در دنیای پر تلاطم امروز ما شاهد تغییر و تحولات شگرف و روزافزون درهمه حوزه ها هستیم.یکی از این حوزه­های تغییریافته،مدیریت رفتار کارکنان در سازمان ها است.سازمان هایی که از افراد مختلف با ویژگی های  متفاوت تشکیل شده اند وهریک در حوزه ای خاص برای هدف سازمانی­شان تلاش می کنند، از آنجا که رفتار سازمانی نوین با پیچیدگی های روزافزون مواجه است.آشنایی بیشتر مدیران و کارکنان با این پیچیدگی­ها و شناختن راه­های مناسب برای مقابله با آن ضروری است.تغییرات پرسرعت باعث شده که انسان سازمانی با هجمه ای از ابهامات مواجه گردد.اواز یک طرف با حجم عظیمی ار اطلاعات در دسترس مواجه است که دید وذهن او را  نسبت به مسائل کاری بازتر نموده است و از طرف دیگر وجود مشکلات اقتصادی و عواملی همچون وجود بیکاری در جامعه باعث شده است که اودر پاره ای از مسائل ونگرانی هایش نسبت به سازمان یک استراتژی را پیش بگیرد وآن سکوت است و در این میان متضرر اصلی آن سازمان هاهستند. کارآیی و توسعه هر سازمان تا حد زیادی به کاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد . هرقدر که شرکت ها و سازما ن ها، بزرگ تر می شوند بالطبع به مشکلات این نیروی عظیم نیز اضافه می شود مدیران در ارتباط با مسائل گوناگون سعی در کنترل مداوم کارکنان خود دارند . تصور آنها ایناست که وقتی شخصی در یک محل استخدام می شود باید تمام شرایط آن سازمان را بپذیرد. بعضی از مدیران برروی این مسأله که رضایت کارکنان را می توان از طریق پاداش و ترغیب به انجام کار افزایش داد، پافشاری می کنند. شاید تصور شان این است که کارکنان ، زیردستان آنها هستند و باید فرامین آنها را بپذیرند. اگرچه امروزه به دلیل اینکه کارکنان در زیر فشار مالی زیادی به سرمی برند بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی کار است ، ولی به تدریج کارکنان علاقه مند به انجام کارهای با مفهوم و خواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خود هستند، تا بدین طریق احساس ارزشمندی به آنها دست دهد و اگر این کارکنان با موانعی در زمینه خواسته های شغلی خود روبه رو شوند یا به عبارتی از طرف مدیران تحویل گرفته نشوند، دچار سرخوردگی های شغلی و گوشه گیری در سازمان خود خواهند شد که این امر به نوبه خود منجر به پدیده هایی مثل بدبینی، بی تفاوتی و سکوت سازمانی می شود.

 

 

1-2) بیان مسئله

 امروزه در بسیاری از سازمان هامخصوصا سازمانهای دولتی شاهد امتناع کارکنان از ارائه عقیده ها و نظرات خود در مورد مشکلات سازمانی هستیم و در سازمان ها جوی بوجود آمده است که اغلب موجب می شود، کارکنان احساس کنند عقیده‌ی آن ها با ارزش نبوده و باعث می شود که کارکنان را از صحبت کردن باز دارد. این پدیده تحت عنوان  پدیده ی سکوت سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد بنابراین می توان توسط شناسایی عوامل مؤثر بر سکوت سازمانی گام های مؤثری در جهت از بین بردن موانع اظهارنظر کارکنان در سازمان ها برداشت.

پندر و هالوس سکوت سازمانی را یک رفتار آگاهانه، ارادی، هدفمند و فعالانه بیان می کنند. در واقع سکوت سازمانی یک فرایند سازمانی نامناسب و ناکاراست که هزینه بر و تلاش بر بوده  و می تواند اشکال مختلفی مانند سکوت جمعی در  جلسات، سطوح پایین عمل گرایی در طرح و برنامه های پیشنهادی، سطوح پایین آوای جمعی و …. را به خود بگیرد(Shojaie et al,2011).

سکوت سازمانی، با محدود کردن اثربخشی تصمیم گیری های سازمانی و فرایندهای تغییر در ارتباط است. این مشکلی است که هم اکنون گریبانگیر سازمان ها است، و باعث می شود که بیشتر سازمان ها از اظهارنظر خیلی کم کارکنان رنج ببرند. زمانی که چنین اتفاقی می افتد کیفیت تصمیم گیری و میزان انجام تغییر کاهش می یابد. همچنین سکوت سازمانی به وسیله ممانعت از بازخورد منفی مانع تغییرات و توسعه سازمانی مؤثر می شود، از این رو سازمان توانایی بررسی و تصحیح خطاها را نخواهد داشت( Miller, 1972).

برخی از تحقیقات باهدف شناسایی عللی که موجب سکوت سازمانی شده اند انجام گرفته است(حقیقی کفاش و دیگران،1390،حسن پور ودیگران،1388،(Chiaburu,2013,Naus,2007.درمیان شاید بتوان ادعا نمود بدبینی سازمانی به عنوان یکی از ابعاد جوسازمانی بتواند با شکل گیری سکوت سازمانی درارتباط باشد.

بدبینی سازمانی به عنوان مفهوم جدید روابط کارگر ـ کارفرما و به عنوان یکی از مهمترین نگرش های کارکنان، اخیراً مورد توجه محققان قرار گرفته است.

بدبینی نگرشی است که از ناامیدی، ناکامی و سرخوردگی شکل می گیرد. بدبینی همچنین با تحقیر، نفرت و بی اعتمادی مرتبط است. باور مرتبط با بدبینی این است که اصول درستکاری، عدالت و صداقت، قربانی منافع شخصی شده است. این نگرش منفی در بسیاری از سازمانها نفوذ کرده و دلیل اصلی بسیاری از پیامدهای نامطلوب و منفی سازمانی و یکی از موضوعات مشکل ساز در محل کار است (James, 2005).

به طور خلاصه بدبینی سازمانی به عنوان نگرش منفی نسبت به سازمان تعریف شده است و شامل سه بعد است:

– باور به وجود عدم صداقت در سازمان

مقالات و پایان نامه ارشد

– احساس منفی نسبت به سازمان

– نشان دادن رفتارهای بدخواهانه درقبال سازمان(Carthwright & Holmes,2006)

با توجه به اینکه بی تفاوتی سازمانی می توانداثرات نامطلوبی در عملکرد کارکنان شعب بانک صادرات شهرستان ساوه داشته باشد،تحقیق حاضر در پی آن است تا با شناسایی تاثیر بدبینی سازمانی بر بی تفاوتی ، پیشنهادهایی در جهت رفع این مساله یا چالش در شعب این بانک ارائه نماید.

1-3) اهمیت وضروریت تحقیق

بدبینی سازمانی یکی از موضوعات مهم رفتاری است که بر عملکرد کارکنان در نهایت بر کارآمدی و اثربخشی سازمان موثر می باشد . اگر کارمندی احساس کند که سازمان به او توجه نمی کند و ارزیابی عملکرد و انتصابات سازمانی عادلانه نیست، احتمال وقوع بدبینی نسبت به سازمان در او وجود خواهد داشت در واقع درک حمایت سازمانی و منصفانه بودن سیستم های ارزیابی می تواند منجر به کاهش بدبینی سازمانی گردد.بدبینی سازمانی هم چنین با چند خروجی مهم سازمانی در ارتباط است و می تواند منجر به کاهش تعهد سازمانی، رضایت شغلی، رفتارهای شهروندی سازمانی و مشارکت کارکنان در فعالیت ها گردد اگر بدبینی سازمانی یک ویژگی فردی باشد، افرادی که دارای بدبینی سازمانی هستند می بایست به بسیاری از چیزهای دیگر بدبین باشند و بدبینی سازمانی می بایست ریشه در اصل و یا تجربیات کودکی آن ها داشته باشد این در حالی است که با بررسی پیشینه بدبینی سازمانی انتظار می رود  که این مفهوم بیش تر ریشه در موضوعات سازمانی داشته و نه موضوعات شخصی.  شناخت عوامل موثر در بدینی سازمانی می تواند به سازمان ها در راستای پیشگیری از ایجاد بدبینی در کارکنان نسبت به سازمان کمک شایانی نماید از سوی دیگر با درک و شناخت پیامدهای احتمالی بدبینی سازمانی  نیز می توان به وجود بدبینی در بین کارکنان (در صورت وجود) پی برد و برنامه های لازم در جهت کاهش أن را به کار بست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...