ویژگی خدمات، حضور مشتری در سیستم تحویل و ارائه آن می باشد و تمرکز و توجه به مشتری و تأمین نیازهای او همیشه یکی از فعالیتهای مهم روزانه عرضه کنندگان خدمات می باشد. ارزش ادراک شده از دیگر عواملی است که بسیاری از شرکت ها برای حفظ مشتریان به آن توجه خاص دارند و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در فرایند تصمیم گیری مشتریان معرفی شده است. ارزش ادراک شده ارزیابی کلی مصرف کننده از مطلوبیت یک محصولی بنابرادراکاتی است که از دریاقتی و پرداختی ها دارد (زیتاملی[1]، ۱۹۸۸).

 برخی با هزینه ای که پرداخت می کنند به دنبال کیفیت خوب هستند و برای برخی راحتی و سازگاری خدمت با نیازهایشان اهمیت دارد. محققان بین مفهوم ارزش و کیفیت ادراک شده تفاوت قائل میشوند. ارزشی مبین مبادلهای است میان آنچه فرد دریافت کرده و آنچه هزینه نموده است، درحالی که کیفیت تنها بیان کننده آن چیزی است که فرد دریافت نموده است. به علاوه، مفهوم ارزش نسبت به کیفیت شخصی تر است. بر این اساس کیفیت و ارزش، هر کدام تأثیر خاص و متفاوت بر افراد مختلف دارند. بنابراین، شناخت ارتباط درونی آنها و نقش آنها بر مقاصد رفتاری مشتریان میتواند مفید باشد. مفهوم اعتماد و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزاینده ای محور مطالعه سازمان ها گردیده است. امروزه اهمیت اعتماد در سازمان ها به خوبی آشکار گردیده است؛ چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود اعتماد است.

در عصری که روابط بین افراد و گروه ها سستتر شده و به سرعت در حال تغییر است، اعتماد که عمدتاً مبتنی بر استنتاج ها و تفاسیر در مورد انگیزه ها، شخصیت و باطن دیگران است، موضوع محوری سازمان ها است که رشد و حیات آنها را تضمین می نماید. اهمیت اعتماد به این دلیل است که مدیران به دنبال درک و شناخت چگونگی ایجاد همکاری مؤثر در سازمان ها می باشند(تیلور، 2003). اعتماد ما به یک سازمان می تواند از اعتماد ما به فرد یا افراد شاغل در آن سازمان شکل بگیرد و همچنین اعتماد ما به فرد می تواند به دلیل اعتماد ما به سازمانی باشد که آن شخص در آن کار می کند. اعتماد به فرد و اعتماد به سازمان از طریق وظایف و موقعیت هایی که افراد در سازمان دارند و نقش هایی که در سازمان ایفا می کنند، به هم مرتبط می شوند. در جوامع نوین به نظر گیدنز (1990) ، افراد هر چه فاصله زمانی مکانی بیشتری از هم داشته باشند، به اعتماد بیشتری نیاز دارند. در جوامع ماقبل نوین که خصلتی محلی و بومی دارند و کنش های متقابل بیشتر در سطح محلی و چهره به چهره رخ می دهند؛ در روابط اجتماعی اعتماد بطور طبیعی وجود دارد.

اما در جوامع بزرگ و گسترده که روابط اجتماعی در فاصله زمانی- مکانی بسیار دوری انجام می گیرد و افراد درگیر این روابط، کمتر با یکدیگر آشنایی چهره به چهره دارند، به اعتماد بسیار نیازمندند. اعتماد به نظام های انتزاعی، شرط فاصله گیری زمانی- مکانی و حوزه های گسترده امنیت در زندگی روزانه است که در نهادهای مدرن در مقایسه با جهان سنتی ارائه می کنند(طالقانی،1389).

امروزه اهمیت اعتماد در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی بطور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعات سازمانی نیز از اعتماد به عنوان عامل بنیادی برای سازمان های اثربخش نام برده می شود و متخصصان رهبری و محققان به اهمیت ایجاد اعتماد در بین نیروی کار اذعان دارند. مطالعه ادبیات سازمانی نشان می دهد که اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت فردی و سازمانی می باشد. بالا بودن اعتماد سازمانی، ضعف در سایر منابع لازم برای ارتقای بهره وری را تا حدی جبران می کند(دانایی فرد، 1388). ایجاد وفاداری در مشتریان مفهومی است که در کسب و کارهای امروزی به لحاظ اینکه مشتریان وفادار به صورت مؤلفه اصلی موفقیت سازمانی در آمده اند، مورد توجه بیش از پیش قرار گرفته اند(الهی، 1387).مشتری وفادار کسی است که به طور مکرر از یک فروشنده کالا و خدمات خرید می کند و به او نگرش مثبتی دارد و به همین جهت خرید از او را به تمامی آشنایان خود نیز به طور مصرانه توصیه می کند(رضایی دیزگاه، 1388).. بررسی پژوهش های انجام شده در دهه گذشته نشان می دهد مسئله اعتماد، جایگاه مهمی در مطالعات اجتماعی پیدا کرده است. در روابط انسانی، اعتماد حضوری دائمی و گریزناپذیر دارد و بدون آن، برقراری روابط اجتماعی و تجاری پایدار امکانپذیر نیست. مرور مطالب رسانه های جمعی، گفتگوهای روزمره مردم و مطالعات پیشین مؤید این است که اعتماد در جامعه ایران، وضع نگران کننده ای دارد. مطالعات پیشین نشان می دهد که صورت های مختلف اعتماد در ایران (اعتماد بین شخصی، اعتماد نهادی و اعتماد اخلاقی به نخبگان) با تغییرات جدی روبروست(طالبی، 1392).

بنابر این ، مسئله ای که در تحقیق حاضر به دنبال بررسی آن هستیم، تاثیر کیفیت خدمات، اعتماد و ارزش ادراک شده بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه می باشد. تا بدین ترتیب ، این موسسه مالی و اعتباری بتوانند با ارائه خدمالت با کیفیت و مطلوب، گامی در جهت کسب رضایت و جلب اعتماد مشتریانش برداشته و آنان را نسبت به خود، وفادار سازد.

1-2-بیان مسئله

با گسترش محیط رقابتی در حوزه های مختلف خدماتی مدیران باید توجه ویژه ای به توسعۀ استراتژی های مؤثر بر بازار داشته باشند(لی آو[2]، 2009).  بر مبنای مطالعۀ رفتار مشتریان، اثبات شده است که تأمین رضایت مشتری به تدریج سبب ایجاد حس وفاداری و اعتماد به سازمان در مشتری خواهد شد. مشتری وفادار علاوه بر آنکه بارها و بارها برای خرید مجدد محصولات یا استفاده از خدمات به سازمان مورد علاقۀ خویش رجوع می کند، به عنوان عامل مضاعف در زمینۀ تبلیغ محصولات و خدمات سازمان، از طریق توصیه و سفارش به خویشاوندان، دوستان یا سایر مردم نقشی حائز اهمیت در ارتقای میزان سودآوری و بهبود تصویر سازمان در ذهن مشتریان بالقوه ایفا می کند(لی آو،2009؛ بشیر عباس[3]، 2012). در سازمان های خدماتی تجاری به دلایلی از قبیل: تعداد کمتر مشتریان، تداوم بیشتر استفاده از خدمات توسط آن ها، اهمیت زیاد حفظ و تقویت روابط بلندمدت سازمان با مشتریان، روابط عمیق تر با مشتریان و حرفه ای بودن مشتریان سبب شده است توجه به عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان به این سازمان ها اهمیت به سزایی داشته باشد(چانگ، 2012). به گفته چانگ[4](2012)، موفقیت هر کسب و کار به مشتریانی که تنها یک بار به آن مراجعه می کنند بستگی ندارد، بلکه وابسته به مشتریانی است که به طور منظم با آن در ارتباط هستند (چانگ ، 2012). از نظر مفهومی، وفاداری مشتری شامل سه بعد رفتاری، نگرشی و ترکیبی است. بعد رفتاری وفاداری بر رفتار مشتری در تکرار خرید تأکید دارد. بعد نگرشی به مفهوم میزان گرایش مطلوب و مساعد به سوی ارائه دهندۀ خدمت است. سرانجام، دیدگاه ترکیبی وفاداری تعاریف ابعاد رفتاری و نگرشی از وفاداری را با هم ترکیب می کند(زینز[5]، 2001). به اعتقاد شو چن [6](2008) ارزش درک شده توسط مشتری، رضایت مشتری را تقویت می کند، به ویژه وقتی که ارزش، سازگار با انتظارات مشتریان و بر اساس درک قبلی از مشتری است(شو چن،2008).

شو چن(2008) در تحقیق خود بیان کرده است یافته های تحقیقات در مورد ارزش ادراک شده می تواند به صورت بهتری استراتژی های بازاریابی، ترفیعی و بخش بندی بازار را بازگو کند؛ زیرا ادراک مصرف کنندگان منبع مناسبی برای توسعۀ خدمات محسوب می شود. با بهره گیری از معیارهای توسعه یافته و تعدیل شدۀ مفهوم ارزش ادراک شده، خدمات دهندگان این فرصت را خواهند داشت تا ارزش برنامه ها و محصولات مختلف خود را مقایسه کنند. به علاوه، این امر ظرفیت و توانایی خدماتدهندگان را در شناسایی ابعاد ارزش ادراک شده به عنوان ویژگی های مثبت یا منفی محصولات خود بهبود می بخشد. در واقع، ارزش ادراک شده باید در مرکز ثقل تلاش های بازاریابان در درک رفتار مصرف کننده باشد. بر همین اساس، مطالعات تجربی نشان می دهند مفهوم ارزش ادراک شده می تواند در آشکار کردن تصمیمات رفتاری مصرف کنندگان مثمرثمر باشد؛ زیرا این مفهوم بخشی از رفتار مصرف کننده است(اسمعیلی، 1392).  ارزش درک شده نیز از متغیرهای مرتبط با کیفیت خدمت و رفتار آتی مشتریان است.

 همچنین اعتماد مشتریان به عنوان یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت سازمان های خدماتی می باشد. بالا بودن اعتماد مشتریان در صنعت بانکداری موجب افزایش وفاداری آنان خواهد شد.(احمدی، 1394). امروزه، تأکید تجارت بین الملل بر آن است که به طور متداوم به ایجاد ارزش برای مشتریان بپردازد؛ از این رو کیفیت خدمات،اعتماد، وفاداری و ارزش ادراک شدۀ مشتریان توجه زیاد بازاریابان و محققان دانشگاهی را به خود جلب کرده است.  با توجه به مطالب گفته‌شده در اهمیت متغیرها  در این تحقیق به بررسی تأثیر کیفیت خدمات، اعتماد و ارزش ادراک‌شده بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه  پرداخته‌ایم و درصدد پاسخگویی به این سؤال هستیم که متغیرهای کیفیت خدمات، اعتماد و ارزش ادراک‌شده چگونه و به چه میزان وفاداری مشتری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

شکل(1-1): مدل مفهومی تحقیق

1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

      در محیط بسیار رقابتی، پیچیده و پویا در نظام بانکداری، کوچک‌ترین تفاوت موجود در خدمات در کنار افزایش تقاضای مشتری منجر به نقل و انتقالات عظیم در این صنعت می‌شود. بانک‌های سنتی تا حدود زیادی به‌صورت بانک‌های مشتری محور درمی‌آیند آن‌هم طبق اصول و مبانی بازاریابی رابطه مند، که روی وفاداری مشتری به‌عنوان هدف اصلی خود تمرکز می‌کند( برلی[7] و همکاران، 2004).

        در سال‌های گذشته صنعت بانکداری کشورمان، به دلیل مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی، دولتی بودن و مهم‌تر از همه فزونی میزان تقاضا بر عرضه، همواره مشتری مداری و ارکان آن را مورد بی‌توجهی قرار داده است اما با ورود بانک‌های بخش خصوصی، این صنعت رفته‌رفته به‌سوی رقابتی شدن قدم برمی‌دارد. تغییرات تدریجی که در صنعت بانکداری کشورمان به دلیل ورود بانک‌های بخش خصوصی به وجود آمده است باعث افزایش مکرر انتظارات مشتریان در تمام زمینه‌های مربوط به خدمات مشتری شده است. بنابراین بانک‌ها باید با شناسایی دقیق ابعاد وفاداری مشتری، سیستم‌هایی را در جهت برقراری رضایت مشتریان و درنهایت ایجاد وفاداری هدایت و اجرا نمایند(عبدالوند، 1386).

پایان نامه و مقاله

       به دلیل اهمیت وفاداری مشتری برای رشد سازمان، شناخت مفاهیم و الگوی وفاداری بسیار اهمیت دارد، نبودن چنین شناختی، ممکن است باعث شود مؤسسات خدماتی شاخص‌های نادرستی را برای اندازه‌گیری وفاداری مشتری انتخاب نموده و قادر به ارتباط دادن وفاداری مشتری به شاخص‌های عملکرد نباشد و درنتیجه در طراحی برنامه‌های وفاداری و شناخت رفتارهای درست مشتریان دچار اشتباه شوند(جمیز[8] و همکاران، 2001).

یکی از هدف های بلند مدت و غایی کیفیت خدمات مطلوب، به دست آوردن وفاداری مشتریان برای موسسه مالی و اعتباری کوثر است. طورکلی وفاداری مشتری از جنبه ها ی مختلفی اهمیت دارد. مشتریان وفادار در تعیین جریان قابل پیش بینی فروش و افزایش سود به سازمان کمک می نمایند. به علاوه، مشتریانی که با نام تجاری سازمان آشنایی دارند، به احتمال زیاد آن را به دوستان و نزدیکان خود نیز توصیه نموده و در چرخه بازخور و ارزیابی محصول سازمان تأثیر می گذارند و این موارد در محیط کسب و کارهای امروزی اهمیت حیاتی دارند(هارت[9] و همکاران، 1999). ازاین رو موضوع حفظ و تقویت وفاداری مشتریان برای سازما ن هایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش در بازار را دارند، به عنوان چالشی راهبردی مطرح است، چراکه با شدت گرفتن رقابت و نزدیک شدن سطح کمی و کیفی خدماتی که در حوزه انتخابی مشتریان قرار دارد، ارائه خدماتی که مورد توجه مشتریان قرار گیرد و آنها را مشتری دائم خدمات سازمان کند، امری حیاتی و ضروری است(کلین[10]، 2003).بنابراین برآوردن انتظارات مشتریان در زمینه ویژگی های کیفیت خدمات، به رضایتمندی بیشتر آنها می انجامد و موجب می شود که به خدمات وفادار بمانند و حتی آن را به دیگر مشتریان نیز پیشنهاد کنند که نقش این مشتریان حائز اهمیت در ارتقای میزان سودآوری و بهبود تصویر سازمان در ذهن مشتریان بالقوه ایفا می کند. ارزش درک شده نیز از متغیرهای مرتبط با کیفیت خدمت و رفتار آتی مشتریان است. امروزه، تأکید تجارت بین الملل بر آن است که به طور متداوم به ایجاد ارزش برای مشتریان بپردازد؛ از این رو کیفیت خدمات، رضایت، وفاداری و ارزش ادراک شدۀ مشتریان توجه زیاد بازاریابان و محققان دانشگاهی را به خود جلب کرده است(اسمعیلی و همکاران، 1393).

       در این تحقیق تلاش می‌شود با توجه به اهمیت مشتریان در صنعت بانکداری به بررسی مفهوم « وفاداری مشتری » بانک کوثر ارومیه از طریق بررسی تأثیرات « کیفیت خدمات»، « اعتماد»  و « ارزش ادراک‌شده » پرداخته‌ایم. به‌بیان‌دیگر به بررسی این موضوع می‌پردازیم که تأثیر کیفیت خدمات ، اعتماد و ارزش ادراک‌شده بر وفاداری مشتریان در فضای بانک کوثر ارومیه چگونه می‌باشد.

1-4-اهداف تحقیق

1-4-1-هدف اصلی

  • هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر کیفیت خدمات، اعتماد و ارزش ادراک‌شده بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه می باشد.

1-4-2-اهداف فرعی

  • بررسی تأثیر اعتماد بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری موثر ارومیه
  • بررسی تأثیر ارزش ادراک‌شده بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری موثر ارومیه
  • بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری موثر ارومیه
  • بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر اعتماد مشتریان موسسه مالی و اعتباری موثر ارومیه
  • بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر ارزش ادراک‌شده مشتریان موسسه مالی و اعتباری موثر ارومیه
  • بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان با میانجی‌گری اعتماد مشتریان موسسه مالی و اعتباری موثر ارومیه
  • بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان با میانجی‌گری ارزش ادراک‌شده مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه

1-5-فرضیه‌های تحقیق

فرضیه اصلی

کیفیت خدمات، اعتماد و ارزش ادراک‌شده بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه  تاثیر دارد.

فرضیات فرعی

  • کیفیت خدمات بر اعتماد مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه تاثیر دارد.
  • کیفیت خدمات بر ارزش ادراک‌شده مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه تاثیر دارد.
  • اعتماد بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه تاثیر دارد.
  • ارزش ادراک‌شده بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه تاثیر دارد.
  • کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان موسسه مالی و اعتباری کوثر ارومیه تاثیر دارد.
  • کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان با میانجی‌گری اعتماد مشتریان تأثیر دارد.
  • کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان با میانجی‌گری ارزش ادراک‌شده مشتریان تأثیر دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ب.ظ ]




:

در جهان رقابتی امروزی، یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدف­ها و رسالت­های مورد نظر، عنصر انسان است. در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می­بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین می­کند، منابع انسانی است. بطوری که منابع انسانی، مهمترین عامل بهره­وری در جامعه است و تردیدی نیست که شکوفایی هر جامعه­ای در بهبود و پرورش منابع انسانی آن نهفته است. باید توجه داشت که جهت استفاده بهینه از منابع انسانی، باید بصورت کاملاً اصولی آن را مدیریت کرد، مدیریت منابع انسانی به معنای درک اهمیت منابع انسانی یک سازمان است که بــه برتری سازمان، توجه به مشتری، کارآفرینی، کیفیت و نظایر آن شکل و معنا می­بخشد. در حقیقت رشــد و پرورش و افــزایش سطح توانایی­ها و سازماندهی نیروی انسانی یک سازمان جهت رسیدن به اهداف سازمان در دیدگاه و سطح فکری مدیریت منابع انسانی خلاصه شده است و این سطح مدیریتی در شکست و پیروزی سازمان سهم بسزائی دارد.

 

 

  • بیان مسئله

در حالت کلی نظام مدیریت منابع انسانی را می‌توان در مولفه‌های اصلی گزینش و استخدام، نگه­داشت منابع انسانی در جهت تحقق اهداف سازمانی، آموزش و توسعه، ارزشیابی عملکرد و بازخورد بیان کرد. با توجه به اجزای پنجگانه نظام مدیریت منابع انسانی، مفهوم بهره‌وری، به ویژه بهره‌وری منابع انسانی، در چارچوب مدیریت منابع انسانی مطرح شده است که از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است (سعادت، 1386، 5).

یکی از مولفه­های اصلی مدیریت منابع انسانی جذب منابع انسانی است، که به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت منابع انسانی شامل مراحل برنامه­ریزی، تعیین و تامین نیروهایی است که باید با گذر از مراحل قانونی پذیرش و استخدام در مشاغل مختلف سازمانی آماده شده و به کار گمارده شوند (اصیلی و صالح هندی، 1389، 70). در همین زمینه راه­های گوناگونی تا به حال مورد استفاده قرار گرفته است؛ همچون آزمون کتبی و مصاحبه. اما با توسل به خلاقیت، راه­های بی­شماری وجود دارد که می­تواند ریسک یک استخدام مطلوب را به حداقل برساند (نوری شمس­آباد، 1387، 32). برخی از محقیق، نظام جذب را شامل برنامه­ریزی منابع انسانی،کارمند یابی، گزینش و توانمند­سازی منابع انسانی می­دانند (Byars and Rue, 2011, 342). همچنین در صورتی که جذب منابع انسانی اثر بخش باشد، می­تواند هر موسسه و سازمانی را فارغ از اندازه، صنعت، حوزه یا اهداف زنده نگه داشته (Caruth, Caruth and Pane, 2009, 145) و نیروهای انسانی (کارکنان) آن را توانمند کرده و موجبات نگه داشت آنها را فراهم کند (نوری شمس آباد، 1387). بنابراین، جذب نیروی انسانی، به عنوان اصلی­ترین و مهم­ترین سرمایه در یک نهاد یا سازمان در (راستای توانمندسازی کارکنان) اهمیت فراوانی دارد (اصیلی و صالح هندی، 1389، 70).

توانمندسازی در راستای بالندگی منابع انسانی مطرح است (ضیائی و همکاران، 1387، 1) و مفهومی جدید است که هم اکنون نظر بسیاری از اندیشمندان مدیریت را به خود جلب کرده است. این مفهوم، که چند بعدی است بر حسب ادراکات و باورهای کارکنان نسبت به نقش خودشان در شغل و سازمان آن ها تعریف شده است و حالت­های روان شناختی مختلفی را از جمله احساس شایستگی، احساس موثر بودن، احساس خود مختاری و احساس معنادار بودن شغل به خود اختصاص می­دهد (عبداللهی و نوه ابراهیم، 1385). هدف اصلی توانمندسازی کاهش سلسله مراتب سنتی دیوان سالاری است. در واقع، به نیازهای مشتریان به کالا و خدمات که به وسیله سازمان فراهم می­شود، تأکید دارد نه بر نیازهای سازمان. اگر بخواهیم کارکنان به سازمان وابستگی و تعهد بیشتری داشته باشند، باید زنجیره فرماندهی سنتی بین کارمند و مدیر تغییر یابد (امیرخانی، 1387، 42). عواملی که می­تواند موجب توانمندی منابع انسانی گردد عبارتند از: توان جسمی، توان ذهنی، دانش، مهارت و انگیزه (محمدی، 1388).

 لازم به ذکر است که توانمندسازی کارکنان، موجبات نگه داشت آنان در سازمان را نیز به دنبال دارد. این امر (نگه­داری) که یکی از مولفه‌های اساسی مدیریت منابع انسانی است، شامل نگهداری بهینه کارکنان توان‌مند و واجد صلاحیت و آن عبارت از مجموعه برنامه‌ها و اقداماتی است که آموزش، تربیت و توان‌مندسازی مطلوب‌تر منابع انسانی شاغل، حمایت‌های مادی و معنوی، ارائه تسهیلات و خدمات مناسب، ایجاد امنیت روانی و شغلی منابع انسانی را شامل می‌شود که در نهایت به رشد و تعالی و حفظ موقعیّت مناسب، افزایش انگیزه، تجارب و در نهایت به رضایت شغلی منجر شده و فعالیت بیش‌تر و تعلق خاطر آنان را در پیخواهد داشت. (عابدینی، 1392).

با این وجود به دلیل بی­توجهی به اهمیت جذب، توانمندسازی و نگه داشت منابع انسانی در سازمان­ها، مدیریت منابع انسانی در سازمان­ها با چالش­های متعددی مواجه است که از جمله می­توان جهانی شدن، کمبود نیروی کار ماهر و متعهد، هرم تصمیم­گیری، عدم شناخت نیاز کارکنان، بی­برنامگی، عدم شایسته­سالاری، تبعیض، بهره­وری ناکافی منابع انسانی، بی­انگیزگی، عدم مشارکت کارکنان، ترک همکاری کارکنان باسابقه سازمان را نام برد (هاشمی و پور امین­زاده، 1390، 4).

 اما محققین جهت مقابله با این مشکلات در فرایند جذب، توانمندسازی و نگه داشت نیروی انسانی، راهبردهای مختلف مدیریتی را در پیش می­گیرند. راهبردهاى مدیریتى با بسترسازى و ایجاد زمینه مناسب، موجب مى­شوند تا مدیران حداکثر توانایى و قابلیت­هاى خود را جهت انجام وظایف به کار گیرند و منابع انسانی را به بهترین شکل هدایت کنند (بختیاری و احمدی­مقدم، 1389، 43). مهمترین راهبردهای آن، عبارتند از: 1- ارزیابی مهارت 2- بهبود روش های

مقالات و پایان نامه ارشد

گزینشی 3- ارزیابی استراتژی های جذب 4- آموزش 5- بهبود ارزیابی عملکرد 6- حمایت (توانمندسازی)  7- مشارکت (توانمندسازی) 8- بهبود عملکرد 9- مشارکت (نگه داشت) و 10- حمایت (نگه داشت). در صورت اجرای صحیح این راهبردهای مدیریتی موجبات نگه داشت، جذب مناسب و توانمندی منابع انسانی در سازمانها فراهم خواهد شد. بنابراین راهبردهای مدیریتی موجب خود کارآمدی یا افزایش قدرت شخصی کارکنان می­شوند (عبدالهی و اشرفی­فر، 1391، 91) و با رعایت این راهبردها توسط مدیران و کارکنان می­توان به سازمانی با کارکنان توانمند دست یافت. در همین راستا، شرکت پخش فرآورده­های نفتی منطقه میاندوآب یکی از سازمان­هایی است که جهت افزایش توانمندی کارکنان و قدرت شخصی آنان، ضرورت بررسی راهبردهای مدیریتی در آن لازم و ضروری است. اما با توجه به محدودیت منابع و امکانات مدیران سازمان، قادر به اجرای همه راهبردها نمی باشند. به همین جهت هدف از تحقیق حاضر بررسی راهبردهای مدیریتی جهت جذب، توانمندسازی و نگه داشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی منطقه شهرستان میاندوآب می­باشد. و در پی پاسخگویی به سوال زیر  می باشد:

کدام یک از راهبردهای مدیریتی بیشترین نقش را در جذب مناسب، توانمندسازی و نگه داشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب دارند؟

ما در این تحقیق سعی کردیم مهمترین راهبرد ها را پیشنهاد دهیم و به این سوال مدیران پاسخ دهیم که کدام راهبرد به راهبرد دیگر اولویت و ارجهیت دارد؟

  • اهمیت و ضرورت مطالعه

راهبردهای 10 گانه مدیریتی که در تحقیق به آن اشاره شد، با کارکردهای مختلف خود موجب توانمندی مدیران و کارکنان سازمانها (شرکت نفت) و مدیریت منابع انسانی می­شوند و ضرورت بحث و بررسی نقش هر یک این راهبردها در توانمندی، جذب و نگه داشت منابع انسانی اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را بیش از پیش افزایش می­دهد. همچنین توانمندسازی، مفهومی است که هم می­تواند منافع سازمان را تامین کند و هم احساس مالکیت و سرفرازی در کارشناسان ایجاد نماید و همچنین در جذب و نگه داشت منابع انسانی موثر باشد و این از جنبه­های مهم و ضرورت انجام این تحقیق می­باشد. به عبارت دیگر توانمندسازی، ظرفیت­های بالقوه را برای بهره­برداری از سرچشمه توانایی­های کارشناسان که از آنها استفاده بهینه نمی­شود؛ در اختیار می­گذارد و کارشناسان توانمند هم به سازمان و هم به خودشان نفع می­رسانند و با توانمند شدن کارشناسان، سازمان نیز به سوی توانمند شدن حرکت می­کند. بنابراین در سازمان توانمند، کارشناسان با احساس هیجان بیشتر، مالکیت و افتخار، بهترین افکارو ابداعات خویش را پیاده می­کنند و علاوه بر این، با احساس مسئولیت کار می­کنند و منافع سازمان را بر منافع خود ترجیح می­دهند. بنابراین جنبه دیگر از اهمیت و ضرورت انجام این طرح، این است که با ارائه راهکارهایی جهت توانمندسازی کارشناسان، سازمان نیز (شرکت نفت) به سمت توانمند شدن سوق داده خواهد شد و از منافع فوق الذکر بهره مند خواهد گشت.

 

  • چهارچوب نظری

به طور کلی مدیریت منابع انسانی سه وظیفه عمده دارد.

جذب و استخدام

توانمندسازی

نگه داشت

این سه فرآیند، فرایند های اساسی مدیریت می باشند که باید راهبردها، الگوها، سیستم ها و سیاست های سازمان بر پایه این فرآیند ها طراحی شوند. (سعادت، 1386، ص 5).

به طور گسترده ، جذب و بکارگماری فرایندی است که به تعیین نیازهای منابع انسانی یک سازمان و تأمین تعداد مناسبی از افراد شایسته برای پر کردن آن نیازها مبادرت می ورزد. توانمندسازی درپی جستجوی راه هایی برای افزایش کارآیی و به کارگیری حداکثر تواناییهای کارکنان در جهت تحقق هدفهای سازمانی است. ومنظوراز نگه داشت حفظ کارکنان با تاکید بر توجه به بهداشت جسمى و روانى، حقوق و مزایا و خدمات رفاهى است که باعث افزایش انگیزه و رضایت شغلى، ماندگارى کارکنان و جلوگیری از ترک سازمان در کارکنان مى گردد.

  • اهداف

     الف.  هدف اصلی

هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی راهبردهای مدیریتی در جذب، توانمندسازی و نگه داشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی منطقه میاندوآب می­باشد.

  • اهداف فرعی

تعیین رابطه بین راهبردهای مدیریتی و توانمندسازی منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب.

تعیین رابطه بین راهبردهای مدیریتی و جذب مناسب منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب.

تعیین رابطه بین راهبردهای مدیریتی و نگه داشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب.

بهبود و راهبردهای مدیریتی برای جذب مناسب، نگه داشت و توانمندسازی منابع انسانی در شرکت بخش فرآورده های نفتی میاندوآب.

  • فرضیه‌ها

بین راهبردهای مدیریتی و جذب مناسب منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده های نفتی میاندوآب رابطه معناداری وجود دارد.

بین راهبردهای مدیریتی و توانمندسازی منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب رابطه معناداری وجود دارد.

بین راهبردهای مدیریتی و نگه داشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب رابطه معناداری وجود دارد.

اهمیت راهبردهای مختلف مدیریتی در جذب، توانمندسازی و نگه داشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی میاندوآب متفاوت است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]




در نظام بوروکراتیک تمام تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب رسمی هرمی سازمان بوده است به همین جهت مناسبات سطحی و غیر قابل اطمینان بین افراد وجود داشت. اما در نظام ارزشی- انسانی ودمکراتیک مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم بوجود می آید. در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند. بر این اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی- انسانی رو به افزایش است.

شهروندان به عنوان افرادی که تشکیل دهنده اجتماعات بشری هستند هر چند در سالهای نه چندان دور مورد بی توجهی و بی مهری حاکمان و مدیران بودند اما  امروزه کانون توجه همه کسانی هستند که می خواهند به نحوی در زندگی انسان نقش داشته باشند. سیاست شهروندان اولویت اول هستند تا چندی قبل سیاست رایج کشورهایی بود که نگاه خود را از درون بوروکراسی دولتی بر گرفته و به بیرون پرداخته بودند.

شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است و آن مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و بعهده گرفتن وظایف ومسئولیتهای اضافی، پیروی از مقررات و رویه های سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی، تحمل نارضایتی و مشکلات در سر کار می باشد. بر پایه و اساس تئوریها و نظریه های سازمانی مسلماً رفتار شهروندی سازمانی می تواند به سازمان درتداوم حیات خود و رسیدن به اهداف سازمانی کمک کند. بعلاوه رغبت و تمایل به رفتار شهروندی بعلت رقابت های روزافزون جهانی اهمیت ویژه ای دارد .اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است رفتار آنها می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود. از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته اند.

1-2- بیان مساله

        شهروندان به‌عنوان افرادی که تشکیل‌دهنده اجتماعات بشری هستند هرچند در سال‌های نه‌چندان دور مورد بی‌توجهی و بی‌مهری حاکمان و مدیران بودند اما امروزه کانون توجه همه‌کسانی هستند که می‌خواهند به نحوی در زندگی انسان نقش داشته باشند. سیاست شهروندان اولویت اول هستند تا چندی قبل سیاست رایج کشورهایی بود که نگاه خود را از درون بوروکراسی دولتی برگرفته و به بیرون پرداخته بودند (الوانی و دانایی‌فرد،1380، 295).

        شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است و آن مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و به عهده گرفتن وظایف و مسئولیت‌های اضافی، پیروی از مقررات و رویه‌های سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی، تحمل نارضایتی و مشکلات در سر کار می‌باشد. بر پایه و اساس تئوری‌ها و نظریه‌های سازمانی مسلماً رفتار شهروندی سازمانی می‌تواند به سازمان در تداوم حیات خود و رسیدن به اهداف سازمانی کمک کند.

      بسیاری از مطالعات اشاره‌هایی به قابلیت‌های اجتماعی و سهم رفتارهای کمکی، داوطلبانه و نوع‌دوستانه برای افراد، گروه‌ها و یا مؤسسات کرده‌اند. در دهه‌های اخیر این حوزه‌ها نیز توجه قابل‌توجه در مطالعات مدیریتی به خود معطوف کرده‌اند و دیدگاه‌های جدیدی را در درک ما از سازمان‌ها در جوامع مدرن ایجاد کرده‌اند. ازاین‌رو، فراتر از ارتباط کلی آن با اوضاع اجتماعی، این رفتارهای نوع‌دوستانه و کمک‌کننده ثابت کرده‌اند که دارای معانی میان‌رشته‌ای می‌باشد (گادوت[1]، 2006)

      رفتارهای شهروندی سازمانی (رفتارهای شهروندی سازمانی) رفتارهای اختیاری یک کارمند است که به‌طور مستقیم عملکرد مؤثر سازمان را ارتقا می‌دهند، بدون اینکه لزوماً بر بهره‌وری کارکنان تأثیرگذار باشند. ارگان (1998)اظهار داشت که اگرچه توصیف‌های مختلف از ابعاد خاص اساسی مفهوم رفتار شهروندی سازمانی [2](OCB) بسیار فراوان‌اند، ساختار کلی به‌طورکلی به‌عنوان مجموعه‌ای از رفتارهای فردی بدان اشاره می‌شود که در بافت اجتماعی و روانی سهم دارند که در آن اجرای یک کار باید صورت گیرد (تاد و کنت[3]، 2006).

      از زمان توسعه این مفهوم، تحقیقات زیادی برای بررسی پیشینه رفتار شهروندی سازمانی تلاش نموده‌اند. اغلب تحقیقات در رابطه با رفتار شهروندی سازمانی (OCB) به سوابق فردی ارتباط دارند اوریلی و چتمن، 1986؛ مورمن و همکاران[4]، 1993؛ ویلیامز و اندرسون[5]، 1991. ازآنجاکه OCB به یک موضوع تحقیقاتی بزرگ در دهه گذشته تبدیل‌شده است، نبود تحقیقات کافی درباره ارتباط سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی تعجب‌آور است. به‌تازگی، بولینو وتورنلی[6] (2003) عنوان کرده‌اند که امروزه «کارگر ایدئال کارمندی است که نه سطح بالایی از عملکرد کاری را از خود تنها نشان می‌دهد، بلکه همچنین در سطوح بالایی از عملکرد متنی و یا رفتار شهروندی سازمانی درگیر و دخیل است. با توجه به تحقیقات (پادساکوف و همکاران[7]، 2000)، رفتار شهروندی سازمانی (OCB) بهره‌وری سازمانی را از طریق افزایش تولید، بهبود کیفیت خدمات ارائه‌شده، بالا بردن رضایت مشتری یا کاهش شکایات مشتریان افزایش می‌دهد. سکوت سازمانی یک مفهوم جدید در ادبیات است و برای اولین بار در سال 2000 توسط موریسون و میلکن مطرح و معرفی شد. درحالی‌که موریسون[8] و میلکن (2000، 706)سکوت سازمانی را به‌عنوان “یک پدیده جمعی تعریف کرده‌اند که مانع از توسعه یک خطر و یک سازمان کثرت‌گرا می‌شود که مانع تغییر و توسعه‌سازمانی است “، تانگیرلا و رامانوجام[9](2008،39)آن را به‌عنوان “به اشتراک نگذاشتن مشکلات و مسائل با دیگران و درگیر نکردن خود با کارکنان یا امور مهم سازمان‌ها ” تعریف می‌کنند. در نظریه مبادله اجتماعی (بلاو[10]، 1964)، سکوت سازمانی یک رفتار سازمانی مهم است که در فقدان رابطه تغییر اجتماعی عادلانه به وجود می‌آید. اگرچه کارکنان منبع قابل‌اعتمادترین داده‌ها و اطلاعات در سازمان هستند (کالاپام و کوپر[11]، 2005: 307)، گاه دیده می‌شود که کارکنان به‌طورکلی تمایل به بیان ایده‌ها، دیدگاه‌ها و یا نظرات خود به‌صورت آگاهانه نیستند. درحالی‌که پذیرفته‌شده است که کارکنان در فعالیت‌های سازمانی به‌طور داوطلبانه بر اساس رفتار شهروندی سازمانی مشارکت می‌کنند، نظریه رفتار سکوت سازمانی می‌گوید که کارمندان با یک تصمیم آگاهانه از آشکار ساختن نظرات و ایده‌های خود جلوگیری می‌کنند. بر این اساس، کارکنانی که در رفتار سازمانی سکوت هستند همچنین تمایل کمتری برای رفتار شهروندی سازمانی دارند.

1-3-اهمیت و ضرورت انجام موضوع تحقیق

       درحالی‌که پدیده سکوت کارکنان، سازمان‌ها را در برمی‌گیرد هنوز بررسی علمی کمی در رابطه با سکوت انجام‌گرفته است. ارزش علمی تحقیق حاضر طبق گفته ماریسون و میلیکن بیان می‌شود که درحالی‌که سکوت به یک نیروی قدرتمند در سازمان‌ها تبدیل‌شده است؛ اما بررسی و تحقیق جدی درباره آن انجام‌نشده است. سکوت سازمانی یک پدیده اجتماعی است که در یک سازمان به وجود می‌آید و توسط بسیاری از ویژگی‌های سازمانی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. تحقیق حاضر بامطالعه ادبیات سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی سعی بر این دارد که ارتباط بین این دو را بررسی کرده و با شناسایی آن به افزایش پایه‌های علمی کمک کند. با توجه به اینکه سازمان‌های کشورهای درحال‌توسعه به‌ویژه سازمان موردمطالعه در این تحقیق که سازمان فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی می‌باشد، نیازمند جهشی عمده در اثربخشی می‌باشند، ضروری است زمینه را به‌گونه‌ای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانش تمامی تجربیات، توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار برند. ارزش کاربردی این تحقیق برای سازمان فنی و حرفه‌ای این است که با شناسایی ابعاد سکوت سازمانی و بررسی تأثیر آن بر رفتار شهروندی سازمانی تا جایی که ممکن است مهر سکوت را از کارکنان برداشته و باعث مشارکت و بهره‌وری هرچه بیشتر کارکنان آن سازمان که درنهایت منجر به افزایش کیفیت آموزشی خواهد شد، شود.

1-7-اهداف تحقیق

پایان نامه

1-7-1-هدف اصلی

  • هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه سکوت سازمانی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی می­باشد.

1-7-2-هدف فرعی

1-بررسی رابطه سکوت تسلیمی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی

2-بررسی رابطه سکوت دفاعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی

3-بررسی رابطه سکوت اجتماعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی

1-7-3-اهداف کاربردی

       اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته موردتحقیق می‌باشد که زمینه لازم را برای توسعه نظریه‌های آن رشته و حرکت به سمت سیستمهای سازگارتر و کاراتر را مهیا می‌سازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن می‌تواند برای گروه‌های زیر مفید واقع شود:

  • سازمان‌های آموزشی
  • سازمان‌های دولتی
  • دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی
  • دانشجویان

1-8-سوالات تحقیق

  • آیا سکوت سازمانی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی تأثیر دارد؟

2-آیا سکوت تسلیمی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی تأثیر دارد؟

3-آیا سکوت دفاعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی ارومیه تأثیر دارد؟

4-آیا سکوت اجتماعی بر رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی تأثیر دارد؟

1-9-فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی

بین سکوت سازمانی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

فرضیات فرعی

  • بین سکوت تسلیمی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
  • بین سکوت دفاعی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
  • بین سکوت اجتماعی و رفتار شهروندی در بین کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه‌ای آذربایجان غربی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]




 
     از دهه شصت قرن بیستم به بعد نوسانات الکترومکانیکی فرکانس پایین وقتی که سیستم های قدرت بزرگ توسط خطوط اتصالی نسبتا ضعیف به هم متصل شده اند، بیشترمشاهده شده است. این نوسانات ممکن است توسط سیستم تحمل شوند و یا ممکن است رشد کنند و اگر هیچگونه میراشدگی مناسب انجام نشود منجر به جدایی سیستم خواهد شد. سیستم های قدرت الکتریکی سیستم های بسیار پیچیده ای هستند که شامل المان های متغیر با زمان و غیر خطی هستند. بنابراین پارامترهای کنترلر ممکن است برای شرایط عملکرد متفاوت یا نقاط کار گوناگون کاملا بهینه نباشد .پیشرفتهای اخیر در الکترونیک قدرت به استفاده از ادوات FACTS[1] در سیستم های قدرت منجر شده است. این تجهیزات قادر به کنترل سریع شبکه در شرایط مختلف بوده و این خصوصیت امکان استفاده از آنها برای بهبود پایداری سیستم قدرت را ممکن می سازد.
[2]SSSC یکی از ادوات FACTS است که به طور سری نصب می شود و خروجی آن رد و بدل کردن جریانهای خازنی و سلفی به منطور حفظ و کنترل متغییرهای معینی از سیستم های قدرت مانند ولتاژ باس SSSC تنظیم شده است.
     نقش و سهم سیستم های حفاظتی در جلوگیری از بروزخسارات سنگین و تداوم سرویس درشبکه های انتقال و توزیع انرژی الکتریکی برای تمامی مهندسان برق آشکار است . با استفاده از سیستمهای حفاظتی کارا و با صرف هزینه های اندک می توان از بروز حوادثی که ضایعات جبران ناپذیری به همراه دارندجلوگیری نمود. به این ترتیب ارائه راهکارهای جدید در توسعه طرح های حفاظتی برای خطوط انتقال جبران شده، از موارد مطرح در مطالعات اخیر می باشد. در این میان بیشتر مطالعات برای تاثیرجبرانسازها برروی حفاظت دیستانس صورت گرفته است و حفاظت دیفرانسیل خط انتقال بسیار کمتر مورد توجه بوده است.در حالیکه حفاطت دیستانس با مقایسه کمیات الکتریکی دو سر خط انتقال، حفاظتی واحد با قابلیت اطمینان و انتخابگری فوق العاده تشکیل می دهد.

1-2-بیان مسأله

پایان نامه


     صنعت برق در دنیا به سرعت در حال تغییر و تحول است که عواملی چون بازار، کمبود منابع طبیعی و تقاضای رو به رشد الکتریسیته موارد مهمی در ایجاد این تغییرات پیش بینی نشده است. با وجود نیاز رو به رشد، خیلی از برنامه های توسعه، توسط فشارهای ناشی از گروه های حامی مسائل زیست محیطی در رابطه با عدم مجوز ساخت خطوط جدید و نیروگاه ها محدود شده، بنابر این جهت حداکثر کردن ظرفیت انتقال خطوط موجود به همراه بالا بردن پایداری و قابلیت اطمینان سیستم های قدرت، استفاده از ادوات الکترونیک قدرت اجتناب ناپذیر است.
برای حفاظت خطوط انتقال بیشتر از حفاظت دیستانس استفاده می شود. این رله برای تشخیص خطا از سیگنال های ولتاژ و جریان خط انتقال نمونه برداری می کند. از طرفی با افزایش بار مصرف در شبکه قدرت، استفاده از ادوات FACTS در خطوط انتقال روز به روز افزایش می یابد. این ادوات با تغییر سیگنال های ولتاژ و جریان خط انتقال، باعث افزایش توان انتقالی خطوط انتقال می شوند. ولی با توجه به اینکه سیگنال های ولتاژ و جریان را تغییر می دهند، لذا در عملکرد رله هایی که با این سیگنال ها کار می کنند، تأثیر می گذارند. بنابراین نیاز است که در حفاظت سیستم های قدرتی که دارای ادوات FACTS می باشند بازنگری شود. در این پروژه به بررسی تأثیر SSSC در حفاظت دیستانس خط انتقال پرداخته می شود. در این پروژه در مرحله اول با بدست آوردن مدل ریاضی مربوط به SSSC و ترکیب آن با معادله امپدانس مربوط به رله دیستانس، تأثیر آن در امپدانس محاسبه شده توسط رله دیستانس دیجیتال به صورت تحلیلی بدست آورده می شود. در مرحله بعد SSSC و رله دیستانس دیجیتال، در محیط نرم افزار مربوطه مدلسازی می شوند. و در نهایت با قرار دادن رله دیستانس و SSSC مدل شده در یک سیستم قدرت نمونه، تأثیر آن در رله دیستانس نشان داده می شود که در آخر باید بین نتایج شبیه سازی های صورت گرفته و روابط تحلیلی بدست آمده، هماهنگی باشد.

1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 
     بازنگری در سیستم های شامل ادوات فکتس، دینامیک های جدیدی در سیستم قدرت نشان می­دهد که باید توسط مهندسین حفاظت مورد آنالیز قرار بگیرد که به طور جمع بندی شده شامل موارد زیر می باشند :
الف) تغییرات سریع در پارامترهای سیستم از قبیل امپدانس خط ، زاویه قدرت و جریان های خط .
ب) حالت­های گذرای ایجاد شده توسط عملکرد کنترل ها
ج) هارمونیک­های تزریق شده به سیستم قدرت AC
بخاطر چنین ملاحظات نیازمندی­های رله­های حفاظتی به طور آشکار تا زمانیکه یک استراتژی خاص برای ادوات فکتس در سیستم­های قدرت مدلسازی و آنالیز نشود، نمی­توانند تعریف شوند. بعضی از این نیازمندی­های حفاظتی بصورت زیر می باشند :

  • نیاز به مشخصات رله تطبیق یافته برای سیستمی که شکل بندی و پارامترهایش تغییرات سریع دارند.
  • یک اطمینان خاطر که یک تطبیق بین رله های مختلف با مشخصات مختلف سیستم های قدرت و روش­های کنترل ادوات فکتس بوجود آید .
  • تعیین کردن زمان عمل و مشخصات تریپ برای رله های حفاظتی.

رله دیستانس بطور گسترده برای حفاظت خطوط انتقال استفاده می­شود که بر اساس محاسبه امپدانس خط از محل نصب رله تا محل خطا توسط اندازه­گیرهای رله می­باشد و چنانچه اشاره شد ادوات  FACTS دارای امپدانس متغیر می­باشند و از آنجایی­که برای خطاهای متفاوت رفتار متفاوتی از خود نشان می­دهند بنابراین با حضور خود در حلقه خطا در امپدانس محاسبه شده توسط رله نیز تأثیر خواهند گذاشت. لذا ضروری می باشد که حفاظت دیستانس با حضور ادوات FACTS بازنگری شود تا از عملکرد اشتباه آن جلوگیری شود.

1-4-ادوات FACTS

 
     سیستم­های انتقال جریان متناوب، با ترکیب کنترل کننده­های مبتنی بر الکترونیک قدرت و کنترل کننده های استاتیکی دیگر برای افزایش قابلیت کنترل و افزایش قابلیت انتقال توان، سیستم های انعطاف پذیر انتقال AC یا FACTS نامیده می­شوند. فن­آوری FACTS، فرصت­های جدیدی را برای کنترل توان و افزایش ظرفیت قابل بهره برداری خطوط موجود و همچنین خطوط جدید و ارتقاء یافته، فراهم می کند. این فرصت ها از قابلیت کنترل کننده­های FACTS در کنترل پارامترهایی ناشی می شود که در ارتباط با یکدیگر عملکرد سیستم انتقال را هدایت می کنند؛ پارامترهایی از قبیل امپدانس سری، امپدانس موازی، جریان، ولتاژ، زاویه فاز و میرا شدن نواسانات در فرکانس های مختلف زیر فرکانس نامی سیستم.
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ب.ظ ]




                یکی از اساسی‌ترین نیازهای بشر دسترسی به اطلاعات است، تا اطلاعات وجود نداشته باشد امکان تأمین هیچ‌یک از نیازهای بشری وجود ندارد. اطلاعات همواره با بشر همراه بوده ولی به دلیل محدود بودن نیازهای بشری چندان موردتوجه قرارگرفته است. با برقراری ارتباط میان جوامع و پدید آمدن نیازهای مختلف و ابداعات گوناگون بشر وارد دوره‌ای شد که آن را عصر اطلاعات می‌نامند. از هنگام گسترش کاربردهای کامپیوتر و اینترنت در ابعاد مختلف زندگی بشر، مفهوم جدیدی به نام آموزش الکترونیکی در حوزه آموزش و یادگیری به وجود آمده است. آموزش الکترونیکی از ترکیب دو کلمه الکترونیک و یادگیری به وجود آمده است که به‌صورت مختصر از آن تحت عنوان آموزش الکترونیکی یاد می‌شود. آموزش الکترونیکی، سیستمی مدل‌سازی شده برای تدریس و یادگیری تعریف‌شده است که به‌ویژه به‌منظور به‌کارگیری آموزش از دور با استفاده از ارتباط الکترونیکی از قبیل اینترنت طراحی‌شده است. درحالی‌که آموزش الکترونیکی در حال کسب شهرت است، انتقاداتی از طرف نظام آموزش سنتی بر این تکنولوژی وارد می‌شود. بسیاری از آموزشیاران و مربیان از آموزش الکترونیکی حمایت نمی‌کنند، زیرا آن‌ها اعتقاددارند که این نوع آموزش نمی‌تواند دشواری‌های تدریس و مسائل یادگیری را حل نماید. عده‌ای دیگر نگران مسائلی از قبیل تغییر ماهیت فناوری، پیچیدگی‌های سیستم‌های شبکه‌ای، کمبود پایایی محیط‌های یادگیری الکترونیکی و فهم محدود از چگونگی استفاده موفق یادگیرندگان و آموزش یاران از فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند.

             ارزشیابی کیفیت آموزشی فرآیندی است که به‌منظور بهبود کیفیت و پاسخگویی به ذینفعان برنامه انجام می‌شود. همسو با توسعه دوره‌های یادگیری الکترونیکی توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره‌ها از چند جهت اهمیت یافته است؛ اول اینکه مدیران و متصدیان این دوره‌ها برای افزایش کیفیت دوره‌ها به خودارزیابی مداوم نیاز دارند. دوم شناسایی دوره‌های الکترونیکی باکیفیت در سطوح ملی و بین‌المللی به توسعه افق فعالیت‌های این حوزه کمک می‌کند و سوم اینکه توسعه یادگیری الکترونیکی امکان توجه به مشتری مداری در آموزش را بیش‌ازپیش فراهم می‌سازد و مشتریان آموزش می‌توانند با شناسایی دوره‌های باکیفیت، از بین مدارس دست به انتخاب بزنند.

1-2- بیان مسئله

               به‌طورکلی روش‌های نوین نظام‌های آموزشی کشورهای دنیا به‌منزلۀ یک ضرورت و نیاز آموزشی فراگیران و برای ایجاد کردن فرصت‌های تحصیل در مناطقی با ویژگی‌های اقلیمی متفاوت و شرایط تحصیلی فراگیران و با توجه به جنسیت و فرهنگ‌های آن‌ها، مطرح‌شده است. گفتنی است هر روش با توجه به ویژگی‌ها و تغییراتی که در یک نظام آموزشی پدید می‌آورد، مورد ارزیابی و استفاده قرار می‌گیرد(طالب‌زاده و همکاران، 1386، 74).

              مطالعات انجام‌شده در ارتباط با برنامه‌های توسعه‌ی اغلب کشورها، نشان‌دهنده‌ی محوری بودن نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در این‌گونه برنامه‌هاست. فناوری اطلاعات و ارتباطات را می‌توان  به‌عنوان ابزاری نیرومند و قوی برای ارتقای کیفیت و کار آیی آموزش مورداستفاده قرار داد، به‌گونه‌ای که شیوه‌های سنتی آموزش را دستخوش تغییر قرار دهد و دیگر نیازی به حضور فیزیکی در کلاس‌های درس نباشد. برخی از منافع درک شده از این شیوه یادگیری عبارت‌اند از فرصت یادگیری در هر زمان و هر مکان و ایجاد ارتباط و همکاری گسترده در میان فراگیران.

             یادگیری الکترونیکی برای معلمان به‌عنوان روشی برای ارائه یادگیری انعطاف‌پذیرتر و ایجاد فرصت بیشتر برای فراگیران، تسهیل پیگیری پیشرفت یادگیرندگان و فعالیت‌های آنان و همچنین فراهم آوردن فرصتی برای ایجاد محیط‌های یادگیری جدید اثربخش محسوب می‌شود. اما زمانی می‌توان عوامل ذکرشده را بهبود داد و کیفیت آن‌ها را تضمین کرد که این عوامل مورد بازبینی و ارزشیابی قرار بگیرند. درواقع بدون ارزشیابی از برنامه‌های یادگیری الکترونیکی و عناصر مرتبط با آن نمی‌توان این نوع آموزش را مطلوب قلمداد کرد و یا کیفیت آن را بهبود بخشید ازاین‌رو، در حال حاضر ارزشیابی از فناوری‌های جدید یادگیری  به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از تدریس و یادگیری الکترونیکی شناخته‌شده است. اگرچه پژوهش‌های زیادی درزمینه ارزشیابی اثربخشی دوره‌های آنلاین [1]و یادگیری الکترونیکی انجام‌شده است.

              درمجموع، اصطلاح آموزش الکترونیک، مجموعه‌ی وسیعی از کاربردها و عملکردها، ازجمله آموزش مبتنی بر وب، آموزش مبتنی بر کامپیوتر، کلاس‌های مجازی و همکاری‌های الکترونیکی را شامل می‌شود و اینترنت، اینترانت، اکسترانت، انتشار ماهواره‌ای، نوارهای ویدیویی یا صوتی، تلویزیونی و محاوره‌ای و دیسک‌های فشرده از ابزارهای این شیوه‌ی آموزش محسوب می‌شوند. یادگیری، تغییری است که در اثر تدریس مطالب و مهارت‌های گوناگون در رفتار یادگیرندگان ایجاد می‌شود که ممکن است این رفتار در کوتاه‌مدت قابل‌مشاهده و یا حتی غیرقابل‌مشاهده باشد(هالی، 2002، 30).

              یادگیری تنها درون بافت یا زمینه و از طریق کنش متقابل بین فرد و محیط یادگیری ایجاد می‌شود. در طراحی محیط‌های یادگیری مؤثر، تعامل و درگیری دانشجو با محتوای یادگیری را باید در نظر گرفت. دانش جدید باید بر پایه دانش قبلی یادگیرنده و با آن مرتبط باشد. نقش مدرس، طراحی و توسعه تجربه یادگیری، هدایت و حمایت از یادگیرندگان و بررسی نتایج یادگیری است. او باید قابلیت‌های دانش‌آموزان را درک و به او بازخورد دهد. پرسش از دانش‌آموزان، ارائه پیشنهاد، شرکت در فعالیت‌های کلاسی و نشان دادن بازخورد در پیشرفت دانش‌آموزان و ایجاد مفاهیم مؤثر است.

کیفیت، هزینه و بهره‌وری به‌عنوان سه عامل اساسی همواره موردتوجه بوده است، اما کیفیت بیش از دو عامل دیگر موردتوجه جدی قرارگرفته است. چون اعتقاد بر این است که هزینه و بهره‌وری به‌نوعی تحت تأثیر عامل کیفیت قرار می‌گیرند، اگر کیفیت بهبود یابد، هزینه‌ها کاهش‌یافته و بهره‌وری افزایش می‌یابد(هو، 2000، 50).

              کیفیت یادگیری الکترونیکی بدین معناست که خدمات و محصولات یادگیری الکترونیکی، تجربه‌های مناسب، به‌روز و متناسب با تقاضای یادگیرنده فراهم آورد(روین اسکی و سینیتسیا، 2004). یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در یادگیری الکترونیکی با کیفیت معلم است، چراکه یادگیری الکترونیکی به‌واسطه او ارائه می‌شود. مطالعات زیادی درباره شفاف‌سازی و مشخص ساختن وظایف و نقش‌های آموزشگران الکترونیکی برای ارائه دوره‌های مجازی باکیفیت صورت گرفته است. به‌هرحال درصورتی‌که کیفیت یادگیری الکترونیکی در آموزش‌وپرورش مطلوب نباشد، آینده علمی و فنی کشور اطمینان‌بخش نخواهد بود. کیفیت پایین آموزش به فقر نیروی انسانی متخصص و ماهر می‌انجامد و درنتیجه اهداف برنامه‌های رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد شد و این امر، مدارس را زیر سؤال خواهد برد(خلیفه و همکاران، 1391، 38).

              مطالعه الگوها و چارچوب‌های ارزشیابی آموزش الکترونیکی، عوامل مؤثر در ارزشیابی کیفیت آموزش که می‌تواند انسانی، زیر ساختاری، حمایت و پشتیبانی، اقتصادی و سیاسی ….. باشد. ارزشیابی فرآیندی است که طی آن در مورد یک پدیده یا شی‌ء اطلاعات لازم جمع‌آوری، تحلیل و تفسیر می‌شود، سپس بر اساس آن تفسیرها، قضاوت و داوری صورت می‌گیرد. برای جمع‌آوری اطلاعات درباره پدیده مورد ارزشیابی باید جامعه و نمونه‌ای موردمطالعه ابزارها به‌دقت انتخاب شود. سپس داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از روش‌های کمی یا کیفی تحلیل گردد تا بر اساس آن بتوان درباره ارزش یا اهمیت یک پدیده قضاوت کرد بر این اساس ارزشیابی آموزشی فرآیندی است که از طریق گردآوری اطلاعات درباره ویژگی‌های عناصر نظام آموزشی(مانند دروندادها، فرآیندها و بروندادها) بستری را برای قضاوت درباره کیفیت آن‌ها و بهبود یا اصلاحشان فراهم می‌سازد و اهداف عمده آن؛ مقایسه یک برنامه با برنامه‌های دیگر، اصلاح و بهبود برنامه فعلی و تعیین کار آیی و اثربخشی آن است. به‌طورکلی قضاوت درباره ارزش یا شایستگی‌های یک پدیده آموزشی را ارزشیابی آموزشی می‌نامند(بازرگان ،1380). بعد اجتماعی مدل هلم با رویکرد توجه به رفتارهای یادگیرنده، مانند باور، انگیزه، اطمینان …… و بعد فنی مدل هلم باکیفیت سیستم و کیفیت اینترنت را موردتوجه قرار داده است.

سؤال آغازین تحقیق عبارت است از:

  • کیفیت آموزش در سیستم‌های آموزش الکترونیکی در آموزش‌وپرورش شهرستان میاندوآب در چه حدی می‌باشد؟ و الگوی مناسب برای توسعه کیفیت آموزشی در آموزش‌وپرورش شهرستان میاندوآب به چه صورتی می‌باشد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

               پیشرفت روزافزون درزمینهٔ علوم رایانه‌ای و ظهور و گسترش شبکه‌های اطلاع‌رسانی به‌ویژه‌اینترنت، امکانات و روش‌های تازه‌ای را پیش روی برنامه ریزان و مجریان برنامه‌های آموزشی قرار داده و مشکلات گذشته در عرصه آموزش، به‌ویژه محدودیت‌های ناشی از زمان و مکان یادگیری را کمرنگ نموده است( اناری نژاد و همکاران، 1388، 191). یادگیری الکترونیکی یکی از روش‌های جدید آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات است که با محور قرار دادن انسان

مقالات و پایان نامه ارشد

به‌عنوان یادگیرنده فعال، میتواند تمامی اشکال آموزش‌وپرورش و یادگیری را در قرن بیست و یکم متحول سازد و به چالش حاصل از میزان تقاضای اجتماعی برای آموزش و فقدان منابع آموزشی کافی پایان دهد ( اناری نژاد و همکاران، 1388، 191). همگام با توسعه یادگیری الکترونیکی در سطح دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی، و آموزش‌وپرورش موضوع ارزشیابی و اعتبار سنجی به‌ویژه از باب بررسی تضمین کیفیت فرآیند یاددهی و یادگیری و توجیه اجرای برنامه‌های یادگیری الکترونیکی و لزوم تأمین الزامات و استانداردهای موردنظر برای طراحی، توسعه و پیاده‌سازی یادگیری الکترونیکی در آموزش‌وپرورش اهمیت یافته است. زیرا سنجش و ارزشیابی جزء ثابت و لاینفک هر نوع نظام آموزشی است و ازجمله فعالیت‌های مهم و تأثیرگذار در فرایند آموزش به‌حساب می‌آید ( اناری نژاد و همکاران، 1388، 191).

               به این منظور طی سال‌های اخیر طراحی سیستم ارزشیابی برای یادگیری الکترونیکی توسط بسیاری از افراد حرفه‌ای شامل طراحان آموزشی، متخصصان  فناوری و مشارکت‌کنندگان در توسعه منابع انسانی آغاز گردیده است(کیم بال، 1998، 55). توسعه و پیشرفت در به‌کارگیری اصول و فعالیت‌های اساسی ارزشیابی برای محیط‌های یادگیری الکترونیکی، حاصل کار این افراد به شمار می‌رود. هدف آموزش الکترونیکی، تبدیل آموزش سنتی به مجازی نیست، بلکه آموزش‌های تخصصی با شیوه‌های مدرن است. شعار آموزش الکترونیکی آموزش برای همه‌کس و برای همه‌ی سنین است. باید دید امکان ارائه‌ی چه چیزهایی از طریق آموزش سنتی وجود ندارد که آن‌ها را می‌توان از طریق آموزش الکترونیکی ارائه کرد. بعضی از کشورها که مشکل کمبود دانش‌آموز دارند، آموزش مجازی را جایگزین آموزش سنتی کرده‌اند؛ چون مقرون‌به‌صرفه نخواهد بود برای درسی با دو نفر در یک منطقه کلاس دایر کنند و معلم بفرستند، اما در ایران ما مشکل تراکم دانش‌آموز داریم و با اعزام یک معلم به دورترین نقطه، امکان تشکیل کلاس با ظرفیت کامل هست. پس ما نباید آموزش مجازی در ایران را از روی آموزش مجازی کشورهای غربی کپی‌برداری کنیم، چون هدف ما متفاوت از هدف آن‌هاست. هدف آموزش مجازی در ایران باید روی دروس و رشته‌هایی متمرکز شود که امکاناتمان کمتر است و یا سیستم آموزش سنتی ما جوابگو نیست(کیا، 1388 ،87).

               استفاده از ابزارها و مفاهیم نوین، موجبات بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم‌هزینه را برای فراگیران اعم از دانش‌آموزان و معلمان به روش آنلاین فراهم کرده و زمینه تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میسر ساخته است. از ظهور آموزش الکترونیکی مدت زیادی نمی‌گذرد اما در همین مدت کوتاه آموزش الکترونیکی جایگاه بسیار مناسبی را در نظام‌های آموزشی پیداکرده است و نقش مهمی را در تربیت و آموزش یادگیرندگان برعهده‌گرفته است. بی‌تردید اگر بستر مناسبی در محیط‌های یادگیری الکترونیکی برای پرورش روحیه دانش‌طلبی و پژوهشگری فراهم و زمینه تبادل و تعامل اندیشه‌ها، آراء و افکار مهیا شود، محیط آموزشی به‌جای انتقال یک‌طرفه اطلاعات به روش‌های دوسویه کسب اطلاعات و دانش هدایت گردد و نقش معلمان بر تسهیل جریان و فرایند یاددهی  یادگیری متمرکز شود، دانش‌آموزان خود خالق دانش و اطلاعات شوند، زمینه مساعدی برای رشد و توسعه و تعالی کشور فراهم خواهد شد. در طراحی محیط‌های یادگیری الکترونیکی، تصمیم‌های فناورانه نظیر؛ میزان دسترسی به اینترنت، تعاملات شبکه‌ای، طراحی رابط‌های گرافیکی، شکل ظاهری وب‌سایت و امکانات سامانه مدیریت یادگیری برای کمک به تحقق هدف‌های آموزش و یادگیری به کار گرفته می‌شود. ازاین‌رو برای ارزشیابی کیفیت دوره‌های الکترونیکی می‌توان کیفیت مؤلفه‌های فناورانه را موردبررسی قرار داد(هرینگتون و همکاران،  2001، 265).

– بنابراین مهم‌ترین عوامل مؤثر در لزوم کاربرد تکنولوژی آموزشی را در مدارس می‌توان چنین برشمرد:

1- هماهنگی نظام آموزشی با پیشرفت تکنولوژی 2- رفع، کاهش و پیشگیری از افزایش مسائل و مشکلات نظام آموزشی 3- فعالیت هرچه بیشتر حواس فراگیران در جریان آموزش به‌منظور تحقق یادگیری بنیادی و مؤثر این الزام‌ها در استفاده از تکنولوژی آموزشی فواید عمده‌ای می‌تواند به همراه داشته باشد که از آن جمله:

  • تکنولوژی می‌تواند آموزش را انفرادی کند. 2- راه‌حل لازم را برای طراحی شرایط ارائه دهد که از همه روش‌ها نزدیک‌تر شود. 3- دسترسی به فرهنگ آموزش را به‌طور یکسان برای همه میسر می‌سازد. 4– تکنولوژی در پی حلقه‌های گمشده‌ای است تا بتواند به‌وسیله آن‌ها رشته‌های وسیع و گسترده از علوم و دانش را به هم متصل نماید. 5- وسیله آموزشی راهی است برای بهره بردن و تغییر وضعیت موجود.

هدف آموزش مجازی، تبدیل آموزش سنتی به مجازی نیست، بلکه آموزش‌های تخصصی با شیوه‌های مدرن است. شعار آموزش مجازی آموزش برای همه‌کس و برای همه‌ی سنین است. باید دید امکان ارائه‌ی چه چیزهایی از طریق آموزش سنتی وجود ندارد که آن‌ها را می‌توان از طریق آموزش مجازی ارائه کرد. باید از امکانات در جهت بهبود، نه جایگزین کردن آن‌ها استفاده کنیم. بعضی از کشورها که مشکل کمبود دانش‌آموز دارند، آموزش مجازی را جایگزین آموزش سنتی کرده‌اند؛ چون مقرون‌به‌صرفه نخواهد بود برای درسی با دو نفر در یک منطقه کلاس دایر کنند و استاد بفرستند، اما در شهرستان میاندوآب ما مشکل تراکم دانش‌آموز داریم و با اعزام یک معلم به دورترین نقطه، امکان تشکیل کلاس با ظرفیت کامل هست. پس ما نباید آموزش مجازی در مدارس شهرستان میاندوآب را از روی آموزش مجازی کشورهای غربی کپی‌برداری کنیم، چون هدف ما متفاوت از هدف آن‌هاست. هدف آموزش مجازی در شهرستان میاندوآب باید روی دروس و رشته‌هایی متمرکز شود که امکاناتمان کمتر است و یا سیستم آموزش سنتی ما جوابگو نیست.

1-4- اهداف تحقیق

هدف تحقیق حاضر، ارزیابی  آموزش الکترونیکی در مدارس شهرستان میاندوآب است که به روش توصیفی_ ارزیابانه اجرا گردید.

1-5-چارچوب نظری

          اکثر تحقیقات نشان از یک رویکرد یکپارچه به ارزیابی سیستم آموزش الکترونیکی دارد. با بازبینی ادبیات موضوع مشخص می‌شود که محققین سیستم آموزش الکترونیکی را هم از بعد فنی و هم از بعد اجتماعی مورد ارزیابی قرار داده‌اند. با بررسی ادبیات مشاهده می‌شود که مدل‌های منحصربه‌فرد ارزیابی عملکرد بررسی‌شده هرکدام راه‌حل‌های مناسبی را درزمینهٔ خاص خود ارائه داده‌اند که منطبق با ادبیات و مکمل یکدیگر می‌باشند. بااین‌حال برای ارزیابی مؤثر آموزش الکترونیکی نیاز به یک مدل جامع و منظم که از هر دو بعد اجتماعی و فنی نگاه کند، است. (اوزکان و کوسیلیر، 2009) در این رابطه ما نیز از یک مدل جامع که با عنوان مدل ارزیابی الکترونیکی شش‌ضلعی(HELAM) ارائه‌شده استفاده کرده‌ایم.

1-6- مدل مفهومی تحقیق

1-7- فرضیه‌های تحقیق

  • نگرش یادگیرنده بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
  • نگرش مربی بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
  • مسائل حمایتی بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
  • کیفیت خدمات بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
  • کیفیت سیستم بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
  • کیفیت محتوایی اطلاعات بر کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر مثبت و معنادار دارد.

1-8- روش‌های تحقیق

     به‌طورکلی، انواع تحقیق در علوم رفتاری با توجه به دو ملاک: الف) هدف و ماهیت تحقیق ب) نحوه گردآوری داده‌ها تقسیم‌بندی می‌شوند( سرمد و همکاران،1387، 78). ازنظر هدف، این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده‌های موردنیاز، از نوع تحقیقات توصیفی – ارزیابانه در سال تحصیلی 1394-1395 می‌باشد.

1-9- روش تحلیل آماری

     در این تحقیق از هر دو روش کمی و کیفی  مدل ارائه‌شده هلم [1] استفاده‌شده است. برای جمع‌آوری داده‌ها از دانش‌آموزان در مورد درک آنان از محیط یادگیری سنتی و آموزش الکترونیکیLMS  در رابطه با سطح رضایت؛ و ابزار تحقیقاتی بر مبنای مدل هلم می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ب.ظ ]




         در دنیایی که روز به روز در حال پیچیده تر شدن است. ضرورت استفاده از اینترنت برای نوجوانان و جوانان بیش از پیش احساس می شود، زیرا اینترنت نقش عمده ای در کسب مهارت ایفا می کند. با این وجود از بین رسانه های جمعی و فناوری جدید، اینترنت برای فرد، خانواده و جامعه مسائل و مشکلاتی را ایجاد کرده که شایسته ی توجه و عنایت متفکران، پژوهشگران، و روانشناسان و روانپزشکان است. انقلاب الکترونیک، انفجار اطلاعاتی و انقلاب رایانه ای تفاوت های کمی و کیفی بسیاری در جهان نسبت به دو دهه ی اخیر به همراه آورده است و آن تبدیل جهان به یک کلبه ی راحت است. مهم ترین فعالیت فناوری جدید برقراری ارتباطات و انتقال و تبادل اطلاعات در طیفی گسترده است که محدودیتی هم نمی توان بر آن تصور کرد(امیدوار، 1381).

       در سال 1998 جامعه شناسان آمریکایی با مشاهده شمار بالایی از مشکلات مرتبط به اینترنت همچون طلاق، بی اعتنایی به فرزندان، از دست دادن شغل، فرار از مدرسه و مشکلات قضایی مرکز اعتیاد به کامپیوتر را در دانشگاه ها تاسیس کردند شکی نیست که اینترنت پیشتاز انقلاب صنعتی جدید است و همانند یک رابطه جدید می باشد یعنی در ابتدا جذاب و نهایتاً نیازمند صرف انرژی و زمان فراوان برای حفظ آن هستیم. دست یابی به شبکه جهانی، افراد را با انبوهی از اطلاعات و نشریات الکتریکی روبه رو می کند که با استفاده از ارتباط سنتی امید دست یابی به آنها را نداشته داست. به نظر می رسد که اینترنت می تواند مورد حسن استفاده و سوء استفاده به صورت اعتیاد به اینترنت قرار بگیرد. عوامل روان شناختی فراوانی بر قدرت جذابیت اینترنت را دلالت دارند. به نظر می رسد که همان ویژگی هایی که تشکیل دهنده ی نیازمند صرف انرژی و زمان فراوان برای حفظ آن هستیم دست یابی به شبکه جهانی، افراد را با انبوهی از اطلاعات و نشریات الکتریکی روبه رو می کند که با استفاده از ارتباط سنتی امید دست یابی به آنها را نداشته است. به نظر می رسد که اینترنت می تواند مورد حسن استفاده و سوء استفاده به صورت اعتیاد به اینترنت قرار بگیرد. عوامل روان شناختی فراوانی بر قدرت جذابیت دلالت دارند. به نظر می رسد که همان ویژگی هایی که تشکیل دهنده ی قدرت اینترنت هستند، همگی قابلیت اعتیاد آور را دارا باشند.

از طرف دیگر روان شناسان معتقدند هر رفتاری که فرد از خود نشان می دهد تحت تاثیر عوامل بسیاری همچون عوامل محیطی، عاطفی و شخصیتی می باشد.و همچنین شناخت احساسات خود و دیگران به انسان کمک می کند تا بتواند عکس العمل های متفاوت و صحیح تری را در محیط کار و تحصیل انجام دهد ( مک نامارا، ترجمه حاجی زاده، 1379).

1-2 بیان مسئله

       دسترسی به اینترنت پدیده ای رو به گسترش است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان اینترنت قرار می گیرند. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، مدرسه، ادارات و حتی در مراکز خرید، در بین کاربران اینترنت جوانان و نوجوانان بیشترین استفاده از آن را دارند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است که استفاده از اینترنت در میان جوانان و نوجوانان بیش از گروه های دیگر است (بولن و هری، 2000). همزمان با دسترسی روز افزون و گسترده مردم به اینترنت شاهد نوعی وابستگی در نوجوانان هستیم. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بی قراری، تفکرهای وسواسی، کناره گیری، اختلالات عاطفی و از هم گسیختگی روابط اجتماعی همراه است. از طرفی در عین حال که روابط افراد (بویژه نوجوانان و جوانان) در جهان مجازی افزایش می یابد، در مقابل از روابط آنها در جهان واقعی کاسته می شود و احتمال افت عملکرد آموزشی آنان نیز می رود ( سامسون و کین، 2005؛ به نقل از غفاری، 1385).

پوت نام[1](1999) معتقد است که طی 35 سال گذشته کاهش چشم گیری در ارتباطات اجتماعی افراد در آمریکا رخ داده است. مردم کمتر به رأی گیری می روند، کمتر به کلیسا می روند، کمتر موضوعات سیاسی را با همسایه ها در میان می گذارند یا کمتر عضویت گروه های داوطلبانه را قبول می کنند، مهمانی شام کمتری دارند و کمتر به منظورهای اجتماعی دور هم جمع می شوند . این موضوع پیامدهای عمده ای برای جامعه و فرد به دنبال دارد، زیرا وقتی مردم با یکدیگر در ارتباطات اجتماعی قرار گرفته باشند، سالمتر و سازگارتر زندگی می کنند. مطالعات نشان می دهد که 14 درصد از کاربران اینترنت، جزو کاربران آسیب پذیر اینترنت هستند که دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روان پریشی، افسردگی و جزء آنها می گردند( فریس[2]، 2002). بسیاری از مواقع بیش می آید که جوانان شیوه عملکرد بزرگترها را درک نکرده اند اما به محض اعتراض، نافرمانی یا عصیان با تنبیه و سرکوب روبرو می شوند و این باعث شده آنان به سمت محرک ها ، مخدرها و جانشین ها روند تا تشویق خود را کاهش دهند. بهر حال پدیده اعتیاد به اینترنت همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع روی خط شایعتر می شود. شبکه جهانی[3] (وب) سرگرم کننده، اطالاع دهنده و مفید است. اما برای بسیاری از افرادی که در آن معتادند نوع این استفاده در حال تبدیل شدن به آسیب ها و نابه نجاری های روانی و رفتاری است. اما در ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه هنوز مطالعات و تحقیقات در حوزه اعتیاد به اینترنت و عوامل پدید آورنده یا مستعد کننده آن در ابتدای مسیر قرار داد و نیاز به پژوهش های گسترده و کاربردی در این زمینه بویژه روی افراد و گروه های که در معرض خطر بیشتری قرار دارند، کاملاً احساس می گردد. بنابراین، آن چه مهم و اساسی است بررسی عوامل مرتبط با بروز این اعتیاد در بین گروه های در معرض خطر است.

       شکی نیست که اینترنت پیشتاز انقلاب صنعتی جدید است. یک تکنولوژی جدید، همانند یک رابطه جدید است؛ یعنی در ابتدا جذاب و سرگرم کننده است، اما نهایتاً نیازمند صرف انرژی و زمان فراوان برای حفظ آن هستیم. دست یابی به یک شبکه جهانی، افراد را با انبوهی از اطلاعات و نشریات الکترونیکی روبرو می کند که با استفاده از ارتباط سنتی امید دستیابی به آنها را نداشته است. به نظر واضح می رسد که اینترنت می تواند مورد حسن استفاده یا سوء استفاده به صورت اعتیاد قرار گیرد، عوامل روانشناختی فراوانی بر قدرت و جذابیت اینترنت دلالت دارند به نظر می رسد که همان ویژگی هایی که تشکیل دهنده قدرت اینترنت هستند همگی قابلیت اعتیاد آور را هم دارا می باشند.

        از طرف دیگر روانشناسان معتقدند هر رفتاری که فرد از خود نشان می دهد تحت تاثیر عوامل بسیاری همچون عوامل محیطی، عاطفی و شخصیتی می باشد مقصود از عوامل شخصیتی در واقع همان ویژگی های شخصیتی[4] است که می تواند یک فرد را مستعد بروز یک سری از رفتارها نماید، در صورتی که ممکن است آْن فرد با ویژگی های شخصیتی متفاوتی دست به چنین رفتارهایی نزند. بنابراین عوامل شخصیتی یکی از مهمترین عواملی است که قادر است در شناخت پیچیدگی های رفتار انسان در موقعیت های مختلف کمک شایان توجهی نماید و از این رو نمی بایست از چشم محققان دور بماند.

       شخصیت[5] در روانشناسی به عنوان یک مفهوم رایج و متداول اما در عین حال پیچیده و دشوار شناخته شده است. مفهوم شخصیت از دیدگاه های نظری و سطوح انتزاعی مختلفی سرچشمه گرفته است و هر کدام از این سطوح، سهم قابل توجه و منحصر به فردی در فهم ما از تفاوت های فردی دارند. امروز در روانشناسی دیدگاه های متعدد و متفاوتی از شخصیت وجود دارد. شخصیت را معمولاً الگویی از ویژگی های فردی در زمینه تفکر، هیجان و رفتار توأم با مکانیزه های روان شناختی آشکار و پنهان تعریف می کنند.

شخصیت شامل ویژگی های بین فردی منحصر به فرد و متمایزی است که افراد در موقعیت های گوناگون آنها را بروز می دهد. شخصیت هر فرد جنبه آشکار منش وی است که به گونه ای بر دیگران اثر گذار بوده و به شکل گیری بسیاری از جنبه های زندگی او کمک می کند. نظریه روانکاوی و شخصیت ریشه های اعتیاد فرد به اینترنت را مرتبط با تکانه های روحی با کمبود های عاطفی دوران کودکی، ویژگی های شخصیتی و یا سایر اختلالات و خلق و خوها می داند. طبق این دیدگاه بسته به حوادث دروان کودکی و یا ویژگی های شخصیت در سن بلوغ فرد برای توسعه یک رفتار اعتیاد آمیز و یا هر رفتار دیگری مستعد می شود. در این حالت آنچه که اهمیت دارد موضوع یا فعالیت نیست بلکه فرد بر مبنایی است که فرد تحت آن معتاد می شود ( دوران[6] 2003). مک کری[7] و کوستا[8] از بین تمام عوامل و ویژگی های شخصیتی، پنج عامل شخصیتی اصلی را شناسایی نموده اند که شامل روان رنجور خویی[9]، برون گرایی[10]، گشودگی به تجربه[11]، سازش پذیری[12] و وظیفه شناسی[13] است و معتقدند که ویژگی های شخصیت را می توان بر اساس این پنج عامل دسته بندی نمود.

      توصیف مجازی که کاربران از ویژگی های رفتاری و شخصیتی خود در فضای « چت روم» اطلاعات، شناسایی اولیه از مخاطب گفتگو، توصیف انتخابی و گاه مبالغه آمیز و یا نادرست از برخی ویژگی های رفتاری و شخصیتی و نشان دادن همدردی و همسویی برای جلب پشتیبانی و حمایت عاطفی مخاطب از جمله زمینه های نشان دهنده تدارکات و آمادگی های « پشت صحنه ای» افراد، برای نمایش « روی صحنه» خود هستند. ماهیت غیر رودروی ارتباطات الکترونیکی اینترنتی  همچنین می تواند انگیزه بیشتری را برای کاربران آن در بازی هویت، رفتارهای آزمایشی و ارایه تصویری غیر واقعی فراهم سازد که ریسک «شرمندگی» در آن کمتر است (ذکایی، 1383).

        از جمله موضوعاتی که انسان در مورد آن به تفکر می پردازد، خود و جایگاه خود در جهان است که آن نیز، از تغییرات امروزی جهان در امان نمانده و تغییراتی بسیار عمیق در باورها و ارزش ها و سبک زندگی مردم جهان به وجود آورده است. زیرا ویژگی های جوامع کنونی نظیر وجود تکنولوژی پیشرفته، اینترنت و توسعه ارتباطات، پیچیدگی روابط انسانی و … نوجوانان و جوانان را با انبوهی از اطلاعات رو به رو کرده و یافتن هویتی منسجم و کار آمد را بیش از پیش برای آنها مشکل نموده است (لطف آبادی 1385).

شکل دهی هویت و ورود به دنیای بزرگسالان و حساسیت و توجه به آثار و پیامدهای استفاده از اینترنت و محیط های مجازی در این دوره اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش ما به دنبال بررسی رابطه بین خود کنترلی و اعتیاد به اینترنت نیز می باشیم. مفهوم خود کنترلی که در سال 1974 توسط اشنایدر گسترش یافت. به این معنا است که یک شخص در موقعیت خود چقدر انعطاف پذیر یا چقدر پایدار است (کاشال و کوانتس، 2006). اشنایدر می گوید: مردم در یک بحث کلی به دو دسته تقسیم می شوند: افراد با خود کنترلی بالا و افراد با خود کنترلی پایین که هر کدام ویژگی هایی دارند (کجلدال، 2003). برخی از افراد نسبت به موقعیت اجتماعی حساس هستند و ظاهر خود را متناسب با موقعیت رایج تنظیم می کنند. این افراد را با خود کنترلی پایین که تمایل دارند فکر و احساس خود را بیان نمایند، تا این که آن را متناسب با موقعیت سازمان دهی کنند (ایشنایدر، 1974).

مقالات و پایان نامه ارشد

        خود کنترلی عبارتست از تعارض درون فردی بین منطق و هوس، بین شناخت و انگیزه و بین برنامه ریز درونی و عمل کننده درونی. که غلبه قسمت اول هر کدام از این زوج ها بر قسمت دوم است (ردوالت، مادریان و چنی، 1998). افرادی که می توانند هدف های واقع گرایانه را اولویت بندی کنند و در زمان تصمیم گیری میان عواطف و عقل تعادل برقرار کنند، خود کنترل هستند (خواجه موگهی و علاسوند، 1389). تفاوت های مهم فردی و قابل سنجش وپیگیری های رفتاری را خود کنترلی می نامند. خود کنترلی بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است (کوبی[14]و همکاران، 2001). خود کنترلی یک ویژگی شخصیتی بی مانند است که در اشخاص گوناگون متفاوت است، یعنی افرادی که خود کنترلی بالایی دارند، هر کدام با توجه به اینکه تا چه حد خود کنترلی دارند، واکنش های متفاوت نشان می دهند و رفتارهای متفاوت دارند.

       به نظر می رسد افرادی که خود کنترلی پایین تری دارند به پیامد رفتارهای خود، کمتر می اندیشند و سعی در ارضا، فوری امیال خود دارند، از این رو این گونه افراد به پیامدهای اعتیاد نمی اندیشند و سعی در لذت بردن آنی دارند. از سوی دیگر خود کنترلی سطح بالا شامل عناصری از خود نظارتی، برنامه ریزی و نظم بخشی هیجانی است که این عناصر در افراد دارای سطوح خود کنترلی بالاتر می توانند از روی آوردن به اعتیاد اینترنت ممانعت به عمل آورند (ون در[15] وهمکاران، 2009). بعضی از مطالعات و بررسی های قبلی پیشنهاد کرده اند که خود کنترلی کمتر، در رابطه با انواع متفاوت رفتارهای اعتیاد آمیز است که شامل اعتیاد به اینترنت نیز می شود. عقیده دارد که فرد با خود کنترلی بالا، از تعهد افزون تری نیز برخوردار است بنابراین به نظر می رسد چنانچه افراد دارای خود کنترلی سطح بالاتر با خود عهد ببندند که از اینترنت استفاده نکنند راحت تر می توانند به تعهدات خود وفادار باقی بمانند اما فرد دارای سطح خود کنترلی پایین تر احتمال دارد که نسبت به تعهدات خود وفاداری کمتری داشته باشد و به راحتی تعهد خود نسبت به عدم استفاده از اینترنت را زیر پا بگذارد ( راسکین و تری ، 1988).

        با توجه به مباحث مطرح شده و اهمیت بررسی مبحث اعتیاد به اینترنت و عوامل تاثیر گذار بر آن در جامعه ایران به خصوص در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه ، مساله مورد بررسی در این پژوهش پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ویژگی های شخصیتی و خود کنترلی در بین دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم مطقه 13 شهر تهران می باشد. به این منظور محقق در این پژوهش به دنبال دست یافتن پاسخ علمی به این سوالات است:

  • آیا اعتیاد به اینترنت بر اساس ویژگی های شخصیتی قابل پیش بینی است؟
  • آیا اعتیاد به اینترنت بر اساس خود کنترلی قابل پیش بینی است؟

1-3 سابقه و ضرورت انجام تحقیق

      آمارها در ایران نشان می دهد که تعداد کاربران اینترنت در کشور در سال 1383 بیش از 6 میلیون نفر بوده است. به گزارش بخش خبر سایت اخبار فناوری اطلاعات در ایران (1387) تعداد کاربران اینترنت در چهار سال اخیر 25 برابر شده است و این تعداد روز به روز در حال افزایش است. این در حالی است که تعداد مطالعات صورت گرفته در این زمینه از تعداد انگشتان دست هم تجاوز نمی کند. بنابراین، لزوم و اهمیت بررسی و پژوهش های گسترده در این زمینه با مد نظر قرار دادن شیوع روز افزون این فناوری و مشکلات ناشی از آن کاملاً احساس می شود. با توجه به صدمات و خسارات جبران ناپذیری که پدیده اعتیاد به اینترنت به دنبال دارد و از آن جایی که اقدامات تغییر رفتار در سطح فردی و اجتماعی طولانی مدت و پر هزینه است، به نظر می رسد پیشگیری بهترین رویکرد برای کاهش اینگونه رفتارهای تهدید کننده سلامت در سطح جامعه باشد. از این رو برنامه ها و اهداف آموزشی و پیشگیرانه در رابطه با اعتیاد به اینترنت نوجوانان و جوانان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی قرار گرفته است و بدین منظور بسیار حائز اهمیت است که بتوان آنهایی که در معرض بیشترین خطر درگیری در این گونه رفتارها و یا اختلالات هستند را شناسایی نمود. با وجود آنکه نمی توان از نظر دور داشت که استفاده از اینترنت در دنیای امروز یک ضرورت است، اما این گونه رفتارها و یا اختلالات هستند را شناسایی نمود. با وجود آنکه نمی توان از نظر دور داشت که استفاده از اینترنت در دنیای امروز یک ضرورت است ، اما این ابزار می تواند علاوه بر به کار گیری درست و به جا ، به صورت نادرست و نابجا مورد استفاده قرار گیرد. و شرایطی را فراهم آورد که ترک آن مشکلاتی را برای کاربر به وجود آورد . چگونگی استفاده می تواند به ویژگی های شناختی ، عاطفی و شخصیتی و هویتی کاربر مرتبط باشد . اطلاعات فراوانی در حوزه اعتیاد به اینترنت و سایر کشورهای جهان صورت گرفته و عوامل بسیاری را نیز در ظهور این اختلال شناسایی کرده اند. اما به منظور برنامه ریزی مبتنی بر پژوهش در هر جامعه ای ، توجه به تفاوت های فرهنگی و اجتمالی ضروی است. به عبارت دیگر با تکیه بر نتایج مطالعات خارجی نمی توان به کار آمدی مداخلات پیشگیرانه امیدوار بود.

        تعیین ارتباط بین ویژگی های شخصیتی ، اعتیاد به اینترنت از هدف های این پژوهش است ، در صورت معناداری، دانشی را در اختیار مشاوران ، مسئولان و خانواده ها قرار می دهد که بر امر استفاده از اینترنت توسط نوجوانان و جوانان نظارت داشته باشند، در کنار برخی عوامل زمینه ساز ، ویژگی های شخصیتی آْنها را نیز مورد بررسی قرار دهد، با شناسایی دقیق و طبقه بندی علمی نوجوانان و جوانانی که مبتلا به اینترنت بوده و یا در معرض اطلاع به آن قرار دارند، مداخلات پیشگیرانه و یا درمانی ، بیشتر در این حوزه متمرکز کنند و سرگردانی منبع در مسیرهای نادرست ، طولانی مدت و یا ناکارآمد جلوگیری نمایند و بر اساس نوع ویژگی شخصیتی برای میزان و چگونگی استفاده از اینترنت برنامه ریزی نمایند. و نظارت مستمر را اعلام کنند، همچنین می تواند راه گشای برنامه های مداخله ای در این گروه بوده و در جهت تقویت هر چه بیشتر عوامل محافظت کننده و برطرف ساختن عوامل خطر به کار گرفته شوند. بنابراین آگاهی از ارتباط بین ویژگی های شخصیتی، خود کنترلی با اعتیاد به اینترنت هم برای درمان و هم برای پیشگیری می تواند مفید باشد .

بنابراین ضرورت تحقیق و کسب آگاهی درباره اعتیاد به اینترنت، ویژگی های شخصیتی و خود کنترلی افراد همانند دیگر آسیب های روانی و اجتماعی ضروری است تا از نتایج حاصله برای کمک به افراد در معرض خطر استفاده نمود. گسترده و پیچیدگی مسئله اعتیاد به اینترنت بستر پرسش های بسیاری است که پژوهش های بیشتری را ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید، به ویژه در کشور ما کشوری جوان محسوب شده و دارای آمار زیاد تحصیل کرده در سطح زیر دیپلم می باشد و در حیطه پژوهش در این اثر هنوز در ابتدای راه هستیم. از این رو جا دارد که با انجام تحقیقاتی وسیع در حوزه روانشناسی و جامعه شناسی اینترنت، با ارائه مباحثی که در جوامع پیشرفته مهم و حیاتی قلمداد می شوند، جامعه را از آفت های واقعی آن مطلع ساخته، در صورت امکان از بروز برخی از مشکلات پیشگیری کنیم .

1-4 اهداف تحیق

1-4-1 هدف کلی

  • پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ویژگی های شخصیتی و خود کنترلی در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه

1-6 پیش فرض های تحقیق

1-بین خود کنترلی و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی وجود دارد.

2-بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی وجود دارد.

1-7 محدودیت های تحقیق

  با توجه به این که از پرسشنامه جهت جمع آوری داده استفاده شده است، محدودیت های ذاتی پرسشنامه همچون نگرش سطحی به رویدادهای واقعی و مقیاسی بودن پاسخ ها، در واقعی بودن نتایج اعمال محدودیت می کند (خاکی 1391)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




          دریک سطح معین، بهسازی سازمان به عبارت خیلی ساده عبارت است از راهی که سازمان تغییر یا تکامل پیدا می‌کند. بهسازی سازمان می‌تواند کارکنان، تکنولوژی، رقابت و سایر زمینه‌ها را شامل شود. یادگیری و آموزش رسمی کارکنان، نقل و انتقالات، ترفیعات، اخراج‌ها، بازنشستگی‌ها، نمونه‌هایی از تغییری مرتبط با کارکنان می‌باشند؛ بنابراین، بهسازی سازمان در مفهوم وسیع آن به معنی تغییر سازمان است. برخوردار بودن از یک هویت شغلی قطعی یا یک تصویر روشن. باثبات از اهداف، علایق، شخصیت، توانایی شخصی به تصمیم‌گیری شغلی مناسب و اعتماد به توانایی در تصمیم‌گیری مرتبط با شغل کمک می‌کند شکست در شکل‌دهی هویت شغلی قطعی اغلب به بی تصمیمی شغلی منجر می‌شود.

1-2-بیان مسئله

 

          شکل‌گیری، توسعه و ادامه حیات سازمان‌ها از ضروریات اجتناب‌ناپذیر زندگی بشر در عصر حاضر است؛ زیرا نیازهای انسان از طریق فعالیت‌های سازمان‌های گوناگون اجتماعی تأمین می‌شود. به همین سبب می‌توان گفت که سازمان‌ها برای نیل به هدف‌های خاصی به وجود می‌آیند. بدیهی است که این هدف‌ها وقتی تحقق می‌یابند که فعالیت‌ها با مدیریت و تدابیر مناسب انجام شوند. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که آیا سازمان‌ها همیشه در این جهت و این‌گونه حرکت می‌کنند؟ و اگر حرکت می‌کنند، آیا می‌توان به فعالیت آن‌ها سرعت بخشید و کمیت و کیفیت آن‌ها را ارتقا داد؟ و اگر در آن جهت حرکت نمی‌کنند چه اقدامات اصلاحی را باید انجام داد و … این قبیل سؤالات بحث بهسازی را ضروری می‌نماید. جهان کنونی پر از تغییرات شتابان است. اهمیت تغییر در دنیای امروز بر کسی پوشیده نیست. الوین تافلر[1] در کتاب خود تحت عنوان «شوک آینده» تصویری از سازمان‌های تغییرپذیر (پویا) در آینده را ارائه می‌نماید که ما در حال حاضر شاهد ازدیاد آن‌ها می‌باشیم. بهسازی و نوسازی سازمان‌ها به‌منظور انطباق هرچه مناسب‌تر آن‌ها با تغییر و تحولات اجتماعی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است این تغییر و تحولات هستند که سازمان‌ها را مجبور به بهسازی می‌کنند چراکه سازمان‌ها به‌منظور ادامه حیات خویش تحت شرایطی به تغییرات وسیع مبادرت می‌ورزند و اگر تغییراتی که لازم و ضروری است موردتوجه قرار ندهند قطعاً در تلاش برای ادامه حیات موفق نبوده و به‌طور بسیار جدی در نیل به اهدافشان با مشکل مواجه خواهند شد.

بهسازی سازمان راهی است برای کسب پویایی که به‌وسیله آن سازمان‌ها در مواجهه با محیط‌های پرتلاطم و بی‌ثبات قادر خواهند بود تا با کسب دانش و بینش وسیع‌تر و عمیق‌تر همراه با نوآوری برای آینده خویش زندگی مجددی را بنا نهند. دوران بروکراسی‌های عظیم طراحی‌شده مطابق با ویژگی‌های ایده آلی ماکس وبر به سر آمده، گرچه از طریق همین سیستم بروکراسی بود که نظم و ترتیب، دقت در امور، رفتار یکسان، تبعیت محض از قانون بدون هیچ‌گونه تبعیضی در سازمان‌ها رواج یافت و این خودپاسخی خلاق و نو برای تشکیلات و نیازهای سازمان خویش بود اما با بروز تغییر و تحول در نوع و شکل نیازها و مشکلات، این سیستم دیگر قادر به پاسخگویی و رفع احتیاجات جدید سازمان‌ها نیست و سازمان‌ها نیاز به توسعه طرح‌های جدید دارند. غیرقابل‌پیش‌بینی بودن آینده و وجود تصویری تار از آن ما را مجبور می‌سازد تا از وجود سازمان‌هایی بهره ببریم که دارای قابلیت انعطاف و انطباق با محیط باشند. می‌توان بیان کرد که یادگیری سازمانی، مدیریت دانش، بهسازی نیروی انسانی، بهسازی تکنولوژیکی، بهسازی ساختار و بهسازی خط و مشی‌ها از برنامه‌های مهم بهسازی سازمانی می‌باشند.

این فرآیندها تغییر مرتبط به هم معطوف به کمک به سازمان‌ها برای توسعه و استفاده از دانش برای تغییر و بهبود مستمر خودشان می‌باشد. یادگیری سازمانی توانایی یک سازمان را در اکتساب و توسعه دانش جدید افزایش می‌دهد، مدیریت دانش بر چگونگی سازمان‌دهی و استفاده از آن دانش در جهت بهبود عملکرد تمرکز دارد. بهسازی نیروی انسانی توانایی کارکنان را در استفاده از آن دانش افزایش می‌دهد، بهسازی تکنولوژیکی فناوری لازم برای اجرایی سازی آن را فراهم می‌کند، بهسازی ساختار بسترهای موجود را برای پیاده‌سازی آن دانش فراهم می‌کند و بهسازی خط و مشی موجب انطباق رویه‌ها و دستورالعمل‌ها بادانش جدید می‌شود. برنامه‌های بهسازی اشاره‌شده در محیط‌های پیچیده و سریعاً متغیر امروزی نقشی حیاتی دارند و یقیناً اهمیت آن‌ها در آینده افزون‌تر خواهد شد. آن‌ها می‌توانند منبع بازسازی استراتژیک بوده و سازمان‌ها را در اکتساب و به‌کارگیری دانش سریع‌تر و اثربخش‌تر از رقبا و درنتیجه استقرار برتری رقابتی پایدار توانمند سازند. به‌علاوه زمانی که دانش به محصولات و خدمات جدید تبدیل می‌شود، این برنامه‌ها می‌توانند منبع کلیدی ایجاد ثروت برای سازمان‌ها گردند.

       بهسازی سازمانی به معلمان کمک می‌کند تا کار خود را اثربخش‌تر انجام دهند و مهارت‌ها و دانش ضروری برای ایجاد روابط مؤثر میان فردی را فراهم می‌کند. بنابراین نحوه فعالیت مؤثر با دیگران به‌منظور تشخیص مشکلات پیچیده و ارائه راه‌حل‌های مناسب را به معلمان نشان می‌دهد.

        می‌توان چنین بیان کرد که انسان‌ها به‌عنوان افرادی یکتا به حس هویت نیاز دارند، هویتی که آن‌ها را با این احساس که چیست‌اند و کیست‌اند از سایر افراد جدا می‌سازد. شیوه سالم ارضای این نیاز، فردیت است. روندی که شخص از راه آن به معنی معین هویت خود دست می‌یابد. شیوه سالم حس هویت یافتن، همنوایی با ویژگی‌های یک ملت یا نژاد، مذهب یا شغل و حرفه است. در این صورت، هویت با توجه به خصایص گروه نه خصایص خود تعریف می‌شود. با پیروی از هنجارها و ارزش‌ها و رفتارهای چنین گروه‌هایی، شخص البته هویتی می‌یابد، منتها این هویت به بهای از دست دادن خود است. خود هم‌نوا اصیل نیست و منحصراً به فرد تعلق ندارد و در این حال فرد نمی‌تواند فردی کامل شود.

       دراین‌بین هویت شغلی بخش مهمی از مجموعه هویت بیشتر افراد اعم از پیر و جوان را تشکیل می‌دهد. داشتن شغلی که ارزش اجتماعی داشته باشد و فرد به‌خوبی از عهده آن برآید در داشتن احساس ایمنی و هویت باثبات به او کمک می‌کند. برعکس اگر جامعه به افرادش بگوید که به آن‌ها نیازی ندارد و اشتغال امکان‌پذیر نیست، در آنان احساس تردید و سرخوردگی ایجاد می‌شود، احتمال دارد که این افراد دچار سردرگمی در هویت شوند؛ و معلمان نیز که تأثیر مهمی در پیشرفت و آینده دانش‌آموزان که آینده‌سازان هر کشورند دارند باید از هویت حرفه‌ای بالایی برخوردار باشند.

        هویت شغلی یکی از اجزای اصلی و سازنده هویت می‌باشد. به همین دلیل شکل‌گیری هویت شغلی تکلیف مهم در رشد شغلی و تحقق هویت می‌باشد، برخوردار بودن از یک هویت شغلی قطعی یا یک تصویر روشن و باثبات از اهداف، علایق، شخصیت و توانایی‌های به تصمیم‌گیری شغلی مناسب و اعتماد به توانایی‌های شخصی در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با شغل کمک می‌کند. شکست در هویت قطعی به بی تصمیمی شغلی در فرد منجر می‌شود. مسیر رشدی انتخاب شغل و تصمیم‌گیری شغلی مانند رشد روانی- اجتماعی اریکسون می‌باشد به‌موازات رشد هویت، هویت شغلی نیز رشد می‌کند و فرد تصمیم‌گیری‌های شغلی سنجیده‌تری می‌گیرد چنانچه تعیین هویت با موفقیت همراه نباشد پراکندگی نقش به وجود می‌آید که با عدم انتخاب شغل و نامشخص بودن هدف‌های تحصیلی همراه است. فرد برای اینکه به هویت موفق دست یابد از فرهنگ، خانواده و معیارهای ارزشی محیطی که در آن زندگی می‌کند آگاهی داشته باشد.

1-3-ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

       آموزش‌وپرورش نقش اساسی و سرنوشت سازی در تمام جوامع بشری ایفا می‌کند. جوامعی که هدف اساسی خود را توسعه و ترقی می‌دانند و در جهت رسیدن به آن تلاش می‌کنند به امر آموزش و سرمایه‌گذاری در منابع انسانی توجه خاص دارند. آموزش‌وپرورش بر ابعاد و زمینه‌های مختلف اقتصادی فرهنگی و اجتماعی جوامع تأثیر دارد و به‌شدت ابعاد فوق را متأثر می‌سازد بدین معنی که آموزش‌وپرورش می‌تواند عامل رشد و توسعه در این زمینه‌ها باشد (سیادت و همکاران، 1387، 44).

      قرایی مقدم (1375) نیز می‌نویسد: ساخت نظام آموزشی هر کشور دربرگیرنده‌ی مجموعه‌ای از نیازهای سازمان‌های رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزش‌وپرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده‌دارند نه‌تنها ازنظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است بلکه ازنظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد از اهمیت تعیین‌کننده‌ای برخوردار است. همین آموزش‌وپرورش بهترین وسیله برای ایجاد تغییر ارزش‌ها و رفتارها به شمار رفته و باعث می‌شود که افراد به‌تناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمت‌های اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و درنتیجه آسایش فردی مهیا شوند. ازاین‌رو از آغاز قرن اخیر هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیل‌کرده و مجرب مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است (صاحبی، 1391، 7-8). معلمان در نظام آموزشی و نظام اجتماعی هر کشور نقش مهمی را ایفا می‌کنند. به‌طور متوسط در کشورهای جهان نیمی از جمعیت هر کشور تحت تأثیر نظام آموزشی و در رأس آن در تعامل با معلمان هستند. این قشر در اکثر جوامع پیشرفته از جایگاه اجتماعی ممتازی برخوردار بوده که نشان از اهمیت شغل آن‌ها دارد. هر کشوری که قصد پیشرفت دارد باید در آن معلم از ثبات شغلی، امنیت شغلی و هویت شغلی مطلوبی برخوردار باشد تا بتواند دانش‌آموزان را که آینده‌ساز هر کشوری هستند خوب تعلیم و تربیت کند و زمینه توسعه و پیشرفت کشور فراهم شود.

1-4-اهداف تحقیق

پایان نامه

1-4-1-اهداف اصلی

  • بررسی تأثیر برنامه‌های بهسازی بر تقویت هویت حرفه‌ای می‌باشد.

1-4-2-اهداف فرعی

  • بررسی تأثیر مدیریت دانش بر تقویت هویت حرفه‌ای
  • بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تقویت هویت حرفه‌ای
  • بررسی تأثیر بهسازی نیروی انسانی بر تقویت هویت حرفه‌ای
  • بررسی تأثیر بهسازی تکنولوژیکی بر تقویت هویت حرفه‌ای
  • بررسی تأثیر بهسازی ساختار بر تقویت هویت حرفه‌ای
  • بررسی تأثیر بهسازی خط و مشی بر تقویت هویت حرفه‌ای

1-5-سؤالات تحقیق

  • آیا برنامه‌های بهسازی سازمانی هویت حرفه‌ای معلمان را تقویت می‌کند؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی می باشد که درآن غلاف میلین به صورت پیشرونده تحلیل می رود. آمار دقیقی از میزان مبتلایان به این بیماری در ایران در دسترس نیست ، اما به طور تقریبی بین  30تا 40 هزار نفر در ایران دچار این بیماری هستند. بسیاری از بیماری های مزمن، از جمله MS با خطر بالای افسردگی و نامیدی همراهند.

اگرچه اضطراب یکی از علائم ناتوان کننده در این بیماران است اما کمتر مورد بررسی قرار گرفته است؛ ادبیات پژوهشی شیوع آن را متغیر گزارش کرده اند، دریک بررسی در بیمارانی که به تازگی تشخیص این بیماری را دریافت کرده بودند 34% و در والدین آنها 40% گزارش شده است. بطور کلی ام اس تاثیر قابل ملاحظه ای برکیفیت زندگی افراد مبتلا- حتی در اوایل بیماری- می گذارد. با وجود این، ناتوانی های جدی، اغلب در سال های بعد آشکار می شود. یکی از استرس زا ترین جنبه های این بیماری نامعلوم بودن آینده آن است، حتی در یک هفته آینده معلوم نیست که بیمار چه احساسی داشته باشد. درست هنگامی که آنها در حال سازگارشدن با احساس ناتوانی ناشی از حملات قلبی بیماری هستند، حمله دیگری با محدودیت های بیشتر از راه رسیده و بایستی با دوره دیگری از سازگاری و تغییرات زندگی، مواجه شوند. از آنجاییکه این بیماران هم بایستی با استرس های زندگی روزمره و هم با استرس های ناشی از علائم بیماری که نوسان دار و غیر قابل پیش بینی هستند، مقابله کنند. بنابراین، پیشرفت بیماری ممکن است با کار، زندگی خانوادگی، ارتباطات و فعالیت های اجتماعی تداخل کند. هدف مداخلات روان شناختی کمک به این افراد به منظور مقابله با چالش های فوق می باشد.

مشاوره و روش های روان درمانی متفاوتی برای تسکین آلام روانی این بیماران در چند سال اخیر متداول گردیده است که یکی از این روش های درمانی، معنا درمانی است. معنی درمانی با درنظر گرفتن گذرایی هستی و وجود انسانی به جای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت میخواند و بیان میدارد که آن چه انسان ها را از پای درمی آورد، دردها و سرنوشت نامطلوب شان نیست، بلکه بی معنی شدن زندگی است که مصیبت بار است. اگر رنج، شجاعانه پذیرفته شود، تا واپسین دم زندگی معنی خواهد داشت و معنای زندگی می تواند حتی معنی بلقوه ی درد و رنج را نیز دربر گیرد. در این پژوهش به بررسی تاثیر معنادرمانی گروهی جهت کاهش نشانگان افسردگی و استرس، اضطراب این بیماران پرداخته ایم.

1-2-بیان مساله

زندگی انسان در این جهان همواره با اضطراب و دلهره همـراه بـوده اسـت. انسـان هـا معمـولا در اثـر عوامل گوناگون دچار میزانی از اضطراب و دلهره هستند. استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده می شوند. در روان شناسی، اضطراب مرحله ی پیشرفته تر استرس مزمن است، که هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در می آید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کار های روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند(پارجمنت ، 2007). افسردگی نیز یکی از نابسامانی های بنیادین روانی است ( مهریار، 1382). حالتی است که بر احساسات، افکار، رفتار، و سلامت جسمانی فرد تأثیر ژرفی گذاشته ( سالمانز ،ترجمه: خلخالی زاویه، 1382) و چگونگی ادراک او از خود و محیطش را دگرگون می سازد ( کاپلان و سادوک ، ترجمه: پورافکاری، 1375). این دگرگونی تا اندازه ای است که وی در کنترل خود و پیرامونش، احساس درماندگی می کند (سلیگمن ، 1975). یکی از بیماری هایی که به دلیل ماهیت کم توان کننده اش می تواند فرد را به افسردگی برساند، مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس.) می باشد (آبراموویتز، ترجمه: همت خواه،1384). این بیماری یکی از قدیمی ترین و در عین حال مهمترین بیماری های مغز و نخاع است (باردلی و همکاران ، 2004) که با دوره های پیشرونده ی کاهش و افزایش بیماری، علایم سه گانه ی آسیب زا شامل التهاب ازبین رفتن پوشش عصب ها (میلین) و جراحت دستگاه اعصاب مرکزی تشخیص داده می شود (هوشر و گودین ، 2005). از بین رفتن پوشش عصب در بخشی از مغز که کنترل احساسات را به عهده دارد، پیش بینی ناپذیر بودن حمله های بیماری، کاهش توانمندی های پیشین و مشکلاتی نظیر از دست دادن کار و در آخر عوارض ناشی از مصرف داروهایی که در درمان به کار می روند از جمله دلایل افسردگی در بیماران ام.اس. است ( آبراموویتز، ترجمه: همت خواه، 1384) که به نوبه ی خود سویه های بسیاری از زندگی فرد را دگرگون می نماید. یکی از این سویه ها، کاهش مقابله ی سودمند با دشواری های زندگی است. این کاهش مهارت مقابله به سهم خود می تواند افسردگی بیمار را بیشتر از پیش نماید و این چرخه همچنان ادامه یابد (ارنلت و رودولف ، 2006). شدت افسردگی بیمار بر کیفیت زندگی، توانمندی های بدنی (پیتون و همکاران ، 2006)، سویه های شناختی، شناختی، و بازگشت دوباره ی بیماری (لوپز و همکاران ، 2006) تأثیر ویران کننده ای می گذارد. الگوی بیماری و شیوه ی برخورد با آن در بیمار ام.اس. که دچار افسردگی شده است در برابر بیماری که به افسردگی دچار نشده یا آن را مهار کرده، بسیار ناهمانند است (کورنچ و همکاران ، 2000). ناامیدی و خستگی از دیگر پیامدها و چه بسا نشانه های افسردگی می باشد. ناامیدی ای که بیمار را از مقابله ی سودمند و ادامه ی درمان باز می دارد (وینسمن و اسچووتز ، 2004) و همین امر سبب می شود با آغاز حمله ی دیگر بیماری فرد به درمان دارویی گستردهتر و حتی بستری درازمدتتر نیاز داشته باشد (پتن و متس ، 2002). چنین آسیب های گسترده ای می توانند در افزایش افسردگی فرد سهم بسزایی داشته باشند که با افزایش افسردگی خطر اقدام به خودکشی با هدف پایان دادن به این دشواری ها نیز افزایش می یابد (مختاری، 1384). انجمن حمایت از بیماران ام.اس. ( 2006) در گزارش های خود بیان کرد که خطر خودکشی در بیماران .ام اس. به طور معمول 7/7 برابر بیشتر از جمعیت عادی است. افکار خودکشی در بیماران ام.اس.

ایرانی 30 درصد است که از این میان اقدام به خودکشی 5 برابر بیشتر از جمعیت عادی است و این میزان به ویژه در 5 سال نخست بیماری و در سنین 40 تا 50 سال نمایان می شود (ملکوتی، 1385 ). از این رو توجه جدی به دشواری های بیماران به ویژه افسردگی و اضطراب ایشان ارزنده می نماید. روان شناسان کوشیده اند برای پیشـگیری و درمـان اضطراب، روش های گوناگونی را به افراد آموزش دهند. اما به نظر می رسدکه استفاده از روش های سنتی و ساده برای درمان اضطراب و افسردگی کافی نیست، لذا اهمیت مذهب و بـه کـارگیری روش هـای معنـوی در چنـد دهـه گذشته به صورت روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. شواهدی وجود دارد که عموم مـردم بـه طـور فزاینـده ای بـه معنویـت تمایـل دارنـد و بررسـی هـای همگانی افزایش قابل ملاحظه در علاقه به امور معنوی را تایید می کنند. مطالعات آزمایشی نیز نشان می دهـد که بین مذهب و معنویت و سلامت روانی رابطه معنا داری وجود دارد، با این حـال دلایـل ایـن ارتبـاط مـبهم است. از آنجایی که شیوه های رویارویی با افسردگی و اضطراب بیماران ام اس ناهمانند است و پژوهش های اندکی ( به ویژه در ایران) در زمینه ی سودمندی معنادرمانی در کاهش افسردگی بیماران ام.اس. انجام شده است، پژوهش کنونی با هدف کاهش افسردگی بیماران ام.اس. بر آن است تا سودمندی شیوه ی معنادرمانی را در کاهش افسردگی بررسی نماید.

1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی می باشد که درآن غلاف میلین به صورت پیشرونده تحلیل می رود. آمار دقیقی از میزان مبتلایان به این بیماری در ایران در دسترس نیست ، اما به طور تقریبی بین  30تا 40 هزار نفر در ایران دچار این بیماری هستند. بسیاری از بیماری های مزمن، از جمله MS با خطر بالای افسردگی و نامیدی همراهند.

اضطراب احساس ناخوشی، نگرانی و یا تنشی است که فرد در پاسخ به شرایط تهدید کننده و یا فشارزا ارائه می کند. اضطراب میتواند خفیف و یا چنان شدید باشد که فرد را به هراس افکند، به طور طبیعی اضطراب گذراست اما هرگاه مدت زمان آن طولانی شود و یا در غیاب فشارهای روانی و یا تهدید ادامه یابد، آنگاه باید به عنوان یک مشکل تلقی شود. افسردگی حالتی است که انسان در دراز مدت احساس سختی و ناراحتی می کند، پریشان حال و مضطرب می باشد و زندگی را کسالت بار و دلتنگ کننده احساس میکند. فرد افسرده در رابطه با هیچ چیز احساس خشنودی، رغبت و لذت نمی کند. برای انسان های افسرده شروع کردن کارها بسیار سخت و مشکل بوده و خیلی زود خسته می شوند.(کاراکویان، 2010). یکی از مداخلات مطرح در مبحث سلامت روان، معنا درمانی است که در اثربخشی  آن مطالعات مختلف اثبات شده است و می تواند فرد را در یافتن معنای زندگی یاری داده و سبب کاهش تنش ها و مشکلات روانشناسی وی گردد. معنای زندگی یکی از مقوله هایی است که انسان حقیقت جو در پی آگاهی یافتن به ماهیت آن است. معناداری زندگی، کاملاً به نگرش انسان به زندگی بستگی دارد. برای آن که زندگی فردی معنادار شود، وی باید معنای زندگی را درک نماید. یکی از معروف ترین تعریف مبنای زندگی، توسط فرانکل در سال 1984 ارائه شده است. وی معتقد است که هنگامی که انسان به فعالیت های مورد علاقه اش می پردازد، با دیگران ملاقات می کند، به تماشای آثار هنری- ادبی می پردازد و یا به دامان طبیعت پناه می برد، وجود معنا را در خود احساس می کند. همچنین هنگامی که احساس می کند که وجود و هستی اش به یک منبع لایزال پیوند خورده است و خود را متکی به چارچوب ها و تکیه گاه های گسترده و قابل اتکایی مانند مذهب و فلسفه ای که برای زندگی کردن انتخاب کرده است، می بیند، معنا را درمی یابد و آن را احساس می کند. معنای زندگی اشاره به نوعی از احساس ارتباط با خالق هستی، داشتن هدف در زندگی، تعقیب و نیل به اهداف با ارزش و رسیدن به تکامل دارد. معنای زندگی در اصل ماهیت شناختی دارد، چرا که دربردارنده باورهای افراد در مورد وجود یک هدف غایی در زندگی، اعتقاد به معنویات و زندگی اخروی است. در واقع، داشتن معنا در زندگی، یکی از پیش بینی کننده های رفاه انسان و رضایت از زندگی می باشد(دهداری وهمکاران، 1392). مطالعات نشان می دهند که مفهوم معنای زندگی ارتباط تنگاتنگی با سلامت و رفاه روان شناختی افراد دارد (ملتون، 2008). در واقع، معنادار بودن زندگی سبب پایین آمدن سطح عواطف منفی مانند اضطراب و افسردگی می شود و در نهایت سبب کاهش خطر ابتلا به بیماری های روانی می گردد.

راستای مداخلات روان شناختی، معنا درمانی گروهی دنیای کوچکی از دنیای واقعی است که در آن اعضا با هدف کشف خودشان به عنوان اینکه علایق وجودی مشترک دارند، شرکت می کنند. این روش یک سفر خود اکتشافی است که برای کسب توانایی بودن با خود حقیقی، گسترش دید نسبت به خود و دنیای اطراف و روشن سازی آنچه که به زندگی فعلی و آینده معنی می دهد صورت می پذیرد. در این گروه، افراد احساس می کنند به طور عمیقی می توانند در راه های معنادار زندگی باهم باشند

مقالات و پایان نامه ارشد

(کوری، 1995).

ان آنجایی که معنا درمانی و شرکت در گروه برای ایجاد حس همدردی و جلوگیری از تنهایی  در افراد موثر است، پژوهشگر در صدد است با به کار بردن تکنیک های این روش تاثیر آنها را در کاهش علائم روانشناختی افراد مبتلا، بررسی نماید.

1-4-سوال اصلی تحقیق

آیا معنا درمانی میزان اضطراب، استرس و افسردگی بیماران ام. اس را کاهش می دهد؟

1-5-اهداف تحقیق

1-تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس.

 2- تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس.

 3-تعیین تاثیر معنادرمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس.

1-6-فرضیات تحقیق

1- معنادرمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس موثر است.

 2- معنا درمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس موثر است.

 3- معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس موثر است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ب.ظ ]




صفحات خورشیدی در ماهواره­ها به طور گسترد­ه­ای در انجام جذب انرژی خورشید مورد استفاده قرار می­گیرند. از این انرژی برای ایجاد انرژی لازم برای در مدار باقی ماندن ماهواره­ها استفاده می­شود. این انرژی به ماهواره سرعت لازمه مورد نیاز برای در مدار باقی ماندن را می­دهد. ماهواره­ها تا زمانی که انرژی لازم برای داشتن سرعت لازمه در حرکت بر روی مدار را داشته باشند می­توانند در مدار مورد نظر خود حرکت کنند. به محض این که این انرژی به پایان برسد، ماهواره از مدار خارج شده و در حرکتی مارپیچی شکل به داخل جو زمین آمده و سقوط می­کنند. طراحی این صفحات خورشیدی کاری دقیق و با تکنولوژی بالا محسوب می­شود. اغلب صفحات خورشیدی موجود به طریقی طراحی و ساخته می­شوند که سختی لازم را دارا باشند تا قسمت اصلی ماهواره بتواند با حداقل ارتعاشات به موقعیت نهایی مطلوب خود برسد.  البته این سختی نباید با استفاده از طراحی­های سنگین و حجیم به­دست آید. چرا که، وجود صفحات خورشیدی صلب سنگین، باعث افزایش وزن کلی ماهواره خواهد شد. از طرف دیگر، وجود اجزا انعطاف­پذیر بر روی ماهواره­ها مانند صفحات خورشیدی، بازوهای بلند یک ربات فضایی و یا میله آنتن مخابراتی یک ماهواره، منجر به در نظر گرفتن تمهیداتی برای مقابله با اثرات انعطاف­پذیری می­گردد. به عنوان مثال اگر دوربین تعبیه شده بر روی بدنه ماهواره قصد گرفتن عکس از زمین را داشته باشد، ارتعاشاتی که از صفحات خورشیدی بر روی بدنه ماهواره تاثیر می­گذارند، مانع از گرفتن عکسی با کیفیت بالا از سطح زمین خواهند شد. سیستم­های چندجسمی شامل اجزا صلب و انعطاف­پذیر، از نظر دینامیکی شامل اجزاء پیوسته­ای هستند که از معادلات دیفرانسیل معمولی و جزئی جفت شده و غیرخطی تبعیت می­کنند. حل تحلیلی چنین سیستم­هایی تقریباً امکان­پذیر نمی­باشد. مشکل اصلی این سیستم­ها، مسئله ارتعاش عضوهای انعطاف­پذیر به دلیل سختی کم آنها می­باشد. روش­های متفاوتی برای مدل­سازی سیستم­های دینامیکی انعطاف­پذیر ارائه شده است. مدل­های ریاضی چنین سیستم­هایی عموماً از قضایای انرژی استخراج می­شوند. برای یک جسم صلب ساده، انرژی جنبشی براساس سرعت­های خطی و دورانی و همچنین انرژی پتانسیل براساس موقعیت مراکز جرم در میدان جاذبه بیان می­شود. در دینامیک اجسام چند جسمی، یک دستگاه اینرسی به عنوان دستگاه مرجع کلی برای تشریح حرکت یک سیستم چندجسمی به کار می­رود. همچنین یک دستگاه واسطه که به هر یک از اجزاء انعطاف­پذیر متصل است که جابه­جایی­ها و چرخش نسبی جسم را تعقیب می­کند. حرکت نسبت به این دستگاه واسطه نوعاً فقط به دلیل تغییر شکل جسم می­باشد. این انتخاب محاسبات نیروهای داخلی را ساده می­سازد، چرا که اندازه تنش­ها و کرنش­ها تحت حرکت جسم صلب تغییر نمی­کنند. همانند تانسور تنش کوشی و تانسور کرنش کوچک که می­تواند برای محاسبه نیروها نسبت به دستگاه واسطه مورد استفاده قرار بگیرد. این تانسورها منجر به یک نیروی خطی در این جابجایی نسبی می­شوند. نوع عمده از دستگاه واسطه که مورد استفاده قرار می­گیرند دستگاه شناور خوانده می­شوند. دستگاه شناور، حرکت جسم اصلی از ذره یا مولفه انعطاف­پذیر داخلی را تعقیب می­کند. یکی دیگر از روش­های مدل­سازی دینامیکی اجسام چندجسمی شامل اجزاء صلب و انعطاف­پذیر استفاده از ویژگی­های نرم­افزارهای ANSYS و ADAMS به طور همزمان است. نرم­افزار ANSYS با استفاده از روش المان محدود قادر به انجام آنالیز ارتعاشی و نرم­افزار ADAMS توانایی حل معادلات دینامیکی صلب و انعطاف­پذیر را در یک محیط داراست. با ترکیب این دو نرم­افزار قادر خواهیم بود با دقت بالایی مختصات تعمیم­یافته مورد نظر را به­دست آوریم. در بخش کنترل چنین سیستم­هایی با چالش­های بسیاری مواجه هستیم به این ترتیب که در اثر خیز الاستیک اجزای انعطاف­پذیر، سنسورهای اندازه­گیری دستگاه ناوبری مقادیر خطاداری را نشان می­دهند که حلقه کنترلی در مواجهه با این اثرات دچار عملکرد نامطلوب می­گردد. برای جلوگیری از این مشکل یکی از بهترین استراتژی­ها حذف نوسانات از روی اندازه­گیری­ها با استفاده از فیلترهای باریک و سیستم­های تطبیقی می­باشد. به این ترتیب می­توانیم با استفاده از کنترلرهایی ساده، سیستم­های دینامیکی پیچیده را به راحتی کنترل کنیم. نبود سنسور بر روی اجزاء انعطاف­پذیر دیگر چالش پیش روی است. برای حل این مسئله می­توانیم از اثرات ارتعاشی که اجزاء انعطاف­پذیر بر روی اجزاء صلب می­گذارند استفاده کنیم.
در این مقاله ابتدا به مدل­سازی دینامیکی یک ماهواره که شامل یک بدنه صلب مرکزی و دو صفحه انعطاف­پذیر می­پردازیم. مدل­سازی دینامیکی ابتدا با استفاده از روش لاگرانژ در حالت شبه­مختصات و سپس با استفاده از دو نرم­افزارهای ANSYS و ADAMS انجام گرفته است. در بخش کنترلی نیز از یک سیستم تطبیقی مدل مرجع و فیلتر باریک برای حذف ارتعاشات بر روی سرعت زاویه­ای بدنه صلب ماهواره استفاده شده است. در نهایت نتایج شبیه­سازی این کنترلر آورده شده و مزیت­های آن مورد بررسی قرار گرفته است.

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ب.ظ ]




       انرژی هسته‌ای علوم و فنون هسته‌ای ازجمله فن‌آوری‌های پیشرفته و برتر در جهان معاصر می‌باشد. در جهان امروز تأثیر این علوم در گسترش دانش بشری تأمین انرژی، حفظ منابع طبیعی، جلوگیری از آلودگی‌های زیست‌محیطی و کمک به رفاه و پیشرفت زندگی بشر در عرصه‌های مختلف پزشکی، کشاورزی صنعتی و … غیرقابل‌تردید بوده و به‌درستی می‌توان آن را از محورهای اصلی در توسعه پایدار و از مؤلفه‌های مهم پیشرفت هر کشور به شمار می‌آید اولین تلاش‌های ایران برای دستیابی به فناوری صلح‌آمیزی هسته‌ای به دهه 50 میلادی یا دقیقاً به 5 مارس 1957 که اولین موافقت‌نامه همکاری‌های هسته‌ای بین ایران و ایالات‌متحده امضاءشده بازمی‌گردد. در حقیقت ایالات‌متحده آمریکا نخستین کشوری بود که ایران را نسبت به دستیابی به انرژی هسته‌ای ترغیب نمود و اولین زمینه‌های دستیابی به این فناوری را برای ایران ایجاد کرد. آن کشور در سال 1967 اولین رآکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی آب سبک را برای ایران در دانشگاه تهران نصب و راه‌اندازی کرد. موافقت‌نامه‌های مشابهی نیز با برخی از دیگر کشورهای غربی ازجمله آلمان + فرانسه حتی در زمینه غنی‌سازی به انعقاد درآمد.

 اعضای قرارداد با آلمان جهت ساخت اولین نیروگاه هسته‌ای ایران در بوشهر و سرمایه‌گذاری در شرکت «اورودیف» فرانسه دو اقدام جدی دیگر ایران برای برخورداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای بوده است. امضای معاهده منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای (NPT) در سال 1968 گام بسیار مهمی بود که ایران برای تضمین صلح‌آمیز بودن حرکت خود در مسیر دستیابی به فناوری هسته‌ای اتخاذ نمود. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران کلیه کشورهای مورداشاره اجرای موافقت‌نامه‌ها و قراردادهای خود ازجمله ساخت نیروگاه بوشهر را به حالت تعلیق درآوردند.

        به‌ناچار دولت جمهوری اسلامی ایران ادامه تلاش برای دسترسی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را به‌تنهایی دنبال نمود و راه دیگری جز تلاش برای نیل به خودکفایی و استقلال در فناوری پیچیده هسته‌ای برای خود ندید. تلاش ایران جهت دستیابی به فناوری هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز ناشی از سیاست مستمری بوده است که دقیقاً بر اساس محاسبات منافع ملی و اقتصادی کشور و با در نظر داشتن نیازهای آتی توسعه ایران به منابع پایدار انرژی از 50 سال پیش انتخاب‌شده و دنبال شده است.

      هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران از توسعه هسته‌ای تولید انرژی هسته‌ای است طی سه دهه گذشته با توجه به روند رو به رشد توسعه اجتماعی و اقتصادی در ایران استراتژی بهره‌برداری از منابع فسیلی از دو عامل محدودکننده متأثر بوده است ازیک‌طرف ارتقای سطح زندگی و بهبود شاخص‌های اقتصادی نیازمند تأمین روند صعودی تقاضای انرژی در کلیه بخش‌های داخلی است و از سوی دیگر اقتصاد ملی به میزان قابل‌توجهی وابسته به درآمدهای نفتی است. رهایی از این دو عامل متضاد مستلزم ایجاد یک استراتژی درازمدت و تجدیدنظر درروند استفاده بی‌رویه از منابع فسیلی در کشور است.  جمهوری اسلامی ایران در زمینه تولید سوخت هسته‌ای نیز توانائی لازم را کسب نموده است. جمهوری اسلامی ایران بنا به ملاحظات ذیل نمی‌تواند به‌صرف برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز برای تأمین انرژی خود تنها متکی به سوخت‌های فسیلی است:

پایان نامه

– این منابع متعلق به نسل‌های آتی کشور نیز می‌باشند و نسل حاضر حق استفاده بی‌رویه از آن‌ها را ندارد.

– استفاده از این منابع در صنایع تبدیلی نظیر پتروشیمی به‌مراتب ارزش‌افزوده بیشتری برای کشور در پی دارد.

– مصرف این منابع در داخل کشور به‌عنوان سوخت به‌شدت درآمد حاصله از صادرات نفت خام و گاز طبیعی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است در صورت ادامه روند مصرف انرژی به‌صورت فعلی تا چند دهه دیگر ایران به‌عنوان‌ یکی از واردکنندگان نفت خام و برخی فرآورده‌های مرتبط با آن درخواهد آمد.

      تأمین منابع انرژی هسته‌ای جهش علمی و صنعتی اتکا به کارشناسان داخلی، تربیت نسل جدید دانشمندان و مدیران هسته‌ای، بومی‌سازی فن‌آوری هسته‌ای در ساخت راکتورهای هسته‌ای و اجرای طرح‌های هسته‌ای با کم‌ترین هزینه ازجمله دستاوردهای این فن‌آوری بومی بوده است.  اهداف دستیابی به فن‌آوری هسته‌ای نیازمند ساختاری نوین در همه زمینه‌ها و نیز وجود انسان‌های فرهیخته با باورهای عمیق نسبت به کارشان است. امروز، موضوع کاملاً صلح‌آمیز هسته‌ای ایران آزمون تعیین سرنوشت برای شورای امنیت، سازمان ملل متحد و به‌خصوص اعضای دائم آن است چراکه تصمیمات آنان نشان می‌دهد که تا چه حد پایبند به مقرراتی هستند که خودشان وضع کرده‌اند. ایران نیز از ده‌ها سال قبل قراردادها و موافقت‌نامه‌های متعددی با دولت‌های آمریکا کانادا، فرانسه و آلمان در زمینه‌های استفاده غیرنظامی و صلح‌جویانه از انرژی اتمی و همکاری‌های علمی، فنی و صنعتی، پژوهش علمی و توسعه تکنولوژی داشته است که برخی از آن‌ها به دلایل گوناگون حتی یا سیاسی ملغی و بعضاً به حالت تعلیق درآمده است فعالیت هسته‌ای ایران بیش از یک ربع قرن سابقه دارد امروز به دلیل فضاسازی غیرعادلانه و سیاسی آمریکا به‌عنوان مسئله مهم روز جهانی مطرح و در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرارگرفته است و جمهوری اسلامی ایران ظرف سال‌های گذشته باهدف شفاف‌سازی، ابهام‌زدایی و اعتمادآفرینی، همه فعالیت‌های صلح‌آمیز خود را به مدت دو سال و نیم به‌طور داوطلبانه متوقف نموده و حاصل این اقدام ارزنده به گزارش نوامبر 2005 «آقای البرادعی» انجامید که رسماً عدم انحراف ایران از مقررات آژانس را به آگاهی جهانیان رساند.

      آنچه برای جامعه جهانی و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای مسلم است آن است که بیش از آن‌که فعالیت‌های صلح‌آمیز و تحت کنترل ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی است و فشار سیاسی و تهدیدات آمریکا علیه ایران می‌تواند صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز و معاهده NPT و اصول منشور ملل متحد را که پیوسته بر حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات تأکید دارد مخدوش نماید. در دکترین دفاعی ایران سلاح هسته‌ای هیچ جایگاهی ندارد، ملت ایران ‌همیشه ملت آرامش‌خواه، صلح‌دوست و صلح‌طلب است و هیچ‌گاه اهل زورگویی و تجاوز نبوده است اما در مقابل زورگویی و تجاوز بااقتدار و شجاعت ایستاده است دسترسی به انرژی هسته‌ای و استفاده صلح‌آمیز از آن‌یک نعمت خدادادی و حق تمامی ملت‌ها ازجمله ملت ایران است. امروز کسانی فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ما را زیر سؤال می‌برند و مدعی هستند که خود بزرگ‌ترین نقض‌کننده حقوق بین‌الملل و حقوق بشر به شمار می‌روند آن‌ها اجازه نمی‌دهند که دیگر کشورها از فن‌آوری صلح‌آمیز هسته‌ای برخوردار شوند و سعی دارند این فن‌آوری را در انحصار خود قرار داده و به دیگر کشورها زور بگویند. پافشاری ملت ایران بر حق برخورداری از انرژی هسته‌ای تجلی خواست ملی و نمونه‌ای از حضور آگاهانه مردم درصحنه است انرژی هسته‌ای به‌عنوان دستاوردی بومی مایه افتخار ملت ایران و دنیای اسلام است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ب.ظ ]





باتوجه به اینکه بخش توزیع صنعت برق در ارتباط مستقیم با سمت تقاضای انرژی الکتریکی قرار گرفته است لذا اهمیت آن قابل تعمق و چشمگیر است، توجه به شبکه های توزیع برق و تزریق روح مهندسی به فعالیتهای آن در دو دهه گذشته شتاب فراوانی بخود گرفته است امروزه با مطالعات و بررسی ها و در مقابله با مسائل و مشکلات متعدد بوجود آمده در بخش توزیع صنعت برق و توسعه روز افزون تجهیزات مدرن و پیشرفته با هدف ارائه خدمات عالی به مشترکین بخصوص در کشورهای پیشرفته صنعتی با تولید انواع واجسام ادوات و تجهیزات اندازه گیری، حفاظتی و کنترلی و بکارگیری آنها در شبکه های بزرگ درهم تنیده توزیع با هدف رساندن انرژی الکتریکی با ارزان ترین بهاء و بهترین کیفیت و پایدارترین وضعیت و در شرایط ایمنی مطلوب به مصرف کنندگان اقدام چشمگیری صورت پذیرفته است چراکه تحلیل و بررسی مجدد شبکه طراحی و بکارگیری تجهیزات مدرن با کیفیت و استانداردهای بین المللی و در واقع کارکرد درست سیستم شبکه توزیع برق مستلزم دقت و توجه به نکات بسیار زیاد و بانگاهی نوین و بکارگیری تجهیزات مدرن و پیشرفته در بخش های شبکه های توزیع زمینی و هوایی آن را از حوزه های دیگر متمایز می کند .
البته در دنیای امروز و بالاخص در کشورهای پیشرفته صنعتی بخش توزیع نیرو با بهره گیری از تکنولوژیهای نوین الکتریکی و ارتباطی با ایجاد بسترهای خاص مخابراتی و پیاده سازی اتوماسیون شبکه ایجاد شبکه های هوشمند توزیع که خود شبکه های بهم پیوسته دو سریه ای را تشکیل داده و درآن انتقال و تحلیل اطلاعات نقش بنیادی در فرآیند توزیع انرژی را ایفاد می کنند .
بطوریکه میدانیم توزیع هوشمند نیرو سامانه های مبتنی بر ترکیب فناوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندهای پردازش رایانه ها و سیستم های الکتریکی می باشند بدیهی است ارتقا سیستم های کنونی سخت افزاری غیر هوشمند به شبکه های دو سویه و چند سویه توزیع شده کار آمد و اقتصادی که در آن بهره وری سرمایه گذاری های انجام شده در صنعت توزیع برق بطور چشمگیری بالا میرود و لذا اهداف اصلی بکارگیری فناوریهای نوین و هوشمند سازی شبکه میباشد .
بالارفتن ضریب اطمینان و پایداری شبکه از اهداف دیگر بکارگیری فناوریهای نوین است، بطور خلاصه نیازمندی های زیر لزوم تغییرات بنیادی در بازنگری به وضعیت فعلی شبکه های توزیع کشور و کاربرد فناوریهای نوین موجود در دنیا و کشورهای پیشرفته صنعتی را بایستی از منظر دیگر و بانگاهی نو به شناسایی وضعیت موجود، تعیین نقاط ضعف وقوت شبکه و مقایسه آن شبکه های مجهز به فناوریهای نوین و عواید مثبت حاصله از آن در شبکه باعث گردیده است تا شبکه توزیع کشور را مورد نقد و بررسی قرار دهیم تا از قبل آن با شناسایی نقاط ضعف وقوت به یک تحلیل منطقی دست یافته و با مقایسه شبکه موجود با شبکه های مدرن پیشرفته و هوشمند و با امکان سنجی نیل به رسیدن به شبکه های هوشمند و تمامی سیستم در راستای ایجاد بستر و ساختار مناسب و کاهش فاصله از دنیای پیشرفته صنعتی بعبارتی از غافله عقب نمانیم .
 
 
 
رئوس مطالب                                                                                                                                                                                                                          صفحات
1-فصل اول : طرح کلیات مسئله بشرح ذیل……………………………………………………………… 3
1-1 باز کردن مسئله و مرور کارهای قبلی و نقد آنها  ………………………………………………………………  4
2- 1ذکر نقاط ضعف وقوت آنها……………………………………………………………… 5
3- 1ارائه راهکارهای مناسب برای حل مسئله……………………………………………………………… 6
4- 1اشکال و توضیحات آنها……………………………………………………………… 7
2-فصل دوم : ارائه مدل سازیهای ریاضی، معادلات حاکم بر سیستم-معرفی ادوات Facts  در شبکه های توزیع تحت
 عنوان Custom Power –معرفی نرم افزار شبیه ساز شبکه های توزیع(Digsilent14.0.520.2)……………………………………………………………… 11
2-1 ارائه مباحث  مدل ریاضی مناسب……………………………………………………………… 11
2-1-1 مبحث روش های تقریبی آنالیز……………………………………………………………… 11
2-2- ارائه مباحث مدل سازی شبکه های توزیع و معادلات حاکم……………………………………………………………… 12
2-2-1-مبحث امپدانس سری در خطوط هوایی و زمینی……………………………………………………………… 19
2-2-2-مبحث ادمیتانس موازی در خطوط هوایی و زمینی……………………………………………………………… 25
2-2-3-مبحث مدل های خط در شبکه های توزیع……………………………………………………………… 30
2-2-4- مبحث مدل های بار……………………………………………………………… 35
2-2-5-آنالیز فیدر های توزیع……………………………………………………………… 42
2-2-6- مبحث بکارگیری ادوات FACTS در سیستمهای توزیع  تحت مفهوم جدید CUSTOM  POWER……………………………………………………………… 54
2-2–7بررسی نقش کیفیت طراحی مهندسی در ارتقاء بهره وری سیستم شبکه توزیع……………………………………………………………… 63
2-2-8-بررسی حفاظت شبکه های توزیع درحضور منابع تولید پراکنده با در نظر گرفتن اتوماسیون توزیع……………………………………………………………… 77
2-2-9-بررسی نقش شبکه های هوشمند توزیع (Smart Grid)……………………………………………………………… 84
3- فصل سوم:
3-1-بررسی وضعیت موجود شبکه توزیع مجموعه پردیس دانشگاه نازلو……………………………………………………………… 90
3-2-بررسی نقاط ضعف و آسیب پذیر شبکه و علل عمده بروز اتصالات گذرا و پایدار……………………………………………………………… 91
3-3-طراحی مهندسی شبکه توزیع موجود مجموعه پردیس دانشگاه نازلو بصورت پایلوت با استفاده از نرم افزار
 Electrical Autocad……………………………………………………………… 92

پایان نامه و مقاله


3-4-شبیه سازی شبکه توزیع موجود مجموعه پردیس دانشگاه نازلو بصورت پایلوت در وضعیت فعلی با استفاده از
 نرم افزار Digsilent14……………………………………………………………… 92
3-5-شبیه سازی شبکه توزیع موجود مجموعه پردیس دانشگاه نازلو بصورت پایلوت با بکارگیری تکنولوژی های
 نوین با استفاده از نرم افزار Digsilent14……………………………………………………………… 93
3-6- بررسی نتایج شبیه سازی و مقایسه نتایج……………………………………………………………… 102
3-7- تحلیل نتایج شبیه سازی و مقایسه آنها قبل و بعد از کاربرد فناوریهای نوین مانند اداوات FACTS  و غیره………………………………………………………………. 105
4- فصل چهارم : نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات برای ادامه کارهای آینده……………………………………………………………… 106
4-1-نتیجه گیری……………………………………………………………… 107
4-2-ارائه پیشنهادات برای بهبود وضعیت شبکه های توزیع در آینده……………………………………………………………… 108
5-فصل پنجم :مراجع……………………………………………………………… 111
6-فصل ششم :ضمائم……………………………………………………………… 114
 
 
1-فصل اول : طرح کلیات مسئله بشرح ذیل
1-1 باز کردن مسئله و مرور کارهای قبلی و نقد آنها :
بدون تردید می توان گفت که انرژی الکتریکی یکی از با ارزش ترین وپاکترین انرژی صنعت برق و یکی از مهمترین صنایع موجود است که در زندگی روزمره جامعه انسان نقش دارند . صنعت برق شامل سه بخش تولید، انتقال و توزیع بوده که بعنوان حلقه های ساختار بهم پیوسته ای که وظیفه تولید انتقال و توزیع انرژی الکتریکی را برعهده داشته از تکنولوژی پیشرفته و سرمایه بری هنگفتی برخوردار می باشند . باتوجه به اینکه 35 %درصد از سرمایه گذاری های صنعت برق به بخش توزیع مربوط است و عدم طراحی صحیح هدایت سیستم بدون برنامه ریزی و تعیین اهداف بدون کنترل پروژه ها و بهره برداری نامناسب از شبکه های موجود، نداشتن برنامه مدرن و زمانبندی شده در سرویس و نگهداری شبکه، عدم ظرفیت سازی بموقع در شبکه، تجدید و تجهیز نکردن تاسیسات فرسوده و قدیمی با تجهیزات با کیفیت و استانداردهای بالای بین المللی هم موجبات اعمال ضرر به سرمایه ملی، اتلاف انرژی و عدم رضایت و بدبینی مشترکین را بدنبال داشته است . بنابراین لزوم آموزش و انتقال دانش فنی، نوآوری، رعایت نکات فنی و استانداردها، نظارت، کنترل و ارزیابی در سیستم های توزیع شدیداً احساس می شود .
بررسی مطالعاتی مستندات شبکه های توزیع برق در زمان گذشته که تنها می توان تجهیزاتی مانند دیژنگتورهای کم روغن با مکانیزم قطع و وصل دستی موتوردار و بدون موتور و با مکانیزم محفظه قطع کنتاکتها در داخل روغن، سکسیونرهای ساده و قابل قطع زیربار بدون موتور و فرمان دستی (هندل)، رله های الکترومکانیکی، کابلهای روغنی سنگین وزن با متعلقات مربوطه مشتمل بر (مفصل های چدنی بزرگ و سرکابلهای داخلی و خارجی قطور و بزرگ)، یراق آلات و اتصالات بزرگ و سنگین وزن در خطوط هوایی، تابلوهای فشار متوسط و فشار ضعیف حجیم با تجهیزات مربوطه که سرویس و نگهداری آنها نیز بمراتب سخت هستند نشان میدهد که گرایش به طراحی و کاربرد تجهیزات دارای تکنولوژیهای امروزی در دژنگتورهای کوچک فرمان پذیر از راه دور با محفظه قطع گازی و خلاء، رله های دیجیتالی، کابلهای خشک سبک مونوفاز، انواع مفصل ها و سرکابلهای بسیار سبک و بسیار راجت و سریع در اجرا، یراق آلات سبک کامپوزیتی در مقره ها، برقگیرها، فیوز کات آوتها، تابلوهای کمپکت بسیار کوچک با کارائی بسیار زیاد حفاظتی و غیره به مهندسی تر شدن سیستم از شتاب روز افزونی برخوردار بوده است و این پدیده ناشی از عوامل گسترده و پیچیده شدن شبکه های توزیع برق میل به کاهش تلفات الکتریکی، گرایش به صرفه جویی اقتصادی، ایمنی کار و حفاظت شبکه، ضرورت افزایش پایداری شبکه برق و کاهش خاموشی برق مشترکین، رعایت حقوق خصوصی افراد و حقوق عمومی جامعه، بهبود کیفیت توان و … بوده که با هدف دستیابی به بهره وری بیشتر در سیستم شبکه توزیع برق همراه بوده است
باتوجه به اینکه مرحله طراحی شبکه توزیع فاز اول پروژه های برقی را تشکیل میدهد لذا می توان گفت که بین قابلیت های شبکه توزیع برق بعد از احداث در مرحله بهره برداری و کیفیت طراحی مهندسی رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد به عبارت دیگر می توان گفت که میزان بهره وری شبکه توزیع برق به مقدار قابل توجهی به رعایت کیفیت اصول مهندسی در طراحی آن سیستم بستگی دارد علاوه بر آن کیفیت مطلوب طراحی مهندسی شبکه های توزیع برق به تامین انتظارات اجتماعی محیط سازمانی شرکت های توزیع برق نیز کمک می نماید و اما در این میان بدلیل اینکه شرکت های توزیع در اصل وارث یک شبکه نیمه فرسوده و قدیمی می باشد لذا مطالعه و آسیب شناسی مهندسی شبکه از دید بهره برداری ضرورت به باز سازی و تجهیز تاسیسات شبکه و مدرنیزه کردن آن از ضروریات اجتناب ناپذیر می باشد بنابراین ابتدا بایستی نقاط ضعف و قوت شبکه توزیع را شناخت و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کرد .
 
1-2 نقاط ضعف و قوت شبکه های توزیع
در چهل سال اخیر کتاب ها و مقاله های فراوانی در شبیه سازی و تحلیل کامپیوتری شبکه های قدرت نوشته شده است بسیاری از این دستاوردها برای شبکه های قدرت پیوسته و ژنراتور سنکردن می باشد، سهم شبکه های توزیع در این زمینه ناچیز بوده و تنها به اجزای مهم تر آن پرداخته شده است از جمله نقاط ضعف شبکه های توزیع در دهه های قبل نداشتن نقشه های مناسب طراحی و نبودن محاسبات مختلف پارامترهای فنی بوده است بی شک طرحها بصورت سنتی و با اصطلاح (Over Desien) با طراحی سایز بالا منظور می شد و در این رابطه نرم افزار بخصوص و شبیه سازی خاص صورت نمی گرفت بنا بر این مهندسین توزیع ابزارهای محدودی برای تحلیل شبکه در شرایط پایدار (پخش بار) و اتصال کوتاه در اختیار دارند، بدون وجود این گونه ابزارها مهندسین توزیع برای تحلیل و درک مناسب تر شبکه در تاریکی قرار می گیرد و این از ارکان نقاط ضعف در شبکه های توزیع بود قهراً کارهای فراوانی باید انجام شود تا روشنایی در این زمینه فراگیر شود .
اما در رابطه با قوت گرفتن در سال های اخیر به شبیه سازی و مدل سازی کامپیوتری شبکه های توزیع توجه بیشتری شده است برنامه های کامپیوتری موجود به مهندس توزیع امکان می دهد تا از کارکرد شبکه در شرایط گوناگون، اطلاعاتی بدست آورد با این ابزارها پخش بار برای بارهای حاضر و توسعه آینده و استفاده از تکنولوژیهای نوین براحتی صورت می پذیرد، بدین ترتیب مهندس توزیع می تواند جایابی بهینه خازن را برای کمینه کردن تلفات انجام دهد، سناریوهای مختلف کلیدزنی برای شرایط عادی و اضطراری را می توان شبیه سازی نمود و مطالعات اتصال کوتاه، داده های لازم برای دست یابی بر هماهنگی حفاظتی فیوزها، ریکلوزرها و مجموعه رله، دیژنگتورها و بسیاری از تجهیزات و فناوریهای نوین را برای بکارگیری آنها در جهت بهبود وضعیت شبکه فراهم می آورد .
1-3 ارائه راهکارهای مناسب برای حل مسئله :
باتوجه به مطالب گفته شده پس مشکل در چیست ؟ مسلماً در دسترس قرار گرفتن برنامه های کامپیوتری تجاری، این امکان را نیز مهیا می کند که کاربر با داده های نادرست به نتایج غیر قابل قبولی نیز دست یابد، بدون درک مناسبی از مدل سازی و بطور کلی احساس مناسب از ویژگی های کاری شبکه های توزیع، ایرادهای جدی در طراحی و فرآیندهای بهره برداری روی خواهد داد، کاربرباید بطورکامل با مدل ها و روش های شبیه سازی برنامه آشنا باشد .
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ب.ظ ]




:   

از بدو خلقت موجودات زنده و شروع زندگی بر کره خاکی موجودات هر کدام در چارچوب زندگی خود با ریسک سروکار داشته و ریسک در تمام امورات زندگی جزء لاینفک از چرخه حیات موجودات بوده است.                         تصمیم گیری برای انجام دادن یا ندادن کاری در شرایط مختلف بر اساس اطلاعات، تجارب، موقعیت و… برای تمامی موجودات کره خاکی وجود داشته، دارد و خواهد داشت. پارامترهای ریسک در زندگی روزمره همیشه وجود دارد و کسی نمی­تواند از روبرو شدن با آن خوداری نماید.

عصر حاضر با رشد صنعت و تکنولوژی حاصل از رشد شعور و علوم انسان مواجه می­باشد و این رشد پهنا دار، مشکلاتی چون پیچیدگی خطرات، تنوع خطرات، تعدد خطرات، مقادیر انحرافات و… را درانجام کارها مخصوصاً در انجام پروژه ها پیش روی خود دارد و خواهد داشت. پس می طلبد در این برهه از زمان جهت فایق آمدن به خطرات، شکستها، انحرافات و یا تبدیل تهدیدات به فرصتها با تهیه یک برنامه پیشگیرانه از تاثیر گذاری منفی ریسک بر پروژه ها و یا افزایش تاثیر پذیری مثبت ریسک بر پروژه قدم برداشت.

در گذشته و در مدیریت سنتی شکستها در بازنگریها مورد توجه قرار نمی گرفت و یا تا زمان بروز شکست علل مورد مطالعه قرار نداشت و به هیچ وجه شکستها جزء ضعفهای مدیران محسوب نمی­شد ولی امروزه با پیشرفتهای حاصل در مدیریت، مدیری موفق است که با ساز وکارهای لازم از عهده مشکلات و موانع برآید.

 هر سازمانی با توجه به نوع فعالیت خود با ریسکهای مربوط مواجه می­باشد، برای مثال مدیریت مالی با ریسک سرمایه گذاری (محل وحجم سرمایه گذاری)، مدیریت تولید با ریسک میزان تولید و مدیریت پروژه با ریسک پروژه مواجه می باشند.

 مدیریت پروژه دارای زیر شاخه هایی از انواع مدیریت، همچون مدیریت زمان، هزینه، منابع انسانی، تدارکات، کیفیت، محدوده و ریسک می­باشد. با توجه به اینکه مدیران با کلمه ریسک آشنایی کافی را دارند و همیشه پروژه را مترادف با پروژه تعریف می نمایند، نیاز است مدیران در مراحل اولیه (مرحله مطالعه وطراحی) هر پروژه، مدیریت ریسک را از ابتدای پروژه تا انتهای آن تعریف نمایند و تلاش کنند که مدیریت ریسک به صورت نرم افزارهای مدیریتی در انجام پروژه ها مورد استفاده قرار گیرد.

1-2. اهمیت ریسک در تصمیم گیری:

بررسی عوامل و تشخیص نقاط حادثه خیز و خطرآفرین در پروژه های اجرایی  به منظور پیشگیری از بروز حوادث از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ریسک در پروژه، رویدادها یا وضعیتهای ممکن الوقوع و نامعلومی هستند، که در صورت وقوع به صورت پیامدهای منفی یا مثبت بر اهداف پروژه موثر می باشد. هر یک از این رویدادها یا وضعیتها، دارای علل مشخص و نتایج و پیامدهای قابل تشخیص هستند. پیامدهای این رویدادها مستقیماً در زمان، هزینه و کیفیت پروژه موثر می باشد. بنابراین شناسایی ریسک و تعیین میزان پیامدهای مثبت و منفی آن بر اهداف پروژه از اهمیت خاصی برخوردار است.

ارزیابی ریسک برای پاسخ به سوالات زیر انجام می‌شود:

 -اگر یک ریسک خاص اتفاق بیافتد چقدر آسیب در پی خواهد داشت؟ – احتمال وقوع هر ریسک چقدر است؟ – کنترل هر ریسک چقدر هزینه دارد، آیا مقرون به صرفه است یا نه و یا سرنوشت پروژه را بکجا خواهد کشید و…

مهمترین فایده ارزیابی ریسک، کمک به تصمیم گیری صحیح، برای انتخاب راه حلهای اجرایی و ایمنی است. طبعا مدیران وقت و حوصله ورود به جزئیات فوق را ندارند، لذا خروجی ارائه شده به آنها توسط مسئولین انجام ارزیابی اعداد و ارقام و نمودارهایی است که به تصمیم گیری آنها کمک می‌کند. ارزیابی ریسک می‌تواند لزوم هزینه کردن برای امنیت را به تصمیم گیران سازمان اثبات ‌کند. نتایج ارزیابی ریسک به جهت گیری صحیح در انتخاب راه حلها (که همانا دفع تهدیدهای اصلی است) کمک می‌کند، همچنین می‌تواند در تولید و اصلاح خط مشی‌های امنیت سازمان (Security Policy) استفاده شود.

1-3. بیان مساله:

مدیریت پروژه کلید توسعه اقتصادی هر کشوری محسوب شده و پروژه با عنصری مهم بنام فعالیت شکل گرفته، شروع وخاتمه می یابد. اگرفعالیتی باشد، قطعا ریسکی وجود خواهد داشت و اگر فعالیت نباشد برعکس. پس با این وجود در سطوح عملیاتی یک سازمان، کارکنان و مدیریت طبق معمول، تمرکزشان روی یک نوع از مدیریت ریسک خطرناک به نام ریسک عملیاتی است. به محض اینکه که کارکنان و مدیریت فرایندهای کاری را به‌ اجرا در می‌آورند، ریسکهای عملیاتی شروع به ظهور می‌کنند. نقصان موجود در ذات فرایندها می‌تواند به عدم کارایی و مشکلاتی در خلال عملیات منجر شود، که ‌این امر می‌تواند اثر نامطلوبی بر موفقیت سازمان بگذارد.

مدیریت ریسک، مجموعه فرآیندهای لازم برای شناسایی، تجزیه، تحلیل واکنش و کنترل در مقابل یک پروژه به منظور بیشینه کردن وقایع مثبت وکمینه کردن وقایع ناگوار یا منفی میباشد که میتواند براهداف اصلی پروژه تاثیر بگذارد. مدیریت ریسک به شناسایی ریسکهای پروژه، اطلاع از اولویت بندی هر کدام از این ریسکها، تجزیه و تحلیل واتخاذ استراتژی مناسب در پاسخگویی به این ریسکها اطلاق می گردد. یکی از   ایده آل ترین روشها برای شناسایی و طبقه بندی ریسکها، ایجاد یک ساختار شکست ریسک میباشد.

با توجه به اینکه در تقویم سازندگی کشورمان ایران، بعد از 8 سال دفاع مقدس، گاز محور توسعه در کشور قلمداد شده واجرای پروژه های گازرسانی از آمار ارقام بالایی نسبت به سایر پروژه ها مورد توجه دولت قرارگرفت، لذا به علت وسعت وگستردگی پروژه ها در سطح کشور از جمله پر مخاتره ترین پروژه های کشور محسوب میگردد. شناسایی عوامل ریسک، آگاهی از احتمال وقوع  و نوع یا میزان تاثیرات آنها به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت ریسک، گامی مهم و استوار در جهت ارزیابی و اقدام به موقع و مناسب به ریسکها، به جهت کاهش حوادث، کاهش انواع زیان های پروژه می باشد. با توجه به وسعت پروژه های اجرایی، شناخت و تجزیه وتحلیل ریسکها به صورت کیفی و تجربی بدون استفاده از نرم افزارهای پیشرفته مدیریت ریسک پروژه  مانند، Pert Master نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.

1-4. ضرورت انجام تحقیق:

 داشتن زندگی عاری از خطر آرزو و هدف همه مردم در اعصار بوده است، زیرا میل به ایمنی و امنیت بخش تفکیک ناپذیری از ماهیت همه انسانها میباشد. از طرفی بشر همواره در تلاش برای بهبود زندگی و راحتی بیشتر بوده و در این راه سعی کرده با ایجاد تغییر در طبیعت، متغییرهای آن را به خدمت خود درآورد، که در این راه همراه با دستیابی به مواد، تجهیزات، دستگاهها و به عبارتی ساده به خدمت گرفتن   فن آوری نوین به همان اندازه نیز با خطرات بیشتر و همچنین جدیدتری مواجه گردیده است.

در گذشته برنامه های ایمنی معمولا بر اساس یک فلسفه “بعد از واقعه”به بررسی وکنترل حوادث         می­پرداختند. بدین معنی که مهندسی ایمنی بعد از وقوع یک حادثه وارد عمل میشد و سعی می کرد علل حادثه را مشخص کرده و از نتایج حاصله به عنوان پایه ای برای پیشگیری حوادث مشابه استفاده کند.

مقالات و پایان نامه ارشد

با توسعه و گسترش سیستمهای حساس و بسیار پیچیده مثل کلاهک های اتمی، تاسیسات گازی دیگر نمی توان به حوادث اجازه وقوع داد تا بعد از وقوع به بررسی علل پرداخت. بنابراین سعی میشود روشهایی برای تجزیه و تحلیل حوادث و ریسکها ابداع شود که بتوانند پتانسیل وقوع خطر را قبل از عملیات یک سیستم شناسایی کنند.

جهان امروز سرشار از عدم قطعیت ها و ریسکها است و شرط بقا و موفقیت، آگاهی ازشناخت محیط و تصمیم گیری صحیح، سریع و به موقع است. در صورت عدم شناسایی عوامل ریسک زای درونی و بیرونی در پروژه یا خطای تصمیم گیری مدیریتی افزایش انواع هزینه ها را به دنبال خواهد داشت.

انجام پروژه با کمترین هزینه، با کمترین خطر، با کیفیت و کمیت عالی درحداقل زمان از مهمترین اهداف مدیریت یک پروژه میباشد، بنابراین مدیریت ریسک با فرآیند سیستماتیک و بر اساس نظام بندی تجربیات مدیران و عوامل موثر در پروژه بر احتمال وقوع هر پیشامد و شناسایی تاثیرات پیشامد و تدبیر فعالیتهای جایگزین، به منظور جلوگیری از انحراف پروژه اعمال میگردد. لذا با بکار گیری درست این تکنیک اهداف کلان پروژه قابل حصول  و نتایج موفقیت آمیز خواهد شد.

1-5. سوالات تحقیق:

پروژه های گازرسانی با کدام ریسکها مواجه هستند؟

مدیریت ریسک های موجود  در پروژه ها ی گازرسانی چه نتایجی را بدست می آورد؟

1-6. فرضیه ها ی تحقیق:

مدیریت ریسک با اجرای پروژه های گازرسانی رابطه معنا داری دارد.

فرآیند مدیریت ریسک ، باپروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی دارای رابطه میباشد.

ریسکهای موجود در پروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی دارای رابطه اولویت بندی میباشند.

1-7. اهداف تحقیق:

هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی ریسک های موجود در پروژه های گازرسانی شرکت گازاستان آذربایجان غربی والویت بندی مناسب این ریسک ها می باشد . در راستای این هدف ،اهداف ذیل دنبال میشود:

1-تعیین ریسک های مواجه شده در پروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی.

2-تعیین وشناسایی ومعرفی فرآیند مدیریت ریسک در پروژه های گازرسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی

3-اولویت بندی و انتخاب استراتژی های مناسب ریسکها وفواید حاصل از آنها در پروژه های گاز رسانی شرکت گاز استان آذربایجان غربی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ب.ظ ]




 

       در عصر گسترش روزافزون جهانی‌شدن، رقابت‌پذیری یک موضوع مهم در بین سیاست‌گذاران سطوح مختلف (کشور، صنعت و شرکت) در بخش‌های مختلف دنیاست. چه در عرصه رقابت در بازارهای داخلی و چه درصحنه‌ی بازارهای جهانی، استراتژی‌های کسب‌وکار بدین منظور تدوین می‌شوند، تا شرکت‌ها راه حرکت را از موقعیت رقابتی فعلی‌شان به یک موقعیت قوی‌تر جدید تعیین کنند. سازمان‌ها در نحوه عملکرد و روش‌های کاری، متفاوت از هم عمل می‌کنند. شرکت‌های کلاسی جهانی از ویژگی‌های مشترکی به‌منظور ارتقای رقابت‌پذیری برخوردارند. عامل کلیدی در موفقیت سازمان‌های کلاسی جهانی، توانایی آن‌ها در یکپارچه‌سازی فعالیت‌ها برای تأثیرگذاری در سه حوزه بازار، عملیات و فرهنگ است. مزیت رقابتی از تلاشی هماهنگ در جهت ایجاد تمایز در بازار، عملیات و فرهنگ است، از سوی دیگر اهمیت نقش دارایی‌های نامشهود در اثربخشی فعالیت‌های سازمان، همچنین خلق و بقای عملکرد مالی کسب‌وکارها در سطح صنایع مختلف بر همگان آشکار است. برای رسیدن به این اهداف، یکی از معروف‌ترین مفاهیم بازاریابی که در طول دهه‌ی گذشته از سوی دانشگاهیان و عاملان بازاریابی موردتحقیق و بررسی قرارگرفته، ارزشی ویژه برند است.

      دنیای امروز، عرصه حضور موفق برندهایی است که علاوه بر تسلط به سهم بازار، تقویت حسی اعتماد و وفاداری در مشتریان و ارزش‌آفرینی برای سهامداران خود، الهام‌بخش حس هدفمندی و تعهد در جامعه هستند و با معرفی ایده‌ها و نوآوری در عرصه صنایع و تجارت جهانی، نام کشور و ملت خود را اعتلا می‌بخشند. شناخت این نقش، نیاز سازمان‌ها و دولت‌ها به خلق ارزشی از طریق نام و نشان تجاری (برند) خود را تقویت کرده است. لذا دستیابی به مزیت رقابتی در دنیای امروزه تنها با تکیه‌بر ویژگی‌های کارکردی محصولات و خدمات حاصل نمی‌گردد؛ بلکه برند عاملی متمایزکننده شرکت‌ها و بانک‌ها از رقبایشان می‌باشد.

1-2-بیان مسئله

   

       نام تجاری ازجمله دارایی‌های نامشهود هر شرکت است که منبع بالاترین ارزش‌ها است. امروزه سرمایه اصلی بسیاری از کسب‌وکارها نام تجاری آن‌ها است، نامی که سابقه آن نزد عموم یکی از ارزش‌های پایدار است. برای دهه‌ها ارزشی شرکت‌ها برحسب املاک، تجهیزات، کارخانه‌ها و دارایی‌های مشهود اندازه‌گیری می‌شد. اما در حال حاضر به این نتیجه رسیده‌اند که ارزش واقعی یک شرکت جایی بیرون از آن یعنی در ذهن مشتریان بالقوه و بالفعل قرار دارد.

تمایز میان نام تجاری و محصول، بنیادین است. به گفته استون کینگ محصولات، آن چیزهایی هستند که شرکت‌ها می‌سازند و آنچه مشتری می‌خرد، نام تجاری یا همان برند است. برندها، اغلب به‌عنوان یکی از ارزشمندترین دارایی‌های سازمان به شمار می‌رود (بارویز[1]، ۱۹۹۳). امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست، بلکه یک الزام استراتژیک است که سازمان‌ها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد مزیت‌های رقابتی پایدار کمک می‌سازد (کلر[2]، ۱۹۹۳). زمانی که یک کالا برند می‌شود نسبت به زمانی که برند نبوده، ارزشمندتر می‌شود و از این ارزش بیشتر به‌عنوان ارزش ویژه برنده یاد می‌شود (آکر[3]، ۱۹۹۶). وقتی ارزش ویژه برند یک کالا به‌قدر کافی بالا باشد، خریداران هدف در برابر آن کالا مثبت عمل می‌کنند، به‌طور مثال بهای بیشتری برای آن کالا پرداخت می‌کنند، به‌کرات آن کالا را خریداری می‌کنند، مشغول رفتارهای شایعه آمیز و … می‌شوند (کلر، ۲۰۰۸). همچنین می‌تواند به درآمد بیشتر، هزینه‌های پایین‌تر و سود بالاتری منجر شود و اثرات مستقیمی بر توانایی سازمان در اتخاذ تصمیمات مناسب در مورد افزایش قیمت محصولات، اثربخشی ارتباطات بازاریابی و موفقیت در توسعه تجاری داشته باشد (کلر، ۲۰۰۳) از این لحاظ یک شرکت می‌تواند با هر چه قوی‌تر کردن آن برند، موقعیت رقابتی‌اش را بهبود بخشد و عملکرد مالی را افزایش دهد.

لازم به ذکر است که اهمیت ارزشی ویژه برند محدود به مسائل گفته‌شده نیست و می‌تواند به‌عنوان راهنمایی جهت برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های آتی مدیران سازمان مطرح گردد. مسائلی چون سنجش میزان وفاداری مشتریان، عکس‌العمل‌های کششی در قبال تغییر قیمت، ارزیابی نگرش‌های بازار و… از مطالعه ارزشی ویژه برند استخراج می‌شود. اندیشمندان از معنای ارزش ویژه برند برداشت‌های گوناگونی داشته‌اند، برخی آن را ارزش‌افزوده نام برند به محصول، وفاداری به برند، شناخت برند، آگاهی از برند کیفیت ادراکی مطلوبیت افزوده‌شده، تغییرات رفتاری ناشی از شناخت برند و…. تعریف کرده‌اند. برخی از اندیشمندان، کاربرد واژه ارزشی ویژه برند را به مفهوم ارزیابی مفاهیم ذهنی مشتریان و برخی دیگر آن را مفاهیم رفتاری می‌دانند. به‌عبارت‌دیگر ارزش ویژه برند به دودسته طبقه‌بندی می‌شود: آن‌هایی که شامل ادراکات می‌باشد (همچون آگاهی از برند، تداعی برند و کیفیت ادراک‌شده) و آن‌هایی که شامل رفتار مشتری می‌باشد (همچون وفاداری به برند و تمرکز بر تفاوت‌های قیمتی) برخی دیگر از اندیشمندان از جنبه مالی به برند نگریسته و به ارزش ویژه برند در قالب ارزش خالص مالی می‌نگرند (پشاو[4]، ۲۰۰۵).

اخیراً محققان بیان کرده‌اند که بایستی چگونگی ارتباط برقرار کردن مصرف‌کنندگان را با برند همانند ارتباط برقرار کردن آن‌ها در زندگی شخصی‌شان بررسی می‌شود (رادولف[5] و همکاران ۲۰۰۶). یعنی بایستی به بعد شناختی و ادراکی آن‌ها توجه شود.

       دارائی‌های اصلی عبارت‌اند از: آگاهی برند، کیفیت برند، وفاداری برند و تداعی برند(آکر، 1991). دارایی نامشهود دیگری که مطرح شد، مفهوم دانش مشتری است. یونگ[6] و همکاران (2011) دانش مشتری را به‌عنوان درک آن چیزی می‌دانند که مشتری از کیفیت محصول یا خدمت، ارتباط مؤثر و تعامل اجتماعی ترجیح می‌دهد. رجبعلی بگلو(1391) نیز معتقدند دانش مشتری در اشکال زیر قابل‌طرح است: دانش عینی مشتری، اطلاعات ساخت‌یافته مشتری در پایگاه‌های داده و  دانش ضمنی مشتری (دانشی که در ذهن کارمندان و مشتریان قرار دارد). طبیعی است سازمان‌هایی که مفهوم دانش مشتری را نمی‌شناسند و به اهمیت این نوع دانش نیز پی نبرده‌اند، در ارائه محصول‌ها و خدمات مهم برای مشتریان موفق نیستند و بنابراین در طول زمان جای خود را به سازمان‌های رقیب می‌دهند. تفاوتی ندارد این سازمان، انتفاعی (مانند سازمان‌های تجاری مثل بانک) باشد یا غیرانتفاعی و هردو سازمان‌ها جای خود را به رقبای تجاری یا غیرتجاری خود خواهند داد(رجبعلی بگلو، 1391).

       اساس آنچه در مدیریت دانش مشتری وجود دارد بهبود عملکرد کارها با استفاده از دانش و تجربه مشتری است و این مسئله برای سازمان‌های کاربرمحوری همچون بانک‌ها و مراکز خدمات مالی که به ارتباط قوی‌تری با کاربران نیاز دارند، بسیار حیاتی‌تر است. برای اینکه روابط بهتری با مشتریان ایجاد نمائیم، ضروری است که به هر مشتری به روش ترجیحی او ارائه خدمات نمائیم که در این صورت به مدیریت دانش مشتری نیازمند خواهیم بود(دونپورت و همکاران[7]، 2001).  مدیریت دانش مشتری فرآیندی است که یک سازمان یا شرکت برای شناسایی، فراهم آوری و به‌کارگیری دانش مشتریان خود به کار می‌بندد.در چرخه مدیریت دانش مشتری از انواع دانشی که در تعامل بین مشتریان و سازمان به وجود می‌آید استفاده می‌شود تا برای هر دو طرف (مشتری و سازمان) ارزش‌آفرینی شده و خدمت یا محصول بهتر و مناسب‌تری ارائه شود (راولی[8]، 2002).

      این دانش انواعی دارد که عبارت‌اند از: دانش از، دانش برای، دانش درباره و دانش با مشتری که این انواع دانش درنهایت به دانش‌آفرینی مشترک میان سازمان و مشتریان منجر می‌گردد. درواقع در این دانش‌آفرینی یا خلق دانش، تلاش می‌شود تا سازمان و مشتریان با یکدیگر همکاری می‌کنند و دانش موجود را برای خلق دانش جدید ترکیب کنند.در این صورت است که می‌توان امید داشت تا دانش مشتری را برای بهبود فرآیندهای کاری استفاده کرد. در این چرخه، بیشتر فرآیندهایی که در مدیریت دانش وجود دارد بکار گرفته می‌شود تا بتوان از این دانش به‌گونه‌ای در خدمات استفاده کرد که رضایت از خدمات و محصولات را دربر داشته باشد. بایستی اشاره کرد که دانش به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع مهم اثربخشی و نوآوری در همه سازمان‌ها محسوب می‌شود و همه سازمان‌ها باید از دانش برای بهبود عملکرد خود استفاده کنند. به نظر می‌رسد سهم همه سازمان‌ها در بهره‌مندی از دانش مشتریان یکسان نیست و تجربه نشان داده است که سازمان‌های تجاری و انتفاعی در شناسایی، ذخیره‌سازی و استفاده از دانش یا مدیریت دانش (به‌ویژه این نوع از دانش یعنی مدیریت دانش مشتری) بسیار پیشروتر از سازمان‌های غیرانتفاعی هستند. بنابراین لازم است سازمان‌های غیرانتفاعی هم از این نوع دانش غفلت نکرده و زمینه‌ بهره‌مندی از این رویکرد و فرآیند را در دستور کار خود قرار دهند تا از مزایای آن نیز استفاده کنند(پاکویت[9]، 2008). ضمن بررسی مقالات منتشرشده در حوزه برندینگ و با توجه به مدل دیوید آکر (1991) در خصوص اجزای سازنده ارزش ویژه برند و همچنین بامطالعه مقالاتی در حوزه مفهوم دانش مشتری، وجود یک رابطه مکنون میان دانش مشتری و ارزش ویژه برند به نظر می‌رسد. ازآنجاکه طبق مدل آکر، وفاداری موجب افزایش ارزش ویژه برند می‌گردد و همچنین با عنایت به تعریف مفهوم دانش مشتری و ارتباط آن با مفهوم وفاداری مشتری (به استناد پیشینه موجود) به نظر می‌رسد که دانش مشتری می‌تواند از طریق عامل وفاداری باعث افزایش ارزش ویژه برند گردد.

پایان نامه و مقاله

1-3-اهمیت و ضرورت تحقیق

امروزه ، برند به نیروی مستقلی در اقتصاد مدرن تبدیل‌شده است. برندها همچنین، سهم قابل‌توجهی از ارزش کل صنایع را به خود اختصاص داده‌اند. سهم برندها از ارزش کل شرکت‌های [10]FMCG، بیش از  60% است که همین موضوع، نشان‌دهنده اهمیت بسیار زیاد برند می‌باشد(آتیلگان و همکاران، 2007). موضوع ارزش یک برند از دیدگاه مصرف‌کننده، وعده‌ی یک تجربه و وفای به آن است: از چشم‌انداز کسب‌وکار یک سرمایه است که می‌تواند یک منبع درآمدی امن در آینده به شمار آید، که منجر به افزایش ارزش سهام نیز شود. امروزه برندها چیزی را نمی‌توانند از مشتریان پنهان کنند چراکه مصرف‌کنندگان بلافاصله می‌توانند تجربیات خود را در سطح جهانی و به‌صورت آنلاین به اشتراک بگذارند(آرای[11] و همکاران ۲۰۱۴) و برای حضور موفق در بازار پویای امروزی، باید یک جزء مهم به نام دانش مشتری[12] را مدنظر قرارداد. دانش مشتری به‌طور فزاینده‌ای، منبع راهبردی کلیدی در موفقیت هر شرکتی شناخته‌شده است. دانش مشتری یک دارایی نامحسوس بسیار ضروری برای هر سازمانی است؛ زیرابه آن سازمان کمک می‌کند تا خود را در راستای تولید ارزش سازمان‌دهی کند(زنجانی و همکاران، 2008). دراین‌بین وفاداری قوی مشتریان نسبت به ویژگی‌های مربوط به برند موجب موقعیت پرمنفعت برای سازمان می‌شود و این رابطه بین ادراک مشتریان و خروجی‌های مالی مثبت برای سازمان، سازمان‌ها را بیش‌ازپیش به سمت تأکید بر رویکرد مدیریت برند و تمرکز بر مشتری (که توسط دوشرناتولی و دالاولموریلی هم مورد تائید است) هدایت می‌کند. دوشرناتولی و دال اولموریلی چنین عنوان می‌کنند که مدیریت برند باید هم ورودی و هم خروجی سازمان را آن‌گونه که توسط مشتریان ادراک می‌شود باهم در برداشته باشد و مدنظر قرار دهد(کینگ و گراس[13] ،2005). با توجه به مطالب فوق‌الذکر اهمیت روزافزون ارزش ویژه برند در صنعت بانکداری و نقش غیرقابل‌انکار دانش مشتری و وفاداری مشتری در این ارزش، در این تحقیق به دنبال تبیین روابط بین آن‌ها و اندازه‌گیری میزان تأثیر وفاداری و مدیریت بر دانش مشتری هستیم.

1-4- اهداف تحقیق

هدف اصلی

هدف اصلی این تحقیق عبارت است از بررسی تأثیر استفاده از دانش مشتری بر ارزش ویژه برند با آزمون نقش میانجی وفاداری مشتری می‌باشد.

اهداف فرعی

1- بررسی تأثیر استفاده از دانش مشتری بر وفاداری مشتری در بین مشتریان بانک قوامین

2- بررسی تأثیر وفاداری بر ارزش ویژه برند در بین مشتریان بانک قوامین

3- بررسی تأثیر دانش مشتری بر ارزش ویژه برند در بین مشتریان بانک قوامین

1-5-فرضیات تحقیق

فرضیه اصلی

دانش مشتری با نقش میانجیگری وفاداری مشتری بر ارزش ویژه برند بانک قوامین تأثیر مثبت دارد.

فرضیات فرعی

  • استفاده از دانش مشتری بر وفاداری مشتریان بانک قوامین تأثیر دارد.
  • وفاداری مشتری بر ارزش ویژه برند بانک قوامین تأثیر دارد.
  • دانش مشتری بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد.

1-6- متغیرهای تحقیق

استفاده از دانش مشتری متغیر مستقل، وفاداری مشتری متغیر میانجی و ارزش ویژه برند متغیر وابسته می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ب.ظ ]




:

      طی دو دهه اخیر بروز بحران‌های مالی در سیستم بانکی، باعث متضرر ساختن بسیاری از بانک‌ها و مؤسسات اعتباری و ورشکستگی برخی از آن‌ها در اقتصاد جهانی گردیده است. درنتیجه وقوع چنین بحران‌هایی است که وظیفه ناظران به‌عنوان شناسایی منابع بروز بحران در جهت تصمیم‌گیری برای کاهش شدت و اثرات آن اهمیت پیدا می‌کند.

ازآنجاکه میزان مطالبات سیستم بانکی کشور در همه بخش‌ها رو به افزایش بوده است. به نظر می‌رسد شرایط اقتصاد کلان می‌تواند نقش مهمی در وضعیت پرتفوی اعتباری بانک‌ها و کیفیت مطالبات آن‌ها داشته باشد. بروز بحران در سیستم مالی می‌تواند به خروج پس‌انداز سپرده‌گذاران از بانک‌ها منجر شود. به‌طوری‌که اگر نا اطمینانی به سیستم بانکی و شرایط ناپایدار توسط پس‌انداز کنندگان احساس شود و آنان راهی بهتر برای نگهداری پس‌اندازهای خود بیابند، اقدام به خروج سپرده‌های خود از بانک‌ها می‌نمایند. به‌علاوه، ازآنجاکه بانک‌ها بخش عمده‌ای از سپرده‌های مشتریان را به‌صورت تسهیلات اعطا کردند، درصورتی‌که تسهیلات به‌موقع بازپرداخت نشود، با کاهش ناگهانی منابع مواجه شده و در شرایط بدبینانه حتی ممکن است وضعیت به ورشکستگی بانک‌ها هم منجر شود. به‌طور کل می‌توان گفت بحران مالی به یک شوک یا تغییر ناگهانی و سریع در همه یا اکثر شاخص‌های مالی شامل نرخ‌های بهره کوتاه‌مدت، قیمت دارایی‌ها، تغییر در رفتار و عملکرد مدیریتی، ورشکستگی و سقوط مؤسسات مالی اطلاق می‌شود. اینکه یک آشفتگی کوچک مالی به بحران مالی بینجامد، به عوامل مختلفی بستگی دارد.

شکنندگی رشد اعتبارات بانکی، سرعت معکوس شدن انتظارات، فروریختن اعتماد عمومی (مانند شکست یک مؤسسه مالی و …) همه در شکل‌گیری بحران نقش دارند. در ایران بانک‌ها بزرگ‌ترین نهاد مالی بوده و اعتبارات رگ حیات سیستم بانکی و تمام واحدهای اقتصادی می‌باشند. همچنین توزیع اعتبارات برای هر دو بخش فوق متأثر از سیاست‌های کلان اقتصادی علی‌الخصوص در حوزه مالی و پولی هستند. ازآنجاکه بانک‌های کشور ازلحاظ سرمایه اکثراً وابسته به بخش دولتی می‌باشند، درنتیجه اولین توجه به‌منظور تأمین منابع به‌سوی این بانک‌ها منعطف می‌شود. در شرایطی که بانک‌های دولتی از حمایت دولت برای جلوگیری از ورشکستگی برخوردارند، افزایش مطالبات معوق موجب عدم تحقق اهداف ارائه تسهیلات بانکی در جهت رشد اقتصادی کشور و اتلاف منابع محسوب می‌گردد.

1-2-بیان مسئله

        اهمیت و حساسیت نظام بانکی در تنظیم روابط و مناسـبات اقتصـادی داخلـی هـر کشور ازیک‌طرف و تأثیر به سزای آن درصحنه اقتصـاد جهـانی و تسـهیل و ارتقای سطح تجارت بین‌المللی از طرف دیگر؛ باعث گردیده تا صاحب‌نظران اقتصادی، بانک­ها را به‌عنوان‌ یکی از عوامل توسعه اقتصـادی و شـکل­گیـری ظرفیـت و تـوان تولیـد کشورها به‌حساب آورند. بانک­ها به‌عنوان ‌یکی از مهم‌ترین ابزارهای اجرای سیاست­های پولی در اختیار دولت و سیستم اقتصادی هر کشور می­باشند، زیرا ازیک‌طرف پس­اندازهای کوچک و وجوه سرگردان موجود در دست مردم را جمع‌آوری کـرده و از سوی دیگر در راستای اجـرای سیاسـت­هـای اقتصـادی و اعتبـاری تنظیم‌شده و تکلیفی، منابع مالی لازم را به بخش­های موردنظر تخصیص داده و ناگزیر با یک سری مسائل و مشکلاتی مواجه می­گردند که توجه به آن‌ها ضروری است. یکی از مهم‌ترین مشکلات اساسی که امروزه بانک­ها با آن مواجه هستند، مشکل مطالبات معوق اسـت. مطالبات معوق بانکی محصول شرایط اقتصادی و بالا بودن سطح تورم و همچنین نمایانگر ضعف عملکرد بانک‌ها در مدیریت منابع و مصارف خود می‌باشد. بدیهی است افزایش مطالبات معوقه بانک­ها باعث می­شود که منابع بانکی از مصارف آن کمتر شود و این موضوع کاهش تسهیلات دهی بانک­ها و در سطح ملی تبعات گسترده‌تری ازجمله افزایش تورم، توسعه دلالی و اقتصاد زیرزمینی را در پی دارد (امینی و همکاران، 1389).

       در حال حاضر اکثر بانک‌های ایران با حبس منابع به‌عنوان مطالبات معوق مواجه هستند که با توجه به روند فزاینده معوق شدن تسهیلات، روزبه‌روز از قدرت اعتبار دهی بانک‌ها و درنهایت کسب درآمد آن‌ها کاسته می‌شود. این در حالی است که نسبت مطالبات معوق به تسهیلات در برخی از بانک‌ها به چندین برابر حدنصاب ‌قبول دو درصد افزایش‌یافته است؛ که با توجه به موارد مطروحه پرواضح است شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری در بانک‌ها و مؤسسات اعتباری از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه می‌تواند از وقوع زیان قصور وام‌ها و به‌تبع آن بحران بانکی جلوگیری نماید. عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری بانک‌ها به دودسته کلی عوامل داخلی و خارجی تقسیم  می‌گردد. عوامل داخلی تحت کنترل مدیریت شعب بانک‌ها و عوامل خارجی خارج  از کنترل مدیریت و تحت تأثیر محیط کلان می‌باشند (فردوسی و همکاران، 1392).

       مهم‌ترین فعالیت بانک‌ها جمع‌آوری منابع مالی و تخصص آن‌ها به بخش‌های مختلف اقتصادی است؛ اما باید توجه داشت که از یک‌سوی، همین منابع مالی، تأمین‌کننده نیازهای بانک برای اعطای تسهیلات بوده و از سوی دیگر، بانک‌ها باید منابع مالی محدود خود را به‌صورت بهینه به تولید کالاها و خدمات اختصاص دهند که به معنای فعالیت بنگاه در سطح کارا می‌باشد، چراکه ازنظر تئوری‌های اقتصاد، کارایی نتیجه بهینه‌سازی تولید و تخصص منابع است. به‌بیان‌دیگر، در یک واحد تولیدی، مدیران و نیروی کار با توجه به اهداف موردنظر بنگاه و توان فناوری موجود درصدد تعیین میزان تولید خود به‌گونه‌ای هستند که ضمن استفاده از حداکثر امکانات و منابع و تخصیص مطلوب هزینه، عوامل تولید (سرمایه و نیروی انسانی) را به‌صورت بهینه مورداستفاده قرار دهند. بانک‌ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده و درصدد اعطای تسهیلات به شرکت‌ها و اشخاصی هستند که ضمن برخورداری از ریسک پایین بتوانند بازده متناسب با سود تسهیلات اعطایی را داشته باشند. این امر زمانی محقق می‌شود که بانک‌ها قادر به شناسایی مشتریان اعتباری خود (حقیقی و حقوقی) بوده و بتوانند آن‌ها را بر اساس توانایی و تمایل نسبت به بازپرداخت کامل و به‌موقع تعهدات طبقه‌بندی نمایند. با عنایت به موارد مطروحه پرواضح است شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری در بانک‌ها و مؤسسات اعتباری از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه می‌تواند از وقوع زیان قصور وام‌ها و به‌تبع آن بحران بانکی جلوگیری نماید (کرد بچه و پردل نوش‌آبادی، 1390).

       ازآنجاکه میزان مطالبات سیستم بانکی کشور در همه بخش­ها از سال 1382 رو به افزایش بوده است، به نظر می­رسد شرایط اقتصاد کلان می­تواند نقش مهمی در وضعیت پرتفوی اعتباری بانک‌ها و کیفیت مطالبات آن‌ها داشته باشد. بروز بحران در سیستم مالی می­تواند به خروج پس­انداز سپرده­گذاران از بانک­ها منجر شود. به‌طوری‌که اگر نا اطمینانی به سیستم بانکی و شرایط ناپایدار توسط پس‌انداز کنندگان احساس شود و آنان راهی بهتر برای نگهداری پس­اندازهای خود بیابند، اقدام به خروج سپرده­های خود از بانک‌ها می­نمایند. به‌علاوه، ازآنجاکه بانک­ها بخش عمده­ای از سپرده­های مشتریان را به­صورت تسهیلات اعطا کردند، درصورتی‌که تسهیلات به‌موقع بازپرداخت نشود، با کاهش ناگهانی منابع مواجه شده و در شرایط بدبینانه حتی ممکن است وضعیت به ورشکستگی بانک­ها هم منجر شود. به‌طور کل می­توان گفت بحران مالی به یک شوک یا تغییر ناگهانی و سریع در همه یا اکثر شاخص­های مالی شامل نرخ­های بهره کوتاه­مدت، قیمت دارایی­ها، تغییر در رفتار و عملکرد مدیریتی، ورشکستگی و سقوط مؤسسات مالی اطلاق می‌شود.

مسئله اصلی تحقیق این است که با توجه به تأثیرپذیری مطالبات معوق بانک­ها از شرایط اقتصاد کلان کشور لازم است که چگونگی این رابطه تبیین گردد.

1-3-اهمیت و ضرورت انجام موضوع تحقیق

       مهم‌ترین فعالیت بانک‌ها جمع‌آوری منابع مالی و تخصص آن‌ها به بخش‌های مختلف اقتصادی است؛ اما باید توجه داشت که از یک‌سوی، همین منابع مالی، تأمین‌کننده نیازهای بانک برای اعطای تسهیلات بوده و از سوی دیگر، بانک‌ها باید منابع مالی محدود خود را به‌صورت بهینه به تولید کالاها و خدمات اختصاص دهند که به معنای فعالیت بنگاه در سطح کارا می‌باشد، چراکه ازنظر تئوری‌های اقتصاد، کارایی نتیجه بهینه‌سازی تولید و تخصص منابع است. به‌بیان‌دیگر، در یک واحد تولیدی، مدیران و نیروی کار با توجه به اهداف موردنظر بنگاه و توان فناوری موجود درصدد تعیین میزان تولید خود به‌گونه‌ای هستند که ضمن استفاده از حداکثر امکانات و منابع و تخصیص مطلوب هزینه، عوامل تولید (سرمایه و نیروی انسانی) را به‌صورت بهینه مورداستفاده قرار دهند. بانک‌ها نیز از این قاعده مستثنا نبوده و درصدد اعطای تسهیلات به شرکت‌ها و اشخاصی هستند که ضمن برخورداری از ریسک پایین بتوانند بازده متناسب با سود تسهیلات اعطایی را داشته باشند. این امر زمانی محقق می‌شود که بانک‌ها قادر به شناسایی مشتریان اعتباری خود (حقیقی و حقوقی) بوده و بتوانند آن‌ها را بر اساس توانایی و تمایل نسبت به بازپرداخت کامل و به‌موقع تعهدات طبقه‌بندی نمایند. با عنایت به موارد مطروحه پرواضح است شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری در بانک‌ها و مؤسسات اعتباری از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه می‌تواند از وقوع زیان قصور وام‌ها و به‌تبع آن بحران بانکی جلوگیری نماید (کرد بچه و پردل نوش‌آبادی، 1390).

        در حال حاضر اکثر بانک‌های ایران با حبس منابع به‌عنوان مطالبات معوق مواجه هستند که با توجه به روند فزاینده معوق شدن تسهیلات، روزبه‌روز از قدرت اعتبار دهی بانک‌ها و درنهایت کسب درآمد آن‌ها کاسته می‌شود. این در حالی است که نسبت مطالبات معوق به تسهیلات در برخی از بانک‌ها به چندین برابر حدنصاب قابل‌قبول دو درصد افزایش‌یافته است؛ که با توجه به موارد مطروحه پرواضح است شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری در بانک‌ها و مؤسسات اعتباری از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه می‌تواند از وقوع زیان قصور وام‌ها و به‌تبع آن بحران بانکی جلوگیری نماید. عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری بانک‌ها به دودسته کلی عوامل داخلی و خارجی تقسیم  می‌گردد. عوامل داخلی تحت کنترل مدیریت شعب بانک‌ها و عوامل خارجی خارج  از کنترل مدیریت و تحت تأثیر محیط کلان می‌باشند.

افزایش مطالبات معوق و جستجوی راهکارهای مقابله با آن، امروزه به یکی از دغدغه‌های اصلی مدیران بانکی کشور تبدیل‌شده است و البته اولین و مؤثرترین گام برای درمان این درد مسری و مزمن هم آسیب‌شناسی و سپس یافتن راهکارهای درمانی مؤثر در اصلاح و بهبود شرایط بانک‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترین بیماران اقتصادی کشور است (ذوالنوریان،1389). با توجه به این مطالب و اهمیت وصول مطالبات معوق بانک‌ها انجام پژوهشی در خصوص شناسایی علل و عوامل افزایش مطالبات معوق و شناسایی راهکارهای کاهش آن ضروری به نظر می‌رسد، لذا محقق بر آن شد که به بررسی این مسئله در سیستم بانکی بپردازد.

1-4- هدف از تحقیق

     هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر معوقات بانکی در ایران، طی دوره زمانی 1391-1379 با استفاده از رهیافت داده­های ترکیبی و راهکارهای عملی مناسب جهت متعادل نمودن آن در سیستم بانکی است.

پایان نامه و مقاله

1-5-چارچوب نظری تحقیق

          مطالبات معوق نشان‌دهنده تعهداتی است که مصرف‌کننده تسهیلات ایفا ننموده است. مطالبات معوق می‌تواند شامل بخش‌های خصوصی و دولتی باشد که هر یک از آن‌ها ممکن است از منابع تسهیلات تکلیفی یا منابع عادی بانک استفاده نموده باشند و در موعد مقرر نسبت به واریز اقساط خود اقدام ننموده است. به‌طورکلی می‌توان بیان کرد فقدان سیاست‌های بانکی معقول و نوین در کشور که بانک‌ها را به تصاحب وثایق (خصوصاً ” ملکی) تسهیلات گیرندگان تشویق می‌نماید، ضعف کارشناسی بانک‌ها در مورد ارزیابی طرح‌های توجیهی متقاضیان وام، اعطای وام‌های دستوری (چه از سوی دولت و چه از سوی گروه‌های ذینفع) بدون توجیه آن‌ها از دیگر عوامل تشدیدکننده رشد مطالبات معوق می‌باشند.

       با توجه به این مطالب و اهمیت وصول مطالبات معوق بانک‌ها انجام پژوهشی در خصوص شناسایی علل و عوامل افزایش مطالبات معوق و شناسایی راهکارهای کاهش آن ضروری به نظر می‌رسد، لذا در این تحقیق بر آن شدیم که به بررسی این مسئله در سیستم بانکی بپردازیم.

مطالبات معوق نشان‌دهنده تعهداتی است که مصرف‌کننده تسـهیلات ایفـا ننمـوده است. مطالبات معوق می­تواند شامل بخش­های خصوصی و دولتی باشد که هر یک از آن‌ها ممکن است از منابع تسهیلات تکلیفی یا منابع عادی بانک استفاده نمـوده باشـند و در موعد مقرر نسبت به واریز اقساط خود اقدام ننموده است. بانک­ها به دلیل آن‌که مهم‌ترین بنگاه­های اقتصادی در تأمین مالی معـاملات هسـتند، باوجود تمامی تمهیدات نتوانسته­اند از ورود حساب مطالبات معوق در سـاختار مـالی خـود ممانعت به عمل‌آورند و روند رشد مانده مطالبات معوق در آن‌ها طی سال‌های اخیر شـتاب فزاینده‌ای به خود گرفته و به یکی از بزرگ‌ترین معضلات این بانک‌ها تبدیل‌شده است؛ به‌نحوی‌که مجموع این مطالبات بیش از 25 تا 30 درصد از حجم کل تسهیلات پرداختی ایـن بانک‌ها را به خود اختصاص داده است.

      تعویق در بازپرداخت تسهیلات دریافتی گاهاً متأثر از عـادات فرهنگـی نادرسـت گیرندگان تسهیلات دربازپرداخت به‌موقع تسـهیلات است. از سـویی دیگـر نا اطمینانی و ریسک­های متعدد موجود در اقتصاد کشور که توان هرگونه برنامه­ریـزی را از واحدهای اقتصادی گرفته است نیز تأثیر به سزایی در رشد مطالبـات معـوق داشـته است. رکود تورمی علاوه بر این‌که موجب کندی کسب‌وکار و افـزایش هزینـه­هـا مـی­گردد، تأمین منابع لازم برای بازپرداخت تسهیلات را دشوار می­سازد. همچنـین ارزان بو دن نرخ تسهیلات بانکی از یک‌سو موجب افزایش تقاضا برای تسهیلات بانکی شده و از سوی دیگر تمایل به حفظ تسهیلات فراتر از سررسید را افزایش می‌دهد. فقدان سیاست‌های بانکی معقول و نوین در کشور که بانک‌ها را به تصاحب وثایق (خصوصاً ملکی) تسهیلات گیرندگان تشویق می­نماید، ضعف کارشناسی بانک­هـا در مورد ارزیابی طرح­های توجیهی متقاضیان وام، اعطای وام­های دستوری (چه از سـوی دولت و چه گروه­های ذی­نفع) بدون توجه به توجیه آن‌ها از دیگر عوامل تشدیدکننده رشد مطالبات معوق هستند.

       مطالبات معوق بانکی، ضمن آنکه از گردش صحیح پول در سیستم بانکی جلوگیری می­کنـد، در حقیقـت باعث قطع جریان حیاتی بانک می­شود. همچنین به دلیل لزوم پرداخت سودهای علی‌الحساب و قطعی به سپرده­گذاران از یک‌سو و عدم وصول سود تسهیلات معوق شده از سوی دیگر، سودآوری بانک را تحت­الشعاع قرار می­دهد همچنین راکد شـدن منـابع بانک­ها باعث عدم امکان سرویس­دهی به مشتریان اصـیل و جـذب منـابع و مشـتریان جدید از اعطای تسهیلات، در بخش­های مختلف می­شود و رونـد گسـترش و توسـعه سرمایه­گذاری در بخش­های اقتصادی کشور از طریق منابع بانکی را مختل می­سازد. امکاناتی برای بی­تفاوت­ها و متخلفین و کسانی که تعهد کافی در مقابل جامعه احساس نمی­کنند فراهم می­کند. موجب فرار مشتریان اصیل بانک که ضامن بعضی از ایـن افـراد شده­اند و در حقیقت خارج شدن منابع بانک در اثر این مطالبـات مـی­شـود.

به همین خاطر بانک­ها سعی می­کنند تا میزان بدهی خود به شرکت­ها و سازمان­ها را به نیم درصد یا کمتر کاهش دهند و درنتیجه تدابیر امنیتی زیادی را بر شرکت­ها برای جلوگیری از ایجاد مطالبات معوق برقرار می­کنند. درنتیجه استفاده از این تدابیر، شرکت­ها بر اساس میزان مطالبات معوق خود رتبه­بندی می­شوند. عواملی که در ایجاد مطالبات معوق دخالت دارند شامل عوامل قابل‌کنترل یا عوامل درون‌سازمانی و عوامل غیرقابل‌کنترل یا عوامل برون‌سازمانی هستند.

       عوامل قابل‌کنترل مؤثر در مطالبات معـوق شـامل ضـعیف بـودن رابطـه بانـک بـا مشتریان و نبود پیگیـری­های مـداوم بانـک از آن‌ها، گـرفتن اعتبـار و وام از سـایر مؤسسات مالی و بانک‌ها و حتی سایر شرکت­ها و عدم پرداخت به‌موقع این وام­هـا در سررسید آن‌ها عـدم بررسـی دقیـق و واقع‌بینانه در توجیـه فنـی، اقتصادی و مالی طرح توسط کارشناسان و عدم نظارت فنی و صحیح به‌منظور آگـاهی از وضعیت کسب‌وکار مشتری در طول زمان استفاده از تسهیلات بخصوص در بخش­های تجاری واقعیت نداشتن مورد مصرف تسهیلات و اصولاً کـاذب بـودن تسـهیلات اعطایی، عدم نظارت کافی بر بازپرداخـت تسـهیلات، عـدم رعایـت دقیـق مقـررات و ضوابط اعطـایی تسـهیلات، عـدم نظـارت کـافی بـر پرداخـت و بازپرداخـت اعطـایی، تسهیلات عدم بررسی دقیق در مورد عملکرد ضامن متعهد و به‌طورکلی تضمین‌های ضعیف در این رابطه، عدم پوشش وثیقه‌ای کافی، نقص یا بی‌توجهی در صدور اسـناد وثیقه و اخذ مدارک لازم و رعایت ضوابط لازم در تنظیم اسناد وثیقه مانند نقص سـفته­ها و یا اسناد ثبتی دیگر، مشاع بودن وثایق و عدم امکان تصرف یا فروش آن در بعضی موارد عوامل مهمی در ایجاد مطالبات معوق هستند. عوامل غیرقابل‌کنترل مؤثر در ایجاد مطالبـات معـوق نیـز شـامل مـواردی از قبیـل انحراف در مسیر مصرف تسهیلات توسط متقاضی در اثر اشـکالات بنیـادی، مسـائل و مشکلاتی که به‌صورت ناخواسته و به‌تبع سیاست­های اقتصادی ناشـی از تعـدیل ارز که باعث کمبود شدید نقدینگی برای سرمایه در گردش واحدهای تولیدی و درنهایت رکود بازار و ایجاد وقفه در اجرای برنامه­های پیش‌بینی‌شده است، عـ دم امکـان فروش یا حراج بعضی از اموال تملیک شده و عدم پیگیری قاطع و مسـتمر واحـدهای   بانک‌ها به خاطر جنبه‌های حقوقی و مقرراتی جاری در دادگاه‌ها و محـاکم قضـایی هستند.

      نرخ بیکاری می‌تواند به‌عنوان جایگزین دیگری برای توصیف اثر نوسانات تجاری بر حجم مطالبات معوق موردتوجه قرار گیرد. افزایش این نرخ موجب افزایش نسبت مطالبات معوق می‌شود؛ زیرا افزایش بیکاری خانوارها جریان درآمد آن‌ها را تضعیف نموده و توان ایشان را در بازپرداخت دیون کاهش می‌دهد. افزایش نرخ بیکاری درباره بنگاه‌ها نیز علامتی از کاهش تولید است که به سبب کاهش تقاضا اتفاق افتاده و بنابراین افزایش مطالبات معوق بانک‌ها از بنگاه‌ها را به دنبال خواهد داشت. نرخ تورم متغیر دیگری است که می‌تواند اثر شرایط اقتصاد کلان بر مطالبات معوق را نشان دهد. بر اساس ادبیات تحقیق، رابطه مثبت این عامل با مطالبات معوق انتظار می‌رود با افزایش نرخ تورم، ارزش حقیقی بدهی‌های اشخاص یا وام‌های دریافتی از بانک‌ها کاهش یابد؛ به‌عبارت‌دیگر در شرایط تورمی، وام‌گیرندگان از وام دریافتی منتفع می‌شوند، پس میل آن‌ها به بازپرداخت کمتر شده و سعی می‌کنند تا حد امکان بازپرداخت وام‌های دریافتی را به تعویق اندازند، زیرا که بازپرداخت با تأخیر این وام‌ها نفع قابل‌توجهی را متوجه وام‌گیرنده می‌کند؛ بنابراین انتظار داریم با افزایش نرخ تورم مطالبات معوق رشد یابد (کرد بچه و پردل نوش‌آبادی، 1390).

به‌طور خلاصه عوامل مؤثر برافزایش معوقات بانکی را می­توان به‌صورت زیر دسته‌بندی کرد:

  • با افزایش تورم، نرخ بهره‌ی حقیقی و واقعی کاهش می‌یابد. لذا در چنین شرایطی پرداخت‌کننده به‌صورت تعمدی در پرداخت دیون خود تعلل و تاخیر می‌نماید.
  • با افزایش نرخ بهره، مطالبات در دست مردم گران‌تر شده و لذا مطالبات معوق افزایش می­یابد
  • افزایش نقدینگی موجب رونق بنگاه‌های در حال رکود شده و کمک می‌کند تا بازپرداخت دیون و تسهیلات تسریع شود.
  • افزایش تولید ناخالص داخلی بخصوص در بخش صنعت- خدمات و ساختمان و … موجب تسریع در پرداخت اقساط و کاهش مطالبات بانک خواهد شد.
  • شوک‌های وارده بر نرخ مطالبات معوقه و دوره‌های گذشته باعث افزایش مطالبات در دوره‌های آینده خواهد شد. زیرا که بنگاه‌هایی که دارای وام‌های معوق هستند در دوره‌های بعدی در پرداخت دیون خود ناتوان می‌شوند.
  • فروش اقساطی و مشارکت مدنی باعث افزایش احتمال معوق شدن تسهیلات اعطایی می‌شوند.
  • درنظر‌گرفتن ضامن‌های معتبر برای تسهیلات اعطایی تسریع در پرداخت مطالبات معوق داشته و باعث کاهش آن می‌شود.
  • انجام استعلام خوش‌حسابی و چک برگشتی، احتمال معوق‌شدن مطالبات را کاهش می‌دهد.
  • ثبات در شرایط اقتصادی باعث کاهش مطالبات معوق می‌شود.
  • اعطای تسهیلات هدفمند یکی از اصولی است که در هنگام اعطای تسهیلات باید به آن توجه داشت و باعث کاهش مطالبات معوق می‌شود.
  • شاخص‌های کلان اقتصادی از قبیل رشد نقدینگی- رشد نرخ بهره- نرخ تورم- رشد تولید ناخالص داخلی (بدون ارزش‌افزوده بخش نفت) بر مطالبات معوق مؤثر هستند
  • بروز بحران در سیستم مالی می‌تواند منجر به خروج سپرده‌گذاران از بانک‌ها شود
  • حقیقی و حقوقی بودن اشخاص دریافت‌کننده تسهیلات بر ایجاد بدهی‌های معوق اثر دارد
  • نوع تسهیلات (مشارکت مدنی- فروش اقساطی- قرض‌الحسنه) بر ایجاد بدهی‌های معوق مؤثر است.
  • میزان و مبلغ تسهیلات اعطایی بر معوق‌شدن بدهی‌ها اثرگذار است.
  • درنهایت باید توجه داشت که افزایش بدهی‌های معوق بانک، موجب کاهش وام‌دهی، کاهش تولید، کاهش اشتغال و درنهایت موجب بروز رکود در جامعه می‌شود.

1-6-فرضیه‌های تحقیق

1- بین تورم با میزان مطالبات معوق بانک رابطه مثبت وجود دارد.

2- بین درآمد ملی سرانه با میزان مطالبات معوق رابطه منفی وجود دارد.

3- بین نرخ ارز با میزان مطالبات معوق بانک رابطه مثبت وجود دارد.

4- بین نرخ بیکاری و مطالبات معوق  رابطه مثبت وجود دارد.

1-7- سؤالات تحقیق

  • تورم چه تأثیری بر معوقات بانکی دارد؟
  • تغییرات درآمد سرانه چه تأثیری بر معوقات بانکی دارد؟
  • تغییر نرخ ارز چه تأثیری بر معوقات بانکی دارد؟
  • نرخ بیکاری چه تأثیری بر معوقات بانکی دارد؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




       این تحقیق به چارچوب مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نقش مهم آن در جذب، نگهداشت و توانمندسازی کارکنان تأکید دارد. هدف تحقیق پاسخ به این سؤال است که آیا مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جذب، نگهداشت و توانمندسازی کارکنان تأثیر دارد یا خیر. بر این اساس فرضیه‌هایی مطرح و مدل مفهومی برای تحقیق در نظر گرفته شد که در آن مدیریت استراتژیک منابع انسانی به‌عنوان متغیر مستقل که متشکل از زیر متغیر های انتخاب، مشارکت، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات و آموزش می شود و جذب، نگهداشت و توانمندسازی به‌عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. جهت بررسی هدف تحقیق، جامعه آماری تحقیق، کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر ارومیه انتخاب شدند که تعداد این شعب برابر 13 شعبه می باشد. حجم جامعه آماری برابر با 210 نفر می باشد که با توجه به فرمول تعین حجم نمونه کوکران حجم نمونه برابر با 136 نفر می باشد. نتایج بدست آمده پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای spss و pls نتایج تایید هر سه فرضیه اصلی را نشان داد. به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک منابع انسانی تاثیر مثبت و معناداری بر جذب، نگهداشت و توانمندسازی نیروی انسانی در بین کارکنان بانک کشاورزی شهر ارومیه دارد.

کلمات کلیدی: مدیریت استراتژیک منابع انسانی ، جذب، نگه داشت ، توانمندسازی نیروی انسانی ، بانک کشاورزی

در جهان رقابتی امروزی، یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدف­ها و رسالت­های مورد نظر، عنصر انسان است. در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می­بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین می­کند، منابع انسانی است. بطوری که منابع انسانی، مهمترین عامل بهره­وری در جامعه است و تردیدی نیست که شکوفایی هر جامعه­ای در بهبود و پرورش منابع انسانی آن نهفته است. باید توجه داشت که جهت استفاده بهینه از منابع انسانی، باید بصورت کاملاً اصولی آن را مدیریت کرد، مدیریت منابع انسانی به معنای درک اهمیت منابع انسانی یک سازمان است که بــه برتری سازمان، توجه به مشتری، کارآفرینی، کیفیت و نظایر آن شکل و معنا می­بخشد. در حقیقت رشــد و پرورش و افــزایش سطح توانایی­ها و سازماندهی نیروی انسانی یک سازمان جهت رسیدن به اهداف سازمان در دیدگاه و سطح فکری مدیریت منابع انسانی خلاصه شده است و این سطح مدیریتی در شکست و پیروزی سازمان سهم بسزائی دارد. با توجه به اهمیت نیروی انسانی به عنوان سرمایه اصلی هر سازمان ما در این تحقیق به بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر سه متغیر تاثیر گذار در عملکرد و کارایی کارکنان یعنی جذب، توانمتدسازی و نگه داشت نیروی انسانی پرداخته ایم.

1-2- بیان مساله

در جهان رقابتی امروزی، یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدف­ها و رسالت­های مورد نظر، عنصر انسان است. در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می­بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین می­کند، منابع انسانی است (هاشمی و پور امین­زاده، 1390، 4) مفهوم مدیریت استراتژیک منابع انسانی، بر نقش مهم مدیریت منابع انسانی استوار است که بر ماهیت استراتژیک منابع انسانی و بر یکپارچه شدن استراتژی منابع انسانی با استراتژی سازمان تأکید می‌کند (صامعی، 1388، 28). مدیریت استراتژیک منابع انسانی، روشی است برای تصمیم‌گیری درباره مقاصد و طرح‌های سازمان که به مسائلی، مانند اشتغال، کارمند یابی، آموزش، پاداش و مدیریت عملکرد کارکنان مربوط می‌شوند. درواقع مدیریت استراتژیک منابع انسانی به‌طورکلی به روابط میان مدیریت منابع انسانی و مدیریت استراتژیک سازمان می‌پردازد (آرمسترانگ،1385).

یکی از مولفه­های اصلی مدیریت منابع انسانی جذب منابع انسانی است، که به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت منابع انسانی شامل مراحل برنامه­ریزی، تعیین و تامین نیروهایی است که باید با گذر از مراحل قانونی پذیرش و استخدام در مشاغل مختلف سازمانی آماده شده و به کار گمارده شوند (اصیلی و صالح هندی، 1389، 70). در همین زمینه راه­های گوناگونی تا به حال مورد استفاده قرار گرفته است؛ همچون آزمون کتبی و مصاحبه. اما با توسل به خلاقیت، راه­های بی­شماری وجود دارد که می­تواند ریسک یک استخدام مطلوب را به حداقل برساند (نوری شمس­آباد، 1387، 32). برخی از محقیق، نظام جذب را شامل برنامه­ریزی منابع انسانی،کارمند یابی، گزینش و توانمند­سازی منابع انسانی می­دانند(بایرز و رائو[1]، 2011، 342) . همچنین در صورتی که جذب منابع انسانی اثر بخش باشد، می­تواند هر موسسه و سازمانی را فارغ از اندازه، صنعت، حوزه یا اهداف زنده نگه داشته(کاروسو پانه[2]، 2009، 145) و نیروهای انسانی (کارکنان) آن را توانمند کرده و موجبات نگه داشت آنها را فراهم کند (نوری شمس آباد، 1387). بنابراین، جذب نیروی انسانی، به عنوان اصلی­ترین و مهم­ترین سرمایه در یک نهاد یا سازمان در (راستای توانمندسازی کارکنان) اهمیت فراوانی دارد (اصیلی و صالح هندی، 1389، 70). از سوی دیگر توانمندسازی در راستای بالندگی منابع انسانی مطرح است (ضیائی و همکاران، 1387، 1) و مفهومی جدید است که هم اکنون نظر بسیاری از اندیشمندان مدیریت را به خود جلب کرده است. این مفهوم، که چند بعدی است بر حسب ادراکات و باورهای کارکنان نسبت به نقش خودشان در شغل و سازمان آن ها تعریف شده است و حالت­های روان شناختی مختلفی را از جمله احساس شایستگی، احساس موثر بودن، احساس خود مختاری و احساس معنادار بودن شغل به خود اختصاص می­دهد (عبداللهی و نوه ابراهیم، 1385). هدف اصلی توانمندسازی کاهش سلسله مراتب سنتی دیوان سالاری است. در واقع، به نیازهای مشتریان به کالا و خدمات که به وسیله سازمان فراهم می­شوند نه بر نیازهای سازمان تاکید دارد. اگر بخواهیم کارکنان به سازمان وابستگی و تعهد بیشتری داشته باشند، باید زنجیره فرماندهی سنتی بین کارمند و مدیر تغییر یابد (امیرخانی، 1387، 42). عواملی که می­تواند موجب توانمندی منابع انسانی گردد عبارتند از: توان جسمی، توان ذهنی، دانش، مهارت و انگیزه (محمدی، 1388).

با این وجود به دلیل بی­توجهی به اهمیت جذب، توانمندسازی و نگه داشت نیروی انسانی در سازمان­ها، مدیریت منابع انسانی در سازمان­ها با چالش­های متعددی مواجهه است که از جمله می­توان جهانی شدن، کمبود نیروی کار ماهر و متعهد، هرم تصمیم­گیری، عدم شناخت نیاز کارکنان، بی­برنامگی، عدم شایسته­سالاری، تبعیض، بهره­وری ناکافی منابع انسانی، بی­انگیزگی، عدم مشارکت کارکنان، ترک همکاری کارکنان باسابقه سازمان را نام برد. اما محققین جهت مقابله با این مشکلات در فرایند، جذب، توانمندسازی و نگه داشت نیروی انسانی، راهبردهای مختلف مدیریتی را در پیش می­گیرند. مدیریت منابع انسانی استراتژیک با بسترسازى و ایجاد زمینه مناسب، موجب مى­شوند تا مدیران حداکثر توانایى و قابلیت­هاى خود را جهت انجام وظایف به کار گیرند و منابع انسانی را به بهترین شکل هدایت کنند (بختیاری و احمدی­مقدم، 1389، 43). بنابراین روش ها و ابعاد مدیریت استراتژیک منابع انسانی همچون آموزش، ارزیابی عملکرد و …. موجب خود کارآمدی یا افزایش قدرت شخصی کارکنان می­شوند (عبدالهی و اشرفی­فر، 1391، 91) و با رعایت و استفاده این استراتژی ها توسط مدیران و کارکنان می­توان به سازمانی با کارکنان توانمند دست یافت.

       در همین راستا، بانک کشاورزی یکی از بانک های کشور است که در محیط رقابتی بانکی کشور جهت افزایش توانمندی کارکنان و قدرت شخصی آنان و جذب کارکنان متخصص و نگه داشت کارمندان با تجربه ضرورت بررسی مدیریت استراتژیک منابع انسانی در آن لازم و ضروری است. در موسسات خدماتی همچون بانک که اکثر کارکنان با مشتریان مستقیما در ارتباط هستند و اکثرا مشتریان در بانک ها خدمات را به نام ارائه دهنده آن می شناسند. بر همین اساس کارکنان توانمند و ثابت بانک ها می توانند تاثیر بسزایی در حفظ مشتریان دائمی، رضایت آنها و جذب مشتریان جدید که نهایتا منجر به سودآوری بانک ها می شود، بگذارند وبه همین جهت هدف از تحقیق حاضر بررسی و تعیین تاثیر مدیریت منابع انسانی استراتژیک جهت جذب، توانمندسازی و نگهداشت منابع انسانی در کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر ارومیه می­باشد. و در پی پاسخگویی به سوال زیر  می باشد:

مدیریت منابع انسانی استراتژیک چه تاثیری در جذب مناسب، توانمندسازی و نگهداشت منابع انسانی درکارکنان بانک کشاورزی شهر ارومیه دارد؟

1-3-اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق

درواقع انجام موفقیت‌آمیز هرکاری در سازمان، اعم از برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل استراتژی‌های کلان سازمان، پیاده‌سازی برنامه‌های تحول، و پیشبرد اهداف سازمانی بدون مدیریت و توجه جدی به منابع انسانی، امکان‌پذیر نخواهد بود. ازاین‌رو نگاه استراتژی به نیروی انسانی در قالب مدیریت استراتژی منابع انسانی از اهمیت فراوانی برخوردار شده است(میر سیاسی، 1389). ضرورت بحث و بررسی نقش مدیریت استراتژیک منابع نیروی انسانی در توانمندی، جذب و نگه داشت منابع انسانی اهمیت و

پایان نامه و مقاله

ضرورت انجام این تحقیق را بیش از پیش افزایش می­دهد. همچنین توانمندسازی، مفهومی است که هم می­تواند منافع سازمان را تامین کند و هم احساس مالکیت و سرفرازی در کارشناسان ایجاد نماید و همچنین در جذب و نگه داشت منابع انسانی موثر باشد و این از جنبه­های مهم و ضرورت انجام این تحقیق می­باشد. به عبارت دیگر توانمندسازی، ظرفیت­های بالقوه را برای بهره­برداری از سرچشمه توانایی­های کارشناسان که از آنها استفاده بهینه نمی­شود؛ در اختیار می­گذارد و کارشناسان توانمند هم به سازمان و هم به خودشان نفع می­رسانند و با توانمند شدن کارشناسان، سازمان نیز به سوی توانمند شدن حرکت می­کند. بنابراین در سازمان توانمند، کارشناسان با احساس هیجان بیشتر، مالکیت و افتخار، بهترین ابداعات و افکار خویش را پیاده می­کنند و علاوه بر این، با احساس مسئولیت کار می­کنند و منافع سازمان را بر منافع خود ترجیح می­دهند(آرمسترانگ،1385). بنابراین جنبه دیگر از اهمیت و ضرورت انجام این طرح، این است که با ارائه راهکارهایی جهت توانمندسازی کارشناسان، سازمان نیز (بانک کشاورزی) به سمت توانمند شدن سوق داده خواهد شد و از منافع فوق الذکر بهره مند خواهد گشت.

1-4-اهداف تحقیق

هدف اصلی

  • هدف اصلی این تحقیق، تعیین تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جذب، توانمندسازی و نگهداشت نیروی انسانی در بین کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر ارومیه می­باشد.

هدف فرعی

1- تعیین تاثیر ابعاد مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جذب کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر ارومیه

2- تعیین تاثیر ابعاد مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر توانمندسازی کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر ارومیه

3- تعیین تاثیر ابعاد مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر نگه داشت کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر ارومیه

1-5-سوالات تحقیق

آیا ابعاد مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جذب، توانمند سازی و نگه داشت کارکنان در شعب بانک کشاورزی ارومیه تاثیر دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




بنا بر تعریف، فن نظارت سلامت سازه ها تشخیصی از وضعیت مواد به کار رفته در سازه میباشد و لازم است وضعیت سلامت هر سازه در محدوده تعریف شده طراحی باشد، اگرچه می تواند در اثر واکنش طبیعی با محیط و اتفاقات ناگهانی تغییر کند .
با استفاده از بعد زمانی نظارت بر سازه امکان لحاظ کردن تاریخچه اطلاعات کامل از سازه فراهم می شود. با این روش پیش بینی، خسارت وارد بر سازه میسر خواهد بود، پس می توان نظارت بر سلامت سازه را به عنوان روشی جدید به منظور پیش بینی غیرمخرب معرفی کرد .
به طور کلی نظارت بر  سلامت سازه ها مبتنی بر دو اصل تشخیص و پیشبینی استوار است و بخش مهم و قابل پیشرفت در این حوزه همان پیش بینی خواهد بود، زیرا رویکرد تشخیص، عمدتا به همان روشهای ارزیابی غیرمخرب خواهد پرداخت .
 
2-1) بیان مسأله
همان طور که اشاره شد، یکی از کارهای پرهزینه در کشورها ی مختلف، مرمت ساختمان هاست که هزینه قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد و این هزینه ها جزو سرمایه ملی است .در کشور هایی مانند انگلستان، هزینه تعمیرات سالانه ساختمان ها را بیش از دومیلیارد پوند برآورد کرده اند .
مساله اینجاست که بهسازی و بازسازی برای افزایش عمر ساختمان، یک ضرورت است و نمی توان از آن به طور کلی چشم پوشی کرد ولی باید در نظر داشت این دو خود مستلزم صرف هزینه و استفاده از مصالح ساختمانی و تولید نخاله خواهد بود. بنابراین باید تلاش نمود تا نیاز به بهسازی و بازسازی کم گردد و انجام این مهم باید از لحظه شروع طراحی مد نظر ما باشد و سعی شود تا با آینده نگری و طراحی و اجرای اصولی و هدفمند، از نیاز به تخریب ،ترمیم و تعمیر پیشگیری شده و لزوم انجام اصلاحات و همچنین تخریب زودهنگام ساختمان تا حد ممکن کاهش یابد.
 
3-1) اهمیت و ضرورت تحقیق
در سراسر دنیا ساختمان ها جزو سرمایه های ملی یک کشور می باشند و افزایش عمر مفید ساختمان و بالا بردن کارایی آن بازده سرمایه را بیشتر می کند و میزان مصرف مصالح و هزینه هایی که صرف ساخت ساختمان در سطح کشورهای مختلف می شود، حجم عمده ای از اقتصاد و بودجه سالانه را  به خود اختصاص می دهد.
از اینرو حفظ و جلوگیری از تخریب زودهنگام ساختمان ها به مثابه حفظ سرمایه ملی، استفاده بهینه از منابع و بالا بردن تولید ناخالص داخلی خواهد بود  .
هرچند جنبه های اقتصادی ساخت  و کاهش هزینه های اجرای آ ن از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی این امر نباید فقط  شامل هزینه های اجرای سازه شود بلکه بایستی شامل تمامی هزینه های یک سازه از زمان شروع ساخت تا پایان عمر مفید آن باشد.
کاهش هزینه های سرمایه گذاری اولیه و اجرای ساختمان بدون توجه به هزینه های بعدی و نیز بدون برنامه ریزی و مطالعه صحیح، غالباٌ منجر به افزایش هزینه های جاری از جمله هزینه های بهره برداری و تعمیر و نگهداری نیز خواهد شد و کل هزینه های طول عمر ساختمان را افزایش می دهد.
بنابراین می توان گفت، اهمیت نظارت بر سلامت سازه ها به اهمیت سازه ها و بخش هایی بازمی گردد، که لازم است از آنها مراقبت شود .
به طور مثال در سازه هایی چون پلها، سکوهای نفتی، و …، که از اهمیت بالایی برخوردارند، استفاده از سامانه های کنترل و نظارت بر این سازه ها امری ضروری است، زیرا اگرسازه ای همچون پلی عظیم تحت تأثیر بارهای ضربه ای، ارتعاشی و خستگی، دچار ترک خوردگی شود و این ترک در بارگذاری ها ی متعدد رشد کند منجر به کاهش حد تحمل پل میشود و گسیختگی دور از انتظار نمی باشد.
براساس ارتعاشات طبیعی یک سازه ، وجود ترک به کاهش فرکانس طبیعی منجر می شود و در نتیجه حد تحمل سازه نیز کاهش می یابد .با برابرشدن فرکانس بارگذاری با یکی از فرکانس های طبیعی سازه پدیده تشدید رخ می دهد، در نهایت باعث فروپاشی کلی پل می شود .
بر این اساس اگر سیستم کنترل سازه روی پل تعبیه شود، به محض ایجاد ترک یا هر عیب دیگر، سیستم مذکور اطلاعاتی را به مرکز کنترل ارسال کرده و سپس اقدامات در جهت رفع عیب می شود.
بنابراین با استفاده از روش های نظارتی نوین می‌توان سیر رشد آسیب و عمر باقیمانده ناحیه آسیب دیده و کل سازه را پیش‌بینی نمود، با این توضیحات واضح است که این روش های نوین نظارتی، باعث شده که مشکلات کل سازه، بهبود یافته و کالیبره گردد، پس باید این گونه بیان نمود، که تلفیق حسگرها و استفاده از مواد هوشمند، توانایی بالای انتقال و پردازش داده و قدرت محاسباتی بالا, در روش های نظارتی نوین، باعث گردیده تا زمینه ایجاد یک ساختار نظارتی کامل فراهم گردد .
 

فرضیه‌های تحقیق

  1. نظارت و پیش‌بینی که در جهت افزایش طول عمر و سلامت سازه باشد
  2. محتمل بودن افزایش طول عمر و کاهش هزینه ها و وزن سازه .
  3. محتمل بودن صرفه‌جویی در زمان و هزینه تعمیر و نگهداری.
  4. پایان نامه و مقاله

  5. محتمل بودن امکان از سیستم SHM (پایش سلامت سازه) در مرحله طراحی و ساخت سازه.

اهداف تحقیق

این تحقیق به صورت جامع ،تاثیر استفاده از روشهای مطرح شده در صرفه جویی اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهد و با در نظرگرفتن این تاثیر شایسته است  تحولی  در رابطه با افزایش عمر و بالا بردن کیفیت سازه ها صورت پذیرد تا در آینده شاهد احیای کالبد سازه ها، و بوجود آمدن زمینه لازم جهت رسیدن به سازه ی دارای هویت  و مستحکم تری باشد .
 

  1. نظارت بر سلامت سازه ها به منظور پیش‌بینی و افزایش طول عمر در کل سازه .
  2. عیب‌یابی در هر لحظه از طول عمر سازه ؛
  3. عیب‌های ناشی از استهلاک، عوامل محیطی، نحوه استفاده از سازه ؛
  4. رویدادهای تصادفی و عمر سازه از قبیل: عیب‌های ناشی از پیری سازه .

 
 

روش تحقیق

دراین تحقیق  ابتدا به بررسی مفاهیم پایه‌ای نظارت بر سلامت سازه، پرداخته می شود .
سپس بررسی انواع آسیب‌های سازه‌ای، الگوریتم های ارائه شده، جهت کنترل و نظارت بر موارد اجرایی در راستای سلامت سازه ها انتخاب و شناسایی خواهد شد .
     در ادامه با ارائه ساختارهای سنتی جهت تعمیر و نگهداری سازه‌ ها، به بررسی و مقایسه این ساختارها، با ساختارهای نوین و صنعتی در جهت صرفه‌جویی در زمان، و هزینه تعمیر، و نگهداری سازه ها، پرداخته خواهد شد .
   آنگاه تغییرات اساسی ایجاد شده، توسط سیستم‌های نوین پایش سلامت سازه (SHM)، که جهت تعمیر و نگهداری سازه ها راه اندازی گردیده است، مورد بررسی قرار می‌گیرند .
    و در نهایت مکانیزم و عملکرد انواع تکنیک‌ها و سیستم‌های نوین عمرانی که شامل دوربین های نظارتی، حسگرهای بکار رفته در سیستم و … میباشند مقایسه و شناسایی می شوند .

ساختار رساله:

در این رساله ،  فصل اول ، کلیات است که به بیان مساله و روش تحقیق و اهداف تحقیق می پردازد ،  در فصل  دوم مروری بر ادبیات فنی تحقیق خواهیم داشت . آنگاه در فصل سوم به دو مبحث زیر می پردازیم :
1-  بررسی عملکرد های ایده آل و شرایط عمومی سازه از قبیل: متد های ساخت، نظارت بر دوام، ماندگاری و مرمت سازه ها.   2-  معرفی و بررسی سسیتم نظارتی یا پایشی( SHM) و کاربردهای آن و همچنین بررسی استراتژی و روش‌های نوین جهت نظارت و تشخیص آسیب در زیر ساخت سازه ها.
 سپس در فصل چهارم ما با کمک روش ها و سیستم های نظارتی به معرفی و بررسی راهکارهایی برای از بین بردن مشکلات سازه و ارتقای کیفیت و ماندگاری آن می پردازیم.
 نهایتاً در فصل پنجم به ارائه پیشنهادات می پردازیم و نتیجه گیری می شود.
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]





در سال‌های اخیر چالش‌های زیادی در طراحی سازه‌ها خصوصا طراحی در برابر بارهای ناشی از زلزله ایجاد شده است. روش‌های طراحی در اکثر آیین نامه‌های فعلی مبنی بر معیار نیرو یا مقاومت می‌باشد، یعنی فرض بر این است که المان‌های سازه‌ای اعم از تیر، ستون، بادبند و غیره، همه کنترل شونده توسط نیرو هستند، این در حالی است که مدل‌های رفتاری و معیار‌های شکست اعضای سازه‌ای اکثرا بر حسب تغییر مکان یا کرنش تعریف شده‌اند.
در محدوده الاستیک خطی، بین نیرو- تغییر مکان (یا تنش و کرنش) یک رابطه خطی وجود دارد و می‌توان به راحتی معیار نیرو یا مقاومت را بکار برد، اما وقتی اعضا وارد محدوده غیرخطی شوند دیگر رابطه ثابتی بین نیرو- تغییر مکان (یا تنش- کرنش) وجود نخواهد داشت و در نتیجه معیار نیرو یا مقاومت نمی‌تواند رفتار شکست اعضا را نشان دهد. بنابراین روش‌های طراحی بر مبنای مقاومت و نیرو تنها برای زلزله‌های کوچک که انتظار می‌رود سازه در محدوده خطی بماند مناسب می‌باشد ولی برای زلزله‌های شدید که سازه دچار تغییر شکل‌های غیر ارتجاعی می‌شود و ملزم به رفتار شکل پذیر است، این روش‌ها چندان مناسب نمی‌باشند. که به دنبال آن رویکرد آیین نامه‌های جدید ATC [1] ، FEMA و غیره، به جای استفاده از تحلیل خطی و طراحی با معیار مقاومت، به تحلیل غیر خطی و طراحی با معیار رفتار و شکل پذیری سوق پیدا کرد. استفاده از معیار رفتار به این مفهوم است که در یک ساختمان علاوه بر مقدار مقاومت، نحوه توزیع مقاومت در اجزای سازه‌ای نیز مهم است. این شیوه طراحی براساس رفتار سازه ای، طراحی براساس عملکرد نامیده
می شود.
تحلیل‌های غیرخطی بر دو نوع تحلیل غیرخطی استاتیکی و غیرخطی دینامیکی((تاریخچه زمانی)) است. تحلیل غیرخطی دینامیکی که اغلب به عنوان دقیق ترین روش در بررسی رفتار سازه‌های در حین زلزله از آن یاد می‌شود، به علت پرهزینه و وقت گیر بودن و همچنین پیچیدگی در فرضیات حاکم که عدم رعایت آنها در نهایت باعث کاهش چشم گیر دقت خواهد شد، نمی‌تواند مناسب برای مسایل کاربردی و مهندسی باشد. در این میان ایده تحلیل غیرخطی استاتیکی Pushover مطرح شده است که ضمن اینکه مشکلات و پیچیدگی‌های روش غیر خطی دینامیکی را ندارد، می‌تواند با تقریب قابل قبولی رفتار سازه را در ناحیه غیرارتجاعی مورد ارزیابی قرار دهد. روش تحلیل استاتیکی غیرخطی در عرض سی سال گذشته توسط افراد زیادی ارائه و گسترش داده شده و نهایتا با پذیرش در جوامع علمی از جمله جامعه مهندسان عمران آمریکا (ASCE) [16]، به عنوان روشی در جهت ارزیابی نیاز و ظرفیت لرزه‌ای تشریح شده است.
در روشهای سنتی و مرسوم طراحی، نیروی برش پارامتر اصلی طراحی سازه است و طراح با مقایسه نیاز نیروی برش پایه ناشی از زلزله و ظرفیت برش پایه سازه را طراحی می‌کند. طراحی سازه بر اساس نیرو در دامنه رفتار الاستیک که روش مرسوم طراحی سازه‌ها در برابر زلزله است، نمی‌تواند به تنهایی مبنای مناسبی برای تعیین عملکرد سازه‌ها تحت زلزله که اساس روش طراحی بر اساس عملکرد است باشد، بنابراین پارامتر مناسب برای مقایسه نیاز زلزله و ظرفیت سازه در محدوده رفتار خطی می‌تواند تغییر شکل سازه باشد. در حال حاضر عملی ترین و مرسوم ترین روش ارزیابی عملکرد سازه تحت زلزله استفاده از آنالیز استاتیکی غیرخطی برای تعیین رابطه بار- تغییر مکان جانبی سازه است [5].
در این روش، بار جانبی ناشی از زلزله، به طور استاتیکی و به تدریج به صورت فزاینده به سازه اعمال
می شود تا آنجا که تغییر مکان در یک نقطه ی خاص (نقطه ی کنترل) تحت اثر بار جانبی به مقدار مشخصی (تغییر مکان هدف) برسد یا پیش از آن، سازه ناپایدار شود. در تحلیل استاتیکی غیرخطی، مرکز جرم بام
(نه خرپشته) به عنوان نقطه ی کنترل انتخاب می‌شود. این روش مشابه روش تحلیل استاتیکی خطی است با این تفاوت که رفتار غیرخطی تمام اعضا و اجزای سازه در تحلیل وارد می‌شود و همچنین اثر زلزله به جای اعمال بار مشخص، بر حسب تغییر مکان برآورد می‌شود. به طور کلی در این روش، استفاده از مدل‌های
سه بعدی به مدل‌های دو بعدی ترجیح داده می‌شود. اما به دلیل وجود محدودیتهای نرم افزاری، برای
سازه‌های منظم استفاده از مدلهای دو بعدی نیز مجاز است. تحلیل استاتیکی غیرخطی می‌تواند به یکی از دو روش زیر انجام شود:
1- روش تحلیل استاتیکی غیرخطی کامل: در این روش کلیه ی اعضای اصلی و غیر اصلی در مدل سازه در نظر گرفته می‌شوند. منحنی تلاش- تغییر شکل اعضا باید تا حد امکان نزدیک به واقعیت درنظر گرفته شده و به خصوص شامل ناحیه ی زوال سختی و مقاومت باشد.
2- روش تحلیل استاتیکی غیرخطی ساده شده: در این روش فقط اعضای اصلی مدل می‌شوند و منحنی تلاش- تغییر شکل اعضا به صورت دوخطی درنظر گرفته می‌شود. در هنگام ارزیابی، چنان چه تعداد کمی از اعضای فوق جوابگو نباشند، می‌توان آن‌ها را به عنوان اعضای غیراصلی منظور و از مدل حذف نمود و تحلیل را بدون حضور آنها تکرار کرد [6].
ساختمانهای فولادی که بر اساس آیین نامه‌های گذشته طراحی و ساخته شده‌اند غالباً در هنگام وقوع زلزله رفتارهای نامناسبی از قبیل مقاومت جانبی ناکافی، توانایی ناچیز اتلاف انرژی، کاهش سریع مقاومت و مکانیزم‌های نادرست تشکیل مفصل پلاستیک از خود نشان می‌دهند. این رفتارهای نامناسب می‌تواند به دلیل جزئیات ناکافی جوش و جوشکاری که منجر به تغییر مکانهای شدید و در نهایت تخریب ساختمان می‌گردد، شود. از طرف دیگر، مشاهدات صورت گرفته از زلزله‌های گذشته نشان می‌دهد که عملکرد ساختمانهای فولادی که تنها بر اساس بارهای ثقلی طراحی شده‌اند بدلیل شکل پذیری محدود و ظرفیت ناکافی تحمل بار جانبی در برابر زلزله ضعیف بوده است. اینگونه ساختمانها دارای مقاومت کم در برابر نیروهای جانبی که منجر به تغییر شکلهای غیر الاستیک زیاد می‌شوند می‌گردد و رفتارشان اصل “تیر ضعیف- ستون قوی” را ارضا
نمی کند که منجر به ایجاد طبقه یا ستون نرم طی زمین لرزه می‌گردد [7]. این گونه رفتارها و صدمات ناشی از آنها تحت زمین لرزه‌ها باعث گردیده تا مهندسین به فکر اصلاح و بهبود و ضوابط آیین نامه‌ای بمنظور دستیابی به سازه‌های ایمن تر باشند [8].
اتلاف انرژی و سلسله مراتب شکست دو فاکتور مهم در ارزیابی عملکرد لرزه‌ای در ساختمانهای فولادی می‌باشد. ایستایی یک قاب می‌تواند توسط توانایی آن در ماندن در یک سطح الاستیک مقاومت در بین پاسخ غیر الاستیک توضیح داده شود. در بسیاری از ساختمانها که بر اساس آیین نامه‌های قدیم طراحی
شده‌اند مفصلهای پلاستیک در نزدیکی اتصالات و در بر ستون تشکیل می‌گردد که می‌تواند منجر به ناپایداری کلی در سازه‌ها گردد. به همین دلیل، در بسیاری از آیین نامه‌ها پیشنهاد شده است که اصل ستون قوی- تیر ضعیف به منظور انتقال مفاصل پلاستیک از بر ستونها مدنظر قرار گیرد. طی دهه‌های اخیر، تحقیقات گوناگونی با هدف انتقال مفاصل پلاستیک به داخل تیر و بهبود عملکرد لرزه‌ای ساختمانهای فولادی صورت پذیرفته است. اما بیشتر این روشها، مانند افزودن المان به سازه و یا بهبود جزییات جوش وجوشکاری تیرها، تنها
می تواند برای ساختمانهای در حال احداث استفاده شوند [9].
1-2 – کارهای انجام شده
در بیشتر کشورها، روش طراحی لرزه‌ای در حال تغییر است. علیرغم اینکه در روشهای طراحی متداول، هدفهای آیین نامه‌ها، حفظ ایستایی سازه در برابر زلزله‌های شدید و به حداقل رساندن تلفات جانبی و کنترل زیان در برابر زلزله‌های خفیف و متوسط بیان می‌شود، ولی هیچ اهرم کنترلی برای رسیدن به این هدفها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. در روش طراحی براساس عملکرد، سعی شده است برای نیل به هدفهای از پیش تعیین شده، روشهای کنترلی ارایه شود.
طراحی براساس عملکرد یک فلسفه طراحی کلی است که در آن معیارهای طراحی بر حسب دستیابی به هدفهای عملکردی در برابر خطرات لرزه‌ای بیان می‌گردد. در این روش، سطوح خطر و زیانهای قابل قبول متناظر با آنها به روشنی مشخص می‌گردد و عملکردهای سازه‌ای سازه با محدود نمودن سختی، مقاومت و شکل پذیری کنترل می‌شود [10].
روش طراحی براساس عملکرد، روشی است نو که در آن خسارت سازه‌ها در برابر سطوح متفاوت خطر (زلزله) به طور شفاف مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و عملکردهای سازه‌ای و غیرسازه‌ای سازه‌ها با
محدود کردن مقاومت، سختی و شکل پذیری اعضا کنترل می‌شود. برای نیل به این هدفها، یک تحلیل غیرخطی روی مدل سازه‌ای ضروری است. برای انجام این تحلیل، مشخصات اولیه سازه (مقاومت و سختی اولیه) مورد نیاز است. نخستین بار، موضوع طراحی براساس عملکرد در سال 1995 توسط SEAOC در گزارشی تحت عنوان vision 2000 مطرح گردید و در سال 1996 توسط ATC  در گزارشی تحت عنوان ATC40 توسعه داده شد و هدفهای عملکردی با جزئیات بیشتری

پایان نامه و مقاله

معرفی شود [11]. به موازات گزارش ATC40 ، گزارش FEMA273 نیز با همان هدفهای، جنبه‌های دیگری از روش طراحی براساس عملکرد را ارائه نمود که در آن سطوح خطر زلزله و سطح خسارت قابل قبول و به وضوح تشریح شود [12].
فایفر (Fajfar) در سال 2000 عنوان کرد که در روش طراحی براساس عملکرد می‌توان از ضریب رفتار استفاده کرد [13]. ضریب رفتار مورد استفاده در این حالت صرفا مربوط به سیستمهای یک درجه آزادی است که برای بررسی عملکرد سیستمهای چند درجه آزادی بطور مستقیم قابل کاربرد نیست و تمهیدات دیگری را طلب می‌کند. فایفر استفاده از ضریب رفتار را در طراحی بر اساس عملکرد برای سازه‌های دارای دوران در سال 2004 توسعه داد [14]. میراندا (Miranda) در سال 2000 استفاده از ضریب رفتار را برای سیستمهای چند درجه آزادی پیشنهاد کرد ولی روش استفاده از آن را منوط به انجام مطالعات تکمیل کرد [15]. در روش طراحی بر اساس عملکرد با توجه به رفتار غیر ارتجاعی سازه‌ها در برابر زلزله شدید، برای تعیین نیازهای یک سازه، انجام تحلیل غیرخطی روی مدل سازه‌ای ضروری است. برای انجام این تحلیل، مشخصات اولیه سازه (مقاومت و سختی اولیه) مورد نیاز است.
هرچه مقادیر اولیه به مقدارهای نهایی نزدیکتر باشد، مراحل انجام تحلیل و طراحی سازه، ساده تر و سریعتر خواهد بود. هرچند می‌توان برای این منظور از مقاومت و سختی حاصل از طراحی سازه بر اساس
آئین نامه‌های رایج استفاده کرد اما با توجه به عدم وجود اطلاعات لازم برای طراحی سازه‌ها در برابر
زلزله‌های ضعیف و متوسط و همچنین نبود اطلاعات کافی برای نیل به هدفهای طراحی در برابر زلزله‌های شدید، مقدارهای بالا دارای دقت کافی نخواهند بود [10].
1-3- ضرورت انجام تحقیق
با ارائه ویرایش چهارم آیین نامه زلزله ایران در ماههای اخیر و اعمال تغییرات بسیار در آن تحقیقی در مورد عملکرد ساختمانهای طراحی شده با این ویرایش انجام نپذیرفته و این نیاز مشاهده می‌شود که عملکرد ساختمانهای طراحی شده با دو ویرایش جدید و قدیم ارزیابی و مقایسه شود.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]




گردشگری در سال‌های اخیر از مفهوم صرف مسافرت به‌صورت صنعتی عظیم و در حال گسترش درآمده است. از سوی دیگر، صنعت مهمانداری (هتلداری) یکی از بخش‌های بسیار پویای صنعت جهانگردی محسوب می‌شود. مسافر به هرکجا که برود نیاز به محلی برای خواب و استراحت و غذا دارد. همچنین، بخشی از رضایت گردشگر از سفر در محل اقامت رقم می‌خورد. عمل متقابل میان مشتری (گردشگر) و ارائه‌دهنده خدمات در هتل در لحظه ورود (نظیر کارکنان پذیرش) یا همان مواجهه خدمت (لحظه صداقت) تصویری لحظه‌ای از کیفیت خدمات سازمان را برای مشتری ایجاد نموده و هر مواجهه در رضایت کلی مشتری و تمایل به برقراری ارتباط مجدد با سازمان ارائه‌دهنده خدمت سهیم است (سید جوادین، کیماسی،1384). از سوی دیگر، کارکنان زمانی می‌توانند خدمت را به‌صورتی عرضه نمایند که مشتریان راضی شوند که نیازهای ایشان از سوی سازمان برآورده شده باشد. این موضوع همان منطقی است که در مطالعه بری، هنسل و بورک[1] (1976) بدان اشاره‌شده و به‌کارگیری بازاریابی داخلی را در جهت دستیابی به قابلیت‌های سازمانی در پاسخگویی به حمایت اثربخش از مصرف‌کننده، توصیه می‌نماید. نقش بازاریابی داخلی این است که کارکنان خط مقدم را متقاعد سازد تا بپذیرند که ارزش‌ها، اهداف و مقاصد سازمان می‌توانند برای سازمان و مشتریان به‌اندازه کارکنان مفید باشند. بازاریابی داخلی و گرایش بازاریابی داخلی درواقع فرآیند تشخیص و برانگیختن خواسته‌ها و نیازهای کارکنان به‌عنوان پیش‌نیاز خواسته‌ها و پیش‌نیازهای مشتریان می‌باشد (لینگز، 2004)[2]. به همین ترتیب دیویس[3](1993) بر کارکنان خط مقدم تمرکز کرده و تأثیر اعمال ایشان را بر کیفیت خدمت ارائه‌شده به مشتری خارجی می‌سنجد. از نتایج بازاریابی داخلی می‌توان رضایت شغلی، بهبود سطوح بهره‌وری و اثربخشی و افزایش تعهد سازمانی را نام برد. هسکت، لاومن [4](1994) زنجیره خدمات – سود را به‌عنوان یک چارچوب یکپارچه‌سازی شده که در پیوند باکیفیت خدمات داخلی است و رضایت کارکنان برای عملکرد خارجی سازمانی مانند رضایت مشتری، سود و رشد تعریف می‌کند. هسکت و همکاران (1994) نشان داد که زنجیره خدمات -سود با چشم‌انداز در تعالی خدمات مدیریت بالا آغاز می‌شود. مدیریت عالی که زنجیره خدمات- سود را درک می‌کند باید فرهنگ‌سازمانی که محور خدمات برای کارکنان و مشتریان است را توسعه و حفظ کند. به‌این‌ترتیب ما در این تحقیق به بررسی اثر تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان و رضایت هتل‌های شهر تبریز و ارومیه پرداخته که به‌عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت ارائه خدمت و درنتیجه رضایت مشتری است.

  • بیان مسئله

 محیط بسیار پیچیده و رقابتی امروز مستلزم توجه بیش‌ازپیش سازمان به کارکنان داخلی سازمان به‌عنوان مشتریان داخلی است. کاندامپولی[5] (2007) پیشنهاد کرد که یک سازمان باید بازاریابی داخلی را برای ترویج ارزش‌های سازمانی به کارکنان اتخاذ کند و روابط خود را با کارکنان را، در موازات با بازاریابی خارجی که بر روی مشتریان تمرکز دارد، مدیریت کند. بری و همکاران (1976) مفهوم بازاریابی داخلی را معرفی کردند و بعدازآن (بری، 1981)[6] بازاریابی داخلی را به‌عنوان “مشاهده کارکنان به‌عنوان مشتریان داخلی، مشاهده مشاغل به‌عنوان محصولات داخلی که نیازها را برطرف می‌کند و می‌خواهد این مشتریان را راضی نگه دارد، درحالی‌که به اهداف شرکت می‌پردازد ” تعریف کرده است. آرنت، لورن و مکلن[7](2002) استدلال کردند که بازاریابی داخلی باید به بازاریابی خارجی مقدم باشد زیرا آن هیچ حسی برای ترویج خدمات عالی نمی‌سازد قبل از اینکه کارکنان تهییج شوند که آن را فراهم کنند. کوسلوان، کسلوان، ایلهن و بوروک[8] (2010) نشان داد که بازاریابی داخلی همه کارکنان به‌عنوان مشتریان داخلی می‌بیند و به‌منظور ارائه خدمات باکیفیت به مشتریان خارجی، مشتریان داخلی باید اول خود راضی و تهییج شوند.

 با یکپارچه‌سازی جنبه‌های سازمانی از زنجیره خدمات -سود با مفهوم بازاریابی داخلی، این مطالعه ارتباط بین تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی، رضایت کارکنان، شیوه‌های بازاریابی داخلی و نگرش کاری کارکنان را موردبررسی قرار می‌دهد. تحقیقات گذشته اثر تعهد مدیریت برای جنبه‌های مختلف ازجمله مدیریت کیفیت، مدیریت زیست‌محیطی، ایمنی و بهداشت حرفه‌ای، بهداشت، اتخاذ تکنولوژیکی و کیفیت خدمات بر نگرش و رفتار کارکنان و عملکرد سازمانی را بررسی می‌کند. لدکین و وبر[9](2011) استدلال می‌کنند که رهبران در صنعت گردشگری باید در مورد صنعت پرشور باشند، عشق واقعی برای خدمت به مشتریان داشته باشند و قادر به برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان در تصمیم‌گیری باشند که برای آن‌ها مهم هستند. بااین‌حال، تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی که به‌عنوان میزان درک از چگونگی تیم مدیریت نیازها و ارزش کارکنان، تعریف می‌شود و مراقبت در مورد رفاه و رضایت کارکنان ‌که با آن‌ها به‌عنوان “مشتریان داخلی رفتار کنند ” موردبررسی قرار می‌گیرد.

 برای پرداختن به این شکاف مهم، این مطالعه تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی را از دیدگاه کارکنان موردبررسی قرار می‌دهد و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن را بر نگرش کاری کارکنان و همچنین اثر مستقیم آن را بر رضایت شغلی و اثر رضایت شغلی بر نگرش کاری کارکنان را تبیین می‌کند؛ که شامل احساسات کارمند نسبت به کار و تمایل او در تلاش اضافی که از طریق شیوه‌های بازاریابی داخلی مؤثر است. درک تأثیر تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی در رضایت شغلی و درنهایت در نگرش کاری کارکنان در اینکه تیم مدیریت باید چگونه در وهله اول ایجاد انگیزه نماید و خدمات پشتیبانی کارکنان در ارائه خدمات برجسته اطلاق می‌شود.

  • اهمیت و ضرورت مطالعه

گردشگری در سال‌های اخیر از مفهوم صرف مسافرت به‌صورت صنعتی عظیم و در حال گسترش درآمده است. این صنعت در حال حاضر نقشی مهم و درخور توجه در اقتصاد جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف جهان (اعم از توسعه‌یافته یا درحال‌توسعه و حتی کشورهای فقیر) بازی می‌کند. افزایش رونق اقتصادی، اشتغال‌زایی (گردشگری اشتغال‌زاترین صنعت جهان است) و تأثیر شگرف در افزایش تولید ناخالص ملی کشورها، ازجمله مهم‌ترین و درخور توجه ترین تأثیرات اقتصادی گردشگری می‌باشد. این تأثیر اقتصادی خود سبب ایجاد امنیت اجتماعی و افزایش رفاه کشورهای گردشگر پذیر شده و درعین‌حال به دلیل افزایش تعاملات و ارتباطات گردشگران با جامعه میزبان سبب نزدیکی جوامع مختلف و ایجاد صلح گردیده است. ازاین‌رو ما در این پژوهش جامعه آماری خود را کارکنان این صنعت (هتل داری) انتخاب کرده‌ایم تا بتوانیم کمکی را در بهبود خدمات و افزایش سودآوری این صنعت که قطعاً با افزایش کیفیت خدمات آن‌ها شاهد رونق صنعت گردشگری کشور خواهیم بود.

  • اهداف

هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر ادراک از تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان است. همچنین بررسی نقش میانجی شیوه‌های بازاریابی داخلی و رضایت شغلی در رابطه بین تعهد مدیریت و نگرش کاری کارکنان است. شناسایی ارتباط بین هر یک از مؤلفه‌های بازاریابی داخلی با تعهد مدیریت، رضایت شغلی با تعهد مدیریت و ارتباط بین مؤلفه‌های بازاریابی داخلی با یکدیگر از دیگر اهداف این تحقیق است.

  • سؤالات تحقیق

الف) این پایان‌نامه درصدد است تا به سؤال اصلی زیر پاسخ گوید:

پایان نامه و مقاله

  • آیا تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر دارد؟
  • آیا رضایت شغلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر دارد؟

ب) سؤال فرعی این پژوهش عبارت است از:

  • آیا تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر شیوه‌های بازاریابی داخلی تأثیر دارد؟
  • آیا شیوه‌های بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر دارد؟
  • آیا تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر رضایت شغلی تأثیر دارد؟
  • آیا شیوه‌های بازاریابی داخلی بر رضایت شغلی تأثیر دارد؟

 

  • فرضیه‌ها
  • فرضیه‌های اصلی این پژوهش عبارت است از:
  • تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر مثبت دارد.
  • رضایت شغلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر مثبت دارد.
  • فرضیات فرعی پژوهش حاضر عبارت است از:
  • تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر ارتباطات داخلی رسمی‌دارد.
  • تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر ارتباطات داخلی غیررسمی دارد.
  • تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر انتشار اطلاعات دارد.
  • تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر پاسخگویی سازمان دارد.
  • ارتباطات داخلی رسمی تأثیر مثبتی بر نگرش کاری کارکنان دارد.
  • ارتباطات داخلی غیررسمی تأثیر مثبتی بر نگرش کاری کارکنان دارد.
  • انتشار اطلاعات تأثیر مثبتی بر نگرش کاری کارکنان دارد.
  • پاسخگویی سازمان تأثیر مثبتی بر نگرش کاری کارکنان دارد.
  • تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر رضایت شغلی دارد
  • شیوه‌های بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر رضایت شغلی دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:07:00 ب.ظ ]




شرایط کاملاً متحول و حاکم بر سازمانها، افزایش رقابت و لزوم اثر بخشی آنها در چنین شرایطی، نیاز آنها را به نسل ارزشمندی از کارکنان، بیش پیش آشکار نموده است. نسلی که از آنها به عنوان سربازان سازمانی[1] یاد می‌شود. این کارکنان بی تردید وجه ممیزی سازمانهای اثر بخش از غیر اثر بخش هستند. چرا که سازمان را موطن خود و از خود می‌دانند و برای تحقق اهداف آن، افزون بر نقش رسمی خود عمل نموده و از هیچ تلاشی در این راستا دریغ نمی‌کنند.

امروزه از تلاشهای فراتر از حد انتظار، داوطلبانه، سودمند و مفید تحت عنوان رفتارهای افزون بر نقش یا رفتار شهروندی سازمانی یاد می‌کنند.. مدیران امروزه خواهان کارکنانی هستند که به میل و خواست خود، بیش از وظایف شرح شغل خود، در جهت نیل به اهداف سازمان فعالیت کنند. در واقع آنها به دنبال کارکنانی هستند که به فراسوی انتظارات می‌روند و به طور کلی رفتار شهروندی سازمانی[2] بالایی دارند.

نظر به اهمیتی که رفتار شهروندی سازمانی در کشورهای پیشرفته، به دلیل تأثیراین گونه رفتارهای کارکنان بر عملکرد سازمان، اثر بخشی سازمان، رضایت مشتری، وفاداری مشتری، کیفیت خدمات و … دارد، لازم است اقدامات سازمانی که موجب شکل گیری و استمرار چنین رفتارهایی در کارکنان می‌شوند، شناسایی شوند.

با کمی تأمل بر تحقیقات انجام گرفته بر روی رفتار شهروندی سازمانی متوجه خواهیم شد که توانمند‌سازی کارکنان به عنوان عامل احتمالی بروز رفتار شهروندی سازمانی مورد کم توجهی قرار گرفته است.

از توانمند‌سازی[3] به عنوان نیاز سازمانها برای بقا و پیشرفت در محیطهای پر تلاطم و رقابتی دنیای کنونی نام می‌برند. چرا که امروزه سازمانها برای ادامه حیات خود می بایست از ویژگیهای خاصی نظیر: مشتری مداری، انعطاف‌پذیری بالا، شفافیت، بهبود مستمر و … برخودار باشند و برای دستیابی به چنین ویژگیهایی باید مهمترین منبع و ابزار رقابتی خود، یعنی نیروی انسانی را توانمند سازند. توانمند‌سازی به مثابه یک اصل بنیادین در سازمانهای امروزی به شمار می‌رود.

توانمند کردن افراد موجب می‌شود تا مدیران و سازمانها سریعتر و بدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. طراحی مناسب سازمان ومشاغل، شیوه‌هایی که مسولیت پذیری کارکنان را به صورت فردی و گروهی افزایش میدهد و برپایی کارگاههای آموزشی برای تقویت شایستگی و اعتماد به نفس در کارکنان، سبب خواهد شد که از افراد سازمان انسانهای توانمندی ساخته شود که در خدمت اهداف عالی سازمان قرار دارند.

1- 2 بیان مسئله

پایان نامه و مقاله

در 20 سال گذشته تحقیقات زیادی در موضوع رفتار شهروندی سازمانی صورت گرفته است. این واژه اولین بار در سال 1983 توسط ارگان و همکارش مطرح شد (Bateman and Organ, 1983). مبنای این مطرح شدن به مفاهیمی از قبیل ” تمایل به همکاری[4] “ (Barnard, 1938) و نیز تمایز بین عملکرد قابل اعتماد نقش و ” رفتارهای نوآورانه و خودجوش[5] “‌ (Katz and Kahn, 1978) برمی‌گردد.

در ابتدا تحقیقات عمدتاً در راستای شناخت رفتار‌هایی بود که با وجود تاثیر آشکار بر عملکرد سازمان ها، در سیستم های ارزیابی عملکرد نادیده گرفته می شدند. در واقع در تعابیر اولیه، رفتار شهروندی سازمانی دربرگیرنده رفتارهای خارج از محدوده شغل ملاحظه می‌شد. البته به تدریج همراه با توسعه مفهوم رفتار شهروندی سازمانی مشخص شد که تمایز میان فعالیت‌های درون حوزه شغل و خارج از حوزه شغل چندان مشخص و آشکار نیست. لذا باید رفتار شهروندی سازمانی را به طور انعطاف پذیر تعریف کرد (Bienstock et al. ,2003).

یکی از تعاریف اولیه که مورد قبول بسیاری از محققان قرار گرفته است، تو سط ارگان (1988) مطرح شده است:

“رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتار های اختیاری[6] کارکنان است که جزء وظایف رسمی آنها نیست و مستقیما توسط سیستم رسمی پاداش سازمان در نظر گرفته نمی شود ولی میزان اثر بخشی کلی سازمان را افزایش می دهد” (Organ , 1988).

نکته دیگر اینکه احتمالاً پیش بینی و ارزش‌گذاری این رفتارها به کمک معیار هایی که به نگرش‌ها و حالات کارکنان توجه می کنند، بهتر از معیار های متداول ارزیابی عملکرد است، چراکه جنبه ارادی و اختیاری این رفتارها بسیار برجسته‌تراز رفتارهای عادی یک شغل است. همچنین اثرات مفید رفتار شهروندی سازمانی بر زمینه‌های اجتماعی، روانشناسی، سازمانی، و سیاسی یک سازمان با ارزش‌تر از اثرات آن بر شاخص‌های کمی و عملکردی است (Farh et al. , 2004).

درباره ابعاد رفتار شهروندی سازمانی هنوز یک توافق واحد بین محققان وجود ندارد. برای مثال ابعادی نظیر رفتارهای کمک کننده، رادمردی و گذشت، وفاداری سازمانی، پیروی از دستورات، نوآوری فردی، وجدان، توسعه فردی، ادب و ملاحظه، فضیلت مدنی، نوع‌دوستی و … در تحقیقات مختلف به عنوان ابعاد شکل دهنده رفتار شهروندی سازمانی مورد توجه قرار گرفته‌اند. همچنین بعضی محققان بین رفتارهای شهروندی در رابطه با دیگر افراد و نیز در رابطه با کل سازمان تفاوت قائل شده‌اند Podsakoff et al. , 2000; William) and Anderson, 1991).

ابعادی که بیشترین توجه را میان محققین به خود جلب کرده‌اند عبارتند از:

نوع دوستی[7]، وجدان[8]، ادب وملاحظه[9]، راد مردی و گذشت[10]، فضیلت مدنی[11]

این پنج بعد توسط ارگان در سال 1988 مطرح شدند و پادساکف و همکارانش در سال 1990 با کمک روش تحلیل عاملی برای هرکدام از این پنج بعد، مقیاس سنجش استانداردی ایجاد کردند که این مقیاس‌ها در سالهای بعد برای سنجش رفتار شهروندی سازمانی مورد استفاده بسیاری از محققان قرار گرفته است (Podsakoff et al. , 1990; Organ,1988).

نوع دوستی، کمک به دیگر اعضای سازمان در رابطه با مشکلات و وظایف مرتبط است. مانند کارکنانی که به افراد تازه وارد و یا کم مهارت کمک می‌کنند. وجدان به رفتارهای اختیاری گفته می شود که از حداقل الزامات نقش فراتر می رود. مثل فردی که بیشتر از حالت معمول سر کار می ماند و یا کارمندی که وقت زیادی را برای استراحت صرف نمی‌کند. ادب و ملاحظه به تلاش کارکنان برای جلوگیری از تنش‌ها و مشکلات کاری در رابطه با دیگران گفته می‌شود. منظور از راد مردی و گذشت، نشان دادن تحمل و گذشت در شرایط غیر ایده ال سازمان بدون شکایت و غر‌غر کردن می‌باشد. نهایتا منظور از فضیلت مدنی، تمایل به مشارکت و مسئولیت‌پذیری در زندگی سازمانی و نیز ارائه تصویری مناسب از سازمان می باشد (Mackenzie et al. , 1993; Podsakoff et al. , 2000; Bell and Menguc, 2002).

از آنجا که رفتار شهروندی سازمانی برای بهبود مستمر عملکرد و اثر بخشی سازمانی و مشتری‌مداری و ارائه خدمات با کیفیت بالاتر به مشتری بعنوان جزئی جدایی‌ناپذیر از سازمانهای اثر بخش و کارا مورد توجه متخصصان و محققان رفتار سازمانی و روانشناسان سازمانی در سه دهه اخیر قرار گرفته است، به نظرلازم می‌آید به بررسی و تبیین عواملی که در ایجاد آن مؤثر هستند اهتمام گماشت.

در این میان توانمند‌سازی مفهمومی است که کمتر به آن اشاره شده و در واقع مطالعات کمی در این خصوص در داخل ایران انجام گرفته است. نظریه‌پردازان و صاحبنظران روانشناسی سازمانی معتقدند توانمند‌سازی باعث آزاد شدن قدرت دانش و انگیزه نهفته افراد می‌شود. دراین راستا توانمند‌سازی ظرفیتهای بالقوه‌ای را برای بهره برداری از سر چشمه توانایی های انسانی که از آن استفاده کامل نمی‌شود در اختیار می‌گذارد و فرایندی است که در آن از طریق توسعه و گسترش قابلیت افراد و تیم‌ها به بهبود و بهسازی مستمر عملکرد کمک می‌شود.

با توجه به اهمیت و ضرورت توجه به نیروی انسانی کارآمد و توانا در تحقق اهداف سازمانی، این پژوهش برآنست ضمن شناخت ابعاد رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان بانک رفاه شهرقزوین به بررسی رابطه آن با توانمند‌سازی کارکنان بپردازد و اطلاعات مفید را در اختیار برنامه ریزان، مدیران ارشد و تصمیم گیرندگان سازمان مذکور و علاقمندان به مباحث رفتار سازمانی قرار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:07:00 ب.ظ ]




گردشگری در سال‌های اخیر از مفهوم صرف مسافرت به‌صورت صنعتی عظیم و در حال گسترش درآمده است. از سوی دیگر، صنعت مهمانداری (هتلداری) یکی از بخش‌های بسیار پویای صنعت جهانگردی محسوب می‌شود. مسافر به هرکجا که برود نیاز به محلی برای خواب و استراحت و غذا دارد. همچنین، بخشی از رضایت گردشگر از سفر در محل اقامت رقم می‌خورد. عمل متقابل میان مشتری (گردشگر) و ارائه‌دهنده خدمات در هتل در لحظه ورود (نظیر کارکنان پذیرش) یا همان مواجهه خدمت (لحظه صداقت) تصویری لحظه‌ای از کیفیت خدمات سازمان را برای مشتری ایجاد نموده و هر مواجهه در رضایت کلی مشتری و تمایل به برقراری ارتباط مجدد با سازمان ارائه‌دهنده خدمت سهیم است (سید جوادین، کیماسی،1384). از سوی دیگر، کارکنان زمانی می‌توانند خدمت را به‌صورتی عرضه نمایند که مشتریان راضی شوند که نیازهای ایشان از سوی سازمان‌برآورده شده باشد. این موضوع همان منطقی است که در مطالعه بری، هنسل و بورک[1] (1976) بدان اشاره‌شده و به‌کارگیری بازاریابی داخلی را در جهت دستیابی به قابلیت‌های سازمانی در پاسخگویی به حمایت اثربخش از مصرف‌کننده، توصیه می‌نماید. نقش بازاریابی داخلی این است که کارکنان خط مقدم را متقاعد سازد تا بپذیرند که ارزش‌ها، اهداف و مقاصد سازمان می‌توانند برای سازمان و مشتریان به‌اندازه کارکنان مفید باشند. بازاریابی داخلی و گرایش بازاریابی داخلی درواقع فرآیند تشخیص و برانگیختن خواسته‌ها و نیازهای کارکنان به‌عنوان پیش‌نیاز خواسته‌ها و پیش‌نیازهای مشتریان می‌باشد (لینگز، 2004)[2]. به همین ترتیب دیویس[3](1993) بر کارکنان خط مقدم تمرکز کرده و تأثیر اعمال ایشان را بر کیفیت خدمت ارائه‌شده به مشتری خارجی می‌سنجد. از نتایج بازاریابی داخلی می‌توان رضایت شغلی، بهبود سطوح بهره‌وری و اثربخشی و افزایش تعهد سازمانی را نام برد. هسکت، لاومن [4](1994) زنجیره خدمات – سود را به‌عنوان یک چارچوب یکپارچه‌سازی شده که در پیوند باکیفیت خدمات داخلی است و رضایت کارکنان برای عملکرد خارجی سازمانی مانند رضایت مشتری، سود و رشد تعریف می‌کند. هسکت و همکاران (1994) نشان داد که زنجیره خدمات -سود با چشم‌انداز در تعالی خدمات مدیریت بالا آغاز می‌شود. مدیریت عالی که زنجیره خدمات- سود را درک می‌کند باید فرهنگ‌سازمانی که محور خدمات برای کارکنان و مشتریان است را توسعه و حفظ کند. به‌این‌ترتیب ما در این تحقیق به بررسی اثر تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان و رضایت هتل‌های شهر تبریز و ارومیه پرداخته که به‌عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت ارائه خدمت و درنتیجه رضایت مشتری است.

بیان مسئله

 محیط بسیار پیچیده و رقابتی امروز مستلزم توجه بیش‌ازپیش سازمان به کارکنان داخلی سازمان به‌عنوان مشتریان داخلی است. کاندامپولی[5] (2007) پیشنهاد کرد که یک سازمان باید بازاریابی داخلی را برای ترویج ارزش‌های سازمانی به کارکنان اتخاذ کند و روابط خود را با کارکنان را، در موازات با بازاریابی خارجی که بر روی مشتریان تمرکز دارد، مدیریت کند. بری و همکاران (1976) مفهوم بازاریابی داخلی را معرفی کردند و بعدازآن (بری، 1981)[6] بازاریابی داخلی را به‌عنوان مشاهده کارکنان به‌عنوان مشتریان داخلی، مشاهده مشاغل به‌عنوان محصولات داخلی که نیازها را برطرف می‌کند و می‌خواهد از این مشتریان درحالی‌که به اهداف شرکت می‌پردازد ” تعریف کرده است. آرنت، لورن و مکلن[7](2002) استدلال کردند که بازاریابی داخلی باید به بازاریابی خارجی مقدم باشد زیرا آن هیچ حسی برای ترویج خدمات عالی نمی‌سازد قبل از اینکه کارکنان تهییج شوند که آن را فراهم کنند. کوسلوان، کسلوان، ایلهن و بوروک[8] (2010) نشان داد که بازاریابی داخلی همه کارکنان به‌عنوان مشتریان داخلی می‌بیند و به‌منظور ارائه خدمات باکیفیت به مشتریان خارجی، مشتریان داخلی باید اول خود راضی و تهییج شوند.

 با یکپارچه‌سازی جنبه‌های سازمانی از زنجیره خدمات -سود با مفهوم بازاریابی داخلی، این مطالعه ارتباط بین تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی، شیوه‌های بازاریابی داخلی و نگرش کاری کارکنان را موردبررسی قرار می‌دهد. تحقیقات گذشته اثر تعهد مدیریت برای جنبه‌های مختلف ازجمله مدیریت کیفیت، مدیریت زیست‌محیطی، ایمنی و بهداشت حرفه‌ای، بهداشت، اتخاذ تکنولوژیکی و کیفیت خدمات بر نگرش و رفتار کارکنان و عملکرد سازمانی را بررسی می‌کند. لدکین و وبر[9](2011) استدلال می‌کنند که رهبران در صنعت گردشگری باید در مورد صنعت پرشور باشند، عشق واقعی برای خدمت به مشتریان داشته باشند و قادر به برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان در تصمیم‌گیری باشند که برای آن‌ها مهم هستند. بااین‌حال، تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی که به‌عنوان میزان درک از چگونگی تیم مدیریت نیازها و ارزش کارکنان، تعریف می‌شود و مراقبت در مورد رفاه و رضایت کارکنان ‌که با آن‌ها به‌عنوان “مشتریان داخلی رفتار کنند ” موردبررسی قرار می‌گیرد.

 برای پرداختن به این شکاف مهم، این مطالعه تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی را از دیدگاه کارکنان موردبررسی قرار می‌دهد و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن را بر نگرش کاری کارکنان را تبیین می‌کند؛ که شامل احساسات کارمند نسبت به کار و تمایل او در تلاش اضافی که از طریق شیوه‌های بازاریابی داخلی مؤثر است. درک تأثیر تعهد مدیریت برای بازاریابی داخلی در رضایت شغلی و درنهایت در نگرش کاری کارکنان در اینکه تیم مدیریت باید چگونه در وهله اول ایجاد انگیزه نماید و خدمات پشتیبانی کارکنان در ارائه خدمات برجسته اطلاق می‌شود.

اهمیت و ضرورت مطالعه

گردشگری در سال‌های اخیر از مفهوم صرف مسافرت به‌صورت صنعتی عظیم و در حال گسترش درآمده است. این صنعت در حال حاضر نقشی مهم و درخور توجه در اقتصاد جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف جهان (اعم از توسعه‌یافته یا درحال‌توسعه و حتی کشورهای فقیر) بازی می‌کند. افزایش رونق اقتصادی، اشتغال‌زایی (گردشگری اشتغال‌زاترین صنعت جهان است) و تأثیر شگرف در افزایش تولید ناخالص ملی کشورها، ازجمله مهم‌ترین و درخور توجه ترین تأثیرات اقتصادی گردشگری می‌باشد. این تأثیر اقتصادی خود سبب ایجاد امنیت اجتماعی و افزایش رفاه کشورهای گردشگر پذیر شده و درعین‌حال به دلیل افزایش تعاملات و ارتباطات گردشگران با جامعه میزبان سبب نزدیکی جوامع مختلف و ایجاد صلح گردیده است. ازاین‌رو ما در این پژوهش جامعه آماری خود را کارکنان این صنعت (هتل داری) انتخاب کرده‌ایم تا بتوانیم کمکی را در بهبود خدمات و افزایش سودآوری این صنعت، که قطعاً با افزایش کیفیت خدمات آن‌ها شاهد رونق صنعت گردشگری کشور خواهیم بود.

اهداف

هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر ادراک از تعهد مدیریت بر بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان است. همچنین بررسی نقش میانجی شیوه‌های بازاریابی داخلی در رابطه بین تعهد مدیریت و نگرش کاری کارکنان است. شناسایی ارتباط بین هر یک از مؤلفه‌های بازاریابی داخلی با تعهد مدیریت و ارتباط بین مؤلفه‌های بازاریابی داخلی با یکدیگر از دیگر اهداف این تحقیق است.

سؤالات تحقیق

الف) این پایان‌نامه درصدد است تا به سؤال اصلی زیر پاسخ گوید:

آیا تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر دارد؟

ب) سؤال فرعی این پژوهش عبارت است از:

آیا تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر شیوه‌های بازاریابی داخلی تأثیر دارد؟

 

فرضیه‌ها

فرضیه‌های اصلی این پژوهش عبارت است از:

تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی بر نگرش کاری کارکنان تأثیر مثبت دارد.

فرضیات فرعی پژوهش حاضر عبارت است از:

پایان نامه

تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر ارتباطات داخلی رسمی‌دارد.

تعهد مدیریت به بازاریابی داخلی تأثیر مثبتی بر ارتباطات داخلی غیررسمی‌دارد.

ارتباطات داخلی رسمی تأثیر مثبتی بر نگرش کاری کارکنان دارد.

ارتباطات داخلی غیررسمی تأثیر مثبتی بر نگرش کاری کارکنان دارد.

 

 

روش تحقیق

معرفی جامعه آماری

 جامعه آماری این تحقیق کارکنان هتل‌های سه ستاره و بالاتر استان همدان است. تعداد این هتل‌ها در زمان انجام تحقیق شش هتل است.

 نوع تحقیق

این تحقیق به لحاظ استفاده از داده‌های عددی از نوع تحقیقات کمّی است. همچنین ازنظریه‌ها، قانون‌ها، اصول و فنون ارائه‌شده در تحقیقات گوناگون برای حل مسائل اجرایی و واقعی تحقیق حاضر استفاده‌شده است، بنابراین ازلحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی بشمار می‌رود (خاکی.1391). در تحقیق حاضر رابطه میان متغیرها بر مبنای هدف تحقیق تحلیل گردیده، ازاین‌رو بر اساس نحوه گردآوری داده نیز از نوع توصیفی همبستگی است.

فرایند اجرای تحقیق

فرایند اجرایی تحقیق حاضر به‌قرار زیر می‌باشد:

شناسایی و تعریف مسئله

جمع‌آوری بیشینه نظری

تدوین چارچوب نظری

فرضیه‌سازی

تهیه مدل مفهومی

طراحی ابزار گرداوری

جمع‌آوری داده‌ها

تجزیه‌وتحلیل

نتیجه‌گیری و پیشنهاد

 فنون و ابزار گرداوری داده‌ها

ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد با مقیاس لیکرت پنج گزینه‌ای خواهد بود. پرسشنامه‌ی مورداستفاده در پژوهش متشکل از دودسته سؤالات عمومی و تخصصی است. دسته اول سؤالات عمومی پیرامون مشخصات فردی پاسخ‌دهندگان مانند سن، میزان تحصیلات، سمت و سابقه کار خواهد بود و بقیه سؤالات به سنجه‌های مربوط به متغیرهای پژوهش اختصاص خواهد یافت.

 طرح نمونه‌گیری

با توجه به تعداد اعضای جامعه که بالغ‌بر 300 نفر است حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برابر با 168 نفر به دست آمد؛ و از روش تصادفی در دسترسی نیز برای نمونه گیری استفاده شده است.

 شیوه و ابزار تحلیل داده‌ها

به‌منظور تحلیل داده‌ها، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده‌شده است. معادله ساختاری یک تحلیل چند متغیری و از خانواده رگرسیون چند متغیری یا به بیان دقیق‌تر بسط مدل خطی کلی است که امکان آزمون همزمان مجموعه‌ای از معادلات رگرسیون را فراهم می‌کند.(هومن. 1391) ابزارهای مورداستفاده برای انجام تحلیل داده‌ها، نرم‌افزارهای SPSS وPls3 می‌باشند. از نرم‌افزار SPSS برای تحلیل های تک متغیره و دو متغیره و انجام آزمون‌های پایایی و از نرم‌افزار  Pls  برای تحلیل های چند متغیره و آزمون فرضیه‌ها استفاده‌شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:06:00 ب.ظ ]




ما ابزارهایمان را می­سازیم و پس از آن، این ابزارها هستند که ما را می­سازند(گریسون، آندرسون،ترجمه زارعی و موحد ،1384ص9  )

مشخصات دنیای کنونی دگرگونیهای سریعی است که در زمینه­های مختلف علمی و صنعتی صورت می­گیرد.آموزش و پرورش نیز، که از مهمترین حوزه­های یادگیری بشری است امروزه با ورود فناوری­های نوین، از این تحولات مستثنی نیست، چرا که آموزش از اساسی ترین نیازها در این تحولات است.

آموزش بر پایه ارتباط امکان پذیر است. در واقع ارتباط محور اصلی و اساسی تمامی تعاملات آموزشی است.از آنجا که شکل­گیری ارتباط بدون حضور رسانه ممکن نیست، بنابراین حضور رسانه برای آموزش ضروریی است. آموزشی که توامان از متن و تصویر و صدا و انیمیشن در راستای یادگیری استفاده می­کند در حوزه چند­رسانه­ای­ها قرار می­گیرد.

در واقع فناوری­های چند­رسانه­ای، یکی از دستاورد­های نوین می­باشند که به گسترش دانش در عرصه اطلاعات کمک فراوانی کرده­اند و در این زمینه توانسته­اند علاوه بر عرصه تبلیغات و ارتباطات جمعی و اطلاعاتی در عرصه تعلیم و تربیت  نیز موثر واقع شود .

 در این راستا باید معیارها و اصول طراحی و تولید چندرسانه­ای به خوبی رعایت شود، تا بتوان دانش­آموزان را هر چه بهتر از مزایا و محاسن این دستاورد بهرمند ساخت تا دانش آموزان با انگیزه و علاقه بیشتری به یادگیری مباحث و اصول درسی بپردازد و بدین وسیله یادگیری معنادار در پیروی از یادگیری اثر بخش بدست آید.

نظر به اینکه در کشورهای امروزی و از آن جمله در ایران تولید چند­رسانه­ای آموزشی از رشد به خصوصی بر­خوردار است و استفاده از چند­رسانه­ای­ها در پایه های مختلف  تحصیلی در حال گسترش است غنی­تر کردن  آنها در راستای یادگیری قابل توجه است و در این زمینه عامل آموزشی متحرک یک شخصیت واقعیت گونه­ای است که برای تسهیل و افزایش یادگیری طراحی شده و در نرم افزارهای آموزشی حاوی برنامه­ی آموزشی یا مهارت آموزشی به کار می­رود.

مع­ذالک، یکی از قلمروهای جدید در زمینه چند­رسانه­ای­های آموزشی وجود شخصیت و عامل آموزشی به عنوان راهنما در سر­تاسر محیط یادگیری چند­رسانه­ای است که اخیراً علاقه به استفاده از این عامل آموزشی رو به افزایش است .

 این پژوهش به منظور بررسی تاثیر عامل­آموزشی­متحرک در چند­رسانه­ای بر یادگیری، یادداری و انگیزه یادگیری در درس جغرافیا سال سوم راهنمایی صورت گرفت.

بیان مسأله

مطالعات بیانگر آن است که استفاده از فناوری­های نوین در آموزش سنتی، به افزایش اثر بخشی یادگیری می­انجامد (دامنز ،2003به نقل از زمانی ،عابدی و سعیدی ص4).

در حال حاضر ایجاد و خلق یک تجربه یادگیری الکترونیکی منوط به وجود تعهد عمیق نسبت به شناخت ویژگی­های متفاوت این رسانه و راه­هایی است که به واسطه­ی آن بتوان این رسانه را به بهترین وجه در جهت انتقال یادگیری مورد استفاده قرار داد. در واقع این یادگیری در محیط شبکه و اینترنت به وقوع می­پیوندد و مجموعه­ای از فناوری­های چند­رسانه­ای در ایجاد آن به کار می­روند (گریسون، آندرسون ترجمه زارعی و موحد، 1384).

   در یادگیری مبتنی بر رایانه، کاربر با داشتن اطلاعات مقدماتی و یا دریافت آن از سوی رایانه از طریق آزمایش و خطا، حل مساله، بینش و بصیرت و فعالیت­های خلاقانه به کسب تجارب جدید و سطوح بالاتری از یادگیری نائل می­آید. نرم افزارهای آموزشی مربوط به نقاشی، متحرک سازی، طراحی مهندسی و صنعتی، بازی­های آموزشی و برنامه­های مرسوم به شبیه­سازی از این جمله­اند (امیر تیموری، 1386).

   یادگیری الکترونیکی از ظرفیت فوق­العاده­ای در جهت توسعه­ی افق آموزشی برخوردار است و در این راستا باید به غنی­تر کردن حوزه چند­رسانه­ای­ها اقدام کرد. عامل آموزشی متحرک به عنوان موضوعی نوظهور در این عرصه مطرح است.

 عامل­های آموزشی متحرک  دارای نیروی بالقوه­ عظیمی در حمایت از یادگیری هستند چرا که قابلیت­های شبیه سازی یک محیط یادگیری، کلاس واقعی دارا باشند (وو[1]، 2009 ص202).

  یافته­ها­ی پژوهش­ها نشان می­دهد، چون عامل آموزشی متحرک به عنوان اعضای اجتماعی مشابه به انسانها در­نظر گرفته می­شود، آنها با یادگیرندگان در محیط­هایی که نیاز به ارتباطات و تعاملات موثراست در تعامل­اند. بنابراین عامل­آموزشی­متحرک نتایج قطعی­تری در افزایش­ یادگیری گروهی تولید می­کند(وو، 2009 ص203 )

در واقع عامل­های آموزشی، کاراکتر­های واقعی­اند که به عنوان ارائه دهنده در صفحه نمایش ظاهر می­شوند و راهنمای کاربر در سرتا­سر محیط یادگیری چند­رسانه­ای­اند(کلربوت و هیدیک[2]201 ، ص28).

استفاده از یک عامل­آموزشی­متحرک برای ارائه آموزش شبیه به تدریس معلم درکلاس درس است اما یک عامل آموزشی متحرک، مشابه یک معلم واقعی نیست، ونمی­تواند به تنهایی وجود داشته باشد، بنابراین نیازاست که در یک سیستم یادگیری واقع شده تا آن، پشتیبانی را برای راه­اندازی آموزشی فراهم کند(وو،2009 ، ص204).

حال این سوال مطرح است که آیا وجود عوامل آموزشی در محیط های چند­رسانه­ای، مفید است؟

“تحقیقات نشان می دهد که عوامل آموزشی دارای توانایی برای نمایش بسیاری از نقش­ها درمحیط یادگیری چند­رسانه­ای هستند مانند شرح­دادن، چارچوب­بندی، مربی­گری، مدل­سازی، تست­سازی. با این حال عوامل آموزشی اغلب نقش یک آموزش­دهنده یا یک مربی را دارند” ( اسچرودر و ادیسوپ[3]2012ص43).

از سویی پژوهش دانسورث و اتیکسون[4] با عنوان” یادگیری علوم از طریق چند­رسانه­ای ” بیانگر آن است که دانش آموز در محیط یادگیری مبتنی بر رایانه  زمانی مطالب را بهتر یاد می­گیرد که در آن همراه متون ارائه شده بر روی صفحه نمایشگرتصویر نیز وجود داشته باشد. علاوه بر این، تلفیق نقالی با حضورتصویری ازیک عامل آموزشی متحرک نیز ممکن است دانش­آموزان را بیشتر از زمانی که روایت یا متن به تنهایی بر روی صفحه نمایشگر ظاهر می­شود به پردازش عمیق اطلاعات تشویق کند.

” استفاده از عوامل آموزشی در محیط یادگیری چند­رسانه­ای منجر به پذیرش بیشتر یادگیرندگان می­شود چرا که تعاملات انسانی چهره به­چهره را شبیه­سازی می­کند” (قره باغی،1389،ص53).

امروزه عامل متحرک آموزشی برای گسترش یک سیستم آموزش هوشمند در­نظر گرفته می­شود (اسچرودر و ادیسوپ، 2012)یافته­ها بیانگر آن است که وجود احساسات عامل آموزشی متحرک می­تواند قابل استفاده در بهینه سازی انگیزه و یادگیری دانش­آموزان باشد(کیم ،بیلور، شن و پالس[5]2007).

” تحقیقات در مورد استفاده از ابزار یادگیری چند­رسانه­ای، گذشته­ای بیش­از بیست سال دارد. دو مورداز این ابزارها عبارتند­از: تدریس­خصوصی­سیستم­های هوشمند و عوامل آموزشی “( اسچرودر و ادیسوپ2012ص43).

در حالی که، مقدار قابل توجهی از زمان و منابع به طراحی و پیاده­­سازی عامل آموزشی در داخل محیط یادگیری سپری می­شود، پیشرفت­های اخیر در فن­آوری سیستم­های مبتنی بر رایانه استفاده از عامل آموزشی را برای مربیان قابل دسترس­تر و مقرون به صرفه­ترکرده است.

ما امیدواریم ظرفیت طراحی و تولید چندرسانه­ای­ها، مواد آموزشی و ابزارهایی که به وسیله رایانه­ها هدایت می­شوند توسعه یابد و به­این وسیله مجموعه فرایند­های آموزشی نیز بهبود پیدا کند. به این دلیل در این پژوهش به بررسی تاثیر عامل آموزشی در چند­رسانه­ای بر یادگیری، یادداری و انگیزه یادگیری پرداخته می­شود.

اهمیت و ضرورت پژوهش

مقالات و پایان نامه ارشد

رایانه به شیوه­های مختلفی در آموزش بهره­برداری می­شود. آموزش به کمک رایانه، آموزش با  مدیریت رایانه و آموزش متکی بر رایانه نمونه­هایی از کاربرد رایانه در فرایند یاددهی – یادگیری به شمار می­روند(نوروزی، رضوی،1392).

درنظام آموزشی متکی بر رایانه  از رایانه برای ارائه آموزش استفاده می شود. طراحی پیام های آموزشی در نظام رایانه از تنوع بالایی برخوردار است. معلم خصوصی هوشمند، تکرار و تمرین،و شبیه سازی نمونه هایی است که نظام  متکی بر رایانه به نمایش می گذارد.

امروزه به اثر پیشرفت­های پر شتاب فناوری جدید رایانه ای و جذابیت­های  منحصر به فرد رایانه برای کلیه افراد و به طورخاص نوجوانان طراحی و تولید محیط های یادگیری چند­رسانه­ای پذیرش و مقبولیت پیدا کرده است .

  در واقع لازمه گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در آموزش استفاده از چند رسانه ای های آموزشی و سیستم های چند رسانه ای است و البته تنها دسترسی به کامپیوتر و چند رسانه ای ها در مدارس برای یادگیری موثر دانش­آموزان کافی نیست بلکه باید در این زمینه ها، منابع فعالیت­های یادگیری دانش­آموزان به گونه­ای حرفه­ای طراحی و تولید شده تا اثر بخشی لازم را ایجاد کند .

اگر آموزش را به عنوان یکی از مهمترین ارکان توسعه کشور در همه ی زمینه­ها بدانیم پس در این صورت می­توانیم به نقش پر اهمیت چند­رسانه­ای­هادر پیشبرد اهداف توسعه پی ببریم.

می­توان گفت ورود چند­رسانه­ای­ها  در آموزش و پرورش انقلابی را در زمینه تدریس و عملکرد تحصیلی دانش­آموزان ایجاد کرده است. مطالعات حاکی از آن است که اگر چند­رسانه­ای ها آموزشی تحت یکسری از اصول و استاندارهای علمی طراحی و تولید شوند می­توانند به عنوان یک ماده آموزشی تاثیر گذار نیاز­های یادگیری دانش آموزان را برطرف سازند .

چند­رسانه­ای­ها با فراهم کردن محیط غنی و سر­شار از محرک­های متنوع و گوناگون و برقراری تعامل و ارتباط با دانش­آموز می­تواند به یادگیری موثر­تر و عمیق­تر و حل مساله بینجامد.

علت اینکه چند­رسانه­ای­ها یادگیری را افزایش می­دهند آن است که افراد تنها 20 درصد آنچه را که می­بینند و 30 درصد آنچه را که می­شنوند و 50 درصد آنچه را که می­بینند و می­شنوند یاد می­گیرند، حال انکه اگر آنچه را که می­بینند و می­شنوند همزمان انجام دهند یادگیری آنان به 80 درصد افزایش می­یابد .چند­رسانه­ای­ها با فراهم کردن تجارب پویا باعث افزایش سرعت یادگیری مهارت­های پایه می­گردند(رضوی،1383) و البته وو[6]  نیز در مقاله طراحی محیط­های یادگیری چند­رسانه­ای با استفاده از عوامل آموزشی : عوامل و مسائل در سال2009به این امر اذعان داشته است .

  در واقع چند­رسانه­ای های آموزشی از جمله نظام­های رسانه­ای هستند که با توجه به ماهیت چند حسی­شان می­توانند به راحتی با انواع سبک­های یادگیری سازگار شوند و با شکل­های گوناگون تعامل یادگیری آسان و پایدار را فراهم کنند (شارپ،ترجمه بارزنجانی ،1378).

“مهمترین مزیت چند­رسانه­ای نسبت به اشکال دیگرآموزش، انعطاف پذیری درعرصه اطلاعات و دستیابی سریع آن در فراهم کردن بازخورد است و هدف از به کارگیری چند­رسانه­ای این است که به یادگیری یادگیرندگان کمک کند و سواد آنان را بالا ببرد “( رضوی،1390ص284).

یکی از قلمروهای جدید پژوهشی در حوزه­ی چند­رسانه­ای­های آموزشی، پژوهش درباره اثرات مفید وجود عامل آموزشی متحرک بر روی صفحه  نمایش­گر است .

  در این راستا می­توان با استفاده از عامل آموزشی متحرک به افزایش علاقه و انگیزه یادگیری هر چه بهتر مباحث درسی برای کاربران پرداخت .

از سویی اهمیت درس جغرافیا سال سوم راهنمایی موجب آن می­شود که در راستای رسیدن به اهداف این کتاب و دستیابی به هدف والای آموزش کوشا بوده و فناوری های روز تکنولوژی آموزشی را به­کار ببریم .

اهداف پژوهش

هدف کلی

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای بر یادگیری، یادداری و انگیزه یادگیری دانش­آموزان

اهداف جزئی

طراحی و تولید چند­رسانه­ای آموزشی  با به کارگیری عامل آموزشی متحرک

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­ها بر یادگیری

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­ها بر یادداری

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چندرسانه­ای­ها بر انگیزه یادگیری

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای ­ها بر خود کارامدی.

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­­ها بر راهبردهای یادگیری .

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­­ها بر ارزشمندی یاگیری .

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­ها بر برانگیزندگی محیط .

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای ­ها بر هدف موفقیت یاگیری .

تاثیر عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­­­ها بر هدف عملکرد یاگیری .

فرضیه­ های پژوهش

عامل آموزشی متحرک بر یادگیری دانش­آموزان تاثیر دارد .

عامل آموزشی متحرک بر یادداری دانش­آموزان تاثیر دارد .

عامل آموزشی متحرک بر انگیزه یادگیری دانش­آموزان تاثیر دارد.

عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای ­ها بر خود کارامدی  تاثیر دارد.

عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­­ها بر راهبردهای یادگیری تاثیر دارد.

عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­­ها بر ارزشمندی یادگیری تاثیر دارد.

عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­ها بر برانگیزندگی محیط تاثیر دارد.

عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای ­ها بر هدف موفقیت یادگیری تاثیر دارد.

عامل آموزشی متحرک در چند­رسانه­ای­­­ها بر هدف عملکرد یادگیری تاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:06:00 ب.ظ ]




1-1. ترکیبات هتروسیکل.. 2

1-2. H 1– نفتو – [  d,e – 1و8 ] پیریمیدین.. 6

1-2-1. تاریخچه پریمیدین ها 6

1-2-2. توصیف ساختار  پریمیدین 7

1-3. واکنشهای پریمیدین ها 7

1-3-1. واکنش های حلقه نفتالن پریمیدین.. 8

1-3-2. واکنش های حلقه ی هتروسیکلی پریمیدین 9

1-4. سنتز پریمیدین ها 10

1-5. کاربرد ترکیبات هتروسیکلی پریمیدین 13

1-5-1. فعالیت آنتی بیوتیکی ، آنتی باکتریالی ، ضد درد و ضد التهاب… 14

1-5-2. عملکرد روی سیستم عصبی مرکزی.. 14

1-5-3. فعالیت ضدتوموری.. 15

1-5-4. ضد قارچ و ضد باکتری سل.. 16

فصل دوم: بحث و نتیجه گیری

2-1. روش عمومی تهیه آریل گلی اکسال‌ها 18

2-2. روش کلی سنتز مشتقات آریل (H1- پریمیدین – 2 – ایل) متانون: 19

2-2-1. سنتز 4-کلرو فنیل H) 1–پریمیدین-2-ایل)متانون.. 19

2-2-2. سنتز 4-متوکسی فنیل H) 1–پریمیدین-2-ایل) متانون.. 20

2-2-3. سنتز4-برومو فنیل  (H1 –پریمیدین-2-ایل)متانون.. 21

2-2-4. سنتز 4-نیتروفنیل (H 1–پریمیدین-2- ایل)متانون. 22

2-2-5. سنتز 4- فلوئوروفنیل (H 1 –پریمیدین -2-ایل)متانون.. 22

2-2-6. سنتز3-متوکسی فنیل (H 1 –پریمیدین-2-ایل)متانون. 23

2-2-7. سنتز 4-بنزوفنیل (H 1–پریمیدین-2-ایل)متانون.. 23

مقالات و پایان نامه ارشد

2-2-8. سنتزفنیل (H 1-پریمیدین -2-ایل)متانون.. 24

2-2-9. سنتز 4 و3- متوکسی فنیل (H 1-پریمیدین -2-ایل)متانون.. 24

2-3. نتیجه‌گیری.. 27

فصل سوم:  بخش تجربی

3-1. مواد شیمیایی و دستگاههای مورد استفاده. 29

3-2. روش عمومی سنتز مشتقات آریل(H 1–پریمیدین-2-ایل)متانون.. 30

3-2-1. سنتز 4-کلرو فنیل(H 1–پریمیدین-2-ایل)متانون.. 30

3-2-2. سنتز4-متوکسی فنیل (H 1 –پریمیدین-2-ایل)متانون.. 31

3-2-3. سنتز4-برومو فنیل(H 1 –پریمیدین-2-ایل)متانون.. 31

3-2-4. سنتز4-نیترو فنیل(H 1-پریمیدین-2-ایل)متانون.. 32

3-2-5. سنتز4-فلورو فنیل(H 1-پریمیدین-2-ایل)متانون.. 33

3-2-6. سنتز3-متوکسی فنیل(H 1-پریمیدین-2-ایل)متانون.. 33

3-2-7. سنتز 4-بنزو فنیل(H 1-پریمیدین-2-ایل)متانون.. 34

3-2-8. سنتز فنیل(H 1-پریمیدین-2-ایل)متانون.. 34

3-2-9. سنتز  4و3- متوکسی فنیل(H 1-پریمیدین-2-ایل)متانون.. 35

 فصل چهارم: ضمائم و پیوست ها 37

منابع و مآخذ. 45

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ب.ظ ]




در سال 1961 مصادف با  صدمین سال تاسیس MIT آقای جان مک کارتی در سخنرانی خود گفت که کامپیوتر می تواند ابزاری اساسی برای صنعتی مهم و جدید باشد. این سخن بر مفهوم پایه ای ابرتاکید می کند. اولین معرفی از ابر توسط اریک اشمیت در کنفرانس استراتژی های موتورهای جستجو در سال 2006مطرح شد.

تعریف موسسه جهانی استاندارد و تکنولوژی  از محاسبات ابری به شرح زیر است:

شبکه محاسبات ابری مدلی است برای دسترسی به شبکه بر اساس تقاضا برای به اشتراک گذاری مجموعه ای از منابع پیکره بندی شده نظیر شبکه و سرور و محل ذخیره سازی و برنامه ها و سرویس ها که با میزان سرعت قابل کنترل و با حداقل مدیریت و تعامل با ارائه دهنده سرویس منتشر می شود. همانطور که در شکل 1 می بینید 51% از کاربران  بدلیل کارایی بالای شبکه محاسبات ابری از آن استفاده می کنند و 41%به دلیل در دسترس بودن داده ها بدون وابستگی به مکان و محدودیت ناحیه ای می باشد.

مزیت های استفاده از شبکه محاسباتی عبارتند از: 1-هزینه پایین 2- سطح خدمات مناسب 3- شفافیت در دسترسی 4-پشتیبانی از کاربران راه دور[4] 5- بر آورده شدن نیاز های کسب و کار 6- صرفه جویی در انرژی.

مطابق با تعریف NIST  ویژگی های محاسبات ابری که باعث برتری این تکنولوژی بر تکنولوژی های مشابه می شود عبارتند از: 1-سلف سرویس بودن بر اساس تقاضا 2-دسترسی وسیع به اینترنت  3- مجموعه منابع 4-انعطاف پذیری سریع 5- قابل اندازه گیری بودن خدمات(آبدلعادیم الفتح، 2013).

پایان نامه

1-2 بیان مسئله

یکی از مهم ترین چالش های شبکه محاسبات ابری بحث انتخاب منابع و زمان بندی کارها می باشد. حجم وسیع بار بر روی این شبکه و استقبال زیاد کاربران باعث شده است که کاربران زمان زیادی در انتظار بمانند تا بار شبکه کم شود و منابع مورد نیاز خود را در اختیار بگیرند، حال این پژوهش قصد دارد با استفاده از الگوریتم های اکتشافی، روشی نوین در این زمینه ارائه دهد که زمانی که کارها به شبکه وارد می شوند منابع را به شیوه ای بهینه و مناسب به آنها اختصاص داده شود تا شبکه، هم از نظر سرعت اجرای زمانبندی و هم از نظر دقت در انتخاب کارها به خوبی کار خود را انجام دهد. سیر تکاملی محاسبات به گونه ای است که می توان آن را پس از آب, برق, گاز و تلفن به عنوان عنصر اساسی پنجم فرض نمود. در چنین حالتی,کاربران سعی می کنند براساس نیازهایشان و بدون توجه به اینکه یک سرویس در کجا قرار دارد و یا چگونه تحویل داده می شود, به آن دسترسی یابند. نمونه های متنوعی از سیستم های محاسباتی ارائه شده است که سعی دارند چنین خدماتی را به کاربران ارائه دهند. برخی از این سیستم های محاسباتی عبارتند از: محاسبات خوشه ای[1], محاسبات شبکه ای[2] و اخیرا محاسبات انبوه[3] که از آن به عنوان محاسبات ابر یاد می شود. محبوبیت این سه رویکرد محاسباتی, از دید موتور جستجوی گوگل مورد ارزیابی قرار گرفته است که نتیجه آن در شکل 1-1 نمایش داده شده است و حاکی از آن است که محبوبیت محاسبات ابری, پس از ظهور مفاهیم اولیه آن در سال 2007, با فاصله زیادی نسبت به سایر رویکردهای محاسباتی در حال افزایش است (سوتومایور، 2009).

برای شناخت بهتر محاسبات ابری از دید زیرساخت, ابتدا نگاهی به سیر تکاملی سیستم های محاسباتی از ابتدا تاکنون انداخته، تا بتوان جایگاه آن را در بین دیگر سیستم ها تشخیص داد. اگر کامپیوتر های اصلی[4] بعنوان نسل اول سیستم های محاسباتی در نظر گرفته شوند, با یک سیستم بسیار بزرگ مواجه خواهند شد که کاربران از طریق یک پایانه[5] واحد به آن دسترسی پیدا می کردند. به مرور این سیستم ها کوچکتر شدند و با توان پردازشی بیشتر بصورت رایانه های شخصی در اختیار همه کاربران قرار گرفتند. سپس این امکان فراهم شد که با اتصال مجموعه ای از این سیستم های کوچک, شبکه ای با توان پردازشی بیشتر فراهم نمود تا پاسخگوی نیازهای پردازشی بیشتر و سنگین تر باشند. اما نیازهای پردازشی به شکل فزاینده ای درحال افزایش بودند و نیاز به سیستم های محاسباتی بزرگتر و قوی تر احساس شد. بنابراین تعداد زیادی از این شبکه ها بصورت اختصاصی در سرتاسر اینترنت به هم متصل شدند و شبکه محاسباتی گرید را بوجود آوردند. در این بین مشاهده شد که میلیون ها کاربر در اینترنت وجود دارند که در اکثر اوقات از تمام توان  رایانه خود استفاده نمی کنند و سیستم محاسباتی دیگری شکل گرفت تا کاربرانی که تمایل داشته باشند, زمان های بیکار سیستم خود را برای کارهای محاسباتی عام المنفعه هدیه کنند. بنابراین تعداد بسیار زیادی منبع محاسباتی کوچک در شبکه ای تحت عنوان محاسبات داوطلبانه به هم پیوستند و توان پردازشی عظیمی بوجود آوردند.

اما هنوز منابع بسیار زیاد دیگری در سازمان ها و مراکز داده اینترنتی وجود داشت که تمام ظرفیت آنها بطور کامل بکار گرفته نشده بود. این منابع نمی توانستند در شبکه محاسباتی گرید بصورت اختصاصی بکار گرفته شوند, زیرا برای آن ها وظیفه دیگری تعریف شده بود. در عین حال امکان استفاده از آن ها در شبکه داوطلبانه هم وجود نداشت, چون فلسفه وجودی آن ها, کاربردهای تجاری بود. به این ترتیب رویکرد جدیدی شکل گرفت که بتوان با استفاده از فناوری های مجازی سازی این منابع را بصورت قابل انعطاف و پویا برای کاربردهای مختلف مورد استفاده قرار داد و از تمام ظرفیت آن ها بطور موثر استفاده کرد. این فناوری محاسبات ابر در لایه زیرساخت نام داشت که امکان استفاد از منابع محاسبات و ذخیره سازی را بصورت یک سرویس بر حسب نوع نیاز فراهم می آورد. در حقیقت با ایجاد یک لایه انتزاعی[6] بر روی کلیه منابع فیزیکی خود(به کمک مجازی سازی) امکان مدیریت پویای منابع فیزیکی حاصل می شود(کار و فریمن،2010).

بنابراین محاسبات ابری از دید زیرساخت, به گونه ای سیستم های توزیع شده و موازی اطلاق می گردد که مجموعه ای از رایانه های مجازی را که به یکدیگر متصل هستند شامل می شود. این رایانه ها بطور پویا عرضه شده و به عنوان یک یا چند منبع محاسباتی یکپارچه براساس توافقات سطح سرویس ارائه می شوند. این توافقات در طول انجام مذاکرات سرویس دهندگان و مصرف کنندگان برقرار می گردند. محاسبات ابری سعی دارد نسل جدیدی از مراکز داده ای را, با ارائه کردن سرویس ها و خدمات در ماشین های مجازی شبکه شده به صورت پویا, به گونه ای ممکن سازد که ارائه دهندگان خدمات کاربردی بتوانند سرویس ها و برنامه های کاربردی را با انعطاف پذیری و سهولت بیشتری ارائه کنند و کاربران نیز بتوانند از هر جایی از دنیا به برنامه های کاربردی دسترسی داشته باشند. در تکنولوژی محاسبات ابر, کاربران می توانند از طریق ابزارهای مختلف (نظیر رایانه های شخصی, رایانه های همراه, تلفن همراه و PDA) به برنامه ها, فضاهای ذخیره سازی, پردازش و حتی سکوهای توسعه برنامه های کاربردی در اینترنت, از طریق سرویس های ارائه شده توسط محاسبات ابر, دسترسی داشته باشند. به این ترتیب منابع به جای قرارگیری در سمت کاربر, در سمت سرورها قرار می گیرد. خدمات فراهم شده از طریق محاسبات ابر از نوع محاسبات همگانی [7]است و به این معناست که خدمات مورد استفاده مشتریان در سرورها عرضه می شود و پرداخت در آن ها همانند سایر خدمات عمومی (برق, آب, تلفن و ..) براساس سطح استفاده افراد انجام می شود (سوتومایور، 2009).

محاسبات ابری در یک جمله, زمان طراحی معماری یک برنامه را تا نصب و استقرار آن کوتاه می کند. محاسبات ابری ترکیبی از مجازی سازی, استقرار برحسب تقاضا, ارائه اینترنتی سرویس ها, و نرم افزارهای کدمتن باز را بکار گرفته است. از یک جهت, محاسبات ابری چیز جدیدی نیست, زیرا رویکردها و مفاهیمی که قبلا وجود داشته است را بکار گرفته است. از جهت دیگر, همه چیز جدید است, زیرا محاسبات ابری شیوه ساخت, توسعه, نصب, مقیاس پذیری, به روز رسانی, نگهداری و پرداخت برای برنامه های کاربری و زیرساختی که روی آن اجرا می شوند را تغییر داده است (شفی، 2010).

آنچه که از محاسبات ابری به عنوان مزایا و معایب یاد می شود, تقریبا در همه مقالات یکسان است. مواردی نظیر کاهش هزینه های اولیه, موانع کمتر برای ورود به بازار و یا استفاده از خدمات, مقیاس پذیری برحسب تقاضا, فراهم کردن خدمات در مقیاس مراکز داده, تضمین بهتر تداوم کسب وکار, امنیت نسبی بیشتر و مدیریت بهتر حجم بالای داده به عنوان مزایای اصلی آن یاد می شود. برخی از معایب آن نیز شامل مشکلات دسترسی راه دور, مشکلات ناشی از  محدودیت پهنای باند, تاخیر, برخی مسائل امنیتی و فنی بخاطر اشتراک منابع یکسان بین مشتریان مختلف, دسترسی فراهم آورندگان خدمات ابری به داده ها و مسائلی از این قبیل را شامل می شود (ساپونزاکیز، 2016).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:05:00 ب.ظ ]




:

کمبود ولتاژ کوتاه مدت یکی از پدیده های کیفیت توان است که علل مختلفی از قبیل بروزخطا در سیستم و یا وصل بارهای سنگین میتواند داشته باشد [1] . با رشد روز افزون مبدلهای الکترونیک قدرت ، کاربرد ادوات مبتنی بر این مبدلها در سیستم های توزیع با نام Custom Power به عنوان راهکاری برای بهبود مسائل کیفیت توان پیشنهاد شده اند [2]. یکی از این ادوات که برای مقابله با کمبود ولتاژهای کوتاه مدت بکار می رود بازگردان دینامیکی ولتاژ یا DVR میباشد[3] . DVR بوسیله تزریق ولتاژ سری به ولتاژ بارحساس موجب حفاظت آن در برابر تغییرات ولتاژ می شود . DVR بطور معمول و بدون عناصر بزرگ ذخیره کننده انرژی می تواند کمبود ولتاژهای مشخص را در زمان محدود جبران نماید ولی هنگامی که هدف جبران کمبود ولتاژ های شدید و طولانی باشد استفاده از منابع تولید کننده انرژی برای تامین توان اکتیو مورد نیاز DVRغیر قابل اجتناب است . در مورد منابع ذخیره کننده انرژی بهمراه نگهداری وشارژ انها هزینه  DVRرا به مراتب بیشتر میکند در برخی از محیط های صنعتی مانند پارک های صنعتی بدلیل افزایش قابلیت اطمینان تغذیه بار ها از دو یا چند فیدر متصل به پست های متفاوت صورت می گیرد . لذا تغییرات ولتاژدر یک فیدر معمولا اثر ناچیزی بر روی فیدر دیگر داشته و در نتیجه می توان مدار معادل فیدرهایی که از پست های متفاوت تغذیه می شوند را بصورت مستقل در نظر گرفت بر همین اساس [4] ساختاری بنام IDVR  پیشنهاد شده است که در آن DVR های موجود در فیدر های مختلف تغذیه شده از پست های متفاوت از طریق لینک DC بهم وصل می شوند. لذا زمان وقوع کمبود ولتاژ در یکی از فیدر ها لینک  DC توسط  DVRهای واقع در فیدر های سالم شارژ شده و توان اکتیو مورد نیاز برای جبران کمبود ولتاژدر فیدر معیوب تامین می گردد . لذا بدون نیاز به منابع ذخیره کننده انرژی وصرفه جویی در هزینه انها میتوان جبران توسط DVR را به دامنه بسیار وسیعی از کمبود ولتاژها تعمیم داد . آنچه در این پایان نامه ارائه خواهد شد سعی شده است در چهارفصل گنجانده شود.
 
 

پایان نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:04:00 ب.ظ ]




مالاریا یکی از مهمترین بیماری های عفونی انگلی می باشد که بسیاری از مبتلایان را به کام مرگ می کشاند. شایعترین عامل مولد مالاریای انسانی، درخارج ازمناطق آفریقا انگل پلاسمودیوم ویواکس است. با وجود اجرای روش های درمانی، استفاده از یک واکسن موثر، در کنار سایر اقدامات کنترلی جهت دستیابی به حذف مالاریا، امری لازم و ضروری است. با این حال، تنوع ژنتیکی در آنتی ژنهای انگل پلاسمودیوم ویواکس چالشی در راه دستیابی به واکسن محسوب می شود. آنتی ژن سطحی غشایی پلاسمودیوم ویواکس (1-PvAMA) به عنوان نامزد مهم واکسن مالاریا مطرح می باشد، پلی مورفیسم در این آنتی ژن می تواند سبب فرار انگل از سیستم ایمنی میزبان شده و در نتیجه اثر بخشی واکسن را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، تعیین میزان پلی مورفیسم ژن  ama-1در سویه های کلینیکی پلاسمودیوم ویواکس ایرانی می تواند در طراحی یک واکسن مالاریایی منطقه ای کارآمد، مورد استفاده قرار گیرد.

در راستای تحقق این مهم، مجموعا 99 نمونه خون آلوده به پلاسمودیوم ویواکس از مرکز بهداشت چابهار واقع در استان سیستان و بلوچستان، طی سال های 1388 تا 1389 جمع آوری گردید. نمونه ها پس از بررسی میکروسکوپی و اطمینان از آلودگی به پلاسمودیوم ویواکس به بخش تحقیقات مالاریا و ناقلین واقع در مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی موسسه پاستور ایران انتقال داده شدند. پس از استخراج DNA نمونه های مذکور با استفاده از روش استاندارد فنل-کلروفرم، ژن Pvama-1 به کمک دو جفت پرایمر اختصاصی طراحی شده، تحت واکنش زنجیره ای PCR قرار گرفت، تکثیر ژن Pvama-1 در هر دو قطعه 940 و 777 جفت بازی با موفقیت انجام گرفت و سپس بر اساس اطلاعات اپیدمیولوژی بیماران، 37 نمونه، جهت توالی یابی انتخاب شدند. توالی های نوکلئوتید و اسید آمینه ی بدست آمده با استفاده از نرم افزار CLUSTALW  با سکانس سویه ی مرجع Sal I (AF063138)  مقایسه گردیدند. در نتیجه ی مقایسه ی 37 نمونه توالی یابی شده با سویه ی مرجع Sal I (AF063138)، 29 فرم آللی شناسایی شد. 34 موقعیت پلی مورفیک در نتیجه ی تغییر و جا به جایی 43 اسید نوکلئیک مشاهده و فرم های آللی شناسایی شده، با سایر توالی هایPvama-1  موجود در بانک ژنتیکی مقایسه گردیدند.

فصل اول

 

کلیات

 

 

  • مالاریا

1-1-1  اهمیت بیماری مالاریا:

مالاریا  مهمترین بیماری عفونی انگلی و یکی از معضلات مهم بهداشتی 106 کشور به خصوص کشورهای گرمسیری دنیا می باشد (WHO, 2011). این بیماری یکی از مخاطره آمیزترین بیماری های منتقل شونده از حشرات به انسان و پنجمین علت مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی در سراسر جهان (پس از عفونت های تنفسی، ایدز، بیماری های اسهالی و سل) می باشد. به طور میانگین در هر دقیقه یک کودک جان خود را بر اثر ابتلا به مالاریا از دست می دهد که این میزان مرگ میر 22% از تمام مرگ و میرهای کودکان آفریقایی را شامل می شود. با توجه به گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2011، در این سال 216 میلیون نفر به مالاریا مبتلا و 000/655 نفر از آن ها جان خودشان را از دست داده اند. این آمار که نشان دهنده ی کاهش بیش از 25 درصدی میزان مرگ و میر نسبت به سال 2000 در سطح جهان است حاکی از پیشرفت های قابل توجه استراتژی کنترل بیماری مالاریا می باشد و به طور چشمگیری از میزان شیوع بیماری مالاریا در بسیاری از نقاط جهان کاسته است با این حال مسافران مناطق آزاد به مناطق بومی مالاریا به لحاظ غیر ایمن بودن در معرض خطرند (WHO, 2011). اهمیت مبارزه با مالاریا باعث شده تا کاهش پنجاه درصدی موارد بیماری تا سال 2015 به عنوان یکی از اهداف مهم توسعه هزاره توسط سازمان ملل اعلام گردد.

عامل بیماری مالاریا انگل تک یاخته ای به نام پلاسمودیوم است که به خانواده پروتوزا تعلق دارد. پنج گونه از این انگل به نام های پلاسمودیوم ویواکس، فالسیپاروم، اوواله و مالاریه و نولزی در انسان ایجاد بیماری می کنند. انگل بیماری زا توسط پشه های آنوفل ماده به میزبان جدید انسانی انتقال می یابد به طوری که اگر تشخیص و درمان بیماری با تأخیر صورت گیرد ابتلا به این بیماری می تواند کشنده باشد               (Gelb et al., 2007).

پایان نامه و مقاله

بخش قابل توجهی از مناطق بومی مالاریا در کشورهای فقیر و توسعه نیافته آفریقایی قرار دارد. مالاریا در آفریقا دومین علت مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی پس از ایدز است. این بیماری در سال 2010، منجر به مرگ 000/65 نفر در این مناطق شده است. ساکنان این مناطق اغلب از فقر، سوء تغذیه و بیماری­های عفونی رنج می­برند، بنابراین ابتلاء به بیماری مالاریا و عوارض کشنده ناشی از آن، اتلاف هزینه دوچندان در فرایندهای اقتصادی- اجتماعی در این جوامع محسوب می شود. همچنین تغییرات اقلیمی کره ی زمین و گرم شدن بخش های وسیعی از دنیا، مقاومت حشرات ناقل به انواع حشره کش ها، مقاومت انگل پلاسمودیوم نسبت به داروهای موجود و در نهایت پدیده جهانی شدن و مهاجرت افراد بشر به مناطق بومی مالاریا عوامل اصلی چالش در برنامه های کنترل و حذف مالاریا می باشد (Gelb et al., 2007).

 موارد ابتلا به  مالاریا بین سال های 2000 تا 2010 کاهش 17% داشته است. از عمده دلایل این روند رو به کاهش موارد ابتلا می توان به در دسترس بودن پشه بندهای آغشته به حشره کش، دسترسی بهتر و موثر با داروی آرتمیزینین اشاره نمود (WHO, 2011). با این حال در تعدادی از کشورهای جنوب شرق آسیا مقاومت به داروهای ضد مالاریایی درمان ترکیبی آرتمیزینین (ACT) که داروی موثر در درمان مالاریا است و همچنین موارد سخت ناشی از مالاریای ویواکسی گزارش شده است (Baird et al., 2004). به علت مسئله عود بیماری و همچنین تولید گامتوسیت قبل از بروز علائم کلینیکی، حذف گونه پلاسمودیوم ویواکس به راحتی امکان پذیر نبوده و در اختیار داشتن واکسن امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد. به نظر می رسد یکی از مشکلات تهیه واکسن وجود مسئله تنوع ژنتیکی درآنتی ژن های نامزد واکسن است که این موضوع توانایی انگل را در مخفی ماندن از سیستم ایمنی افزایش می دهد. با توجه به این که، میزان و نوع پلی مورفیسم در مناطق مختلف بومی مالاریایی متفاوت می باشد (Hwang et al., 2009)، بنابراین نامزد بودن هر آنتی ژن در هر منطقه می بایست به صورت مجزا بررسی گردد. در جهت نیل به این هدف اولین قدم بررسی پلی مورفیسم آنتی ژن های نامزد واکسن در ایزوله های مناطق آندمیک مالاریا است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:04:00 ب.ظ ]




1-1 قطبش دایروی

میدان الکتریکی کمیتی برداری است ، بنابراین مجموع میدان‌های الکتریکی از قواعد جمع برداری تبعیت می‌کند. به عنوان مثال اگر دو میدان الکتریکی در نظر بگیریم که در دو امتداد عمود بر هم ارتعاش می‌کنند. همچنین فرض می‌کنیم که این دو به طور همفاز نوسان کنند. ( در نوسان همفاز دو موج ، بیشنه دامنه برای هر دو موج در یک زمان اتفاق می‌افتد) این دو ارتعاش با هم ترکیب شده و امواج قطبیده خطی دیگری را تشکیل خواهند داد. اما اگر میدانهای اولیه دارای اختلاف فاز π/2 باشند، یعنی مقدار بیشینه دامنه یک میدان با مقدار صفر میدان موج دیگر همزمان باشد، میدان الکتریکی برآیند، در طی یک چرخه کامل به شکل بیضی خواهد بود و نتیجه ترکیب ، نور قطبیده بیضوی نامیده می‌شود. حال اگر دامنه میدانهای اولیه یکسان باشند، این بیضی به یک دایره تبدیل خواهد شد و نام قطبش دایروی به خود خواهد گرفت.

پایان نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:03:00 ب.ظ ]




ناپلئون  تا زمانی در جنگ ها پیروز می شد که ارتش های مخالف، خود را به تدبیر سازمان های قدیمی و روش های کهنه مجهز می نمودند. سر انجام روزی رسیدکه وی از روس ها و اسپانیایی ها  شکست خورد وآن بدان سبب بود که  او  نیز از  استراتژی های آزموده  شدۀ  قدیمی  استفاده  می کرد و چنین می اندیشید که این استراتژی ها هنوز تازه اند. ولی نیروهای دشمن به جای استفاده  از استراتژی های جنگی پیشین ، استراتژی هایی را به کار گرفتند که متعلق به آینده بود .                                                                                                            

با اندکی تأمل و مشاهده به درون سازمان هایی که عملکرد ضعیفی دارند در می یابیم که آنها اغلب درگیر مسائل داخلی و روزمرۀ خود می باشند و بصورت دائم درگیر کاغذبازی ها و رسیدن به امور با ضرب العجل های  پی در پی هستند. نقاط قوت خود را دست کم می گیرند و اصولاً بهره برداری مناسبی از توانمندی ها و منابع خود ندارند و چه بسا اصول نوین بازاریابی را نیز به سخره می گیرند. آنها اغلب ضعف را به حساب عوامل بیرونی و غیر قابل کنترل مانند وضعیت اقتصادی و تغییرات یا رقابت های خارجی می گذارند.

سازمان های دولتی مسوؤل تدوین و اجرا و ارزیابی استراتژی هایی هستند که با استفاده از پول ملت ( پرداخت کنندگان مالیات) بتوانند برنامه ها وخدماتی را که مبتنی بر هزینه و منفعت باشد به بهترین شکل ممکن ارائه نمایند .سازمان های دولتی لازم است بصورت فزاینده ای از اصول و مفاهیم مدیریت استراتژیک استفاده کنند تا بتوانند برمیزان اثربخشی و کارایی خود بیفزایند . ولی استراتژیست ها در سازمان های دولتی در مقایسه با همردیفان خود در  سازمان های خصوصی از دیدگاه استراتژیک ، از استقلال و آزادی عمل کمتری برخوردارند. معمولاَ آنها  نمی توانند بر تنوع فعالیت های خود بیافزایند و به فعالیت های غیر مرتبط بپردازند یا در سازمان های دیگر ادغام شوند.                                                                                                                  

شاید به نظر برسد که سازمان های دولتی نیازمند بکارگیری مدیریت استراتژیک نباشند . حال آنکه چنین نیست . مدیران و کارکنان با استفاده از اصول و مفاهیم مدیریت استراتژیک می توانند فعالیت ها و اولویت های سازمان را بهتر درک کنند . مدیریت استراتژیک این امکان را به وجود می آورد که سازمان از کارایی بیشتری برخوردار شود و کارها را به شیوه ای اثربخش انجام دهد. فرایند مزبور به سازمان این امکان را می دهد که در تصمیم گیری ها ابتکار عمل به خرج دهد و نوآور باشد و نه اینکه در برابر کنش ها واکنش نشان دهد و به صورت انفعالی عمل نماید.                                                                                                                   

بانکها وموسسات مالی درگذشته از طریق انجام عملیات بانکی به جذب منابع مالی می پرداختند . درحال حاضر بانک ها مانندسایرسازمان ها در سطح جهانی دادو ستد می کنند . از طرفی با توسعه روزافزون تکنولوژی و صنعتی شدن کشورها در جذب منابع مالی تغییرات چشمگیری به وجود آمده است ، به نحوی که بانکداری الکترونیک و اینترنتی از مهمترین راههای تجهیز منابع مالی برای بانکها   می باشد  .

امروزه شرایط و موقعیت های مؤسسات مالی و بانکها با یکدیگر یکسان نیست و ممکن است  تغییراتی که برای عده ای تهدید محیطی محسوب می شود برای تعدادی دیگر  فرصت تلقی  گردد . لذا فقدان اقدامات اکتشافی در محیط و ارزیابی موقعیت ، موجب از کف رفتن  فرصت های ذی قیمت و موجب تحمیل هزینه های گزاف بر بانک می گردد.

 

1-2- بیان مسأله

درقرن حاضر رقابت بیش از آنکه مربوط به کالاها باشد در زمینه خدمات شکل می گیرد و بتدریج بازاریابی خدمات بر بازاریابی کالا سایه می اندازد . با این وجود بسیاری از مدیران به ویژه مدیران  بازاریابی تمام ذهن خود را مشغول رشد سازمان کرده اند. آنها معمولاً بر افزایش سالانه در حجم فروش محصول/ خدمات یا سهم بازار و یا هردو تأکید می کنند. اما بزرگترین چالش فراروی بسیاری از مدیران در کشورهای درحال توسعه طی سال های آینده ، پول در آوردن در بازارهایی است که اگر رشد هم بکنند کند بطئی رشد می کنند و از آنجا که نرخ های شتابان تغییرات اقتصادی و اجتماعی و تکنولوژیکی موجب کوتاه ترشدن چرخه های حیات محصولات / خدمات می شوند ، نوآوری های امروز ، بازارهای درحال رشد را به سرعت به سمت بلوغ و نهایتاً به سوی پیری و افول سوق می دهند . در چنین دوره هایی انتقالی ما شاهد تکان ها ی شدید و یا سقوط و یا از صحنه بدر شدن سازمان های ضعیف تر هستیم .

نقطه آغاز خدمت رسانی مناسب ، شناخت و درک نیازهای مشتریان است. مهمترین عوامل ایجاد و حفظ مشتری شناخت عوامل اصلی اثرگذار بر رفتار مشتریان و تصمیم گیری آنهاست.

به منظور شناسایی این عوامل اصلی مؤثر بر رفتار خرید مصرف کنندگان ابتدا نیاز به شناسایی فاکتورهای ناکارآمد درون سازمانی و برون سازمانی در تدوین استراتژی مناسب بازاریابی خدماتی است.

برای طراحی یک استراتژی بازاریابی موفق ، موقعیت یابی باید برجسته و شفاف باشد تا محصول / خدمات را از سایر محصولات رقیب متمایز کند. این فرآیند کمک می کند تا موقعیتی انتخاب شود که شانس موفقیت خدمات موردنظر این تحقیق یعنی خدمات ارزی شعببانک ملی در استان  گیلان را، با کسب مزیت رقابتی پایدار به حداکثر برسد( ونوس،1384، 28 ) .

در شرایط کنونی که با تشدید فشارهای بین المللی و اعمال تحریم های جدید و افزایش هزینه های تجارت و بازرگانی برای ایران روبرو هستیم ، بانک ها از جمله بانک ملی از یکسو با محدودیت های اعمال شده از جانب  بانک های کارگزار خارجی جهت  معامله و مبادله ارزی و از سوی دیگر با عدم وجود تقاضای بهینه از سوی بازار داخلی مواجهند و افزون بر آن نمی توانند نیازها و خواسته های مشتریان را بطور کامل و در اسرع وقت برآورده سازند . درچنین شرایطی بانک ها ناگزیرند با بکارگیری استراتژی های نوین بازاریابی ، خود را برای فشارهای رقابتی جدید داخلی و خارجی آماده نمایند.

بانک ملی   با وجود برخورداری از استراتژی هایی در سطح کلان سازمانی و و تدوین هر ساله خط مشی ها و دستورالعمل های جامع و مجزا به منظور شفاف سازی روش ها و اتخاذ تصمیم گیری در سطح واحدهای استراتژیک ، لیکن شاهد مشکلات عمده و عدیده ای در نتایج حاصله و انعکاس آن در آمارهای سازمانی است. لذا با بازنگری  و تدوین استراتژی در سطح وظیفه ای سازمان و شناسایی و بررسی عوامل خارجی ( فرصت ها و تهدیدها ) و عوامل داخلی ( قوت ها و ضعف ها )بانکملیمی تواند از قوت های داخلی و فرصت های خارجی به درستی بهره برداری نماید، ضعف های داخلی را از بین برده ، از تهدیدهای خارجی بپرهیزد.

1-3- سوال آغازین تحقیق

 سوأل آغازین پژوهش حاضر این است که آیا می توان فلسفه بازاریابی خدمات ارزی را برای شعب ارزی  بانکملیاعمال کرد و اساساً شعب ارزی بانکملیاستان  گیلان در شرایط کنونی در چه موقعیتی قراردارد؟

1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق :

پایان نامه

تغییرو تحولات صورت گرفته در سالهای اخیر و پارادایم های نوظهور و چالش های پیش روی سازمان ها نشان می دهد که رویکردهای موفقیت آور گذشته ، نمی توانند مبنایی برای موفقیت امروز باشند چرا که تنها چیزی که  ثابت باقی مانده ، همانا تغییر است.

فعالیت بانک ها و بطور کلی صنعت بانکداری ، بی گمان یکی از اساسی ترین بخش های اقتصاد در هر کشور محسوب می شود. منظور از بانک اشاره به بنگاه یا نهادی است که فعالیت  های جاری و مستمر آن از یکسو اعطای تسهیلات مالی و اعتباری ( ریالی و ارزی) را دربرمی گیرد و از سوی دیگر ، شامل سپرده پذیری ( ریالی و ارزی ) از عموم آحاد جامعه است . ترکیب هم زمان این دو فعالیت بارزترین مشخصه بانک ها محسوب می شود چرا که بخش عمده ای از وام و اعتبار اعطا شده به وسیله هر بانک از محل وجوه و سپرده های مردمی تأمین می شود. برهمین اساس ، گروهی از صاحبنظران اقتصاد و بانکداری ، علت اصلی شکنندگی و ناپایداری بانک ها را درهمین واقعیت ریشه یابی می کنند.  افزون بر این بانک ها ارائه کننده نوعی خدمت منحصر به فرد دستیابی عموم به نقدینگی و فراهم آوردن سازو کار پرداخت در معاملات به اقشار گوناگون جامعه هستند (مقالاتTMBA،2008، 1)[1].

لذا فقدان توانایی تحلیل وضعیت بانک از داخل یا خارج سازمان و عدم ارزیابی توان مالی و ثبات محیطی و استحکام صنعت  و توان مزیتی آن از یک طرف ونیاز به  استمرار عرضه این کالای عمومی از طرف دیگر از جمله دلایل با  اهمیتی است که استدلال پشتوانه تدوین و تعیین برنامه های خاص برای انواع فعالیت های بانک را فراهم می سازد .

برنامه ریزی یعنی بررسی و کنکاش محیط خارجی سازمان برای مشخص نمودن فرصتها و تهدیدات بازرگانی و تجاری و آشنایی با جنبه های داخلی سازمان منجمله آگاهی از منابع و نقاط قوت آن  . وقتی محیط خارجی ، فرصت ها یا تهدیدات بازرگانی ایجاد می کند ، برنامه ریزی متضمن تدوین و آماده کردن نوعی استراتژی( راهبرد ) برای تجهیز منابع سازمان (بانک) و تقویت آن در جهت بهره برداری  از فرصت ها یا مبارزه با تهدیدات خواهد بود( رادریگز[2] ،1380 ، 102  ) .

 مفاهیم نوین استراتژی و نگرش هایی که در طی سالهای اخیر از طرف صاحب نظران ارائه شده است، بعنوان ابزاری اثربخش به سازمان ها امکان می دهد تا موقعیت و جایگاه ممتاز رقابتی را در مقابل تغییرات پی در پی محیطی حفظ کنند. شبکه بانکی کشور نیز در مقطع خاصی از حیات خود قرار دارد و این امر چالش های زیادی را فراروی بانک ها قرار داده است .

افزایش سطح انتظارات مشتریان ، بستر سازی های اولیه و بهبود فن آوری های ارتباطی جهت ارائه خدمات بانکی الکترونیکی ، فعال شدن بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری خصوصی و گسترش ابعاد فعالیت های بانکداری بین الملل و تجارت الکترونیکی ، تغییر نگرش بانک ها نسبت به مشتریان و کارکرد شعب  را موجب گردیده است .

 علاوه بر این پیوند تنگاتنگ سازمان های مالی همچون بانک ها با بازارهای مالی نظیر بازار ارز و بازرگانی خارجی در اقصی نقاط جهان ، چنین سازمان هایی را ناگزیر می سازد با تغییرات و تحولات شدیدتری  مواجه گردند.

بازارها و سازمان های مالی نه تنها زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر قرار می دهند بلکه موجب جریان یافتن مبالغ عظیمی از پول ملی و اسعار خارجی در سیستم اقتصادی کشور می گردند که آن هم به نوبه خود بر تولید کالاها و خدمات تأثیرات قابل توجهی می گذارد.خدمات رسانی مناسب بانک ها در حوزه بین الملل زمینه ساز  جذب سرمایه گذاری های خارجی و ایجاد تعادل در تراز پرداخت ارزی (BOP)[3] کلان کشور می گردد.در بخش بانکداری بین الملل آنچه که اهمیت بکارگیری اصول و مفاهیم موجود در مدیریت استراتژیک را برجسته تر می سازد ؛ علاوه بر عوامل و متغیرهای  خارجی و داخلی که در طراحی ها و برنامه ریزی های  معمول استراتژیک مد نظر قرار می گیرد ، وجود قوانین و مقررات ارزی داخلی و بین المللی است که به موازات یکدیگر  شعب ارزی بانک ها را درقالب واحدهای استراتژیک سازمان ملزم و متعهد به رعایت می سازد. حال در چنین پارادوکس محیطی سازمان های مالی چگونه می توانند جهت بقا و تداوم و همچنین توسعه خودبگونه ای اثربخش و منعطف عمل نمایند؟ آیا اتخاذ موضعی رقابتی برای بانک ها خالی از اشکال نیست؟

آیا استفاده از فلسفه بازاریابی برای بانک های دولتی امکان پذیر است؟

آگاهی از نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان و از طرفی درک فرصت ها و تهدیدات موجود در محیط این توانایی را به سازمان می دهد تا موقعیت و جایگاه استراتژیک خود را ارزیابی نماید. عوامل داخلی ، عواملی هستند مربوط به درون سازمان و برخلاف عوامل خارجی در کنترل مدیریت سازمان می باشند. نقاط قوت سازمان شامل مهارت ها و توانایی هایی است که سازمان را قادر می سازد استراتژی هایش را به خوبی طراحی  و اجرا کند. نقاط ضعف ، مهارت ها و توانایی هایی است که سازمان به خاطر عدم برخورداری از آنها نمی تواند استراتژی هایی را انتخاب و اجرا کند که از مأموریت سازمانی حمایت شود.  (اعرابی، 1387، 27). 

چیزی که امروزه باعث تداوم  سازمان ها می شود وجود یک مزیت رقابتی پایدار است که بطور عمده در زمینه مشتریان و تکنولوژی سازمان باشد. بنابراین برای شناسایی وجود یا عدم وجود مزیت رقابتی و پاسخ به تغییرات و شرایط محیط با استفاده از روش تدوین استراتژی ، لازم است تا نخست  موارد فوق با استفاده از رویکرد وظیفه ای شناسایی وموقعیت و جایگاه سازمان در زمینه های گوناگون بررسی شود.  لازم  به ذکر است که علاوه برموارد مطروحه ، به علت حضور شخص پژوهنده در نظام بانکی کشور از سال 1375دربانکملی سبب علاقه و دغدغه حرفه ای گردیده است از دیگر عوامل مؤثر در انتخاب موضوع این تحقیق  می باشد.

بطورکلی اهمیت و ضرورت تحقیق را می توان چنین بیان کرد:

  • هدف اصلی بانکملیبرآورده کردن نیازهای مالی متغیر مشتریان است . بنابراین بایددر نوآوری بطور مستمر پیشقدم و فعال باشد.
  • عدم افزودن مزایای بازاریابی به بخش خدمات ارزی سودآوری در فرصت های مقتضی را به زیان مضاعف تبدیل میکند، یکی هزینه فرصت از دست رفته و دیگری از دست دادن مشتریان
  • برخی صاحبنظران نظیر آراف هارتلی (1992) منبع اصلی شکست سازمان ها را عدم شناسایی موقعیت سازمان از داخل و خارج و درک ناکافی از مصرف کنندگان و بازارها بیان نموده اند و نتیجه گرفته اند که فعالیت های اصولی و علمی بازاریابی از شکست جلوگیری کرده و احتمال موفقیت را بطور چشمگیری افزایش می دهد( ونوس ، 1384، 37).
  • موجب می شود که تصمیمات اصلی برای خدمات ارزی بگونه ای واقعبینانه تر گرفته شود و هدف های بلندمدت و پیش بینی شده مورد حمایت بیشتری قرار گیرد.
  • باعث می شود تا وقت و منـابع کمتـری صرف اصلاح خطاها و تصمیماتـی که به صورت ضرب الاجل گرفته می شود ، گردد(دیوید،1386، 52).

1-5- اهداف تحقیق :

اهداف این تحقیق را می توان به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم کرد:

هدف اصلی  شناسایی استراتژی های بازاریابی در حوزه فعالیت های بازرگانی بین المللی و ارزیابی موقعیت  واحدهای ارزی بانکملی است.

و هدف فرعی انتخاب و تدوین استراتژی مناسب خدمات ارزی در واحدهای  ارزی بانکملی استان  گیلان با توجه به عوامل منطقه ای می باشد.

 

1-6- چارچوب نظری تحقیق

در تدوین این برنامه استراتژیک ،ابتدا مأموریت بانک در واحدهای  ارزی استان گیلان تعیین می شود و  در تدوین استراتژی مناسب بازاریابی ، شعبه مرکزی به عنوان یک SBU در نظر گرفته شده ا ست که بیشترین سطح تماس را با مشتریان دارد .یکی از مهمترین مفروضات در تدوین این استراتژی درک و آگاهی از نیازها و خواسته های مشتریان از واحد ارزی و نقش این نیازها در تدوین استراتژی بازاریابی در این واحد وظیفه ای می باشد.

در عین حال آگاهی از قابلیت ها و توانمندی های رقبا در شبکه بانکی بویژه در سطح منطقه و محدودیت ها و ضعف های آنها از یک سو و شناخت قابلیت ها و توانمندی های شعبه و محدودیت ها و ضعف های آن درسطح ملی و بین المللی بویژه منطقه از سوی دیگر،مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از این اطلاعات و برخی از عوامل محیطی و منطقه ای ومتغیرهای مؤثر بر تدوین استراتژی در مدل  SPACE که عبارتند از توان مالی و توان صنعتی و همچنین ثبات محیطی و توان رقابتی سعی در تدوین بهترین استراتژی های ممکن ، شده است و در نهایت با استفاده از ابزار قیاس QSPM الویت و جذابیت های استراتژی های بدست آمده تعیین و از میان آنها یکی یا ترکیبی از آنها انتخاب شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:03:00 ب.ظ ]




امروزه حفظ و تقویت وفاداری مشتری نسبت به محصولات یا خدمات شرکتها، مهمترین نقطه تمرکز فعالیتهای بازاریابی می باشد. وفاداری مشتریان می تواند هزینه های بازاریابی شرکتها را کاهش دهد، موجب جذب مشتریان بیشتر شود و اثربخشی یک کسب و کار را افزایش دهد. به علاوه مشتریان وفادار از طریق تبلیغات دهان به دهان یک محصول موجب می شوند تا شرکت با استراتژیهای رقبا مقابله کند و نتایج بهتری را به دست آورد .

وفاداری به برند موجب می شود تا مشتریان، یک برند را در مقایسه با سایر برندهای رقیب انتخاب کنند و به صورت روتین از آن برند خرید نمایند و به سمت سایر برندها گرایش پیدا نکنند. وفاداری مشتریان به معنی موقعیتی است که در آن یک مشتری به طور کلی محصولات و خدمات مشابه ای را در طول زمان از یک شرکت خریداری یا دریافت کند. همچنین بر اساس میزان وفاداری مصرف کنندگان و مشتریان به یک برند خاص، ارزش ویژه آن برند نیز افزایش خواهد یافت. همچنین وفاداری به برند می تواند به عنوان یک خروجی بالقوه ناشی از ارزش ویژه برند باشد.رضایت مشتری نیز ناشی از این موضوع است که تجربه استفاده از یک محصول به انتظارات مشتری نزدیک باشد. در این صورت مشتری راضی احتمالا مشتری وفاداری نیز خواهد بود. بنابر این در این تحقیق بیشتر به دانش مربوط به بررسی نقش رضایت مشتری در روابط میان ارزش ویژه برند و وفاداری مشتری پرداخته می شود.

1-2- بیان مسئله

بر اساس پژوهشهای کاتلر(2005) و کاتلر و کلر(2006)، رابطه بین رضایت مشتری و وفاداری مشتری بسیار حساس و قابل توجه است. زیرا وقتی مشتری احساس نارضایتی کند، از شرکت فاصله گرفته و در رابطه با محصول یا خدمت مورد نظر، داستان بدی را به دیگران ارائه می دهد. اما وقتی مشتری احساس رضایت می کند، مجددا و بارها از آن محصول خواهد خرید و از آن محصول توضیحات مثبتی را به دیگران ارائه خواهد کرد. بر اساس این نظر می توان گفت که با استفاده از وفاداری مشتری که حاصل میزان رضایت او از محصول یا خدمتی خاص می باشد، می توان حجم یا دفعات خرید مجدد و میزان پیشنهاد محصول توسط او به دیگران را مورد اندازه گیری قرار داد(Budiarti et al, 2013). 

در طول 2 دهه گذشته، همه انواع سازمانها بطور فزاینده ای اهمیت رضایتمندی و وفاداری مشتریان را درک کرده اند. دلیل اصلی برای تاکید زیاد سازمانها بر رضایتمندی مشتری این است که هرچه رضایتمندی مشتریان افزایش یابد، می­تواند بر وضعیت رقابتی قوی تر سازمان در بازار و افزایش سهم و بازار و سود آن بیانجامد، کاهش قیمت تمام شده کالاها و خدمات، کاهش خطر ریسک و کاهش هزینه جذب مشتریان جدید از دیگر نتایج رضایتمندی و وفاداری مشتریان است. رضایتمندی مشتری را به شیوه­های مختلفی می توان تعریف کرد. ارزیابی بعد از خرید توسط مشتری از کالا ها و خدمات نوعی کسب رضایتمندی خرید است. بطور کلی محققان معتقدند که رضایتمندی مشتریان از عوامل تعیین کننده خرید مجدد، تبلیغات شفاهی مشتری و در نهایت وفاداری مشتری است. رضایتمندی مدتها از عوامل تعیین کننده­ی وفاداری مشتری بوده است. مشتریان راضی دوباره به سازمان بر می­گردند و خرید مجدد می­کنند و یا از خدمات شرکت در دفعات بعدی استفاده خواهند کرد. این دسته از مشتریان تجربیات مثبت و منفی خود را از کالاها و خدمات شرکت با دیگران مبادله خواهند کرد ( Bayraktar et al, 2012).

از دیدگاه برخی از محققان وفاداری عامل نهایی مدل رضایتمندی مشتری است. وفادرای بوسیله قصد و نیت خرید، تحمل میزان قیمت کالاها و خدمات از سوی مشتری و همچنین پیشنهاد خرید کالاها و خدمات به دیگران سنجیده می­شود. اینگونه تصور می شود که تصور بهتر و رضایتمندی بیشتر مشتریان از یک شرکت یا سازمان باید میزان وفاداری آنان را افزایش دهد ( Bayraktar et al, 2012).

وفاداری مشتری نوعی تعهد عمیق و درونی است که منجر به خرید مجدد یا استفاده مجدد از یک محصول یا خدمت می شود. با وجود این اثرات موقعیتی، و پیشنهادهای بازاریابی به صورت بالقوه برروی تغییر رفتار مشتری در حال تاثیرگذاری می باشند. رایج ترین تعریف وفاداری توسط الیور ارائه شده است که وی وفاداری را داشتن یک تعهد عمیق برای یک محصول و یا خدمات ترجیح داده شده تعریف می­کند که عمل خرید بطور مستمر و سازگار در آینده انجام شده و باعث تکرار خرید از یک برند معین و یا مجموعه ای از برندهای معین می­شود و این در حالی است که تاثیرات موقعیتی و یا تلاش های انجام شده برای جایگزینی و یا تغییر رفتاری وی در محیط بیرون وجود دارد ( تاج زاده نمین و همکاران، 1389).

قابلیت خاص  برند به معنی ارزشهای بازاریابی و مالی مرتبط با توان یک برند در بازار شامل دارائیهای واقعی مختص به یک برند، آگاهی از برند، وفاداری به برند، کیفیت درک شده از برند و تداعی گرهای برند می باشد. بر اساس نظر لاسر[1]، میتال[2] و آرون[3](1995)، ادبیات موجود، قابلیت خاص  برند را از دو دیدگاه مختلف ارزیابی کرده است. دیدگاه مالی و دیدگاه مشتری. دیدگاه مالی معمولا اشاره دارد به ارزش برند شرکت در بازار. در حالیکه دیدگاه مشتری، ارزش ویژه برند را بر مبنای ارزش برند درک شده توسط مشتری مورد ارزیابی قرار می دهد(Severi & ling, 2013). قابلیت خاص برند شکل گسترده تر تصور از برند است. اما وفاداری به برند از گذشته به معنی داشتن نگرش مثبت نسبت به خرید یک برند خاص می­باشد. در مقابل ارزش ویژه برند شامل دیدگاه و نگرشی است که الزاما به خرید منجر نمی­شود. ارزش ویژه برند شامل 5 بخش می­شود که عبارتند از: 1- کیفیت درک شده؛ 2- رفتار کارکنان؛ 3- مفهوم ایده آل؛ 4- هویت برند؛ 5- انسجام سبک زندگی( Nam et al, 2011). آکر[4](1996)، ارزش ویژه برند را به عنوان مجموعه ای از دارائیهای مرتبط با نام و علامت یک برند تعریف می کند که ارزش فراهم شده به وسیله یک محصول یا خدمت برای شرکت و مشتری را اضافه یا کم می کند(Juntunen et al, 2011).

کیفیت درک شده عبارتست از ادراک مشتری از کیفیت کلی یا برتری یک کالا یا خدمت نسبت به تمایل مشتری به جایگزین های آن. برای درک کیفیت درک شده، شناسایی و اندازه­گیری ابعاد اساسی مفید خواهد بود، اما خود کیفیت درک شده به خودی خود یک سازه خلاصه است. نام تجاری با کیفیت درک شده توسط مشتری پیوند خورده است، ادراکی که تنها کیفیت کلی را نشان می دهد و ضرورتا بر مبنای دانش مشتریان در خصوص ویژگی های جز ئی آن نیست(Pike et al, 2010).

رفتار کارکنان از دیگر موارد و عناصر ارزش ویژه برند است. رفتار کارکنان بخش فروش یا ارائه کننده خدمات موجب ایجاد یک ذهنیت در مشتری می­شود. محققان به دلیل اهمیت رفتار کارکنان، این بخش را جزئی از ارزش ویژه برند می­دانند ( Nam et al, 2011).

رضایت درونی ایده­آل می­تواند به طور کلی به عنوان تفکرات و احساسات افراد نسبت به چیزی یا کسی باشد. مفهوم ایده­آل به درجه ای از فعالیت و تفکر مشتری گفته می­شود که با تصور او از برند مطابق است. تئوری ایده­آل بیان می کند که افراد یک برند را به خاطر ارتقاء خودشکوفایی شخصیتی می­خرند ( Nam et al, 2011).

هویت برند، در تئوری سازمانی افراد جزئی از یک گروه اجتماعی می­شوند تا هویت و حس تعلق خود را ارتقاء دهند. بطور مشابه مشتری نیز هویت اجتماعی خود را با مصرف یک برند یا مشارکت در خرید آن نشان می­دهند. مشتریان ارزش مثبت را به برندهایی می دهند که دارای شهرت خوبی در میان گروهایی که به آنها تعلق دارند، هستند. بنابراین هویت برند به افراد اجازه می دهند تا شخصیت اجتماعی خود را ارتقاء دهند( Nam et al, 2011).

پایان نامه و مقاله

انسجام در سبک زندگی، سبک زندگی نه تنها در برگیرنده ویژگی های دموگرافیک است بلکه شامل نگرش مثبت به زندگی، عقاید و روحیات افراد نیز می­شود. اگرچه هیچ تعریف کاملی از سبک زندگی وجود ندارد، اما این اصطلاح به طور گسترده به الگوی خاص زندگی افراد، علایق و نظرات آنان می شود که افراد آن را ارائه می­کنند. مشتریان یک برند را هنگامی خریداری می­کنند و یا نسبت به آن نظر مثبت ارائه می­کنند که به آن برند بتواند نیازهای آنها را در رسیدن به الگوهایی خاص از سبک زندگی برطرف کند، بنابراین انسجام در سبک زندگی به معنای توسعه چیزی است که برند در آن مطابق با سبک زندگی افراد باشد. این قسمت برخلاف هویت برند و مفهوم ایده­آل یک عنصر شخصی و کاملا منحصر به فرد می­باشد. به هنجارهای اجتماعی و گروهی ارتباطی ندارد( Nam et al, 2011).

از آنجائیکه در سالهای اخیر افزایش چشمگیری را در تعداد رستورانها و فست فودها در سطح شهر رشت شاهد بوده ایم و با توجه به بالا رفتن قدرت انتخاب مشتریان برای استفاده از خدمات مختلف این رستورانها و فست فودها، رقابت فزاینده ای را در این بخش شاهد هستیم. لذا پرداختن به عواملی که می تواند در جذب و حفظ وفاداری بیشتر مشتریان این رستورانها و فست فودها موثر باشد، دارای اهمیت و مبنای بررسی تحقیق حاضر می باشد. بدین جهت با توجه به اینکه هدف تحقیق بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر وفاداری مشتری به برند در رستورانها و فست فودهای شهر رشت است، محقق به دنبال پاسخ این سوال است که آیا ارزش ویژه برند بر وفاداری به برند در رستورانها و فست فودهای شهر رشت تاثیر دارد یا خیر؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ب.ظ ]




  بورس بازاری است که در آن پس انداز کنندگان وجوه نقد خود را مستقیما” سرمایه گذاری می کنند . هر چند اوراق بهاداری که در بورس معامله می شوند دارای نقدینگی زیادی هستند اما در امر سرمایه گذاری مسائلی همچون ریسک و بازده اهمیت زیادی دارند. برای سرمایه گذاران به عنوان یکی از اجزای مهم بازارهای مالی این سؤال مطرح است که چه سهمی را به چه قیمتی خریداری کنند تا بازده بیشتری با ریسک کمتر نسیب آنها شود به عبارت ساده سرمایه گذاران بدنبال سهم پر سود و کم ریسک هستند . برای انتخاب سهام با بازده بیشتر و ریسک کمتر سرمایه گذار باید با استفاده از اطلاعات ارائه شده توسط شرکت ها و بکارگیری روش ها و ابزارهای لازم به بررسی و تجزیه و تحلیل هر سهم بپردازد تا سهم و یا مجموعه ای از سهم های مطلوب را انتخاب نماید.(کردستانی و امیربیگی لنگرودی ،1387).

  یکی از راههای سرمایه گذاری خرید دارایی های مالی است . مزیت خرید دارایی های مالی نسبت به خرید دارایی های واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا” دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز و سرمایه گذاری ، دوم اینکه خرید دارایی های واقعی و بلا استفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلا استفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند مگر اینکه از آن استفاده شود . در اقتصاد بازار مالی به مکانیزمی اطلاق می شود که امکان خرید و فروش سهام ، کالا یا هر محصول قابل تبادلی را برای مشارکت کنندگان با هزینه ای پایین فراهم می آورد .

  بازارهای مالی طی چند سده اخیر رشد قابل توجهی داشته و به طور مستمر در حال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است . وظیفه بازار گردآوری خریداران و فروشندگان علاقمند به مشارکت در بازار است ، در واقع تمامی بازارهای مالی در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین جویندگان سرمایه و دارندگان هستند . بنابراین بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یکی از این نهادهای مالی نقش مهمی در اقتصاد ایران ایفا می کند .

1-2 بیان مسأله

گسترش روز افزون فعالیت های تجاری موجب گردیده است که مناسبات مالی ، فرایندها و شیوه های مدیریت مالی علی الخصوص مدیریت مالی سازمانها ، بطور مستمر پیچیده تر شود ، چنین است که تداوم فعالیت های شرکت ها و بنگاه های اقتصادی را باید در داشتن منابع مالی کافی جستجو کرد .بدون دسترسی به منابع مالی و مدیریت صحیح این منابع که با بهره گیری از سازو کارهای مختلف میسر می گردد ،بسیاری از فعالیت ها یا به اجرا در نمی آید و یا اینکه عملیات و فعالیت ها اثر بخش نخواهد بود . و در نتیجه تحقق هدف ها میسر نمی شود. تحولات پیاپی و سریعی که در قلمرو فعالیت شرکت ها و انواع واحدهای اقتصادی رخ داده و در حال وقوع است ، اهمیت مدیریت مالی و به تبع آن آگاهی از روش های علمی در این رشته را بیش از پیش ضروری ساخته است .

   به عوامل فوق الذکر باید نقش اطلاعات اقتصادی در تصمیم گیری مدیریت را اضافه نمود . زیرا اغلب تصمیمات مدیریت تبعات مالی دارد . این امر فراگیری روش های مناسب و روش هاو ابزارهای تهیه و تدارک اطلاعات مالی به شکل سازمان یافته و رسمی که در حقیقت همان آموزش فنون مدیریت مالی و به تعبیر بعضی از صاحبنظران علم مالی و اقتصادی است آنچنان اهمیتی یافته است که بی توجهی به آن سلامت اقتصادی خانواده ، بنگاه و جامعه را به خطر می اندازد .طی دهه اخیر تئوری های اقتصادی به میزان قابل توجهی ،تآکید خود را بر بنگاهها معطوف داشته اند . در نتیجه جهت گیری بررسی های اقتصادی از سطح کلان به خرد صورت گرفته و تعامل فعالیت و راهبرد شرکت ها با سیاست های کلان دولت به هسته اصلی مباحث اقتصادی تبدیل شده است. بدلیل اهمیت و حساسیت موضوع قیمت گذاری سهام تاکنون مدل های زیادی مبتنی بر دیدگاههای مختلف ارائه گردیده که با توجه به شرایط اقتصادی ،سیاسی ،منطقه ای و غیره نتایج و کاربردهای متنوع و متفاوتی داشته است. یکی از روشهای ارزیابی شرکتها نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری کل دارایی ها (M/B)[1] می باشد. این نسبت بیانگر کل ارزش بازار سرمایه (کل سهام  عادی)  شرکت تقسیم بر  ارزش دفتری مجموع دارایی‌های شرکت می باشد. ارزش بازار مجموع سرمایه (سهام عادی )شرکت از حاصلضرب ارزش بازار سهام(در آخرین روزهای سال مالی)در تعداد سهام عادی بدست می اید.( ریموند پی،1384). مورد دیگر نسبت قیمت به سود هر سهم ( P/E )[2] می باشد . این نسبت که از آن به عنوان ضریب سودآوری نیز نام برده می شود ، حاصل تقسیم قیمت سهم به سود آن است و در واقع رابطه بین قیمت سهام و سود آن را نشان می دهد .

  بنابراین با توجه به بیان مسئله پژوهش حاضر، انتخاب ساختار سرمایه[3] بهینه بر ارزش شرکتها تاثیر گذار می باشند و بعنوان یک نکته کلیدی در این پژوهش بحث خواهد شد و بدنبال پاسخ این سوالات هستیم که آیا بین اهرم اقتصادی[4] و معیارهای ارزیابی عملکرد (P/E) و (M/B) در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد؟ درصورت وجود رابطه، شدت همبستگی بین اهرم اقتصادی و معیار های ارزیابی عملکرد نام برده تا چه اندازه می باشد؟ این تحقیق سعی دارد که با تکیه بر محاسبات در هر روش به این سوالات پاسخ دهد. از آنجا که ایران جزء کشورهای در حال توسعه بوده و از شرایط خاص سیاسی برخوردار است بنابراین بررسی و تبیین اهرم اقتصادی برای سنجش ریسک و ارتیاط آن با متغیرهای P/E,M/B  حائز اهمیت است . امروزه تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای و تامین مالی، اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مدیران مالی شرکتهای سهامی عام به شمار می روند. با عنایت به اینکه در اهرم عملیاتی [5] درصد تغییرات سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)[6] به درصد تغییرات فروش سنجیده می شود و در اهرم مالی[7] ،درصد تغییر سود هر سهم ((EPS [8] به درصد تغییرات سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)سنجیده می شود.( جهانخانی و پارسائیان ،1384).

   ولی اهرم اقتصادی نشان دهنده درصد تغییر در سطح فروش به ازای درصد تغییر در نوسان اقتصادی (در این تحقیق هزینه تامین مالی به عنوان نوسان اقتصادی در نظر گرفته شده است ) است . هزینه تامین مالی به عنوان هزینه های ثابت مالی منظور می گردد و  باید در زمان سررسید پرداخت گردد.(تهرانی و رهنما ، 1389،ص171).

    برای بنگاه های اقتصادی یکی از هزینه های ثابت هزینه بهره یا هزینه تامین مالی  است و این خود متاثر از نوسانات اقتصادی است.درجه اهرم اقتصادی (DEL) [9]درصد تغییر منتج شده فروش شرکت به درصد تغییر به دست آمده از نوسان اقتصادی خارجی که شامل هزینه تامین مالی  به عنوان هزینه ثابت مالی است  بر روی فروش شرکت می باشد.(نیکومرام و دیگران ،1385،ص 129). همچنین درجه اهرم اقتصادی می تواند در تبیین ریسک سیستماتیک[10] نیز کمک شایانی کند. به این ترتیب نیز می توان از درجه اهرم اقتصادی به عنوان روشی برای حساب بتا(β ) استفاده کرد.  از طرفی با افزایش هزینه های تامین مالی، بهای تمام شده محصول تولیدی افزایش یافته و نتیجه آن یک کالای غیررقابتی و در نتیجه با کاهش جدی فروش روبرو می گردد. بنابراین آزمون تاثیر تغییرات هزینه  بهره به عنوان یکی از متغیرهای اقتصادی که نشان دهنده تاثیر محیط اقتصادی بر کسب و کار است، ضرورت مییابد. از طرفی در فعالیتهای اقتصادی سرمایه گذار به تناسب ریسکی که متحمل میشود، بازده دریافت میکند. (رهنمای رودپشتی و امیر حسینی ،1389). در تحقیق حاضر، ضمن تبیین مبانی نظری مرتبط با اهرمها از جمله اهرم اقتصادی، نتایج حاصل از آزمونپذیری این روش با روشهای دیگر به منظور سنجش ارتباط بین تغییرات هزینه تامین مالی و فروش از یکطرف و از طرف دیگر سنجش این تغییرات بر P/Eو  M/B ارایه خواهد شد.در اهرم های دیگر یعنی اهرم عملیاتی ، مالی و مرکب فروش به عنوان متغیر مستقل اما در اهرم اقتصادی فروش متغیر وابسته فرض شده است زیرا تغییرات فروش متاثر از تغییرات متغیرهای اقتصادی است . (رهنمای رودپشتی و دیگران ، 1385) . منظور از متغیر اقتصادی در این تحقیق هزینه تامین مالی  است که در صورت های مالی صنایع فعال در بورس موجود است و برای تحقیق حاضر استفاده خواهد شد. 

1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق

  سازمان بورس اوراق بهادار در هر کشور یکی از منابع اصلی تامین مالی مورد نیاز شرکت های عضو اعم از شرکت های خصوصی و دولتی است . این سازمان باید با ایجاد محیطی مناسب برای سرمایه گذاری های سالم و ایجاد تعادل در بازده و ریسک سرمایه گذاریها منابع و سرمایه های کوچک مردم را جذب و با تزریق آن به بنگاه های اقتصادی باعث پویایی اقتصاد یک کشور شود . بورس اوراق بهادار تهران تنها بازار اوراق بهادار در ایران می باشد که در سال 1348 تاسیس گردیده است . هدف از تاسیس بورس جهت دادن به پس اندازهای خصوصی ( مردم  ) و تخصیص آن به سرمایه گذاری های بخش صنعتی و تولیدی می باشد . بورس اوراق بهادار تهران پس از یک توقف 10 ساله به واسطه انقلاب و جنگ تحمیلی از 1357 تا 1368 مجددا فعالیت خود را در سال 1368 از سر گرفت و طی سال های گذشته به رونق بخشی به فعالیت خود مشغول می باشد .( مصدق ، 1389).

  تغییرات اساسی که طی چندین سال گذشته در روش های اقتصادی رخ داده است همانند تامین مالی از طریق انتشار اوراق مشارکت در سطح عمومی  و خصوصی سازی برخی سازمان های تحت پوشش غیر قابل انکار است . از سوی دیگر رشد و توسعه بنگاه های اقتصادی در کنار پیچیده تر شدن معاملات تجاری و فرایند تصمیم گیری ، محققین را بر آن داشته است تا مسایل و مشکلات این بازارها را مورد بحث و بررسی قرار داده و راه را برای سرمایه گذاری های با اطمینان بالا در جهت تخصیص دادن بهینه منابع محدود هموار کنند . بخشی از این بررسی ها ، نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران را فراهم می کند ، این اطلاعات به سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و سایر اشخاص ذینفع در زمینه شناخت نقاط قوت و ضعف های واحد تجاری ، فرصت های سرمایه گذاری ، روند رشد آتی موسسات ، سنجش نقدینگی ، توانایی پرداخت بدهیها و ارزیابی عملکرد موسسات و مدیران آنها یاری می رساند . ( مصدق ، 1389 ).

  در پژوهش حاضر از درجه اهرم اقتصادی و بررسی ارتباط آن با معیارهای P/E و M/B در بازارهای سرمایه استفاده شده و با بررسی میزان تفاوت درجه اهرم اقتصادی شرکت ها، سعی در مشخص ساختن میزان و چگونگی همبستگی این عامل با نسبت های P/E و M/B شرکت های مورد بررسی است . پژوهش جاری می تواند به سرمایه گذاران در شرایطی که درجه اهرم اقتصادی پایین است و این انعکاس ریسک پایین را نشان می دهد در اتخاذ تصمیم بهتر برای سرمایه گذاران کمک نماید .

1-4 سوالات تحقیق

 

  • آیا بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه ی معنی دار وجود دارد ؟
  • آیا بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت قیمت به سود هر سهم در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه ی معنی دار وجود دارد؟
  • پایان نامه

1-5 فرضیه های تحقیق

فرضیه های مهم تحقیق حاضر به شرح زیر بیان می گردد:

1 – بین درجه  اهرم اقتصادی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ( M/B ) در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار وجود دارد .

2– بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت قیمت به سود هر سهم ( P/E ) در صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی دار وجود دارد .

1-6 اهداف تحقیق

  معمولا سرمایه گذاران قبل از اقدام به خرید سهام شرکتی خاص ، سهام موردنظر را ارزشیابی می کنند . برای ارزشیابی شرکت ها روش ها و تکنیک های مختلفی وجود دارد مانند نسبت قیمت به سود ، نسبت قیمت به ارزش دفتری و درجه اهرم اقتصادی . در این پژوهش مهمترین اهداف به شرح زیر بیان می گردد :

  • بررسی رابطه بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ( M/B )در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران
  • بررسی رابطه بین درجه اهرم اقتصادی و نسبت قیمت به سود هر سهم ( P/E) در صنایع فعال بورس اوراق بهادار تهران
  • تعیین رابطه بین فروش و هزینه بهره و ارائه ی آن جهت محاسبه درجه اهرم اقتصادی
  • ارائه راهبردهای کاربردی برای هدایت تصمیم گیری بازار سرمایه جهت اتخاذ تصمیمات مناسب توسط سرمایه گذاران

1-7 قلمرو تحقیق

قلمرو مکانی تحقیق

شامل تمامی صنایع فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای شرایط زیر باشند :

1– در سال های 84 – 89 سود آور بوده اند .

2– پایان سال مالی آنها آخر اسفند هر سال بوده و در دوره فوق الذکر تغییری در سال مالی نداده باشند.

3– در همه شرکت های مورد بررسی در سال مالی یکبار حداقل سهام آنها معامله شده باشد تا قیمت بازار در دسترس باشد .

4– داده های آنها برای سالهای مورد بررسی در دسترس باشند .

قلمرو زمانی تحقیق

دوره ی زمانی مورد بررسی 1384 الی 1389 می باشد .

قلمرو موضوعی تحقیق

قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی ارتباط بین تغییرات درجه اهرم اقتصادی با تغییرات نسبت ارزش بازاری با ارزش دفتری (M/B) و نسبت قیمت به سود هر سهم در شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

1-8 روش تحقیق

  این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه و روش تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی است . تحقیق توصیفی شامل مجموعه روشهایی که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیده های مورد بررسی است . اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری رساندن به فرایند تصمیم گیری باشد . تحقیق توصیفی را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد : 1 – پیمایشی 2 – اقدام پژوهشی 3 – همبستگی 4 – بررسی موردی 5 – پس رویدادی – علی مقایسه ای . یکی از انواع روشهای تحقیق توصیفی ( غیر آزمایشی ) تحقیق همبستگی است . همبستگی ابزاری است آماری که می توان بوسیله آن درجه ای که یک متغیر به متغیر دیگر از نظر خطی مرتبط است را اندازه گیری کرد . همبستگی با تحلیل رگرسیون بکار می رود . (مصدق ،1389)

    در این تحقیق رابطه بین متغیر ها بر اساس هدف تحقیق تحلیل می گردد. تحقیقات همبستگی بر حسب هدف به سه دسته تقسیم می شوند : 1- همبستگی دو متغیر 2 – رگرسیون 3 – تحلیل ماتریس همبستگی. در تحقیقاتی که از تحلیل رگرسیون استفاده می شود ، هدف معمولا پیش بینی یک یا چند متغیر ملاک از یک یا چند متغیر پیش بین است . چنانچه هدف پیش بینی یک متغیر ملاک از چند متغیر پیش بین باشد از رگرسیون چندگانه استفاده می شود .

  در این تحقیق از آنجاییکه در همه فرضیه های بیان شده ، تصمیم به آزمون آماری دو متغیر کمی با مقیاس فاصله ای را داریم ، لذا از آزمون ضریب همبستگی جهت تعیین رابطه معنی داری بین متغیر های اصلی تحقیق استفاده خواهیم نمود . این آزمون را با استفاده از نرم افزار Eviews6 به اجرا گذاشته و سپس خروجی های بدست آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم .

1-9 جامعه آماری

در پژوهش جاری جامعه آماری شامل تمامی صنایع فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ب.ظ ]




. 48

4-2 تحلیلات فرضی از شدت میانگین درصفحهz. 49

4-3 توصیف محاسبات عددی.. 54

4-4 نتیجه گیری.. 60

طبش دایروی

میدان الکتریکی کمیتی برداری است ، بنابراین مجموع میدان‌های الکتریکی از قواعد جمع برداری تبعیت می‌کند. به عنوان مثال اگر دو میدان الکتریکی در نظر بگیریم که در دو امتداد عمود بر هم ارتعاش می‌کنند، همچنین فرض می‌کنیم که این دو به طور همفاز نوسان کنند ( در نوسان همفاز دو موج ، بیشنه دامنه برای هر دو موج در یک زمان اتفاق می‌افتد) این دو ارتعاش با هم ترکیب شده و امواج قطبیده خطی دیگری را تشکیل خواهند داد. اما اگر میدانهای اولیه دارای اختلاف فاز π/2 باشند، یعنی مقدار بیشینه دامنه یک میدان با مقدار صفر میدان موج دیگر همزمان باشد، میدان الکتریکی برآیند، در طی یک چرخه کامل به شکل بیضی خواهد بود و نتیجه ترکیب ، نور قطبیده بیضوی نامیده می‌شود. حال اگر دامنه میدانهای اولیه یکسان باشند، این بیضی به یک دایره تبدیل خواهد شد و نام قطبش دایروی به خود خواهد گرفت.

1-2 مکانیزم قطبش دایروی

دو موج قطبیده خطی در نظر می‌گیریم که در یک جهت منتشر می‌شوند ولی راستای انتشارآنها بر یکدیگر عمود است.

(1-1)                 
                                   

       در رابطه فوق a1 ، a2 دامنه امواج ، x12 بردارهای یکانی واحد و θ ثابت فازی است.

مقالات و پایان نامه ارشد

نکته

    • اگر ثابت فازی مضرب صحیحی از π باشد، برآیند دو موج، قطبش خطی خواهد داشت، که بردار الکتریکی آن در راستایی متفاوت با راستای میدان دو موج نوسان می‌کند.
    • اگرثابت فازی مضرب صحیحی از π نباشد، در حالت کلی بردار میدان الکتریکی در راستای خط راست نوسان نمی‌کند.
  • اگر ثابت فازی مضرب فردی از π/2 بوده و دامنه‌های میدانهای اولیه یکسان باشد، در اینصورت هرگاه تغییرات زمانی بردار میدان برآیند را در نظر بگیریم، ملاحظه می‌کنیم که نوک بردار میدان الکتریکی بر محیط دایره‌ای به شعاع دامنه میدان اولیه می‌چرخد. ( چونمعادله موج برآیند نشان دهنده معادله دایره است) این موج برآیند یک موج قطبیده دایروی خواهد بود که می‌توان با چرخاندن انتهای یک ریسمان کشیده شده روی محیط یک دایره فرضی، آن را به طور عملی مشاهده کرد.

1-3 انواع قصبش دایروی

اگر اختلاف فاز بین مولفه‌های قطبش، در قطبش دایروی 3π/2 یا π/2 باشد. در این صورت دو نوع قطبش دایروی خواهیم داشت.

1-3-1 قطبش دایروی راستگرد:

 وقتی در جهت عکس انتشار موج به آن نگاه شود ( جهت انتشار عمود بر صفحه بطرف خارج باشد ) و جهت چرخش میدان الکتریکی در جهت حرکت عقربه‌های ساعت دیده شود، قطبش را قطبش دایروی راستگرد می‌گویند. در این نوع قطبش اختلاف فاز برابر 3π/2 است.

1-3-2 قطبش دایروی چپگرد:

  اگر اختلاف فاز بین مؤلفه‌های قطبش ، برابر π/2 باشد، در اینصورت بردار میدان الکتریکی در خلاف جهت حرکت عقربه‌های ساعت خواهد چرخید. (باز راستای انتشار در جهت عمود بر صفحه و بطرف خارج است) بنابر قرار داد چنین قطبشی را دایروی چپگرد می‌گویند.

1-4 اتمسفر چیست؟

در لایه‌های جو زمین فشار ناشی از هوای محیط به چگالی هوا و ارتفاع از سطح زمین ، دمای هوا و سرعت وزش باد وابسته است. این فشار بیشترین مقدارش را در سطح دریا دارد و در ارتفاعات بالا به شدت با تابع نمایی کاهش می‌یابد. برای همین است که در بالای کوه تخم مرغ زودتر پخته می‌شود و یا اینکه آب سریعتر می‌جوشد، زیرا فشار هوا پایین بوده و دما نیز ارتباط مستقیم با فشار هوا دارد. با این حال بر حسب رنج فشار جو زمین رابه لایه‌هایی طبقه بندی نموده‌اند. بد نیست بدانید که این فشار به تغییرات شدت تابش نور خورشید نیز بستگی دارد و در اثر توان تابش بالا ، افزایش می‌یابد. اتمسفر یا جَو که از ترکیب دو واژه یونانی atmos به معنای بخار (هوا) و   sphere به معنای کره ساخته شده، نامی کلی است که به هوا (گازهایی) که سطح یک سیاره را احاطه کرده‌اند اطلاق می‌شود. در منظومه شمسی، سیارات از نظر وجود اتمسفر تنوع زیادی دارند.

نکته قابل اشاره در مورد اتمسفر سیارات این است که هر چه نیروی گرانش وارده از طرف جرم مرکزی به این لایه‌های گازی بیشتر باشد، توان نگاه داشتن گازهای فرار بیشتری در جو فراهم می‌آید. مثلا مشتری با گرانش قوی خود می‌تواند گازهای فراری همچون هیدروژن و هلیوم را در جو خود نگاه دارد. از طرف دیگر فاصله سیارات از خورشید نیز در ترکیب جو موثر است. به این ترتیب که انرژیی که از طرف خورشید به گازهای موجود در جو سیارات می‌رسد، موجب بیشتر شدن سرعت حرکت گرمایی آنها از سرعت گریز از گرانش سیاره می‌شود. به همین دلیل تیتان، تریتون و پلوتو با وجود گرانش کم می‌توانند جو خود را حفظ کنند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ب.ظ ]




وقتی که سرمایه گذاران وجوه خود را در اختیار یک شرکت قرار می دهند، انتظار کسب بازده از سرمایه گذاری خود را دارند. سرمایه گذاران علاوه بر اینکه با سرمایه گذاری وجوه خود نوعی هزینه فرصت ازدست رفته را متحمل می شوند، همیشه ریسک عدم وصول اصل وجوه خود را تحمل می کنند، و انتظار کسب بازده از سوی انها به این دلیل امری منطقی است. اگر از دیدگاه شرکت سرمایه پذیر به بحث سرمایه گذاری نگاه کنیم، بازده مورد انتظار سرمایه گذاران همان هزینه سرمایه شرکت سرمایه پذیر است(عثمانی، 1381).
کیفیت سود جنبه بسیار مهمی از سود حسابداری را نشان می دهد؛ زیرا سودهای با کیفیت کم می تواند باعث اعطای نادرست اعتبار از سوی اعتبار دهندگان ، و نیز تخصیص غیر بهینه منابع به طرح هایی با بازدهی غیر واقعی و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی شود(حقیقت و پناهی، 1390).
هر قدر کیفیت اطلاعات ارائه شده بالاتر باشد، از میزان ابهام در براورد بازده مورد انتظار کاسته شده و ریسک اطلاعات کاهش خواهد یافت(کردستانی ومجدی، 1386).
با توجه به مطالبی که عنوان شد و نیز اهمیت عدم تقارن اطلاعاتی در حسابداری ، در این پژوهش  بران شدیم تا  ارتباط میان کیفیت سود و هزینه سرمایه  را با تاکید بر عدم تقارن اطلاعاتی ، بررسی کنیم.
 
 

1-2. بیان مساله

سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیت های یک واحد ا قتصادی است(دچو و اسچرند، 2004).
هزینه ای که شرکت ها بابت تامین مالی از طریق بدهی بلند مدت وحقوق صاحبان سهام متحمل می شوند، هزینه سرمایه گویند. به عبارت دیگر هزینه سرمایه هر شرکت عبارت است از نرخ بازدهی که ان شرکت بایستی نسبت به سرمایه گذاری هایش بدست اورد تا بتواند انتظارات سرمایه گذارانی را که وجوه بلند مدت شرکت را فراهم کرده اند، تامین کند. به منظور بیشینه کردن ارزش شرکت، باید هزینه همه داده ها کمینه باشد، لذا هرچه هزینه سرمایه کمتر باشد شرکت دارای ارزش بالاتری خواهد بود.
سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های ارزیابی عملکرد واحد تجاری در براورد بازده مورد انتظار دارندگان سهام عادی نقش مهمی دارد و ویژگی های کیفی سود بر هزینه سرمایه سهام عادی تاثیر دارد. بنابراین سرمایه گذاران با استفاده از اطلاعات مالی شرکت ها بازده مورد انتظار خود را براورد می کنند. در ضمن سرمایه گذاران در مقایسه با سایر شاخص های عملکرد (از قبیل سود  نقدی، جریان های نقدی و تغییرات سود) اتکای بیشتری بر روی اطلاعات مربوط به سود دارند(بیدیل و همکاران، 1995). بنابراین سود گزارش شده یکی از معیار های تعیین بازده مورد انتظار سرمایه گذاران است. از نگاه اکثر استفاده کنندگان، سود حسابداری ابزاری است برای اخذ تصمیمات منطقی(ثقفی، 1389).
سودی که در یک دوره مالی تحقق یافته ولی دریافت نشده باشد، کیفیت خوبی ندارد(حقیقت و پناهی، 1390). می توان گفت سودی با کیفیت است که به وجه نقد نزدیکتر باشد. اقلام تعهدی تفاوت بین سود حسابداری شرکت و جریان نقدی ان را نشان می دهد و معمولا به عنوان شاخص کیفیت سود مورد توجه قرار می گیرد.
کیفیت سود جنبه بسیار مهمی از سود حسابداری را نشان می دهد؛ زیرا سودهای با کیفیت کم می تواند باعث اعطای نادرست اعتبار از سوی اعتبار دهندگان ، و نیز تخصیص غیر بهینه منابع به طرح هایی با بازدهی غیر واقعی و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی شود(حقیقت و پناهی، 1390).
هر قدر کیفیت اطلاعات ارائه شده بالاتر باشد، از میزان ابهام در براورد بازده مورد انتظار کاسته شده و ریسک اطلاعات کاهش خواهد یافت(کردستانی ومجدی، 1386).
کیفیت اطلاعات حسابداری می تواند از عدم تقارن اطلاعاتی کاسته و دارای  پیامدهای اقتصادی برای شرکت باشد. (فخاری و تقوی، 1388).
عدم تقارن اطلاعانی به وضعیتی اطلاق می شود که در ان یکی از دو طرف مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل، در اختیار داشته باشد. این امر به علل مختلف از جمله وجود معاملات و اطلاعات محرمانه، بوقوع می پیوندد. ویلیام اسکات عدم تقارن اطلاعاتی را مزیت اطلاعاتی برخی از طرف های معامله نسبت به دیگران در یک داد و ستد بازرگانی تعریف می کند(خدامی پور و قدیری، 1389).
شاید بتوان ازدیدگاه فرضیه بازار کارا، دلیل وجود حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان کرد که در ان یکی از طرفین مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار دارد. این امر به علت وجود معاملات و اطلاعات درونی به وجود می اید و تلاش مدیران برای استفاده از اقلام تعهدی برای بهبود سود، عدم تقارن اطلاعاتی را که موجب ایجاد ریسک اطلاعاتی شده، کاهش می دهد .( رحمانی و فلاح نژاد، 1389 )
ایزلی و اوهارا (2003) معتقدند که شرکت ها می توانند با استفاده از مقدار، دقت و در کل کیفیت اطلاعات ارائه شده به سرمایه گذاران عدم تقارن اطلاعاتی موجود را تحت تاثیر قرار دهند .
شاید بتوان ازدیدگاه فرضیه بازار کارا، دلیل وجود حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان کرد که در ان یکی از طرفین مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار دارد. این امر به علت وجود معاملات و اطلاعات درونی به وجود می اید(قائمی و وطن پرست، 1384)
باتاچاریا و دیگران(2008) معتقدند که کیفیت بالاتر سود حسابداری، از عدم تقارن اطلاعاتی کاسته و هزینه مربوط به گزینش نامناسب را حول اعلام سود کاهش می دهد.
در راستای تاثیر کیفیت گزارشگری بر ابعاد مختلف شرکت، موضوع هزینه سرمایه یکی از مهمترین ابعاد شرکت می باشد که در تحقیقات اخیر مورد تاکید قرار گرفته است. کیفیت گزارشگری مالی از این جهت با هزینه سرمایه مرتبط است که بر عدم تقارن اطلاعاتی موثر است، به گونه ای که با کاهش آن می تواند نقشی مهم در کاهش هزینه سرمایه و هزینه بدهی ایفا نماید(فرانسیس و دیگران، 2005).
در این پژوهش نیز به بررسی رابطه بین کیفیت سود، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازیم در واقع هدف یافتن پاسخی به این سوال است که “چه رابطه ای بین  کیفیت سود، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران  وجود دارد؟” که در ان کیفیت سود به عنوان متغیر مستقل و هزینه سرمایه شرکت به عنوان متغیر وابسته و عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان متغیر میانجی در نظر گرفته می شود، تا گامی در جهت براوردن نیازها  و تسهیل در تصمیم گیری سرمایه گذاران و استفاده کنندگان از اطلاعات مالی برداشته شود.

1-3. اهمیت پژوهش

امروزه نقش بنیادین اطلاعات حسابداری در بازارهای مالی، ارایه مبنایی برای تخصیص سرمایه است از اینرو پیامدها وعوامل مؤثر بر کیفیت اطلاعات حسابداری همواره مورد علاقه سرمایه گذاران، مدیران، قانون گذاران و تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری می باشد. یکی از پیامدهای اساسی مرتبط با کیفیت اطلاعات، عدم تقارن اطلاعاتی  است که به برتری اطلاعاتی یکی از طرفین معامله بر دیگری اشاره دارد. وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار، پیامدهای جمعی و فردی نامطلوبی نظیر مشارکت حداقلی سرمایه گذاران، هزینه های معاملاتی بالا، بازارهای رقیق و کاهش سود ناشی از معاملات را به همراه خواهد داشت، با توجه به اهمیت مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی، اکنون پذیرفته شده است که بدون ورود عدم تقارن اطلاعاتی در مدل ها ، تحلیل های اقتصادى، ناقص می باشد.
. در سال های اخیر تلاش قابل توجهی در زمینه مطالعه عدم تقارن اطلاعاتی در بازارهای مالی با هدف توضیح ناکامی این بازارها در دستیابی به سطوح مطلوب سرمایه گذاری صورت گرفته است. هر یک از این مطالعات از معیارهای مختلفی برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی استفاده نموده اند(کاشانی پور و مومنی ، 1390).
سود یکی از با اهمیت ترین اقلام صورتهای مالی است که در شرکتها به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری برای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه اقتصادی محسو ب می شود. هدف از گزارش سود تامین و ارایه اطلاعات مفید برای اندازه گیری کارایی مدیریت، پیش بینی آینده واحد انتفاعی و توزیع آتی سود سهام، مبنایی برای تشخیص مالیات، بررسی قیمت محصولات و … برای ذینفعان می باشد.
در تعیین ارزش شرکت علاوه بر کمیت سود، به کیفیت آن (زمینه بالقوه رشد سود و میزان احتمال تحقق سودهای آتی) نیز باید توجه کرد(احمدپور و قهرمانی، 1388).
هیات استانداردهای حسابداری مالی(FASB) و هیات استانداردهای حسابداری بین المللی (IASB) بیان می دارند که هدف کلیدی صورت های مالی بهبود تصمیم گیری سرمایه گذاران، قرض دهندگان، و دیگر تامین کنندگان سرمایه می باشد. سودی که تا حد زیادی تغییر در شرایط اقتصادی شرکت را منعکس کند بگونه ای که برای سرمایه گذاران قابل فهمتر باشد، سودی است که شفافیت بالایی دارد و بهتر می تواند این هدف را براورده سازد(بارث و همکاران، 2011).
یکی از مواردی که مدیران مالی در تصمیمات مربوط به پذیرش یا رد طرح های سرمایه گذاری با آن سروکار دارند، هزینه سرمایه یا حداقل نرخ بازده مورد انتظار است. این نرخ مرزی برای پذیرش یا رد طرح سرمایه گذاری است و از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا اگر به غلط محاسبه شود، تصمیم نادرستی اتخاذ شده و منابع مالی اتلاف می شود. این اتفاق برای مدیریت شرکت و تامین کنندگان سرمایه گران تمام می شود. هزینه سرمایه استفاده شده در تجزیه و تحلیل جریان نقد، به صورت میانگین موزون

پایان نامه و مقاله

هزینه پس از مالیات منابع مالی مختلف شرکت (از قبیل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام) محاسبه می شود( ابراهیمی ، 1391).
با افشای اطلاعات خصوصی و بهبود کیفیت افشا، شرکتها می توانند عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه مبادله اوراق بهادار و بدین ترتیب هزینه سرمایه را کاهش دهند(ستایش ودیگران ،1390).
در سا لهای اخیر تلاش قابل توجهی در زمینه مطالعه عدم تقارن اطلاعاتی در بازارهای مالی با هدف توضیح ناکامی این بازارها در دستیابی به سطوح مطلوب سرمایه گذاری صورت گرفنه است( کاشانی پور و مومنی ، 1390).
با توجه به اهمیتی که برای هر سه متغیر پژوهش  بر شمردیم،  و اینکه هر یک به نحوی در ارتباط با دیگری  تصمیم گیری استفاده کنندگان اطلاعات مالی را تحت تاثیر قرار می دهند لذا لزوم بررسی روابط میان انها و ابعاد مختلف مساله بیش از پیش نمایان می شود.

1-4. فرضیه های تحقیق

همچنان که در بیان مساله مطرح شد سوال اصلی این تحقیق این است که چه رابطه ای بین کیفیت سود و هزینه سرمایه با تاکید بر عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. بر این اساس و طبق مدل مفهومی زیر ، یک فرضیه چهارم و سه فرضیه  شکل می گیرد.

1-4-1. فرضیه  اول

  کیفیت سود بر هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر منفی دارد.
در سالهای اخیر بحث های روزافزون درباره تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه سرمایه یا بازده مورد انتظار سهام در گرفته است( فرانسیس و همکاران، 2004و 2005).
این تصور که سود به عنوان اصلی ترین منبع اطلاعات مختص شرکت است، توسط تحقیقات تجربی مختلف مورد پشتیبانی قرار گرفته است. این تحقیقات نشان داده است که سرمایه گذاران به سود، بیشتر از هر معیار دیگری از جمله سود تقسیمی و جریان های نقدی تکیه می کنند. از سوی دیگر هزینه سرمایه یکی از مفاهیم اساسی در حوزه ادبیات مالی است و در تصمیمات تامین مالی و سرمایه گذاری نقش اساسی بازی می کند( نیکو مرام و امینی، 1390).  هدف شرکت نیز به حداقل رساندن هزینه سرمایه می باشد.
                                                                                        

1-4-2. فرضیه دوم

کیفیت سود بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر منفی دارد.
یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است .در پی رسوایی های اخیر ، اطمینان و اعتماد سرمایه گذاران به سیستم گزارش گری مالی تضعیف شده و کیفیت سود به عنوان عامل مهمی در تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد ارقام گزارش شده، پدیدار گشت. در نتیجه تعیین کیفیت اطلاعات حسابداری  و نتایج حاصل از ان ، مورد علاقه  سرمایه گذاران، مدیران ، قانون گذاران و تدوین کنندگان استانداردها قرار گرفته است(احمدپور و احمدی، 1387). از طرف دیگر در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن بین افراد توزیع شود،(انتقال اطلاعات به صورت نابرابر بین مردم صورت گیرد) می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود ( قائمی و وطن پرست، 1384).
 

1-4-3. فرضیه سوم

عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر مثبت دارد.
در اکثر تصمیم های مدیریتی و مالی، هزینه سرمایه سهام عادی از عوامل مهم و مؤثر در تصمیم گیری به
شمار می آید و توجه به این معیار از اهمیت خاصی برخوردار است ( رضایی و همکاران ، 1389 ).
 در ادبیات حسابداری و مالی عوامل متعددی برای هزینه سرمایه سهام عادیارائه شده است. از جمله عوامل موثر  بر هزینه سرمایه سهام عادی، ریسک اطلاعات گزارش شده یا به عبارت دیگر، عدم تقارن اطلاعات، خواهد بود که مورد توجه مدیران بسیاری از شرکت هاست (خانی و قجاوند، 1391).
 

1-4-4. فرضیه چهارم

عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان یک میانجی، رابطه بین کیفیت سود و هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تحت تاثیر قرار می دهد.
بررسی فرضیه چهارم منوط به بررسی فرضیه های فرعی است و در صورتیکه فرضیه های فرعی تایید شوند فرضیه چهارم نیز تایید می شود. 
وقایع ناگوار و بحران های به وجود آمده در بورس های جهان و به ویژه سپتامبر سیاه 1997 و سپس حادثه یازدهم سپتامبر2000 در سطح جهان و سقوط شاخص های بورس تهران در سال 1383 باعث گردید تا مقوله کیفیت گزارشگری مالی و نیز کیفیت سود بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
بسیاری از مطالعات تجربی نشان داده اند رابطه ای قوی بین بازارهای مالی و سطح سرمایه گذاری و انباشت سرمایه وجود دارد. بازارهای مالی فعال در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی نه تنها می توانند نوسانات تجاری القا نمایند بلکه به گسترش انها هم کمک می کنند. پس می توان گفت: یک رابطه مثبت مستقیم بین متقارن بودن اطلاعات و نرخ رشد اقتصادی حاکم است( زیکنو، 2002؛ ص 23).
 

1-5.تبیین متغیرهای تحقیق

در پژوهش پیش رو ، یک متغیر مستقل ، یک متغیر وابسطه ، یک متغیر میانجی یا تعدیل کننده و سه متغیر کنترلی برای بررسی روابط عنوان شده در تحقیق لحاظ شده اند.
متغیر مستقل
در این پژوهش “کیفیت سود” به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. معیار ما از کیفیت سود، کیفیت اقلام تعهدی می باشد که معیاری براساس حسابداری است. برای محاسبه کیفیت اقلام تعهدی از مدل تغییر یافته دچو و دیچو(2002)  توسط ام سی نیکولز(2002) استفاده می نماییم.
 
متغیر وابسطه
در پژو هش حاضر “هزینه سرمایه” به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. که از طریق تقسیم سود خالص به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام یا نسبت سود هر سهم تقسیم بر قیمت هر سهم محاسبه می شود
 متغیر میانجی
این نوع متغیر بر رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تاثیر اقتضایی دارد.حضور این متغیر سوم رابطه ای را که اساسا بین متغیر مستقل و متغیر وابسته مورد انتظار است، تحت تاثیر قرار می دهد(سکاران، 1386). در این تحقیق ” عدم تقارن اطلاعاتی” به عنوان متغیر میانجی، مورد مطالعه قرار گرفته است. برای  کمی سازی عدم تقارن اطلاعاتی از مدل چیانگ و ونکاتیش( 1986 ) برای تعیین دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده  می کنیم.
 متغیرهای کنترلی
 در اینجا سه متغیر کنترلی “اندازه شرکت ، اهرم مالی و نقد شوندگی سهام” مورد بررسی قرار گرفته است.
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ب.ظ ]




عنوان : توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامه ­سازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن 

1-1- طرح مسئله

    تاریخ تحول تکنولوژیهای ارتباطی نشان داده است وقتی رسانه جدیدی اختراع می‌شود عده‌ای فکر می‌کنند که رسانه‌های قدیمی از بین می‌روند، اما واقعیت موجود نشان می‌دهد که هنوز هم از رسانه‌های قدیمی به اشکال مختلف استفاده می‌شود. چون هر رسانه‌ای دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود است که رسانه دیگر آن ویژگی را ندارد. در حال حاضر رقابت بیشتر رسانه‌های مختلف برای جذب مخاطب بیشتر است چرا که افزایش منابع فرستنده به رقابت رسانه‌ها منجر می‌شود؛ رقابتی که در جهت جذب مخاطبان هرچه بیشتر است؛ مخاطبانی که امروزه با ویژگی‌هایی چون متنوع بودن، فعال بودن و گزینشی عمل کردن نسبت به گذشته مشخص می‌شوند. یک ملاک مهم در ارزیابی موفقیت هر رسانه‌ای، بررسی تعداد و میزان استفاده مخاطبان از آن رسانه است و انگیزه یا تغییری که در رفتارمخاطب بوجود می‌آورد واین، زمانی حاصل می‌شود که یک رسانه دارای ویژگیهای متمایز و متفاوت نسبت به سایر رسانه‌ها باشد. در حال حاضر حدود 60 ایستگاه رادیویی در ایران فعالیت می‌کنند. بدون شک بعضی از این مراکز نسبت به بعضی دیگر از تعداد مخاطبان کمتر یا بیشتری برخوردارند. دلایل این موضوع می‌تواند بسیاری از موارد کمی و کیفی را شامل می‌شود. از آنجا که یکی از ویژگیهای کار علمی، تحدید موضوع است در این پژو هش، رسانه رادیو بررسی می­شود و از میان عوامل زیادی که در موفقیت و یا شکست رسانه رادیو تاثیر گذار است به بحث خلاقیت در برنامه‌سازی رادیو پرداخته می شود. خلاقیت فرایندی است که بوسیله آن چیزی مثل فکر،‌ایده یا یک شی جدید تولید شودخلاقیت شیوه‌ای از تفکراست که ایده‌های  جدید را  بوجود  می‌آورد (کینگ واندرسون،­1386،ص17)[1].

      در واقع دغدغه ذهنی پژوهشگر پس از یک دهه فعالیت تجربی در رادیو و مصاحبه‌های مقدماتی با افراد کارشناس، مشخص شد که خلاقیت عنصر مهم، تاثیر گذاری در رادیو است و یکی از عوامل مؤثر بر افت مخاطبان رادیو موضوع کیفیت برنامه‌های رادیو است که دچار روزمرگی، تکرار و اصول کلیشه‌ای  شده است.

 خلاقیت  عنصربا اهمییتی در این میان است. در پی این دغدغه ذهنی و مطالعه مقدماتی که انجام شد، این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله است که ابعاد و مؤلفه‌های برنامه‌سازی خلاق کدامند و همچنین چه عواملی باعث افزایش  یا کاهش خلاقیت در برنامه‌سازی رادیو می‌شود؟

2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق

     با توجه به اهمیتی که رسانه­ها در زندگی افراد دارند هر‌گونه پژوهشی که بتواند جایگاه رادیو را در زندگی مردم پر‌رنگ سازد، دارای اهمیت است. ضرورت و اهمیت هر تحقیقی از دو جنبه نظری و کاربردی می‌تواند مطرح باشد. این تحقیق در ‌درجه اول سعی دارد، دانش نظری موضوع و جنبه‌های جدید برنامه سازی خلاق در رسانه رادیو راشناسایی کند. در بحث برنامه سازی خلاق متون و گزارش و در کل اسناد مکتوب بسیار کمی در داخل ایران درباره برنامه سازی خلاق وجود دارد و انجام این پایان نامه می تواند خلاء موجود را پرکند و بر دانش نظری موضوع بیافزاید. و  در درجه دوم این تحقیق اصول و مولفه هایی را مشخص می‌کند که چنانچه در برنامه‌سازی رادیو به کار برده شود؛ می‌تواند باعث افزایش جذب مخاطب، تاثیرگذاری بیشتر، و دستیابی به اهداف و سیاست های ایستگاه رادیوی مورد نظر شود.

3-1- هدف اصلی تحقیق

هدف علم تدوین نظریه است و در انجام تحقیق‌های اجتماعی به سه هدف اساسی (اکتشاف، توصیف، تبیین) توجه می­کنند.

  هدف کلی و اصلی این تحقیق توصیفی – اکتشافی عبارت است از:

توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامه­سازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن است.

اهداف فرعی تحقیق:

 

  • شناسایی ابعاد و مولفه‌های خلاقیت
  • دستیابی به اصول برنامه سازی خلاق در رادیو
  • دستیابی به متغیرهای فردی و سازمانی موثر بر برنامه‌سازی خلاق

 

4-1- سؤال اصلی تحقیق

نظر تهیه کنندگان رادیو درباره ویژگی‌ها و مؤلفه‌های برنامه سازی خلاق چیست؟

 

سؤال های فرعی تحقیق:

1- مهمترین متغیرهای سطح فردی مؤثر در برنامه‌سازی خلاق کدامند؟

پایان نامه و مقاله

2- مهمترین متغیرهای سطح سازمانی مؤثر در برنامه سازی خلاق کدامند؟

 

5-1- فرضیه‌های تحقیق

در حال حاضر به دلیل اکتشافی بودن پژوهش، فقط به سؤالات پاسخ داده می‌شود و فرضیه‌ها در پایان تحقیق استخراج می­شود.

 

6-1- تعریف مفاهیم

تعریف نظری:

    خلاقیت : هارمون خلاقیت را فرایندی می‌داند که بوسیله آن چیزی مثل فکر، ایده یا یک شی جدید تولید شود (کینگ واندرسون، 1386،ص17). “خلاقیت شیوه‌ای‌ از تفکراست که ایده‌های جدید را بوجود می‌آورد.

 لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه‌ها و رهیافتهای جدید افراد‌، می‌داند. پالیا خلاقیت را توانایی دیدن چیزها به صورت غیر‌معمولی و دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر آنها را نمی‌بیند و سپس ارائه رهیافتهای جدید و اثر‌بخش می‌باشد.

    برنامه سازی : به فرایند ساخت برنامه های رادیویی در ساختار های متفاوت مانند : ساده ، ترکیبی ساده، ترکیبی نمایشی ،نمایش ، مسابقه ، میز گرد اطلاق می شود(برخوردار،1381ص45).

   رادیو : در کنار مجموعه گسترده رسانه ها تلویزیون، سینما ،صنعت چاپ، خبرگزاری ها، شبکه های اینترنتی و ماهواره‌ای رادیو یکی از اصلی‌ترین وسایل ارتباط جمعی است. ما نمی‌توانیم پیام های آن را ببینیم. این پیام‌ها تنها شامل صدا و سکوتند و از همین واقعیت منحصر به فرد رادیو است که دیگر کیفیت‌های متمایز آن – از جمله ماهیت زبان آن طنزهایش و راههایی که مخاطبانشان از آن استفاده می کنند –  حاصل می شود. برای دست یابی به دیدی شفاف تر نسبت به رادیو و ویژگی‌های آن ، می توان آن را با وسایل دیگر برقراری ارتباط مقایسه کرد(کرایسل،1381،ص1).

 

فهرست : ندارد 

پرسشنامه : دارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:00:00 ب.ظ ]




براساس تفسیر آلپورت (١٩۶١؛ به نقل از نعمت طاوسی، 1391) شخصیت [1]یک سازمان پویا از نظام­های روانشناختی و جسمانی درون فرد است که در زیربنای الگوهای اعمال، افکار و احساس­های فرد قرار دارد. شخصیت را پدید آمده از دو بخش «سرشت[2]» و «منش[3]» می­دانند. سرشت به پاسخ­های خودکار در برابر محرک­های هیجانی اشاره دارد که نسبتاً ارثی بوده و در طول زندگی شخص پایدار می­باشد. منش نیز به تفاوت­های فردی در روابط بین فردی رشدیافته در تعاملات بین سرشت، محیط خانوادگی و تجارب شخصی اشاره دارد (گویس[4]، آکیسکال[5]، آکیسکال و فیگویرا[6]، 2012).

      کلونینجر (1986) سرشت و منش را به شرح زیر تعریف می­کند: سرشت نشان­دهنده پاسخ­های خودکار در پردازش اطلاعات و یادگیری است، که فرض شده ارثی بوده، در حالی که منش نشان­دهنده رشد شخصیت در زمینه یادگیری بینش و تجارب محیطی است (گیونگیوسین[7]، 2005). کلونینجر استدلال می­کند که رشد سرشت مقدم بر رشد منش است. وی تأکید می­کند که حیطه­های سرشت و منش اگرچه مجزا می­باشند اما بخشی از یک فرآیند تکرار شونده اپی ژنتیک هستند که به موجب آن در تعامل با یکدیگر، موجب ایجاد انگیزه در رفتار می­شوند (گلسپی[8]، کلونینجر[9]، هس[10] و مارتین[11]، 2003). ابعاد سرشت نشان دهنده­ی مؤلفه­های زیستی شخصیت هستند که ارثی می­باشند. سرشت به وسیله­ی تفاوت های فردی در روابط بین فردی و ارتباطات اشیاء از منش متمایز می­شود. ابعاد منشی نیز، به وسیله­ی حوادث زندگی، فرهنگ  و یادگیری اجتماعی شکل می­گیرند (آیزسی، گالتکین، ساگلام، کوک، زینکر و آتماکا[12]، 2014).

اخیراً مدلی بر مبنای بنیادهای سرشتی شخصیت توسط لارا، بیسول، برانستاین، ریپولد، کاروالهو و اوتونی[13] (2012 الف) تحت عنوان مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT)[14] مطرح شده است. این مدل، الگویی منسجم بوده و دربرگیرنده­ی مفاهیم سرشت عاطفی و هیجانی می­باشد. در این مدل، سرشت هیجانی در 6 بعد بیان گردیده است: اراده[15]، خشم[16]، بازداری[17]، حساسیت[18]، مقابله[19] و کنترل[20]، که هر یک از این ابعاد به دو بخش تقسیم شده و در نهایت 12 بعد عاطفی را شکل می­دهند که عبارتند از افسردگی[21]، اضطراب[22]، بی­تفاوتی[23]، وسواس[24]، ادواری­خویی[25]، ملالت[26]، سرحالی[27]، تحریک­پذیری[28]، اراده[29]، بازداری­زدایی[30]، هیجان­زدگی[31] و سرخوشی[32] (لارا و همکاران، 2012 الف، فوسکالدو[33]، بیسول و لارا، 2013).

      مدل AFECT مبتنی بر این فرض است که سرشت یک عنصر کلیدی برای فهم سلامت و آسیب­شناسی روانی است. به عبارتی ویژگی­های سرشتی می­توانند به عنوان عوامل محافظت­کننده و خطرساز برای رشد اختلال­های روانی در نظر گرفته شوند (لارا و همکاران، 2012 الف).  مدل مذکور را می­توان برای تبیین بسیاری از اختلالات روانی از جمله اختلال­های طبقه اضطرابی به کار برد.

     طبق متن ویرایش پنجم کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM- 5)[34] اختلال­های اضطرابی شامل موارد زیر می­باشند: 1- اختلال اضطراب جدایی[35] 2- لالی انتخابی[36] 3- فوبی خاص[37] 4- اختلال اضطراب اجتماعی[38] 5- اختلال وحشتزدگی[39] 6- حمله وحشتزدگی (تصریح کننده)[40] 7- آگورافوبیا[41] 8- اختلال اضطرابی فراگیر[42] 10- اختلال اضطراب ناشی از مواد یا دارو[43] 11- اختلال اضطرابی به دلیل دیگر وضعیت­های پزشکی[44] 12- دیگر اختلال­های اضطرابی مشخص[45] 13- اختلال­های اضطرابی نامشخص[46] (انجمن روانپزشکی آمریکا[47]، 2013). در این پژوهش به بررسی علائم اختلال­های طبقه اضطرابی و ارتباط آن­ها با مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی پرداخته خواهد شد.

    2-1 بیان مسأله

شخصیت به عنوان سیستم پویای درونی، روانی- زیستی و به عنوان یک مجموعه تطابقی متشکل از سرشت و منش تعریف می­شود که به شخص فردیت می­بخشد و موجبات سازگاری وی را با موقعیت­های درونی و بیرونی فراهم می­کند (کلونینجر، شوراکیک[48] و پرزیبک[49]، 1993). سرشت اساس ژنتیکی و ذاتی داشته و از بدو تولد و یا حتی قبل از آن وجود دارد (واتسون، گامز و سیمس[50]، 2005). ملاحظات تاریخی بر روی مدل­های مبتنی بر سرشت نشان می­دهند که بررسی­های اولیه بر روی ابعاد سرشتی شخصیت با نظریه­ی اخلاط چهارگانه بقراط آغاز شد و مطالعات در این زمینه توسط نظریه­پردازانی چون آیزنک، گری، کلونینجر، واتسون، مک کری و کاستا و … ادامه پیدا کرد. آیزنک (1967؛ به نقل از تاتالوویچ ورکاپیک، 2012)، شخصیت را به عنوان سه صفت سرشتی با مبنای زیستی در نظر گرفت. این سه صفت شامل ثبات- بی­ثباتی (روان­رنجوری[51])، درون­گرایی- برون­گرایی[52] و روانپریشی[53] است.

     به دنبال نظریه سه عاملی آیزنک، جفری گری (1982) با الهام از نظریه آیزنک، تئوری عصب روانشناختی شخصیت خود را تحت عنوان «نظریه حساسیت به تقویت» (RST)[54] مطرح کرد که یک نظریه زیست محور بوده و همانند نظریه آیزنک جهت تبیین تفاوت­های فردی به نقش عوامل زیستی/ عصبی اشاره می­کند (متیوس و گلیلند[55]، 1999؛ آتشکار، فتحی­آشتیانی و آزاد فلاح، 1387). الگویی زیستی که گری از شخصیت ارائه کرد شامل سه سیستم مغزی- رفتاری است و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنش­های هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب می­انجامد (فهیمی، علی مهدی، بخشی­پور و محمود علیلو، 1390). این سه سیستم عبارتند از: 1- سیستم بازداری رفتاری (BIS)[56]، 2- سیستم جنگ/گریز (FFS)[57]، 3- سیستم فعال ساز رفتاری (BAS)[58]. با توجه به نظریه گری (1982)، پایه­های زیستی تکانشگری در سیستم فعال­سازی رفتاری و اساس اضطراب در سیستم بازداری رفتاری قرار دارد (جکسون[59]، لوین[60]، فارنهام[61]، 2003).

      از دیگر کسانی که نظریه آیزنک را مبنایی برای نظریه خود قرار دادند، مک کری و کاستا بودند. به نحوی که نظریه آن­ها یکی از کارآمدترین و جامع­ترین نظریه­های مطرح شده در باب شخصیت است. آنها مفاهیم نظریه سه عاملی آیزنک را گسترش دادند و مدل 5 عاملی شخصیت که شامل روان­رنجورخویی، برون­گرایی، گشودگی به تجربه[62]، باوجدان بودن[63] و توافق[64] است را به وجود آوردند (باگبی[65]، کاستا، مک­کری و همکاران، 1999).

در ادامه واتسون و کلارک[66] (1991) مدل سه بخشی هیجان را مطرح کردند که متشکل از عاطفه مثبت[67]، عاطفه منفی[68] و برانگیختگی فیزیولوژیکی[69] می­باشد. عاطفه مثبت پایین (نداشتن احساس لذت، بی­علاقگی، بی­میلی و …) به عنوان علامت اختصاصی برای اختلال­های افسردگی و عاطفه منفی نیز به صورت علامت غیراختصاصی در اختلال­های اضطرابی و افسردگی در نظر گرفته می­شوند. سومین بخش این نظریه، عامل برانگیختگی فیزیولوژیکی، شاخص اختصاصی اضطراب می­باشد (بخشی­پور رودسری، دژکام، مهریار و بیرشک، 1383).

     نظریه ­پرداز سرشتی دیگر کلونینجر (1986) است که مدل او، جنبه­های ژنوتایپی شخصیت را بررسی می­کند. در نظریه وی شخصیت متشکل از دو سازه­ی بنیادی سرشت و منش در نظر گرفته شده است که شامل 4 بعد سرشتی و 3 بعد منشی است. بخش سرشتی عبارتست از: آسیب­پرهیزی[70]، نوجویی[71]، وابستگی به پاداش[72] و پشتکار[73]. ابعاد منشی به تفاوت­های فردی در مفهوم خود و روابط شی­ای اشاره دارد که منعکس­کننده­ی اهداف و ارزش­های فردی می­باشد و شامل سه بعد خود راهبری[74]، مشارکت[75] و خود تعالی بخشی[76] می­باشد (زوهر[77]، 2007؛ فریت، وان و هرینگن [78]، 2000؛ عبداله­زاده جدی، هاشمی نصرت­آباد و  بخشی­پور، 1390).

     در سال­های اخیر مدلی تحت عنوان مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) توسط لارا و همکاران (2012 الف) ارائه گردیده است که بسیاری از مفاهیم مطرح شده توسط آیزنک، گری، کاستا و مک­کری، واتسون و کلونینجر را در بر دارد. مدل AFECT تلفیقی از مفاهیم سرشت عاطفی و هیجانی می­باشد که شامل ویژگی­های هیجانی خاص و ویژگی­های عاطفی کلی است. ویژگی­های هیجانی به عنوان سیستمی مرکب از فعال­سازی، بازداری، حساسیت، مقابله و کنترل در نظر گرفته می­شود. تعامل این ابعاد هیجانی مستقل یک الگوی رفتاری و خلقی ثابت را ایجاد می­کند. سرشت عاطفی به 12 نوع دسته­بندی می­شود. افسردگی، اضطراب، بی­تفاوتی (انواع درونی شده)، ادوارخویی، ملالت و بی­ثباتی (انواع بی­ثبات)، وسواسی، هیجان­زدگی، سرحالی (انواع پایدار)، تحریک­پذیری، بازداری زدایی و سرخوشی (انواع بیرونی) (فوسکالدو و همکاران­، 2013).

      در واقع، رویکرد سرشت عاطفی چشم­انداز کلی­تری از سرشت را فراهم کرده و چگونگی خلق و رفتار را در طول زمان نشان می­دهد. به عنوان مثال، سرشت عاطفی ادواری­خویی با نوسانات خلقی و واکنش­های عاطفی نامتناسب که فرض می­شوند ناشی از تعاملات صفات هیجانی خاص از جمله حساسیت هیجانی، تمایل و خشم بالا در ترکیب با کنترل و مقابله پایین باشد، مشخص می­گردد. لذا ارزیابی صفات هیجانی، ارزیابی ا دقیق و خاص را فراهم می­کند در حالی که طبقه­بندی انواع عاطفه بصورت مقوله­ای یک چشم­انداز کلی از سرشت و خلق را ارائه می­دهد که برای ارتباطات آسان می­تواند مفید باشد (فوسکالدو و همکاران، 2013).

      با توجه به این که مدل AFECT بیانگر صفات سرشتی مبتنی بر هیجانات و عواطف است می­تواند بسیاری از اختلال­های روانپزشکی را از منظر بالینی و مبنا تبیین کند. این مدل مطرح می­کند که در ابعاد عاطفی همچون وسواس، ملالت و هیجان­زدگی میزان کنترل بالاست و به طور مثال در بعد افسردگی کنترل و مقابله پایین، حساسیت و بازداری بالا هستند و  یا در سرخوشی بازداری پایین است اما، اراده و تمایل بالا می­باشند. مدل AFECT قادر به تبیین بسیاری از اختلالات محور یک و دو راهنمای تشخیصی و آماری اختلال­های روانی می­باشد (لارا و همکاران، 2012 الف). از جمله شایع­ترین اختلال­های روانپزشکی در جمعیت عمومی، اختلالات اضطرابی هستند. که این اختلال­ها با عوارض زیادی همراهند و اغلب مزمن شده و نسبت به درمان مقاوم می­باشند (کاپلان و سادوک، 1392).

     اختلال­های اضطرابی به عنوان پنجمین طبقه تشخیصی در DSM- 5 مطرح شده­اند و اختلال اضطراب جدایی، لالی انتخابی، فوبی خاص، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی خاص)، اختلال وحشتزدگی، حمله وحشتزدگی (تصریح کننده)، آگورافوبیا، اختلال اضطرابی فراگیر، اختلال اضطرابی ناشی از مواد یا دارو، اختلال اضطرابی ناشی از سایر شرایط پزشکی، سایر اختلال­های اضطرابی مشخص و اختلال اضطرابی نامشخص را در بر می­گیرد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013). با توجه به سیر مزمن، شیوع بالا و همراهی اختلال اضطراب فراگیر با سایر اختلال­های روانشناختی، این اختلال به عنوان یکی از مهم­ترین اختلال­های ناتوان­­کننده برای بزرگسالان مطرح شده است (رومر و اورسیلو، 2002). اختلال اضطراب اجتماعی یکی از سه اختلال روانی شایع بعد از افسردگی اساسی و اعتیاد به الکل است (حسنوند عموزاده، شاعری و اصغری مقدم، 2013). همچنین با در نظر داشتن این نکته که اختلال وحشتزدگی و آگورافوبیا به تازگی در  DSM-5به عنوان دو اختلال مجزا مطرح گردیده­اند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)، در مطالعه­ی حاضر از میان اختلال­های طبقه­ی اضطرابی، به بررسی اختلال­های مذکور و اختلال فوبی خاص بر مبنای ابعاد مدل AFECT پرداخته خواهد شد.   

      به طور کلی، با توجه به این که هدف از ایجاد مدل ترکیبی سرشت هیجانی و عاطفی ارائه تعاریف روشنی از سلامتی و اختلال­های روانی است که بتوان این تعاریف را به آسانی در فعالیت­های بالینی به کار برد (لارا و همکاران، 2012 الف)، بنابراین، می­توان با شناسایی ابعاد هیجانی و عاطفی در اختلال­های اضطرابی و تمایز اختلال­هایی که در یک طبقه قرار دارند، به درمان هر چه مؤثرتر این اختلال­ها پرداخت. با در نظر داشتن این نکته که مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) فاقد پیشینه­ی پژوهشی در جامعه­ی ایرانی است و ارزیابی از این مدل تاکنون صورت نگرفته است لذا، هدف تحقیق حاضر رسیدن به پاسخی برای دو سؤال پژوهشی زیر است:

– آیا ابعاد هیجانی و عاطفی مطرح شده در مدل AFECT در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است؟

– آیا مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال­های طبقه اضطرابی در جمعیت غیربالینی از برازش کافی برخودار می­باشد؟

مقالات و پایان نامه ارشد

3-1  اهمیت و ضرورت تحقیق

شخصیت یک کلیت روان­شناختی است که ویژگی­های خاص انسان­ها را مشخص می­سازد. به عبارت دیگر، نظریه­های شخصیت بیاناتی در مورد ماهیت انسان هستند. نظریه­پردازان شخصیت، دیدگاه­های مختلفی پیرامون ماهیت انسان و تفاوت­های فردی مطرح کرده­اند. در این راستا، دیدگاه­های زیست­شناختی و مبتنی بر هدف در مورد ماهیت انسان، بنیادی اساسی برای تفسیر شخصیت تدارک می­بینند. نه تنها در شخصیت بلکه در روان­شناسی، انسان به عنوان موجودی زیستی تلقی می­شود. از این منظر، گسترش درکی روشن از ویژگی­های اساسی انسان و چگونگی بروز این ویژگی­ها در رفتار انسان، ضروری است (نعمت طاوسی، 1391). رگه­ها و ابعاد­ شخصیتی­ از­­ مهم­ترین عوامل مداخله­گر در اختلال­های روان­شناختی هستند. به منظور تبیین ارتباط بین ویژگی­های شخصیتی و  مستعد بودن­  افراد در برابر اختلال­های روان­شناختی، الگوهای نظری مختلفی مانند نظریه آیزنک و گری به کار گرفته شده است (متیوس و گلیلند، 1999).

     در سال­های اخیر مدل AFECT به عنوان یکی از کوشش­هایی که ساختارهای زیربنایی شخصیت را مورد توجه قرار می­دهد، جایگاه ویژه­ای در گستره­ی روانشناسی پیدا کرده است. گسترش روزافزون پژوهش­های بین­رشته­ای در قلمرو علوم زیستی و روانی، ضرورت پرداختن به نظریه­هایی از این نوع را دو چندان می­کند. توجه به مفاهیم این نظریه نه تنها تبیین­های جدیدی را در روانشناسی برجسته می­سازد، بلکه چشم­اندازهای جدیدی را در حیطه­های دیگر از جمله آسیب­شناسی روانی و جسمانی، ترسیم می­کند. در این مدل به جای شرح نشانه­ها و تشخیص اختلال­ها و جدا کردن آن­ها از یکدیگر، امکانی برای درک بیشتر نشانه­ها و اختلال­ها و فراوانی همپوشی و ارتباط آن­ها با یکدیگر فراهم می­شود، بنابراین با استفاده از این مدل می­توان برخی از رگه­های مهم شخصیت، که به آسانی در چهارچوب مدل­های پیشین قرار نمی­گیرند را تبیین می­کرد (لارا و همکاران، 2012 الف).

     اضطراب بیماری نیست بلکه نشانه‌ای برای وجود یک اختلال روانپزشکی و روانشناختی است، در واقع، درجه بهینه­ای از اضطراب وجود دارد که سبب عملکرد بهتر می­شود (کاپلان و سادوک، 1392). اختلال­های اضطرابی عبارتند از اختلال­هایی که در ویژگی­هایی از ترس و اضطراب بیش از حد و اختلال­های رفتاری مرتبط مشترک هستند. این اختلال­ها از جمله شایع­ترین اختلال­های روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند (کاپلان و سادوک، 1392)، بنابراین نیاز است تا ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. در این میان، با توجه به این که مدل AFECT­ در برگیرنده ی ابعاد هیجانی و عاطفی است که می­توانند در مورد انواع اختلال های روانی به کار گرفته شوند لذا می­توان از این مدل برای بررسی ابعاد این اختلال­ها استفاده کرد. این در حالی است که پژوهشی در زمینه­ی چگونگی ارتباط ابعاد مطرح شده در این مدل با این اختلال­ها صورت نگرفته است.

از این رو در این پژوهش سعی بر آن خواهد بود که مدل AFECT شرح داده شده و برازش آن در جامعه دانشجویان ایرانی مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت این نتیجه حاصل شود که آیا ابعاد بیان شده در مدل AFECT در جامعه­ی ایرانی نیز شناسایی می­شوند و این که نشان داده شود اختلال­های اضطرابی شامل، اختلال فوبی خاص، وحشتزدگی، اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا با توجه به این مدل کدام ابعاد را در بر گرفته و آیا طبقه­بندی آن­ها به چند اختلال مجزا درست بوده یا با یکدیگر همپوشی دارند؟ در مجموع، با توجه به مطالب ذکر شده در بالا می­توان چنین استنباط نمود که مدل (AFECT) با ارائه­ی دیدگاه یکپارچه­ای از ساختارهای ذهنی و کمک به درک ارتباط بین سیستم­های هیجانی/ شناختی با اختلال­های روانی، می­تواند ابزاری مفید برای مطالعه­ی سرشت، هم در زمینه­های بالینی و هم پژوهشی فراهم کند.  

4 -1  اهداف پژوهش

1- 4 -1 هدف کلی: بررسی نقش مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال­های اضطرابی بر مبنای DSM- 5

2-4-1 اهداف اختصاصی

– تعیین اعتبار و پایایی[79] مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی در جامعه­ی ایرانی.

– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص.

– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال فوبی خاص.

– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی.

– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال وحشتزدگی.

– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر.

– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال اضطراب فراگیر.

– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی.

– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی.

– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا.

– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیش­بینی علائم اختلال آگورافوبیا.

5 -1 سؤالات پژوهش

با توجه به فقدان پیشینه­ی پژوهشی خارجی و داخلی در این زمینه، نمی­توان در مورد ارتباط مدل  AFECT با اختلال­های طبقه­ی اضطرابی فرضیه­ای مطرح ساخت. لذا در مطالعه­ی حاضر، سؤالات پژوهشی مطرح گردیده است:

1- آیا مدل AFECT در جامعه­ی ایرانی از اعتبار و پایایی قابل قبول برخوردار است؟

2- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص رابطه وجود دارد؟

3- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش­بینی علائم اختلال فوبی خاص را دارند؟

4- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی رابطه وجود دارد؟

5- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش­بینی علائم اختلال وحشتزدگی را دارند؟

6- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر رابطه وجود دارد؟

7- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش­بینی علائم اختلال اضطراب فراگیر را دارند؟

8- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی رابطه وجود دارد؟

9- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی را دارند؟

10- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا رابطه وجود دارد؟

11- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال آگورافوبیا را دارند؟

6-1 متغیرهای پژوهش

در تحقیق حاضر، مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) با 6 بعد هیجانی و 12 بعد عاطفی به عنوان متغیر­های پیش­بین و اختلال­های اضطرابی (فوبی خاص، اختلال وحشتزدگی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا) به عنوان متغیرهای ملاک بررسی شده­اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:00:00 ب.ظ ]




:
لوث عبارت از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظن قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم می شود. فقدان قرائن و امارات موجب ظن و صرف حضور فرد در محل وقوع جنایت، از مصادیق لوث محسوب نمی شود و او با ادای یک سوگند، تبرئه می گردد. مقام قضایی موظف است در صورت استناد به قسامه، قرائن و امارات موجب لوث را در حکم خود ذکر کند. مواردی که سوگند یا قسامه، توسط قاضی رد می شود، مشمول این حکم است. گاه ممکن است در جنایت واحد شاکی یا متّهم متعدّد باشند.
در این حالت، سئوالی که پیش می آید این است که آیا تعداد سوگند ها به نسبت تعدا افراد افزایش می یابد، یعنی آیا هر یک باید پنجاه سوگند خورده یا پنجاه خویشاوند را برای ادای سوگند حاضر نماید یا خیر. فقهای شیعه، در صورت تعدّد شاکی، حکم به افزایش سوگند ها نداده اند، ولی در صورت تعدّد متّهمان، برخی از فقها، معتقدند که هر یک باید برای نفی اتهام از خود پنجاه قسم خورده و یا از خویشان خود برای این کار استفاده کند.
همین موضوع، در ماده 327 «قانون مجازات اسلامی»، مصوب سال 1392، منعکس شده است، که به موجب آن، «در صورتی که شاکی متعدّد باشد، اقامه یک قسامه برای همه آنان کافی است، لکن در صورت تعدّد متهمان، برای برائت هر یک اقامه قسامه مستقل لازم است.» بدین ترتیب، هرگاه حالت لوث علیه چند نفر وجود داشته و شاکی ادعا کند که آنها در ارتکاب جنایت عمدی شرکت داشته اند و اقامه یک قسامه بنماید، همه متّهمان را می توان، محکوم کرد. ماده 323 «قانون مجازات اسلامی»، مصوب سال 1392، بر این نکته تصریح و مقرّر کرده است، «اگر چند نفر متهم به شرکت در یک جنایت باشند، و لوث علیه همه آنان باشد، اقامه یک قسامه برای اثبات شرکت آنان در ارتکاب جنایت کافی است و لزومی به اقامه قسامه برای هر یک نیست.» لیکن، هرگاه لوث تنها علیه برخی از افراد وجود داشته باشد ولی شاکی ادّعای مشارکت افراد بیشتری را در جنایت بنماید، جنایت تنها علیه کسانی که لوث در مورد آنها حاصل شده است اثبات می شود.
کلید واژگان: لوث ، قسامه، لوث شکل مردد، اماره
 
 
فهرست مطالب
عنوان                                                                                                                صفحه
فصل اول( کلیات) 1
1-1- بیان مساله 2
1-2-  اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 5
1-3-  اهداف و سوالات تحقیق. 6
1-1-3- هدف اصلی. 6
1-2-3- سوالات تحقیق. 6
1-4- فرضیه‏های تحقیق. 6
1-1-4- فرضیه اصلی. 6
1-2-4-  فرضیه های فرعی. 6
1-5- تعریف واژه‏ها 6
1-6- روش تحقیق. 7
1-7- پیشینه ی تحقیق. 7
فصل دوم( مبانی و مفاهیم فقهی و حقوقی لوث و قسامه) 9
2-1- معنای لغوی لوث.. 10
تعریف لفظی لوث.. 10
2-2- جایگاه لوث.. 13
2-3-  شخصی یا نوعی بودن لوث (گمان) 13
2-4- لوث و قسامه عناوین و موضوعات مستفاد از‌ روایات.. 17
2-4-1- اعضاء بدن. 17
2-4-2- عدم مواطات.. 18
2-5- اهمیت و نـقش قـانون قسامه 18
2-6-  اعتبار و شرط مقدمی بودن لوث بر قسامه 18
2-7- مصادیق لوث.. 20
2-7-1- شرائط دعوا و مدعی. 21
2-7-2- اماره ی ظنیه 21
2-7-3- حضور متهم‌ در مکان و هنگام جنایت.. 21
2-7-4- عدم وجود شک… 22
2-7-5- عدم تعارض‌ و تناقض… 23
2-7-6- شرور،  فاسق و فاجر بودن متهم. 25
2-8- کیفیت قسامه 26
2-8-1- مطالبه ی بینه از‌ متهم. 27
2-8-2- قسمهای مدعی(قسامه) 28
2-8-3- قسمهای مدعی علیه(قسامه) 29
2-9- ارجاع مجدد قسامه به مدعی. 30
2-9- 1- نظر اکثریت.. 30
2-9- 2- نظر اقلیت.. 30
2-9- 3- نظر‌ کمیسیون. 30
2-10- رویه ی قضایی و قسامه 31
2-10-1-  مـشکل بـودن باب مدعی و منکر حصول ظن مورد از موارد لوث.. 31
2-10-2- رد‌ لوث‌ بـه‌ لحـاظ تـعارض در اظهارات و دو شبهه‌ بر‌ مراسم‌ قسامه 32
2-10-3- عدم احراز رابطه خویشاوندان نسبی تعدادی از قسم خورندگان با مدعی. 33
2-10-4- اجرای‌ مـراسم‌ قسامه بـدون حضور متهم. 34
2-10-5- عدم احراز علم قسم خورندگان. 34
2-10-6- عدم احراز علم قسم خورندگان به انتساب قتل به قاتل و فـقد قـرینه ظـنیه بر توجه‌ اتهام‌ به متهم. 35
2-10-7-عدم احراز اختلاف بـین مـتهم و مقتول و رد لوث‌ به لحاظ وجود قرائن مـعارض قـوی. 36
2-10-8- عدم احراز اخـتلاف بـین متهم و مقتول و رد لوث به لحـاظ وجـود قرائن معارض قوی. 37
2-11-  قرار توقف دعوی در‌ صورت‌ عدم‌ رد سوگند از سوی اولیاء دم به متهم. 38
2-12- لوث از نظر مالکیه 49
2-13- لوث از نظر شافعی. 49
2-14- لوث در عرف حنابله 50
2-15- لوث از نظر حنفیه 51
2-16- لوث در نظر شیعه 52
فصل سوم( مبانی فقهی و حقوقی لوث به شکل مردد) 54
3-1- قاعده ی تدرء الحدود بالشبهات.. 55
3-1-1- مدارک و مـستندات قاعده 55
3-1-1- 1- ادرؤُ الحدود بالشبهات.. 55
3-1-1- 2- دلیل دوم تسالم اصحاب است بر حـجیت ایـن‌ قـاعده. 56
3-1-1- 3- بیان این قاعده با ظواهر ادله 57
3-1-1- 4- روایات.. 57
3-1-2- دلالت قاعده 58
3-1-3- ملاک در عروض شبهه 59
3-1-4- دامنه ی شمول قاعده 60
3-2-  قاعده ی لوث.. 62
3-2-1-  مدارک و مستندات قاعده 63

پایان نامه و مقاله


3-2-1- 1- روایات.. 63
3-2-1- 2- اجماع فقهاء قدیم و جدید،  بلکه تسالم اصحاب بر حجیت‌ قاعده ی«لوث» 64
3-2-2- اعتبار لوث در قسامه 64
3-2-3- کیفیت قسامه 66
3-2-4- کمیت قسامه 67
3-2-5- ثبوت قسامه در اعضاء 71
3-2-6- قسامه ی کافر 72
فصل چهارم (لوث به شکل مردد علیه دو یا چند نفر و رویه قضایی آن) 74
4-1- تعدّد شاکی یا متّهم. 75
4-2- 1- تحقق لوث و مسائل مربوط به آن. 78
4-2-1-2- شرایط تحقق لوث.. 78
4-2-1-2- احراز بـدون تردید لوث.. 80
4-2-1-3- لوث و دلیل. 81
4-2-1-4- تعارض در مـحتوای لوث.. 83
4-2-1-5- شخصی بودن لوث و نقش دیوان عالی کشور 85
4-2-2- بررسی مسئله حضور متهم. 87
4-2-2- 1- اثبات حضور متهم و نقش‌ اثبات‌کننده‌ آن. 87
4-2-2- 2- مفهوم صحنه جرم‌ و دامنه ی آن نسبت به افراد متعدد 88
4-2-3- لوث و علم اجمالی. 89
4-2-3- 1- تحقق لوث، علم اجمالی و انحلال آن. 89
4-2-3- 2- سببیت لوث در تحقق‌ علم اجمالی. 94
4-2-3- 3- لوث و رابطه‌ سـببیت(قابلیت انتساب) 96
4-2-4- اجرای قسامه در رویّه قضایی. 99
4-2-4-1- پیوند قسامه و حکم دادگاه 99
4-2-4-2- قسامه و مسئله ی شرکت در جرم 102
4-2-4-2-1- استقلال قـسامه برای هر شریک… 102
4-2-4-2-2- تخییر میان شرکا در اجرای‌ قسامه 102
4-2-5-  قسم‌خورندگان و شرایط‌ آنها 104
4-2-5-1- جزم در قسم و قسم ناشی از علم شخصی. 105
4-2-5-2- درک‌وفهم قسم. 105
4-2-5-3- احراز خویشاوندی نسبی. 106
4-2-5-4- اجرای قـسامه در حضور متهم. 106
نتیجه گیری. 109
پیشنهادات.. 113
منابع و ماخذ : 115
 

1-1- بیان مساله

تحولاتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نظام قضائی کشور پدید آمد سبب شد تا برخی از احکام اسلام که سالیان متمادی به بوته‌ی فراموشی سپرده شده بود آشکار شود و قدرت شگرف خود را در اصلاح جامعه نشان دهد. از جمله‌ی آن احکام که پس از پیروزی انقلاب مورد توجه قرار گرفت و به اجرا درآمد لوث و در ادامه آن قسامه می باشد.  
لوث در لغت به معنای آلوده کردن، کثیف کردن و لکه‌دار کردن چیزی، آمده است (آذر نوش، آذر تاش؛ فرهنگ معاصر عربی – فارسی، تهران، نشر نی، 1383، چاپ چهارم، ص 628) و چون در متهم شدن به قتل یا جرح نیز نوعی آلودگی به خون مردم نهفته است به آن لوث گویند و در اصطلاح اماره‌ای است که موجب ظنّ به صدق ادعای مدعی، توسط حاکم (قاضی) می‌شود مثل شهادت یک شاهد (موسوی، روح‌الله (امام)؛ تحریر الوسیله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینی، پائیز 1379 ش، الطبعه الاولی، ص 916) بنابر این لوث همان گمانی است که قاضی به صدق ادعای مدعی ظن پیدا کند آن هم از روی قرائن و شواهدی که از مطالعه اوراق و مدارک موجود و گزارش‌های رسیده و تطبیق آن با مورد حادثه به دست می‌آورد (رازی زاده، محمد علی؛ قسامه در نظام قضایی اسلام، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه ی علمیه قم، 1374، اوّل، ص 60 و 59).
در قتل و جراحات هرگاه دلیلی مبنی براینکه شخص معینی،  مرتکب قتل یا جرح شده وجود نداشته باشد و لوث محقق شود یعنی قاضی به ارتکاب قتل یا جرح از سوی متهم خاصی ظن پیدا کند، مدعی می­تواند «قتل یا جرح» (ماده 139، قانون مجازات اسلامی) را به وسیله ی قسامه اثبات کند گفتنی است با توجه به صراحت ماده 139 قانون مجازات اسلامی، ایراد ضرب بدون جراحت با قسامه قابل اثبات نیست و در جراحات نیز مستنداً به ماده 254 همان قانون قصاص با قسامه ثابت نمی‌شود و فقط موجب پرداخت دیه می‌گردد.
هرگاه تعداد کسانی که لوث علیه آنها حاصل شده بیش از یک نفر باشد ونتوان مرتکب یا مرتکبین را از میان آن ها تعیین نمود وتصور این باشد که یکی از چند نفر از آنها مرتکب جنایت شده اند، لوث به شکل مردد محقق است.  اما اقامه قسامه موکول به تعیین مرتکب توسط مجنی علیه یا ولی دم است. تعیین مرتکب مستلزم شناخت هویت شناسنامه ای اونیست. بلکه انتساب جنایت به وی ملاک است.  
اگرچه قانون مجازات اسلامی اقامه ی قسامه به شکل مردد را اجازه داده است، ولی نمی توان هیچ یک را مجازات نمود. در این فرض، اگر براساس خواست قاضی همگی بربرائت خود سوگند یاد کنند،  تبرئه می شونداگر جنایت ارتکابی قتل باشد، دیه از بیت المال به اولیاء دم پرداخت می شود ودر صورتی که آسیب به عضو یا منفعت باشد، همه ی متهمان به نسبت مساوی دیه را پرداخت می نمایند.  چنانچه همگی یا برخی از اتیان سوگند امتناع کنند، ضامن پرداخت بطور مساوی هستند، اگر ممتنع یک نفر باشد،  ضامن پرداخت تمام دیه خواهد بود.  
طبق ماده333 اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد وقسامه به همین گونه علیه آنان اقامه شود، جنایت برعهده یکی از چند نفر، به صورت مردد اثبات می شود وقاضی از آنان می خواهدکه بر برائت خود سوگند بخورند.  اگر همگی از سوگند خوردن خودداری ورزند یا برخی از آنان سوگند یاد کنند وبرخی نکنند، دیه بر ممتنعان ثابت می شود. اگر ممتنعان متعدد باشد، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود.  اگر همه ی آنان بربرائت خود سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بین المال پرداخت می شود ودر غیر قتل، دیه به نسبت مساوی میان آنها تقسیم می گردد.  
اما اگر لوث علیه چند نفر به شکل مردد محقق باشد، شاکی می تواند از آنان مطالبه اقامه قسامه نماید.  در این فرض، شاکی جانشین قاضی در ماده 333 خواهد بود وبه همان ترتیب عمل خواهد شد.  در صورت امتناع همه یا برخی از آنان از اقامه ی قسامه، ملزم به پرداخت دیه خواهند بود ودر صورتی که ممتنع یک نفر باشد، تمامی دیه برعهده اوست.  در غیر این صورت دیه به نسبت مساوی تقسیم می شود.  ضمن این که در صورت اقامه ی قسامه از سوی همگی  در قتل، دیه بر عهده بیت المال خواهد بود.  
و طبق ماده 334 اگر لوث علیه دویا چندنفر به شکل مردد ثابت باشد، چنانچه شاکی از آنان در خواست اقامه کند و هریک از آنان از اقامه ی قسامه امتناع نمایند، پرداخت دیه بر ممتنع ثابت می شود ودر صورت تعدد ممتنعان ، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود.  اگر همگی اقامه قسامه کنند، در قتل ، دیه از بیت المال پرداخت می گردد.  
در صورت اثبات قتل عمدی با قسامه، مرتکب قصاص می شود.  ولی در جنایت عمدی بر اعضاء ومنافع، با اقامه ی قسامه ، جنایت اثبات، ولی حق قصاص  با آن ثابت نمی شود(ماده 456 ق. م. ا).  
نصاب قسامه برای اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان  وبستگان مدعی است وبا تکرار سوگند، قتل ثابت نمی شود(ماده336)استثناء وارد بر ضرورت مرد بودن سوگند خورندگان، ناظر بر سوگند شاکی است که در صورتی که زن باشد می تواند اداء سوگند نماید.  
به نظر می رسد باتوجه به ماده 336 ق. م. ا نیازی به این که به مرد بودن شاکی اشاره کند وجود نداشته است.  در صورتی که شاکی از اقامه ی قسامه خودداری واز متهم مطالبه نمایدومتهم امتناع ننمایدمفاد ماده338 ق. م. ا مجرا خواهد بود.  دونکته در این خصوص قابل ملاحظه است:  نخست این که نصاب مقرر در ماده 336 برای قتل عمدی ونصاب های مقرر در ماده 456 برای جنایت بر اعضاء ومنافع برای اقامه  قسامه از سوی شاکی ، برای متهم نیز یکسان است.  دوم، بر خلاف اقامه ی قسامه برای اثبات قتل عمدی که تکرار در آن پذیرفته نیست، اگر تعداد خویشاوندان وبستگان متهم کمتر از نصاب  باشد، تکرار قسم تا تحقق نصاب(پنجاه قسم) برای برائت مجاز است.  به عنوان مثال اگر در مجموع پنج نفر باشند، هر کدام ده قسم می خورند تا به نصاب پنجاه قسم برسد ودر صورتی که متهم جز خودش، هیچ اداء کننده سوگندی نداشته باشد پنجاه قسم می خورد وتبرئه می شود. باتوجه به اطلاق اصطلاح خویشاوندان وبستگان مدعی  در ماده 336، نسبی یا سببی بودن آن ها وبه همین ترتیب درجه وطبقه ی آن ها موثر نیست.  
طبق ماده 335 چنانچه لوث تنها علیه برخی از افراد حاصل شود وشاکی علیه افراد بیشتری ادعای مشارکت در ارتکاب جنایت را نماید، جنایت به مقدار ادعای مدعی، در موردی که لوث حاصل نشده است اثبات می شود مانند آنکه ولی دم مدعی مشارکت سه نفر مرد در قتل عمدی مردی باشد ولوث فقط علیه مشارکت دو نفر از آنان باشد، پس از اقامه ی قسامه علیه آن دونفر، حق قصاص علیه آن دو به مقدار سهمشان ثابت است. اکر ولی دم بخواهد هر دو نفر را قصاص کند، باید به سبب اقرار خود به اشتراک سه مرد، دو سوم دیه را به هریک از قصاص شوندگان بپردازد.  
رجوع شاکی از اقرار به شرکت افراد بیشتر پذیرفته شده نیست مگر اینکه از ابتداء شرکت افراد بیشتر را به نحو تردید ذکر کرده باشد وکسانی که در قسامه اتیان سوگند کرده اند نیز شرکت افراد دیگر را در ارتکاب جنایت نفی کرده وبر ارتکاب قتل توسط افراد کمتر سوگند یاد کرده باشند. لوث، چیزی بیشتر از قرائن واماراتی که موجب ظن قاضی شده نیست. از یک سو به دلیل فقدان اقرار، شهادت وعلم قاضی به قسامه متوسل شده ایم واز سوی دیگر ، با ظن مواجهیم ونه یقین. این وضعیت، اعتبار کافی برای اثبات جنایت را ندارد. لذا از نظر قانون اداء سوگند از سوی اشخاص دیگر (شاکی واقوام وبستگان او) نقصان و ضعف لوث را جبران می کند.  بنابراین، اداء کنندگان سوگند که به عنوان مثال در قتل باید پنجاه نفر باشند، به چیزی قسم یاد کنند که حتی شاهد آن نبوده اند.  

1-2-  اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

بحث تعارض میان ادعای شاکی در قتل و مواردی مانند آن، پیش از اجرای قسامه و پس از اجرای آن در تعداد قاتلان و افراد دخیل به صورت انفرادی یا اشتراکی و نیز پیامدهایی که این تعارض در چگونگی قصاص و نحوه ی اخذ دیه از مجرمین دارد، از جمله مواردی است که در قوانین کیفری ایران مغفول مانده است. شاکی مدعی است که تعداد مجرمان کم تر یابیشتر از آن است که لوث در مورد آنان محقق شده است و به تبع آن لوث، قسامه اجرا می گردد. در زمان کنونی که بسیاری از جرمها را می توان از راههای علمی ثابت کرد، صحیح نیست ما به سراغ قسامه برویم و جرم را با سوگندهایی که بیشتر، دروغ و بی اساس هستند اثبات کنیم. بررسی لوث علیه دو یا چند نفر آن هم به شکل مردد دارای نواقص زیادی در قوانین موجود هست که انجام چنین تحقیقاتی در جهت احیای عدالت و شناسایی نقاط ضعف و قوت این قوانین دارای اهمیت می باشد.  

1-3-  اهداف و سوالات تحقیق

1-1-3- هدف اصلی

    بررسی لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد

1-2-3- سوالات تحقیق

  • آیا کلیه موارد و جوانب لوث در قانون مجازات اسلامی مطرح شده است ؟
  • آیا هر ظن و گمانی را می توان لوث دانست ؟
  • معیار وملاک تشخیص لوث چیست ؟

1-4- فرضیه‏های تحقیق

1-1-4- فرضیه اصلی

به نظر می رسد کلیه نکات و جوانب مختلف لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد در قانون مجازات اسلامی مطرح نشده است.  

1-2-4-  فرضیه های فرعی

  • ظن ناشی از قرائن وامارات را نمی توان چیزی جدای از لوث دانست.
  • بنظر می رسد معیار ظن حاصل از قرائن وامارات در لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد را باید نوعی و برابر با معیار ظن به صورت غیر مردد دانست.

1-5- تعریف واژه‏ها

1-1-5- معنا ومفهوم لوث
 لوث به معنای قوت و شدت و شبه دلیل است (دلیلی است که تمام نیست) ودلالت آن بر وقوع رویدادهای از رویدادهای ناقص است لوث بینه تام نمی باشد. همچنین گفته اند لوث در لغت هم به معنی ظن قوی می­باشد و مراد از ظن قوی ظنی است قریب به علم که برای حاکم نسبت به وقوع قتل از طرف  متهم حاصل می گردد. از تلفیق مواد 313 و314 ق. م. ا چنین استنباط می شود که لوث، محور ورکن رکین قسامه واقامه معلق احراز آن است.  
1-2-5- لوث به شکل مردد
هرگاه تعداد کسانی که لوث علیه آنها حاصل شده بیش از یک نفر باشد ونتوان مرتکب یا مرتکبین را از میان آن ها تعیین نمود وتصور این باشد که یکی از چند نفر از آنها مرتکب جنایت شده اند، لوث به شکل مردد محقق است.  

1-6- روش تحقیق

روش تحقیق از نوع کتابخانه ای و به صورت کیفی (تحلیلی) انجام گرفت.  
 جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات محقق با مراجعه به همه ی منابع شناسایی شده از قبل، مطالب مهم و مورد نیاز خود از طریق نت برداری و فیش برداری با ذکر دقیق مشخصات منبع مورد استفاده قرار خواهد داد. اطلاعات جمع‌آوری شده که در فیش‌ها ثبت شده‌اند با یک نظم منطقی دسته‌بندی شده و با یک دسته‌بندی مناسب و منطقی ثبت می‌شوند. در این روش اصولاً از طریق مطالعه ی منابع منبع و جنبی مسئله در کتابخانه، مسئله را با توجه به نظارت اساتید و با نظر به نتایج تحقیقات تحت بررسی قرار دادیم.  
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:00:00 ب.ظ ]





سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه برای اتخاذ تصمیمات مرتبط با سرمایه گذاری توازن بین ریسک و بازده را مبنای تصمیم گیری خود قرار می دهند. آنها علاقمند به برآورد بازده مورد انتظار آتی سرمایه گذاری خود به کمک اطلاعات گزارش شده توسط شرکتها و سایر شواهد می باشند. هر میزان که کیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی شرکتها بالاتر باشد، از میزان ابهام در برآورد بازده مورد انتظار آنها کاسته شده و ریسک اطلاعات کاهش خواهد یافت. به عبارت دیگر ارائه اطلاعات با ریسک اطلاعاتی پایین موجب کاهش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران و یا همان هزینه حقوق صاحبان سهام خواهد شد. یکی از عوامل اصلی که موجب ارتقای کیفیت اطلاعات و کاهش ریسک اطلاعاتی گزارش های منتشره از سوی شرکتها می شود، ارائه خدمات حسابرسی با کیفیت بالاتر می باشد. تحقیقات انجام شده چنین مطرح می کنند که “حسابرسی با کیفیت بالاتر” اعتبار اطلاعات تهیه شده را بهبود می بخشد و به استفاده کنندگان به خصوص سرمایه گذاران فرصت می دهد با اعتماد بیشتری وضعیت مالی و نتایج عملکرد شرکت را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. در حقیقت جامعه در معنای عام آن همواره خواستار دریافت خدمات با کیفیت حسابرسی بوده است. سهل انگاری و قصور حسابرسان در ارایه خدمات حسابرسی با کیفیتی که از آنان به عنوان افراد حرفه ای انتظار میرود، همواره با واکنش تنبیهی از سوی جامعه همراه بوده است. حسابرسان به دادگاه فراخوانده می شوند، به پرداخت خسارتهای سنگین محکوم شده و شأن و جایگاه اجتماعی خود را از دست می دهند و حتی اگر به دادگاه هم فراخوانده نشوند جامعه نوعی مجازات اجتماعی را برای آنان در نظر می گیرد و برای مثال آنان را به داشتن جیبهای بسیار بزرگ ملقب (متهم) می سازد (ولک[1]، 2006 ).            اینگونه است که مسئولیت حسابرسان در برابر کیفیت حسابرسی در هر مقطعی از زمان در چارچوبی از انتظارات عمومی قابل تفسیر است. حسابرسان به صورت کلی و به عنوان یکی از فرضیات رفتاری حسابرسی، پذیرفته اند که باید در برابر کیفیت کار خویش به عنوان یک کارشناس حرفه ای به کسانی که بر کار ایشان اتکا می کنند، پاسخگو باشند (حساس یگانه، 1384 ). صاحبنظران، پژوهشگران حسابرسی و نهادهای رسمی تدوین کننده استانداردهای حسابرسی و آیین های رفتار حرفه ای نیز تلاش زیادی برای تبیین و دسته بندی عواملی که می تواند بر کیفیت حسابرسی اثرگذار باشد، به عمل آورده اند. بسیاری از ایشان دیدگاهی هنجاری را در پیش گرفته و برای توجیه پذیر ساختن حسابرسی و افزایش کیفیت آن بر عواملی چون استقلال، صلاحیت حرفه ای، تردید حرفه ای،برنامه ریزی و سرپرستی مناسب کار حسابرسی و مواردی از این دست تأکید کرده اند. برخی دیگراز صاحب نظران دیدگاهی توصیفی را در پیش گرفته و شهرت حسابرس، عضویت وی در مجامع وتشکل های حرفه ای، اندازه موسسه حسابرسی، تخصص حسابرس در یک صنعت خاص (واتز و زیمرمن[2]، 1985 )، حق الزحمه حسابرسی (کاپ لی[3]،1996) و (پالم رز[4]،1986)، نتایج بررسی هم پیشگان (کالبرت[5] ،1998)را به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی مورد تأکید قرار داده اند.                                                                                                                 
 
در این بین، یکی از اهداف گزارشگری مالی، ارائۀ اطلاعاتی است که برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و دیگر کاربران فعلی و بالقوه در تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری و اعتباردهی و سایر تصمیم ها، سودمند باشد. سرمایه گذاری در امور مختلف توسط شرکت ها، همواره به عنوان یکی از راه های مهم توسعه شرکت ها و جلوگیری از رکود و عقب ماندگی، مورد توجه بوده است. در این میان، محدودیت در منابع موجب شده است که علاوه بر توسعه سرمایه گذاری، افزایش کارایی سرمایه گذاری، از اهمیت فراوانی برخوردار گردد. به طور کلی، کارایی سرمایه گذاری، به معنای پذیرش پروژه هایی با خالص ارزش فعلی مثبت، و منظور از ناکارایی سرمایه گذاری، انتخاب پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفی (سرمایه گذاری بیش از حد) و یا عدم انتخاب فرصت های سرمایه گذاری (سرمایه گذاری کمتر از حد) است.
 
1-2- تشریح و بیان مسئله پژوهش
نقش حسابرسی در اعتبار‌بخشی به سود شرکتها در پی سقوط انرون[6] از اهمیت درخور توجهی برخوردار شده است. تفاوتهای ناشی از کیفیت حسابرسی به صورت تفاوت در اعتبار ارائه شده به‌وسیله حسابرسان و کیفیت سود صاحبکاران، خود را نشان می‌دهد. از آنجا که کیفیت حسابرسی دارای ابعاد متفاوتی است و  به‌طور ذاتی مشاهده‌ناپذیر است، مشخصه حسابرسی خاصی وجود ندارد که به‌عنوان شاخصی برای اندازه‌گیری آن در نظر گرفته شود. اغلب مطالعات گذشته از حسن شهرت حسابرس به‌عنوان شاخصی برای
اندازه‌گیری کیفیت حسابرسی استفاده و رابطه بین حسن شهرت و کیفیت سود را بررسی کرده‌اند(بکر[7] 1998 ٬ ری نولد و فرانسیس[8]،2000 ).
      ارزش نهائی فعالیت حسابرسی در کمک به استفاده کننده برای تشخیص کیفیت اطلاعات دریافت شده می باشد ، از این رو استفاده کنندگان اطلاعات می بایست صلاحیت حسابرس را پذیرفته تا به اظهارنظر او اعتماد کنند و در شرایطی که اطمینان استفاده کنندگان جلب نشود هدف های حسابرسی به صورت کامل تحقق نمی یابد . از طرف دیگر بحران های گزارشگری مالی سال های اخیر که  موجب فروپاشی شرکت های بزرگی گردید ، توجه محققان و مجامع حرفه ای را به افزایش قابلیت اعتماد گزارش های حسابرسی و کاهش قصور ، معطوف ساخت. با عنایت به موارد فوق ضروری است در بازار سرمایه ایران نیز کیفیت حسابرسی و متغیرهای موثر آن شناسایی شود .
      همچنین یکی از قابل تامل ترین و چالش بر انگیزترین مسائل عصر حاضر٬بحث توسعه ی اقتصادی است؛ به گونه ای که تحقق آن به یکی از اهداف اساسی سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های اقتصادی کشورها تبدیل شده است (عظیمی 1375٬).از عوامل موثر بر رشد و توسعه ی پایدار اقتصادی٬ سرمایه گذاری موثر است. بدین منظور٬ یک واحد اقتصادی برای سرمایه گذاری در طرح های مختلف٬ باید حد یا میزان سرمایه گذاری را با توجه به محدودیت منابع٬ مورد توجه قرار دهد (مدرس و حصارزاده ٬ 1387 ). این امر٬ از طریق روش های ارزیابی طرح ها٬ از جمله ارزش فعلی خالص انجام می شود. طبق این روش٬ در یک یا چند طرح وقتی سرمایه گذاری انجام می گیرد که٬ارزش فعلی خالص آن طرح٬ مثبت باشد. از این رو٬ مسأله ی اصلی این پژوهش که تقبل طرح هایی با ارزش فعلی خالص منفی٬ منجربه سرمایه گذاری بیش از حد و صرف نظر کردن از طرح هایی با ارزش فعلی خالص مثبت٬ منجر به سرمایه گذاری کم تر از حد می شود که عدم بهینه بودن سرمایه گذاری را به دنبال خواهد داشت (وردی[9]٬ 2006 )؛زیرا مدیران باید به صورت بهینه و در طرح هایی سرمایه گذاری کنند که برای شرکت ارزش آفرینی کند؛ یعنی طرح هایی با ارزش فعلی خالص مثبت٬ پذیرفته و طرح هایی با ارزش فعلی منفی٬ رد شود. جریان نقد آزاد شرکت ها٬ از جمله دلایل اصلی در به وجود آمدن سرمایه گذاری بیش از حد در سطح شرکت است (یانگ و جیانگ[10] ٬ 2008  ) و موجب به وجود آمدن مسائلی چون کاهش کارایی سرمایه گذاری٬  افزایش تورم و توسعه ی ظاهری اقتصاد کلان می شود و به شدت به منافع سهامداران آسیب می رساند.
 
1-3- ضرورت انجام پژوهش
بدون شک، تخصص صنعت بر ماهیت تجربه و کار حسابرسی و دستیابی به مهارت تأثیر می‌گذارد و ممکن است برای متخصصان انفرادی شرایطی را فراهم کند تا بهتر مسائل و موضوع های پیرامون خاص صنعت را شناسایی کنند و مورد توجه قرار دهند (سولومون و شیلد[11] ٬ 1995 ). با افزایش تخصص صنعت در سطح انفرادی، تخصص صنعت در سطح شرکت افزایش می‌یابد. مزایای  تخصص  حسابرس  در صنعت در سطح شرکت انباشت و افزایش می‌یابد، زیرا تخصص صنعت انتقال دانش به‌دست آمده و فناوری ایجاد شده را از  یک صاحبکار به سایر صاحبکاران مشابه تسهیل می‌کند. بنابراین، انتظار می‌رود حسابرسان متخصص صنعت حسابرسی های با کیفیت بالاتری نسبت به غیرمتخصصان فراهم کنند.
مطالعات قبل نشان دهده است که کیفیت حسابرسی و کیفیت سود شرکتهای با حسابرسان متخصص بالاتر است ( ریچالت[12]٬ 2009 ).در حالی که به نظر می رسد استفاده از حسابرسان متخصص صنعت به نفع شرکتهای صاحبکار است٬ با این حال فقط تحقیقات محدودی انجام شده است که به طور مستقیم نشان دهنده مزایای استفاده از حسابرسان متخصص صنعت است. لذا هر چه در جهت بررسی فواید استفاده از حسابرسان متخصص صنعت و تجزیه و تحلیل آن کوشش شود، با توجه به اهمیتی که در بهبود کارایی سرمایه گذاری از طریق کیفیت بالاتر گزارش های مالی حسابرسان متخصص صنعت پیش بینی می شود ، باز هم اندک می باشد.
 
1-4- پرسش های پژوهش
 مطالعات اولیه و بررسی متون نظری موجود و مطالب ارائه شده در قسمت تشریح و بیان مسئله سوالات     متعددی را به ذهن متبادر می کند.در پژوهش حاضر این پرسش مطرح است:
 آیا تخصص حسابرس در صنعت خاص٬ کارایی سرمایه گذاری را بهبود می بخشد؟
در پرسش اصلی مزبور ما در جهت یافتن رابطه ای میان متغیر های پژوهش خواهیم بود. این امر با فرضیه پردازی مناسب و اجرای آزمون های آماری در دسترس می باشد.
 
 
 
1-5- اهداف پژوهش
پژوهش حاضر درصدد است تا از طریق جمع‌آوری اطلاعات لازم به بررسی تاثیر محدودیت های مدیریت بر هدایت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد بر این اساس اهدافی بشرح ذیل مطرح میگردد.
1-5-1- اهداف علمی پژوهش
با توجه به مطالب اشاره شده هدف علمی پژوهش که مطابق با فرضیه و عنوان پژوهش می باشد به شرح زیر است:
هدف اصلی : بررسی ارتباط تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری
اهداف فرعی :

  • بررسی ارتباط تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری بر مبنای تغییر در دارایی های غیر جاری.
  • پایان نامه و مقاله

  • بررسی ارتباط تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری بر مبنای تغییر در سرمایه گذای های بلندمدت.

1-5-2- اهداف کاربردی پژوهش
اولین کاربرد هر پژوهش جنبه نظری و توسعه رشته مورد پژوهش می باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری های آن رشته و حرکت به سمت سیستم های سازگارتر و کاراتر را مهیا می سازد٬ اما نتایج این پژوهش با توجه به هدف کلی آن می تواند برای گروه های زیر مفید واقع شود:

  1. سازمان بورس و اوراق بهادار و سرمایه گذاران: با توجه به اینکه اطلاعات کارایی سرمایه گذاری هم برای مدیران شرکتها و هم برای سرمایه گذاران آنها حائز اهمیت است٬ به نظر می رسد که افزایش در کیفیت حسابرسی از طریق به کار گیری حسابرسان متخصص صنعت می تواند با کاهش مشکلات نمایندگی و افزایش توانایی سهامداران در نظارت بر مدیران٬ به بهبود کارایی سرمایه گذاری ها یاری رساند٬ وموجب بهبود انتخاب پروژه و کاهش هزینه های تامین مالی شود. همچنین این موضوع می تواند برای سرمایه گذاران در جهت انتخاب درست در انجام مبادله سهام٬ مفید واقع شود.
  2. تحلیلگران مالی: نتایج این پژوهش می تواند برای تحلیلگران در مورد پیش بینی رفتار مدیریت در زمانی که حسابرسان متخصص صنعت انجام حسابرسی شرکت را انجام می دهند٬ مفید واقع شود.
  3. اعتبار دهندگان: همچنین نتایج این پژوهش می تواند به اعتبار دهندگان در مورد ارائه اعتبار به شرکتها در زمانی که حسابرسان متخصص صنعت حسابرسی شرکت را انجام می دهندو همچنین تقویت افشاء اطلاعات٬ مفید واقع شود.
  4. موسسات و سازمانهای حسابرسی: همچنین نتایج این پژوهش می تواند بر تخصصی شدن موسسات حسابرسی٬ تجربه٬ کیفیت بالاتر گزارشهای مالی حسابرسی شده و دستیابی به مهارت ٬ مفید واقع شود.

 
 
1-6- تبیین فرضیه های پژوهش       
 برای پاسخ به سوال مطرح شده و با توجه به اهداف پژوهش یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی به شرح ذیل طراحی شده است:
فرضیه اصلی: بین تخصص حسابرس در صنعت خاص وکارایی سرمایه گذاری ارتباط وجود دارد.
فرضیه فرعی:

  1. بین تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری بر مبنای تغییر در دارایی های غیر جاری ارتباط وجود دارد.
  2. بین تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری بر مبنای تغییر در سرمایه گذاری های بلند مدت ارتباط وجود دارد.

 
1-7- نوآوری پژوهش
در حالی که به نظر می رسد استخدام حسابرسان متخصص صنعت به نفع شرکتهای صاحبکار است٬ با این حال فقط تحقیقات محدودی انجام شده است که به طور مستقیم نشان دهنده مزایای استفاده از حسابرسان متخصص صنعت است.
      بعلاوه تاکنون در ایران پژوهشی در رابطه با ارتباط بین تخصص حسابرس و کارایی سرمایه گذاری انجام نشده است. لذا این پژوهش می تواند با برسی رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارآیی سرمایه گذاری دارای نوآوری باشد. این پژوهش باعث توسعه و بسط مبانی نظری در این مورد خواهد شد.
1-8- روش پژوهش
    این پژوهش از لحاظ روش شناسی از نوع تحقیقات همبستگی و از نوع هدف کاربردی می باشد. این پژوهش ها برای کسب اطلاع از وجود رابطه بین متغیرها انجام می پذیرد ولی درآنها الزاما کشف رابطه علت و معلول مورد نظر نیست. در این پژوهش ها پژوهشگر می خواهد بداند که آیا بین دو گروه اطلاعات رابطه و همبستگی وجود دارد یا خیر. یعنی اینکه آیا تغییر در یکی با تغییر در دیگری همراه است یا خیر، و اگر چنین ارتباطی وجود دارد از چه نوع بوده و میزان آن چقدر است. به علاوه با توجه به اینکه از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیات آن استفاده خواهد شد در گروه تحقیقات شبه تجربی طبقه بندی می گردد. همچنین پژوهش حاضر به لحاظ معرفت شناسی از نوع تجربه گرا و به لحاظ نوع مطالعه میدانی- کتابخانه ای با استفاده از اطلاعات تاریخی پس رویدادی (استفاده از اطلاعات گذشته) می باشد و به لحاظ تحلیل آماری٬ این پژوهش از تکنیک رگرسیون چند متغیره استفاده خواهد نمود.
 
 
1-9- قلمرو زمانی و مکانی پژوهش
     در این پژوهش جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع و    گروه های مختلف می باشد. داده های آماری مربوط به شرکت های قرار گرفته شده در نمونه آماری در فاصله زمانی سال های 1385تا1390 جمع آوری شده است.
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:59:00 ب.ظ ]




        با رشد سریع تغییرات در محیط‌های کاری و مزیت رقابتی سازمان‌ها و شرکت‌ها، عامل موفقیت سازمان‌ها، تنها وجوه نقد نیستند بلکه، افراد مهم‌ترین واصلی‌ترین عامل موفقیت سازمان‌ها به شمارمی آیند. سازمان‌هایی که کارکنانشان را انتخاب، توسعه، مدیریت و ترغیب می‌نمایند، تا محصولات برجسته را تولید و ارائه نمایند، به مزیت رقابتی دست می‌یابند، که سایرین نمی‌توانند از آن کپی‌برداری نمایند.

عملکرد کارکنانی که خدمات ارائه می‌نمایند، تأثیر چشمگیری بر رضایت مشتریان سازمان دارد. امروزه، در بازاریابی خدمات تنها مشتریان بیرونی موردتوجه قرار نمی‌گیرند، مشتریان داخلی سازمان نیز موردتوجه سازمان قرار دارند. هدف بازاریابی داخلی این است که انگیزه و مشتری‌گرایی را در جهت دستیابی به خدمات عالی و برتر کسب نماید.

در این فصل ابتدا به بیان مسئله می‌پردازیم که این تحقیق در پی یافتن راه‌حلی برای آن است. سپس ضرورت و اهمیت تحقیق  را بیان نموده و اهدافی که تحقیق دنبال می‌کند را ارائه خواهیم کرد. بر این اساس فرضیاتی را بیان می‌کنیم که با انجام تحقیق می‌توان شواهدی به دست آورد که در جهت رد یا تائید فرضیات تحقیق به ما کمک می‌کند خواهیم پرداخت.

1-2- بیان مسئله

         رضایت و حفظ کارکنان باکیفیت یک جزء اساسی از تلاش‌های سازمانی است و با موفقیت سازمانی در ارتباط است. موضوع کارکنان باکیفیت در سازمان‌ها به دلیل هزینه‌های بالا آن‌ها به‌خصوص در بخش خدمات بسیار موردتوجه بوده است.

      در ارتباط با جایگزینی کارکنان باکیفیت، سازمان‌ها ازلحاظ هزینه استخدام، آموزش و هزینه یادگیری که به‌نوبه خود، رضایت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، (براون و میچل، 1993) دچار مشکل هستند. در یک مطالعه توسعه‌ای، جون و چوی[1] (2012) ثابت کردند که رضایت کارکنان منجر به رضایت مشتری می‌شود. بنابراین، برای داشتن مشتریان راضی، لازم است کارکنان راضی باشند. شابیر[2] (2014) استدلال کرده بود که مفهوم بازاریابی داخلی عنوان می‌کند که برای داشتن مشتریان راضی، شرکت باید کارکنان راضی داشته باشد. به‌طور مشابه، واری و لوئیس[3] (2000) نشان دادند که بازاریابی داخلی می‌تواند خلاقیت کارکنان، نوآوری و عملکرد را ارتقا دهد. معرفی شیوه‌های بازاریابی داخلی و رضایت شغلی کارکنان می‌تواند نه‌تنها عملکرد بلکه تعهد کارکنان نسبت به ارائه خدمات را بهبود بخشد.

       گسترش تکنولوژی و جهانی‌شدن کسب‌وکار  رقابت سختی در میان شرکت‌های کسب‌وکار ایجاد کرده است و این تکامل ، نه‌تنها در صنایع تولیدی، بلکه در صنایع خدماتی هم قابل‌توجه است. کارکنان باکیفیت به‌عنوان عامل افتراق منحصربه‌فرد و واقعی برای یک سازمان عمل می‌کنند. امروزه، سازمان‌های خدماتی، توجه خود را به سمت جذب و نگهداری مشتریان داخلی خود (رفیق و احمد[4]، 2000) معطوف می‌کنند. محیط‌های کسب‌وکار بسیار رقابتی کارکنان باکیفیت بالا را به‌عنوان دارایی باارزش سازمان می‌شمارند. آن‌ها عامل متمایزکننده و مزیت رقابتی برای سازمان می‌باشند.

       کار در سازمان‌های دولتی- خدماتی مثل شهرداری‌ها ازنظر انسانی / کاری فشرده است و منابع مالی آن در بیشتر بخش‌ها متعهد به پرسنل خود هستند. در بخش خدمات، این مسئله با توجه به این واقعیت که اثربخشی سازمان عمدتاً وابسته به کارکنان باکیفیت آن می‌باشد از اهمیت خاصی برخوردار است. اهداف شهرداری‌ها ارائه خدمات به شهروندان و توسعه و آبادانی هر شهر می‌باشد. شهرداری‌ها بخش‌هایی بسیار تعاملی هستند که در آن درجه تعامل کارکنان و مشتریان در مقایسه با دیگر سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات بالا می‌باشد. بنابراین، رضایت کارکنان باکیفیت در شهرداری‌ها عنصر حیاتی برای بررسی می‌باشد.

دو بعد وجود دارد که تبیین‌گر نقش مفهوم بازاریابی داخلی می‌باشند. این بعدها؛ سطح ادغام و اهداف سازمانی می‌باشند. در شهرداری‌ها، هر دو بعد دارای جهت‌گیری‌هایی درازمدت / استراتژیک می‌باشند؛ بنابراین، نقش بازاریابی داخلی (IM) در این صنعت حیاتی است. در بخش خدمات، یک عامل حیاتی برای رضایت مشتریان خارجی مبتنی بر رضایت مشتری داخلی هسته‌ای (به‌عنوان ارائه‌دهندگان خدمات هسته‌ای به‌عنوان‌مثال خدمات شهری ) می‌باشد. در صنایع خدماتی زمانی که کارکنان انگیزه نداشته و راضی نیستند در این صورت کیفیت خدمات آن‌ها دچار مشکل می‌شود و نارضایتی در میان مردم ایجاد می‌شود(زیتامل[5] و همکاران، 1990). بنابراین، به‌منظور بهبود محیط کار شهرداری‌ها، برای رسیدن به تحقیق و توسعه چشمگیر و ارتقای عملکرد خدمات، نیازهای کارکنان باید برآورده شود.

       رویکردهای اعمال بازاریابی داخلی مشتمل بر توانمندسازی، ارتباطات، پاسخگویی و انتشار اطلاعات می‌باشد که به کارمندان قدرت می‌دهد و آن‌ها را در قبال کیفیت خدمات مسئول می‌سازد. کارکنان توانمند احساس رضایت می‌کنند و در شغل خود بهترند. باقدرت دادن به آن‌ها ، آن‌ها مسئولیت بیشتری در قبال دستیابی به هدف‌های سازمانی خواهند داشت. باوجود ارتباطات رسمی و غیررسمی سرعت انجام خدمات افزایش خواهد یافت. با انتشار اطلاعات کارکنان از طریق کانال‌های معتبر به اطلاعات سازمانی دسترسی خواهند یافت و با پاسخگویی سازمان در قبال نیازها و خواسته‌های آن‌ها میزان رضایت و تعلق‌خاطر آن‌ها به سازمان افزایش خواهد یافت. نتایج برخی از مطالعات تجربی نشان می‌دهد که در درون سازمان، تصمیم‌گیری مشارکتی کارکنان ، نه‌تنها سطح تعهد آن‌ها بلکه رضایت شغلی آنان را نیز بهبود می‌بخشد (کیم[6]، 2009). هنگامی‌که کارکنان در تصمیم‌گیری دخیل باشند، آن‌ها تبدیل به بخشی از سازمان به‌طورکلی خواهند شد و اهداف خود را با اهداف سازمانی هم‌تراز خواهند نمود.

1-3- اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق

       محیط بسیار پیچیده و رقابتی امروز مستلزم توجه بیش‌ازپیش سازمان به کارکنان به‌عنوان مشتریان داخلی است. کارکنان زمانی می‌توانند خدمت را به‌صورتی عرضه نمایند که مشتریان راضی شوند که نیازهای ایشان از سوی سازمان برآورده شده باشد. این موضوع همان منطقی است که در مطالعه بری، هنسل و بورک[7] (1976) بدان اشاره‌شده و به‌کارگیری بازاریابی داخلی را در جهت دستیابی به قابلیت‌های سازمانی در پاسخگویی به حمایت اثربخش از مصرف‌کننده، توصیه می‌نماید. نقش بازاریابی

مقالات و پایان نامه ارشد

داخلی این است که کارکنان خط مقدم را متقاعد سازد تا بپذیرند که ارزش‌ها، اهداف و مقاصد سازمان می‌توانند برای سازمان و مشتریان به‌اندازه کارکنان مفید باشند. بازاریابی داخلی و گرایش بازاریابی داخلی درواقع فرآیند تشخیص و برانگیختن خواسته‌ها و نیازهای کارکنان به‌عنوان پیش‌نیاز خواسته‌ها و پیش‌نیازهای مشتریان می‌باشد (لینگز[8]، 2004). از سوی دیگر  سازمان‌های دولتی – خدماتی همچون شهرداری‌ها که با مردم سروکار زیادی دارند و می‌توانند در رضایت مردم از دولت نقش مهمی را ایفا کنند. به این دلایل ما در این تحقیق به بررسی رابطه بازاریابی با رضایت شغلی در بین کارکنان شهرداری ارومیه سعی در تبیین این رابطه و ارائه پیشنهاد‌هایی در راستای افزایش رضایت شغلی کارکنان که به دنبال خود ارائه بهتر خدمات به مشتریان و شهروندان را خواهد داشت، خواهیم پرداخت.

1-4-اهداف تحقیق

هدف اصلی:

  • هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر رضایت شغلی کارکنان شهرداری ارومیه می‌باشد.

هدف فرعی:

  • بررسی تأثیر تک‌تک ابعاد مدیریت بازاریابی داخلی بر رضایت شغلی کارکنان شهرداری ارومیه می‌باشد.

اهداف کاربردی:

  • اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته موردتحقیق می‌باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری‌های آن رشته و حرکت به سمت سیستم‌های سازگارتر و کاراتر را مهیا می‌سازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن می‌تواند برای گروه‌های زیر مفید واقع شود:
  • سازمان‌های خدماتی
  • سازمان‌های دولتی
  • دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی

4- دانشجویان

1-5- چارچوب نظری تحقیق

        بارنز، فکس و موریس (2004) اشاره کردند، که بازاریابی به‌طور سنتی بر مشتریان بیرونی تمرکز می‌کند، اما در سال‌های اخیر بر نیاز به درک مشتریان داخلی و ارتباطاتشان با سازمان و مشتریان بیرونی تأکید می‌شود. بازاریابی داخلی لازمه موفقیت بازاریابی بیرونی می‌باشد. با ارضا نیازهای مشتریان داخلی، سازمان با کارکنانش یک کل می‌شود؛ متعاقباً کارکنان تمایل می‌یابند، تا نیازهای مشتریان بیرونی را برآورده سازند. بازاریابی داخلی که از مدیریت بازاریابی در صنعت خدمات ناشی می‌گردد، تأکید می‌نماید که سازمان‌ها بایستی با کارکنان خود همانند مشتریان داخلی رفتار نماید، احترام بگذارد تا کارکنان شایسته را جذب ، توسعه ، ترغیب و حفظ نماید. بازاریابی داخلی برای سازمان حائز اهمیت می‌باشد، چراکه آن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان در ارتباط می‌باشد(تینگ، 2011).

 برحسب رضایت شغلی، بازاریابی داخلی با کارکنان همانند مشتریان و مشاغلشان همانند محصولی رفتار می‌کند که نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده می‌سازد. بنابراین منطقی است که معتقد باشیم که آن می‌تواند به رضایت منجر گردد(تینگ، 2011).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:59:00 ب.ظ ]




         نظریه‌ی گرانش تاریخی طولانی دارد و همان طور که می‌دانیم قانون گرانش نیوتن (عکس مجذوری) اصلی‌ترین مبنای این نظریه در چهارچوب غیر نسبیتی است. قانون کولن در الکتریسیته منجر به پدید آمدن این ایده شد که اگر بار الکتریکی ساکن میدان کولنی و بار متحرک میدان مغناطیسی تولید کند، بنا به راین جرم متحرک نیز باید میدانی مشابه میدان مغناطیسی تولید کند که آن را میدان گرانش مغناطیسی (مغناطوگرانش) می‌نامند. نظریه نسبیت عام در آغاز معرفی‌اش در سال ۱۹۱۵، بنیان تجربی مستحکمی نداشت. مشخص شده بود که این نظریه حرکت تقدیمی حضیض خورشیدی تیر (عطارد) را به درستی توضیح می‌دهد و از نظر فلسفی نیز به خوبی قانون جهانی گرانش نیوتن را با نسبیت خاص یکپارچه می‌ساخت. اینکه بنا بر پیش بینی نسبیت عام نور در میدان‌های گرانشی خم می‌شد در سال ۱۹۱۹ کشف شده بود، اما آزمون‌های دقیق این نظریه از سال ۱۹۵۹ آغاز شد که پیش بینی‌های آن با دقت‌های بیشتری مورد آزمایش در محدوده میدان‌های ضعیف قرار گرفت. با شروع از سال ۱۹۷۴، تپ اخترهای دوتایی مورد مطالعه قرار گرفتند که امکان تجربه میدان‌های گرانشی بسیار قوی‌تر از آنچه در منظومه شمسی یافت می‌شود را فراهم می‌ساخت. در هر دو مورد محدوده میدان‌های ضعیف (مانند آنچه در منظومه شمسی یافت می‌شود) و میدان‌های قوی‌تر تپ اخترهای دوتایی، پیش بینی‌های نسبیت عام به خوبی به طور محلی مورد آزمایش قرار گرفته‌اند [1]. در نیمه دوم قرن نوزدهم هولزمولر[2] [1] و تیسراند[3] [2] نشان دادند که نیروی گرانش خورشید که بر سیارات منظومه شمسی وارد می‌شود دارای یک مؤلفه اضافی مغناطیسی است و این نیروی اضافی منجر به حرکت تقدیمی سیارات در مدار می‌شود؛ بر این اساس به عنوان عامل حرکت تقدیمی حضیض سیارات در نظر گرفته شدند [1،2]. سپس اینشتین توضیحی بر اساس تصحیحات گرانش الکتریکی[4] مربوط به پتانسیل گرانش نیوتن خورشید ارائه داد؛ نسبیت عام یک نظریه میدان مربوط به گرانش است و شامل میدان گرانش مغناطیسی به علت جریان جرم نیز می‌شود. در واقع نظریه‌ی میدان گرانش مغناطیسی را می‌توان به عنوان یکی از نتایج ادغام گرانش نیوتنی و ناوردایی لورنتز در نظر گرفت.

       بر اساس نسبیت عام گردش خورشید به دور خود یک میدان گرانش مغناطیسی تولید می‌کند و تأثیر این میدان بر مدارهای سیاره‌ای ابتدا به وسیله دسیتر[5] [5] و سپس به شکلی عام‌تر توسط لنز و تیرینگ[6] [4] نشان داده شد و مشخص شد که سهم گرانش مغناطیسی در حرکت تقدیمی حضیض سیارات در مقایسه با حرکت اصلی گرانش الکتریکی، باید کوچک‌تر و در جهت مخالف باشد؛ در حقیقت معلوم شد که حرکت تقدیمی لنز-تیرینگ[7]  بسیار کوچک‌تر از آن است که در حال حاضر مشخص شود.

        از طرف دیگر شواهدی از میدان گرانش مغناطیسی زمین توسط سیوفولینی[8] و به وسیله ماهواره‌های گستره لیزری لاجیوس I و II ارائه شد [6]. سیوفولینی پیشنهاد کرد که اندازه گیری دقیق این میدان به وسیله ژیروسکوپ های ابر رسانا در ماهواره‌ی واقع در مدار قطبی در اطراف زمین صورت گیرد که یکی از اهداف پروژه GP-B سازمان ناسا می‌باشد [40،7].

         گرانش خطی شده[9]، یکی از روش‌های تقریب زدن در نسبیت عام است که در آن جملات غیرخطی از متریک فضا زمان نادیده گرفته می‌شوند تا علاوه بر ساده‌تر سازی مطالعه برخی مسائل، بتوان همچنان پاسخ‌های تقریبی قابل قبولی به دست آورد. در یک تقریب میدان ضعیف، از تقارن‌های پیمانه‌ای به صورت هم شکلی دیفرانسیلی[10]  استفاده می‌شود که در آن بنا به تعریف η تغییر شکل نمی‌دهد. تقریب میدان ضعیف در یافتن مقادیر بعضی از ثابت‌ها در معادلات میدان اینشتین و متریک شوارتزشیلد مفید است.

   در فصل اول به کلیات گرانش و نسبیت عام پراخته می‌شود، سپس در فصل دوم، با شروع از معادلات میدان اینشتین، معادلات ماکسول گرانش الکترومغناطیسی استخراج می‌شود و تانسور متریک مربوط به ان بدست می‌آوریم و نیز نشان داده می‌شود که سقوط آزاد در میدان جسم متحرک با جرم زیاد را می‌توان به عنوان حرکت تحت نیروی لورنتزی در نظر گرفت که به وسیله میدان‌های گرانشی به وجود آمده است. سپس قضیه‌ی لارمور در گرانش بیان می‌شود.

       در فصل سوم، فرمول‌بندی لاگرانژی از رویکرد اختلال خطی را که در پژوهش‌های مربوط به گرانش مغناطیسی مورد استفاده می‌باشد ارائه می‌شود. در فصل چهارم، اثر ساعت[11]، اثر جفت شدگی اسپین –چرخش –گرانش و اثر میدان گرانشی بر انتشار سیگنال‌ها تشریح می‌شود و با استفاده از اثر میدان گرانشی بر انتشار سیگنال‌ها، اختلاف زمان انتشار را در حضور یک منبع چرخان بدست می‌آوریم و پیشنهادهایی در این به اره مطرح می‌گردد. هدف اصلی ما در این پایان نامه تشریح و توضیح برخی از اثرات میدان گرانش مغناطیسی است.

                                      کلیات گرانش و نسبیت عام

1-1 گرانش و نسبیت عام

پایان نامه

        ابداع نسبیت عام پدیده‌ای خاص در معرفت شناسی علم نوین است. انگیزه‌ی آن مغایرت نظریه‌های موجود، از جمله گرانش نیوتونی، با تجربه و رصد نبود. نظریه گرانش نیوتون در ابعاد زمینی و نیز در منظومه شمسی با دقت زیاد پدیده‌ها را توصیف و پیش بینی می‌کرد. تنها در مورد حضیض عطارد حدود 40 ثانیه قوسی در قرن از 2000 ثانیه قوسی مشکل توضیح داشت که آن هم به حرکت‌های نامنظم در منظومه و یا دقت رصد واگذاشته شده بود.

         پس از اینکه در سال 1907 مینکوفسکی نسبیت خاص انشتین رابه صورت چهار بعدی فرمول بندی کرد و فضازمان مینکوفسکی را وارد مفاهیم فیزیک کرد، اینشتین با توجه به اصل ماخ کوششی را برای نسبیتی کردن گرانش شروع کرد. پوآنکاره در سال چند ماه پیش از مقاله نسبیت خاص انشتین، در مقاله خود که دو اصل نسبیت را فرمول بندی کرده بود، مدلی هم از یک میدان گرانش نرده‌ای نسبیت خاصی ارایه داده بود.

اینشتین از رهیافتی شروع کرد که می‌خواست اصل ماخ و هم ارزی شتاب و گرانش را به طریقی در چارچوب نسبیت بیاورد. او می‌دانست که بیان شتاب در نسبیت خاص باعث می‌شود متریک تخت مینکوفسکی در ظاهر به یک متریک فضازمان ناتخت، شبه-ری‌مانی، تبدیل شود. 5 سال طول کشید تا توانست اولین فرمول بندی خود را برای گرانش در بیان متریک یک فضای ری‌مانی و معادلات دینامیکی متناظر باآن را ارایه دهد. سرانجام در سال 1915، توانست فرمول بندی کنونی نسبیت عام خود را ارایه دهدبه این ترتیب نظریه پیچیده‌ای به دست آمد که انگیزه آن صرفا معرفت شناختی بود و مبتنی بود براصل ماخ و نسبیت. توضیح انتقال حضیض عطارد و به تبع آن انتقال حضیض بقیه سیاره‌ها پس ازآن که جواب معادلات نسبیت عام برای توزیع ماده با تقارن کروی را شوارتزشیلد پیدا کرد ممکن شد.

گرچه در 1918 اولین آزمون مستقیم نسبیت عام یعنی انحراف نور از کنار خورشید ثبت شد، ولی این اهمیت معرفت شناختی نسبیت عام بود که در معرفت بشری تحول ایجاد کرد. تصور اینکه فضا ویژگی‌هایی دارد وابسته به ماده آن چنان به دور از بینش چند هزار ساله انسان بود که به راحتی پذیرفته نشد، به ویژه برای فلاسفه پذیرفتی نبود. از طرف دیگر ریاضیات به نسبت پیچیده آن باعث شد کمتر به آن عنوان نظریه‌ای فیزیکی نگاه شود. این روال تا آخر دهه 1950 که اثر موسیازر در فیزیک اتمی کشف شد، چنین بود. پس از کشف اثر موسیازر امکان تحقیق انتقال به سرخ گرانشی در طیف اتم‌ها در آزمایشگاه به وجود آمد. پس از اولین آزمون از این نوع نسبیت عام به مرور به عنوان نظریه‌ای فیزیکی پذیرش عام یافت. شوک اصلی یا کشف تابش زمینه کیهانی در سال 1965 اتفاق افتاد. هنگامی که با پذیرش دینامیک برای عالم، مدل‌هایی برای عالم و انبساط آن ساخته شد و معلوم شد عالم از یک مهبانگ شروع به انبساط کرده‌است.

[1] Clock effect

[2]  G. Holzm¨uller

[3]  F. Tisserand

[4] Gravitoelectric

[5] de Sitter

[6] Thirring

[7] Lense-Thirring precession

[8] Ciufolini                                         

[9] Linearized Gravity 

[10] ِDeffeomorphism

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ب.ظ ]




شاخص ها علاوه بر تحلیل های کلان اقتصادی، در تصمیم گیری ها و تحلیل های سرمایه گذاران نیز دارای اهمیت می باشند. شاخص ها به عنوان معیار ارزیابی عملکرد پرتفوی سهام نیز بکار می روند. با توجه به اینکه سرمایه گذاران با علائق و سلایق خاصی اقدام به سرمایه گذاری در بورس های اوراق بهادار می نمایند، لذا در اکثر بورس های اوراق بهادار پیشرفته علاوه بر شاخص های کل، شاخص های معینی جهت نمایش رفتاربخش خاصی از بازار طراحی و محاسبه می گردند.از اینرو شاخص ها بیانگر و نماینده رفتار سهامی می باشند که عموم سرمایه گذاران در بورس مالک آن می باشند، در واقع سرمایه گذاران از طریق پیگیری حرکات شاخص ها     می توانند وضعیت پرتفوی خود را ارزیابی نمایند.
 
1-2) بیان مسأله پژوهش
واژه شاخص به معنای وسیله تشخیص است و عدد شاخص عددی است که بوسیله  آن تغییرات ایجاد شده دریک پدیده را در فاصله دو زمان مختلف یا دو مکان مختلف بررسی می کنیم. بنابراین میتوان گفت شاخص
 عددی است برای اندازه گیری و سنجش تغییرات عوامل مختلف در فواصل زمانی یا مکانی.
شاخص قیمت سهام برای اولین بار در سال 1884 در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت، در آن زمان روش محاسبه بسیار ساده و به صورت میانگین ساده حسابی بود بدین طریق که قیمت سهام انتخابی را با هم جمع کرده وسپس به تعداد سهام تقسیم می نمودند. این روش توسط چارلز داو[1] ابداع گردید که توسط آن میانگین قیمت سهام 11 شرکت راه آهن به دست می آمدو به عنوان شاخص قیمت ها در صنعت راه آهن مورد استفاده قرار می گرفت. در سال 1897 تعداد شرکتها به 20 شرکت افزایش یافت و این روش محاسبه به عنوان تنها روش محاسبه شاخص تا سال 1928 ادامه داشت و در این تاریخ شاخص دیگری طراحی و جایگزین روش محاسبه قبلی شد    .(www.djindexes.com)
شاخص قیمت سهام یک کمیت آماری است که جهت اندازه‌گیری افزایش یا کاهش در قیمت سهام و اوراق قرضه و بازار بکار برده می‌شود. این شاخصها در قالب شاخص کل، شاخص صنعت و شاخص شرکت ، محاسبه و منتشر می‌گردند.
برای سهامداران یا سرمایه گذاران این سئوال مطرح است که آیا امکان تمرکز برروی چند عامل مهم برای تصمیم گیری درمورد خریدوفروش سهام وجود دارد؟
آیا می شود بدون درنظر گرفتن اصول ومعیاری وبراساس حدس و گمان به بازده ای منطقی در مورد خریدو
فروش سهام دست یافت؟
آیا می توان با انجام پژوهشی جامع در رابطه با معیارهای بهینه اقدام به رتبه بندی شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار اقدام نمود؟
سئوالاتی از این قبیل همیشه ذهن سرمایه گذاران را به خود مشغول کرده است. بنابراین در این راستا شناخت عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران مهم می باشد.عوامل تبیین کننده تصمیم گیری در مورد سهام متعدد هستند و شناخت آنها گذشته از مزیتهایی مانند کاهش ریسک، افزایش شفافیت درباره اطلاعات مورد نیاز، به تبع آن افزایش نقد شوندگی و بهبود فرایند کشف قیمت و گسترش بازار سرمایه را برای سرمایه گذاران و بازار سرمایه کشور به همراه دارد و موجبات فراهم آمدن زیرساخت های لازم برای رتبه بندی شرکت ها در بورس اوراق بهادار و به دنبال آن تلاش هرچه بیشتر شرکت ها برای قرار گرفتن در رتبه های بالاتررا از طریق گزارشگری مالی مناسب و غیره را در بر خواهد داشت.
تحقیق حاضر  می خواهد با استفاده ازمعیارهایی کارا 30 شرکت برتر بورس را انتخاب و بر اساس اطلاعات آنها شاخص جدیدی راطراحی کند.
به بیان دیگر شناسایی شرکتهای ممتاز یا دارای موقعیت برتر اغلب بر پایه یک یا چند معیار از معیارهای زیر انجام می شود:

  • قدرت نقدشوندگی سهام به معنای پرمعامله بودن آن.
  • میزان تأثیرگذاری شرکت بربازاریا سهم آن درارزش جاری بازار.
  • وضعیت شرکت از نظربرتری نسبتهای مالی، به ویژه میزان سودآوری به ازای هرسهم.

 
از آنجایی که در بورس اوراق بهادار تهران شاخص 50 شرکت فعالتر و شاخص 30 شرکت بزرگ انتشارمی یابند این تحقیق در نظر دارد شاخص 30 شرکت برتر را براساس معیارهای شاخص های بزرگ دنیا طراحی وکارایی شاخص طراحی شده را نسبت به 2 شاخص پیش گفته که قبلا در بورس تهران طراحی گردیده بررسی نماید. در نهایت این تحقیق در راستای پاسخ به این سئوالات باشد که:
1-تفاوت کارایی شاخص 30 شرکت برتر با شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
2-  تفاوت کارایی شاخص 30 شرکت برتر باشاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟
3-  تفاوت بازدهی شاخص 30 شرکت برتر با شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
4-  تفاوت بازدهی شاخص 30 شرکت برتر با شاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟
 

  • ) اهمیت و ضرورت تحقیق

با گسترش بازار سرمایه کشور بخشی از  دارایی­های افراد در قالب سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشد.که سرمایه گذاران علاقه­مندند با بکار انداختن وجوه خود کسب بازده کنند و در کنار آن ماهیت فعالیت تجاری بگونه ای است که کسب بازده مستلزم تحمل ریسک است. به­عبارت دیگر ریسک یکی از دغدغه های جدی سرمایه گذاران در بازار های مالی است. به علت تغییرات نامطلوب عوامل بازار از قبیل نرخ بهره، نرخ ارز و قیمت اوراق بهادار سرمایه گذاران عمدتا در معرض ریسک بازار قرار دارند. بنابر این باید آن را شناخت و همراه با حذف ریسک های غیرضروری،ریسک های همراه با فرصت را مدیریت نمود(آدمی،1390).
مهم ترین استفاده شاخص سهام،کاهش دادن ریسک سرمایه گذاری می باشد. ترکیب دو دارائی پر ریسک که عواید آنها دارای همبستگی منفی  با یکدیگر است یک بدره(مجموعه) سهام بسیار کم ریسک را به وجود      می آورد،  زیرا هنگامی که یک دارائی عملکرد خوبی داشته باشد، دیگری عملکرد ضعیفی خواهد داشت و بالعکس. برای اینکه تقاضای قدرتمند در مورد عملکرد بازار سهام مورد ارزیابی قرار گیرد،شاخص های زیادی
بنیان نهاده شده است.این شاخص ها برای این طراحی شده اند تا افت و خیزهای گسترده قیمتهای بازار سهام به شکل کمی در آید، حال ممکن است که این شاخص برای بخشی از بازار یا همه بازار باشد.یک چنین شاخص هایی بنا به دلایل زیر اهمیت دارند:
 

  • شاخص می تواند مقایسه ای تاریخی در مورد عواید حاصل از پولی که فرد، روی سهام سرمایه گذاری کرده است ارائه نماید، یعنی فرد مقایسه می کند که اگر پول خود را در جای دیگری نظیر خرید طلا،سرمایه گذاری می کرد بهتر بود و یا در سهام (محمدی، 1376).
  • شاخص سهام، نمادی است از عملکرد ملی اقتصادی.یعنی برای شناخت نوسانات عملکرد ملی اقتصادی و آگاهی از رشد آن می توان از شاخص بازار استفاده کرد (محمدی،1376).
  • برای اعلام نوسانات بازار بورس از طریق وسائل ارتباط جمعی و نیز نوسانات بازارهای مالی،ضروری است که معیارهای ساده که حاکی از مجموع تغییرات و افت و خیزها باشد فراهم آیدکه شاخص بازار در این خصوص مناسب به نظر می آید(محمدی،1376).
  • شاخص بازار،یک استاندارد ساده ای است که مدیران شرکتهای سرمایه گذاری،عملکرد خود را با آن محک می زنند(همان منبع).
  • اطلاع از نوسانات و تغییرات قیمت سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار مهم است و این مهم از طریق شاخص سهام صورت می گیرد(همان منبع).

شاخص قیمت سهام،نشان دهنده وضعیت کلی اقتصاد کشور است.افزایش این شاخص به معنی رونق و بهبودی در اوضاع و احوال اقتصادی و کاهش آن گویای بحران  و رکود است (احمدپور و همکاران، 1386).
محاسبه شاخص قیمت سهام مستلزم در اختیار داشتن اطلاعات کامل پایه ای و آخرین اطلاعات از تغییرات قیمتهای سهام و  حجم معاملات آنهاست. به این جهت این شاخص معمولاً توسط سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار یا موسسات تخصصی مستقل از بورس محاسبه می شود.
هدف این  تحقیق طراحی شاخصی سازگار با بورس اوراق بهادار تهران است تا شاخص به شیوه‌ای دقیق وضعیت بورس وشرکتهای بورسی را نشان دهد.
تغییرات شاخص کل قیمت سهام به دنبال تغییرات در مقدار سهام مورد معامله و تغییرات قیمت آنها پدید می آید.این تغییرات ناشی از عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی می باشد.
منظور از عوامل درون سازمان، وضعیت داخلی شرکتها با توجه به سرمایه گذاریهای جدی ، سودآوری، زیان دهی، تصمیمات مجمع عمومی و مدیریت شرکتهااست.
 منظور از عوامل برون سازمانی اثرگذار بر قیمت سهام شرکتها،  قوانین مالی و مالیاتی، بحران های سیاسی و اقتصادی داخلی، ثبات یا بی ثباتی حکومت ها، جنگها و تهدیدهای سیاسی منطقه ای یا بین المللی می باشد.
شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران، در قسمت تحقیقاتی سازمان کارگزاران بورس، تهیه می گردد.
 
1-4)اهداف تحقیق
      این تحقیق در پی رسیدن به اهداف علمی و کاربردی زیر می باشد:
1-4-1) اهداف کاربردی

مقالات و پایان نامه ارشد


   این تحقیق می تواند نقش مهمی جهت هدفمند کردن فعالیت ها در حوزه های زیر داشته باشد:
مدیران بازار سرمایه
   نگرش جامع به وضعیت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه بورس اوراق بهادار و مبنای مقایسه وضعیت بازار در بازه های زمانی متفاوت .
صندوق های سرمایه گذاری
تاکید و توجه بیشتر به شرکتهای منتخب در این تحقیق برای تشکیل پرتفوی جهت سرمایه گذاری.
شرکت های مشاور مالی و اقتصادی
شناسائی شرکتهایی که از نظر سودآوری، نقدشوندگی و بازدهی وضعیت بهتری دارند و توصیه به سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در آن شرکتها.
بورس اوراق بهادار تهران
طراحی شاخص های جدید  و بهینه براساس معیارها و فرمولهای شاخص های معتبر جهانی.
سرمایه گذاران
هدف این شاخص راهنمائی سرمایه گذاران برای شناسایی و سرمایه گذاری در شرکتهایی است  که  سودآوری و نقدشوندگی وبازدهی بیشتری دارند.
 
1-4-2) اهداف علمی
1-  ایجاد پایگاه قابل اتکائی برای تصمیم گیری سهامداران بورس با توجه به معیارهای برتر.
2-  ایجاد زیر ساختی برای رتبه بندی شرکت های بورسی به صورت منطقی با توجه به معیارهای برتر.
3-طراحی و فراهم نمودن برنامه کامپیوتری برای تحلیل بنیادی و انتخاب سهام برتر.
 
 
 
1-5) سئوالات تحقیق
1-  تفاوت بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتر بابازدهی سهام شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
2-  تفاوت بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتر بابازدهی سهام شاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟

  • تفاوت بازده سرمایه((ROE)) شاخص30 شرکت برتر بابازده سرمایه((ROE)) شاخص 50 شرکت فعال تر چگونه است؟
  • تفاوت بازده سرمایه((ROE)) شاخص30 شرکت برتر بابازده سرمایه((ROE)) شاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟
  • تفاوت بازده دارایی ها ((ROA)) شاخص30 شرکت برتر بابازده دارایی ها ((ROA))شاخص 50 شرکت فعالتر چگونه است؟
  • تفاوت بازده دارایی ها ((ROA)) شاخص30 شرکت برتر بابازده دارایی ها ((ROA)) شاخص 30 شرکت بزرگ چگونه است؟

 
 
1-6) فرضیه های تحقیق
1- بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتربابازدهی سهام شاخص 50 شرکت فعالتر تفاوت دارد
2- بازدهی سهام شاخص30 شرکت برتربابازدهی سهام شاخص 30 شرکت بزرگ تفاوت دارد.
3-  بازده سرمایه ((ROE))شاخص 30 شرکت برتر با بازده سرمایه((ROE)) شاخص 50 شرکت فعالتر تفاوت دارد.

  • بازده سرمایه ((ROE))شاخص 30 شرکت برتر با بازده سرمایه((ROE))شاخص30 شرکت بزرگ تفاوت دارد.
  • بازده دارایی ها((ROA)) شاخص 30 شرکت برتر با بازده دارایی ها((ROA)) شاخص 50 شرکت فعالتر تفاوت دارد.
  • بازده دارایی ها((ROA)) شاخص 30 شرکت برتر با بازده دارایی ها((ROA)) شاخص30 شرکت بزرگ تفاوت دارد.

 
 
1-7) روش شناسی تحقیق
دستیابی به هدف های تحقیق (نظریه سازی) میسر نخواهد بود مگر زمانی که جستجوی شناخت با روش شناسی
 درست صورت پذیرد.
 

1-7-1)جامعه و نمونه آماری

جامعه آماری تحقیق و نمونه شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
 

1-7-2)  ابزار گردآوری داده ها

در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات مبانی نظری و ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده می شود که از کتب لاتین و فارسی، پایان نامه ها و بخصوص مقالات لاتین مجلات معتبر مالی پایگاه های اطلاعاتی بدست می آید.اطلاعات مورد نیاز بر اساس نوع آنها از منابع مختلف سازمان بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری می شوند. به منظور جمع آوری داده های مورد نظر، از نرم افزار ره آورد نوین و بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده می شود. 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ب.ظ ]




بزرگترین و اصلی ترین سرمایه هر سازمان، بخصوص یک سازمان دانش محور، سرمایه انسانی آن است که سرمایه گذاری های سازمان را تحت الشعاع قرار می دهد. یکی از معضلات سازمانهای امروزی وجود رفتارهایی همچون کم کاری، پرخاشگری ، ارعاب و کینه توزی است. این رفتارها هم بر عملکرد سازمانها و هم بر روابط بین شخصی و روحیه همکاری کارکنان و رضایت شغلی آنها تأثیر
 می گذارند(یون و ساه[1]،2007).

در سازمانها رفتار غیر مولد از  نظر بهره وری پایین ، افزایش هزینه های بیمه، اموال از دست رفته و یا صدمه و افزایش گردش مالی مطرح می باشد. چنین ضرر و زیان به سازمان و ایجاد احساسات منفی در افراد روی عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد (شارکاوی[2] و همکاران 2013). از طرفی تقاضاهای شغلی (گرانباری، ابهام نقش و تعارض )، احتمالا واکنش مختلف (فشار روانی، کاهش سلامت) را به دنبال دارد ، درحالی که فقدان منابع (فقدان حمایت اجتماعی در محیط کار ، فقدان کنترل شغلی ) مانع دستیابی به اهداف می شود که احساس ناامیدی یا شکست را در پی دارد . چنین احساسانی خود باعث رفتار کناره گیری ونگرش های منفی به کار شبیه کاهش تعهد سازمانی ، تعهد  دلبستگی شغلی ، انگیزش شغلی و افزایش تمایل ترک خدمت می شوند (دیمروتی[3] و همکاران 2001). امروزه در سازمان های نوین از کارکنان انتظار می رود که پیش قدم  و دارای ابتکار عمل بوده و به نرمی با دیگران کار کنند، مسئولیت توسعه حرفه ای خود را به عهده گرفته و به استانداردهای عملکرد با کیفیت بالا متعهد باشند. بنابراین به کارکنانی نیاز است که احساس پر انرژی و فدایی بودن داشته و مجذوب کار خویش باشند. به بیان دیگر، سازمان ها به کارکنان دارای تعلق خاطر نیاز دارند (عیسی خانی 1391).

این تحقیق به بررسی تأثیر تقاضاهای شغلی و منابع شغلی بر رفتار غیر مولد و درگیرشدن در کار همراه با نقش واسطه ای رضایت درسازمان آب و منطقه ای استان گیلان می پردازد. متغیر های مستقل تحقیق  منابع و تقاضاهای شغلی بوده و متغیر میانجی رضایت شغلی و متغیر های وابسته تحقیق رفتار کارغیر مولد و در گیری در کار است. از آنجائیکه سازمان آب و منطقه ای استان گیلان محیط پر تنشی است و حجم کاری اکثرکارکنان زیاد بوده، لذا این تحقیق کمک شایانی به کاهش استرس، افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد سازمانی کارکنان سازمان آب و منطقه ای استان گیلان خواهد شد.

1-2) بیان مسئله

منابع انسانی در دنیای امروز، بهترین مزیت رقابتی هر سازمان تلقی می شود و انسان بیش از هر زمان دیگری در نظریه سازمان اهمیت یافته است. نیروی انسانی به همان اندازه که می تواند سازمانها را در رقابت یاری دهد، ممکن است مانعی جدی بر سر راه سازمان باشد(قلی پور ،1386). بسیاری بر این عقیده هستند که درگیر شدن کارکنان در کار پیش‌بینی کننده نتایج کارکنان، موفقیت سازمانی و عملکرد مالی است. درعین‌حال ، نظرسنجی‌های انجام‌شده توسط شرکت‌های نظرسنجی و مشاوره نشان می‌دهد که میزان درگیر شدن کارکنان در کار در سازمان‌ها بسیار پایین و حتی رو به کاهش است و بیشتر ساز‌مان‌ها از وجود نداشتن درگیری کارکنان در کار رنج می‌برند که این موضوع منجر به تحمیل
هزینه‌های گزافی به سازمان‌ها شده است(عیسی خانی و همکاران، 1392). موضوع بهره گیری مفید از زمان فعالیت نیروی انسانی به دغدغه ای بزرگ برای مدیران اقتصادی کشور بدل شده است در خوشبینانه‌ترین حالت ساعات کار مفید در ایران در هر روز تا 2 ساعت است که میزان هفتگی آن به بیشتر از 11 ساعت نمی‌رسد. البته برخی آمارهای دیگر نیز این میزان را 6 تا 7 ساعت در هفته برآورد کرده است. با این حال میزان ساعات کار مفید هفتگی در ژاپن 40 تا 60 ساعت و در کره جنوبی نیز 54 تا 72 ساعت برآورد می‌شود. متاسفانه آمارهای ارائه شده در مورد میزان ساعات کار مفید کارکنان شاغل در بخش دولتی کشور به هیچ وجه قابل قبول نیست؛ چرا که برآورد شده است متوسط ساعت کار مفید افراد در بخش دولتی در طول یک روز فقط 22 دقیقه است.(پورغلامی ، 1391)

این در حالی است که سهم ناهار خوردن، تلفن کردن، مرخصی ساعتی گرفتن و چای نوشیدن از انجام کار مفید در ایران بیشتر است!  به همین دلیل است که بسیاری از مردم، از نظام اداری گله مند و شکایت دارند(آوینی ، 1393). یکی از مشکلاتی که با همه گیرشدن اینترنت، گوشی های تلفن همراه و خدمات آن و همچنین متکی بودن به کامپیوتر به شدت موجب نگرانی کارفرمایان، روسای ادارات و همچنین مراجعان شده، افزایش شدید میزان اتلاف زمان کار به وسیله کارکنان شرکت ها است(فلاح،  1394). از طرفی گزارش سالانه سازمان شفافیت بین‌الملل در مورد فساد اداری و اقتصادی در کشورهای مختلف در سال ٢٠١٣ ، نشان می‌‎‏‌دهد که در میان ١٧٧ کشور مورد بررسی، کشورهای دانمارک، نیوزیلند، فنلاند، سوئد، نروژ، سنگاپور، سوئیس، هلند، استرالیا و کانادا رده‌های یک تا ده سالم‌ترین کشورهای جهان را در اختیار گرفتند. دراین رتبه‌بندی، ایران با کسب 25 امتیاز، یکصد و چهل و چهارمین کشور از نظر فساد اقتصادی و اداری معرفی شده است.(محمدی وفائی ، 1393).

تحقیقات نشان داده اند که رفتارهای کاری غیرمولد می تواند نتایج منفی برای رفاه سازمان ها و اعضایشان داشته باشند.هزینه مستقیم سرقت، خرابکاری و دیگر رفتارهای اینچنینی می تواند بسیار هنگفت باشد ( فاکس و همکاران، 2001). رفتار کاری غیرمولد بر ویژگی های شخصیتی افراد تأثیر
می گذارد(دیکشت [4]و همکاران،2014)نمونه ای از این رفتار ها عبارتند از: اجتناب از کار ، انجام نادرست وظایف، تعرض فیزیکی، ابرازات خصومت لفظی(ناسزاگویی)، خرابکاری و دزدی (اسپکتور و فاکس،2002) برخی از اقدامات نظیر تعرض و خصومت، مستقیما علیه افراد انجام می شوند، در حالیکه اقدانات دیگر مثل انجام نادرست وظایف یا خرابکاری، مستقیما علیه سازمان صورت می پذیرند. برخی اقدامات نظیر دزدی نیز ممکن است هم علیه  افراد باشند و هم علیه سازمان. (قلی پور ،1386). به گزارش پایگاه اینترنتی مشرق،‌ گاردین طی گزارشی، از رواج دزدی میان کارکنان شبکه دولتی بی.بی.سی به عنوان یک پدیده همه‌گیر و بغرنج یاد کرد. به گفته وی  در بین سال‌های 2010 تا 2014 تعداد 624 دستگاه لپ‌تاپ، دو کپسول آتش‌نشانی، 109 تلفن همراه، چهار دستگاه کتابخوان الکترونیکی، 83 آی‌پدو، 98 دوربین و چهار عدد کتری (توسط کارکنان بی‌بی‌سی) به سرقت رفته‌اند( روزنامه کیهان، 1393).

سازمان آب و منطقه ای استان گیلان نیز همانند اکثر سازمانهای و ادارات دولتی ایران از این قاعده مستثنی نیست ، ممکن است در این سازمان نیز گریز از کار ، پایین بودن ساعات کاری مفید و به تبع  آن پایین بودن میزان بهره وری ، کم توجهی نسبت به رعایت ضورابط و مقررات سازمانی، اجتناب از کار و خرابکاری مانند سایر سازمانها وجود داشته باشد. از آنجائیکه  اساس کار این سازمان تأمین و تخصیص آب روستائی و کشاورزی است  که یکی از پایه های  مهم  اقتصاد استانی و کشوری محسوب می شود، لذا  افزایش درگیر شدن کارکنان در کار و جلوگیری از رفتارهای کاری غیرمولد امری ضروری  به نظر می رسد. بطور خلاصه مسائل و مشکلاتی که در خصوص عدم درگیر شدن درکار و وجود رفتارهای کاری غیرمولد وجود دارند عبارتند از :

  • تمایل به کارگریزی در کارکنان .
  • کم بودن ساعت کار مفید و کم کاری 
  • سرقت اموال
  • کاهش میزان کارایی در سازمان
  • کاهش احترام به مدیران
  • اتلاف وقت
  • افزایش غیبت ، افزایش ارائه گواهی استراحت پزشکی و تاخیر و تعجیل در ورود و خروج
  • کم توجهی نسبت به رعایت ضورابط و مقررات سازمانی.
  • در پاره موارد نافرمانی و پرخاشگری.
  • و بروز رفتارهای سیاسی شامل ندادن اطلاعات اساسی به تصمیم گیرندگان ، شایعه پراکنی ، لا ابالیگری  به هنگام کار (مثل سوت زدن و..) ، نشت اطلاعات محرمانه درباره فعالیتهای سازمان و افتادن آن به دست رسانه های گروهی ، پارتی بازی یا داد و ستدهای درون سازمانی که به نفع طرفین صورت می گیرد ، به نفع یا علیه شخص خاصی رای دادن یا میانجیگری (رابینز،390 ، ص687  ؛ خنیفر ، 1389؛ قلی پور، 1386؛ فرهی بوزنجانی ، 1389).

یکی از مهمترین مسائلی مستقیماً با رفتارغیر مولد و درگیری شدن در کار ارتباط دارد رضایت شغلی کارکنان است. نارضایتی شغلی دارای اثر افزاینده بر رفتار غیرمولد است (انجم و همکاران ،  2013). همچنین باعث کاهش درگیر شدن افراد در کار می شود (رستگار و همکاران ، 1392). افزایش تنش و استرس  می تواند موجب نارضایتی کارکنان  را فراهم آورد. مدل تقاضاها- منابع کار یکی از مدل هایی است که راهکار خوبی برای کاهش تنش و استرس افراد در سازمان ارائه می دهد(دیکشت و همکاران،2014). مدل تقاضاها-منابع کار شرایط کاری را به دو دسته تقسیم می‌کند: 1. تقاضاهای مرتبط با شغل، که شامل مواردی است که به خودی خود موجب ایجاد تنش فیزیکی یا روانی در شغل می‌شود. این بخش شامل مواردی چون ضرب‌الاجل‌های زمانی انجام کار، حجم زیاد کار، محیط کاری پرتنش، ابهام در نقش محوله یا ارتباطات ضعیف است و 2. منابع شغلی، شامل عوامل فیزیکی، اجتماعی یا سازمانی است که به فرد کمک می‌کند که با کاهش تنش، اهداف شغلی خود را محقق کند. در مدل منابع-تقاضای کار رفتارهای کاری غیر مولد به عنوان یک واکنش استرسی رفتاری می باشد (بالدوکی وهمکاران ،2011) .تحقیقات بالدوکی و همکاران نشان داده است که ابعاد تقاضاهای شغلی (فشار کاری، تعارض نقش، تقاضاهای بین فردی ) رابطه معنی داری با رفتارهای کاری غیر مولد و  ضد تولیدی دارد. همچنین ابعاد منابع شغلی (استقلال در تصمیم گیری، نظارت اجتماعی و ویژگی های ارتقاء) رابطه معنی داری با درگیری در کار دارد (بالدوکی و همکاران،2011).همچنین طبق دیدگاه تقاضاها-منابع شغلی، نتیجه تقاضاهای بیش از حد کار، نارضایتی شغلـی است(رن[5] و همکاران، 2013).

با توجه به مسائل گفته شده محقق به دنبال یافتن این سوال است که :

پایان نامه

1-3) سؤالات تحقیق :

1-3-1) سؤالات اصلی تحقیق:

سوال اصلی 1- آیا رضایت شغلی در تأثیرگذاری تقاضای شغلی بر درگیر شدن در کار نقش
واسطه ای دارد؟

سوال اصلی 2- آیا رضایت شغلی در تأثیرگذاری منابع شغلی بر رفتار کاری غیر مولد تأثیر نقش
واسطه ای دارد؟

1-3-2)  سؤالات فرعی تحقیق

سوالات فرعی تحقیق بصورت زیر است:

سوال فرعی 1-  آیا تقاضاهای شغلی بر رفتار غیر مولد تأثیر دارد ؟

سوال فرعی 2- آیا منابع شغلی بر درگیری در کار تأثیر دارد؟

سوال فرعی 3- آیا منابع شغلی بر رفتار غیر مولد تأثیر دارد؟

سوال فرعی 4-  آیا تقاضاهای شغلی بر درگیری در کار تأثیر دارد؟

سوال  فرعی 5 – آیا منابع شغلی بر میزان رضایت کارکنان تأثیر دارد؟

سوال فرعی 6-آیا تقاضای شغلی بر میزان رضایت کارکنان تأثیر دارد؟

سوال فرعی 7- آیا رضایت شغلی بر رفتار غیر مولد تأثیر دارد؟

سوال فرعی 8 – آیا رضایت شغلی بر درگیری درکار تأثیر دارد؟

سوال فرعی 9- آیا رفتار غیرمولد بر درگیری درکار تأثیر دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ب.ظ ]




   در دنیای امروز سازمان ها با محیطی رو به رو هستند که مشخصه آن افزایش پیچیدگی، جهانی شدن و پویایی است. بنابراین سازمان ها برای استمرار و استقرار خود با چالش های نوینی مواجه هستند که برون رفت از این چالش ها مستلزم توجه بیشتر به توسعه و تقویت مهارت ها و توانایی های درونی است که این کار از طریق مبانی دانش سازمانی و روش هایی صورت می گیرد که سازمان از آن ها برای رسیدن به عملکرد بهتر در دنیای کسب و کار استفاده می نماید. با پیشرفت سریع تکنولوژی برتر , به ویژه در زمینه های ارتباطات , کامپیوتر و مهندسی بیولوژی , از دهه 70 الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن, دانش به عنوان مهم ترین سرمایه جایگزین سرمایه های پولی و فیزیکی شد (چن [1],2004 ) جامعه آینده جامعه ای دانش محور است که در آن ذخیره و کاربرد دانش پایه رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است . صنایع در چنین جامعه ای برای کسب مزیت رقابتی شان بر مدیریت دانش و یکپارچه سازی آن اتکا می کنند نه بر عناصر محصولات صنعتی (اچ سو و فنگ [2], 2009 ).

در عصری که اطلاعات و دانش اهمیت چندانی پیدا کرده است سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود و فیزیکی، ارجحیت بیشتری پیدا می کند و دارایی های فکری و بخصوص سرمایه های انسانی جزو مهم ترین دارایی های سازمانی محسوب می شوند و موفقیت بالقوه سازمان ها ریشه در قابلیت های فکری آن ها دارد (احمدیان و قربانی، 1392).

بحث اساسی در دارایی های نامشهود و سرمایه های فکری این است که عملکرد سازمان  ها تنها بر حسب موضوعات مالی ارزیابی و تفسیر نمی شود، بلکه عوامل دیگری نیز وجود دارند که نه تنها بهبود موضوعات مالی، بلکه بقا و جاودانگی غیر مالی سازمان ها را نیز تضمین می کنند. به موضوعات غیر مالی که در دوران معاصر اهمیت چشمگیر و قابل ملاحظه ای یافته اند، عناوینی چون دارایی های نامشهود، سرمایه های فکری و دارایی های دانش محور داده می شود.

سرمایه فکری موضوع جدیدی است که به لحاظ نظری در چند سال اخیر در سطح جهانی مطرح شده است . از آن جا که سرمایه ی فکری منبعی پر ارزش برای کشورها و سازمان ها به حساب می آید، میزان رشد و توسعه آن به سرعت در حال تبدیل شدن به شاخص توسعه یافتگی کشورهاست.

1-2- بیان مسئله

امروزه به دلیل گسترش و پیشرفت فن آوری، ماهیت کار نیز از سنتی و دستی به فکری و هوشی تبدیل شده است. از طرف دیگر، همه کسب وکارها در سراسر دنیا تحت فشار مستمر کاهش هزینه و افزایش ارزش قابل ارائه به مشتریان قرار دارند. از این رو، بسیاری از سازمان ها به دنبال یافتن راه کارهایی هستند که بتوانند از طریق ارائه خدمات با کیفیت، انعطاف پذیری، نوآوری و پاسخ گویی سریع، از سایر رقبا متمایز شوند و به اثربخشی و کارائی بالاتر دسترسی پیدا کنند . بسیاری بر این باورند که سازمان هایی می توانند در دنیای پررقابت امروزی به فعالیت و حیات خود ادامه دهند که دارای عملکرد سازمانی بهینه و برتر نسبت به رقبا باشند و ضمن از استفاده مناسب از فرصت ها، از تهدیدات به نفع خود سود ببرندعوامل مؤثر بر عملکرد سازمان ها را به دو دسته عوامل برون سازمانی و عوامل درون سازمانی تقسیم می کنند.  عوامل برو ن سازمانی شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی هستند و عوامل درون سازمانی در برگیرنده مقوله هایی چون سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری و فرهنگ سازمانی، ساختار، فناوری، راهبردها و فرایند یادگیری سازمانی می باشند که نقش این عوامل در سازمان ها بیش از پیش نمایان است .

 از دیدگاه استراتژیک, سرمایه فکری به منظور خلق و افزایش ارزش سازمانی مورد استفاده واقع می شود و موفقیت یک سازمان بستگی به توانایی آن در مدیریت این منبع کمیاب دارد. سرمایه فکری اصطلاحی مبهم و پیچیده است و تعاریف و مفهوم سازی ها در این رابطه تماما یکسان ارائه نشده اند . عناصر موجود در مدل های ارایه شده توسط معروف ترین محققان این رشته شامل سرمایه انسانی , سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری رابطه ای هستند (بونیتس [3], 2000). در حال حاضر سازمان های موفق به خوبی متوجه شده اند که سرمایه گذاری بر روی سرمایه فکری برای افزایش توانایی ها در جهت خلق محصولات و خدمات باارزش ضروری بوده و از این رو بیشتر مدیران متفق القول هستند که سرمایه فکری مهم ترین محرک خلق ارزش هاست و بر عملکرد سازمان تاثیر مثبتی دارد. در این مطالعه، قابلیت یادگیری سازمانی نیز به مثابه عنصری موثر در ارتقا عملکرد سازمانی مورد بررسی و مطالعه قرار داده خواهد شد. سینکولا[4] یادگیری سازمانی را ابزاری می داند که به وسیله آن دانش محافظت می شود، به طوری که افراد دیگر علاوه بر ایجادکنندگان دانش نیز می توانند آن را به کارگیرند. در تعریف دیگر، یادگیری سازمانی ایجاد شرایطی در سازمان است که تک تک افراد آن شرایط و تغییرات به وجود آمده را می پذیرند و از آن به عنوان یک فرایند دائمی استقبال می کنند (قربانی زاده و همکاران، 1391).

 عملکرد سازمان موضوعی است که برای اندازه گیری آن, معیار ها و مدل های متنوعی اشاعه یافته است . در این راستا چهار معیار عملکردی مد نظر در مدل های کلاسیک که به منظور اندازه گیری عملکرد سازمان ها مورد توجه قرار گرفته است، شامل رضایت کارکنان, رضایت مشتریان , نتایج جامعه و نتایج مالی و عملکردی می باشد (منوریان, 1385). بر این اساس و با توجه به عدم تمرکز بر موضوع سرمایه های فکری طی تحقیق حاضر تلاش خواهد شد تا ارتباط میان سرمایه فکری و عملکرد مدیران سازمان آموزش و پرورش مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس نتایج حاصله پیشنهاداتی در زمینه بهبود شرایط ارایه گردد.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

پیتر دراکر[5] در جامعه پساسرمایه دار می نویسد که دانش، جانشین ابزار، سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار جسمانی در فعالیت های تجاری خواهد شد . به عبارت دیگر، مزیت نسبی یک سازمان اقتصادی دیگر وابسته به حجم سرمایه های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات یا امکانات تولیدی نخواهد بود و خلق ارزش در سازمان ها از طریق دارایی ها ی ناملموس که به آن سرمایه فکری می گو ییم حاصل می شودکشف و مدیریت سرمایه فکری یک کشور یا یک سازمان اقتصادی مستلزم ایجاد نظامی مبتنی بر عوامل متغیر است که به آشکارسازی و شناسایی سرمایه های ناملموس کمک کند. فلسفه موجودی سازمان ها و نهادهای اجتماعی به ویژه سازمان های رسمی دستیابی به اهدافی است که به این منظور تأسیس یافته اندسازمان ها ابزاری برای پاسخگویی به نیازهای جامعه هستند، از این رو با توجه به انتظاراتی که از آنها متصور است در موقعیتی حساس قرار دارند. باید توجه داشت که تأکید بر سرمایه انسانی منجر به درک بهتر ارزش های نهفته افراد، بنگاه ها، نهادها و جوامع در حال حاضر و حتی در آینده برای بهره گیری بهتر از سرمایه فکری می شودآنچه در جهان آیند ه خالق ارزش اقتصادی است نه نفت و گاز و مواردی مانند آنها بلکه فرزندان عاقل دانشمند و دانش دوست هر ملت هستندیکی از شاخص های کشورهای توسعه یافته توجه به نقش نیروی انسانی می باشدامروزه هیچ سازمانی بدون توجه به نیروی انسانی و نقش سازنده آن در ارائه خدمات قادر به ادامه حیات نیست.

    استوارت[6] (2010) بیان می دارد که سازمان رشد می کند چون دارای ارزش های پنهانی می باشد که به منظور استمرار رشد و توسعه بایستی آن ها را نمایان کرده , مورد مراقبت قرار داده و آن ها را به درون کسب و کار انتقال دهند . لذا علی رغم پیچیدگی اندازه گیری سرمایه های فکری سازمان , به علت اهمیت اثبات شده دارایی های دانشی و اندازه گیری کردن آن ها در خلق و نگه داشت قابلیت های متمایز کننده سازمان ها , پرداختن به موضوع اندازه گیری دارایی ها و سرمایه های فکری

پایان نامه

دارای توجیه اقتصادی و علمی قابل توجهی می باشد .

     در ادبیات سرمایه فکری اگر چه موضوع رابطه سرمایه فکری با عملکرد کسب و کار مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است اما در بررسی های انجام شده اغلب قابلیت یادگیری سازمانی را به عنوان نقش میانجیگری و واسط سازمان نادیده می گیرند . بنابراین این پژوهش این فاصله تحقیقاتی را با نشان دادن تاثیر سه مولفه سرمایه فکری بر ارتقا عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش قابلیت یادگیری سازمان پر خواهد کرد .

      به علاوه هر سازمانی علاوه بر داشتن ارتباطات درون سازمانی, دارای نوعی رابطه با محیط پیرامونی و بیرون از سازمان است. این رابطه راکه از نوع رابطه تاثیر گذار و تاثیر پذیر است می توان به نحوی به عنوان سرمایه اجتماعی ان سازمان قلمداد کرد . بنابراین سرمایه اجتماعی و فکری , دارای قابلیت ها و دارایی های مهم سازمانی هستند که می توانند به سازمان ها در خلق و تسهیم دانش در بهبود عملکرد سازمان کمک بسیار کنند ( منوریان و همکاران, 1385) .

سازمان آموزش و پرورش به عنوان یکی از بزرگ ترین سازمان ها توانسته است با ایجاد مراکز تحقیق و برنامه ریزی, گامی بزرگ در جهت تسهیل یادگیری و انتقال تجارب بردارد , لذا این سازمان به عنوان جامعه اماری این پژوهش انتخاب گردید.

     از این رو این پایان نامه با توجه به اهمیت تاثیر گذاری سرمایه فکری در بهبود عملکرد سازمان ها, به دنبال آن است تا الگویی مناسب از رویکرد فکری با ابعاد ( انسانی , ساختاری , رابطه ای ) در بهبود عملکرد مدیران مدارس ارائه گردد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف اصلی

 1- شناسایی رابطه  سرمایه های فکری و  عملکرد سازمانی مدیران مدارس متوسطه ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 96-95 .

2- شناسایی رابطه میانجیگری یادگیری سازمانی در بین رابطه سرمایه های فکری و  عملکرد سازمانی مدیران مدارس متوسطه ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 96-95 .

1-4-2- اهداف جزئی

1– شناسایی رابطه  سرمایه ساختاری با  قابلیت یادگیری سازمانی مدیران مدارس متوسطه. 

2- شناسایی رابطه سرمایه رابطه ای با  قابلیت یادگیری سازمانی مدیران مدارس متوسطه. 

3 – شناسایی رابطه سرمایه انسانی با  قابلیت یادگیری سازمانی مدیران مدارس متوسطه. 

4– شناسایی رابطه  قابلیت یادگیری سازمانی با  عملکرد سازمانی مدیران مدارس متوسطه.

1-4-3- اهداف کاربردی 

اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته موردتحقیق می‌باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری‌های آن رشته و حرکت به سمت سیستم‌های سازگارتر و کاراتر را مهیا می‌سازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن می‌تواند برای گروه‌های زیر مفید واقع شود:

الف ) سهام داران و سرمایه گذاران: برای داشتن اطلاعات بهتر برای تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری , سهامداران و سرمایه گذاران اعم از بالفعل و بالقوه باید دانش و آگاهی بیشتری در مورد سرمایه فکری یک سازمان داشته باشند .

ب ) تحلیل گران مالی : تحلیلگران برای درک بهتر ارزش سازمان , باید اطلاعات درستی در مورد ارزش سرمایه فکری آن داشته باشند . بدون داشتن اطلاعات کامل در مورد سرمایه فکری سازمان و درک چگونگی کمک کردن این اطلاعات در رسیدن به اهداف استراتژی تجزیه و تحلیل کنندگان نمی توانند ارزیابی درستی از وضعیت سازمان انجام دهند .

ج) کارکنان : کارکنان برای درک سلامت و وضعیت مالی سازمان خود , به اطلاعات نیاز دارند و امروزه سرمایه فکری یک عنصر بسیار مهم این هدف است . آن ها به ویژه به کسب اطلاعات در مورد شکل فرایند های مربوط به نحوه مدیریت , نگهداری دارایی ها علاقه مند هستند .

 د ) سایر افراد: سازمان ها به وضعیت روابطشان با شرکای تجاری، تامین کنندگان و تمامی کسانی که منافعی در سازمان دارند و به عبارتی در زنجیره تامین و تولید و توزیع محصول شرکت نقشی دارند بسیار اهمیت می دهند. یکی از راه های کسب اطمینان این افراد و داشتن روابط مستحکم با آنها در اختیار گذاشتن اطلاعات دقیق در مورد دارایی ها به ویژه سرمایه فکری موجود در سازمان است.

1-5- فرضیه های پژوهش

1-5-1- فرضیه اصلی

1- بین سرمایه های فکری و عملکرد سازمانی مدیران مدارس متوسطه رابطه مثبت وجود دارد .

2- یادگیری سازمانی نقش میانجیگری بین رابطه سرمایه های فکری و عملکرد سازمانی مدیران مدارس متوسطه دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1-  بین سرمایه ساختاری و  قابلیت یادگیری سازمانی مدیران مدارس متوسطه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .

2-  بین سرمایه رابطه ای و قابلیت یادگیری سازمانی مدیران مدارس متوسطه رابطه مثبت و معناداری وجود  دارد.

3-  بین سرمایه انسانی و قابلیت یادگیری سازمانی مدیران مدارس متوسطه  رابطه مثبت و معناداری  وجود دارد.

4- بین  قابلیت یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی مدیران مدارس متوسطه رابطه مثبت و معناداری وجود  دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ب.ظ ]




       مدیران وکالت مالکان را در بهره برداری از دارایی های آنان بر عهده دارند، تا با انباشتن آورده های افراد متعدد در جهت انجام فعالیت واحد و استفاده مؤثرتر از این دارایی ها، منافع بیشتری را نصیب مالکان نمایند. از آنجا که مالکان از نتیجه عمل این وکلا منتفع می شوند، لازم است عملکرد آنها را مورد ارزیابی قرار دهند.

     مالکان برای کنترل عملکرد مدیران از معیارهایی استفاده می کنند تا مدیریت را تشویق نمایند که به بهترین نحو، منابع آنها را جهت کسب ثروت بیشتر بکار گیرد. در واقع مقصود مالکان استفاده بهینه و مطلوب از منابع کمیابی است که در اختیار مدیران قرار داده اند. مالکان تمایل دارند منابع محدود خود را در جایی سرمایه گذاری کنند که بیشترین بازده را به ارمغان آورد. در واقع مالکان یا سرمایه گذاران منابع اندک و فرصت های متعددی پیش رو دارند که با انتخاب یکی از این فرصت ها و سرمایه گذاری روی آن، امکان سرمایه گذاری در دیگر گزینه ها را از دست می دهند. از طرفی هدف سرمایه گذاران از این کار کسب ثروت و منافع بیشتر است. بنابراین گزینه ای را انتخاب می کنند که منافع بیشتری برای آنها به ارمغان آورد و این منافع باید به اندازه ای باشد که هزینه صرفنظر کردن از دیگر گزینه ها را پوشش دهد. این یک تصمیم گیری است و هر سرمایه گذار منطقی باید گزینه ای را انتخاب کند که انتظار بیشترین بازدهی از آن وجود داشته باشد. حال چگونه می توان حاصل فعالیت شرکت و نتایج به دست آمده را به نحو معقول و قابل اطمینانی نشان داد.

      مدیران به مکانیزم هایی که از طریق آنها عملکردشان مورد قضاوت قرار می گیرد، توجه دارند آنها به دنبال اطلاعاتی درباره حساسیت مستقیم پاداش (یا مجازات) نسبت به عملکرد هستند. وقتی که سیستم پاداش نسبت به عملکرد حساس نباشد، این شرکت، مدیران خود را از دست خواهد داد و آنان شرکت را ترک خواهند کرد. بازار نیروی کار مدیریتی نیز فشارهای مستقیم زیادی بر شرکت وارد می کند تا مدیران را براساس عملکردشان طبقه بندی کرده و پاداش آنها را تعیین کند. اعمال این فشارها ناشی از این حقیقت انکارناپذیر است که شرکت در حال فعالیت، همواره در بازار رقابتی کار به دنبال مدیران جدید است. از طرفی ممکن است مدیریت برای تثبیت هر چه بیشتر وضعیت و نجات خود، در حدی تلاش کند تا وضعیت را به صورت مطلوب حفظ نماید با این حال چنین تلاشی الزاماً در جهت دستیابی به بهترین وضعیت نیست. در این راه ممکن است حتی از تحمل ریسکهای قابل قبول اجتناب ورزد و در جهت حداکثر نمودن منافع سهامداران حرکت نکند.

امروزه یکی از مهمترین مسایل مالی شرکت ها، اندازه گیری عملکرد آنهاست. اینکه شرکت ها تا چه اندازه در بالا بردن منافع سهامداران خود کوشیده اند، بانکها و موسسات اعتباری در اعطای تسهیلات به شرکت ها چه شاخص هایی را در نظر می گیرند، مالکان شرکت ها در پرداخت پاداش به مدیران چه ابعادی را در نظر می گیرند و در نهایت اینکه مراجع دولتی با توجه به الزامات قانونی در ارتباط با شرکت ها به چه نکاتی توجه می کنند را می توان با روشهای ارزیابی عملکرد شرکت ها به صورتی مناسب پاسخ داد.

1-2-بیان مساله

       کارایی به معنای کمترین زمان یا انرژی مصرفی برای بیشترین کاری که انجام شده است. سطح افزایش کارایی مستقیما به دست مدیران سپرده شده است. افزایش کارایی موجب ارتقا بهروری و کمک کوثر در نیل به اهداف سازمانی خواهد شد. در این بین مدیریت هزینه ها و جلوگیری از هدر رفتن منابع، نیاز ضروری و اجتناب ناپذیر مدیریت شهری است. استفاده ناصحیح، غیر اصولی و بدون برنامه از منابع، به ساختار شهری لطمه می زند. خود کفا بودن سازمان شهرداری و تکیه بر اصول درآمد – هزینه در این مجموعه، توجه به جلوگیری از هدر رفت منابع مالی را افزایش می دهد(ابراهیمی پور و همکاران، 1392).

       می توان چنین بیان کرد که شهرها امروزه در خط مقدم توسعه ملی حرکت می کنند، بر اساس و پیش بینی های سازمان ملل و بانک جهانی، تا سال 2030  بیش از 80 درصد جمعیت جهانی در شهرها زندگی خواهند کرد(مایرز و ویات، 2004). از اینرو با توجه به نقش شهرداری ها در ساماندهی مدیریت شهری، ضرورت بهره گیری از روش های علمی به منظور بهبود و ارتقاء مدیر یت شهری در ابعاد مختلف اقتصادی ، اجتماعی و فضایی در راستای توسعه پایدار شهری بیش از پیش مطرح شده است. همچنین سازمانها و موسسات در هر محیطی که فعالیت می کنند بطور مستمر بهبود عملکرد خود می باشند تا بتوانند ضمن تضمین بقای خودپاسخگوی ذینفعان هم باشند( فقهی فرهمند،1382).

       از اینرو موضوع ارزیابی کارایی و بازنگری اهداف  و برنامه ها و  تعیین و تبیین شاخص های مناسب برای ارزیابی، همواره از موضوعات مهم، مورد بحث و چالش برانگیز در اداره سازمان ها و مدیریت نوین منابع انسانی می باشد(نبی زاده، 1391).

       مدل ها و روش های مختلفی توسط صاحب نظران برای سنجش کارایی سازمان ها، کارخانجات، مناطق و غیره پیشنهاد شده است. یکی از مهمترین این روش ها روش تحلیل پوششی داده ها است. در این راستا با توجه به اینکه تحلیل پوشش داده ها روشی مناسب برای ارزیابی کارایی نسبی مجموعه ای از واحد های تصمیم گیری مشابه و مستقل که دارای نهاد های چند گانه هست(مومنی، 1392)، می باشد برای ارزیابی کارایی شهرداریهای استان آذربایجان غربی مورد استفاده قرار می گیرد تا راه حل هایی جهت رفع نقاط ضعف واحدهای ناکارا و استفاده بهینه از منابع به مدیران ارائه شود(نجفی ، 1390)

1-3-اهمیت و ضرورت انجام موضوع تحقیق

      در سالهای اخیر فرایند ارزیابی عملکرد نسبت به گذشته آن به مراتب راه تکامل و پیشرفت را پیموده است، در واقع همگام و همسو با توسعه و تکامل اندیشه های مدیریت در قالب مکاتب مدیریت ، فرایند، ماهیت و کارآمدی آن نیز توسعه پیدا کرده است به عنوان مثال می توان به ارزیابی کارکنان ، ارزیابی مدیریت و تغییر و توسعه شاخص های ارزیابی در قالب ارائه اصول عام و مبانی مستدل برای ارزیابی سازمان ها تا مدیریت کیفیت فراگیر نیز اشاره نمود از این رو دامنه قلمرو استفاده از ارزیابی عملکرد به تمام ابعاد و جهات فعالیت های انسانی و سازمانی کشیده شده است و در حقیقت امروزه مباحث و موضوعاتی که در جدیدترین عرصه های علمی مطرح می شوند به گونه مستقیم و یا غیر مستقیم به ارزیابی عملکرد مرتبط می شود چرا که هر یک از مفاهیم، فنون و شیوه های نوین علمی در راستای کارکرد هر چه بهتر سازمان ها جهت تحقق فلسفه وجودی و دستیابی به اهداف تدوین شده صورت می گیرد و از آنجا که محور اصلی ارزیابی عملکرد بررسی میزان مطلوبیت این کارکردها می باشد، لذا تمام موضوعات و عناوین مدیریتی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به ارزیابی عملکرد مربوط می شود (محمودی1388).

      بنا به رویکرد مطرح شده پیرامون ارزیابی عملکرد؛ ارزیابی دولت و دستگاه های دولتی نیز دارای درجه اهمیت بسیار بوده اند، شکل رسمی و مبتنی به دست آوردهای علمی این نوع نگرش با نظام بازرسی آغاز می شود، سوئد اولین کشوری است که نظام بازرسی در آن تکوین و تحقق یافت . بازرس کل در زبان سوئدی آمبودرن خوانده می شود. وی از مقامات عالی رتبه و طراز اول این کشور بوده است. ظاهرا در حدود سالهای 180 میلادی در سوئد مقررات بازرسی شکل گرفته است . به همین جهت مقررات مربوط به بازرسی در این کشور از دیگر کشورهای اسکاندیناوی و کشورهای اروپایی ، کامل تر و جا افتاده تر است (صمدی ، 1381 ).

      بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم هم‌افزایی ایجاد می‌کند که این نیروها می‌تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت‌های تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برنده‌ای را در این مورد اعمال می‌کنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه‌گیری و ارزیابی امکان‌پذیر نیست.

لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازه‌‌گیری می‌گوید:  هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت می‌کنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم می‌توانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی می‌دانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید. (سید جعفر رنگرز ، 1388 ).

      یکی از مسایل مهمی که امروزه به نحو چشمگیری در ادبیات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است، اندازه گیری کارایی واحدهای تولیدی، نهادها و سازمانهای مختلف می باشد، در واقع سنجش کارایی از آنجا ضرورت می یابد که در شرایط کنونی با کمبود منابع و امکانات مواجه هستیم و این منابع را باید به گونه ای تخصیص داد که سازمان یا نهاد مورد نظر بتواند حداکثر خدمات را از طریق آنها عرضه نماید. با توجه به توسعه کمی و کیفی شهرها، یکی از نهادهای بسیار مهمی که نقش بسزایی در اداره و خدمات رسانی شهرها داشته و هر  روز نقش آنها در اداره و مدیریت شهری و تامین نیازهای توسعه شهری پر رنگتر می شود شهرداریها می باشند که با توجه به گستردگی خدمات رسانی آنها و ارتباط نزدیک شهرداریها با سایر سازمانها بخصوص خود مردم، برای برنامه ریزی و عملکرد بهتر شهرداریها، اندازه گیری کارایی این واحد ها، شناخت نقاط ضعف و قوت موجود و فاصله آن تا وضعیت مطلوب ضروری به نظر می رسد.

1-4-اهداف تحقیق

      با توجه به گستره و اهمیت کمی و کیفی خدمات مطلوب شهرداری ها و نقش آن در بهبود کیفیت زندگی شهری و افزایش رفاه شهروندان ضروری است ضمن اندازه گیری کارایی شهرداری ها و تفکیک واحد های کارا از ناکارا، اقدامات اصلاحی لازم برای بهبود شهرداری های ناکارا انجام پذیرد.

1-4-1-هدف اصلی

مقالات و پایان نامه ارشد

ارزیابی کارایی شهرداری های استان آذربایجان غربی

1-4-2-اهداف فرعی

تعیین میزان کارایی نسبی شهرداری های مورد مطالعه

شناسایی شهرداری های الگو برای شهرداری های ناکارا

پیشنهاد میزان افزایش هر کدام از خروجی ها برای رسیدن به مرز کارا

1-4-3-اهداف کاربردی

       اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته موردتحقیق می‌باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوریهای آن رشته و حرکت به سمت سیستم های سازگارتر و کاراتر را مهیا می‌سازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن می‌تواند برای گروه‌های زیر مفید واقع شود:

  • شهرداری ها
  • دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی
  • دانشجویان
  • شهردارها ، مدیران و کارکنان شهرداری

1-5-سوالات تحقیق

1-5-1-سوال اصلی

کارایی شهرداری های استان آذربایجان غربی چگونه است؟

1-5-2-سوال فرعی

  • کارایی نسبی شهرداری های استان آذربایجان غربی چیست؟
  • شهرداری های الگو برای هر کدام از شهرداری های فاقد کارایی کدامند؟
  • میزان افزایش خروجی ها برای واحدهای ناکارا برای رسیدن به مرز کارا چه قدر است؟

1-6-فرضیه تحقیق

کارایی شهرداری های استان آذربایجان غربی مثبت می باشند.

1-7-تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی

خدمات شهری: مرمت و نگهداری ساختمان ها، خدمات اورژانس، آتش نشانی، مدیریت ناوگان، کتابخانه ها، پارک ها و مراکز تفریحی، خدمات پلیس، حمل و نقل، تعمیر و نگهداری خیابان ها.

مفهوم کارایی: کارایی بیانگر این مفهوم است که یک سازمان به طور مطلوب از منابع خود در راستای تولید، نسبت به بهترین عملکرد در مقطعی از زمان استفاده کرده است.

کارایی مقیاس: کارایی مقیاس یک واحد از نسبت کارایی آن واحد به کارایی در مقیاس بهینه بدست می آید. هدف این کارایی تولید در مقیاس بهینه می باشد.این نسبت ملاکی برای سنجش بازده به مقیاس است.

کارائی فنی : نشان دهنده میزان توانایی یک بنگاه برای حداکثرکردن میزان تولید با توجه به منابع وعوامل تولید است

کارایی تخصیصی: کارایی برای تولید بهترین ترکیب محصولات با استفاده ازکم هزینه ترین ترکیب داده است

تحلیل پوششی داده ها : یکی ازروشهای برنامه ریزی خطی است که درسال های اخیر اهمیت زیادی پیدا کرده است. این روش برای ارزیابی عملکرد مدارس ، بیمارستانها ، بانکها ، موسسات مالی و….می تواند بسیار مفید باشد  . در روش های سنتی نسبت کارایی یک واحد را بامیانگین بقیه واحد ها مقایسه میکنند ، درحالیکه در روش تحلیل پوششی داده ها کارایی واحد مورد بررسی  را فقط با مقدار کارایی بهترین واحد ، مقایسه وعدم کارایی دیگر واحد ها را نیز نشان میدهد هدف هر واحد واقعی دستیابی به بهترین تولید کننده مجازی ممکن است.

بازده ثابت به مقیاس : تغییر درداده ها به نسبتی کمتر یا بیشتر  ، درمیزان ستانده تغییر ایجاد می کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:56:00 ب.ظ ]




فعالیت های استقامتی میزان ضربان قلب را به سرعت افزایش می دهند  و نهایتا باعث تغییرات مثبتی در بدن و عملکرد های گوناگون اش  از جمله گردش خون و اکسیژن رسانی می گردند. از سوی دیگر، این مسئله که تمرینات ورزشی منجر به آسیب بافت از طریق رادیکال های آزاد می گردد، برای اولین بار در سال 1978 مطرح گردید ودر دهه گذشته شاهد رشد دانش در مورد تمرین و استرس اکسیداتیو بوده ایم. آنتی اکسیدانهای آنزیمی و غیرآنزیمی نقش حیاتی در حفاظت از بافتها در برابر آسیب ناشی از اکسیداتیو در حینفعالیت بازی می کنند. کاهش هر یک از سیستم های آنتی اکسیدانیآسیب پذیری بافتها و اجزای سلولی مختلف را در برابر گونه های اکسیژنی فعال (1ROS)افزایش می دهد. از آنجاییکه تمرین استقامتی شدید حاد و تمرین مستمر مصرف آنتی اکسیدان ها را افزایش می دهند، به نظر می رسد مکمل های رژیمی آنتی اکسیدان ها می توانند سودمند باشند 51).

جالب توجه است که سطوح پایین و فیزیولوژیکی گونه های اکسیژنی فعال برای ایجاد نیروی طبیعی در عضله اسکلتی مورد نیاز است اما سطوح بالای گونه های اکسیژنی فعال باعث عملکرد معیوب در انقباض پذیری شده و ضعف و خستگی حاصل می شود (86).

تحقیقات نشان داده اند که مواد غذایی حاوی آنتی اکسیدان ها می توانند با از بین بردن رادیکال های آزاد از آسیب سلول ها جلوگیری کرده، سبب به تاخیر افتادن روند پیری شوند(14، 64). در همین راستا، برخی از ورزشکاران  حرفه ای و آماتور معتقدند با مصرف آنتی اکسیدان ها  به صورت مکمل های غذایی، می توانند عملکرد ورزشی خویش را ارتقا بخشند (108).

1-2. بیان مساله

در سالیان اخیر، پیشرفت های عمده در زمینه بیولوژی ردوکس، این زمینه را به عنوان یکی از پرطرفدارترین حیطه های تحقیقاتی معرفی کرده است.اگرچه تحقیقات نشان می دهند که فعالیت بدنی متوسط و زندگی فعال جهت پیش گیری اولیه و ثانویه از بیماری های قلبی- عروقی، دیابت نوع 2، سندرم متابولیک و بیماری های نرودژنراتیو مانند آلزایمر بسیار موثر می باشند (60)، اما تحقیقات دیگر نشان می دهند که فعالیت بدنی شدید و وامانده ساز باعث ایجاد استرس اکسیداتیو می شود (41). استرس اکسیداتیو نیز متعاقبا سبب پراکسیداسیون چربی و آسیب پروتئین ها وDNA  می گردد (90). در پاسخ به فعالیت استقامتی، مصرف اکسیژن در بدن انسان، به طور سیستمیک 10 تا 20 برابر می شود. درعضلات، میزان افزایش مصرف اکسیژن بسیار بیشتر است و به 100 تا 200 برابر زمان استراحت می رسد (108). این مسئله منجر به افزایش رفلاکس الکترونی در میتوکندری می شود. نشت گونه های اکسیژن فعال از میتوکندری درحین فعالیت، منبع اصلی استرس اکسیداتیو است (64).

برخی تحقیقات نشان داده اند که فعالیت های شدید و وامانده ساز شدید باعث استرس اکسیداتیو، پاسخ های التهابی و آسیب ساختاری در سلول های عضلانی می شوند که می تواند منجر به افزایش آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز سیتوزولی در پلاسما  شود (59). از سوی دیگر، فعالیت ورزشی می تواند به طور متفاوتی تولید گلوتامین عضلانی و قابلیت دسترسی به گلوتامین پلاسما را تحت تاثیر قرار دهد(5). تغییر غلظت گلوتامین پلاسما درطی تمرینات ورزشی به مدت و شدت تمرینات ورزشی بستگی دارد (39). به نظر می رسد، ورزش های استقامتی و مقاومتی به واسطه مصرف شدید و طولانی مدت انرژی با کاهش حاد گلوتامین پلاسمای در دسترس همراه هستند(5)  زیرا  کاهش معنی دار غلظت گلوتامین پلاسما در دوندگان استقامتی پس از یک دوره مسابقه ماراتون نیز گزارش شده است. این فرضیه وجود دارد که کاهش دسترسی به گلوتامین پس از تمرینات شدید ممکن است ناشی از افزایش مصرف گلوتامین به منظور فرآیند تامین انرژی سلولی یا گلوکونئوژنز باشد که از سوی دیگر با کاهش سنتز گلوتامین همراه است. زیرا بر اساس شواهد بدست آمده فعالیت سنتز گلوتامین نیز کاهش می یابد(29). همچنین مصرف گلوتامین توسط سلول های فعال سیستم ایمنی نیز می تواند در تخلیه گلوتامین پس از تمرینات شدید مشارکت داشته باشد(74). به علاوه، گلوتامین در تکثیر سلولی، تعادل اسید و باز، انتقال بین سلولی آمینو اسید ها و سنتز آنتی اکسیدان ها نقش فیزیولوژیک دارد(27،75). گلوتامین به عنوان پیش ماده گلوتاتیون می تواند با تبدیل شدن به گلوتامات موجب تولید گلوتاتیون  شود. گلوتامات به همراه سیستئین و گلیسین یکی از سه اسید آمینه اصلی تشکیل دهنده گلوتاتیون به شمار می رود. گلوتاتیون یکی از مهم ترین مواد آنتی اکسیدان بدن است که می تواند در مقابل استرس اکسیداتیو از بدن محافظت نماید (34). از دیدگاه نظری، مصرف آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی می تواند با شکار رادیکال های آزاد، استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت شدید را کاهش دهد (84). نتایج برخی تحقیقات نشان می دهد، استفاده از مکمل گلوتامین در رژیم کلینیکی می تواند در تثبیت سطوح بالای گلوتاتیون جهت پیشگیری از آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو مورد استفاده قرار گیرد (65، 99).

اگرچه تحقیقات متعددی در زمینه تاثیر مصرف آنتی اکسیدان های مختلف بر استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت صورت گرفتهاست (13، 73)،اما با توجه به منابع دردسترس به نظر می رسد که تاکنون تحقیقی که نشانگر چگونگی تاثیر مصرف مکمل گلوتامین بهعنوان یک ماده فراهم کننده گلوتاتیون و درنتیجه تاثیر غیرمستقیم آن بر استرس اکسیداتیو و به ویژه پراکسیداسیون چربی ناشی از فعالیت باشد، انجام نپذیرفته است و مشخص نیست که آیا مصرف مکمل گلوتامین می تواند با افزایش سطوح گلوتاتیون احیا شده و درنتیجه ظرفیت آنتی اکسیدانی ارگانیسم باعث شکار رادیکال های آزاد و درنتیجه کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت شود یا خیر؟با توجه به ادبیات ذکر شده، هدف از این مطالعه تعیین تاثیر یک هفته مصرف مکمل گلوتامین بر شاخص های استرس اکسیداتیو متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی شدید می باشد.

1-3. اهمیت وضرورت تحقیق

رادیکال های آزاد در سلول از مسیر های بیوشیمیایی دیگر هم تولید می شود به طور مثال نوتروفیل ها برای کشتن باکتری ها، ویروس ها و سایر ژنوبیوتیک ها ، رادیکال سوپر اکسید تولید می کند(18).و پرو کسیزوم ها می توانند در مسیر بتا اکسیداسیون رادیکال هیدروپروکسید تولید کنند. به دلیل قابلیت واکنش بالا در الکترون های جفت نشده، رادیکال های آزاد می توانند آسیب وسیعی در بخش های مختلف سلول نظیر غشای سلولی، DNA، پروتئین های  داخل سلول و ساختمان های کربوهیدراتی ایجاد کنند (3).فعالیت بدنی شرایطی را بوجود می آورد که اغلب با افزایش تولید گونه های فعال و رادیکال های آزاد در بافت های مختلف همراه است (41). جهت جلوگیری از استرس اکسیداتیو، بدن دارای مقادیرزیادی مواد آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیر آنزیمی است که از تشکیل گونه های فعال جلوگیری کرده و یا گونه های رادیکالی را شکار می کنند، به دلیل اینکه مقدار مواد آنتی اکسیدان اندوژنوس ممکن است جهت محافظت از استرس اکسیداتیو کافی نباشد، استفاده از مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند به منظور کاهش استرس اکسیداتیو مفید بوده و حاشیه امنیتی بزرگتری را در برابر تأثیرات احتمالی آنها به وجود آورد.درحقیقت استفاده از مکمل های آنتی اکسیدان برای ورزشکاران به عنوان ماده ای جهت مقابله با استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت بدنی رواج پیدا کرده است. افزایش رادیکال های آزاد به هنگام فعالیت بدنی می تواند هموستاز مواد آنتی اکسیدان و پرواکسیدان های درون سلولی را به هم بزند و در نتیجه باعث التهاب، استرس اکسیداتیو (3) و خستگی و آسیب عضلانی (37) گردد. هنوز در مورد چگونگی مصرف این مواد آنتی اکسیدان راهکار مشخصی ارائه نشده است. درضمن، در این که مصرف این نوع مواد به صورت مکمل ها واقعا می توانند سطح اجرای ورزشکاران را افزایش دهند و یا سبب ارتقای سطح تندرستی شوند، تردید وجود دارد. برخی از تحقیقات حاکی از تاثیر مثبت  مکمل های غذایی در جهت کاهش استرس اکسیداتیو است(14، 64). از سوی دیگر،  برخی از تحقیقات نشان داده اند که استفاده از این مکمل ها هیچ تاثیر مثبتی در جهت کاهش رادیکال های آزاد واسترس اکسیداتیو ناشی از فعالیت ندارند(79،82) با توجه به مطالب ذکر شده و تناقضات فراوان، در مورد تاثیرات مثبت و منفی مصرف آنتی اکسیدان بر استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت، لزوم انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه همچنان احساس می شود.

به نظر می رسد مکمل گلوتامین به عنوان ماده فراهم کننده گلوتاتیون، بتواند با شکار رادیکال های آزاد از استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت جلوگیری نماید.با توجه به منابع در دسترس به نظر میرسد در مورد تاثیر مصرف مکمل گلوتامین بر استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت های استقامتی شدید تاکنون تحقیقی صورت نگرفته و منابع تحقیقاتی اندکی در این مورد وجود دارد.

1-4-اهداف تحقیق

1-4-1-هدف کلی

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک هفته مصرف مکمل گلوتامین بر شاخص های استرس اکسیداتیو ناشی از اجرای یک جلسه فعالیت استقامتی شدید می باشد.

مقالات و پایان نامه ارشد

1-4-2.اهداف اختصاصی

  • بررسی تاثیر یک هفته مصرف مکمل گلوتامین بر ظرفیت آنتی اکسیدانی توتال [1](TAC) خون آزمودنی ها متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی شدید.
  • بررسی تاثیر یک هفته مصرف مکمل گلوتامین بر گلوتاتیون احیا شده [2](GHS)خون آزمودنی ها متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی شدید.
  • بررسی تاثیر یک هفته مصرف مکمل گلوتامین بر مالون دی آلدئید[3](MDA) خون آزمودنی ها متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی شدید.

1-5-پیش فرض پژوهش

الف-آزمودنیها با انگیزه ، علاقه و تلاش در آزمون ها شرکت کردند.

ب-محقق و آزمایشگران حداکثر تلاش خود را به منظور اجرای درست آزمون ها و تمرین انجام دادند.

 

1-6. فرضیه های تحقیق

  • مصرف یک هفته ای مکمل گلوتامین تاثیر معنی داری بر ظرفیت آنتی اکسیدانی توتال(TAC) خون آزمودنی ها پس از یک جلسه فعالیت استقامتی شدید دارد.
  • مصرف یک هفته ای ای مکمل گلوتامین تاثیر معنی داری بر گلوتاتیون احیا شده(GHS) خون آزمودنی ها پس از یک جلسه فعالیت استقامتی شدید دارد.
  • مصرف یک هفته ای مکمل گلوتامین تاثیر معنی داری بر مالون دی آلدئید(MDA) خون آزمودنی ها پس از یک جلسه فعالیت استقامتی شدید دارد.

1-7-روش تحقیق

این پژوهش به صورت مقطعی و با روش تحقیق نیمه تجربی به اجرا در آمده است. طرح تحقیق از نوع کاربردی با روش اندازه گیری مکرر دوسویه کور با گروه کنترل و انتخاب تصادفی می باشد. به این صورت که افراد بر اساس VO2max بدست آمده در یک لیست قرار گرفتند و بصورت رندوم به دو گروه تقسیم شدندو محققین در مورد نام گروه ها بی اطلاع بودند. آزمودنیها تعداد 20 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی بودند که به دو گروه شامل: 1- مصرف مکمل گلوتامین ( 15/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن + 15 گرم شیرین کننده + 250 میلی لیتر آب) به تعداد 9 نفر 2- دارونما (15 گرم شیرین کننده + 250 میلی لیتر آب) به تعداد 10 نفر تقسیم شدند. در این پژوهش٬ برای شرکت در تحقیق از مقادیر حداکثر اکسیژن مصرفی بدست آمده از اجرای آزمون تست کوپر و برای انجام آزمون اصلی، از 14 کیلومتر دویدن، بهره گرفته شد.

نکته : در این فایل در قسمت فهرست بعضی کلمات به هم چسبیده اند. 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:56:00 ب.ظ ]




هر چند که ‌کالاها و خدمات ‌از جمله‌ بخش‌های‌ دارای ‌رشد سریع در کشورهای درحال ‌توسعه ‌محسوب ‌می‌شوند، با این ‌حـال ‌در این ‌کشورها کمتر توجهی ‌به‌ کیفیت ‌ارائه‌ خدمات ‌می‌شود بعـلاوه‌ به ‌دلیـل‌ متفاوت ‌بودن‌ شرایط‌ بازار فـروش ‌در اقتصاد  کشورهای ‌در حال توسعه‌، مطالعات‌ مرتبط ‌با موضوع ‌خدمات ‌تا حد زیادی‌ مورد غفلت ‌واقع‌ شده ‌است (یانگی , همکاران[1]،2003 )  بخشی ‌از این ‌بی‌توجهی ‌و بی‌علاقگی ‌ناشی‌ از ایـن ‌واقعیت‌ است‌ که ‌از گذشتـه ‌درک‌ اندکـی ‌از تمایز بین ‌مدیریت‌ خدمات ‌و مدیریت ‌سازمان‌های ‌تولیدی ‌وجود داشته ‌است (بیتران ‌و لئوجو[2]،1993).  

 کشور ما نیز از این ‌مقوله ‌مستثنی ‌نبوده ‌و آن ‌گونه ‌که ‌شایسته ‌و لازم‌ بوده، در این ‌زمینه ‌فعّال‌ نبوده ‌است‌ و ‌از آنجائیکه ‌یکـی ‌از  مقولات ‌سنجش ‌کارآمدی ‌نظام‌ اداری‌، میزان‌ رضایتمندی ‌مردم ‌از کیفیت ‌خدمات ‌ارائه ‌شده‌ توسط سازمان‌های ‌دولتی  ‌می‌باشد به منظور ایجاد سازوکارهای ‌لازم‌ جهت ‌ارائه ‌خدمات‌ مطلوب ‌و مؤثر به‌ مردم ‌و برخورد مناسب ‌کارکنان ‌با مراجعین ‌و نیز پاسخ ‌به ‌طرح((تکریم ‌مردم‌ و جلب‌ رضایت ‌ارباب ‌رجوع‌ در نظام ‌اداری)) نیازمند الگوها و مدل‌هایی ‌هستیم‌  تا بر اساس ‌آن ‌به ‌خواسته‌های ‌این ‌اهداف ‌جامه ‌عمل ‌بپوشانیم‌ اگر چه ‌کیفیت ‌در اولؤیت ‌سازمان‌های‌ کیفیت گرا قـرار دارد با این ‌حـال  ‌ممکن ‌است ‌کارکنان ‌به‌ طور کامل ‌از اولؤیت ‌و اهمیّت ‌کیفیت‌ خدمات ‌آگاه ‌نشده‌ باشند همین ‌امر منجر به‌ افزایش‌ شکایات‌  از نارسایی‌های ‌ایجاد شده ‌بین ‌انتظارات ‌مشتریان‌ و عملکرد سازمانی‌ شود با این ‌حال ‌تمایل ‌به ‌ارائه ‌خدمـات ‌باکیفیت‌ نقش  ‌مهمّی‌ در صنایع ‌خدماتی ‌نظیر خدمات ‌بیمه‌ای، بانکی ‌ریلی ‌و حمل ‌و نقل ‌و… ایفا می‌نماید چرا که ‌کیفیت‌ خدمات ‌برای ‌بقا و سودآوری‌ سـازمـان ‌در اغلب ‌صنایع ‌خدماتی ‌امری‌ حیـاتـی ‌به ‌شمار می‌رود فیلیپ‌ و دیگران ‌در تحقیقات ‌خود به‌ این ‌نتیجه ‌رسیـدند که‌ کیفیت ‌محصولات ‌و خدمات ‌واحدهای ‌تجاری ‌استراتژیک مهمّ‌ترین ‌عاملی ‌است‌ که‌ بر عملکـرد ایـن ‌واحدها اثر می‌گذارد آن‌ها عنوان ‌می‌کنند که ‌کیفیت ‌برتر سودهای‌ بیشتری ‌از طریق قیمت‌های ‌بالاتر ایجاد می‌کند.

امروزه ‌در عصر جهانی ‌شدن، به ‌سبب ‌پیشرفت ‌دانش‌ و تکنولوژی، سرعت ‌در ارتباطات ‌و تغییر و تحولاتی ‌که‌ در ارزش‌ها  و فرهنگ‌ها، انتظارات‌ و مطالبات ‌سیاسی ‌ملت‌ها ایجاد شده، ‌تغییر سلیقه‌ها، خواسته‌ها و توقعات ‌شهروندان، سبب شده ‌است ‌که ‌تحـول، از امری ‌درون‌زا به‌ امری برون زا تبدیل ‌شود. در واقع ‌پاسخگو  بودن ‌سازمان‌های ‌دولتی‌ در برابر شهروندان، سبب ‌شده ‌است‌ دولت‌ها به ‌افراد جامعه ‌از منظری ‌جدید و به ‌مثابه ‌مشتریان ‌بخش‌ خصوصی ‌بنگرند و تلاش ‌کنند حداکثر رضایتمندی ‌را برای ‌آنان ‌فراهم‌ سازند (خاکی،1381).

در گذشته، مدیریت ‌دولتی ‌توجه ‌اصلی ‌خود را به ‌رخدادهای درون بوروکراسی ‌معطوف ‌می‌داشت ‌و به طور عمده‌ مشکلات  درون ‌بوروکراسی ‌را مسئله ‌اصلی ‌می‌پنداشت(الوانی ‌و دانائی‌فرد، 1380). امـروزه ‌مدیـریـت ‌دولتی ‌باید ابعاد اجتماعی ‌و عمومی ‌حرفه ‌خود را بشناسد و از آثار سازمان ‌خود و محیط ‌اجتماعی ‌آن‌ آگاه ‌باشد و مسایل ‌شهـرونـدان‌ و شهـرونـدی ‌را  دغدغه ‌ذهنی ‌خود قرار دهد (الوانی،1371). در عصر حاضر، رویکرد سازمان‌های ‌دولتی ‌به‌ مقولات ‌کارآیی ‌و اثـربخشی‌  دچار یک‌ دگرگونی ‌بنیادی ‌و اساسی ‌شده ‌است (شریفی‌کلویی،1379). رویکردهای ‌جدید بر خلاف‌ رویکردهای ‌سنتی، شاخصهای ‌مختلفی ‌را که ‌به ‌طور عمده‌ غیر مالی ‌هستند را مورد توجه‌ قرار داده‌اند. درنظام‌ اداری‌ و اجرایی‌ کشورها سلامت  اداری‌ و رضایت‌ مردم ‌از دستگاه‌های ‌دولتی، به‌ گونـه‌ای ‌از معیارها و شاخصهای ‌اصلی ‌تحول ‌نظام ‌اداری‌ و ارزیابی ‌و بهبود عملکرد سازمان‌های ‌دولتی تلقی ‌می‌شود.«به ‌اعتقاد اندیشمندان ‌علوم‌ سیاسی ‌و اداری، اگر دولت‌ها و حکومت‌ها نتوانند خواسته‌ها و نیازهای ‌مادی‌ و معنوی ‌و رضایت ‌شهروندان‌ را برآورده‌ سازند، بحران‌های ‌مختلفی‌ از قبیل: بحران‌ اعتماد عمومی، بحران ‌مشروعیت ‌نظام، بحران‌ مشارکت ‌عمومی‌ و بحران ‌همگـرایی ‌در جامعه ‌ایجاد می‌شود و این ‌بحران‌ها ضن ‌تقلیـل‌ کارآیی ‌و اثربخشی ‌نظام ‌سیاسی‌ و اداری،  موجب ‌بروز بحران‌ و گسست ‌در  فرآیند توسعه‌ خواهد شد» (کاظمی،1379). بنابراین ‌مدیریت ‌عملکرد سازمان‌های ‌دولتـی‌ در جهت ‌بهبود کیفیت‌ خدمـات ‌ارائه ‌شده ‌به‌ منظور ایجاد رضایتمندی ‌در  شهروندان ‌و مراجعان‌ می‌تواند از اهمیّت ‌بسزایی ‌برخوردار شده ‌و در تحول و توسعه‌ جوامع ‌نقش ‌استراتژیک ‌داشته باشد،                زیرا بهبود عملکرد سازمان‌های ‌دولتی، توانمندی‌ رقابتی، بهره‌وری ‌و قدرت‌ پاسخگویی ‌این ‌سازمان‌ها را افزایش ‌می‌دهد(خاکی ‌و نژادایرانی،1386).

بازار اقتصاد جهانی، هیچگاه‌ به ‌این ‌اندازه ‌رقابتی ‌نبوده ‌و ‌در سراسر دنیا، سازمان‌ها و بنگاه‌های‌ تجاری ‌تلاش ‌می‌کنند تا از  طریق ‌نیل‌ به ‌ مزایای ‌منحصر بفرد‌، نسبت‌ به ‌رقبا، به ‌موقعیتی ‌ممتاز دست ‌یابند و از طرفی، مشتریان‌ ‌‌همواره‌ در جستجـوی ‌عرضه‌کنندگانی ‌هستند که ‌کالا یا خدماتی ‌به ‌مراتب ‌بهتر را ارائه ‌‌کنند(کاوسی ‌و سقایی،1384).

دوره‌ای‌ که ‌مـا در آن ‌زندگی‌ می‌کنیم، تغییـر و دگرگونـی ‌هنجار قاعده‌ای‌ پذیرفته‌ شده ‌و رایج ‌است ‌مسلّم ‌است‌ کـه ‌تغییر و  دگرگونی ‌پر زحمت ‌و پر مخاطره ‌و مستلزم ‌تلاش ‌و زحمت ‌است ‌در عصر تغییرهای ‌ساختاری‌ سریع، تنها آنانی ‌که ‌رهبران ‌و پیشگامان ‌تغییر و دگرگونی‌اند، جان‌ سالم‌ به ‌در خواهند برد (دراکر،1384). تغییرات ‌جهانی ‌به‌ سمت‌ و سویی ‌بوده‌اند کـه‌  امروزه ‌این “‌خریدار و نه ‌فروشنده‌” است ‌که‌ در جایگاه ‌هدایت ‌کسب ‌و کار قرار گرفته ‌است. امـروزه، دیگـر لازم‌ نیست‌  کسی ‌را متقاعد کنیـم‌ که‌ مشتری‌ حرف‌ اول ‌را می‌زند همه ‌جـا رقابت ‌به ‌چشم‌‌ می‌خورد و همه ‌ایـن ‌موضوع ‌را دریافته‌اند که ‌بدون‌ وفاداری‌ و تعهد مشتری‌ها، شرکت‌شان ‌به ‌هیچ‌ کجا راه ‌نخواهد یافت(بلانچارد،1384).

اولیّن ‌سیاست ‌و شالوده ‌کلیه‌ سیاستهای‌ دیگر رها کردن ‌دیروز است. در واقع ‌ساختن ‌فردا ممکن ‌نیست، مگر اینکه‌ فرد، در  ابتدا، پوست ‌دیروز را بیندازد و خود را از آن‌ خلاص ‌کند. حفظ‌ دیروز همواره ‌دشوار و فوق‌العاده‌ وقت‌گیر است، بنابراین  حفظ‌ دیروز، همواره‌ کمیاب‌ترین ‌و ارزشمندترین‌ منابع‌ و امکانات‌ سازمان‌ها، و از همه‌ مهمتر، توانمندترین ‌افراد سازمان را به ‌مسائلی‌ بدون‌ نتیجه ‌متعهد می‌سازد(دراکر،1384).

بخش‌ خدماتی ‌اقتصاد، تقریباً در حال ‌حرکت ‌به ‌سوی ‌دوره‌ای ‌از تحولات ‌بنیادی ‌است. در سراسر جهان، در جایی ‌که ‌رقبای‌ کهنه‌کار در جلب ‌رضایت ‌مشتریان ‌پر توقع ‌امروزی ‌شکست ‌می‌خوردند، تازه‌واردان‌ مبتکر که‌ الگوهای ‌جدید خدماتی ‌را عرضه‌ می‌کنند به ‌موفقیت ‌نائل‌ می‌شوند(لاولاک ‌و رایت ،1385). بنابراین ‌بـررسی ‌رضایت ‌مشتریـان ‌و شناسایی ‌عوامل‌  مؤثر آن‌ بدین ‌لحاظ ‌دارای ‌اهمیّت‌ می‌باشد که ‌رضایت ‌مشتری‌ عامل ‌اصلی‌ در موفقیت‌ یا شکست ‌اهداف ‌سازمانها می‌باشد چنان ‌چه ‌سازمانها در تأمین ‌رضایت ‌مشتریان ‌خود موفق ‌نباشند به‌ منزله ‌شکست ‌وپایان ‌فعّالیت‌شان‌ خواهد بود.

سازمانهای ‌مشتـری‌مـدار، ارائه ‌خدمات ‌به ‌مشتری ‌را همواره ‌سرلوحه ‌‌تفکرات‌ و برنامه‌ریزی‌های ‌خود می‌دانند و نتـایج  ‌عملکرد خود را بر اساس ‌انتظارات ‌و خواست‌های ‌مشتریان‌ می‌سنجند زیرا ملاک ‌واقعی‌ ارزش ‌یک‌ شرکت ‌از نظر جامعه‌ و صاحبان‌ آن‌ رضایت‌مشتری ‌است ‌بدون‌ رضایت‌مشتری، هیچ ‌کسب ‌و کاری ‌نمی‌تواند ادامه ‌‌حیات ‌داده ‌و ایجاد شغل ‌نموده‌ و یا زندگی‌ کسانی ‌را در آن ‌کار کرده ‌و به ‌مردم ‌خدمت ‌ارائه ‌میدهند را تامین ‌نماید(ایله‌ای،1385).

از آن‌ جایی‌ که ‌سطح ‌رضایت‌مشتری ‌تعیین ‌کننده‌ موفقیت ‌یا شکست ‌هر ‌سازمانی ‌می‌باشد لـذا بررسی، شناخت ‌و سنجش  ‌رضایتمندی‌ مشتری ‌و عوامل ‌مؤثر بر آن‌ حائز اهمیّت ‌فراوان‌ است. اگر عملکرد سازمان‌ همواره ‌پایین‌تر از انتظارات ‌مشتری  باشد، مشتریان ‌به ‌سازمان ‌پشت‌ کرده ‌و سازمان‌ در نهایت ‌شکست ‌می‌خورد. تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد که ‌سازمان‌هایی ‌کـه‌ از سطوح ‌بالاتر رضایت‌مشتری ‌برخوردارند، همواره ‌قویتر و در بلندمدت‌ موفّق‌تر هستند ( ‌گیل،1995).     

پایان نامه و مقاله

1-2                             بیان ‌مسئله

 سهم ‌ارزش ‌افزوده‌ بخش‌ خدمات ‌در اکثر کشورهای ‌جهان ‌از سهم ‌ارزش ‌افزوده‌ سایر بخش‌های ‌اقتصادی ‌بیشتر است.  این ‌بنگاه‌های ‌کوچک و بزرگ‌ هستند که ‌اقتصادهای ‌نوین ‌را به ‌پیش ‌می‌برند. بخش‌ خدمات‌ اکنون ‌بار مسئولیت ‌ایجاد بخش ‌اعظم‌ مشاغل‌ جدید را بر عهده‌ دارد. جمعیت‌ شاغل ‌بخش ‌خدمات ‌در اکثر کشورها همواره ‌از جمعیت ‌شاغل‌  در دیگر بخش‌ها بیشتر است‌ بخش ‌خدمات، از مجموعه ‌فراوانی ‌از صنایع ‌و مؤسسات ‌انتفاعی ‌و غیرانتفاعی ‌تشکیل‌ میشود. صنایع ‌خدماتی ‌محصولی ‌بنام ‌‌خدمات ‌دارند که ‌ویژگیهای ‌خاص‌ خود را دارد و لاجرم‌ فرآیند بازاریابی ‌تولید و عرضه ‌آن ‌با  بازاریابی، تولید و عرضه ‌محصولات ‌فیزیکی ‌و تفاوت‌ دارد. برای ‌دستیابی ‌به ‌تمایز رقابتی ‌و ترویج ‌وفاداری ‌مشتریان ‌تبدیل ‌شده ‌است. در صنایع ‌و بخش‌های ‌مختلف، شرکت‌ها به‌ دنبال ‌متمایز جلوه‌ دادن‌ خود و حفظ‌ مشتریان ‌از طریق ‌ارائه‌ خدمات ‌برتر ‌هستند(نایب‌زاده‌ و فتاحی،1388).

سازمان‌ها برای ‌پاسخگویی ‌به‌ محیط ‌ایجاد شده‌اند مهمترین ‌عوامل ‌محیطی، مشتریان ‌می‌باشند هر قدر سازمان‌ها بتوانند  رضایت ‌مشتریان‌شان ‌را تأمین، حفظ ‌و یا افزایش ‌دهند به همان ‌میزان ‌موفق‌ خواهند ‌بود از این‌ رو سازمانهای ‌پیشرو و متعالی ‌همیشه ‌به ‌دنبال ‌کسب ‌اطمینان ‌از رضایت ‌مشتریان ‌می‌باشند، برای ‌اینکه‌ در بسیاری ‌از مواقع‌ ماشه ‌خلاقیت‌ و نوآوری ‌توسط‌ مشتریان ‌کشیده‌ می‌شود(‌لئون[3]،1998).              با این ‌نگرش ‌بسیاری ‌از سازمان‌های ‌خدماتی، خـود را مجدداً وقف‌ مفهوم‌ رضایتمندی ‌مشتری‌ کرده‌اند و پیشرفت‌های قابل ‌توجهی ‌را در جذب ‌نیروهای ‌جدید، آموزش‌ و ارتقای ‌توانمندی‌ کارکنان ‌در ارائه ‌خدمات ‌داشته‌اند در بعضی‌ از موارد  سازمان‌ها بازاریابی ‌خود را ترمیم ‌می‌کنند و بـا تعریف ‌آرمـان‌های ‌جدید برای ‌سازمان ‌در صدد اعلام ‌و تعهد التزام‌ سازمان نسبت‌ به ‌مشتریان ‌می‌باشد(یحیوی،1381).                                   

سازمان‌ها برای ‌تامین‌ رضایت ‌مشتریان ‌بصورت‌ مدام‌ باید میزان ‌رضایتمندی ‌مشتریان ‌را اندازه‌گیری ‌نمایند و عواملی  را که ‌بر رضایت ‌مشتریان ‌تاثیر دارد مورد شناسایی ‌قرار دهند. چنانچه‌ سازمان‌ها نسبت ‌به ‌رضایت ‌مشتریان‌شان ‌بی‌تفاوت باشند به ‌مرور زمان ‌از صحنه ‌بازار محو خواهند شد. نظر به ‌این ‌که ‌شرکت ‌آب و فاضلاب ‌بر اساس ‌قانون‌ وظیفه ‌آب‌رسانی ‌و  ارائـه‌ خـدمات ‌مرتبـط ‌با امور آب ‌‌به ‌شهروندان ‌را بر عهـده ‌دارد جهت‌ ارائه ‌خدمات‌ با کیفیت ‌نیـازمند شناسایی ‌عـوامل تاثیرگذار بر رضایت ‌مشتریان بوده‌ که ‌با تأکید بر این‌ دسته‌ عوامل‌ می‌تواند موفقیت ‌شرکت‌ و اعتماد عمومی ‌را حاصل ‌نماید. بنابراین ‌مسئله ‌اصلی ‌که در این‌ تحقیق‌ مورد بررسی ‌قرار خواهد گرفت ‌این ‌است ‌که:

عوامل ‌مؤثر بر رضایتمند‌ی‌ مشتریان ‌شرکت ‌آب‌ و فاضلاب استان‌ آذربایجان‌شرقی ‌با استفاده ازمدل‌کانوکدامند؟

1-3                             ضرورت و اهمیّت مسأله

کیفیت ‌خدمات ‌به‌ عنوان ‌تبیین ‌کننده ‌اصلی ‌موفقیت ‌یک ‌سازمان ‌در محیط‌ رقابتی ‌امروز ‌شناخته ‌شده‌ و    هر گونه ‌کاهش ‌در  رضایت‌ مشتری ‌به‌ دلیل ‌کیفیت ‌ضعیف‌ خدمت ‌موجب ‌نگرانی ‌است. کیفیت، برآوردن ‌نیازها و خواسته‌های‌ مشتریان ‌است و مشتریان‌ هستند که ‌آن را مشخص‌ می‌سازند مشکل ‌کیفیت ‌خدمات ‌بیشتر در سازمان‌هایی ‌به ‌وجود می‌آید که‌ بر شناختن ‌و  برآوردن ‌نیازها و انتظارات ‌مشتـریان ‌تمرکز نمی‌کنند. سازمان‌های ‌خدماتـی، باید خود را جای ‌مشتریـان‌شان ‌بگذرانـد و سیاستهای ‌خود را بر اساس ‌دیدگاه‌ آنان ‌بنا نهند(قبادین،1994).

عدم ‌ارتبـاط ‌مستقیم ‌بـا مشتری ‌سبب‌ می‌شود که‌ تصمیم‌گیران ‌و برنامه‌ریزان ‌نتوانند به ‌درستی ‌اولؤیت ‌امور را تعیین‌ کنند و  این ‌امر باعث ‌می‌گردد که‌ عملکرد خدمت ‌نتواند جوابگوی ‌انتظارات ‌مشتریان ‌باشد ودر نتیجه ‌با‌ مشتری، در زمینه ‌کیفیت‌ خـدمات، اختلاف ‌نظر به ‌وجـود می‌آید (سوول،1997).  منظـور از اختلاف‌نظـر، اختلاف‌نظر بین‌ مشتـری ‌از وضـع‌ مطلوب‌ و ادراک‌ وی ‌از وضع‌ موجود است (مایک،1995).

گام ‌اساسی ‌برای ‌جبران‌ این‌ اختلاف، شناخت ‌ادراکات ‌و انتظارات‌ وی ‌از کیفیت‌ خدمـات ‌و تعیین ‌میـزان ‌اختلاف ‌است ‌در  این ‌صورت‌ نه ‌تنها اولؤیت‌گذاری ‌و تخصیص ‌منابع ‌تسهیل ‌میگردد، بلکه ‌مبنایـی‌ فراهم ‌می‌شود تا بتـوان ‌کیفیت‌ خدمات‌ ارائه ‌شده ‌را بهبود بخشید (پاراسورامان [4]،1995).

از طریق‌ تحلیل ‌اختلاف، مدیران‌ می‌توانند به‌ روشنی ‌تعیین ‌کنند که ‌چه ‌وقت ‌و در کدام ‌بعد از خدمت، انتظارات ‌و تجارب‌ دریافت ‌کنندگان ‌خدمت ‌با یکدیگر سازگار نیست ‌و احتمالاً  به‌ عدم ‌رضایت‌ منجر خواهد شد. امروزه‌ سازمانهای ‌تولیدی ‌و خدماتی، میزان ‌رضایت‌مشتری ‌را بعنوان‌ معیاری ‌مهمّ‌ برای ‌سنجش ‌کیفیت ‌کار خود قلمداد می‌کنند و این‌ روند همچنان  ‌در حال‌ افزایش ‌است‌ اهمیّت ‌مشتری‌ و رضایت ‌او، چیزی ‌است ‌که ‌به‌ رقابت ‌در سطح‌ جهانی ‌بر میگردد (اُکلند،1386).

کشف ‌و شناخت ‌نیازها و انتظارات ‌مشتریان، عامل‌ مهمّی ‌در پیروزی ‌شغلی ‌و بازرگانی ‌و یا حداقل، حفظ ‌وضعیت ‌فعلی سازمان‌ در میان‌ رقبا محسوب‌ می‌شود در واقع‌ هدف ‌اولیه‌ یک‌ سازمان ‌باید دستیابی ‌به‌ بالاترین ‌سطح‌ رضایت ‌مشتری ‌در  نظر گرفته ‌شود نه‌ سود بیشتر، زیرا رضایت ‌آنان، به‌ خودی ‌خود روند افزایشی ‌سود را به همراه ‌خواهد داشت (جعفری،1383).

موفّقیت ‌در بازار منوط ‌به ‌برآورد ساختن ‌احتیاجات ‌مشتری‌ خواهد بود(ارائه ‌آنچه‌ که‌ مشتری‌ میخواهد) احتیاجات ‌و انتظارات‌ مشتریان ‌با هم ‌برابر نیستند ‌و بعضی ‌از آنها از نظر مشتـریـان ‌خیلی ‌مهم ‌می‌باشد بهترین ‌برنامه ‌وفاداری، رضایت‌ مشتری ‌است ‌که‌ بوسیله ‌انجام‌ بهترین ‌عمل‌ در زمینه‌ای ‌که‌ برای‌ مشتری ‌مهمّ ‌است، به‌ دست ‌می‌آید دیگر برنامه‌های ‌وفاداری ‌از قبیل ‌نمونه‌های ‌رایگان، جوایز و غیره‌ تنها موجب ‌تفاوت‌های‌ جزئی ‌و کم ‌اهمیّت ‌می‌شوند(هیل،1385).

روند رو به ‌رشد توسعه‌ محصولات‌ و رقبانشان ‌دهنده ‌این ‌است ‌که‌ چیزی ‌با عنوان ‌کمبود محصولات ‌وجود ندارد بلکه ‌در  واقع ‌آنچه‌ هست، کمبود مشتری ‌است. ایـن ‌مـوضوعـی ‌است‌ که ‌موجب ‌افزایش ‌روز افـزون ‌اهمیّت ‌مشتـری ‌می‌شود، عرضه ‌کنندگان‌ مجبورند تا احتیاط ‌و دقت ‌بیشتری ‌داشته ‌باشند، زیرا خیلی ‌راحت‌تر و دقیق‌تر از سوی‌ خریداران ‌ارزیابی می‌شوند(کاتلر،1386).

بطور متوسط‌ شرکت‌ها سالانه ‌حدود ده‌ تا سی‌ درصد از مشتریان‌شان ‌را از دست‌ می‌دهند اما آنها اغلب‌ نمی‌دانند کـه ‌چـه  ‌مشتری‌هایی ‌را در چه‌ زمان‌ و به‌ چه‌ دلیل‌ از دست‌ داده‌اند. آنها همچنین ‌نمی‌دانند که ‌چه ‌مقدار از درآمد فروش ‌و سود خود را به‌ خاطر کاهش ‌در مشتریانشان ‌از دست ‌داده‌اند. اغلب‌ شرکت‌ها بدون‌ نگرانی‌ در مورد مشتریانی ‌که ‌از دست‌ می‌دهند بطور سنتی ‌تاکید زیادی ‌بر جذب‌ مشتریان ‌جدید دارند چنین شرکت‌هایی ‌مانند سطل ‌ته‌ سوراخی ‌هستند که ‌مشتری‌های‌ خود را همچون ‌آب‌ از دست ‌می‌دهند و مدیران ‌شرکت ‌‌بجای‌ مسدود کردن ‌سوراخ، در جستجوی ‌منابع‌ جدیدی‌ جهت‌ جذب‌ هر چه‌ بیشتر مشتری‌ها هستند (هیل،1385). 

از نظر مشتری ‌برخی ‌از مسائل ‌نسبت ‌به‌ بعضی‌ دیگر مهمّ‌تر است، بنابراین ‌هدف‌  اصلی ‌شما این ‌است ‌که‌ نسبت ‌به‌ آنچه ‌که ‌برای ‌مشتری ‌مهمترین ‌است، بهترین ‌اقدام ‌را انجام ‌دهید (هیل،1385).

چنین‌ گفته ‌می‌شود که ‌تنها چیزی‌ که ‌همیشه‌ ثابت‌ و قطعی ‌است، تغییر است ‌شما می‌توانیـد مطمئن‌ باشید که‌ نیازمندیهای‌  مشتریان‌ شما سال ‌به‌ سال ‌تغییر خواهند نمود حتی ‌اگـر دامنه‌ نیازمندیهای ‌مشتریان ‌همچنان‌ بدون‌ تغییر باقی‌ بماند احتمالاً  اولؤیت ‌و اهمیّت‌ هر یک‌ از آنها روز به‌ روز در حال ‌تغییر است ‌چنین ‌وضعی ‌شما را با چالش ‌جدی‌ مواجه ‌خواهد نمود.

“باید مشتریان ‌را لحظه‌ به ‌لحظه ‌تحت ‌نظر قرار داده” نباید حتی‌ یک ‌لحظه ‌درنگ ‌کنید شما باید آماده‌ باشید که ‌درک ‌یا استنباط ‌خویش ‌را از نیازمندی‌های ‌مشتریان، بصورت ‌مداوم ‌مورد بازنگری ‌و بررسی‌ مجدد قرارد هید (کاوسی‌وسقایی،1384).بنابراین ‌اهمیّت ‌و ضرورت‌ رضایت‌مشتری ‌بر هیچ ‌کس ‌پوشیده‌ نیست ‌رضایت‌مشتریان ‌یکی ‌از مهمترین‌ عواملی ‌است کـه‌ سازمان‌ها را در جهت ‌رسیدن‌ به ‌بـرنامه‌ها و اهداف‌شان ‌یاری‌ می‌سازد لذا این‌ تحقیق‌ عوامل‌تاثیرگذار بر رضایتمندی‌  مشتریان ‌شرکت ‌آب‌ و فاضلاب ‌استان ‌آذربایجان‌ شرقی ‌را با استفاده‌ از مـدل ‌کـانـو[5] شناسایی‌ و با اولؤیت‌بندی ‌این ‌عوامل  تاثیرگذار، نهایتاً افزایش‌ رضایتمندی ‌مشتریان ‌را در پی ‌خواهد داشت‌ و همچنین ‌میزان ‌رضایتمندی ‌مشتریان ‌شرکت ‌را نیز مورد بررسی‌ قرار خواهد داد.

1-4                             اهداف ‌تحقیق

  1. ارائه دسته‌بندی مرتبط عوامل رضایتمندی از دیدگاه مشتری.
  2. شناخت جایگاه رضایت از دیدگاه مشتری.
  3. ارائه چارچوبی جهت برنامه‌ریزی برای بهبود رضایت مشتریان در آینده.
  4. ارائه پیشنهاداتی برای بهبود عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان.
  5. ‌شناسایی ‌عوامل ‌مؤثر بر رضایتمندی ‌مشتریان‌ شرکت ‌آب و فاضلاب ‌استان‌ آذربایجانشرقی.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]




و اهداف: از آنجایی که اسید‌های چرب امگا 3، 6، 9 در روند التهاب نقش دارند و التهاب از عوامل اصلی فعال سازی آپوپتوز می‌باشد، لذا استفاده از این اسیدهای چرب در کنار شیمی درمانی اگر منجر به فعال ساختن آپوپتوز شود، باعث ارتقای میزان اثر بخشی شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان معده می‌گردد. کاسپاز 8 از کاسپازهای اصلی در تأیید شروع فرایند آپوپتوز از مسیر خارجی به شمار میرودکه اندازه گیری میزان آنزیم فعال در سلول و میزان بیان ژن آن ارزیابی خوبی برای میزان آپوپتوز می‌باشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اسید‌های چرب امگا 9،6،3 بر روی آنزیم کاسپاز 8 در سرطان معده می‌باشد.

مواد و روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی از نوع دوسوکور می‌باشد که گروه هدف این مطالعه بیماران با آدنوکارسینومای معده می‌باشند که برای اولین بار تشخیص داده شده بودند و تحت شیمی درمانی قرار گرفتند. تعداد 34 نفر از بیماران در 2 گروه 17 نفری انتخاب شده و از این بیماران 3 نمونه بیوپسی از تومور معده برداشته شد. در مرحله بعد شیمی درمانی این افراد زیر نظر پزشک متخصص انکولوژِی آغاز شد. در 2 گروه انتخابی در گروه اول شیمی درمانی بدون تجویز مکمل و گروه دوم شیمی درمانی بامکمل اسیدهای چرب امگا به میزان روزانه 3600 میلی گرم به مدت 3 کورس شروع شد. از این بیماران مجددا نمونه بیوپسی برداشته شد. بر روی نمونه‌های بیوپسی میزان نیمه کمی پروتئین آنزیم کاسپاز-8 به روش برش انجمادی و ایمنوهیستوشیمی و میزان بیان ژن آن به روش RT-PCR و Real-Time PCR بررسی گردید .

نتایج: میزان پروتئین آنزیم کاسپاز-8 در بافت سرطانی معده بعداز سه کورس شیمی درمانی در دو گروه مورد مطالعه افزایش نشان می‌دهد ولی این افزایش در گروه دوم بسیار بیشتر بوده و از نظر آماری معنی دار نمی‌باشد ( 06/0=p).برای تایید این افزایش در مرحله بعد، استخراج و کمی سازی ژن آنزیم کاسپاز-8 انجام شد. که نتایج بدست آمده تایید کننده این افزایش می‌باشد.

بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و مطالعات مختلف انجام شده چنین بنظر می‌رسد که تاثیر تجویز خوراکی اسیدهای چرب امگا3، 6و 9 بهمراه داروهای معمول شیمی درمانی بکار برده شده نمی‌تواند میزان پروتئین فعال آنزیم کاسپاز-8 و نیز افزایش بیان ژن این آنزیم را افزایش دهد و به احتمال زیاد مسیر داخلی آپوپتوز را فعال نماید.

کلمات کلیدی: سرطان معده، مقاومت دارویی، اسیدهای چرب امگا، آپوپتوز، کاسپاز-8

فهرست مطالب

عنوان                         صفحه

فصل اول: کلیــات و پیشینه تحقیق

1-1- بیان مساله. 2

1-2- فرضیات پژوهش…. 9

1-3- اهداف  تحقیق.. 9

1-4- متغیر‌ها 10

1-5- فیزیولوژی معده 12

1-6- سرطان. 12

1-7- مراحل سرطانی شدن معده 13

1-8- انواع مختلف سرطان در معده 16

1-9- عوامل ایجاد کننده سرطان معده 16

1-10- تشخیص سرطان معده 17

1-10-1- آندوسکوپی قسمت فوقانی دستگاه گوارش… 17

1-10-2- عکس قسمت فوقانی دستگاه گوارش و معده و روده 18

1-10-3-اولتراسونوگرافی به روش آندوسکوپی.. 18

1-10-4- سی تی اسکن.. 18

1-10-5- ام اِر آی.. 19

1-11- درمان سرطان معده 20

1-11-1- جراحی.. 20

1-11-2- شیمی درمانی.. 20

1-11-2-1- نحوه استفاده از داروهای ضد سرطان. 21

1-11-2-2 مقاومت دارویی سرطان. 21

1-11-2-3- مکانیسم سلولی مقاومت به دارو. 22

1-11-2-4- عوارض جانبی شیمی‌درمانی.. 23

1-11-3- رادیوتراپی.. 24

1-11-3-1- عوارض جانبی رادیوتراپی.. 24

1-12- آپوپتوز. 25

1-12-1- مسیر گیرنده مرگ…. 26

1-12-2- مسیر میتو کندریایی.. 27

1-13-کاسپاز‌ها 29

1-13-1- انواع پروتئین‌های کاسپازی.. 30

1-14- اسید‌های چرب امگا 3، 6، 9. 30

1-14-1- نقش‌های اسید‌های چرب در بدن. 30

1-14-2- تقسیم بندی چربی‌ها 31

1-14-3- اسید‌های چرب ضروری.. 32

1-14-3-1- امگا- ۳. 33

1-14-3-2- امگا- 6. 35

1-14-3-3- امگا- 9. 36

پایان نامه و مقاله

1-15- پیشینه تحقیق.. 37

فصل دوم: مواد و روشها

2-1- نوع مطالعه. 41

2-2- تعیین حجم نمونه. 41

2-3- انتخاب بیماران. 42

2-4- روش برش انجمادی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی.. 43

2-5- استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 44

2-5-1- مواد شیمیایی مورد استفاده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 44

2-5-2 دستگاه‌ها‌ استفاده شده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 44

2-5-4- نمونه‌ها‌ 46

2-5-5- محاسبات آماری بررسی میزان بیان نسبی ژن. 46

2-5-6- استخراج RNA.. 47

2-5-7- تهیه بافر TAE.. 51

2-5-7-1- تهیه ژل آگاروز 1 %. 52

2-5-7-2- انجام الکتروفورز. 53

2-5-8- سنتز cDNA.. 53

2-5-9- Real-time RT-PCR.. 54

2-5-9-1- نمودار منحنی ذوب… 58

2-5-9-2- رسم نمودار استاندارد برای Real-Time PCR.. 58

2-5-9-3- کارایی (Efficiency) 59

2-5-10- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها (روشهای آماری) 61

فصل سوم: نتایج

3-1- مقایسه اطلاعات دموگرافیک بیماران گروههای مورد مطالعه. 63

3-2- نتایج حاصله از برش انجمادی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی.. 64

3-3- الکتروفورز نمونه‌های‌ RNA استخراج شده 66

3-4-  نتایج Real-time RT-PCR.. 67

3-4-1- مقایسه میزان بیان ژن آنزیم کاسپاز  8  در گروههای مورد مطالعه. 67

فصل چهارم: بحث و نتیجه گیری

4-1- بحث… 70

4-2- نتیجه گیری.. 74

4-3- پیشنهادات… 74

منابع و مآخذ. 75

فهرست جداول

عنوان                         صفحه

جدول(1-1) : تعریف نظری متغیرها به صورت جدول. 10

جدول(2-1): مواد شیمیایی مورد استفاده در استخراج RNA و انجام Real time PCR و IHC.. 44

جدول (2-2): دستگاه‌های استفاده شده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 45

جدول (2-3): مواد مورد استفاده در استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 45

جدول(2-4): مقادیر و مواد مورد نیاز برای انجام Real-time PCR.. 56

جدول (2-5 ): مراحل و دمای استفاده شده در Real Time PCR.. 57

جدول1-4.  اطلاعات دموگرافی بیماران گروه‌های مورد مطالعه. 63

جدول 3-2. اطلاعات مربوط به نتایج نیمه کمی ایمنوهیستوشیمی برای پروتئین آنزیم کاسپاز-8 در بیوپسی معده در دو گروه مورد مطالعه. 65

فهرست اشکال

عنوان                         صفحه

شکل (1-1): شایعترین نوع آدنوکارسینومای معده (3) 3

شکل (1-2): گسترش آدنوکارسینومای معده در کل بافت معده و تبدیل آن به یک جسم پلاستیک مانند و غیرقابل اتساع (3). 4

شکل (1-3) : تومور سطحی و گسترده در موکوس معده (4). 4

شکل(1-4): مسیر داخلی و خارجی القاء آپوپتوزیس. 9

شکل 1-3.  نمودار منحنی ذوب  برای ژن کاسپاز-8 و ژن GAPDH.. 58

شکل 2-3. نمودار فاصله‌های CT  مربوط به رقت‌های مختلف استاندارد ژن کاسپاز-8. 60

شکل 2-3. نمودار استاندارد مربوط به ژن کاسپاز-8 که درآن  کارآیی منحنی استاندارد برابر با 10/1، Slope برابربا 094/3 و R^2 value برابر با 999/0 می‌باشد. 60

شکل (3-1): نتایج حاصل از روش برش انجمادی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی. A) منفی، B)+/-، C) +، D) ++. 64

شکل 3-2.  منحنی مقایسه میانگین درصد پروتئین آنزیم کاسپاز-8 در گروههای مورد مطالعه. 66

شکل(3-3):الکتروفورز نمونه‌های‌ RNA استخراج شده 67

شکل 3-4.  منحنی مقایسه میانگین بیان ژن آنزیم کاسپاز-8 در گروههای مورد مطالعه. 68

فهرست نمودارها

عنوان                         صفحه

نمودار(2-1): شمای کلی مراحل استخراج RNA و انجام Real time PCR.. 46

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:55:00 ب.ظ ]




 

       با وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات، جامعه اطلاعاتی، شبکه ای و نیز رشد و توسعه سریع تکنولوژی برتر، از دهه 1990، الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییراساسی کرد. درنتیجه آن، دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی دراقتصادجهانی امروز شد. با وجود این، متاسفانه اکثرصنایع و سازمان ها درکشورهای مختلف دنیا درحال استفاده از روش های سنتی حسابداری مالی می باشند که قرنها پیش برای یک محیط کسب و کار یدی و دارایی های ملموس ایجاد شده بودند. درحالی که محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی های جدید ناملموس سازمانی مثل دانش و شایستگی های نیروی انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستم ها، ساختارو ارتباطات سازمانی و غیره را دربرگیرد. ازطرف دیگر، یکی از قابلیت های مهم سازمانی که می تواند به سازمان ها درخلق و تسهیم دانش کمک بسیار کند وبرای آنها درمقایسه با سازمان های دیگر مزیت سازمانی پایدارایجادکند،  سرمایه اجتماعی است (Social Capital). پروساک و کوهن(2001) مطرح کردند که سرمایه اجتماعی شامل اعتماد، درک متقابل، رفتارها و ارزش های مشترکی است که اعضای شبکه های انسانی و گروه ها را به هم پیوند می دهد و امکان فعالیت های همکارانه را در یک سازمان ایجاد می کند.

 

1-1- بیان مساله

سرمایه و کاردیگر متمایزکننده و ایجادکننده مزیت رقابتی پایدار نیستند. دارایی های نا مشهود توجه سازمان ها و دولت ها را به خود جلب نموده اند. لازمه موفقیت یک اقتصاد و یک کشور، موفقیت بنگاه های آن کشور است. اقتصاددانش محوری الگوی خودرا ازرقابت مبتنی برصنعتی شدن وهزینه محور به تولید موثر و توزیع و انتقال دانش برای خلق ثروت تغییرداده است. ازاین رو توسعه ظرفیت نوآوری سازمان ها و جذب دانش جدید کلید توسعه اقتصاد دانش محوراست.

دراقتصادامروز به نظر می رسد منابع ناملموس نقش مهمی درارزش بازار سازمان ها دارند. در حالی که منابع ملموس دربازارآزاد خریدوفروش می شوند و می توانند توسط رقبا کپی برداری شوند، منابع ناملموس نمی توانند به راحتی توسط رقبا تکثیرشوند. درنتیجه فرض می شود منابع ناملموس،منبع اصلی مزیت رقابتی باشند. شرکت هایی که مزایای ارزشمند با قابلیت کپی برداری دشوار دارند ازعملکرد بهتری برخوردارند. داده های جمع آوری شده توسط بتر و همکاران (2008، ص 45) نشان می دهد 67درصدارزش بازار شرکت ها از دارایی های ناملموسی که درترازنامه ذکر نشده اند ناشی می شود. تفاوت زیاد میان ارزش دفتری و بازارشرکت ها حاکی از چیزی ناملموس در آنها می باشد. اما همچنان که ارزش دانش روز به روز بیشتر پذیرفته می شود، تعریف و اندازه گیری سرمایه فکری نیز هرچه بیشتر موردتوجه قرارمی گیرد. دردنیایی که همه چیز نامشخص و مبهم است، فقط دانش است که یک مزیت رقابتی محسوب  می شود وسازمان هایی موفق اند که به صورت مستمر دانش جدید خلق کرده وآن را به صورت گسترده در سازمان منتشر کنند وبه سرعت تجسم واقعی آن را در خدمات و محصولات جدید نشان دهند. یکی از اهداف مدیریت دانش، ایجادارزش درسازمان هاست. یکی از عمومی ترین راه های ایجاد ارزش ازسوی کارکنان دانشی، پشتیبانی برای تصمیم گیری کارآمد است.

ایجادارزش لزوما به معنای ایجادارزش اقتصادی نیست. سازمان های غیرانتفاعی، سازمان های دولتی و خیریه، به روش های غیراقتصادی ایجادارزش می کنند. آنها چیزی ایجاد می کنند که سرمایه اجتماعی نامیده می شود. لسر و کترل (Lesser & Ketrel) بیان می دارند، فعالیت های اجتماعی نقش برجسته ای دراقتصادمبتنی بر دانش دارد. آنها دسته ای از منابع هستند که باعث ایجاد شایستگی ها و توانایی های لازم می شود وظرفیت های خلق، تسهیم و مدیریت دانش را افزایش می دهند. فرهنگ به عنوان الگوی مشترک مفروضات بنیادی درنظر گرفته می شود که برای حل مسایل و مدیریت بر چالش ها ی انطباق با محیط خارجی ویکپارچگی داخلی مورداستفاده قرارگرفته، و اعضای جدید نیز با توجه به آن، روش صحیح مشاهده، احساس و تفکردرباره مسایل و چالش ها را می آموزند. یک جنبه فرهنگ سازمانی، فرهنگ دانش است. فرهنگ دانش مجموعه ای ازارزش ها و هنجارها درمحیط های سازمانی و بین سازمانی است که به مرور زمان توسعه یافته و بوسیله اعضا مورد پذیرش قرارگرفته وبرتولید، مالکیت و استفاده ازدانش تاثیرمی گذارد(یدالهی و همکاران، 1386) ( ماخذ : امینی، 1387).

درفرهنگ مناسب تسهیم دانش، باورها و تصورات، توسط اعضای سازمان به اشتراک گذاشته می شود. ارزش های سازمان، اصول و مقررات نانوشته و روش های اجرایی، منابع فرهنگب دانش را تشکیل می دهند. محتوای فرهنگ سازمان، به عنوان منبع دانش می تواند توسط افراد، دستورالعمل ها، روش کار و دستگاه های رایانه ای سازمان تقویت شود. بنابراین، یادگیری ورشدفردی وسازمانی باید یک ارزش تلقی شود. تمامی کارکنان سازمان در تمامی سطوح ودرهرموقعیتی،براین باورند که بایددانش و اطلاعات خودرا، جهت رشد و موفقیت سازمان با یکدیگر به اشتراک گذارند و این تفکردرسازمان تشویق و حمایت می شود. به کارکنان اجازه سعی و خطا، تجربه و یادگیری داده می شود. درچنین فرهنگ سازمانی، تفکراتلاف وقت تلقی نمی شود بلکه تشویق هم می گردد. فضای حاکم برسازمان به گونه ای است که تمام افراد، باشوروشوق تمام درپی یادگیری و انتقال آموخته هایشان به دیگران هستند. ارتباطات به مرزهای تیمی، بخشی و حتی سازمانی محدود نمی شود وجریان آزاداطلاعات، دانش و ایده ها برقراراست.

تمامی افراد سازمان براساس سهمی که دررشد دانش سازمان داشته اند موردارزیابی و تشویق قرار می گیرند. افراد به سادگی می توانند به خبرگان ومتخصصان دسترسی داشته باشند وازدانش آنها بهره مند شوند. ساختاروفضای کاری به گونه ای است که افراد می توانند بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران و بدون محدودیت درفضای غیررسمی به بحث و گفتگوبپردازند.علی رغم مطالعات فراوان درخصوص یادگیری سازمانی، هنوزچگونگی توسعه اشکال مختلف دانش از طریق فرایند تعاولات و ارتباطات میان افراد روشن نیست. ما برای شرح این مساله از تئوری سرمایه اجتماعی استفاده می کنیم.

سرمایه اجتماعی عبارت است از تاثیراقتصادی حاصل از تسهیلاتی که شبکه های اعتماد ومولفه های فرهنگی دریک سیستم اجتماعی بوجود می آورند. دردیگرمعنی سرمایه اجتماعی اشاره به این دارد که ارتباطات باارزش هستند واین ارتباطات حول محور اعتماد می گردند. شبکه های اعتماد علاوه بر کاهش هزینه های مدیریتی و عملیاتی، موجب می شوند زمان وسرمایه بیشتری به فعالیتهای اصلی  اختصاص پیداکرده و علاوه برآن موجب انتقال دانش  اعضای گروه ها به یکدیگرشده وجریان مناسبی از یادگیری و دانش دربین آن ها فراهم می سازد. این امر می تواند درکاهش هزینه های مدیریتی و توسعه اجتماعی و سازمانی بسیارموثرباشد.

شبکه اعتمادعبارت از گروهی است که بر اساس اعتمادمتقابل به یکدیگر، ازاطلاعات، هنجارها و ارزش های یکسانی درتبادلات فیمابین خوداستفاده می کنند. ازاین رو اعتمادفیمابین نقش زیادی درتسهیل فرایندها وکاهش هزینه های مربوط به این گونه تبادلات دارد.شبکه اعتماد می تواند بین افراد یک گروه و یابین گروه ها و سازمان های مختلف بوجود آید. به نظر بکر سرمایه اجتماعی به منابع فراوانی که درمیان یا از طریق شبکه های فردی یا سازمانی قابل دسترسی هستند، اشاره دارد. این منابع شامل اطلاعات، نظریات، راهنمایی ها، فرصت های کسب و کار، سرمایه مالی، قدرت، حمایت احساسی، خیرخواهی، اعتمادوتعاون می شود(امینی، 1387).فرانسیس فوکویاما سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از هنجارهای موجود درسیستم های اجتماعی می داند که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده وموجب پایین آمدن هزینه های تبادلات وارتباطات می گردد. او سرمایه اجتماعی را به عنوان یک پدیده جامعه شناختی موردتوجه قرارداده وبیان می دارد سرمایه اجتماعی با شعاع اعتماد رابطه تنگاتنگی دارد. هرچه قدر شعاع اعتماد دریک گروه اجتماعی گسترده تر باشد، سرمایه اجتماعی نیز زیادترخواهد بود وبه تبعیت از آن میزان همکاری واعتمادمتقابل اعضای گروه نیز افزایش خواهد یافت.

درنتیجه یافتن رابطه میان این دو منبع استراتژیک سازمانی یعنی سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش بسیار حائز اهمیت است لذا در این تحقیق به بررسی ارتباط میان این دو دارایی ناملموس جهت بهبود عملکرد وخلق ارزش و توسعه پایدار خواهیم پرداخت.

پژوهش حاضر به دنبال شرح موضوع و پاسخ به این سوال است که :

آیا سرمایه اجتماعی برتوسعه مدیریت دانش دربانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی تاثیرگذار است و بین این دو مقوله در این سازمان عمومی، رابطه معنا داری وجوددارد؟

 

1-2- اهمیت و ضرورت موضوع

پایان نامه و مقاله

انتقال دانش و اطلاعات درسطح کلان و خرد بین افراد و سازمان ها بستگی به افرادی دارد که این انتقال را تسهیل و تسریع می کنند. درنتیجه تمام عواملی که مشوق ارتباز بین فردی و یا مانع آن باشد برمبادلات اطلاعاتی افراد نیز تاثیرگذار خواهد بود، به همین دلیل اهمیت ارتباطات و تعاملات مبتنی براعتماد وهنجارها میا ن افراد درگسترش و کاربرد دانش مورد تاکیدقرارگرفته است.

این تحقیق با توجه به اهمیت مدیریت دانش درسازمان ها درپی دستیابی به شناخت بیشتر ازعوامل موثربراجرای مناسب این راهبرد است.درهمین راستا با توجه به تعاریف وابعاد مدیریت دانش و نیز سرمایه اجتماعی که در هردو برارتباطات  و تعاملات میان افراد تاکید می شود، تلاش شده است تا چگونگی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش و نیز سرمایه اجتماعی با پنج فعالیت اصلی مدیریت دانش شامل کسب دانش، ثبت و ضبط دانش، انتقال دانش، خلق دانش و کاربرد دانش را جستجو کند ومیزان اثرپذیری مدیریت دانش از سرمایه اجتماعی در سازمان را موردآزمون قراردهد. با توجه به مزیت سازمانی پایدار که هردوموضوع برای سازمان ها ایجاد می کنند و اینکه غالب تحقیقات دراین زمینه درشرکت ها و سازمان های خصوصی و انتفاعی انجام و مورداستفاده قرارگرفته است، لذاضرورت انجام تحقیق درسازمان های دولتی و غیرانتفاعی دراین زمینه احساس می شد که تحقیق حاضربه بررسی این دو مقوله در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی به عنوان یک سازمان دولتی که در عرصه تبادل پول و تنها بانک تخصصی در زمینه کشاورزی می باشد واخیرا نیز با مقوله هایی از قبیل  مشتری مداری، بانکداری الکترونیک، مدیریت ارتباط با مشتری CRM، کانون های ارزیابی، مشارکت همگانی، نظام پیشنهادات، گرایش به خرد جمعی، استفاده از دانش ضمنی و صریح کارکنان و مشتریان، می پردازد  لذا ضرورت و اهمیت این تحقیق وتاثیراین دو دارایی ناملموس و راهبردی درموفقیت سازمانی و کاهش عدم اطمینان ها و جلوگیری از روش های آزمون و خطا درمدیریت بانک، نمایان می گردد.

1-3- اهداف کلی تحقیق

هدف اصلی از انجام این تحقیق:

  • شناسایی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش در سازمان مورد مطالعه است
  • شناسایی مولفه های سرمایه اجتماعی درون سازمانی و برون سازمانی و فعالیت های مدیریت دانش
  • بررسی تاثیرسرمایه اجتماعی درون سازمانی و برون سازمانی بر فعالیت های مدیریت دانش شامل کسب دانش، ثبت دانش، خلق دانش، انتقال دانش و کاربرد دانش می باشد.

 

1-4-  فرضیه های اصلی تحقیق

  • فرضیه اصلی اول: بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی درون سازمانی در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

فرضیه های فرعی

  • 1 – بین مدیریت دانش و بعدساختاری سرمایه اجتماعی درون سازمانی در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

1-2- بین مدیریت دانش و بعدشناختی سرمایه اجتماعی درون سازمانی در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

1-3- بین مدیریت دانش و بعدرابطه ای  سرمایه اجتماعی درون سازمانی در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

  • فرضیه اصلی دوم : بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی برون سازمانی دربانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

2- فرضیه های فرعی

     2-1 بین مدیریت دانش و بعدساختاری سرمایه اجتماعی برون سازمانی در بانک کشاورزی استان                                                                  آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

      2-2 بین مدیریت دانش و بعدشناختی سرمایه اجتماعی برون سازمانی در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد.

2-3 بین مدیریت دانش و بعدرابطه ای  سرمایه اجتماعی برون سازمانی در بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی رابطه معنی داری وجوددارد

1-5- روش تحقیق

تحقیق حاضر ازنظرهدف یک تحقیق کاربردی و ازنظرنحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق تحلیلی می باشد.

1-6- جامعه آماری

 

بخش اول جامعه آماری این تحقیق را مدیران و کارمندان بانک کشاورزی استان آذربایجان شرقی، برای سنجش تاثیرسرمایه اجتماعی درون سازمانی بر مدیریت دانش تشکیل می دهند.

بخش دوم جامعه آماری این تحقیق را مشتریان شعب بانک، برای سنجش تاثیرسرمایه اجتماعی برون سازمانی بر مدیریت دانش تشکیل می دهند.

1-7- روش گردآوری اطلاعات

 

به منظور جمع آوری اطلاعات موردنظر دراین پژوهش ازروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است بدین ترتیب که به منظور جمع آوری تاریخچه و مبانی نظری ازروش کتابخانه ای با مراجعه به اسناد و مدارک، سایتهای اینترنتی، بانکهای اطلاعاتی، مقالات علمی و پایان نامه ها و… استفاده شده است و با استفاده از روش میدانی و جمع آوری نظرات خبرگان و کارشناسان و مشتریان از طریق پرسشنامه میزان تاثیر سرمایه اجتماعی درون و برون سازمانی بر توسعه مدیریت دانش بررسی شده است.

1-8- روش های تجزیه و تحلیل آماری

 

برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی  تحقیق شامل جنسیت،، سن، سابقه خدمت و می پردازد ; موردبررسی قرار گرفته است.   همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از جدول فراوانی و فراوانی نسبی و از طریق نرم افزار SPSS20  صورت پذیرفت.پس از آن مطابق فرضیات در نظر گرفته شده، برای بررسی ارتباط بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی درون سازمانی و برون سازمانی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون  و تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری  استفاده شده. برای اولویت بندی بعدهای سرمایه اجتماعی درون سازمانی و برون سازمانی از آزمون رتبه ای فریدمن استفاده گردید. برای تعیین توزیع جامعه نمونه از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ب.ظ ]




­ی جلد 1 «حافظ­نامه» در بخشی تحت عنوان «تأثیر پیشینیان بر حافظ» حدود بیست شاعر را که حافظ از ایشان تأثیر پذیرفته، برشمرده است. محمد امین ریاحی نیز در مقاله­ی «سرچشمه­های مضامین حافظ» (ریاحی، 1350) چند شاعر دیگر را هم به این مجموعه اضافه کرده است، و مطالعه­ی آثار شاعران دیگر، به جز کسانی که این دو نفر اشاره کرده­اند، شاید افراد بیشتری را نیز بیفزاید. از این رو به نظر می­رسد که یکی از منابع ضروری برای آشنایی با خط فکری حافظ، و ویژگی­های جهان شعری او، رجوع به آثار پیشینیانش باشد. بدین منظور از میان شاعران مؤثر بر حافظ، سه تن که به نظر می­رسید بیشترین تأثیر را بر وی گذاشته باشند، به عنوان محور مطالعات پیش از حافظ انتخاب شدند.

از جمله مضامین مهمی که در شعر حافظ وجود دارد، عرفان، عشق، طنز و انتقاد اجتماعی است. از همین رو از میان شاعرانی که حافظ از ایشان تأثیر پذیرفته است، سنایی به عنوان یکی از پیشگامان انتقاد اجتماعی، عرفان و قلندریات[1]، عطار از سردمداران عرفان عاشقانه، و خواجو به لحاظ مشابهت سبک غزل­سرایی با حافظ، برای بررسی در نظر گرفته شدند. علاوه بر این موضوعات، جریان­ها و سنت­های شعری و ادبی مؤثر بر موضوع مورد نظر نیز تا حد ممکن و مورد نیاز بحث شده­اند.

ضمناً از آن­جا که پیر مراد حافظ ویژگی­های پیران قلندری[2] را دارد، در آثار سایر شاعران نیز این نوع پیر و مسائل مربوط به آن باید برای رسیدن به نتایجی در مورد پیر حافظ، مد نظر قرار گیرد. از همین رو «پیران تصوف» در آثار مورد مطالعه به صورت گذرا، و «پیران قلندری» و مباحث مربوط بدان­ها مفصل­تر بررسی شده­اند. و چون پیران قلندری اغلب در قلندریات و به ویژه در قالب غزل به چشم می­خورند، لذا منابع مورد استناد، اغلب دیوان شاعران مذکور بوده است. هرچند سایر آثار ایشان نیز برای یافتن مطالب مربوط به موضوع تحقیقی حاضر اجمالاً مورد مطالعه قرار گرفته است.

برای ورود به موضوع مورد پژوهش، در ابتدا مطالبی کلی راجع به عرفان و تصوف، معرفی برخی مکتب­ها و فرقه­های مهم مورد نیاز این پژوهش از قبیل ملامتیه و قلندریه آورده شده، و سپس تأثر حافظ از پیشینیان، مشرب حافظ، نظر حافظ راجع به پیر و بحث ارادت رسمی داشتن یا نداشتن او به فردی خاص، بررسی نظرات ارائه شده درباره­ی پیر مغان حافظ، شیخ صنعان و دو مسئله­ی مهم مربوط به پیر مغان یعنی شراب و جام جم مباحث دیگر مطرح شده در این تحقیق هستند. بسامد کاربرد پیر و مشتقات آن در شعر (دیوان اشعار و آثاری که در آن­ها کاربرد پیر نسبتاً چشمگیر باشد.) چهار شاعر مورد بحث نیز در قالب جدول­هایی نشان داده شده است.

ضمناً از آنجا که هدف این تحقیق شناخت پیر حافظ (با توجه به آثار پیشینیان او) است، لذا مطالعه­ی آثار پیشینیان حافظ فقط به منظور آشنایی با سابقه­ی کاربرد پیر و چگونگی آن، و نیز آگاهی از سیر فکری، ادبی، فرهنگی، عقیدتی، سنت­های شعری و… پیش از حافظ است تا سرچشمه­های «پیر» و به ویژه «پیر مغان» او معلوم شود. لذا استناد به آثار شاعران پیش از حافظ اغلب در قالب شاهد مثال و در داخل مباحث مطرح شده مربوط به کل بحث یا مربوط به حافظ آمده و به هیچ یک از شاعران پیشین بخشی جداگانه اختصاص نیافته است.

پایان نامه

نکته­ی قابل ذکر در مورد ارجاع­نویسی این است که اگرچه ارجاع نویسی به روش  APAانجام شده است، اما برای سهولت مقایسه، ارجاع­نویسی داخل متنی ابیات و مطالب ذکر شده از آثار چهار شاعر مورد بحث، مستقیماً با ذکر نام کتاب صورت گرفته است و علاوه بر شماره­ی صفحه، معمولاً شماره­ی شعر یا غزل مورد ارجاع هم با حرف ش مشخص شده است. در مورد ارجاعات دیوان حافظ هم، چون چاپ­های متعددی از دیوان حافظ، و از انتشاراتی­های مختلف وجود دارد، برای راحتی در ارجاع به ابیات، به ویژه برای خوانندگان، شماره و بیت غزل بر اساس نسخه­ی تصحیح غنی و قزوینی، به صورت (دیوان حافظ، شماره بیت/شماره غزل) آورده شده است.

 1- راجع به قلندریات در بخش مربوط به قلندریه توضیح داده شده است.

2- در مبحث پیر در مورد پیران قلندری توضیحاتی ارائه شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ب.ظ ]




      زندگی بشر تحت تأثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی و فرهنگی دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرک های متنوع بیرونی و نیروهای متعارض درونی توازن ایجاد کنند و در فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که نوجوانان و جوانان به سبب بی تجربگی و ناآگاهی از مهارت های بازدارنده، تسهیل کننده و اصلاحی بیشتر در معرض آسیب های جدی روانی و اجتماعی هستند.

          روان شناسان در دهه های اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیب ها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی، آماده سازی افراد بخصوص نسل نوجوان و جوان جهت رویارویی با موقعیت های دشوار، امری ضروری به نظر می رسد.( طارمیان و همکاران، 1378).

      دوره ” نوجوانی و جوانی” 1 ، دوره ای است بحرانی که تغییرات عمده ای در فرد از لحاظ فیزیولوژیکی، شناختی، روانی و اجتماعی به وجود می آید. چنین تغییراتی اغلب با مشکلاتی همراه است که بسیار استرس زا می باشد. به همین دلیل اکثر نوجوانان و جوانان در یک دوره بحرانی به سر می برند. با توجه به این مسائل، جهت پیشگیری از اختلالات روانی و یا تداوم سلامت روانی، نوجوانان و جوانان باید راهبردهای مقابله ای مؤثر را یاد بگیرند. نوجوانانی که مهارت های مقابله با موقعیت های تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آن ها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب، احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی می شوند. این نوجوانان و جوانان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می شوند. با توجه به مجموعه شرایط دشواری که این نوجوانان و جوانان با آن مواجه هستند، لزوم ایجاد شایستگی های لازم برای مقابله مؤثر و کارآمد با مسائل و مشکلات حال و آینده ضروری به نظر می رسد.

      بر همین اساس سیف (1381) اظهار می دارد، تنها از راه ایجاد توانایی حل مسأله1 است که می توان افراد را برای مقابله با شرایط متغیر زندگی و موقعیت های جدیدی که مرتباً با آن روبرو می شوند، آماده کرد. بنابراین با توجه به نقش مهم محیط آموزشی حمایت کننده یعنی دانشگاه در تأمین بهداشت روانی دانشجویان، برنامه آموزش مهارت حل مسأله2، روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانشجویان و تأمین بهداشت روانی آن ها است.

بیان مسأله

     مسائل و مشکلات بسیاری در زندگی وجود دارند که نیازمند تلاش برای کنار آمدن با آن و حل آن ها می باشد. زندگی بدون مشکل و استرس وجود ندارد و در واقع آنچه در شکل سختی با مشکلات زندگی تجربه می شود، چهره واقعی و منطقی زندگی است. وجود مشکل در زندگی طبیعی است و هنر زندگی در توانایی و مهارت در حل مشکلات و کنار آمدن با آنهاست. در واقع خوشبختی انسان در آن نیست که با هیچ مشکل و مسأله ای روبرو نباشد بلکه در آن است که به هنگام رویارویی با آن ها توانایی حل آن ها را داشته باشد.

     سال های ” نوجوانی و جوانی”  مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی بخصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویش، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای محیطی و شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورد با آن، از مهم ترین نیازهای نوجوانان و جوانان است. بنابراین کمک به نوجوانان و جوانان در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آنان و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم ( ارتباط بین فردی، حل مسأله، کنترل خشم و ابراز وجود) جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه، ضروری به نظر می رسد ( شعائری نژاد، 1377).

      عزت نفس1  و سازگاری اجتماعی2 از عوامل تعیین کننده رفتار در انسان به شمار می روند. رابسون و همکاران3 (1986) عزت نفس را عبارت می داند از حس رضامندی و خویشتن پذیری که از ارزیابی خود درباره ی ارزشمندی، قدر و منزلت، جذابیت، شایستگی، کفایت وتوانایی جهت ارضای تمایلات وخواسته های فرد منتج می شود.

     همه ی افراد صرف نظر از سن، جنس، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند و عزت نفس بر همه ی سطوح زندگی اثر می گذارد. عدم ارضای نیاز به عزت نفس نیازهای اساسی تر و گسترده تر دیگر را نیز محدود می سازد. پژوهش ها نشان داده است که نوجوانان و جوانانی که از عزت نفس بالا برخوردارند خیلی زودتر یاد می گیرند روابط مفیدی با دیگران برقرار کرده، بهتر می توانند از فرصت ها استفاده کنند، مولد و خود کفا باشند ،همچنین در مقایسه با نوجوانان و جوانانی که عزت نفس پائینی دارند دیدگاه روشن تری نسبت به مسیر زندگی خویش دارند (اسپایلر1 ،1990، به نقل از ملازمانی،1382).

     با توجه به مطالب فوق و به منظور ارتقاﺀ سطح بهداشت روان دانشجویان و پیشگیری از آسیب های روانی-اجتماعی، آموزش مهارت حل مسأله جهت توانمند ساختن آنان برای حل مسائل و مشکلات خود ضروری به نظر می رسد.

     در این میان، مسأله ای که نظر پژوهشگر را به خود جلب کرده است، این است که آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است؟ در این پژوهش، با توجه به ویژگی های مسأله پژوهش، به دنبال مسأله و پرسش اصلی و همچنین با توجه به شواهد، عقاید و نظریات متخصصان و کارشناسان، پرسش های زیر مطرح می شود:

  • آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر موثر است؟
  • آیا آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر موثر است؟
  • مقالات و پایان نامه ارشد

 

ضرورت و اهمیت پژوهش

        با شیوع روز افزون ابتلاﺀ به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام پژوهش های گسترده و تنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی، کودکان، نوجوانان و جوانان را ارتقاﺀ می بخشد.

     سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از : 1- عزت نفس ضعیف. 2- ناتوانی در بـیـان احساسات. 3- فقدان سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی. پژوهش ها حاکی از آنند که عزت نفس ضعیف و فقدان سازگاری اجتماعی با موارد زیر ارتباط دارند: سوﺀ مصرف الکل و دارو (سیـنـگ1 و مصطفی2 1994؛ کامـفـر3 و ترنر4، 1990،)؛ بـی بـنـد و بـاری جنسی ( کدی5 و پلات نیک6 ،1993)؛ بزهکاری (دوکز7 و لورچ 8، 1989)؛ افکار مربوط به خودکشی ( چوکت و همکاران 9، 1913) ( به نقل از سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمدخانی، 1379).

   به طور کلی مطالعات دلالت بر آن دارند که بین خودکار آمدی10  ضعیف و مصرف سیگار و الکل، سوء مصرف دارو، رفتارهای مخاطره آمیز، ضعف عملکرد شناختی، رابطه معناداری وجود دارد. مطالعات نشان داده اند که ارتقاﺀ مهارت های مقابله ای و توانایی های روانی–اجتماعی در بهبود زندگی بسیار مؤثر است. توانایی های روانی- اجتماعی 11 عبارت است از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله مؤثر و پراختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این توانایی ها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسان ها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی خود را تأمین نماید. براساس پژوهش های انجام شده مهم ترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه، دوره نوجوانی و جوانی است. لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی افراد بخصوص نوجوانان و جوانان، از آن جایی که اساس برنامه های ترویج دهنده بهداشت روانی، پیشگیری اولیه است و در عین حال روش اصلی پیشگیری اولیه، آموزش است و در ضمن با توجه به نقش مهم و برجسته دانشگاه در ارائه و ترویج این نوع آموزش، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان می پردازد تا بدین ترتیب گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه، پیرامون دوره بسیار مهم و حساس نوجوانی و جوانی برداشته شود. کاملاً واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند، راهی روشن و هموار جهت انتقال از دوره نوجوانی به دوره جوانی و از دوره جوانی به دوره بزرگسالی که مرحله شکوفایی توانایی ها و استعدادها است، فراهم می گردد.

       به همین لحاظ، لزوم آموزش مهارت های مقابله ای مؤثر در دانشجویان که به علت پیچیدگی های زندگی، مسائل موقعیتی و فراز و نشیب های زندگی در معرض استرس و مسائل اضطراب زا قرار دارند، ایجاب می نماید که اثر بخشی آموزش مهارت حل مسأله را به عنوان یکی از اصلی ترین تکنیک های مقابله مؤثر با مسائل و مشکلات با توجه به نتایج مطالعات قبلی مورد بررسی قرار دهیم.

اهداف پژوهش

هدف اصلی: بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر.

اهداف فرعی:

1- تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر.

2- تعیین تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر.

 

فرضیه های پژوهش

       با توجه به ویژگی های فرضیه و به دنبال سؤالات مطرح شده در پژوهش حاضر، فرضیه های پژوهش را می توان چنین بیان کرد:

1- آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس دانشجویان دختر مؤثر است.

2-آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است.

 

متغیرهای پژوهش

       پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت حل مسأله در افزایش عزت نفس و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان می پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

  • متغیر مستقل: آموزش گروهی مهارت حل مسأله
  • متغیرهای وابسته:

1- عزت نفس     

 2- سازگاری اجتماعی

  • متغیرهای کنترل:
  • سن ( 25 – 19).
  • جنس ( دختر).
  • رشته تحصیلی ( علوم انسانی).
  • هوش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




در هر سازمان و موسسه ای نیاز مبرم به کنترل داخلی احساس می شود، بنا به وسعت سازمان کنترل داخلی نیز مفهوم پیدا میکند بدین معنی که هر چه سازمان بزرگتر باشد این نیاز را بیشتر احساس می کند. به طور خلاصه کنترل‌های داخلی شامل کلیه اقداماتی است که توسط مدیریت برای اطمینان از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاست واحد تجاری صورت می‌گیرد. کنترل داخلی تنها به حسابداری و معاملات مالی محدود نشده بلکه تمام واحد تجاری و فعالیتهای آن را در بر می‌گیرد.

مدیران همواره در تلاشند که بهترین کنترلهای داخلی را در سازمان خود مستقر کنند؛ چون می‌دانند که در نبود سیستم کنترل داخلی اثربخش، تحقق رسالت اصلی سازمان و کمینه کردن رویدادهای غیرمنتظره بسیار مشکل خواهد بود. از طرفی وجود این کنترلهای داخلی باعث افزایش کارایی، کاهش ریسک از دست دادن داراییها و دستیابی به اطمینان معقول از اعتمادپذیری صورتهای مالی و رعایت قوانین و مقرارت خواهد شد (محمدی، 1387).

کنترل داخلی، یک رویداد نیست، بلکه مجموعه‌ای از عملیات و فعالیتها بر پایه ستانده است. کنترل داخلی باید به‌عنوان جزء لازم هر سامانه‌ای شناسایی شود که مدیریت برای تنظیم و راهنمایی آن فعالیتها به‌کار می‌گیرد، نه به‌عنوان یک سامانه جداگانه در درون یک دستگاه اجرایی( کوسو[1]،1992). با این مفهوم کنترل داخلی، کنترل مدیریت است که در درون یک واحد به‌عنوان بخشی از زیرساخت کنترل مدیریت به‌وجود می‌آید تا به مدیران در انجام کار یک واحد و دستیابی به هدفهای آن بر یک پایه و اساس مداوم کمک کند؛ لذا عاملی کلیدی در کمک برای دستیابی به هدف و کمینه کردن مشکلات اجرای مناسب کنترل داخلی است. کنترل داخلی جزء جدایی‌ناپذیر در اداره امور سازمان است که باعث فراهم شدن اطمینان منطقی در دستیابی سازمان به هدفهایش می‌شود (کرباسی یزدی، 1384). کنترلهای داخلی بخش مهمی از اداره یک سازمان است که شامل طرحها، شیوه‌ها و روشهای اجراشدنی برای دستیابی به وظیفه‌ها، هدفها و مقاصد و به‌عبارت دیگر پشتیبانی از مدیریت بر مبنای عملکرد است و نیز به‌عنوان اولین خط دفاعی در حفاظت از داراییها، پیشگیری، کشف خطاها و تقلب به‌کار می‌رود.

مسئولیت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه در بخش عمومی بر عهده مدیران است. مدیران با استقرار کنترل داخلی و به‌کارگیری پیوسته سیستمهای مناسب حسابداری، این مسئولیت را ایفا خواهند کرد(Lin et al، 2011). از آنجا ‌که عملیات سازمانهای بخش عمومی متفاوت از یکدیگر است، لذا استقرار کنترلهای داخلی یکسان برای کلیه سازمانها و دستگاههای بخش عمومی مقدور نیست. استقرار کنترلهای خاص در هر سیستم به عواملی چون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده است، بستگی دارد (محمدی، 1387).

از طرفی پیشرفت سریع در فناوری اطلاعات، ضرورت بهنگام‌سازی راهنماییهای کنترل داخلی در رابطه با سامانه‌های نوین رایانه‌ای را ایجاد می‌کند؛ لذا مدیران نیز برای اطمینان از این که فعالیتها در کنترل بوده و اثربخش هستند، باید در صورت لزوم بِروز شوند (کرباسی یزدی، 1384).

مطالعات انجام شده نشان می داد که تحقیقات متعددی توسط محققین در خصوص تبیین عوامل موثر بر تخلفات مالیدر سازمانهای دولتی و ارائه نظریات مختلف صورت گرفته است. ولی بسیاری از آن ها از ابعاد جامعه شناختی، روانشناختی، حقوقی، سیاسی و اقتصاد جامعه به تبیین موضوع پرداخته و بررسی های انجام شده در خصوص عوامل درون سازمانی از جمله کنترلهای داخلی موثر بر فساد اداری – مالی در مقایسه با آن ها محدود بود. به همین جهت به لحاظ کاربردی بودن پژوهش، جهت بسط و توسعه مطالعات مربوط به عوامل درون سازمانی موث(کنترلهای داخلی) بر تخلفات اداری – مالی و تولید روش های جدید یا بهبود آن ها، باید بسیاری از این مطالعات راجمع آوری نموده و با دسته بندی آن ها و استفاده از فنون آماری، نسبت به تبیین یک الگوی فراگیر در درون سازمان که مشتمل بر عوامل سازمانی و مدیریتی متعددی می شد، اقدام کند. در این راستا برای تشریح بیشتر مساله، در این فصل ابتدا به معرفی ابعاد تخلفات مالی در سازمان آموزش و پرورش پرداخته و با بیان رویکردها و نظریات متعدد و اختلاف نظر موجود در بین اندیشمندان که از نوع نگاه آن ها نسبت به تخلفات مالی در ادارات دولتی نشات گرفته است، مصادیق و پیامدهای متعدد فساد مورد بررسی قرار گرفته و از آثار و تبعات آن به عنوان دغدغه اساسی برای انجام این پژوهش یاد شده است(محقق).

1-2- بیان مساله

بیشتر سازمانها جهت رسیدن به هدف خود با محدودیتهاى گو ناگونى مواجه اند. بر اساس تئورى محدودیتها، هر سازمان در فرآیند عملیاتى خودحداقل داراى یک محدودیت است که به نوعى در عملیات آن مانع ایجاد می کند. اگر سازمانها با هیچگونه محدودیتى مواجه نباشند می­توانند به میزان نامحدودى آنچه را که به خاطر آن تلاش  می کنند (برای مثال سود یا خدمت بهتر)به دست آورند. تئورى محدودیت به سامانه های تولیدى و خدماتى به عنوان زنجیره اى از فرآیندهاى مرتبط با یکدیگر همانند حلقه هاى به هم پیوسته می نگرد. این فرآیند زمانى تقویت خواهد شد که هر یک از اجزای زنجیره تقویت شود؛ به سخن دیگر اگر به سازمان به عنوان سامانه ای کلى نگاه شود.

قسمت هاى مختلف سازمان به عنوان زیر مجموعه هاى تشکیل دهنده سامانه کلى به شمار می روند، بر اساس این تفکر ضعیف ترین حلقه ها باید شناسایى شوندو کار بیشترى انجام گیرد(عبدی و بیات، 1388).

تئورى محدودیتها توسط گلدرات و فاکس(1992) مطرح شد. هدف از ارائه این تئورى استفاده از رو شهاى علمى در حل مسائل مدیریتى بود. طبق نظر آنها محدودیت به هر عاملى گفته می شود که سازمان را در رسیدن و یا دستیابى به اهداف خود باز می دارد.

در طول 15 سال گذشته، نهضتى براى به کارگیرى تئورى محدودی تها در سازمانهای خدماتى شروع شده است. اصول تئوری محدودیت و تفکر آن می تواند در ایجاد تحول در سازمانهاى خدماتى موثر واقع شود و براى برنامه ریزى استراتژیک سازمانها گامهاى موثرى برداشته شود.

برنامه ریزى خوب به مدیران کمک می کند تا به اهداف برسند، فرصتها را تشخیص دهند و تأثیرات منفى رویدادهاى اجتناب ناپذیر را به حداقل برسانند. موفقیت یک سازمان نتیجه برنامه ریزى دقیق و اجراى نکته سنجی آن است. عدم موفقیت در برنامه ریزى اغلب به دور شدن از اهداف و مشکلات مالى منجرمى­شود (باباجانی، 1382). اما یک برنامه ریزى زمانى مطلوب و مثمر ثمر خواهد بود که به نحو مطلوبى اجرا شود.

از اینرو طراحى و اجراى کنترل هاى داخلى جهت اطمینان از اجراى مطلوب برنامه ریزی ها توسط کارکنان، الزامى خواهد بود. اهمیت کنترلهاى داخلى به عنوان یکى از ابزارهاى بسیار مهم در فرآیند حسابدارى از ابتدا تا انتهاى کار براهل فن پوشیده نیست و این اهمیت زمانى دوچندان می شود که نحوه اجراى آن در دستگا ههاى اجرایى مورد بررسى قرار گیرد.

یکى از وظایف اصلی ذی حسابان و مدیران مالى دستگا ههاى اجرائى نظارت مالى است. این نظارت به ساز وکارهایى نیاز دارد تا اجراى صحیح و درست قوانین و مقررات مالى در دستگاه هاى اجرائى را تضمین کند و ازسوء استفاده، اختلاس و سایر موارد فساد مالى جلوگیرى نماید. اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى علاوه بر تامین اهداف فوق می تواند مدیران ارشد و میانى را از مصرف کارآمد واثربخش منابع مالى دولت مطمئن سازد. بنابراین کنترلهاى داخلى با توجه به حجم وسیع اعتبارات و منابع دولتى و اهمیت نظارت بر مصرف آنان در سیستم مالى کشور نقش کلیدى دارد. با اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى می توان حفظ و بقای فعالیتهاى هزینه اى و سرمایه اى را در بلند مدت تضمین کرد و از اعمال نظرها و سلیقه هاى شخصى مدیران اجرایى در این زمینه جلوگیرى نمود. یک سامانه کنترل داخلی به منظور دستیابی به اهداف خود، باید براساس محدودهای سازماندهی، خودکنترلی، استمرار، فراگیر بودن، استقلال، آگاهی دهنده» از اصول کیفی از قبیل سازماندهی شود. بنابراین کنترل داخلی فرآیند مستمری است که « هماهنگی،کیفیت کارمندان اعضای هیات مدیره، مدیران ارشد و کارمندان شاغل در کلیه سطوح در آن مشارکت دارند و هدف آن حصول اطمینان از دستیابی به اهداف تعیین شده است. یک سامانه کنترل داخلی موثر باید قبل از آنکه مشکلات منجر به زیان شده باشند قابلیت پیشگیری یا کشف مشکلات را داشته باشد یا حداقل بتواند میزان زیان را کاهش دهد(باباجانی، 1382).

 تخلفات مالی بخشی از مجموعه مسایلی است که سازمان ها در دوره عمرخود ناگزیر آن را تجربه می نمایند. این مجموعه مسایل به معضلاتی اشاره دارد که عمدتا ریشه های آن در خارج از سازمان قرار داشته ولی آثارشان، سازمان ها را متأثرمی سازد. شاید بهترین روش برای مهار شیوع تخلفات مالی، شناسایی عوامل بروز آن و در نظر گرفتن راهکارهای کنترلی- نظارتی است. اما چنین اقدامی می بایست توأم با هم اندیشی، جامع نگری و قاطعیت اجرایی انجام شود. به عبارت دیگر، توجه به یک عامل فسادآور و پرهیز از سایر عوامل بروز فساد، عملاً ره به جایی نخواهد برد، بلکه باید با پدیده تخلفات مالی که ماهیتی کثیر الوجه دارد، به صورت سیستمی برخورد نمود و تمامی عواملی که بر شیوع آن دامن می زنند را شناسایی کرده و بلافاصله درصدد رفع آنها برآمد(حسینی عراقی، 1383).

از طرفی، اهمیت و قداست بخش آموزش، موضوع بسیار مهمی است که بر ضرورت و لزوم تعجیل در انجام موارد فوق الذکر می افزاید زیرا بروز فساد توسط کارکنان اداری و احیاناً معلمان و مدیران مدارس سبب می شود که دانش آموزان از معلمان و کارکنان که همواره آنها را روبروی خود می بینند الگوی منفی گرفته و در مراتب بالاتر به بیراهه وگمراهی کشانده شده و جامعه را از داشتن جوانانی که می توانند آینده ساز و رهگشای تعالی جامعه باشند، محروم و بی نصیب سازد. در تمامی جوامع، نظام آموزش در زمره بزرگترین قسمت از بخش دولتی است که معمولاً حدود 20 تا 30 درصد از بودجه کل کشور را به خود اختصاص می دهد. این بخش با داشتن بالاترین سهم از منابع انسانی تحصیل کرده، حدود 20 تا 25 درصد از جمعیت جامعه را تحت پوشش دارد. علی رغم آرمان های متصور، در برخی از جوامع، بخش آموزش با مشکلاتی چون محدودیت های مالی؛ مدیریت ضعیف؛ کارایی کم؛ اتلاف منابع؛ کیفیت پا یین خدمات و مواردی از این قبیل دست و پنجه نرم می کند. این چالش ها سبب شده است که برخی از افراد، برای جبران مافات، دست به دامان فساد شده و ارزش های اخلاقی، اعتبار آموز ش و اهمیت تربیت فرزندان جامعه را به ورطه فراموشی بسپارند. در عین حال، آموزش و پرورش یک بخش خاص بوده و نقش محوری در پیشگیری از بروز و گسترش فساد دارد(فرهادی نژاد، پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش های کنترل آن،1390).

فساد مالی در نظام آموزش، یک پدیده جهانی بوده و معانی زیادی از آن در میان صاحب نظران وجود دارد که عمدتاً حول تخطی از قوانین آموزشی و هنجارهای علمی و اخلاقی می چرخد. برای مثال، سید و بروس فساد مالی در نظام آموزشی را هرگونه «انجام یا عدم انجام» غیرقانونی می دانند که مستلزم استفاده از قدرت آموزشی برای منفعت شخصی، گروهی یا سازمانی است. هالاک و پویسون فساد مالی در بخش آموزش را استفاده« عادت گونه » از اداره دولتی یا عمومی برای منفعت شخصی که تأثیر قابل توجهی را بر قا بلیت دسترسی و کیفیت خدمات آموزش و در نتیجه بر انصاف و برابری دارد،تعریف کرده اند. این تعریف دارای سه عنصر است:اولاً مبتنی بر تعریف معمول و عام فساد در بخش دولتی است؛ دوماً دامنه رفتارهای تحت موشکافی و بررسی را به رفتارهای مرتباً مشاهده شده (که مستقیماً از کژکارکردهای سیستم نشأت می گیرند) محدود می سازد. (در واقع، این تعریف به رفتارهای منبعث از نگرش شخصی درباره انجام رفتارها کاری ندارد)؛ سوماً میان آن رفتارها و اثرات آنها

پایان نامه

بر سیستم (مثلاً کاهش منابع موجود، کاهش کیفیت، و توزیع نابرابر) ارتباط ایجاد می کند.

در مواردی این سوال مطرح می گردد که آیا میان فساد مالی در بخش آموزش و فساد در سایر بخش ها تفاوت وجود دارد؟ لازمه پاسخ دادن به این سوال، بذل توجه به پیامدهای فساد مالی در بخش آموزش است(عظیمی، بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم عوامل مدیریتی و سازمانی بر فساد اداری  مالی،1380).

هالاک و پویسون در گزارش یونسکو می نویسند به سه دلیل، بخش آموزش در برابر فساد مالی آسیب پذیر است. اولاً این بخش، یک سا ختار جذاب برای حمایت و پشتیبانی از احساسات بومی و ملی است؛ دوماً، تصمیمات مأخوذه در این بخش تأثیر چشمگیری بر معیشت و زندگی افراد دارد؛ و بالاخره، معمولاً بودجه مضاعفی به این بخش تخصیص داده می شود» بنابراین، توجه اساسی به شناسایی عوامل پیدایش و گسترش و نیز راهکارهای مهار فساد مالی در بخش آموزش، ضرورتی اجتناب ناپذیر است زیرا فساد مالی در نظام آموزش سبب بی اعتمادی مردم شده؛ کیفیت آموزش را بدتر از گذشته نموده؛ افراد نالایقی را برای آینده پرورش داده و ارزشهای تحریف شده را به دانش آموزان و دانشجویان می آموزد. درباره عوامل موثر بر پیدایش و کنترل فساد اداری، دسته بندی های مختلفی صورت گرفته است. عمده عواملی که به شیوع و گسترش فساد در سازمان ها و نهادهای کشور دامن می زنند عبارتند از:سوء مدیریت؛ عدم شفافیت و پاسخگویی دولت در برابر عملکرد خود ؛ مورد تهدید قرار گرفتن مبارزه گران با فساد؛ احساس بی عدالتی در ادارات دولت؛ نگرش مردم نسبت به فساد؛ ناکارآمدی دولت؛ قوانین ضعیف و دست و پا گیر(بوروکراسی اداری)؛ شرایط تورمی و عدم ثبات اقتصادی(فرهادی نژاد، پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش های کنترل آن،1390).

در گزارش سازمان بازرسی کل کشور با عنوان کج روی های اداری و مالی در دستگاه های مشمول بازرسی، عوامل دلایل ذیل به عنوان علل اصلی بروز تخلفات به دست آمد:ضعف مدیریت به دلیل نبود دانش شغلی و تخصصی ؛ عدم احساس مسئولیت و سوء تدبیر؛ اعمال سلیقه و بر داشت شخصی از ضوابط توسط مدیران؛ عدم اعمال نظارت و کنترل مستمر و همه جانبه درون سازمانی و برون سازمانی و یا نبود نظام نظارت و کنترل اثربخش در گردش امور مالی؛ عدم تناسب قوانین و مقررات حاکم بر دستگا ه ها با شرایط اجتماعی؛ ضعف یا فقدان نظام آموزشی مؤثر و کارآمد؛ کم توجهی (یا بی توجهی) به انتصاب مدیران و کارکنان در مشاغل حساس؛ عدم تناسب تشکیلات با واقعیت ها و نیازهای موجود؛ کسب درآمد و منفعت شخصی؛ تفویض اختیار بیش از حد معمول و خلاف قانون به مدیران؛ عدم برخورد مؤثر مدیران و مسئولان با متخلف و ا غماض و چشم- پوشی بی مورد از تخلف و در نتیجه امکان تکرار آن ؛ عدم توازن و تعادل بین حقوق و دستمزد کارکنان و مدیران با نرخ تورم و بی انگیزگی کارکنان. با توجه به مطالب مورد اشاره این سوال را می توان مطرح نمود که آیا کنترل های داخلی به عنوان عامل اصلی جلوگیری از تخلفات مالی در سازمان آموزش و پروش نهادینه و اجرایی شده یا نه؟ 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

ضرورت وجود سیستم کنترل داخلی در آموزش و پرورش، امروزه به‌خوبی احساس می‌شود؛ زیرا سیستم کنترل داخلی اگر به‌درستی طراحی و اجرا شود، باعث دقت عمل و کارایی سیستمهای اطلاعاتی می‌شود و کیفیت گزارشگری آموزش و پرورش را بهبود می‌بخشد و مطابقت آن با قوانین موضوعه را سبب می‌شود. از این‌رو طراحی و اجرای مطلوب کنترلهای داخلی در بخش عمومی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. به‌همین دلیل، کارکنان آموزش و پرورش باید برای تامین اطمینان نسبی از دستیابی به هدفهای پیش‌بینی‌شده،حسن اجرای فعالیتها در کلیه زمینه‌ها،جلوگیری از هر گونه اختلاس، تقلب و استفاده نادرست از منابع و داراییها و تحقق مسئولیت پاسخگویی و حسابدهی نسبت به فعالیتهای انجام‌شده، به طراحی و اجرای سامانه کنترل داخلی مناسب بپردازند.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف اصلی

بررسی رابطه کنترل های داخلی با تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی

1-4-2- اهداف فرعی

رابطه بین آموز شهاى کارآمد و کاربردى براى کارکنان مالى آموزش و پرورش  و اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى.

رابطه بین شفاف و روشن بودن مقررات مربوط به کنترلهای داخلی در دستگا ههای اجرایی و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.

رابطه بین وجود نیروى انسانى متخصص و کارآمد در دستگاهها برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.

رابطه بین ایجاد بسترهاى لازم را برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و  میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش.

رابطه بین اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و انگیز ه کارکنان سازمان آموزش و پرورش.

رابطه بین اجرای بهینه، کنترل‌های داخلی و اطمینان‌بخشی مدیریت نسبت به عملکرد بهینه فعالیت‌ها در آموزش و پرورش.

1-5- فرضیات

1-5-1- فرضیه اصلی

بنظر می رسد بین کنترلهای داخلی و تخلفات مالی در آموزش و پرورش آذربایجان غربی رابطه معناداری وجود دارد.

1-5-2- فرضات فرعی

بنظر می رسد بین آموزشهاى کارآمد و کاربردى براى کارکنان مالى دستگا ههاى اجرایى و اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى رابطه معناداری وجود دارد.

بنظر می رسد بین شفاف و روشن بودن مقررات مربوط به کنترلهای داخلی در دستگا ههای اجرایی و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.

بنظر می رسد بین وجود نیروى انسانى متخصص و کارآمد در دستگاهها برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.

بنظر می رسد بین ایجاد بسترهاى لازم برای اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و  میزان کاهش تخلفات مالی در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد

بنظر می رسد بین اجراى مطلوب کنترلهاى داخلى و انگیزه کارکنان سازمان آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد.

بنظر می رسد بین اجرای بهینه، کنترل‌های داخلی و اطمینان‌بخشی مدیریت نسبت به عملکرد بهینه فعالیت‌ها در آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




اثربخشی اقدامات مدیریت دانش عامل مهمی برای کسب مزیت رقابتی است. همچنین، منبع اصلی مزیت رقابتی سازمانها از کارایی و کیفیت به نوآوری تغییر کرده است. تحقیقات زیادی درخصوص پاسخ به این سؤال اساسی که »چه چیز می­تواند نوآوری را بهبود ببخشد؟« صورت گرفته است(فریمن[1]،1997) . با اهمیت یافتن مدیریت دانش به عنوان موضوعی جدید، پژوهش­هایی پدیدار شدند تا میان مدیریت دانش با نوآوری ارتباط برقرار کنند (کارنیرو[2]،2000). تأثیرات برنامه­های مدیریت دانش روی نوآوری و عملکرد سازمان به ندرت در ادبیات موضوع مورد بررسی قرار گرفته اند(چویی و دیگران[3]،2008). مطالعات اندکی به طور تجربی رابطه ی میان دانش و عملکرد را مورد بررسی قرار داده اند (تی سنگ[4]،2008).بنابراین خلا مطالعاتی راجع به اینکه چگونه و تحت چه شرایطی اقدامات مدیریت دانش منجر به نتایج بهتر می­گردند، وجود دارد (لوپزـ نیکلاس و مرونو-سردان[5]،2011). در یک شرکت با فناوری بالا، نوآوری امری حیاتی است. در صنایع با فناوری پیشرفته، در جاییکه سرعت گامهای تغییر بالاست، شرکت تأکید بیشتری بر روی تلاش­های بخش تحقیق و توسعه خود در مورد محصولات، فرایندها و فناوری­ها دارد، تا بدین وسیله بر موانع فناورانه فایق آید و محصولات خود را از شرکتهای رقیب اش متمایز سازد (تورن هیل[6]،2006).

بنا به گزارش انجمن صنایع نساجی ایران(1394) رکود شدیدی در این بخش از صنعت کشورمان حاکم شده است و ظرفیت صنعت نساجی علیرغم تمام مزیت هایش،نصف شده است[7] . این امر نشان دهنده وجود مشکلات عظیمی در این قسمت می باشد. این در حالی است که ارزش صادراتی این صنعت در مقایسه با سایر صنایع بالاست به طوری که رقم صادرات این صنعت با احتساب صادرات فرش به یک میلیارد و 650میلیون دلار می رسد(گزارش انجمن صنایع نساجی ایران،1394).

بحران مالی علاوه بر اینکه متغیرهای واقعی اقتصادی را در مقیاس کلان تحـت تـأثیر قـرار داده، در مقیـاس کوچک متغیرهای مالی و نسبت های واحدهای تجاری را تحت تأثیر قرار داده است.(کامیابی و همکاران،1388). راهبــرد تأمیــن مالی در شــرکت­ها، از مباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری اســت. از اهداف مهم تأمیــن مالی، انجام ســرمایه­گذاری در شــرکت­ها برای سود آوری بیشــتر و جلوگیری از رکود اســت(جهانخانی و کنعانی امیری،1385). تأمین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تأمین مالی، سرمایه­گذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه اســت.  سود ناشی از کسب کار بنگاه، از عوامل مهم تداوم فعالیــت بنگاه اقتصادی تلقی گردیده و منبع مهمــی برای تأمین مالی فعالیتهای عملیاتی بنگاه درآینده است. از نگرانی­های بنگاه­های اقتصــادی در جهان، تأمین منابع مطلوب مالی می­باشــد تا بدین ترتیب ضمن دستیابی به اهداف مالی، به دیگر اهداف سازمانی نیز دست یابند(پاراماسیوان و سوبرامانیان[8]،2008).

با توجه به تحقیقات اندک محققان کشورمان در این زمینه، در این تحقیق به برطرف کردن خلا تحقیقاتی موجود برآمدیم تا به بررسی نقش مدیریت دانش و نوآوری در خروج از رکود در صنایع نساجی بارویکرد استراتژیک بپردازیم. با توجه به مطالب ذکر شده، برای بررسی خروج از رکود در شرکت آذربهرنگ کار که یکی از شرکت های فعال صنعت نساجی استان است، ارتباط مدیریت دانش و نوآوری و عملکرد مالی در این شرکت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

1-2-بیان مساله

زمانی سازمان ها به دنبال کسب و یافتن اطلاعات و دانش بودند . اما امروزه با حجم انبوهی از اطلاعات و داده های گوناگون رو به رو هستند که در بسیاری از موارد، اداره و بهره برداری صحیح از آنها خود مسئله دیگری است(صفرزاده و همکاران،1390).در سالهای اخیر مدیریت دانش به عنوان یکی از عبارت های شایع در سازمانها مورد عنایت واقع شده است. این سیستم بر اکتساب دانش از کارکنان درباره مشتری، رقبا و محصولات سازمان تاکید دارد(گیبرت و همکاران[9]،2002). به عبارت دیگر مدیریت دانش تشویق کارکنان در جهت تسهیم دانش (به اشتراک گذاشتن دانش) و ایده ها به منظور افزایش ارزش افزوده محصولات می باشد(چیس[10]،1997)بنابراین چشم انداز مدیریت دانش ، درون سازمانی است و مزیت آن رضایت مشتری از خدمات و محصولات بهتر است.

سازمان هایی با عملکرد خوب، فرایند تولیدشان را از طریق کاهش زمان تولید، بهبود کیفیت محصول، و کاهش تعداد کارکنان، بهینه سازی می کردند. بنابراین، خلق ارزش بیشتر به قابلیت صنعتی و بودجه بندی سرمایه ای ، دارایی های ملموس و مالی بستگی داشت. این در حالی است که در اقتصاد دانش محور این رویکرد به چند دلیل، دیگر عملی نیست. اول اینکه، با توجه به طول عمر کم دانش و میزان بالای نو آوری، حفظ موقعیت رقابتی برای مدت طولانی دیگر امکان ندارد.  بهینه سازی به مثابه یک فرایند، در اقتصاد دانش محور نیز اهمیت دارد، اما به تنهایی نمی تواند ارزش را خلق یا حداکثر کند. تنها روش خلق ارزش در اقتصاد دانش محور، پذیرش نوآوری به عنوان یک فرایند کسب وکار است. توانایی سازمان برای خلق ارزش به فرایند نو آوری، منابع فکری، و خالقیت منابع انسانی )دارایی های فکری( آن بستگی دارد. کاهش مقدار دانش بر پایه کاهش نیروی انسانی مهم است و بر روی عملکرد نیروی انسانی اثر می گذارد(شویدی،1395). در اقتصاد امروز که بر پایه دانش است اکثر سازمان ها و شرکت ها در پی پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان خود و بهره مندی از مزیت های آن می باشند. بی شک سازمان ها و شرکت هایی که این سیستم را پیاده سازی نمایند در بازار رقابتی که اطلاعات به راحتی به اشتراک گذاشته می شود، به مشکل برخواهند خورد، زیرا رقبای آنان با استفاده از مزایای این سیستم، قادر به نوآوری در فرآیند، محصول و خدمات ارائه شده خود خواهند بود. این امر منجر می گردد مشتریان بیشتری را جذب نماید و سهم بازارش بیشتر گردد.

از طرفی دیگر، در تحقیقات مختلف عنوان شده است که نوآوری تأثیر مثبت بر سایر پارامترها و متغیرها(به طور مثال، عملکرد سازمان و سهم بازار) دارد. مسئله ای که در این میان وجود دارد، نوآوری به راحتی قابل پیاده سازی در سازمان ها نمی باشد. نوآوری محصول یک ابزار کلیدی برای انطباق با تغییرات در بازار، تغییرات فناورانه و رقابتی است اما هنوز سازمان های بزرگ هم، مشکلاتی در زمینه توسعه محصولات جدید و نوآورانه دارند(دنیلز[11]،2002) . این­گونه برداشت می­شود که اگر انجام نوآوری ساده بود، تمامی سازمان ها از آن بهره می گرفتند. برای انجام نوآوری نیازمند پیش زمینه ها و شرایطی است که هدف بسیاری از تحقیقات درک این شرایط و زمینه ها می باشد. در تحقیقات زیادی ارتباط مثبتی میان پیاده سازی سیستم مدیریت دانش و نوآوری مشاهده شده است. شرکت آذربهرنگ نیز یکی از شرکت های فعال در منطقه می­باشد که در عرصه صنعت نساجی کشور فعالیت می نماید. این شرکت به دنبال پیاده سازی مدیریت دانش می باشد، اما مدیریت شرکت می خواهد دریابد که آیا پیاده سازی این سیستم در سازمان منجر به افزایش نوآوری سازمان می­گردد؟ و آیا بازده مالی مناسبی برای شرکت به همراه دارد که منجر به خروج از شرایط بحرانی گردد؟ لذا با توجه به مطالب ذکر شده این پژوهش به دنبال بررسی این موضوع می­باشد که پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت آذربهرنگ چه تأثیری بر نوآوری و عملکرد مالی آن دارد.

1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق

مقوله دانش و مدیریت آن، به تدریج جای خود را در سازمانها باز می­کند. امروزه مدیران سازمان­ها می­دانند ماشین آلات، تجهیزات و ساختمان را نمی­توان اصلی ترین دارایی سازمان به حساب آورد. آنچه دارایی مهم هر سازمان به شمار می­رود، دانش سازمانی و مدیریت صحیح آن است که موجب کسب مزیت رقابتی برای سازمان و در نهایت پیروزی بر رقبا خواهد شد (اخوان و جعفری،1384). مدیریت دانش به سرعت فناوری اطلاعات را تحت شعاع قرار داده و در مواردی حتی از آن سبقت گرفته است (عدلی،1384). به دنبال اهمیت دارایی­های دانشی، لزوم توجه سازمان­ها به مدیریت دارایی­های دانشی خود، بیش از پیش فزونی یافته است(احمدپور داریانی،1381). در عصر حاضر، برخورداری از اطلاعات و مدیریت دانش، به موقعیتی استوار برای ادامه حیات در سازمان های پویا و نوآور تبدیل شده و حتی توان رقابت در بازارها و تجارت، منوط به کسب، توسعه و روزآمدی دانش فردی و سازمانی است. تا حدی که دانش، جزئی اساسی از سرمایه تلقی می شود. صادقی و صالحی در تحقیق خود عنوان می نمایند که عصر دانایی محور که در آن دانش، بسان مهمترین سرمایه سازمانها محسوب می­شود، نیازمند رویکرد متفاوت مدیریتی نسبت به مسائل سازمان و کارکنان است. از این رو سازمان­های موفق به شکل مستمری میزان تولید، نشر، تبادل و بکارگیری دانش در بین کارکنان خود را به­وسیله روش­های مختلف، اندازه­گیری و مورد ازریابی قرار می­دهند تا از این طریق بتوانند راهکارهای نیل به اهداف سازمانی را کسب کنند(صادقی و صالحی،2009). مدیریت دانش یکی از مفاهیم جدید در علم مدیریت است و برای موفقیت سازمان های کنونی یکی از منابع حیاتی به شمار می آید(بولینگر[12] و همکاران،2006). پس باید باید به دانش سازمانی به عنوان یک دارایی استراتژیک در سازمان نگریسته شود.  جهانیان مدیریت دانش را مجموع فرایندهایی می داند که در نتیجه آنها دانش، کسب ،نگهداری و استفاده می شود .وهدف از آن بهره برداری از داراییهای فکری به منظور افزایش بهره وری، ایجاد ارزش­های جدید و بالابردن قابلیت­های رقابت پذیری است(جهانیان،2010). در سالهای آتی، تنها شرکتهایی که دانش جدید خلق می­نمایند و آن را به طور مؤثر و کارا مورد استفاده قرار می­دهند، در ایجاد مزیت رقابتی موفق خواهند بود(لوپزـ نیکالس و مرونوـ سردان، ۲۰۱۱). امروزه، جوامع روزبه روز به سوی دانش محور بودن در حرکت اند(رمضان،2011). بنابراین می­توان گفت پیاده سازی و مدیریت پویا و فعال دانش برای افزایش عملکرد سازمانی و تصمیم گیری ضروری است(جعفری و دیگران،2008).

از طرف دیگر، اساسی­ترین مسیر تکامل کسب وکار در طی دهه ی گذشته، طلوع اقتصاد جدید باشد. طبیعت پر شتاب و پویای بازارهای جدید در میان بسیاری از شرکتها، مشوقی جهت رقابت خلق کرده، تا به وسیله ی یکپارچه ساختن و رونق دادن منابع دانشی خود آنها را به مثابه ابزاری برای خلق ارزش پایدار به کار گیرند(گلد[13] و دیگران،2001). نوآوری مؤثر محصول برای بقا، رشد و سوددهی اکثر مؤسسه های اقتصادی طراحی و تولیدی، لازم و ضروری است(کوپر و کلینسچمیت[14]،1995) . در محیط بازار رقابتی امروز، سازمان ها به طور فزاینده ای با چالش های بهبود محصولات و خدمات خود مواجه شده اند تا بتوانند محصولات و خدمات جدید خود را سریع تر از رقیبان به بازار معرفی کنند (کوانگ [15]و همکاران،2014) و شرکت هایی که قادر به خلق نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی نباشند، به تدریج از گردونه رقابت حذف خواهند شد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

1- بررسی تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری شرکت آذربهرنگ بر نوآوری

2- بررسی تاثیر نوآوری بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

3- بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

مقالات و پایان نامه ارشد

1-4-2- اهداف فرعی

1- بررسی تاثیر کسب دانش بر انتشار دانش در شرکت آذربهرنگ

2- بررسی تاثیر کسب دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ

3- بررسی تاثیر کسب دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

4-  بررسی تاثیر کسب دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

5- بررسی تاثیر انتشار دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ

6-  بررسی تاثیر انتشار دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

7- بررسی تاثیر انتشار دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ

8- بررسی تاثیر پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

9- بررسی تاثیر پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ

1-5- فرضیات تحقیق

1-5-1- فرضیه های اصلی

1- مدیریت دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

2- نوآوری بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

3- مدیریت دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1- کسب دانش بر انتشار دانش در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

2- کسب دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

3- کسب دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

4-  کسب دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

5- انتشار دانش بر پاسخگویی دانشی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

6-  انتشار دانش بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

7-  انتشار دانش بر عملکرد مالی در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

8- پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

9- پاسخگویی دانشی بر نوآوری در شرکت آذربهرنگ تأثیر مثبت دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]




دسترسی کشورهای در حال توسعه به انواع منابع جدیدانرژی، برای توسعه اقتصادی آن‌ها اهمیت اساسی دارد و پژوهش های جدید نشان داده که بین سطح توسعه یک کشور و میزان مصرف انرژی آن، رابطه مستقیمی برقرار است. با توجه به ذخایر محدود انرژی فسیلی و افزایش سطح مصرف انرژی در جهان فعلی، دیگر نمی‌توان به منابع موجود انرژی متکی بود انرژی نقش بسیار مهمی در توسعه تمدن بشری دارد.  با توجه به اینکه مصرف انرژی در بخش ساختمان بیشترین میزان مصرف در جهان را به خود اختصاص داده است. تلاش جهانی برای کاهش آلودگی، همچنین کاهش منابع انرژی جهانی و این حقیقت که ساختمان‌ها سهم بزرگی از مصرف انرژی اولیه در جهان را به خود اختصاص داده اند، تحقیقات را به سوی تعریف جدیدی از ساختمان‌ها با عنوان ساختمان‌های انرژی صفر(ZEB) سوق داده است. ساختمان ZEB به‌طور کلی به ساختمانی گفته می‌رود که میزان مصرف انرژی آن با استفاده از شیوه های مختلف تا حد زیادی کاهش یابد تا بتوان مصرف انرژی اولیه آن را با استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر و پاک جبران نمود. در ایران نیز با اینکه خود یکی از تأمین کننده های منابع فسیلی می‌باشد ولی تأمین انرژی ساختمان دارای هزینه های زیادی برای خانواده ها می‌باشد. به گزارش سازمان بهروری انرژی ایران(سابا)، بخش ساختمان‌های کشور اعم از مسکونی ، تجاری و اداری حدود 38 درصد از مصرف انرژی و حدود 47 درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص می‌دهند، که بخش اعظمی از آن صرف گرمایش و صرفایش ساختمان می‌رود. ایجاد ساختمان‌های انرژی صفر بیشتر از طریق کارهای تحقیقاتی و دانشگاهی ، پیشرفت قابل‌توجه­ای داشته است. این تحقیقات اطلاعات دقیق عملکرد انرژی را در ساختمان‌های قدیمی و آزمایشگاهی جمع­آوری میکنند و پارامترهای عملکردی را برای مدل کامپیوتری پیشرفته جهت پیش‌بینی کارآمدی طراحی مهندسی ارائه می‌دهند. در داخل کشور جای خالی این تحقیقات مشاهده می‌رود با توجه به رشد روزافزون مصرف انرژی و تولید گازهای گلخانه‌ای توسط ساختمان‌های تجاری، تجدید نظر در مصرف انرژی و به حداقل رساندن تولید گازهای گلخانه­ای توسط ساختمان‌های تجاری جز نیاز روز جامعه پیشرفته می‌باشد. اولین قدم در ساخت خانه‌های باانرژی صفر به حداقل رساندن مصرف انرژی در آنهاست. یکی از روش های کاهش مصرف انرژی جلوگیری از هدر رفتن انرژی می‌باشد. در این پژوهش تمرکز بروی انتقال حرارت در قسمت های مختلف ساختمان‌های و تأثیر آن بر انرژی مصرفی گرمایشی و سرمایشی می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی انرژی سرمایشی و گرمایشی در ساختمان‌های تجاری باانرژی صفر می‌باشد.

1-2-بیان مسئله

دسترسی کشورهای در حال توسعه به انواع منابع جدیدانرژی، برای توسعه اقتصادی آنها اهمیت اساسی دارد و پژوهش های جدید نشان داده که بین سطح توسعه یک کشور و میزان مصرف انرژی آن، رابطه مستقیمی برقرار است. با توجه به ذخایر محدود انرژی فسیلی و افزایش سطح مصرف انرژی در جهان فعلی، دیگر نمی توان به منابع موجود انرژی متکی بود انرژی نقش بسیار مهمی در توسعه تمدن بشری دارد(باقری و همکاران، 1392). با توجه به اینکه مصرف انرژی در بخش ساختمان بیشترین میزان مصرف در جهان را به خود اختصاص داده است. تلاش جهانی برای کاهش آلودگی، همچنین کاهش منابع انرژی جهانی و این حقیقت که ساختمان­ها سهم بزرگی از مصرف انرژی اولیه در جهان را بخود اختصاص داده اند، تحقیقات را به سوی تعریف جدیدی از ساختمان­ها با عنوان ساختمان­های انرژی صفر(ZEB[1]) سوق داده است. ساختمان ZEB به طور کلی به ساختمانی گفته می شود که میزان مصرف انرژی آن با استفاده از شیوه های مختلف تا حد زیادی کاهش یابد تا بتوان مصرف انرژی اولیه آن را با استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر و پاک جبران نمود(مارسز، 2009) .

قسمت اعظمی از هزینه های یک ساختمان بعد از ساخت به تامین انرژی آن اختصاص دارد. در ایران نیز با اینکه خود یکی از تامین کننده های منابع فسیلی میباشد ولی تامین انرژی ساختمان دارای هزینه های زیادی برای خانواده ها می باشد. به گزارش سازمان بهروری انرژی ایران(سابا)، بخش ساختمان­های کشور اعم از مسکونی ، تجاری و اداری حدود 38 درصد از مصرف انرژی و حدود 47 درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهند، که بخش اعظمی از آن صرف گرمایش و صرفایش

مقالات و پایان نامه ارشد

ساختمان می شود(سانتاموریس، 2002). ایجاد ساختمان های انرژی صفر بیشتر از طریق کارهای تحقیقاتی و دانشگاهی ، پیشرفت قابل توجه­ای داشته است. این تحقیقات اطلاعات دقیق عملکرد انرژی را در ساختمان های قدیمی و آزمایشگاهی جمع­آوری میکنند و پارامترهای عملکردی را برای مدل کامپیوتری پیشرفته جهت پیش بینی کارآمدی طراحی مهندسی ارائه میدهند. در داخل کشور جای خالی این تحقیقات مشاهده میشود با توجه به رشد روز افزون مصرف انرژی و تولید گازهای گلخانه ای توسط ساختمان های تجاری، تجدید نظر در مصرف انرژی و به حداقل رساندن تولید گازهای گلخانه­ای توسط ساختمان­های تجاری جز نیاز روز جامعه پیشرفته میباشد. اولین قدم در ساخت خانه های با انرژی صفر به حداقل رساندن مصرف انرژی در آنهاست. یکی از روش های کاهش مصرف انرژی جلوگیری از هدر رفتن انرژی می باشد. در این پژوهش تمرکز بروی انتقال حرارت در قسمت های مختلف ساختمان های و تاثیر آن بر انرژی مصرفی گرمایشی و سرمایشی می باشد.

لذا در این تحقیق در پی پاسخ به این سوال هستیم که:

آیا خانه های با انرژی صفر،باعث جرفه جویی در مصرف انرژی گرمایشی و سرمایشی مربوط به ساختمان و نیز کاهش در تولید گازهای گلخانه­ای می شوند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]




­ای بر حافظ­شناسی، تبریز: انتشارات ستوده

 و…

   اما درباره­ی شاعران دیگر پیش از حافظ می­توان گفت ظاهراً حساسیت درباره­ی شناسایی پیر و به ویژه پیرانی با ویژگی­های قلندری در آثار ایشان کمتر بوده است، شاید به این دلیل که به اندازه­ی حافظ بر پیر مغان و بندگی او تأکید نکرده­اند. نیز شاید کمتر شاعری به اندازه­ی حافظ در بین عامه و خاصه­ی مردم محبوبیت، و با آنان پیوند دارد، لذا آگاهی درباره­ی مسائل مربوط به وی و اشعارش بیشتر از سایر شاعران با اقبال عموم و خصوص مواجه بوده و هست.

 از میان پژوهش­های انجام شده راجع به پیر در آثار سه شاعر دیگر (سنایی، عطار و خواجو) تا حدودی به مسئله­ی پیر در آثار عطار و اغلب با محوریت شیخ صنعان (و به ویژه تأثیر آن بر حافظ) پرداخته شده است که از آن جمله می­توان به موارد زیر اشاره کرد :

پایان نامه

فاضلی، مهبود: « سیمای پیر در آثار عطار نیشابوری »، پایان نامه ی کارشناسی ارشد،  1375، دانشگاه تربیت مدرس 

مقالات

مرتضوی،منوچهر (زمستان 1335) یادداشتی درباره تاثر خواجه حافظ از داستان شیخ صنعان (ص 362 تا 393)، شماره 39، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، تبریز

سلیم، عبدالامیر (زمستان 1355) شیخ صنعان (ص 394 تا 416)، شماره  39، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز                

کتاب

 پور نامداریان، تقی (چاپ چهارم،  1386) ؛ دیدار با سیمرغ، شعر و عرفان و اندیشه های عطار (ویراست 3)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

پایان نامه

در مورد خواجو و سنایی اثری که مستقلاً یا به طور عمده پیر را در آثار ایشان بررسی کند، یافت نشد.

در نهایت می­توان گفت؛ از آن­جا که عرصه­ی غزل معمولاً برای آفرینش شخصیت­های جدید به اندازه­ی کافی گسترده نیست، و شخصیت­های مطرح شده در غزل اغلب ریشه در جای دیگری دارند، و نیز با توجه به تأثیرپذیری حافظ از آثار پیشینیانش که در ادامه بحث خواهد شد، بررسی آثار شاعران پیش از حافظ برای درک صحیح­تر برخی مفاهیم و مضامین در دیوان وی نه تنها می­تواند راهگشا باشد، بلکه ضروری نیز به نظر می­رسد.

لذا در این پژوهش قصد بر این است که «پیر» و به ویژه «پیر مغان» در دیوان حافظ، با تکیه بر سنت­های شعری و آثار شاعران پیش از وی، به ویژه سنایی، عطار و خواجو که به وضوح می­توان تأثیر و رد پایشان را در دیوان حافظ دید، واکاویده شود تا بر این اساس بتوان به نتیجه­ی دقیق­تری درباره­ی این شخصیت آرمانی جهان شعر و اندیشه­ی حافظ دست پیدا کرد و به شناخت جهان بینی این شاعر مرموز و گرانقدر نزدیک­تر شد.

1-3-سؤالات پژوهشی

برخی از سؤالاتی که سعی شده است در این تحقیق به آن­ها پاسخ داده شود، عبارتند از:

  • سابقه­ی کاربرد «پیر» در شعر شاعران پیش از حافظ به چه صورت بوده است؟
  • آیا کاربرد «پیر مغان»، «پیر خرابات»، «پیر می­فروش» و… که در شعر حافظ فراوان به کار رفته­اند، در شعر شاعران پیش از وی نیز سابقه دارد یا فقط مختص حافظ است؟
  • آیا به کار بردن الفاظی چون مغان و خرابات و… نشانگر گرایش حافظ به آیین زرتشتی و انحراف او از اسلام است؟
  • آیا حافظ پیرو مکتب خاصی چون ملامتیه و قلندریه و… بوده است؟
  • آیا حافظ مرید شیخ یا پیر خاصی بوده است؟
  • آیا پیر و به خصوص پیر مغان در دیوان حافظ به فرد واقعی یا شیخ مکتبی خاصی اشاره می­کند؟
  • هسته­ی اصلی پیر مغان حافظ کجاست؟
  • پیر حافظ چه ویژگی­هایی دارد؟

و………..

و در نهایت؛ بهترین تعبیر و تفسیری که برای پیر مغان حافظ می­توان ارائه کرد، چیست؟

 1- راجع به قلندریات در بخش مربوط به قلندریه توضیح داده شده است.

2- در مبحث پیر در مورد پیران قلندری توضیحاتی ارائه شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]




……………………… 64
 4- 2- اطلاعات شبیه سازی….
4- 3- نتیجه شبیه سازی…. 67
 
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
 5- 1- نتیجه گیری………….. 70
5- 2- پیشنهادات……………… 72
مراجع… ……………………………… 73
واژه نامه فارسی به انگلیسی.. 76
 
فهرست جدول‌ها
عنوان                              صفحه
جدول ‏2- 1: بررسی تاثیر افزایش تعداد ادوات فکتس در شبکه بر روی تابع هدف… 22
جدول ‏2- 2:نتایج جایابی بهینه ادوات فکتس به کمک روشهای کلاسیک…. 24
جدول ‏2- 3:مقایسه نتایج جایابی PSO با EP. 29
جدول ‏2- 4:نتایج جایابی به کمک روش روش EPSO.. 30
جدول ‏2- 5:مقایسه عملکرد زمانی روشهای مختلف PSO.. 31
جدول ‏2- 6:نتایج جایابی روی شبکه 118باسه IEEE با روش EA.. 32
جدول ‏2- 7:نتایج جایابی روی شبکه 58 باسه تایلند با روش EA.. 32
جدول ‏2- 8:مقایسه نتایج جایابی با روشهای DE، GA و آنالیز حساسیت… 34
جدول ‏2- 9:نتایج جایابی روی شبکه 24 باسه. 34
جدول ‏2- 10:مقایسه نتایج جایابی روشهای ترکیبی.. 36
جدول ‏2- 11:نتایج جایابی با روش ترکیبی PSO و SQR.. 37
 جدول 4- 1 : اطلاعات شین‌های شبکه قدرت 30 شینه IEEE (Bus Data). . . . . . .  . .. . . . . . .  65
جدول 4- 2 : اطلاعات خط شبکه قدرت 30 شینه IEEE (Line Data). . . . . . .  . . . . . . . . . . . . 66
جدول 4- 3 : نتایج جایابی بهینه Statcom در سیستم 30 شینه IEEE. . . . . . . . .. . . . . . . . . . . 68
 
فهرست شکل‌‌ها
عنوان                              صفحه
شکل ‏1- 1:کاربرد ادوات فکتس در یک نگاه 5

مقالات و پایان نامه ارشد


شکل ‏1- 2: مشخصه جریان- ولتاژ SVC.. 10
شکل ‏1- 3: نحوه اتصال انواع SVC به شبکه. 12
شکل ‏1- 4: مشخصه جریان- ولتاژ STATCOM… 14
شکل ‏1- 5: مقایسه مشخصه‌های جریان- ولتاژ SVC و STATCOM… 15
شکل ‏2- 1:فلوچارت الگوریتم ژنتیک…. 28
شکل ‏2- 2:مقایسه عملکرد روشPSO با EP. 30
شکل ‏3- 1:STATCOM متصل به شبکه. 44
شکل ‏3- 2:مدل مداری میانگینSTATCOM… 46
شکل ‏3- 3: تلفات داخلی STATCOM در مدل میانگین.. 48
شکل ‏3- 4:مدل میانگین یک STATCOM متصل به سیستم قدرت به عنوان یک باس جدید. 48
شکل ‏3- 5:نمودار تابع پایداری ولتاژ برحسب ولتاژ شین.. 51
شکل ‏3- 6:الگوی کلی رشته دودویی برای کروموزومها 54
شکل ‏3- 7: نحوه ارزیابی شایستگی در چرخ رولت… 56
شکل ‏3- 8: یک نمونه تلفیق (آمیزش) 58
شکل ‏3- 9: یک کروموزوم قبل و بعد از اعمال عملگر جهش…. 59
شکل ‏3- 10:کد برنامه الگوریتم ژنتیک…. 60
شکل ‏3- 11: فلوچارت الگوریتم ژنتیک…. .. . . 62
شکل ‏4- 1: مدار شبکه قدرت 30 شینه IEEE.. .. . . 64
شکل ‏4- 2: نمودار الگوریتم ژنتیک در جایابی سیستم 30 شینه IEEE.. .. . . 67

1-1- پیشگفتار

امروزه با پیشرفت صنعت وگسترش مناطق شهری وابستگی به انرژی الکتریکی روز به روز زیاد می­شود و باعث رشد سریع سیستم قدرت می­شود. به همین دلیل مدیریت انرژی برق در بالاترین سطح تکنولوژی و مهندسی خود مورد توجه قرار گرفته و عملاً به عنوان یک کالای تجاری و یک سرمایه اقتصادی کلان محسوب می­شود. این رشد سریع، قابلیت اطمینان سیستم قدرت را پایین می­آورد. عدم قابلیت اطمینان شبکه برق و خاموشی­های متوالی یکی از مشکلات مهم تاثیرگذار در اقتصاد هر کشوری است. این افزایش تقاضای بار سبب می­گردد که سیستم­های انتقال انرژی با مسائلی همچون پایداری و نیز محدودیت­های حرارتی عبور جریان روبرو شوند که برای تحویل انرژی با کیفیت مناسب، باید این مسائل را به حداقل رسانید و پایداری را در سیستم­های انتقال به حداکثر میزان ممکن افزایش داد. با تغییرات سریع تکنولوژی­ها و افزایش تقاضای انرژی این تکنولوژی­ها، سیستم قدرت برای پاسخ دادن به نیاز شبکه نزدیک حدود پایداری و دمایی عمل خواهد کرد و در نتیجه با مشکلاتی همچون افزایش تلفات به خاطر محدودیت دمایی و قطعی برق و در نهایت خاموشی­های بزرگ به خاطر مشکلات پایداری سیستم­های بزرگ که نتیجه­ای جز افزایش تلفات و پایین آوردن قابلیت اطمینان شبکه ندارد، مواجه خواهد شد. از طرفی با افزایش میزان خصوصی سازی بازار برق، توجه به مسائل صنعت برق همچون بهره­برداری، انتقال و توزیع توان با کمترین هزینه، کاهش تلفات ناشی از افزایش تقاضا، کیفیت توان تحویلی به مصرف کننده­گان و قابلیت اطمینان سیستم قدرت بیشتر شده و صاحبان شرکت­های برق در صدد حل این مشکل­ها بر آمدند. از سوی دیگر به روز کردن سیستم­های انتقال و توزیع و سیستم­های کنترلی آنها که از مسائل عمده مطرح شده است، به شکل عملی بسیار گران، مشکل و زمان بر می­باشد.
میزان توان اکتیو و راکتیو در خطوط انتقال از امپدانس خطوط، دامنه­ ولتاژ و اختلاف زاویه­ی ولتاژ طرفین خطوط تبعیت می­کند. در نتیجه دامنه و مسیر عبور جریان ناشی از توزیع بار و ساختار شبکه می­باشد. از طرفی با توجه به محدودیت­های عبور توان در خطوط که ناشی از محدودیت­های عمده حرارتی و پایداری است، استفاده کامل از شبکه­های بهم پیوسته عملی نیست.
هر چه شبکه گسترده­تر گردد، شکاف حدود حرارتی و پایداری بیشتر شده و انتقال و پخش توان متاثر از حدود پایداری خواهد بود که خود شامل پایداری گذرا، دینامیک، پایداری ولتاژ و حتی پایداری حالت ماندگار می­باشد.
مشکلات موجود در سیستم­های انتقال توان موجود (فاصله، پایداری و کنترل­پذیری عبور توان) که موجب بهره­برداری نامناسب می­گردد، بهمراه تاثیر قابل ملاحظه­ی جبرانگرهای کنترل شده، منجر به ظهور جبرانگرهای کنترل شده بوسیله­ی تجهیزات الکترونیک قدرت در اواخر دهه­ی هفتاد میلادی گردید. موسسه EPRI پس از سالها تحقیق و مطالعه­ی تجهیزات الکترونیک قدرت فشار قوی برای استفاده در خطوط انتقال HVDC و جبرانگرهای خطوط AC، در اواخر دهه­ی هشتاد میلادی سیستم­های FACTS را به دنیا معرفی کرد. این ادوات در تنوع گسترده­ای قابلیت کنترل شبکه­های بهم پیوسته را فراهم ساختند و مبتنی بر الکترونیک قدرت، تئوری­های پیشرفته کنترل و میکروکامپیوترها می­باشند.
روش­های زیادی هست که تا حدی از اثرات این مشکلات و محدودیت­ها جلوگیری کنند، یکی از این روش­ها، استفاده از سیستم­های قدرت انعطاف­پذیر[1] می­باشد. در این سیستم­ها با به کار بردن جبرانسازها، پخش بار را کنترل و پایداری سیستم را افزایش می‌دهند. انعطاف­پذیری بالا در مدیریت و کنترل سیستم قدرت یکی از ویژگی­های برجستۀ این سیستم­ها می­باشد. ادوات فکتس یک روش مفید و قابل استفاده و در عین حال با صرفه اقتصادی برای حل کردن مشکلات و محدودیت­های خطوط شبکه انتقال و جایگزینی برای ایجاد خطوط جدید در شبکه می‌باشد.
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]




در جهان امروز روش هایی برای ارسال اطلاعات موجود می باشد که تبادل از طریق امواج الکترونیکی یکی از این موارد می باشد در این متد دیتا ها مدوله می شود و براساس سری های خاصی در فضا ار سال می شود.

برای ایجاد ارتباط بیسیم ما نیاز به یک فرستنده برای کد کردن و ارسال اطلاعات داریم و در طرف دیگر گیرنده برای دیکد کردن و دریافت سیگنال های اساسی و مورد نیاز از نویز می باشیم. در این چنین شرایطی بخاطر ارسال سیگنال ها در فضای اطراف بجای سیم به تمامی افرادی که در اطراف فرستنده قرار دارند این امکان را می دهیم که سیگنالها را جمع آوری کنند و یا بر روی آنها نویز ایجاد کنند که این مورد یکی از موارد بررسی بحث امنیت در شبکه های بدون سیم می باشد. در رابطه با این مسئله ما مفهوم Jamming  را داریم که در مورد ایجاد نویز بر روی سیگنال ها و شناسایی عامل ایجاد نویز بر روی شبکه و شناسایی محل آن از مواردی است که قابل بحث در زمینه امنیت شبکه های بدون سیم می باشد که در این زمینه مقالاتی تا بحال به چاپ رسیده است.   

در دنیای قرن بیست و یکم از شبکه های وایرلس برای انجام تبادل اطلاعات در سطح وسیع استفاده          می­شود و همچنین امروزه ما شاهد استفاده از شبکه های بیسیم در کشور هستیم و استفاده از اینگونه از تبادل اطلاعات در حال افزایش می باشد. حال این سوال مطرح می شود که چگونه می شود اطلاعات را در یک بستر امن تبادل کرد که اطلاعات ما دزدیده نشوند.برای ایمن سازی ارسال اطلاعات در شبکه تاکنون روش های متنوعی ابداع شده اند چه برای رمز کردن دیتا و چه برای تشخیص هویت افراد در شبکه. در روش های کنونی برای انجام رمز سازی دیتا نقص هایی وجود دارد که نیاز به برطرف کردن دارند و هر نقص از طریق متد خاصی قابل کشف و نفوذ می باشد که موارد قرار است مورد بررسی قرار گیرند و راه حل های مناسبی برای مقابله با هر نقصی مطرح شوند تا هزینه های آسیب را پیشگیری کنیم.

شبکه های بدون سیم به چند زیر مجموعه تقسیم می شوند: 1-شبکه های بدون سیم با مدیریت مرکزی 2-شبکه های بدون سیم بدون مدیریت مرکزی و مورد دوم خود به موارد زیر قابل تفکیک می باشد:

  1. Sensor Networks
  2. Manet
  3. Vanet

در مورد تقسیم اول ما شبکه ای از سنسور ها داریم که از محیط پیرامون اطلاعات دریافت کرده و آنها را به سیگنال های الکتریکی تبدیل کرده و هر یک از سنسورها با دیگر سنسورها در ارتباط بوده و دیتا را تبادل کرده و بر حسب مورد آنالیز می نمایند.

در مورد تقسیم بندی دوم ما مجموعه ای از نودهای بدون سیم داریم که از طریق امواج مغناطیسی و بر اساس الگو های ارتیاطات بدون سیم با همدیگر تبادل اطلاعات داشته در این شبکه ها ما لپ تاپها و یا سایر دستگا های بدون سیم مشابه را داریم. در این مورد که مورد بحث این پایان نامه می باشد مباحث امنیتی زیادی مطرح میگردد که بررسی تمامی آنها در قالب یک پایان نامه غیر ممکن بوده و فقط در مورد روش های مسیردهی و نکات امنیتی پیرامون آن صحبت خواهد شد. مواردی از قبیل الگوریتم های مسیر دهی و کاربردهای آن در وضعیت های مختلف و مشکلات امنیتی که در این الگوریتم ها یافت می شود.

تقسیم بندی سوم در مورد شبکه های بدون سیمی است که نودهای آن خودروها و یا هر جسم قابل حرکت می باشد. این شبکه ها شباهت های زیادی به شبکه های Manet دارند اما در مواردی با هم تفاوت هایی دارند مثلا در زمینه پیاده سازی و نحوه ارتباطات با یکدیگر زیرا در این شبکه ها نودها دائما در حال حرکت می باشند و شبکه از توپولوژی خاصی پیروی نمی کند. در این شبکه ها آنتن ها نقش بسزایی اعمال می کنند ولو اینکه از شرایط اصلی ارتباطات نمی باشند. 

در شبکه های بدون سیم و مدیریت مرکزی ما از آنتن ها و نقاط دسترسی[1]  به عنوان لوازم اصلی و مدیریتی استفاده می کنیم که نودها در این شبکه ها ارتباط مستقیم با هم ندارند و از این دستگاها بعنوان واسط و تقویت سیگنال استفاده می شود که البته باید گفت کاربردهای زیاده دیگری دارند بعنوان مثال وظیفه تشخیص هویت نودها و ثبت عملکرد آنها از وظایف اصلیشان است و اینها وضایفی هستند که در شبکه های بدون سیم فاقد مدیریت مرکزی  بر عهده نودها می باشد که این امر نقاط ضعف بسیاری را در این شبکه ها ایجاد کرده.

در شبکه های  موردی بعلت نبودن شناسایی واحد برای تشخیص هویت اعضای شبکه هر نودی خارج از شبکه می تواند ارسال اطلاعات داشته و خود را از اعضای شبکه جا بزند که این موارد از نقاط ضعف امنیتی در این شبکه ها می باشند که بعدا در طی پروژه به آنها مفصلا توجه خواهد شد و را ههای که موجود است برای رفع آنها بیان خواهد شد.

ما الگوریتم های مختلفی در رابطه با ارسال اطلاعات در شبکه های موردی داریم همانند:

1-الگوریتمهای اکتشافی که نودها از جدول مسیر دهی برخوردار نمی باشند و فبل از ارسال اطلاعات مسیر مقصد از سایر نودها پرسیده می شود که بر اساس جوابهای آنها مسیر کشف شده و نود اطلاعات خود را ارسال می کند.

2-الگوریتم های مسیردهی با جدول مسیردهی که نودها از شکل شبکه آگاه بوده و تعداد نودها را می دانند و همچنین هر نود می داند که اگر بخواهد اطلاعات را برای نوده خاصی ارسال کند از چه مسیری این کار را انجام دهد که کمترین فاصله را داشته باشد. در این الگوریتم ها هر نود وضعیت مکانی خود را به دیگران ابلاغ نموده تا دیگر نودها جداول مسیردهی خود را به روز رسانی کنند. مشکل اساسی این الگوریتمها ترافیک بالای آنها برای به روزرسانی جداول مسیردهی است که این مشکل در شبکه های با سایز بزرگ بیشتر نمایان میشود.

دسته سوم الگوریتم های ترکیبی می باشند که عملکرد آنها شامل ترکیبی از دو مدل قبلی است و در این الگوریتم ها شبکه بدون سیم به نقاطی تقسیم شده و نودها جداول مسیر دهی خود را تا حد فاصل منطقه ای که در آن قرار دارند به روز می کنند و این مسئله مشکل ترافیک بالا برای به روزرسانی جداول مسیردهی را ازبین میبرد.

طرح زیر شکل تقسیم بندی الگوریتم های بیان شده میباشد:

1-) راندن بر اساس جدول (پیشگیرانه)[2]

پایان نامه

2-) راندن در زمان تقاضا (واکنش دار)[3]

3-) پیوندی[4]

اگر کسی بخواهد در مورد این پروتکل ها و وضعیت امنیتی آنها بداند و تلاش کند که مشکل را حل نماید باید از روش های نفوذ به شبکه های بدون سیم بطور کامل آگاه باشد و همچنین با ساختار پکت های بسیم آگاه باشد تا یتواند با بررسی این پکت ها نوع حمله را تشخیص دهد و کارهای آماری بر روی پکت ها انجام دهد بویژه این کار برای بررسی الگوریتمهای مسیر دهی بسیار لازم است و در نتیجه در این پروژه به تمامی این موارد رسیدگی خواهد شد.

پس قرار است بخشی از این پروژه به بررسی روش های نفوذ به شبکه های بیسیم اختصاص داده شود تا افراد آگاهی بیشتری نسبت به متدهای هک در شبکه ها پیدا کنند تا با انجام یکسری متدهای مقابله از سرقت اطلاعات شخصی جلوگیری شود. ارسال اطلاعات در شبکه های بدون سیم از مفاهیم خاصی استفاده می کنند که در روش سنتی و با سیم آن مفاهیم وجود ندارند. اما تمرکز بیشتر این مطلب بر روی نقاط ضعف در شبکه های بدون سیم و بدون مدیریت مرکزی برای کنترل و نظارت بر روی نودها گذاشته  خواهد شد. در اینگونه از شبکه های بدون سیم نقطه مرکزی برای کنترل ارسال دیتا و شناسایی کاربران و دستگا های درون شبکه وجود ندارد پس باید خود نودهای درون شبکه عمل روتینگ و شناسایی و اهراز هویت دیگر اعضاء را انجام دهند که در این گونه شرایط کیفیت و روش های شناسایی و مسیر دهی با تکنیک های یک شبکه بدون سیم با مدیریتی متمرکز متفاوت خواهد شد در ضمن روش های نفوذ و ایجاد اختلال در این شبکه ها و راهکار های مقابله با آن هم متفاوت است. اینگونه از شبکه های بیسیم کاربردهای فراوانی در صنعت و هوافضا و همچنین کاربردهای نظامی دارند که این امکان را به ما میدهند بدون مدیریت مرکزی با دیگر افراد ارتباط داشته باسیم و لازم به ذکر است که در این شرایط مصرف انرژی نودها یکی از مهمترین موارد برای بررسی و حملات هکر ها است که راهکار هایی هم برای آن ارایه شده است. مصرف انرژی و شناسایی نودهای قابل اعتماد از اصول اولیه برای ایجاد شبکه های امن بدون سیم می باشند که در حین طراحی شبکه باید مورد بررسی قرار گیرند.

روش های کنترل و ارسال دیتا در این مدل از شبکه ها از قوانین خاص خودشان پیروی می کنند و الگوریتم های مسیردهی خودشان را دارند که بدون مدیریت مرکزی این امکان را به آنها می دهد که پکت ها را ارسال و دریافت کنند و شناسایی افراد را خودشان انجام دهند که با متدهای دیگر متفاوت می باشد.

در الگوریتم های مربوط به اینگونه از شبکه ها مدیریت و حفظ امنیت بسته های اطلاعاتی بر عهده تمامی نودها می باشد که این امر نقاط ضعفی را ایجا می کنند از جمله پیدا کردن محل واقعی مقصدها و ایجاد مصرف انرژی بیش از حد در نودها با ایجاد حلقه بی پایان در آدرس روت آنها و به هم ریختن جدول روت سایر نودها بر اساس یکسری اطلاعات بی اساس که مسیر سایر پکت ها را به جای ارسال به یکدیگر به اشتباه به مسیرهایی بدون پایان می فرستند که وجود خارجی ندارند در صورت جلوگیری نکردن از اینگونه از حملات شبکه بدون سیم با مشکل ارسال دیتا مواجه می شوند که در اینگونه از شرایط اطلاعات را به مسیرهایی که مد نظر هکر ها می باشد ارسال می کنند و مشکل سرقت اطلاعات به وجود می آید که برای این نوع از حملات و حتی سایر حملات مشابه در شبکه راه حل هایی وجود دارد که با پیاده سازی آنها قبل از وقوع حملات می توان از آسیب های وارد آمده به شبکه جلوگیری بعمل آورد همچنین این امر از هزینه های بعد از حمله که برای از بین بردن خرابی ها هزینه می شود جلوگیری می کند.

روش های به کار گرفته شده در این مدل از شبکه های بیسیم دارای نقاط ضعف متفاوتی از شبکه های دیگر می باشند به خاطر ویژگی های متفاوت از آنها و تفاوت هایشان. تا کنون راهکار هایی برای حل این مشکلات ارایه شده است اما همچنان موارد زیادی برای نفوذ و آسیب رساندن به این شبکه ها وجود دارد که امید می رود در پایان این کار تحقیقاتی راهکار هایی برای به حداقل رساندن آن مشکلات(آسیب پذیری الگوریتم های مسیر دهی در شبکه های موردی پیدا شود. بیشتر تمرکز این کار علمی بر روی مسیردهی پکت ها است اما برای فهم بیشتر لازم خواهد بود که اشاره ای به تمامی  موارد ضعف و امنیتی در این شبکه ها شود.

بنابراین در این راستا تعدادی از مواردی که مربوط به مسیردهی در اینگونه از شبکه ها است را توضیح می دهم تا مورد تحقیق واضحتر شود در کل مسیر دهی به دو گروه تقسیم میشود:

 1-روش هایی که از جدول مسیردهی استفاده می کنند در این گروه هر نود از وضعیت شبکه به خوبی آگاه است و می داند که هر بسته اطلاعاتی از چه مسیر بگذرد که سریعتر و با صرف انرژی و زمان کمتر به مقصد برسد مانند الگوریتم DSDV .

2-در گروه دوم از الگوریتم های مسیر دهی نودها در هنگامی که می خواهند بسته ای را ارسال کنند از نودهای اطراف خود مسیر های موجود برای رساندن بسته به مقصد را می پرسند و پس از جمع آوری مسیرهای ممکنه یکی را انتخاب می کنند که باعث رساندن هر چه سریعتر بسته به مقصد می باشد همانند پروتکل AODV.

حملات در شبکه های موردی به طور کلی به دو گروه کلی تقسیم می شوند: 1-حملات فعال (َActive) که در این حملات هکر اطلاعات را از بین می برد و هدف اصلی آسیب رساندن به شبکه و نودهای درون آن است مثلا هکر مسیر ارسال دیتا را به گونه ای تغییر می دهد که دیتا از بین رود و هرگز به مقصد نرسد.

حملات فعال نیز دارای دو گروه می باشند:

1-حملاتی که از سمت خارج از شبکه انجام می شود که نود مربوطه در داخل شبکه نمی باشد و قابل اهراز هویت نیست یعنی آن نود عضوی از شبکه ما نیست.

-حملاتی که از سمت نودی که عضو شبکه است انجام می شود و در نتیجه اثر اینگونه از حملات بسیار بالا می باشد زیرا نود حمله کننده مورد اعتماد سایرین در شبکه می باشد و این امر نیز کار شناسایی و مقابله با این حملات را بسیار سخت می کند. در طی این نوع از حملات نود غیر مجاز داخل شبکه خود را بعنوان یک عضو از شبکه معرفی می کند و در خواست جمع آوری جداول مسیر دهی سایر نودها را می کند تا از وضعیت کلی شبکه آگاه شود و حملات خود را بر اساس آن پیاده سازی کند.

2-حملات از نوع غیر فعال[5] در اینگونه از حملات هکر فقط بسته های ارسالی را ضبط می کند و آسیبی به جداول مسیر دهی نودها وارد نمی کند و جریان ارسال اطلاعات در شبکه برقرار می ماند به خاطر مخفی بودن حمله کننده به شبکه شناسایی وی از طریق پیدا کردن آسیب ها ممکن نمی باشد و باید از متدهای شناسایی حملات غیر فعال استفاده شود.

برای ارسال اطلاعات بصورت امن در شبکه های بدون سیم روش هایی ابداع و پیاده سازی شده اند که با شبکه های سیمی متفاوت می باشد زیرا در اینگونه از شبکه ها از امواج رادیویی برای عمل ارسال دیتا استفاده می شود که این امر پیدا کردن و دسترسی به اطلاعات را در اینگونه از شبکه ها آسان کرده. مثلا برای متد رمز سازی WEP از الگوریتم ها یی استفاده می شود که نقص هایی در رمز سازی و تبادل کلید رمزسازی دارد که بررسی این موارد آگاهی زیادی در مورد عملکرد رمزسازی و شکستن رمز ها به افراد        می­دهد. برای حل این مشکل امروزه از روش های WPA و WPA2 استفاده می شود که تا حد زیادی این نقایص را برطرف کرده اند.

برای اهراز هویت در شبکه های بیسیم با امکان مدیریت مرکزی از سروری به نام Radius استفاده        می شود اما در شبکه های بدون نقطه مرکزی این وظیفه بر عهده خود کلاینتها می باشد. برای پیاده سازی هر چه بهتر این امر و کاهش ریسک سرقت دیتا نودها از پروتکل Ipsec استفاده می کنند این پروتکل برای رمز سازی بکار می رود و قابل استفاده به همراه سایر پروتکل های رمزنگاری می باشد.

یکی از روش های تشخیص و شناسایی حملات در شبکه ها استفاده از دستگا هایی است به نام IDS /IPS که با بررسی پکت ها در درون شبکه از حملات احتمالی و حتی نوع آن به مسؤل شبکه از پیامد های مخرب بعدی جلوگیری می کنند و این روش را می توان بصورت نرم افزاری هم پیاده سازی کرد که یک سرور در شبکه مسؤلیت مانیتورینگ پکت ها را بعهده می گیرد و عملکرد کاربران را ثبت و میزان آسیب آنها را بررسی می کند و در صورت لزوم آن کاربر را از شبکه خارج می کند تا از آسیب های بعدی جلوگیری شود. راه حل دیگر از سوی شرکت  سیسکو می باشد که نام آن MARS است این دستگاه مانیتورینگ شبکه را انجام می دهد و حرکت تمامی پکت ها در شیکه را آنالیز می کند با استفاده از این دستگاه حملات درون شبکه تا حد زیادی شناسایی می شوند.

استفاده از فایروال ها در مسیر انتهایی شبکه به دنیای اینترنت راه حل دیگری است که می توان برای کاهش ریسک از آنها استفاده شود.

اما در مورد امنیت در شبکه های موردی  و سیستمهای مسیردهی در این شبکه ها راه حل هایی وجود دارد که اکثر آنها شامل پروتکل های مختلف می باشند که در حالت های مختلف و با توجه به وضعیت توپولوژی شبکه قابل استفاده می باشند و نمی توان به راحتی بیان کرد که کدام پروتکل مسیر دهی بصورت مطلق بهتر از دیگران است زیرا هر یک از این پروتکلها برای شرایط خاصی تعبیه شده اند و هیچ کدام حالت مطلق ندارد که با توجه به سایز شبکه و میزان امنیت در آن از یک پروتکل برای همیشه استفاده شود. بعنوان مثال برای شبکه های با سایز بزرگ استفاده از پروتکل هایی که نودها جدول مسیردهی دارند مناسب نمی باشد و شامل نقاط ضعف امنیتی می باشند که سرریز بافر و کندی در پیدا کردن مسیر از نقاط ضعف هستند در این موارد که برای حل این مشکلات از الگوریتمهای واکنش گرا استفاده می کنند که نودها دیگر جدول روتی ندارند و در لحظه پیش از ارسال داده ها از مسیر سوال می پرسند و سپس پس از تعیین مسیر از نودهای دیگر در شبکه کار ارسال اطلاعات انجام خواهد شد. در الگوریتم های واکنش گرا بخاطر ارسال سوال در حد زیاد گاهی اوقات تعداد پکتهای حاوی سوال از مسیر روتها ظرفیت باند را محدود کرده که برای حل این مشکل از پروتکلهای ترکیبی استفاده می کنند که مسافت ارسال این پکتها محدود می شود تا ظرفیت بیشتری برای پهنای باند ارسال دیتا قرار گیرد.

اما در کل هیچ یک از پروتکل های فوق جواب مطلقی برای مشکلات امنیتی  شبکه ندارند و باید با توجه به ویژگی های شبکه از بهینه ترین آنها استفاده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]




یکی از مهم ترین مباحثی که در قرآن کریم و در روایات امامان معصوم(علیهم السلام) بر آن تأکید شده، مسأله فطرت است . در این راستا در آموزه های دینی به مباحثی از قبیل  فطرتمندى انسان، فطرى بودن دین، فطرت پسندى حسن عدل و قبح ظلم، معلوم بودن فجور و تقوى به الهام فطرى، اعتراف پیشین انسان به ربوبیت الهى در عالم ذرّ و عهد و پیمان پیشین  خداوند با او در عدم تبعیت از شیطان اشاره شده است .  رابطه  فطرت  انسان  با  توحید و معرفت الهی  و سایر مباحث اساسی  اهمیت بحث از فطرت را نشان می دهد .

فطرت که خلقت خاص و آفرینش ویژه است اصلی‌ترین سرمایه و برترین ره توشه‌ای است که خداوند متعال  انسان را از آن نعمت بزرگ، که سرشت خداشناسی آمیخته با گرایش و دلپذیری حق‌طلبی است، برخوردار نموده، و همواره وی را به حفظ و حراست آن سفارش می‌کند. سالکی که با تمسک به عمود قیم فطرت در راه شکوفائی و رشد آن کوشا باشد ،بدون تردید به مقصد نائل و واصل خواهد شد، اگر فطرت انسان شناخته نشود و ابعاد وجودی آن در انسان شناسایی نگردد، انسان به قله‌های کمال و موفقیت‌های معنوی نخواهد رسید، چنان که بنا به نقلی رسول اکرم (ص) می فرماید  : «مَن عَرَفَ نَفسَهُ  فَقَد عَرَفَ رَبّه»(آمدی /232)(هر که خود را شناسد ،خدایش را شناخته است ).  پس  آدمی قبل از آنکه به شناخت جهان پیرامون خود و نیک و بد آن بپردازد، باید خود را بشناسد و گنجینه های فطرت و نهاد خود را کشف نماید و آنها را به کمال برساند و امیال نفسانی و شهوانی خود را تعدیل کند. در این صورت است که به بزرگ ترین سعادت نایل می شود. اما اگر غفلت بورزد و استعدادهای خود را نیابد و شکوفا نسازد و فقط نیازهای مادی و امیال نفسانی و حیوانی خود را بر آورد، گرفتار خسران می گردد و از مرتبه انسانیت به حیوانیت تنزل می کند.

تمام اهداف تربیتى به فطرت آدمى محقق مى شود و آنچه زمینه سیر به سوى حقیقت انسان  را  فراهم   مى سازد فطرت اوست.خداى متعال همه موجودات را به آفرینشى مخصوص داشته است که به سبب آن آفرینش به سوى مطلوب خویش سیر کنند و به کمال حقیقى خود برسند.

لذا  با توجه به جایگاه ویژه فطرت در فرهنگ و معارف اسلامی بحث درباره فطرت انسان از منظر قرآن کریم و ویژگی ها  و راه های شکوفائی و رشد و تعالی آن   از اهمیّت  ویژه ای برخوردار خواهد بود .در این رساله  در بخش اول به معنا شناسی فطرت و  رابطه  فطرت با مباحث  اساسی  انسان  پرداخته می شود و  در بخش دوم شواهد قرآنی وجود فطرت در انسان بیان شده و شبهاتی که پیرامون وجود فطرت در انسان مطرح شده است پاسخ داده می شود  و در بخش سوم به مشخصات  فطرت از دید گاه قرآن  که شامل محتوا  و اوصاف  فطرت می شود ، پرداخته می شود و در بخش پایانی  عوامل  تذکر و بازگشت به فطرت بیان می شود .

بیان مسأله :

از مباحث مهم و حساس موجود در آیات وحیانی ،مبحث فطرت انسانی است . در اهمیت این مقوله همین بس که با اساسی ترین مبحث انسانی یعنی معرفت الله و همچنین مباحث مهم دیگرمانند هویت شناسی انسان رابطه وثیق پیدا می کند . رساله حاضر در صدد است بعون الله تعالی به تبیین قرآنی این مقوله بپردازد . یکی از ابعاد بحث ،معنا شناسی فطرت است و مطلب دیگری که بایستی به خوبی تبیین گردد رابطه فطرت انسان  با سایر مباحث اساسی از قبیل« توحید » ، « هدایت الهی» و «هویت انسان » است . مبحث  دیگر ی که بایستی ضمن این تحقیق تبیین گردد ،ادله و شواهد  اثبات اصل وجود  فطرت انسانی  با استفاده از آیات  قران کریم می باشد . البته در این راستا لازم است به شبهاتی که از ظاهر برخی آیات شریفه در این خصوص متبادر به ذهن می شود پاسخ داد .بُعد دیگر بحث تبیین مشخصاتی است که قرآن کریم برای فطرت انسانی بیان می نمایدکه این مشخصات را می توان در دو قالب کلی محتویات و اوصاف فطرت مطرح نمود، در زمینه محتویات فطرت ،  بایستی با توجه به آیات قرآن کریم گرایش هاو کشش ها  و خواسته های فطری  انسان  تبیین شود  و در زمینه اوصاف فطرت  نیز باید ویژگی ها و خصوصیت ها ی فطرت  انسان از  دید گاه قرآن بیان شود . در نهایت  با توجه به نسیان پذیری فطرت، عواملی که قرآن کریم در خصوص بازگشت به فطرت اصیل انسانی مطرح فرموده و هم چنین شرایط  مؤثر بودن این عوامل  بایستی  استنتاج و تبیین گردد.

ضرورت تحقیق :

بر اساس آموزه های وحیانی ، فطرت انسانی با اصلی ترین حقیقت عالم یعنی توحید و معرفت الله تعالی ارتباط وثیق دارد و همین وابستگی کافی است که به تبیین دقیق مقوله  فطرت پرداخته شود .به عبارت دیگر تبیین مقوله فطرت می تواند معارفی اساسی در خصوص توحید و معرفت الله و طریقه نیل به توحید و معرفت الهی را ارائه نماید .گذشته از این تبیین مقوله فطرت قدمی است اساسی در خصوص پاسخ گویی به سؤال اساسی انسان در خصوص خود شناسی .

سؤالات تحقیق:

سؤال اصلی : دیدگاه قرآن کریم در خصوص فطرت انسان چیست؟

سؤالات فرعی :

ا . اصطلاح قرآنی «فطرت »دارای چه مفهومی است ؟

پایان نامه

2 .با چه شواهد قرآنی می توان وجود فطرت را اثبات نمود ؟

3 .از دیدگاه قرآن کریم ،فطرت انسانی دارای چه محتوا و اوصافی است ؟

  1. قرآن کریم چه عواملی رادر بازگشت انسان به فطرت اصیلش مؤثر بیان فرموده است ؟

اهداف علمی تحقیق :

  1.تبیین مقوله مهم فطرت با آموزه های وحیانی

2.بیان مفهوم فطرت 

3.بیان شواهد قرآنی بر وجود فطرت در انسان 

4 .بیان دیدگاه قرآن کریم درباره اوصاف و محتوای فطرت

  1. ارایه ی راهکارهای قرآنی غبار زدایی از فطرت

هدف کاربردی :

ارائه زمینه های اصیل قرآنی در خصوص نیل به معرفت الله برای سالکان الی الله

روش تحقیق :

نوع روش تحقیق در رساله حاضر به صورت نقلی _ توصیفی بوده و روش گرد آوری مطالب در آن به صورت کتابخانه ای می باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ب.ظ ]




نگاه و نگرش کلان حاکم بر قانون اساسی کشور نشان از اهمیت، حساسیت و کار ویژه محوری نظام اداری و ساختار سازمانی در ایجاد انگیزه، تحرک، پویایی و نهایتاً زمینه سازی برای تحقق اهداف و منویات بنیان گذاران نظام مقدس جمهوری اسلامی دارد. البته بیان این نکته ضرورت دارد که واکاوی، کارشناسی و بررسی های صورت گرفته از سوی بسیاری از کارشناشان امور اداری و استخدامی در این سال ها (که با مطالعه، بررسی و تدقیق در روندهای اداری کشور در این سه دهه صورت گرفته) مشخص می نماید که ساختار اداری باقیمانده از رژیم سابق با ویژگی هایی همچون وابستگی درباری، استقرار فرهنگ تملق گرایی، فقدان ماهیت کارشناسانه و عدم تعهد محوری، به هیچ عنوان نمی توانست خویش را با شرایط جدید، اهداف و آرمان های مردمی و انقلابی در نظام سیاسی جدید منطبق سازد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان معمار تمدن نوین ایران اسلامی باتوجه به اشراف کامل و جامعی که بر اولویت ها، ضرورت ها و شرایط درونی و بیرونی کشورمان دارند، با درکی آینده نگرانه و راهبردی به طراحی و ابلاغ برنامه ای جامع پرداخته که بواقع می تواند راهنما و نقشه راهی اصولی برای حرکت خردمندانه دولت و مردم در دهه عدل و پیشرفت باشد.

بر همین اساس مقام معظم رهبری ضمن اینکه اصلاح و تحول نظام اداری را در شرایط فعلی و حتی برای آینده نظام اسلامی ضروری دانسته اند، راهکار جامع خویش را در عزم ملی دولت و مردم برای تحقق اقتصاد مقاومتی در قالب مدیریتی جهادی و عالمانه به عموم ملت و مسئولان عالی نظام عرضه نمودند. از این­رو ایشان، اصلاح نظام اداری و تحول ساختاری در آن را در بهره مندی و بکارگیری شایسته از راهکارها و اقداماتی دانسته اند که ضمن بهره مندی از مبانی مدیریت اسلامی، می بایست در مراحل تدوین و اجرای بهینه طرح تحول ساختار اداری کشور مورد توجه ویژه و استفاده واقع شود.

در پژوهش حاضر که به صورت علمی درصدد بررسی رابطه ی بین مدیریت جهادی و تحول نظام اداری در بین مدیران ادارات کل استان آذربایجان غربی می باشد، هدف ایجاد رویکردی جدید به مدیریت جهادی و اثرات آن بر روی نظام اداری از لحاظ ساختاری خواهد بود.

1-2 بیان مسئله

در واقع مدیریت جهادی به تاسی از آموزه های اسلامی ضمن دعوت به ایثار، ارزش دادن به از خود­گذشتگی و یا تشویق به همکاری و تعاون بر مبنای تقوی که در متون مختلف اسلامی از جمله قرآن کریم ذکر گردیده است، در نیروهای جهادی مؤمن انگیزه لازم را ایجاد کرد (موهبتی و همکاران، 1391). مدیریت جهادی معتقد است که انگیزش بر اساس دیدگاه تکلیف گرایانه و وظیفه ای تعهد بالا و عملکرد بالا، مهمترین و با عظمت ترین و شریف ترین هدف ها و انگیزش ها می باشد و دلیل آن این است که تفکر از منفعت گرایی و استفاده جبری از محیط و اجتماع و خودخواهی و خودنمایی خبری نیست. در واقع محوریت اصلی در مدیریت جهادی را سرمایه اجتماعی تشکیل می دهد، البته باید به این نکته نیز توجه شود که هدف از بحث در رابطه با مدیریت جهادی، توسعه، بهبود سازمانی و در نهایت تحول سازمانی می باشد. مرتضوی و همکاران (1388)، بر اساس نمرات به دست آمده از متغیرهای یازده گانه فرهنگی بین سال های 1372 تا 1380 آنها را به قرار زیر رتبه بندی کرده اند:

هویت جهادی، سیستم تشویقی در سازمان، نظام ارزشی مورد قبول، انسجام گروهی، الگوی ارتباطی در سازمان، تحمل، اختلاف سلیقه، ابتکار، هدایت و سرپرستی، خطرپذیری، کنترل، حمایت مدیریتی.

این مؤلفه ها به صورت مستقیم بر عملکرد و بهبود سازمانی مؤثر بوده و در نهایت باعث تحول سازمانی خواهند شد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین مدیریت جهادی و تحول سازمانی در ادارات کل استان آذربایجان غربی می باشد. رابطه ای که بین مدیریت جهادی و تحول سازمانی نمی تواند وجود داشته باشد از موضوعاتی است که به صورت جدی و علمی مورد بررسی واقع نشده است، لذا مهمترین هدف در این پژوهش تمرکز بر مدیریت جهادی در جهت سوق به تحول سازمانی می باشد. شاید مهمترین مسئله ای که در رابطه با ادارات دولتی مدنظر محقق می باشد، عدم توجه به توسعه، بهبود و تحول سازمانی است. چرا که در سازمان هایی که به صورت دولتی اداره می شوند به دلیل حمایت دولتی، ساز و کارهای مناسبی جهت توسعه عملکرد و سلامت نظام اداری وجود ندارد و هدف از انجام امور محوله به صورت روزمره می باشد. در این پژوهش جهت بررسی رابطه ی بین مدیریت جهادی و تحول سازمانی، برای مدیریت جهادی از ابعاد:

احساس مسئولیت

خودباوری

فرهنگ کار

وجدان کاری

استفاده خواهد شد. البته باید ذکر کرد که در این پژوهش به راهکارهای توسعه و ترویج فرهنگ و مدیریت جهادی جهت دستیابی به تحول سازمانی از دیدگاه امام خمینی نیز با عناوین زیر استفاده خواهیم کرد:

توجه به خدا در همه امور

خودسازی

زنده نگه داشتن روحیه خدمتگذاری و عشق خدمت به مردم

جلوگیری از فساد و انحراف در انجام وظایف

عدم انجام کارهای خلاف مصلحت نظام اسلامی

عدم دخالت در امور دیگران

زنده نگه داشتن روحیه ایثار، گذشت و شهادت

توجه بیشتر در خدمت به محرومین و تلاش در جهت محرومیت زدایی و فقرزدایی

توجه به رسالت اصلی و تاریخی جهاد

توجه به اصل وحدت، همدلی و همکاری

اخلاص در انجام وظایف و کارهای جهادی به عنوان یک تکلیف الهی

1-3 ضرورت‌های خاص انجام تحقیق

مسلماً یک مدیر جهادِی موفق یک مدیر موفق از دیدگاه اسلام نیز هست. از این رو بسیاری از ویژگی­های مدیر جهادی همان ویژگی های یک مدیر کارآمد از نگاه اسلامی است. ویژگی هایی نظیر مشورت پذیری٬ تقوی٬ امانت داری٬ حسن خلق٬ عدم اسراف٬ صیانت نفس٬ شجاعت و قاطعیت و… اما بعضی ویژگی­ها در مدیران جهادی منحصر شاخص تر هستند. بسیاری از این ویژگی ها برگرفته از تجربیات و موفقیت های هشت سال دفاع مقدس هستند (خزایی، 1391) چندی از این ویژگی ها به شرح زیر می­باشند:

پارادایم شکنی: مدیر جهادی در قالب های موجود نمی گنجد و با تکیه بر آرمان ها و با در نظر گرفتن واقعیات، سعی در خلق قالب های جدید دارد.

خطر پذیری و ریسک پذیری بالا

خود باوری بر پایه آرمان ها و ارزش ها

کار خستگی ناپذیر: مدیر جهادی از مشقت و خستگی فراوان در راه رسیدن به هدف باکی ندارد و از آن استقبال هم می کند.

با توجه به شرایط فعلی در سازمان های دولتی و تاکید آن در اسناد بالا دستی نظام برای تحول، مدیریت جهادی همچون اهرمی می تواند وضعیت ها را برای بهینه سازی فراهم نماید.

پایان نامه و مقاله

1-4 سوالات

1-4-1 سوال آغازین

چه رابطه ای بین مدیریت جهادی و تحول نظام اداری در بین مدیران ادارات کل استان آذربایجان غربی وجود دارد.

1-4-2 سوالات فرعی

چه رابطه ای بین احساس مسئولیت و تحول نظام اداری وجود دارد؟

چه رابطه ای بین خودباوری و تحول نظام اداری وجود دارد؟

چه رابطه ای بین فرهنگ کار و تحول نظام اداری وجود دارد؟

چه رابطه ای بین وجدان کاری و تحول نظام اداری وجود دارد؟

1-5 اهداف تحقیق

1-5-1 هدف اصلی

بررسی رابطه ی بین مدیریت جهادی و تحول نظام اداری در بین مدیران ادارت کل استان آذربایجان غربی.

1-5-2 اهداف فرعی

بررسی رابطه ی بین احساس مسئولیت و تحول نظام اداری.

بررسی رابطه ی بین خود باوری و تحول نظام اداری.

بررسی رابطه ی بین فرهنگ کار و تحول نظام اداری.

بررسی رابطه ی بین وجدان کاری و تحول نظام اداری.

1-6 فرضیه‌های تحقیق

1-6-1 فرضیه اصلی:(فرضیه‌ی محوری)

بین مدیریت جهادی و تحول نظام اداری در بین مدیران ادارات کل استان آذربایجان غربی ارتباط معناداری وجود دارد.

1-6-2 فرضیات فرعی

بین احساس مسئولیت و تحول نظام اداری رابطه ی معناداری وجود دارد.

بین خودباوری و تحول نظام اداری رابطه ی معناداری وجود دارد.

بین فرهنگ کار و تحول نظام اداری رابطه ی معناداری وجود دارد.

بین وجدان کاری و تحول نظام اداری رابطه ی معناداری وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]




……………………………………………………………………………………………………………….113

5-2- نتایج توصیفی تحقیق…… …………….. ………………………………………………………………………… 113

5-3- نتایج تحلیلی تحقیق  ………………………………………………………………………………………………. 117

5-3- پیشنهاد های کاربردی  …………………………………………………………………………………………….. 118

5-3- پیشنهاد های پژوهشی  ……………………………………………………………………………………………. 120         فهرست منابع  ………………………………………………………………………………………………………… 121  فهرست جداول

جدول شماره 1: توصیف پاسخگویان در متغیرهای جمعیت شناختی  …………………………………………. 92 جدول شماره 2: توزیع پاسخگویان بر اساس مقیاس سلامت اجتماعی ………………………………………… 93 جدول شماره 3: توزیع پاسخگویان بر اساس شبکه های اجتماعی دانشجویان ………………………………. 95 جدول شماره 4: توزیع پاسخگویان بر اساس حمایت اجتماعی دانشجویان …………………………………… 96 جدول شماره 5: توزیع پاسخگویان بر اساس ارتباط شبکه ای دانشجویان ……………………………………. 97 جدول شماره 6: توزیع پاسخگویان بر اساس پایگاه اقتصادی اجتماعی ……………………………………….. 98 جدول شماره 7: توزیع افراد بر حسب پایگاه دانشجویان به تفکیک سلامت اجتماعی ……………………. 99 جدول شماره 8: توزیع افراد بر حسب شبکه اجتماعی به تفکیک سلامت اجتماعی ……………………….. 100 جدول شماره 9: توزیع افراد بر حسب حمایت اجتماعی شبکه به تفکیک سلامت اجتماعی ……………. 102 جدول شماره 10: توزیع افراد بر حسب ارتباط شبکه ای دانشجویان به تفکیک سلامت اجتماعی …….. 103 جدول شماره 11: توزیع افراد بر حسب تأهل به تفکیک سلامت اجتماعی …………………………………… 104 جدول شماره 12: توزیع افراد بر حسب وضعیت سکونت دانشجو به تفکیک سلامت اجتماعی ……….. 105 جدول شماره 13:  نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره میزان سلامت اجتماعی به روش Enter ……….. 107 جدول 14:  نتایج ضرایب رگرسیون جزئی برای متغیر ها در پیش بینی سلامت اجتماعی ……………….. 110

 

11– طرح مسئله

از عوامل اساسی توسعه پایدار و همه جانبه، توجه ویژه به جمعیت جوان به ویژه دانشجویان به عنوان قشر صاحب تفکر و اندیشه است. پرورش استعدادها و قابلیت های دانشجو هماهنگ با نیازها و تحولات جامعه می تواند زمینه تحقق اهداف تعریف شده آرمانهای یک ملت را فراهم سازد. بدون تردید مولفه های متنوع و متعدد، هم از نظر کمی و هم به لحاظ کیفی، دانشگاه و دانشجو را تحت تأثیر قرار می دهد به گونه ای که دائما، با تصویر و تعریف جدیدی از دانشگاه و دانشجو روبرو می شویم. تحولات وسیع صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی موجب می گردد که نظام آموزش عالی به ایجاد هماهنگی میان نیازهای جدید و دانشگاه اهتمام جدی نماید. آنچه مسلم است دانشجو به عنوان محور اصلی، نقش درجه اول را در این میانه ایفا می کند. لذا توجه به مسائل و مشکلات عدیده فرا روی وی و چاره اندیشی برای حل آنها از وظایف اساسی نظام آموزش عالی و دانشگاه است. دانشگاه باید ضمن تربیت دانشجو وآماده سازی وی برای پذیرش مسئولیت های تخصصی و حرفه ای اقدام به پرورش سالم عاطفی و اجتماعی او هماهنگ با باورها و ارزشهای فرهنگی، اجتماعی ،خانوادگی، دینی و تاریخی نماید تا از طریق تحقق مفهوم استقلال فردی، هویت او را که از دوره های قبل شکل یافته به کمال برساند.

هم اکنون دانشگاه، با چالشهای متعددی نظیر گسترش کمی سریع، انفجار اطلاعات بویژه در عرصه علوم ،تغییر رویکرد ها نسبت به دانشگاه در سایه تحولات اجتماعی، سیاسی، مشکلات عاطفی، روانی و خانوادگی غامض و … روبرو است. تعامل عوامل مذکور و اثر گذاری آن بر دانشگاه و دانشجو مسئولیت متصدیان و سازمان های ذیربط در امر آموزش عالی را بسی دشوار می نماید. متأسفانه در سالهای اخیر مشکلات عاطفی و روانی و اجتماعی در میان دانشجویان روند صعودی نگران کننده ای داشته تا جائی که پدیده های نابهنجاری نظیر خودکشی، گرایش به سوء مصرف مواد، افت تحصیلی و … به صورت موانع جدی، پیشرفت دانشگاه را تحت تأثیر قرار داده است(قنبرزاده ،1385: 116). به منظور مقابله با مشکلات مذکور، شناخت علمی و دقیق مسائل بر اساس یافته های مطالعات و پژوهشهای صاحبنظران و اندیشمندان اجتناب ناپذیر است. 

زندگی دانشجویی با تنشها و فشارهای متعددی همراه است که به صورتهای مختلف سلامت اجتماعی دانشجویان را تهدید می کند. این تنشها تا حدی از محیط دانشگاه و از فشارها و محدودیتهای ذاتی دوره دانشجویی به عنوان مرحله ای انتقالی ولی بسیار مهم در زندگی افراد سرچشمه می گیرد. الزام به رعایت مقررات خاص، خودکاری و استقلال نسبی در انتخاب نحوه تخصیص منابع شخصی (بخصوص زمان ،انرژی و علاقه) و تلاش برای دستیابی به هدفهای آموزشی نسبتا بالا در محیطی رقابتی همراه

محدودیتهای ناشی از زندگی دانشجوئی (غالبا دوری از خانواده، خو گرفتن با محیط فیزیکی و اجتماعی جدید، مطابقت با نظام ارزشها و انتظارات دانشگاه و غیره) از جمله منابع تنش و استرس نظام آموزش عالی است. اما در کنار این نظام و انتظارات و الزامات آن، دانشجویان به عنوان جوانانی که در مرز بلوغ و استقلال شخصی، اقتصادی و فکری قرار دارند هنوز با سیستمهای دیگر اجتماعی بخصوص خانواده ،

3

دوستان و شبکه های اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارند. این روابط خارج از سیستم دانشگاه هم می توانند منابع تنش و فشار و ناراحتی باشند و فشار ناشی از محیط دانشگاه را تقویت کنند و هم می توانند با ابراز حمایت و پشتیبانی عاطفی دانشجویان را در مقابل فشارها و تنش های ناشی از محیط دانشگاه حفاظت نمایند. توجه به این عوامل خارج از نظام دانشگاهی می تواند دسترسی به هدف ارتقاء سطح سلامت روانی و کارائی درسی و اجتماعی دانشجویان را تسهیل نماید. 

 سلامت اجتماعی تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است و دانشجو پس از ورود به دانشگاه با محیط جدیدی روبرو می شود که با زندگی قبلی او و محیط اجتماعی گذشته اش متفاوت می باشد و در طی دوران تحصیل نیز با مسایل و مشکلات عدیده ای روبرو خواهد گشت که هر کدام می تواند به سلامت اجتماعی او خدشه وارد کند و با توجه به اهمیت تأمین سلامت اجتماعی دانشجویان این مطالعه با هدف بررسی سلامت اجتماعی دانشجویان و تأثیر شبکه های اجتماعی بر آن انجام خواهد پذیرفت.

12– اهداف تحقیق  

پایان نامه

1-2-1- هدف اصلی

هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر سلامت اجتماعی دانشجویان با تأکیدی خاص بر شبکه های اجتماعی آنان است.

1-2-2- اهداف فرعی:

  • بررسی ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی دانشجویان با میزان سلامت اجتماعی آنها
  • بررسی ارتباط میزان روابط دانشجویان در شبکه با میزان سلامت اجتماعی آنها
  • بررسی ارتباط میزان حمایت شبکه ای با سلامت اجتماعی دانشجویان
  • بررسی ارتباط میزان مشارکت در فعالیتهای شبکه ای با میزان سلامت اجتماعی دانشجویان
  • بررسی ارتباط نوع و تراکم شبکه اجتماعی و ارتباط آن با سلامت اجتماعی دانشجویان

 

 

 

  • ضرورت و اهمیت موضوع

یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، سلامت اجتماعی آن جامعه است. سلامت اجتماعی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفاء می کند. از آنجائیکه شرط مهم برای رشد و شکوفایی هر جامعه ای وجود افراد آگاه، کارآمد و خلاق است. لذا پرورش و تقویت انگیزه پیشرفت سبب ایجاد انرژی و جهت دهی مناسب رفتار و علایق و نیازهای آنها در راستای اهداف ارزشمند و معین شده می باشد و از آنجا که سلامت اجتماعی نقش عمده ای در کارکرد در تمام زمینه های فردی ،خانوادگی و اجتماعی دارد بدیهی است که برنامه ریزی صحیح و جامع در تأمین سلامت اجتماعی دانشجویان کاملا ضروری به نظر می رسد.

شرایط و موقعیت های محیط دانشگاهی و عوامل متعددی از جمله : دوری از خانواده، مواجهه با فرهنگ های مختلف، تأثیر گروه دوستان، مقررات زندگی جمعی، ناکامی عاطفی، مشکلا ت تحصیلی و … باعث می گردد که آستانه مقاومت این قشر از جامعه ( دانشجویان ) کاهش یابد که در چنین شرایطی، افزایش قدرت سازگاری، بالاترین ظرفیتهای مقابله ای فردی و اجتماعی از طریق آموزش مهارت های فردی و اجتماعی، برآورده می گردد.

جوانی که از سلامت روانی و اجتماعی کافی برخوردار نیست نمی تواند با چالش های ناشی از ایفای نقش های اجتماعی کنار آمده و خود را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهد. از سویی دیگر خودکارآمدی به عنوان مهمترین عامل ایستادگی جوان در برخورد با چالش ها و تضادها نیز می تواند دستخوش تغییرات خاص این دوره از تحول قرار گیرد. شناخت شبکه های اجتماعی موثر بر سلامت اجتماعی دانشجویان امکان پیش بینی و برنامه ریزی جهت کمک به تأمین بهداشت روانی آنان فراهم می کند. از طرفی این امر به دست اندر کاران آموزش عالی کمک می کند تا با بسط و توسعه شبکه های اجتماعی  ،مراکز و کلینیک های خدماتی مشاوره، روان درمان و مددکاری و ارائه ی بیشتر خدمات رفاهی و بهداشتی و مهارت های زندگی از شیوع ناراحتی های روانی – اجتماعی که گاه حتی گریبانگیر باهوش ترین و خلاق ترین دانشجویان می شود جلوگیری کنند. بر همین اساس برنامه ریزان جوامع توسعه یافته تلاش می کنند که میزان سلامت اجتماعی افراد جامعه ی خود را ارتقاء بخشند و یکی از راههای ارتقاء سلامت اجتماعی شناخت عواملی است که در افزایش این بعد از سلامتی تأثیرگذار است. برای انجام برنامه ریزی صحیح و جامع لازم است پژوهشهایی در زمینه شناخت میزان سلامت اجتماعی دانشجویان و همچنین شناخت عوامل تأثیر گذار بر آن انجام پذیرد.

  • فوادی تحقیق

باتوجه به آنچه درباره اهمیت و ضرورت توجه به مسئله سلامت اجتماعی در مباحث بالا آمد، این نیاز احساس می شود که پژوهشی تجربی در این باره صورت گیرد که نظریات اندیشمندان خارجی در فضای اجتماعی ایران تنها در سطح نظری باقی نماند و در یک جامعه خاص و واقعی این نظریات بازآزمایی گردند زیرا اگرچه همه این نظریات از دل پژوهش های تجربی برآمده اند، اما بستر شکل گیری آنان ،

جوامع غربی می باشد که فضای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی خاص خود را دارند که طبیعتا متفاوت از وضعیت کشورمان می باشد و به تبع آن یافته های آن پژوهش های بزرگ در فضای اجتماعی ایران تنها در سطح انتزاع باقی مانده و صرف نقل و قول از آنها نمی تواند به افزایش سلامت اجتماعی مردم کشورمان کمکی نماید. مطابق آنچه گفته شد به نظر می رسد این پژوهش بتواند مباحث مربوط به سلامت اجتماعی دانشجویان را از سطح نظری و انتزاعی به سطح انضمامی آورده و روابط بین متغیرها را در یک جامعه واقعی (و نه انتزاعی) بررسی نماید. تلقی ما چنین است که این پایان نامه دست کم در مورد یک جامعه خاص (دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی) عوامل موثر بر سلامت اجتماعی را واکاوی نموده و جایگاه شبکه ها را نیز در این میان مشخص نماید و بدین طریق بتواند راه را برای تلاش های بعدی جهت تدوین برنامه ای در راستای افزایش سلامت اجتماعی دانشجویان بگشاید.

  • انگیزه پژوهشگر

انگیزه پژوهشگر از انجام این پژوهش، بیش از هرچیز علاقه شخصی به دو مبحث سلامت اجتماعی و به طور ویژه تر شبکه های اجتماعی می باشد. ضرورت پرداختن به این دو موضوع برای پژوهشگر یک دغدغه جدی می باشد و تصور چنین است که انجام بهینه وظیفه یک مددکار اجتماعی در راستای توانبخشی به همین شبکه هاست که می تواند تحقق پذیرد. از طرف دیگر سلامت اجتماعی نیز از محوری ترین موضوعاتی بوده که در قالب مسائل متعدد، در چند سال اخیر ذهن پژوهشگر را به خود مشغول داشته است. از این رو این پژوهش بهانه بسیار خوبی را جهت پرداختن نسبتا مفصل به این مقوله فراهم می آورد و بنابراین پژوهشگر با علاقه وافر به انجام این کار روی آورده است.

7

  • واژگان کلیدی پژوهش

سلامت اجتماعی، شبکه های اجتماعی، ارتباط شبکه ای، مشارکت در شبکه، سرمایه اجتماعی 17– سازماندهی پژوهش

این پژوهش از 5 فصل تشکیل شده است که فصل اول آن، به کلیات تحقیق و مواردی همچون طرح مسئله و اهداف و اهمیت تحقیق و… می پردازد. فصل دوم این پژوهش به متون ادبیات نظری تحقیق اختصاص دارد و چارچوب نظری و فرضیات تحقیق و.. در این فصل تشریح می گردد. فصل سوم که مربوط به  روش شناسی تحقیق است روش تحقیق و روش نمونه گیری و پایایی و روایی و.. را در بر می گیرد. فصل چهارم که عنوان تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق را یدک می کشد به توصیف جامعه آماری ،تشریح یافته های توصیفی و تبیینی پژوهش و آزمون فرضیات می پردازد. فصل پنجم که آخرین فصل پژوهش می باشد و مربوط به نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد به خلاصه نتایج و پیشنهادات و محدودیت ها اختصاص دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]




امروزه ساختار اقتصادی دنیا با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. توسعه پایدار امروز برپایه نوآوری، خلاقیت و استفاده از دانش استوار است. توسعه اقتصادی و تجارت شرکت ها در کشور ضمن فراهم آوردن زمینه رشد و توسعه پایدار، مسائل و مشکلات جاری از جمله فقر، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی، بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی و معضل انبوه سایر بیکاران را مرتفع خواهد کرد. در واقع رشد تجارت پایه و اساس توسعه همه جانبه محسوب می شود. مطالعات و تحقیقات نشان می دهد حضور کارآفرینان در شرکت های دانش بنیان و اقدامات نوآورانه آن ها نقش شایسته و بایسته ای در رشد و توسعه اقتصادی، حضور فعال در بازارهای جهانی، رقابت، اشتغال زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر، افزایش در آمد ملی و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد. برای توسعه کارآفرینی در کشور به کار آفرینان توانمند نیاز است. منظور از توسعه کارآفرینی ایجاد فرهنگ کار آفرینی در کشور، تقویت گرایش مثبت عمومی به کار آفرینی و در پی آن افزایش نرخ فعالیت های کارآفرینانه است (دیوان­سالار و بزرگی، 1391: 3).  

 1-2- بیان مسأله

در سالهای اخیر شرکت های کوچک و متوسط، نقش مهمی در اشتغال زایی و رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کنند. از نظر سازمان های بین المللی همچون یونیدو (سازمان توسعه صنعتی ملل متحد[1])، ادغام در اقتصاد جهانی بهترین روش برای غلبه بر فقر و عدم برابری در کشورهای در حال توسعه است. برای پیوستن به اقتصاد جهانی، لازم است بخش خصوصی که در آن شرکت های کوچک و متوسط نقش کلیدی بر عهده دارند گسترش یابد. در این راستا، کارآفرینان از طریق حضور فعال دربازارهای جهانی و ایجاد فرصت‌های تجارت، رقابت، اشتغال زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر و افزایش درآمد ملی نقش مهمی را ایفا می کنند  (پنگ[2]، 2001: 97؛ دیوسالار و بزرگی، 1391: 3). در واقع کارآفرینی که به مفهوم کشف و بهره برداری از فرصت ها به منظور ارزش آفرینی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است، پایه و اساس رشد تجارت و رشد و توسعه پایدار در کشورها محسوب می شود.

نوآوری نیز نقش عمده ای در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کند. در نظریه های تکامل اقتصادی، نوآوری به عنوان نیرو محرکه رشد و توسعه اقتصادی معرفی شده است. در سال های اخیر، با ظهور اقتصاد دانش، نوآوری نقش حیاتی تری در تحول ساختارهای اقتصادی و اجتماعی یافته است، بطوری که در بعضی از مقالات، از اقتصادهای پیشرفته امروزی بعنوان اقتصادهای مبتنی بر نوآوری یاد می شود (نیکومرام و همکاران، 1392: 92). لوئیس[3] ، معتقد است که تجارت، موتور رشد اقتصادی است و در بازار رقابتی، تجارت آزاد سبب می شود تولید کنندگان داخلی از تولیدات خارجی بهره گرفته و اقدام به ساخت کالایی با کیفیت بهتر نمایند (لوئیس، 1954: 145). از سویی دیگر، قابلیت ابتکار، ابداع و نوآوری، کارایی افراد را افزایش می دهد و همین دلیل تجارت است (بایر[4] ، 2004: 574).

بین‌المللی شدن و ورود به بازارهای جهانی نیز رشد تجارت را افزایش می‌دهد (میهن‌دوست، 1389: 5). زیرا بین المللی شدن، شرکت های داخلی را در معرض بهترین عملکرد شرکت های خارجی و همچنین تقاضای مشتریان داخلی قرار داده، امکان دستیابی به نهاده های سرمایه ای پیشرفته همچون ابزارهای ماشینی را فراهم کرده و درنتیجه زمینه افزایش بهره وری و فراهم شدن فرصت های جدید رشد برای شرکت ها و افزایش کارایی آنها را فراهم می کند (پاتریشیا[5]، 2005: 532). بر اساس نظریه ریورا-باتیز و رومر تجارت زمینه لازم برای دسترسی بیشتر به دانش، توسعه فناوری، جلوگیری از انجام مجدد تحقیق های صنعتی و تقویت خلاقیت، نوآوری و شناسایی صرفه های حاصل از مقیاس در اثر رقابت شدیدتر را فراهم می سازد (ریورا باتیز و رومر[6]، 1991: 535).

تا اوایل دهه 60 میلادی، توجه اساسی موضوعات مدیریت به شرکت‌های بزرگ بوده است. اما در سال‌های اخیر، شرکت‌های دانش‌بنیان[7] در توسعه اقتصادی کشورها به‌عنوان موتور رشد اقتصادی شناخته‌شده‌اند. مهم‌ترین ویژگی و مزیت این بنگاه‌ها علاوه بر روان بودن و داشتن قدرت سازگاری با شرایط متغیر محیطی، وضعیت رقابت‌پذیری و نوآورانه آنها است. در این راستا، دولت‌ها با ایجاد محیطی مناسب، شرایط کار و فعالیت را برای شرکت‌های دانش‌بنیان و جذب شرکت‌های مبتنی بر فناوری ، از طریق پارک‌های علم و فناوری مهیا می‌نمایند.با توجه به گسترش تدریجی بخش خصوصی در ایران، نیاز به ارائه محصولات جدید و فروش آن در بازارهای جهانی و بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط نیز بیش از پیش ضرورت می یابد. با توجه به اهمیت نوآوری و بین المللی شدن در بین کسب و کارهای کوچک و متوسط که به وسیله کارآفرینان راه اندازی شده اند و با توجه به اینکه، نوآوری در محصول و ورود به بازارهای جهانی می‌تواند سبب رشد تجارت شده و در نتیجه زمینه رشد اقتصادی کشور را مهیا سازد لذا، در این تحقیق رابطه بین نوآوری، بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان و انتظارات رشد تجارت شرکت های دانش بنیان مورد بررسی قرار گرفته است.

1-3- ضرورت تحقیق

کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصت­ها، موقعیت­ها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیت­ها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب می شوند. آنها تصدیق می کنند که موفقیت و بقا در چشم اندازهای برخواسته از فردا، نیازمند چالاکی، قوه ابتکار و نوآوری است. براساس نظریات اقتصادی و تجارب حاصله در اقتصادهای روبه رشد، کارآفرینان موتور محرکه توسعه و رشد اقتصادی محسوب می شوند و بالطبع اشتغال زایی یکی از رهاوردهای مهم کارآفرینی است. به عبارت دیگر، چرخ های توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت درمی آید. در هزاره نو که با پدیده جهانی شدن مواجه هستیم، کارآفرینی به مثابه عامل رشد، توسعه و نیز یکی از عوامل تأثیر گذار در ترسیم چشم انداز مطلوب جامعه یاد می شود (کلارک[8]، 2004: 425) کارآفرینان باتوجه به خصوصیات ممتاز و برجسته خود قادر هستند منابع لازم برای ایجاد رشد و توسعه در زمینه های تولید و منابع انسانی را فراهم کرده، اشتغال و کسب و کار جدید ایجاد کرده و با نوآوری صنعتی بر توسعه دامنه محصولات و خدمات بیفزایند و در نتیجه باعث رشد تجارت داخلی و بین المللی شوند (ایزدیان، 1390: 60). همچنین، با توجه به تجربیات جهانی ایجاد شرکت های دانش بنیان و پارک های تحقیقاتی در کشور مشروط به رعایت برنامه ریزی های آمایشی و سرمایه گذاری مناسب می تواند نقش مؤثری را در تکمیل چرخه تحقیقات و نیز تجاری سازی نتایج تحقیقات ایفا کند. علاوه بر این، این موضوع می تواند سبب تسریع در روند انتقال فناوری و گسترش موسسات کوچک و متوسط شده و باعث تسریع رشد اقتصادی کشور گردد (صدیق، ۱۳۸۷: 134). بنابراین مطالعه بر روی کارآفرینان شرکت های دانش بنیان و عوامل موثر بر رشد تجارت آن ها ضروری می باشد.

1-4- سوال اصلی تحقیق

آیا نوآوری محصول و بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها تاثیر دارد؟

 

1-5- اهداف تحقیق

1-5-1- هدف اصلی

تعیین رابطه بین نوآوری محصول، بین المللی شدن و انتظارات رشد تجارت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی.

1-5-2- اهداف فرعی

1- تعیین تاثیر سطح تکنولوژی بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی

2- تعیین تاثیر سرمایه انسانی کارآفرینان شرکت­های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر نوآوری محصول آن­ها

3- تعیین تاثیر سرمایه انسانی جامعه بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت­های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی

پایان نامه

4- تعیین تاثیر رقابت بالقوه بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی

5- تعیین تاثیر عملکرد اقتصادی بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی

6- تعیین تاثیر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر بین المللی شدن آنها

7- تعیین تاثیر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها

8- تعیین تاثیر بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها

1-5-3- اهداف کاربردی

شرکت های دانش بنیان و سایر شرکت ها و بخش های اقتصادی ایران می توانند از نتایج این تحقیق بهره مند شوند.

1-6- فرضیه های تحقیق

1-6-1- فرضیه اصلی

نوآوری محصول و بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها تاثیر مثبت دارد.

1-6-2- فرضیه های فرعی

1- سطح تکنولوژی بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.

2- سرمایه انسانی کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر نوآوری محصول آنها تاثیر مثبت دارد.

3- سرمایه انسانی جامعه بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.

4- رقابت بالقوه بالاتر بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.

5- عملکرد اقتصادی بر نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی تاثیر مثبت دارد.

6- نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر بین المللی شدن آنها تاثیر مثبت دارد.

7- نوآوری محصول کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها تاثیر مثبت دارد.

8- بین المللی شدن فعالیت کارآفرینان شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بر انتظارات رشد تجارت آنها تاثیر مثبت دارد.

[1] The United Nations Industrial Development Organization (UNIDO)

[2] Peng

[3] Jose-Luis Hervas-Oliver

[4] Markus Baer

[5] Patricia Phillips McDougall

[6] Rivera-Batiz, Luis A., and Paul M. Romer.

[7] شرکت یا مؤسسه خصوصی و یا تعاونی هستند که به منظور هم‌افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاری‌سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوری‌های برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرم افزارهای مربوط تشکیل می‌شود و بر اساس معیارهای مورد نظر آیین نامه ارزیابی و تشخیص شرکت‌ها و موسسات دانش‌بنیان، به تأیید کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت‌ها و موسسات دانش‌بنیان و نظارت بر اجرا می‌رسد. شرکت‌های دولتی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی که دارای مصادیق سوء سابقه باشند و نیز شرکت‌ها و موسساتی که بیش از پنجاه درصد از مالکیت آنها متعلق به شرکت‌های دولتی و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی باشد، مشمول حمایت‌های این قانون نیستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]




توسعه وتکامل اشکال مختلف زندگی درجوامع، سازمانهای متعدد و متنوعی را بوجود آورده است توسعه نیازمندیهای متعددی که منشاء تکامل و تغییر در زندگی انسانی در جوامع مختلف می باشد بر نقش و اهمیت سازمانها افزوده است. سازمانهای  موجود در هر کشوری مقاصد وهدفهای مختلفی دارند چنانچه هدف موسسات نظامی با مقاصد دانشگاهی و یا خدمات بهداشتی ودرمانی با موسسات تولیدی تفاوت محسوس دارد لیکن آنچه در کلیه سازمانها مشاهده می گردد ویا به اصطلاح وجه مشترک آنها می باشد اجتماع یک دسته از افراد است که به صورت دست جمعی تحت امکانات محدود و به منظور تحقق مقاصد خاصی همکاری می کنند. امروزه موسسات وسازمانهایی که به مشتریان خدمات ارائه می نمایند باید براساس یکسری اصول تعریف شده انجام گیرد واین خدمات از یک سری استانداردهای لازم پیروی نماید. بنابراین به منظور رقابت در بازارهای بین المللی و حتی در سطح یک کشور رعایت اصول واستانداردهایی لازم است چرا که اصولاً برای رسیدن به توسعه پایدار پاسخ به نیازهای مشتریان الزامی می باشد. در دنیای پرتحول کنونی فرصت و زمان کوتاهی برای جوابگوئی به نیازهای مشتریان است. پرواضح است ساختارهای سنتی از مدیریت بین بخشی غافل بوده و فقط سعی دارد به نتایج توجه داشته باشد  و اصولاً به ریشه یابی و کنکاش مسائل و مشکلات بی توجه است،‌مدیران ارشد سازمانها می بایست جهت رسیدن به استانداردهای کامل و بی نقص دائم تلاش کنند. بر همین اساس خدمات بهداشتی و درمانی وبیمارستانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده چرا که از سازمانهای خدمت رسان می‌باشند که حیاتی ترین نیازهای مشتریان خود یعنی سلامت و درمان افراد را به عهده دارند. لذا به منظور رسیدن به این مقصود بایستی توجه ویژه ای به این بخش از فعالیت ها انجام گیرد چرا که هرگونه بی توجهی و کم توجهی به این موضوع( علی الخصوص در شرایط کنونی) می تواند صدمات جبران ناپذیری را به سلامت و اقتصاد کشور وارد  نماید :‌امروزه از یک طرف جوامع در مقابل شیوع انواع بیماری های مسری از قبیل ایدز ـ آنفولانزای مرغی و… قرار گرفته است و از طرف دیگر زندگی صنعتی و آلودگی های زیستی ومحیطی سلامت و بهداشت جامعه را با خطر مواجه نموده است. بر این اساس تحقیق و پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از نظرات و پیشنهادات ارباب رجوع به عنوان مشتریان بیمارستان امام رضا (ع) به منظور ارتقاء سطح خدمات، راهها و روشهای موجود را بررسی و در جهت ارتقاء سطح خدمات اطلاعات لازم را جمع آوری و ارائه نماید.

بیان مسئله :

وضعیت موجود بیانگر این مسئله است که در مراکز بهداشتی درمانی خصوصاً بیمارستان آنگونه که شایسته است به روش های عملی مدیریتی جدید توجه اساسی نمی شود و چون بازار یک بازار رقابتی کامل نیست نتیجتاً قیمت وکیفیت خدمات و محصول را مشتری تعیین نمی کند. دراین راستا مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی با علم و آگاهی به این موضوع که رضایت مشتری میتواند در توسعه خدمات مفید و موثر باشد  سعی کرده با پیاده سازی مدیریت کیفیت و اخذ گواهی نامه استاندارد ISO 9000 درصدد این امر مهم برآید.

اهمیت موضوع :

اگر دست یابی به توسعه سازمانی، ارتقای کیفیت و بهروری و نیز التزام پاسخگوئی به مشتریان را در سه محور و راهبرداساسی برای هر سازمانی پذیرفته باشیم و تلاش‌هایمان را در کلیه زمینه های تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجراء به آن سمت و سو سوق دهیم، از این راه خواهیم توانست در جهت افزایش منابع و بهینه نمودن مصارف با در نظر گرفتن استراتژی ها واهداف سازمانی گامهای اساسی را برداریم. یکی از راههایی که سالیان پیش در اکثر کشورهای جهان در جهت بهبود شرایط به بوته تجربه گذاشته شده است،استانداردسازی  وبهبود کیفیت در تمامی زمینه ها، رویه ها، دستورالعمل ها و قوانین می باشد که توانسته نقش بسیار مفید و موثری در کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها داشته باشد. هر اندازه روشها و رویه های یکسان در انجام کارها بکار گرفته شود، می توان از دوباره کاری ها، ناهماهنگی ها و تصمیم گیری های نادرست که باعث افزایش هزینه ها و سلب اعتماد مشتریان می شود جلوگیری کرد. براساس آنچه که گفته شد هرگونه هزینه در جهت اجرا و پیاده سازی استاندارد وسیستم مدیریت کیفیت به منزله نوعی سرمایه گذاری بلند مدت بوده که از اتلاف سرمایه ها در سازمان ها خواهد کاست.از طرفی با استقرار سیستم مدیریت کیفیت ونهادینه شدن سیستم مذکور به مرور هزینه های آن کاهش خواهد یافت و ما شاهد سیستمی با قابلیتهای بسیار بالا خواهیم بود. که طبق نتایج حاصل از آن می‌توانیم به افزایش درآمدها وهدفمند شدن تمامی مصارف امیدوار به ارتقاء شاخص ها در سازمان باشیم.

اهداف تحقیق :

سازمان تامین اجتماعی با تحت پوشش قرار دادن 33% ازجمعیت کشور به منظور ارائه خدمات مطلوب و با کیفیت به مخاطبین ومشتریان سعی نموده با استفاده از تمام امکانات پرسنلی و تجهیزات رضایت مشتریان را جلب و در این راستا و باتوجه به اینکه بیشترین هم وغم سازمان توجه به سلامت بیمه شدگان معطوف گردیده چرا که معتقد است (انسان سالم محور توسعه می باشد ) لذا سعی گردیده باتوسعه و تجهیز مراکز درمانی خدمات درمانی مطلوب و در شأن بیمه شدگان به آنان ارائه نماید. بنابراین سعی گردیده فعالیت های اکثر مراکز درمانی این سازمان در سراسر کشور براساس چهارچوب خاص تحت عنوان استانداردهای علمی وبین المللی فعالیت نمایند.

ازجمله بیمارستانهای دارای سیستم مدیریت کیفیت بیمارستان امام رضا  (ع) ارومیه می باشد.که این بیمارستان از سال 1379 با تلاش و پیگیری مدیریت وقت و با اتکا بر پرسنل متخصص و توانمند خود درصدد کسب استانداردهای لازم برآمده تا با  ارائه خدمات درمانی مطلوب به بیمه شدگان این شهرستان ودیگر شهرستانهای همجوار وحتی مشتریانی از خارج کشور را نیز جذب و اقدامات درمانی برای آنان نیز ارائه دهد. بطوریکه هم اکنون به نظر می رسد این بیمارستان در ردیف بیمارستانها موفق کشور در جهت استقرار سیستم مدیریت کیفیت می باشد. این بیمارستان با اجرای دوره های فشرده آموزش و تداوم برنامه های آموزشی سعی نموده همه روزه نظرات مراجعین را دریافت نماید تا در مسیر پیشرفت خود نظرات و پیشنهادات آنان را ملاک توسعه قرار دهد.

بنابراین محقق سعی نموده با تحقیق حاضر اولاً میزان اثرگذاری سیستم های مدیریت کیفیت بر میزان رضایت مندی ارباب رجوع دوماً میزان اثر بخشی سیستم های فوق (ISO 9000 , TQM) در ارتقاء خدمات با کیفیت را مورد بررسی قرار داده و در صورت کسب نتایج مفید و مطلوب پیشنهادات لازم را جهت ارتقاء و ارائه خدمات با کیفیت به منظور ارتقاء میزان رضایت مندی مشتریان ومخاطبین ارائه نماید تا سطح ارائه خدمات با کیفیت و رضایت ارباب رجوع در حد خوب و قابل قبولی بالا برود.

روش تحقیق / پژوهش

به منظور بررسی آماری داده های تحقیق از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید.

الف ـ به روش توصیفی : جهت نشان دادن مشخصات جمعیتی پاسخ دهندگان  از این روش استفاده شد.

ب ـ ‌به منظور مقایسه میانگین سطح رضایتمندی مراجعین به بخش های مختلف قبل و بعد از استقرار و پیاده سازی ISO 9001 از آزمون T-استودنت استفاده به عمل آمد.

ج – جهت تعیین فاکتور های مهم از نظر رضایتمندی مراجعین به بخش های مختلف از تجزیه عاملی (Factor analysis)استفاده شد.

حدود تحقیق

حدود تحقیق از نظر مکانی مربوط خواهد شد به بیمارستان امام رضا (ع)ارومیه ولی از نظر زمانی سعی خواهد شد اسناد و مدارک موجود در زمینه ISO 9000 و مدیریت کیفیت که از سال 79 در این بیمارستان پیاده سازی و اجرا شده مورد بررسی قرار گرفته ونهایتاً با ارائه پرسشنامه به مراجعین و جمع آوری آنان از نظرات وپیشنهادات آنان استفاده گردد.

الف- روش جمع آوری اطلاعات

در این پژوهش سعی بر آن است که تاثیرات پیاده سازی و استقرار ISO 9001 روی رضایتمندی مشتری، روی اثر بخشی و ارتقاء خدمات با کیفیت به ارباب رجوع افزایش یا کاهش میزان رضـایتمندی با استقرار سیسـتم های فوق در بیمارستان مورد بررسی قرار گیرد.

جهت جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است پرسشنامه ها به صورت بینام بوده فلذا به پاسخــگو این اطمینان را می داد که با خیـال راحت به پرسش ها پاسـخ دهد. پرسش ها با توجـه به متغییر های مورد نیاز طراحی و برای هر بخش از بیمارستان سوالات جداگانه ای تنظیم گردید تا جوابگوی سوالات اساسی تحقیق باشد.

مقالات و پایان نامه ارشد

ب– جامعه آماری

در این تحقیق جامعه آماری مراجعین به بیمارستان امـام رضــا (ع) در حالت کلی و بخش های موجود بیمارستان (سرپایی) و بستری در حالت جرئی مورد بررسی قرار می گیرد.

ج- نمونه آماری و روش نمونه گیری

جهت انتخاب نمونه علاوه بر مدنظر قرار دادن ویژگی های مشترک و متفاوت بخشهای بیمارستان از روش نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی نسبتی استفاده شد.

پرسشهای اساسی تحقیق :

1ـ آیا اجرای سیستم TQM رضایت مخاطبین و ارباب رجوع را جلب نموده است ؟

2ـ آیا  استقرار و پیاده سازی TQM در بیمارستان امام رضا (ع) میزان رضایتمندی مشتریان را افزایش داده یا نه؟

3ـ آیا استقرار TQM موجب افزایش اثر بخشی و ارتقاء خدمات با کیفیت به ارباب رجوع شده است یا نه ؟

محدودیت های تحقیق

در تحقیق فوق محدودیت هایی برای محقق وجود داشت که به مواردی از آن بطور فهرست اشاره می گردد.

عدم وجود منابع لازم و کافی در مورد تحقیق فوق.

عدم دسترسی آسان به اطلاعات موجود در بیمارستان

عدم همکاری کامل مسولین درمان که در مواردی نیاز به کسب مجوز از مقامات بالا را طلب می کرد.

بعلت بی سوادی عده کثیری از مراجعین بعضاً پر کردن پرسشنامه با مشکل مواجه می شود.

عدم اطلاع مراجعین از خدمات ارائه شده توسط سازمان.

نبود اطلاع مراجعین از سیستم TQM و حتی بعضاً همکارانی که در ارتباط مستقیم با این سیستم نبوده اند.

عدم وجود بودجه کافی برای تحقیق فوق.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]




در جهان رقابتی امروزی، یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به هدف­ها و رسالت­های مورد نظر، عنصر انسان است. در این میان آنچه مقوله تحول را حیات می­بخشد و بقای سازمان را نیز تضمین می­کند، منابع انسانی است. بطوری که منابع انسانی، مهمترین عامل بهره­وری در جامعه است و تردیدی نیست که شکوفایی هر جامعه­ای در بهبود و پرورش منابع انسانی آن نهفته است. باید توجه داشت که جهت استفاده بهینه از منابع انسانی، باید بصورت کاملاً اصولی آن را مدیریت کرد، مدیریت منابع انسانی به معنای درک اهمیت منابع انسانی یک سازمان است که بــه برتری سازمان، توجه به مشتری، کارآفرینی، کیفیت و نظایر آن شکل و معنا می­بخشد. در حقیقت رشــد و پرورش و افــزایش سطح توانایی­های و سازماندهی نیروی انسانی یک سازمان جهت رسیدن به اهداف سازمان در دیدگاه و سطح فکری مدیریت منابع انسانی خلاصه شده است و این سطح مدیریتی در شکست و پیروزی سازمان سهم بسزائی دارد.

بیان مسئله

در حالت کلی نظام مدیریت منابع انسانی را می‌توان در مولفه‌های اصلی گزینش و استخدام، نگه­داشت منابع انسانی در جهت تحقق اهداف سازمانی، آموزش و توسعه، ارزشیابی عملکرد و بازخورد بیان کرد. با توجه به اجزای پنجگانه نظام مدیریت منابع انسانی، مفهوم بهره‌وری، به ویژه بهره‌وری منابع انسانی، در چارچوب مدیریت منابع انسانی مطرح شده است که از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است (سعادت، 1386، 5).

یکی از مولفه­های اصلی مدیریت منابع انسانی جذب منابع انسانی است، که به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت منابع انسانی شامل مراحل برنامه­ریزی، تعیین و تامین نیروهایی است که باید با گذر از مراحل قانونی پذیرش و استخدام در مشاغل مختلف سازمانی آماده شده و به کار گمارده شوند (اصیلی و صالح هندی، 1389، 70). در همین زمینه راه­های گوناگونی تا به حال مورد استفاده قرار گرفته است؛ همچون آزمون کتبی و مصاحبه. اما با توسل به خلاقیت، راه­های بی­شماری وجود دارد که می­تواند ریسک یک استخدام مطلوب را به حداقل برساند (نوری شمس­آباد، 1387، 32). برخی از محقیق، نظام جذب را شامل برنامه­ریزی منابع انسانی،کارمند یابی، گزینش و توانمند­سازی منابع انسانی می­دانند (Byars and Rue, 2011, 342). همچنین در صورتی که جذب منابع انسانی اثر بخش باشد، می­تواند هر موسسه و سازمانی را فارغ از اندازه، صنعت، حوزه یا اهداف زنده نگه داشته (Caruth, Caruth and Pane, 2009, 145) و نیروهای انسانی (کارکنان) آن را توانمند کرده و موجبات نگه داشت آنها را فراهم کند (نوری شمس آباد، 1387). بنابراین، جذب نیروی انسانی، به عنوان اصلی­ترین و مهم­ترین سرمایه در یک نهاد یا سازمان در (راستای توانمندسازی کارکنان) اهمیت فراوانی دارد (اصیلی و صالح هندی، 1389، 70).

توانمندسازی در راستای بالندگی منابع انسانی مطرح است (ضیائی و همکاران، 1387، 1) و مفهومی جدید است که هم اکنون نظر بسیاری از اندیشمندان مدیریت را به خود جلب کرده است. این مفهوم، که چند بعدی است بر حسب ادراکات و باورهای کارکنان نسبت به نقش خودشان در شغل و سازمان آن ها تعریف شده است و حالت­های روان شناختی مختلفی را از جمله احساس شایستگی، احساس موثر بودن، احساس خود مختاری و احساس معنادار بودن شغل به خود اختصاص می­دهد (عبداللهی و نوه ابراهیم، 1385). هدف اصلی توانمندسازی کاهش سلسله مراتب سنتی دیوان سالاری است. در واقع، به نیازهای مشتریان به کالا و خدمات که به وسیله سازمان فراهم می­شوند نه بر نیازهای سازمان تاکید دارد. اگر بخواهیم کارکنان به سازمان وابستگی و تعهد بیشتری داشته باشند، باید زنجیره فرماندهی سنتی بین کارمند و مدیر تغییر یابد (امیرخانی، 1387، 42). عواملی که می­تواند موجب توانمندی منابع انسانی گردد عبارتند از: توان جسمی، توان ذهنی، دانش، مهارت و انگیزه (محمدی، 1388).

 لازم به ذکر است که توانمندسازی کارکنان، موجبات نگه داشت آنان در سازمان را نیز به دنبال دارد. این امر (نگه­داری) که یکی از مولفه‌های اساسی مدیریت منابع انسانی است، شامل نگهداری بهینه کارکنان توان‌مند و واجد صلاحیت و آن عبارت از مجموعه برنامه‌ها و اقداماتی است که آموزش، تربیت و توان‌مندسازی مطلوب‌تر منابع انسانی شاغل، حمایت‌های مادی و معنوی، ارائه تسهیلات و خدمات مناسب، ایجاد امنیت روانی و شغلی منابع انسانی را شامل می‌شود که در نهایت به رشد و تعالی و حفظ موقعیّت مناسب، افزایش انگیزه، تجارب و در نهایت به رضایت شغلی منجر شده و فعالیت بیش‌تر و تعلق خاطر آنان را در پی داشته باشد (عابدینی، 1392).

با این وجود به دلیل بی­توجهی به اهمیت جذب، توانمندسازی و نگه داشت منابع انسانی در سازمان­ها، مدیریت منابع انسانی در سازمان­ها با چالش­های متعددی مواجهه است که از جمله می­توان جهانی شدن، کمبود نیروی کار ماهر و متعهد، هرم تصمیم­گیری، عدم شناخت نیاز کارکنان، بی­برنامگی، عدم شایسته­سالاری، تبعیض، بهره­وری ناکافی منابع انسانی، بی­انگیزگی، عدم مشارکت کارکنان، ترک همکاری کارکنان باسابقه سازمان را نام برد (هاشمی و پور امین­زاده، 1390، 4). اما محققین جهت مقابله با این مشکلات در فرایند، جذب، توانمندسازی و نگه داشت نیروی انسانی، راهبردهای مختلف مدیریتی را در پیش می­گیرند. راهبردهاى مدیریتى با بسترسازى و ایجاد زمینه مناسب، موجب مى­شوند تا مدیران حداکثر توانایى و قابلیت­هاى خود را جهت انجام وظایف به کار گیرند و منابع انسانی را به بهترین شکل هدایت کنند (بختیاری و احمدی­مقدم، 1389، 43). مهمترین راهبردهای آن، عبارتند از: 1- ارزیابی مهارت 2- بهبود روش های گزینشی 3- ارزیابی استراتژی های جذب 4- آموزش 5- بهبود ارزیابی عملکرد 6- حمایت (توانمندسازی)  7- مشارکت (توانمندسازی) 8- بهبود عملکرد 9- مشارکت (نگه داشت) و 10- حمایت (نگه داشت). در صورت اجرای صحیح این راهبردها مدیریتی موجب نگه داشت، جذب مناسب و توانمندی منابع انسانی در سازمانها خواهد شد. بنابراین راهبردهای مدیریتی موجب خود کارآمدی یا افزایش قدرت شخصی کارکنان می­شوند (عبدالهی و اشرفی­فر، 1391، 91) و با رعایت این راهبردهای توسط مدیران و کارکنان می­توان به سازمانی با کارکنان توانمند دست یافت. در همین راستا، شرکت پخش فرآورده­های نفتی منطقه میاندوآب یکی از سازمان­های است جهت افزایش توانمندی کارکنان و قدرت شخصی آنان ضرورت بررسی راهبردهای مدیریتی در آن لازم و ضروری است. اما با توجه به محدودیت منابع و امکانات مدیران سازمان قادر به اجرای همه راهبردها نمی باشند. به همین جهت هدف از تحقیق حاضر بررسی راهبردهای مدیریتی جهت جذب، توانمندسازی و نگهداشت منابع انسانی در شرکت پخش فرآورده­های نفتی منطقه شهرستان میاندوآب می­باشد. و در پی پاسخگویی به سوال زیر  می باشد:

کدام یک از راهبردهای مدیریتی بیشترین نقش را در جذب مناسب، توانمندسازی و نگهداشت منابع انسانی در شرکت بخش فرآورده­های نفتی میاندوآب دارند؟

ما در این تحقیق سعی کردیم مهمترین راهبرد ها را پیشنهاد دهیم و به این سوال مدیران پاسخ دهیم که کدام راهبرد اولویت و ارجهیت دارد به راهبرد دیگر؟

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مدیریت

مدیریت مهم­ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا مرگ یک جامعه است و روند حرکت از وضع موجود به سوی وضع مطلوب را کنترل می­کند (فرجی سبکبار و همکاران، 1392، 258).

مگینسون[1]، موسلی[2] و پیتری[3] نیز مدیریت را، کار کردن با منابع انسانی، منابع مالی و منابع فیزیکی، جهت دستیابی به اهداف سازمان توسط برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل عملیات، معرفی نموده‌اند. (میرابی، 1382، 10-11). اما مدیریت از نظر روزابث موس کانتر[4] مدرس دانشگاه هاروارد: عبارتست از عمل توازن بین فعالیت‌های مختلف شرکت: کاهش فعالیت ها و افزایش فعالیت‌ها. حذف فعالیت‌های زاید و ساختن فعالیت‌های مرتب به طور همزمان، انجام کارهای بیشتر در زمینه های جدید با منابع کمتر (کاتلر،1385، 142).

«مدیریت عبارت است از استفاده مؤثر از منابع محدود به منظور رسیدن به هدف های مطلوب» این تعریف کوتاه به منابع محدود در مدیریت اشاره دارد. یعنی همیشه مدیران با منابع محدودی سروکار دارند و می‌بایست از این منابع به نحو مطلوب بهره برداری کنند. در اینجا لازم است مفهوم رهبری نیز تعریف شود. «رهبری یعنی توانایی نفوذ بر گروهی برای رسیدن به هدف یا هدف‌هایی» کار رهبر آن است  تا پیروانش را کمک کند تا به هدف خود برسند و اهداف آنها را با اهداف سازمان هماهنگ کند (رابینز، 1997، 181).

مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی را مجموعه سیاست‌ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت تعریف کرده‌اند که با جنبه‌هایی از فعالیت‌ کارکنان بستگی دارد؛ به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان، ارزیابی عملکرد، ارتقا و نظایر آن (عابدینی، 1392) که در هر سازمان به دنبال بکارگیری بهینه سرمایه انسانی، به‌منظور دستیابی به هدف های سازمانی است (جزنی، 1380، 25) یا مجموعه‌ای از فعالیت ها و اقدامات یک سازمان برای جذب متقاضیان شغل و ارتقای آنان که برای دستیابی به اهداف و کمک به سازمان صورت می گیرد (عابدینی، 1392). به عبارت دیگر«هدف کلی مدیریت منابع انسانی تضمین این امر است که سازمان بتواند به کمک کارکنانش موفق شود»(آرمسترانگ، 1381).

هدف اصلی مدیریت در هر سازمانی کمک به عملکرد بهتر درسازمان برای نیل به اهداف سازمانی است. کمک به افزایش تولید و بهره‌وری، موثرترین کمکی است که می‌توان به سازمان کرد. اگرچه مدیریت منابع انسانی نمی‌تواند دخالت مستقیم چندانی در چگونگی استفاده ازسایر منابع در سازمان داشته باشد، ولی با توجه به حضور و دخالت عامل انسانی در تمام صحنه ها، مدیریت منابع انسانی ‌با طراحی برنامه‌ها ونظام هایی برای بکارگیری شایسته منابع سازمان، نقش مهمی در بقا و کارائی سازمان ایفا می‌کند(سعادت، 1386، 8).

اهداف مدیریت منابع انسانی[5]

1- قانون پذیر بودن: سازمانها جهت اداره کارکنان باید بسیاری از قوانین کشوری ،مصوبات دولت و حقوق ملی و محلی ،سیاست های ویژه استخدامی و کارگری  و همچنین تصمیمات قضایی را بپذیرد.

2- کیفیت زندگی کاری:کیفیت زندگی کاری یک مفهوم چند بعدی است که منجر به اهمیت و بها دادن به فعالیت های کارکنان در محیط کاری می گردد. این برنامه باید به گونه ای تنظیم شود که از گرایش کارکنان به خلاف جلوگیری به عمل آید.

3- بهره وری:  بدون شک بهره وری یکی از مهمترین اهداف سازمانهاست .اما در سازمانهای بخش عمومی و یا غیر انتفاعی فعالیت های مدیریت اداره کارکنان تلاش در جهت کاهش هزینه و سیاست گذاری به گونه ای است که توانایی انجام کار بیشتر با امکانات و منابع محدود را میسر سازد.

4- مسئولیت اجتماعی: سازمانها جهت پاسخگویی به مسئولیت اجتماعی که در سطح جامعه از آنها انتظار می رود ،نیازمند ارائه خدمات و محصولات قابل ابتیاع می باشند.

5- انگیزش: برخی از صاحبنظران منابع انسانی می گویند، اگر کارکنان از شغل خود راضی باشند و روحیه خوبی داشته باشند، بهتر کار می کنند در واقع اگر کسانی ناراحت باشند حداکثر کارائی را از خود نشان نمی دهند.

6- جذب متقاضیان شایسته و  با استعداد: باید این اطمینان حاصل شود که با اجرای سیاست هایی موثر مانند تمرکز کلیه فعالیت های استخدامی سازمان ،در یک ستاد یا واحد مرکزی به گونه ای که نوعی ثبات ، یکنواختی و تمرکز در فعالیت های استخدامی مشاهده شود. و تنها داوطلبانی استخدام شوند که دارای معدلهای عالی و مهارتهای ارتباطی و توان  بالا باشند.

7- تامین و حفظ کارکنان مطلوب: مدیریت منابع انسانی در سیاستگذاری مربوط به اداره کارکنان باید به گونه ای عمل نماید که احساس امنیت ناشی از کار و استمرار  درآمد وحقوق در کارکنان به وجود آید. بر طرف کردن موارد دلسرد کننده سبب خواهد شد که کارکنان به ادامه همکاری  با سازمان  ترغیب شوند. (جوادین، 2008، 44).

فرآیند مدیریت منابع انسانی

بطور کلی می توان گفت مدیریت منابع انسانی عبارتست از: گزینش و استخدام، نگه­داشت منابع انسانی در جهت تحقق اهداف سازمانی، آموزش و توسعه، ارزشیابی عملکرد و بازخورد (سعادت، 1386، 5).

 راهبرد

فرهنگ لغات وبستر[6]  استراتژی یا راهبرد را علم و هنر به‌کارگیری نیروی بازوی جنگجو برای محافظت و نجات امکانات در یک جنگ تعریف می کند (کینز، 1379، 29).

راهبرد یا راهبردها حاصل فرآیند برنامه ریزی راهبردی و یا بینش و تجربه شخص کارآفرین هستند و عبارت است از برنامه­ای جامع، منسجم و کامل که برای تحقق اهداف اساسی سازمان تدوین می گردد. بنابراین راهبرد نوعی برنامه است که برای نیل به مقاصد و اهداف اصلی سازمان تدوین می شود و تعیین کننده نوع خدمات یا محصولاتی است که سازمان به جامعه عرضه می کند و الگوی نحوه پاسخ گویی سازمان به محیط را شکل می دهد.(رضائیان، 1379). در حقیقت راهبرد یک سازمان مشخص می­کند که یک سازمان چگونه می خواهد برای سهام داران، مشتریان و شهروندان ارزش آفرینی کند (کلاپان و نورتون، 1386، 14).

راهبرد جهت گیریهای عمده سازمان را معین می کند و رهنمود هایی برای تخصیص منابع در مسیر کسب هدف­های بلند­مدت سازمانی ارائه می دهد. انتخاب راهبرد، کاری پیچیده و حتی مخاطره‌آمیز است؛ زیرا هر راهبرد، سازمان را به یک محیط رقابتی خاص هدایت می کند و چگونگی برنامه ریزی مدیران برای تطبیق قوت ها و ضعف های سازمان با فرصت ها و تهدیدهای محیطی را معین می سازد (دیوید، 1379، 24).

راهبرد مدیریت: راهبرد مدیریت منابع انسانی درباره تصمیماتی است که بر بکارگیری و بهسازی کارکنان و بر روابط موجود بین مدیریت و افراد تحت سرپرستی آنها تاثیر عمده و دیرپایی می‌گذارند. ( نصیری، 1388)

 سطوح راهبرد

  1. سطح کل سازمان؛ راهبرد­ها در سازمان‌های بزرگ، دارای سطوحی به تناسب سطوح سازمانی هستند. راهبرد در سطح کل سازمان، جهت­گیری­های کل سازمان را تعیین می­کند. هدف از تدوین راهبرد در این سطح، هدایت کل مجموعه و تخصیص منابع در آن است. در این سطح مشخص می­شود که سازمان بهتر است در چه زمینه یا زمینه‌هایی فعالیت کند.
  2. سطح مؤسسه؛ در راهبرد سطح مؤسسه یا راهبرد سازمان در فعالیت‌های عمده [انواع عمده محصول یا خدمت یا مؤسسات تحت پوشش مشخص می­شود که این مؤسسه یا خط تولید، چگونه باید با محیط رقابت کند یا چگونه باید به یک فعالیت عمده مبادرت نماید. راهبردهایی که در این سطح تدوین می­شوند معمولا با مسائلی نظیر ترکیب محصول (یاخدمت)، محل تجهیزات و فن­آوری جدید سر و کار دارند.
  3. مقالات و پایان نامه ارشد

  4. سطح عملیاتی؛ در راهبرد سطح عملیاتی نیز هدایت فعالیت­ها و عملیات وظیفه­ای خاص مد­نظر قرار می­گیرد. در این سطح از راهبرد مشخص می­شود که چگونه می­توان با استفاده از مهارت‌های تخصصی در سطح نواحی وظیفه­ای، راهبرد سطح مؤسسه یا راهبرد سازمان در یک فعالیت عمده را مورد حمایت قرار داد (داوری و ساززاده، 1380، 34).

راهبردهای مدیریتی

راهبردهاى مدیریتى با بسترسازى و ایجاد زمینه مناسب، موجب مى شوند تا مدیران حداکثر توانایى و قابلیت هاى خود را جهت انجام وظایف به کارگیرند.

  1. ارزیابی مهارت

مدیران سازمان با تحلیل شغل مهارت های مورد نیاز هر شغل را مشخص می نمایند. و یکی از مهمترین عوامل در جذب و استخدام نیروی کار توجه به این مهم است که آیا فرد مهارت ها و توانایی های لازم برای این شغل را دارد؟ جذب نیروی انسانی در سازمان باید با توجه به نیازهای آن سازمان انجام گیرد و داوطلبین باید مورد آزمون قرار گیرند که آیا مهارت های لازم برای آن شغل را دارا هستند؟ آیا از سلامت روحی و روانی برخوردار هستند. البته برخی عوامل بیرونی هم در این بحث دخیل هستند. با همه این تفاسیر مدیران باید راهبرد ارزیابی مهارت را برای جذب بهتر نیروی انسانی بکار گیرند.( عباسپور،1389، 89).

  1. بهبود روش­های گزینشی

به فرموده رهبر معظم انقلاب روش های گزینشی در سازمان ها باید بهبود یابد. بنا به فرموده ایشان در سیاست های کلی نظام اداری در بند سوم این سیاست ها آمده است« بهبود معیارها و روزآمدی روش های گزینش منابع انسانی به منظور جذب نیروی انسانی توانمند، متعهد و شایسته و پرهیز از تنگ نظری ها و نگرش های سلیقه ای و غیر حرفه ای» با توجه به این سیاست ها مدیران سازمان باید روز به روز روش های جذب خود را به روز کنند و واحد های فنی و تخصصی را برای برگزاری آزمون های استخدام، طرح سوالات عمومی و تخصصی و همچنین فراخوان و ارزیابی آزمون ها بکار گیرند تا داوطلبین و افرادی که در آزمون ها شرکت می کنند از صحت و سلامت آزمون و تحقق عدالت استخدامی اطمینان حاصل نمایند.(عباسپور،1389، 82)

  1. ارزیابی استراتژی های جذب

هدف از این استراتژی ، تضمین این است که شرکت بتواند از طریق استخدام کارکنان شایسته تر ( در مقایسه با رقبایش ) ، به مزیت رقابتی دست یابد . این دسته از کارکنان ، از مهارت های متنوع برخوردارند و بسیار خبره اند و طوری عمل خواهند کرد که بیشترین تأثیر را در مؤفقیت سازمان داشته باشند . سازمان این دسته از کارکنان را از طریق اعمال روش های انتخاب جذب می کند و آنها را از طریق ارائه فرصت های بهتر و اعطای پاداش بیشتر در مقایسه با دیگر سازمان ها و هم چنین از طریق انعقاد یک قرارداد روان شناختی مثبت که تعهد و اعتماد متقابل را افزایش می دهد ، حفظ می کند.( آرمسترانگ، 1381، 58)

  1. آموزش

بسیاری از مدیران ارشد سازمان ها بر این ادعا هستند که نیروی انسانی آنها سرمایه واقعی در سازمان هایشان هستند. اما با مطالعه ای ساده میتوان پی برد که چندان بر این اعتقاد خود پایبند نیستند. آموزش نیروی انسانی سرمایه گذاری پرسودی به شمار می آید، که بازده آن درواقع یک امر حیاتی و اجتناب ناپذیر است که باید به طور مستمر در سازمان مورد توجه قرار گیرد، چرا که آموزش یکی از راه های اصولی و منطقی هدایت تلاش های کارکنان در سازمان است.( صبرکش و همکاران،1392، 108).

  1. بهبود ارزیابی عملکرد

ارزیابی عملکرد فرایندی است که به وسیله آن یک مدیر رفتارهای کاری کارکنان را از طریق سنجش و مقایسه آنها با معیارهای ازپیش تنظیم شده ارزیابی می کند، نتایج حاصله را ثبت می کند و آنها را به اطلاع کارکنان سازمان می رساند. فراهم آوردن اطلاعات کافى در مورد عملکرد، توانمندى روانى را افزایش مى دهد. (بختیاری و احمدی مقدم، 1389، 46).

  1. حمایت( توانمندسازی)

یکى از عوامل مهم در توانمندسازى مدیران، حمایت مسئولان بالادستى سازمان از آنان است «در اجراى توانمندسازی باید از وجود حمایت کافی برای ادامه آن اطمینان حاصل کنید. شما نمی توانید کنترل امور را در دست داشته باشید مگر آنکه سایر قسمت های سازمان از شما حمایت کنند و مانع کار شما نشوند« (بلانچارد، 2003، 172).

کانگر وکاننگو (1988) بیان مى دارند:

مدیرانی که تحولات عمده ای ایجاد می کنند از درجه بالای حمایت اجتماعی بهره مند هستند. به تعبیر دیگر هر چقدر از حمایت بیشتر برخوردار باشند اثربخشی بالاتری دارند.(کانگر وکاننگو، 1988، 479).

  1. مشارکت(توانمندسازی)

توانمندسازی، فرآیند واگذاری امور به دیگران است و به عنوان عامل مرکزی و محوری در مدیریت عالی سازمان بشمار می آید.رهبرانی که در سازمان می خواهند توانمندسازی کنند باید بعنوان معلم عمل کنند و استعداد دیگران را توسعه دهند و از طریق آموزش، انگیزه ها، ارزش ها و اهداف پیروان خود را تغییر دهند.(هدیه لو،1386، 116)

  1. مشارکت(نگه داشت)

مشارکت جاری شدن قدرت و اختیار از یک سطح سازمان به سطوح دیگر است به گونه ای که به افزایش سطح توان متوسط آن سازمان منجر شود.(تسلیمی،1376، 111). پایه و اساس مشارکت کارکنان بر این منطق استوار است که کارکنان در فرآیند تصمیماتی مشارکت کنند که بر سرنوشت آنان اثر می گذارد؛ در کار اداری و سازمانی خود از آزادی عمل بیشتری برخوردار شوند و بر زندگی کاری خود اعمال کنترل نمایند.(هاروی و براون،1377، 427).

  1. حمایت(نگه داشت)

اولین اقدام درک کارکنان و احترام گذاشتن به آنها بعنوان افرادی است که ارزش هایی متفاوت از مدیران دارند. اگر برای مدیریت مهم است که افراد بخاطر دلایلی که هم برای خودشان و هم برای جامعه مفید باشند باقی بمانند، باید سازمانهایی را که بصورت زنده و پویا اداره می شوند را توسعه دهند، که حقیقتا در آن ها افراد با ارزش های گوناگون پذیرفته به آنها احترام گذاشته شود.(فلاورز و هاگز،1371، 69). نتایج تحقیقات نشان میدهند که عدم حمایت مدیران و سرپرستان یکی از عوامل اصلی ترک خدمت کارکنان می باشد. پس مدیران می توانند با حمایت از کارکنان خود از ترک خدمت آنها جلوگیری نمایند.(قربانی و رضایی راد،1390، 116)

  1. بهبود عملکرد

عملکرد عبارت است از مجموعه رفتارهایی که افراد در ارتباط با شغل خود نشان می دهند. مثلا کارگر الف میتواند بیست واحد کالا بیشتر از کارگر ب تولید کند. بنابر این عملکرد کارگر الف بالاتر است. حال فرض کنید کارگر ب تا دیر وقت کار می کند، در آموزش کارکنان جدید کوشاست، به دنبال فرصت جهت کمک به سازمان است، اغلب به موقع در محل کار حاضر می شود و در سه ماه گذشته حتی یک روز هم غیبت نداشته است. در مقابل کارگر الف بر خلاف کارگر ب اصرار دارد راس ساعت چهار بعد از ظهر محل کار را ترک کند، توجهی به کارکنان جدید ندارد، هیچگاه نوآوری از خود نشان نمی دهد، اغلب با چند دقیقه تاخیر در محل کار حاضر می شود و یک روز در ماه غیبت می کند. هرچند کارگر الف دارای بهره وری بیشتری است، ولی شاید بتوان گفت که کارگر ب با توجه به مجموع فعالبت های که انجام می دهد از کارگر الف بهتر است.(گریفین،1375، 129). البته این به عهده مدیریت سازمان است که رفتارهای مرتبط با کار و ارزش آنها را در تعیین عملکرد کارکنان مشخص کند و با کمک به بهبود عملکرد کارکنان خود موجب حفظ منابع انسانی خود شود.(علوی و مشفق،1387، 104).

توانمندسازی

توانمندسازی به فرآیندی اطلاق می شود که مدیر به کارکنان خود کمک کند تا توانایی لازم برای تصمیم­گیری مستقل را به دست بیاورند.

باون و لاولر توانمندسازی را سهیم شدن کارکنان خط مقدم سازمان در چهار عنصر اطلاعات، دانش، پاداش و قدرت می دانند. (باون و لاولر، 1992). همچنین توانمندسازی عبارت است از فراهم نمودن آزادی بیشتر، استقلال کاری، مسئولیت پذیری برای تصمیم گیری و خودکنترلی در انجام کارها برای کارکنان سازمان (مولینز[7]،1999،652).

از دیدگاه “کانگر ” و” کاننگو “، توانمندسازی فرایندی است که باعث ارتقای احساسات “خودکامیابی” در میان کارکنان سازمان می شود. در این فر ایند شرایطی که توانمندی افراد را پرورش می دهد و اطلاعات ثمربخشی را با استفاده از عملیات سازمانی و فنون غیر رسمی در اختیار آنها قرار می دهد، مورد شناسایی قرار می گیرد (ایوانویچ و همکاران[8]، 2005، 394). توانمندسازی کارکنان اصل مهمی در سازمان و مدیریت اثربخش است که می تواند با دادن قدرت و کنترل بیشتر به زیردستان سبب افزایش بهره وری در سازمان گردد. همچنین توانمندسازی با رفتارهای نوآورانه، مدیریت و رهبری اثربخش در ارتباط است و زمانی اتفاق می افتد که کارکنان به اندازه کافی آموزش دیده باشند، تمامی اطلاعات مربوط به کار فراهم شده باشد، ابزار ممکن در دسترس باشد، افراد کاملاً درگیر کار باشند و در تصمیمات مشارکت کنند و برای نتایج مطلوب پاداش مناسب داده شود.(کریتنر[9]،1996، 1).

اهداف توانمندسازی

هدف از توانمندسازی ایجاد سازمانی است مرکب از کارکنانی متعهد و مشتاق به کار که وظایف شغلی شان را بدین علت که هم عقیده دارند و هم از آن لذت می برند انجام می دهند. همچنین هدف از توانمندسازی نیروی انسانی، استفاده از ظرفیت های بالقوه انسان ها به منظور توسعه ارزش افزوده سازمانی، تقویت احساس اعتماد به نفس و چیرگی بر ناتوانی ها و درماندگی های فردی است.

به طور خلاصه با توجه به سطور فوق اهداف توانمندسازی کارکنان را می توان در موارد ذیل ذکر کرد:

  • ارتقای کارکنان از طریق ایجاد دانش و توانایی
  • استقرار عدالت در سازمان
  • ایجاد کارکنان متعهد و مشتاق در کارکنان
  • استفاده از ظرفیت های بالقوه کارکنان
  • اطمینان دادن به کارکنان که در چارچوب رسالت، چشم انداز و استراتژی سازمان به موفقیت می رسند. (صنعتی، 1386، 24-23 ).

 رویکردهای توانمندسازی

الف) رویکرد مکانیکی (ارتباطی): بر اساس این دیدگاه، توانمندسازی به معنای تفویض اختیار و قدرت از بالا به پایین ، همراه با مرزها و محدودیت های روشن و پاسخگویی دقیق است که کنترل مدیریتی را افزایش می دهد. در این رویکرد توانمندسازی فرآیندی است که طی آن مدیریت ارشد یک بینش روشن تدوین کرده و برنامه ها و وظایف معین برای نیل به آن در سازمان ترسیم می نماید . او اطلاعات و منابع مورد نیاز برای انجام وظایف را برای کارکنان فراهم می کند و اجازه می دهد تا آنان در صورت نیاز تغییرات رویه ای و اصلاح فرآیند ها را انجام دهند. در این رویکرد نتایج کار و فعالیت بیشتر تحت کنترل مدیریتی باشد و ساده سازی کار و وظایف مورد تأکید است. به طور خلاصه در این رویکرد توانمندسازی یعنی تصمیم گیری در یک محدوده معین (وردی ن‍ژاد و همکاران، 1387، 3).

ب) رویکرد ارگانیکی (انگیزشی): این رویکرد دیدگاهی از پایین به بالاست و کنترل را کاهش می دهد. بر اساس این رویکرد توانمندسازی برحسب باورهای شخصی افراد تعریف می شود. بر طبق این دیدگاه، افراد توانا دارای ویژگی های مشترکی هستند که تحت عنوان ابعاد توانمندسازی آمده است. این ابعاد اقدامات خاص مدیریتی نیستند بلکه منعکس کننده تجربیات یا باورهای کارکنان در مورد نقش آنها در سازمان می باشد. بنابراین توانمندسازی چیزی نیست که مدیران برای کارکنان انجام دهند بلکه طرز فکر کارکنان در مورد نقش آن ها در سازمان می باشد. در عین حال مدیریت سازمان می تواند بستر لازم را برای توانمندتر شدن کارکنان فراهم نماید. اما باید کارکنان توانمند را گزینش و به کار گیرند. آن ها باید خودشان احساس کنند که دارای آزادی عمل و قدرت تصمیم گیری هستند، آن ها باید شخصاً احساس تعلق به سازمان کرده، احساس شایستگی و تبحر در مورد توانایی های خود کنند و شایسته تأثیرگذاری بر سیستمی باشند که در آن کار می کنند (صنعتی، 1386، 30-29).

عوامل مؤثر بر توانمند سازی کارکنان

1) نگرش ها: کارکنان احساس می کنند نه فقط در مورد انجام دادن کار و وظایف خود، بلکه نسبت به کل سازمان نیز مسئولیت دارند. کارمند امروزی فردی است که بطور فعال در پی حل مشکلات باشد و برای نحوه انجام امور طرح ریزی و سپس آن ها را به مرحله اجرا درآورد. این همان نگرشی است که یک کارمند باید نسبت به سازمان خود داشته باشد.

2) روابط سازمانی: کارکنان همواره بطور گروهی و مستمر بهتر می توانند نسبت به بهبود و عملکرد سازمانشان در جهت دستیابی به سطح بالای بهره وری سازمانی با هم کار کنند. این مهم جز در سایه روابط سالم حاکم بر کار سازمانی میسور نمی باشد.

3) ساختار سازمان: ساختار یک سازمان مطلوب معمولاً به گونه ای طراحی می شود که کارکنان در می یابند که می توانند برای دستیابی به نتایج مورد انتظار مدیرشان و آنچه انجام دادنش لازم و ضروری است، کار کنند نه اینکه صرفاً ادای تکلیف نموده و انتظار پاداش داشته باشند (وردی ن‍ژاد و همکاران، 1387، 3).

جذب و به کارگماری

به طور گسترده جذب و بکارگماری فرایندی است که به تعیین نیازهای منابع انسانی یک سازمان و تأمین تعداد مناسبی از افراد شایسته برای پر کردن آن نیازها مبادرت می ورزد. این فرایند آن گونه که در تعریف فوق به آن اشاره شد، یک فعالیت ساده انگارانه نیست. در واقع، جذب و بکارگماری مستلزم تلاش پیچیده و گستره ای از وظایف مختلف می باشد، که از تحلیل شغل گرفته تا ارزیابی عملکرد، از مصاحبه شغلی تا توسعه مسیر شغلی و از بکارگیری افراد تا انقضا از خدمت آنها رادر بر می گیرد. (عباس پور، 1389، 80).

این مسئله جذب و بکارگماری را به یک فعالیت مشکل و چالش انگیز در سازمانهای معاصر تبدیل کرده است. یکی از اهداف جذب و بکارگماری تضمین این مسئله است که سازمان پیوسته تعداد مناسب و در عین حال با کیفیتی از کارکنان را در جای مناسب و در زمان مناسب برای انجام موفقیت آمیزانه کار سازمان در اختیار داشته باشد (دی سنزو و رابینز، 2002، 144).

هرچند ممکن است تعریف جذب و بکارگماری به صورت یک فرایند ساده ظاهر شود، اما دستیابی اثربخش به آن آسان نیست. باید کارها و وظایف گوناگونی با یکدیگر تلفیق و همسو شوند تا اطمینان حاصل شود که سازمان به طور موزون و هماهنگی همیشه تعداد کافی کارکنانی با مهارتهای مناسب در مشاغل مقتضی و در زمان مناسب برای رسیدن به اهداف سازمانی خود در اختیار دارد. هر چند توجه صاحب نظرانی همچون درهر و کندال (1995) که جذب و بکارگماری را به عنوان نظامی در نظر گرفته اند که شامل تمام راه هایی می شود که سازمان از طریق آن برای شکل دادن ترکیب نیروی کار خود اقدام می کند و کارکردهایی همچون کارمندیابی، غربال کردن، انتخاب، ترفیع و مدیریت نگهداری و انفصال از خدمت را در بر می گیرد بیشتر متمرکز بر کارکردهای فنی است اما نباید فراموش کرد که پیامدهای راهبردی این فرآیند بسیار حائز اهمیت است و آنگونه که بچت (2008) تصریح می کند تصمیمات آن تأثیراتی عمیق و بلند مدت و راهبردی بر سازمان دارد. مزایای تصمیمات جذب و بکارگماری می تواند در استخدام، توسعه و جابجایی استعداد های مورد نیاز سازمان برای مواجهه با تقاضای آینده، استفاده مناسب تر از کارکنان، آموزش مجدد کارکنان هم جهت با تغییر نیاز های سازمانی، دست یابی به موضوعات حیاتی منابع انسانی در یک مسیر سازماندهی شده و یکپارچه، تعیین استلزامات آینده منابع انسانی در راستای کمک به آن ها، دستیابی به نیروی کار متنوع و تشخیص و بهره برداری از منابع بیرونی مناسب مورد توجه قرار گیرد (عباس پور، 1389، 81).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:47:00 ب.ظ ]




دوره نوجوانی و جوانی، دوره رشد مهمی است که با فرآیند شکل گیری هویت همراه است. قسمتی از این فرآیند رشد، خطر جویی است که به شکل رفتارهای جنسی ناسالم و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد تظاهر می نماید. بررسیهای همه گیرشناسی حاکی از آن است که مصرف سیگار، مشروبات الکلی و سایر مواد در بین نوجوانان جوامع مختلف، در دهه های اخیر افزایش چشم گیری داشته است. بر طبق آمارهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها شیوع رفتارهایی که سلامتی را به خطر می اندازد در جامعه نوجوانان و جوانان رو به افزایش است. مصرف سیگار، مصرف تنباکو، غذاهای پر چرب و مصرف کم فیبر، عدم فعالیت فیزیکی، مصرف الکل، رفتارهای پرخطر جنسی و سوء مصرف مواد از جمله رفتارهای پرخطر محسوب می شوند (دشتی، 1392). از نظر بهداشتی سالیانه به طور متوسط ۵ میلیون نفر در جهان به خاطر مصرف مواد مخدر از بین می روند و  حدود ۴۲ میلیون نفر به واسطه سوء مصرف مواد مخدر به بیماری ایدز مبتلا می شوند. به این ترتیب اعتیاد و سوء مصرف مواد را باید یکی از بارزترین مشکلات زیستی – روانی – اجتماعی دانست که می تواند به راحتی بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک فرد و جامعه راست نموده و در معرض فروپاشی قرار دهد. با وجود اثرات زیان بار فردی و اجتماعی متعدد سوء مصرف مواد، طبیعی است که این مساله یکی از اولویتهای پژوهش در حوزه بهداشت روانی جوامع در چارچوب شناخت، پیشگیری و درمان به موقع سوء مصرف مواد باشد. این مساله در میان جمعیت نوجوان و جوان از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که اولا این قشر از جمعیت کشور در واقع سرمایه های اصلی جامعه در تولید علم و فناوری بوده و به لحاظ منابع انسانی از پایه های بنیادین پیشرفت ترقی و توانمندی هر جامعه ای محسوب می شوند؛ و ثانیا دوران جوانی به دلیل ویژگیهای خاص جسمانی و روانی این دوره از پرخطرترین دوره های تمایل و ابتلا به سوء مصرف مواد محسوب می شود. بنابراین، طبیعی است که اعتیاد بیشترین خسارت را از ناحیه تباهی نیروهای جوان، فعال، کارآمد و عمدتا تحصیل کرده بر جوامع وارد می سازد (بوتوین[1]، 2005).

 مطالعات نشان می دهند که مداخله های درمانی مناسب می تواند به میزان بسیار بالایی رفتارهای پرخطر از جمله اعتیاد، خودکشی و فرار نوجوانان را قبل و پس از اقدام کاهش دهد. برای تدوین مداخلات درمانی مناسب، بررسی های زیادی در مورد شناخت ویژگی های شخصیتی و شناختی این گونه افراد و نیز عامل های خطرساز محیطی انجام شده است. در بیشتر این مطالعات مشخص شده است که این افراد خصوصیات شناختی دارند که می تواند عامل خطرساز مهمی برای آنان باشد. از جمله این ویژگیها می توان از نداشتن مهارت جرأت ورزی، عدم مهارتهای حل مساله، نا امیدی، سبک اسنادی منفی، نظر منفی نسبت به خود و محیط، عدم ارتباط صحیح با دیگران را نام برد. اسکات و کلام[2] (1987) بر این باورند که این ویژگی ها، باعث می شود که فردی که نظر منفی نسبت به خود دارد، نتواند راه حلهای جانشینی مناسب برای حل مشکلات خود بیابد زیرا با دیگران ارتباط ندارد، از راهنماییهای آنان بهره نمی گیرد، مشکل را غیرقابل حل میداند، هیچ روزنه امیدی برای آینده نمی بیند و در نهایت به این نتیجه می رسد که خودکشی، فرار و اعتیاد مناسب ترین راه حل برای این مشکلات است. مطالعات گوناگون پیشنهاد کرده اند که درمان شناختی – رفتاری با تمرکز بر آموزش مهارتهای مورد نیاز می تواند برای نوجوانان مفید باشد (عبدالله پور، 1390).

خوشبختانه در دو دهه گذشته پیشرفت های معناداری در ایجاد برنامه های موثر برای پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان رخ داده است. رویکردهای پیشگیرانه روی عوامل خطرساز و محافظت کننده مرتبط با شروع مصرف مواد تمرکز می کنند و در این زمینه به نوجوانان آموزش هایی می دهند. برنامه آموزش مهارتهای زندگی برای جلوگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان برنامه پیشگیری اولیه موثری است که روی عوامل خطر ساز و محافظت کننده مرتبط با مصرف مواد تمرکز دارد و به خوبی مهارتهای اجتماعی و شایستگی شخصی را افزایش می دهد (بوتوین و گریفن[3]، ۲۰۰۲). کارایی این برنامه به خوبی در تحقیقات خارجی مشخص شده است (بوتوین، 2005).

1-2- بیان مسئله

    یکی از معضلات مهم جوامع بشری که از دیرباز وجود داشته است و امروز نیز ابعاد خطرناک تری یافته مشکل اعتیاد می باشد و این امر با پیدایش مواد افیونی جدید، روش های توزیع، مصرف و عوارض مهم تری چون ایدز به امر پیچیده ای تبدیل شده است، متاسفانه این مشکل در کشور ما به خصوص با توجه به موقعیت جغرافیایی خاصی خود از ابعاد مهم تری برخوردار است. تعداد معتادان، کاهش تدریجی سن اعتیاد، رواج روز افزون اعتیاد تزریقی همه نشانگر حساسیت مساله در کشور ماست (بخشی پور رود سری، 1393).

وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان و جوانان یکی از بزرگترین نگرانی های جوامع امروز است. اعتیاد به مواد مخدر تهدیدی جدی برای ساختارهای فرهنگی، بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی بوده، اساس تعادل، رشد و توسعه جوامع را بر هم زده و منابع بسیار انسانی، اقتصادی و اجتماعی را به هدر داده است. بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت روزانه در جهان، حدود 185 میلیون نفر از داروهای غیر مجاز استفاده می کنند که 2/13 میلیون نفر آنها دچار اعتیاد تزریقی هستند. 25میلیون نفر نیز دچار وابستگی دارویی می شوند و عامل مرگ 6/12درصد افراد در جهان مصرف الکل و داروهای غیر مجاز می باشد. در 65 درصد موارد عامل مرگ زودرس در سنین قبل از 65 سالگی مصرف الکل و داروهای غیرمجاز می باشد (مورتی و همکاران[4]، 2011).

با توجه به این موارد، در نوجوانان احتمال بروز رفتارهای پر خطر زیادی وجود دارد که علل این رفتارها ممکن است واکنش های مقابله با ترس، ترس از بی کفایتی، نیاز به اثبات خود و یا فشار همسالان باشد. بنابراین نوجوانان نیروی فعال و پویای جامعه هستند و نمی توان این جمعیت را نادیده گرفت و باید نگرش ها و ویژگیها و مشکلات و نیازهای آنها را شناخت و روش های ارتباط صحیح با آنها را فرا گرفت (سیگل و ولش[5]، 2014).

سوء مصرف مواد مخدر در تمام ابعاد و زمینه ها چنان پیچیده و بغرنج است که بیشتر اذهان بشری را به خود معطوف داشته است. بی شک در این عرصه، نوجوانان و جوانان بیشترین گروهی هستند که با این مشکل دست به گریبانند (عصمت پناه و خاکشور، 1388).  مصرف مواد عمدتا در دوره نوجوانی آغاز می شود و این آغاز در بستری از تغییرات بی شمار جسمی و روانشناختی روی می دهد. این تغییرات و دیگر آثار سوء مصرف مواد مخدر، مسئولان و کارشناسان را بر آن داشته که به منظور پیشگیری از سوء مصرف مواد به ارائه راه حل هایی بپردازند. علی رغم تلاش های گسترده ای که صورت گرفته است، مبارزه با این معضل، چندان موثر واقع نشده است و شیوع سوء مصرف مواد در دانش آموزان راهنمایی تا دبیرستان به طور فزاینده ای بیش از سال های گذشته بوده است (یار محمدیان، 1392).

یکی از مهمترین استراتژی ها در پیشگیری از اعتیاد، تغییر نگرش های مثبت و تثبیت نگرش های منفی نسبت به مصرف مواد مخدر است، نگرش یعنی، باورهای فرد در مورد نتیجه و عاقبت هر کار و ارزشی که فرد برای این نتیجه قائل است. نگرش ها دلایلی منطقی بروز رفتارهای هر فرد خاصی می باشد؛ عوامل بسیاری بر نگرش افراد تاثیر می گذارند، یکی از این عوامل دانش و اطلاعات فرد در حوزه های مختلف می باشد؛ لذا طبق مطالعات صورت گرفته، مشخص شده است که: افرادی که نسبت به مواد مخدر، نگرش ها و باورهای مثبت دارند احتمال مصرف و اعتیادشان بیشتر از کسانی است که نگرش های منفی یا خنثی دارند. بر همین اساس تغییر نگرش ها از خنثی به منفی آسان تر از تغییر نگرش ها از مثبت به منفی است. به همین دلیل افرادی که سیگاری نیستند بیشتر از سیگاری ها به مضرات سیگار توجه دارند (بستامی و همکاران، 1395).

در جوامع صنعتی برنامه های متنوعی را برای پیشگیری و سوء مصرف مواد در دست اجرا دارند. این برنامه ها بیشتر متمرکز در بین نوجوانان و جوانان می باشند که بیشترین شیوع مصرف را داشته اند و خطر بالایی جهت ابتلای آنان به مواد مخدر وجود دارد. برای پیشگیری از سوء مصرف مواد امروزه به دنبال به کار بستن روش های متفاوت پیشگیرانه نظیر افزایش اطلاعات، آموزش عاطفی و مقاومت در برابر نفوذ اجتماعی هستند. هم اکنون تاکید بر استفاده از روشهای آموزش مهارتهای شخصی و اجتماعی است، روشهایی نظیر آموزش مهارت قاطعیت اجتماعی (پنتز[6]، ۱۹۹۴). آموزش مهارتهای رفتاری-شناختی (اسهینگ[7] ،۱۹۸۴)، و آموزش مهارتهای زندگی (بوتوین[8]، ۱۹۸۳). در این میان برنامه آموزش مهارت های زندگی بوتوین از اهمیت بسیاری برخوردار است. مهارت های زندگی می توانند اعمال شخصی و اعمال مربوط به دیگران و نیز اعمال مربوط به محیط را به طوری هدایت کنند که به سلامت بیشتر منجر شود و سلامت بیشتر یعنی آسایش بیشتر جسمانی، روانی و اجتماعی. آموزش مهارت های زندگی که اولین بار توسط بوتوین مطرح گردید سعی دارد از طریق افزایش منابع مقابله ای اشخاص موجب پدیدایی احساس خودکارآمدی قوی و از بین رفتن عزت نفس پایین گردد، امری که در بسیاری از آسیب ها از جمله سوء مصرف مواد دارای نقش محدودی است (مومنی و همکاران، 1390).

ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل پاسخ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﻮال اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش نوجوانان و جوانان به سوء مصرف مواد در شهر تبریز اثربخش است ﯾﺎ ﺧﯿﺮ؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت مطالعه

وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان و جوانان یکی از بزرگترین نگرانی های جوامع امروز است. کاهش نگرش منفی نوجوانان به مصرف مواد و شیوع اعتیاد بسیار نگران کننده است.زیرا اکثر نوجوانانی که مصرف مواد را در سال های اولیه نوجوانی آغاز می نمایند به مصرف این ماده در سال های آینده ادامه می دهند و میزان مصرف مواد و مشکلات مرتبط با آن نیز مرتبا افزایش می یابد (محمدی، جزایری و رفیعی[9]، 2005). نتایج مطالعه ارزیابی تغییر نگرش و رفتارهای پرخطر دانش آموزان نشان داده است که در حال حاضر نگرش منفی قوی نسبت به مواد مخدر در این قشر از جمعیت کشور وجود ندارد و از بار ارزشی منفی آن کاسته شده است و بنابراین بسیاری از دانش آموزان مستعد اعتیاد می باشند (ریاحی و همکاران[10]، 2009). همچنین در دو سه دهه اخیر جامعه با آمارهای تکان دهنده ای از شیوع سوء مصرف مواد، و کاهش نگرش منفی نسبت به آن، عموما در سطح جامعه و خصوصا در جمعیت نوجوانان و جوانان مواجه شده است (کلی[11]، 2001).

مهمترین خطر تهدید کننده این گروه، قرار گرفتن مکرر در موقعیت های نامناسب از جمله ناامنی، فشار، آشفتگی روانی، احساس حقارت، طرد شدگی و بیگانگی با والدین و سایر مشکلات روزمره می باشد که فرد به صورت پناه بردن به مواد مخدر به این مشکلات واکنش نشان می دهد (بستامی و همکاران، 1395).

مقالات و پایان نامه ارشد

درمان اعتیاد و شکستن چرخه معیوب آن دشوار و پر هزینه می باشد و سیستم درمانی جامع با رویکردهای مختلف دارو درمانی، روان درمانی، بازپروری و باز توانی را می طلبد به طوری که شواهد حاکی از آن است که تاکید افراطی بر یکی از جنبه ها و رها ساختن سایر موارد منجر به شکست درمان خواهد شد بنابراین در چنین شرایطی پیشگیری به طور منطقی جایگزین درمان می شود (بوتوین و همکاران[12]، 2001).

     طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی، انواع آسیب های روانی –  اجتماعی از جمله وابستگی های (دارویی – اعتیاد)  در اغلب جوامع به طور نگران کننده ای رو به افزایش می باشند که با توجه به اهمیت موضوع و اقبال جامعه نسبت به گسترش فرهنگ مواجهه منطقی با مشکل ها و نیز تمرکز به مداخلات پیشگیرانه، در سالیان اخیر پژوهش های متعددی در زمینه مهارت های زندگی انجام گرفته است مطابق با سازمان بهداشت جهانی مهارت های زندگی به عنوان توانایی های انجام رفتار سازگار و مثبت که افراد را برای برخورد مفید با تقاضا و چالش های زندگی روزانه توانا می سازد تعریف شده است (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۷).

انسان اجتماعی به مهارت های حرفه ای برای زندگی نیاز دارد و آموزش مهارت های زندگی یعنی نحوه درست زیستن و گام برداشتن در زندگی. بدیهی است که هر چه این آموزش از سنین پا یین تر آغاز شود، متناسب با سطح چنین مهارت هایی در کودکان و نوجوانان احساس کفایت، توانایی، مؤثر بودن، غلبه کردن و توانایی برنامه ریزی به وجود می آورد. هدف اصلی این برنامه، ارتقاء بهداشت روانی و پیشگیری اولیه از آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، خودکشی، بزهکاری و انواع مختلف بی بندوباری است. آموزش مهارت زندگی بر عوامل زیربنایی مشترک در بسیاری از زمینه های ارتقاء بهداشت روانی و پیشگیری اولیه تأثیر گذاشته و همین توان و و یژگی آن ها است که فضای آموزشی آن را وسیع ساخته و زیربنای هر رویکرد آموزشی به زندگی شده است. برنامه آموزش مهارت های زندگی، برنامه جامعی است که هم برای آموزش دامنه وسیعی از مهارت های شخصی و اجتماعی طراحی شده و هم پتانسیل بالایی برای پیشگیری از مشکلات و آسیب های اجتماعی دارد.

 برنامه آموزش مهارت های زندگی در وهله اول بر عوامل عمده اجتماعی و روانی سوق دهنده نوجوان به شروع مصرف مواد متمرکز است. تأکید عمده برنامه آموزش مهارت های زندگی بر رشد مهارت های مهم شخصی و اجتماعی است . برخی از مطالب این برنامه مربوط به آموختن مهارت های عمومی زندگی و برخی دیگر مستقیماً مربوط به مسأله مصرف مواد می باشد. برای نمونه ، علاوه بر آموزش مهارت های عمومی نظیر ابراز وجود (مانند نه گفتن، درخواست کردن و بیان قاطع حقوق اجتماعی خویش)، به دانش آموزان یاد داده می شود که برای مقاومت در برابر فشار مستقیم گروه همسالانی که به مصرف سیگار، مشروبات الکلی یا حشیش می پردازند، این مهارت ها را به کار برند. بنابراین نه تنها به دانش آموزان دامنه وسیعی از مهارت ها آموزش داده می شود تا کفایت و قابلیت های عمومی خود را بهبود بخشند و از این رو انگیزه بالقوه خود را به مصرف مواد کاهش دهند، بلکه کاربرد این مهارت ها برای موقعیت هایی که آنان ممکن است به مصرف مواد نیز ترغیب شوند، می باشد (عصمت پناه و خاکشور، 1388).

با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده، این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش نوجوانان و جوانان به سوء مصرف مواد خواهد پرداخت.

 

1-4- اهداف تحقیق

هدف اصلی

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی در تغییر نگرش به سوء مصرف مواد در نوجوانان و جوانان شهر تبریز.

1-5- فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی

آموزش مهارت های زندگی در تغییر نگرش نوجوانان و جوانان به سوء مصرف مواد موثر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:47:00 ب.ظ ]




الگوهای بیماری به دلایل تاریخی از اهمیت زیادی برخوردارند. اگر اعتیاد همچنان گناه یاخطای فرد تلقی می شد، دیگر دلیلی وجود نداشت که تمهیدات درمانی برای او فراهم شود. در آنصورت، بیشتر مردم تنها را ه حل مشکل معتادان را مجازات (از جمله، زندانی کردن) می دانستند.به این تربیت، امیدی برای افرادی که به مشکلات سوءمصرف مواد دچار می شدند، وجود نداشت .این مسأله مهمترین عامل انتخاب یکی از سه خط مشی سیاستگزاری برای جرم دانستن اعتیاد،بیماری محسوب کردن آن و یا مجرم و بیمار شمردن (یا هردو) معتادان است که هنوز در ایران به

سرانجام مشخصی نرسیده است. اما، جدا از اهمیت تاریخی الگوی بیماری است، مراجعانی که اعتیادشان را به عنوان بیماری می پذیرند اغلب برای مشارکت در درمان خود با انگیزه تر به نظر می رسند. برای بعضی مراجعان، مفهوم بیماری ظاهرا” به معنای آن است که دیگر لازم نیست احساس گناه و شرمساری کنند و ،در نتیجه، مانعی روانی از سر راه ترک اعتیادشان برداشته می شود.به عبارت دیگر می توان گفت که نظریه بیماری، برای آنانی مناسب است که فکر می کنند از نظرژنتیکی در برابر بیماری آسیب پذیرند و یا توجیهی است برای کسانی که مشکلات زیستی- پزشکی عمده داشته باشند.به طور کل، در سال های اخیر بیشتر به آن دسته از برنامه های درمانی توجه شده است که در آنها موضوع “انگیزه”1 مراجع از اهمیت خاصی برخوردار بوده است (میلر و رالینک، 1991)2

معتادان به الکل و مواد مخدر اغلب در باره ترک اعتیاد خویش تردید دارند. این تردید و احساس دودلی 3 باعث می شود معتادان به سرعت درصدد درمان برنیایند یا حتی هرگز به درمان خودنیندیشند. عده ای دیگر از معتادان نیز به این نتیجه می رسند که باید درمان شوند، اما خیلی زوداز این فکر منصرف می شوند و فرایند درمان را رها می کنند. بسیاری نیز به طور جدی می کوشند که خود را تغییر دهند، اما پس از مدتی عهد و پیمان خویش را میشکنند و مصرف مواد را از سرمی گیرند. همه اینها مشکلات مربوط به ایجاد “انگیزه”  و حفظ آن برای ترک اعتیاد [1] است.(دنیس,ل,توماس4 1999).

از سوی دیگر، همیشه این طور بوده است که درمانگران بالینی، مراجعانی را که ترک« انگیزه »اعتیاد را از دست می دهند، مقصر بدانند. به عبارت دیگر، معمولا وقتی مراجعی پیش از ا تمام درمان از ادامه شرکت در آن سرباز می زند، این گرایش دیده می شود که مراجع را تقصیر کار بدانند نه برنامه درمان را. اما، به تازگی هر چه بیشتر معلوم شده است که برنامه های درمانی انعطاف  ناپذیر، به این  مشکل دامن می زنند و یکی از هدف های روشن درمانِ روانی اجتماعی باید افزایش انگیزه مراجع باشد(میلر، زوبن1، دی کلمنت2 و ریچتاریک,3 1992؛راپاپورت4 1997 ). مطلب فوق را می توان به طور دیگری نیز تعبیر کرد و گفت :«نه فقط ویژگی ها و خصوصیات  شخصی مراجعان در انگیزه او مؤثرند بلکه شرایط بیرونی نیز حایز اهمیت اند » بر طبق این الگوی  نظری,دیدگاه  مراجع قابل احترام است و باید با آنها همدلی و همنوایی کرد تا خودشان از بین چند گزینه درمانی یکی را انتخاب کنند.

1-2- بیان مسئله

اﻣﺮوزه موضوع ﺳﻮء ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد و اﻋﺘﯿﺎد از ﻧﮕﺮاﻧﯽ ﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ وﯾﮋه ﮐﺸﻮرﻫﺎی در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ در آﻧﻬﺎ اﻗﺪاﻣﺎت ﭼﻨﺪاﻧﯽ در اﯾﻦ ﺧﺼﻮص ﺻﻮرت ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮان و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن اﻋﺘﯿﺎد در اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ اﺗﻔﺎق ﻧﻈﺮ دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺳﻮء ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ راحتی بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﯾﮏ ﻓﺮد و ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺳﺴﺖ ﻧﻤﻮده و در معرض فرو پاشی قرار دهد(رابینسون و بریچ[2]،2003). از اﯾﻨﺮو ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ درﻣﺎن اﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ اﻓﺮاد و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﻋﺎﻣﻞ در ﺳﻮ ﻣﺼﺮف اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎران از اﻫﻤﯿﺖ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮده و ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن درﮔﯿﺮ در درﻣﺎن ﺑﯿﻤﺎران واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻮاد، ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﺑﻪ آﮔﺎﻫﯽ از اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ اﯾﻦ ﺧﺼﺎﯾﺺ ، ﺑﯿﻤﺎران را ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺑﻪ ﺗﺮک ﮐﺮدن ﻣﻮاد ﯾﺎ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎری در ﺗﺮک ﮐﻨﻨﺪ.

سوء مصرف مواد و همچنین اعتیاد، از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی می باشند وابستگی به مواد اختلال مزمن و عودکننده ای است که شروع و تداوم آن متاثر از تعامل عوامل مختلف ژنتیکی،روانی،اجتماعی و محیطی می باشد . این بیماری همانند سایر بیماری های روانی از چندین عامل سرچشمه می گیرد، که در هر فرد ممکن است گروه خاصی از آنها بیشتر شرکت داشته باشند .بنابراین اگر در درمان اعتیاد تنها یکی ازعوامل مد نظر قرار گیرد و از سایرعوامل چشم پوشی شود، احتمال موفقیت در درمان به شدت کاهش خواهد یافت. در سالهای اخیر بیشتر به آن دسته از برنامه های درمانی توجه شده است که در آنها موضوع انگیزه مراجع از اهمیت خاصی بر خوردار بوده است(رسولی آزاد و همکاران، 1388).

انگیزه مفهومی از نظریه خودتنظیمی است و تحت این عنوان که چرا افراد تصمیی می گیرند در برنامه ای شرکت کنند، چه مقدار تلاش برای مشارکت اختصاص میدهند و در هنگام مشارکت در فعالیتی چه مقدار استقامت و پشتکار به خرج می دهند، تعریف می شود(هانتر[3]،2008). در واقع، انگیزه یک سازه فرضی است که برای توصیف فشارها یا نیروهای درونی و بیرونی مؤثر در شروع، هدایت، شدت و استقامت در یک رفتار خاص استفاده میشود. بنابراین ، انگیزه برای درمان به عنوان مجموعه ای از نیروهایی تعریف میشود که ورود، تعهد، ماندگاری و پشتکار در درمان را تعیین می کند(سیمونئو و  برگرون[4]،2003).

به نظر پروچاسکا و دیکلمنته (1986) درمان رفتارهای اعتیادی، درصورتی که هم مراجع و هم درمانگر بر یک مرحله ی تغییر تمرکز کنند، میتواند به آرامی پیش برود. در این میان ، مصاحبه انگیزشی شیوهای است که بیشترین تأثیر را در ایجاد انگیزه برای درمان معتادان یا تغییر رفتار داشته است(ولاسکوئز و همکاران، به نقل از دهقانی و همکاران،1393).

امروزه اعتیاد با ابعاد مختلفش به صورت یک مشکل جهانی در آمده و گریبانگیر تمام اقشار جوامع شده است. به طوریکه مردان و زنان زیادی مواد مخدر مصرف می کنند و به آن وابسته اند(دهقانی و همکاران1393) مصاحبه انگیزشی رویکردی درمان جومدار، کوتاه مدت و رهنمودی است، که هدف آن برانگیختن تغییر رفتار به وسیله کمک به درمانجویان برای کاویدن و حل کردن ناهمخوان های موجود در زمینه تغییر رفتار مورد نظر است(میلر و رولنیک، 1991).رویکرد مصاحبه انگیزشی با این فرض شروع می شود که مسئولیت و قابلیت تغییر در درون مراجع است و تکلیف مشاور ایجاد و خلق مجموعه ای از شرایط است که انگیزش مراجع و تعهدش به تغییر را تقویت کند(رولینک و همکاران،2008). در حقیقت، مدل مصاحبه انگیزشی روش و سبک بالینی ماهرانه ای، برای فراخوانی و استخراج انگیزه های خوب بیماران به قصد ایجاد تغییرات رفتاری در جهت سلامتی آنان است و هدف آن، آماده کردن افراد برای تغییر است نه اینکه الزاماً آنها را به سمت تغییر دادن سهوق دهد(میلر و رولنیک،2002).

آمادگی برای درمان به عنوان تعهدات، دلایل و اهداف بیمار تلقی می شوند که به انجام رفتارهای خاص مرتبط با درمان منجر می شود و باعث نگهداری بیمار در درمان و دستیابی به اهداف درمانی می گردد. آمادگی برای درمان به روشنی مبین وجود انگیزش برای درمان است و باعث می شود سوء مصرف کنندگان مواد تصمیم بگیرند وارد درمان شوند. انگیزش اولین گام مهم برای هر عمل یا هر نوع تغییر در رفتار بوده و در درمان اختالات مصرف مواد نیز انگیزش درمانجویان برای تغییر یکی از نکات مهم مورد توجه بالینی بوده است، انگیزش تغییر و درمان که به عنوان مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی درمانجو توصیف شده یک پیش نیاز عمده برای درمان به حساب می آید که بدون آن درمانگر نمی تواند در درمان موفق باشد. سطح انگیزه هر فرد یک عامل پیشبین بسیار قوی در افزایش مشارکت در درمان و نتایج مثبت درمان، کاهش در مصرف مواد، نرخ پرهیز بالاتر، تنظیم اجتماعی بهتر و ارجاع موفق در درمان است(روح بخش،1395).فقدان انگیزش نیز برای تبیین شکست افراد برای شروع، ادامه و پذیرش درمان و کامیابی در آن به طور ضمنی به موافقت و رضایت فرد برای همراهی با درمانگر یا دستورالعمل خاص برنامه بهبودی اشاره دارد. درمانجویی که تابع توصیه های بالینی بوده و یا برچسب الکلی بودن یا معتاد دارویی را قبول دارد به عنوان فرد با انگیزه برای تغییر در نظر گرفته می شود، برعکس فردی که در برابر تشخیص مقاومت کرده یا از تعهد به درمان تجویز شده خودداری می کند به عنوان فردی بی انگیزه در نظر گرفته می شود(روح بخش،1395). لذا در مصاحبه انگیزشی و هم در درمان مراجع محور ، درمانگر شرایطی را برای رشد و تغییر از طریق انتقال نگرش های مبتنی بر همدلی دقیق و پذیرش مثبت بدون قید و شرط فراهم می کند(بهادری، 1388). مصاحبه انگیزشی که نوعی رویکرد مراجع محور و مبتنی بر شواهد برای تسهیل تغییر رفتار است، بیش از دو دهه در حیطه اعتیاد مورد استفاده قرار گرفته است. اثربخشی مصاحبه انگیزشی در تغییر شیوه­ای که درمانگران به اختلال­های مصرف مواد و اعتیاد می­پردازند، نقش قابل ملاحظه­ای داشته است.حقیقت اصلی مصاحبه انگیزشی حفظ مشارکت و خودمختاری مراجع است که از این طریق به او کمک می­کند تا آزادانه به بررسی رفتار خویش بپردازد و بدین ترتیب تردید و دوسوگرایی را که فرآیند طبیعی تغییر کردن است با سهولت پشت سر بگذارد. در این تحقیق هدف اصلی بررسی اثر بخشی مصاحبه انگیزش در تغییر نگرش به مواد و رغبت به ادامه درمان در جلب همکاری افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد می باشد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل پاسخ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﻮال اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ اﻧﮕﯿﺰﺷﯽدر تغییر نگرش به مواد و رغبت به ادامه درمان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد اثربخش است ﯾﺎ ﺧﯿﺮ؟

1-3- اهمیت و ضرورت مطالعه

تلاش برای درمان، بدون در نظر گرفتن بحث انگیزش کامل نیست. میلر و رالینک (۱۹۹۱)، در توضیح این مبحث اظهار می دارند که اغلب معتادان به طور ذاتی در مورد تغییر، احساس دوگانه ای دارند(بیشتر از این که دارای مقاومت، اراده ضعیف، یا از لحاظ شخصیتی معیوب باشند). این نویسندگان انگیزش را به عنوان «حالت آمادگی یا آماده بودن برای تغییر تعریف کرده اند که ممکن است این حالت، از زمانی به زمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر کند. (دهقانی و همکاران1393).

ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﯾﺎ ﻋﺪم ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬاری ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ اﻧﮕﯿﺰﺷﯽ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﺗﮑﺎﻧﺸﮕﺮی و ﺷﺪت اﻋﺘﯿﺎد و ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮر اﺣﺘﻤﺎل ﻋﻮد ﻣﺼﺮف ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی راﻫﺒﺮدﻫﺎی درﻣﺎﻧﯽ ﺧﺎص و ﺗﮑﻨﯿﮏ ﻫﺎی ، ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از ﻋﻮد ﺷﻮد. ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﻣﺤﺪود در ﺑﺎره ﻣﺼﺮف ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﻣﻮاد ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮی را در اﯾﻦ ، زﻣﯿﻨﻪ اﯾﺠﺎب ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

به نظر پروچاسکا و دی کلمنت (۱۹۸۶) درمان رفتارهای اعتیادی، درصورتی که هم مراجع و هم درمانگر بر یک مرحله تغییر تمرکز کنند، می تواند به آرامی پیش برود. در این میان، “مصاحبه انگیزشی” شیوه ای است که بیشترین تأثیر را در ایجاد انگیزه برای درمان معتادان یا تغییر رفتار داشته است. در واقع، این روش که برای اولین بار توسط میلر (۱۹۸۳) و رالینک (۱۹۹۱) توصیف شد، یک روش مشاوره رهنمودی (با رویکرد مراجع – محوری)، است که از طریق «شناخت مشکلات بالقوه» و «کشف و رفع احساس دودلی و تردید او» با هدف تغییر رفتار، به مراجع کمک می کند (دهقانی و همکاران1393).

در این پژوهش، ضمن توصیف اثربخشی مصاحبه انگیزشی در تغییر نگرش به مواد و رغبت به ادامه درمان درجلب همکاری افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، به تفاوت های رویکرد مصاحبه انگیزشی با سه رویکرد انکار- مواجهه، آموزش مهارت و رویکرد غیر دستورالعملی اشاره خواهد شد. به طور کل، در این نوع مصاحبه که نسبتاًنوین است بر توانایی های مشاوره ای تکیه دارد و تلاش می شود تا نگرش بیمار بدون مواجهه، نسبت به منافع و زیان های ادامه مصرف، تغییر یابد. این رویکرد، بویژه در کسانی که هنوز آماده تغییر نیستند و یا درباره این تغییر تردید دارند، مؤثر است. در واقع، هدف اصلی این رویکرد درمانی، بر طرف کردن احساس دودلی مراجعان و تشویق آنها به بیان نگرانی ها و دلایل شخصی شان برای تغییر رفتار اعتیادی است.

با در نظر گرفتن اینکه مصاحبه انگیزشی سبکی از مصاحبه با هدف درگیر کردن افراد در فرآیند تغییر رفتار است، می­تواند به منظور بهبود پیامدهای درمانی و افزایش درگیری مراجع در درمان با مداخلات روانی­اجتماعی دیگر ادغام شود. مصاحبه انگیزشی همراه با بازخورد سنجش مراجع (درمان افزایش انگیزه) که طی سه تا چهار جلسه اجرا می­شود اطلاعاتی عینی را برای درمانجو فراهم می­کند که می­تواند در تصمیم­گیری برای تغییر به او کمک کند (رولینک و همکاران،2008).

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﯿﻮع ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺳﻮء ﻣﺼﺮف و واﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﻮاد در اﯾﺮان و اﻓﺰاﯾﺶ روز اﻓﺰون ﮔﺮاﯾﺶ اﻓﺮاد ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر و ﻣﺤﺮک ﺻﻨﻌﺘﯽ در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﯿﺮ و نبود پژوهش های کارآمد و مفید در این زمینه، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﺼﺮف ﮐﻨﻨﺪه این مواد ﻣﻬﻢ و ﺿﺮوری ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ،در ﻣﯿﺎن ﻣﻌﺘﺎدان ﺑﻪ ﻣﻮاد ﺧﻮدﺳﻨﺠﯽ ﻫﺎ فقدان کنترل تکانه را به ﻋﻨﻮان دﻻﯾﻠﯽ ﺑﺮای اﺳﺘﻤﺮار در ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد و ﻋﻮد ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اند. اﯾﻦ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﺪان ﮐﻨﺘﺮل ﺗﮑﺎﻧﻪ  در ﺑﺮوز رﻓﺘﺎر ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد و اﻋﺘﯿﺎد ﻧﻘﺶ دارد. ﺷﺪت اﻋﺘﯿﺎد به وﺳﯿﻠﻪ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻘﯿﺎس ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اند. ﺷﺮوع و اداﻣﻪ ﻓﺮاﯾﻨﺪ درﻣﺎن در ﺑﯿﻤﺎران واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻮاد غالبا همراه با تعارضﻫﺎ و ﺗﺮدﯾﺪﻫﺎ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ رﺳﺪ از ﻃﺮﯾﻖ مصاحبه اﻧﮕﯿﺰﺷﯽ اﻣﮑﺎن ﮐﺸﻒ و ﻣﺪاﺧﻠﻪ و رﻓﻊ اﯾﻦ ﺗﺮﯾﺪﻫﺎ وﺟﻮد دارد. از اﯾﻦ رو در ﺻﻮرت اثربخشی ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ انگیزشی، ﻣﯽ ﺗﻮان به تغییرنگرش به مواد و رغبت به ادامه درمان درجلب همکاری افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد اﻣﯿﺪوار بود.

1-4- اهداف تحقیق

1- بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد.

1-5- فرضیه های تحقیق

فرضیه های اصلی:

1- مصاحبه انگیزشی در تغییر نگرش به مواد و جلب همکاری و رغبت به ادامه درمان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد موثر است.

پایان نامه

سوالات و فرضیه های فرعی:

1- آیا مصاحبه انگیزشی در تغییر نگرش نسبت به مواد در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواداثردارد؟

2-آیا مصاحبه انگیزشی در جلب همکاری و رغبت به ادامه درمان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواداثردارد؟

1-6-2- معرفی جامعه آماری

جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تبریز می باشند.

1-6-3- طرح نمونه گیری

طرح کلی پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل خواهد بود. بدین صورت که پس از انتخاب گروه نمونه و انتخاب غیرتصادفی (غربالگری) آنها به گروه های آزمایش و گواه از هر دو گروه در ی زمان پیش آزمون به عمل آمد و سپس برنامه مصاحبه انگیزشی در طی 8جلسه یک ساعته هفته ای یک بار با گروه آزمایش انجام پذیرفت؛ و بعد از اجرای مداخله ، پس آزمون از دو گروه گرفته شد. بعد از گذشت 1 ماه از اجرای پس آزمون دوره پیگیری نیز انجام گرفت و نتایج هر دوره با یکدیگر مقایسه شد.

.

1-6-4- نوع تحقیق

 طرح کلی پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش یک طرح  مقایسه ای بین2 گروه می باشد.

1-6-5- فرآیند اجرایی تحقیق

فرآیند اجرایی تحقیق در 9 مرحله می باشد.

1.شناسایی وتعریف

2.یافتن پیشینه نظری

3.انتخاب وتدوین چهارچوب نظری

4.فرضیه سازی

5.ساختن مدل تحقیق

6.به کارگیری ابزارگردآوری

7.عملیات گردآوری داده

8.تجزیه وتحلیل

9.پیشنهادونتیجه گیری

1-6-6- روش و ابزار گردآوری اطلاعات

طرح کلی پژوهش با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. بدین صورت که پس از انتخاب گروه نمونه و انتخاب غیرتصادفی (غربالگری) آنها به گروه های آزمایش و گواه از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون به عمل آمد و سپس برنامه مصاحبه انگیزشی در طی 8 جلسه یک ساعته هفته ای یک بار با گروه آزمایش انجام پذیرفت؛ و بعد از اجرای مداخله ، پس آزمون از دو گروه گرفته شد. بعد از گذشت 1 ماه از اجرای پس آزمون دوره پیگیری نیز انجام گرفت و نتایج هر دوره با یکدیگر مقایسه شد.

1-6-7- شیوه و ابزار تحلیل داده

از روش آمار توصیفی برای خلاصه نمودن اطلاعات دو گروه استفاده شده و سپس از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شد. به دلیل اینکه طرح این پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد لذا از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره که میانگین ها را پس از تعدیل کردن نمره های پیش آزمون مورد مقایسه قرار می دهدو در این گونه طرح ها بهترین روش می باشد این تحلیل ها با استفاده از نرم افزار22 SPSS انجام گرفته شده است.

1-7- تعریف مفاهیم

مصاحبه انگیزشی: مصاحبه انگیزشی1(میلر2 ورولینک3, 1991)یک تکنیک درمانی است کهبرای درگیرساختن درمانجویان دوسوگرایامقاوم در فرآیند تغییر طراحی شده است.بطورخاص میلرورولینک مصاحبه انگیزشی را بعنوان«یک روش درمانجو محور وروش رهنمودی جهت بالابردن انگیزه درونی برای تغییرازطریق کشف وحل دوسوگرایی (صفحه30)تعریف می کنند.این درمان در کلینیک ترک اعتیاد نیز ارائه میشود و مشتمل بر 8 جلسه 1 ساعته درمانی برای هر فرد و مبتنی بر الگوی درمانی معرفی شده می باشد. این درمان پس از دوره ی سم زدایی توسط روانشناس شروع شده است. اهداف و برنامه های مصاحبه انگیزشی بطور خلاصه شامل این

موارد است:

1- آشنایی :معارفه,هنجارهاوفرایند های گروه,معرفی رویکرد انگیزشی,معرفی مراحل تغییر,انجام تمرین مرحله بعدی

۲- توصیف یک روز زندگی:توصیف روزانه مصرف موادوآگاهی ازکمیت آن ,اثراتفیزیولوژیک الکل ومواد.اجرای آزمون شناخت اختلالاتمصرف الکل وسیاهه غربالگری مواد

۳- انتظارات:به بحث گذاشتن انتظارات معتادین ازمصرف الکل ومواد

۴- اعتمادبه نفس ووسوسه :شناخت برانگیزاننده ها,شناخت موقعیت های مطمن,مقایسه وسوسه واعتماد.

۵- پاداش به موفقیت ها:تخیص موفقیت های فعلی,خلق ایده هاییبرای پاداش به خود.

۶- امتناع موثر:شناخت مصرف کننده های فعلی ,تمرین امتناع کردن از تعارف کننده مواد,اجرای تکنیک ایفای نقش

۷- کنترل وسوسه وامیال:بحث درمورد روش های کنترل وسوسه وامیال وروش های جدید لذت بردن از زندگی وایجاد فعالیت های جایگزین

۸- تعهد مجددبعدبعدازیک لغزش:شناخت روش های مفید درگذشته برای تغییر مصرف مواد بحث درمورد نظرات مربوط به چیزهاییکه بعدازیک لغزش باید انجام داد,خلاصه وجمع بندی.

اختلال سوءمصرف مواد: اختلال سوءمصرف مواد بیماری مزمنی است که بر ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و جسمانی زندگی فرد آثار سوء بر جای می گذارد. سوءمصرف مواد باعث ایجاد تغییراتی در عملکرد طبیعی مغز می شود، که وابستگی، ولع، تحمّل و خماری و عود، و رفتارهای جستجوی مواد از عوارض بعدی این تغییرات است. خماری و دردهای ناشی از تأخیر در رسیدن مواد، فرد را تحت چنان فشار روحی و جسمانی قرار می دهد که اغلب حتی دیگران و روابط خویش با آنها را نادیده گرفته و حتی سلامتی خود و دیگران را فدای یافتن و مصرف مواد می کند. لذا این اختلال تمام زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده، بهزیستی فرد را به خطر می اندازد و او را از زندگی معمول و همزیستی سالم با اجتماع دور می سازد.

سطح سلامت جسمانی و روانی سوءمصرف کنندگان مواد، پایین تر از جمعیّت عادی و حتّی بیماران مبتلا به امراض سخت و خطرناک طبّی تخمین زده شده است.

1-8 سازماندهی تحقیق

تحقیق حاضر مشتمل بر 5 فصل می باشد. فصل اول مربوط به کلیات تحقیق بوده و خلاصه ای از مطالب فصول بعدی در آن گردآوری شده است. در فصل دوم مروری بر ادبیات موضوع تحقیق صورت گرفته، مبانی نظری و مطالعات تجربی مرتبط با آن نوشته شده است. در فصل سوم به بررسی روند متغیرهای تحقیق و در فصل چهارم به روش شناسی پژوهش اشاره شده است و نهایتا فصل پنجم مربوط به یافته های تحقیق، جمع بندی، نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد های حاصل از نتایج، می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ب.ظ ]




         مالیات یکی از مسایل مهم اقتصادی هر جامعه است، قوانین مالیاتی از جمله قوانین مادر در زمینه‌های اقتصادی محسوب شده و شاید مهمترین رکن اعمال سیاستهای اقتصادی دولت است. اعمال سیاستهای صحیح مالیاتی باعث خواهد شد تا منابع محدود جامعه در جهت افزایش درآمد ملی و هدفهای توسعه اقتصادی قرار گیرد. یکی از منابع مهم درآمدی دولتها مالیات می‌باشد، دولتها عموما”مالیات را برای رسیدن به اهداف مختلفی وضع می‌کنند که از جمله آنها کسب درآمد، توزیع بهینه درآمد و ثروت در جامعه، کنترل و هدایت مخارج و هزینه‌ها در اقتصاد، کنترل حجم واردات و صادرات، محدود نمودن مصرف خصوصی و انتقال منابع از مصرف به سرمایه گذاری، افزایش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری، اصلاح روند سرمایه‌گذاری، کاهش نابرابریهای اقتصادی در میان توده‌های مردم، تخصیص بهینه منابع و ثبات قیمتها می‌باشد. در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا به منظور اصلاح نظام مالیاتی خویش و حمایت از فعالیتهای سرمایه‌گذاری و تولیدی و نیز ایجاد انگیزه لازم برای رشد فعالیتها، مبنای مالیات را از درآمد به مصرف انتقال داده و بیشترین درآمد مالیاتی را از طریق مالیات بر مصرف کسب می‌کنند، لذا تدوین قوانین منسجم، شفاف و عادلانه، ارتقای فرهنگ مالیاتی، برقراری نظام اجرایی پویا و مجهز به نیروی انسانی کار آزموده و ابزارهای مدرن می‌تواند دولت را در رسیدن به اهداف پیش‌بینی شده در برنامه مالیاتی، یاری دهد (سلمانی و دیگران، 1377).

به هرحال افزایش فرهنگ مالیاتی یکی از بهترین راه‌حل‌های وصول مالیات در جامعه است بطوریکه با شناخت کامل و بررسی عوامل موثر در آن مشکلات ناشی از عدم آشنایی مودیان بر قوانین مالیاتی تا حدودی کاسته می­شود.

1-2- بیان مسئله

 اصولاً برای هر نظام اقتصادی و برای هر سیستم اقتصادی عوامل مهم و حیاتی، جهت ادامه روند رشد و توسعه اقتصادی وجود دارد، بگونه‌ای که حتی جزئی‌ترین مسائل در حیات اقتصادی یک کشور اگر لحاظ نشود پیامدهای سخت و ناگواری را بهمراه خواهد داشت. مالیات که بعنوان یکی از مهمترین منابع درآمد دولت بشمار می‌آید و هدف دولت سوق دادن درآمدهای خود بالاخص در کشور ما، بسوی مالیات و جایگزینی آن با درآمدهای نفتی است و تلاش می‌کند که بیشترین درآمد خود را از طریق مالیات بحیطه وصول درآورد و به همین خاطرسیاستهای جدید مالیاتی را در پیش گرفته که مهمترین آنها، تبیین طرح جامع مالیاتی و نظام جدید مالیات بر ارزش افزوده است.

براساس قانون اساسی سرفصلهای درآمدی دولت از چند موضوع زیر تشکیل می‌شود:

  • انفال

2- سود شرکتهای دولتی

3- مالیات

4- فروش اوراق قرضه

5- درآمد موسسات و وزارتخانه‌های دولتی (انبارلویی1390)

با توجه به اینکه سال 1392برای نظام مالیاتی کشور سالی پر از تحولات و تغییرات زیربنایی با اجرای طرحهای مهمی می‌باشد که چهره نظام مالیاتی را بکلی دگرگون می‌کند. نظام مالیاتی ایران در طراحی و تدوین یک نقشه راه جامع در خصوص فرهنگسازی مالیاتی در سالهای 1390 و 1391 که با عنوان ((بایستدزمالیات ، وطن به پای خویشتن)) عملیاتی گردید و حال نظام مالیاتی ایران در راستای تداوم برنامه‌های فرهنگسازی ، در اندیشه طرحی نو برآمده و سال 1392 را بعنوان سال ((مالیات زندگی است)) نامگذاری کرده است. بر این اساس برنامه ماموریت سازمان امور مالیاتی کشور، ((سازماندهی روش اجرایی))، ((اصلاح قوانین و مقررات مالیاتی)) و ((توسعه فرهنگ مالیاتی)) سه حوزه اساسی برنامه تحول نظام مالیاتی کشور بشمار می‌روند. سازمان امورمالیاتی بعنوان سازمانی که تحول فرهنگ مالیاتی یکی از مهمترین اهداف و سیاستهای آن بشمار می‌رود، همواره به برنامه‌های مدون، اثربخش درحوزه فرهنگسازی مالیاتی و به تبع آن، چشم‌اندازی روشن و مطمئن برای تحقق اهداف سازمانی نیازمند است. از طرف دیگر تدوین قانون مالیاتها که هم نقش مهمی در تامین منابع مالی دولت دارد و هم در تنظیم امور اقتصادی کشور موثر است و در این راستا نه تنها بایستی قوانین مالیاتی، متضمن ایجاد درآمدهایی برای دولت باشد بلکه باید بنحوی وضع گردند که موجب رشد و توسعه اقتصادی کشور را نیز دربرگیرند. با توجه به اینکه درآمدهای مالیاتی کشور ما در مقایسه با سایر درآمدهای دولت، از جمله درآمدهای نفتی در سطح پایین قرار گرفته است و رهایی از درآمدهای پرنوسان و غیرقابل اطمینان حاصل از فروش نفت خام، تامین منابع مالی بودجه دولت از طریق درآمدهای مالیاتی یکی از اهداف کلیدی نظام مالیاتی کشور می‌باشد و بر این اساس سازمان امورمالیاتی کشور برای انجام ماموریت خطیر خود و تخصیص منابع محدود سازمانی برای شناسایی، تشخیص و وصول مالیات به تصویر روشنی از توان بالقوه اقتصادی کشور در زمینه مالیات نیاز دارد. (فصلنامه تخصصی.1387.ص6)

بمنظور برنامه‌ریزی هرچه بهتر، جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، شناخت عوامل تاثیرگذار بر ظرفیت مالیاتی و اطلاع دقیق از توان بالقوه کشور در این زمینه ضرورتی اجتناب ناپذیراست. از طرف دیگر میزان درآمدهای مالیاتی به نسبت تولید ناخالص داخلی نیز در سطح پایینی قرار گرفته است بهمین خاطر در ماده 2 برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آمده است که بمنظور برقراری انضباط مالی و بودجه‌ای در طی سالهای برنامه چهارم، دولت مکلف است سهم اعتبارات هزینه‌ای تامین شده را از محل درآمدهای غیرنفتی دولت بگونه‌ای افزایش دهد که تاپایان برنامه چهارم، اعتبارات هزینه‌ای دولت بطور کامل از طریق درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای غیرنفتی تامین گردد. و برای تحقق این امر، باید درآمدهای مالیاتی در برنامه چهارم افزایش یابد.

از آنجا که مالیات‌ها ابزار بسیار مهمی در اجرای سیاستهای اقتصادی شناخته شده و از عمده متغیرهایی است که دولت از طریق استفاده از آن نه تنها در متغیرهای کلان اقتصادی، تورم، بیکاری و… اثر می‌گذارد بلکه در تخصیص منابع و توزیع درآمد نیز اثرات بسیار عمده و ماندگاری را بهمراه دارد. سهم مالیاتها از تولید ناخالص ملی نیز می‌تواند یکی از نشانه‌های اثربخشی سیاستهای مالیاتی در اقتصاد باشد. (پژویان. 1390. ص86)

در زندگی اجتماعی، برخورداری از مزایای جامعه مستلزم یکسری قوانین و مقرراتی است و مالیات و همچنین آگاهی از فرهنگ مالیاتی نیز از جمله این مقررات می‌باشد که افراد هر جامعه بایستی به آن پایبند باشند و مالیات را بعنوان یک اهرم موثر در سیاستهای مالی دولت، که تامین بخشی از هزینه‌های عمومی و جاری نقش ایفاء می‌کند، بیپذیرند. توسعه بخش مالیات و وابستگی بیشتر دولت بر درآمدهای مالیاتی مردم، سبب تقویت ساختاری جامعه می‌گردد و در جامعه مبتنی بر مالیات، کارآیی و اثربخشی در حداکثر حالت خود قرار می‌گیرد و منابع تولید و عموم کمترین اتلاف را دارند و در این حالت برای گسترش و رفاه چاره‌ای جز مشارکت عمومی نیست زیرا چنانکه قبلاً نیز اشاره شده، در دنیای امروزی درآمد حاصل از مالیات بخش قابل ملاحظه‌ای از بودجه دولتها را تشکیل می‌دهد در این میان جامعه را می‌توان دخیل دانست که می‌تواند از طریق فرایند جامعه‌پذیری سعی کند تا الگوهای صحیح رفتاری و به تعبیری دقیق‌تر هنجارهای اجتماعی و فرهنگ مالیاتی را به اعضایش بیاموزد. در واقع آنچه که ما رفتار می‌کنیم ماحصل آن چیزی است که به ما یاد داده شده است و اگر خلاءای در رفتار ما وجود دارد بدان معناست که یا به ما آموزش نداده‌اند و یا اینکه ما آنرا به فراموشی سپرده‌ایم.

عملکرد نظام مالیاتی کشور ما از بعد فرهنگی بیش از هر چیز به میزان قدرت آن در نظام اقتصادی  کشور را در بر میگیرد و مالیات از جمله حلقه‌های زنجیر اقتصادی است که فاقد اثرگذاری قابل ملاحظه‌ای است با این حال مهمترین دلیل بروز این وضع، چسبیدگی اقتصاد کشور ما به به درآمدهای حاصل از نفت است که هم بدلیل خاصیت جانشینی با درآمدهای مالیاتی، آن را در موضع ضعف قرارداده است و هم موجب تولید رانت در اقتصاد شده است. بنابراین عوامل موثری که سبب کاهش اتکای دولت به درآمدهای نفتی و جایگزینی درآمدهای مالیاتی جدید بجای درآمدهای نفتی را منجر می‌شود، می‌توان به تدوین قوانین منسجم فرهنگ مالیاتی، بهبود تمکین مالیات، افزایش عدالت مالیاتی و کاهش تعداد نرخهای مالیاتی اشاره کرد. در فرایند وصول مالیات، همواره مالیات دهنده‌گان بعنوان یکی از ارکان تاثیرگذار بر نظام مالیاتی کشور مطرح هستند با این حال جلب همکاری و مشارکت و تشویق آنان به تمکین داوطلبانه، مستلزم وجود و برقراری فرهنگ مالیاتی مناسب است و از یک فرهنگ مالیاتی مطلوب است که مودیان مالیاتی با رغبت و احساس مسئولیت بیشتری اقدام به پرداخت مالیات خواهندکرد. بنابراین با توجه به اینکه معضلات موجود نظام مالیاتی در ایران و بررسی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی که یکی از مشکلات جامعه محسوب می‌شود، می‌تواند بعنوان یک راه حل برای رفع معضلات موجود مد نظر قرار گیرد.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

همان‌طور که اشاره شد، یکی از دلایل گسترش فرهنگ مالیات در کشورهای پیشرفته، ایمان و اعتقاد قلبی مردم به مصرف درست و بهینه مالیاتی است که به دولت خود می‌پردازند. یعنی مردم به چشم خود آثار پرداخت مالیات را در همه زمینه‌های زندگی اعم از آموزش، درمان و بهداشت، توسعه و عمران شهری، راه‌های ارتباطی، توسعه شبکه‌های مخابراتی و در نهایت تقویت بنیه دفاعی کشورهای خود لمس و مشاهده می‌کنند و نهادهای انتخابی هم به نمایندگی از سوی مالیات‌دهندگان بر کار مصرف‌کنندگان درآمدهای مالیاتی نظارت دقیق و همه‌جانبه دارند. بنابراین برای ایجاد فرهنگ مالیاتی مطلوب، باید در مردم باور و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات ایجاد شود و مردم نسبت به دولت و پرداخت هزینه‌های آن نگاهی مثبت داشته باشند. برای ایجاد یک باور دوطرفه بین دولت و مردم، دولت باید با دادن آگاهی‌های لازم درخصوص میزان هزینه‌های جامعه و مسائلی که با آن سروکار دارد و با هزینه‌کردن مالیات دریافتی برای رفاه عمومی مردم، در باور آنها نسبت به عملکرد خود دیدگاه مثبتی ایجاد کند و مردم نیز به این

پایان نامه

باور برسند که پولی را که بابت مالیات به دولت می‌دهند، صرف رفاه و خدمات اجتماعی به آنان می‌شود. زدودن ذهنیات منفی مردم درباره مالیات ازطریق افزایش فرهنگ مالیاتی در اذهان مالیات دهندگان میسر می‌شود. در این راستا دفتر توسعه فرهنگ مالیاتی و روابط عمومی سازمان، مبادرت به تدوین ((سندجامع فرهنگ سازی مالیاتی در سال 1392)) نموده که در آن سیاستهای کلی و مسیر حرکت نظام مالیاتی در حوزه فرهنگسازی ترسیم شده است. لذا با توجه به بیانیه ماموریت سازمان امورمالیاتی کشور در سال 1392 که شامل: ((سازماندهی روش اجرایی))، ((اصلاح قوانین و مقررات مالیاتی)) و ((توسعه فرهنگ مالیاتی)) سه حوزه اساسی برنامه تحول نظام مالیاتی کشور بشمار می‌روند. اهمیت موضوع و ارتباط آن با نظام مالیاتی کشورمان انجام یک چنین تحقیقی ضروری بنظر می‌رسد. از طرف دیگر ترویج فرهنگ مالیاتی، به احتمال زیاد، موجب گسترش و بهبود نگرش مودیان به مالیات و افزایش چشمگیر مشارکت و اطمینان مودیان به اداره امور مالیاتی را در پی خواهد داشت. زیرا اهداف اساسی سازمان امور مالیاتی در سال 1392حول سه محور اساسی می‌چرخد که یکی از مهمترین این محورها، توسعه فرهنگ مالیاتی است.

1-4- اهداف تحقیق

    • تبیین ارتباط بین عوامل اجتماعی شدن و افزایش فرهنگ مالیاتی
    • تبیین ارتباط بین عوامل درون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی
    • تبیین ارتباط بین عوامل برون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی
  • تبیین ارتباط بین عوامل فردی و افزایش فرهنگ مالیاتی

1-5- سوالات تحقیق

    • بین عوامل اجتماعی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟
    • بین عوامل درون سازمانی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟
    • بین عوامل برون سازمانی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟
  • بین عوامل فردی و فرهنگ مالیاتی چه رابطه‌ای وجود دارد؟

1-6- فرضیات تحقیق

فرضیه اصلی شماره (1)

بین عوامل اجتماعی شدن و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه‌های فرعی:

– رسانه‌ها می‌توانند بعنوان عامل مؤثر در افزایش فرهنگ مالیاتی باشند.

– پایبندی به قانون می‌تواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی باشد.

فرضیه اصلی شماره (2)

بین عوامل برون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معنا داری وجود دارد.

فرضیه‌های فرعی:

– ازجمله عوامل برون سازمانی، می‌توان به مجامع امور صنفی اشاره کرد که می‌تواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی بشمار آیند.

– آشنایی مودیان به قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب می‌شود.

فرضیه اصلی شماره (3)

بین عوامل درون سازمانی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معنا داری وجود دارد.

فرضیه‌های فرعی:

– مکانیزه نمودن سیستم مالیاتی افزایش فرهنگ مالیاتی تاثیر مثبتی بر مودیان مالیاتی بدنبال خواهد داشت.

– اطلاع رسانی سازمان امورمالیاتی در خصوص تکالیف مودیان و شفاف بودن قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب می‌شود.

فرضیه اصلی شماره (4)

بین عوامل فردی و افزایش فرهنگ مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه‌های فرعی:

– میزان تحصیلات مؤدیان می‌تواند عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب ‌شود.

– آگاهی و آشنایی با قوانین مالیاتی عامل مؤثری در افزایش فرهنگ مالیاتی محسوب می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ب.ظ ]




از مهمترین داراییهای هر سازمانی در شرایط متغیر و رقابتی امروزی، برخورداری از کارکنانی است که تمایل دارند در تحقق اهداف و استراتژیهای سازمانی، نقشی سازنده در افزایش عملکرد سازمان از خود بروز دهند و برای سازمان خود مزیت رقابتی آفرینند. سازمانها به طور مداوم با محیطی متلاطم و ناآرام روبه رو هستند، تهدیدهای محیطی از هر سو حیات و بقای آنها را به مخاطره می اندازد. سازمانها باید جایگاه فعلی خود را بشناسند، توانایی ها و ضعف های خود را دقیقاً تحلیل کنند و با تکیه بر تواناییها از فرصتهای محیطی استفاده کرده و خود را برای برخورد با تهدیدها آماده کنند . این مهم در قالب مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک امکان پذیر است. امروزه موضوع مدیریت استراتژیک کاربرد زیادی دارد و این یک نوع برنامه عمومی می باشد. در شاخه های مدیریت کوشش شده که به این برنامه ریزی اهمیت زیادی بدهند، این نوع برنامه ریزی در صنعت و سازمان ها کاربرد پیدا کرده است. مدیریت استراتژیک یک سبک مدیریتی است و با سایر الگوهای مدیریت تفاوت چندانی ندارد اما از لحاظ وسعت و جامعیت و روش ها ممکن است تفاوت هایی داشته باشد و اجرای این شیوه مدیریت بستگی به بزرگی و کوچکی سازمان ندارد و در همه جا می تواند کاربرد داشته باشد.

1-2- بیان مسئله

از لحاظ مفهومی، مدیریت استراتژیک با تحول در تئوری های مدیریت همگامی دارد. مکاتب کلاسیک رفتاری و کمی مدیریت بر جنبه هایی از سازمان و عملکرد آن تأکید می کردند که توسط مدیریت قابل کنترل بود. مسائلی از قبیل برنامه ریزی تولید، رفتار زیردستان، بهبود محیط کار، نقش گروه های غیر رسمی در بازدهی کار، مدل های کمی تصمیم گیری و غیره. لیکن هرگز فضای سیاسی جامعه، احساس افراد و نهادهای خارج از سازمان، مسأله اصلی آنها نبود.چرا که محیط از ثباتی نسبی برخوردار بوده وچنین نیازی هم احساس نمی شد. به تدریج با رشد مستمر اقتصادی، اوضاع قابل اطمینان محیطی از میان رفت و تغییرات و حوادث شتابنده ای در جهان اتفاق افتاد. لذا مفاهیمی مانند سیستم، برنامه ریزی بلندمدت، استراتژی و فرایند مدیریت استراتژیک مورد توجه صاحب نظران مدیریت قرار گرفت (پازوکی، 1395). توجه به محیط، آگاهی از تأثیر متغیرهای محیطی و ارائه چشم اندازی از فعالیت آینده برای سازمان ها، لزوم آمادگی برای برخورد با تغییرات مداوم را توجیه می کند. وجود عدم قطعیت های محیطی در مسایل سازمانی به لحاظ مبهم بودن و طبیعت احتمالی رخدادهای آتی و آمادگی سازمان ها جهت تغییر، برخوردی متفاوت با تغییر، نوع تصمیمات، عوامل جدید مؤثر بر تصمیم گیری و قطعیت در مورد تغییرات آینده، توجه به استفاده از مدل مدیریت استراتژیک را افزون تر می نماید (سیلویا مارتین و همکاران[1]، 2015).

شرکت هایی که در محیط های پرتلاطم امروزی فعالیت می کنند با تقاضاها و نیازهای پیش بینی نشده بیشتری از سوی مشتریان روبرو می شوند، در چنین محیطی توجه به مشتریان و نظارت و مقایسه اقدامات رقبا می تواند به عنوان عاملی مهم در جهت موفقیت یک واحد تجاری به شمار آید. به منظور رویارویی با شرایط بازاری کنونی، سازمان ها ناگزیر از به کارگیری مدیریت استراتژیک و استراتژی های جامع تری هستند تا بتوانند بر منابع سازمان سرمایه گذاریهای لازم را انجام دهند. توجه به بازار گرایی می تواند باعث بیشتر آماده بودن سازمانهای کنونی در رویارویی با شرایط متلاطم بازار امروزی شود تا بتوانند اطلاعات لازم در ارتباط با بازار کسب کنند. با توجه به تحقیقات انجام شده بازار گرایی زمانی می تواند برای سازمانها همراه با مزیت رقابتی باشد که با ارزشی و غیر قابل تقلید باشد و به طور کلی بازار گرایی منجر به از بین رفتن توانایی شرکت ها در نوآوری می شود. بنابراین نیاز به تکمیل بازار گرایی و جامعیت بیشتر آن با سایر جهت گیری های استراتژیک به وجود می آید. در این میان قابلیتهای مکمل بازاریابی می توانند به عنوان عاملی مهم و تاثیرگذار در استقرار مسیر استراتژیک انتخاب شده در سازمان، نقش آفرینی کنند. از طرفی وجود رقابت در جهان امروز، سازمان ها را مجبور به داشتن مزیت رقابتی کرده تا به واسطه آن نسبت به رقبا در موقعیت بهتری قرار گیرند. علاوه بر این، مزیت رقابتی سازمان باید به گونه ای باشد که باعث تمایز سازمان نسبت به رقبا شود (کردنائیج و همکاران، 1384).

رقابت موجود در شرایط کنونی بازار، شرکت ها را ناگزیر از اتخاذ استراتژی هایی جهت رویارویی با این رقابت کرده است. محققان زیادی این مسئله را مطرح می کنند که آیا توجه به بازار گرایی به تنهایی می تواند برای شرکت ها یک مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر را فراهم کند ؟ بازاریابی سنتی بر این باور است که برآورده کردن نیازهای مشتری، مسیر اصلی در بهبود عملکرد کسب و کار به شمار می آید. ولی برخی محققان امروزه این مسئله را مورد توجه قرار می دهند که بازار گرایی ممکن است منجر به کاهش توانایی سازمانها در انجام فعالیتهای نوآورانه و تحقیق و توسعه شود و برای معرفی محصولات و خدمات نوآورانه شرکت در بازار مشکل ساز باشد. علاوه بر این، به میزانی که رقبای شرکت بازار محور هستند، نه تنها بازار گرایی نمی تواند مزیت رقابتی فراهم کند، بلکه تنها از شکست در مقابل رقبا جلوگیری می شود و مانع اقدام نوآورانه در کسب و کار می شود (کومار و همکاران[2]، ۲۰۱۱).

در این پژوهش، با توجه به خلاء موجود در ارائه مفاهیم کاربردی برای سطوح عام مدیریتی در کشور، تلاش شده است به منظور گسترش فرهنگ مدیریت استراتژیک در کلان نگری، جامع نگری و آینده نگری، تاثیر مدیریت استراتژیک را بر عملکرد سازمان با نقش میانجی مزیت رقابتی در شرکت موتوژن بررسی شود.

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

تغییرات و پیچیدگی از یک طرف و ابهام ناشی از اطلاعات در محیط از سوی دیگر، منجر به عدم موفقیت در سازمان های امروزی می شود. در این شرایط، استراتژی در یک سازمان می تواند به عنوان ابزاری مفید عمل کند و سمت و جهت معینی را برای سازمان ایجاد کند و قوت ها و ضعف ها را با فرصت ها و تهدیدها تطبیق می دهد. چگونگی به کارگیری استراتژی در سازمان به منظور تطبیق یا تغییر جنبه های محیطی بیانگر نوع استراتژی تجاری سازمان است (ورهیز و مورگان[3]، ۲۰۰۳).

در میان پیشرفت های دانش مدیریت در دهه گذشته می توان به پیدایش جنبشی تازه به نام مدیریت استراتژیک (راهبردی) اشاره کرد. این جنبش که در اصل در بستر کوششهای پر رقابت بازرگانی تولید یافته و هم اکنون راه رسایی را در دیگر زمینه های مدیریتی در پیش گرفته است، به دلیل توانمندی اصول و موازین آن توانسته جایی برای خود بگشاید و با پذیرش همگانی روبرو گردد (سانگ و همکاران[4]، 2007).

ضرورت توجه به مدیریت استراتژیک از آن جهت است که با استفاده از روشهای خاص، بیمها و تهدیدهای احتمالی را بازشناسی کرده و با بکاربستن تمهیدات لازم آن ها را به فرصت های نیکو مبدل می کند. بر پایه این شیوه تفکر، مدیران در همه بخشهای زندگی باید به بررسی در افق کار خود بپردازند و از آنچه پیش بینی می شود برنامه ای شایسته و کارساز در جهت افزایش توان پایندگی سازمانها را فراهم آورند (ورهیز و همکاران، 2009).

سازمان ها تلاش می کنند تا به وسیله توسعه و اجرای استراتژی های کسب و کار اثربخش، به عملکرد بهتر دست یابند تا از فرصتهای موجود در بازار استفاده کرده و در منابع موجود سرمایه گذاری کنند. هدف آنها تعهد به اهداف استراتژیک و مالی، در شرایط محیطی ویژه ای که با آن روبه رو هستند، می باشد و از مجموعه منابع و مهارت های سازمانی که در اختیار دارند استفاده می کنند (اسلاتر و همکاران[5]، ۲۰۰۵).

تحقیق حاضر برای مدیران در جهت اجرا و توسعه جهت گیری های استراتژیک چندین کاربرد دارد و به همین لحاظ دارای اهمیت است. در درجه اول مدیران باید به طور مستمر به نظارت و ارزیابی شرایط محیطی بپردازند تا قادر به شناسایی تغییرات در نیازهای و انتظارات مشتریان باشند و از طرف دیگر بتوانند اقدامات رقبا را شناسایی کرده و به موقع واکنش نشان دهند. تحلیل اقدامات بیرونی شرکتها را قادر به پیگیری مسیرهای استراتژیک کرده و ارزش برتری را برای مشتریان ایجاد کرده و در نتیجه منجر به مزیت رقابتی در سازمان می شود. مدیران باید سطح توانمند سازی و مسئولیت پذیری را در سطح سازمان افزایش دهند، زیرا کارکنان در سازمان در اجرای استراتژی فعالیت دارند و بنابراین اثربخشی در انجام این وظیفه شغلی ایجاد شده و به طور قابل توجهی عملکرد در سطح سازمان را افزایش می دهد. همچنین، تاکید بر رقیب مداری و نوآوری گرایی، سطح قابلیتهای بازاریابی را افزایش می دهد. بنابراین، مدیران باید رفتارهای مشخصی را تشویق کرده تا از نقاط قوت و ضعف و استراتژی های موجود و رقبای بالفعل، درک مناسبی بوجود آید و ایجاد ایده های جدید در سازمان مورد تشویق قرار گیرد. سرانجام، قابلیت های بازاریابی نقش محوری در اجرای موفقیت آمیز جهت گیری های استراتژیک سودآور ایفا می کنند. بنابراین، برای ایجاد یا کسب قابلیت های بازاریابی مورد نیاز، باید به طور کامل فرایند برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت استراتژیک اجرا شود. بسیاری از استراتژی هایی که خوب طراحی شده منجر به شکست شدند، زیرا اجرای ضعیفی داشتند، بنابراین سرمایه گذاری منابع در ایجاد سطوح بالای بازاریابی و دیگر قابلیتهای سازمان ضروری و بسیار با ارزش است و می تواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد کرده موجب افزایش سطح عملکرد شود (پازوکی، 1395).

با توجه به اهمیت مطالب ارائه شده این پژوهش نیز به بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک بر عملکرد سازمان با نقش میانجی مزیت رقابتی می پردازد.

پایان نامه

1-4- اهداف تحقیق

هدف اصلی

1- بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک بر عملکرد سازمان با نقش میانجی مزیت رقابتی

اهداف فرعی

1- بررسی تاثیر هدفگذاری بر مزیت رقابتی سازمان

2- بررسی تاثیر تحلیل محیطی بر مزیت رقابتی سازمان

3- بررسی تاثیر تنظیم استراتژی بر مزیت رقابتی سازمان

4- بررسی تاثیر اجرای استراتژی بر مزیت رقابتی سازمان

5- بررسی تاثیر ارزیابی استراتژی بر مزیت رقابتی سازمان

6- بررسی تاثیر هدفگذاری بر عملکرد سازمان

7- بررسی تاثیر تحلیل محیطی بر عملکرد سازمان

8- بررسی تاثیر تنظیم استراتژی بر عملکرد سازمان

9- بررسی تاثیر اجرای استراتژی بر عملکرد سازمان

10- بررسی تاثیر ارزیابی استراتژی بر عملکرد سازمان

 

1-5- فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی

1- مدیریت استراتژیک با نقش میانجی مزیت رقابتی بر عملکرد سازمان تاثیر دارد.

فرضیه های فرعی

1- هدفگذاری بر مزیت رقابتی سازمان تاثیر دارد.

2- تحلیل محیطی بر مزیت رقابتی سازمان تاثیر دارد.

3- تنظیم استراتژی بر مزیت رقابتی سازمان تاثیر دارد.

4- اجرای استراتژی بر مزیت رقابتی سازمان تاثیر دارد.

5- ارزیابی استراتژی بر مزیت رقابتی سازمان تاثیر دارد.

6- هدفگذاری بر عملکرد سازمان تاثیر دارد.

7- تحلیل محیطی بر عملکرد سازمان تاثیر دارد.

8- تنظیم استراتژی بر عملکرد سازمان تاثیر دارد.

9- اجرای استراتژی بر عملکرد سازمان تاثیر دارد.

10- ارزیابی استراتژی بر عملکرد سازمان تاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ب.ظ ]




در طول یک قرن گذشته همواره شیوع سوء مصرف مواد مخدر دارای نوسانات زیادی بوده است. موستو برای تبیین نوسانات سوء مصرف مواد مخدر به تبیین دیدگاهی موسوم به فراموشی نسلی روی می آورد. به اعتقاد او هنگام شیوع و وفور مواد مخدر در یک نسل و یک دوره زمانی، نسل بعدی بعلت آن که شاهد عوارض دردناک اعتیاد، صدمات و آثار مخرب آن بوده اند، نسبت بدان حساسیتی شدید پیدا می کنند. این حساسیت گاهی به حد انزجار و تنفر کور و افراطی می رسد ولی باعث مصون ماندن نسل از اعتیاد می شود و مصرف مواد مخدر کاهش می یابد. با پیدایش نسل سوم که خاطره تخیلی از اعتیاد نداشته و حتی پندارهای نسل قبلی را گزافه و اغراق می شمارند دوباره مصرف مواد مخدر اوج می گیرد(عزیزی، 1392).

طی سالهای اخیر، عده ای از پژوهشگران از زاویه ای وسیع تر به روند سوء مصرف مواد مخدر در جهان نگریسته اند. به اعتقاد این گروه سوء مصرف مواد مخدر رابطه تنگاتنگی با احساس خوشبختی و جهان بینی و نگرشهای اخلاقی مردم دارد. به اعتقاد این دسته میزان رضایت از زندگی، احساسی تساهل و تسامح به رفتارهای خارج از عرف، نگرش حسابگرانه به زندگی، اقتدار گرایی، جاه طلبی و ارزشمندی رقابت، موفقیت و تلاشی طی اعصار ثابت نبوده و در حال نوسان است. یکی از صاحب نظران این حوزه رونالد اینگل هارت است. اینگل هارت با الهام از نظرات مازلو، و تعمیم آنها به شرایط اقتصادی، اجتماعی فرضیه خود را جمع بندی می کند. به اعتقاد او مردم در طی اعصار بنا به شرایط اجتماعی و اقتصادی دوره خود به آن دسته از نیازهای هرم مازلو که کمتر دارا هستند بیشتر ارزش می نهند و اولویت می دهند. او مدعی است طی سالهای بعد از جنگ جهانی اولویتها مرتباً در حال تغییر بوده اند و این تغییرات توسط یافته های تجربی از جمله بررسی ها آماری و نظر سنجی ها قابل اثبات است. نسل بعد از جنگ جهانی در کشورهای غربی، تأکید عمده بر حفظ امنیت اجتماعی، رفاه، حفظ قیمت ها و مقابله با تورم داشته است و اقلام مادی و دنیوی مانند: پول، شغلی، مقام و تحصیلات رسمی از جمله اولویت های مردم بوده و با احساس خوشبختی همبستگی نزدیک داشته است. این گونه نگرش در یک نسل، نسل بعدی را مستعد افسردگی، خودکشی و اعتیاد نموده است. نوسانی بودن مصرف مواد مخدر نه به دلیل تغییر نوسانی نگرش به مواد مخدر، بلکه به دلیل تغییر نوسانی نگرش به کل جهان، احساس جمع گرایی و فرد گرایی و نوسانات اخلاقی اعصار است و تغییر شیوع مواد مخدر را باید از این زاویه مشاهده کرد (همان منبع).

2-2- مصاحبه انگیزشی

2-2-1- معرفی مصاحبه انگیزشی 

بهترین شیوه برای مقابله با اسطوره مراجعان بی­انگیزه برای تغییرات رفتاری، مشاوره انگیزشی  است. روش بالینی   مصاحبه انگیزشی  اولین بار  در سال 1983 به عنوان مداخله و نوعی درمان کوتاه مدت برای درمان معتادان به مشروبات الکلی که در آن انگیزه بیمار، مانع رایجی  محسوب  می­گردد، طراحی شد. هدف اصلی مصاحبه انگیزشی، افزایش انگیزه درونی برای تغییر است. این انگیزه درونی  به جای این که از منابع بیرونی  مانند  تلاش  دیگران به منظور ترغیب، فریب و یا اجبار  صورت گیرد، از  اهداف و ارزش های شخصی  سرچشمه می­گیرد، چون گاهی اوقات اصرار  و فشار  بیرونی برای  تغییر، کاهش ضد و نقیض و دور از ذهنی را در تمایل فرد برای تغییر ایجاد می­کند. همان گونه که  لیپر، گرین، و نسیبس[1] در سال  1973 نشان دادند، مشوق ها  و انگیزش های بیرونی، حتی  باعث کاهش  و تحلیل انگیزه درونی  می­شود (آرکوویتز  و همکاران، 2008).

از آنجاکه عدم وجود انگیزه،یکی از مهمترین دلایل شکست درمان، نارسایی در انجام تکالیف و دیگران نتایج منفی  است (دریسچنر، لامرز و وندراستاک[2]، 2004) و ایجاد انگیزه در بیماران به منظور تغییرات رفتاری یکی ازمهم ترین وظایف پرسنل بهداشتی درمانی است (لونسکی، فورس همز، دونوهو و بیتز[3]، 2007). از این رو نظام های بهداشتی مراقبتی در فرآیندی قرارگرفته اند تا خود را برای برآوردن بهتر نیازهای افراد در معرض خطر یا مبتلا به بیماری مزمن و یا ناراحتی های طولانی مدت، تغییر دهند. یکی از اهداف  این قبیل کوشش ها، پرورش انگیزه  است. مصاحبه انگیزشی  رویکرد عملی منتخب و اثبات شده ای است که  می تواند دردستیابی به این هدف مفید باشد (آنستیس[4]، 2009).در عین حال با این مداخله که بر اساس و در راستای مداخله های معتبر پیشین بوده،و نیز به سهولت قابل ادغام در مراقبت های بالینی است ، می توان افرادآماده برای تغییر و هم افرادی که آمادگی تغییر ندارند را نیز  مورد هدف مداخله قرار داد(بورلی،ریکرت،وینیستن و ریدر[5]، 2007).

مشاوره انگیزشی، روشی مراجع محور،رهنمودی  به منظور تقویت و افزایش انگیزه درونی  برای تغییر، از طریق کشف وحل تردیدها و دوسوگرایی است. و براساس مدل دو سوگرایی- تعارض، باورهای بهداشتی  نظریه حفاظتی راجرز (1976)، موازنه تصمیم گیری جانیس و مان (1977)، نظریه متعادل سازی برم (1981)، نظریه ادراک خویشتن بم (1972)، نظریه خودسامان دهی کانفر (1986) و نظریه ارزش های راکیج (1976) شکل گرفته است (فیلدز، 2006).

مصاحبه انگیزشی مداخله ای نویدبخش برای ترغیب رفتار بهداشتی مثبت درحوزه پزشکی، بهداشت و روانپزشکی است. علاوه بر انعطاف  پذیری و قابلیت کاربرد آن درحیطه های مختلف رفتاری، به صورت فردی   و گروهی قابل اجراست، مراجعان سنین کودکی تا سالمندی را پوشش  می­دهد، به صورت درمان مستقل یا به همراه سایر درمان ها،و به اشکال مختلف حضوری،تلفنی و اینترنتی مورد استفاده قرار می­گیرد (کنون،هوس،رولنیک و هود[6]، 2007، کامینگز،کوپر و کیسی[7]، 2009، وبر،تیت و کویینتیلیانی[8]، 2008؛هتما و استیل و میلر[9]، 2005)، و از نظر زمانی  و اقتصادی مقرون به صرفه است و پذیرش آن در بین بیماران بالا و فرصت کار به افراد حرفه ای می­دهد (مارتین و مک نیل[10]، 2009).

مصاحبه انگیزشی که نوعی رویکرد مراجع محور و مبتنی بر شواهد برای تسهیل تغییر رفتار است، بیش از دو دهه در حیطه اعتیاد مورد استفاده قرار گرفته است. اثربخشی مصاحبه انگیزشی در تغییر شیوه­ای که درمانگران به اختلال­های مصرف مواد و اعتیاد می­پردازند، نقش قابل ملاحظه­ ای داشته است.

استفاده از مصاحبه انگیزشی  در دنیا به سرعت پیشرفت می  کند به طوری که در  طی  سه سال، تعداد انتشارات در این زمینه تقریباً دو برابر شده است. این رویکرد به سرعت از مسئله اعتیاد، به حوزه سیستم های سلامت، ارتقاء بهداشت، و اختلالات روان شناختی و اخیراً به حطیه های اصلاح و تربیت هم سرایت کرده است (کاکس و کلینگر[11]، 2004). در سالهای اخیرکه مصاحبه انگیزشی  به محدوده بیماری های مزمن راه یافته اغلب بیماران مزمن نیازمند تغییرات رفتاری و سبک زندگی در حد بسیار وسیعی هستند تا بتوانند  سلامتی خود را حفظ کنند. علیرغم آموزش به بیماران در مورد تغییر رفتارهای بالقوه  خطرناک از سوی متخصصان، متاسفانه الگوهای عملی معدودی وجود دارد تا به مراجعان و افراد حرفه ای در ایجاد محیطی مناسب  برای تغییر کمک نماید (عثمان[12]، 2004).

دلایل زیادی برای جذابیت مصاحبه انگیزشی و تمایل بیشترنسبت به آن در مقایسه با روش­های سنتی و معمول  وجود  دارد. نخست، مشکل مهم و معمول در همه درمان ها،یعنی مقاومت  در برابر تغییر را به طور  مستقیم مطرح و آن را برطرف می کند. دوم، روشی  انعطاف­پذیر است و می تواند به عنوان رویکردی «مستقل»، در ترکیب و به همراه سایر درمان ها مورد استفاده قرار گیرد. سوم، حجم قابل توجهی از شواهد تحقیقی وجود  دارد که از کارآمدی و تاثیر مصاحبه انگیزشی در سوء استفاده از مواد و مشکلات مربوط  به بهداشت و سلامت جسمانی  و روانی  حمایت می کند. چهارم، تحقیق نشان داده است مصاحبه انگیزشی  قابل یادگیری است و طی  جلسات  نسبتاً کمی به اثرات درمانی  قابل توجهی می توان، دست یافت (آرکوویتز و همکاران، 2008).

از سویی اغلب مشکلات بهداشتی، درمانی و بهداشت روانی درکشور ناشی از مسائلی همچون عدم حضور و مشارکت با انگیزه در جلسات مشاوره، عدم مصرف مرتب داروها، عدم تکمیل دوره های درمانی،ترک درمان، عادات نادرست بهداشتی و تغذیه­ای، رفتارهای اعتیادی، بستری شدن مجدد در بیمارستان، عود بیماری، اتکاء صرف افراد حرفه ای فقط به توصیه ها و نصیحت ها می­ باشد که اغلب اینگونه رفتارها نیاز به تغییر رفتار و مشارکت فعال مراجعان دارد، این مهم را می توان با استفاده از مشاوره های انگیزشی  مرتفع ساخت. با توجه به این که کاربرد مصاحبه انگیزشی  انعطاف پذیری خوبی  دارد، می توان آن را به راحتی با انواع درمان های روانشناختی، طبی و آموزشی تطابق داد. مطالعات نشان داده است که گاهی اوقات یک پیش  جلسه چند دقیقه ای به شیوه مصاحبه انگیزشی نه شیوه دستورالعملی و کاملاً مقتدرانه سنتی، تاثیر مثبت قابل توجهی بر پیامدهای درمانی  دارد (نویدیان و پورشریفی،1390).

این روش  تاثیر بسیار زیادی بر تحقیق و کار بالینی در حیطه سوء استفاده از مواد و مشکلات مربوط  به بهداشت و سلامتی در ایالالت متحده آمریکا  و بسیاری از  کشور های دیگر داشته است. با توجه به جذابیت ها و رشد سریع این روش  نو بنیاد، از اعتیاد به مشکلات مربوط  به بهداشت و سلامت، و به حوزه علوم روان شناختی، به طوری که تا سال 2008 بالغ بر 160 کارآزمایی بالینی تصادفی وجود  دارد (رولنیک و همکاران، 2008 و آرکوویتز و همکاران ، 2008)، استفاده از این شیوه، نه تنها برای محققان و متخصصان بالینی در جامعه ما  تعجب­آور نیست، بلکه کاملاً ضروری است تا به مصاحبه انگیزشی به عنوان راهی برای  افزایش آمادگی تغییر و نیز  تقویت نتایج درمانی  در مشکلات روان شناختی و بیماری های مزمن و تهدید کننده نسل جدید به طور  جدی توجه کنند.

بیماران مزمن به منظور  حفظ  سلامتی به نحو مطلوب، نیازمند تغییرات رفتاری و تغییر در سبک زندگی اند و بهتر است به آنان کمک شود تا از  طریق ایجاد محیطی که  بحث در مورد موضوعات مهم را تشویق  می کند، موانع تغییر را شناسایی  نموده، تشویق به تعیین اهدافی  شوند که قابل دسترسی  بوده و اعتماد و اطمینان بیمار به ایجاد تغییرات را حمایت نموده و شرایط  ایجاد تغییر را فراهم کنند (عثمان، 2004). برای ورود موفقیت آمیز  به مبحث و مذاکره به منظور  تغییر رفتار، درمانگر  باید بر مهارت های ارتباطی  اصلی  تکیه کند. ایجاد محیط  درمانی  در مراکز بالینی، اولویت او ل است (لانگ و تیگز[13]، 2005).

کاکس و کلینگر (2004)، مشاوره انگیزشی  را فنی برای باز تعریف ساختار انگیزشی  ناسازگارانه تعریف می­کنند که  افراد را در جهت بهبود عملکرد روان شناختی و دستیابی به اهداف مورد نظر کمک می کند.

مشاوره انگیزشی، روشی  مراجع محور، رهنمودی به منظور تقویت و افزایش انگیزه درونی برای تغییر، ازطریق کشف و برطرف کردن دو سوگرایی  است. این تعریف چند ویژگی دارد: نخست این که  مصاحبه انگیزشی، روش  مراجع محور یا شخص محور  است و تاکیدش برعلایق و دیدگاههای فرد قرار دارد. مصاحبه انگیزشی، شکل گسترش یافته و تکامل تدریجی رویکرد مشاوره مراجع محوری است که توسط  کارل راجرز مطرح شده است. مصاحبه انگیزشی  بر آموزش مهارت های مقابله ای  جدید، باز تعریف و ساختار دهی مجدد شناخت ها و شکافتن و بررسی  گذشته متمرکز  نیست، فقط بر علایق  و نگرانی های فعلی شخص  متمرکز  است (میلر و رولنیک[14]، 2002).

دوم این که مصاحبه انگیزشی از نظر این که آگاهانه-رهنمودی است با روش راجرز تفاوت  دارد. گاهی اوقات مراجع محوری با رهنمودی بودن به جای یکدیگر استفاده می شوند در حالی که  این دو به جنبه های متفاوتی  از سبک مشاوره اشاره دارند. مصاحبه انگیزشی به طورهدفمند، حل دو سوگرایی را در جهت خاصی  از تغییر مطرح می سازد (سودرلند، نیلسون و کریستونسون[15]،2008).

نکته سوم این که مصاحبه انگیزشی، بجای این که یک مجموعه فنون باشد، بیشتر یک روش ارتباطی  است. روشی  برای فریب  دادن مردم نیست، کاری  نیست که برای افراد انجام داد بلکه  شیوه ای از برخورد، زیستن و بودن با دیگران است (مصور- رحمانی[16]، 2007).

چهارم این که در مصاحبه انگیزشی تاکید بر فراخوانی انگیزه درونی برای تغییر است. این روش با راهبردهای انگیزشی که هدف آن تحمیل تغییر با توسل به ابزارهای بیرونی مانند نفع مالی، تنبیه و جریمه قانونی  است، فرق دارد. البته هدف قضاوت در مورد رویکردهای و مشوق های بیرونی که می تواند در اصلاح رفتار موثر باشد، نیست (آرکوویتز و همکاران، 2008).

و بالاخره پنجم این که  مصاحبه انگیزشی بر کشف و حل دو سوگرایی به عنوان عامل اصلی فراخوانی تغییر متمرکز است. هدف مصاحبه انگیزشی تحمیل تغییری که ناهماهنگ با باورها و عقاید شخص باشد، نیست (میلر و رولنیک، 2002).

مصاحبه انگیزشی به عنوان یک رویکرد انگیزشی جدید در حوزه مشاوره و روانشناسی از سه بخش مبانی، اصول و فنون تشکیل شده است.

2-2-2- مبانی مصاحبه انگیزشی 

مبانی و روح مصاحبه انگیزشی تحت عنوان مشارکت، فراخوانی و احترام به خود مختاری بیمار تشریح شده است. بدون در نظر گرفتن این مبانی، گرچه فرد می تواند از روش های مصاحبه انگیزشی استفاده کند اما نمی توان آن را مصاحبه انگیزشی  قلمداد کرد.

1- مشارکت: مصاحبه انگیزشی به مراجع و فرد متخصص متکی است، در مقابل رابطه نابرابر از نظر قدرت که در آن متخصص ماهر و زبده، مراجع منفعل را در جهت آنچه باید انجام دهد، هدایت می کند، در این روش، گفتگوی مشارکتی فعال و فرآیند تصمیم گیری مشترک وجود دارد. این مطلب به ویژه در تغییر رفتارهای بهداشتی بسیار اهمیت دارد ،زیرا در نهایت، این بیمار است که  می تواند  تغییراتی  را عملاً به نمایش  بگذارد.

2- فراخوانی: به نظر می رسد عمده فعالیت سیستم مراقبت های بهداشتی درمانی، ارائه چیزهایی  است که افراد یا فاقد آن هستند و یا در آن ضعف و نارسایی دارند، و می تواند شامل دارو، دانش  و اطلاعات، بینش  و یا مهارت ها باشد. در عوض مصاحبه انگیزشی در جستجوی این است تا آنچه را افراد از قبل درخود دارند، فرا خوانده یا به عبارتی  بیرون کشیده، تا انگیزه و منابع درونی  آنان را برای تغییر فعال سازد.

3- احترام به خودمختاری مراجع: متخصصین رشته های مختلف ممکن است اطلاعات ارائه دهند، توصیه کنند و حتی هشدار دهند، اما در نهایت این بیمار است که تصمیم می گیرد، چه کاری  انجام دهد. شناسایی  و احترام گذاشتن به این حس خودمختاری و حق انتخاب نیز  اصل مهمی در جهت تسهیل تغییر رفتار بهداشتی  است (میلر و رولنیک، 2002؛ آرکوویتز و همکاران، 2008 و آنستیس، 2009؛ کاکس و کلینگر، 2004؛ مادسون ،لویقنون و لین[17]، 2009؛ کاکس و کلینگر، 2004).

 

2-2-3- اصول مصاحبه انگیزشی

علاوه بر مبانی، مصاحبه انگیزشی متشکل از اصولی است که عبارتند از:

اصل اول، ابراز همدلی: درمانگر همدلی کننده می کوشد تا دنیا را از منظر و چشم مراجع، بدون قضاوت  و انتقاد ببیند و تجربه کند. با انجام این کار، افکار، احساسات و اعمال مراجع به میزان زیادی محسوس ومعنا و مفهوم دار می شوند. حتی  اگر بیماری با توجه به سن بالا و عوامل خطر دیگری به سبک زندگی سالم پای بند نباشد. پذیر ش بیمار، تغییر را تسهیل می کند.

اصل دوم، افزایش تضاد: عامل تفاوت  بین رفتا رهای  فعلی مراجع و ارزش های وی  در زندگی، انگیزه محسوب  می  شود.آگاهی از این شکاف و تفاوت ها می­تواند انگیزه فرد را برای  تغییر، افزایش دهد.درمانگر با سبک مصاحبه انگیزشی شکاف و تفاوت های بین رفتارهای فعلی فرد و ارزش های فردی  را به مراجع منعکس می کند، تا مراجع آن کار را انجام دهد. مراجع بیش از مشاور باید بحث و استدلال درباره تغییر ارائه دهد.

اصل سوم، مدارا با مقاومت: در مصاحبه انگیزشی، مقاومت در برابر تغییر، بخش طبیعی و مورد انتظار در  فرآیند تغییر به شمار می آید و به جای این که مانعی قلمداد شود که  باید بر آن غلبه کرد، بیشتر  به عنوان منبع ارزشمند اطلاعات در خصوص تجربه های مراجع است.از بحث و مجادله برای ایجاد تغییر باید اجتناب شود زیرا مقاومت به معنای مخالفت و تضاد مستقیم نیست. دیدگاههای جدید به مراجع ارائه می­شود ولی به وی  تحمیل نمی شود. مقاومت علامتی برای  درمانگر است که نشان می دهد باید به طور متفاوتی پاسخ دهد.

اصل چهارم، حمایت از خودکارآمدی: در مصاحبه انگیزشی، درمانگر از خودکارآمدی مراجع حمایت می  کند، باور بر این است مراجع می تواند  اعمال لازم را انجام داده و در تغییر موفق  شود. افراد اغلب علم، دانش  و منابع لازم برای تغییرات مورد علاقه را در اختیار دارند، فقط کافی  است یک بار  تصمیم بگیرند، آن را انجام دهند. و در این صورت، درمانگر فقط به عنوان مشاور  یا راهنما عمل  نموده و راههای احتمالی را که می توان در پیش گرفت، به وی  پیشنهاد می کند. باور شخص  در مورد احتمال ایجاد تغییر یک عامل انگیزشی  مهم محسوب  می شود (میلر و رولنیک، 2002، آرکوویتز و همکاران، 2008 و آنستیس، 2009 و کاکس و کلینگر، 2004).

2-2-4- فنون مصاحبه انگیزشی 

بسیاری از  مهارت های مصاحبه انگیزشی  مستقیماً از درمان محوری  راجرز گرفته شده و عبارتند از:

1- پرسیدن سوالات باز پاسخ: در مصاحبه انگیزشی، باید مراجع بیشترین حجم صحبت را داشته باشد و سوالات باز  پاسخ برای  دستیابی به این هدف مورد استفاده قرار می گیرند.

2- گوش دادن انعکاسی (توام با تامل و تفکر): احتمالاً تنها مهارت بسیار مهم در  مصاحبه انگیزشی،گوش دادن توام با تامل  و دقت است. میلر و رولنیک معتقدند فلسفه و ماهیت واکنش  گوش دادن تاملی این است که معنا و مفهوم صحبت طرف مقابل را حدس زده و برداشت کرد.افراد همواره منظور و مقصود خود را به طور  روشن و واضح بیان نمی کنند.

3- تایید: به منظور تشویق  و حمایت مراجع در خلال  فرآیند تغییر، درمانگر سبک مصاحبه انگیزشی  مکرراً مراجع را در قالب عبارات مبتنی بر درک و قدردانی، مورد تایید قرار می  دهد. برخی نمونه های ساده تایید و تصدیق  عبارتند از: «برای انجام آن کار جرات و شجاعت به خرج دادی.» یا «واقعاً ایده و نظر خوبی  است.»

پایان نامه و مقاله

4- خلاصه و جمع بندی: خلاصه ها، نقش مهمی را در سرتاسر جلسات مصاحبه انگیزشی  ایفا می کنند. انجام این کار نه تنها نشان دهنده این است درمانگر گوش می دهد ،بلکه  می تواند مطالب و موضوعات را به هم ربط داده تا بتوان از آنها در تاکید و تمرکز  بر نکات خاص و معینی کمک گرفت.

5- فراخوانی صحبت معطوف  به تغییر: در پنجمین تکنیک، درمانگر  بدون این که حامی  و مدافعه تغییر باشد، به طور آگاهانه ای صحبت معطوف  به تغییر را بیرون کشیده و استخراج می کند. صحبت معطوف به تغییر، مرکب  از عبارات و صحبت هایی است که تمایل، توانایی  ادراک شده، نیاز، آمادگی، دلایل و علل  و یا تعهد و الزام به تغییر را منعکس می کنند. عبارات نشان دهنده الزام و تعهد به تغییر، قوی­ترین شاخص نتایج درمانی  خوب هستند (میلر و رولنیک، 2002؛ آرکوویتز و همکاران، 2008؛ میلر و رولنیک، 2002). صحبت معطوف به تغییر را در چهار طبقه تقسیم بندی می کند: 1- شناسنایی  ابعاد منفی و ضررهای وضعیت بینابین فعلی. 2- شناسایی  ابعاد مثبت و فواید تغییر. 3- ابراز  خوش بینی در مورد تغییر و 4- بیان قصد و نیت مبنی  بر تغییر.این چهار نوع  عبارت در برگیرنده ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری متعهد شدن به تغییر است فراخوانی صحبت معطوف  به تغییر یکی  از مهارت های اصلی و عمده مصاحبه انگیزشی  است و از  طرفی یکی از مهارت­های پیچیده و دقیق است زیرا برای انجام آن راههای زیادی  وجود دارد (آرکوویتز و همکاران، 2008؛ واگنر  و مک ماهان[18]، 2004).

ارائه اطلاعات در مصاحبه انگیزشی  به صورت سنتی انجام نمی گیرد بلکه  تبادل  اطلاعات صورت می گیرد و بر اساس  دستورالعملی  انجام می  شود،که ضرورت مشارکت بیشتر  از جانب  مراجع را می طلبد. بدین منظور  از  دو راهبرد «قطعه اطلاعات – بررسی  و کنترل آن با مراجع- قطعه اطلاعات بعدی» و «فراخوانی  اطلاعات از مراجع- ارائه اطلاعات جدید – فراخوانی مجدد اطلاعات» برای تبادل  اطلاعات استفاده می­شود. ارائه اطلاعات در این شیوه به صورت خنثی، بر اساس نیاز و با اجازه مراجع انجام می شود و به مراجع فرصتی  داده می­ شود تا اطلاعات را ضمن پردازش، تغییر و تفسیر کنند (برودی[19]، 2005 آنستیس، 2009؛ میلر و رولنیک، 2002).

 

2-2-5- برخی فواید مصاحبه انگیزشی 

1- آمادگی خوبی برای درمان عمل  محور  است.

2- به برقراری رابطه و کاهش مقاومت  کمک می کند.

3- باعث افزایش ماندگاری و مشارکت در درمان می شود.

4- به حل و برطرف شدن حالت دو سوگرایی  کمک می کند.

5- باعث افزایش انگیزه و صحبت معطوف  به تغییر می  گردد.

6- به افزایش  حس اطمینان در مراجع کمک می کند.

7- از  فرسودگی شغلی درمانگر یا مشاوره پیشگیری می کند (نویدیان، پورشریفی، 1390).

2-2-6- نظریه ها و مدل های مصاحبه انگیزشی

هر چند گاهی اوقات از مصاحبه انگیزشی  به عنوان شکلی از درمان شناختی رفتاری صحبت می شود ولی تفاوت های بسیار مهمی  بین رویکرد مصاحبه انگیزشی  و درمان شناختی رفتاری و حتی  روان درمانی وجود  دارد. شاید یکی از مهمترین تفاوت ها،آن است که مصاحبه انگیزشی بر کمک به فرد برای حل دو سوگرایی  درباره تغییر بیشتر ازکمک به کسب  مهارت های شناختی، هیجانی، مقابله ای و رفتاری مورد نیاز برای یک زندگی سالم تاکید می کند (آنستیس، 2009).

مصاحبه انگیزشی به جای یک مکتب درمانی، بیشتر یک شیوه برخورد و زندگی با دیگران است. مصاحبه انگیزشی و دیگر انواع روان درمانی ها از این نظر که مقاومت و دو سوگرایی  را به عنوان پدیده ای  می­دانند که اطلاعات مهم درمانی  در اختیار  قرار  می­ دهد، با هم مشترکند ولی از نظر نوع اطلاعات مهم دانسته شده و نحوه برخورد با آن متفاوتند. برای نمونه در مکتب  روان تحلیلی دو سوگرایی، تعارض ناخودآگاهی  است که از گذشته منتقل شده است در صورتی که مصاحبه انگیزشی، بدون توجه به گذشته به »اینجا و اکنون» تاکید دارد. در عوض  در رویکردهای شناختی درمانی، گرچه برخی رفتار درمان گران و درمانگران شناختی رفتاری، مسئله مقاومت را مطرح کرده اند، ولی برای  مقاومت  دو سوگرایی ارزش و جایگاهی قائل  نیستند. رفتار درمانی که پیشرو و منادی درمان شناختی رفتاری  بود، مقاومت را به بی  کفایتی  درمانگر در مفهوم سازی  اوضاع و شرایطی که رفتارها را کنترل می  کند، نسبت می  دهد. شناخت درمانگرانی مانند بک،  مقاومت را به عنوان، فراهم نمودن اطلاعاتی در خصوص تفکرات و باورهای تحریف شده مراجع مورد توجه قرار می دهند. در مقایسه با مصاحبه انگیزشی، درمان شناختی رفتاری یک رویکرد نسبتاً دیکته شده  و تجویزی  است که بر آموزش رفتارهای جدید و روش های اصلاح باورهای ناکارآمد مراجعان تاکید دارد.استفاده از عبارت «تکالیف خانگی»، نقش درمانگر را بیشتر  به عنوان معلم، در  امرخطیر تغییر، پر رنگ تر می­سازد (آرکوویتز همکاران، 2008؛ میلر و رولنیک، 2002).

مصاحبه انگیزشی  از دیدگاه «روان شناسی  سنتی»، تلاش برای «ثبات»، «جبران» و یا «معالجه» فردی  تلقی  می­­شود که تا حدودی ناکارآمدی دارد. از نظر «روان شناسی مثبت نگر» روشی  است برای کمک به فرد تا با ارزش ها و تجربه هیجانات مثبت در مسیر خود به سمت بهبود سلامت  جسمانی  و روان شناختی، مجدداً پیوند برقرار  نماید. در واقع مصاحبه انگیزشی توانایی تجربه هیجانات مثبت، علاقمندی، امید، خرسندی و حس الهام بخش درونی  را در فرد پرورش می­ دهد تا بیماران بتوانند آینده بهتری را برای خود  تصور کنند، موفقیت­های گذشته را بخاطر آورده و اطمینان به توانایی خود برای  تغییر و اصلاح را در زندگی گسترش دهند و این شاید یکی از مکانیسم های اثر بخشی  این رویکرد مشاوره ای باشد (آنستیس، 2009).

مصاحبه انگیزشی نه یک الگوی مداخله­ای کاملاً جدید و نه هم یک الگوی مجزا است بلکه  ترکیبی از اصول  و فنون برگرفته شده از مجموعه­ای از مدل های بسیارگسترده روان درمانی  و تغییر رفتار است (کاکس و کینگر، 2004)، که مهمترین آنها عبارت است از:

1- مدل مراحل تغییر(پروچسکا و دی کلمنته، 1992): نقش مکمل را در تکامل مصاحبه انگیزشی  و سایر مداخله های کوتاه مدت مبتنی بر مصاحبه انگیزشی  ایفا می کند. دیدگاه فرا نظری در مورد تغییر رفتار، شامل یک سری مراحل تدریجی است که در برگیرنده وظایف متعدد و فعالیت­های مقابله­ای مختلفی  است. مشاوران نیاز دارند تا فرآیند تغییر را به منظور عادی ساختن روند  تغییر برای مراجعان و استفاده از راهبردهای مناسب  برای کمک به آنان در جریان گذر از مراحل مختلف تغییر، درک کنند (میلر و رولنیک، 2002). مدل مراحل تغییر، 93 % مراجعان را می­تواند  از نظر میزان آمادگی و انگیزه برای  تکمیل یا پایان زودرس دوره درمان، پیش  بینی  کند (ووگل ،هانسن،استیل و گوتستام[20]، 2006).

مدل مراحل تغییر، تغییرات رفتاری  را به مثابه فرآیندی که در آن افراد  از پنج مرحله متفاوت از نظر کیفی، عبور می کنند. فرد در مرحله قبل از قصد اعتقادی  ندارد رفتار فعلی او، مشکلی جدی و مهمی است و قصد ندارد در آینده نزدیک آن را تغییر دهد. آنها نه تنها در فعالیتی که بتواند نظرآنها را نسبت به رفتار مشکل  آفرین تغییر دهد درگیر نمی­شوند، بلکه نسبت به رفتار مورد نظر حالت دفاعی دارند. هدف در این مرحله حرکت به سوی مرحله قصد و تامل  است. عدم آگاهی از خطرات و پیامدها، خودکارآمدی پایین و رضایت از وضعیت موجود از جمله موانع تغییر در این مرحله محسوب می­شود. در مرحله قصد،کم کم می­بیند رفتار مشکل آفرین شده و تغییر را مورد توجه قرار می­ دهد ولی در مورد تغییر حالت دو سوگرایی  دارد زیرا هنوز دلایلی برای تداوم رفتار می­بیند. افراد می­ پذیرند دارای مشکل هستند و تفکر  جدی در مورد حل آن را آغاز می کنند. در این مرحله می کوشند تا مشکل  خود را درک کنند، به علل آن پی ببرند و درباره راه حل های ممکن فکر کنند. ولی از  این که  خود را به عمل  متعهد سازند، بسیار فاصله داشته باشند. حرکت  به سمت مرحله آمادگی هدف مداخله های تغییر رفتار است. علاوه بر سایر موانع ذکر شده در مرحله قبل، تردید و دو سوگرایی از جمله موانع تغییر رفتار در این مرحله است. در مرحله آمادگی، فرد تصمیم به تغییر رفتاری  گرفته و طرحی برای آن در آینده نزدیک دارد.آنها  در آستانه عمل قرار  دارند. برخی از افرادی که در این مرحله بسر می برند، قبلاً برای تغییر سعی کرده اند ولی موفق  نشده اند. هدف مداخله در این مرحله حرکت به سمت عمل  و طراحی برنامه  است. عدم اگاهی از  گزینه های ممکن، نبود عزم لازم برای  برنامه های تغییر و فقدان تعهد  از مهمترین موانع این مرحله تغییر است. در مرحله عمل، طرح تغییر رفتاری  را به اجرا در می آورد و شروع  به ایجاد تغییر مورد نظر می­کند. در این مرحله افراد  به آشکارترین وجه و به صورت عمدی و اگاهانه رفتار خود را تغییر می­دهند. به عبارتی آغاز به حرکت  می کنند و برنامه­ای را که برای آن آماده شده اند، به اجرا در می آورند. تغییرهایی که  در مرحله عمل  صورت می­گیرد برای دیگران بیشتر از تغییراتی که  در سایر مراحل به وقوع می­پیوندد، قابل مشاهده است، بنابراین بیشترین تحسین و تایید را به دنبال دارد. بهینه سازی  طرح ها و برنامه ها و دوام و استمرار  تغییر از اهداف مداخله در این مرحله و شکست و سرخوردگی و اطمینان زیاد به خود از موانع آن به شمار می رود. در مرحله حفظ بیمار تغییرات رفتاری ایجاد نموده و برای اجتناب از بازگشت به رفتار قبلی تلاش می کند. نگهداری تغییر ایجاد شده بسیار دشوار است. شخص می کوشد تا بهبودی حاصله در مرحله عمل  را تحکیم و تبیت بخشیده و از بازگشت جلوگیری کند. بر خلاف دیدگاه سنتی،مرحله حفظ رفتار، یک مرحله ایستا نیست. بدون تعهد و پای بندی نیرومند، مطمئناً بازگشت رخ خواهد  داد. سبک زندگی جدید و با ثبات و دستیابی به اهداف اصلی از جمله اهداف این مرحله و استرس ها و فقدان های عمده و شکست در دستیابی به اهداف اصلی از  جمله موانع این مرحله است (ویلسون و شلم[21]، 2004). پروچسکا و دی کلمنته (1992) از مرحله ششمی تحت عنوان بازگشت یا عود به عنوان یکی از مراحل طبیعی تغییر رفتار نام می برند. افراد قبل از نیل به موفقیت در خیلی از موانع بین مراحل بالا و یا پایین می­روند. از این رو یک لغزش، اشتباهی موقتی است و نباید آن را شکست تلقی کرد، بلکه باید به آن به عنوان یک قدم به عقب نگریست. شناسایی  بازگشت و تشریح آن به عنوان فرصتی  برای  یادگیری، هدف مداخله های رفتاری در این مرحله است (نویدیان و پورشریفی، 1390).

افراد بسته به مرحله ای که در آن بسر می برند، نیاز به مداخلات خاصی دارند. افراد مراحل را به طور  خطی  طی نمی کنند، قبل از موفقیت در حفظ رفتار، چندین بار  به مراحل قبل بر می گردند و بین دو سوگرایی، شناسایی  مشکل  و متقاضی  عمل بودن به طور طبیعی نوسان می کنند. این مدل به تلاش برای تسهیل تغییر رفتاری مربوط  است زیرا متخصص بالینی را نخست به درک سطح آمادگی مراجع برای تغییرآگاه می سازد و سپس با بیمار کار می­کند تا در جهت حرکت موفقیت آمیز  ادامه مسیر دهند  (لانگ و تیگز ، 2005؛ لونسکی و همکاران، 2007).

2- تعارض  دو سوگرایی: در موقعیت تعارض، دو سوگرایی  امری طبیعی و مشخص کننده مرحله اول و قصد و مانع اصلی و عمده تغییر است (فیلدز، 2006). میلر و ر ولنیک (2002) درباره دو سوگرایی  معتقدند، تعارض ها بر سه دسته اند: 1- رسیدن – رسیدن (دو انتخاب، هر دو مثبت و جذاب)، 2- اجتناب – اجتناب (دو انتخاب منفی  و هر دو رنج آور) و 3- رسیدن – اجتناب (دو انتخاب که هر دو ابعاد مثبت و منفی  قوی  دارند). آنان حالت سوم را دو سوگرایی  تعریف می­کنند. که  در آن فرد وقتی به سمت انتخاب «الف» می رود، جنبه های منفی آن پر رنگ و ابعاد مثبت انتخاب «ب» جذاب­تر می  شود و هنگامی که می خواهد به سمت انتخاب «ب» بروند، ابعاد منفی  انتخاب «ب» برجسته و انتخاب «الف» جذابیت بیشتری پیدا می کند. همین وضعیت در کار بالینی در هنگام تغییر رفتار بهداشتی و اعتیادی  هم رخ می­دهد که  از آن به عنوان «می خواهم ………….. ولی …………» یاد می  کنند (اسلاگل و گرای[22]، 2007).

3- الگو و مدل باورهای بهداشتی (نظریه حفاظتی  رونالد راجرز، 1976) بیان می­دارد که  انگیزه برای تغییر، به وجود خطرات ادراک شده به مقدار کافی و میزان مناسبی از خودکارآمدی بستگی دارد (میلر و رولنیک، 2002؛ فیلدز، 2006؛ پری،روزنفلد،بننت و پوتنپا[23]، 2007).

4- موازنه تصمیم گیری (جانیس  و مان، 1977): تصمیم گیری فرآیند سبک و سنگین کردن وسنجیدن سود و زیان تغییر به شیوه ای شناختی است. باید مراجعان را در سنجیدن فواید و مضرات کوتاه و بلند مدت ناشی از تداوم رفتار کمک کرد. این کار به مراجعان در جهت شفاف سازی  و ارزیابی نیاز  به تغییر کمک خواهد کرد. آنها از این طریق عوامل مختلف حمایت کننده و غیرحمایت کننده رفتار را می­سنجند. با استفاده از راهبردهای مناسب مصاحبه انگیزشی، مهارت حل مسئله می­تواند تصمیم گیری را ممکن سازد و بر اساس صحبت های مراجع  در خصوص تغییر، وی  را در جهت تغییر قرار  داده و متمایل به تغییر می  سازد ( فیلدز، 2006).

5- واکنشی عمل کردن (نظریه برم، 1981): وقتی که حس آزادی، اقتدار و خودمختاری رفتاری مورد تهدید قرار گیرد، احتمال و تمایل ادراکی مبنی بر اجبار برای تداوم آن رفتار افزایش خواهد یافت. مراجع و درمانگر باید بدانند پاسخ واکنشی کاملاً طبیعی است. درمانگران به ویژه وقتی مراجع تحت فشار برای تغییر است،  احساسات واکنشی را انتظار داشته وآن را طبیعی قلمداد می­کنند.درمانگران فرآیند بیان و شفاف سازی  احساسات واکنشی را تسهیل می­کنند.این فرآیند فرصتی را برای مراجعان فراهم می کند تا به مسئولیت و حس مالکیت خود در خصوص تصمیمات و انتخاب های مربوط به تغییر، توجه کنند (فیلدز، 2006؛ رولنیک،میلرو بوچلر[24]، 2008؛ و آرکوویتز و همکاران، 2008).

6- نظریه خودادراکی (بم، 1972): وقتی  افراد به طور  گروهی و عام موضعی را گرفتند، تعهدشان نسبت به آن موضع افزایش می­یابد. «این بیمار یا مراجع است که باید استدلال برای تغییر را ارائه نماید». درمانگران به صحبت های معطوف  به تغییر گوش فرا داده، آن را انعکاس می­دهند و تایید می­کنند.در مصاحبه انگیزشی  تمرین هایی  به منظور فراخوانی واستخراج صحبت های معطوف به تغییر طراحی شده است. وقتی  مراجعان آن چه را درمورد تغییر نوشته اند، بلند می­خوانند، استدلال­های خود را برای تغییر استحکام می بخشند (میلر و رولنیک، 2002 و فیلدز، 2006).

7- نظریه خود سامان دهی  (کانفر، 1986): برای شروع  و آغاز تغییر، فرد باید که در  جستجوی افزایش شکاف و تمایز بین وضعیت موجود  (فعلی) و اهداف شخصی  باشد.  «کجا دارم می روم و کجا می خواهم باشم» (میلر و رولنیک، 2002؛ فیلدز، 2006).

8- نظریه ارزش ها (راکیج، 1979): طبیعت و ذات  ارزش های انسان، راکیج شخصیت را به عنوان سلسله مراتبی سازمان یافته از ارزش ها توصیف و مفهوم سازی  نمود. درمانگران از تمرینات مصاحبه انگیزشی  به منظور افزایش اگاهی مراجع از تضاد و تفاوت بین وضعیت فعلی و اهداف آینده استفاده می­کنند. تمرین احساسات، شفاف سازی ارزش ها و دیدگاه،آگاهی مراجع از تضاد بین وضعیت فعلی و اهداف آینده را افزایش داده و جرقه تمایل درونی برای تغییر را می­ زند (میلر و رولنیک ، 2002).

[1] . Lepper ,Greene & Nisbeet

[2] . Drieschner , Lammers & Vanderstaak

[3] . Levensky , Forcehimes , Donohue & Beitz

[4] . Anstiss

[5] . Borrelli , Riekert , Weinstein &  Rathier

[6] . Chanon , Huws , Rollnick & Hood

[7] . Cummings, Cooper & Cassie

[8] . Webber, Tate & Quintiliani

[9] . Hettema , Steelr & Miller

[10] . Martins & Mc Neil

[11] . Cox  & Klinger

[12] . Ossman

[13] . Lange  & Tigges

[14] . Miller & Rollnick

[15] . Soderlund , Nilson & Kristensson

[16] . Mossavar- Rahmani

[17]. Madson  ,  Loignon &  Lane

[18] . Wagner & Mc Mahan

[19] . Brodie

[20] . Vogel , Hansen , Stiles & Gotestam

[21] Wilson & Schlam

[22] . Slagle & Gray

[23] . Preey , Rosenfeld , Bennett & Potempa

[24] . Rollnick , Miller & Butler

متاسفانه این فایل فصل اول و فهرست ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ب.ظ ]




مدیران وکالت مالکان را در بهره برداری از دارایی های آنان بر عهده دارند، تا با انباشتن آورده های افراد متعدد در جهت انجام فعالیت واحد و استفاده مؤثرتر از این دارایی ها، منافع بیشتری را نصیب مالکان نمایند. از آنجا که مالکان از نتیجه عمل این وکلا منتفع می شوند، لازم است عملکرد آنها را مورد ارزیابی قرار دهند.

مالکان برای کنترل عملکرد مدیران از معیارهایی استفاده می کنند تا مدیریت را تشویق نمایند که به بهترین نحو، منابع آنها را جهت کسب ثروت بیشتر بکار گیرد. در واقع مقصود مالکان استفاده بهینه و مطلوب از منابع کمیابی است که در اختیار مدیران قرار داده اند. مالکان تمایل دارند منابع محدود خود را در جایی سرمایه گذاری کنند که بیشترین بازده را به ارمغان آورد. در واقع مالکان یا سرمایه گذاران منابع اندک و فرصت های متعددی پیش رو دارند که با انتخاب یکی از این فرصت ها و سرمایه گذاری روی آن، امکان سرمایه گذاری در دیگر گزینه ها را از دست می دهند. از طرفی هدف سرمایه گذاران از این کار کسب ثروت و منافع بیشتر است. بنابراین گزینه ای را انتخاب می کنند که منافع بیشتری برای آنها به ارمغان آورد و این منافع باید به اندازه ای باشد که هزینه صرفنظر کردن از دیگر گزینه ها را پوشش دهد. این یک تصمیم گیری است و هر سرمایه گذار منطقی باید گزینه ای را انتخاب کند که انتظار بیشترین بازدهی از آن وجود داشته باشد. حال چگونه می توان حاصل فعالیت شرکت و نتایج به دست آمده را به نحو معقول و قابل اطمینانی نشان داد.

مدیران به مکانیزم هایی که از طریق آنها عملکردشان مورد قضاوت قرار می گیرد، توجه دارند آنها به دنبال اطلاعاتی درباره حساسیت مستقیم پاداش (یا مجازات) نسبت به عملکرد هستند. وقتی که سیستم پاداش نسبت به عملکرد حساس نباشد، این شرکت، مدیران خود را از دست خواهد داد و آنان شرکت را ترک خواهند کرد.

بازار نیروی کار مدیریتی نیز فشارهای مستقیم زیادی بر شرکت وارد می کند تا مدیران را براساس عملکردشان طبقه بندی کرده و پاداش آنها را تعیین کند. اعمال این فشارها ناشی از این حقیقت انکارناپذیر است که شرکت در حال فعالیت، همواره در بازار رقابتی کار به دنبال مدیران جدید است.

 از طرفی ممکن است مدیریت برای تثبیت هر چه بیشتر وضعیت و نجات خود، در حدی تلاش کند تا وضعیت را به صورت مطلوب حفظ نماید با این حال چنین تلاشی الزاماً در جهت دستیابی به بهترین وضعیت نیست. در این راه ممکن است حتی از تحمل ریسکهای قابل قبول اجتناب ورزد و در جهت حداکثر نمودن منافع سهامداران حرکت نکند.

امروزه یکی از مهمترین مسایل مالی شرکت ها، اندازه گیری عملکرد آنهاست. اینکه شرکت ها تا چه اندازه در بالا بردن منافع سهامداران خود کوشیده اند، بانکها و موسسات اعتباری در اعطای تسهیلات به شرکت ها چه شاخصهایی را در نظر می گیرند، مالکان شرکت ها در پرداخت پاداش به مدیران چه ابعادی را در نظر می گیرند و در نهایت اینکه مراجع دولتی با توجه به الزامات قانونی در ارتباط با شرکت ها به چه نکاتی توجه می کنند را می توان با روشهای ارزیابی عملکرد شرکت ها به صورتی مناسب پاسخ داد.

با این وصف ما در این فصل کوشش کردیم کلیاتی از تحقیق را خلاصه وار بیان کنیم و در فصول بعدی به صورت مفصل همه بخش های تحقیق را توضیح داده ایم.

 

     1-2- بیان مساله

به عنوان یک اصل عملکرد  هر واحد سازمانی و یا یک سازمان تا آنجا که میسر است باید اندازه گیری شود ، وجود یا عدم وجود نظام ارزیابی عملکرد موثر وکارآمد با حیات ومرگ سازمان رابطه مستقیم داردوفقدان آن رابه عنوان بیماری سازمان قلمداد نموده اند. وآنچه را نتوان ارزیابی نمود  نمی توان خوب اداره کرد. هر سازمانی برای اعمال مدیریت صحیح باید از الگوی علمی ارزیابی عملکرد بهره گیرد تا بتواند میزان تلاش ونتایج حاصل از کارکرد خودرا مورد سنجش قراردهد یکی از ابزارهای کارآمد که این مهم رامحقق ساخته است تحلیل پوششی داده ها است .  سازمان ها و موسسات در هر محیطی که فعالیت می کنند بطور مستمر نیازمند بهبود عملکرد خود می باشند تا بتوانند ضمن تضمین بقای خود پاسخگوی ذینفعان هم باشند. (فقهی فرهمند،1382)

از اینرو موضوع ارزیابی کارایی و بازنگری اهداف و برنامه ها و تعیین و تبیین شاخص های مناسب برای ارزیابی، همواره از موضوعات مهم،مورد بحث و چالش برانگیز در اداره سازمان ها و مدیریت نوین منابع انسانی می باشد. (نبی زاده،1391)

با توجه به ماموریت شرکت های آب و فاضلاب شهری در تامین و توزیع آب آشامیدنی سالم و با کیفیت و جمع آوری و دفع فاضلاب شهری و اهمیت و نقش این شرکت ها در کمک به بهبود سطح بهداشت عمومی جامعه، ارائه خدمات مناسب و با کیفیت، کسب رضایت شهروندان، بهبود سطح بهره وری شرکت ها و کاهش اتکا به کمک های مالی دولتی از مهمترین اهداف شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجانشرقی میباشند(بیانیه ماموریت شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی).

با عنایت به اینکه سیستم های ارزیابی کارایی ابزاری جهت سنجش میزان دستیابی سازمان ها به اهداف و تعیین نقاط ضعف و قوت برای انجام اقدامات اصلاحی بمنظور بهبود فرآیندهاست(عزتی،1391) و از طرفی ارزیابی کارایی بسیاری از سازمان ها از جمله شرکت های آب و فاضلاب هم همچنان بر شاخص های عملکرد سنتی و مالی متکی بوده واین سازمانها بامشکل تعدد متغیرها وعدم وجود مقیاسی مشخص برای معیارها نیز مواجه اند(کاپلان , 2007)، لذا شرکت آب و فاضلاب شهری استان آذربایجان شرقی در اولویت های پژوهشی خود در سال 1394 در پی استفاده از مدلی با مبنای علمی قوی برای ارزیابی کارایی واحدهای تحت پوشش خود می باشد. چرا که ارزیابی کارایی به روش علمی، راهنمای موثری برای مدیران در تصمیم گیری هاست. (میرغفوری وشفیعی،1386)

در این راستا با توجه به اینکه تحلیل پوشش داده ها(DEA) روشی مناسب برای ارزیابی کارایی نسبی مجموعه ای از واحدهای تصمیم گیری(DMUs) مشابه و مستقل که دارای نهاده ها و ستاده های چندگانه هست(مومنی،1392)، میباشد برای ارزیابی کارایی واحدهای تحت پوشش شرکت در استان مورد استفاده قرار می گیرد تا راه حل هایی جهت رفع نقاط ضعف واحدهای ناکارا و استفاده بهینه از منابع به مدیران ارائه شود. (نجفی،1390)

در یک جمله این تحقیق به دنبال پاسخ به این سئوال میباشد که کدام یک از واحدهای تحت پوشش شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجانشرقی کارا و کدام یک ناکارا می باشد؟

مقالات و پایان نامه ارشد

     1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

در سالهای اخیر فرایند ارزیابی عملکرد نسبت به گذشته آن به مراتب راه تکامل و پیشرفت را پیموده است ، در واقع همگام و همسو با توسعه و تکامل اندیشه های مدیریت در قالب مکاتب مدیریت ، فرایند، ماهیت و کارآمدی آن نیز توسعه پیدا کرده است به عنوان مثال می توان به ارزیابی کارکنان ، ارزیابی مدیریت و تغییر و توسعه شاخص های ارزیابی در قالب ارائه اصول عام و مبانی مستدل برای ارزیابی سازمان ها تا مدیریت کیفیت فراگیر نیز اشاره نمود از این رو دامنه قلمرو استفاده از ارزیابی عملکرد به تمام ابعاد و جهات فعالیت های انسانی و سازمانی کشیده شده است و در حقیقت امروزه مباحث و موضوعاتی که در جدیدترین عرصه های علمی مطرح می شوند به گونه مستقیم و یا غیر مستقیم به ارزیابی عملکرد مرتبط می شود چرا که هر یک از مفاهیم، فنون و شیوه های نوین علمی در راستای کارکرد هر چه بهتر سازمان ها جهت تحقق فلسفه وجودی و دستیابی به اهداف تدوین شده صورت می گیرد و از آنجا که محور اصلی ارزیابی عملکرد بررسی میزان مطلوبیت این کارکردها می باشد، لذا تمام موضوعات و عناوین مدیریتی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به ارزیابی عملکرد مربوط می شود . (محمودی1388)

بنا به رویکرد مطرح شده پیرامون ارزیابی عملکرد؛ ارزیابی دولت و دستگاه های دولتی نیز دارای درجه اهمیت بسیار بوده اند، شکل رسمی و مبتنی به دست آوردهای علمی این نوع نگرش با نظام بازرسی آغاز می شود، سوئد اولین کشوری است که نظام بازرسی در آن تکوین و تحقق یافت . بازرس کل در زبان سوئدی آمبودرن خوانده می شود. وی از مقامات عالی رتبه و طراز اول این کشور بوده است. ظاهرا در حدود سالهای 180 میلادی در سوئد مقررات بازرسی شکل گرفته است . به همین جهت مقررات مربوط به بازرسی در این کشور از دیگر کشورهای اسکاندیناوی و کشورهای اروپایی ، کامل تر و جا افتاده تر است (صمدی ، 1381 )

بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم هم‌افزایی ایجاد می‌کند که این نیروها می‌تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت‌های تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برنده‌ای را در این مورد اعمال می‌کنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه‌گیری و ارزیابی امکان‌پذیر نیست.

لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازه‌‌گیری می‌گوید:  هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت می‌کنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم می‌توانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی می‌دانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید. (سید جعفر رنگرز ، 1388 )

 

     1-4- اهداف تحقیق

با توجه به گستره واهمیت کمی و کیفی خدمات مطلوب واحدهای تحت پوشش شرکت و نقش آنها در بهبود سطح بهداشت عمومی جامعه و نیز توجه به محدودیت های منابع آبی، استفاده بهینه از منابع بطور جدی مورد توجه بوده و ضروری است ضمن اندازه گیری کارایی واحدها و تفکیک واحدهای کارا از ناکارا، اقدامات اصلاحی لازم برای بهبود واحدهای ناکارا انجام پذیرد.

   1-1-4- هدف اصلی

ارزیابی کارایی واحدهای تحت پوشش شرکت آب و فاضلاب شهری استان آذربایجانشرقی

   2-1-4- اهداف فرعی

  1. تعیین میزان کارایی نسبی واحدهای مورد مطالعه
  2. رتبه بندی واحدهای تابعه دارای کارایی نسبی
  3. شناسایی واحدهای الگو برای واحدهای ناکارا

     1-5- فرضیه های تحقیق

بادرنظر گرفتن اهداف تحقیق وقابلیتها تکنیک مورد استفاده می توان فرضیه ها و سئوالات را به شکل زیر معین کرد:
الف) سئوال ها

سئوال اصلی

کارایی واحدهای تحت پوشش شرکت آب و فاضلاب شهری استان آذربایجان شرقی چگونه است؟

سئوال فرعی

کارایی نسبی واحدهای شرکت آب و فاضلاب چیست؟

رتبه هر کدام از واحدهای دارای کارایی نسبی چیست؟

واحدهای الگو برای هر کدام از واحدهای فاقد کارایی کدامند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




بحث ساختار سرمایه به چگونگی ترکیب منابع تأمین مالی شرکت، از قبیل بدهی‌های کوتاه‌مدت، اوراق قرضه، بدهی بلندمدت، سهام ممتاز و سهام عادی اشاره دارد. برخی شرکت‌ها هیچ برنامه­ی از پیش تعیین شده­ای را برای ساختار سرمایه­ی خود در نظر نمی­گیرند و تنها به تناسب تصمیمات مالی اتخاذ شده توسط مدیریت مالی، بدون هیچ گونه برنامه­ریزی مشخصی اقدام به تغییر ساختار سرمایه‌ی شرکت می‌کنند. این شرکت‌ها اگر چه ممکن است در کوتاه‌مدت به موفقیت دست‌یابند، اما سرانجام در تأمین منابع مالی لازم برای فعالیت‌های خود با مشکلات عمده‌ای مواجه می‌شوند. چنین شرکت‌هایی ممکن است قادر نباشند استفاده‌ی بهینه‌ای از منابع موجود خود داشته باشند. در نتیجه، این واقعیت بیش از پیش محرز می‌شود که یک شرکت باید ساختار سرمایه‌ی خود را به گونه‌ای برنامه‌ریزی نماید که قادر باشد میزان بهره‌وری از وجوه را حداکثر نموده و وضعیت خود را با سهولت بیشتری با تغییر شرایط وفق دهد(هامپتون و دیگران[1]، 1389، 167). شرکت‌ها ناچارند ساختار سرمایه‌ی اولیه‌ی خود را هنگام تأسیس و راه‌اندازی واحد انتفاعی طرح‌ریزی نموده و سپس هرگاه برای انجام سرمایه‌گذاری‌ها نیاز به تأمین وجوه باشد، تصمیمات ساختار سرمایه تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

1-2. بیان مسئله

تصمیمات مربوط به تامین مالی و تعیین ترکیب بهینه ساختار سرمایه از یک طرف و توجه به ریسک شرکت، بویژه ریسک مرتبط با توان بازپرداخت بدهی­ها، از طرف دیگر از جمله مسائلی است که در تصمیم­گیری مدیریت حائز اهمیت است (جولا, 1389). یکی از مهمترین اجزای هر فعالیت اقتصادی فراهم کردن منابع مالی مورد نیاز است؛ که این منابع را می­توان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تامین کرد. در همین راستا مدیران مالی در شرکت­ها تضمین بهترین ترکیب منابع تامین مالی یا به عبارت دیگر ساختار سرمایه می­باشد و تصمیمات اتخاذ شده در این زمینه در راستای افزایش ارزش شرکت است. موضوع ساختار سرمایه از جمله مسائلی است که تاکنون تحقیقات و آزمون­های زیادی بر روی آن انجام شده است و در حال حاضر نیز تحقیقات نظری و بررسی­های تجربی در مورد آن ادامه دارد (کشاورز, 1391).
سرمایه­گذاری یک امر ضروری و حیاتی در رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری است. برای اینکه وجوه لازم جهت سرمایه­گذاری فراهم آید، باید یک سری منابع برای تامین مالی وجود داشته باشد. بنابراین مدیران مالی می­بایست در تامین مالی ضمن در نظر داشتن منابع مختلف، به ریسک و بازده شرکت و تاثیر آن بر روی ریسک و بازده سهام عادی شرکت در بازار بورس نیز توجه داشته باشند. عواملی که ریسک یک شرکت را تعیین می­کنند متعددند. یکی از این عوامل ساختار سرمایه شرکت می­باشند. از جمله این­که شرکت در ساختار سرمایه خود چقدر آورده سهامداران و چقدر بدهی دارد. به این علت که استفاده از بدهی موجب ایجاد یک سری تعهدات ثابت( هزینه­های مالی) برای شرکت می­شود؛ لذا این تعهدات ثابت، ریسک شرکت را بالا می­برد چرا که اگر شرکت نتواند اصل و فرع وام را بازپرداخت کند به درماندگی مالی گرفتار می­گردد (جولا, 1389). ارزیابی مطلوبیت یک بستر سرمایه­گذاری در وضعیت نامطمئن بر اساس مقادیر ریسک و بازده آن است. یکی از مسائل مهم اثرگذار بر ریسک و بازده سهام عادی نیز، تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه است. استفاده از بدهی ارزان قیمت ممکن است باعث کاهش هزینه سرمایه شرکت شود، ولی از طرفی ممکن است موجب افزایش ریسک مالی و هزینه ورشکستگی نیز شود (خرم, 1383).
در تحقیق حاضر در جستجوی پاسخ­گویی به این سوال هستیم که در تعیین ساختار سرمایه چه مقدار از تئوری سلسله مراتبی پیروی می­کنیم. به عبارتی می­خواهیم بدانیم با توجه به چرخه­ی حیاتی که سازمان در آن قرار دارد، چگونه ساختاری برای تامین مالی انتخاب می­شود؛ شرکت در این دوره از حیاتش چه مقدار ریسک­پذیر و یا ریسک­گریز می­باشد و اینکه در انتخاب ساختار سرمایه­اش، میزان بازده و سودآوری را مدنظر قرار می­دهد؟
پاسخگویی به این سوالات در قالب چرخه­ی حیات سازمانی پیگیری می­شوند و سعی می­کنیم تا شرکت­های تولیدی را در سه دسته شرکت­های در حال رشد، شرکت­های بلوغ یافته و پیر و شرکت­های در حال افول دسته­بندی کرده و فرضیه تحقیق را مورد بررسی قرار دهیم.

1-3. بیان ضرورت و اهمیت موضوع

تصمیم­گیری در مورد ساختار سرمایه، یکی از چالش­برانگیزترین و مشکل­ترین مسایل پیش­روی شرکت­ها، اما در عین حال حیاتی­ترین تصمیم در مورد ادامه­ی بقای آن­ها است. با مراجعه به تحقیقات و متون دانشگاهی مشاهده می­شود که عمده­ترین دلایل ناکامی شرکت­ها فقدان یا عدم کفایت سرمایه­گذاری و تامین مالی نامناسب و ناکافی آنان است. اغلب مالکان شرکت­های کوچک ازمهارت­های تجاری قوی برخوردار نبوده و به این ترتیب فهم واستنباط درستی از شرایط و نحوه­ی فعالیت بازارهای مالی و عرضه­کنندگان منابع تامین مالی ندارند. به عنوان مثال،‌ مالکان این­گونه شرکت­ها ممکن است ترکیب نامناسبی از منابع (بدهی در مقابل سرمایه) را انتخاب کنند، یا این­که منابعی را تحصیل کنند که تعهدات و محدودیت­های نقدینگی بالایی را برای آنان به دنبال داشته باشد و یا قراردادهایی منعقد کنند که تعهدات هزینه­ای بالایی را برای آنان به دنبال داشته باشد. حتی ممکن است برای تامین مالی به عرضه­کنندگان منابعی مراجعه کنند که کار کردن با آنها مشکل­ساز باشد. بنابراین،‌ ممکن است ضعف­های موجود منجر به سرمایه­گذاری نامناسبی شود که ادامه­ی بقا و حیات شرکت را تهدید کند. ساختار سرمایه­ی نامناسب برای هر شرکتی و یا به طور خاص در مورد شرکت­های کوچک همه­ی زمینه­های فعالیت یک شرکت را تحت تاثیر قرار می­دهد و می­تواند منجر به بروز مسایلی نظیر عدم کارایی در بازاریابی محصولات،‌ عدم کارآمدی و ناتوانی در بکارگیری مناسب نیروی انسانی و موارد مشابه شود (اوتامی، 2012). 
با این وجود تا کنون تحقیق جامعی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است. این در حالیست که با بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می­توان بسیاری از تعهدات و زیان­های ناشی از ساختار سرمایه را با توجه به چرخه عمر سازمانی که شرکت­ها در آن قرار گرفته­اند را شناسایی و کنترل نموده و با ارائه راهکارهای مناسب ترکیب بهینه ساختار سرمایه را برای شرکت­ها (در مرحله رشد ، بلوغ و افول) تعیین نمود. در این تحقیق با توجه به اهمیت بررسی هر یک از متغیرها و تاثیرگذاری آن­ها بر هم به بررسی رابطه بین این متغیرها می­پردازیم .

1-4. اهداف تحقیق

هدف­های اصلی و فرعی پژوهش به شرح زیر بیان می­شوند:
تعیین نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره رشد.
 تعیین تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهی­ها در دوره رشد.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره رشد.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره رشد.
تعیین نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره بلوغ.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهی­ها در دوره بلوغ.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره بلوغ.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره بلوغ.
تعیین نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره افول.

مقالات و پایان نامه ارشد


تعیین تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهی­ها در دوره افول.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره افول.
تعیین تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره افول.
 

1-5. سوالات تحقیق

سوالات اصلی و فرعی تحقیق به شرح زیر می­باشند:
نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره رشد چگونه است؟
 تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهی­ها در دوره رشد چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره رشد چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره رشد چگونه است؟
نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره بلوغ چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهی­ها در دوره بلوغ چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره بلوغ چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره بلوغ چگونه است؟
نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره افول چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر خالص بدهی­ها در دوره افول چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص در دوره افول چگونه است؟
تاثیر کسری وجوه بر سود انباشته جدید در دوره افول چگونه است؟

1-6. فرضیه‌های تحقیق

فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق به شرح زیر بیان می­شود:
نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره رشد نقش دارد.
 در دوره رشد، کسری وجوه بر خالص بدهی­ها تاثیر دارد.
در دوره رشد، کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص تاثیر دارد.
در دوره رشد، کسری وجوه بر سود انباشته جدید تاثیر دارد.
نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره بلوغ نقش دارد.
 در دوره بلوغ، کسری وجوه بر خالص بدهی­ها تاثیر دارد.
 در دوره بلوغ، کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص تاثیر دارد.
 در دوره بلوغ، کسری وجوه بر سود انباشته جدید تاثیر دارد.
نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در دوره افول نقش دارد.
در دوره افول، کسری وجوه بر خالص بدهی­ها تاثیر دارد.
در دوره افول، کسری وجوه بر ارزش ویژه خالص تاثیر دارد.
در دوره افول، کسری وجوه بر سود انباشته جدید تاثیر دارد.

1-7. قلمرو تحقیق

1-7-1. قلمرو زمانی

محدوده‌ی زمانی تحقیق، اطلاعات مالی مربوط به عملکرد سال‌های مالی 1386 الی 1391 شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

1-7-2. قلمرو موضوعی

محدوده‌ی موضوعی تحقیق، بررسی نقش نظریه سلسله مراتبی در تبیین ساختار سرمایه شرکت­ها در چارچوب مدل چرخه عمر شرکت در شرکت­های پذیرفته شده بورس اوراق بهادر تهران می­باشد.

1-7-3. قلمرو مکانی

قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد
 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




یکی از مهمترین چالش هایی که هر جامعه همیشه با آن روبرو است واقعیتی به نام طلاق است. پدیده ای که در جوامع امروزی با سرعت زیادی در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی و قانونی برای مردان و زنان مطلقه و فرزندانشان دارد. پدیده طلاق یک آسیب اجتماعی مهم در جوامع مختلف به شمار می آید و به دنبال این پدیده، فشارهای روانی زیادی بر افراد بعد از جدایی از همسر وارد می گردد. مشکلات بعد از طلاق بسته به شرایط اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و حتی جنسیت متفاوت است. که در این میان مسائل زنان مطلقه متنوع تر از مردان است. بدون شک زنان مطلقه که با محدودیت های اجتماعی و فرهنگی گوناگونی مواجهه هستند،با مصائب بیشتری روبرو هستند و باعث وارد شدن فشار روانی به این افراد می شود. طلاق پدیده ای است که به لحاظ ایجاد مشکلات اجتماعی فراوان، تفکرات سوء حاکم بر جامعه و برچسب اجتماعی، از جنبه های گوناگون سلامت روان زنان را متاثر می نماید و منجر به بروز مشکلاتی در کیفیت زندگی آن ها در فرایند زندگی می شود (بریور[1]، 2010).

 بخش مهمی از آسیب­های زوجینی که طلاق می گیرند به کودک بر می گردد. پژوهشگران معتقدند کودکان دارای والدین مطلقه در مقایسه با سایر کودکان در مقیاس های سلامت روانی کمتری کسب می­کنند. این کودکان مشکلات عاطفی، رفتاری، و تحصیلی بیشتری دارند. عزت نفس پایین تر و مشکلات اجتماعی فروان تری را گزارش می­کنند و به طور کلی ناسازگاری روانشناختی در آنها مشهودتر است (کلی[2]، 2000)

یکی از مشکلاتی که فرزندان خانواده های دارای والدین از هم جدا شده با آن درگیر هستند، سازگاری روانشناختی یا سلامت روان است. که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانواده های متقاضی طلاق، بیش از سه برابر این جمعیت در خانواده های غیر متقاضی است. پاسخ فوری اکثریت کودکان در هر سنی در خصوص خبر جدایی والدین، اضطراب و پریشانی است، به طوری که برخی از آنها هیجانی شده یا رفتار واپس گرایی نشان می دهند. طلاق والدین بر ویژگیهایی چون اضطراب، گوشه نشینی،‌ پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی رحمی، غمگین بودن، زود رنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی اشتهایی،‌ بیزاری از زندگی،‌ شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده دارد. اغلب بررسیها نشان می دهد که فرزندان طلاق به مشکلات جسمی، عاطفی، تحصیلی (افت تحصیلی، فرار از مدرسه، ترک تحصیل) دچار می شوند و این مشکلات در رشد شخصیت و سازگاری آنان اثرات نامطلوبی بجا گذاشته و احتمال ابتلای آنان را به اختلالات روانی افزایش می دهد (یحیی زاده و حامد، 1394).

از نظر والرستین، طلاق زنجیره ای از حوادث بهم پیوسته است که برای همیشه زندگی قربانیان خود را دگرگون می کند. طلاق والدین نه تنها برقراری روابط عاطفی را برای کودکان دشوار می کند، بلکه روابط گذشته آنها را با والدینشان مخدوش می کند (کلی، 2000).

1-2 بیان مسئله

در طول قرن بیستم وضعیت انسان از نظر شیوه های زندگی، روابط اجتماعی و مسائل بهداشتی و پزشکی بیش از تمام تاریخ دستخوش دگرگونی شده است. تلاش شتابزده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهر نشینی و زندگی ماشینی که لازمۀ آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است، اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازه­ای را به بار آورده است. اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی، واکنشهای بیمارگونۀ بسیاری در افراد و جوامع به وجود آورده که خود سبب وخیم شدن اوضاع و نامساعد شدن شرایط محیط زیست شده است. گذشته نشان داده است که بسیاری از بیماریهای شایع غیر واگیر و بیماری های روانی در کشورهای پیشرفته ودر حال توسعه زاییدۀ عواملی هستند که خود انسان آنها را به وجود آورده و گرفتار آن شده است. بنا براین قابل پیشگیری است (نریمانی، زاهد و گل پور، 1391).

سلامت روان یکی از موضوعات و مباحث بسیار مهمی است که توجه به آن الزامی است. امروزه در مورد عوامل موثر بر سلامت روان، شامل عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت، قومیت، عوامل روانی اجتماعی و محیطی مانند شرایط زندگی، تحصیلات، درآمد، کار، دستیابی به منابع اجتماعی، حمایت اجتماعی  و شایستگی های فردی، عوامل زیستی و نیز اثر بخشی انواع مداخلات بر سلامت روان در نظر گرفته می­شود (شیرازی و غلامرضایی، 1395).

یکی از مسائل مهمی که تاثیری مستقیم بر سلامت روان افراد بخصوص کودکان دارد، امر طلاق می باشد. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی که ثبات یا ناپایداری اش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد و فروپاشی این واحد کوچک گاه چنان اثر عمیقی بر فرزندان دارد که باور کردنی نیست. گذشته از اثراتی که طلاق بر زوجین می گذارد، در مواردی که زوجین دارای فرزندانی هستند، اثرات آن گریبان آن ها را نیز می گیرد، حتی می توان گفت فرزندان از این پدیده بیشترین ضربه را متحمل می شوند (یحیی زاده و حامد، 1394).

علائم زیادی هستند که سلامت روان فرزندان طلاق را با مشکل مواجه می کنند و از میان آن ها افسردگی، اضطراب و پرخاشگری به عنوان مهمترین عامل بشمار می آیند. یکی از شایع ترین مشکلات این کودکان افسردگی است که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانواده های متقاضی طلاق،‌ بیش از سه برابر این جمعیت در خانواده های غیر متقاضی است. افسردگی در واقع یک تاثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی، و طرد شدگی به وجود می آید. حالت غمگینی که از عوارض اولیه جدایی است معمولا تا شش ماه پس از جدایی ادامه دارد و باعث می شود کودکان علاوه بر از دست دادن اشتیاق به امور روزمره و تکالیف مدرسه، نسبت به بازی و سایر فعالیت ها هم بی علاقه شوند. آن ها اغلب اشتهای خود را از دست می دهند و از معده درد، سردرد، احساس کسالت رنج می برند. کودکان افسرده نظرات منفی تری نسبت به خود، دنیا و آینده دارند ( کامیاب نژاد و همکاران، 1390).

بدون تردیـد یکی از زمینه هایـی که اخیراً در آسیب شناسی روانی مورد توجه محققان قرار گرفته و تحقیقات مبسوطی را به خود جذب نموده، پرخاشـگری است. پرخاشگری عبارت است از حالت منفی ذهنـی همراه با نقص ها و انحرافات شناختی و رفتارهای ناسازگارانه و همچنین به رفتار آشـکارا اعم از فیزیـکی و کلامی اطلاق می شود که منجر بـه آسیب به شخص، شـیء و یـا سیستم دیـگری می شود و از سه مؤلفه تشکیل شده است: احساس پرخاشگرانه؛ حالت هیجانی که زیربنای پرخاشگری و خصومت است و «خشم» نامیده می شود. افـکار پرخاشگرانه؛ نـگرش پرخاشگرانه فراگیری است که فـرد را بـه سوی رفتارهای پرخاشـگرانه سوق می دهد و «خصومت» نامیده می شود. رفتار پرخاشگرانه؛ عبارت است از رفتار قابل مشاهده که با قصد آسیب رساندن انجام می شود (سینگ، لانسیونی، سینگ جوی، وینتون، ساباوی و واهلر[3]،2007). اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست می‌دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است (سوویسلو و اورت[4]، 2013). وقوع مجدد موقعیت‌هایی که قبلاً استرس زا بوده‌اند یا طی آن‌ها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد می‌شود  (زادباقر، بیرشک و زاده محمدی، 1394). همه انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکل‌ساز است. اضطراب به معنای واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدیدآمیز، یعنی موقعیتی که در آن فرد توانایی مهار محرکات بیرونی یا درونی را ندارد، است. اضطراب یک حالت احساسی- هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن، ایجاد حالت بی قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد  (غیور، سپهری، مشهدی و غفایی، 1394). اگر اضطراب عکس العمل نسبت به شرایط زمان و مکان باشد نه تنها بیماری نبوده، بلکه ممکن است سازنده باشد؛ مانند دلهره امتحان و یا اضطراب در رسیدن به فرودگاه و … .تحقیقات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که اضطراب در خانم‌ها، طبقات کم‌ درآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتر دیده می‌شود (محسنی و آهویی، 1395). اضطراب هنگامی در فرد بروز می‌کند که شرایط استرس‌زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به‌طور مکرر رخ دهد، و یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحله مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماری‌های جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیب‌پذیر می‌شود (نیدام، مزوک، باریس، لین، بلکبرن و اپل[5]، 2015).

یکی از مهم‌ترین مسائل بشری، که از دیرباز مورد توجه ادیان، مکاتب و اخیراً اندیشمندان روان‌شناسی بوده، شناخت «خود»، و آگاهی از مفهوم‌ و ساختار آن است. این موضوع، به دلیل اهمیت آن در جنبه‌های مختلف روان‌شناسی، به‌ویژه در حوزه آسیب‌شناسی که مشکلات رفتاری و اختلالات روان‌شناختی را به «خود» به منزله هسته مرکزی شخصیت نسبت می‌دهد، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در سال های اخیر درمانگران به استفاده از رویکرد­های نوین روانشناختی برای افزایش سازگاری و سلامتی روان در افراد تمایل زیادی نشان داده اند. یکی از رویکرد­های موثر در زمینه کاهش سلامت روان، برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است (شریفی درآمدی، 1393).

ذهن آگاهی[6] به معنی توجه کردن به زمان حال به شیوه خاص، هدفمند و خالی از قضاوت است (کابات[7]، 1990). ذهن آگاهـی یعنی بودن در لحظه با هر آنچـه که اکنون است، بدون قضاوت و بدون اظهار نظر درباره آنچه اتفاق می افتد، یعنی تجربه واقعیت محض بدون هیچ گونه توضیح است. ذهن آگاهی یـک روش یا فـن نیست، اگر چه در انجـام آن روش ها و فنون مختلف زیادی به کار رفته است. ذهن آگاهـی را می توان به عنوان یـک شیوه «بودن» یا یـک شیوه «فهمیدن» توصیف کـرد که مستلزم درک کـردن احساسات شخصی است.(بایر[8]، 2003) حوزه تجربه ذهن آگاهی بسیار وسیع است و شامل احساس ها، ادراک ها، تکانه ها، هیجان ها، افکار، گفتار، عملکرد و ارتباط است و بنابراین می تواند به کسی که مبتلا به مشکلات هیجانی است کمـک کند. بـه نظر تیزدل، ویلیامز، سـگال و سلسبی مهارت های آموختـه شـده کنترل توجـه در مراقبه ذهن آگاهـی می توانند در پیشگیری از عود دوره های افسردگـی، اضطراب و ناسازگاری سودمند باشند (ویلیام[9]، 2002).

کاویانی، جواهری و بحیرایی ( 1384) برای اولین بار پ‍‍ژوهشی تحت عنوان بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب را در ایران انجام دادند. و به این نتیجه رسیدند که ذهن آگاهی بر کاهش نگرش ناکارآمد و خودآیند منفی و  کاهش اضطراب و افسردگی اثر داشته است.

مسئله­ای که این پژوهش به دنبال آن است این است که: آیا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و پرخاشگری  و اضطراب کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد؟

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

   می توان اذعان داشت که خانواده های مطلقه به دلیل موقعیت اجتماعی و روانی که دارند عموماً در حال تنیدگی قرار دارند و به موازات آن، زندگی فرزندان این نوع خانوده ها به دلایل مختلف چالش برانگیز است.. شناسایی و آسیب شناسی عوامل زیر بنایی و بنیادی مشکلات روانشناختی فرزندان والدین مطلقه موجب می گردد که در حل و درمان این مشکلات راهکارهای مناسبی با توجه به عوامل بیان شود که در نهایت منجر به سلامت روان این افراد می­شود.

نسبت بزه کاری در خانواده های متلاشی شده خیلی بیشتر از خانواده های بادوام است و بی سرپرستی در فرزندان، عقده های روانی ایجاد می کند و جنبه منفی طلاق خیلی گسترده است. امروزه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است به طوری که براساس آمار سازمان ثبت احوال از هر ۵٫۵ ازدواج، یک ازدواج به طلاق می انجامد و این رقم در تهران وضعیت بدتری را نشان می دهد، به طوری که در تهران از هر 9/2 ازدواج، یک مورد به طلاق می انجامد. بر اساس آمار منتشره از سازمان ثبت احوال کشور تعداد طلاق در سال 1394 163 هزارو 765 مورد می باشد و متاسفانه آمار دقیقی از کودکان طلاق در دسترس قرار ندارد اما با توجه به نرخ سالیانه طلاق تعداد آنها کم نخواهند بود. بر این اساس، آمارها نشان دهنده نرخ بالای طلاق و به دنبال آن ازدیاد فرزندان طلاق است (یحیی زاده و حامد، 1394).

طلاق به هر دلیلی، درست یا نادرست، پیامدهایی دارد، هم برای افراد خانواده و هم برای جامعه. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد می کند و زوج های متارکه کرده را به انزوا می کشاند. تاثیر طلاق برفرزندان بسیار پیجیده است، فرزند تک والد، ناخواسته درگیر تضادهایی می گردد که نه توان درک آن را دارد و نه تاب کنار امدن با آن ها را. فرزندان حاصل از چنین ازدواج هایی علاوه بر اینکه نیازهایی ویژه دارند در معرض آسیبهای روانی و اجتماعی فراوانی قرار می گیرند. به طوری که یکی از پیامدهای طلاق در جوامع امروز، افزایش میزان و نوع رفتارهای انحرافی است. طلاق از مهمترین و بدخیم ترین آسیب ها و معضلات خانواده های جوامع صنعتی و یا در حال گذار، مانند ایران است. باید توجه داشت که یکی از عوامل مؤثر در بزهکاری نوجوانان نابسامانی خانواده است (شکر بیگی، ۱۳۸۵: ۷۵). دنیای تنهایی این کودکان بس غم انگیز و عذاب آور است و روابط اجتماعی آنها دچار اختلال می شود و همین امر، بیشتر آنها را به سوی افسردگی، پرخاشگری و کج روی های اجتماعی سوق می دهد. نمی توان روابط بین طلاق و آسیبهای روانی کودکان و نوجوانان را نادیده گرفت؛ بایست قبول کرد که طلاق و جدایی اثرات نامطلوبی بر کودکان بر جای می گذارد. بررسی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شده اند نشان می دهد که آسیب های روحی وارد شده به این کودکان و نوجوانان بسیار شدید است.

پژوهشهای مختلف نشان می دهد در بیشتر آسیب های اجتماعی رد پایی از فرزندان طلاق به چشم می خورد، همچنین مطالعات روان شناختی بر تاثیرات مختلف طلاق بر سلامت روان این افراد، مهر تایید می زند. آبراهامسون در پژوهش های خود دریافت خانواده های افراد بزه کار نسبت به خانواده های افراد غیر بزه کار در شرایط عاطفی نا مطلوبی به سر می برند که ” فشار خانواده” نامیده می شود. این فشار با خصومت، تنفر، پرخاشگری، عصبانیت، افسردگی، اضطراب و آشفتگی های عاطفی به

پایان نامه و مقاله

وجود آمده و حفظ شده است، که هم در والدین و هم در فرزندان آشکار می شود. “شاو و مک کی” نیز اثر فزاینده فشار درونی و اختلاف را عامل تبیین کننده بزه کاری می دانند. لذا استدلال می شود عدم روابط گرم و عاطفی در خانواده با افزایش احتمالی گرایش فرد به بزه کاری رابطه مستقیم دارد (چلبی، ۱۳۸۶: ۹۶).

بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش معلوم می شود. همچنین؛ اگر ذهن آگاهی در سلامت روانی افراد تأثیرگذار است یا دست کم رابطه معناداری میان این دو متغیر مزبور برقرار است، بر سیاست گذاران فرهنگی، نهادهای پرورشی و پزشکی و …است که شهروندان و افراد انسانی را به طور کلی ترغیب و تشویق نمایند تا از قابلیت­های ذهن آگاهی  به نحو شایسته استفاده کنند و از این طریق هم ساحت فردی و روانی خویش را آبادان و هم حیات اجتماعی را قابل تحمل و پرنشاط گردانند و به عبارت دیگر پژوهش های صورت گرفته در زمینه آموزش ذهن آگاهی می تواند بر مشکلات اثرگذار باشد، لذا پژوهش در این زمینه ضروری و مهم تلقی می شود.

1-4 اهداف پژوهش

1-4-1 اهداف کلی

هدف کلی این تحقیق تعیین میزان اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، پرخاشگری و اضطراب کودکان (11 – 6) سال خانواده های طلاق می باشد.

1-4-2 اهداف جزئی

۱- تعیین میزان اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی

۲- تعیین میزان اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری

3- تعیین میزان اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب

1-5 فرضیه های پژوهش

1-  شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

2- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

3- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

[1] Brewer

[2] kelly

[3] Singh, Lancioni, Singh Joy, Winton, Sabaawi & Wahler

[4] Sowislo & Orth

[5] Needham, Mezuk, Bareis, Lin, Blackburn, & Epel

[6] Mindfullness

[7].kbat

[8].bayer

[9]William

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




یکی از مهمترین چالش هایی که هر جامعه همیشه با آن روبرو است واقعیتی به نام طلاق است. پدیده ای که در جوامع امروزی با سرعت زیادی در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی و قانونی برای مردان و زنان مطلقه و فرزندانشان دارد. پدیده طلاق یک آسیب اجتماعی مهم در جوامع مختلف به شمار می آید و به دنبال این پدیده، فشارهای روانی زیادی بر افراد بعد از جدایی از همسر وارد می گردد. مشکلات بعد از طلاق بسته به شرایط اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و حتی جنسیت متفاوت است. که در این میان مسائل زنان مطلقه متنوع تر از مردان است. بدون شک زنان مطلقه که با محدودیت های اجتماعی و فرهنگی گوناگونی مواجهه هستند،با مصائب بیشتری روبرو هستند و باعث وارد شدن فشار روانی به این افراد می شود. طلاق پدیده ای است که به لحاظ ایجاد مشکلات اجتماعی فراوان، تفکرات سوء حاکم بر جامعه و برچسب اجتماعی، از جنبه های گوناگون سلامت روان زنان را متاثر می نماید و منجر به بروز مشکلاتی در کیفیت زندگی آن ها در فرایند زندگی می شود (بریور[1]، 2010).

 بخش مهمی از آسیب­های زوجینی که طلاق می گیرند به کودک بر می گردد. پژوهشگران معتقدند کودکان دارای والدین مطلقه در مقایسه با سایر کودکان در مقیاس های سلامت روانی کمتری کسب می­کنند. این کودکان مشکلات عاطفی، رفتاری، و تحصیلی بیشتری دارند. عزت نفس پایین تر و مشکلات اجتماعی فروان تری را گزارش می­کنند و به طور کلی ناسازگاری روانشناختی در آنها مشهودتر است (کلی[2]، 2000)

یکی از مشکلاتی که فرزندان خانواده های دارای والدین از هم جدا شده با آن درگیر هستند، سازگاری روانشناختی یا سلامت روان است. که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانواده های متقاضی طلاق، بیش از سه برابر این جمعیت در خانواده های غیر متقاضی است. پاسخ فوری اکثریت کودکان در هر سنی در خصوص خبر جدایی والدین، اضطراب و پریشانی است، به طوری که برخی از آنها هیجانی شده یا رفتار واپس گرایی نشان می دهند. طلاق والدین بر ویژگیهایی چون اضطراب، گوشه نشینی،‌ پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی رحمی، غمگین بودن، زود رنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی اشتهایی،‌ بیزاری از زندگی،‌ شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده دارد. اغلب بررسیها نشان می دهد که فرزندان طلاق به مشکلات جسمی، عاطفی، تحصیلی (افت تحصیلی، فرار از مدرسه، ترک تحصیل) دچار می شوند و این مشکلات در رشد شخصیت و سازگاری آنان اثرات نامطلوبی بجا گذاشته و احتمال ابتلای آنان را به اختلالات روانی افزایش می دهد (یحیی زاده و حامد، 1394).

از نظر والرستین، طلاق زنجیره ای از حوادث بهم پیوسته است که برای همیشه زندگی قربانیان خود را دگرگون می کند. طلاق والدین نه تنها برقراری روابط عاطفی را برای کودکان دشوار می کند، بلکه روابط گذشته آنها را با والدینشان مخدوش می کند (کلی، 2000).

1-2 بیان مسئله

در طول قرن بیستم وضعیت انسان از نظر شیوه های زندگی، روابط اجتماعی و مسائل بهداشتی و پزشکی بیش از تمام تاریخ دستخوش دگرگونی شده است. تلاش شتابزده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهر نشینی و زندگی ماشینی که لازمۀ آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است، اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازه­ای را به بار آورده است. اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی، واکنشهای بیمارگونۀ بسیاری در افراد و جوامع به وجود آورده که خود سبب وخیم شدن اوضاع و نامساعد شدن شرایط محیط زیست شده است. گذشته نشان داده است که بسیاری از بیماریهای شایع غیر واگیر و بیماری های روانی در کشورهای پیشرفته ودر حال توسعه زاییدۀ عواملی هستند که خود انسان آنها را به وجود آورده و گرفتار آن شده است. بنا براین قابل پیشگیری است (نریمانی، زاهد و گل پور، 1391).

سلامت روان یکی از موضوعات و مباحث بسیار مهمی است که توجه به آن الزامی است. امروزه در مورد عوامل موثر بر سلامت روان، شامل عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت، قومیت، عوامل روانی اجتماعی و محیطی مانند شرایط زندگی، تحصیلات، درآمد، کار، دستیابی به منابع اجتماعی، حمایت اجتماعی  و شایستگی های فردی، عوامل زیستی و نیز اثر بخشی انواع مداخلات بر سلامت روان در نظر گرفته می­شود (شیرازی و غلامرضایی، 1395).

یکی از مسائل مهمی که تاثیری مستقیم بر سلامت روان افراد بخصوص کودکان دارد، امر طلاق می باشد. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی که ثبات یا ناپایداری اش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد و فروپاشی این واحد کوچک گاه چنان اثر عمیقی بر فرزندان دارد که باور کردنی نیست. گذشته از اثراتی که طلاق بر زوجین می گذارد، در مواردی که زوجین دارای فرزندانی هستند، اثرات آن گریبان آن ها را نیز می گیرد، حتی می توان گفت فرزندان از این پدیده بیشترین ضربه را متحمل می شوند (یحیی زاده و حامد، 1394).

علائم زیادی هستند که سلامت روان فرزندان طلاق را با مشکل مواجه می کنند و از میان آن ها افسردگی، اضطراب و پرخاشگری به عنوان مهمترین عامل بشمار می آیند. یکی از شایع ترین مشکلات این کودکان افسردگی است که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانواده های متقاضی طلاق،‌ بیش از سه برابر این جمعیت در خانواده های غیر متقاضی است. افسردگی در واقع یک تاثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی، و طرد شدگی به وجود می آید. حالت غمگینی که از عوارض اولیه جدایی است معمولا تا شش ماه پس از جدایی ادامه دارد و باعث می شود کودکان علاوه بر از دست دادن اشتیاق به امور روزمره و تکالیف مدرسه، نسبت به بازی و سایر فعالیت ها هم بی علاقه شوند. آن ها اغلب اشتهای خود را از دست می دهند و از معده درد، سردرد، احساس کسالت رنج می برند. کودکان افسرده نظرات منفی تری نسبت به خود، دنیا و آینده دارند ( کامیاب نژاد و همکاران، 1390).

بدون تردیـد یکی از زمینه هایـی که اخیراً در آسیب شناسی روانی مورد توجه محققان قرار گرفته و تحقیقات مبسوطی را به خود جذب نموده، پرخاشـگری است. پرخاشگری عبارت است از حالت منفی ذهنـی همراه با نقص ها و انحرافات شناختی و رفتارهای ناسازگارانه و همچنین به رفتار آشـکارا اعم از فیزیـکی و کلامی اطلاق می شود که منجر بـه آسیب به شخص، شـیء و یـا سیستم دیـگری می شود و از سه مؤلفه تشکیل شده است: احساس پرخاشگرانه؛ حالت هیجانی که زیربنای پرخاشگری و خصومت است و «خشم» نامیده می شود. افـکار پرخاشگرانه؛ نـگرش پرخاشگرانه فراگیری است که فـرد را بـه سوی رفتارهای پرخاشـگرانه سوق می دهد و «خصومت» نامیده می شود. رفتار پرخاشگرانه؛ عبارت است از رفتار قابل مشاهده که با قصد آسیب رساندن انجام می شود (سینگ، لانسیونی، سینگ جوی، وینتون، ساباوی و واهلر[3]،2007). اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست می‌دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است (سوویسلو و اورت[4]، 2013). وقوع مجدد موقعیت‌هایی که قبلاً استرس زا بوده‌اند یا طی آن‌ها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد می‌شود  (زادباقر، بیرشک و زاده محمدی، 1394). همه انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکل‌ساز است. اضطراب به معنای واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدیدآمیز، یعنی موقعیتی که در آن فرد توانایی مهار محرکات بیرونی یا درونی را ندارد، است. اضطراب یک حالت احساسی- هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن، ایجاد حالت بی قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد  (غیور، سپهری، مشهدی و غفایی، 1394). اگر اضطراب عکس العمل نسبت به شرایط زمان و مکان باشد نه تنها بیماری نبوده، بلکه ممکن است سازنده باشد؛ مانند دلهره امتحان و یا اضطراب در رسیدن به فرودگاه و … .تحقیقات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که اضطراب در خانم‌ها، طبقات کم‌ درآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتر دیده می‌شود (محسنی و آهویی، 1395). اضطراب هنگامی در فرد بروز می‌کند که شرایط استرس‌زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به‌طور مکرر رخ دهد، و یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحله مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماری‌های جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیب‌پذیر می‌شود (نیدام، مزوک، باریس، لین، بلکبرن و اپل[5]، 2015).

یکی از مهم‌ترین مسائل بشری، که از دیرباز مورد توجه ادیان، مکاتب و اخیراً اندیشمندان روان‌شناسی بوده، شناخت «خود»، و آگاهی از مفهوم‌ و ساختار آن است. این موضوع، به دلیل اهمیت آن در جنبه‌های مختلف روان‌شناسی، به‌ویژه در حوزه آسیب‌شناسی که مشکلات رفتاری و اختلالات روان‌شناختی را به «خود» به منزله هسته مرکزی شخصیت نسبت می‌دهد، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در سال های اخیر درمانگران به استفاده از رویکرد­های نوین روانشناختی برای افزایش سازگاری و سلامتی روان در افراد تمایل زیادی نشان داده اند. یکی از رویکرد­های موثر در زمینه کاهش سلامت روان، برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است (شریفی درآمدی، 1393).

ذهن آگاهی[6] به معنی توجه کردن به زمان حال به شیوه خاص، هدفمند و خالی از قضاوت است (کابات[7]، 1990). ذهن آگاهـی یعنی بودن در لحظه با هر آنچـه که اکنون است، بدون قضاوت و بدون اظهار نظر درباره آنچه اتفاق می افتد، یعنی تجربه واقعیت محض بدون هیچ گونه توضیح است. ذهن آگاهی یـک روش یا فـن نیست، اگر چه در انجـام آن روش ها و فنون مختلف زیادی به کار رفته است. ذهن آگاهـی را می توان به عنوان یـک شیوه «بودن» یا یـک شیوه «فهمیدن» توصیف کـرد که مستلزم درک کـردن احساسات شخصی است.(بایر[8]، 2003) حوزه تجربه ذهن آگاهی بسیار وسیع است و شامل احساس ها، ادراک ها، تکانه ها، هیجان ها، افکار، گفتار، عملکرد و ارتباط است و بنابراین می تواند به کسی که مبتلا به مشکلات هیجانی است کمـک کند. بـه نظر تیزدل، ویلیامز، سـگال و سلسبی مهارت های آموختـه شـده کنترل توجـه در مراقبه ذهن آگاهـی می توانند در پیشگیری از عود دوره های افسردگـی، اضطراب و ناسازگاری سودمند باشند (ویلیام[9]، 2002).

کاویانی، جواهری و بحیرایی ( 1384) برای اولین بار پ‍‍ژوهشی تحت عنوان بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب را در ایران انجام دادند. و به این نتیجه رسیدند که ذهن آگاهی بر کاهش نگرش ناکارآمد و خودآیند منفی و  کاهش اضطراب و افسردگی اثر داشته است.

مسئله­ای که این پژوهش به دنبال آن است این است که: آیا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر افزایش سلامت روان فرزندان خانواده های مطلقه اثربخش است؟ آیا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و پرخاشگری  و اضطراب کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد؟

پایان نامه

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

   می توان اذعان داشت که خانواده های مطلقه به دلیل موقعیت اجتماعی و روانی که دارند عموماً در حال تنیدگی قرار دارند و به موازات آن، زندگی فرزندان این نوع خانوده ها به دلایل مختلف چالش برانگیز است.. شناسایی و آسیب شناسی عوامل زیر بنایی و بنیادی مشکلات روانشناختی فرزندان والدین مطلقه موجب می گردد که در حل و درمان این مشکلات راهکارهای مناسبی با توجه به عوامل بیان شود که در نهایت منجر به سلامت روان این افراد می­شود.

نسبت بزه کاری در خانواده های متلاشی شده خیلی بیشتر از خانواده های بادوام است و بی سرپرستی در فرزندان، عقده های روانی ایجاد می کند و جنبه منفی طلاق خیلی گسترده است. امروزه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است به طوری که براساس آمار سازمان ثبت احوال از هر ۵٫۵ ازدواج، یک ازدواج به طلاق می انجامد و این رقم در تهران وضعیت بدتری را نشان می دهد، به طوری که در تهران از هر 9/2 ازدواج، یک مورد به طلاق می انجامد. بر اساس آمار منتشره از سازمان ثبت احوال کشور تعداد طلاق در سال 1394 163 هزارو 765 مورد می باشد و متاسفانه آمار دقیقی از کودکان طلاق در دسترس قرار ندارد اما با توجه به نرخ سالیانه طلاق تعداد آنها کم نخواهند بود. بر این اساس، آمارها نشان دهنده نرخ بالای طلاق و به دنبال آن ازدیاد فرزندان طلاق است (یحیی زاده و حامد، 1394).

طلاق به هر دلیلی، درست یا نادرست، پیامدهایی دارد، هم برای افراد خانواده و هم برای جامعه. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد می کند و زوج های متارکه کرده را به انزوا می کشاند. تاثیر طلاق برفرزندان بسیار پیجیده است، فرزند تک والد، ناخواسته درگیر تضادهایی می گردد که نه توان درک آن را دارد و نه تاب کنار امدن با آن ها را. فرزندان حاصل از چنین ازدواج هایی علاوه بر اینکه نیازهایی ویژه دارند در معرض آسیبهای روانی و اجتماعی فراوانی قرار می گیرند. به طوری که یکی از پیامدهای طلاق در جوامع امروز، افزایش میزان و نوع رفتارهای انحرافی است. طلاق از مهمترین و بدخیم ترین آسیب ها و معضلات خانواده های جوامع صنعتی و یا در حال گذار، مانند ایران است. باید توجه داشت که یکی از عوامل مؤثر در بزهکاری نوجوانان نابسامانی خانواده است (شکر بیگی، ۱۳۸۵: ۷۵). دنیای تنهایی این کودکان بس غم انگیز و عذاب آور است و روابط اجتماعی آنها دچار اختلال می شود و همین امر، بیشتر آنها را به سوی افسردگی، پرخاشگری و کج روی های اجتماعی سوق می دهد. نمی توان روابط بین طلاق و آسیبهای روانی کودکان و نوجوانان را نادیده گرفت؛ بایست قبول کرد که طلاق و جدایی اثرات نامطلوبی بر کودکان بر جای می گذارد. بررسی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شده اند نشان می دهد که آسیب های روحی وارد شده به این کودکان و نوجوانان بسیار شدید است.

پژوهشهای مختلف نشان می دهد در بیشتر آسیب های اجتماعی رد پایی از فرزندان طلاق به چشم می خورد، همچنین مطالعات روان شناختی بر تاثیرات مختلف طلاق بر سلامت روان این افراد، مهر تایید می زند. آبراهامسون در پژوهش های خود دریافت خانواده های افراد بزه کار نسبت به خانواده های افراد غیر بزه کار در شرایط عاطفی نا مطلوبی به سر می برند که ” فشار خانواده” نامیده می شود. این فشار با خصومت، تنفر، پرخاشگری، عصبانیت، افسردگی، اضطراب و آشفتگی های عاطفی به وجود آمده و حفظ شده است، که هم در والدین و هم در فرزندان آشکار می شود. “شاو و مک کی” نیز اثر فزاینده فشار درونی و اختلاف را عامل تبیین کننده بزه کاری می دانند. لذا استدلال می شود عدم روابط گرم و عاطفی در خانواده با افزایش احتمالی گرایش فرد به بزه کاری رابطه مستقیم دارد (چلبی، ۱۳۸۶: ۹۶).

بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش معلوم می شود. همچنین؛ اگر ذهن آگاهی در سلامت روانی افراد تأثیرگذار است یا دست کم رابطه معناداری میان این دو متغیر مزبور برقرار است، بر سیاست گذاران فرهنگی، نهادهای پرورشی و پزشکی و …است که شهروندان و افراد انسانی را به طور کلی ترغیب و تشویق نمایند تا از قابلیت­های ذهن آگاهی  به نحو شایسته استفاده کنند و از این طریق هم ساحت فردی و روانی خویش را آبادان و هم حیات اجتماعی را قابل تحمل و پرنشاط گردانند و به عبارت دیگر پژوهش های صورت گرفته در زمینه آموزش ذهن آگاهی می تواند بر مشکلات اثرگذار باشد ،لذا پژوهش در این زمینه ضروری و مهم تلقی می شود.

1-4 اهداف پژوهش

1-4-1 اهداف کلی

هدف کلی این تحقیق تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان می باشد.

1-4-2 اهداف جزئی

۱- تعیین میزان اثر بخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی

۲- تعیین میزان اثر بخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری

3- تعیین میزان اثر بخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب

1-5 فرضیه های پژوهش

1-  شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

2- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

3- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کودکان خانواده های مطلقه تاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




خانواده نهادی است اجتماعی،که درگذرزمان دستخوش تغییرات بیشماری گردیده ومسائل ومشکلاتی عدیده فراراه آن قرار گرفته است.امروزه جامعه ما چالش های اجتماعی عمده ای دارد.یکی از آنها، که وضعیت آن بسیاروخیم ودهشتناک است،کودکان تک سرپرست می باشد.خانواده تک والدبه معنای آن است که پدریا مادربه تنهایی نقش والدراایفا می کند.در این خانواده‌ها فرزندان تنها با یکی از والدین خودودراکثر مواردبامادر زندگی می‌کنند.این پدیده برساختارخانواده درسالهای اخیراثرگذارده وباسرعت سرسام آوری روبه افزایش بوده که حاصل،عواملی نظیرمرگ،ترک،جدایی یاطلاق می باشد.این شکل ازخانواده به لحاظ ساختار خاص اجتماعی، اقتصادى و فرهنگی،در اکثرجوامع به چشم مى خورد،ولی اطلاعات نسبتاًکمی درباره آن وجودداشته وکمتراین موضوع درک شده است.

روانشناسان معتقدندکودکانی که درخانواده های تک سرپرست رشدمی کنند،مستعد انحراف در آینده بوده ودرنتیجه فرآیند هویت یابی،دلبستگی وسلامت روانی آنان دچار اختلال می شود،چراکه راه رشد وتربیت آنها به درستی طی نشده است.خانواده محل اولیه تکوین شخصیت کودک وزمینه ساز تحول و تکامل بعدی او می باشد،ازاین حیث حضور مستمرهردو والددرخانواده ومشارکت فعالانه آنهادرقبول مسئولیت های معین و فراهم نمودن شرایط جهت رشدوپرورش کودک بسیار حایزاهمیت است. اگر حضور یکی از والدین در اثر طلاق، مرگ و…در خانواده قطع شود. آثار بسیار زیان بار و عمیقی بر ذهن و روان کودکان باقی می گذارد. چنین شرایطی، کودک را گرفتار زندگی ناخواسته ای می کند که خیلی زود،بسیاری ازآسیب های اجتماعی راتجربه خواهد کرد.این امربرعملکردتحصیلی، سازگاری اجتماعی،عزت نفس و موقعیت های شغلی واجتماعی آینده آنهااثرات منفی پایدارو دامنه داری خواهد گذاشت(حبیبی،1376).

 بنابراین انتقال ناگهانی سرپرستی ازهمسر به مادر باعث به وجود آمدن رشته ای از ناامنی هاووظایف مضاعف شامل از دست دادن درآمد،تربیت فرزندان،ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) برای زنان می شو د. به همین دلیل انجام تحقیقاتی درزمینه سلامت روانی فرزندان بی سرپرست وتک سرپرست ازاهمیت ویژه ای برخورداراست(شادی طلب،1384).

2-1بیان مسئله

خانواده بعنوان نخستین واحداجتماعی که کودک ونوجوان درآن رشدمی کند،نقش اصلی وسازنده رادرتکوین شخصیت آینده کودک ونوجوان بعهده دارد.لذاتزلزل پایه های خانواده،درصورت نبودیاکم رنگ بودن حضورپدر،باعث بوجودآمدن پیامدهای مخرب شده،که فرزندان بعنوان اولین قربانیان این پیامدها دچارآسیب پذیری های روان شناختی بسیارمی شوند.که می تواندمشکلات رفتاری وهیجانی،مثل        پرخاشگری ،بزهکاری،افسردگی،اضطراب وشکایات جسمانی دربچه‎های تک والد،تحت سرپرستی مادر بوجود آورد.

اصطلاح هویت[1] از دهه­ی 1950رایج شده­است. هویت یک ساختار روانی- اجتماعی است که بذر شکل­گیری آن درسال­های پیش ازنوجوانی پاشیده شده ­است.اریکسون[2] ودیگرروان­شناسان معتقدند،تمایل به هویت­یابی ازنوجوانی شروع می­شود.ازمشخصه­های اصلی هویت،انتخاب ارزش­ها،باورهاوهدف­های زندگی است،شکل­گیری هویت درنوجوانی بارشدفکرواحساس،اخلاق،رشدعواطف وعزت نفس ارتباط قوی دارد.از جمله عواملی که بررشدهویت تأثیر می­گذاردشخصیت،خانواده،مدرسه و جامعه کوچک و بزرگ است.هویت با ویژگی­های شخصیت ارتباط دارد، انعطاف­پذیری،­بازبودن ذهن فردونداشتن تعصب در برخورد با ارزش­ها و باورها، هویت پخته را تشکیل می­دهد. (بخشایش و رضایی مقدم، 1390).

 اریکسون به تأثیرنیرومندگروههای همتابررشدهویت من درنوجوانی اشاره می­کندوازطرفی معتقدبودکه  عوامل اجتماعی وتاریخی،شکل­گیری هویت راتحت تاثیرقرارمی­دهند(شولتز[3]؛به نقل ازشهرآرا؛ 1383).  

همین موضوع لزوم توجه به هویت درنوجوانان وتأثیرآن بر روی بهزیستی روانی راروشن می­سازد. داشتن یک حس منسجم ومحکم ازهویت پیش نیازرشدبهینه فرددرطول زندگی است وعدم تشکیل چنین حسی می تواندزمینه سازآسیب های روانیـ اجتماعی باشد.احساس خود،اساس شخصیت بزرگسالی مارا تشکیل میدهد.اگرپایه واساس ثابت وقوی باشدیک هویت فردی محکم بوجودمی آید.اگرچنین نباشد، نتیجه آن چیزی است که اریکسون آن راگم گشتگی هویت[4]می نامد.وی تأکیدداردکه شکل گیری هویت برای آماده کردن نوجوانان به عنوان فردی آماده انجام تکالیف دربزرگسالی،لازم است(برک،2001؛ به نقل از سیدمحمدی؛1383)[5]

انتخاب اصطلاح بحران هویت[6]برای انتقال از نوجوانی به بزرگسالی، اشاره به حساسیت این دوران دارد؛ زیرا در این دوران است که فرد یا موفق به تعریفی مناسب و قابل قبول از خود می­شود که با شرایط فردی و اجتماعی او هماهنگ است و یا اینکه دچار سردرگمی می­گردد.

بحران هویت که نوجوان را به ابهام و سردرگمی می کشاند، دارای عوارضی به شرح زیر است.

1- اختلال در احساس زمان و وقت است، دسته ای نوجوانان وقت خود را به بطالت می گذرانند و در مقابل این دسته، برخی نوجوانان نیز احساس می کنند که زمان به سرعت می گذرد و هیچ گاه وقت و زمان کافی برای انجام امورشان را نخواهند داشت.

2- احساس شدید نسبت به خویش است.دراین حالت تفکر نوجوان همیشه مشغول خصوصیات شخصی یا شغلی و نقشی است که بر عهده داردو نمی تواندافکارش راازدایرۀ تنگ خویش آزادسازدبه عبارت دیگر   نمی تواند از خود فراتر برود.

3- هویت منفی است،در این صورت نوجوان وظایف و نقشی را که به واسطه خانواده یا اجتماع برایش مناسب تشخیص داده شده وبه وی محول شده با تمسخر یا پرخاشگری و حالتی خصمانه ردمی کندو ممکن است رفتاری عجیب و غریب و نامانوس با اجتماع از خود نشان دهد.

اگرچه بیشترپژوهش ها درموردشکل گیری هویت بادانشجویان ودانش آموزان دبیرستانی انجام شده است، هم اکنون مطالعاتی دررشدهویت وجودداردکه تفاوتهای فردی مهمی رادردانش آموزان دبیرستانی آشکارساخته اند.این یافته هانشان می دهندکه دانش آموزانی که دراندازه گیری هویت نمره بالای میانگین می آورندقابل اعتمادتر،سازگارتر،خودپذیر،وازلحاظ شخصی منسجم تراز دانش آموزانی هستندکه نمرات رسش آنهاپایین ترازمتوسط است(رجب پور،1386).

یافته هادوسک وفلاهرتی(1981)خاطرنشان می سازدکه زمینه های اجتماعی تجربه های نوجوانان درتجربه روان شناختی بحران هویت نقش دارند(شهرآرا،1383).

بنابراین درمورد رابطه سلامت روانی وسبکهای هویت می توان این چنین استدلال کرد،که گم گشتگی هویت(هویت مغشوش)به حالت بلاتکلیفی درزندگی اطلاق می شود.دراین وضعیت تعهدات نسبت به هرشخصی یامجموعه ای ازباورها واصول اگروجودداشته باشد بسیارکم است.درعوض،تأکیدعمده برنسبیت وغنیمت شمردن لحظه است.فردازهیچ حوزه ای ازلذت فردی چشم پوشی نمی کند.هسته اصلی در شخصیت فردوجودندارد،نقش های اجتماعی آزموده شده وسریعاًرها می شوند،شخص بدون خود بلاتکلیف وسرگردان به نظر می رسد(شهرآرا،1383).

 دروضعیت گم گشتگی هویت،فردهیچ گونه انتخاب ثابتی درمورد تعهدات خودنداردوبه جستجو واکتشاف نیزنمی پردازد.(کروگر[7] ؛ به نقل ازشهرآرا،1383).

مشخصه اصلی نوجوانان دارای هویت زودرس،پرهیزکردن فردازاکتشاف فعال و انتخاب خودمختاراست.انگارفردازپذیرش مسؤولیتی که همراه باآزادی فردی است،وحشت دارد.اگربا موقعیتی روبه روشودکه درآن ارزش های والدین ودیگران کارایی نداشته باشد،به سختی احساس ترس می کند.این افراد میزان زیادی همخوانی،انعطاف پذیری ووابستگی به مراجع قدرت از خودنشان می دهند.آنها معمولاً تکانه ای هستندواستقلال واعتمادبه نفس کمی نشان میدهند(بروزنسکی،1989 ؛به نقل ازشهرآرا ،1383 ).

درهویت دیررس نوجوانان درحال تجربه وجستجومیان گزینه های مختلف است وهنوز به ارزش ویااعتقادخاصی تعهدپیدا نکرده اند.این دسته ازنوجوانان به طورپیوسته درحال آزمایش وتجربه ارزش ها،رفتارها وعقاید مختلف هستند ولی هنوز تعهدی به این ارزش هاورفتارها پیدانکرده اند.

درهویت موفق افراد دربرابرتغییرات ناگهانی محیط خودرانمی بازندوقدرت انعطاف آنها نشان دهنده شیوه ارتباط آنهابا جهان اطراف است.غالباً متفکرودرون نگرندودرشرایط فشارزاعملکرد شناختی منطقی ومعقول دارند.آنهامطابق بامعیارهای درونی خودکه ممکن است دربرگیرنده شکل تغییریافته ای ازخواسته های والدین باشد،قضاوت می کنندوبه عقایددیگران برای تصمیم گیری های خودوابستگی کمتری دارند.این افرادغالباًخلاق ونوآورندوازشیوه های تصمیم گیری منطقی بهره می برندوازنظر استدلال اخلاقی درسطح اخلاق قراردادی قراردارند(فیلیپس وبلوستین[8]،1990 ؛ به نقل از شهرآرا؛1383).

پژوهش اخیر به طورثابتی ارتباط روشنی بین حالات پیشرفته ترهویت ومیزان رشدبه ویژه ارتباط مثبتی باسطح رشدخود(لئووینگر[9])،عملیات صوری(پیاژه)واستدلال اخلاقی(کلبرگ)نشان داد.همچنین با سلامت روانشناختی،سازگاری سالم روان شناختی،کنارآمدن ومقابله بافشار،خودکارآمدی فردی،اضطراب پایین ومنبع کنترل راتر[10]رابطه مثبت نشان داد(واترمن[11]،1992؛ به نقل از شهرآرا،1383).

گراتوونت وکوپر[12](1985)درمطالعات خودنشان دادندهرچه سطح ارتباطات درخانواده افزایش یابد فضای مناسبی برای رشدهویت به ویژه تحریک فرددرجستجوی وتجربه مسایل مختلف فراهم می شود( همان منبع).

 واترمن(1992) درمطالعات خودنشان دادکه تفاوت بین هویت دیررس واکتساب هویت اساساً عاطفی است.افرادی که دراکتساب هویت مضطرب نیستندحال آن که افرادی که درهویت دیررس به سرمی برند اضطراب راگزارش می کنند(شهرآرا1383).

از جمله مهم‌ترین عواملی که تعیین کننده شخصیت فرد در بزرگسالی است رابطه او با مراقب یا مادرش است وجود یا عدم وجود این رابطه و همچنین چگونگی و کیفیت این رابطه بین نوزاد و مراقب او مورد توجه بسیاری ازروان تحلیل گران[13]وروانشناسانی نظیرفروید[14]،ملانی کلاین[15]، سالیوان[16] ،اریکسون[17] و بالبی[18] قرار گرفته است؛ که در این بین بالبی به طور منظم و منسجم به مطالعه و بررسی این رابطه تحت عنوان دلبستگی[19] پرداخته است. دلبستگی پیوندیاگره های هیجانی پایداربین دوفرد است،به طوری که یکی ازطرفین کوشش می کند نزدیکی یامجاورت باموضوع دلبستگی راحفظ کرده وبه  گونه ای عمل کندتا مطمئن شودکه ارتباط ادامه می یابد(خانجانی ،1384).

بالبی معتقداست که این گره های هیجانی متقابل که منجربه نزدیکی مادروکودک می گردندنخستین تجلیات دلبستگی محسوب می شوند.ابتدادرماه های نخست پس ازتولد،دلبستگی برای نوزادشامل تعاملهای ساده وبازشناسی ادارکی نشانه می باشد.امادرپایان سال اول زندگی،کودک به گونه ای به مادر دلبسته می شود که درموقع جدائی ازاوعلائم درماندگی واستیصال راازخودنشان می دهد.بنابراین بااین تعریف می توان به چندویژگی دلبستگی پی برد:تقرب جویی کودک به چهرهدلبستگی[20]،احساس درماندگی [21]درموقع جدایی ازچهرهدلبستگی وپناه بردن واحساس آرامش درکناراودرموقعیت های تنیدگی زااست (خانجانی ،1384 ).

بالبی درتأکیدبراهمیت ارتباط مادروکودک معتقداست آنچه که برای سلامت روانی کودک ضروری است،تجربه یک ارتباط گرم،صمیمی ومداوم یامادرجانشین دائم اوست.اومعتقداست که بسیاری ازاشکال روان آزردگی واختلال های شخصیت حاصل محرومیت کودک ازمراقب مادرانه ویاعدم ثبات رابطه کودک باچهره دلبستگی است(بالبی، 1973 ؛به نقل ازخانجانی،1384).

بالبی تاکید می‌کند که هیجان‌ها جزء اساسی دلبستگی هستند و نیز کودکان با سبک دلبستگی ایمنی دارای تجارب سرشار از ایمنی و به دور از اضطراب مختل کننده هستند و در مقابل، کودکان با سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دو سوگرا) دنیا را محیطی ناامن واسترس‌زا تصور کرده و توانایی موثر و سازنده‌ با مشکلات و موقعیت‌های تنش‌زا را ندارند.به طور کلی کودکان با سبک دلبستگی ایمن خواهان تعامل و همکاری و رفتار چسبندگی به مراقب خود بوده و در حضور او احساس راحتی می‌کنند.کودکان با سبک دلبستگی اجتنابی ازاین که به رابطه دوسویه با مراقب خویش بپردازند اجتناب کرده و رفتاری حاکی از عدم راحتی نشان می‌دهند.در نهایت کودکان با سبک دلبستگی ناایمن دو سو گرا رفتار متعارض با مراقب خویش نشان می‌دهند،که ازیک طرف خواهان گرایش به مراقب و تعامل با او بوده و از سوی دیگر خواستار گریز یا اجتناب ازاو هستند(بالبی،1950؛به نقل ازخانجانی،1384).

  مطابق د‌ید‌گاه جان بالبی،مهم‌ترین د‌لیل تد‌اوم وپیوستگی بین تجربه د‌لبستگی کود‌کی ود‌لبستگی د‌ر د‌وران نوجوانی ونوجوانان،الگوهای فعال د‌رونی[22]است.الگوهای فعال د‌رونی،مد‌ل‌هایی هستندکه ازتجربیات  کود‌ک بامراقبت کنند‌ه‌هابه وجود‌ آمد‌ه‌اندونشان د‌هند‌ه‌ی وضعیت فعلی شناختی است که افراد‌را به سوی این راه‌هاواین تجربه‌ها که منطبق بااین مد‌ل‌ها هستندهد‌ایت می‌کنند(بالبی،1973؛به نقل از خانجانی،1384 ).

درتبین رابطه بین دلبستگی وسلامت روانی می توان گفت که نوع رابطه دلبستگی فرددردوران کودکی ازعوامل مؤثردرایجادآسیب های روان شناختی دردوره های بعدی زندگی محسوب می شود.ازچشم انداز دلبستگی،اختلال های اضطرابی ناشی ازتحریفی است که درکاردکرسازگارانه اضطراب درتحول اولیه ،پدیدمی آید.درنتیجه کودکانی که تاریخچه دلبستگی ناایمن دارند به احتمال زیاد روابط غیرحمایتی برقرارکرده وبه آسانی گسسته می شود.کودکان اجتنابی،خودرا مستحق مراقبت ندانسته وسبک رفتار انزواطلبی رااتخاذنماید.هیجان های کودکان بی ثبات،به جای ترمیم روابط بیشترموجب تخریب آنهاشده ومانع روابط نزدیک وباثبات می شود(اسروف وهمکاران،  1999؛به نقل ازخانجانی،1384)‌.

 نظریه دلبستگی بالبی(1973)ریشه های پرخاشگری وبزهکاری راباتجربه اولیه ناایمنی ونادلبستگی که وی آن رانبود آشکاراعتماد وعلاقه نسبت به افراد مهم زندگی تعریف کرده است.

تحقیقات ترویسی (2001)نشان داده افرادی که مبتلا به افسرده خویی بودند سبک دلبستگی ناایمنی داشتند.الگوهای آشفته دلبستگی درنوباوگی، حاصل رفتارهای ترساننده ویاسردرگم کننده والدین  می باشد.

لیوتی(1992)استدلال کردنوباوگانی که تاریخچه دلبستگی آشفته دارند،درواکنش به تعارض یادرددرونی،ممکن است جنبه های بخصوصی ازتجربه راجداکرده ونتوانند درروابط سازمانی منسجمی ازخودودیگراایجادکنند.این کودکان ممکن است نتوانند توانایی کنارآمدن سازگارانه کودکان عادی رابه دست آورند.بنابراین می توان گفت که نوع روابط مادر–نوجوانان ومیزان ایمنی بخشی وحمایت گری مادردر ارتباط بانوجوان دربهداشت روانی واحساس ایمنی اومؤثراست.درنهایت دلبستگی ناایمن دردوران کودکی به اختلال های روانی متعددی دردورهنوجوانی وجوانی منجرمی شود.

سلامت روانی[23]به طورکلی برای کسی به کارمی رود،که درسطح بالایی ازسازگاری وانطباق رفتاری و هیجانی قراردارد،نه صرفاً کسی که بیمار روانی نیست.اصطلاح سلامت روان متاسفانه اندکی باابهام به کار می رود وبعضاً باعث اشتباه می شود،زیرا بیشتر مردم،آن راصرفا نیازاشخاصی می دانند که ناراحتی یا اختلال روانی دارند و بایدبابه کاربستن توصیه های متخصصان روان درمانی بهبودیابند.در این معنا سلامت درمقابل سلامت جسم قرارمی گیردودر ضمن تصورمی شود که سلامت روانی ازسلامت جسمی جداست که هر کدام ازاین پندارها خطاست.منظورازسلامت روانی یا عقلی،فعالیت هایی است که برای کمک به اشخاص،در رنج،انجام می گیردتاایشان راازمشکل نجات دهدوهمچنین مردم رادرپیشگیری ازگرفتاری وآشفتگی راهنمایی می کند.

در سال 1948 سومین کنگره جهانی بهداشت روانی که درلندن تشکیل شد، برای سلامت عمومی یک تعریف دو قسمتی ارائه می‌دهد:

1- سلامت عمومی حالتی است که از نظر جسمی، روانی و عاطفی در حدی که با سلامت روانی دیگران انطباق داشته باشد، برای فرد مطلوبترین رشد را ممکن می‌سازد.

2- جامعه خوب جامعه‌ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم می‌کند و رشد خود را تضمین می‌کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می‌دهد.به صورت کلی، می‌توان ویژگی‌های فرد بهنجار را به صورت موارد زیر مطرح نمود:

1- اصل واقعیت:شاید کلی‌ترین ویژگی فرد سازگارآن است که نسبت به خود واقع‌بین است.

پایان نامه و مقاله

2- خودشناسی:ناسازگارنوعاً ‌کسی است که درباره انگیزه‌های واقعی خویش، خودرافریب می‌دهد. بنابراین بهداشت روانی هرگزازکیفیت بهداشت جسمانی انسان هاغافل نخواهدبود.سه جزءمهم برای      بهدا شت وجود دارد:سلامت جسمی،روانی،اجتماعی.می توان گفت سلامت روانی به معنای ایجادتعادل لازم بین محیط زندگی و نیازهاوخواسته های انسان است وهمواره حوادث و فشارهای روانی باعث می شونداین تعادل به هم بریزدیادرمعرض خطرقرارگیرد.برای همین سلامت جسم وروان بسیار به هم وابسته اند و همان طور که می توان با آموزش های مختلف و ارتقای آگاهی مردم،از بیماری های جسمی پیشگیری کرد.بطور کلی سلامت روانی،یعنی قدرت آرام زیستن و با خودودیگران درآرامش بودن است،آگاهی ازدرون و احساسات خویشتن است، قدرت تصمیم گیری دربحران ها و مقابله بافشارهای زندگی است.شخصی که از سلامت روانی بالایی برخورداراست ازکاروزندگی خوداحساس رضایت داردوازوقت خوداستفاده مفید می نماید،بادیگران از در تفاهم وارد می شودوبرای احساسات وعواطف مردم ارزش قایل بوده و آنها را محترم می شمارد. بنابراین، سئوال پژوهش حاضر این است که آیا بین سبکهای هویت ودلبستگی باسلامت روانی فرزندان زنان سرپرست خانوار(تک والد) وتحت حمایت سازمان بهزیستی رابطه معنی داری وجوددارد.

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق

   زمانی که کودک بوسیله یکی از والدین نگهداری ‌شود، شرایط دشوار می‌گردد. مخصوصاً هنگامی که مادر سرپرستی کودکان را به‌عهده داشته باشد, شرایطی ویژه‌ای به‌وجود می‌آید. چیزی که به‌عنوان عامل اصلی به‌نظر می‌رسد،شرایط و اوضاع نابهنجار تربیتی, عاطفی, اقتصادی, و کاری می‌باشد.کودکان دراین موقعیت،از تقویت‌های سایر کودکان محرومند و شرایط خانوادگی، امنیت کافی را برای آن ها تامین نمی‌کند. مادران این کودکان، بار اصلی زندگی راتحمل می‌کنند. این دسته از مادران، مانند دیگر مادران توانایی ایجاد تعامل با کودکان خود را ندارند.درکشورهای غربی در90 درصد از مواردطلاق, مسئولیت نگهداری کودک به‌عهده مادر است, و این اثر نامطلوب در تعیین هویت جنسی کودک مذکر با نقش پدر ایجاد می‌کند. این شرایط باعث تصویر ذهنی منفی کودک از خود می‌شود(کونل[24]، 1993).

 پسران به دلیل آنکه والد همجنس خود را از دست داده، نسبت به دختران دارای موقعیت حساس‌تری هستندو بیش ازدختران تحت تاثیراین فقدان قرار می‌گیرند(بخشی،1371).

  همچنین این موضوع قابل توجه است که تأثیراختلاف زناشویی روی پسران بیشتر از دختران است.( نلسون و ایزایل[25] ؛به نقل ازمنشی طوسی،1379)

 نتایج کاربرروی دانش‌آموزانی که مادرسرپرست خانواده بوده نشان می‌دهد،این دانش‌آموزان نسبت به دانش‌آموزان عادی به نسبت کمتری ازامکانات زندگی ورابطهءاعضاءخانواده باخودشان راضی هستند.ولذا از نظرسازگاری فردی واجتماعی درمراتب پایین‌ترقرارمی‌گیرند.دختران چون بامادران خودهمانندسازی می‌ کنندبافقدان پدربهترکنارمی‌آیند.پسران به فعالیت‌های گروهی علاقه کمتری نشان می‌دهند(محمدی ,1371 ).

براساس مطالعات ویلیام گلستون[26](1970)ازدانشگاه مریلند،ساختارخانواده عامل مستقلی است که برروی آسایش وسلامت کودکان مؤثراست.حتی باوجودوضعیت مناسب درآمدخانواده،تحصیلات والدین و پیشینه خانوادگی،کودکان خانواده های تک والدبرای رسیدن به مرحله بزرگسالی بامشکلات زیادی مواجه هستند.

گیوتمن وروسنبرگ[27] (2003)ولنسفورد[28](2009) درتحقیقات خودبه این نتیجه رسیدند،که سازگاری کودکان تک والدبه طورمعنی داری متفاوت ازسازگاری کودکان دووالداست.

براساس مبانی نظری هویت ویافته های پژوهشی ،عواملی خانوادگی ،فرهنگی واجتماعی وتفاوتهای فردی ازجمله عواملی هستندکه فرایندهویت یابی راتحت تأثیر قرارمی دهند یکی از مؤلفه های متزلزل کننده    پایه های خانواده طلاق می باشد. فرزندان طلاق، برحسب سن آنها و طول مدت تنش قبل از طلاق و اثرات محرومیت از والدجدا شده وسایر وامل دیگر مرتبط با این محور ،دارای خصوصیات ویژه روان شناختی می شوند،مشکلات افت تحصیلی،رفتاری،عزت نفس پایین وروابط بین فردی, صرف نظر از عامل جنس وسن, دربین بچه های طلاق بیشترازبچه های غیرطلاق گزارش شده است( آماتو، 2001؛به نقل ازقمری،1389).

طلاق والدین برای نوجوانانی که هنوزدستخوش تغییرات  متعددهستند،می تواندبه یک موقعیت پر فشاری اضافه شود.کشمکش خانوادگی وجدایی ازیکی ازوالدین،ازمشکلات آشکاری است که بایدبا آنها مواجه شد.به علاوه این که طلاق غالباً نیازاقتصادی،تغییراتی درمحل سکونت،همسایگی ومدارس،پریشانی عاطفی مداوم والدین وبازسازی نقش ها وروابط خانوادگی رادربرمی گیرد.(هترینگتون،هیگن وآندرسون 1989؛به نقل ازقمری1389).بطورکلی،مطالعات تأثیرات طلاق حاکی ازآن است که دوسال متعاقب طلاق، یک برهه گسیختگی اجتماعی وعاطفی هم برای کودکان وهم برای نوجوانان است(امری،1988).

یافته های تحقیقاتی دلالت برآن داردکه هم پسرهاوهم دخترهابه احساس خشم ورنجش اخلاقی نسبت به والدین خودتمایل دارند.برخی نو جوانان باکندن ازخانواده های خودرفتاردوری جویانه نسبت به هردووالدواکنش نشان می دهند،نوعی دوری گزینی که بنظر می رسدبه آنها درسازگاری باطلاق والدین کمک می کند (هترینگتون و همکاران،1989).

نوجوانانی که بایکی ازوالدین یادیگری می مانند،مشکلات بیشتری رادرنیل به استقلال درسال های نوجوانی تجربه می کنندتاآنهایی که دوری گزیده وبه شیوه خاص خودباطلاق کنارآمده اند.اثرات مخرب طلاق می تواندبرای پسران بیش ازدختران باشد،به ویژه هنگامی که مادر،والد حضانتی است(بوردوئین ووهنه گلر [29]،1987 ) .

هترینگتون(1972) دریافت دخترانی که پدران آنها به علت طلاق یاترک خانه غایب بودند،روابط سازشی کمترمثبتی رابا افراد مذکرتجربه کردندتادخترانی که پدران آنهادرگذشته بودندیاآنهایی که هنوز باهردووالد زندگی می کنند.یافته های پژوهش های اخیر،برخی سودمندی های احتمالی بزرگ شدن درخانواده هایی راکه سرپرستی آنها برعهده مادران مجرداست آشکارساخته است(بابرواکلز[30]،1992). مثلاًنوجوانان می توانند حس نیرومندی ازعزت نفس ومسئولیت شخصی راظاهرسازد زیراسهم بیشتری ازمسئولیت های خانه به عهدهآنها است.همچنین نوجوانان قادرندآرزوهای شغلی وارزش های خانوادگی کمترقلبی راظاهرسازند.بنابراین آسیب پذیری نوجوانان درمقابل فشارهای ناشی ازطلاق ممکن است به شکل گیری وتکامل احساس هویت آنهاصدمه بزندوباعث ایجاداحساس ناامنی،عدم اطمینان،اضطراب وعدم ثبات فردشودودر نتیجه منجربه عدم توانایی درانتخاب شغل یا ادامه تحصل،غالباً نمودی ازبحران هویت یاگم گشتگی درنقش اجتماعی است.بسیاری ازنوجوانان دراین حالت احساس پوچی،ازخودبیگانگی،تنهایی وغربت می کنند و حتی گاهی به دنبال هویت منفی می گردند.هویتی کاملاً مخالف آنچه والدین وجامعه برای آنها درنظرگرفته اند(شاملو،1370).

طلاق علاوه بر ناراحتی های روانی و گرفتاریهای زندگی، فرزندانی را برجای می گذارد که به علت پرورش در شرایط نامساعد از نظر روانی و جسمانی وضع طبیعی ندارند. طلاق موجب افسردگی نوجوانان می شود، به نحوی که کمتر از زندگی لذت می برند، بی اشتهایی بر آنان چیره می گردد و خسته به نظر   می رسند.همچنین روحیه وسواسی و اضطراب، پرخاشگری و عصیان، بی قراری، حسادت، سوء ظن و سماجت از دیگر حالاتی است که در بچه های طلاق دیده می شود(حسینی،1377).

 به دلیل فقدان،پدرمسائل روحی وروانی بسیاری برای دختران ایجادمی شود که ازجمله آنهابدبینی به جنس مرد،بی خبرماندن ازروحیات وساختاروجودی مردان است که گاه آسیبهای آن درازدواج چنین دخترانی آشکارمی گردد.همچنین احساس بی پناهی وضعف شخصیت دراین دختران بروزمی کند.درصورت فقدان مادر نیز آسیبهای عاطفی وشخصیتی واختلال دررشد ذهنی،اجتماعی واخلاقی فرزندپدیدمی آید.یک پدر هرچه تلاش کندوبتواندنقش مادرراباموفقیت بازی کند،نخواهدتوانست نیازبه عواطف مادرانه رادرکود کان ارضا کند،به ویژه اگر محرومیت کودک از مادر با ازدواج دوباره پدر، وجود مادر دوم یا نامادری مواجه گرددکه دراین حال فرزندان پدرراازدست می دهندوبرکمبودهای آنان افزوده می شود.(گواهی،1377).

از طرفی زندگی بایک والدوبی ارتباط بودن باوالددیگرموجب می شودکه کودک شناخت صحیحی ازجنسیت وصفات روحی وبیولوژیکی والددیگر پیدانکند،لذاپسرهایی که بامادرزندگی می کنند، ممکن است بابسیاری ازصفات مردانه بیگانه و بی تجربه بمانندوبرعکس دخترانی که تنهاباپدرزندگی می کنند، احتمال داردازشناخت الگوهای رفتاری زنان واصول خانه داری و همسرداری محروم بمانند (طاهری، 1366).

نظریۀ دلبستگی به علت نقشی که برای رویدادهای دوران کودکی و محرومیت مادرانه بدلیل طلاق در ایجادرفتار مجرمانه قایل است، جایگاه خاصی در بین نظریه هایی دارد که به تبیین رفتار بزهکارانه پرداخته اند( بالبی وآینسورث، 1965 ؛ به نقل از دادستان؛ 1382).

بالبی جدایی ازمادررادرایجاد بزهکاری دخیل می داند،چرا که کود کان با دلبستگی ناسالم،محیط شان را به عنوان یک محیط متزلزل وتهدیدکننده، دریافت می کنند،سپس هنجارهای جامعه تنزل پیدا کرده و به تدریج افرادازلحاظ عاطفی-هیجانی ازجامعه ای که به آن تعلق دارند،جدا ی شوند.مطالعۀ خط سیرنوجوانی گویای آن است که همۀ نوجوانان یک نیاز ذاتی به دلبستگی دارند؛ در عین حال،نوجوانانی هستند که با رو ش ها و سبک های دلبستگی ناسالم مواجه اند (شالیزا، 2001).

درهرحال وقتی نحو ه عملکرد خانواده مناسب ودارای روابط گرم و صمیمی باشد، منجر به دلبستگی ایمن در افراد خانواده می شود و چنانچه نحوه عملکردخانواده ،بنابه دلایل نامناسب و از روابط ضعیف و سرد برخوردار باشد، باعث ایجاد دلبستگی ناایمن اجتنابی می گرددو از طرف دیگر، اگر نحو ه عملکرد خانواده باعث ایجاد وابستگی زیاد (تظاهرات و شدت عاطفی زیاد )شود دلبستگی دوسوگرا در افراد خانواده شکل می گردد. به طور کلی می توان چنین تبیین نمود که نحو ه عملکرد خانواده ، کیفیت نگهداری و نحو ه تعامل بین افراد خانو اده تعیین کننده نوع دلبستگی در کودک ،نوجوان و بزرگسال می باشد(مشهدی،1388)

درسالهای اخیر کارشناسان مسائل اجتماعی بهزیستی عنوان میدارند که قصور در انجام وظایف توسط سرپرست خانواده،نظیرمشارکت ورسیدگی ضعیف به امورکودکان درخانواده های تک والدی،باعث بوجود آمدن،نتایجی مانند۵۰ درصد احتمال مردودی در مدرسه،۲۰ درصد احتمال بارداری وداشتن فرزنددرسنین ۱۳تا۱۸سالگی،۱۰۰درصداحتمال اخراج ازمدرسه یامحل کارراسبب می شود.درنهایت تک والدی بر عملکرد تحصیلی،سازگاری اجتماعی،عزت نفس وموقعیت های شغلی و اجتماعی آینده فرزندان اثرات منفی پایدار ودامنه داری خواهدگذاشت.این پژوهش با بررسی کیفیت زندگی کودکان در خانواده های تک والددرزمینه رابطه هویت ودلبستگی باسلامت روانی دربین کودکان خانواده های تک والد می پردازد.که نشان دهنده اثرات عدم حضور پدررابررشد هویت مردانگی،موفقیت درمدرسه وشجاعت اجتماعی می باشد، زیرا این ویژگی هادرموفقیت فرددرزندگی بزرگسالی واجرای کامل نقش یک مردبه عنوان تأمین کننده اقتصاد خانواده مؤثر است.این مسائل ومشکلات فرزندان تک والد،نشان می دهد که درشهرتبریز درخصوص چالش های زندگی زنان خودسرپرست پژوهش های کمتری انجام شده است.این تحقیق می تواندسرآغاز برنامه کاربردی،همه جانبه ومدون باهدف توانمندسازی ورفع نیاز های کودکان تک والدباشد. که می توان با ساماندهی وتجهیزمنابع وامکانات سازمانهای رفاهی،وکمک گرفتن ازآنها،به اصلی ترین نیازهای فردی واجتماعی فرزندان تک والد،مخصوصاً زنان خودسرپرست پاسخ داد.

1-4 اهداف تحقیق

هدف کلی :

 تعیین رابطه سبکهای هویت ودلبستگی باسلامت روان فرزندان زنان سرپرست خانواده سازمان بهزیستی شهرتبریز.

اهداف جزئی:

1- تعییین رابطه هویت موفق(کسب شده)  باسلامت روانی فرزندان تک والد

2- تعیین رابطه هویت به تعویق افتاده با سلامت روانی فرزندان تک والد

3- تعیین رابطه هویت کلیشه ای باسلامت روانی فرزندان تک والد

4- تعیین رابطه هویت آشفته با سلامت روانی فرزندان  تک والد                                         

5-تعیین رابطه سبک دلبستگی ایمن باسلامت روانی فرزندان تک والد

6-تعیین رابطه سبک دلبستگی دوسوگرا باسلامت روانی فرزندان تک والد

7-تعیین سهم هریک از سبک های هویتی درپیش بینی سلامت روانی فرزندان تک والد

8-تعیین سهم هریک از سبکهای دلبستگی درپیش بینی سلامت روانی فرزندان تک والد

9-تعیین سهم هریک ازسبک های هویت درسلامت مؤلفه جسمانی فرزندان تک والد

10- تعیین سهم هریک ازسبک های هویت درسلامت مؤلفه اضطراب فرزندان تک والد

11- تعیین سهم هریک ازسبک های هویت درسلامت مؤلفه کارکرداجتماعی فرزندان تک والد

12- تعیین سهم هریک ازسبک های هویت درسلامت مؤلفه افسردگی فرزندان تک والد

13-تعیین سهم هریک ازسبک های دلبستگی درسلامت مؤلفه جسمانی فرزندان تک والد

14-تعیین سهم هریک ازسبک های دلبستگی درسلامت مؤلفه اضطراب فرزندان تک والد

15-تعیین سهم هریک ازسبک های دلبستگی درسلامت مؤلفه کارکرداجتماعی فرزندان تک والد

16- تعیین سهم هریک ازسبک های دلبستگی درسلامت مؤلفه افسردگی فرزندان تک والد

1 -5 سئوالات پژوهش:          

1- کدامیک از سبکهای هویتی سهم بیشتری در پیش بینی سلامت روانی فرزندان تک والد دارند.؟

2-کدامیک سبکهای هویتی سهم بیشتری درپیش بینی مؤلفه جسمانی فرزندان تک والد دارند. ؟

3- کدامیک سبکهای هویتی سهم بیشتری درپیش بینی مؤلفه اضطراب فرزندان تک والد دارند.؟

4-کدامیک سبکهای هویتی سهم بیشتری درپیش بینی کارکرداجتماعی فرزندان تک والددارند.؟

5- کدامیک سبکهای هویتی سهم بیشتری درپیش بینی مؤلفه افسردگی فرزندان تک والد دارند.؟

6- کدامیک ازسبکهای دلبستگی سهم بیشتری در پیش بینی سلامت روانی فرزندان تک والد دارند.؟

7- کدامیک سبکهای دلبستگی سهم بیشتری درپیش بینی مؤلفه جسمانی فرزندان تک والد دارند.؟

8- کدامیک سبکهای دلبستگی سهم بیشتری درپیش بینی مؤلفه اضطراب فرزندان تک والد دارند.؟

9-کدامیک سبکهای دلبستگی سهم بیشتری درپیش بینی کارکرداجتماعی فرزندان تک والد دارند.؟ 

10- کدامیک سبکهای دلبستگی سهم بیشتری درپیش بینی مؤلفه افسردگی فرزندان تک والد دارند.؟

1 -6 فرضیه های تحقیق

1- بین هویت موفق(کسب شده) با افزایش سلامت روانی فرزندان تک والد رابطه وجود دارد.

2- بین هویت کیلشه ای باسلامت روانی فرزندان تک والد رابطه وجوددارد.

3- بین هویت آشفته  با سلامت روانی فرزندان تک والد رابطه وجودارد.

4- بین هویت به تعویق افتاده با سلامت روانی فرزندان تک والد رابطه وجوددارد.

5- بین دلبستگی ایمن باسلامت روانی فرزندان تک والدرابطه وجوددارد.

6- بین دلبستگی دوسوگرا باسلامت روانی فرزندان تک والدرابطه وجوددارد.

7- بین دلبستگی اجتنابی باسلامت روانی فرزندان تک والدرابطه وجوددارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ب.ظ ]




   در متون اسلامی سبک های فرزندپروری[1] فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزشها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است. امام صادق (ع) سه حق را بر پدر لازم می دانند که یکی جدیت در تربیت اوست. ایشان می فرمایند: فرزند بر پدر سه حق دارد؛ انتخاب همسر مناسب برای او، نام نیک نهادن بر او و جدیت در تربیت فرزند (بیرامی، بهادری و خسروشاهی، 1389).

   از نظر تاریخی مدارس همواره بر آموزش تحصیلی کودکان، تقویت مهارت های آنها در خواندن، نوشتن و حساب کردن متمرکز بوده اند، اما امروزه متخصصان آموزش و پرورش دریافته اند که چالش های عصر جدید و خواست های کنونی جامعه، نیازمند مهارت های افزوده ای در حیطه آگاهی هیجانی، تصمیم گیری، تعارض اجتماعی و حل تعارض اند (نیکوگفتار، 1388). بارها اصطلاح پرخاشگری[2] را شنیده ایم، اما هنگامی که می خواهیم آن را تحلیل یا تعریف کنیم کاری بسیار مشکل است و این اصطلاح مبهم به نظر می رسد، کشتارهای دسته جمعی، قتل های انفرادی، تجاوز، تبعیض، محروم کردن از حقوق اولیه، همه گویای چهره زشت و خشن انسان نسبت به همنوعان خود است (کریمی، 1385). نتایج پژوهش ها نشان داده است که پرخاشگری از شاخص های مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضداجتماعی به شمار می آید. همچنین رفتار پرخاشگرانه با بیماری های جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سردرد تنشی نیز در ارتباط است. علاوه بر این، پژوهش های دیگر نشان می دهد که افراد پرخاشگر نسبت به سایرین از نظر شیوه تفکر متفاوت هستند، آنها راهبردهای مثبت کمتری نسبت به افراد دیگر ارائه می دهند، بیشتر اطمینان دارند که راهبرد پرخاشگرانه سازگارانه تر است و این طور قضاوت می کنند که راهبردهای پرخاشگرانه کمتر باعث آسیب می شود (عارفی و رضویه، 1388).

   پرخاشگری یکی از مسائل مهم در دوران دانش آموزی است و به عنوان یک مشکل شدید و رو به افزایش در میان نوجوانان و جوانان شناخته شده است. در حال حاضر پرخاشگری یک مسأله اجتماعی و یکی از موضوعات اساسی بهداشت روانی[3] به حساب می آید. مشاهده جهان اطراف نشان می دهد که این مشکل رفتاری در بین همه انواع جانداران، طبقات اجتماعی- اقتصادی و مراحل مختلف سنی دیده می شود. مسائل مرتبط با خشم مانند رفتارهای مقابله ای، خصومت و پرخاشگری از علل اصلی مراجعه نوجوانان و جوانان به مراکز مشاوره و روان درمانی است (سوخودولسکی و همکاران[4]، 2008). عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران می شود، ممکن است درون ریزی [5]شود و باعث انواع مشکلات جسمی-روانی مثل زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (نیکولسون[6]، 2013).

   اگر چه انسان در حوزه های مختلف با مسائل متنوعی رو به رو است با این حال می توان اصولی کلی را در نظر گرفت که تقریباً در هر نوع مسائلی کاربرد دارد و شامل مجموعه پیچیده ای از مؤلفه های شناختی، رفتاری و نگرشی و فرایندهای چندمرحله ای است. هوش هیجانی[7] نوعی پردازش اطلاعات هیجانی است که شامل ارزیابی صحیح، بیان مناسب و تنظیم سازگارانه هیجان می شود. همچنین هوش هیجانی به طور گسترده ای به عنوان ظرفیت درک و کنترل هیجانات خود و دیگران تعریف می شود.

   نظریه هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی را فراهم می کند. با توجه به اینکه پرخاشگری نوعی، هیجان محسوب می شود و یکی از مؤلفه های هوش هیجانی مدیریت هیجانات است به نظر می رسد با استفاده از آموزش هوش هیجانی و بکارگیری سبک های فرزندپروری، بتوان پرخاشگری را در افراد مهار کرد. ارتباط هوش هیجانی با عملکرد بهتر و موفق تر در محیط های تحت تنیدگی و همراه با فشار روانی اجتماعی نشان داده شده است. این پژوهش هم بدنبال مطالعه سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر است.

1-2- بیان مسأله

   راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[8] از مشخصات بارز اختلال سلوک در کودکان از پرخاشگری و ناسازگاری در روابط بین فردی نام می برد که مشکلات رفتاری بین فردی، رفتاری و هیجانی مختلفی را برای این کودکان و خانواده های آنان ایجاد می کند. روانشناسان اجتماعی پرخاشگری را به صورت آسیب رساندن عمدی به دیگران و خشونت را نیز مبادرت کنشی عمدی برای آسیب رساندن جسمانی به دیگران تعریف می کنند (فرجاد و محمدی اصل، 1387). دلوکیو و الیوی[9] (2005) پرخاشگری را رفتار قابل مشاهده که به قصد آسیب رساندن به دیگران باشد، تعریف می کند. رفتارهای ضداجتماعی و پرخاشگری در زمره شایع ترین علل ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیک های بهداشت روانی هستند. عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه می تواند موجب ایجاد مشکلات بین فردی و جرم شود، درون ریزی را نیز به همراه دارد و موجب بروز انواع مشکلات جسمی و روانی، مانند زخم معده، سردرد و افسردگی می شود. ماتسون[10] (2007) معتقد است که انواع شدید مشکلات رفتاری می تواند بسیار خطرناک باشد. به رشد شخصی صدمه بزند، فرصت های یادگیری و رفتار سازگارانه را کاهش داده و سرانجام کیفیت زندگی شخصی را تحت تأثیر قرار دهد. رفتار پرخاشگرانه دوران کودکی می تواند به عنوان یک عامل پیش بینی کننده برای بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، افت تحصیلی و … باشد. شواهد نشان می دهد که رفتار ضداجتماعی دوران خردسالی با ناتوانی های دوران بزرگسالی در ارتباط است (به نقل از دان و فایت[11]، 2010).

   دیدگاه های نظری، عوامل مختلفی را در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر می دانند. فابیان[12] (2010) ارتباط بین اختلالات عصب شناسی و عصب روانشناختی، و پرخاشگری و خشونت را شایان توجه می داند. مک اندرو[13] (2009) نقش و مقدار ترشح هورمون ها در بروز رفتارهای پرخاشگرانه را مؤثر می داند. از نظر دانگجوسو و همکاران[14] (2008) تعاملات نامناسب بین سیستم های سروتونین و دوپامین در کرتکس پیشانی احتمالاً ساز و کار مهمی است که ارتباط بین پرخاشگری تکانشی و اختلالات پیرو آن را به دنبال دارد. دیدگاه یادگیری اجتماعی عوامل مختلفی مانند تجربه های گذشته فرد، پاداش هایی که از تجربه های گذشته یا حال نصیب افراد می شود و مشاهده رفتار دیگران را در بروز پرخاشگری مورد توجه می دانند (به نقل از ریچاردسون و هاموگ[15]، 2007).

   هوش هیجانی[16] آخرین و جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط بین تعقل و هیجان است. علی رغم دیدگاه ها، نگاه واقع بینانه به ماهیت انسان نشان می دهند که انسان برای سازگاری و چالش در زندگی به عملکرد منسجم قابلیت های هیجانی و منطقی وابسته است. در برخی مواقع محققان ادعا می کنند که خود آگاهی و زندگی درونی به طور چشم گیری توسط تجربه های هیجانی مشخص می شود، لذا هوش هیجانی می تواند با مشکلات هیجانی زیادی که ریشه در تجارب میان فردی و درون فردی دارند، مرتبط باشد (آستین و همکاران[17]، 2005). در این پژوهش هم این سؤال مطرح است که آیا سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

   خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی، عوامل مختلفی دارد که یکی از عوامل تأثیرگذار بر رشد فرزندان بویژه رشد روانی آنها، چگونگی روش های تربیتی والدین در چارچوب خانواده است. روش تربیتی والدین در تکوین شخصیت و هم چنین سازگاری آنان با وضعیت مختلف اجتماعی مؤثر است. روابط مطلوب میان والدین و فرزندان در سلامت روان فرزندان تأثیر فراوان دارد. ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال ها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. در متون اسلامی نیز فرزندپروری فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزش ها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است (پرچم و همکاران، 1391). هوش هیجانی، ‌ترکیب عاطفه با شناخت و هیجان با هوش است. بنابراین می تواند در توانایی به کارگیری هیجان ها به منظور کمک به حل مشکلات و داشتن زندگی اثر بخش باشد. شناخت احساسات و توانایی ها را می توان در برانگیختن خودمان و دیگران استفاده کنیم و بدانیم آیا این هیجان ها و عواطف موجب تسهیل یا مانع برقراری تعامل با دیگران می شود (گلمن[18]، ‌2009).

   شیوه های فرزندپروری را می توان مجموعه ای از رفتارها دانست که تعاملات والد- فرزند را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند. بامریند[19] (1991) که مطالعات طولی برجسته ای را با مشاهده تعامل های والدین با فرزندان خود انجام داد، شیوه های فرزندپروری را شامل رفتارهای گوناگون متنوع و بهنجار و طبیعی می داند. بامریند دریافت که شیوه های مختلف فرزندپروری والدین در دو بعد با یکدیگر تفاوت دارند. بعد اول توقع و کنترل و بعد دوم پذیرندگی و اجابت کنندگی می باشد. ترکیب گوناگون دو بعد توقع/ کنترل و پذیرندگی/ اجابت کنندگی چهار شیوه فرزندپروری را به وجود می آورد که پژوهش بامریند بر سه شیوه آن متمرکز است؛ مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه. چهارمین شیوه یعنی شیوه کناره گیر (مسامحه کار) را محققان دیگری مورد مطالعه قرار داده اند. سبک مقتدرانه با پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب مشخص می شود. سبک مستبدانه از نظر پذیرش و روابط نزدیک پایین و از نظر کنترل اجباری بالا و از نظر استقلال دادن پایین است. والدین با سبک فرزندپروری سهل گیرانه روش مهرورز و پذیرا را نشان داده، متوقع نیستند و کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می کنند. این والدین به فرزندان خود اجازه می دهند تا در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند، حتی اگر هنوز قادر به انجام این کار نباشند. بامریند دریافت که مطلوب ترین نتایج تحولی که سبب سازگاری های مختلف در فرزندان در رشد همه جانبه آنان می شود، با شیوه فرزندپروری مقتدرانه والدین در ارتباط است (به نقل از برنز[20]، 2006).

   پرخاشگری رفتاری اجتناب ناپذیر یا تغییرناپذیر نیست، برعکس چون ناشی از تعامل پیچیدهای بین رویدادهای بیرونی، شناخت ها و ویژگی های شخصی است، می توان آن را پیشگیری کرد یا کاهش داد. روش های مختلفی برای پیشگیری و کنترل پرخاشگری پیشنهاد شده است که از آن جمله می توان به درمان اختلالات عصبی[21] و عصب روانشناختی[22]، اصلاح عادت غذایی افراد، از بین بردن زمینه های ناکامی و حضور الگوهای غیرپرخاشگرانه اشاره کرد. میر و همکاران[23] (2008) نقش مداخله های شناختی، دارلی و همکاران[24] (2000) نقش تنبیه و کارمانز و همکاران[25] (2003) بخشایش را در کاهش پرخاشگری مؤثر می دانند (آقایی نژاد و همکاران، 1392).

   با توجه به مطالب فوق، این پژوهش هم با هدف مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین  و هوش هیجانی با پرخاشگری در نوجوانان دختر شهرستان سیاهکل به اجرا در می آید. در همین رابطه سازمان ها، افراد حقیقی و حقوقی مختلفی از یافته های این تحقیق بهره مند خواهند شد که از آن جمله می توان به؛ سازمان های روانپزشکی، بهزیستی، آموزش و پرورش، مدیران، دانشجویان، معلمان، اولیاء دانش آموزان و کلیه افرادی که علاقه مند به کسب آگاهی در زمینه موضوع پژوهش هستند اشاره کرد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف اصلی: مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر

1-4-2- اهداف فرعی:

   – مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر

   – مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر

1-5- سؤالات تحقیق

پایان نامه و مقاله

1-5-1- سؤال اصلی: آیا بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟

1-5-2- سؤالات فرعی:

   – آیا بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟

   – آیا بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟

1-6- فرضیه های تحقیق

1-6-1- فرضیه اصلیبین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد.

1-6-2- فرضیه های فرعی:

   – بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد.

   – بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد.

1-7- معرفی متغیرها و نقش آن ها در تحقیق

   در این پژوهش سبک فرزندپروری والدین به عنوان متغیر پیش بین[26] و هوش هیجانی و پرخاشگری در بین نوجوانان دختر به عنوان متغیر ملاک[27] در نظر گرفته می شود.

[1] – Parenting Style

[2] – Aggression

[3] – Mental Health

[4] – Sukhodlsky & et al

[5] – Importing

[6] – Nicholson

[7] – Eemotional Intelligence

[8] – Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorder

[9] – Delvecchio & Olivey

[10] – Matson

[11] – Dunn & Fait

[12] –  Fabian

[13] –  McAndrew

[14] –  Dongiu Seo & et al

[15] – Richardson & Hammock

[16] – Emotional Intelligence

[17] –  Austin

[18] –  Golman

[19] –  Baumrind

[20] – Berns

[21] – Neurological Disorders

[22] – Neuropsychological

[23] – Meier & et al

[24] – Darley & et al

[25] – Karremans & et al

[26] – Independent Variable

[27] – Dependent Variable

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ب.ظ ]




هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند رابطه ای بین آنها شکل می گیرد که آن را در هیچ جای دیگر طبیعت نمی توان یافت همین توانایی ترجمه کردن اصوات بی معنا به کلمات گفتاری و نوشتاری مهمترین امتیاز بشر یعنی زبان است. بعد از نظام خانواده مدرسه و روابط بین اعضای آن از مهمترین نهادهایی است که کودک و نوجوان به آن وارد می شود و از آنجائیکه آموزش و یادگیری غالباً از طریق تعامل بین معلم و فراگیر در کلاس درس اتفاق می افتد لازم است عوامل موثر بر این روند را به وسیله روش های علمی مورد بررسی قرار دهیم. مدیران و معلمان و والدین گزارش کرده اند که زمان زیادی را صرف مشکلات انضباطی به منظور تصحیح رفتارهای ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان کرده اند و دانش آموزان به منظور تعامل با همسالان و معلمان به شیوه ای مناسب باید از مهارتهای اجتماعی برخوردار باشند و مهارتهای بین فردی خود را برای ساخت و حفظ شبکه های اجتماعی گسترش دهند. اکتساب مهارتهای اجتماعی و استفاده از آنها برای عملکرد موفق در زندگی حیاتی است و ما را در دانستن اینکه در موقعیتهای مختلف چه بگوئیم و چگونه رفتار کنیم توانمند می سازد. بررسی های متعدد نشان می دهد نارسایی در مهارت های اجتماعی تأثیر منفی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می گذارد، مشکلات یادگیری را تشدید می کند و غالباً به بروز مشکلات سازگاری منجر می شود. در چنین عصری که فرد در زندگی روزمره خود انواع محدودیت های فردی و اجتماعی را تجربه کرده است و با برخورد با این موانع دچار تعارض و ناکامی می شود، چنانچه فردی بتواند جریان اجتماعی شدن را بدرستی طی نموده و نیازهای خود را با نیازهای جامعه ای که در آن زندگی می کند همسو نماید، به نوعی به کفایت اجتماعی رسیده و از عوارض روانی ناشی از آن، خاصه تشویش، افسردگی و اختلالات شخصیتی رهایی می یابد. با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی، شادکامی و سلامت روان دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد شهرستان کلیبر انجام یافته است.

1-2- بیان مسئله

دوره متوسطه و سال های نوجوانی مرحله ی مهم و برجسته ی رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به ویژه تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن، خود آگاهی (شناخت استعدادها، توانایی ها و رغبت ها)، انتخاب هدف های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت های اجتماعی لازم، شناخت زندگی سالم و مؤثر از مهمترین نیازهای نوجوان است. بنابراین کمک به او در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی بهتر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آنها و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل مهارت های اجتماعی لازم برای سازگاری موفق با محیط اجتماعی در جامعه، ضروری به نظر می رسد.

به طور کلی مهارت های اجتماعی به رفتارهایی گفته می شود که شالوده ی ارتباطات موفق و رو در رو را، تشکیل می دهند. مهارت های اجتماعی مجموعه ای از توانایی ها هستند که روابط اجتماعی مثبت و مفید را آغاز و حفظ نماید، دوستی و صمیمیت با همسالان را گسترش دهد، سازگاری رضایت بخشی را در مدرسه ایجاد کند، به افراد اجازه دهد که خود را با شرایط وفق دهند و تقاضاهای محیط اجتماعی را بپذیرند (گرشام و همکاران[1]، 2001).

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی پیش بینی می شود که پس از سال 2010 ، کمتر کسی قادر خواهد بود بدون کسب مهارت های اجتماعی، زندگی رضایت بخشی داشته باشد. تأثیر آموزش این مهارت ها بر موفقیت در زندگی، از طریق دستکاری ظرفیت روانی – اجتماعی افراد امکان پذیر است. بنابراین آموزش این مهارت ها، ظرفیت روانی- اجتماعی افراد را بالا برده و آنها را قادر می سازد تا با اندیشه و تحلیل موقعیت، به رفتاری سازگارانه و همراه با تحمل رو آورند (منگرولکار و همکاران[2]، 2001).

بنابراین آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان از این جهت که چگونه و با چه کیفیتی در جمع حضور یابند و رفتارهای متناسب و مقبول از خود بروز دهند، ضرورت دارد (یاسینی فرید، 1392). اکتساب مهارت های اجتماعی، محور اصلی رشد اجتماعی، شکل گیری روابط اجتماعی، کیفیت تعامل های اجتماعی، سازگاری اجتماعی و حتی سلامت روان فرد به شمار می آید (تئودورو و همکاران[3]، 2005).

از آنجا که نیازهای اجتماعی متغیر می باشند و وابسته به زمینه اجتماعی خاص خود می باشند، بنابراین ضروری است که افراد مکانیزم پاسخ اجتماعی منطقی را در خود ایجاد کنند تا بتوانند خود را متناسب با نیازهای موقعیتی و وضعیتی تغییر دهند. ناتوانی برای تغییر رفتار در رابطه با نیازهای متغیر معمولاً به اختلال عملکرد منجر می شود. لذا مهارت های اجتماعی ضعیف به عدم پذیرش فرد توسط دیگران و ناسازگاری منجر می شود (هربرت و همکاران، 2005).

تقریباً تمامی متخصصین روانشناسی و علوم تربیتی بر این باورند که دوره نوجوانی حساس ترین، بحرانی ترین و مهمترین دوره رشد هر انسان می باشد، در این دوره فرد به بلوغ می رسد، در پی کشف هویت خود است، بدنبال استقلال و جدایی از وابستگی های دوره کودکی است، به همین دلایل در این دوره نوجوانان دارای وضعیت روانی با ثباتی نیستند و در این دوره هست که معمولا بیشترین مشکلات رفتاری برای نوجوانان بوجود می آید (نسائیان و اسدی، 1395).

در نظریه کولمن[4]، هر یک از مشکلات نوجوانان در یک سن به تقویمی خاص به نقطه اوج تنش خود می رسد که با توجه به تفاوت های جنسیتی تغییرپذیر است، و هر زمان که سن اوج تنش برای چند مسئله یا مشکل همزمان شود، سازگاری نوجوان دچار مشکل می شود، و در چنین وضعیتی است که مشکلات رفتاری برای آنان بیشتر نمایان می شود. اریکسون[5]، دوره نوجوانی را دوره هویت یابی در مقابل بی هویتی می داند، و با توجه به اینکه هویت یابی وحدتی است که بین سه سیستم زیستی، اجتماعی و روانی بوجود می آید، در صورتیکه چنین وحدتی حاصل نشود نوجوانان دچار آشفتگی در روابط و رفتار می گردند (انیسی و همکاران، 1386).

یکی از مسائل مهمی که در نوجوانان قابل ملاحظه و بررسی است، نحوه سازگاری نوجوانان در جوامع و بخصوص در محیط خانواده است. گاهی نوجوان به علت نداشتن مهارتهای مناسب ارتباطی دچار ناسازگاری در سطح خانواده و جامعه و در برخورد با همسالان می شود و این ناسازگاری ها، منشاء بسیاری از ناسازگاریهای اجتماعی است. از سویی انسان موجودی است متشکل از ابعاد روانی ، زیستی و اجتماعی و به منظور اینکه سازگاری اجتماعی برای یک فرد عملی شود، لازم است که افکار و بر

پایان نامه و مقاله

خوردهای در تضاد با افکار و برخوردهای فرد که مشخص کننده تعلق او به گروه دیگر است نباشد و نیز افکار گروه در تضاد با افکارفرد نباشد به طوری که سیستم ارزشی مرتبط با شخصیت اورا دچار مشکل نسازد. سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روانی از مباحثی است که توجه بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان را به خود جلب کرده است. رشد اجتماعی مهم ترین جنبه رشد وجود هر شخص است و معیارهای اندازه گیری رشد هر فرد، سازگاری او با دیگران است (رییسی، 1392).

از سوی دیگر پیشرفت سریع فن آوری و اطلاع رسانی علی رغم مزایای فراوان، مشکلات زیادی را برای انسان معاصر به وجودآورده است . موج فزاینده افسردگی، پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری و بسیاری از مشکلات روحی ـ اجتماعی دیگر واقعیت انکارناپذیری هستند که نشان می دهد گویا شادی از جوامع بشری رخت بربسته است ، براین اساس انسان معاصر در جستجوی شادی نمی داند به کدام گریزگاه پناه ببرد. آیا شادی را باید در ثروت جستجو کرد، در تحصیل و سایر عوامل مادی، آیا شادی در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟ آیا شادی ریشه در محیط دارد یا در وراثت ، آیا رابطه ایی بین شادی و تیپ شخصیتی وجود دارد ؟  شادی از متغیرهایی است که در سالهای اخیر با رشد وتوسعه مثبت نگر مورد مطالعه بشری قرار گرفته است.

فردریکسون (2002) معتقد است عدم سلامت روانی و داشتن عواطف منفی همچون، اضطراب یا خشم، سبب می شوند ذهن  فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده ی این عواطف منفی، محدود شود در صورتی که عواطف مثبت، سبب می شوند که ذهن فرد بر روی محرکها باز باشد و این مساله به نوبه ی خود فرصتهایی را برای توجه ی گسترده تر به محیط ، ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی می شود.

چن و همکاران (2001) در تحقیق دیگری به بررسی رابطه رفتار اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در 286 دانش آموز پایه های چهارم، پنجم، ششم و هفتم پرداختند. نتایج تحقیق آنان از رابطه مثبتی میان پیشرفت تحصیلی و رهبری اجتماعی، تحمل ناکامی، مهارت اجتماعی جرئ تورزی و روابط دوستانه با همسالان حکایت داشت و همچنین رابطه منفی میان پیشرفت تحصیلی و پرخاشگری، ناسازگاری های تحصیلی و روابط نامطلوب با همسالان را نشان می داد.

آنجلس و همکاران (2002) در پژوهشی، شیوه های فرزندپروری، مهارت های اجتماعی و روابط با همسالان و سازگاری اجتماعی را در نوجوانان بررسی کردند. پژوهش آنان به مهارت های اجتماعی به عنوان واسطه میان ویژگی های رابطه والد- کودک و ناسازگاری با همسالان تأکید می کند. داده های این پژوهش از مطالعه 58 کودک 18 تا 12 ساله به دست آمد. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی، موجب افزایش سازگاری نوجوانان می شود و روابط با همسالان را افزایش می دهد.

بیان زاده و ارجمندی (1382) نشان دادند که برخی دانش آموزان دیرآموز مشغول به تحصیل در مدارس عادی، از نظر مهارت های اجتماعی با مشکلات بی شماری در سازش با محیط کلاس و شادکامی و عواطف روانی روبه رو هستند، بنابراین به نظر می رسد آموزش مهارت های اجتماعی به شیو های مفید و مؤثر موجب کاهش مشکلات درسی و غیردرسی، شادکامی و مشکلات روانی آنان می شود.

بنابراین با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده؛ در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که آیا آموزش مهارت های اجتماعی بر مولفه های روانشناختی (سازگاری اجتماعی، شادکامی و سلامت روان) در بین دانش آموزان متوسطه شهرستان کلیبر بخش آبش احمد تاثیر دارد یا نه؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت مطالعه

نیازهای زندگی امروز، تغییرات سریع اجتماعی- فرهنگی، تغییر ساختار خانواده، شبکه گسترده و پیچیده ارتباطات انسانی، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی، انسان ها را با چالش ها، استرس ها و فشارهای متعددی روبرو نموده است که مقابله ی مؤثر با آن ها نیازمند توانمندی های روانی- اجتماعی می باشد. فقدان مهارت ها و توانایی های عاطفی، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آن ها را در معرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرار می دهد (بیرامی و موحدی، 1394).

یکی از مسائل مهمی که در نوجوانان قابل ملاحظه و بررسی است، نحوه سازگاری نوجوانان در جوامع و بخصوص در محیط خانواده است . گاهی نوجوان به علت نداشتن مهارتهای مناسب ارتباطی دچار ناسازگاری در سطح خانواده و جامعه و در برخورد با همسالان می شود. و این ناسازگاری ها، منشاء بسیاری از ناسازگاریهای اجتماعی است. امروزه در دنیایی که بیش از هر زمان دیگر نیاز به انعطاف پذیری یا به عبارتی سازگاری اجتماعی وجود دارد، داشتن ارتباط مستمر و موفق با دیگران ، یافتن شغل مناسب و مهم تر از آن حفظ آن شغل ، به انجام رساندن وظایف شخصی ، عهده دار شدن مسئولیتهایی که جامعه اعم از خانواده و مدرسه به عهده فرد می گذارد مهم است و همه از عواملی است که به داشتن یک زندگی موفق در دنیای امروز کمک کند. اگر چه این موارد تضمین کننده یک زندگی ایده آل نیست ، ولی بدون شک داشتن سازگاری اجتماعی و انعطاف پذیری نقش بسزایی در زندگی افراد اجتماع دارد (رییسی، 1392).

بر اساس بررسی های به عمل آمده از سوی سازمان جهانی بهداشت برای دستیابی به زندگی سالم، اولین قدم کسب مهارت های اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های مهارت های زندگی می باشد. مهارت های اجتماعی به عنوان مهارت های لازم برای تطبیق با نیازهای اجتماعی و همین طور حفظ روابط بین فردی رضایت بخش و در نهایت ارتقاء سرمایه روا نشناختی تعریف می شود (گرشام، 2006).

 دانش‌آموزی که مهارت‌های اجتماعی لازم را کسب کرده است، دانش‌آموزی است که می‌تواند به خوبی با محیطش سازش کند و یا این‌که می‌تواند از طریق برقرار کردن ارتباط با دیگران از موقعیت‌های تعارض‌آمیز کلامی و فیزیکی اجتناب کند. این گونه دانش‌آموزان، رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که منجر به پیامدهای مثبت روانی-اجتماعی، نظیر پذیرش توسط همسالان و رابطه موثر با دیگران می‌شود. از سوی دیگر، کسانی که مهارت‌های اجتماعی لازم را کسب نکرده‌اند، اغلب به اختلال‌های رفتاری مبتلا می‌شوند، از طرف همسالان پذیرفته نمی‌شوند، در میان همسالان و بزرگسالان محبوب نیستند و با معلم و یا سایر افراد حرفه‌ای به‌خوبی کنار نمی‌آیند (تاجری، 1389). با توجه به این واقعیت ها؛ می توان به ضرورت آموزش مهارت های اجتماعی در نوجوانان و بهبود مولفه های روان شناختی آن ها پی برد. در واقع می توان دریافت که هرچقدر نوجوانان مهارت های اجتماعی را بهتر فراگیرند؛ روابط اجتماعی بهتری با دوستان، خانواده و کل اجتماع خواهند داشت و سازگاری اجتماعی مناسبی خواهند داشت.

1-4- اهداف تحقیق

1- تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مولفه های روانشناختی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-1-  تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-2-  تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر شادکامی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-3- تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سلامت روان دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-5- فرضیه های تحقیق

1- آموزش مهارت های اجتماعی بر مولفه های روانشناختی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر تاثیر دارد.

1-1- آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر تاثیر دارد.

1-2- آموزش مهارت های اجتماعی بر شادکامی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر تاثیر دارد.

1-3- آموزش مهارت های اجتماعی بر سلامت روان دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبرتاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ب.ظ ]




از عوامل اساسی توسعه پایدار و همه جانبه، توجه به نیروی انسانی به عنوان بزرگ ترین ثروت هر جامعه می باشد. در این میان کارکنان عظیم ترین بخش نیروی انسانی را به خود اختصاص داده اند. توسعه و پیشرفت هر جامعه به فعالیت و تلاشی آن بستگی دارد. زیرا از یک سو تولید اقتصادی جامعه را در دست خود دارند و از سوی دیگر دارای نقش های اجتماعی بسیار با اهمیتی هستند. مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان میدهد که نیروی انسانی ماهر و پرورش یافته در فرآیند تحول جامعه سنتی به جامعه صنعتی تأثیر انکارناپذیری داشته است. تأمین نیازهای افراد و ایجاد انگیزه و تعهد برای بالا بردن کیفیت کاری آنان از مهم ترین هدف های سازمان ها می باشد. تعهد کارکنان به عنوان یکی از مهم ترین عوامل برای موفقیت و پیشبرد هدف های سازمان بوده است (جاوید نسب، 1395).

 آنچه نباید از نظر دور داشت این است که برآوردن نیازمندیهای کارکنان که نیروی فعال هر سازمانی هستند یکی از ضرورتهاست؛ چرا که غفلت از تامین چنین نیازهایی یا جلوگیری از ارضای نیازهای عمده آنها، موجب بروز آسیبهایی در هنگام کار، نظیر: ارائه کار ضعیف، کارگریزی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و تعهد کم می شود. این مسأله به نوبه خود میتواند در بازده تولید یک جامعه اثر مخربی به جا بگذارد. اندیشه تعهد[1]، موضوعی اصلی در نوشته های مدیریت است. این اندیشه، یکی از ارزش های اساسی است؛ که سازماندهی بر آن متکی است و کارکنان بر اساس ملاک تعهد، ارزشیابی می شوند. اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد، برای اثربخشی سازمانی ضرورتی تام دارد. تحقیقات مختلفی نشان داده است که نیرویی که تعهد سازمانی[2] بالایی داشته باشد می تواند در بهبود و رشد آن سازمان موثر باشد و به رشد و توسعه آن سازمان کمک کند و باعث می شود خود را فرد موثری در ساختار سازمان ببیند که این امر به انسجام آن سازمان کمک کرده و زمینه را برای مشارکت پویای سایر افراد فراهم آورد.

همچنین، نشاط اجتماعی یا شادمانی به عنوان یک پیامد مهم در احساسی رضایت شغلی و خوشبختی انسان مطرح است که نه تنها زندگی شخصی، بلکه جنبه های اجتماعی حیات؛ یعنی کنش ها و ارتباطاتی را که با دیگران برقرار می کنیم، تحت تأثیر خود قرار می دهد. شایان ذکر است که، شادمانی یا نشاط، واژه ای است که معانی مختلفی، همچون لذت آنی، لذت طولانی مدت و لذت از کل زندگی را شامل میشود. همچنین، هیجان مثبت، رضایت از زندگی و شغل و محیط کار، نبود هیجان ها منفی، روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، دوست داشتن دیگران و طلبعت نیز شروط لازم برای رسیدن به شادی است (زارع شاه آبادی، ترکان و حیدری، 1391).

به تجربه اثبات شده است که شادی و نشاط ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان ها است. در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود و بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید، در محیط شاد ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود .فرجی، طوبی 1392

با توجه به اعمیت موضوعات ذکر شده، این پژوهش با هدف بررسی رابطه نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی انجام یافته است.

1-2- بیان مسئله

انسان ها به عنوان پایه گذاران و اساس شکل گیری سازمان ها، از ابتدایی ترین شکل سازمان تا پیچیده ترین اشکال آن، سال هاست در کانون توجه پژوهشگران قرار دارند (نسترن بروجنی و اسدی، 1393). کارآیی و توسعه هر سازمان تا حد زیادی به کاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد. هرقدر که شرکتها و سازمان ها، بزرگتر می شوند بالطبع به مشکلات این نیروی عظیم نیز اضافه می شود. مدیران در ارتباط با مسائل گوناگون سعی در کنترل مداوم کارکنان خود دارند. تصور مدیران این است که وقتی شخصی در یک محل استخدام می شود باید تمام شرایط آن سازمان را بپذیرد. بعضی از مدیران بر روی این مساله که رضایت کارکنان را می توان از طریق پاداش و ترغیب به انجام کار افزایش داد، پافشاری می کنند. شاید تصور مدیران این است که کارکنان، زیردستان آن ها هستند و باید فرامین آن ها را بپذیرنداگرچه امروزه به دلیل این که کارکنان در زیر فشار مالی زیادی به سر می برند بیشتر توجه و تمایل آن ها به مسائل اقتصادی کار است، ولی به تدریج کارکنان علاقه مند به انجام کارهایی با مفهوم و خواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خود هستند، تا بدین طریق احساس ارزش مندی به آن ها دست دهد. تعهددر زبان فارسی به معنای” گردن گرفتن شرط و پیمان و خود را ملزم به انجام عملی دانستن ” تعریف شده است. اندیشه تعهد به عنوان موضوعی اساسی در نوشته های مدیریت وجود دارد. این اندیشه یکی از ارزش های اساسی است که سازمان می تواند برآن متکی باشد و کارکنان را بر اساس ملاک تعهد ارزشیابی کند (علمی و همکاران، 1390).

تعهد سازمانی نگرشی است که انعکاس احساساتی همانند دلبستگی و وفاداری نسبت به اهداف می باشد و کمبود آن باعث غیبت کارکنان، جابجایی، ایجاد هزینه های کاری، سرقت و نارضایتی شغلی می باشد (کوهن و فرند[3]، 2005). نتیجه تحقیقات نشان می دهد که برای پیش بینی و توجیه رفتار فرد به‌مراتب، بیش از رضایت شغلی) تعهد سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد و با استفاده از تعهد سازمانی، بهتر می توان میزان غیبت و جابه‌جایی کارکنان را پیش‌بینی کرد.( رابینز، استیفن 1378، ص283)

 تعهد سازمانی نوعی وابستگی عاطفی است که براساس آن، خود شاغل، هویت خود را ازسازمان می گیرد، به آن احساس تعلق و وابستگی می کند، از ادامه عضویت درآن لذت می برد. شناخت وضعیت تعهد سازمانی کارکنان می تواند مدیران را درپیشرفت و بهبود کارکنان یاری رساند و هم چنین تعهد سازمانی می تواند بر متغیرهای مهم در حوزه مدیریت از جمله رضایت شغلی، ترک شغل، غیبت، استرس شغلی وعملکرد تاثیرگذار باشد. بنابراین تعهدسازمانی یکی از ارزش های اساسی است که سازمان می تواند برآن متکی باشد (فیاضی و یوسفیان آرانی، 1394).

روابط میان فردی و تعاملات اجتماعی یکی از ابعاد رفتار سازمانی است که از عوامل مهم در اجرای مناسب وظایف اصلی سازمان، پیشبرد اهداف استراتژیک آن و نحوه برخورد سازمان با محیط خارجی محسوب می شود (فرگوسن[4]، 2011). در قرون اخیر، رشد و توسعه جوامع و اشتغالات ذهنی و کاری فراوان از یک طرف، مدرنیته و توسعه همه جانبه سازمان ها از طرف دیگر، تندرستی و شادکامی انسان ها را به طور چشمگیری کاهش داده و سبب ایجاد بیماری هایی همچون افسردگی و انزوا شده است. از نگاه دیگر، کارکنان سازمان ها خود را محکوم به پوسیدگی در پیکره سازمان می دانند و میل و اشتیاق خود را برای ارتقای فعالیت های سازمانی از دست داده اند (نسترن بروجنی و اسدی، 1393).

فردی که انگیزه فعالیت ندارد، تعهدی هم برای انجام کارهایش ندارد. هیچ انتظاری از فرد ناامید، دائماً خسته،افسرده که در شرایط بدتر، در محیطی انگیزه کش و خسته کننده بسر می‌برد، نباید داشته باشید.

نیروی انسانی بانشاط و خشنود، سازگار با اهداف و ارزش های سازمان و متمایل به حفظ عضویت سازمانی که حاضر است فراتر از وظایف خود فعالیت کند، می تواند عامل مهمی در اثر بخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان، توام با بالا رفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت، تأخیر و ترک خدمت کارکنان است (پدرسن و ایچمیت[5]، 2011).

پایان نامه

 نشاط اجتماعی یا شادمانی به عنوان یک پیامد مهم در احساس رضایت شغلی و خوشبختی انسان و ایجاد تعهد در افراد مطرح است که نه تنها زندگی شخصی بلکه جنبه های اجتماعی حیات؛ یعنی کنشها و ارتباطاتی که با دیگران برقرار می شود، تحت تأثیر خود قرار می دهد (ون پراگ و همکاران[6]، ۲۰۰۴). احساس شادی و نشاط از یک سو انسان ها را برای زندگی بهتر و بازدهی بیشتر آماده می کند و از سوی دیگر، به دلیل مسری بودن آن، روابط انسان را با محیط گسترده می کند. از این رو، مادامی که شهروندان احساس شادی و نشاط کنند، همواره در خدمت به شهر و افراد جامعه و محل کار، اهتمام بیشتری می ورزند. از این منظر، نقش شادی و نشاط در زندگی انسان ها به حدی است که متفکر اجتماعی، راسکین[7] بر این نکته تأکید کرده است که ثروتمندترین کشور، کشوری است که بیشترین افراد شاداب را زیر بال خود داشته باشد (عنبری و حقی، 1392). درواقع؛ نشاط اجتماعی، باعث تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی، وفاق اجتماعی، ارتقاء شاخص‌های سلامت روانی و اجتماعی، افزایش رضایت از زندگی یا رضایت شغلی و تعهد سازمانی می شود.

 بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده؛ یکی از راه های دستیابی به نیروی انسانی متعهد، ایجاد نشاط و شادمانی اجتماعی افراد می باشد، با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی می باشد که آیا نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی در بین کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

نیروی انسانی متعهد خود را متعلق به سازمان می بیند، برای اهداف سازمان که اهداف خود اوست، از خویش مایه می گذارد، نسبت به سازمان وابسته شده و خود را با آن هویت می بخشد. لذا وجه یا معیار عمده تمایز برتری سازمان ها نسبت به یکدیگر نیروی انسانی متعهد است. این شاخص، اثربخشی، کارایی سازمانی را افزایش می دهد. بنابراین آن چه که موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمان ها و جلب رضایت مندی مشتریان را تضمین می کند، منابع انسانی متعهد است. از این رو شناخت عوامل مرتبط و تاثیر گذار بر تعهد سازمانی کارکنان می تواند سازمان ها را در بهبود و اثربخشی و کارایی کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی سازمان ها گردد (علمی و همکاران، 1390).

وجود نیروی انسانی متعهد وجهه سازمان را در اجتماع  مهم جلوه می دهد و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم می کند. هر سازمان به کارکنانی نیاز دارد که فراتر از وظایف مقرر و معمول خود به فعالیت بپردازندوجود چنین نیروهایی در سازمان ضمن کاهش غیبت، تاخیر و جابجایی موجب افزایش چشمگیر عملکرد سازمان، نشاط روحی کارکنان و تجلی بهتر اهداف متعالی سازمان و نیز دستیابی به اهداف فردی خواهد شد. تعهد سازمانی، عامل مهمی برای درک و فهم رفتار سازمانی و پی شبینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل می باشد (سلاجقه و همکاران، 1393).

یکی از چالش های فراروی انسان در دنیای امروز، احساس نشاط و شادمانی است، چرا که با وجود پیشرفت های چشمگیر در فناوری و تأمین آسایش انسان، احساس شادمانی وی افزایش نیافته است . شادمانی و رضایت مردم از زندگی به عنوان یکی از شاخص های توسعه مطرح است. نشاط اجتماعی یکی از اصلی ترین نیازهای جوامع امروزی است، چرا که شهروندان کلانشهرها کمتر فرصت این را پیدا می کنند که به خودشان و نیازهایشان فکر کنند و به شدت مستعد افسردگی می شوند. جامعه با نشاط و فرهمند جامعه ای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شده و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد؛ در مقابل، جامعه افسرده، خموده و غمگین، هر روز بر مشکلاتش افزوده شده و با شتاب رو به انحطاط می گراید. افراد شاداب و با نشاط در محیط کار و سازمان خود نیز با نشاط بوده و رضایت شغلی و تعهد سازمانی آنها نیز بیشتر خواهد بود (کیا و امیری، 1392).

با توجه به چالشهایی که سازمانها امروزه با ان مواجه هستند ایجاد سازمان بانشاط یکی از نیازهای استرات‍ژیک برای موفقیت در بلند مدت می باشد.همچنین با توجه به اینکه افراد بیش ترین وقت خود را در سازمانها سپری می کنند اگر محیط کاری با نشاطی داشته باشند از مزایای ناشی از ان بهره مند می شوند.با توجه به مطالب یاد شده وضرورت وجود شادی ونشاط در محیط کار بخصوص شرایط سنگین صنایعی همچون نیروگاه  به نظر می رسد ایجاد و تقویت  نشاط در بین کارکنان می تواند در دستیابی سازمان به موفقیت کمک شایانی نمایدو ضرورت مطالعه و بررسی رابطه بین  نشاط اجتماعی و  تعهد سازمانی در این پژوهش را اشکار می سازد..

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

1-4-2- اهداف فرعی

1- تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد عاطفی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

2- تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد مستمر کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

3- تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد هنجاری کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

1-5- فرضیه های پژوهش

1-5-1- فرضیه های اصلی

نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1- نشاط اجتماعی با تعهد عاطفی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

2- نشاط اجتماعی با تعهد مستمر کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

3- نشاط اجتماعی با تعهد هنجاری کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

فهرست ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ب.ظ ]




وقوع انقلاب صنعتی و تداوم آن در اروپای قرن نوزدهم، ایجاد کارخانه‌های بزرگ و اجرای طرح­های عظیمی چون احداث شبکه‌های سراسری راه‌آهن را می‌طلبید که به سرمایه‌های پولی کلانی نیاز داشت. تأمین چنین سرمایه‌هایی از امکانات مالی یک یا چند سرمایه‌گذار و حتی دولت های آن زمان فراتر بود و از سویی یک یا چند سرمایه‌گذار نیز آمادگی قبول خطر تجاری چنین فعالیت‌های بزرگی را نداشتند. از این رو با بهره‌گیری از دو دستاورد بزرگ و مفید انقلاب صنعتی یعنی سازماندهی و همکاری، نخستین شرکت ‌های سهامی شکل گرفت که مسئولیت صاحبان سهام آنها محدود به مبلغ سرمایه‌گذاری شان بود. این قالب نوین (یعنی شرکت سهامی) راه‌حل مناسبی برای تأمین سرمایه‌های کلان و توزیع مخاطرات تجاری بود. رشد و توسعه شرکت های سهامی در گذر زمان به پیدایش و فزونی قشری از صاحبان سرمایه انجامید که در اداره شرکت ها مشارکت مستقیم نداشته و از طریق انتخاب هیئت مدیره، امور شرکت را هدایت و بر آن نظارت می‌کردند (شباهنگ، 1377).
با وقوع این رویداد بحث تفکیک مالکیت از مدیریت مطرح شد. به عبارتی مدیر، نماینده مالک بود و بر نحوه فعالیت دارایی های مالک نظارت می کرد و در نهایت به مالک درباره نحوه بهره برداری و اداره دارایی هایش گزارش می داد. از طرفی با بزرگ شدن شرکت ها مردم به سرمایه گذاری در این شرکت ها روی آوردند و به این ترتیب در مالکیت واحدهای بزرگ اقتصادی سهیم شدند. آنان سرمایه های اندک خود را در اختیار مدیران این واحدها قرار می دادند و در عوض سود دریافت می کردند. بنابراین مالکان ‏(سهامداران) به دنبال حداکثر کردن ثروت خود بودند.
حداکثر ساختن ثروت سهامداران، ایفای وظایف اخلاقی و مسئولیتهای اجتماعی می تواند از اهداف بسیار مهم شرکت ها به شمار آید. یکی از عواملی که تأثیر قابل ملاحظه ای در تحقق اهداف مزبور دارد اجرای مناسب اصول حاکمیت شرکتی می باشد. در حدود سیصد سال قبل که آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل، بحث تفکیک گردانندگان (مدیران) شرکت ها را از مالکیت آنها مطرح کرد، همواره مکانیزم هایی برای برقراری تعادل میان منافع صاحبان موسسات (سرمایه گذاران) و مدیران پیشنهاد گردیده است.
 رشد و شکوفایی اقتصاد هرکشوری به مدیریت کارآمد، سرمایه گذاری و برنامه ریزی مناسب بستگی دارد، هدایت صحیح جریانات پولی و وجوه سرگردان به سمت و سوی صنایع تولیدی، رشد اقتصادی، افزایش تولید ناخالص ملی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد سرانه و نهایتاً رفاه عمومی را در پی خواهد داشت. امروزه با توجه به فضای رقابتی بازار های مالی، لزوم در اختیار داشتن اطلاعات کافی از بازارهای مالی امری بدیهی به نظر می رسد، به طوری که هزینه های ناشی از اطلاعات ناصحیح در بسیاری از موارد غیر قابل جبران خواهد بود.
 

  • بیان مسئله پژوهش

 یکی از مهمترین تحولات جهان در قرن هجدهم میلادی، انقلاب صنعتی و تفکیک مالکیت از مدیریت بود و نتیجه این تحولات، ظهور شرکت های سهامی بزرگ و در کنار آن سهامداران، مدیران، اعتباردهندگان، کارکنان و سایر ذی نفعان می باشد که در پی آن بازار مالی سازمان یافته ای در اکثرکشورها به وجود آمد. از آنجا که امکان حضور همه سهامداران و ذی نفعان در شرکتها وجود ندارد، لذا مدیران به نمایندگی از طرف آنها اداره امور شرکتها را به دست گرفتند و مسئول پاسخگویی به ذی نفعان در مقابل منابع در دسترس شان شدند. از این رو تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به وجود آمد.
از سویی دیگر، مبنای تصمیم‌گیری مشارکت‌ کنندگان در بازارهای اوراق بهادار اطلاعاتی است که توسط بورس‌ها، ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس و واسطه‌های مالی فعال در این بازارها منتشر می‌شود. بهره‌گیری از اطلاعات منتشره یا افشاء شده و به عبارتی تصمیم‌گیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان‌پذیر است که اطلاعات مزبور به‌ موقع، مربوط، با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشند. چنان‌چه اطلاعات افشاء شده از ویژگی‌های فوق یا بعضی از آن‌ها برخوردار نباشند، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت‌گذاری اوراق به شیوه‌ای مطلوب انجام نخواهد شد. در نتیجه، واقعی بودن قیمت‌ها، پیش‌بینی منطقی روند آتی آن و به‌ طور کلی شفافیت و عادلانه بودن بازار مورد سؤال خواهد بود. در واقع هدف اصلی افشای اطلاعات، ایجاد شفافیت بیش‌تر در بازار اوراق بهادار است. افشای اطلاعات موجب بهبود ساز و کار  کشف قیمت و در نتیجه قیمت‌گذاری بهینه و افزایش امکان پیش‌بینی منطقی روند قیمت‌ها می‌شود. به‌ علاوه، انتشار صحیح و به ‌موقع اطلاعات بازار موجب ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به برقراری عدالت در بازار و ثبات و انسجام بیش‌تر آن می‌شود. همچنین بهبود شفافیت بازار، به نوبه خود، موجب افزایش رقابت در بین فعالان بازار می‌شود و مناسبات موجود در میان اعضای بازار و سرمایه‌گذاران را تقویت و امر نظارت و اجرای قوانین را آسان می‌کند (مصطفایی، 1389).
اصول حاکمیت شرکتی یکی از مسائل مهمی است که رعایت آن می‌تواند موجب جلب اعتماد سرمایه گذاران و جذب آن‌ها به بازار سرمایه شود. با اینکه این مسئله در ایران هنوز در مرحله اقدامات اولیه به سر می‌برد، اما نهادهای ناظر کشورهای منطقه در این زمینه پیشرفت‌های زیادی داشته اند. الگوگیری از مقررات حاکمیت شرکتی از این کشورها و تلاش برای بومی سازی و بهبود آن‌ها می‌تواند در شکوفایی بیشتر بازار سرمایه ایران نقش مهمی داشته باشد.
سرمایه گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است. سرمایه گذاری نیازمند برنامه ریزی است. بنابراین، امکان بهره برداری مناسب از فرصت های موجود را فراهم می آورد. برای افزایش اثربخشی برنامه ریزی باید توانایی پیش بینی صحیح و مستمر را بهبود بخشید. پیش بینی، عنصر کلیدی در تصمیم گیری های اقتصادی است. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم گیری های اقتصادی متکی به پیش بینی و انتظارات هستند. همچنین توجه به بودجه سالانه شرکت پیش بینی تولید، فروش و سود هر سهم آن و کنترل بودجه در گزارش های میان دوره ای و میزان تحقق پیش بینی ها، در تغییرات قیمت سهام تأثیر بسزایی دارد.
مطالعات پیشین نشان می دهند که پیش بینی های مدیریت، قیمت سهام، نقدینگی بازار سهام و پیش بینی تحلیل گران را تحت تأثیر قرار می دهد (براکمن و سیکون[1]، 2008، هرست و همکاران[2]، 2008، خالقی مقدم، 1377). این نتایج حاکی از آن است که سود پیش بینی شده توسط شرکت ها دارای محتوای اطلاعاتی و کارآیی بوده و از این جهت اهمیت پیش بینی سود حسابداری به دلیل نقش و تأثیر آن در تصمیم گیری های استفاده کنندگان بویژه سرمایه گذاران بارزتر می شود.
توسعه بازارهای مالی در دستیابی به رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی نقش اساسی ایفا می‌کند. بازارهای مالی توسعه یافته‌ به معنی ثبات بلندمدت نظام مالی و اتکا و اعتماد مردم به اجزای تشکیل‌دهنده این نظام است. یکی از عوامل تأثیرگذار بر توسعه در این بازارها شفافیت است. اطلاعات شفاف را می توان به عنوان یکی از ابزارهای ایفای مسئولیت پاسخگویی مدیران دانست (نوبخت،1383).
 بنابراین یکی از الزامات رقابت سالم دسترسی همه مشارکت‌کنندگان بازار به اطلاعات شفاف است. تدوین و اجرای استانداردهای حسابداری، افزایش شفافیت سیاست‌های پولی و مالی دولت، تدوین قوانین و مقررات لازم توسط دستگاه‌های مربوط، شناسایی نقاط ضعف در اجرای درست قوانین و مقررات و افزایش کانال‌های اطلاع رسانی مناسب، می‌تواند اقداماتی موثر در افزایش شفافیت باشند.
تجویدی (1386)، به نقل از بوشمن و همکاران[3] (2003)، شفافیت شرکتی را در دسترس بودن گسترده اطلاعات مربوط و قابل اتکا در خصوص نتایج عملکرد دوره ای، وضعیت مالی، فرصت های سرمایه گذاری، نظام حاکمیت شرکتی، ارزش و ریسک شرکت های سهامی عام تعریف می نماید. وجود شفافیت از یک سو به سهامداران خرد اطمینان می دهد که همواره اطلاعات قابل اتکا  و به موقع در خصوص ارزش شرکت دریافت خواهند کرد و سهامداران عمده و مدیران در پی تضییع حقوق آنها نیستند و از سوی دیگر مدیران را به تلاش در جهت افزایش ارزش شرکت به جای پیگیری منافع کوتاه مدت شخصی ترغیب می کند و در نتیجه می تواند از میزان و شدت رسوائیهای مالی به میزان قابل توجهی بکاهد ( بولو، مهام و همکاران،1389).
از این رو می توان این پرسش را مطرح کرد که مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر خطای پیش بینی سود[4] و امتیاز شفافیت[5] شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چگونه تأثیر می گذارد؟
 

  • مروری بر پایگاه نظری پژوهش

در حالت کلی پنج گرایش عمده در تحقیقات حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد. رویکرد مدل تصمیم گیری، تحقیقات بازار سرمایه، تحقیقات رفتاری[6]، تئوری نمایندگی[7] و سایر تحقیقات (انتقادی[8]و هزینه تهیه اطلاعات)، از عمده ترین مبانی مورد استفاده در تحقیقات حسابداری هستند (شباهنگ، 1384). چند پایگاه نظری عمده و متفاوت برای تبیین حاکمیت شرکتی مطرح شده است. هر یک از آنها با واژه های متفاوت و از جنبه های گوناگون که ناشی از زمینه علمی خاص هر گروه است به موضوع حاکمیت شرکتی پرداخته اند. نظریه نمایندگی ناشی از زمینه مالی و اقتصادی؛ نظریه هزینه معاملات[9]، ناشی از اقتصاد و تئوری سازمانی و نظریه ذی نفعان[10]، ناشی از یک دیدگاه اجتماعی در مورد حاکمیت شرکتی می باشد (حساس یگانه، 1384). گرچه تفاوت های عمده ای بین چارچوب های نظری مختلف وجود دارد، اما دارای وجوه مشترک مشخصی هستند، لکن هر یک، موضوع را از دیدگاهی متفاوت در نظر می گیرند، در حالی که در اغلب تحقیقات انجام شده در حوزه حسابداری، مدیریت مالی و سایر رشته های مدیریتی بیشتر به ارتباط بین حسابداری، حسابرسی و کنترل های تجاری پرداخته شده، در طی سال های اخیر بیشتر تحقیقات انجام شده بر مفهوم حاکمیت شرکتی و تأمین منافع سهامداران و نیز افزایش این منافع، تأکید داشته است (حساس یگانه، 1387).
فاما و جنسن (1983)[11]، معتقدند که در اغلب آثار حسابداری و مدیریت مالی، حاکمیت شرکتی به عنوان “طیفی از ساز و کارهای کنترلی که از منافع سهامداران واحد تجاری حفاظت کرده و منجر به افزایش ثروت آنها می گردد”، تعریف می شود.
بررسی های کوهن (2000)[12] ، نشان داد که تحقیقات انجام شده قبلی در حوزه حسابداری، مدیریت مالی و سایر رشته های مدیریتی از سه دیدگاه به موضوع حاکمیت شرکتی توجه کرده اند. دیدگاه اول، نظریه نمایندگی است که همواره یکی از حوزه های پویا در تحقیقات حسابداری بوده و بخش عمده ای از تحقیقات حسابداری و مدیریت را به خود اختصاص می دهد. فرض اساسی این نظریه این است که مدیران بر اساس منافع شخصی خود عمل می کنند و منافع سهامداران را رعایت نمی کنند.
دیدگاه دوم، دیدگاه وابستگی منافع[13] است که غالباً در بین ادبیات رشته های مدیریتی مشاهده شده است. در این دیدگاه، مدیریت سعی دارد تا از طریق ارتباطات خود با اعضای هیئت مدیره به منابع اطلاعاتی محرمانه و سایر منابع دسترسی داشته باشد. بر اساس این دیدگاه، وظیفه هیئت مدیره همکاری و مساعدت با مدیریت جهت تعیین سیاست ها و راهبردهای واحد تجاری می باشد. از این رو، در این دیدگاه انتظار می رود که اعضای هیئت مدیره از ویژگی هایی چون تخصص و تجربه تجاری، دانش و توانایی دستیابی و فراهم آوردن منابع برون سازمانی برخوردار باشند (حساس یگانه، 1387). دیدگاه دیگری که در حوزه حاکمیت شرکتی مورد توجه قرار گرفته است، تحت عنوان تسلّط مدیریت[14] معرفی می شود. این دیدگاه توسط گالبریت[15] (1967) ، ولفسون[16] (1984) و کوسنیک[17] (1987) مطرح گردید.
برخلاف نظریه نمایندگی و دیدگاه وابستگی منافع، در این دیدگاه اجرای فرآیند حاکمیت شرکتی بدون تحمل ضرر و زیان امکان پذیر نمی باشد. ساز و کار های حاکمیت شرکتی قادر به نظارت بر مدیریت در این دیدگاه، اصطلاحی نمادین تلقی می گردد. در این دیدگاه مدیریت ارشد سازمان از دوستان و همکاران نزدیک خود جهت تشکیل اعضای هیئت مدیره استفاده می نماید. همچنین، اعضای هیئت مدیره پیگیر تصویب فعالیت های مدیریت، نظارت بر چگونگی تحقق مقررات و رعایت الزامات قانونی و نیز افزایش پاداش مدیریت واحد تجاری می باشند. با توجه به مباحث فوق، مشاهده می گردد که اگر چه در تمامی این دیدگاه ها پیش فرض اولیه، کسب منافع سهامداران می باشد، ولی فقط به اعضای هیئت مدیره و تیم مدیریت واحد تجاری توجه شده و سهامداران و سایر ذی نفعان، در هیچکدام از دیدگاه های یاد شده مورد توجه قرار نمی گیرد (حساس یگانه، 1387).

  • اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

حاکمیت شرکتی روابط بین ذی‌نفعان متعدد و هدف‌هایی را که بر اساس آن‌ها شرکت اداره می‌شود، در بر می‌گیرد. ذی‌نفعان اصلی، مدیر عامل، سهام‌داران و هیئت مدیره هستند. سایر ذی‌نفعان عبارتند از: کارمندان، عرضه‌کنندگان کالا، مشتریان، بانک‌ها و سایر وام‌ دهندگان، قانون‌گذاران، محیط و به طور کلی جامعه.
سود تقسیم شده یکی از اجزای مهم بازده سرمایه گذاری است و از آنجایی که سود پیش بینی شده یکی از عناصر مهم در محاسبه بازده مورد انتظار سرمایه گذاری ها است؛ بنابراین دقت در پیش بینی سود و شناخت عوامل مؤثر بر انحراف آن از اهمیت به سزایی برخوردار است. شاید بتوان مهمترین عامل تأثیر گذار بر قیمت سهام را در پیش بینی سود هر سهم جستجو کرد. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها پیش بینی های سود ارائه شده توسط آنها در فواصل زمانی معین است (ثقفی و تالانه،1385).
پیش بینی سود مدیریت، نوعی افشای اجباری است که اطلاعاتی درباره سود مورد انتظار هر شرکت خاص ارائه می کند و جنبه ای کلیدی از افشاء به شمار می رود ( هرست، 2008 ). اساساً افشای اختیاری و اجباری دو مجرای ارتباطی مهم مدیران برای انتقال اطلاعات به سهامداران بیرونی است. هرچند ادبیات قابل توجهی نشان می دهد که این دو نوع افشاء، اطلاعات ارزشمند و مربوطی دارد و بر قیمت اوراق بهادار بطور معنادار تأثیر می گذارد با این حال این افشاها می تواند خطاهایی نیز داشته باشد. بررسی این موضوع می تواند موجب درک بهتر ارزش افشای اطلاعات شود و برای سرمایه گذاران و مراجع تدوین استاندارد نیز قابل استفاده باشد.
امروزه تقاضا برای شفافیت فعالیت نهادها و بازارها به شدت افزایش یافته است. بسیاری از استدلال‌هایی که درباره ایجاد یک نظام مالی جدید جهانی مطرح می‌شود، بیش از هر چیز بر درخواست افزایش شفافیت متمرکز است.
درخواست‌های فزاینده برای شفافیت در مباحث اقتصادی، مالی و تجاری، بیانگر گرایش جهانی به سمت شفافیت بیش‌تر در زمینه‌های حساس است. پژوهشگران، سیاست‌گذاران و مجریان امور، همگان را به شفافیت در مقولات مختلفی از قبیل بانکداری، معیارهای حسابداری و حسابرسی، رویّه ‌های بودجه ملی، کنترل مواد مخدر، محیط زیست، فعالیت‌های مبارزه با فساد، کمک‌های توسعه‌ای چند جانبه و قوانین کار و زیست محیطی در بخش خصوصی فرا می‌خوانند.
هر قدر تبادل اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر می‌شود و امکان رشد فساد کاهش می‌یابد (ویش واناث و کافمن[18]، 1999).
هدف از درخواست شفافیت اجازه دادن به افراد، بازارها یا دولت‌ها است تا سایرین را در قبال سیاست‌ها و عملکردهایشان پاسخ‌گو نگه دارند. بنابراین شفافیت را می‌توان به منزله اطلاعاتی دانست که توسط نهادها منتشر می‌شوند و مربوط به ارزیابی این نهادها هستند (حیدری، 1383).
شایان توجه است که در هر دو تعریف خرد و کلان، مفهوم شفافیت نقش اصلی را ایفا می‌کند. در بعد کلان، شفافیت در سطح شرکت میان عرضه‌کنندگان سرمایه سبب ایجاد اعتماد می‌شود. در بعد خرد، شفافیت، موجب ایجاد اعتماد کلی در اقتصاد کلان می‌شود. در هردو حالت، شفافیت منجر به اختصاص کارآتر سرمایه خواهد شد (قدس، 1387).
 واضح است که بازارهای فعال در یک اقتصاد از یکدیگر تاثیر می‌پذیرند. از این رو فقدان شفافیت در یک بازار از کارآیی بازارهای دیگر می‌کاهد. به منظور دستیابی به توسعه اقتصادی باید شفافیت در تمام بازارها پیگیری و ساز و کارهای مناسب با آن بازار برای دستیابی به شفافیت برقرار شود. تدوین و اجرایی کردن استانداردهای حسابداری، افزایش شفافیت سیاست‌های پولی و مالی دولت، تدوین قوانین و مقررات لازم توسط دستگاه‌های مربوط، شناسایی نقاط ضعف در اجرای درست قوانین و مقررات و افزایش کانال‌های اطلاع رسانی مناسب می‌تواند اقداماتی موثر در افزایش شفافیت باشد.

  • اهداف پژوهش

1) اهداف علمی
هر پژوهشی برای دستیابی به اهدافی خاص صورت می گیرد، این هدف خود را در قالب مسئله پژوهش نمودار می سازد و از طریق آن آشکار می شود.
الف) اهداف اصلی :

    1. تعیین تأثیر حاکمیت شرکتی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
  1. تعیین تأثیر حاکمیت شرکتی بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

ب) اهداف فرعی :

    1. تعیین تأثیر ساختار هیئت مدیره بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر ساختار مالکیت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر میزان نفوذ و مالکیت دولت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

پایان نامه و مقاله

    1. تعیین تأثیر درصد سهام شناور آزاد بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر مرجع حسابرسی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر ساختار هیئت مدیره بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر ساختار مالکیت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر میزان نفوذ و مالکیت دولت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر درصد سهام شناور آزاد بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
  1. تعیین تأثیر مرجع حسابرسی بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

2) اهداف کاربردی
1- سیاست گذاران حوزه بورس اوراق بهادار، برای طرح و بررسی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و ارزیابی کیفیت راهبری و ارتباط آن با شفافیت اطلاعات مالی و کاهش خطای پیش بینی سود مدیریت می توانند از یافته های این پژوهش بهره مند شوند.
2-سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل و تحلیل گران، با ارزیابی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و چگونگی ارتباط موجود میان این مکانیزم ها با شفافیت اطلاعات مالی و تحلیل دقت پیش بینی سود می توانند در انتخاب سبد سرمایه گذاری خود بر یافته ها و نتایج این پژوهش اتکا نمایند.
3-دانشگاه ها و سایر مراکز علمی و پژوهشی با مشخص شدن نتایج این پژوهش می توانند با استفاده از آن به تحقیقات تخصصی تر اقدام نموده و در انجام پژوهش های بعدی در این زمینه و تدوین نظرات علمی به آن اتکا کنند.
 

  • فرضیه های پژوهش

محقق فرضیه های پژوهش را در دو گروه اصلی و فرعی دسته بندی کرده است :
الف)فرضیه های اصلی :
1- مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارند.
2-مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر امتیاز شفافیت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارند.
ب)فرضیه های فرعی :
1- ساختار هیئت مدیره بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
 2- ساختار مالکیت شرکت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
3- میزان نفوذ و مالکیت دولت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
4- درصد سهام شناور آزاد بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
5- مرجع حسابرسی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
6- ساختار هیئت مدیره بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
7- ساختار مالکیت شرکت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
8- میزان نفوذ و مالکیت دولت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
9- درصد سهام شناور آزاد بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
10- مرجع حسابرسی بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
 

  • روش پژوهش

این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی است، از لحاظ روش استنتاج توصیفی – تحلیلی می باشد و از لحاظ طرح پژوهش، از نوع همبستگی- ز نوع علّی پس رویدادی است.
جهت تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها در فرضیه ها از رگرسیون چندگانه با مدل چند متغیره پایه و برای معنا داری همبستگی میان متغیرها از آزمون های همبستگی استفاده می شود.
 
 

  • جامعه و نمونه آماری

قلمرو موضوعی پژوهش در زمره تحقیقات بازار سرمایه است.
چون در زمان شروع پژوهش اطلاعات مالی شرکت های مورد بررسی تا سال 1391 در بورس اوراق بهادار تهران موجود بود، بنابراین سالهای 1387 تا 1391 به عنوان قلمرو زمانی این تحقیق انتخاب گردید.
جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع و گروه های مختلف می باشد.
یکی از مهم ترین مباحث روش شناسی هر پژوهش علمی، انتخاب حجم نمونه و روش نمونه گیری است. یک نمونه ایده آل آنقدر بزرگ است که می تواند معرف دقیق جامعه ای باشد که محقق می خواهد نتیجه پژوهش را به آن تعمیم دهد و آنقدر کوچک است که از نظر دستیابی به آزمودنی ها مقرون به صرفه است (شریفی، 1374).
برای انتخاب نمونه در این پژوهش از روش حذف سیستماتیک استفاده شده که با اعمال معیارهای زیر 92 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته است :

    • شرکت هایی که قبل از سال 1387، در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند. دلیل این امر آن است که تعداد نمونه بررسی در سال های مورد بررسی، برابر باشد.
    • شرکت هایی که اطلاعات 3، 6، 9 و 12 ماهه خود را ارائه کنند.
    • به منظور قابلیت مقایسه داشتن اقلام، دوره مالی آن شرکت ها، منتهی به 29 اسفند ماه باشد و همچنین سال مالی آنها در طول دوره پژوهش تغییر نکرده باشد.
    • بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی نباشند.
    • شرکت هایی که طی دوره زمانی پژوهش در طول یک سال شمسی، یک بار و یا کمتر معامله شده اند، از جامعه آماری حذف می شوند، زیرا وجود این شرکت ها ممکن است نتایج پژوهش را نادرست کند.
  • دسترسی لازم به اطلاعات آن ها وجود داشته باشد، به گونه ای که بتوان مکانیزم های حاکمیت شرکتی و خطای پیش بینی سود و امتیاز شفافیت را استخراج نمود.
  • روش و ابزار گردآوری داده ها

داده های مورد نیاز از متن صورتهای مالی اساسی، اطلاعیه های مجامع شرکت ها و گزارش های ماهانه و سالانه بورس اوراق بهادار تهران خواهند شد.
پس از جمع آوری داده ها به روش فوق، متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار صفحه گسترده(EXCEL) محاسبه خواهند گردید. در حقیقت برای گردآوری داده ها از منبع ثانویه یعنی اسناد سازمانی منتشر شده در CD شرکت اطلاع رسانی بورس و نرم افزار ره آورد نوین استفاده خواهد شد.
اطلاعات مبانی نظری و تئوریک پژوهش، به صورت کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات فارسی و لاتین جمع آوری شده و اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه های پژوهش، از منابع مختلفی از جمله نرم افزار ره آورد نوین، سایت بورس، سایت پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، سایت مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی و. . . استخراج خواهد شد که پس از انتقال به نرم افزار صفحه گسترده (EXCEL) مورد پردازش قرار خواهد گرفت. در ضمن برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS  استفاده خواهد شد.
 
روش های آماری:

    • برای آزمون نرمال بودن متغیرها از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده خواهد شد.
    • برای آزمون همبستگی بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده خواهد شد.
    • برای آزمون نرمال بودن بقیه جامعه آماری از آزمون دوربین – واتسون استفاده خواهد شد.
  • جهت تجزیه و تحلیل بین متغیرها از رگرسیون چند متغیره، آزمون های همبستگی و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده خواهد شد.

 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ب.ظ ]




ایست از هویت، اصالت، ویژگی و تفاوت. یک نام تجاری، این اطلاعات را که در یک کلمه یا علامت متمرکز شده است، بر میانگیزد. به همین دلیل است که نام های تجاری برای تبادلات کسب و کار، حیاتی اند. معدودی از شرکت ها در اصل میدانند که نام های تجاری یشان چیستند، و کیفیت یگانه، بی نظیری و هویت آن ها در کجا قرار دارد. باز شناسی این فقدان شناخت، عموما زمانی بشتر احسا س می شود که شرکت تصمیم بگیرد یک مبارزه تبلیغاتی را بر روی خود نام تجاری اش، علاوه بر محصولاتش، متقبل شود. پرسش واقعی این نیست که “نام تجاری چگونه دیده می شود؟ (محمدی، 1392).

 صنعت بیمه ایران نیز همانند صنایع دیگر تحت تأثیر این بازار پررقابت قرار گرفته است؛ اما به دلیل شرایط ویژه این صنعت، رقابت مشکل تر و تنگاتنگ تر است. برند، یک ابزار مهم رابطه ای در مجموعه مدیریت ارتباط با مشتری شرکت است. استیگلر (1961) و استیگلیتز (1987) در تحقیقات خود در ارتباط با برند محصولات مختلف، نشان دادند که برند به دو دلیل برای مصرف کنندگان باارزش است: (1) برند، ریسک ادراک شده محصولات مورد استفاده را کاهش می دهد؛ زیرا اعتماد مصرف کنندگان را در مورد ادعاهای محصول یک شرکت افزایش می دهد.(2) برند، باعث کاهش هزینه های تصمیم گیری در انتخاب محصولات می شود؛ زیرا مصرف کنندگان ممکن است جهت صرفه جویی در هزینه های جمع آوری اطلاعات و پردازش آن، از برندهای معتبر به عنوان یک منبع آگاهی بهره ببرند (اردم و سوایت، 2004). برندها، علائم معتبری هستند (به عبارتی دیگر، باور پذیر و قابل اطمینان)، چرا که موجب می شوند تا شرکت ها در مورد محصولات و خدماتشان صادق باشند و شکایات واصله را رسیدگی نمایند (جعفریان، 1393).

امروزه بخش خدمات، به عنوان یک بخش قدرتمند، بر جهان حاکم است. بیشتر مردم، درآمد خود را از راه مشاغل خدماتی تأمین می کنند (لیندگرن[6]، 2004 ). با این حال، پژوهش های اندکی درمورد نقش برند در حوزۀ بازاریابی خدمات، به ویژه در زمینه هویت برند خدماتی و عوامل تقویت کننده و مؤثر بر آن، انجام شده است (کریشنان، 2001). امروزه بسیاری از سازمان ها به این باور رسیده اند که یکی از با ارزش ترین داراییهایشان، برند محصول ها و خدمات آن ها است. پژوهشگران زیادی نیز به این موضوع اشاره کرده اند که ایجاد برند قدرتمند، یکی از عوامل کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی و بقای بلند مدت در بازار است (دنیس و همکاران[7]، 2016). یک برند قدرتمند، هم برای مشتری و هم برای سازمان ارزش ایجاد می کند. با توجه به نظر دیب و سیمیان (1993) برند در بخش خدمات، در مقایسه با بخش محصول، قدرتمندتر عمل می کند؛ زیرا به ایجاد وفاداری بیشتر در مشتری و ثبات در خرید و فروش منجر می شود. برند قوی، به شناسایی خدمات شرکت ها از سوی مشتری کمک می کند (باشکوه و شکسته بند، 1394).

بری(2000) معتقد است یک برند خدماتی قدرتمند، اعتماد مشتری به خرید غیر عینی را افزایش می دهد و او را قادر می سازد خدمات ناملموس را تصور و درک کند و از این طریق، احساس ریسک مالی، امنیتی و اجتماعی را در مشتری کاهش می دهد. بر همین اساس، از برندسازی به عنوان پایه و اساس بازاریابی خدمات در قرن بیست و یکم یاد می کنند. برند در بخش خدمات، تحول بسیاری داشته است. در این راستا هویت برند، تعیین کنندۀ فردیت، آرمان ها و اهداف، ارزش ها و علائم شناسایی برند خدماتی است (باشکوه و شکسته بند، 1394).

هویت برند یکی از مهمترین مباحث بازاریابی است که در مطالعات اندکی مورد توجه قرار گرفته است. هر دو دسته محققان و مجریان عملی به این نتیجه رسیده اند که هویت برند در ایجاد تمایز و فرآیند مدیرت برند نقش اساسی دارد. هویت برند به عنوان یک سازه درون سازمانی مطرح است که یک جانبه از سازمان نشأت می گیرد. (آنچه مدیران از برند انتظار دارند) و مستلزم حفظ ثبات با گذشت زمان است. برند ها توسط هویت، خود را به مشتریان شناسانده و از سایر رقبا متمایز می شوند. پروفسور کاپفرر معتقد است داشتن یک هویت، یعنی بودن شما همان طور که هستید، تبعیت از طرح ثابت ولی فردی خودتان (کاپفر[8]، 2008).

هویت جزء کلیدی برندسازی است و هسته ایجاد یک برند موفق، درک چگونگی ایجاد و توسعه هویت نام تجاری است. به طور کلی، ایجاد هویت مناسب برند به معنای ایجاد برجستگی برند در ذهن مشتری ها است و به همین دلیل از هویت به معنای شناسایی توسط دیگران یاد کرده اند. برندی هویت متمایز دارد که وعده های مرتبط، مداوم و باور کردنی متمایزی در رابطه با ارزش محصول، خدمت یا سازمان ارائه دهد. شرکت هایی که هویت برند متمایزی ارائه می دهند، می توانند در بازار برتری ایجاد کرده، بر ارزش محصولات و خدمتشان بیفزایند و از طریق رهبری قیمت برای خود مزایایی فراهم سازند (پروری، سهرابی و اصغری، 1394).

 بر این اساس، مدیران برند باید هویتی آشکار و پایدار و منسجم برای آن ایجاد و حفظ کنند، به گونه ای که به عنوان مرجع ثابتی برای مصرف کنندگان عمل کند؛ اما برخلاف این نظر، مطالعات اخیر نشان می دهد، با توجه به پویایی شدید محیط و در حال تغییر بودن  دائمی آن، هویت برند نیز باید پویا بوده و در طی زمان هویتش توسعه یابد (دا سیلویرا و همکاران[9]، 2013).

بنابراین انتظار می رود به عواملی که روی هویت برند سازمان ها تأثیر گذار می باشند، توجه بیشتری شود. مروری بر پیشینه پژوهش نشان می دهد عوامل متعددی از قبیل فرهنگ بازاریابی، هویت بصری برند، مدیریت ارتباط با مشتری، ادراک کیفیت، ارتباط های یکپارچه بازاریابی و شخصیت برند، به عنوان عوامل حیاتی و مؤثر در توسعه هویت برند خدماتی مطرح اند. در این پژوهش، با توجه به نقش اساسی برند در سازمان های خدماتی به ویژه در صنعت بیمه، سعی شده است تا عوامل متفاوت تری چون ادراک ریسک، کیفیت و احساس تعلق به بیمه را جهت قدرتمندسازی و دستیابی به مزیتی بیشتر از مزیت برند فعلی، در صنعت بیمه ایران بررسی کنیم.

بنابراین با توجه به مطالب اشاره شده، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که: عوامل تأثیر گذار بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه (مطالعه موردی: بیمه ایران در شهر تبریز) چیست؟

پایان نامه و مقاله

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

اگرچه طی دهه گذشته، صنعت بیمه در ایران رشد قابل قبولی داشته است، هنوز آن طور که باید به نیازهای اولیه مشتریان خود نگاه عمیقی نکرده است. با توجه به خصوصی شدن شرکت‌های بیمه بدون شک با وجود فضای رقابتی حاکم بر صنعت بیمه در سالهای آینده برای به دست آوردن جایگاه مناسب در ذهن مشتریان به گونه‌ای که وفادار به شرکت بیمه باقی بمانند یکی از عواملی که در رسیدن به چنین جایگاهی در ذهن مشتریان شرکت های بیمه مؤثر است هویت برند می‌باشد.

محققان و مدیران اجرایی بخش بازاریابی اذعان می کنند هویت برند عامل اساسی در ایجاد تمایز و مدیریت برند است. به عبارت دیگر برندها توسط هویت، خود را به مشتریان شناسانده و از سایر رقبا متمایز می شوند. با اینکه هویت برند یکی از مهم ترین مباحث مطرح در بازاریابی است، مطالعات اندکی در مورد نقش هویت برند و عوامل تقویت کننده و مؤثر بر آن، در حوزه بازاریابی انجام گرفته است (گینس و همکاران، 2009). تمام شرکت ها برند دارند، اما مفهوم و معنای متمایزی که نشان دهنده برجستگی و تمایز آن از سایر برندها است را از خود اشاعه نمی دهند؛ این همان جنبه غیر ملموس برند، یعنی هویت برند است که بسیاری از شرکتهای داخلی از آن غافل شده اند. از طرفی مطالعات گذشته گویای این است که نارسایی هایی در زمینه تحقیقات هویت برند وجود دارد. چه در خارج از کشور و چه در داخل کشور تحقیقات تجربی اندکی در خصوص عوامل مؤثر بر هویت برند انجام گرفته است (پروری و همکاران، 1394). از این رو مطالعه حاضر می تواند اطلاعات و پیشنهادات ضروری را برای مدیران، تولیدکنندگان، بازاریابان و پژوهشگران فراهم آورد و باعث شود در صنعت بیمه مورد مطالعه (بیمه ایران) مدیران شرکت ملزم به تلاش و یادگیری فعالیت های صحیح بازاریابی در راستای ایجاد هویت برند مناسب در بین مشتریان شده و بدین ترتیب افزایش مشتریان و وفاداری آن ها نیز افزایش یابد. پرا که در این محیط رقابتب افزاینده و با افزایش شرکت های بیمه مختلف، هر شرکت بیمه ای اگر بخواهد در این محیط زنده مانده و به فعالیتش ادامه دهد و پیشرفت داشته باشد، نیازمند این است که به بحث برند و هویت آن و شناسایی ذهنیت مثبت نسبت به نام و هویت برند در بین مشتریان توجه خاص و ویژه داشته باشد وگرنه محکوم به نابودی خواهد بود.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

بررسی عوامل تأثیر گذار بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه می باشد.

1-4-2- اهداف فرعی

1.بررسی تأثیر ادراک ریسک مالی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.

  1. بررسی تأثیر ادراک ریسک امنیتی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.
  2. بررسی تأثیر کیفیت ادراک شده بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.
  3. بررسی تأثیر احساس تعلق به برند بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.

1-5- فرضیه های پژوهش

فرضیه های این پژوهش شامل:

1- ادراک ریسک مالی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

2- ادراک ریسک امنیتی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

3- ادراک کیفیت برند بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

4- احساس تعلق به برند بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

[1] Usakli & Baloglu

[2] Maehle & Shneor

[3] Schmidt

[4] Pimentel &Reynolds

[5] Thompson & Sinha

1 Lindgreen

2 Dennis et al

1 Kapferer

2 Da Silveira et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]




درسالهای اخیر در حوزه تحقیقات حسابداری، موضوع مدیریت سود مورد توجه محققان قرارگرفته است. مدیریت سود عبارت از مداخله هدفمند در فرایندگزارشگری مالی با توجه به محدودیتهای اصول پذیرفته شده حسابداری برای به دست آورد سطح موردا نتظار سود است. با توجه به مقاصد مدیریت، مدیریت سود میتواند به صورت افزایش، کاهش یا هموارکردن سود گزارش شده باشد. دلایل احتمالی زیادی برای مدیریت سود وجود دارد. برای مثال، اگر شرکتی سود با ثباتی گزارش کند، سهامداران احساس اطمینان بیشتری خواهندکرد، مدیریت سود تاثیر مطلوبی بر ارزش سهام و هزینه سرمایه دارد، یا سهامداران اطلاعات بیشتری از اعلام سود به دست خواهند آورد. بنابراین، با توجه به اهمیت سود و محتوای اطلاعاتی بالایی که سود دارد مدیران همواره در تلاشند که  در راستای اهداف خاصی که دنبال می کنند، مبلغ سود گزارش  شده را دستکاری نمایند.
تاکنون اثر مدیریت سود بر روی متغییرهای گوناگونی بررسی شده است که در این پژوهش اثر مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مصنوعی بر هزینه سرمایه سهام عادی بررسی می شود.

1-2 بیان مسئله

با رشد امورتجاری و بازرگانی در دنیای امروز و تخصصی شدن اداره شرکت ها، مدیریت از مالکیت جدا شده و اداره ی شرکتها، چه به صورت تجارت داخلی و چه به صورت تجارت بین المللی به مدیران حرفه ای و آگاه به مسائل پیچیده اقتصادی و مالی سپرده شد. مالکان، ثروت خود را در اختیار مدیران قرار دادند و به منظور تصمیم گیری در مواردی همچون حفظ یا فروش سرمایه گذاریها و ارزیابی وظیفه مباشرت مدیران به منظور انتخاب مجدد یا جایگزینی آنان، خواهان حسابدهی مدیریت از طریق ارائه اطلاعات و پاسخگوئی در قبال عملکرد خود می باشند. (پور حیدری و همتی، 1383). در این مسیر، اطلاعات حسابداری بخش عظیمی از نیازهای اطلاعاتی تصمیم گیرندگان را تأمین می سازد. بیشتر اطلاعات حسابداری در صورت های مالی اساسی منعکس می شود و اکثر قریب به اتفاق نیاز اطلاعاتی تصمیم گیرندگان از جمله صاحبان سرمایه، سرمایه گذاران بالقوه، اعتباردهندگان، تحلیل گران مالی و سایر استفاده کنندگان با استفاده ازصورتهای مالی تحقق می پذیرد. یکی از صورت های مالی اساسی که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، گزارش سود و زیان می باشد. این گزارش منعکس کننده ی عملکرد واحد تجاری در یک دوره مالی است. مدیران واحدهای تجاری به دلایل مختلف می کوشند تا از طریق کاربرد روشهای گوناگون حسابداری، سود دوره مالی را در راستای تأمین سیاست ها و اهداف خود، تغییر دهند.
نظریه ها و شواهد نشان می دهد که نگرانی مدیران درباره عملکرد فعلی خود، سبب می شود که در دستکاری سودهای دوره جاری انگیزه داشته باشند (پائولز و همکاران[1] ، 2004؛ رودریگز پرز و وان همن[2] ، 2009). این نزدیک بینی مدیریت از آنجا ناشی می شود که سرمایه گذاران خارجی و تحلیل گران معمولاً زمانی که انتظارات خود را درباره سودهای آتی شکل می دهد به سودهای دوره جاری متکی می شوند و انواع مختلفی از تعهدات قراردادی ( مانند قرارداد طرح پاداش و قراردادهای بدهی) در بسیاری از موارد به سودهای دوره جاری مرتبط می باشد. تاجاییکه مدیران با تقویت عملکرد فعلی مانند قیمت سهام انگیزه دارند تا سودهای دوره جاری را از طریق استقراض سودهای آتی برای استفاده در دوره جاری، بیشتر نشان دهند (کیم و سوهن ، 2013). سودهای دوره جاری می تواند به دو طریق مدیریت شوند: ابتدا، مدیران می توانند سودهای گزارش شده را از طریق انتخاب اقلام تعهدی اختیاری تحت اصول کلی پذیرفته شده حسابداری دستکاری کنند. دستکاری اقلام تعهدی اختیاری معمولاً در پایان سال مالی زمانی که فعالیت های عملیاتی واقعی کامل می شود، رخ می دهد. در حالی که مدیریت سود واقعی بطور مستقیم بر میزان اقلام تعهدی اختیاری تاثیر دارد آن بطور مستقیم جریانهای نقدی را تحت تاثیر قرار نمی دهد. دوم، مدیران می توانند سودهای گزارش شده را از طریق تحریف فعالیت های واقعی، دستکاری کنند. بطور ویژه، آنها می توانند زمانبندی و مقیاس فعالیت های واقعی همچون تولید، فروش، سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی را در طول دوره حسابداری برای دستیابی به اهداف خود، تغییر دهند. برای مثال، سودهای گزارش شده می توانند بطور موقت با تسریع زمان تولید و فروش، از طریق کاهش هزینه های اختیاری و یا با به تعویق انداختن زمان رویدادها، افزایش یابد. مطابق تحقیقات روی چودهری (2006)، این فعالیت های مدیریت در عملیات واقعی که نوعی انحراف از شیوه های عادی تجاری با هدف اولیه دستکاری سودهای دوره جاری می باشد، به عنوان مدیریت سود واقعی نامیده می شود. او بیان می کند که اگرچه این گونه انحرافات در عملیات شرکت در رسیدن به اهداف گزارشگری مالی به مدیر کمک می کنند، لیکن ارزش شرکت را افزایش نمی دهد. روشهای دستکاری فعالیت های واقعی مانند کاهش قیمت فروش محصولات به منظور افزایش فروش و یا کاهش مخارج اختیاری در بحران های اقتصادی، از جمله رو شهای بهینه ای هستند که به مدیران کمک می کنند. ولی اگر مدیران به صورت گسترده و غیرعادی به استفاده از روش های مذکور علاقه نشان دهند، در واقع آنها به مدیریت واقعی سود تمایل دارند و وجود سرمایه گذاران خبره و آگاه دستکاری فعالیت های واقعی را محدود می کنند. بنابراین اگرچه مدیران با انجام چنین فعالیت هایی می توانند به سودهای موردنظرشان در کوتاه مدت دست یابند لیکن آن ها در بلندمدت نخواهند توانست ارزش شرکت را افزایش دهند.
کیم و سوهن1 (2013)، بیان می کنند که فعالیت های در جهت مدیریت سود واقعی به دو دلیل هزینه سرمایه را افزایش می دهد. ابتدا، مدیریت سود واقعی یک جنبشی را در سودهای گزارش شده ایجاد می کند به این خاطر که نه تنها اقلام تعهدی اختیاری تحت تاثیر قرار می گیرنذ بلکه جریان های نقدی از طریق دستکاری در فعالیت های مربوط به عملیات واقعی تحریف می شوند. دوم، کشف و شناسایی مدیریت سود واقعی نسبت به مدیریت سود مصنوعی مشکل تراست. در نتیجه مدیریت سود واقعی ممکن است از طریق مکانیزم های حاکمیتی خوب محدود نشود (جاقی و همکاران ، 2009). لامبرت و همکاران 2(2007)، پیشنهاد می کنند که سرمایه گذاران خارجی نرخ بازده بالایی برای شرکت هایی با سودهای بالا و سطح پایین جریان نقد مورد انتظار، تقاضا میکنند. علاوه بر این، ارزیابی سرمایه گذاران خارجی از عملکرد شرکت مشکل خواهد بود. در نتیجه مدیران می توانند از جه نقد زمانی که عملکرد خوب شرکت بوسیله مدیریت سود واقعی پوشانده شده است، سوء استفاده کنند. این فرصت های مدیریتی باعث می شود سرمایه گذاران خارجی سطح وجه نقد آتی مورد انتظار را برای کم کردن مدیریت سود واقعی شرکت، ارزیابی کنند. بنابراین آنها پیش بینی می کنند که مدیریت سود واقعی یک رابطه مثبت با هزینه سرمایه بعد از کنترل تاثیرات مدیریت سود مصنوعی داشته است.
اورت و واگن هوفر[3]  (2005)، نشان دادند زمانی که مدیران با استانداردهای حسابداری سخت گیر مواجه هستند یا زمانی که استانداردهای حسابداری بصورت دقیق اجرا می شوند، مدیران از رویکرد مدیریت سود مصنوعی به مدیریت سود واقعی تغییر رویکرد می دهند. همچنین نتایج نظر سنجی گراهام و همکاران  (2005)، آشکار کرد که اکثر مدیران تمایل دارند که زمان بندی پروژه های سرمایه گذاری جدید را برای دستیابی به اهداف سودآوری خود به تاخیر اندازند. این تاخیر ممکن است پیامدهای منفی بر ارزش شرکت در بلند مدت داشته باشد. لامبرت و همکاران (2007)، پیشنهاد می کنند که سرمایه گذاران خارجی نرخ بازده بالایی برای شرکت هایی با سودهای بالا و سطح پایین جریان نقد مورد انتظار دارند. بنابراین با توجه به تحقیقات لامبرت و همکاران (2007)، کیم و سوهن (2013)؛ که انتظار دارند مدیریت سود واقعی رابطه مثبتی با هزینه سرمایه دارد این سوال بوجود می آید که در مجموع مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مصنوعی بر هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چه تاثیری دارد؟

1-3 اهداف تحقیق

نتایجی که از این پژوهش بدست خواهد آمد می تواند سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان را در تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری و تخصیص اعتبار، یاری کند. بنابراین سرمایه گذاران و اعتباردهندگان خواهند توانست اعمال مدیریت را از طریق دستکاری و تاثیری که بر هزینه سرمایه دارد، مشاهده کنند.

1-4 اهداف اصلی

1-4-1 بررسی تاثیر مدیریت واقعی سود بر هزینه سرمایه سهام عادی

1)  بررسی تاثیر مدیریت واقعی سود با استفاده از جریان نقد عملیاتی غیر عادی بر هزینه سرمایه سهام عادی.

مقالات و پایان نامه ارشد


2) بررسی تاثیر مدیریت واقعی سود با استفاده از هزینه های غیر عادی تولید بر هزینه سرمایه سهام عادی.
3) بررسی تاثیر مدیریت واقعی سود با استفاده از هزینه های اختیاری غیر عادی بر هزینه سرمایه سهام عادی.

1-4-2 بررسی تاثیر مدیریت مصنوعی سود بر هزینه سرمایه سهام عادی

1) بررسی تاثیر مدیریت سود مصنوعی با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری بر هزینه سرمایه سهام عادی.

1-5 اهمیت وضرورت انجام تحقیق

با وجود استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، به دلیل نبود یک تئوری فراگیر سود، همچنان اختلاف نظر تئوریسین ها و افراد حرفه ای در زمینه گزارشگری سود وجود دارد و در عمل، گزارشگری سود را با چالشهایی روبرو می سازد. علاوه بر این با در نظر گرفتن تفکیک مالکیت از مدیریت، وجود تضاد منافع و دسترسی انحصاری مدیران به برخی اطلاعات مالی و نیز ویژگی حسابداری تعهدی در زمینه حق انتخاب مدیریت از میان روشهای مختلف حسابداری، احتمال وجود دستکاری سود وگمراه نمودن افراد در تصمیم گیری هایشان وجود دارد. از طرف دیگر با در نظر گرفتن انتشار سهام عدالت شرکت های بورس در بین تمام اقشار جامعه، که طی سالهای اخیر در ایران صورت پذیرفته و با در نظرگرفتن میزان فهم و آشنایی هر یک از گروه های جامعه با مسائل مالی، لزوم ارائه اطلاعات صحیح و شفاف سازی به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب که نتایج کلان اقتصادی را به دنبال دارد، لازم و ضروری می نماید. در عین حال، سودهای گزارش شده همواره به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی مطرح  بوده است و تحلیلگران مالی، عموما سود را به عنوان یک عامل برجسته در بررسی ها و قضاوتهای خود مد نظر قرار می دهند. علاوه براین، فعالیت هایی که در جهت مدیریت سود صورت می گیرد، هزینه حقوق صاحبان سهام را تحت تاثیر قرار می دهد و به عنوان یک عامل مهم در تعیین تصمیمات سرمایه گذاران در جهت تخصیص منابع محسوب می شود. بنابراین قبول پیامدهای اقتصادی گزارشگری سود، امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. از لحاظ نظری، مدیریت سود نه تنها در بازارهای غیرکارآی سرمایه، که در بازارهای کارآی سرمایه نیز وجود دارد. هدف کلی این پژوهش کمک به شناسایی برخی از ابزارهای مورد استفاده جهت اعمال مدیریت سود در راستای تعیین تصمیمات سرمایه گذاران در جهت تخصیص بهینه منابع می باشد.

 1-6  قلمرو تحقیق

قلمروموضوعی: بررسی تاثیر مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مصنوعی بر هزینه سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
قلمرو زمانی: داده های لازم از فروردین سال 1386تا پایان اسفند 1390می باشد.
قلمرو مکانی تحقیق :شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

1-7  فرضیه های تحقیق

در این پژوهش، شش فرضیه مورد برسی قرار گرفته است که شامل دو فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی به شرح زیر می باشد:
â فرضیه اصلی اول: مدیریت سود واقعی بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکت تاثیر دارد.
فرضیه فرعی اول: مدیریت سود واقعی با استفاده از جریان نقد عملیاتی غیرعادی بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکت تاثیر دارد.
فرضیه فرعی دوم: مدیریت سود واقعی با استفاده از هزینه های تولید غیرعادی بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکت تاثیر دارد.
فرضیه فرعی سوم: مدیریت سود واقعی با استفاده از هزینه های اختیاری غیرعادی بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکت تاثیر دارد.
â فرضیه اصلی دوم: مدیریت سود مصنوعی بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکت تاثیر دارد.
فرضیه فرعی چهارم: مدیریت سود مصنوعی با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری بر هزینه سرمایه سهام عادی شرکت تاثیر دارد.
نکته حائز اهمیت این است که آزمون فرضیه ها بطور جداگانه برای هر یک از فرضیه های فرعی صورت می پذیرد.
 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]





سودآوری شرکتها همواره مورد توجه مدیران، صاحبان شرکتها (سهامداران بالفعل)، سرمایه‌گذاران (سهامداران بالقوه)، اعتبار دهندگان مالی (بانکها و موسسات مالی)، بستانکاران و… می باشد. طرق مختلف برای ارزیابی سودآوری شرکتها تا به حال بکار رفته است. یکی از آنها نسبتهای مالی است که از اوایل قرن بیستم برای پیش بینی ورشکستگی شرکتها و همچنین ارزیابی و برآورد سود مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از نسبتهای مالی بتوان دورنمای وضعیت شرکتها از نظر سودآوری برای افراد ذینفع اعم از صاحبان شرکتها، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان مالی، بستانکاران و بخصوص برای مدیران و… ارائه گردد تا صاحبان(سهامداران) نسبت به نگهداری یا فروش سهام خود و سرمایه گذاران (سهامداران بالقوه) نسبت به خرید یا عدم خرید سهام شرکت اقدام نمایند و همچنین اعتباردهندگان و بستانکاران نسبت به دادن اعتبار و یا برگشت سرمایه خود تا حدی اطمینان حاصل کنند. در تمام موارد. تصمیم گیری مربوط به‌اینده است. تصمیم گیری مناسب و منطقی نیازمند اطلاعات دقیق ومربوط و صحیح است می‌باشد تا افراد با اخذ تصمیم به نتایج مورد انتظار دسترسی پیدا کنند. یکی از وظایف اصلی مدیران تصمیم گیری است تا سازمان بتواند در آینده به اهداف خود نائل گردد. در شرکتهای انتفاعی یکی از مهمترین اهداف سودآوری شرکت یا به عبارتی به حداکثر رسانیدن سود است. بنابراین پیش بینی سودآوری به انواع تصمیم گیری‌های مدیر در ارتباط با سودآور نمودن شرکت کمک قابل توجهی خواهد کرد.
 
1-2- بیان مساله تحقیق
مقایسه نسبت‌های مالی شرکت‌ها با نسبت‌های متوسط صنعت یک روش رایج برای تحلیل عملکرد یک شرکت است. از دیرباز مشخص شده است که نسبت‌های مالی شرکتهای عضو یک صنعت به دلیل نیروهای رقابتی به میانگین‌های آن صنعت گرایش دارد. این مفهوم مبتنی بر این تصور است که میانگین‌های صنعت نشان دهنده ی نوعی ساختار عملیاتی بهینه است. بر این اساس تحلیلگران مالی میانگین صنعت را معیار مناسبی برای قضاوت در مورد یک شرکت می‌دانند. (پالپو، هیلی، برنارد، 2000). با این وجود اگر چه استفاده از شاخص‌های صنعت یک روش رایج در عمل است، اکثر پژوهش‌های دانشگاهی انجام گرفته درباره ” گرایش به میانگین ” نسبت‌های سودآوری، آشکارا بر این فرض بوده اند که یک شاخص عمومی در اقتصاد وجود دارد که نسبت‌های سودآوری کلیه شرکتها را با آن معیار می‌توان ارزیابی نمود (بروکس و باکمستر 1976 ؛ فریمن، اوهلسن و پنمن1982؛ پنمن 1991؛ لایپ و کورمندی 1994؛ فاما وفرنچ 2000 ؛ نیسیم و پنمن 2001) لذا نتایج این پژوهش‌ها در انطباق با تئوری اقتصاد بر این تصور تاکید کرده اند که بر اثر رقابت، بازده سرمایه‌گذاری در کلیه صنایع به یک نرخ برابر گرایش دارد و از این جهت تعدیل نسبت‌های سودآوری بر اساس صنعت را غیر مفید می‌دانند. بر این اساس می‌توان پیش بینی کرد که اگرچه معیارهای سودآوری همچون بازده خالص دارایی‌های عملیاتی (RNOA)به یک شاخص‌های عمومی، در کل اقتصاد گرایش دارد. با این حال اجزای نسبت (RNOA) براساس تحلیل دوپانت (نسبت گردش دارایی‌های عملیاتی۲ (ATO ) و نسبت حاشیه سود۳ (PM ) )لزوما به میانگین‌های این نسبت‌ها در کل اقتصاد گرایش نخواهند داشت. یک دلیل این تفاوت مرتبط به‌این است که، صنایع مختلف ساختار عملیاتی ویژه‌ای دارند که موجب می‌شود نسبت‌ها ی مالی آنها در یک گروه صنعتی طبقه بندی شود.
همچنین پژوهش‌های پیشین (وایت، سوندی و فراید 1998 ص190)و(نیسیم و پنمن 2001) نشان می‌دهند که یک رابطه منفی بین نسبت‌ها ی گردش دارایی‌ها و نسبت حاشیه سود وجود دارد که نشان می‌دهد اگر چه اکثر صنایع نرخ RNOA مشابهی دارند، این نسبت برای آنها با ترکیب معکوسی از نسبت حاشیه سود ( PM ) و نسبت گردش دارایی‌های عملیاتی (ATO ) بدست آمده است. بنابر این می‌توان گفت اگر چه نسبت RNOA یک شرکت ممکن است به میانگین آن در کل اقتصاد گرایش داشته باشد، نسبت‌های حاشیه سود و گردش دارایی‌های عملیاتی آن شرکت به احتمال قوی به شاخص‌های صنعت گرایش بیشتری خواهد داشت(وایت؛ سوندهی و فرید1998).

پایان نامه و مقاله


بر این اساس پرسش اصلی این تحقیق این است که‌ایا دو نسبت حاشیه سود و گردش دارایی‌های عملیاتی همبستگی قوی تری با میانگین آنها در کل اقتصاد دارد یا خیر و آیا میانگین صنعت این نسبت‌ها می‌تواند معیار و شاخص مناسب تری نسبت به میانگین این نسبت‌ها در کل اقتصاد باشد. همچنین پژوهش حاضر بر آن است تا به‌این پرسش پاسخ دهد آیا استفاده از شاخص‌های صنعت در کنار تحلیل دوپانت، پیش‌بینی بازده خالص دارایی‌های عملیاتی آتی را بهبود خواهد بخشید؟ بر این اساس در این تحقیق نسبت‌های حاشیه سود و گردش دارایی‌های عملیاتی هر شرکت بر اساس میانگین‌های صنعت به دو جزء میانگین صنعت و جز غیر عادی تقسیم می‌شوند. همانطوری که پیش تر اشاره شد نسبت‌های مالی در یک صنعت گرایش به میانگین‌های آن صنعت دارد. پس با کم کردن میانگین‌های صنعت از نسبت‌های حاشیه سود و گردش دارایی‌های عملیاتی جزء غیر عادی این نسبت‌ها حاصل می‌شود
د – اهمیت و ضرورت انجام تحقیق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهای تحقیقاتی موجود، میزان نیاز به موضوع، فواید احتمالی نظری و عملی آن و همچنین مواد، روش و یا فرآیند تحقیقی احتمالاً جدیدی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می‏گیرد:
یکی از موضوعات مهم پیش بینی سودآوری آتی شرکت‌های پذیرفته شده است. پیش بینی سودآوری موضوع بسیار مهمی است که ذهن تحلیل گران مالی را به خود معطوف ساخته است. یکی از تکنیک‌های تجزیه و تحلیل مالی که تحلیل گران در این زمینه از آن بهره می‌گیرند تکنیک استفاده از نسبت‌های مالی است که از میان کلیه نسبت‌های مالی نسبت‌های سود آوری از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. از این رو تصور می‌شود نسبت فعالیت و نسبت سودآوری ارتباط زیادی برای پیش بینی سودآوری آتی شرکت‌ها داشته باشد.
 
 
1-3- اهداف تحقیق
اهداف تحقیق را می‌توان به شرح زیر خلاصه نمود:

  • کمک به سرمایه گذاران. صاحبان شرکتها( سهامداران). اعتبار دهندگان مالی. بستانکاران و… در جهت تعین ارزش شرکت با استفاده از پیش بینی وضعیت سودآوری شرکت.
  • کمک به مدیران در جهت انجام وظایف خود و ارزیابی وضعیت شرکت از طریق پیش بینی سودآوری شرکت و همچنین یاری رساندن به آنها برای تصمیم‌گیری مناسب.
  • تشخیص و معرفی نسبتهای مالی موثردر ارزیابی سودآوری شرکتها (کاهش نسبتها به تعداد اندک) تا از این طریق مدیران و افراد ذینفع برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکت ناچار به محاسبه تعداد زیادی از نسبتهای مالی نباشند.

 
1-4- سوالات تحقیق
سؤال اصلی تحقیق: آیا بین نسبتهای مالی و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد؟
سؤالات فرعی تحقیق:
آیا بین نسبت سود خالص به فروش و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد؟
آیا بین نسبت سود عملیاتی به فروش و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد؟
آیا بین نسبت سود خالص به متوسط دارائیها و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد؟
آیا بین نسبت بازده حقوق صاحبان سهام و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد؟
 
1-5-فرضیات تحقیق:
فرضیه اصلی: بین نسبتهای مالی و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیات فرعی:

  • بین نسبت سود خالص به فروش و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین نسبت سود عملیاتی به فروش و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین نسبت سود خالص به متوسط دارائیها و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین نسبت بازده حقوق صاحبان سهام و قابلیت سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.

 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ب.ظ ]




حسابداری به منظور جواب گویی به نیاز های انسان بوجود آمده است. شرایط اجتماعی اقتصادی و سیاسی محیط حسابداری به تناسب زمان متفاوت بوده است در نتیجه هدفهای حسابداری و روشهای آن نیز متناسب با تغییر در شرایط محیطی دگرگون شده است. با گذشت زمان و به موازات گسترش فعالیتهای اقتصادی و افزایش پیچیدگی آن، هدف و روشهای حسابداری به منظور جواب گویی به نیاز های اطلاعاتی توسعه یافته است. جنبه ها و ویژگی های مختلف شرکتها بنا به دلایل گوناگون همانند سرمایه گذاری، اعتباردهی و غیره به شیوه های متفاوتی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با گسترش بازارهای سرمایه و بزرگتر شدن شرکتها چه در ابعاد محلی و چه در ابعاد بین المللی نیاز به این نوع تحقیقات(بازارسرمایه) را پیش از گذشته به وجود آورده است. بطور مثال در ایران با آغاز فرایند خصوصی سازی طبق اصل 44 قانون اساسی، شاهد رشد و توسعه بازار سرمایه و ورود گسترده سرمایه گذاران به این بازار هستیم. واضح است که اگر ساز و کارهای این مهم به درستی ایفای نقش نکنند این سیاست خوش آتیه به گرفتاری های دچار خواهد شد که به اقتصاد نیز لطمه وارد خواهد کرد . لذا ارائه راهکارهای کاربردی در خصوص تجزیه و تحلیل شرکت ها به سرمایگذاران، اعتبار دهندگان و تحلیل گران می تواند سبب    تصمیم گیری بهتر آنها شود. در این تحقیق چهار جنبه از هرشرکت را به عنوان مهمترین جنبه های آن مورد بررسی قرار می دهیم.
  در تحقیق حاضر به بررسی روابط بین معیار های عملکرد مالی، جریان نقدآزاد، ساختار سرمایه و متنوع سازی مرتبط و غیر مرتبط خواهیم پرداخت که هرکدام نماینده یک وجه از شرکت هستند. عملکرد مالی شرکت یکی از عوامل مهمی که اغلب اعتبار دهندگان ، سرمایگذران ، مدیران و سایر فعالان اقتصادی می توانند به آن توجه کنند است به عبارت دیگر عملکرد مالی شرکت ، حاصل فعالیت ها و بازده سرمایگذاری های آن در یک دوره معین است. جریان نقدی آزاد هم بعنوان یکی از معیارهایی که برای مقایسه و تجزیه و تحلیل سلامت مالی و ارزیابی عملکرد مدیران شرکتها می باشد حائز اهمیت است  . همچنین تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه به معنی نحوه تامین مالی شرکت همچون سایر تصمیمات مدیران مالی برروی ارزش شرکت تاثیر گذار است و به عنوان مهم ترین پارامتر و موثر بر ارزشگذاری و جهت گیری بنگاه های اقتصادی در بازارهای سرمایه مطرح شده است . از سویی در جهان امروز با توجه به شرایط بازار و رقابت و تغییرات سریع تکنولوژی و تنوع سلیقه مشتریان ، سازمان ها و شرکتها جهت تداوم فعالیت نیازمند ایجاد تنوع در فعالیت ها و تولیدات هستند .در این تحقیق با استفاده از تئوری ها و معیارهای مرتبط و متداول در ادبیات حسابداری به دنبال چگونگی روابط بین این متغییرها هستیم. برای این منظور فرضیات مختلفی را تدوین کرده ایم که در ادامه به آنها اشاره خواهیم نمود.
 1-2  بیان مسئله
یکی از کارکردهای بورس اوراق بهادار تجهیز پس اندازهای خصوصی و تخصیص آن به سرمایه گذاریهای صنعتی و تولیدی می باشد. بورس اوراق بهادار تهران در زمان فعالیت خود با فراز و نشیب های فراوانی روبرو بوده است و با وجود رونق نسبی، دوره هائی از رکود را نیز تجربه کرده است . بی شک رونق و گسترش بورس اوراق بهادار بستگی به رونق و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در آن دارد . هر چقدر شرکتها درعملکرد مالی خود موفق تر باشند. به عبارت دیگر اطمینان و رضایت سرمایه گذاران خود را اعم از سرمایه گذاران عمده و خردکسب کنند. اعتماد جامعه  به بازار سرمایه بیشتر خواهد شد، درنتیجه ارزیابی عملکرد مالی از منظر اقتصادی ومالی ازمسائل مهم درفرآیند اداره بنگاههای اقتصادی وتصمیم گیری مالی محسوب می شود ( ملک پور ، 1389).
ارزش هر شرکتی به میزان قابل توجهی به توانایی آن شرکت در ایجاد وجه نقد آزاد و شیوه بکارگیری آنها بستگی دارد. این معیار مهم با توجه به کاربردهای متعددی که می توان به سرمایه گذاری مجدد ، افزایش تقسیم سود، بازخرید سهام و بازپرداخت بدهی در سررسید اشاره نمود برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان بسی قابل توجه و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است( اوجین اف و همکاران،1382) [1].
جریان نقد آزاد از این حیث که به مدیران اجازه می دهد تا فرصت هایی را جست و جو کند که ارزش سهام شرکت را افزایش دهد، دارای اهمیت است . بدون در اختیار داشتن وجه نقد ، توسعه محصولات جدید، انجام تحصیلهای تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهی ها امکان پذیر نیست. از طرفی وجه نقد باید در سطحی نگهداری شود که بین هزینه  نگهداری وجه نقد و هزینه وجه نقد ناکافی تعادل برقرار شود. مقدار مثبت جریان نقد آزاد برای شرکت نشان می دهد که شرکت پس از پرداخت هزینه ها و انجام سرمایه گذاریها دارای وجه نقد آزاد می باشد، و از طرفی مقدار منفی آن نشان می دهد که شرکت درآمد کافی به منظور پوشش هزینه ها و فعالیتهای سرمایه گذاریش ایجاد نکرده است.
تصمیم های تامین مالی وسرمایه گذاری درشرکتها تصمیم هایی هستند که هر دو با آینده نگری اتخاذ         می شوند. در تصمیم های تأمین مالی شرکت وجوه موردنظرخودرادرحال حاضر بکار می گیرند تا در آینده بتواندبه تعهدات خوددرقبال تأمین کنندگان منابع مالی عمل کنند و آنچه  که در تصمیم های سرمایه گذاری نقش کلیدی بازی می کند، هزینه سرمایه شرکت  است. این در حالی است که هزینه سرمایه شرکت تابعی از ساختار سرمایه آن است .  ساختار سرمایه به عنوان مهم ترین پارامتر موثر بر ارزشگذاری شرکتها و برای جهت گیری آنان دربازارهای سرمایه مطرح گردیده است. محیط متحول و متغییر کنونی ، درجه بندی شرکتها را از لحاظ اعتباری نیز تا حدودی به ساختار سرمایه آنان منوط ساخته است . این امر برنامه ریزی استراتژیک آنان را به انتخاب منابع موثر برهدف حداکثر سازی ثروت سهامداران نزدیک کرده است (داگلاس، 2001) [2]. تصمیم گیری درمورد ساختار سرمایه، یکی از مشکل ترین و چالش انگیز ترین مسایل پیش روی شرکتها بوده، اما در عین حال حیاتی ترین تصمیم در ارتباط با بقای آنهاست (سجادی و همکاران، 1390).
بسیاری ازسازمان های امروزی در دنیا به سمت بزرگ تر شدن و افزایش محیط کسب و کارشان پیش         می روند. شاید یکی از دلایل این امر، پاسخگویی به نیازهای مشتریان باشد . مدیران سعی می کنند از طریق برآوردن نیازهای چند جانبه مشتریان ،آنها را به سازمانشان وفادارتر سازند . به همین دلیل و دلایل فنی دیگر نظیر برآورده ساختن مواد اولیه و سیستم توزیع پخش محصول نهایی در درون سازمان ، بسیاری از سازمان ها به تنوع روی آورده اند. به گونه ای که شرکتهای بزرگ هلدینگ در سراسر دنیا بوجود آمده اند که ممکن است هریک درچندین صنعت کاملاً متفاوت ومختلف به فعالیت اقتصادی مشغول باشند (تهرانی وهمکاران،1387).
با توجه به مطالب فوق، پژوهش حاضر برآن است که ارتباط بین عملکرد مالی، جریان نقدآزاد، ساختار سرمایه و متنوع سازی مرتبط و غیر مرتبط را در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران بررسی نموده و مورد تحلیل قرار دهد.
 
 
 
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
در پژوهش های گذشته به ارزیابی و بررسی  جداگانه ( دو به دو ) متغییرهای مورد نظر این پژوهش پرداخته شده است. همانند لی و ژائو[3](2009) که پس از بررسی ساختار سرمایه با بازده فروش، بازده دارایی ها و حاشیه ی سود ناخالص به عنوان معیارهای عملکرد شرکت، به این نتیجه رسیدندکه بین ساختارسرمایه و عملکرد رابطه ی معنی دار وجود دارد. دیچو و همکارانش[4] (2008) نشان دادند که حفظ بیش ازحد جریان نقد در واحدهای اقتصادی، عملکرد پائینی رابرای شرکت به همراه دارد. پالیچ[5] (2000 ) دربررسی رابطه میان تنوع و عملکرد به این نتیجه رسید که تنوع تا نقطه مشخص سودآوراست و از آن بیشتر، باعث مشکلات عملکردی می شود. حسینی و همکاران (1389) به بررسی ارتباط عملکرد شرکت ها و نقد شوندگی بازار سهام پرداختند و نشان دادند که میان معیارهای نقد شوندگــی و عملکرد شرکت رابطـه معنی دار قوی وجوددارد. پژوهش های اخیر از قبیل پارک و جانگ[6] (2013) نیز بیان گر وجود روابط کاملاً همزمان ونزدیک مابین این متغییرها می باشد. درنتیجه باید روابط بین این متغیرها را به صورت کامل و جامع مورد بررسی قرارداد تا بتوان نتایج معتبر و قابل اتکاتری را ارائه نمود. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند شواهد جدید و معتبری را جهت ایجاد شفافیت و قابل اتکا بودن در بازار سرمایه ایران ارایه نموده و همچنین انتظار می رود که با استفاده از ارتباط بین این متغیرها بتوانیم دربهبود عملکرد مالی، جریان نقد آزاد ، ساختار سرمایه وایجاد تنوع بهینه به واحد های اقتصادی کمک نمائیم. لذا هر گونه تلاشی از سوی حسابداری در ارائه اطلاعات وسیع تر و دقیق تر به تصمیم گیرندگان مختلف جهت کمک به آنها در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری بهینه با استفاده از اطلاعات حسابداری لازم و ضروری می نماید.
1-4  اهداف تحقیق
اهداف این پژوهش به دو دسته کلی اهداف علمی و کاربردی تقسیم بندی می شود :
1-4-1 اهداف علمی
هدف اصلی: تعیین رابطه بین عملکرد مالی، جریان نقد آزاد ، ساختار سرمایه و متنوع سازی در شرکت ها
اهداف ویژه:

  • تعیین رابطه بین جریان نقد آزاد و عملکرد مالی
  • تعیین رابطه بین ساختار سرمایه وعملکرد مالی
  • تعیین رابطه بین متنوع سازی و عملکرد مالی
  • تعیین رابطه بین ساختار سرمایه و جریان نقد آزاد
  • تعیین رابطه بین متنوع سازی و ساختار سرمایه
  • تعیین رابطه بین جریان نقد آزاد و متنوع سازی
  • پایان نامه و مقاله

1-4-2 اهداف کاربردی
هدف دیگر این تحقیق ارائه نتایج حاصل از پژوهش به استفاده کنندگان ذیل می باشد:

  • تحلیل گران مالی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران:

 بورس اوراق بهادار نهاد مالی و اقتصادی هر کشور می باشد که منابع مالی فعالیت های حقیقی اقتصادی را تأمین می کند. بورس با مدیریت انتقال ریسک و توزیع آن، ایجاد بازارهای رقابتی و جمع آوری               پس اندازهاو سرمایه های کوچک برای تأمین سرمایه موردنیاز فعالیت های اقتصادی نقش قابل ملاحظه ای را ایفا می کند. به همین منظور آگاهی از تحقیقات جدید و یافته های آن ها می تواند بورس را در ایفای نقش خود یاری رساند.

  • سهامداران و سرمایه گذاران شرکتها :

سهامداران و سرمایه گذاران در شرکت به عنوان مهمترین استفاده کنندگان اطلاعات مالی و افرادی که از عملکرد شرکت منتفع می شوند به منظور ارزیابی وظیفه مباشرتی مدیریت در خصوص عملکرد و ارزیابی جریان های نقدی می توانند یافته های این پژوهش را مد نظر قرار دهند.

  • شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار :‌

این شرکت ها می توانند از نتایج این تحقیق برای بهبود عملکرد شرکت از طریق تنوع بخشی اعم از مرتبط و غیر مرتبط استفاده کنند. علاوه بر این با ارزیابی جریان های نقدی و تشکیل ساختار بهینه سرمایه عملکرد شرکت را بهبود بخشند.

  • محققان حسابداری :

این بررسی مبنایی را برای محققان به وجود می آورد تا آنها با استفاده از تحلیل های عمیق تر به بررسی رابطه بین متغیرهای این پژوهش با سایر متغیرها و ویژگی های شرکت مانند بازدهی سهام شرکت، نقد شوندگی سهام و سایر متغیرها بپردازند.
5- دانشگاهیان و محققین مراکز علمی پژوهشی
دانشگاه ها ومؤسسات پژوهشی به عنوان تولیدکنندگان علم همواره بایستی از آخرین یافته های علمی آگاه باشند. آنها می توانند یافته های تحقیقات دیگران را به کار بسته و تحقیقات جدیدی را پیش گرفته و از این طریق تولید علم جدید بنمایند. واین تحقیق باعث توسعه دیدگاه نظری درمورد روش های تنوع سازی، تعیین ساختار مطلوب سرمایه ، ارزیابی عملکرد و جریان نقد آزاد می باشد.
 1-5  سوالات تحقیق

  • آیا بین جریان نقد آزاد و عملکرد مالی شرکت رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین ساختار سرمایه وعملکرد مالی شرکت رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین متنوع سازی وعملکرد مالی شرکت رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین ساختار سرمایه و جریان نقد آزاد شرکت رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین متنوع سازی و ساختار سرمایه شرکت رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین جریان نقد آزاد و متنوع سازی شرکت رابطه وجود دارد؟

1-6  فرضیه های تحقیق

  • بین جریان نقد آزاد و عملکرد مالی شرکت رابطه وجود دارد.
  • بین ساختار سرمایه و عملکرد مالی شرکت رابطه وجود دارد.
  • بین متنوع سازی وعملکرد مالی شرکت رابطه وجود دارد.
  • بین ساختار سرمایه وجریان نقد آزاد شرکت رابطه وجود دارد.
  • بین متنوع سازی و ساختار سرمایه شرکت رابطه وجود دارد.
  • بین جریان نقد آزاد و متنوع سازی شرکت رابطه وجود دارد.

 
 
1-7 قلمرو تحقیق
قلمرو این تحقیق با توجه به ماهیت کاربردی آن در بازار سرمایه ، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد . دوره های زمانی انجام تحقیق : دوره زمانی تحقیق یا بازه زمانی 6 ساله مابین سالهای1386تا 1391 است . مکان تحقیق : مکان تحقیق سازمان بورس اوراق بهادار تهران است.  
1-8 جامعه و نمونه آماری تحقیق
جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت تعیین نمونه های مورد نظر در این تحقیق ، با توجه به تعداد شرکتهای بورسی، نوع فعالیت آنها ، اندازه مختلف آنها و… از روش نمونه گیری سیستماتیک استفاده می شود . بدین معنی که شروطی جهت همگن نمودن نمونه داشته باشند. از بین تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شرکتهایی که همه ی شروط زیر را داشته باشند بعنوان نمونه در نظر گرفته می شود :

  • از بین شرکتهایی که تا پایان سال 1386در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشند و نام شرکت در دوره ی مورد بررسی از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حذف نشده باشند .
  • سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه باشد و شرکت در دوره مورد مطالعه سال مالی خود را تغییر نداده باشند .
  • معامله برروی سهام آن ها بیش از 3 ماه دچار وقفه نشده باشد.
  • جزو شرکتهای واسطه گری مالی ( سرمایه گذاری ، هلدینگ ، بانکها و بیمه ها) نباشند .
  • اطلاعات مورد نیاز از آنها برای دوره ی زمانی تحقیق موجود باشند .

 
 
 
1 -9 روش تحقیق
 این پژوهش از نظرهدف از نوع پژوهش های کاربردی است . و از نظر روش تحقیق ، از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی محسوب می شود، چرا که در آن درصدد توصیف روابط بین متغیرها با استفاده از آزمونهای آماری است.  همچنین از نوع بررسی داده ها ،تحقیق از نوع پس رویدادی ( با استفاده از اطلاعات گذشته ) می باشد، زیرا با استفاده از داده های واقعی سالهای گذشته از بورس اوراق بهادار تهران انجام خواهد شد .
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ب.ظ ]




ﻳﻜﻲ از ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺄﻣﻞﺗﺮﻳﻦ و ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺰﺗﺮﻳﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺤﺚ ﺗﻮﺳﻌﻪی اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺖ، ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای ﻛﻪ ﺗﺤﻘﻖ آن ﺑـﻪ ﻳﻜـﻲ از اﻫـﺪاف اﺳﺎﺳﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖﮔﺬاریﻫﺎ و ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮیﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ (ﻋﻈﻴﻤﻲ، 1375).
محافظه کاری که یکی از مهم ترین مباحث نو ظهور حسابداری به شمار می رود، و بر اعمال احتیاط در شناسایی و اندازه گیری درآمد و داراییها دلالت دارد. بدون تردید، محافظه کاری جایگاه بی نهایت مهمی در باورهای حسابداران دارد، در واقع حتی عده ای آن را اصل حسابداری هم نامیده اند (ولک، داد و ترنی1، 2004 ).
رکن اصلی هر تحقیق علمی، طرح تحقیق می باشد. زیرا محقق کلیه فعالیتهای تحقیقاتی خود را بر پایه آن شکل می دهد. در این مرحله مسئله اساسی تحقیق مشخص می شود. و محقق متوجه می شود که ناشناخته و مجهول او چیست و چه چیزی را باید معلوم کند. ابعاد مسئله را مورد بررسی قرار می دهد تا آن را تعریف کند. ادبیات و پیشینه آن را مورد مطالعه قرار می دهد تا متغیرهای احتمالی را شناسایی کند و بر اساس آن فرضیه های تحقیق را فراهم می نماید، پس از آن متغیر های علی و توصیفی را شناسایی می کند و آنگاه به تعریف مسئله بر اساس ماهیت و ویژگیهای آن می پردازد.
           این فصل با عنوان کلیات تحقیق، نگاهی و کلی با سطح بالا به پژوهش می نماید و خواننده را با آنچه قرار است تجزیه تحلیل گردد آشنا می سازد. بنابراین ابتدا مساله تحقیق بیان می شود. هدف از ارائه این بخش آشنایی با موضوع تحقیق بصورت کلی و درک جوانب آن به لحاظ علمی می باشد. سپس در خصوص ضرورت انجام چنین تحقیقی در شرایط موجود بحث خواهد شد.
 
2-1– بیان مسأله
محافظه کاری در حالت کلی این گونه تعریف می شود که “هیچ سودی را پیش بینی نکن اما همه زیان ها را شناسایی کن”. باسو1 (1997) این عبارت را تحت عنوان تمایل  حسابداران به وجود سطح بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب نسبت به اخبار بد مطرح می کند. اگرچه انتقادهایی که تاکنون به محافظه کاری شده است، محافظه کاری در حسابداری برای قرن ها دوام پیدا کرده و به نظر می رسد در چند دهه گذشته افزایش نیز یافته است (آرتیاک وکلارکسون2، 2010). پیش آمدن مسائلی همچون مساله نمایندگی، مسائل قراردادی و . . .گواهی بر این ادعاست.
ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری ﻳﻜﻲ از ﻣﻴﺜﺎﻗﻬﺎی ﺗﻌﺪﻳﻞﻛﻨﻨﺪه ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺣﺴﺎﺑﺪاری و ﮔﺰارﺷﮕﺮی ﻣﺎﻟﻲ اﺳﺖ ‫ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﻛﻪ در ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻬﺎ (در ﺷﺮاﻳﻂ اﺑﻬﺎم و ﻋـﺪم اﻃﻤﻴﻨﺎن) اﻳﺠﺎب ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ روﺷﻲ اﻧﺘﺨﺎب و اﻋﻤﺎل  ‫ﺷﻮد ﻛﻪ دارای ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ اﺛﺮ ﻣﺴﺎﻋﺪ ﺑﺮ داراﻳﻴﻬﺎ، درآﻣﺪﻫﺎ، ﺳﻮد و ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم ﺑﺎﺷﺪ. در ﺑﻨﺪ 18 ﻓﺼﻞ دوم ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻧﻈﺮی ﮔﺰارﺷﮕﺮی ﻣﺎﻟﻲ اﻳﺮان، ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری ﺑﻪ ﻋﻨﻮان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات محافظه کاریاست که از آن با عنوان احتیاط یاد شده، اﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ: “ﻛﺎرﺑﺮد درﺟﻪای از ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻛﻪ در  ‫اﻋﻤﺎل ﻗﻀﺎوت ﺑﺮای ﺑﺮآورد در ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﺑﻬﺎم ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز اﺳﺖ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪ ای ﻛﻪ درآﻣﺪﻫﺎ ﻳﺎ داراﻳﻴﻬﺎ ‫ﺑﻴﺸﺘﺮ از واﻗﻊ و ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ ﻳﺎ ﺑﺪﻫﻴﻬﺎ ﻛﻤﺘﺮ از واﻗﻊ اراﺋﻪ ﻧﺸﻮد.” ‫(ﻫﻴﺄت ﺗﺪوﻳﻦ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری اﻳﺮان، 1381). در بیانیه مفهومی شماره دو هیأت تدوین استانداردهای حسابداری آمریکا، محافظه‌کاری، «واکنش محتاطانه نسبت به عدم اطمینان به ‌منظور مطمئن شدن از در نظر گرفتن ماهیت عدم اطمینان و ریسک در شرایط تجاری، به اندازه کافی» تعریف شده است.
 
باسو ( 1997 ) محافظه کاری را الزام به داشتن درجه بالایی از تائید برای شناخت اخبارخوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می نماید. این تعریف محافظه کاری را از دیدگاه سود و زیان توصیف می نماید. اما تعریف دیگر فلتهام و اولسون(1995)، تعریف محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه است. بر اساس این دیدگاه، در مواردی که تردیدی واقعی در انتخاب بین دو یا چند روش گزارشگری وجود دارد، آن روشی باید انتخاب شود که کمترین اثر مطلوب بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد تعریف سوم درباره محافظه کاری گیولی و هاین(2000) بر پایه دیدگاه ترکیبی ترازنامه و سود وزیان است. در دیدگاه سوم، محافظه کاری، یک مفهوم حسابداری است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتر درآمد و شناخت سریع تر هزینه ارزیابی پائین دارایی و ارزیابی بالای بدهی می شود.
دسته بندی دیگری برای تعریف محافظه کار ی از سوی رایان1 ( 2006) ارائه شده است که عبارت است از محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیر شرطی. محافظه کاری شرطی، محافظه کاری است که توسط استانداردهای حسابداری الزام شده است. یعنی شناخت به موقع زیان در صورت وجود اخبار بد و نامطلوب و عدم شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب و مطلوب. مثلاً کاربرد قاعده اقل بهای تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزیابی موجودی کالا، نوعی محافظه کاری شرطی است. به این نوع محافظه کاری، محافظه کاری سود و زیان و یا محافظه کاری گذشته نگر نیز می گویند. محافظه کاری پیش رویدادی یا مستقل از اخبار و محافظه کاری غیر شرطی( نامشروط) نیز خوانده می شود، اما محافظه کاری غیر شرطی از طریق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، الزام نگردیده است.
 این نوع محافظه کاری،کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری خالص دارایی ها بواسطه رویه های از پیش تعیین شده حسابداری است. و با بکارگیری آن دسته از استانداردهای حسابداری ناشی می شود که سود را به گونه ای مستقل از اخبار اقتصادی جاری، می کاهند، برای مثال، شناسایی بدون درنگ مخارج تبلیغات و تحقیق و توسعه به عنوان هزینه، حتی در صورتی که جریان های نقدی آتی مورد انتظار آنها مثبت باشد. این محافظه کاری، به محافظه کاری ترازنامه و یا محافظه کاری آینده نگر نیز معروف است.
 
ﻛﺎراﻳﻲﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری
از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪی ﭘﺎﻳﺪار اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣـﺆﺛﺮ اﺳـﺖ. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈـﻮر، ﻳﻚ واﺣـﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در ﻃﺮح ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪ ﻳﺎ ﻣﻴﺰان ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﮔـﺬاری را ﺑـﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ، ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دﻫﺪ (ﻣﺪرس وﺣﺼﺎرزاده، 1387). اﻳﻦ اﻣـﺮ، از ﻃﺮﻳﻖ روشﻫﺎی ارزﻳﺎﺑﻲ ﻃﺮحﻫﺎ، از ﺟﻤﻠﻪ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ اﻧﺠﺎم ﻣﻲﺷﻮد. ﻃﺒﻖ اﻳـﻦ روش، در ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻃﺮح  وﻗﺘﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری اﻧﺠﺎم ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻛﻪ، ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧـﺎﻟﺺ آن ﻃﺮح، ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ. از اﻳﻦ رو، ﻣﺴﺄﻟﻪی اﺻﻠﻲ اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﺗﻘﺒـﻞ ﻃـﺮحﻫـﺎﻳﻲ ﺑـﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﻨﻔﻲ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﮔـﺬاری ﺑـﻴﺶ از ﺣـﺪ و ﺻـﺮف ﻧﻈـﺮ ﻛـﺮدن از ﻃﺮحﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﺜﺒﺖ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻛﻢﺗﺮ از ﺣـﺪ ﻣـﻲﺷـﻮد ﻛـﻪ ﻋﺪم ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺑﻮدن ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری را ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ (وردی، 2006)؛ زﻳـﺮا ﻣـﺪﻳﺮان ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﻬﻴﻨﻪ و در ﻃﺮحﻫﺎﻳﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺷﺮﻛﺖ ارزش آﻓﺮﻳﻨﻲ ﻛﻨـﺪ؛ ﻳﻌﻨﻲ ﻃﺮحﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﺜﺒﺖ، ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ و ﻃﺮحﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﻨﻔﻲ، رد ﺷﻮد. ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ آزاد ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ، از ﺟﻤﻠﻪ دﻻﻳﻞ اﺻﻠﻲ در ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪن ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ در ﺳﻄﺢ ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ (ﻳﺎﻧﮓ و ﺟﻴﺎﻧﮓ، 2008) و ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪن ﻣﺴﺎﺋﻠﻲ ﭼﻮن ﻛﺎﻫﺶ ﻛﺎراﻳﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻮرم و ﺗﻮﺳﻌﻪی ﻇﺎﻫﺮی اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻼن ﻣﻲﺷﻮد و ﺑﻪ ﺷﺪت ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺳﻬﺎمداران آﺳﻴﺐ ﻣﻲرﺳﺎﻧﺪ (ﻫﻤﺎن،159).
ﺑﺎزارﻫﺎی ﻧﺎﮐﺎرا دارای ﻧﻮاﻗﺼﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄﺢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺷﺮﮐﺖ را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮار داده و در ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﺑﻪ ﻓﺮآﯾﻨﺪ “ﺑﯿﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری” و ﯾﺎ “ﮐﻢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری” ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺷﻮد. ﻓﺮﺿﯿﻪ ﺑﯿﺶ و ﮐﻢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻤﺘﺮ از ﺳﻄﺢ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﮐﻨﻨﺪ، از ﻣﺸﮑﻞ ﮐﻢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری و ﺷﺮﮐﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﺳﻄﺢ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﮐﻨﻨﺪ، از ﻣﺸﮑﻞ ﺑﯿﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری آﺳﯿﺐ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ؛ ﻟﺬا ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ و ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار ﺑﺮ ﺳﻄﺢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاریﻫﺎ، در ارزﯾﺎﺑﯽ، ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺳﻄﺢ ﺑﻬﯿﻨﮥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﺷﺮﮐﺘﻬﺎ، ﺑﺴﯿﺎر ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ. ﻣﺪﯾﺮاﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺷﺎن ﺗﺜﺒﯿﺖ ﻣﯽﺷﻮد، ﺗﻤﺎﯾﻞ زﯾﺎدی ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺟﺮﯾﺎن ﻧﻘﺪی، ﺑﺎ ﻫﺪف اﻓﺰاﯾﺶ اﻧﺪازه ﺷﺮﮐﺖ دارﻧﺪ؛ ﺣﺘﯽ اﮔﺮ اﯾﻦ ﭘﺮوژهﻫﺎ ﺑﺎزده ﻣﻨﻔﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ(ﺗﻬﺮاﻧﯽ و ﺣﺼﺎرزاده، 1388).
ارزش ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺎداﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﻧﺰدﯾﮏ ﻣﯽﺷﻮد، اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺑﺎ ﻋﺒﻮر از آن ﺳﻄﺢ، ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ ( دنیس، 1994) راﺑﻄﻪ زﯾﺮ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری را ﺑﺼﻮرت ﺳﺎده ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ:
             ﺑﯿﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری                  ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺑﻬﯿﻨﻪ                    کم ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری
ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺑﯿﺶ و ﮐﻢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری، از ﯾﮏ ﺳﻮ وﺟﻮد ﺟﺮﯾﺎن ﻧﻘﺪی آزاد ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻧﺒﻮدﺗﻘﺎرن اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﺪﯾﺮان و ﺳﻬﺎم داران ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﯿﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﻣﯽﺷﻮد و ازﺳﻮء دﯾﮕﺮ وﺟﻮد ﻣﺤﺪودﯾﺖ در ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ، ﺑﻪ ﮐﻢ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﻣﻨﺘﻬﯽ ﻣﯽﮔﺮدد (مورگادو، 2000).
ﺣﺪاﻗﻞ دو ﻣﻌﻴﺎر ﻧﻈﺮی ﺑﺮای ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﺎراﻳﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری وﺟﻮد دارد. اول اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻴﺎز دارد ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲِ ﻓﺮﺻﺘﻬﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﻣﻨﺎﺑﻊ را ﺟﻤﻊ آوری ﻧﻤﺎﻳـﺪ. در ﻳـﻚ ﺑـﺎزار ﻛـﺎرا، ﻫﻤـﻪ ﭘﺮوژهﻫﺎی ﺑﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ؛ ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه ای از ادﺑﻴﺎت ﻣﻮﺟـﻮد در ﺣﻮزه ﻣﺎﻟﻲ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺪودﻳﺖﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ، ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻣﺪﻳﺮان را ﺑـﺮای ﺗـﺎﻣﻴﻦ ﻣـﺎﻟﻲ ﻣﺤـﺪود ﻣﻲﺳﺎزد (ﻫﻮﺑﺎرد، 1998). ﻳﻜﻲ از ﻣﻮاردی ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮان اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻧﻤﻮد آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﺎ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی زﻳﺎد ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ، از ﻗﺒﻮل و اﻧﺠﺎم ﭘـﺮوژهﻫـﺎی ﺑـﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﺜﺒﺖ ﺻﺮف ﻧﻈﺮ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻛﺎر ﺑﻪ ﻛﻢ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻨﺠﺮﻣﻲ ﺷﻮد. دوم اﻳﻨﻜﻪ، اﮔﺮ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﮕﻴﺮد، ﻫﻴﭻ ﺗﻀﻤﻴﻨﻲ وﺟﻮد ﻧﺪارد ﻛـﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری ﺻﺤﻴﺤﻲ ﺑﺎ آن اﻧﺠﺎم ﺷﻮد. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻤﻜﻦ اﺳـﺖ ﺑـﺎ اﻧﺘﺨـﺎب ﭘـﺮوژهﻫﺎی ﻧﺎ ﻣﻨﺎﺳﺐ درﺟﻬﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺧﻮﻳﺶ و ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺳﻮء اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺟﻮد، اﻗﺪام ﺑـﻪ ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻧﺎﻛﺎرا ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻘﺎﻻت ﻣﻮﺟﻮد در اﻳﻦ ﺣﻮزه ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﭘـﺮوژهﻫﺎی ﺿـﻌﻴﻒ، ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻴﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻲﺷﻮد (اﺳﺘﻴﻦ، 2003) .
 
ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری غیر شرطی و ﻛﺎراﻳﻲﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری
    ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﺌﻮری ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ، زﻣـﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮان اﻃﻼﻋﺎت ﺧـﻮﺑﻲ راﺟﻊ ﺑـﻪ وﺟـﻮد ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﭘﺮﻣﻨﻔﻌﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﻣﻜﺎن دارد ﻛـﻪ آن را ﺑـﻪ دﻟﻴـﻞ ﻣـﺸﻜﻼت  ﻣﺨﺎﻃﺮه ی اﺧﻼﻗﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﻤﻠﻚ وﺟﻮه ﻧﻘﺪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻮﺳـﻂ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻧﺰدﻳـﻚ ﺑﻴﻨـﻲ و ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻃﺮح ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ اﺳﺖ و ﻧﻴﺰ ﻛﻤﺒﻮد  وﺟﻮه در دﺳﺘﺮس ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﺧﺎرﺟﻲ‫ ﭘﺮﻫﺰﻳﻨﻪ اﺳﺖ، دﻧﺒﺎل ﻧﻜﻨﻨﺪ (ﮔﺎرﺳﻴﺎ ﻻرا و ﻫﻤﻜﺎران،6،2010). ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری، ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﺸﻜﻼت ﮔـﺰﻳﻨﺶ ﻧﺎدرﺳﺖ و ﺑﻬﺒـﻮد ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪی ﺳﻬﻮﻟﺖ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ وﺟﻮه ﺧﺎرﺟﻲ و ﻛـﺎﻫﺶ ‫ﻫﺰﻳﻨﻪ ی اﻳﻦ وﺟﻮه ﻣﻲﺷﻮد (ﻫﻤﺎن، 1) .
       ﻧﻘﺶ ﻧﻈﺎرﺗﻲ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری ﺑﻪ ﻫﻴﺄت ﻣﺪﻳﺮه و ﺳﺎﻳﺮ اﺟﺰای ﺣﺎﻛﻤﻴﺘﻲ ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺗـﺎ از اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫﺎی ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻛﻨﻨﺪه ی ارزشﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻣﭙﺮاﺗﻮری ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺮﺣﺬر ﺑﺎﺷﻨﺪ (ﻫﻤﺎن، 81). ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری، دﺳﺘﻜﺎری ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ را ﺑﺎ اﺟﺎزه ی ﻧﻤﻮ دادن ﺑـﻪ ﺳـﺎﻳﺮ ﻣﻨـﺎﺑﻊ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ و اﻳﺠﺎد ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﭘﻴﺎمﻫﺎی ﻫﺸﺪار دﻫﻨﺪه ﺑـﻪ ﻣﻜﺎﻧﻴـﺴﻢ ﺣﺎﻛﻤﻴـﺖ ﺷـﺮﻛﺘﻲ، ﻣﺤـﺪود ﻣﻲﻛﻨﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، اﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﻧﻈﺎرت ﭘﺲ از واﻗﻌﻪ ﺑﺮ ﺗـﺼﻤﻴﻢﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻲﺷﻮد. آنﮔﻮﻧﻪ ﻛـﻪ ﺑـﻪ وﺳـﻴﻠﻪی ﺑـﺎل و

پایان نامه

ﺷـﻴﻮاﻛﻮﻣﺎر(2005) ﻋﻨﻮانﺷﺪه، ﻣﺪﻳﺮان، ﻧﮕﺮان اﺛﺮ درآﻣﺪی ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬارﻳﺸﺎن در ﻃﻲ دوره ی ﺗﺼﺪی ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ آنﻫﺎ را ﺑﻪ ﻣـﺪﻳﺮان ﻧـﺴﻞ ﺑﻌـﺪ ﻣﻨﺘﻘـﻞ ﻛﻨﻨـﺪ. اﻳـﻦ ﻣـﺴﺄﻟﻪ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در ﻃﺮح ﻫﺎی ﺑﺎ ارزش ﻓﻌﻠﻲ ﺧﺎﻟﺺ ﻣﻨﻔﻲ ﭘﻴﺶ روﻳـﺪادی را ﻣﺤـﺪود ﻛـﺮده و ﻣﻮﺟﺐ رﻫﺎﻛﺮدن زود ﻫﻨﮕﺎم ﻃﺮح ﻫـﺎی اﺟﺮاﻳـﻲ ﺿـﻌﻴﻒ ﭘـﺲ از واﻗﻌـﻪ و اﺳـﺘﺮاﺗﮋی ﻫـﺎی ﺑﺎزدارﻧﺪه از اداﻣﻪی (ﺑﻴﺶ) ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در ﻃﺮح ﻫﺎی در ﺣﺎل اﺟﺮا ﻣﻲﺷﻮد (ﻫﻤﺎن:2 ﺗﺎ 3). ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺟﺬب وﺟـﻮه ﺧـﺎرﺟﻲ ﻛـﻢ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺗﺮ و ﻛﺎﻫﺶ ﻣﺸﻜﻼت ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻛﻢ ﺗﺮ از ﺣﺪ ﻣﻲﺷﻮد. ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛـﺎری ﺣـﺴﺎﺑﺪاری، ﻣﻮﺟﺐ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺑﺪﻫﻲ ﻛﻢ رﻳﺴﻚﺗﺮ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻛـﺎﻫﺶ ﺗـﺄﺛﻴﺮات ﻣﻨﻔـﻲ ﻧﺎﺷـﻲ از ﺣﺠـﻢ ﻋﻈﻴﻤﻲ از ﺑﺪﻫﻲ، ﺑﺮ ﻛﺎراﻳﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻲﺷﻮد. ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری اﻏﻠﺐ ﻫﺰﻳﻨـﻪی ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪ راﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲدﻫﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ اﻳﻦ ﻛﺎﻫﺶ در ﻫﺰﻳﻨـﻪی ﺑـﺪﻫﻲ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻫﺰﻳﻨـﻪی ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪ، ‫ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻲﺷﻮد (ﻫﻤﺎن: 3).
 سوال اصلی تحقیق: این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که تاثیر ﺣﺴـﺎﺑﺪاری ﻣﺤﺎﻓﻈـﻪﻛـﺎری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری چگونه است ؟
 
1-3 – اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
ضرورت انجام این تحقیق درﺟﻬﺖ آﮔـﺎه ﺳـﺎﺧﺘﻦ ﻣـﺪﻳﺮان، ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﮔـﺬاران و ﻧﻬﺎدﻫـﺎی ﺣﺮﻓﻪای ﺣﺴﺎﺑﺪاری، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺖ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﻛﺎری ﺣـﺴﺎﺑﺪاری ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻳـﻚ وﻳﮋﮔﻲ ﻛﻴﻔﻲ اﻃﻼﻋﺎت ﺣﺴﺎﺑﺪاری اﺳﺖ. سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی در زمان آتی نگهداری خواهد شد افراد حقیقی یا حقوقی  برای بهبود رفاه خود سرمایه گذاری می کنند. مدیران با استفاده از صورتهای مالی و تجزیه و تحلیل آنها و اتخاد تصمیم مناسب برای سرمایه گذاری درجهت رسیدن به استراتژی و چشم انداز آتی خود برنامه ریزی می کنند و از طرفی هیات استانداردهای حسابداری مالی، در فهرست مفاهیم حسابداری شماره دو تا حدودی از اهمیت محافظه کاری کاسته، پس بررسی رابطه حسابداری محافظه‌کاری غیر شرطی بر کارایی سرمایه گذاری  می تواند گامی بسیار مهم برای حسابداران ، ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪﮔـﺬاران، مدیران و استاندارد گذاران باشد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺪوﻳﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اﺳـﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺣﺴـﺎﺑﺪاری ﻣـﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﺸﺨﻴﺺ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻛﻪ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪ ﻛﺎری ﻣﺒﻨﺎی ﻋﻤﻞ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران و ﻣﺪﻳﺮان ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﻗـﺮار ﻣـﻲ ﮔﻴـﺮد،‫ ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋه ای در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی ﺑﺮای آن در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ. و می توان از نتایج این تحقیق برای انتخاب های رویکردهای انعطاف پذیردر حسابداری در مقابل رویکردهای مطلق یاری جست.
1-4 جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
          مطالعه تاثیر حسابداری محافظه‌کاری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است و تاکنون تحقیقات زیادی در باب محافظه کاری انجام گرفته است، ولی در این خصوص که نوع محافظه کاری غیرشرطی با کارایی سرمایه گذاری بسنجد در داخل کشور چنین تحقیقی انجام نپذیرفته است و این تحقیق در صدد انجام این موضوع است.
1-5- اهداف تحقیق
1-5-1- هدف اصلی :

  • تعیین تاثیر محافظه کاری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری .

1-5-2-اهداف فرعی پژوهش:

  • تعیین تاثیر محافظه کاری غیرشرطی بالا بر کارایی سرمایه گذاری .
  • تعیین تاثیر محافظه کاری غیرشرطی پایین بر کارایی سرمایه گذاری .

1-5-3- اهداف ویژه و کاربردی :
1ـ سهامداران و سرمایه­گذاران:
امروز اطلاعات واقعی به عنوان یک منبع مهم استراتژیک برای سهامداران و سرمایه­گذاران است. تحقیق حاضر این امکان را برای سهامداران و سرمایه­گذاران فراهم می­کند که بتوانند با پیش بینی تاثیرات محافظه کاری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری بتوانند با توجه به اهدافشان از سرمایه گذاری، تصمیمات مفیدی در راستای سرمایه گذاری داشته باشند.
 
2 ـ سازمان بورس اوراق بهادار:                                         
یکی از نهادهای مهم فعال در بخش مالی اقتصاد، بورس اوراق بهادار است که از طریق فراهم کردن و تسهیل امکان داد و ستد دارائی­های مالی برای فعالان در بورس نقش قابل ملاحظه­ای در تحقق کارکردهای بخش مالی اقتصاد ایفا می­کند و با توجه به اینکه این روزها مسئله جذب سرمایه­گذاران خارجی و داخلی در بورس مطرح است، نیاز به امر تحقیق در مورد محافظه کاری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری افزایش می یابد.
3 ـ محققین و دانشجویان:
تحقیق حاضر برای آن دسته از دانشجویان و محققین که در زمینه کارایی سرمایه گذاری و محافظه کاری غیرشرطی تحقیق می­کنند، می­تواند مفید واقع شود.
هدف اساسی پژوهش تعیین تاثیر محافظه‌کاری غیرشرطی برکارایی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-5-4-اهدف کاربردی

  • سازمان بورس اوراق بهادار تهران.
  • مدیران شرکتها.
  • سهامداران و سرمایه­گذاران.
  • دانشجویان و محققان حسابداری.
  • تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری.

1-6-  سؤالات تحقیق:
سوالات کلی این پژوهش به شرح ذیل می باشد :                                          

  • حسابداری محافظه‌کاری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری چه تاثیری دارد؟
  • حسابداری محافظه‌کاری غیرشرطی بالا بر کارایی سرمایه گذاری چه تاثیری دارد؟
  • حسابداری محافظه‌کاری غیرشرطی پایین بر کارایی سرمایه گذاری چه تاثیری دارد؟

 
1-7-  فرضیه‏های تحقیق:
1-7-1-  فرضیه‏ی اصلی تحقیق:

  • محافظه کاری غیرشرطی بر کارایی سرمایه گذاری تاثیر دارد .

1-7-2-  فرضیه‏های فرعی تحقیق:

  • محافظه کاری غیرشرطی بالا بر کارایی سرمایه گذاری تاثیر دارد .
  • محافظه کاری غیرشرطی       پایین بر کارایی سرمایه گذاری تاثیر دارد .

 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ب.ظ ]




   

انسان موجودی هدف­دار و آرمان گرا است. از بدو زندگی رو به آینده دارد و همواره می­خواهد به ایده­آل­ها و هدف­های خود دست یابد. از موفقیت و پیروزی خرسند و از عدم دستیابی به اهداف خود ناخشنود می­شود. او تمام انرژی و امکانات خود را صرف رسیدن به برنامه­های از پیش تعیین شده یا اهداف خود می­کند، به همین دلیل  همیشه می­کوشد که وضع خود را نسبت به اهداف مشخص کند. او نیازمند به داشتن بازخورد است و با جمع آوری اطلاعات درباره پیشرفت و چگونگی این پیشرفت موقعیت خود را می­سنجد و اطمینان از رسیدن به اهداف که ارزیابی عملکرد نام دارد و نوعی انگیزه و پاداش در قبال مسئولیت­پذیری انسان بشمار می­آید.(حسینی شکوه و همکاران،1393) امروزه نظریه­پردازان مدیریت منابع انسانی معتقد هستنند که سازمان­ها باید پیش از هر تصمیم­گیری نظیر ارتقا، افزایش حقوق و دستمزد،جابجایی، انتصاب و اخراج، کارکنان خود را ارزیابی کنند و براساس معیارهایی مناسب، عملکرد، استعدادها، توانایی­های بالقوه و اثربخشی آنان را مورد سنجش قرار دهند. با بکارگیری صحیح نظام ارزیابی عملکرد، بی­تردید میتوان ضمن فایق آمدن بر مشکلات روابط کار و تعاملات سازمان، از قابلیت­ها، تواناییها و نقاط قوت و ضعف افراد، شناختی صحیح و جامع بدست آورد و اقدامات لازم را در زمینه تهیه برنامه های بهبود و توسعه آنها انجام داد و از این رهگذر منافع زیادی را متوجه سازمان کرد.(شفیعی، مهنازسادات و مریم السادات کشفی، ۱۳۹۶) در این فصل به کلیات تحقیق پرداخته شده است، در ابتدا موضوع تحقیق، دلایل انتخاب موضوع، اهمیت و ضرورت آن، بیان موضوع، اهداف تحقیق، فرضیه­های تحقیق، متغیرهای تحقیق، قلمرو تحقیق و تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه­ها پرداخته شد.

2-1 بیان مسأله تحقیق

ارزیابی عملکرد در سازمان­ها با عنایت به اهمیت آن به منظور توانمندسازی منابع انسانی و ترغیب تلاش گران عرصه سازمانی به صورت مداوم، همواره ملاک عمل بوده است، به طوری که در آموزه های دینی این مهم مورد تاکید واقع شده است. یکی از نکته­های مهم در مدیریت اسلامی توجه دادن کارکنان به نقاط قوت آن ها است. مدیران باید به کارکنان روحیه و شخصیت و به توانمندی­های آن­ها اهمیت بدهند و همچنین نقاط ضعف آن­ها مورد توجه مدیران قرار گیرد تا نسبت به رفع کمبودها و ضعف­ها اقدام شود، (پدید، مجید، ۱۳۹۶) ارزیابی عملکرد کارکنان، یکی از مهم­ترین وظایف مدیران و سرپرستان است. اگر افراد بازتابی درباره عملکرد خود نداشته باشند، یادگیری یا بهبود رفتار به میزان کمی رخ می­دهد. برای افزایش رفتار مثبت و حذف رفتارهای نامناسب ضرورت بسیار مهم آن است که کارکنان از اثربخشی نحوه انجام وظایف و مسئولیت­های خود اطلاعات صحیحی در اختیار داشته باشند. اصل بنیادی برای استفاده از ارزیابی عملکرد کارکنان به حداکثر رسانیدن کارایی کارکنان از طریق شناسایی و سرمایه­گذاری بر توانایی­های آنان است.(جزنی،1391، ص304). بنابرین ارزشیابی عملکرد کارکنان یکی از وظایف مدیریت منابع انسانی است که از جهات گوناگون، اعم از اداری و توسعه­ای، حائز اهمیت است.(عباسی و همکاران،1396) ارزیابی عملکرد می­تواند آگاهی از میزان پیشرفت در بهبود عملکرد و در نتیجه، انگیزه و فرصت لازم برای ارتقاء کیفیت عملکرد سازمان­ها را فراهم نماید. در مدیریت منابع انسانی در یک سازمان، ارزیابی عملکرد پرسنل در هر جایگاه سازمانی جزء یکی از کارهای اساسی محسوب می­شود(مون[1] و دیگران،2010).ارزیابی عملکرد کارکنان یکی از مؤثرترین ابزارهای سنجش کارایی و تصمیم­گیری در خصوص زندگی شغلی آنان می­باشد. جذب و آموزش، نگهداری، جابجایی، تشویق و تنبیه، تعدیل نیرو و سایر مسائل مرتبط با کارکنان، همگی در ارتباط با نظام ارزیابی عملکرد است. (سنجری،حسین­ پور،صوفی،حسینی شکوه،1393) بدیهی است که ارزیابی عملکرد کارکنان فرآیندی بسیار مهم و حساس است که مسئولان سازمان­ها خصوصا با آن روبه رو هستند. علی رغم سعی دایم در طراحی سیستم­های بهتر و موثرتر برای ارزیابی کارکنان، شواهد و مدارک نشان می­دهد که به طورکلی، مسیولان و همچنین معلمان، از روش­ها و سیستم­های مورد استفاده برای ارزیابی کارکنان رضایت کامل ندارند. دلیل اصلی این نارضایتی، عدم توافق و همسویی دیدگاه­های ارزیابی کنندگان و ارزیابی شوندگان در زمینه­ی اهداف، روش­های اجرا، محتوا و معیارهای ارزیابی عملکرد و به طبع آن تصمیماتی که براساس این نوع ارزیابیها اتخاذ می­گردد، می­باشد. (پدید،۱۳۹۶). ارزیابی عملکرد عبارتست از فرآیند سنجش و اندازه­گیری عملکرد در دستگاه­های اجرایی در چارچوب اصول و مفاهیم علمی مدیریت برای تحقق اهداف و وظایف سازمانی و در قالب برنامه­های اجرایی (هینگفت[2] 2000 و پادوک[3]1997). ارزیابی عملکرد به عنوان فرایندی است برای سنجش اثربخشی سازمانی (جزایری، 1385 ،4). ارزیابی عملکرد به مجموعه اقدامات و اطلاعاتی اطلاق می­گردد که بمنظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع جهت دست­یابی به اهداف به شیوه­ای اقتصادی توأم با کارایی، اثربخشی صورت می­گیرد، بطوری که ارزیابی در “بعد سازمانی” معمولا اثربخشی فعالیت­ها می­باشد. منظور از اثربخشی، میزان دست­یابی به اهداف و برنامه­ها با ویژگی کارا بودن فعالیت­ها و عملیات است (رفیع زاده،1392 ،285) واژه­های ارزیابی، ارزیابی لیاقت، ارزشیابی کار، ارزیابی عملکرد، ارزشیابی کارکنان همگی در مبحث ارزیابی منابع انسانی به کار برده می­شوند و تعاریف مختلف و متنوعی از سوی صاحبنظران بیان شده است(دعائی،1374 ،200). سنجش سیستماتیک و منظم کار افراد در رابطه با نحوه انجام وظیفه آنها در مشاغل محوله و تعیین پتانسیل موجود در آنها برای رشد و بهبود(میرسپاسی،1389 ،89). ارزیابی عبارتست از سنجش نسبی عملکرد انسانی در رابطه با نحوه انجام کار و همچنین تعیین استعداد و ظرفیت­های بالقوه به منظور برنامه­ریزی در جهت فعلیت در آوردن آنها (حاجی شریف،1371 ،93). عبارتست از سنجش میزان تلاش و حدود موفقیت کارمند و کارگر در اجرای وظایف شغلی و تکالیف رفتاری مورد نظر(سید جوادین، 1387، 327). فرایندی رسمی است که مدیران، نحوه انجام وظیفه، رفتار و استعداد کارکنان خود را در مقاطع زمانی معین، با استانداردهای تعیین شده مقایسه می­کنند و با اصلاح عملکرد آنان، اثربخشی و کارایی سازمان را ارتقا می­دهند(شهلایی، 1391، 281). فرایندی است که بوسیله آن کار کارکنان در فواصل معین و بطور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار می­گیرد(سعادت،1396، 214). فرایند مطلع کردن افراد از چگونگی انجام کارشان را ارزشیابی عملکرد می­نامند. فرایند رسمی آگاه کردن کارکنان در تشخیص نتایج مثبت و منفی عملکردشان را ارزشیابی می­نامند(جزنی،1393، 68). ارزیابی عبارتست از فرایند جمع­آوری و تفسیر سیستماتیک شواهدی که در نهایت به قضاوت ارزشی یا چشمداشت به اقدامی بیانجامد(اردبیلی،1385 ،15). ارزیابی عملکرد عبارتست از فرایند ارزیابی و برقراری ارتباط با کارکنان در نحوه انجام شغل و استقرار برنامه بهبود آن(بایرز و رو[4]، 2008). ارزیابی عملکرد کارکنان فرایندی است که در سازمان­ها جهت اندازه­گیری اثربخشی پرسنل و همچنین در راستای برنامه­ریزی میزان پیشرفت و سیاست­های پرداخت حقوق آنان مورد استفاده قرار می­گیرد(آندرس[5] و دیگران،2010). ارزیابی عملکرد کارکنان یک فرایند رسمی سازمانی است که بر اساس یک رویکرد سیستماتیک و به منظور انجام مقایسه بین افراد و یا بخش­ها و براساس اهداف مشخص سازمانی، انجام می­گیرد.(جیانگرکو[6] و دیگران،2010). فرایند رسمی برای سنجش و ارائه بازخورد به کارکنان در مورد خصوصیات و نحوه انجام فعالیت­هایشان و همچنین شناخت استعدادهای بالقوه آنان به منظور شکوفایی آن­ها در آینده(فوت و هوک[7] ،1999). ارزیابی عملکرد فرآیندی استراتژیک و یکپارچه است که با بهبود عملکرد افرادی که در سازمانها کار می­کنند و با توسعه قابلیت­های فردی و گروهی، موفقیت پایدار سازمانها را فراهم می­نماید(آرمسترانگ[8]، 1384). سینگر ارزیابی عملکرد را فرایند رسمی فراهم آوردن بازخورد تشخیص مثبت یا منفی از نتایج عملکرد کارکنان می­داند(سینگر[9]، 1990). همچنین کارل و دیگران [10](2004، 225) ارزشیابی عملکرد را فرایند مداوم ارزیابی و مدیریت رفتار و بروندادهای انسانی در محل کارتعریف کرده‌اند. و به عقیده فوت و هوک[11] (1999، 105) ارزشیابی کارکنان عبارت است از فرآیند رسمی برای سنجش و ارائه بازخورد به کارکنان در مورد خصوصیات و نحوه انجام فعالیت‌هایشان و همچنین شناخت استعدادهای بالقوه آنان به منظور شکوفایی آنها در آینده. ایوانسویچ[12] (2007، 253) اهداف ارزشیابی کارکنان را در توسعه کارکنان، ایجاد انگیزه، برنامه‌ریزی نیروی انسانی و استخدام و ایجاد ارتباطات مؤثر بین کارکنان و سرپرستان برشمرده است. اسنل و بولندر[13](2007، 333) و نو و همکاران[14]( 2008، 347) نیز اهداف ارزشیابی کارکنان را به دو دسته اهداف توسعه‌ای و اهداف اداری- اجرایی تقسیم کرده‌اند. ارزشیابی کارکنان و بررسی رفتارها و قابلیت­های کارکنان از وظایف اصلی مدیران است. با آگاه نمودن کارکنان از عملکرد آنان زمینه پرورش آن ها فراهم شده و آن­ها آگاهانه تلاش در جهت جایگزین ساختن رفتارهای مناسب و حذف رفتارهای منفی و غیراثربخش خواهند داشت و این امر نه تنها کارائی کارکنان را موجب خواهد شد، بلکه موجب اثربخشی سازمان نیز می­گردد.(مافی و بطحائی، ۱۳۹۸)

ارزیابی عملکرد در تسهیل اثربخشی سازمانی یک وظیفه مهم مدیریت منابع انسانی تلقی می­شود در سالهای اخیر به نقش ارزشیابی عملکرد توجه زیادی معطوف شده است به عقیده صاحبظران یک سیستم اثربخش ارزشیابی عملکرد می­تواند انبوهی از مزیت­ها را برای سازمان­ها و کارکنان آنها ارزانی دارد. (حاتمی؛ سعیدی و عبدالوند، ۱۳۹۷) منظور از ارزشیابی عملکرد، فرایندی است که بوسیله آن کارکنان در فواصل معینی و بطور رسمی، مورد ارزیابی قرارمی گیرند. شناخت کارکنان قوی و اعطای پاداش به آنها و از این طریق ، ایجاد انگیزه برای بهبود عملکرد آنان و سایر کارکنان،از جمله علل اصلی ارزیابی عملکرد است. (اسدی شوکی و رضایی دیزگاه، ۱۳۹۷) جهان معاصر با سرعتی شگفت انگیز در حال تحول است. اگرچه این تحول در تمام دوران وجود داشته است؛ لیکن امروز این تحول چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ سرعت بی سابقه است. در نظام کنونی، ارزشیابی عملکرد فردی و سازمانی یکی از اهداف عمده هر سازمان زنده و فعال محسوب می­گردد. (طوطیان اصفهانی؛ خدایاری و مداح، ۱۳۹۷)

بنابرین ارزیابی عملکـرد فرایندی است که به وسیله آن کارکنان در فواصل معینی و به طور رسمی مورد ارزیابی قـرار می­گیرند. هدف اصلی از ارزیابی عملکرد این است که اطلاعات ضروری در باره نیروهای شاغل در سازمان جمع­آوری گردد و در دسترس مدیران قرار گیرد، تا آنها بتوانند تصمیمات بجا و لازم را در جهت بالابردن کمیت و کیفیت کار کارکنان اتخاذ نمایند. ارزیابی عملکرد برای مقاصد متعدد سرپرستی و توسعه‌ای از جمله، ارزیابی عملکرد فردی بر حسب نیازهای سازمانی، پیش‌بینی بازخورد به کارکنان در جهت اصلاح یا تقویت رفتار آنها و تخصیص پاداش و ارتقای شغلی افراد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. انتظارات از سازمان­های دولتی برای پاسخگو بودن به ذینفعان متعدد و الزاماتی برای کارایی و اثر بخشی بیشتر در عملیات، باعث افزایش تمرکز و نیاز به اندازه‌گیری عملکرد شده است. انجام ارزیابی عملکرد در بخش دولتی نیز با توجه به تمامی خصوصیاتی که جزء ماهیت بخش دولتی است، در صورت رعایت برخی مسائل، امکان پذیر می‌باشد و می‌تواند به افزایش اثر بخشی و پاسخگویی کمک شایان نماید.

موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل های سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه گیری است و از این رو سازمان بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمی­باشد. سازمان­ها تا زمانی که برای بقا تلاش می­کنند و خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی می­دانند، باید اصل بهبود مستمر را سرلوحه فعالیت خود قرار می­دهند. این اصل حاصل نمی­شود، مگر این که زمینه دستیابی به آن با بهبود مدیریت عملکرد امکان پذیر شود. بهبود مستمر عملکرد سازمان، نیروی عظیم هم افزایی ایجاد می­کند که این نیروها می­تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت­های تعالی سازمانی شود. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالش­های پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاست­های تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه گیری و ارزیابی امکان پذیر نیست. هر چه را که نتوانیم اندازه گیری کنیم نمی­توانیم کنترل کنیم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکان پذیر نخواهد بود. برخی سازمان‌ها با انجام ارزیابی عملکرد کارکنان مخالف هستند و عمده نگرانی سازمان‌ها این است که مبادا کارکنان در اثر اطلاع از قضاوت مدیران نسبت به عملکرد خود رنجیده خاطر شده و این مسأله منجر به کاهش بازدهی، سرخوردگی و نهایتاً افت بازدهی سازمان گردد. از طرفی بسیاری از سازمان­های دولتی و حرفه‌ای، سیستم­های مدیریت عملکرد را با اعتقاد به اینکه آنها ممکن است منجر به شفاف‌تر شدن سازمان­ها گردند یا مشوق­هایی برای عملکرد ارائه دهند یا محاسبه عملکرد را امکان پذیر سازند، ایجاد کرده‌اند. بدون داشتن معیارسود، اندازه‌گیری عملکرد مدیران بخش دولتی دشوار است. همچنین نیاز به تساوی در عملیات دولتی به ابهام هدف­های این عملیات می‌افزاید. کارکنان سازمان اغلب برمبنای معیارهای بسیار ذهنی توسط بخش های بسیار متفاوت ارزیابی می‌گردند و این امر طراحی ساختارهای پاداشی که به طور مناسب تلاش و پاداش را به هم مرتبط کند، دشوار می‌‌سازد. فقدان معیارهای عملکرد معنی‌دار در سازمان، مشکلات انگیزشی را به وجود آورده و منجر به فقدان کارایی عملکرد و تطبیق‌پذیری در سازمان می‌گردد. لذا این پایان نامه با هدف ارایه الگوی مطلوب برای ارزیابی عملکرد کارکنان اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی و در نهایت پیشنهاداتی در این خصوص جهت اجرای بهتر و دقیق­تر ارایه می­گردد. براین اساس، پرسش آغازین این پژوهش عبارت است:  الگوی مطلوب ارزیابی عملکرد کارکنان اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی چگونه است؟

1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق

بدیهی است که ارزیابی عملکرد کارکنان فرآیندی بسیار مهم و حساس است که مسئولان سازمان­ها خصوصا با آن روبه رو هستند. علی رغم سعی دایم در طراحی سیستم­های بهتر و موثرتر برای ارزیابی کارکنان، شواهد و مدارک نشان می­دهد که به طورکلی، مسیولان و همچنین معلمان، از روش­ها و سیستم­های مورد استفاده برای ارزیابی کارکنان رضایت کامل ندارند. دلیل اصلی این نارضایتی، عدم توافق و همسویی دیدگاه­های ارزیابی کنندگان و ارزیابی شوندگان در زمینه­ی اهداف، روش­های اجرا، محتوا و معیارهای ارزیابی عملکرد و به طبع آن تصمیماتی که براساس این نوع ارزیابیها اتخاذ می­گردد، می­باشد.(پدید،۱۳۹۶). ارزیابی عملکرد کارکنان، یکی از مهم­ترین وظایف، مدیران و سرپرستان است. اگر افراد بازتابی درباره عملکرد خود نداشته باشند، یادگیری یا بهبود رفتار به میزان کمی رخ می­دهد. برای افزایش رفتار مثبت و حذف رفتارهای نامناسب ضرورت بسیار مهم آن است که کارکنان از اثربخشی نحوه انجام وظایف و مسئولیت­های خود اطلاعات صحیحی در اختیار داشته باشند.

اصل بنیادی برای استفاده از ارزیابی عملکرد کارکنان به حداکثر رسانیدن کارایی کارکنان از طریق شناسایی و سرمایه گذاری بر توانایی­های آنان است (جزنی،1391 ،304). ارزیابی عملکرد می­تواند آگاهی از میزان پیشرفت در بهبود عملکرد و در نتیجه، انگیزه و فرصت لازم برای ارتقاء کیفیت عملکرد سازمان­ها را فراهم نماید. در مدیریت منابع انسانی در یک سازمان، ارزیابی عملکرد کارکنان در هر جایگاه سازمانی جزء یکی از کارهای اساسی محسوب می­شود(مون[15] و دیگران،2010)..نکات گفته شده و دلایلی از این نمونه، بیانگر ضرورت ارزیابی عملکرد کارکنان، و دلیل اهمیت و جایگاه ویژه آن در مدیریت منابع انسانی سازمان است. اگر در سازمان، نظام ارزیابی عملکرد کارکنان وجود نداشته باشد و یا عملکردها به درستی ارزیابی نشود، کارکنان سازمان انگیزه­ای جهت دستیابی به اهداف سازمان نخواهند داشت و این پدیده تباه شدن نظام مدیریت را به دنبال خواهد داشت. در صورت فقدان سیستمی دقیق و مناسب برای ارزیابی، کسانی که نسبت به سازمان متعهد بوده و برای رشد و پیشرفت آن تلاش وافر می­کنند، دل سرد می­شوند؛ و در مقابل، کارکنانی که تعهدی نسبت به سازمان نداشته و تلاش چندانی برای دستیابی به اهداف سازمان نمی­کنند گستاخ می­گردند.

هر سازمانی برای تحقق اهداف سازمانی خود نیاز به منابع انسانی کارآمد و متخصص دارد. شناخت کارکنان قوی و اعطای پاداش به آن­ها و از این طریق، ایجاد انگیزه برای بهبود عملکرد آنان و سایر کارکنان، ازجمله علل اصلی ارزیابی عملکرد است.(پدید،۱۳۹۶) اندازه­گیری عملکرد پرسنل جزء مهم­ترین و حساس­ترین امور سازمانی است(لیلی و هیندوجا[16]، 2007). مدیران منابع انسانی در سازمان­ها غالبا به انجام ارزیابی عملکرد در سازمانشان می­پردازند به این امید که به دستاوردهایی همچون بهبود عملکرد، ایجاد بستر مناسب جهت ارتباط رئیس و مرئوس و فراهم­آوری اطلاعات مناسب جهت تصمیمات کارکنان، دست یابند  (بوسکیلا- یام و کلاگر[17]، 2010).مدیریت سازمان جهت ایجاد سازمانی با نیروی انسانی کارآمد و توانمند راهی جز توجه به امر آموزش، تقویت قدرت خلاقیت و ابتکار، بالا بردن روحیه و انگیزه، رشد شخصیت کارکنان و مسائلی از این دست ندارد. جهت دستیابی به این اهداف، در مرحله نخست باید عملکرد کارکنان به نحو مطلوب مورد ارزیابی و سنجش قرارگیرند و پس از مشخص شدن نقاط ضعف و قوت کارکنان در زمینه­های فوق، نسبت به رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت اقدام نمود. به عبارت بهتر با ارزیابی عملکرد باید در بهسازی و پرورش نیروی انسانی کوشید(مورگان[18]، 2007).بدون کسب اطلاع از میزان دستیابی به اهداف تدوین شده و بدون شناسایی چالش­های پیش روی سازمان و بازخورد آنها به سازمان مربوطه، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد و تمامی موارد مذکور بدون اندازه­گیری و ارزیابی دقیق امکان پذیر نمی­باشد. علم مدیریت مؤید آنست که آنچه را که نتوانیم مورد ارزیابی قرار دهیم، نمی­توانیم کنترل نماییم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم، نمی­توانیم بر آن اعمال مدیریت کنیم. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل­های سازمانی، عملکرد است و بهبود عملکرد در گرو ارزیابی است. از این رو هیچ سازمانی بدون سیستم ارزیابی نمی­تواند به حیات خود ادامه بدهد. از دیگر دلایل ضرورت و اهمیت ارزیابی عملکرد کارکنان در سازمان، نقش مهم این فرایند در برنامه­ریزی نیروی انسانی است.

بدیهی است که یکی از منابع تأمین نیروی انسانی مورد نیاز، نیروهای موجود در درون هر سازمان است. برای استفاده صحیح از این نیروها لازم است کیفیت و کمیت عملکرد آن­ها و نیز استعدادها و توانایی­های آنان به درستی شناخته، و اطلاعات لازم در مورد آن­ها جمع آوری گردد. هرگاه سیستم ارزشیابی به صورت صحیح و دقیق طراحی و اجرا شود، اطلاعات به دست آمده می­تواند استعدادها و توانایی­های نیروهای درون سازمان را مشخص، در نتیجه معلوم کند که آیا فرد، شرایط لازم به منظور احراز سمتی بالاتر را دارد و برای ترفیع شغلی آماده است یا نه(سعادت، 1383، 215). فرایند مدیریت عملکرد کارکنان، دستاوردهای شخصی کارکنان را با ماموریت و چشم انداز سازمان همتراز می­کند.کارکنان را از اهیمت اجرای مشاغل، برای رسیدن به تعالی سازمانی آگاه می­سازد. باتعیین انتظارات عملکردی شفاف که شامل نتایج، اقدامات و رفتارها می­شود، به کارکنان کمک می­کند تا انتظارات انها را خارج از شغل آنها درک کند. بازخوردها را بطور منظم دریافت می­کند. بنابراین مسائل را در مرحله مقدماتی شناسایی و اقدامات اصلاحی را انجام می­دهند. در نتیجه، مدیریت عملکرد کارکنان می­تواند به عنوان سیستمی پیش فعالانه در نظر گرفته شود که عملکرد کارکنان را در راستای دستیبای به اهداف و عملکرد مورد نظر سازمان مدیریت می­کند. در واقع بین اهداف سازمانی و فردی برای دستیابی به تعالی در عملکرد توازن و یکپارچگی ایجاد می­کند. بنابرین بدون کسب اطلاع از میزان دستیابی به اهداف تدوین شده و بدون شناسایی چالش­های پیش روی سازمان و بازخورد آنها به سازمان مربوطه، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد و تمامی موارد مذکور بدون اندازه­گیری و ارزیابی دقیق امکان پذیر نمی­باشد. علم مدیریت مؤید آنست که آنچه را که نتوانیم مورد ارزیابی قرار دهیم، نمی­توانیم کنترل نماییم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم، نمی­توانیم بر آن اعمال مدیریت کنیم. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل­های سازمانی، عملکرد است و بهبود عملکرد در گرو ارزیابی است. از این رو هیچ سازمانی بدون سیستم ارزیابی نمی­تواند به حیات خود ادامه بدهد.

1 -6 اهداف پژوهش

الف) هدف اصلی

پایان نامه و مقاله

ارایه الگوی مطلوب ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی

ب) اهداف فرعی

3- تعیین شرایط علی(سب ساز) ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی

4-تعیین مقوله محوری ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی

5- تعیین بستر، یا زمینه ساز  ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی

6- تعیین شرایط مداخله گری ارزیابی عملکرد دراداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی

5-تعیین  راهبرد های ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجانشرقی

7- پیامدهایی استفاده از الگوی مناسب ارزیابی عملکرد در سازمان اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی

7-1   سوال های تحقیق :

الف)سوال اصلی

الگوی مطلوب ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی چگونه است؟

ب) سوالات فرعی

1-شرایط علی(سب ساز) ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی کدامند؟

2مقوله محوری ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی کدامند؟

3-بستر، یا زمینه ساز  ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی چیست؟

4-شرایط مداخله گری ارزیابی عملکرد دراداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی کدامند؟

5 راهبردهای ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان اذر بایجانشرقی کدامند ؟

6-در صورت استفاده از الگوی مناسب ارزیابی عملکرد در سازمان اداره امور مالیاتی چه پیامدهایی خواهد داشت؟

1 -8 قلمرو تحقیق

1-8-1 قلمرو زمانی: این تحقیق در سال 1397-1398 بشرح جدول زیر انجام گرفته است.

1-8-2 قلمرو مکانی: این تحقیق در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی انجام شده است.

1-8-3 قلمرو موضوعی: موضوع این تحقیق ارایه­ی الگوی مطلوب ارزیابی عملکرد کارکنان در اداره امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی صورت می­گیرد.

[1]. Moon

Hingoft1.

Paddok2.

[4]                                              Byars and Rue .

[5]   Andres .

[6]  Giangreco .

[7]Foot and Hook .

[8] Armstrong

[9]Singer .

[10].Carell and et al

[11].Foot and Hook

[12].Ivancevich

[13].Snell and Bohlander

[14] Noe, R.A, Hollenbeck, J. R, Gerhurt, B & Wright, P.M.

[15]. Moon

[16]. Lilley & Hinduja

[17]. Bouskila – Yam & Kluger

[18] Morgan .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ب.ظ ]




تغییرات سریع محیطی، جهانی شدن، رقابت برای تامین محصولات و خدمات نوآورانه، تغییر خواسته‌های مشتری و سرمایه گذار به پس زمینه استاندارد برای سازمان‌ها تبدیل شده است. جهت رقابت موثر، شرکت‌ها باید بطور یکنواخت عملکردشان را با کاهش هزینه‌ها، افزایش کیفیت، و تمایز در محصولات و خدمات بهبود بخشند. مطالعات اخیر مدیریت منابع انسانی استراتژیک(SHRM) را به عنوان وسیله‌ای برای افزایش مزیت رقابتی سازمانی مورد بررسی قراردادند. پژوهشگران و مشاوران به طور گسترده‌ای از این رویکرد در برنامه‌ریزی استراتژی سازمان استفاده کرده و جهت ارتقاء نوآوری نیز از این رویکرد استفاده‌ی بهینه‌ای بکنند.

1-2-بیان مسئله

هنگامی که سازمان‌ها خدمات و محصولات جدید را ایجاد می‌کنند و فرایندهای مدیریت را بهبود می‌دهند، نیازمند انگیزش و توانایی سرمایه انسانی برای ایجاد ایده‌ای خلاقانه و دیدگاه‌های نوآورانه و اِعمال فرصت‌های جدید می‌باشند. مدیریت منابع انسانی می‌تواند نگرش‌ها، ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها، و رفتارهای کارکنان را برای رسیدن به اهداف سازمانی متأثر و اصلاح کند تا نقش مهمی را در پرورش شرایط ضروری برای تسریع و هدایت افراد به سوی توسعه فعالیت‌های نوآوری ایفاء می‌کند. سازمان‌ها می‌توانند اقدامات راهبردی مدیریت منابع انسانی شامل کارمندیابی، آموزش، ارزیابی عملکرد و پرداخت را به عنوان ابزاری برای انگیزش تعهد کارکنان و مشارکت کردن آن‌ها در تفکر خلاق و نوآوری استفاده کنند. بنابراین، اقدامات راهبردی مدیریت منابع انسانی نقش مهمی را در تأثیر بر عملکرد نوآوری ایفاء می‌کند.

هنگامی که سازمان‌ها فعالیت‌های نوآوری را ایجاد و توسعه می‌دهند با عدم اطمینان و تغییرپذیری بیشتری در فرایند نوآوری مواجه می‌شوند و نیاز به کارکنان خلاقی دارند که انعطاف پذیر، ریسک پذیر و دارای تحمل عدم اطمینان و ابهام باشند. بنابراین، سازمان‌ها باید در اقدامات کارمندیابی بر این ویژگی‌ها تاکید بیشتری کنند. هنگامی که سازمان‌ها از قابلیت‌های خلاق و ویژگی‌های نوآورانه به عنوان معیار استخدام و انتخاب استفاده کنند، کارکنان آن‌ها به احتمال زیاد تنوعی از ایده‌ها را خلق می‌کنند و به رفتارهای نوآورانه تر متعهد می‌شوند. از طریق کارمندیابی مؤثر و کارا، کارکنان ، منابع مهم ایده‌های جدید درفرایند نوآوری سازمان می‌شوند.

چون فرایند نوآوری اغلب طولانی و نامطمئن است، سازمان‌ها باید بر اهمیت و ارزش نوآوری به عنوان اولویت‌های سازمان تاکید کنند و مکانیسم‌های رسمی را برای اندازه گیری رفتارها و نتایج نوآوری ارائه دهند. فشار مثبت از سوی ارزیابی عملکرد، چالش‌ها و احساس موفقیت را ایجاد می‌کند و به عنوان انگیزاننده مهم کارکنان عمل می‌کند(برومند و رنجبری، 1388).

مدیریت منابع انسانی، به انسان به عنوان یک عامل حیاتی و ممتاز برای بقا، رشد و برتری سازمان توجه می‌نماید. مدیریت منابع انسانی به علت تغییر در روند‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تشدید رقابت در سطح ملی و جهانی، افزایش نیروی ناهمگون کار و تغییرات شگرف در ماهیت نیروی کار با چالش‌های جدیدی روبرو است. مدیریت استرتژیک منابع انسانی در چنین شرایطی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و هر روزه نقش جدیدی از آن انتظار می‌رود. افزایش بهره وری ، افزایش خلاقیت و نوآوری کارکنان، ایجاد و افزایش تعهد نیروی کار، افزایش خدمات مناسبتر از دیدگاه مشتریان، افزایش نقش کارکنان در تدوین و اجرای استراتژی‌های سازمانی، بخشی از نقش‌های در حال تغییرمدیریت استراتژیک منابع انسانی است (امیدی، 1384).

1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

مدیریت استراتژیک منابع انسانی با معنای وسیع خود در دنیای امروزی می کوشد که آموزش و توسعه کارکنان، بهبود سازمانی و مسیر پیشرفت شغلی را در هم آمیزد تا افراد، گروهها و سازمان به شیوه ای اثر بخش رشد کنند. مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تشکیل رویکردی همه جانبه، هماهنگ و پویا در زمینه شناخت نیازها و مشخصات نیروی انسانی سازمانها نظر دارد، تا رسیدن به هدفها و استراتژی های سازمانی در محیط رقابتی پر تلاطم و متغیر امروزی را ممکن سازد. با مفهوم وسیعی که مدیریت استراتژیک منابع انسانی در این سالها کسب کرده است، می‌کوشد میان نیازهای جهانی، ملی، سازمانی و فردی پیوند ایجاد کند. پس می بایستی زمینه های لازم برای بروز تواناییهای بالفعل و تشخیص تواناییهای بالقوه کارکنان، در سازمان فراهم شود.

مدیران سونی برای پیاده سازی استراتژیهای خود بر نیروی انسانی، تاکید بسیار زیادی دارند و به این منبع به عنوان یک منبع کاملاً استراتژیک می‌نگرند و پیوسته سعی می کنند تا فرهنگ مجموعه‌های مربوط به خود را به سمت شرایط مناسب روز، حرکت دهند. مزیتهای رقابتی سونی شامل موارد زیر است:

 اعتبار، خلاقیت، کیفیت، سرمایه، فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی، که همه این موارد را مدیون نیروی انسانی خود هستند. سونی از همان ابتدای کار، نقش استراتژیک نیروی انسانی را در پیشبرد هدفهای شرکت درک کرده بود. بنابراین بر مکانیزم یادگیری بسیار تاکید داشت. اگر چه ژاپنی‌ها خصوصیات همکاری گروهی و پشتکار را دارند ولی از نظر نوآوری وخلاقیت در سطح بالایی نیستند. پس مدیران شرکت با شناخت نقاط قوت و ضعف منبع انسانی خود، توانسته اند با تقویت نقاط قوت و بر طرف کردن نقاط ضعف، این منبع استراتژیک را به سطح بالایی برسانند. برای تحقق این امر مدیران سونی برنامه های ویژه‌ای را در شرکت خود دنبال کرده اند. توسعه خلاقیت و کارآفرینی در بین نیروهای شرکت، یادگیری مستمر و آماده نگه داشتن آنها باعث شده که هر گاه مدیران تصمیمی استراتژیک می گیرند به راحتی به اجرا در آید(فرهی، 1382). به همین منظور با توجه به خلاء‌های تحقیقاتی موجود ضروری به نظر می‌رسد به نقش ارزشمند مدیریت استراتژیک منابع انسانی برنوآوری در سازمان‌های ایرانی نیز توجه خاصی گردد و ما نیز در این تحقیق به بررسی این امر مهم خواهیم پرداخت .

1-4-اهداف تحقیق

هدف اصلی تحقیق: بررسی رابطه‌ی بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

هدف فرعی اول: بررسی رابطه‌ی بین استراتژی جذب منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

هدف فرعی دوم: بررسی رابطه‌ی بین استراتژی انگیزش منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

هدف فرعی سوم: بررسی رابطه‌ی بین استراتژی پاداش منابع انسانی ونوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

هدف فرعی چهارم: بررسی رابطه‌ی بین استراتژی ارتقاء منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

هدف فرعی پنجم: بررسی رابطه‌ی بین استراتژی مذاکره منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

1-5- متغیر‌های مستقل و وابسته

متغیر‌های اصلی این تحقیق با توجه به موضوع عبارتند از

متغیر مستقل: مدیریت استراتژیک منابع انسانی متغیر وابسته: نوآوری کارکنان

 در این مطالعه میزان تاثیر پنج استراتژی منابع انسانی (جذب، انگیزش، پاداش، ارتقاء و مذاکره) بر متغیر وابسته نوآوری کارکنان بررسی شده است که نتایج این بررسی به طور مفصل در فصل چهارم توضیح داده شده است .

1-6-سئوالات تحقیق

سئوال اصلی اول: آیا بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه وجود دارد ؟

سئوال فرعی اول: آیا بین استراتژی جذب منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه وجود دارد ؟

سئوال فرعی دوم: آیا بین استراتژی انگیزش منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه وجود دارد؟

سئوال فرعی سوم: آیا بین استراتژی پاداش منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه وجود دارد؟

سئوال فرعی چهارم: آیا بین استراتژی ارتقاء منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه وجود دارد؟

مقالات و پایان نامه ارشد

سئوال فرعی پنجم: آیا بین استراتژی مذاکره منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه وجود دارد؟

1-7- فرضیه‌های تحقیق

فرضیه اهم: بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه معناداری وجود دارد.

 فرضیه اخص اول: بین استراتژی جذب منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه اخص دوم: بین استراتژی انگیزش منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه اخص سوم: بین استراتژی پاداش منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه اخص چهارم: بین استراتژی ارتقاء منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه اخص پنجم: بین استراتژی مذاکره منابع انسانی و نوآوری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه رابطه معناداری وجود دارد.

1-8- روش شناسی تحقیق

1-8-1- نوع و روش تحقیق

این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی است و بر حسب نحوه گردآوری داده‌ها از نوع توصیفی و از میان انواع تحقیق‌های توصیفی، ازنوع همبستگی می‌باشد.

1-8-2- روش و ابزار گردآوری اطلاعات

در این تحقیق جهت جمع آوری اطلاعات و داده‌های مورد نیاز از پرسشنامه و همچنین جهت بررسی مبانی نظری تحقیق از مطالعات کتابخانه‌ای و اسناد و مدارک سازمانی استفاده شده است.

1-8-3- روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده‌ها

پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS.18 اطلاعات بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روشهای آماری به کارگرفته شده که شامل آمار توصیفی وآمار استنباطی می‌باشد عبارتند از:

آمارتوصیفی: مانند محاسبه فراوانی، میانگین، انحراف معیار، حداکثر و حداقل نمره جهت توصیف ویژگیهای فردی اعضای نمونه.

آماراستنباطی: آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون دوربین واتسون، آزمون رگرسیون گام به گام

1-8-4- جامعه آماری

جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می‌باشد.

1-9- قلمرو تحقیق

به منظور شناخت دقیق و صحیح مسئله مورد پژوهش، قابل کاربردی کردن پژوهش، ژرفانگری و رسیدن به راه حل‌های دقیق تر، قطعی تر، اصلاحی و سازنده مرتبط با موضوع مورد پژوهش و از طرف دیگر توجه به محدودیت‌های هزینه، زمان و اهداف فردی پژوهشگر مشخص کردن قلمرو و ابعاد موضوعی، زمانی و مکانی پژوهش لازم و ضروری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:37:00 ب.ظ ]




برخی از رفتارهای شغلی هستند که برای سازمان بسیار موثر و قابل توجه هستند ، این رفتارهای شغلی در سال های گذشته توجه محققان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است . آنچه مشخص است محققان در گذشته در مطالعاتی که انجام داده اند نشان داده است که موفقیت سازمان از رفتار کارکنان آن نشات می گیرد و این مطالعات عمدتا به رفتار درون نقشی کارکنان معطوف بوده است . اما به مرور زمان ، محققان بین عملکرد درون نقشی و عملکرد فرا نقشی تمایز قائل شده اند و رفتارهای اختیاری را از رفتارهای وظیفه ای متمایز کرده اند . یکی از متداول ترین مفهوم سازی های صورت گرفته در مورد رفتارهای فرانقشی ، رفتارهای شهروندی سازمانی[1] می باشد. در مورد رفتارهای شهروندی سازمانی پژوهش های زیادی صورت گرفته و به عوامل به وجود آورنده آن پرداخته شده است به طوری که از کیفیت زندگی کاری [2]می توان با توجه به تحقیقات صورت گرفته به عنوان یکی از عوامل به وجود آورنده رفتار شهروندی سازمانی نام برد . کیفیت زندگی کاری به چگونگی شرایط زندگی شغلی و زندگی شخصی کارمندان اشاره می کند و اثرات متقابل آنها را در بر می گیرد، اینکه ما چه میزان از سازمان خود دریافت می کنیم و عادلانه بودن این دریافت و یا روابط عاطفی که بین ما و همکاران و مدیران برقرار است، یا اینکه شرایط محیطی کار ما چگونه است و … همگی بر ادراک ما از کیفیت زندگی کاری تاثیر گذار می باشد . این تحقیق بر آن است تا رابطه بین این ادراک از کیفیت زندگی کاری را در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی مورد ارزیابی قرار دهد.

1-1 بیان مسئله

امروزه، رقابت شدید و تغییرات فناوری، فشار روزافزونی بر سازمانها و شیوه‌های متنوع آنها در افزایش  بهره وری نیروی انسانی شان وارد می‌سازد. بهره وری منابع انسانی که از ضرورت های توسعه و رشد هر جامعه و سازمان محسوب می شود ، تنها از طریق افزایش میزان حقوق و مزایا و امکانات رفاهی به دست نمی آید بلکه بهره ور کردن انسانها به عواملی چون ایجاد رضایت و افزایش کیفیت زندگی کاری در سازمان نیاز دارد که باید با ایجاد باورهای مشترک و فرهنگ سازمانی مساعد زمینه برقراری ارتباط بین این عوامل را به وجود آورد. در شکل گیری این فرهنگ ، مدیران سازمان ها می توانند بیشترین نقش را داشته باشند .کیفیت زندگی کاری شامل هر گونه بهبود در فرهنگ سازمانی است که باعث رشد و تعالی کارکنان در سازمان می شود (Filippo,1998 ) لذا نظام ارزشی کیفیت زندگی کاری ، سرمایه گذاری بر روی افراد را به عنوان مهم ترین متغیر در معادله مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می دهد (Shareef,1990 ).

یافته های مطالعاتی نشان می دهد که توجه به کیفیت زندگی کاری موجب کاهش میزان شکایت کارکنان ، کاهش نرخ غیبت از کار، کاهش میزان اعمال مقررات انضباطی ، افزایش نگرش مثبت کارکنان و افزایش مشارکت آنان در برنامه های نظام پیشنهادها بوده است. (Gordon,1993 ). از طرف دیگر برآورده ساختن نیازهای کارکنان به بهسازی و کارایی بلندمدت سازمان نیز منجر خواهد شد .  

عدم رضایت کارکنان از کیفیت زندگی کاری مشکلی است که تقریبا به همه کارمندان بدون توجه به مقام و جایگاه آنها آسیب می رساند . هدف بسیاری از سازمان ها افزایش رضایت کارکنان در تمام سطوح است ، اما این مسئله ی پیچیده ای است زیرا تفکیک و تعیین اینکه چه مشخصه هایی با کیفیت زندگی کاری رابطه دارند امری دشوار است (Saraji&etal.2006,p.53 ).

پیامدهای عدم توجه به موضوع کیفیت زندگی کاری کارکنان اثرات مخربی درکارکنان و از بین رفتن اعتماد به نفس و روحیه کارکنان و برآورده نشدن نیاز به امنیت و احترام کارکنان از طریق سازمان از بین رفتن وفاداری کارکنان به سازمان، احساس تعهّد سازمانی، درگیری و مشارکت سازنده سازمانی می گردد.

رفتار شهروندی سازمانی برای هر سازمانی مفید بوده، چرا که با متغیرهای سازمانی مهمی چون رضایت شغلی، نگهداری سیستم و بهره وری سازمانی ارتباط دارد و می تواند بهره وری نیروی انسانی و کارکنان و سازمان را به حداکثر رساند و نهایتاً موجب کارکرد مؤثر سازمان گردد. ارگان رفتار شهروندی سازمانی را مجموعه رفتارهای آگاهانه و از روی بصیرت افراد می داند که اگرچه دارای الزام اجرایی نیست و تحت تأثیر نظام رسمی پاداش دهی سازمان قرار ندارد اما بر کم و کیف عملکرد سازمان تأثیر به سزایی دارد به عبارت دیگر رفتار شهروندی سازمانی آن دسته از رفتارها است که شهروندان سازمانی نه به خاطر انجام وظیفه و یا به خاطر کسب پاداش و یا دستمزد بیشتر بلکه تنها به لحاظ شهروند سازمان بودن نسبت به انجام آن اقدام می کنند، که  با بهبود کیفیت زندگی کاری، رفتار شهروندی موجب  بهبود کار و به دنبال آن رضایت شغلی و رفتارهای کمکی از جمله نوع دوستی و مردانگی و ادب و مهربانی و خوش رویی نیز حاصل خواهد شد. عدم توجه به موضوع رفتار شهروندی در سازمانها می تواند اثرات مخرب بسیاری همچون بی انگیزگی در کارکنان، کاهش سطح بهره وری در سازمان ، وجود رقابت ناسالم و حتی ایجاد دشمنی میان کارکنان گردد.

 حال با توجه به مطالب گفته شده این سوال مطرح می شود که :

 آیا بین کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا رابطه وجود دارد ؟

2-1 سوال آغازین

پرسش آغارین تحقیق حاضر عبارت است از :

آیا بین کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا رابطه

پایان نامه

وجود دارد؟

3-1 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

سازمان ها از دهه 1980 برنامه های مختلفی از قبیل باز مهندسی، کوچک سازی ومواردی از این قبیل را برای تغییر و بهبود وضعیت خود انجام داده اند اما با توجه به این موضوع که این تغییرات اغلب بر پارادایم مکانیکی تأکید داشته، نتیجه مؤثر و امیدوار کننده ای را به ارمغان نداشت و برای عصر اکنونی که ، سازمان ها با کارکنان رشد یافته ای مواجه اند و خواهان کار با معنا و ایجاد محیط کاری مساعد برای پرورش خلاقیت و استعداد های خویش جهت بالندگی خود هستند پاسخ گو نیست. (وارث، 1388،137)

 با توجه به تغییر و تحولات عصر حاضر و با ورود سازمان ها به اقتصاد دانش محور امروزه منابع انسانی سازمان ها به عنوان حیاتی ترین عنصر استراتژیک و اساسی ترین راه برای اثربخشی و کارائی سازمان به حساب می آید. از این رو نیروی انسانی متعهّد هم به عنوان عامل موفقیت سازمان و هم به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار برای سازمان ها تلقی می شود . اسکات[3] در سال1990 منشاء اصلی مزیت رقابتی برای سازمان ها را فداکاری، کیفیت تعهّد و توانایی نیروی انسانی می داند، چرا که نیروی انسانی وفادار و سازگار با اهداف سازمان حاضر است فراتر از وظایف مقرر در شرح شغلش فعّالیت کند و موجب اثربخشی در سازمان گردد (کریمی ، 1386، 2).

بنابراین هر سازمانی در تلاش است تا بتواند از تمام توانایی ها و استعدادهای کارکنان خود بهره مند شود و برای این منظور بایستی فرصت ها و امکانات و محیط کار مناسب را برای تبدیل استعداد بالقوه به بالفعل را به وجود آورد و استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به یک سری اقدامات مثبت و سازنده ای ست که رضایت کامل یا نسبی کارکنان را در سازمان فراهم آورد. در مقابل کارکنان هم در جهت اثر بخشی سازمان رفتارهای را از خود نشان می دهند که در شرح وظایف شغلی آنان ذکر نشده است لذا شناخت میزان کیفیت زندگی کاری کارکنان و رابطه آن با رفتار شهروندی سازمانی در شرکت طراحی مهندسی سایپا ضروری به نظر می رسد .

4-1  اهداف تحقیق

هدف اصلی از انجام پژوهش :

هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی رابطه کیفیت زندگی کاری با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا می باشد .

اهداف فرعی

  • شناسایی رابطه پرداخت منصفانه و کافی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه محیط کار ایمن و بهداشتی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه قانون گرایی در سازمان با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه وابستگی اجتماعی زندگی کاری با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه فضای کلی زندگی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
  • شناسایی رابطه توسعه قابلیت های انسانی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در شرکت طراحی مهندسی سایپا
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:37:00 ب.ظ ]




فرآیند اجتناب ناپذیر پیری بدون شک آغاز می شود. انسان ها طی فرآیند زیستی، با مرحله ای به نام سالمندی رو به رو می شوند. این مرحله، در گذرگاه رشد طبیعی به دست می آید؛ به طوری که با سرنوشت آدمی عجین شده و ضرورتی گریز ناپذیر محسوب می شود. از سویی، کاهش نرخ رشد جمعیت و از سوی دیگر، بهبود مراقبت های پزشکی، به افزایش میانگین عمر در بیشتر کشور های جهان منجر شده است (شانکار، مک مان، دماکاکوس، هامر و استپتو[1]، 2017).

جمعیت کشور ایران نیز در شرایط غیرقابــل منتظره ای در حال پیرشدن و سالمندی می باشد. به طوری که این گروه سنی با افزایش امید به زندگی دارای سریع ترین رشد جمعیت در بین جمعیت جهان می باشد. سیاست کنترل موالید، کاهش مـرگ و میر، افزایش امیـد بـه زنـدگی، رشـد خـدمات بهداشـتی و تکنولوژی درمانی و تشخیصی و افـزایش قابـل ملاحظـه ی جمعیت سـالمندان سـبب شـده اسـت کـه از آن بـا عنـاوین گوناگونی مانند خاکستری شدن جمعیت، پیرشدن ملت هـا و اورژانس جهانی یاد شود. افزایش روزافزون جمعیت سالمندان در جهان یکـی از چـالش برانگیزتـرین موضـوعات در حـوزه سلامت محسوب می شود. (رجبی، 1395).

تغییر ساختار خانواده از گسترده بـه هسـته ای، بـالارفتن سن و عدم پذیرش سالمندان در خانواده تغییراتی را در سبک زندگی سالمندان بوجود آورده است. برنامه های جدیـد بـرای کمک به سالمندان به وجود آمـده انـد و مؤسسـات ویـژه ای تحت عناوین سرای سالمندان یا آسایشگاه، سالمندانی را کـه نیاز به حمایت دارند می پذیرند. با بالاتر رفتن سـن نیـاز بـه خدمات مراقبتی و بهداشتی نیز افزایش پیدا می کند و سـهم ویژگی های جمعیت شناختی سالمندان نظیر سن، جنس، تحصیلات، تعـداد فرزنـدان، شـغل و وضـعیت اقتصـادی در کیفیت زندگی و سلامت روان سالمندان، مؤثر است (3). به باور روانشناسان، در دوران سـالمندی وضـع بهداشـت روانی فرد سالمند در آفرینش دقایق خوب و بد تأثیر فراوانـی دارد و در واقـع بایـد پـذیرفت کـه رعایـت بهداشـت روانـی سالمندان در ایجاد شرایط زیست محیطی برای آنان جـز بـه یاری بررسی دقیق رویدادهای زندگی و درک صحیح شـرایط و معضلات موجود امکان پذیر نیست. تنهایی و بـی پنـاهی و توقعـات و انتظارهـای بـرآورده نشـده سـالمند از اطرافیـان، اضـطراب و نگرانـی هـای ناشـی از قـرار گـرفتن در وضـع نامطلوب، بحران ناامیدی، ترس از سپردن به سرای سالمندان و احساس بی کفایتی و بی ارزشی از دیگـر مسـائل اسـترس زای دوران کهولت اســت. امـروزه افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. در ایران افسردگی 35 الی 45 درصد از بیماری های روانی را به خود اختصاص می دهد که متأسفانه این رقم روز بروز سیر صعودی می یابد. (کولایی، حیدری و فلسفی نژاد، 1394).

امید درمانی هم یعنی حالت انگیزشی مثبت بر اساس حالت مشتق شده از نوعی تعامل و کنش موفقیت آمیز که مبتنی است بر عاملیت (انرژی درونی هدفمندسازی خود) و سپس مسیریابی و برنامه ریزی در راستای نیل بدان اهداف و آمال ها (لوید[2] و همکاران، 2009). به عبارت ساده تر، امید درمانی یک برنامه درمانی است که بر اساس نظریه امید اشنایدر به منظور افزایش تفکر امیدوارانه و تقویت فعالیت های مربوط به پیگیری هدف طراحی شده است. در این درمان، شرکت کنندگان ابتدا با اصول نظریه امید آشنا می شوند و سپس به آنها آموزش داده می شود که چگونه این اصول را در زندگی خود بکارگیرند. شرکت کنندگان یاد می گیرند که چگونه اهداف مهم، قابل دستیابی و قابل اندازه گیری را تعیین کنند، گذرگاه های متعدد برای حرکت به سمت این اهداف تعیین کنند، منابع انگیزشی و تأثیر متقابل هر مانع برانگیزش را شناسایی کنند، پیشرفت به سمت هدف را بازنگری کنند، اهداف گذرگاهها در صورت لزوم اصلاح کنند (شریفی، شهبازی و گودرزیان، 1394).

با توجه به اهمیت مطالب ارائه شده، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی امید درمانی در کاهش اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی سالمندان مراکز نگهداری شهر تبریز انجام یافته است.

1-2- بیان مسئله

با توجه به افزایش شاخص امید به زندگی در ایران طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی که امروز در مردان ایران ۶۷ سال و در زنان ایرانی ۷۱ سال می باشد، می توان حدس زد که آمار سالمندان ایرانی رو به افزایش است. براساس پیش بینی کارشناسان، در اینده های نه چندان دور در جهان، از هر پنج نفر یک نفر سالمند خواهد بود. با افزایش تعداد سالمندان مساله بهداشت، سلامت و تأمین آسایش و رفاه آنان در جامعه هر روز ابعاد تازه و گستردهای پیدا می کند. ما در آینده در برابر مسائل جدی درباره سالمندان و حل مشکلات آنها قرار خواهیم گرفت. بنابراین، سالمند و شرایط ویژه افراد سالمند و تأمین بهداشت روانی و جسمانی آنها از جمله مسائلی است که توجه ویژه ای را می طلبد. سالمندان به عنوان یکی از گروههای آسیب پذیر جوامع تلقی و توجه خاصی به آنها می شود و در طی سالهای اخیر به علت کاهش میزان مرگ و میر و بهبود شرایط بهداشتی و افزایش امید به زندگی، جمعیت سالمندان بیش از هر دورهای از تاریخ می باشد (جمال زاده و گلزاری، 1393).

با توجه به افزایش سالمندان در جامعه جهانی، کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. در فرهنگ ایرانی، سالمندان مورد احترام اقشار جامعه هستند و اگر ما به تمام خانواده های ایرانی نگاه بیندازیم خواهیم دید که همه با سالمندان و مشکلاتی که این دوره به همراه دارد، دست به گریبانند. با توجه به صنعتی شدن جامعه، در زندگی کنونی برای بسیاری از خانواده ها نگهداری از سالمندان بخصوص در شهرهای بزرگ بسیار مشکل شده است. سالمندان مسائلی خاصی خود را دارند و تأمین بهداشت روانی و جسمانی آنها از جمله مسائلی است که توجه ویژهای را می طلبد (خواستار، 1394).

لازم به ذکر است که دوره سالمندی با بیماریها و اختلالات زیادی همراه است که از این میان می توان به سه تا از مهمترین این اختلالات یعنی اقسردگی[3]، احساس تنهایی[4] و اضطراب[5] اشاره کرد. در بسیاری موارد خانواده ها از مشکلات مربوط به دوران پیری آگاهی دارند اما به دلایل گوناگون برای حل آنها هیچ اقدام جدی نمی کنند و البته خود سالمندان نیز به دلایلی مثل ترس، خجالت و عدم آگاهی از مسائل و مشکلاتشان ، معمولاً آنها را مطرح نمی کنند (بشکانی، 1393).

افسردگی بیماری سختی است، که علاوه بر آن که از نظر روحی و اجتماعی یأس آور است اغلب بیمارهای جسمی که زندگی را تهدید می کنند، وخیمتر می کند و در موارد زیادی منجر به خودکشی سالمندان می شود، هنگامی که سالمندان افسرده را در جامعه می بینیم سؤالی برای ما مطرح می شود که چرا آنها چنین وضعیتی دارند؟ چطور می توانیم به آنها کمک کنیم؟ و از آنجا که سالمندی دوره استراحت و آرامش است پس چرا ما می بینیم که آنها دست به خودکشی می زنند؟ سستی و رخوت آنها به چه دلیل است؟ آیا میتوان آن را ناشی از بیکاری آنها دانست و به این دلیل که دیگر به فعالیتهای تولیدی دست نمیزنند؟ اگرچه یکی از این دلایل می تواند ناشی از بیکاری باشد و اینکه خود را دیگر غیر مفید میدانند، اما میتواند ناشی از عدم امیدواری باشد؟

هنگامی که در محیطهای آسایشگاهها وارد می شویم، با ساختمانی خالی از صمیمیت مواجه می شویم، و انسانهایی را می بینیم که به امید اینکه چه زمانی عمر آنها به پایان میرسد روزها را سپری می کنند.انسانهایی که در جایی کز کرده اند و فکر می کنند. و فکر می کنیم نمی توانیم به آنها نزدیک شویم، و هیچ حرف مشترکی با آنها نداریم. یکی دیگر از اختلالاتی که شیوعی بیشتر از افسردگی در سالمندان دارد، اضطراب است که باعث ایجاد تشویش و نگرانی هائی در آنها میشود والبته سالمند این نوع نگرانی ها را یکی از نشانه های لاینفک و طبیعی پیری می داند (چانگ، کیم، آسکو، جونز، کوک و آمتمان[6]، 2015).

البته، منشا این اختلالات متفاوت است و هر کدام به صور گوناگونی به نمایش در می آیند در برخی موارد با مشکلات جسمانی اشتباه گرفته میشوند. در نتیجه کمک مناسب برای سالمندان صورت نمی گیرد. ریچمن (۱۹۵۹) اظهار داشته است که احساس تنهایی تجربه عاطفی دردناک، ترس آور، عام و خطیری است که پیامدهای آسیب شناختی گسترده ای دارد. همچنین پپلاو (۱۹۸۲) عنوان می کند که احساس تنهایی شخصی، یک احساس وحشت بیان نشده، نومیدی یا احساس بیقراری افراطی است. این احساسات تسریع کننده اعمال خودکاری است که اشخاصی دیگر را وادار می کند تا در تماس با فرد تنها قرار بگیرند. بدین ترتیب، ممکن است نوعی از تماس اجتماعی که فرد نیاز دارد فراهم شود. ساکنان خانه سالمندان ریسک بیشتری برای احساسات منفی از جمله: اضطراب، افسردگی، غم واندوه و… دارند. در این مکانها، احساسات منفی می تواند به طور مقطعی به علت بیماریهای مزمن و مشاهده ناتوانی ساکنان دیگر و همینطور بالا بودن مرگ به وجود آید (کابورال، اوانگلیستا و وتسل[7]، 2012) که منجر به درد و رنج بیشتری در سالمندان میگردد. با این وجود، هیچ تلاش جدی از سوی آنها جهت تغییر صورت نمی گیرد. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا راهی برای کاستن اضطراب وافسردگی و آموختن روش مقابله با آنها در این قشر جامعه وجود دارد؟ با برنامه ریزی مناسب سالمندان می توانند از دوران سالخوردگی شاد و مولد لذت برده و به عنوان یک جز» یکپارچه با جامعه تلقی شوند.از جمله این برنامه ریزیها می توان به انواع روان درمانی اشاره کرد. امید درمانی نیز یکی از این روش ها می باشد. در واقع امید درمانی در پاسخ به درخواست متخصصان بالینی و با کاربرد منظم اصول نظریه امید در بافت درمانی ایجاد شد.( اسنایدر، 2002) امید داشتن و خوش بینی نسبت به اینده می تواند بر موقعیت های ایجاد کننده چالش و فشار روانی، تاثیر گذارد (کوهن، فردریکسن، براون، میکلز و کانوی[8]، 2009).

آیروینگ و همکاران (1998) در تحقیق خود نشان داده اند که آموزش امید می تواند منافع روان شناختی مختلقی برای افراد داشته باشد و همچنین مؤلفه شادی را در آن ها افزایش دهد. با توجه به آسیب پذیر بودن سالمندان نسبت به اختلالات خلقی و عوارضی که این اختلالات در پی خواهد داشت، هر گونه تلاشی برای رفع این اختلالات و کمک به سالمندان برای کاهش اضطراب و افسردگی مفید خواهد بود، با نظر به این که رویکرد مثبت نگری در بهزیستی و شادکامی انسان مؤثر است، لذا این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا امید درمانی به عنوان یک رویکرد برگرفته از درمان راه حل مدار و درمان شناختی می تواند در کاهش اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی سالمندان تاثیر داشته باشد؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت مطالعه

یکی از وقایع اجتناب پذیری که در زندگی آدمی رخ می دهد پدیده ی سالمندی است و از مهمترین مسائل جامعه چگونگی برخورد با این پدیده است. در همه ی جوامع بشری سالمندان تعداد قابل توجهی از جمعیت را شامل می شوند. لذا هر اقدامی در جهت بهینه کردن شرایط زندگی آن ها می تواند مشکلات اجتماعی را کاهش داده و در کنار آن مشکلات خانواده نیز کاهش یابد. اغلب مشکلاتی که سالمندان با آن روبه رو هستند مشکلات جسمی و ناتوانایی های حرکتی و مشکلات روحی و روانی است از جمله مسائل روحی که سالمندان با آن مواجه می شوند ناامیدی و افسردگی است، روان شناسان گام های بسیاری در جهت بهبود این علائم رداشته اند ولی پس از ظهور جنبش روان شناسی مثبت، نظریه پردازان و محققان به جای توجه صرفبه تجارب یا ادراک های منفی به بررسی ساز ه هایی چون خودکنترلی، معنویت ، شادی ، خوش بینی و امید پرداختند (اشنایدر و مک کالوف،2000). آثار مثبت این ساز ه ها بر سلامت جسمانی و روانی در تحقیقات مختلف تأیید شده است. تحقیقات انجام شده نشان داده اند که امید با عاطفه مثبت (اشنایدر و همکاران ،1966) و احساس خود ارزشمندی (اشنایدر و همکاران،1997) همبستگی بالایی دارند و همچنین به طور منفی با افسردگی (اشنایدر و همکاران،1997) در ارتباط است.

امروزه سالمندی به عنوان یک پدیده مهم جهانی بوده که این امر به دلیل افزایش جمعیت سالمندان جهان می باشد، به گونه ای که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی (WHO) تعداد سالمندان در کشورهای آسیای جنوب غربی(از جمله ایران) در سال 2000 حدود 7 درصد کل جمعیت بوده و این رقم تا سال 2030 به 15 درصد خواهد رسید. همچنین افسردگی به عنوان یکی از شایعترین بیماری های دوران سالمندی و یکی از شایعترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. در ایران افسردگی 35 الی 45 درصد از بیماری های روانی را به خود اختصاص می دهد که متأسفانه این رقم روز بروز سیر صعودی می یابد. در سال 2000 افسردگی چهارمین رتبه را از نظر بیماری ها به خود اختصاص داده و پیش بینی می شود که تا سال 2020 به رتبه دوم و در سال 2030 به رتبه اول در تمامی سنین و دومی در کشورهای با درآمد بالا صعود کند. افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی سالمندان و از شایعترین عوامل خطر خودکشی در سالمندان است که نزدیک 34 درصد خودکشی های موفق را شامل می شود (خدابخشی کولایی، حیدری و فلسفی نژاد،

پایان نامه و مقاله

1394).

با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده و توجه به این نکته که، سلامت سالمندان موضوع مهمی برای اقشار مهم جامعه به شمار می رود و لذا اگر بتوانیم از طریق پژوهش های مختلف به بررسی ها و راهکارها و نتایجی دست یابیم که بتوانند میزان سلامت سالمندان را ارتقاء بخشند می توانیم در این مهم قدم برداریم. بنابراین درصدد برآمدیم به بررسی اثربخشی امید درمانی بر کاهش اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی سالمندان بپردازیم.

 

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی

تعیین اثربخشی امید درمانی بر کاهش افسردگی، اضطراب و احساس تنهایی سالمندان در مراکز نگهداری می باشد.

1-4-2- هدف جزئی

1- تعیین اثربخشی امید درمانی بر کاهش افسردگی سالمندان در مراکز نگهداری

2- تعیین اثربخشی امید درمانی بر کاهش اضطراب سالمندان در مراکز نگهداری

3- تعیین اثر بخشی امید درمانی بر کاهش احساس تنهایی سالمندان در مراکز نگهداری

1-5- فرضیه های تحقیق

1-امید درمانی موجب کاهش افسردگی سالمندان در مراکز نگهداری می شود.

2-امید درمانی موجب کاهش اضطراب سالمندان در مراکز نگهداری می شود.

3- امید درمانی موجب کاهش احساس تنهایی سالمندان در مراکز نگهداری می شود.

1-5- فرآیند اجرایی تحقیق

فرآیند اجرایی تحقیق در 9 مرحله می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]




نقش و اهمیت مشتری در شرکت­ها و سازمان­ها به سبب تأثیر مستقیمی که بر رشد و بقای سازمان در بازار رقابت می گذارند و نیز کسب منافعی که برای ایشان دارند، سبب گردیده تا امروزه از نظر فلسفی لزوم کسب رضایت مشتری درک و پذیرفته شود و در کلیه واحدهای سازمانی گرایش به مشتری داشته باشند و سمت و سوی فعالیت همه آنها مشتری و جلب رضایت او باشد. در دنیای امروز اصل رقابت ایجاب می کند که توجه مدیران سازمان ها معطوف به بالا بردن خشنودی مشتریان، کاهش هزینه های تولید و ارائه خدمات با سطح بالای کیفیت در کار باشد. لذا بررسی و شناخت شاخص­های رضایت مشتری و سنجش رضایت مشتریان بدین لحاظ حائز اهمیت بوده که نهایتاً سطح رضایت مشتری تعیین کننده موفقیت یا شکست سازمان هاست. رعایت اصول اخلاقی از وظایف اصلی مدیران می­باشد. اخلاقی بودن نه تنها سبب رضایت کارکنان و مشتریان است بلکه مشتریان و کارکنان را به دوستداران دو آتشه مدیران تبدیل می­کند. دوستدارانی که از ارتباط با مدیران لذت می برند و سعی می­کنند آشنایان و سایر همکاران خود را در این لذت سهیم کنند. براین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش اخلاقی رؤسا و کارکنان با رضایت و وفاداری مشتریان بانک­ مسکن استان آذربایجان غربی انجام گرفته است.

1-2. بیان مسأله(تعریف موضوع تحقیق)

دنیای کسب و کار در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم با رقابت روز افزون بنگاه­های اقتصادی رو به رو بوده است. افزون ­بر این، مشتریان هر روزه آگاهی بیشتری نسبت به رقبا و محصولات و خدمات پیدا می­کنند و گزینه­های مختلفی را پیش­رو دارند. با این شرایط به جرأت می­توان ادعا کرد که امروزه هیچ کسب و کاری به جز سازمان­های انحصاری نمی­توانند بدون داشتن مشتریان وفادار دوام آورند . با توجه به این واقعیت که انتظارات مشتریان به طور دائم در حال افزایش است، سازمان­ها ملزم هستند تا فراتر از نیازهای اولیه مشتریان رفته، انتظارات مشتریان را تأمین و کانون توجه خود را از ارضای صرف مشتری به ایجاد وفاداری و اعتماد از طریق ایجاد ارتباطی بلندمدت، دو جانبه و سودآور  برای هر دو طرف معطوف نمایند . در این راستا دو مسأله مهم یعنی انتخاب مشتری و وفاداری او، تمامی تلاش­ها در حوزه دانش بازاریابی را پوشش می­دهد چرا که هدف اصلی بنگاه­های اقتصادی از تلاش و رقابت، جذب مشتری و تعامل و سودآوری بلند مدت از اوست ( مهرانی و همکاران ، 1391 ).

تعریفی که محققان از وفاداری مشتریان نسبت به بانک داشته­اند، پاسخ رفتاری توأم با تعصب ( یعنی غیرتصادفی) یا ملاقات مجددی که از طریق برخی واحدهای تصمیم­گیری نسبت به یک بانک، خارج از فضای سایر بانک­ها در طی زمان ابراز می­شود که تابعی از فرآیندهای روانشناسی ( تصمیم­گیری و ارزیابانه ) بوده و منتج به تعهدات نسبت به مارک تجاری می­گردد.  همچنین رضایت­مندی مشتری را به عنوان احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت بعد از استفاده از آن تعریف می­کنند. رضایت­مندی مشتری نتیجه اصلی فعالیت بازاریابی است که به عنوان ارتباطی بین مراحل مختلف رفتار خرید مصرف کننده عمل می­کند. اگر مشتریان به وسیله خدمات خاصی رضایت­مند شوند به احتمال زیاد خرید خود را تکرار خواهند کرد ( مهرانی و همکاران ، 1391) . علیرغم اهمیت وفاداری مشتریان در شرایط کنونی و نیز اینکه به دلیل ماهیت خدماتی فعالیت بانک­ها  درگیری و تعامل بین مشتریان و کارکنان بیشتر است و متأسفانه برخی از بانک­ها به این مقوله یعنی استخدام و بکارگیری کارکنان با تعهد اخلاقی خوب توجه چندانی ندارند. زیرا بانک­ها و مؤسسات در دنیای پویا و پرمخاطره امروزی برای اینکه بتوانند بقای خودشان را تحکیم بخشند ، باید مدیران و کارکنان خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی و فراگیری هوش اخلاقی نمایند . چرا که رعایت آنها باعث دلگرمی کارکنان و به تبع آن افزایش کیفیت خدمات و در نهایت جلب رضایت ارباب رجوع و تثبیت بقای سازمان­ها خواهد شد . مدیران با داشتن هوش اخلاقی بالا، می­توانند با سالم­سازی و  بهینه کردن عملکرد بانکی ، موقعیت و جایگاه خود را در بازار رقابتی تضمین کنند (اسگندری و همکاران، 1391) .

بنابراین تحقیق حاضر در پی پاسخ به این دو سؤال است که:

مقالات و پایان نامه ارشد

آیا هوش اخلاقی رؤسا و کارکنان با رضایت مشتریان بانک­ مسکن استان آذربایجان غربی ارتباط معناداری دارد ؟

آیا هوش اخلاقی رؤسا و کارکنان با وفاداری مشتریان بانک­ مسکن استان آذربایجان غربی ارتباط معناداری دارد ؟

1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق

در شرایط کنونی با توجه به بازار رقابتی موجود میان بانک­ها، برای ایجاد سودآوری بیشتر و تأمین منافع صاحبان سهام، مدیران و کارکنان این بانک­ها باید به ابعاد گوناگونی از روابط میان بانک و مشتری توجه ویژه­ای نمایند و مشتریان وفادار خود را افزایش دهند. امروزه اخلاقیات و مدیریت تنوع از عوامل اصلی عملکرد موفقیت­آمیز در یک محیط رقابتی است. عدم توجه به اخلاق در مدیریت سازمان­ها می­تواند معضلات بزرگی برای سازمان­ها به وجود آورد. در این میان قضاوت افراد در مورد اخلاقی بودن و  یا غیراخلاقی بودن کارها بر کمیت و کیفیت کار آنان و در نتیجه موفقیت سازمانی تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین در ساختار سازمان­های کنونی، اعتماد و سهیم کردن کارکنان یا مشارکت دادن افراد در اطلاعات جایگزین ساختارهای قدیمی و کنترل­های شدید گذشته شده است. امروزه بهترین مدیر کسی است که به حرف کارکنان گوش دهد، موجبات انگیزش آنان را فراهم آورد و به حمایت از آنها برخیزد. رهبران موفق یا اثربخش، قدرت و مسئولیت را با کارکنان تقسیم می­کنند و آنان را در این موارد سهیم می­نمایند. مدیران برای اطلاع از وضعیت محیط داخلی و خارجی سازمان­ها، نیازمند برقراری ارتباط با عوامل داخلی و خارجی­اند تا نسبت به رفع مسایل و مشکلات موجود اقدام و در راستای ارتقاء و توسعه سازمان بیش از پیش تلاش نمایند. اگر مدیران هوش اخلاقی خود را تقویت یا بالا ببرند، می­توانند در برقراری ارتباط با کارکنان و مشتریان خود به صورت مؤثر عمل نمایند ( سیادت و همکاران ، 1388 ) .

1-4. اهداف تحقیق

  • تعیین ارتباط بین هریک از عناصر هوش اخلاقی با رضایت مشتریان بانک مسکن استان آذربایجان غربی .
  • تعیین ارتباط بین رضایت مشتریان و وفاداری مشتریان بانک مسکن استان آذربایجان غربی .
  • تعیین ارتباط بین هر یک از عناصر هوش اخلاقی و وفاداری مشتریان بانک مسکن استان آذربایجان غربی.

1-5. چارچوب نظری تحقیق

تحقیق حاضر براساس تحقیق مارتین و آستین[1] ( 2010 )  که به بررسی تأیید شاخص شایستگی اخلاقی  هوش اخلاقی پرداخته­اند و تحقیق دلکورت و همکاران[2] ( 2013 )  که به بررسی تأثیر شایستگی احساسی کارکنان بر رضایت و وفاداری مشتریان پرداخته­اند ، انجام شده ­است. مدل مفهومی تحقیق حاضر به بررسی تأثیر  هوش اخلاقی که شامل عمل مطابق با اصول و ارزش­ها، راستگویی، حمایت از حقیقت، عمل به قول، مسئولیت­پذیری، غمخوار دیگران بودن، پذیرفتن اشتباهات، مسئولیت خدمت به دیگران و چشم­پوشی از اشتباهات دیگران است بر روی رضایت و وفاداری مشتریان پرداخته است.

1-1. مدل مفهومی تحقیق

شکل ‏1‑1 : مدل مفهومی تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]




:

           نیروی انسانی مهم‌ترین سرمایه سازمان‌هاست و هر چه این سرمایه از کیفیت مطلوب بالاتری برخوردار گردد احتمال موفقیت، بقاء و ارتقاء سازمان بیشتر خواهد شد. لذا می‌بایست در مورد بهبود کیفی نیروی انسانی سعی فراوان نمود چرا که این اقدام هم به نفع سازمان است و هم به نفع افراد اما نه تنها آموزش‌های تخصصی شامل این اقدام نمی‌گردد بلکه بهبود نگرش‌ها و تعدیل  ارزش‌های افراد را نیز شامل می‌شود. یکی از مهم‌ترین این نگرش‌ها تعهد سازمانی است. در دهه اخیر تحقیقات متعددی در این زمینه و در ابعاد مختلف مرتبط با آن انجام گرفته است. این تحقیقات در دو مقوله دسته بندی می‌شوند؛ گروه اول سعی در شناخت تعهد داشته‌اند و گروه دوم به بررسی عوامل مرتبط با تعهد پرداخته‌اند. گرچه این متغیر به نحو محسوس و کمی اندازه گیری نمی‌شود اما وجود آن علی‌الخصوص در برخی سازمان‌ها بسیار ضروری است.

           امروزه مدیران سازمان‌ها بر این اعتقادند که هر چه کارکنان بیشتر ارزش‌های سازمان را بپذیرند و خود را متعلق به سازمان و ملزم به تلاش در راه نیل به اهداف آن بدانند؛ احتمال موفقیت سازمان بیشتر خواهد شد. از طرفی یکی از برجسته‌ترین عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ، چگونگی عملکرد آن می‌باشد لذا سازمان‌ها سعی دارند تا عوامل مؤثر و مرتبط به عملکرد کارکنان را شناسائی و تقویت نمایند. یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان تعهد سازمانی است که به نگرش‌های مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمانی که در آن مشغول به کارند اطلاق می‌گردد.

1-2- بیان مسئله

           با توجه به تغییر و تحولات عصر حاضر نیروی انسانی نسبت به سایر منابع سازمان، از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در واقع سرمایه انسانی، حیاتی‌ترین عنصر راهبردی و اساسی‌ترین راه برای افزایش اثربخشی و کارایی سازمان است و پیشرفت و ترقی جامعه را به دنبال خواهد داشت.

           عملکرد نهایی سازمان منوط به عملکرد تک تک افراد درون سازمان و محیط پیرامون آن می‌باشد؛ به عبارت دیگر از جمع نهایی و یا نتیجه نهایی عملکرد افراد و کارکنان سازمان، عملکرد کل سازمان را می‌توان به دست آورد. علت تفاوت‌های عملکردی سازمان‌های مختلف در جوامع مختلف چیست و علل تفاوت  عملکردی کارکنان در سازمان چیست؟ عدم رضایت و عدم احساس تعلق و وفاداری کارکنان می‌تواند تا خیر، غیبت و ترک سازمان را به همراه داشته باشد که علاوه بر هزینه‌های فراوان در روحیه سایر کارکنان نیز تأثیر می‌گذارد و سیستم روابط انسانی را مختل می‌سازد.

           چنانچه لیکرت بیان می‌کند ؛ روحیه ضعیف در کارایی سازمان اثر می‌گذارد. در سازمان‌ها با افراد مختلفی برخورد می‌کنیم که هر یک به کار و سازمان‌های خویش نگاه‌های گوناگونی دارند که اگر این دیدگاه‌ها را بر روی یک پیوستار نشان دهیم در یک طرف آن افرادی هستند که علاقه و احساس تکلیف و تعلق و عشق خاصی نسبت به سازمان خود دارند و تا پای جان نسبت به پیشبرد اهداف کوشش روزمره و تمایل نشان می‌دهند. در سمت دیگر این پیوستار افرادی را می‌بینیم که نسبت به سازمان خود وابستگی ندارند و نه تنها خود در جهت اهداف سازمان حرکت نمی‌کنند بلکه در ایجاد فرهنگ بی توجهی نسبت به مشکلات سازمان در بین دیگر همکاران مؤثر می‌باشند.

با توجه به مشاهده مسائلی در سازمان مورد مطالعه محقق سعی دارد تا رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان این سازمان را مورد مطالعه قرار دهد و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا میان تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معناداری وجود دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

کارایی، اثربخشی و بهبود عملکرد از مهم‌ترین اهداف یک سازمان محسوب می‌شود و هر سازمانی سعی در تقویت این ستاده ها را از طرق گوناگون دارد. برای رسیدن به اهداف فوق باید عوامل مرتبط و مؤثر بر عملکرد کارکنان را شناسایی و تقویت نمود. یکی از این عوامل تعهد سازمانی است که در سال‌های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. نیروی انسانی وفادار و سازگار به اهداف و ارزش‌های سازمانی که مایل است فراتر از وظایف محوله فعالیت نماید  می‌تواند عامل مهمی در اثربخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان باعث بالا رفتن سطح عملکرد، پایین آمدن میزان غیبت، تا خیر و ترک خدمت شده و وجهه سازمان را در اجتماع مناسب جلوه داده و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم کند(حسینیان و همکاران،10:1386).

           حرکت بهره ورا نه در سطح سازمان تنها نتیجه رفتار انسان‌هایی است که نسبت به سازمان دارای تعهد هستند و با نگرش مثبت، خلاق و رضایت مندانه به تغییر دنیای پیرامون خویش می‌اندیشند(خاکی،1376 :199).

تعهد و پایبندی می‌تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشد. کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت زمان بیشتری در سازمان می‌مانند و بیشتر کار می‌کنند(مورهد و گریفین، 1374 :82).

         در موارد بسیاری سازمان‌ها به افرادی نیاز دارند که به نفع سازمان و فراتر از وظایف مقرر تلاش کنند. این امر به ویژه در مشاغل حساس و بحرانی از اهمیت به سزایی برخوردار است. کوتاهی در جهت ایجاد تعهد و وابستگی روانی در اعضای سازمان مستلزم افزایش هزینه‌ها برای ایجاد سیستم کنترل و نظارت دقیق و پیچیده خواهد بود. داشتن کارکنانی که ارزش‌ها و اهداف سازمان در آن‌ها روانی شده باشد این اطمینان را به وجود می‌آورد که افراد باطناً در جهت تا مین منافع سازمان تلاش می‌کنند(خاکی 1376 : 197).

         درباره تعهد سازمانی به منزله یکی از مؤلفه‌های مهم رفتار سازمانی، پژوهش‌های متعددی صورت گرفته است و مشخص شده است که در مواردی تعهد سازمانی می‌تواند اثرات مشخصی بر عملکرد افراد سازمان داشته باشد.

           پژوهشگر به علت علاقه مندی در تعیین رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ و یافتن راه حل‌ها و مستند علمی قابل اجرا به منظور ارتقاء عملکرد آن‌ها و همچنین تاکید بر اهمیت مسئله تعهد سازمانی در سازمان‌ها به انتخاب این موضوع پرداخته است.

 1-4- اهداف تحقیق

هدف اصلی:

            به طور کلی هر تحقیق برای دست‌یابی به هدف و منظور خاصی صورت می‌گیرد، این هدف خود را در قالب مسئله تحقیق نمودار می‌سازد و از طریق بیان آن آشکار می‌شود. هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ می‌باشد.

اهداف فرعی:

    1. بررسی رابطه بین تعهد عاطفی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ
    1. بررسی رابطه بین تعهد مستمر و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ
  1. بررسی رابطه بین تعهد هنجاری و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ

1-5-چهارچوب نظری تحقیق

           هر تحقیق به یک چهارچوب نظری نیاز دارد، چهارچوب نظری ، الگویی است که فرد پژوهشگر بر اساس آن درباره روابط بین عواملی که در ایجاد مسئله مهم تشخیص داده شده‌اند نظریه پردازی می‌کند(خاکی،1388 :163).

           در این پژوهش با توجه به دشواری‌ها و مشکلات و فقر منابع نظری، نظریه‌ای که بتواند ارتباط متقابل متغیرها را مورد توجه قرار دهد و در عین حال اجازه و امکان سنجش متغیرهای پژوهش را فراهم آورد منطقی به نظر می‌رسد از میان نظریه‌های مطرح شده نظریه مدل سه بخشی تعهد سازمانی می یر و آلن که زمینه تبیین و شناخت بهتری برای پژوهش حاضر مهیا می‌کند مورد استفاده قرار گیرد. لذا پژوهشگر در تدوین چهارچوب نظری این تحقیق از مبانی نظری پژوهش که برگرفته از اندیشه دانشمندان صاحب نظر در مدیریت می‌باشد به شرح زیر بهره جویی نموده است:

         متغیر مستقل (تعهد سازمانی) و مؤلفه‌های آن برگرفته از مدل سه بخشی آلن و می یر[1] و نهایتاً اینکه طرح متغیر وابسته (عملکرد کارکنان) بر گرفته از مدل هرسی و گلداسمیت[2] تحت عنوان الگوی اچیو خواهد بود.

 پژوهش حاضر با توجه به ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق مدل مفهومی زیر را ارائه و مورد بررسی قرار داده است.

               متغیر مستقل                                                                           متغیر وابسته

پایان نامه و مقاله

عملکرد کارکنان مؤلفه‌ها
توانایی
وضوح
کمک
انگیزه
ارزیابی
اعتبار
محیط
مؤلفه‌ها تعهد سازمانی
تعهد عاطفی
تعهد مستمر
تعهد هنجاری
 

مدل سه بخشی تعهد سازمانی آلن و می یر

(مقیمی، 1383 : 393)                                      مدل هرسی و گلداسمیت تحت عنوان الگوی اچیو

                                                                           (هرسی و بلانچارد، 1375 :509)

نمودار1-1- مدل مفهومی تحقیق

1-6- فرضیات تحقیق

        فرضیات تحقیق شامل موارد زیر می‌باشد:

فرضیه اصلی:

بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معنا داری وجود دارد.

فرضیات فرعی:

بین تعهد عاطفی و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معناداری وجود دارد.

بین تعهد مستمر و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معناداری وجود دارد.

بین تعهد هنجاری و عملکرد کارکنان شرکت نفیس نخ رابطه معنا داری وجود دارد.

     1-7- قلمرو تحقیق

      قلمرو تحقیق از سه بعد موضوعی، مکانی، زمانی مورد بررسی قرار گرفته است.

قلمرو موضوعی: تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان می‌پردازد که در قلمرو علوم رفتاری و مدیریت منابع انسانی قرار دارد.

قلمرو مکانی : از نظر بعد مکانی ، این تحقیق در شرکت نفیس نخ انجام می‌گیرد.

قلمرو زمانی : این تحقیق از اول اسفند 1390 تا آخر دی ماه 1391 انجام پذیرفته است و قلمرو زمانی (دوره توزیع و جمع آوری پرسشنامه) آذر ماه 1391 می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ب.ظ ]




کودکان بسیاری هستند که ظاهری طبیعی دارند ،رشدجسمی،قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنهاست و هوششان کما بیش عادی است ،به خوبی صحبت می کنند ومثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می کنند .درخانه نیز خودیاری های لازم را دارند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. اما وقتی به مدرسه می روند و می خواهند خواندن،نوشتن و حساب را یاد بگیرند،دچار مشکلات جدی و قابل ملاحظه می شوند.این کودکان با مشکلات یادگیری درمدرسه روبروهستند واین امرگاهی به شکست تحصیلی وترک تحصیلی منتهی می شود.  این مسئله ناتوانی در درک ویادگیری مطلوب برخی ازمطالب آموزشی در برخی از دانش آموزان و بعضا” دانشجویان در سالهای اخیر بطور فوق العاده ای مورد توجه متخصصان وکارشناسان تعلیم وتربیت قرار گرفته است (افروز،1385). این مشکلات،واقعیت های غیر قابل انکاری هستند که در تمام جوامع،فرهنگ هابه چشم می خورد و ناتوانی آنها ناشی از بهره هوشی پایین،نارسایی حسی ،آموزش ناکافی وفقر فرهنگی آنها نیست (هالاهان و کافمن،1988؛ترجمه جوادی،1386). کودکان دارای این مشکلات که عمدتا” دچار ناتوانی های یادگیری[1]هستند،واینکه اغلب ظاهری طبیعی دارند و از لحاظ رشد جسمی ،قد و وزنشان حالت عادی دارند و از نظرهوش نیز دارای عقب ماندگی ذهنی نمی باشند،مانند سایر همسالان خود صحبت کرده و بازی می کنند ،ولی آنان عمدتا”از نظر درسی در یک یا چند زمینه با مشکل جدی روبرو بوده و بدون بهره گیری از آموزش های ویژه نمی توانند ادامه تحصیل دهند(فریار و رخشان،1379).

صاحب نظران حیطه این اختلال،یک رشته ویژگی ها را برای این اختلال مشخص کرده اند  که شامل موارد زیر است ؛ اختلاف بین توانایی بالقوه و عملکرد واقعی،دشواری یادگیری تحصیلی،اختلالات زبانی،اختلالات ادراکی،اختلالات خاص یادگیری،نارسایی فراشناختی ،مشکلات اجتماعی،عاطفی،مشکلات حافظه ای، اختلالات حرکتی ،مشکلات توجه وبیش فعالی (کریمی،1383).

یکی از عواملی که احتمالا”با ناتوانی های یادگیری دانش آموزان مرتبط می باشد، ،نارسایی هیجانی[2] می باشد.این مفهوم در حیطه روانپزشکان و درمانگران اختلالات روان تنی قرار دارد ودر بسیاری ازبیماران روان تنی دیده شده است. نارسایی هیجانی، بعنوان یک پدیده هیجانی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق می گردد که در نتیجه فرایند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی بوجود می آید(مددی وقائلی،2002).نارسایی هیجانی رابعنوان توانایی کم برای متمایز کردن احساسات هیجانی،توانایی کم برای بیان تجربیات هیجانی به صورت کلامی، توانایی کم برای تجربه کردن احساسات هیجانی ،کاهش تمایل برای فکر کردن درباره هیجانات تعریف می کنند(سیفنوز[3]،1973).این اختلال که به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی وتنظیم هیجانها گفته می شود،سازه ای است چند وجهی، متشکل از دشواری در شناسایی احساسات ،دشواری در توصیف احساسات برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی (تیلور و بگبی[4]،2000).ویژگی های اصلی نارسایی هیجانی عبارت است از:ناتوانی در بازشناسی وتوصیف کلامی هیجانهای شخصی، فقرشدید تفکر نمادین که آشکار سازی با برخورد ها، احساسات،تمایلات وسائق ها را محدود می کند.ناتوانی در بکارگیری احساسات بعنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتفاعی در مورد واقعیت های کم اهمیت بیرونی،کاهش یادآوری رویاها،دشواری درتمایز بین حالتهای هیجانی وحس های بدنی،فقدان جلوه های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خود آگاهی(تول،مداگلیا و رویمر[5]،2005). نارسایی در تنظیم ومدیریت هیجانها(فرایند گذار از پردازش به عمل)از ویژگیهای نارسایی هیجانی است (تیلور و بگبی،2000).

یکی دیگر از متغیرهای مهم اثرگذار و مشکلات احتمالی در افراد دارای اختلال یادگیری، انگیزه پیشرفت[6] می باشد.بررسی ها نشان می دهند که انگیزش یکی از عوامل اصلی رفتارها است و درتمام رفتارها از جمله یادگیری،عملکرد ادراک،دقت،یادآوری،فراموشی،تفکر ،خلاقیت و هیجان اثر دارند.(مورای،ترجمه براهنی،1369).به طور کلی انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کرده اند ودراین مقایسه نیرو و جهت،مفاهیم عمده انگیزشی هستند.انگیزش متغیری فرضی است که روان شناسان تربیتی، بود و نبود و درجات آن را در دانش آموزان از راه مشاهده رفتار ویا نمرات درسی در فضای آموزشی استنباط می کنند(ریو[7]،2005؛ترجمه سیدمحمدی،1386).بالاخره انگیزه محرک اساسی برای تمام اعمال ما است.انگیزه اشاره به پویایی رفتار ما دارندکه شامل نیازهای ما،تمایلات و جاه طلبی های ما در زندگی می باشد. انگیزه پیشرفت اساس ما در رسیدن به موفقیت و رسیدن به تمام آرزوهای ما در زندگی است. انگیزه پیشرفت می تواند بر نحوه ای که یک فرد وظیفه ای را انجام می دهد ویا تمایل به نشان دادن شایستگی را دارد،تاثیرگذار باشد(هاراکییویچ ،بارون ،کاتر  و الیوت[8]،1997).در واقع منظور از انگیزه پیشرفت،میل یا اشتیاق برای کسب موفقیت وشرکت در فعالیتهایی است که موفقیت درآنهابه کوشش و توانایی شخص وابسته است(اسلاوین،2006؛ترجمه سید محمدی، 1385).

از جمله مداخله هایی که می تواند برانگیزه پیشرفت ونارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری تاثیر داشته باشد و تاکنون مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است مصاحبه انگیزشی[9] می باشد.

مصاحبه انگیزشی روشی مراجع محور است که رهنمودی برای تقویت وافزایش انگیزه درونی بوده و به منظور تغییر ،از طریق کشف،شناسایی و حل تردیدها ودو سوگرایی استفاده می شود. مدل مفهومی مصاحبه انگیزشی،بر پایه مفاهیمی از فرایند تغییر[10]پروچسکا و دیکلمنته ،موازنه تصمیم گیری[11] جانیس[12] و مان[13] ،نظریه متعادل سازی[14]  برم[15]،نظریه ادراک خویشتن[16] بیم[17]،نظریه خود سامان دهی[18] کانفر[19] و نظریه ارزش های[20] راکیج[21] شکل گرفته است(فیلدس[22]،2006).در این نظریه با تکیه بر حمایت نظری نظریه خودتعیین گری[23]، تاکید زیادی بر ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی خودمختاری [24]،شایستگی[25] وارتباط با دیگران[26] می شود.ارضای این نیازها شرایط لازم را برای رشد روانشناختی ، انسجام یافتگی و بهزیستی شخص فراهم می کنند(دسی و رایان[27]،2000).

  بنابراین با توجه به مطالب بالا هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت ونارسایی هیجانی  دانش آموزان داری ناتوانی های یادگیری شهر پارس آباد می باشد.

1-2)بیان مسئله

امروزه بزرگترین گروه کودکان استثنایی ،کودکان دچار ناتوانی یادگیری می باشند(احدی و کاکاوند،1389؛ کیرک،گالاگ،کلیمان،آناستاسیو[28]،1999).ناتوانی های یادگیری نمایانگر یکی ازبزرگترین وشاید جنجال برانگیزترین مقوله های آموزش و پرورش است.این اختلال بعنوان یک مشکل عصب شناختی در نظر گرفته شده است که با مشکلات جدی در توانایی خواندن ،نوشتن و ریاضی همراه بوده وبا توانایی ذهنی مورد انتظار در فرد همخوانی ندارد.. متخصصان، یادگیری را کلید اساسی زندگی وسالم زیستن می دانند و شاید هیچ فرایندی ازفرایندهای زندگی انسان مانند فرایند یادگیری میزان سلامت و عمدتا سلامت ذهنی و روانی او را نشان ندهند(شعاری نژاد،1386،به نقل از یوسفی،1391). این اختلال سبب ایجاد مشکلاتی در زمینه های اجتماعی ،هیجانی و تحصیلی برای دانش آموزان می شود(فریلیچ وشتمن [29]،2010) .و یکی از معضلات مهم و تعیین کننده سرنوشت تحصیلی ،ناتوانی به شمار می آید(سیدمن ،بیدرمن واستفن[30] ،2006؛به نقل از رحیمیان بوگر،1391) .وفهم کامل این اختلال، نیازمند توجه به حوزه های اجتماعی ،خانوادگی،عاطفی و رفتاری زندگی کودک است(لرنر[31]،1997؛به نقل از خرمایی،عباسی و رجبی،1391). پیامدهای ناتوانی های یادگیری بر سلامت ذهن و روان مبتلایان شامل:اضطراب،گوشه گیری ، بی اعتمادی،طردشدگی،یاس و ناکامی،اعتماد به نفس پایین،مشکلات بین فردی و کمبود مهارتهای اجتماعی می باشد(هاگر و وان[32]،1995؛به نقل از یوسفی،1391).میزان ترک مدرسه برای کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال ،گفته می شودحدود 40 در صد،یعنی یک ونیم برابر حد متوسط است.تعداد زیادی از معلمان وقتی را که صرف آموزش خواندن ،نوشتن و ریاضی می کنند بیش از مدتی است که صرف آموزش دروس دیگر می شود(دادستان،1389).

 این اختلالات تنها به افت تحصیلی واتلاف بودجه پایان نمی پذیرد،بلکه به سرزنش،تحقیر از جانب سایر دانش آموزان،سلامت روان دانش آموزان را به مخاطره می اندازد واین مشکل منجر به اضطراب و ناخشنودی گردیده وتمام زندگی فرد را تحت پوشش قرار می دهد که ما حصل آن آسیب به بهداشت روانی فرد و جامعه می باشد (کارگر شورکی ، ملک پورو احمدی،1389).

این کودکان بعد از مدتی خود را متفاوت از دیگران می بینند و چه بسا احساس حقارت به آنها دست بدهد و یا اگر معلم کلاس و سایر همسالان آنها را سرزنش کنند ،به بیزاری از درس،مدرسه،معلم و دانش آموزان نیز دچار شوند. والدین این گروه از کودکان ،که غالبا بی خبر از ریشه ها و دلایل ناتوانی یادگیری فرزندان خود هستند،مشکل را بغرنج تر می کنندو با فشارهایی که به کودک وارد می آورند،دشواری های مضاعفی رابرای او ایجاد می کنند.مقایسه های ناروا غالبا تحقیر آمیزی که بین این کودکان و همسالان و همکلاسی هایشان توسط معلم و والدین و غیره صورت می گیرد،اندک اندک اضطراب وبی اعتمادی را در این کودکان دامن می زند (والاس و مک لافین[33] ،1993؛به نقل از لطف آبادی،1369).همچنین کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی همتای خود ،در مهارتهای اجتماعی کمبود دارند.این کودکان بعلت داشتن مشکلات بین فردی با همسالان ،اغلب از سوی آنها طرد شده یانادیده گرفته می شوند، که این رانده شدن بدبینی کودک به درس و مدرسه،گوشه گیری ،تنهایی و افت تحصیلی را باعث می شود(هاگر و وان[34] ،1995؛به نقل از یوسفی،1391).مبتلایان به ناتوانی های یادگیری که طبق تخمین های جهانی حدود 8 درصد از دانش آموزان و غالبا پسران را تشکیل می دهند و معمولا پیش از ورود به مدرسه شناخته نمی شوند ،زیرا این ناتوانی ها در مدرسه ظهور می یابند.افراد مبتلا دارای توزیع هوش بهنجار بوده اما در هجی کردن ،حساب و خواندن دارای مشکلاتی هستند(هیمن وبرگر[35]،2008). در صورت ارزیابی سطحی و نامناسب،ممکن است ناتوانی های یادگیری بر عملکرد فرد تاثیر نامطلوبی گذاشته و باعث ایجاد نقایص عملکردی در بسیاری ازحیطه های زندگی شود(سیلور،روف،ایورسون،بارت،بروشیک و وکسلر[36]،1991) .از قبیل تاثیر نامطلوب بر روابط اجتماعی،نقص در پردازش اطلاعات جتماعی،کج فهمی رفتار دیگران (راورکی[37]،1995؛بائو مینگر و کیمهی –کایند[38]،2008)، مهارتهای بین فردی ضعیف(لاد و تروپ-گاردون[39]،2003؛وینر[40]،2004)،سطوح بالای طرد اجتماعی و تنهایی(استیل،جونز،پارل،وان آکروفارمرورودکین[41]،2008)،اختلال خلق و افسردگی (سیدریدیس[42]،2007؛وینرو اشنایدر[43]،2002)مشکلات سازگاری از هر دو نوع درونی و بیرونی(آل- یاکن و میکولینسر[44]،2004؛آوریچ،گراس-تیسر،مانور و شالوو[45]،2008 و سطح بالایی ازمشکلات هیجانی-اجتماعی می شود(آوربچ و همکاران،2008؛سیدریدیس ،2007؛کلاسن ولینچ[46]،2007؛سیدریدیس،مورگان،بوتساس،پادلیادو و فوکس[47]،2006)،و یا فعالیت های روزانه فرد ممکن است به دلیل عواملی همچون حافظه مختل،توانایی استدلال ضعیف یا توانایی حل مسئله پایین تحت تاثیر قرار گیرد(سیلور ،روف،ایورسون،بارت،بروشیک،بوش، کوفلر و رینولدز[48]،2008).در افراد مبتلا به ناتوانی ای یادگیری خودمختاری،رشد شخصی،هدفمندی،پذیرش خود و تسلط بر محیط ،آن طور که باید رشد نمی یابد(راغب،به نقل از یوسفی،1391). اما این اختلال نه یک اختلال یادگیری واقعی است و نه به وسیله یک اختلال هیجانی بوجود می آید(سیلور و همکاران،1991)،بلکه علل وعوامل زیادی می تواند موجد ناتوانی یادگیری باشد. مطالعات مختلف سه عامل ؛خصوصیات کودکان ،جنبه های خانوادگی و محیط اجتماعی را به عنوان عوامل اصلی و تاثیرگذار در شکل گیری اختلال کودکان نشان داده اند(ماستن و گارمزی[49]،1985؛ورنر و اسمیت[50]،1992؛ماریژن و کاسدن[51]،1997؛به نقل ازهیمن و برگر،2008).پژوهشها حاکی از این است که والدین کودکان مشکل دار،محدودیتهایی از قبیل بهداشت روان ،احساس محرومیت و سطوح بالایی از استرس و افسردگی را نسبت به والدین کودکان عادی تجربه می کنند(کوئین و پاول[52]،1985؛به نقل از یوسفی،1391 ؛ رواچ،آرموند و بارات[53]،1999؛والتنین،ام سی درمات و اندرسون[54]،1998) این در حالی است که تعامل والدین با کودک می تواند تاثیر عمده ای بر مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری داشته باشد(دایسون [55] ،2003 ).شناسایی عوامل موثر بر بروز و شیوع اختلال یادگیری اولین گام در نقشه راه درمان اختلالات یادگیری است وبه متخصصان بالینی در طراحی مداخلات کمک خواهد نمود(سمرود-کلیکمن،والکویاک،ویلکینسون و مین[56]،2010). این دسته از افراد اغلب از طریق روش های معمولی آموزش و پرورش قادر نیستند به اهداف آموزشی دست پیدا کنند و در نهایت از تحصیل  متنفرگشته  و احتمالا” ترک تحصیل کنند(گرانت و گرانت[57]،2010).برهمین اساس این دسته از دانش آموزان به آموزش های ویژه و مداخلات روانشناختی ویژه نیازمندند.

نارسایی هیجانی،به ناتوانی برای تشخیص و ابراز هیجانها بطور کلامی گفته می شود.این اصطلاح توسط سیفنوز،برای اشاره به خوشه ای از ویژگی های شناختی و عاطفی، میان بیماران دارای بیماری های روان تنی کلاسیک مطرح شده است. با توجه به اینکه آلکسی تایمیا یک سازه چند بعدی است؛بوسیله ویژگی های زیر تعریف می شود: مشکلات قابل توجه در شناسایی و توصیف احساسات محدود،سبک شناختی که عینی وبرمبنای واقعیت است و درجه بالااز تطابق  اجتماعی با تماس اندک با واقعیت روانی خود(سیفنوز[58]،1988) .جوکوما،ساری جاروی ،موریا ایسنیمی و سالوکانگاس[59](1996؛به نقل ازحضوری،1389) ،شیوع آلکسی تایمیا را میان نوجوانان 15،16ساله مطالعه وتفاوتهای جنسی را درارتباط با این مفهوم بررسی کرده اند .این پژوهشگران با استفاده از یک نمونه نوجوانان فنلاند شمالی،آلکسی تایمیا را با استفاده از مقیاس تورنتوی آلکسی تایمیا اندازه گیری کردند.یافته های آنها نشان داد که شیوع آلکسی تایمیا در جمعیت نوجوانان با شیوع گزارش شده در جمعیت بزرگسالان همخوانی دارد.بطوریکه 10درصد نوجوانان مونث و7درصد نوجوانان مذکر به عنوان آلکسی تایمیک شناخته شدند.با وجود این برخلاف جمعیت بزرگسالان تفاوت جنسی در بین نوجوانان معنی دار نبود.پژوهشگران همچنین یک رابطه بین نمرات بالای آلکسی تایمیا و عوامل ناخوشایند در دوران کودکی ،نظیر سطح پایین تحصیلات مادر،استرس های خانوادگی و زندگی در مناطق روستایی رابدست آوردند.این یافته ها رابطه بین آلکسی تایمیا با سطح تحصیلی پایین و طبقه اجتماعی پایین در بزرگسالان را نیز تایید کردند.در نتیجه ی این نتایج شیوع آلکسی تایمیما و رابطه آن را به یک جمعیت بزرگتر تعمیم می دهند.مجموعه ای ازمطالعات حاکی از این است که ویژگی های آلکسی تایمیا نه تنها در اختلالات روان تنی،بلکه در بیماری های جسمانی مزمن و شدید دیگر و در اختلالات روانپزشکی مختلف نظیر سوء مصرف مواد،اختلال استرس پس از سانحه،اختلال جسمانی شکل، اختلالات اضطرابی،اختلال وسواس فکری-عملی و افسردگی انجام شده اند.اخیرا آلکسی تایمیا بعنوان یک شاخص پیش بینی احتمالی در ناتوانی های یادگیری مورد بررسی قرارگرفته است، تحقیقات نشان می دهد بین 38 الی 78 درصد کودکان دارای نارسایی هیجانی،دارای ناتوانی یادگیری نیزمی باشند(فسلر،روزنبرگ و روزنبرگ[60]،1991؛فرستاد ، توپولوسکی وولر[61]،1992).در مطالعه ای نشان داده شده است بین مولفه های نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و بهنجار تفاوت معنی دار وجود دارد،به عبارت دیگر دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در شناسایی ،توصیف و تفکر عینی در مورد هیجانهای خویش در مقایسه با دانش آموزان عادی به طور معنی دار ضعیف می باشند(سلیمانی،زاهد،فرزانه و ستوده،1390). شواهد پژوهشی حاکی از این است،که افراد مبتلا به اختلالات یادگیری خلق پایین تر،اضطراب و نشانه های افسردگی بالاتری را نسبت به افراد عادی تجربه می کنند(بیوسی،گلدمن و اسکینر[62]،2004). آلکسی تایمیا با اضطراب و افسردگی رابطه مثبت دارد(حضوری،1389).بررسی ها نشان داده اند که توانمند بودن افراد از نظر هیجانی ،روبرو شدن آنها را با چالش های زندگی آسان می کند ودر نتیجه آنها را از سلامت روان بیشتری برخوردارمی کند(کینگ وایمونز[63]،1990). افراد توانمند ازنظرهیجانی احساسهای خود را تشخیص می دهند،مفاهیم ضمنی آن را درک می کنند و به گونه موثرتری حالتهای هیجانی خود را برای دیگران بیان می کنند.این افراد درمقایسه باافرادی که توانایی درک و بیان حالتهای هیجانی خود را ندارند درکنارآمدن با تجربه های منفی ازموفقیت وسازگاری مناسب تری را در ارتباط با محیط ودیگران نشان می دهند(گلمن[64]، 1995).نارسایی هیجانی که به معنی نبود واژه برای ابراز هیجان با شاخص های سلامت رابطه دارد.پژوهش حاکی از این است که نارسایی هیجانی با عادات غذایی نادرست،بی تحرکی،سوء مصرف مواد(هلمرز و منت[65]،1999)،اختلال جسمانی کردن(مدستین،فور و مالتی[66]،2004).همچنین بااضطراب(دوین،استوارت و وات[67]،1999؛ ایزاگوری،کابزون،آلدا،اولاریاکا و جوانیز[68]،2004) و افسردگی(مدستین وهمکاران،2004؛ ایزایگوری و همکاران،2004؛هنکالامپی ،هنتیکا، تنسکانن،لهتونن و ویناماکی[69]،2000) ارتباط دارد.شواهد پژوهشی حاکی است که نارسایی هیجانی به دلیل رخدادهای دوران کودکی ایجاد می شود(مونتوباروکسی، کودیس پوتی، بالدارو و روسی[70]،2004).

بارها دیده شده است دانش آموزانی که از لحاظ توانایی واستعداد یادگیری بسیار شبیه هم هستند،در پیشرفت تحصیلی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند.انگیزش مانند آمادگی ذهنی یا رفتارهای ورودی،یک پیش نیاز یادگیری به حساب می آید وتاثیر آن بر یادگیری کاملا  آشکار است(سیف،1384).انگیزش از پر اهمیت ترین پیش نیازهای آموزش و یادگیری است.یادگیری مستلزم صرف وقت،کار،تلاش،پشتکار و سرمایه گذاری بر روی توانایی های جسمانی و روانی یادگیرنده است .انگیزش یکی از متغیرهای اصلی است که بر فرایند آموزش،بازده یادگیری و عملکرد یادگیرنده تاثیر می گذارد.روانشناسان پرورشی به این نتیجه رسیده اند که مجموعه ای از عوامل،متغیرها یا سازه های درونی و بیرونی،در برانگیختن فرد به یادگیری و مشارکت فعال او در فرایند آموزش دخیل هستند.از غریزه ،سائق،نیازوشوق گرفته تا علاقه،کنجکاوی،سبک اسناد،توانمندی،انتظار،تلاش برای پیشرفت،فشار والدین و همسالان،همه می توانند در تعاملی پیچیده بر ساختار  های هیجانی وانگیزشی،نقش مهمی در کسب دانش جدید ویادآوری دانش قبلی در موقعیت جدید ایفا می کند .یکی از مهمترین انگیزه های اجتماعی که بر رفتار انسان تاثیر می گذارد،انگیزه پیشرفت است که می توان آن را در پیش بینی و تبیین رفتار انسان مورد توجه قرار داد(الیوت[71]،1997) .در خصوص اهمیت انگیزه پیشرفت ،همین بس که بشر بدون چنین انگیزه ای ،قادر نبود از حد زندگی اولیه اش در آغاز پیدایش گامی فراتر نهاده و به چنین تحولات شگرفی نائل شود. به یمن وجود افراد پیشرفت گراست که هر روز اندیشه ای نو و وسیله ای تازه خلق می شود و به حیات انسان سامان می دهد(شکرکن و باقری،1373). دانش آموزانی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند،در فعالیت های روز مره خود،در جستجوی موقعیت هایی هستند که امکان برآورده ساختن انگیزه پیشرفت را فراهم کند.آنها معیار های پیشرفت ویژه ای برای خود در نظر می گیرند و سپس برای دست یابی به آن معیارها ،به شدت تلاش می کنند(زیمرین وشانک[72]،1989 ).افراد دارای سطوح مختلف انگیزه پیشرفت ،در زندگی روزمره خود به شیوه های کاملا متفاوتی رفتار می کنند . برای نمونه ،جوانانی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند ،بیشتر از کسانی که انگیزه پیشرفت شان پایین است ،به تحصیلات دانشگاهی،دستیابی به نمرات بالاتر  وشرکت در برنامه های غیر درسی  گرایش دارند(شانک،1991). نتایج پژوهش ها نشان می دهدکه انگیزه دانش آموز برای موفقیت و پیشرفت در مدرسه ،پیچیده چندبعدی است. علاوه بر عوامل تحصیلی،عوامل اجتماعی نیز در آن دخالت دارد که شناسایی آنها مستلزم پژوهش های متعددی است(پینتریچ[73] وشانک،1385؛به نقل از رستمی ثمرین،1391).طی تحقیقات انجام گرفته ،انگیزه پیشرفت یکی از مشکلات احتمالی در افراد دارای ناتوانی یادگیری است .دانش آموزان دارای ناتوانی های  یادگیری در مقایسه با دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری از نظرانگیزه پیشرفت تفاوت معنادار و قابل ملاحظه ای دارند (دان و شاپیرو[74]،1999؛الیور و استینکمپ[75]،2004؛علایی خرایم،نریمانی،علایی خرایم،1391).نتایج پژوهشی نشان دادکه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری نوعی بی میلی نسبت به همسالان خود در زمینه فعالیت تحصیلی نشان می دهند(پلاتا،تراستی و گلاسگوف[76]،2005) .و همچنین تفاوت معناداری بین دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری در انگیزه،اضطراب و ناامیدی وجود دارد(پینتریچ و دیقروت[77]،1994؛به نقل از سیدریدیس[78]،2005).پژوهش حاکی از این است که بین انگیزه پیشرفت و ناتوانی های یادگیری رابطه منفی وجود دارد و انگیزه بعنوان متغیر پیش بینی کننده مهمی در ناتوانی های یادگیری محسوب می شود(بوساتو،پرینس،الشوت وهیماکر[79]،1999؛به نقل از محمد زاده ادملایی،شهنی و مهرابی،1388).

اگرکودکی بد بخواند و یا بد بنویسد دیر یا زود با موانعی در شاخه های درسی مواجه می شود و این دانش آموزان دارای مشکلاتی نظیر ضعف انگیزش  وپردازش اطلاعات می باشند (لرنر، 1997؛به نقل از نریمانی و رجبی،1384).به طور خلاصه می توان گفت که هدف آموزش ، یادگیری و قلب یادگیری،انگیزش است.

افزایش و تقویت میزان پاسخ دهی به درمان های موثر فعلی، به عنوان اولویت مهم تحقیق بالینی مطرح می­ باشد.در جهان روش ها وفنونی مانند جلسات آمادگی،انگیزه افزایی و مصاحبه انگیزشی به عنوان پیش درمان برای افزایش درمانهای غیر دارویی وجود دارد.در مبحث مصاحبه انگیزشی و اختلالات روانی، انگیزه و تعهد  در خصوص تغییرات رفتاری، موضوع  مهم کار روانپزشکی امروز است. این دو، سنگ بنای نتایج درمانی  بیمار را تشکیل می  دهند، زیرا اگر بیمار آمادگی پذیرش نداشته باشد، قوی­ترین درمان هم موثر نخواهد بود. بکارگیری رویکردی ساختار یافته، انعطاف پذیر و گام به گام که با ترجیحات بیمار قابل انطباق باشد، می تواند موثر واقع شود و به نظر می رسد مصاحبه انگیزشی  برای  برآوردن این نیازها به خوبی  بکار برده شود (چانت، برون و دونگیر[80]، 2005). مصاحبه انگیزشی بعنوان روش رهنمودی و در عین حال که مراجع محور است ،مبانی آن بر مشارکت بیمار،فراخوانی انگیزه درونی وی و احترام به حس خود مختاری مراجعین پایه گذاری شده است.علاوه بر مبانی ،مصاحبه انگیزشی بر اصولی مانند ابراز همدلی ،افزایش تضاد درونی ،مدارا با مقاومت و حمایت از حس خودکارآمدی مراجعین تاکید دارد و برای فراخوانی انگیزه درونی از فنون مشاوره ای مانند پرسیدن سوالات باز ،گوش دادن انگیزشی به جای ارائه استدلال ،اطلاعات،توصیه ،ترغیب و اجبار از طریق فرایند تعاملی و طی دو مرحله ایجاد انگیزه درونی برای تغییر و تقویت تعهد نسبت به تغییر باعث تسهیل تغییرات رفتاری می شود.. تفاوت مصاحبه انگیزشی در مقایسه با روش های سنتی و معمول در این است که اول مشکل مهم و معمول در همه درمان ها ،یعنی مقاومت در برابرتغییر را مستقیما”مطرح وآن را بر طرف می کند؛دوم،روشی انعطاف پذیر است و می تواند به عنوان رویکردی “مستقل “در ترکیب و به همراه سایر درمان ها مورد استفاده قرارگیرد؛سوم،تعداد قابل ملاحظه ای از شواهد پژوهشی وجود داردکه از کار آمدی و تاثیر مصاحبه انگیزشی در سوء مصرف مواد و مشکلات مربوط به بهداشت و سلامت جسمانی و روانی حمایت می کند؛ چهارم،پژوهش ثابت کرده است که مصاحبه انگیزشی قابل یادگیری است و طی جلسات نسبتا” کمی به اثرات درمانی قابل توجهی می توان دست یافت (آرکوویتز،وسترا ،میلر و رولنیک[81] ،2008).

با توجه به تمام موارد ذکر شده برای دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و مشکلات مربوط به زندگی و تحصیلی آنها که آینده این افراد را رقم می زند ،بنابراین سوالی که این تحقیق در صدد پاسخ دادن به آن است عبارتست از ؛آیا مصاحبه انگیزشی بر افزایش انگیزه پیشرفت و بهبود نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است؟

1-3) اهمیت وضرورت تحقیق

ناتوانی های یادگیری یک اصطلاح عام است که به یک گروه ناهمگنی از اختلالات اطلاق می شود .این افراد در رابطه با این اختلال به شکل قابل ملاحظه ای در اکتساب و کاربرد در یک یا چند مورد از توانایی های تحصیلی مشکل جدی دارند (وان و سیناکوب[82]،1998؛هالاهان،لیود،کافمن،ویس و مارتینز[83]،2005)،از آنجاکه ناتوانی های یادگیری با تاثیر قابل ملاحظه ای برابعاد مختلف زندگی اعم از فردی ،خانوادگی،اجتماعی و اقتصادی دارد، همچنین شیوع بالای این اختلال که طبق آمارهای جهانی حدود 8 در صد کل دانش آموزان (هیمن و برگر،2008). و در اردبیل  حدود 4 در صد دانش آموزان(برهمند،نریمانی و امانی،1385) با این مشکل مواجه هستند، می تواند یک مشکل اساسی به حساب آید.لذا خلاهای پژوهشی وهمچنین استفاده از نتایج این پژوهش دربهبود وضعیت آسیب شناختی اختلالات یادگیری از ضرورت های مهم این مطالعه می باشد.توانمند بودن افراد از نظر هیجانی ،روبرو شدن آنها را با چالش های زندگی آسان می کند ودر نتیجه آنها را از سلامت روان بیشتری برخوردار می کند(کینگ و ایمونز،1990). افراد توانمند از نظر هیجانی احساس های خود را تشخیص می دهند،مفاهیم ضمنی آن را درک می کنند و به گونه موثرتری حالتهای هیجانی خود را برای دیگران بیان می کنند. این افراد در مقایسه با افرادی که توانایی درک و بیان حالتهای هیجانی خود را ندارند در کنار آمدن با تجربه های منفی از موفقیت و سازگاری مناسب تری را در ارتباط با محیط و دیگران نشان می دهند(گلمن،1995).پژوهش و اقدامات مهم در زمینه پیشگیری ،تشخیص و مداخلات این مشکل،لازم و ضروری به نظر می رسد.انگیزه پیشرفت،مانند موتور محرکه عمل می کند ،به طوریکه حتی اگر شخص به لحاظ جسمانی کاملا سالم باشد اما انگیزه لازم را نداشته باشد ،قادر نخواهد بود به نحو مطلوبی از عهده کارها بر آید.بارها مشاهده شده،افراد علیرغم محدودیت های جسمانی ،اما به دلیل برخورداری از انگیزه پیشرفت بالا ،توانسته اند بر موانع و مشکلات فائق آیند و به مدارج عالی در هر زمینه ای دست یابند .همچنین شاهد هستیم که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان ،به دلایل گوناگون انگیزه پیشرفت خود را از دست داده و و دچار افت تحصیلی و نا امیدی و بدبینی به توانایی های خود،محیط پیرامون و آینده پیش رو می شوند.از همین رو ،امکان پرورش این متغیر وجود دارد و با استفاده از تکنیک های روانشناختی ،می توان آنها را ارتقاءبخشید. با توجه به وجود و شیوع مشکلات و با وجودکاربرد مصاحبه انگیزشی در جهان و سرایت آن به حوزه های مختلف سلامت ونظر به رشد بسیارسریع رویکرد مشاوره انگیزشی در سایرکشورها و گزارشات متعدد مشکلات تحصیلی و شغلی، ارتقاء رفتارهای بهداشتی  نیاز است تا این رویکر د درمانی در حیطه های مختلف در کشور ما نیز  مورد آزمون قرارگیرد  و در ایران بررسی اولیه نشان می دهد تحقیقات صورت گرفته در این زمینه بسیار کم است و نظر به نو بودن کاربرد مصاحبه انگیزشی در ایران ،ضرورت انجام تحقیقاتی از این دست که به ارتقای سلامت روانی افراد و به ویژه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری  و به تبع آن ،بالندگی اجتماعی در تمامی زمینه ها می انجامد ،بیش از پیش احساس می شود.

همچنین استفاده از نتایج پژوهش در مراکز مشاوره و مدارس از دیگر دلایل انجام این پژوهش می باشد.

 

1-4)اهداف پژوهشی

1-4-1) هدف کلی

-بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت و نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری

1-4-2)اهداف جزئی

– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری

– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری

-بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شناسایی احساسات دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری

– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی برتوصیف احساسات دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری

– بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی برسبک تفکردانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری

1-5)فرضیه های پژوهشی

1-5-1)فرضیه کلی

 مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت و نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری موثر است.

1-5-2)فرضیه جزئی

 مصاحبه انگیزشی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری موثر است.

 مصاحبه انگیزشی بر  نارسایی هیجانی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است.

 مصاحبه انگیزشی برشناسایی احساسات دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است.

 مصاحبه انگیزشی بر توصیف احساسات دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری موثر است.

 مصاحبه انگیزشی برسبک تفکر دانش آموزان دارای ناتوانیهای یادگیری موثر است.

1-6)متغیرهای پژوهشی

1-6-1)متغیر وابسته

-نارسایی هیجانی

– انگیزه پیشرفت

1-6-2)متغیر مستقل

-مصاحبه انگیزشی

[1] .Learning disabilities

[2].Alexithymia

[3] .Sifneos

[4] .Taylor & Bagby

[5] .Tull , Medaglia ,& Roemer

[6]. Achievement Motivation

[7] .Reeve

[8] .Harackiewicz ,Barron , Carter,Lehto &Elliot

[9] .Motivational interviewing

[10] . Stage Of Change

[11] . Decisional Balance

[12] . Janis

[13] .Mann

[14]  .Reactance

[15] .Brehm

[16] . Self-Perception Theory

[17] . Bem

[18] .Self-Regulation Theory

[19] . Kanfer

[20] . Values Theory

[21] . Rokeach

[22].Fields

[23].Self Determination Theory

[24].Autonomy

[25] .Competence

[26] .Relatedness

[27] .Deci & Ryan

[28] .Krik , Gallaghe,Cileman& Anastasiow

[29] . Freilich & Shechtman

[30].Sidman , Biederman & Stephan

[31] .Lerner

[32] .Haager &Vauhn

[33] .Valas & MC Lafin

[34] .Haager & Vaughn

[35] .Heiman & Berger

[36] .Silver,Ruff, Iverson,Barth,Broshek & Wechsler

[37] .Rourk

[38] .Bauminger & Kimhi-Kind

[39] .Ladd &Troop-Gordon

[40] .Wiener

[41] .Estell,Jones,Pearl,Van Acker,Farmer &Rodkin

[42] .Sideridis

[43] .Wiener & Schneider

[44] .Al-Yagon& Mikulincer

[45]. Auerbach, Gross-Tsur, Manor & Shalev

[46] .Klasen & Linch

[47] .Sideridis , Morgan, Botsas,Padeliadu &Fuchs

[48] .Silver,Ruff,Iverson,Barth,Broshek,Boush,Koffler & Reynolds

[49] .Masten & Garmezy

[50] .Werner & Smith

[51] .Morrison & Cosden

[52] .Quine & Paul

[53] .Roach , Ormond & Barratt

[54] .Valentine , MCdermott & Anderson

[55] .Dyson

پایان نامه

[56]. Semrud-Klikeman , Walkowiak , Wilkinson & Minne

[57].Grant & Grant

[58] .Sifneos

[59] .Joukamaa ,Saarijarvi ,Muuriaisniemi & Salokangas

[60] .Fessler , Rosenberg & Rosenberg

[61].Fristad , Topolosky , & Weller

[62] .Buysse , Goldman & Skinner

[63] .King & Emmons

[64] .Golman

[65] .Helmers &Mente,

[66] .Modestin,Furre&Malti

[67] .Devine , Stewart & Watt

[68] .Eizaguirre , Cabezon , Alda , Olariaga & Juaniz

[69] .Honkalampi , Hintikka , Tanskanen , Lehtonen & Viinamaki

[70]. Montebarocci, Codispoti, Baldaro & Rossi

[71] .Elliot

[72] .Zimmerman & Schunk

[73] .Pintrich

[74] .Dunn & Shapiro

[75].Olivier & Steenkamp

[76] .Plata , Trusty & Glasgow

[77] .Pentrich & Degroot

[78]. Sideridis

[79] . Busato,  Prins, Elshot & Hamaker

[80] . Chaunt, Brown & Dongier

[81] .Arkowitz, Westra, Miller & Rollnick

[82] .Vaughn & Sinagob

[83] .Hallahan,Lioyd,Kauffman,Weiss & Martinez

فهرست ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ب.ظ ]




دانشمندان دریافته‌اند که شادی موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می‌شود. افراد غمگین به‌طور معمول از نقص کارکرد دستگاه گوارش رنج می‌برند و مرتب در معرض آلودگی‌های میکروبی و ویروسی قرار می‌گیرند. شادی، عامل تقویت‌کنندهٔ سیستم اعصاب انسان است و از بروز افسردگی جلوگیری می‌کند. پژوهش‌های روانشناسی امروزه ثابت کرده‌اند که برخورداری از عنصر «شادی و رضایتمندی» بیش از هرچیز امری شخصی، تربیتی و به عبارتی «اکتسابی» است و این خط بطلانی است بر باورهای رایج که شاد زیستن و رضایت خاطر از «بودن» را صرفاً درگرو «هرچه بیشتر داشتنِ» عناصری می‌دانند که مستقل از فردیت، هویت و کیفیت‌های روانی آدمها است. مثبت اندیشی و شاد بودن، نوعی شیوه تفکر و شیوه زندگی است؛ همانگونه نارضایتی و منفی اندیشی. بنابراین می‌توان انتخاب کرد که جهان پیرامون و درونی خویش را چگونه تفسیر کنیم. اندوه همیشه بوده و خواهدبود؛ شرایط نامساعد، دشواری‌های زیستن، رنجها و تلخی‌های فردی و شکستها و ناکامی‌ها، همگی جزئی از زیست فردی و اجتماعی انسانهاست. می‌توان به همه آنها نگریست و جام زندگی را به تیرگی‌های آن آغشته کرد، و هم می‌توان در وراء آن، زیبائی زنده بودن و موهبت ناب و فرصتی کوتاه را که دراختیارمان است، به تمامی قدر دانست و از چیزهای کوچک حتی، بهانه‌ای ساخت برای شادمانی و لبخند. ( حسینی ، 1385 ).

انسان موجودی پیچیده و دارای ابعاد مختلفی است که حیات وی در اثر تعادل نسبی این ابعاد هضم شده و دوام می آورد. یکی از این ابعاد، سلامت روان می باشد که نظام نامه ی سازمان بهداشت جهانی آن را اینگونه تعریف می کند« سلامت روان، حالت کامل آسایش و کا میابی زیستی- روانی و اجتماعی است و صرف فقدان بیماری یا معلولیت نمی باشد»  سلامت روانی در  مفهوم عام خود نیز به سلامت فکر و تعادل روانی و دارا بودن خصوصیات مثبت روانی اتلاق می گردد و راههای دست یابی به سلامت فکر و روح که برای تعالی و تکامل فردی و ا جتماعی انسانها ناظم است با پرداختن به آن روشن می شود و همچنین در مفهوم تخصصی خود رشته ای از بهداشت است که افراد تحصیلکرده و دارای مهارت و تجربیات خاص با اتخاذ روشهای علمی ، آن را به مردم آموزش می دهند. سلامت روان، یعنی پیش گیری از بیماریهای روانی که پیشگیری به معنی وسیع آن عبارت است از به وجود آوردن عوامل و شرایطی که در واقع تکمیل کننده ی زندگی سالم و بهنجار می باشد وبه همین دلیل درمان اختلالهای روانی نیز جزیی از این فعالیت می باشد. یکی از عوامل مهم و در ارتباط با سلامتی روان، شادمانی است. کاواماتو (1999)افزایش شادمانی را در ارتباط مستقیم با افزایش وضعیت سلامت اشتها، خواب، حافظه، روابط خانوادگی، دوستی، وضعیت خانوادگی و در نهایت سلامت روان می داند. پرنگار (2004) معتقد است که ارتباط قوی بین شادکامی و سلامت روانی وجود دارد. آلبرکستن (2003)معتقد است که تجربه ی استرس، احساس شادکامی را کاهش می دهد یعنی هر چه فرد استرس بیشتری را تجربه نماید، از میزان شادکامی او کاسته می شود و سلامت روانی مورد تهدید قرار می گیرد. ریملند (1983)گزارش کرد ه است که اشخاص از خود گذشته معمولا شادتر از افراد خودخواه هستند. در سال های اخیر، اعتقاد بر این است که در نظر داشتن شادی و طراحی برنامه هایی برای شاد بودن، باعث افزایش شادمانی می شود و شادکامی محصول سلامت روانی است نه هدف آن. غالبا شادکامی توام با کارکرد مطلوب و سلامتی روانی همراه است و رضایت از روابط شخصی با سلامت روانی مطلوب رابطه دارد . افراد نوع دوست در مقایسه با کسانی که چنین نیستند شادترند و القای اندک عواطف مثبت، اشخاص را باهوشتر، مولدتر، دقیقتر و در نتیجه شادکام تر می کند. مرادی (1384) معتقد است که شادمانی با ابعاد شناختی، اجتماعی، هیجانی و جسمانی شخصیت رابطه دارد. خالقی (1388) دریافت که واقعیت درمانی به شیوه گروهی موجب افزایش شادکامی و سلامت روان و مولفه های مربوط به آن می شود. پترسون و همکاران (1998) نیز دریافتند که پس از آموزش نظریه انتخاب، ارضای نیازهای اساسی دانشجویان افزایش یافته است. پترسون 1998 معتقد است که خودپنداره دانشجویان دانشگاه تایوان در اثر آموزش نظریه انتخاب تقویت شده است. موفقیت هر کاری با میزان خوب کنارآمدن آدمها با یکدیگر بستگی دارد. همه انسان ها برای ارضای 5 نیاز اساسی که ریشه در ژن های ما دارد تلاش می کنند. رفتار ما همیشه وقتی بهترین انتخاب است که یک یا چند مورد از این نیازها را ارضا کند: این نیازها عبارتست از: نیاز به بقا، نیاز به عشق و محبت، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح (گلسر، 1996 ترجمه فیروزبخت 1384).

1-2- بیان مساله

امروز در بحث شادکامی و شاد کردن نیز مشکلاتی وجود دارد. آنچه از سوی تعلیم و تربیت به عنوان راه های افزایش شادی مطرح می شود و مبالغ بسیاری برای طرح آنها صرف می شود. تنها شادکامی را بعنوان احساس مطلوب نشانه گرفته است (شاملو ،1384). بر طبق نظریه هیلز و آرگایل (2001) شادکامی یک سازه چند بعدی است که عناصر عاطفه و شناخت را با هم مقایسه می کند؛ شادکامی سه بعد اصلی دارد هیجان مثبت؛ رضایت از زندگی و نبود احساسات منفی از قبیل افسردگی و اضطراب (آرگایل و کراسلند 1987 به نقل از گاوین، 2004).

بسیاری از ما حتی نفس به اندازه‌ای می‌کشیم که نمیریم و مدتهاست تنفسی عمیق را در مسیر نسیم کوهستان ازیاد برده‌ایم. معنای زندگی را شاید از کودکان باید بیاموزیم؛ وقتی که بی‌دریغ می‌خندند و سرخوشانه از هر شیء کوچکی بهانه‌ای برای رضایت و آرامش می‌سازند. عده‌ای همواره به منظره پشت پنجره چشم می‌دوزند و عده‌ای دایماً به لکه‌های روی شیشه‌های همان پنجره. اگرچه به پیروی از سخن حکیمانه‌ای که می‌گوید وقتی نمی‌توانی دنیا را تغییر دهی دستکم خودت را تغییر بده، سهم مهمی از شاداندیشی امری فردی است؛ اما بی‌آنکه بخواهیم توپ را به زمین دیگران بیندازیم باید تأکید کرد که این هم تنها بخشی از حقیقت است و بخش دیگر آن، وابسته به تحلیل‌های جامعه شناختی موضوع. اگر براساس مفاهیم جامعه شناختی، واحد انسانی را جزئی از کلیتی بینگاریم که پهنه زیست اجتماعی است، پس روی عمده دیگری از این سکه در فضای بیرونی و به قول هابرماس در «حوزه عمومی» است که معنا می‌یابد. یعنی آنچه که در قلمرو سیاست و مدیریت امر اجتماعی می‌گنجد؛ به عبارتی بخش قابل توجهی از میزان رضایتمندی در برنامه ریزیهای عمومی است که رخ می‌نماید. بدیهی است که تهیه ملزومات مادی و رفاهی از وظایف اولیه و اولویتهای مهم دولتمردان در هر جامعه‌ای است اما نباید فراموش کرد که چنانچه نشاط، شادمانی و خرسندی عمومی رو به کاهش نهد، هیچ جامعه‌ای نخواهد توانست حتی برنامه‌های رفاه اجتماعی خود را که حاصل کار و تلاش و همت نیروهای انسانی اوست، به سامان برد .در طول قرن بیستم انسان پیش از تمام تاریخ بشریت دستخوش دگرگونی از نظر شیوه های زندگی روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی گردیده است. تلاش در جهت صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است. اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است. یکی از این ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقوله ای که اگرچه تازگی ندارد لیکن از نظر تخصصی دیر زمانی نیست که به آن توجه گردیده است. با توجه به شیوع بیماری روانی در جامعه اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد هر اجتماعی بارزتر می گردد. مهمترین مسأله در این ارتباط پیشگیری از مسائلی است که باعث می گردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد. پیشگیری از بروز این عوامل نیز جز با آشنایی با وضعیت موجود سلامت روان در افراد جامعه ای که قصد پیشگیری در آن را داریم ممکن نیست. چرا که آشنایی با وضع موجود ما را به اوضاع امیدوار می سازد و یا ما را جهت بکارگیری روشهای مناسب، در جهت از بین بردن عوامل مخل سلامت روان و بکارگیری ابزارهای مناسب در این جهت یاری می نماید. بحث سلامت روان به دلیل پرورش نسل از اهمیت ویژه ای برخوردار است ( سعادتی ، 1386 ).

فردریکسون (2002)معتقد است عواطف منفی همچون، اضطراب یا خشم، سبب می شوند ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده ی این عواطف منفی ، محدود شود در صورتی که عواطف مثبت، سبب می شوند که ذهن فرد بر روی محرکها باز باشد و این مساله به نوبه ی خود فرصتهایی را برای توجه ی گسترده تر به محیط ، ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی می شود. فروید نیز، طنز را وسیله ای برای دست یابی به شادی با وجود تمام اتفاقات اضطراب آور و شرایط نامساعد می داند. طنز، از ارزش ایمن سازی بسیاری برخوردار است . فروید معتقد است بدون داشتن حس بذله و استفاده از آن در موقعیت های مقتضی امکان ندارد بتوان از نظر روانی شاد بود. طنز به ما این توانایی را می دهد که شادی را در زندگی حفظ کنیم، شادی ای که همیشه در معرض خطر ناپدید شدن است.(جیکسون، 2005)

یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، بهداشت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می کند. از آنجا که دانشجویان از اقشار مستعد برگزیده جامعه و سازندگان فردای هر کشور می باشند، بنابراین سلامت روانی آنان از اهمیت ویژه ای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردارد. از ضروریات اساسی زندگی دانشجویی که توجه به آن در رشد و توسعه جامعه اثر مستقیمی دارد و پرداختن به آن شرط اساسی در بهره وری بهینه از نیروهای کارآمد و تحصیل کرده می باشد، بهداشت روانی دانشجویان است. سلامت روانی یکی از ابعاد مهم سلامتی می باشد. بنا به تعریفی که کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مطرح می کنند، سلامت ذهن عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی، به طور منطقی، عادلانه و مناسب باشد. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین و کارآمدی هر جامعه ای ایفا می کند. افراد برای کنار آمدن با موقعیت های فشارزا از شیوه های مقابله‌ای متفاوتی استفاده می کنند. کارآمد و ناکارآمد بودن این شیوه‌های مقابله، نقش اساسی در بهزیستی جسمی، روانی و اجتماعی افراد دارد. در این راستا یکی از راه هایی که مکرراً از سوی محققین مختلف برای حفظ ارتقای سلامت روانی توصیه می شود، انجام فعالیت های ورزشی می باشد (دادخواه، 1383).

سازمان بهداشت جهانی سلامتی را رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری و ناتوانی تعریف می کنند (کی قباری، 2003) پژوهش های بسیاری در ایران نقش فعالیت های بدنی را در ارتقاء سلامت روانی بررسی کرده اند. در این میان، بیشتر پژوهش های انجام شده حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بین انجام انواع فعالیت های ورزشی و سلامت روانی می باشد. در مطالعه ای که (حمایت طلب و همکاران 1382 و 1383) به منظور سلامت روانی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار انجام دادند، نتایج نشان داد که گروه ورزشکار در مقایسه با گروه غیرورزشکار از عزت نفس، رضایتمندی، کارآمدی، خلق مثبت، سلامت روانی و شادکامی بالایی برخوردارند. بررسی نمرات سلامت روانی با در نظر گرفتن متغیر جنسیت نشان می دهد که میانگین نمرات سلامت روانی دختران 79/26 و میانگین سلامت روانی پسران 13/24 می باشد.
در سال های اخیر موضوع سلامت روان بسیار مورد بحث وتوجه روان شناسان ، روان پزشکان و مشاوران قرار گرفته وتوجه به نقش سلامت روان در تضمین زندگی فردی واجتماعی اهمیت ویژه یافته است. تاکنون از سلامت روان تعاریف گوناگونی ارائه شده است که همه ی آنها بر تعادل ویکپارچگی جسم وروح تاکید ورزیده اند. برخی سلامت روان را معادل با سازگاری با محیط خانواده دوستان وبه طور کلی اجتماع می دانند. در این تعریف کسی که بتواند تعارض‌های درونی وبیرونی خود را به خوبی حل کند ودر مقابل ناکامی های زندگی مقاوم باشد، دارای سلامت روان است.(تودور،1382به نقل از خسروی ،1385).
عوامل موثر بر سلامت روان با توجه به وجود تفاوت های فردی فراوان بدون تردید بسیار متعدد است لیکن یکی از عواملی که می تواند بر سلامت روان فرد اثر گذارد کمال گرایی می باشد. این مفهوم اگرچه در دو دهه پایانی قرن بیستم مورد توجه قرار گرفته اما هنوز به عنوان پدیده ای تقریبا ناشناخته مطرح شده است. ما در جامعه کمتر خانواده ای می بینیم که بخاطر یک اشتباه کوچک فرزندشان آنها را مورد سرزنش و انتقاد قرار ندهند و انتظارهای بیش از حد توان او را از وی نخواهند. بدون تردید اکثر ما دوست داریم کارهایمان را بدون هیچ نقصی انجام داده و حتی اگر یک اشتباه کوچک مرتکب شویم خود را سرزنش می کنیم و با این خودسرزنشگری و ارزیابی منفی مشکلاتی بر فرآیندهای درونی مان ایجاد می کنیم (نجفی، 1383).

 لذا در این پژوهش سعی شده است تا سلامت روان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان …. را مورد بررسی قرار دهیم و مسئله اصلی این است که آیا بین شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان  ….  رابطه معنی دار وجود دارد ؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف بهداشت روانی آن جامعه است . سلامت روانی نقش مهمی  در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا می کند سازمان بهداشت جهانی ، سلامت را عبارت از رفاه کامل جسمی ،روانی و اجتماعی می داند . هنگامی انسان در وضعیت سلامت کامل است که بهداشت در هر سه بعد وجودی آدمی تأمین شده باشد .سلامت روان عبارت است ازرفتار موزون و هماهنگ با جامعه ، شناخت و پذیرش واقعیت های اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها و شکوفایی استعدادهای فطری خویش . ارتقاء سلامت روانی در جامعه موجب بهبود کیفیت زندگی می گردد. بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی درمقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که بشر را مدام تهدید می کند . بیماری های روانی خاص یک قشر یا طبقه نبوده و تمام طبقات اجتماعی را شامل می شود. مطالعات انجام شده بر روی اختلالات روانی نشان دهنده ی آن است که آمار اختلالات روانی در اکثر جوامع در حال افزایش  می باشد به طوری که سازمان بهداشت جهانی پیش

پایان نامه

بینی نموده است که تا سال 2020 اختلالات خلقی دومین ، بیماریهای شایع در جهان خواهد بود  اختلالات عاطفی و روانشناختی از عوامل مهم در کاهش کیفیت زندگی در تمام جوامع هستند. طبق تخمین سازمان جهانی بهداشت از هر چهار نفر یکی یا به عبارت دیگر 25 درصد جمعیت جهان ازاختلالات روانی و رفتاری و عصبی رنج می برند. تقریباً درصد کودکان و نوجوانان در طی یک سال علایم DSM- IV نشانه های اختلالات روانشناختی را تجربه می کنند، علاوه بر این تعداد زیادی در معرض خطر آسیب  های آینده یا به خاطر مشکل رفتاری ، فشار عاطفی یا روانی‌نیازمند یاری وجود دارند، اما هنوز به مرحله ای نرسیده اند  . لذا سلامت روانی  آنان از ا همیت ویژه ای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی  برخوردار است. ورود به دانشگاه مقطعی بسیار حساس  در زندگی نیروهای کارآمد و فعال جوان در هر کشوری  است و غالبا با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی  آنها همراه می باشد. مروری بر پژوهشهای انجام  شده نشان می دهد که شیوع و شدت مشکلات  روانی در دانشجویان نسبت به جمعیت غیر دانشجو  افزایش پیداه کرده است .  از آنجائیکه دانشجویان از حساس ترین اقشار جامعه هستند و نظر به اهمیت سلامت روانی این گروه مطالعه ای با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان و تاثیر شادکامی در افزایش آن صورت گرفت تا ضمن شناسایی گروه های آسیب  پذیر با استفاده از نتایج حاصله بتوان ضمن ارائه خدمات  بهداشت روان همچون مشاوره، روان درمانی و درمان دارویی موجبات ارتقاء سطح بهداشت روان دانشجویان را  فراهم نموده و از عوارض و پیامدهای افت تحصیلی و هدر  رفتن نیرو و توانایی قشر جوان و فعال جامعه که موجب آسیب اقتصادی کشور می گردد پیشگیری به عمل آید[1]. ( صادقیان و همکاران 1385 ).

جامعه ما، جامعه‌ای است که مصائب بسیاری را از سر گذرانده است، از جنگ تحمیلی تا مشکلات و مصائبی چون زلزله بم و… و لذا ضروری است که مسؤولان مربوط، در کنار اندیشیدن به تأمین نیازهای اولیه مادی، به ترویج وتدوین برنامه‌های عام برای گسترش مناسبتها و جشنها و مراسم شادی‌بخش نیز همت کنند. چنین رویکردهایی از توجه به چهره و کالبد شهری گرفته تا تشویق حضور رنگ و… را می‌تواند در بربگیرد؛ و در این راه می‌توان از متخصصینی ذی‌صلاح چون جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی و تجربیات مشابه دیگر کشورها در این عرصه، بهره‌ها برد؛ و البته از توانائی‌های معماران و هنرمندان که در کشور ما بسیارند. روانشناسی و واقعیات بارها تجربه شده در جوامع بشری ثابت می‌کنند که هیچ ملتی بدون خنده و شاد زیستن نخواهد توانست رؤیاها و آرمانهایش را محقق کند. ( کیومرث ، 1382 1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف کلی :

– هدف کلی بررسی رابطه میان شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..

1-4-2- اهدف جزئی:

– بررسی رابطه بین جنسیت و نمره کل شادکامی در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..

– بررسی رابطه بین سن و نمره کل  شادکامی دردانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..

– بررسی رابطه بین تحصیلات و نمره شادکامی  در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..

1-5- فرضیه های تحقیق

1-5-1- فرضیه اصلی :

–  بین  شادکامی  و سلامت روان  در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه معنی دار  وجود دارد . 

1-5-2- فرضیه های فرعی :

– بین جنسیت و نمره کل شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.

– بین سن و نمره کل  شادکامی و سلامت روان دردانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.

– بین تحصیلات و نمره شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشته های علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ب.ظ ]




:

همان‌گونه که در دنیای انسانی و در حیات پرتلاطم بشری انسانهایی موفق و کارآمد خواهند بود که دارای هوشی سرشار و بهره‌مند از درجه هوشی بالا باشند. بی‌تردید این انسان‌ها با بهره‌گیری از هوش خدادادی خود خواهند توانست بر مسائل و مشکلات زندگی خود فائق آیند. قطعاً در دنیای سازمانی نیز وضع به همین گونه خواهد بود، بخصوص اینکه در عصر حاضر هر چه زمان به جلوتر می‌رود با توجه به پیشرفت علوم و فنون سازمان‌ها نیز پیچیده‌تر و اداره آن‌ها نیز مشکل‌تر می‌شود (ایران زاده، 217،1389).

امروزه صحبت از انواع هوش است . امروزه هوش، پیشوند بسیاری از مفاهیم مدیریتی شده است. یکی از انواع هوش‌ها، هوش سازمانی می‌باشد.

هوش سازمانی یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی که بر سازمان مؤثر است. داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان، رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرآیندی سازمانی که تأثیر زیادی بر کیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان می‌گذارد، هوش سازمانی است ( ابزری،25،1385).

عملکرد هر فرد در هر جایگاه و پستی که قرار دارد نشانگر آگاهی شخص نسبت به آن موقعیت و یا مسئله خاص است که در مورد آن ارزیابی می‌گردد و با عنایت به اینکه هوش سازمانی هر فرد بیانگر آگاهی و اطلاعات افراد در رابطه با عوامل مؤثر بر سازمان است بنابراین هوش سازمانی می‌تواند یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد فرد در داخل سازمان باشد.

از آنجا که در هر سازمان نقش کارکنان آن سازمان بعنوان یکی از عوامل مهم در سازمان غیر قابل اغماض است، لذا ارزیابی عملکرد کارکنان برای آگاهی از میزان موفقیت آن در امورات محوله برای دستیابی به نتایج صحیح ارزیابی عملکرد سازمان ضروری است.

1-2 – بیان مسئله :

در عصر حاضر سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند و مفاهیم جدیدی چون کار دانشی، سازمان دانشی جایگزین کار یدی و سازمان سنتی شده است.

با به کارگیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمان‌ها را می‌دهد که در آن‌ها به جای قدرت بازو، قدرت ذهن حاکمیت دارد. بر این اساس در آینده سازمان‌هایی انتظار توسعه و پیشرفت خواهند داشت که سهم بیشتری از دانش را به خود اختصاص دهند. در عصر حاضر اهمیت و جایگاه و نقش سطح کارکنان بعنوان اداره کنندگان اصلی سازمان‌ها بر کسی پوشیده نیست و به کارگیری نظام‌های موثر انتخاب، جذب، نگهداری، ارزیابی و توسعه آنان نیز طبیعتاً از جایگاه مهم و ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. بدون تردید شناسایی نقاط قوت کارکنان و بهره‌برداری از آن‌ها و نیز شناسایی نقاط ضعف ایشان و تلاش در جهت رفع و اصلاح آن‌ها می‌تواند نقش انکارناپذیری را در جهت رشد و تعالی سازمان ایفا کند.

موسسات و سازمان‌ها و همچنین دانشگاه‌ها با هر مأموریت، رسالت، اهداف و چشم‌اندازی که دارند نهایتاً در یک محیط پرتلاطم و دائماً در حال تغییر فعالیت می‌کنند و ملزم به پاسخ‌گویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعان هستند، بنابراین بررسی نتایج عملکرد یک فرآیند مهم و راهبردی تلقی می‌شود، کیفیت و اثربخشی عملکرد کارکنان عامل تعیین‌کننده و حیاتی تحقق برنامه‌های توسعه و رفاه جامعه است.

ارزیابی و اندازه‌گیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می‌شود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است. (ارشدی خمسه،28،1387) . مطالعات اخیر در حوزه منابع انسانی بر 5 ویژگی شخصیت، استعداد، علاقه، هوش و مهارت بعنوان موفقیت نیروی انسانی در پیشبرد اهداف سازمانی و ایجاد رضایت شغلی، یادگیری سازمانی و گرایش دانش کارکنان مؤثر است. (سید جوادین، 1387) عوامل متعددی با عملکرد سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی در ارتباط می‌باشد که در تحقیق حاضر رابطه هوش سازمانی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

امروزه با اطمینان کامل می‌توان ادعا کرد که استفاده از راه‌حل هوش سازمانی می‌تواند قدرت رقابت‌پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان‌ها متمایز کند. این راه حل این امکان را به سازمان‌ها می‌دهد تا با به کارگیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهره‌برداری نمایند. این راه‌حل امکان درک بهتر تقاضاها و نیازمندی‌های مشتریان و مدیریت ارتباط با آن‌ها را میسر می‌کند      (ایران زاده،220،1389).

با توجه به اینکه کارکنان در سازمان‌هایی فعالیت می‌کنند که متأثر از محیط داخلی و خارجی خود می‌باشند و در مقابل پاسخ‌گویی به مسائل و مشکلات خود نیازمند قدرت یادگیری هستند، بنابراین مسئله هوش سازمانی می‌تواند در این مهم کمک زیادی به کارکنان کرده و آن‌ها را قادر سازد تا با توجه به حافظه سازمانی خود که پاسخ‌گوی نیازها و مشکلات و عکس‌العمل به موقع به تغییرات محیطی باشند. در عصر اطلاعات کسی که اطلاعات دارد دارای قدرت است، هر سازمان و شرکتی که از این قدرت برخوردار باشد در ارائه خدمات و صنعت و حرفه خود در مقایسه با رقبای خود متمایز و ممتاز می‌شود، بنابراین کارکنان برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آن‌ها نیاز به هوش سازمانی دارند تا بتوانند با متکی به آن عملکرد خود را بهبود بخشند (ایران زاده،221،1389 ). با توجه به نقش پررنگ دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی در توسعه کشور هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش سازمانی کارکنان با عملکرد آنان در دانشگاه مراغه می‌باشد که برای این منظور هوش سازمانی براساس نظریه کارل آلبرخت در 7 بعد:

  • چشم‌انداز استراتژیک: توانایی ایجاد، استنتاج و بیان هدف یک سازمان.
  • سرنوشت مشترک: احساس داشتن هدف مشترک بین تمام افراد سازمان برای عمل و تلاش به شکل هم افزا.
  • میل به تغییر: سازگاری و تمایل برای تغییر جهت تحقق چشم‌انداز استراتژیک.
  • روحیه : تلاش دلخواه به عنوان انرژی اعضای سازمان در سطح بالاتر از آنچه که قرارست انجام شود.
  • اتحاد و توافق: وجود نظام‌ها و سلسله قوانین مشخص جهت اجرا برای افراد و گروه‌ها .
  • کاربرد دانش: استفاده مؤثر از دانش، اطلاعات و داده‌ها.
  • فشار عملکرد: هر یک از مجریان باید موضع اجرائی خاص خود را داشته باشند.

تعریف گردیده تا رابطه هوش سازمانی و ابعاد آن با عملکرد کارکنان مورد بررسی قرار گیرد.

1-3 – سؤال آغازین :

سوال آغازین تحقیق حاضر عبارت است از: آیا بین هوش سازمانی کارکنان و عملکرد آن‌ها در دانشگاه مراغه رابطه‌ای وجود دارد ؟

1-4 – اهمیت و ضرورت تحقیق :

پایان نامه و مقاله

کارکنان و نیروهای انسانی سازمان‌ها که در عصر حاضر که بعنوان عصر اطلاعات و ارتباطات تلقی می‌شود بعنوان بزرگ‌ترین سرمایه‌های هر سازمان به شمار می‌روند ، بسیاری از اندیشمندان دانش مدیریت کارکنان سازمان‌ها را بعنوان سرمایه‌های انسانی تلقی می‌کنند آن‌ها را بعنوان یگانه منبع پایدار مزیت رقابتی سازمان‌ها می‌دانند. در گذشته این اعتقاد وجود داشت که گذشته چراغ راه آینده می‌باشد ولی امروزه به دلیل شتاب فزاینده تغییرات و تحولات محیطی این اصل کارآیی خود را از دست داده است و نباید وقایع آینده سازمان‌ها را به بخت و اقبال واگذار نمائیم بلکه بایستی با تدبیرو دوراندیشی برای تحولات آینده آماده شویم. رویکردهای دنیای پیشرفته روند پویایی محیط، توسعه قابلیت‌های رهبری و مدیریتی سازمان و سعی در ایجاد سازمان‌های یادگیرنده و دانش آفرین بوده است. در این رویکرد شناسایی کارکنان مستعد و باهوش برای تقبل مسئولیت‌های مهم و سپس تجهیز و آماده سازی آن‌ها با اجرای برنامه‌های متنوع، آگاهی از آخرین دستاوردهای علمی و فنون و مهارت‌های موجود مورد تأکید قرار می‌گیرد.

به دلیل فضای رقابتی و ماهیت عصری که در آن به‌سرمی‌بریم و میان سازمان‌های امروزی و گذشته تفاوت‌های بسیاری وجود دارد، در این مورد چارلز هندی از صاحب‌نظران رشته مدیریت می‌گوید: کارکنان و مدیران امروز با سازمان‌هایی سروکار دارند که شباهتی به سازمان‌های گذشته ندارند و یکی از ویژگی‌های اساسی سازمان‌های امروزی تأکید بر مقوله یادگیری است، بنابراین کارکنان همواره در حال یادگیری بوده و مهارت‌های جدید کسب می کنند چرا که قدرت هر سازمان متناسب با میزان آموزش کارکنان آن است (ابزری ، 25،1385) . هوش سازمانی به تحصیل و کسب دانش اشاره دارد که در راه به کارگیری انسان، رایانه و سایر وسایل صورت می‌گیرد و دانش مرتبط با محیط فعالیت سازمان (داخلی و خارجی) را مدنظر قرار داده است(وظیفه دوست و قاسمی،38،1387 ).

امروزه شاهد تغییرات و تحولات زیادی در عرصه علم و فناوری هستیم و دانشگاه‌ها بر حسب رسالت‌ها و تعهداتی که نسبت به جامعه دارند باید از یک سو برای بقا و اثربخشی خود تلاش کنند و از سوی دیگر با توجه به نقشی که در جوامع به عهده دارند بایستی بتوانند با شیوه‌های جدید و کارآمد محصول و خدمات ارزشمندی به جامعه تحویل دهند، لذا یکی از الگوهای جدید رویکرد سیستمی به نظام آموزش عالی می‌باشد که در این رویکرد دو مولفه مشتری گرایی و نتیجه‌گرایی نقش کلیدی و اساسی در خروجی سیستم دارد. با این وصف دانشگاهها  با نگاهی کاملاً متفاوت با دیروز به محیط داخلی و خارجی خود نگاه می‌کنند و به این واقعیت دست پیدا کرده اند که برای رسیدن به تعالی سازمانی و تحقق آرمان‌های خود چاره‌ای جز سنجش سیستماتیک عملکرد خود و مقایسه آن با برنامه‌های کوتاه مدت و انجام اصلاحات لازم ندارند. ازآنجاکه در هر سازمان نقش کارکنان بعنوان سرمایه‌های انسانی از عوامل مهم و حیاتی در رسیدن به اهداف و آرمان‌ها می‌باشد و با توجه اینکه هوش سازمانی مقوله‌ای جدید در علم مدیریت می‌باشد و ضرورت دارد در دانشگاه مراغه که بعنوان یک نهاد آموزشی وظیفه مهم تربیت و آموزش آینده‌سازان کشور را به عهده دارد نیز تحقیقاتی انجام گیرد تا از یک طرف کارکنان این دانشگاه با مقوله هوش سازمانی آشنا شوند و هم بتوانند عملکرد خویش را با توجه به ابعاد هوش سازمانی بهبود بخشند.

1-5- اهداف تحقیق :

هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش سازمانی کارکنان و عملکرد آنان می‌باشد که در راستای این هدف، اهداف زیر دنبال می‌شود:

  • تعیین رابطه بین چشم‌انداز استراتژیک کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین رابطه بین سرنوشت مشترک کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین رابطه بین میل به تغییر کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین رابطه بین روحیه کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین رابطه بین اتحاد و توافق کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین رابطه بین کاربرد دانش کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین رابطه بین فشار عملکرد کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه
  • تعیین سهم هر کدام از مؤلفه‌های هوش سازمانی در تبیین عملکرد کارکنان دانشگاه مراغه و هدف کاربردی تحقیق حاضر عبارت است از: ارزیابی وضعیت هوش سازمانی کارکنان و رابطه آن با عملکرد آنان در دانشگاه مراغه و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود عملکرد کارکنان با توجه به آگاهی آن‌ها نسبت به وضعیت هوش سازمانی است.

 1-6- فرضیه‌های تحقیق :

      فرضیه اصلی :

  • بین هوش سازمانی کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.

    فرضیه های فرعی  :

  • بین چشم انداز استراتژیک کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین سرنوشت مشترک کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین میل به تغییر کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین روحیه کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین اتحاد و توافق کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین کاربرد دانش کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین فشار عملکرد کارکنان و عملکرد آنان در دانشگاه مراغه رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • هر کدام از مولفه های هوش سازمانی چه سهمی را از عملکرد کارکنان دانشگاه مراغه را تبیین می کند.

  1-7 –  چارچوب نظری تحقیق :

در تحقیق حاضر برای بررسی رابطه هوش سازمانی کارکنان با عملکرد آنان در دانشگاه مراغه، نظریه کارل آلبرخت در زمینه هوش سازمانی بعنوان چارچوب نظری انتخاب گردید. کارل آلبرخت نویسنده و طراح هوش سازمانی، هوش سازمانی را این‌گونه تعریف می‌کند « ظرفیت قوه ذهنی سازمان برای انجام وظیفه یا یک اقدام مهم» (آلبرخت ،2003)[1]                          

ابعاد هوش سازمانی عبارتند از:

  • چشم انداز استراتژیک
  • سرنوشت مشترک
  • میل به تغییر
  • روحیه
  • اتحاد و توافق
  • کاربرد دانش
  • فشار عملکرد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ب.ظ ]





        یکی از اقلام صورت های مالی که به عنوان معیار ارزیابی عملکرد و توانایی سود آوری واحد انتفاعی مورد توجه قرار می گیرد، «گزارشگری سود» می باشد. اما به دلایلی نظیر ابقاء در شرکت، دریافت پاداش و…، مدیریت واحد انتفاعی خواسته یا ناخواسته ممکن است با دستکاری سود، وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهد. تحت چنین شرایطی سود واقعی با سود گزارش شده در صورت های مالی مغایرت داشته و رویدادی تحت عنوان مدیریت سود رخ داده است(نمازی و همکاران،1389). این فرایند، یعنی افشاء نکردن زیان های واقعی تا زمان حضور مدیر در شرکت ادامه می یابد. پس از ترک  شرکت توسط مدیر، حجم عظیمی از زیان های افشاء نشده وارد بازار شده، به سقوط قیمت سهام منجر می شود.
        در ادبیات مالی از ریزش قیمت سهام[1] به عنوان تعدیل یکباره و منفی قیمت سهام شرکت یاد می­شود، به ویژه از آنجا که سودها نوعا به عنوان شاخص سودآوری اولیه در نظر گرفته شده، بنابراین با افزایش شواهد مدیریت سود این امکان پیش می آید که ریسک کاهش قیمت سهام افزایش یابد، بنابراین در این تحقیق ابتدا بیان مساله، ضرورت انجام تحقیق، فرضیات تحقیق و در نهایت قلمرو تحقیق و… ارائه می شود.
 
1-2- تشریح و بیان مساله
        همواره سرمایه­گذاران در بازار سرمایه به صورتی مستمر در حال ارزیابی بازده مورد انتظار و ریسک مرتبط با سهام مختلف هستند، تا بتوانند برای ایجاد پرتفویی مناسب از سهام برای سرمایه­گذاری تصمیم­گیری نمایند. اما با توجه به عدم وجود بازار کامل، تصمیمات اتخاذ شده توسط سرمایه­گذاران در شرایط اطمینان کامل نبوده و به همین خاطر، آنها همواره نیازمند اطلاعات مرتبط با موضوع تصمیم­گیری (سرمایه­گذاری) هستند، زیرا همواره وجود چنین اطلاعاتی تأثیر بسزایی در کاهش این عدم اطمینان دارد(هوتن[2]،2009).
        منابع متفاوتی برای برطرف کردن این نیاز اطلاعاتی سرمایه­گذاران وجود دارد، اما همواره گزارشگری مالی و سیستم حسابداری به عنوان یکی از اصلی­ترین منابع موجود برای رفع این نیاز اطلاعاتی شناخته می­شود، تا آنجا که در تحقیقات بی­شماری کاراترین نوع پاسخگویی و ارائه اطلاعات به افراد ذینفع از ویژگی­های آن می­باشد(همان منبع).
        با توجه به این مطالب می­توان به نقش حسابداری و گزارشگری مالی در تعیین صحیح قیمت سهام شرکت (که نتیجه عرضه و تقاضای ناشی از تصمیمات سرمایه­گذاران است) و در نتیجه آن هدایت درست جریان سرمایه­گذاری (از طریق شناساندن زمینه­های مستعد سرمایه­گذاری) پی برد، که این مسأله در نهایت می­تواند منجر به افزایش تولید کشور و بهبود رفاه مردم گردد(لین و میرز[3]، 2006).
        مسأله قابل ­توجه در این بین آن است که براساس تحقیقات حسابداری همواره مدیران واحد­های تجاری قادر خواهند بود در انجام سیاست مربوط به تأخیر درانتشار اخبار بد و انباشته ساختن آن به صورت اطلاعات محرمانه حجم معینی از اخبار بد را در شرکت انباشته سازند، که این به دلیل عواملی نظیر پرهزینه بودن این سیاست و یا به طورکلی عدم توانایی مدیریت برای ادامه این اقدام (نظیر تغییر مدیریت واحد تجاری) می­باشد. در نهایت با رسیدن حجم اطلاعات منفی انباشته شده به آن مقدار نهایی، دیگر مدیران قادر نخواهند بود که از انتشار این اخبار به بازار و سرمایه­گذاران جلوگیری نمایند(همان منبع).
        یکی از رفتارهای فرصت جویانه که گاهی اوقات برای آرایش اطلاع رسانی وضعیت مطلوب شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد، مدیریت سود می باشد(وایلد[4]،2001). فلسفه مدیریت سود، بهره گیری از انعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد البته تفسیرهای گوناگونی که می تواند از روش های اجرایی یک اسـتاندارد حسابداری برداشت کرد،از دیگر دلایل وجود مدیــریت سود می باشد(ناظمی اردکانی،1388).
        به نظر هسیو و همکاران[5](2006) مدیریت سود زمانی پیش می آید که مدیران در طی سال ها مداوم از اقلام تعهدی اختیاری استفاده کنند که این امر منجر به تغییر عمده در هزینه های واحد تجاری و سرمایه گذاری ها می شود.اما نکته حائز اهمیت این است که به کارگیری اندازه اقلام تعهدی سالانه برای کشف مدیریت سود موجب این می شود که ما نتوانیم مدیریت سود را کشف کنیم. به سبب این که تأثیرات مدیریت سود بالا و پایین (جهت مدیریت سود) در میان دوره ها در پایان سال تعدیل می شود. که این موجب کاهش میانگین اقلام تعهدی در پایان سال می شود(زنگین و اوزکان[6]،2010) بنابراین ممکن است مدیران در میان دوره ها انگیزه بیشتری برای مدیریت سود داشته باشند.
        هوتن و همکاران[7](2009) معتقدند که مدیران انگیزه دارند برای ابقاء خود، بخشی از زیان ها را پنهان کنند. بنابراین برای رسیدن به این هدف امکان دارد تفاوت سود پیش بینی شده با سود واقعی بیشتر شود. همچنین افشا نکردن زیان های واقعی تا زمان حضور مدیر در شرکت ادامه می یابد. پس از ترک شرکت توسط مدیر، حجم عظیمی از زیان های افشاء نشده وارد بازار شده، به سقوط قیمت سهام منجر می شود.
        میزان اطلاعات منفی که مدیران می توانند انباشت و پنهان کنند، در شرکت های مختلف متفاوت است. علاوه بر این، توانایی ها و فرصت های مدیران برای انباشت و افشا نکردن اخبار منفی، به هزینه ها و منافع آن بستگی دارد برای مثال، در شرایطی که هیچگونه عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران وجود ندارد، مدیران انگیزه ای برای افشای نامتقارن اطلاعات ندارند، چرا که در چنین شرایطی هزینه های نگهداری و افشا نکردن اخبار منفی بیش از منافع آن خواهد بود، اما در شرایطی که عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بالاست، هزینه های افشا نکردن اخبار منفی و انباشت آنها در داخل شرکت، کمتر از منافع آن خواهد بود و بنابراین، مدیران انگیزه پیدا می کنند تا اخبار منفی را داخل شرکت انباشت کرده، آنها را افشا نکنند(سینایی و داودی،1388).
        زمانی که مدیران سود را برای نشان ندادن اخبار بد دستکاری می کنند بنگاه ها بیشتر از ارزش واقعی ارزشگذاری می شوند ولی زمانی که مدیران نمی توانند دیگر اخبار بد را پنهان سازند یک کاهش قیمت قابل توجه روی می دهد(کیم و زهانگ[8]،2010). 
        از این رو با توجه به اینکه شواهدی از مدیریت سود به عنوان اخبار بد در بازار تلقی می شود، و این امر موجب تعدیل یکباره و منفی قیمت سهام شرکت (در ادبیات مالی از آن به عنوان ریزش قیمت سهام[9] یاد می­شود) خواهد شد. بنابراین این پژوهش به بررسی تأثیر شواهد مدیریت سود بر احتمال سقوط(ریزش) قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.
1-3- ضرورت انجام تحقیق
        ضرورت انجام این پژوهش به قرار زیر است:
        انگیزه تحقیق ما ناشی از تلاش های تحقیقات دانشگاهی اخیر در زمینه کاهش ناگهانی قیمت سهام است. تحقیقات گسترده ای اذعان داشته اند که عوامل متعددی می تواند منجر به افزایش سقوط قیمت سهام شوند از جمله این عوامل می توان به مدیریت سود اشاره کرد(کیم و زهانگ،2010). با توجه به اینکه سود حسابداری به عنوان یکی از مهمترین عوامل تصمیم گیری سرمایه گذاران شرکت می باشد، و نیز خود سود متشکل از اقلام نقدی و تعهدی است و اقلام تعهدی سود تا حدود زیادی در کنترل مدیریت هستند و وی می تواند برای بهتر جلوه دادن عملکرد شرکت و افزایش قابلیت پیش بینی سودهای آینده در اقلام تعهدی سود دست برده و به اصطلاح امروزی سود را مدیریت کند. (همان منبع).
        بنابراین در یک محیط گزارشگری غیرشفاف از سود، سرمایه گذاران قادر به شناسایی و کشف پروژه های زیان ده شرکت نیستند. ناتوانی سرمایه گذاران در تمایز بین پروژه های سود ده و زیانده باعث می شود که پروژه های زیان ده ادامه یابد و با گذر زمان زیان دهی آنها افزایش یابد. 
        بنابراین با توجه به نقش مدیریت سود در افزایش سقوط قیمت سهام این پژوهش سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا شواهدی از مدیریت سود بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر دارد یا خیر؟
 
 
1-4- پرسش تحقیق
        مطالعات اولیه و بررسی متون نظری موجود و مطالب ارائه شده در قسمت تشریح و بیان مسئله سؤالات متعددی را به ذهن متبادر می کند. در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به پرسش  زیر به عنوان سؤال اصلی این تحقیق هستیم:
        شواهدی از مدیریت سود چه تاثیری بر احتمال سقوط قیمت سهام دارد؟
1-5- اهداف تحقیق

مقالات و پایان نامه ارشد


1-5-1- اهدف علمی تحقیق
        هدف کلی این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت سود بر سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت دستیابی به این هدف کلی، آن را به اهداف جزئی ذیل تفکیک و در طول انجام تحقیق، این اهداف پیگیری می شود:
1- تبیین تاثیر قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری بر احتمال سقوط قیمت سهام
2- تبیین تاثیر خطای پیش بینی سود بر احتمال سقوط قیمت سهام
1-5-2- اهدف کاربردی تحقیق
        اولین کاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته مورد تحقیق می باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری های آن رشته و حرکت به سمت سیستم های سازگارتر و کاراتر را مهیا می سازد اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن میتواند برای گروه های زیر مفید واقع شود:
1- تحلیل گران مالی: نتایج این تحقیق می تواند جهت تحلیل شرکت هایی که از نوسانات سود پیش بینی شده و اقلام تعهدی اختیاری بیشتری برخوردار هستند، مفید واقع شود.  
2- سرمایه گذاران و سازمان بورس اوراق بهادار: سقوط قیمت سهام هم برای مدیران شرکت ها و هم برای سرمایه گذاران حائز اهمیت خاصی است. بنابراین اخذ بهترین سیاست در مورد سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای مدیریت سود هستند، حائز اهمیت است.
 3- بانک ها و اعتبار دهندگان: به دلیل اهمیت سقوط قیمت سهام نتایج تحقیق حاضر می تواند برای ارائه اعتبار به وسیله اعتباردهندگان مفید واقع شود. 
1-6- فرضیه های تحقیق
        با تعمق در تحقیقات انجام شده در دنیا جهت پاسخگویی به پرسش های مطرح شده و دستیابی به هدف تحقیق، فرضیه های زیر تدوین شده است:
1- شواهد مدیریت سود بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم دارد.
1-1- قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم دارد.
1-2- خطای پیش بینی سود بر احتمال سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم دارد.
1-7- قلمرو تحقیق
1-7-1- قلمرو موضوعی تحقیق
       قلمرو موضوعی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر شواهد مدیریت سود بر احتمال سقوط قیمت سهام می باشد.
 
1-7-2- قلمرو زمانی انجام تحقیق
       قلمرو زمانی انجام تحقیق از سال 1386 تا سال 1390 در نظر گرفته شده است.
1-7-3- قلمرو مکانی تحقیق
        اطلاعات مورد نیاز این نوشتار مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است و به دلیل جامعیت و سهولت دسترسی  به بورس اوراق بهادار قلمرو مکانی این تحقیق تهران می باشد.
 
[1] Stock Price Crash Risk                        
[2] Hutton
[3] Jin and Myers
1- Wild
[5]- Hutton and et al
[6] -Zengin & Ozka
[7]- Hsiu and et al
[8]- Kim and Zhang
[9] Stock Price Crash Risk
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ب.ظ ]




مهمترین مؤلفه در ایجاد نشاط و به دنبال آن گسترش فعالیت های سازنده در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، شاخص سطح رضایت یا احساس رضایت مندی افراد از شرایط فردی و اجتماعی است  و به میزانی که شاخص های نارضایتی و یا رضامندی رشد یا کاهش یابد، احساس نشاط اجتماعی دستخوش تغییر می گردد و بدیهی است که کاهش این عامل منجر به برخی آسیب های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی می شود. افراد پر نشاط سالم تر بوده و عمر طولانی تری خواهند داشت (زیدانسک[1]، 2007) و به سایر مردم و مشکلات اجتماعی علاقه مندتر هستند، به علاوه مهارت های خود را بیشتر برآورد کرده و برای برنامه ریزی زندگی بهتر تصمیم می گیرند. نشاط در زندگی، احساس خوشبختی، اعتماد متقابل، احساس تعهد و نشانه ای از نگرش های مثبت نسبت به جهان و محیطی که فرد در آن زندگی می کند را در بر می گیرد.

انسان همواره به دنبال دستیابی به رفـاه، آسـایش و شادی بـوده اسـت. بـا پیشـرفت و ارتقـای سـطح بهداشت جوامع انسانی، توجه به مسائل ذهنی و عینی درباب رفاه اهمیـت زیـادی پیـدا کـرد و رفته رفته مفاهیمی چون کیفیت زندگی و نشاط دربرابر طول عمر و درمان قرار گرفت. کیفیت زندگی توصیفی است از وضعیت بهزیستی جسـمانی، احساسـی و اجتمـاعی فـرد و توانایی تأثیر آنها بر زندگی روزمره او. این پدیده هم مانند مسائل اجتمـاعی دیگـر تحـت تـأثیر عوامل اجتماعی متعددی شکل می گیرد؛ ازجمله حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و وضـعیت اقتصادی – اجتماعی.

حمایت اجتماعی ازطریق ایفای نقش واسطه ای میان عوامل تنش زای زندگی و بروز مشـکلات جسمی و روانی باعث کاهش تنش مشکلات مختلف افراد از جمله اقتصادی، روانی شده، افزایش طول عمر و بهبود مراقبت های بهداشـتی و در پایان بهبود کیفیت زندگی  و نشاط اجتماعی افراد می شود. بـراین اسـاس، بـه نظـر مـی رسـد حمایـت اجتمـاعی می تواند تنش های عاطفی و روانی افراد تحت تکفل کمیته امداد امام خمینی (ره) را کـاهش دهـد و جریـان جامعه پذیری مجدد آنها را تسهیل کند و کیفیت زندگی ایشان را نیز ارتقا بخشد.

1-2- بیان مسئله

به استناد اساسنامه، بیانیه چشم انداز کمیته امداد امام خمینی(ره)، که برگرفته از آرمانهای انقلاب، سیاست های کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی و قانون اساسی است، ایجاد، تقویت و توسعه شبکه ارتباطی و حمایتی مردمی کارامد در جهت افزایش بهره وری، ماندگاری و اثربخشی عرضه خدمات حمایتی به نیازمندان و اقشار آسیب پذیر جامعه و هم چنین پیشتازی در احیا و ترویج سنت های حسنه اسلامی و تقویت همبستگی های اجتماعی و حفظ همگرایی مردم با نظام اسلامی و تأمین اصل عدالت و رضایت اجتماعی به عنوان ویژگیهای اصلی قید شده است و ضرورتی انکارناپذیر دارد. تعیین جایگاه، نوع فعالیت ها، ساختار تشکیلاتی، چگونگی تعامل، روش های سازماندهی و نظارت، ضرورت های هماهنگی، آسیب شناسی طرح و بسیاری از موضوعات دیگر، مسائلی است که باید در زمینه شکل گیری و ایجاد این تشکل های مردمی در بهره گیری از توان و ظرفیت های بالقوه مردمی در جهت بالا بردن کیفیت زندگی و نشاط خانواده های هدف، تبیین و تشریح شود (رضائی تبار و همکاران، 1391).

احساس شادی و نشاط یکی از ضروری ترین خواسته های فطری و نیازهای روانی انسان به شمار می رود و به دلیل تأثیرات عمده بر سالم سازی و بهسازی جامعه، مدت مدیدی است ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده است؛ به طوری که امروزه بسیاری از ملل به نوعی درصدد ایجاد یک جامعه سالم و با نشاط هستند؛ زیرا به نظر می رسد احساس شادی از یک سو انسان ها را برای زندگی بهتر و بازدهی بیش تر آماده می کند و از سوی دیگر به دلیل ویژگی مسری بودن آن، بستگی های فرد را با محیط اجتماعی خودش گسترده می کند (فرجی و خادمیان، 1392: 89). همچنین نشاط اجتماعی موجب حفظ سلامتی و تاحدودی طول عمر افراد می شود. نشاط می تواند سلامت جسمانی را نیز بهبود بخشد، افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیش تری می کنند و آسان تر تصمیم می گیرند و دارای روحیۀ مشارکتی بیش تری هستند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی می کنند بیش تر احساس رضایت می کنند و از سلامت اجتماعی بالاتری نیز برخوردارند و در واقع می توان گفت دارای کیفیت زندگی بالاتری نیز می باشند (بخارایی و همکاران، 1394). از این رو مادامی که شهروندان احساسی شادی کنند، همواره در خدمت به شهر و افراد جامعه اهتمام بیشتری می ورزند. از این منظر نقش شادی و نشاط در زندگی افراد به حدی بسزاست که متفکر اجتماعی راسکین براین نکته تأکید می ورزد ک: ثروتمندترین کشور، کشوری است که بیشترین افراد شاداب را زیر بال خود داشته باشد (رضادوست و فاضلی، 1391).

کیفیت زندگی توصیفی است از وضعیت بهزیستی جسمانی، احساسی و اجتماعی فرد و توانایی تأثیر آنها بر زندگی روزمره او. کیفیت زندگی یک سازه چند بعدی و پیچیده به معنای ادراک از وضعیتی که افراد در آن زندگی می کنند و ادراک از زمینه فرهنگی و نظام ارزشی که در آن قرار دارند، می باشد که این ادراک بر اساس اهداف، انتظارات، استاندارها و علائق آنها است (خو و او[2]، 2014).کیفیت زندگی ادراک فرد از جایگاه خود در زندگی و یک شاخص اصلی سلامت محسوب می شود. از آنجا که کیفیت زندگی ابعاد متعددی نظیر سلامت جسمی، بهداشت روانی، ارتباطات اجتماعی، زندگی خانوادگی، هیجان ها، کارکردهای جسمانی، معنوی و زندگی حرفه ای افراد را شامل می شود توجه به آن از اهمیت فوق العادهای برخوردار است (فیگویرا و همکاران[3]، 2009).از مهمترین متغیرهای مرتبط با کیفیت زندگی می توان به حمایت اجتماعی ادراک شده اشاره نمود. مفهوم حمایت اجتماعی ادراک شده به حمایت از منظر ارزیابی شناختی فرد از محیط و روابطش با دیگران می نگرد. نظریه پردازان حمایت اجتماعی بر این باورند که تمام روابطی که فرد با دیگران برقرار می کند، حمایت اجتماعی محسوب نمی شود. به عبارت دیگر روابط، منبع حمایت اجتماعی نیستند، مگر آنکه فرد آن ها را به عنوان منبعی مناسب یا در دسترس برای رفع نیازهای خود ادراک کند(کریستافر و همکاران[4]، 2004).گاهی کمک هایی که به فرد می شود نامناسب، بدموقع یا خلاف میل خود فرد است. بنابراین نه خود حمایت، بلکه ادراک فرد از حمایت مهم است. در نتیجه حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی ارزیابی شناختی فرد از محیطش و سطح اطمینان فرد به اینکه در صورت لزوم کمک و حمایت در دسترس خواهد بود، متمرکز است (مارتینز و همکاران[5]، 2002).حمایت اجتماعی ادراک شده احساس ارزشمند بودن به فرد می دهد و این مساله که فرد بخشی از یک شبکه اجتماعی است به او فرصتهایی را برای ارتباط با دیگران و نیز تثبیت ارتباطات با ارزش می دهد. حمایت اجتماعی به عنوان میزان برخورداری از محبت، همراهی و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد تعریف شده است (پترسون و همکاران[6]، 2013).

مطالعات سال های اخیر، اهمیت متغیرهای ارتباط نشاط اجتماعی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی درک شده را نشان می دهند. پورحسین (1393) به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با نشاط کارکنان پرداخته است. نتایج تحقیق وی حاکی از ارتباط معنادار و مثبت بین کیفیت زندگی و شادابی و نشاط می باشد.

موسوی (1387) به بررسی جامعه شناختی عوامل موثر برشادمانی در سطوح خرد وکلان پرداخته است  پژوهش حاضر نشان داد: انزوای اجتماعی در سطح خرد و سرمایه اجتماعی در سطح کلان دارای اثرات مستقیم و قابل توجهی بر شادمانی می باشد. بطور کلی نتایج پژوهش های مختلف از تاثیر مثبت ادراک حمایت های اجتماعی بر کیفیت زندگی حکایت دارد. این نتایج را می توان در پژوهش های پترسون[7] و همکاران (2013)، خو و او[8] (2014) و وو[9] و همکاران (2015) مشاهده کرد که از مثبت بودن تاثیر حمایت اجتماعی بر کیفیت زندگی افراد حکایت دارند.

همچنین چین آوه و همکاران (1383) در بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و شادکامی و تاثیر آن بر سلامت روان دانشجویان نشان دادندحمایت اجتماعی به عنوان یک حائل یا میانجی بین استرسهای زندگی و اختلال در تندرستی عمل می کنند و هر چه شادکامی فرد بالاتر باشد نشان دهنده این است که از حمایت اجتماعی بالایی برخوردار است. در این راستا اور یت[10] و همکاران بر این باورند که فرد براساس تجارب پیشین ممکن است نتیجه گیری نماید که ازحمایت اجتماعی برخوردار است یا خیر، و چنان چه پاسخ مثبت باشد، تعامل با شبکه اجتماعی افزایش یافته و اثر منفی رویدادهای زندگی کاهش می یابد. احساس شادابی و کیفیت زندگی فرد نیز افزایش خواهد یافت.

با توجه به اهمیت مفاهیم ذکر شده و توجه به این نکته که افراد تحت حمایت کمیته امداد (ره) از نظر مالی و احیانا معنوی دچار مشکلات اساسی می باشند و قطعا دو فاکتور کیفیت زندگی و نشاط اجتماعی برای آنان جزو مسائل حیاتی می باشد و در این زمینه حمایت های اجتماعی درک شده می تواند کمک شایانی در این راستا بکند، پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه های استاندارد موجود در این زمینه و تحلیل داده های جمع آوری شده در جامعه آماری مد نظر، در پی جواب دادن به این سوال اساسی می باشد که آیا ادراک حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی و نشاط اجتماعی افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) در شهرستان بناب رابطه دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

گوناگونی مشکلات و گرفتاری های اقشار پایین دست جامعه به همراه احساس مسئولیت شرعی و انسانی گروهی از نیکوکاران نوعدوست، موجب پیدایش گونه های مختلفی از سازمانهای مردم نهاد از نوع مؤسسات خیریه و عام المنفعه در سطح کشور شده است به گونه ای که با عرضه خدمات پراکنده و بدون برنامه ریزی، هماهنگی و نظارتهای لازم، تعداد آنها روز به روز در حال افزایش است. عرضه خدمات موازی، تداخل وظایف، نداشتن تعریف روشن از جامعه هدف، نداشتن پشتوانه های مالی لازم و کارامدی و بهره وری کم از مهم ترین مشکلات و آسیب های این گونه از سازمانهای مردم نهاد ذکر شده است. کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب نیز در همین راستا، جهت ارائه خدمات بهتر به افراد تحت تکفل خود و ایجاد نشاط اجتماعی واقعی در آن ها و بالا بردن سطح کیفیت زندگی آنان، نیازمند شناسایی مشکلات و بهبود آن ها می باشد.

مقالات و پایان نامه ارشد

کیفیت زندگی توصیفی است از وضعیت بهزیستی جسمانی، احساسی و اجتماعی فرد و توانایی تأثیر آنها بر زندگی روزمره او. این پدیده هم مانند مسائل اجتماعی دیگر تحت تأثیر عوامل اجتماعی متعددی شکل می گیرد؛ ازجمله سرمایه اجتماعی (و ابعاد سه گانه آن: عضویت در شبکه های اجتماعی و روابط اجتماعی ، هنجار اجتماعی و اعتماد اجتماعی ) و وضعیت اقتصادی-  اجتماعی (گروسی و نقوی، 1387).

احساس شادی و نشاط یکی از ضروری ترین خواسته های فطری و نیازهای روانی انسان به شمار میرود و به دلیل تأثیرات عمده بر سالم سازی و بهسازی جامعه، مدت مدیدی است ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده است، بطوری که امروزه بسیاری از ملل به نوعی درصدد ایجاد یک جامعهی سالم و با نشاط هستند، زیرا به نظر میرسد احساسی شادی از یک سو انسانها را برای زندگی بهتر و بازدهی بیشتر آماده میکند و از سوی دیگر ویژگی مسری بودن آن، بستگیهای فرد را با محیط گسترده می کند. از این رو مادامی که شهروندان احساسی شادی کنند، همواره در خدمت به شهر و افراد جامعه اهتمام بیشتری میورزند. از این منظر نقش شادی و نشاط در زندگی افراد به حدی بسزایست که متفکر اجتماعی راسکین براین نکته تأکید می ورزد که ” ثروتمندترین کشور، کشوری است که بیشترین افراد شاداب را زیر بال خود داشته باشد” (رضادوست و فاضلی، 1390).

حمایت اجتماعی ازطریق ایفای نقش واسطه ای میان عوامل تنش زای زندگی و بروز مشکلات جسمی و روانی باعث کاهش تنش تجربه شده، افزایش طول عمر و بهبود مراقبت های بهداشتی و در پایان بهبود کیفیت زندگی و نشاط افراد می شود. حمایت اجتماعی رل مهمی در حفظ سلامتی افراد بازی می کند و در کاهش آثار منفی استرس های فراوانی که از محیط و جامعه کسب می شود و به تبع آن بر کیفیت زندگی اثر مستقیم خواهد داشت نقش دارد و آسیب پذیری فرد را نسبت به استرس، افسردگی و انواع بیماری های روانی و جسمانی کاهش می دهد (جلیلیان و همکاران، 1390).

بنابراین این پژوهش با توجه به نقش مهم حمایت های اجتماعی درک شده در نشاط و کیفیت اجتماعی افراد، به بررسی تاثیر ادراک حمایت اجتماعی بر کیفیت زندگی و نشاط اجتماعی افراد تحت تکفل کمیته امداد امام (ره) در شهرستان بناب می پردازد و نتایج مثبت فرضیه های این پژوهش می تواند برای مدیران کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان بناب به عنوان الگو و سندی قرار گیرد تا آن ها به اهمیت درک حمایت اجتماعی افراد تحت سرپرستی اشان در جهت بهبود کیفیت زندگی و نشاط اجتماعی آن ها پی ببرند. امید است تا مدیران با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت آن، برنامه های لازم خود را در جهت حمایت اجتماعی افراد انجام دهند. همچنین آنان می توانند از پیشنهادات این پژوهش نیز در جهت بهبود کیفیت زندگی و نشاط اجتماعی افراد تحت سرپرستی کمیته امداد امام خمینی (ره) استفاده کنند. کمبود چنین تحقیقاتی در سازمان فوق و سایر سازمان ها، قطعا باعث عدم توجه و آگاهی نسبت به مشکلات افراد می شود.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

1- بررسی رابطه بین ادراک حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

2- بررسی رابطه بین ادراک حمایت اجتماعی و نشاط اجتماعی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

1-4-2- اهداف فرعی

1– بررسی رابطه ادراک حمایت اجتماعی توسط خانواده با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

2- بررسی رابطه ادراک حمایت اجتماعی توسط دوستان با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

3- بررسی رابطه ادراک حمایت اجتماعی توسط افراد خاص با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

4- بررسی رابطه ادراک حمایت اجتماعی توسط خانواده با ابعاد نشاط اجتماعی (رضایت از زندگی، خلق مثبت، حرمت خود، رضایت خاطر و انرژی مثبت) در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

5- بررسی رابطه ادراک حمایت اجتماعی توسط دوستان با ابعاد نشاط اجتماعی (رضایت از زندگی، خلق مثبت، حرمت خود، رضایت خاطر و انرژی مثبت) در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

6- بررسی رابطه ادراک حمایت اجتماعی توسط افراد خاص با ابعاد نشاط اجتماعی (رضایت از زندگی، خلق مثبت، حرمت خود، رضایت خاطر و انرژی مثبت) در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب

1-5- فرضیه های پژوهش

1-5-1- فرضیه های اصلی

1- ادراک حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

2- ادراک حمایت اجتماعی با نشاط اجتماعی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1- ادراک حمایت اجتماعی توسط خانواده با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

2- ادراک حمایت اجتماعی توسط دوستان با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

3- ادراک حمایت اجتماعی توسط افراد خاص با کیفیت زندگی در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

4- ادراک حمایت اجتماعی توسط خانواده با ابعاد نشاط اجتماعی (رضایت از زندگی، خلق مثبت، حرمت خود، رضایت خاطر و انرژی مثبت) در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

5- ادراک حمایت اجتماعی توسط دوستان با ابعاد نشاط اجتماعی (رضایت از زندگی، خلق مثبت، حرمت خود، رضایت خاطر و انرژی مثبت) در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

6- ادراک حمایت اجتماعی توسط افراد مهم زندگی با ابعاد نشاط اجتماعی (رضایت از زندگی، خلق مثبت، حرمت خود، رضایت خاطر و انرژی مثبت) در میان افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره) شهرستان بناب رابطه دارد.

[1] Zidansek

[2] Xu & Ou

[3] Figueira et al.

[4] Christopher et al.

[5] Martinez et al.

[6] Paterson et al.

[7] Paterson

[8] Xu & Ou

[9] Wu

[10] Oritt

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ب.ظ ]





مکانیزم های کارآمد حاکمیت شرکتی برای عملکرد صحیح بازار سرمایه و کل اقتصاد کشور، حیاتی و لازمه جلب و حفظ اعتماد عمومی است. حاکمیت مناسب شرکتی این اطمینان را پدید می آورد که بنگاه ها سرمایه خود را به طور مؤثر بکار گرفته اند. به علاوه این اطمینان را پدید می آورد که شرکت ها منافع دامنه وسیعی از گروه های ذینفع و همچنین جامعه ای را که شرکت درآن به فعالیت مشغول است، در نظر گرفته اند و هیئت مدیره در برابر سهامداران و شرکت پاسخگوست. زمانی که ساختار حاکمیت شرکتی از اصول ضعیفی برخوردار باشد تضاد سرمایه گذاران بزرگ و کوچک نیز افزایش می یابد. مطالعات مربوط به حاکمیت شرکتی درابتدا به منظور استفاده از آن در شرکت های خاص صورت می رفت اما این موضوع گسترش یافته در بسیاری از کشورها به صورت قانون تدوین شد. اما از اواخر دهه 90 ، فرضیه نظارت موثر نیز برای مالکان نهادی مطرح شد. سرمایه گذاران نهادی با توجه به ویژگی های ذاتی خود، دارای نفوذ خاصی می باشند و می توانند از آن برای نظارت و هم جهت ساختن عملکرد مدیریت در راستای منافع سهامداران استفاده نمایند. حضور سرمایه گذاران نهادی در ساختار مالکیت شرکت بر نحوه نظارت عملیات بنگاه موثر است. از عوامل توسعه ی اقتصادی کشورهای در حال توسعه، توانایی جذب پس اندازها و هدایت آنها به سمت فعالیت های سرمایه گذاری است. فرآیند اختصاص مؤثر سرمایه در ارتقاء و پیشرفت و سلامت نظام اقتصادی نقش مهمی را ایفا نموده و در پی آن بهره وری به وجود خواهد آمد که این امر به نوبهی خود موجب روان شدن و کارایی بازار میگردد. ایجاد بورس یک راه مناسب برای جذب سرمایه پذیران و سرمایه گذاران جامعه است. یکی از ویژگیهای مهم این بازارهای سرمایهی نوپا، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، وجود سرمایه گذاران عمده و تملک بخش اعظمی از حقوق مالکانه شرکتها توسط آنان است(حساس یگانه و شهریاری،1389). بخشی از مالکیت شرکت ها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد. این گروه برای نظارت بر عملکرد مدیران شرکت عمدتا به اطلاعات در دسترس عموم، همانند صورت های مالی منتشره اتکاء می کنند. این در حالی است که بخش دیگری از مالکیت شرکت ها در اختیار سهامداران حرفه ای عمده قرار دارد که بر خلاف گروه سهامداران نوع اول، اطلاعات داخلی با ارزش از طریق ارتباط مستقیم با مدیران شرکت در اختیار ایشان قرار می گیرد؛ لیکن سهامداران نقش اساسی درنظام راهبری شرکت می توانند داشته باشند، لذا ترکیب مختلف آنها در شرکتها می تواند اثرهای متفاوتی برعملکرد شرکتها و همچنین نحوه انعکاس اطلاعات شرکت در بازار و تقارن اطلاعات شرکت داشته باشد. بنابراین با توجه به نوع مالکیت، نحوه نظارت برعملکرد مدیریت شرکتها نیز می تواند متفاوت باشد. در این فصل به بیان مسئله پرداخته می شود، سپس اهمیت و کاربرد تحقیق بیان می شود، و در ادامه اهداف تحقیق، فرضیه های تحقیق، روش انجام تحقیق، و در نهایت مدل پژوهش به همراه تعریف عملیاتی متغیرها و بیان می شود. 
 
 
 
12 بیان مسئله: 
یکی از جنبههای با اهمیت حاکمیت شرکتی، بحث عدم تقارن و شفافیت اطلاعات می باشد. اطلاعات شفاف را می توان به عنوان یکی از ابزار ایفای مسئولیت پاسخگویی مدیران دانست. هر قدر انتشار اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیم گیری های آگاهانه و ایفای مسئولیت پاسخگویی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع، بیشتر می شود. بنابراین، یکی از الزامات رشد و توسعه اقتصادی، دسترسی همه ذینفعان به اطلاعات شفاف است. در این جهت، شفافیت اطلاعات را می توان پدیدهای اجتماعی دانست که بر روابط اجتماعی متقابل افراد ذینفع به شدت تاثیر می گذارد. حاکمیت شرکتی با قرار دادن شرکت در محوطهای شیشهای و شفاف، شرایطی را فراهم می نماید که تمامی ذینفعان بتوانند از طریق سازوکارهای حاکمیت شرکتی شامل کیفیت اطلاعات مالی، ساختار مالکیت، ساختار هیئت مدیره و…  شرکت را بصورت شفاف مورد مشاهده قرار دهند.  
سود سهام یک کانال با هزینه برای مقابله با عدم تقارن اطلاعات فراهم می کند. مدیران می توانند عدم تقارن اطلاعات را از طریق توزیع سود سهام کاهش دهند، سطح عدم تقارن اطلاعات بالاتر، پرداخت سود بیشتر خواهد بود. برای سرمایه گذاران، ادراک آنها از پرداخت سود سهام باید در شرکت هایی با عدم تقارن اطلاعات بیشتر باشد. جنیک و همکاران( 2005) عدم تقارن اطلاعات را در هنگام اعلام سود مورد بررسی قرار دادند و نشان داد که اعلام سود با توجه به شاخص شکاف قیمت معامله پیشنهاد شده و تغییرات قابل توجهی در حجم سهام ایجاد نمیکند. تجزیه و تحلیل مقطعی نشان داده است که این امر تا حدی به تغییر در عدم تقارن اطلاعات مربوط است. بن علی( 2009) نشان داد که سرمایه گذاران نهادی ایالات متحده در فرانسه، هزینههای بنگاه را کاهش می دهند و تقاضای افشای بهتر و مفیدتر و در نتیجه عدم تقارن اطلاعات را کاهش می دهند. تمرکز مالکیت بالا در اکثر کشورهای قاره اروپا وجود دارد و بنابراین یک کلید برای درک شکست های کنترل سازمانی در این سیستم های مالی، شناسایی صاحبان کنترل بزرگ است. استدلال های نظری برای کمک به توضیح تأثیر کنترل توسط سرمایه گذاران نهادی بستگی به زمینه سازمانی مورد بررسی دارد. در بستر مالکیت متمرکز، سهامداران غالب با سطح بالای مشارکتی که در طول زمان پایدار هستند، مشخص می شود و منجر به ایجاد انگیزه و توانایی برای کنترل اقدامات مدیریت می شود. مطالعات پیشین نشان می دهد که انواع مختلف سرمایه گذاران نهادی ویژگی های تجاری و اهداف مختلف کسب و کار را نشان می دهند و اهمیت عدم توجه به سرمایه گذاران نهادی را به طور کلی در نظر نمی گیرند. (به عنوان مثال: برایکلی و همکاران 1988، دوگال و میلار 1994، گیلیان و استارکس2003، چن و همکاران 2007، ماتوس و فریرا 2008).  
مطابق با تعریف بوش (1998) سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های سرمایه گذاری و …هستند. عموماً این گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار و رویه های شرکت ها منجر شود. این امر از فعالیت های نظارتی که این سرمایه گذاران انجام می دهند، نشأت می گیرد. ماگ (1998)  به این نتیجه رسید که استفاده سرمایه گذاران نهادی از توانایی هایشان برای نظارت بر مدیریت، تابعی از میزان سرمایه گذاری آنهاست. هرچه سطح مالکیت نهادی بیشتر باشد، نظارت بر مدیریت بهتر انجام می شود و این یک ارتباط مستقیم است. بوش(1998 ) نیز بیان می دارد که سرمایه گذاران نهادی از طریق جمع آوری اطلاعات و قیمت گذاری تصمیمات مدیریت به طور ضمنی و از طریق اداره نحوه عمل شرکت به طور صریح بر شرکت نظارت می کنند. بر اساس این نگرش سرمایه گذاران نهادی، سهامدارانی متبحر هستند که دارای مزیت نسبی در جمع آوری و پردازش اطلاعات هستند. مالکان نهادی انگیزه های زیادی برای نظارت بر گزارشگری مالی دارند.
صورت های مالی و به خصوص صورت سود و زیان، منبع مهمی از اطلاعات در مورد شرکت است. شواهد تجربی نشان می دهد که حضور سرمایه گذاران نهادی با واکنش بازار نسبت به انتشار سود رابطه مثبت دارد در نتیجه، سود از دیدگاه قیمت گذاری اوراق بهادار اطلاعات مفیدی فراهم آورده، منبع اطلاعاتی مهمی نزد نهادها به شمار می آید. دو انگیزه مهم سرمایه گذاران نهادی برای مدیریت سبد سهام خویش، عبارت است از:1) مسئولیت های امانتی و2) عملکرد سرمایه گذاری بالاتر. کنترل مطلق سهامداران عمده بر اداره امور شرکت را تمرکز مالکیت گویند(بادآورنهندی و دیگران،1389). سازمان های امروزی به منظور کاهش تضاد میان سهامداران و مدیریت بر جداسازی مالکیت از مدیریت تأکید دارند، لذا با افزایش تعداد سهامداران و به ویژه سهامداران عمده، سعی می کنند بر تصمیم گیری های مدیریت نظارت داشته باشند. البته زمانی که درصد مالکیت نهادی به اندازه کافی بالا باشد، نظارت مالکان نهادی، مانع از عملکرد ضعیف مدیران خواهد شد(هاشمی و بکرانی،1390). سرمایه گذاران نهادی به عنوان مالکان عمده ی شرکت، مسئول اثرگذاری بر مدیریت شرکت هستند تا نقش مؤثری در سرمایه گذاری آنها ایفا کنند. مالکیت متمرکز ممکن است به موضوع تضاد منافع بین سهامداران اکثریت و اقلیت منجر شود. در واقع سهامداران عمده با کنترل شرکت ممکن است ترجیحات شخصی خود را تحمیل کنند، حتی اگر این خواسته ها برخلاف کسانی که سهامدار اقلیت هستند، اجرا شود(آلوس،2012). با توجه به مطالب ذکر شده مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین تمرکز مالکیت با عدم تقارن اطلاعاتی رابطه وجود دارد؟ همچنین آیا مالکان نهادی بر این رابطه تاثیر دارد یا خیر. 
 
13 اهمیت و کاربرد تحقیق: 
از آنجا که حاکمیت شرکتی سازوکاری برای هدایت فعالیت های موسسه مد نظر در راستای اهداف از پیش تعیین شده و به نوعی حفاظت از حقوق ذینفعان است، توانسته است اثرات خوبی از خود برجای گذارده و به بهبود چشمگیری داشته باشد .با نگاهی به شرایط امروزی جهان در می یابیم که گسترش برخی از عوامل، نشانگر لزوم برقراری حاکمیت شرکتی در عصر حاضر می باشد. از جمله این موارد می توان به گسترده شدن حجم فعالیت موسسات مالی، تعداد ذینفعان و همچنین نامتقارن بودن اطلاعات اشاره داشت. افزایش تعداد ذینفعان در یک فعالیت اقتصادی امکان این نوع تعدی ها را بیش از پیش محتمل می گرداند. حاکمیت شرکتی ضعیف در یک سازمان ممکن است به از دست رفتن اعتماد عمومی نسبت به آن سازمان منجر شود. یک مورد که افزایش آن در جهان امروزی زبان زد است و لزوم برقراری حاکمیت شرکتی را به ما نشان می دهد، گسترش حجم اطلاعات نامتقارن بی طرف هایی است که در یک فعالیت اقتصادی دور هم جمع شده اند. شاید بتوان این مورد را یکی از مهم ترین عللی دانست که لزوم حاکمیت شرکتی را برای ما قابل توجیه می کند. وجود اطلاعات نامتقارن ذینفعان در شرایطی که منافع عده ای متعارض با منافع دیگری است و به عبارتی افزایش منفعت گروهی تنها در صورت پایمال شدن حقوق گروه دیگر بوجود می آید، باعث ایجاد زمینه هایی می شود که در آن تخطی و تعدی از وظایف و سوء استفاده از فرصت ها و تضییع حقوق یکدیگر بیشتر امکان تحقق می یابد.  
 

1-4 اهداف تحقیق 

هدف اصلی: هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین میزان تاثیر مالکان نهادی بر رابطه بین تمرکز مالکیـت و عـدم تقارن اطلاعاتی است.   
هدف کاربردی: نتایج این پژوهش می تواند برای سازمان بورس اوراق بهادار و بازار سرمایه مورد استفاده قـرار گیرد. 
  

1-5 فرضیه های تحقیق 

مقالات و پایان نامه ارشد

به منظور پاسخ گویی به سوال های اصلی تحقیق فرضیه های تحقیق به شرح زیر بیان می شود: 
فرضیه 1) بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه وجود دارد. 
فرضیه 2) مالکان نهادی بر رابطه بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر دارد. 
 

1-6 جامعه و نمونه آماری 

جامعه آماری: جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و بازار سرمایه می باشد که با استفاده از روش غربالگری ( نمونه گیری غیر احتمالی که در آن شرکت های مورد بررسی از بین کل جامعه بر اساس احراز یک سری شرایط عمدتا برای همگن تر شدن نمونه انتخاب می شوند) و با توجه به معیار های زیر انتخاب می گردد: 

  1. به منظور قابل مقایسه بودن اطلاعات، پایان دوره مالی آن ها منتهی به 29 اسفند باشد.
  2. داده های مورد نیاز آن ها در دسترس باشد.
  3. بیش از 6 ماه توقف معاملاتی نداشته باشد.
  4. در طی دوره مورد بررسی خارج نشده و اطلاعات آن در دسترس و تغییر سال مالی نداشته باشد.

در نتیجه روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک می باشد و شرکت هایی که شرایط مذکور را ندارند از نمونه آماری حذف می شود. 
  

1-7 حدود مطالعاتی 

قلمرو تحقیق چهارچوبی را فراهم می نماید تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد. 
 
 
171  قلمرو مکانی 
این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. 
 

1-7-2 قلمرو زمانی 

دوره زمانی این پژوهش ، 5 ساله بوده و از ابتدای سال 1391 تا پایان سال 1395 است. 
 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ب.ظ ]




در چند دهه اخیر تاریخ زندگی بشر، نظرات جدیدی در خصوص جرایم و مجازات‏ها ابراز شده است.جوامع کنونی در سیاست جنایی خود تلاش دارند تا با تدابیر مختلفی‏همچون جرم زدایی و قضازدایی از برخی انحرافات اجتماعی جلوگیری کنند و همچنین با استفاده از تدابیر اداری و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به جای ضمانت اجرای جزایی، به تنظیم هنجارهای اجتماعی بپردازند.
در حال حاضر، نگرش‏ها از مطلق انگاری در اجرای مجازات‏ها، به واقع‏نگری تغییریافته است.مجازات بیش از عقوبت و تنبیه، به اصلاح بزهکاران می‏اندیشد.به همین دلیل، زمانی که اجرای مجازات ضرورت ویژه‏ای نداشته باشد و یا اینکه اعطای فرصتی دیگر به بزهکار جهت جبران مافات، مناسب باشد و عمل ارتکابی فرد محکوم نیز، از جرایم مهم نباشد، در این صورت، سیاست کیفری کشورهای مختلف متمایل به نرمش در اجرای مجازات شده است.[1]
یکی از این سیاست ها تعویق صدور حکم می‌باشد که در این پایان نامه موضوع اصلی این مطلب است و سعی بر این است که با تحلیلی جامع و کامل به این موضوع پرداخته شود. اساسا واکنش اجتماعی در قبال پدیدهء مجرمانه به شکل مجازات و اقدامات تامینی ظهور می‌کند و این واکنش، تحقق اهداف مجازاتها را به دنبال دارد.
تامین این اهداف تنها در صورتی امکان‌پذیر خواهد بود که مجازاتها با سرعت و فوریت اجرا شده و از قطعیت و حتمیت لازم برخوردار باشد. هر چه اجرای کیفر سریعتر و حتمی‌تر باشد، عادلانه‌تر و مفیدتر خواهد بود. مع‌الوصف در برخی موارد بنا به ضرورت و به جهت تعارض اصل فوریت با دیگر اصول حاکم بر مجازاتها، اجرای حکم با تاخیر روبرو بوده و یا به لحاظ توجه به شخصیت مجرم و تحقق اهداف مجازاتها با روشهای غیرکیفری، اجرای حکم با تعویق همراه است.[2]
جهات تاخیر اجرای حکم کیفری می‌تواند به اعتبار شخص محکوم‌علیه، شخص ثالث، رسیدگی قضایی مجدد، تاخیر پرداخت دیه و موارد مختلف دیگر باشد که در صورت وجود عامل تاخیر، اجرای حکم الزاما تا رفع مانع به تعویق می‌افتد.[3]
مستند قانونی این موضوع تنها در قانون مجازات اسلامی جدید واقع است. مستند قانونی موجود مواد 40 تا 45 قانون مجازات اسلامی مصوب 11/2/1392 مجلس شورای اسلامی ایران است.
 

1-2- بیان مسئله

قوانین جزایی برای تربیت مجرمین و برقراری نظم در جامعه‌ها ضروری و لازم بوده، هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جانشین آن شود. اینکه برخی می‌گویند به جای مجازات، مجرم را باید تربیت کرد و به جای زندان باید دارالتأدیب ایجاد نمود مغلطه است؛ تربیت و ایجاد دارالتأدیب بی‌تردید لازم و ضروری بوده؛ تربیت صحیح مسلماً از میزان جرایم می‌کاهد و همچنان که نابسامانی اجتماعی یکی از علل وقوع، جرایم بوده، برقراری نظامات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی صحیح نیز به نوبه خود از جرایم می‌کاهد، ولی هیچ یک از اینها جای دیگری را نمی‌گیرد؛ نه تربیت و نظامات عادلانه جانشین کیفر و مجازات می‌شود و نه کیفر و مجازات، جانشین تربیت صحیح و نظام اجتماعی سالم.
هر اندازه تربیت، درست و نظام اجتماعی، عادلانه و سالم باشد باز افراد یاغی و سرکش پیدا می‌شوند که تنها راه جلوگیری از آنها مجازات و کیفر است که احیاناً باید سخت و شدید باشد. از طریق تقویت ایمان و ایجاد تربیت صحیح و اصلاح جامعه و از بین بردن علل وقوع جرم از میزان جرایم و جنایات می‌توان تا حدود زیادی کاست و باید هم از این راه­ها استفاده کرد، ولی نمی‌توان انکار کرد که مجازات هم در جای خود لازم بوده و هیچ یک از امور دیگر، اثر آن را ندارد. بشر هنوز موفق نشده و شاید هیچ وقت موفق نشود که از طریق اندرزگویی و ارشاد و استفاده از سایر وسایل آموزش و پرورشی بتواند همه مردم را تربیت کند و امیدی هم نیست که تمدن و زندگی مادی کنونی بتواند وضعی را به وجود بیاورد که هرگز جرمی واقع نشود. تمدن امروز نه تنها جرایم را کم نکرده، بلکه به مراتب، آنها را بیشتر و بزرگتر کرده است.[4]
کوتاه سخن آنکه تشفّی و آرام‌سازی دل قربانی جرم که در اثر اقدام مجرم آزار دیده است، از جمله اهداف مجازات به شمار می‌آید، ولی روحیه انتقام جویی برخاسته از این ویژگی باید در بستری نظام یافته و قانونمند، مهار گردد تا نابسامانی‌های اجتماعی را در پی نداشته باشد.
نهاد تعویق صدورحکم از نهادهای مترقی و مورد تأیید در اغلب نظام‌های حقوقی است که به عنوان یک ابزار کاربردی سیاست جنایی جایگاه خود را به خوبی یافته و تقریباً می‌‌توان گفت که حقوقدانان هم بر این امر اتفاق‌‌نظر دارند. این نهاد، علاوه بر منطق حقوقی و قضایی، واجد آثار مهم و درخور توجهی از منظر جرم شناسی است؛ به گونه‌ای که ضمن ابتنا بر پایه‌ی اصل تفرید جزایی (اصل فردی کردن جرائم و مجازات‌ها)، از برچسب خوردن أنگ مجرمانه بر پیشانی شخص به اعتبار جرائم کم اهمیت، جلوگیری می‌کند. همچنین، إعمال این نهاد، آرمان اصلاح و درمان بزهکار را بیشتر و بهتر تأمین می‌کند و زمینه‌ی بازگشت دوباره ی او را به دامان اجتماع، ساده تر می‌سازد. همچنین اگر در عمل از آن استفاده صحیح و به جا شود باعث دورنگهداشتن مجرمان اتفاقی و بازدارنده از ارتکاب جرم جدید و کمک به مجرم برای اجتماعی‌ شدن و بازگشت به زندگی عادی در جامعه و صرفه‌جویی در هزینه‌های زندان و استفاده جامعه از کار و فعالیت مجرمین و کاهش تقلیل آمار جرایم تکراری را در پی می‌تواند داشته باشد. اگر قضات بیشتر به این نهاد توجه داشته باشند و قانونگذار هم در برخی از جرایمی که از ‌اهمیت بیشتری برخوردار است دایره شمول تعویق مجازات را گسترش دهد و جرایم بیشتری را دربر گیرد موجب کارآیی بیشتر این نهاد می‌شود.
تردیدی نیست سیاست کیفری هر کشوری آنگاه به حدّ مطلوب و شایسته ی خود خواهد رسید که ضمن تأمین اهداف نظام عدالت کیفری، بستر مناسبی برای بازگشت مجرم به جامعه فراهم سازد. نقش نهادها و یا به تعبیری، تأسیسات جزاییِ تعدیلی در نظام های عدالت کیفری، ضمن متناسب سازی پاسخ کیفری با کنش جزایی، کاهش تورّم پرونده‌های قضایی و اجرایی، رفع آثار سوء ناشی از نگاهداشت بزهکار در زرّادخانه‌ی کیفری، کیفرزدایی و نیز تراکم زدایی از جمعیت کیفری است. همچنین اعمال آنها از بار اقتصادی تحمیلی بر نظام عدالت کیفری به جهت مسائل اقتصادی می‌کاهد. تأمین اهداف پیش گفته، مقتضی وقوف بر فلسفه‌ی وجودی نهادهای یاد شده و تمهید ابزار و امکانات لازم به منظور پیاده سازی آنهاست.[5]
امروزه در اثر تحولاتی که در نظام‌های حقوقی پدیدار گردیده، ملاحظه می‌شود که فلسفه‌ی مجازات و مبانی آن نیز دستخوش تغییرات و تحولاتی گشته است. رویکرد اغلب نظام‌های حقوقی به مجرم، جنبه‌ی اصلاحی است و برخلاف گذشته، مجرم صرفاً یک عنصر فاسد و ضد اجتماعی قلمداد نمی‌شود. با گسترش و نفوذ این طرز تلقی و با شناخت بهتر بزهکار و بزهکاری بر اساس مبانی حقوق کیفری و جرم شناسی، فلسفه‌ی مجازات نیز تغییر یافته و زمینه ی اجرای عدالت قضایی نسبت به گذشته، هموارتر گردیده است.[6]
در مسیر این طرز تفکر و این تحول بوده است که عده‌ای از علمای حقوق جزائی و جامعه شناسان به این فکر افتاده‌اند که شاید بهتر باشد در پاره‌ای از موارد مجازات به تعویق بیافتد و این مجازات اجرا نشود مگر آنکه محکوم علیه خود را با شرایطی که بوسیله قانون گذار و محکمه برای استفاده او از تعویق مقرر داشته‌اند منطبق نسازد و در جهت خلاف آنچه که برای او مقرر شده است گام بردارد. این تأسیس حقوقی که آن را تعویق مجازات می‌نامند در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مقنن در فصل پنجم مواد 40 تا 45 ذکر نموده است. در طول جریان دادرسی قاضی از ابتدای رسیدگی تا زمان صدور حکم قطعی ممکن است از نهادهای مختلفی برای تعویق و یا تخفیف مجازات استفاده کند که هدف از استفاده از همه نهادهای مزبور به طورکلی برگشت بزهکار به جامعه و اصلاح نهایی اجتماع به وسیله دستگاه قضایی است و این برخورد خود نوعی ترسیم و اصلاح ساختارهای رفتاری افراد جامعه تلقی می‌شود.[7]
مطابق قانون فقط محکومیتهای تعزیری و بازدارنده قابل تعویق هستند و در پاره ای موارد نیز به دلیل وجود موانعی، بعضی از کیفرهای تعزیری و بازدارنده قابل تعویق نیستند. تعلیق اجرای مجازات نسبت به محکوم علیه و مرجع قضایی آثاری بدنبال دارند که بعد از انقضای مدت تعویق و یا لغو قرار تعلیق این آثار رفع می‌شود و پس از اتمام مدت تعویق محکومیت معلق کان لم یکن می‌شود.[8]
بررسی نهاد تعویق مجازات و صدور حکم و رسیدگی به پرونده در این تحقیق مدنظر است که می‌توان گفت با توجه به اینکه سرنوشت پرونده مخصوصاً در جرایم قابل‌گذشت و دارای صرفاً جنبه خصوصی در دست و اقتدار شاکی است این نهاد را برخی قانون‌گذاران برای این منظور ایجاد کرده‌اند، که شاکی می‌تواند از دادگاه درخواست ترک تعقیب و یا تعویق تعقیب نماید و منتظر رفتارهای بعدی بزهکار باشد و متناسب با آن تصمیم بگیرد. لذا با این توصیف تحقیق خود را با موضوع آثار بکارگیری مجازات و چگونگی تعلیق و تعویق آن در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 بنا نهاده و به بررسی ماهیت، ویژگی‌ها، اصول و قواعد به کارگیری این نهاد حقوق کیفری، پرداخته می‌شود.
 

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

پایان نامه

در اثر تحولاتی که در چند قرن اخیر در جوامع پیشرفته پدیدار گردید ملاحظه می‌شود که مبانی حقوق قضائی از نظر اهمیتی که جامعه برای اجرای مجازات ملحوظ می‌داشت نیز دستخوش تغییر و تبدیل شده و اساس و پایه اعمال مجازات در قرن حاضر با آنچه که در قرون گذشته به آن نگریسته می‌شد تفاوت کلی یافته است که مباحث جامع آن در بحث مکتب شناسی عنوان شده است و به منظور پرهیز از اطاله کلام از بیان آنها خودداری می‌شود در مجموع می‌توان گفت که امروزه مجرم را بیشتر یک بیمار اجتماعی می‌پندارند تا یک عنصر فاسد و ضد اجتماعی و بر اساس این طرز تفکر است که آن اعتقادی که در قرون گذشته نسبت به اجرای عدالت نمودن در اعمال مجازات وجود داشت دیگر وجود ندارد و کمتر کسی است که بزهکار را صد در صد مسئول اعمال و رفتار ضد اجتماعی خود دانسته و او را در ارتکب جرم از تأثیر و نفوذ محیط به طور کلی مستثنی و دور بداند.
با توسعه و نفوذ این طرز تفکر و با شناخت بهتر بزهکار و بزهکاری بر اساس مبانی نوین حقوق جزایی و جرم شناسی، فلسفه مجازات نیز تغییر کلی پیدا کرده و آن را بیشتر عاملی برای اعاده نظم جامعه و تربیت و اصلاح و درمان بزهکار می‌دانند تا تظاهری از انتقام ارعاب یا اجرای عدالت. با تغییر فایده مجازات، هدف از مجازات نیز لاجرم تغییر پیدا می‌کند و برای هدف جدید، مجازاتهای جدید یا طرق جدید پیش بینی می‌شود.
در مسیر این طرز تفکر و این تحول بوده است که عده‌ای از علمای حقوق جزائی و جامعه شناسان به این فکر افتاده اند که شاید بهتر باشد در پاره‌ای از موارد اجرای مجازات موقتا معلق بماند و این مجازات اجرا نشود مگر آنکه محکوم علیه خود را با شرایطی که بوسیله قانون گذار و محکمه برای استفاده او از تعلیق مقرر داشته‌اند منطبق نسازد و در جهت خلاف آنچه که برای او مقرر شده است گام بردارد.
در مورد تعویق صدورحکم که ممکن است ساده یا همراه با تکالیفی دردوره معین تعویق برای بزهکار باشد، قاضی وقتی می‌تواند حکم تعویقی صادرکند که به نظر او بازپذیری اجتماعی بزهکار، خسارت واردشده و نیز اختلال ناشی ازوقوع جرم در محل، درآستانه تحقق ترمیم، جبران وتوقف باشد».
صدور چنین احکامی (معافیت و تعویق) بی تردید به مذاکره و رایزنی جمعی و نیز توجه دادگاه به منافع و مصالح شاکی (بزه دیده)، جامعه محلی وبزهکار نیاز دارد و بدین ترتیب بیشتر جنبه توافقی پیدا می‌کند و به جهت شیوه حل و فصل ورسیدگی، بیشتر جنبه افقی به خود می‌گیرد تا جنبه عمودی وتحمیلی و در هر حال هدف،  ترمیم آثار اختلاف و تعارض ناشی از جرم است تا تنبیه و به کیفر رساندن بزهکار.[9]
در سیستم جزائی فعلی، اعطای تعویق به مجرم در قانون مجازات اسلامی رابطه مستقیمی با نوع جرم و مجازاتی که دادگاه مجرم را به آن محکوم کرده است دارد همچنین این ارفاق قانونی تنها شامل حال مجرمی خواهد شد که برای نخستین بار مرتکب جرمی شده باشد که دادگاه او را محکوم به مجازات تعزیری یا بازدارنده کرده باشد. اعم از این که حکم صادره ناشی از ارتکاب جرایم قابل تعزیر یا بازدارنده باشد و یا این که حکم به محکومیت تعزیری یا بازدارنده ناشی از ارتکاب جرایمی باشد که اصالتاً مجازات آنها در قانون قصاص عضو یا حد تعیین شده است.
با توجه به رویکرد جرم زدایی قانون جدید، نهاد تعویق صدور حکم با توجه به ضوابط حاکم بر رویه جرم شناختی آن یکی از بهترین راهکارها برای اصلاح جامعه و تقلیل مجرمان است.
 

1-4- اهداف تحقیق

هدف کلی از انجام این تحقیق بررسی تعویق صدور حکم با توجه به رویکرد جرم شناختی آن است در این راستا سعی شده است با بررسی این موضوع به نکاتی همچون انواع تعویق صدور حکم و تعاریفی که از مدت زمان در این مسئله می‌شود بپردازیم و به عنوان اهداف جزئی می‌توان به این موارد اشاره کرد.
– بررسی امکان الزام تبعیت مرتکب از دستورات قاضی در مدت تعویق
– بررسی تعویق مجازات به عنوان حقی برای مجرم
– بررسی صدور تعویق به موجب قانون
– بررسی زمینه فردی کردن مجازات متناسب با شخصیت مجرم
 

1-5- سوالات تحقیق

سوال اصلی:

  • تعویق صدور حکم چه آثاری می‌تواند داشته باشد؟

سوالات فرعی:
2- آیا تعویق مجازات حقی است که قانونگذار برای مجرم در نظر گرفته است؟
3- شرایط تعلیق و تعویق مجازات در قانون مجازات اسلامی چه می‌باشد؟
4- تعلیق و تعویق مجازات می‌تواند رابطه‌ای با شخصیت مجرم داشته باشد؟
 

1-6- فرضیه‌ها

فرضیه اصلی
1- به نظر می‌رسد امید شخص مجرم به تعویق صدور حکم باعث می‌شود در جهت جبران خسارت زیان دیده و جلب رضایت اوگام برداردواین درجهت رضایت قربانی جرم اهمیت فراوانی داردوباعث کاهش آثار جرم می‌گردد.
فرضیات فرعی
2- به نظر می‌‌رسد تعویق مجازات حقی برای مجرم محسوب نمی‌شود بلکه وسیله و ابزاری است که برای ارفاق و کمک به دادگاه واگذار شده است تا با اجرای آن مجرم قابلیت بازگشت به زندگی اجتماعی را بدون تحمیل مجازات احراز نماید.
3- به نظر می‌رسد تعلیق و تعویق مجازات تابع شرایطی است که برخی به ماهیت محکومیت‌های سابق و وضع مجرم و برخی دیگر به جنبه شکلی آن مربوط می‌شود. در قانون مجازات اسلامی تنها آن دسته از مجرمینی استحقاق این ارفاق را پیدا می‌کنند که برای نخستین بار مرتکب جرم قابل تعزیر شده باشند. در صدور تعویق در جرایمی مجاز است که به موجب قانون تعیین شده است.
4- به نظر می‌رسد تعلیق مجازات تأسیسی است که زمینه فردی کردن مجازات با شخصیت مجرم را فراهم می‌نماید و رابطه مستقیمی با نوع جرم و نوع مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامی دارد یا به عبارت دیگر دادگاه نمی‌تواند همه مجازاتها را معلق کند.
 
[1]- صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، جلد دوم، تهران، انتشارت گنج دانش، 1388
[2]- آشوری، محمد، جایگزین‏های زندان یا مجازات‏های بینابین، نشر گرایش 1382
[3]- آخوندی، محمود، آیین دادرسی کیفری، جلد دوم، چاپ پنجم، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1388
[4]- آشوری، محمد، جایگزین‏های زندان یا مجازات‏های بینابین، نشر گرایش 1382
[5]- اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، جلد دوم، نشر میزان، 1393
[6]- تدین،عباس،قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه،معاونت حقوقی قوه قضائیه،چاپ1،نشرخرسندی، 1388
[7]- بخشی زاده، امین و سلیمی، صادق، تحلیل ماده به ماده قانون آیین دادرسی کیفری 1392 در مقایسه با قوانین سابق، تهران، انتشارات جاودانه جنگل، 1393
[8]- زراعت، عباس، آیین دادرسی کیفری، تهران، انتشارات میزان، 1393
[9]- نجفى، على حسین تقریرات درس جرمشناسى، دوره کارشناسى ارشد حقوق جزا و جرمشناسى ،انتشارات دانشکده حقوق شهید بهشتی- 1381

 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ب.ظ ]




در دهه اخیر هم متخصصان و هم سازمانها بر اهمیت دانش پی برده اند و دریافته اند که برای اقتصادی ماندن باید منابع و امکانات عقلانی را دقیقا مدیریت کرد (zack,1999). تجارت به طور روزافزون جایگاه خود را در جهان پرتلاطم و پیچیده امروزی که به سمت پدیده جهانی شدن در حرکت است پیدا کرده است. همزمان با پیشرفت تصاعدی فناوری اطلاعات و ارتباطات دستیابی بر دانش یکی از منابع استراتژیکی مهم و کلیدی محسوب می گردد. فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت ها را قادر به دستیابی و پیشرفت، ذخیره و اشتراک اطلاعات و دانش می کند. سیستم های مانند اینترنت به مردم امکان همکاری و به اشتراک گذاشتن دانش های مکمل یکدیگر را می دهد (Bhatt, et al.,2005).

زندگی در دنیای جدید نیازمند شناخت کامل و کسب مهارتهای استفاده از این ابزارها و بدون داشتن چنین ابزاری رقابت و زندگی بسیار مشکل خواهد بود و مستلزم از دست دادن فرصتهای فراوانی در زندگی روزانه افراد و جوامع است. سازمانها باید جهت به کار گیری و استفاده بهینه از تکنولوژی فن آوری اطلاعات زمینه سازی لازم و مطلوب را داشته باشند تا بتوانند در این راه گامهای مهم و صحیح را در عرصه سازمان بردارند. یکی از مهمترین عوامل موفقیت و شکست در این حرکت “فرهنگ سازمان ” است. فرهنگ سازمانی به تمام جنبه های سازمانی تاثیر می گذارد و بر اساس اعتقادات و ارزشهای مشترک، به سازمان‌ها قدرت می بخشد و بر نگرش رفتار فردی انگیزه و رضایت شغلی و سطح تعهد نیروی انسانی طراحی ساختار و نظام های سازمانی، هدف گذاری، تدوین و اجرای استراتژی ها و …. تاثیر می گذارد. همچنین فرهنگ سازمانی عامل موثر در ترویج خلاقیت و نوآوری است که از طریق ارزش نهادن به کار سخت و متمرکز و هدف دار، پشتکار و سخت کوشی و تعهد عمل می-کند. نیروی انسانی به عنوان مهمترین منبع اصلی سازمان با استفاده از اطلاعات، فناوری، مواد، تجهیزات و بودجه و… به تولید کالا و خدمات بپردازد و در صورتی که درست عمل کند سازمان نیز از عملکرد خوبی برخوردار خواهد شد.

2-1- بیان مسئله

با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی نظام ارزشها، باورها و آداب و رسوم مشترک در بین اعضای سازمان است و تعاملات قسمتهای مختلف را بر قرار می کند بنابراین یک ابزار مؤثر در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان تلقی  می شود.

در سازمانهایی که فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود ندارد آثار و تبعاتی بدنبال خواهد داشت که از آن جمله می توان نارضایتی ارباب رجوع، هزینه های گزاف، طولانی بودن جریان کارهاو … را نام برد.تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عدم کارآیی که در یک سازمان پیش می آید ناشی از عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. زیرا رشد روز افزون اطلاعات به سازمانها کمک می کند که در میدان رقابت موفق عمل کنند. یکی از موانع اساسی عدم بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات فقدان فرهنگ سازمانی بکارگیری آن می باشد (آقاجانی،1383 :96).

فرهنگ سازمانی به دلیل ماهیت اثر گذاری قوی که می تواند بر رفتار و عملکرد اعضای سازمان داشته، نقش مهمی را در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایفا می کند.بنابراین فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مهمترین مسائل عصر حاضر در تمام جوامع می باشد پس بکارگیری آن در سازمانها جهت هماهنگی با جامعه بین الملل لازم و ضروری به نظر می رسد ولی متأسفانه هنوز شرایط و فرهنگ مناسب جهت استفاده مؤثر به جا و ماهرانه از این فناوری در سازمانها بوجود نیامده است، لذا مسأله این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات آموزش و پرورش می باشد. با این هدف که با روشن شدن رابطه فرهنگ سازمانی با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات آموزش و پرورش زمینه لازم برای توجه و اقدام جدی مسئولین جهت بالابردن فرهنگ سازمانی در ادارات آموزش و پرورش فراهم آید تا از آن طریق بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات و سازمان آموزش و پرورش افزایش یابد (ادراکی،1384: 48).

توجه به فرهنگ و جامعه سازمانی و جامعه ملی و بین المللی موضوع غریبی نیست. اما ارزش و ماهیت آن چند دهه ای است که بیشتر آشکار شده و اندیشمندان بسیاری به تحقیق و پژوهش در این زمینه پرداخته اند، مطالعات مربوط به فرهنگ که در اوایل دهه 1980 صورت گرفته نشان داده که فرهنگ در یک سازمان به مثابه شخصیت در یک انسان است. بی گمان باید پذیرفت که انسان فرهنگ را می آفریند و فرهنگ هم انسان را می سازد. فرهنگ به انسان یاد می دهد تا اندیشه های پایدار و ثابتی را بیاموزد و در قالب گروههای پیچیده ای که دارای وظیفه ای جداگانه و ویژه هستند، سامان یابد. اندیشه های ثابت و پایدار پس از آنکه در ذهن جای گرفتند. دگرگون کردن آنها دشوار است، از آنجا که سرنوشت رفتار انسان واکنشی است که او می تواند در برابر عنصرهای فرهنگی که به او عرضه می شود و پاسخ گوید، یعنی می تواند از روی ساخت آنها را(تبیین) واپس زند یا دگرگون کند (اسدی،1371: 98).

در محدوده علم مدیریت و سازمان نیز متفکران بسیار در پی یافتن  تعریفی جامع برای  فرهنگ و نیز تعیین ارتباط با آن با ساختار سازمانی، رفتار سازمانی و کارایی و اثر بخشی و در نتیجه بهره وری می باشند، مدیریت سازمانها پس از جنگ جهانی دوم مصرانه خویش را ملزم به شناخت فرهنگ سازمان خود و در پی آن سایر سازمان ها و ملل ساختند و امروزه شاهد آن هستیم که مدارس و دانشکده های مدیریت در سرتاسر شاخه های علم مدیریت تحت مدیریت فرهنگ سازمانی، مدیریت علوم و ارتباطات و … تأسیس کرده و به تحقیقات وسیعی در این زمینه پرداخته اند.

فرهنگ سازمانی پیوندی نزدیک با فرهنگ عمومی جامعه دارد، بخش گسترده ای از رفتار و بالندگی سازمانی را می پوشاند و برای پدید آوردن دگرگونی و پایداری رفتار مطلوب و سنجیده از آنان یاری مؤثر می گیرد. تحقیق در فرهنگ سازمانی به دنبال آن بوده است که نحوه دید کارمندان را از سازمان خویش ارزیابی کند که، آیا سازمان بیش از حد ساختمند است؟ آیا به نوآوری پاداش می دهد؟ آیا تعارض ها را سرکو ب می کند؟ فرهنگ سازمانی با آنکه پیشینه‌ای دراز دارد ولی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و به ویژه در قلمرو و بالندگی سازمانی و رفتار سازمانی راه یافته است و اگر به آن توجه شودمی تواند به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در بهره وری سازمان محسوب می گردد (شکاری،1381 :114).

3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش

امروزه اطلاعات شاخص قدرت است. آنچه کشوری را در سطح اول، دوم و سوم جهان قرار می دهد. میزان اطلاعاتی است که آن کشور تولید می کند، در دسترس قرار می دهد و به کار می گیرد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک فناوری غالب در هزاره جدید معرفی شده است. بدون هیچ شک و تردیدی در فرایند پذیرش پدیده جهانی سازی کشورهایی که زمینه و بستر لازم و مناسب را برای توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بوجود نیاورده اند، در حرکت هدایت شده و شتابان جهانی سازی از وضع موجود به سوی جامعه اطلاعاتی باز خواهند ماند (اسلامی ندوشن،1354: 115).

اهمیت روز افزون علوم وابسته به اطلاعات، چنان بالا گرفته است که منتقدان و آگاهان را بر این باور رسانده که دانش اطلاعات و نقش و تاثیر آن شاخص ممتاز فعالیت های طراز اول جوامع بشری است. در حال حاضر در سازمان ها اطلاعات پس از عامل انسانی مهمترین منبع ارزشمند محسوب می شود و یک منبع حیاتی برای پیشرفت علمی و اقتصادی هر کشوری به حساب می آید. به بیان دیگر اطلاعات نیروی اصلی حرکت و شکل دهنده مردم، اجتماعات، سازمان ها و کشورهاست (باقری زاده،1375: 19).

نقش مهم اطلاعات را می توان در زمینه های وسیعی از فعالیتهای حیاتی بشر جستجو کرد. اطلاعات به ابزار مهم اطلاعاتی و ارتباطی بسیار مهمی بدل گشته که توسط آن بسیاری از امور روزمره انسانها تسریع و تسهیل شده است.

در عصر جدید ، در انجام امور اداری به طریق سنتی ( معمول ) شاهد ظهور و گسترش مشکلات و نارسائی های گسترده تری هستیم که از آن جمله می توان به طولانی بودن جریان کارها،اشتباهات زیاد کارکنان، صرف هزینه های گزاف و قابل ملاحظه جهت ثبت و بایگانی اسناد، اوراق و تبادل اطلاعات نوشتاری، ریسک پذیری و خطر پذیری بالا، نارضایتی ارباب رجوع و موارد بسیاری از این قبیل اشاره نمود، که البته با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات شاهد موارد کمی از این قبیل خواهیم بود (برزگر،1380 :118).

همچنین در عصر حاضر که دوره تغییر و تحول و بحران را در پیش روی داریم. (اگر بحرانی در دنیای امروز باشد، بیش از بحران اقتصاد و پول و نفت و نیرو ، بحران فرهنگ است)

لزوم توجه به فرهنگ به علت تاثیری که فرهنگ سازمانی بر تمام ابعاد سازمان می گذارد، فرهنگ سازمانی می تواند سازمان را به جلو راند و یا از حرکت بازدارد و این توان بالقوه به خاطر تاثیری است که فرهنگ بر رفتار دارد. لذا اگر بخواهیم علل موفقیت و عدم موفقیت سازمانهایمان را مطالعه کنیم باید به بررسی فرهنگ بپردازیم.

شاین ، اوچی ، پیترز و واترمن و بسیاری از علمای مدیریت دو حقیقت مهم را تبیین می کنند. اول آنکه فرهنگ سازمانی در سازمانهای مختلف متفاوت است. دوم آنکه فرهنگ سازمانی مختلف می تواند بر عملکرد ، موفقیت و اثر بخشی یک سازمان و موسسه تاثیر متفاوتی داشته باشد. با این حال اشاره به این نکته ضرورت دارد (سازمانهای موفق ) فرهنگ های ایجاد کرده اند که ارزشها و مدیریت رهبران خود را در هم آمیخته اند و به همین دلیل است که این ارزشها سالها دوام آورده اند و به نظر می رسد که نقش حقیقی مدیریت سازمانها، اداره ارزشهای سازمان است. سازمانهای موفق به ایجاد فرهنگ مشترک میان کارکنان و ایجاد روحیه خوب بها می دهند. چارچوبی از همبستگی ایجاد می کنند که در محدوده آن افراد پر انگیزه، خود را با شرایط انطباق  می دهند (بوداغیان،1384: 58).

بر مبنای مطالعات متعدد، مدیران و پژوهشگران از اوایل دهه 1980 میلادی توجه خود را به چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانهایشان و هماهنگ نمودن آن با سایر اجزاء به بهترین وجه آغاز نموده اند. با وجود اینکه سابقه مطالعات فرهنگ سازمانی بیش از دو دهه نیست. اما تحقیقات، تاثیر فرهنگ و جلوه های فرهنگی را بر رفتار کارکنان نشان داده اند و تعدادی ازنویسندگان این فرض رامطرح و پشتیبانی کرده اند که شرکتها وسازمانهای موفق دارای فرهنگ قوی بوده اند (همان منبع).

در این پژوهش ضمن شناسایی فرهنگ سازمانی حاکم بر ادارات آب و فاضلاب میزان بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد سنجش قرار گرفته شده است.

4-1- گزاره های تحقیق

پایان نامه و مقاله

1-4-1- سؤالات تحقیق

  1. 1. آیا بین میزان استفاده کارکنان از نرم افزارهای کاربردی و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟
  2. آیا بین میزان استفاده کارکنان از اینترنت و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟
  3. آیا بین میزان استفاده کارکنان از پایگاه های اطلاعاتی و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟
  4. آیا بین میزان استفاده کارکنان از رسانه ها و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

2-4-1- فرضیات تحقیق

1-2-4-1- فرضیه اصلی

  • بین میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با فرهنگ سازمانی در بین کارکنان اداره آب و فاضلاب شهرستان رامسر رابطه وجود دارد.

2-2-4-1- فرضیات فرعی

  1. بین میزان استفاده کارکنان از نرم افزارهای کاربردی و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
  2. بین میزان استفاده کارکنان از اینترنت و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
  3. بین میزان استفاده کارکنان از پایگاه های اطلاعاتی و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
  4. بین میزان استفاده کارکنان از رسانه ها و فرهنگ سازمانی آنها رابطه معناداری وجود دارد.

3-4-1- اهداف پژوهش

1-3-4-1- هدف کلی

هدف کلی ما در این پژوهش بررسی رابطه میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با فرهنگ سازمانی در بین کارکنان اداره آب و فاضلاب شهرستان رامسر می باشد.

2-3-4-1- اهدف جزئی:

– بررسی رابطه بین میزان استفاده کارکنان از نرم افزارهای کاربردی و فرهنگ سازمانی

– بررسی رابطه بین میزان استفاده کارکنان از اینترنت و فرهنگ سازمانی

– بررسی رابطه بین میزان استفاده کارکنان از پایگاه های اطلاعاتی و فرهنگ سازمانی

– بررسی رابطه بین میزان استفاده کارکنان از رسانه ها و فرهنگ سازمانی

5-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات

1-5-1- تعریف نظری متغیرها

فرهنگ سازمانی

استانلی دیویس – فرهنگ سازمانی الگویی از ارزشها و باورهای مشترک است که به اعضای یک نهاد معنی و مفهوم می بخشد و برای رفتار آنان در سازمان دستورهای فراهم می­‌آورد (آقاجانی، 1383 :153).

فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترک است که اعضا نسبت به سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود (رابینز، ترجمه اعرابی، 1382 :372).

فناوری اطلاعات و ارتباطات[1]

واژه فناوری اطلاعات اولین بار توسعه لویت و وایزس در سال 1985 به منظور بیان نقش رایانه و پشتیبانی از تصمیم­گیری­ها و پردازش اطلاعات در سازمان به کار گرفته شده از فناوری اطلاعات برداشت­­های مختلفی وجود دارد و همین برداشت ها موجب گردیده تا تصاویر متفاوتی از آن در مجامع مختلف ارائه شود (صرافی زاده، 1383: 16).

فناوری اطلاعات و ارتباطات عبارتی کلی در برگیرندۀ تمام فناوری‌های پیشرفتۀ  نحوۀ ارتباط و انتقال داده‌ها در سامانه‌های مخابراتی است. این سامانه می‌تواند یک شبکۀ مخابراتی، چندین کامپیوتر مرتبط با هم و متصل به شبکۀ مخابراتی، و همچنین برنامه‌های استفاده شده در آنها باشد.

در فن آوری اطلاعات و ارتباطات، دستگاه ها و فن آوری های ارتباطی دارای جایگاهی خاص بوده و از عناصر اساسی به منظور  استفاده از مزایا و دستاوردهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، محسوب می گردند. در ادامه با تعاریف متفاوت ICT، بیشتر آشنا می شویم:

در اوایل سال 1990 به مجموعه سخت افزار ، نرم افزار ، شبکه و صنایع مرتبط به آنان ، فن آوری اطلاعات (IT) گفته می شد. در فن آوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT )، تاکید و محوریت بر روی جنبه ارتباطی می باشد، بگونه ای که ارتباطات به منزله یک “باید” مطرح بوده که فن آوری اطلاعات بدون وجود آن امکان ارائه سرویس ها و خدمات  را دارا نمی باشد .

فن آوری اطلاعات و ارتباطات، واژه ای است که به هر نوع دستگاه ارتباطی و یا برنامه نظیر: رادیو، تلویزیون، تلفن ها ی سلولی، کامپیوتر، نرم افزار، سخت افزارهای شبکه، سیستم های ماهواره اری و نظایر آن اطلاق شده که  سرویس ها ،خدمات و برنامه های متعددی به آنان  مرتبط می گردد. ( کنفرانس از راه دور، آموزش از راه دو )

  • فن آوری اطلاعات و ارتباطات اغلب در یک مفهوم و جایگاه خاص مورد بررسی کاربردی دقیق تر قرار می گیرد نظیر: فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، بهداشت، کتابخانه ها و غیره .
  • فن آوری اطلاعات و ارتباطات، به مجموعه امکانات سخت افزاری، نرم افزاری، شبکه ای و ارتباطی به منظور دستیابی مطلوب به اطلاعات، گفته می شود.
  • همگرائی بین کامپیوتر و ارتباطات، فن آوری اطلاعات و ارتباطات را شکل می دهد. ( پیوند بین کامپیوتر و بهره برداری از تمامی قابلیت های آن خصوصا” پردازش و ذخیره سازی داده با امکانات متعدد ارتباطی ).

2-5-1- تعریف عملیاتی متغیرها

فرهنگ سازمانی

در این پژوهش منظور از  فرهنگ سازمانی نمره­ای است که کارکنان به سوالات پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون  می­دهند.

فناوری اطلاعات

منظور از نحوه و میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات آن نمره به دست آمده از پرسشنامه محقق ساختۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات می­باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




:

در طلیعه قرن جدید که سازمانها و شرکتها با محیط رقابت آمیز جهانی مواجه اند ، تغییرات ریشه ای و خلاقیت و نوآوریهای کاری نیاز اساسی آنها تلقی می گردد محیط پر تنش و رقابت آمیز کنونی باعث گردیده که سازمانها بفکر بکارگیری سیستم های کارآمد و نوین بجای سیستم های کهنه و ناکارآمد گذشته باشند . امروزه دیگر سازمانها از ثبات دائمی و همیشگی صحبت به میان نمی آورند بلکه از نوعی ثبات نسبی برخوردارند و در این بحبوحه حساس آنان نیاز به رهبران و مدیرانی دارند که بتوانند ضمن شناسایی نیازهای روز جامعه ، با تحولات تکنولوژیکی و اطلاعاتی و فناوری همگام شوند ( جیجسال و همکاران، 2003: 228)[1] در حال حاضر یک نیروی شتابان آشکار و نمایان برای تغییر سازمانی و جامعه ی جهانی در حال حرکت است  از این رو نیاز به رهبری مقدس تری بوجود آمده که بتواند چهار عرصه ی اساسی ماهیت انسان یعنی جسم (فیزیکی)، ذهن(تفکر منطقی)، سرشت(عواطف واحساسات) و روح را در هم ادغام کند. در حقیقت پاسخ به این نیازها، نیازبه تغییر شکل سازمانی گسترده به پارادایم سازمان یادگیرنده را الزام آور ساخته است.از این رو احساس نیاز به رهبران معنوی در سازمانها ی یادگیرنده رشد و نمو پیدا کرده است.(ابراهیمیان ،1391:36)  بنابراین وجود رهبران معنوی در چنین سازمانهایی مستلزم تغییر و تحول و موفقیت مستمر است. در حالت کلی ضرورت معنویت در سازمان آن چنان است که می تواند برای آنها،انسانیت و برای اجتماع ، فعالیت و برای محیط، مسئولیت را به ارمغان آورد.(جیجسال و همکاران ، 2002: 230) هر چند رهبری یک موضوع مورد علاقه برای هزاران سال بوده است اما تحقیقات علمی در این خصوص در قرن بیستم شروع گردیده است .(جاج و همکاران، 2002: 766) در دهه های اخیر این واژه در رهبری توجه زیادی را بخود معطوف ساخته است .(جیبسون45:2000)[2] و این موضوع در حال تبدیل به موضوع عمومی در رفتار سازمانی است(رابینز، 2003)[3] ولی در کشور ما این موضوع در رفتار سازمانی ، از اولویت خاصی در تحقیقات برخوردار نبوده است و شاید دلیل اصلی آن ، این باشد که در فرهنگ ما مسائل مذهبی و معنوی  غنی بوده و پایبندی مردم به مسائل اخلاقی بیشتر است (خائف الهی و همکاران،30:1389) رهبری معنوی یکی از متغیرهای تاثیر گذار بر عواملی همچون رفتارمدنی سازمانی، بهره وری ، اثربخشی و بهبود کلی عملکرد سازمانها بشمار میرود. به همین دلیل یکی از متغیرهای دیگر این پژوهش رفنارمدنی سازمانی می باشد. که همانند رهبری معنوی در دهه های اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. از اوایل دهه 1990 میلادی شاهد تحولاتی در بخش های مختلف بویژه در بخش دولتی بوده ایم ، به گونه ای که ساختارسلسله مراتبی و بوروکراتیک اداره امور دولتی  که در  اکثر سال های قرن بیستم حالت مسلط را داشت در حال تبدیل شدن به نوعی مدیریت قابل انعطاف و کارآمد است.و این تغییرات ، جزئی نبوده و بلکه همه جانبه است که پارادایم های جدیدی همچون رهبری معنوی و رفتار مدنی سازمانی را بوجود آورده اند(تامپسون،1999: 290)  سازمانها ی کنونی به افرادی نیازمندند که تمایل دارند با هنجارهای موجود هماوردی نمایند و برای آنها قابل قبول نباشد که فعالیتهای سازمان به روشی همیشگی و ثابت و بدون نوآوری های متنوع انجام پذیردو همچنین افرادی باشند که مسئولیت اقداماتشان را بپذیرند( تامپسون290:1999)  در ادبیات مدیریت امروز این مسئله بدیهی است که سازمانها بدنبال کارکنان و افرادی باشند که تمایل دارند از الزامات و تکالیف شغلی رسمی خود، پا را فراتر بگذارند .و این اقدام فراتراز تکالیف شغلی به  رفتارمدنی سازمانی [4] اشاره دارد که در سالهای اخیر توجه محققان زیادی را به خود جلب نموده است.(موریسون،154:1994)    

 در پژوهش حاضر ، به بررسی رابطه بین خصوصیات رهبری معنوی و رفتارمدنی سازمانی پرداخته شده است و همانطوریکه میدانیم رهبران معنوی با داشتن ویژگیهایی همچون ، نوع دوستی، احترام به افراد، کمک به همتایان ، ایمان و امید و نشاط، تعهد سازمانی و…    می توانند در بروز و ایجاد رفتارهایی همچون، نزاکت اجتماعی ، از خود گذشتگی، تکریم هم قطاران، جوانمردی و و ظیفه شناسی در کارکنان سازمانها کمک نمایند و باعث بروز رفتارهایی گردند که بطور رسمی در شرح وظایف و شغل رسمی افراد قید نگردیده ولی این رفتارها در سازمان باعث  بهبودی کلی در عملکرد سازمان می گردد.

                                  

1-2   بیان مسئله پژوهش

در عصر حاضر که عصر، انفجار اطلاعاتی ، عصر دیجیتال، دانش و فناوری لقب گرفته است هیچ سازمانی مصون از تغییر و تحول نیست و بعبارتی بهتر عصر حاصر ، عصر تغییر است.وهمواره نیاز به تغییر ات ریشه ای و خلاقیتهای کاری احساس می شود و آنها برای اینکه از قافله عقب نمانند اکثر این سازمانها توجه خود را به رهبران سازمانی معطوف داشته اند و با شجاعت و جسارت خاصی سعی در ایجاد تغییرات بنیادی درون سازمانی دارند چرا که رهبری با ایجاد تغییر سرو کار دارند (نرگسیان،30:1386) در واقع ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، باور به خدا یا نیرویی برتر، معناجویی در کار، همه حکایت از ظهور پارادایمی جدیدی دارند (ضیائی و همکاران،68:1387)  دراین میان تئوری رهبری معنوی بعنوان سکوی پرش یک پارادایم جدید برای تئوری ، تحقیق و عمل به رهبری ارائه شده است.(فرای، ویتوسی وسدیلو،858:2005) [5] رهبری معنوی می تواند به عنو.ان یک حوزه تحقیق در زمینه وسیع تری از معنویت در محیط کار باشد.(بلک کابی و بلک کابی،2001)[6] رهبران معنوی به برخی ویژگیهای مهم برای سازمانشان همچون خود شکوفایی و معنا در زندگی اطمینان می بخشند.(جرتزن وبارباتو،2001)[7] رهبری معنوی رفاه معنوی را افزایش و پرورش می دهد و بدنبال آن بر رضایت کارکنان از زندگی، مسئولیت پذیری سازمانی،تعهدسازمانی،  بهره وری و عملکرد مالی تاثیر مثبت می گذارد(فرای،ماچلی ،ایمت، 2001)[8]  بنابراین رهبری معنوی باعث می شود تا کارکنان به عنوان یک کل رفتارکنند و عملکرد آنها  در ک نمایند نه اینکه فقط بعنوان عضوی از سازمان به آنان  نگریسته شود (روپرای[9]  856:2010)  در بررسی علمی (گیاکالون و جورکی ویکس،13:2002)  در مورد معنوی بودن محیط کار ، آنرا اینگونه تعریف کرده اند ” چارچوب ارزش ها ی سازمانی در فرهنگی شکل میگیرد که باعث ارتقای تجربه ی کارمندان از طریق فرآیند کار می شود حس ارتباطی را تسهیل کرده، احساس همکاری و شادمانی و لذت بردن از کار را پدید می آورد”  از سوی دیگر اندیشمندانی همچون (گورتزن و باربوتو،2001) [10]بیان میکنند که رهبران معنوی برخی ویژگیهای مهم نظیر خود شکوفایی و درک معنا  در زندگی را برای سازمان هایشان تضمین می کنند . همچنین (کاکابادوس[11] و همکاران،172:2002))اظهار می کنند که رهبران معنوی اغلب از ارزشهایی هماهنگی،عشق ،همدردی،صلح و آرامش،درستی یا صداقت حمایت می کنند. این ارزشها تاثیرات مثبتی را درمحیط معنوی ایجاد می کند و موجب می شوند که کارکنان در مسئولیتها با رغبت بیشتری مشارکت جویند. در سازمانهایی که چنین فضای آکنده از ارزشهای معنوی و اخلاقی ،وجود داشته باشد کارکنان ضمن احساس آرامش و نشاط با انگیزه مضاعفی به پذیرش مسئولیتهای خطیر پرداخته و ضمن پاسخ گو بودن در برابر عملکرد خویش ، رفتارهایی نظیر وظیفه شناسی ، جوانمردی ، احترام به هم نوع و نزاکت اجتماعی از خود بروز می دهند که نتیجه آن بالا رفتن کارآیی و اثربخشی و در نهایت بهبود عملکرد کلی سازمان خواهد بود .

که در ادبیات امروز مدیریت به آن عنوان “رفتارهای مدنی سازمانی” اطلاق می گردد.رفتارمدنی سازمانی برای بقای سازمان در دنیای متحول کنونی که سراسر رقابت و تغییر است حیاتی بشمار میرود. برطبق دیدگاه نظریه پردازانی همچون اورگان[12] ،   رفتار مدنی سازمانی می تواند کارآیی را حداکثر ساخته و عملکرد موثر سازمانی را ارتقاء بخشد(مورفی، 2002: 288).بولینو و  تورنلی اعتقاد دارند که رفتارهای مدنی سازمانی بطور کلی دارای دو حالت عمومی هستند الف)آنها بطور مستقیم قابل تقویت نیستند برای مثال ، نیازی نیست که آنها از جنبه فنی به عنوان بخشی از شغل افراد باشند. ب) آنها ناشی از تلاش های ویژه و فوق العاده هستند که به سازمانها برای دستیابی به موفقیت،از کارکنانشان انتظار دارند( بلینو،ترنلی، 2003،:60).اورگان رفتارمدنی سازمانی را بعنوان اقدامات مثبت بخشی از کارکنان برای بهبود بهره وری و همبستگی و انسجام در محیط کاری می داند که ورای الزامات سازمانی است(هادسن ،70:2002) جوهره کلیدی در تعریف اورگان از رفتار مدنی سازمانی این است که چنین رفتاری ، اثربخشی سازمانی را افزایش می دهد .مطالعات تجربی مختلفی که دراین زمینه انجام شده (بورمن،موتوویدلو،1993، اورگان و کونوسکی، 1998،پودساکف و مک کنزی،1994و..) ضمن تاکید و تایید مطلب فوق، دلایل مختلفی را که رفتارمدنی سازمانی ممکن است بر اثربخشی سازمانی تاثیر گذار باشد بیان می کنند. .بنابراین وجود رهبری معنوی برای سازمانها امروزه یک ضرورت انکارناپذیر می باشد و سازمانها برای بقای خود و حفظ موجودیت شان ناگزیرندکه توجه ویژه ای به این مقوله داشته باشند چراکه رهبران با تغییر سرو کار دارند وبرای ادامه حیات سازمان ، وجودشان ضروری بوده واین مسئله در تمامی متغیرهای اثرگذار سازمان بویژه رفتارمدنی سازمانی که در بهبود کلی عملکرد سازمانها تاثیر گذار می باشد مشهود است.

استانداری ها در حقیقت نماینده تام الاختیار و بعبارتی دولت کوچک در استانها بشمار میروند و بعنوان یک دستگاه حاکمیتی ، بر تمامی دستگاههای دیگر نظارت داشته و عملکرد آنها را مورد بررسی و نظارت قرار می دهد . و درصورت موفقیت این نهاد تاثیر گذار ، اثراتش بر سایر دستگاهها نیز مثبت خواهد بود . فلذا در این تحقیق برحسب اهمیت مسئله ، به بررسی رابطه بین رهبری معنوی و رفتار مدنی سازمانی پرداخته شده است  .

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق

امروزه در اثر پیشرفت و اکتشافات و اختراعات بیشماری که  در جهان ملقب به دنیای انفجار اطلاعاتی و عصر ماهواره ها،عصر دانش و سرمایه فکری اتفاق افتاده است سازمانها دیگر از ثبات دائمی و پایدار صحبت نمی کنند چون در اثر گسترش ارتباطات در همه جنبه های آن ، لحظه به لحظه آنها دچار تغییر  میگردند . و مشخصه امروزه آنها سازمانهای دارای ثبات نسبی می باشد.(جیجسال و همکاران 2004) و سیستم های ایستا و راکد شانسی برای داوم و رقابت ندارند چراکه رقابت روز افزون از صفات دیگر سازمانها ی عصر حاضر می باشد.امروزه خلاقیت، نوآوری، رقابت، نیاز به تغییرات مداوم جهت همگامی با دنیای پر تلاطم دیگر جایی برای سازمانهای ایستا نگذاشته است . وهر سازمان یا شرکتی که بخواهد در رقابت با سایر رقبا دوام آورده و به حیات خویش ادامه دهد لاجرم نیازمند رهبران و مدیران جسور، با بینش ، خلاق و نوآور و… می باشد تا بتوانند با ایجاد تغییرات مورد نیاز ،سازمان خویش را همگام با رقبای توانمند به پیش ببرد.(جیجسال و همکاران،75:2002) رهبران کنونی باید علاوه بر قدرت اندیشه بالا از خصایص و و یژگیهایی همچون اخلاق،حقیقت جوئی، انصاف،نوع دوستی ، ایمان و امید و…. برخوردار باشند ودر رهبری سازمان به افراد و کارکنان به دیده یک عنصر یا ابزار ماشینی نگاه نکنند بلکه باآنان بعنوان سرمایه های بی نظیر و ارزشمند سازمان، که موتور محرکه و پیشرفت و ترقی و تعالی سازمانها بشمار میروند نظر داشته باشد و لازمه آن اینست که باید رهبران معنوی [13] که امروزه اهمیت و جایگاه آنها بر همگان آشکار میباشد دارای خصائص انسانی متعالی وممتاز از قبیل ایمان وامید، اعتقاد بخدا،تعهد و عشق به همنوع و… باشند تا بتوانند در ایجاد تغییرات مورد نظر و انگیزه لازم در نیروی انسانی ،جهت بالابردن کارآیی و اثربخشی موفق باشند. 

رهبران معنوی به برخی از ویژگیهای مهم برای سازمان همچون خود شکوفایی و معنا در زندگی اطمینان می بخشند(جرتزن، بارباتو،2001)[14] رهبران معنوی رفاه معنوی را پرورش     می دهندوبدنبال آن بر رضایت کارکنان، مسئولیت پذیری سازمانی ، تعهد سازمانی،بهره وری و عملکرد مالی تاثیر مثبت می گذارند.

  تحقیقات  صورت پذیرفته در حوزه رهبری معنوی  نشان دهنده آنست که امروزه سازمانها نیازمند وجود رهبران معنوی  جهت تاثیرگذاری بر متغیرهای همچون رفتارمدنی سازمانی می باشند .رفتار مدنی سازمانی OCB بنا به تعریف اورگان رفتارفردی آگاهانه ای است که با بصیرت و اراده مستقیما بدون اعمال پاداش سازمانی رسمی بروز میکند وبصورت کلی عملکردهای سازمانها را بهبود می بخشد.(هادسن،70:2004)[15] اگر سازمانها بتوانند از وجود رهبران  معنوی استفاده بهینه بکنند وآنان زمینه و بستر مناسب را در راستای گسترش رفتارهای مدنی سازمانی فراهم میکنند چرا که عصر کنونی بنوعی عصر حاکمیت و پادشاهی مشتریان می باشد و تشکیلاتی که نتواند مشتریان و ارباب رجوع خویش راضی نگه دارد آن را ازدست داده و هر مشتری در حکم یک سیستم تبلیغاتی موثر و تاثیرگذاری است که در صورت ادامه می توانند حیات و بقاء یک سازمان یا شرکت را از آن بگیرند . در عصر تبلیغاتی ، دیگر هزینه کردن برای تبلیغات ، امری شناخته شده است و بعنوان یک هزینه بحساب نمی آید بلکه یک سرمایه گذاری است .(هاجیم سوزوکی،1373،:60) [16]کارکنان و پرسنل یک سازمان در صورتی میتوانند در عملکردشان موفق باشند که به نیازهای روحی و روانی و فیزیولوژیکی آنان تواما رسیدگی و توجه گردد. توجه صرف به پاداش مادی نمی تواند در اثربخشی و ایجاد انگیزه انان بتنهایی موثر باشد چونکه انسانها ،نیازهای روحی ، توجه به شخصیت ،وارزشمند بودن در محل کار، و… را مد نظر دارند و رهبران معنوی با دارا بودن خصایص ویژه از قبیل اعتقاد بخدا، ایمان وامید، عشق به همنوع و … می توانند به این نیازهای آنان پاسخ گو باشند و در اثر همین رفتارهاست که متقابلا رفتارهایی انسان دوستانه و والای انسانی نیز در افراد تقویت و پرورش داده میشود . (فارح،وهمکاران،1997)[17]رفتارمدنی سازمانی (فضیلت شهروندی[18]، نوع دوستی[19]،وظیفه شناسی [20]وجوانمردی [21] احترام و تکریم[22]) از جمله رفتارهای والای انسانی در سازمانها از طریق همین رهبران معنوی می تواند به منصه ظهور برسد و تقویت گردد. که نتیجه آن بالابرفتن راندمان کاری، بهره وری ، رضایت شغلی ،انگیزه کاری، تعهد سازمانی و معناداری در کارو… هستند واین مهم لازمه موفقیت و پویایی سازمانهای کنونی بشمارمیرود. در هیچ سازمان یا شرکت حتی بنگاههای کوچک  ومتوسط نیز اگر به مسایل مهم توجه نگردد توان رقابت در عصر کنونی ممکن نیست چراکه رقباآنقدر زیاد و تغییرات چنان سریع و توجه به خصایص انسانی و کرامتی آدمی در اثر گسترش و پیشرفت علم ودانش و توجه به جنبه های معنوی انسان چنان فراگیر شده که هر سازمان یا شرکتی به مسایل فوق توجه نکند سریعا توسط مشتریان و ارباب رجوع آلترناتیوی برایش پیدا میگردد و عملکرد سازمان زیر سوال خواهد رفت .(بورمن و موتوویدلو، 1993)[23] بنابراین ضروری است سازمانها با تکیه بر رهبران معنوی که هم تخصص و مهارت در حرفه مدیریت منابع مالی و فیزیکی دارند و هم با دارابودن خصایص و ویژگیهای معنوی و اخلاقی، بتوانند در تقویت و پرورش خصایص انسانی همچون ، جوانمردی،وظیفه شناسی ، عشق به هم نوع،احترام و تکریم و نزاکت اجتماعی که از مولفه های ضروری برای بقای سازمانها در حال حاضر بشمار میرود بتوانند عملکرد سازمان خویش را بالا ببرند. (پدساکف، 2000،: 543-546)

1-4 اهداف تحقیق 

هدف کلی  :

بررسی رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با ابعاد رفتارمدنی سازمانی در بین کارکنان استانداری آذربایجانغربی می باشد

پایان نامه و مقاله

اهداف فرعی تحقیق:

  • تعیین رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با ابعاد رفتارمدنی سازمانی در استانداری استان آذربایجانغربی
  • تعیین رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با وظیفه شناسی در استانداری استان آذربایجانغربی
  • تعیین رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با جوانمردی در استانداری استان آذربایجانغربی
  • تعیین رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با فضیلت اجتماعی در استانداری استان آذربایجانغربی
  • تعیین رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با احترام و عشق به همنوع در استانداری استان آذربایجانغربی
  • تعیین رابطه بین مولفه های رهبری معنوی با نزاکت (تکریم) اجتماعی در استانداری استان آذربایجانغربی
  • تعیین رابطه بین نظرات کارکنان در خصوص رهبری معنوی سازمانی براساس متغیرهای دموگرافیک (سن، جنسیت،تحصیلات، سابقه خدمت)
  • تعیین رابطه بین نظرات کارکنان در خصوص رفتارمدنی سازمانی براساس متغیرهای دموگرافیک (سن، جنسیت،تحصیلات، سابقه خدمت)

1-5   فرضیه های تحقیق

1) بین هر یک از مولفه های رهبری معنوی سازمانی باکل  ابعاد رفتار مدنی سازمانی رابطه وجود دارد.

2 ) بین هر یک از مولفه های رهبری معنوی سازمانی با مولفه وظیفه شناسی رابطه وجود دارد.

3 ) بین هر یک ازمولفه های رهبری معنوی سازمانی با مولفه جوانمردی رابطه وجود دارد.

4 ) بین هر یک ازمولفه های رهبری معنوی سازمانی با مولفه فضیلت اجتماعی رابطه وجود دارد.

5 ) بین هریک از مولفه های رهبری معنوی سازمانی با مولفه احترام به همنوع رابطه وجود دارد.

6 ) بین هر یک از مولفه های رهبری معنوی سازمانی با مولفه نزاکت اجتماعی رابطه وجود دارد.

7) بین نظرات کارکنان در خصوص رهبری معنوی سازمانی براساس متغیرهای دموگرافیک(جنسیت،سن،تحصیلات وسوابق) تفاوت  وجود دارد.

8) بین نظرات کارکنان در خصوص رفتارمدنی سازمانی براساس متغیرهای دموگرافیک(جنسیت،سن،تحصیلات،سوابق) تفاوت  وجود دارد.

[1] . Geijsel et al

[2] . Gibbson

[3] . Robbins

[4] Organizational Citizenship Behavior (OCB)

[5] .Fry,Vitucci & Cedillo

[6] Blackaby&Blackaby

[7] . Goertzen & Barbuto

[8] . Fry &Matherly&Ouimet

[9] . Rooprai

[10] Goertzen&Barbuto

[11] Kakabadse

[12] Organ

[13] . Spirituality leadership

[14] . Geortzen&Barbatue

[15] . Hedseen

[16] . Hajime suzuki

[17] . fareh et al

[18] .Courtesy

[19] .Conscientionsness

[20]. Altruism

[21] .Sportsman

[22] .Civic virtue

[23] .Bormen&Motovidello

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




سرطان یک بیماری مدرن نیست؛ در گذشته هم وجود داشته است؛ اما امروزه به دلیل افزایش آلودگی های محیط زیست تعداد بیشتری به آن مبتلا می شوند و تعداد بیشتری هم نسبت به گذشته به پزشک مراجعه می کنند. سرطان یعنی رشد کنترل ناشدنی سلول ها در ناحیه ای از بدن؛ این وجه مشترک همه ی سرطان هاست؛ علی رغم این که چه عاملی باعث سرطان شده و چه آسیبی به سلول ها رسیده باشد. امروزه تأثیرات روانشناختی سرطان نه تنها بر روی فرد، بلکه بر روی اطرافیان و محیط اجتماعی که او را محصور کرده است مورد توجه قرار گرفته است. نگهداری و زندگی با یک فرد سرطانی با سختی ها و عوارضی همراه خواهد بود. علاوه بر این نگرانی و ترس از دست دادن فرد سرطانی سلامت روان فرد مراقبت کننده را تحت تأثیر قرار می دهد. در این فصل ضمن بیان ابعاد مسئله پژوهش به بیان اهمیت و ضرورت آن پرداخته و سپس اهداف و فرضیات و تعاریف متغیر های پژوهش ارایه می گردد.

1.2         بیان مسأله

سرطان[1] بیماری سلول هاست که عامل مشخصه آن تکثیر نامحدود و غیرقابل کنترل سلول هایی است که نئوپلاسم بدخیم را تشکیل می دهند (میرزایی، 2005؛ فلاح و دیگران 1390). این بیماری سومین عامل مرگ و میر در ایران به شمار می آید و سالانه بیش از 30000 نفر از ایرانیان جان خود را در اثر سرطان از دست می دهند (نجفی و امامی، 1390). همچنین سرطان حدود 4 درصد، مرگ و میر در کودکان زیر 5 سال و 13 درصد کودکان 5 تا 15 سال را در جمعیت ایرانی تشکیل می دهد (مهران فر و دیگران، 2012). سرطان در کودکان به نوعی متمایز از سرطان در بزرگسالان می باشد، بدین معنی که اغلب سرطان های کودکان در صورت تشخیص به موقع قابل کنترل خواهند بود (بیرقی و دیگران، 1389). تأثیری که ابتلای یک کودک به سرطان بر شرایط روانی و کیفیت زندگی مراقبینش می گذارد، کمتر از تأثیری که بر خود او می گذارد، نیست (هکلر[2] و دیگران، 2008). بومن و ویجنبرگ عقیده دارند که والدین کودکان مبتلا به سرطان علاوه بر بیماری های جسمی، پریشانی روان شناختی شدیدی را متحمل می شوند، به طوری که این پریشانی در طی زمان افزایش می یابد. این پریشانی به شکل سطح بالایی از خشم و عصبانیت، خواب آلودگی، آزردگی، افسردگی، کناره گیری از جامعه و عدم کنترل بر خود پدیدار می شود (وان[3]، 1986).  بنابراین مراقبت های حمایتی به روش های مختلف مشاوره و روان درمانی جزء لاینف درمان بیماران مبتلا به سرطان و خانواده های آن ها بوده و نباید مورد بی توجهی قرار گیرد (فکری و دیگران، 1389).

پژوهش ها نشان می دهند که تاب‌آوری و سر‌سختی روانشناختی بر بهزیستی روان‌شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان موثر می باشد (دهقانی نیشابوری و مقصودی، 1390). همچنین گروه درمانی ها و مداخله معنوی در مادران دارای کودکان سرطانی باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش پریشانی آنها می گردد (موسوی و همکاران، 1391؛ لطفی کاشانی و همکاران، 1391). یکی از روش های درمانی موثر در درمان اختلالات جسمی و روانی، رواندرمانی و گروه درمانی حمایتی می باشد. پورافکاری (1376) رواندرمانی حمایتی را اینگونه تعریف می­کند: ” نوعی رواندرمانی که به منظور کمک به بیماران در جریان بحران­های ناشی از مسایل اجتماعی یا بیمـاری جسمی مورد استفاده قرار می­گیرد. همچنین به منظور رفـع ناراحتی­های ناشی از بیماری روانی و جسمی طولانی یا نقص­های فیزیکی بکار برده می شود .” به نظر محققین، رواندرمانی گروهی حمایتی در عمل، ملاقات گروهی از افراد همدرد است، در جلسات منظم که طی آن شرکت­کنندگان درباره شرایط خاص و دشواری­های که در آن قرار دارند، مشکلات و مسایلی که با آنها روبرو هستند و تجربه­های شخصی خود در خصوص شیوه­های روبرو شدن و حل این مسایل و مشکلات با یکدیگر گفتـگو و تبادل نظر می­پردازند، اطلاق می­شود.

رواندرمانی حمایتی منجر به افزایش میزان امیدواری و سازگاری روانشناختی فرد می گردد.  اشنایدر، هریس، اندرسون و هولران[4] (1991)، امیدواری را «مجموعه شناختی می دانندکه مبتنی براحساس موفقیت ناشی ازمنابع گوناگون (تصمیم های هدف مدار) و مسیرها (شیوه های انتخاب شده برای نیل به اهداف) است. بنابراین، مسیرهای تفکر و منابع تفکر عناصر زیربنایی امیدواری یا تفکر هدف مدار تلقی می شوند. »مسیرهای تفکر انعکاس دهنده ظرفیت فرد برای تولید کانال های شناختی برای رسیدن به اهدافش است و منابع تفکر هم عبارتند از افکاری که افراد در باره توانایی ها و قابلیت های شان برای عبور از مسیرهای برگزیده تعریف کرده اند تا به اهداف شان برسند. از طریق ترکیب منابع و مسیرها، می توان به اهداف رسید. اگر هر کدام از این دو عنصر شناختی وجود نداشته باشند، رسیدن به اهداف غیر ممکن است. یافته های پژوهشی نشان داده اند که بین بالا بودن میزان امیدواری افراد و موفقیت آن ها درفعالیت های ورزشی، بالا بودن میزان پیشرفت تحصیلی، سلامت جسمی و روانی بهتر و بیشتر مؤثر بودن روش های روان درمانی مورد استفاده در درمان اختلالات، ارتباط وجود دارد (اشنایدر، 2002). همچنین نووتنی[5] (1989)، دریافت امید، کیفیت اندازه پذیری است که می تواند درمرحله بررسی و شناخت فرآیند پرستاری استفاده شود و در پی آن مداخلاتی در جهت ارتقای آن اعمال گردد و بدون ارتقای امید زمینه برای پذیرش آموزشهای درمانی و مراقبتی به وجود نخواهد آمد. دوفالت[6] (1985)، نیز نشان داد که عنصر امید نمادی از سلامت روحی مددجو است.

همچنین سازگاری با شرایط جدید یکی از مشخصه های سلامت روان می باشد. گوداشتاین و لانیون[7] (1995) سازگاری[8] را فرایند پیوسته ای تعریف کرده اند که در آن، تجارب یادگیری اجتماعی شخص، باعث  ایجاد نیازهای روانی او می گردد و نیز امکان کسب توانایی و مهارت هایی را فراهم می سازد که از آن طریق می توان به ارضای نیازها پرداخت. هر گاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونه ای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایت های خارجی است. در این صورت، اگر در به کارگیری ساز و کارهای جدید موفق شود و مساله را به نفع خود حل کند می گویند فرایند سازگاری به وقوع پیوسته است (گوداشتاین و لانیون، 1995). ابعاد سازگاری، شامل سازگاری جسمانی، سازگاری روانی، سازگاری اجتماعی قرار دارد پیش درآمد رسیدن به سازگاری های روانی، اخلاقی و جسمانی، سازگار شدن از لحاظ اجتماعی است (والی پور، 1380).

اگر چه سودمندی مداخله معنوی در کاهش پریشانی مادران دارای کودکان سرطانی مورد بررسی قرار گرفته است با این حال سودمندی درمان های حمایتی و اثربخشی آنها بر میزان امیدواری و سازگاری مورد توجه قرار نگرفته است. لذا با توجه به موارد مذکور سوال پژوهش حاضر اینست که آیا رواندرمانی حمایتی گروهی بر امید به زندگی و سازگاری روانشناختی مادران کودکان سرطانی موثر است یا خیر؟

1.3         ضرورت انجام پژوهش

پایان نامه

سرطان یک بیماری نیست بلکه نوعی از بیماریست. بیش از 200 نوع متفاوت از بیماری سرطان وجود دارد که هر کدام به شیوه های خاص ایجاد می شوند. چیزی که در همه آنها مشترک است این است که همه آنها به روشی مشابه شروع می شوند با تغییر در ساختار طبیعی یک سلول. در سال 2005، در دنیا 6/7 میلیون نفر جان خود را به دلیل ابتلا به سرطان از دست داده اند. در سال 2020، 16 میلیون نفر به سرطان مبتلا می شوند و در همین زمان، سالانه 10 میلیون نفر از این بیماری می میرند. در 10 سال آینده در صورتی که اقدامی صورت نگیرد 85 میلیون نفر بدلیل سرطان خواهند مرد. بیش از 70% موارد مرگ و میر ناشی از سرطان در کشورهای دارای درآمد پایین یا متوسط است. اما مشکل واقعی سرطان بیشتر از این اعداد است چرا که یک سوم بیماران دچار افسردگی و اضطراب در حد بالینی هستند و همچنین به دلیل از دست رفتن درآمد و لزوم تامین مخارج درمان، آسیب شدیدی به عملکرد اقتصادی خانواده وارد می شود. در آخرین آمار در کشورما، سرطان با 4/9% بعد از گروه بیماریهای دستگاه گردش خون ( 4/33% ) و سوانح مسمومیت و خودکشی ( 4/13% ) به عنوان سومین علت مرگ مطرح گردیده است. در هرسال در کشور حدود 100 هزار مورد جدید سرطان بروز می نماید. تفاوت بازری در نحوه بروز سرطان و میزان آن در مناطق مختلف جغرافیایی کشور مشاهده شده است.

سرطان نه تنها بر سلامت جسمانی و روانی فرد سرطانی تأثیر گذار است بلکه بر سازگاری و سلامت روان اطرافیانش هم تأثیر می گذارد. اگر چه پژوهش های زیادی به بررسی مقایسه ای سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلالات روانپزشکی (صالحی، 1383) و اختلالات رفتاری (محمد اسماعیل و موسوی، 1382) و مادران کودکان عادی (صالحی، 1383)، مقایسه بهزیستی روانی و سبک‌های مقابله‌ای در مادران کودکان ناشنوا و عادی (قاسم پور و همکاران ، 1391) پرداخته اند، با این حال ویژگی های روانشناختی و مداخلات موثر در مادران دارای کودکان سرطانی در ایران مورد کم توجهی قرار گرفته است.

لذا در درجه اول شناسایی مداخلات سودمند برای ارتقای سازگاری و امیدواری مادران دارای کودکان سرطانی می تواند زمینه را برای غنای پژوهشی در این زمینه فراهم سازد. همچنین این نتایج می تواند زمینه را برای سیاست گذاری های مناسب در زمینه سلامت و بهداشت روانی والدین و اطرافیان افراد سرطانی فراهم سازد. با توجه به این موارد هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی بر امید به زندگی و سازگاری روانشناختی مادران کودکان سرطانی می باشد.

1.4          اهداف پژوهش

اهداف پژوهش حاضر عبارتند از:

هدف کلی

  • بررسی اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی بر امید به زندگی و سازگاری روانشناختی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل

اهداف فرعی

  • بررسی اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری روانشناختی در ابعاد خانه، اجتماعی، شغلی، عاطفی و سلامتی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل
  • بررسی اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی بر امید به زندگی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل

1.5         فرضیه های پژوهش

فرضیات پژوهش حاضر عبارتند از:

  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر امید به زندگی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.
  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری روانشناختی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.
  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری در محیط خانه مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.
  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری عاطفی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.
  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری اجتماعی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.
  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری شغلی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.
  • رواندرمانی حمایتی گروهی بر سازگاری سلامتی مادران کودکان سرطانی نسبت به گروه کنترل موثر می باشد.

[1] Cancer

[2] Hekler

[3] van

[4]-Snyder, Harris. Anderson & Holleran

[5]-Nowotny

[6]-Dufault

[7] – Goodestein & Lanyon

[8] – adjustment

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]





جرائم تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق در حقوق ایران از زمره جرائم علیه اموال و مالکیت تلقی می شود، در حال حاضر در قوانین مدون جزائی ایران عنصر قانونی جرائم مذکور ماده ‎690 قانون مجازات اسلامی می باشد، در این قانون تعریفی جزائی از جرائم مذکور به عمل نیامده است بلکه تعاریف آن از مقررات آئین دادرسی مدنی استحصال می گردد. اما برخی از موارد ابهام و اشکال در مقررات از جمله ماده ‎690 قانون مجازات اسلامی عبارتند از1. عدم تمایز بین ماهیت کیفری و حقوقی جرائم مذکور. ‎2. عدم تبیین وضعیت مالک و متصرف قانونی در ماده (690)، ‎3. تسری یا عدم تسری جرائم مذکور در اموال مشاع. ‎4. شمول یا عدم شمول آب و برق و گاز و سایر موارد مشابه بر ماده مذکور. 5. ابهام در مقام قضائی و دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز در تبصره یک ماده (690). 6. تسری یا عدم تسری مرور زمان کیفری در مورد جرم تصرف عدوانی. 7. لزوم یا عدم لزوم تقدیم دادخواست حقوقی در خصوص خلع ید و قلع و قمع منعکس در تبصره. در پاسخی مختصر نسبت به ابهامات فوق می توان گفت: با توجه به فلسفه وضع ماده ‎690 که هدفش حمایت از مالک بوده و این امر از قید برخی عبارات از جمله تعلق در متن ماده مستفاد می گردد بنابراین صرفا شکایت مالک براساس این ماده قابل استماع است به لحاظ اینکه موارد و مصادیق مورد تجاوز در متن ماده از اموال غیر منقول ذاتی تلقی می گردد، قطع موارد مذکور (آب، برق، گاز و تلفن از شمول آن خارج است، در ضمن بازپرس و دادیار و دادستان جزء مقاماتی تلقی می شوند که می توانند دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز را که یک دستور شکلی است و تا صدور حکم قطعی ادامه دارد صادرکنند، از طرفی جرم تصرف عدوانی به لحاظ مستمر بودن نوع جرم از شمول مرور زمان کیفری خارج می باشد، در نتیجه خلع ید و قلع و قمع حسب رویه عملی محاکم و نظرات اداره حقوقی نیازمند تقدیم دادخواست است.
 
 
بیان مسئله:
جرم تصرف عدوانی از جمله جرایم شایع علیه اموال و مالکیت است.بطوریکه آمار بالای ارتکاب آن در اکثر نقاط کشور گاه از آمار دیگر جرایم مهم علیه اموال پیشی میگیرد ،که اگر چه از بدو قانونگذاری در ایران جرم انگاری شده لکن با گذر زمان بر دامنه شمول آن افزوده شده است و با توجه به اینکه امروزه در کشورهایی مانند ایران ،فرانسه و ایتالیا که کلیه املاک به ثبت نرسیده و سند به نام مالک صادر نشده وضع ثبتی و قطعی بسیاری املاک هنوز روشن نیست وهمین علت باعث اختلافات متعدد وبروز مشکلاتی برای مردم گردیده که برای حل آن مجبور به مراجعه به مراجع قضایی می باشند و علی رغم اینکه جرم تصرف عدوانی دارای اهمیت زیادی می باشد و بسیاری از دعاوی کیفری در دادسراها و دادگاه ها را به خود اختصاص داده است اما در کتاب ها ومقالات حقوقی و پایان نامه هابندرت مورد بحث قرار گرفته است و این در حالی است که مواد قانونی مربوط به آن در قوانین مختلف و از جمله در قانون مجازات اسلامی ابهام های زیادی دارد و نیازمند تجزیه وتحلیل میباشد.قسمت اعظم این تصرفات نیز  بر روی اراضی دولتی انجام می گیرد ونظر به اینکه دولت دارای اراضی زیادی در داخل خاک کشور میباشد واین اراضی به نوعی بیت المال ومتعلق به عموم محسوب میگرددو وظیفه ی حفظ ونگهداری این اراضی توسط دولت با نمایندگی اداراتی مانند راه وشهرسازی و منابع طبیعی و امور اراضی و…انجام می گیرد ونظر به رشد جمعیت وتوسعه جوامع شهری و روستایی که موجب سوء استفاده افراد سودجو گردیده و مقدار زیادی از اراضی دولتی تحت تصرف عدوانی افراد متصرف قرار گرفته است و اداراتی که وظیفه حفظ و نگهداری این اراضی را دارند در مقام حفظ بیت المال متوسل به مقامات قضایی شده و این امر موجب طرح شکایات و پرونده های زیادی در مراجع قضایی گردیده است و اینکه منظور از اراضی دولتی چه نوع اراضی میباشد وچگونه این اراضی متعلق به دولت گردیده است وگاهی نیز در مقام تعارض منافع دولت ومردم حق یکی تحت الشعاع دیگری قرار می گیرد وممکن است عدم توانایی شخص عادی در مقابله با قوانین جاری ودولتی کشور موجب تضییع حقوق اشخاص عادی گردد واحترام نگهداشتن به تصرفات مردم نیز موجب بی نظمی در جامعه می گردد و دولت نیز می بایست از اراضی عمومی و متعلق به بیت المال حفاظت نماید که مسائل آن در این پایان نامه مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
 
پرسش اصلی پژوهش :
 
1-تصرف عدوانی چه نوع جرمی است و قانونگذار ایران در مقابله با این جرم چه تمهیداتی را اندیشیده است؟
2-چه تفاوتی بین تصرف عدوانی کیفری وتصرف عدوانی حقوقی وجود دارد؟

پایان نامه و مقاله


3-منظور از اراضی دولتی چه نوع زمین هایی می باشد؟
4-آیا تجاوز به اراضی ملی شده و تصرف عدوانی آن اراضی شامل مرور زمان می باشد؟
پیشینه پژوهش  :
– عباس زراعت یکی از مباحث مربوط به جرم تصرف عدوانی را تفکیک میان مصادیق آن با توجه به سابقه تاریخی و تجزیه وتحلیل مواد قانونی آن دانسته ومعتقد است نظر مشهور دربین حقوقدانان آن است که در دعوای تصرف عدوانی فقط به سابقه تصرفات شاکی و لحوق تصرفات متهم توجه می شود و مالکیت یا عدم مالکیت طرفین دعوا هیچ نقشی ندارد چون فلسفه جرم انگاری تصرف عدوانی برقراری نظم در جامعه است و احترام به تصرفات اشخاص این نظم را برقرار می سازد وبیان میدارد این دیدگاه با واقعیت ها و مواد قانونی سازگاری ندارد و به تشریح آن می پردازد.
– محمد جعفر جعفری لنگرودی در بیان تعریف جرم تصرف عدوانی تصرف را استیلای مادی و عرفی انسان برمال به قصد استفاده از آن به نفع خود دانسته و معتقد است تصرف در معنای ذکر شده اعم است از تصرف قانونی و غیر قانونی که تصرف قانونی تصرفات مالک حقیقی یا ذی حق یا افراد ماذون از سوی آن ها را شامل می شود و تصرف غیر قانونی که از آن به تصرف عدوانی یا ید عاریه تعبیر می گردد تصرف در مال غیر بدون اذن مالک و قانون است و در خصوص واژه عدوان آمده است صفت تصرف بدون مجوز قانونی.
– ابراهیم عبدی پور بیان می دارد موضوع جرم تصرف عدوانی تصرف مال غیر منقول متعلق به دیگری است و اموال نامبرده شده در ماده 916قانون مجاز ات مصوب 92(690 قانون سابق) همگی ظهور در اموال غیر منقول دارد لذا تصرف اموال منقول دیگران از شمول مقررات مربوط به تصرف عدوانی کیفری خارج است و اصولا یکی از تفاوت های دعوای غصب وجرم تصرف عدوانی در این است که تصرف عدوانی موضوع ماده 916 قانون مجازات اسلامی فقط در اموال غیر منقول تحقق می یابد لیکن غصب اعم از منقول و غیر منقول است.
 
– عباس زراعت معتقد است تصرف عدوانی موضوع مواد 916 و 918 فانون مجازات 92 و 690 و692 قانون سابق از جمله جرایم علیه مالکیت است و قانونگذار بدین طریق خواسته تا از تعرض نسبت به مالکیت اشخاص از طریق تصرف غیر قانونی و عدوانی نسبت به اموال غیر منقول آن ها با ایجاد ضمانت اجرای کیفری ممانعت کند.
 
فرضیه ها:
1-تصرف عدوانی جرمی شایع علیه اموال غیر منقول خصوصی ودولتی است و قانون مجازات اسلامی مصوب 92طی مواد 690 الی 696 و موادی از قانون زمین شهری و منابع طبیعی و… به این موضوع پرداخته است.
2-علاوه بر تفاوت مواد تصرف عدوانی حقوقی و کیفری بسیاری حقوقدانان با عنایت به ارکان دعوای تصرف عدوانی حقوقی معتقدند جرم تصرف عدوانی نیز صرفا دارای همان ارکان مورد نیاز تصرف حقوقی می باشد و عده ای نیز عقیده دارند که جرم تصرف عدوانی  نمی تواند همان عناصر عدوانی حقوقی را دارا باشد.
3-زمین هایی که طبق قوانین مختلف و طی مراحل به مالکیت دولت در آمده و جزء اموال عمومی بوده و تصدی آن در اختیار دولت می باشد جزء اراضی دولتی محسوب می شود.
4-تجاوز به اراضی ملی شده و تصرف عدوانی آن اراضی هر چند دارای مجازات بازدارنده است ولی چون جرم مذکور از جرائم مستمر می باشد لذا شامل مرور زمان نمی شود.
 
اهداف پژوهش:
1- بررسی جرم تصرف عدوانی و نحوه تحقق آن در قانون مجازات اسلامی ایران
2- بررسی عناصر تشکیل دهنده جرم تصرف عدوانی و تطبیق آن با جرایم مشابه
3-بررسی اینکه کدامیک از اراضی ،دولتی بوده و تصرف عدوانی در این نوع اراضی به چه نحوی انجام می گیرد
سابقه و ضرورت انجام تحقیق 
با توجه به اینکه جرم تصرف عدوانی یکی از جرایم مهم است که آمار زیادی از پرونده های دادسراها و دادگاه ها را به خود اختصاص داده است و تصرف اراضی دولتی نیز در عصر حاضر رواج بسیاری یافته است ولی در کتاب ها و مقالات بحث زیادی از آن نشده است و در ارتباط با اراضی دولتی و چگونگی تملک این اراضی توسط دولت و نحوه تصرف آن توسط اشخاص نیز کمتر بحثی به میان آمده است لذا موضوع حاضر در نوع خود می تواند خاص و واجد نوآوری بوده و مثمر ثمر واقع گردد.
 
روش تحقیق و ابزار گردآوری اطلاعات 
روش تحقیق در پژوهش مذکور با لحاظ اهمیت موضوع و گردآوری اطلاعات تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. این روش بر مبنای توصیف عینی، واقعی و منظم حوادث، رویدادها و موضوعات استوار گردیده و مبتنی بر مجموعه « هست‌ها و نیست‌ها » می‌باشد.روش گردآوری اطلاعات، اصولاً کتابخانه ای است به گونه ای که از طریق بررسی آثار موجود و سوابق موضوع در کتابخانه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی، تحقیق مورد نظر انجام می‌گیرد.
نحوه ساماندهی تحقیق
این مجموعه در قالب 4 فصل تدوین یافته بطوریکه در فصل اول هدف برآنست که کلیات راجع به تعاریف ومفاهیم، تشریح و ابعاد نظری آن از دیدگاههای متفاوت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در فصل دوم سعی برآنست که به جرم تصرف عدوانی در قوانین ایران اشاره ای نموده و در فصل سوم،تصرف اراضی دولتی تبیین گردیده و در خاتمه امر نهایتاً در فصل چهارم به جرم زمینخواری که امروزه رواج بسیاری یافته واراضی دولتی که متعلق به عموم است را تحت تصرف افراد سودجو قرار داده است مورد بررسی قرار می گیرد
 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




در نظام تعلیم تربیت مسئله تشویق همواره مورد توجه بوده است. این پدیده در آموزش و پرورش اغلب در ارتباط با انگیزش و یادگیری مطرح می شود و معلم بدون بهره گیری از آن ها نمی تواند وظیفه خود را به نحو شایسته انجام دهد. از طرف دیگر اهمیت ادراک بینایی و حافظه در پیشرفت تحصیلی و فعالیت های زندگی بشری امری آشکار است. بنابراین در این پژوهش به بررسی اثر آزمایشی تشویق بر ادراک بصری و حافظه کوتاه مدت دانش آموزان پایه دوم ابتدایی پرداخته شد. بدین منظور در سه مدرسه شهر تبریز، از هر کلاس یک گروه 20 نفری و جمعا 60 نفر به گونه ای انتخاب شدند که هر سه گروه از نظر میانگین نمرات، نمره دیکته، نمره ریاضیات، نمره قرائت فارسی، قدرت بینایی، شنوایی و هوش همسان بودند. سپس به هر یک از گروه های دو گانه بطور تصادفی نام گروه تشویق و گروه کنترل )شاهد( داده شد. نتایج آزمایش نشان داد که در هر گروه، 20 نفر بوده اند که در بخش حافظه میانگین نمرات گروه تشویق 1/17 ، انحراف استاندارد 31/2، گروه شاهد با میانگین نمرات 8/12و انحراف استاندارد 6/3 بوده است. همچنین در بخش ادراک میانگین نمرات گروه تشویق 70 ، انحراف استاندارد 31/5 و گروه شاهد با میانگین نمرات 42/58 و انحراف استاندارد 94/7 بوده است. در هر دو بخش حافظه و ادراک میانگین نمرات گروه تشویق بیشتر از گروه کنترل بوده است.

کلمات کلیدی: تشویق، ادراک ببینایی، حافظه کوتاه مدت.

 

 

 

1-1- بیان مسئله

در دو قرن اخیر مبحث تشویق بیشترین توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. روان شناسان مختلفى که در زمینه یادگیرى، اصلاح و تغییر رفتار مطالعاتى انجام داده و به شرطی سازى پرداخته اند به نقشى که تشویق در شرطى شدن دارد، اشاره کرده اند. شاید بتوان سده اخیر را دوران مطالعات نظام مند در زمینه تشویق دانست. (آسترکی و عسگریان، 1393). تشویق یک روش تربیتی و از اجزای جدا نشدنی فرآیند تعلیم و تربیت بوده و استفاده آن، هم در تعلیم و تربیت رسمی و مدرسه، و هم در تعلیم و تربیت غیر رسمی و خانواده معمول و رایج بوده است. تاریخ بکارگیری تشویق و استفاده آن ها به عنوان شیوه هایی برای تربیت انسان شاید به قدمت تاریخ تعلیم و تربیت باشد؛ چرا که هرجا نشان از تعلیم و تربیت یافت می شود می توان اثر و نشانی از تشویق را نیز یافت (وولفولک[1]، 1995).

استفاده مناسب از تشویق خصوصا تشویق مادی در دوره ابتدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای تعلیم و آموزش دانش آموزان در این دوره انواعی از آسان ترین نوع تشویق که معلمان می توانند در آموزش از آن ها استفاده کنند، وجود دارد. جایزه، توجه، قدردانی، تبسم کردن، تایید کردن، تحسین و جملات تشکرآمیز انواعی از تقویت های اجتماعی می باشند. آن ها همچنین به دانش آموزان احساس خوبی درباره خودشان می دهند، بطوریکه حس کنند بدون آن ها کلاس درس نه تنها دلتنگ کننده، بلکه غیر قابل تحمل خواهد بود (سکرکا و یاکوبیان[2]، 2016).

تشویق اگر دقیق انتخاب شده باشد، یک محرک مهم برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان به شمار می رود. تشویق، رغبت و توجه دانش آموزان را بر انگیخته و باعث به کارگیری مناسب ادراک و حافظه و در نهایت یادگیری توسط دانش آموز می شود. در نظام های آموزشی نیز تشویق در کلیه سطوح و مقاطع جایگاه خاصی داشته و مورد توجه محققان و صاحب نظران بوده است. اصولا تشویق به معنای شوق و ترغیب، بخشی لاینفک از یادگیری و یاددهی به حساب می آید( سیف نراقی، 1391).

یکی از راه های ایجاد انگیزش در یادگیرندگان استفاده از تشویق های کلامی است. در بسیاری از مواقع، تشویق ملموس به اندازه تشویق های کلامی معلم موثر نیست. استفاده از اظهاراتی چون ((خوب))، ((عالی)) و ((مرحبا)) پس از عملکرد درست دانش آموز، از تدابیر موثر انگیزش است. پاداش و تشویق انواع متعددی دارند. برخی ماهیت مادی دارند مانند لوازم التحریر، پول و کارتهای آفرین و برخی نیز ماهیت غیر مادی دارند نظیر لبخند زدن، سر تکان دادن به نشانه تایید، دست زدن به شانه کودک و نوجوان به نشانه رضایت و استفاده از کلماتی مانند احسنت، آفرین و زندهباد می باشد، اما آنچه مهم است این است که انگیزه بیرونی باید با ارزش ها، نیازها و مرحله رشدی که دانش آموزان در آن قرار دارند مطابقت داشته باشد، وگرنه تاثیر زیادی نخواهد داشت (وتلوفر، 2003).

تشویق دانش آموز ساده ترین و طبیعی ترین وسیله ای است که به سهولت در اختیار معلمان قرار دارد. موثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد. ضمنا معلم نباید بیش از اندازه لازم دانش آموزان را مورد ستایش و تشویق قرار دهد. بروفی (2001) پیشنهاد می کند که تحسین معلم نباید بسیار زیاد باشد و به گونه ای نباشد که جنبه های مثبت آن را محو کند. برای مثال تحسین باید وابسته به بعضی رفتارهای ویژه و نیز باید پذیرفتنی و آموزنده باشد. علاوه بر این تحسین باید بر تلاش های دانش آموز و لیاقت شخصی تمرکز کند و نباید اتفاقی و نامنظم باشد(سکرکا و یاکوبیان،2016).

تشویق بر ادراک و حافظه موثر می باشد. از بررسی هایی که در زمینه تشویق بر ادراک صورت گرفته است چنین استفاده می شود که دانش آموزان بیشتر تمایل بر ادراک اموری دارند که قبلا به خاطر آن ها تشویق شده اند؛ در حالیکه ادراک آن ها از اموری که در گذشته به سبب درک آن ها مورد نکوهش قرار گرفته اند، به اندازه نوع اول نیست (نادری و سیفی[3]، 1387).

با توجه به گفته های فوق، این تحقیق در پی جواب دادن به این سوال اساسی می باشد که آیا تشویق، تاثیر مثبت بر ادراک بینایی و حافظه کوتاه مدت و در نتیجه یادگیری آن ها می گذارد و یا خیر؟

1-2- ضرورت تحقیق

1-2-1- ضرورت کاربردی

آمارهای رسمی سازمان آموزش و پرورش نشان می دهند تعداد زیادی از دانش آموزان در مقطع ابتدایی با مسئله افت تحصیلی مواجه می شوند که این خود باعث عوارض روانی ناخوشایندی بر آن ها می شود. از مهمترین علل و عوامل افت تحصیلی این دانش آموزان نداشتن علاقه و انگیزه به درس و تحصیل را می توان نام برد. برای ایجاد انگیزه و رغبت در دانش آموزان خصوصا در مقطع ابتدایی می توان از ابزارهای مشروع تربیتی یعنی تنبیه و تشویق مناسب استفاده کرد. یک معلم موفق از این تقویت کننده ها منطبق بر نیازهای دانش آموزان استفاده می کند (امینی[4]، 1390). بکارگیری تشویق باعث ایجاد انگیزه و علاقه در دانش آموز شده و پیشرفت تحصیلی و افزایش در ادراک بینایی و حافظه را سبب می شود، چرا که بر اساس شواهد معتبر، جنبه های مختلف تشویق به طور موثری با پیشرفت و یادگیری دانش آموزان و رفتار مثبت آن ها ارتباط دارد و باعث تغییر در رفتار دانش آموز شده و به او اعتماد به نفس می دهد. البته برای دانش آموزان این مقطع که ابتدایی می باشند باید از پاداش های بیرونی استفاده کرد، چرا که این دانش آموزان هنوز در مرحله سوم از مراحل شناختی قرار دارند و توانایی تفکر انتزاعی را ندارند (دانش پژوه[5]، 1388).

با توجه به اهمیت نقش ساختاری و بنیادین مقطع ابتدایی در نظام آموزش و پرورش کشور و خیل عظیم افت های تحصیلی در این مقطع، اهمیت و ضرورت پژوهش های علمی و کاربردی در این زمینه روشن می گردد و با توجه به این واقعیت که عموما تمامی مسائل و معضلات آموزشی و فرهنگی ریشه در امور و جنبه های عاطفی و نگرشی داشته و تشویق نیز عمدتا بر طرز تلقی و نگرش های دانش آموزان نسبت به خود، مدرسه و جامعه تاثیرگذار است، لذا بررسی و مطالعه این گونه متغیرها و ایجاد تغییر و اصلاح در این زمینه می تواند به کاهش یا احتمالا حل معضلات آموزش و پرورش کمک موثری بنماید (بیلر و اسنومن[6]، 2007).

از این رو اگر بتوانیم با راهبردهای خاصی حافظه و ادراک دانش آموزان را به نحو بهتری به کار گیریم و روش های اصولی و دوستی اتخاذ کنیم، قطعا کمک قابل توجهی از نظر اقتصادی به آموزش و پرورش نموده ایم. با توجه به اینکه تحقیقات بلوم (2002) نشان داده است که درصد بالایی از یادگیرندگان کند، در صورت ارائه شرایط مناسب ممکن است به خوبی یادگیرندگان سریع، بیاموزند، لذا باید شرایط مناسب یادگیری را برای آن ها فراهم نمود، معلم در این میان در برانگیختن یادگیرنده سهم مهمی دارد. بنابراین معلم باید با روش های مختلف برای ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان کوشش کند (سبحانی فر[7]، 1381).

1-2-2- ضرورت پژوهشی

پژوهش های انجام شده درباره اثربخشی تقویت کننده های متنوع نشان داده اند وقتی که به افراد اجازه انتخاب از میان تقویت کننده های مختلف داده می شود روش تقویت مثبت به حداکثر کارآمدی خود می رسد (ملوسی، 2012). برنستین (1988 )، خاطرنشان می کند که یکی از قوی ترین تقویت کننده ها برای دانش آموزان محرکی مانند تحسین است، تاثیرگذاری که به روشنی وابسته به تغییرات دانش آموز از رفتار معلم است (برنستین، 2011).

در پژوهشی تحت عنوان تشویق و تنبیه در آموزش و پرورش توسط ایل (1385) انجام گرفته است. در این پژوهش جامعه دانش آموزان سال اول راهنمایی تحصیلی پسران، گروه سنی 12 الی 13 ساله تهران نمونه، 307 دانش آموز بوده است. از بررسی پاسخ های سئوالات پرسشنامه های در این پژوهش این نتایج بدست آمده است تحسین و تشویق در افزایش یادگیری دانش آموزان موثر است و نیز بعد از تشویق بدون تنبیه، تشویق بیشتر و تنبیه کمتر کارسازتر از سایر روش ها است. همچنین در تحقیق دیگری فریدون توحیدی (1390) انجام داده است تحت عنوان «تأثیرات روشهای تشویقی در میزان کارایی معلمین و دانش اموزان » نمونه آماری این تحقیق 60 نفر از معلمین و دانش آموزان سوم ابتدایی بودند و فرضیه تحقیق عبارت بود از اینکه، تشویق سبب افزایش کارایی می گردد، پس از انجام تحقیق یافته ها گواه بر آن بودند که فرضیه تحقیق مورد تأیید قرار گرفته است.  با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیقات پیشین، ضرورت مطالعه بیشتر بر روی اثرات تشویق بر متغیرهای مختلف یادگیری دانش آموزان بیشتر عیان می شود.

1-3- اهداف تحقیق

پایان نامه و مقاله

1-3-1- هدف کلی

بررسی اثر تشویق بر ادراک بینایی و حافظه کوتاه مدت دانش آموزان

1-3-2- اهداف جزئی

1- بررسی تاثیر تشویق بر ادراک بینایی دانش آموزان.

2- بررسی تاثیر تشویق بر حافظه کوتاه مدت دانش آموزان.

1-4- سوالات تحقیق

1-4-1- سوال اصلی

آیا تشویق بر ادراک بینایی و حافظه کوتاه مدت دانش آموزان تاثیر مثبت دارد؟

1-4-2- سوالات فرعی

1- آیا دانش آموزانی که در موقعیت تشویق قرار خواهند گرفت نسبت به سایر دانش آموزان که در موقعیت تشویق قرار نمی گیرند در آزمون ادراک بینایی نمره های بیشتری کسب خواهند کرد؟

2- آیا دانش آموزانی که در موقعیت تشویق قرار خواهند گرفت نسبت به سایر دانش آموزان که مورد تشویق قرار نمی گیرند در آزمون های حافظه نمرات بیشتری کسب خواهند کرد؟

1-5- فرضیات تحقیق

1-5-1- فرضیه اصلی

تشویق بر ادراک بینایی و حافظه کوتاه مدت دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1- دانش آموزانی که در موقعیت تشویق قرار خواهند گرفت، نسبت به سایر دانش آموزان، در آزمون ادراک بینایی نمرات بیشتری کسب خواهند کرد.

2- دانش آموزانی که در موقعیت تشویق قرار خواهند گرفت، نسبت به سایر دانش آموزان که مورد تشویق قرار نمی گیرند در آزمون های حافظه نمرات بیشتری کسب خواهند کرد.

1-6- متغیرها

متغیر مستقل: تشویق

متغیر وابسته : ادراک بینایی، حافظه کوتاه مدت

1-7- تعریف متغیرهای پژوهش

1- تشویق

الف- تعریف مفهومی: عبارتست از ایجاد انگیزه های مستمر و منطقی که بنابر موقعیت ها و شرایط متفاوت آموزشی متناسب با نیازهای دانش آموزان به منظور نیل به اهداف آموزش و پرورش اعمال می گردد. به عبارتی دیگر، تشویق یک هدف واقعی است که دستیابی به آن انگیزه ای را ارضاء می کند و در واقع تشویق ها همان تقویت کننده های مثبت هستند که به عنوان محرک یا عاملی می باشند و دانش آموزان در جهت رسیدن به آنها می کوشند و یا  عبارت است از قول یا عملی که از کار فرد قدردانی می کند؛ مثل لبخند زدن ،اظهار محبت ، آفرین گفتن ، هدیه دادن در حضور جمع ، معرفی شدن، مسئولیت دادن به فرد (سبحانی فر، 1381).

ب- تعریف عملیاتی: تشویق در نظر گرفته شده در این تحقیق شامل تحسین کلامی، ارائه کارت های آفرین، کتاب داستان و لوازم التحریر مثل مداد پاک کن، دفتر و خط کش است که به مناسبت به دانش آموزان گروه تشویق داده می شود.

2- ادراک بینایی

الف- تعریف مفهومی: توانایی دریافت تفاوت ها و شباهت های موجود میان اشکال هندسی، حروف و کلمات( جانسون، 2000). گوینز (2002) تاکید می کند که ادراک بینایی عبارتست از فرآیند دریافت پدیده ها با بهره گیری از چشم (برنستین، 2011). ادراک در روان شناسی امروز به معنای فرایند ذهنی یا روانی است که گزینش و سازمان دهی اطلاعات حسی و نهایتا معنی بخشی به آن ها را به گونه ای فعال به عهده دارد. به عبارت دیگر، پدیده ادراک فرایندی ذهنی است که در طی آن تجارب حسی، معنی دار می شود و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیا را درمی یابد. این عمل به اندازه ای سریع در ذهن آدمی صورت می گیرد که همزمان با احساس به نظر می رسد. در این عمل، تجارب حسی، مفاهیم و تصورات ناشی از آن، انگیزه فرد و موقعیتی که در آن ادراک صورت می گیرد دخالت می کنند (ایروانی و خداپناهی، 1387).

ب- تعریف عملیاتی: منظور از کارکرد ادراک بینایی در این پژوهش نتایج پاسخ به آزمون ((ادراک بینایی)) ماریان فراستیگ است.

3- حافظه کوتاه مدت

الف- تعریف مفهومی: حافظه کوتاه مدت به آن دسته از حافظه اطلاق می شود که در حوزه هوشیاری بوده و ظرفیت محدودی دارد (به لحاظ گنجایش و زمان فعالیت)، این نوع حافظه از سه سطح رمز گردانی، اندوزش و بازیابی تشکیل شده (آسترکی و عسگریان، 1393).

ب- تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از حافظه کوتاه مدت نتایج پاسخ به آزمون های ((کلمات دو تایی و کسلر)) است.

[1] Woolfolk

[2]Leslie E. Sekerkaa, , Marianne Marar Yacobianb(2016). Encouraging informed balance in management education: An ethical path to understanding Middle Eastern culturalism. The International Journal of Management Education

[3] کتاب احساس و ادراک از دیدگاه روانشناسی، نشر کوکب تهران

[4] مقاله پیامدهای تشویق و تنبیه در تعلیم و تربیت، ماهنامه تربیت

[5] مقاله تشویق و تنبیه از دیدگاه متخصصان و نظریه پردازان تعلیم و تربیت، فصلنامه تعلیم و تربیت

[6] Psychology applied teaching .Houghton Mifilin

[7] پایان نامه بررسی اثر آزمایشی تشویق و ننبیه بر ادراک حسی دانش آموزان ابتدایی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران، 1381

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]
1 3 4