مسائل اخلاقی در واقع مهمترین مسائل مدیریتی هستند،زیرا آن ها بیانگر تقابل بین عملکرد اقتصادی(درآمدها،هزینه ها و سودها) و عملکرد اجتماعی(تعهدات سازمان در داخل و خارج نسبت به دیگران) می‌باشند.

 

مسائل اخلاقی به تناوب در مدیریت روی می‌دهند.این مسائل بسیار فراتر از مشکلات مربوط به ارتشا،تبانی و دزدی بوده و به محدوده های بسیار وسیعی گسترش یافته‌اند.( هازمر، لارتون ،۱۳۸۲: ۱۳)

 

مدیریت اخلاق در محیط کار منافع بسیار زیادی برای رهبران و مدیران دارد؛ اعم از منافع عملکردی و منافع اخلاقی. این مطلب بخصوص در عصر حاضر که مدیران با ارزش‌های بسیار متنوعی در محیط کار سروکار دارند صادق است. اما تاکنون کسانی که به مباحث اخلاق کار پرداخته‌اند فلاسفه، دانشگاهیان و منتقدان اجتماعی بوده اند و نه مدیران. در نتیجه بسیاری از مطالبی که تا به امروز درباره اخلاق کار نوشته شده مطابق با نیازهای عملی مدیران و رهبران سازمان­ها نیست.

 

۲-۶) مسایل اخلاقی در مدیریت

 

مسایل اخلاقی در حقیقت عمده‌ترین معضلات مدیریتی هستند، زیرا آن ها بیانگر تقابل بین عملکرد اقتصادی (که به وسیله درآمدها، هزینه ها و سودها اندازه‌گیری می‌شود. و عملکرد اجتماعی (که در قالب تعهدات آن سازمان در داخل و خارج نسبت به دیگران بیان می‌شود می‌باشند. ماهیت این تعهدات در معرض تفسیرهای متعدد است، اما بسیاری از ما قبول داریم که این تعهدات شامل حمایت ‌از کارگران و کارکنان محلی، حفظ بازارهای رقابتی و تولید و ارائه محصولات و خدمات مفید و مطمئن است(هازمر،لارتون،۱۳۸۲:۱۵).

 

اما مسئله این است که این گونه تعهدات، هم برای سازما‌هایی که عملکرد آن ها از طریق استانداردهای مالی ارزیابی می‌شود و هم برای مدیرانی که در معرض کنترل‌های مالی قرار دارند هزینه آور است. تولید کننده‌ای که محصولات خود را به طور مستقیم از کارخانه به فروشگاه عرضه می‌کند، در مقایسه با تولید کننده‌ای که نخست تولیدات خود را به انبارهای عمده‌فروشان به منظور توزیع مجدد ارسال می‌کند، سود بیشتری کسب می‌کند و از توان بیشتری جهت پیش‌بینی رفتار رقبا برخوردار می‌شود. مثالی جدید و پیچیده‌تر ارائه می‌کنیم: فروشنده‌ای که به مأموران خرید رشوه هایی کوچک می‌پردازد، از میزان فروش بالاتری برخوردار بوده و بنا این درصد بیشتری در مقایسه با فروشنده ای که از پرداخت‌های غیر اخلاقی خودداری می‌کند، دریافت می‌دارد. مهندس طراحی که راه‌هایی جهت کاهش هزینه های مواد ارائه می‌کند، در مقایسه با مهندس طراحی که به کیفیت محصول و ایمنی مشتری بهای بیشتری می‌دهد تا به کاهش هزینه ها، احتمالاً از شانس بیشتری برای ترقی برخوردار خواهد بود یک نوع توازن «صحیح» یا «مناسب» یا «منصفانه» بین عملکرد اقتصادی و اجتماعی یک شرکت وجود دارد و مشکل مدیریت نیز به یافتن این توازن‌ مربوط می‌شود.

 

البته می‌توان توازن بین عملکرد اقتصادی و اجتماعی شرکت را نادیده گرفت و ادعا کرد که مشکل مدیریتی مورد بحث به هیچ وجه وجود ندارد. این ادعا به پیدایش دو دیدگاه مختلف منجر شده است. دیدگاه نخست معتقد است که مدیریت فقط باید به فعالیت‌های اقتصادی بپردازد. این دیدگاه در واقع کاریکاتوری است از تفکر موجود در قرن نوزدهم درخصوص کار، که ‌بر اساس آن معادن زغال سنگ نا امن‌اند و طبیعت کارخانه‌های فولاد، ایجاد آلودگی‌ همراه با سودآوری است خوشبختانه این باور ظاهراًً دیگر رواج ندارد و بیشتر مدیران به تأثیر تصمیمات و اعمال خود بر سازمان و جامعه واقف‌اند. بعضی از مردم ممکن است آرزو کنند که مدیران تصمیمات دیگری اتخاذ کرده یا کارهای دیگر انجام دهند. اما من فکر می‌کنم که پذیرش آگاهی مدیران نسبت به پیامد تصمیمات و اعمال خود ضروری است. تعداد مدیران فعال در شرکت‌های تجاری یا مؤسسات غیر انتفاعی که هنوز به پیامدهای تصمیمات و اعمال خود آگاه نیستند، بسیار اندک است.

 

دیدگاه دوم که رایج‌تر است ناشی از ساده انگاشتن بیش از حد مسئله فعالیت‌های اجتماعی است. طرفداران این دیدگاه ممکن است در آغاز با کمی عصبانیت بگویند «هیچ شرکتی حق دور ریختن ضایعات و زباله‌های خطرناک خود را ندارد،هیچ شرکتی نباید رشوه‌های غیر قانونی بپردازد و یا محصولات ناایمن تولید کند» و سپس با همان ملایمت عنوان کنند که «این مشکلات اخلاقی حل شده‌اند بگذارید به مسایل جالب‌تر و کلی‌تری درباره تخصیص درست منابع کمیاب خود بپردازیم». این دیدگاه اهمیت مسایل اخلاقی در مدیریت را نادیده می‌گیرد، و جنین فرض می‌کند که مسایل اخلاقی فقط یک طرف «بلی» و یک طرف «خیر» دارند و منافع مشخص اقتصادی و هزینه های اجتماعی با هر یک از این دو راه حل همراه می‌شوند، ‌بنابرین‏ برای انجام انتخابی مناسب، فقط به سطح بسیار ساده‌ای از درک مسایل اخلاقی نیاز است. در واقع مسایل اخلاقی، راه‌ حل‌ هایی متعدد دارند که هر یک پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خاص خود را داشته، احتمال وقوع برخی از این راه ‌حل ‌ها نامشخص است و بسیاری از آن‌ ها دارای تأثیرات ویژه‌ای بر مدیران هستند. اکنون به بررسی تعدادی از مسایل اخلاقی پیچیده‌­تر می‌پردازیم(هازمر،لارتون،۱۳۸۲: ۱۷).

 

۲-۶-۱)ویژگی‌های مسایل اخلاقی در مدیریت

 

مفهوم این عبارت چیست؟ ما به تفصیل یک مشکل نسبتاً کوچک فرا روی یک مدیر نگران را مورد بررسی قرار داده‌ایم. هدف ما از این اقدام، نخست بررسی دقیق ماهیت واقعی یکم مشکل اخلاقی مدیریت است. از این بررسی، می‌توان پنج نتیجه را در پیوند یا پیچیدگی اخلاقی مدیریتی به شرح زیر و به آسانی و به طور مستقیم استخراج نمود.

 

    1. بیشتر تصمیمات اخلاقی، پیامدی گسترده و مدت‌دار دارند . نتایج تصمیمات و اعمال مدیریتی در نخستین سطح این پیامدها متوقف نمی‌شود بلکه، این نتایج به سراسر جامعه تسری پیدا می‌کند و همین گسترش و تسری عصاره بحث‌های اخلاقی می‌گردد. تصمیمات خارج از کنترل بوده و ‌بنابرین‏ باید قبل از اخذ تصمیم نهایی، آن را به دقت بررسی کرد. رشوه‌ها مرا حل و فرایندهای دولتی را تغییر می‌دهند. محصولات ناایمن، زندگی افراد را به مخاطره می‌افکنند. در این خصوص، احتمال نرسیدن به توافق بسیار ناچیز است: بیشتر مردم از پیامدهای گسترده اعمال مدیریتی آگاهی دارند. نرسیدن به توافق ناشی از وجود راه‌ حل ‌های گوناگون، نتایج در هم آمیخته، وقایع نامطمئن و برداشت‌های شخصی است که روند تصمیم‌ منتهی به آن رفتارها را پیچیده می‌کند.

 

    1. بیشتر تصمیمات اخلاقی، جایگزین های گوناگون دارند. عموماً تصور می‌شود که مسایل اخلاقی مدیریت، در آغاز دارای دو جواب هستند – بلی یا خیر – و دیگر هیچ آیا دیگر مدیر باید رشوه بدهد یا نه؟ آیا یک کارخانه باید هوا را آلوده کند یا نکند؟ آیا یک شرکت باید محصولات ناایمن تولید یا نکند؟ اگر چه یک چارچوب دوسویه، مسایل اخلاقی را در قالب تقابلی حاد معرفی می‌کند، ولی منعکس کننده مشکلات مدیریتی نیست. همان طور که در مثال ساده مربوط به پرداخت رشوه به منظور ترخیص کالای وارداتی دقیقاً اشاره می‌شود؛ خواهیم دید، باید قبل از اخذ تصمیمات اخلاقی، راه‌ حل ‌های بسیاری را مورد بررسی قرار داد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...