" مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۱۹-مدل ها و الگوهای تابآوری – 9 " |
“
تعادل زیستی – روانی- معنوی زمانی است که فرد به صورتی جسمی، روانی و معنوی خود را با مجموعهای از شرایط خوب یا بد تطابق داده است. انسجام مجدد تابآورانه به شناسایی و تقویت حالات تابآوری منجر میگردد. انسجام مجدد ناکارآمد وقتی رخ میدهد که فرد به موارد رفتار تخریبی یا سایر ابزارها برای از عهده فوریتهای زندگی برآمدن پناه میبرد. برخی از این نظامهای انطباقی در حوزه روانشناسی تحولی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است که تحول روابط دلبستگی، تحول اخلاقی، نظامهای خود تنظیمگری برای میزان کردن و تنظیم هیجان، برانگیختگی و رفتار نظام انگیزشی و نظامهای عصبی رفتاری و پردازش اطلاعات مهمترین آن ها هستند. موج دوم نظیریه و پژوهش در زمینه تابآوری اغلب زمان نظریه تحولی سیستمها را شامل میشود و با مفاهیمی مانند مسیرهای تحولی، و روندهایی که مدلهای پویا، تعاملی، متقابل، چند علیتی و چندسطحی معمول در نظریه تحولی سیستمهای معمول، سروکار دارد(رایت و مستن، ۲۰۰۶، به نقل از کریمی، ۱۳۸۹).
تعادل زیستی- روانی- اجتماعی به طور معمول از سوی عوامل درونی و بیرونی، فشارزارها، شرایط ناگوار، فرضها و سایر اشکال تغییر مورد هجوم قرار میگیرد. اثرگذاری این عوامل به حالات تابآوری و انسجامهای مجدد تابآورانه قبلی بستگی دارد.
در واقع تعامل بین فوریتیهای زندگی و عوامل محافظتی است که تعیین میکند از هم گسیختگی رخ خواهد داد یا نه. انسجام مجدد میتواند به صورتهای تابآورانه تلاش برای برگشت به تعادل زیستی- روانی -اجتماعی، انسجام مجدد همراه با خسارت و انسجام مجدد ناکارآمد باشد.
بهبودی همراه با خسارت بدین معنی است که افراد به خاطر فشار فوریتیهای زندگی، انگیزه، امید و کشش خود را از دست میدهند ( ریچاردسون و همکاران، ۱۹۹۰) .
موج سوم:
انسجام مجدد تابآورانه برای رشد به انرژی نیاز دارد و طبق نظریه تابآوری منبع این انرژی یک منبع معنوی و ذاتی است. یکی از عبارات نظریه تابآوری این است که نیرویی در درون هر فرد وجود دارد که او را به سوی خودشکوفایی ، نوع دوستی، فردیت و هماهنگی سوق میدهد، این نیرو یک منبع معنوی دارد. پرسشی که به موج سوم بررسی تابآوری منجر گردید عبارت بود از اینکه منبع انرژی یا انگیزشی که به انسجام مجدد تابآورانه منجر میشد چیست و کجاست؟
موج سوم نظریه و پژوهش در حوزه های تابآوری بر مداخله برای پرورش و تقویت تابآوری تأکید میکند. با وجود این شناخت بهتر فرایندهای واسطهای و تعدیل کننده از مراحل و شرایط لازم کارهای مداخلهای است (رینولدمرامر، ۲۰۰۳) .
۲-۱۹-مدل ها و الگوهای تابآوری
طبق نظر هالت[۸۳](۲۰۰۹) در طول دهه های گذشته بر اثر مطالعات زیادی که در زمینه تابآوری انجام شد مدلهای مختلفی ارائه شده است که عبارتند از:مدل شکست ناپذیر(مقاوم)[۸۴]– مدل چالشی[۸۵]– مدل حفاظتی و مدل جبرانی
دو مدل اول بر نحوه واکنش یا پاسخ فرد نسبت به عوامل خطرساز متمرکز است و دو مدل بعدی چگونگی رابطه بین عوامل خطرساز و عوامل حمایتی را بررسی میکند.
الف) مدل شکست ناپذیر(مقاوم): این مدل جوانان را در دو دسته آسیبپذیر وآسیبناپذیر قرارمیدهند در این مدل هر دو گروه با عوامل خطرساز مواجه میشوند اما پاسخهای متفاوتی را نشان میدهند.
فرد آسیبپذیر و آسیبناپذیر تحت تأثیر موانع قرار میگیرند اما فرد آسیبپذیر برای کنارآمدن با فشار روانی اضافه شده، بر شرایط ناتوان است. این مدل فرض میکند سطحی از آمادگی ذاتی در هر دو دسته وجود دارد ( کوئن و ورک[۸۶]،۱۹۸۸).
ب) مدل چالشی: این مدل عوامل خطرساز را در یک پیوستار در نظر میگیرد و یک دیدگاه منحنی شکل به تابآوری میدهد به این معنی که در معرض قرار گرفتن کوتاهمدت در برابر عوامل خطرساز منجربه پیامدهای منفی کوتاهمدت میشود. برای مثال اگر یک نوجوان گاهی اوقات به طور تصادفی با یک گروه زورگیر از همسالانش مواجه شود این شرایط میتواند به او در به وجود آوردن یک راهبرد مناسب کمک کند و این نوجوان با اینکه اعتماد به نفس پایین و ترس را تجربه میکند ، میتواند با این شرایط مقابله کند بر اساس این مدل اگر این نوجوان هر روز اذیت شدن را تجربه کند ممکن است راهبردهایی را برای مقابله با خشونت پیدا کند از جمله در جریان گذاشتن مسئولین مدرسه، والدین، هم مسیرشدن با دوستان دیگر، عوض کردن مسیر خود و … پس طبق این مدل افراد مهارتها و ابزارهای اجتماعی را رشد میدهند تا خطرهای مشخصی را که در آینده با آن ها مواجه خواهند شد را مدیریت کنند ( هالت ۲۰۰۹، به نقل از سلامت شریف، ۱۳۹۱).
پ)مدل جبرانی: این مدل تأثیر عوامل خطرساز را میپذیرد اما میگوید عوامل حفاظتی میتواند پیامدهای منفی را کمتر کنند. به این معنی که عوامل حفاظتی این توانایی را دارند که عوامل خطرساز را خنثی یا با آن ها مقابله کنند (زیمرمن و لبینگن هیمر، [۸۷]۲۰۰۲،به نقل از سلامت شریف، ۱۳۹۱).
البته عوامل خطرساز در این مدل از زندگی فرد خارج نمیشود چرا که عوامل حفاظتی که وجود دارد فقط پیامدها را تغییر میدهد به عبارت دیگر اگر در برابر عوامل خطرساز سطوح بالایی از حمایت وجود داشته باشد در مقابله با عوامل خطرساز پیامدهای مثبت به وجود میآید و اگر میزان خطر زیاد باشد و عوامل حمایتی کم باشد در این صورت پیامدهای منفی به وجود میآید.
جانسون و ویچلت[۸۸] (۲۰۰۴) در این مدل، تابآوری را تعدیل کننده پیامدهای منفی از طریق حضور عوامل حفاظتی میدانند. این مدل حداقل ۲ محدودیت دارد. یکی اینکه توانایی لازم را که بتواند عوامل خطرساز را خنثی کند توضیح نمیدهد، دوم آنکه چگونگی تعادل عوامل حفاظتی و خطرساز را بیان نمیکند به طوری که در فرایند انزوا هستند و فقط پیامد تغییر میکند (سلامت شریف، ۱۳۹۱).
ت) مدل حفاظتی: این مدل توانایی را دارد تا یک فرد را از پیامد منفی حفظ کند و در بیشتر موقعیتها هم میتواند عوامل خطرساز را حذف کند ( زیمرمن و آرانکامار،[۸۹]۱۹۹۴، به نقل از سلامت شریف، ۱۳۹۱).
یک عامل حفاظتی با عامل خطرساز قبل از بروز پیامد مقابله میکند و در واقع عوامل حفاظتی میتوانند با عوامل خطر تعادل کنند تا افراد را از پیامدهای منفی دورکنند ( کوئن و ورک [۹۰]، ۱۹۸۸) .
این مدل به دو دلیل پذیرفته شده است یکی اینکه در این مدل ارتباط بین عوامل خطرساز و حفاظتی آسانتر تشخیص داده میشود و این امکان فراهم است که نحوه ارتباط پیامدها با ویژگیهای ذاتی بهتر تعیین میشود.
و همچنین میتواند مشخص کند که در چه مرحلهای عوامل از شکل حفاظتی به خطرساز تغییر مییابد و دوم اینکه برای ایجاد برنامه های رشدی و تدابیر عمومی مفید است، اگر بین یک عامل حفاظتی مشخص و کاهش دادن خطر، ارتباطی به دست آید سپس میتوان تدابیری را در نظر گرفت تا به افراد کمک کنند به سوی عوامل حفاظتی حرکت کنند.
فارلی (۲۰۰۷) معتقد است جهت رشد تابآوری همراه شدن معنویت و اخلاقیات از طریق پیوند زدن مردم به امید، ایمان و علاقمند کردن به دیگران، میتوان تابآوری را پرورش داد ( نوروزیان، ۱۳۹۱).
۲-۲۰-انواع تابآوری
بنابه نظرهارت و همکاران[۹۱] (۲۰۰۷، به نقل از نوروزیان، ۱۳۹۱) توصیف تابآوری سه روند را شامل میشود.
تابآوری عمومی، تابآوری حقیقی، تابآوری تلقیحی .
الف) تابآوری عمومی
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 10:14:00 ب.ظ ]
|