یکی از مهمترین منابع زمینه ساز مشکلات روانشناختی از دست دادن امید به زندگی است( اسفند آبادی و همکاران ،2007).

به نظر می رسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می باشد. امید به معنای نافذ خود، تحریک کننده فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازه ای را در فرد ایجاد کند( داروودی[1]، 2010).

 امید یکی از ویژگی های زندگی است که ما را به جستجوی فردای بهتر وا می دارد. امید، یعنی موفقیت و آینده بهتر و دلیلی برای زیستن. وقتی امید وجود داشته باشد شادی و سرور در زندگی حضور خواهد داشت، به همین دلیل روانشناسان در سالهای اخیر به موضوع جدیدی تحت عنوان روانشناسی مثبت پرداخته اند. بر اساس نظریه سلیگمن[2] و زیکزنتمیهالی[3] (2000) روانشناسی طی 60 سال گذشته به طور گسترده ای تبدیل به علم درمان شده است و روانشناسان باید به فهم آن چیزهایی بپردازند که زندگی را ارزشمند می سازد.

امید به معنای یکی از منابع مقابله ای انسان در سازگاری با مشکلات و حتی بیماریهای صعب العلاج در نظر گرفته می شود( دوزارت[4]، 2003). همچنین امید می تواند به عنوان یک عامل شفا دهنده، چند بعدی، پویا و قدرتمند توصیف شود و نقش مهمی دز سازگاری با فقدان داشته باشد( هارپر[5]،2004).

گروپمن امید را احساس وجد و نشاط در نظر می گیرد که هنگامی تجربه می شود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد(گروپمن[6]، 2005).

طبق نظر اشنایدر، ناامیدی حالت تکان دهنده ای است که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود. فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت مختلف خود را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).

بررسی علمی امید به زندگی در انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران ابتدایی خود را می گذارند(اشنایدر[7]، 1994) . اشنایدر برای اولین بار، نظریه امید را مطرح کرد، و آن را متشکل از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع است(داروودی، 2010).

حسینی( 1385)  رابطه امید به زندگی و سرسختی روانشناختی را در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش حاکی از این امر بود که بین امید به زندگی و سرسختی روانشناختی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

راهبردهای مقابله ای عبارت است از روش های مدیریت موقعیتها و مقابله با رویدادهای زندگی است( کار[8]، 2004). لازاروس[9] و فولکمن[10] (1991، به نقل از هاکنبری[11]، هاکنبری، 1998) راهبردهای مقابله ای را روش تغییر موقعیتها و یا تفسیر موقعیتها می دانند. به نظر آنها این راهبردها فرایند پویا و مداوم هستند و به طور کلی به دو نوع تقسیم می شوند: مساله مدار و هیجان مدار. راهبردهای مقابله ای مساله مدار بیانگر اعمالی هستند که هدفشان تغییر یا کاهش موقعیتهای فشارزاست. معمولا زمانی که موقعیت یا رویداد، قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصور کند که می تواند موقعیت را کنترل کرده و آن را تغییر دهد، از اهبرد مساله مدار استفاده می کند. راهبردهای مقابله ای هیجان مدار عبارت است از تنظیم پاسخ هیجانی فرد در برابر مساله. در صورتی که موقعیت یا رویداد، غیر قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصوری داشته باشد، در این حالت از راهبرد هیجان مدار استفاده می نماید( بند[12] و درایدن[13]، 2004).

راهبردهای مقابله ای از روش های مدیریت موقعیت ها و مقابله با رویدادهای زندگی است(کار[14]، 2004).

راهبردهای مقابله ای تلاش های شناختی و رفتاری هستند. از نظر علمی راهبردهایی که فرد در مقابله با شرایط تنیدگی زا بکار می برد نقش اصلی و اساسی در سلامت جسمانی و روانی وی ایفا می کند. راهبردهای مقابله ای موثر باعث می شوند که واکنش فرد به سطوح بالای تنیدگی کاهش یابد و آثار زیان بار آن تعدیل شود( سایبان فرد، 1381). یافته های تحقیقات موید آنند که  سطوح پایین تر در مقابله با سطوح بالاتر تنیدگی و تنش در نظام خانواده ارتباط دارند. میزان تنیدگی در این خانواده ها نیز به مراتب بیشتر است و در نتیجه الگوها و نوع راهبردهای مقابله نیز در آنها با سایرین نیز متفاوت است( سیوبرگ[15]، 2002).

همچنین مقابله یعنی تلاش هشیار یا ناهشیار برای بازداری یا تضعیف عوامل فشارزا یا تحمل آنها به طوری که حداقل آسیب روانی را داشته باشند. با در نظر گرفتن تعاریف فوق می توان شیوه ها مقابله را به دو دسته سبک های مقابله انطباقی مساله مدار و هیجان مدار تقسیم کرد(پاول[16] و همکاران، 1990).

علاوه بر ویژگی های شخصیت ، راهبردهایی که افراد جهت مقابله با رویدادهای استرس زا به کار می برند نیز می توانند به عنوان عوامل بر انگیزاننده تجربه هیجانات مثبت و منفی، بهزیستی ذهنی، رفتاری و هیجانی افراد را به مخاطره اندازند( بکران و همکاران، 2002). مقابله کردن به تلاشهای رفتاری و شناختی برای پیشگیری نظو بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد( لازاروس[17] و فولکمن[18] ، 1984).

به طور کلی راهبرد های مقابله ای فعالیتهای بسیاری را شامل می شوند، اما اکثر آنها مبین تلاش برای بهبود یک موقعیت دشوار مثل طراحی نقشه و اقدام عملی( مقابله مساله مدار)، یا برای تنظیم درماندگی هیجانی مثل جستجوی دیگران برای حمایت عاطفی یا کاهش دشواری موقعیت از نظر شناختی( مقابله هیجان مدار) هستند(بشارت، 1386).

در واقع هر چقدر در برابر استرس ها و اضطراب ها بتوانیم از راهبردهای مقابله ای به طور مناسب استفاده کنیم و در برابر این استرس ها و اضطراب خود را نبازیم و امیدوارانه به جلو حرکت کنیم، امید واری بیشتری در زندگی برای زندگی کردن خواهیم داشت.

 

بیان مساله

امید به زندگی در بدو تولد معرف متوسط سالهایی است که یک نوزاد زنده به دنیا آمده عمر خواهد کرد. به شرط اینکه احتمال مرگ او برای سالهای آینده زندگی مانند انسانهای زمان حال باشد. امید به زندگی را می توان برای هر سنی محاسبه کرد و مثلا مشخص نمود که یک مرد 65ساله به طور متوسط چند سال دیگر عمر خواهد کرد البته به شرط اینکه الگوی احتمال مرگ او در آینده مانند انسانهای 65 سال به بالای فعلی باشد( ملک افضلی و نهاپتیان، 1382).

به نظر می رسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می باشد. امید به معنای نافذ خود، تحریک کننده فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازه ای را در فرد ایجاد کند( داروودی[19]، 2010).

افزایش امید به زندگی در جوامع باعث تاثیر گذاری های زیادی در عرصه بهداشت از جمله تغییر سیاستهای بهداشتی،عرضه ی صنعتی و اقتصادی و همچنین تغییر بافت جامعه و خانواده ها شده است این پدیده همچنین باعث تغییر در منحنی توزیع سنی افراد در جامعه و تغییر آن به طرف سنین بالاتر در کشورهایی شده که امید به زندگی بالایی دارند(لی[20] و هاردلی[21]،1999).

طبق نظر اشنایدرز ناامیدی حالت تکان دهنده ای ایست که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیتهای مختلف را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).

پیچیدگی جهان انسانی، توانایی  مواجهه مناسب با مشکلات زندگی را کاهش می دهد. بروز تنشها و تنیدگیهایی را در پی دارد و موجب می شود تا مکانیزمهای دفاعی یا مقابله ای متعدد با هدف دستیابی به سازش یافتگی به راه افتند.در سالهای اخیر پژوهشگران( اسکینر[22] و همکاران ، 2003) کوشش کرده اند تا به سازماندهی صدها شیوه مقابله ای که از پژوهش های پیشین بدست آمده اند به صورت  خانواده های مرتبه بالاتر دست یابند.

مقابله از نظر پرلین[23] اسکولر[24] (1978) هرگونه پاسخی است که در برابر ناملایمات زندگی صورت می گیرد تا از ناراحتی عاطفی جلوگیری کند و مقابله ذهنی عبارت از قلمروی که در آن افراد باورها و اعمال مذهبی را مورد استفاده قرار می دهند تا از تنیدگی در برابر فشار و مشکلات زندگی پیشگیری شود.

به طور کلی مقابله کردن نیز به تلاش ها ی رفتاری و شناختی برای پیشگیری و نظم بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد(لازاروس و فولکمن، 1984).  اگر چه مقابله  کردن شامل فعالیت های زیادی می شود ، غالب راهبردهای مقابله ای منعکس کننده تلاش های فرد برای بهبود یک موقعیت دشوار است، از قبیل طراحی یک نقشه یا انجام عمل( مقابله مساله مدار) از قبیل کریه کردن،  خیال پردازی و پرداختن به رفتار های عیب جویانه و بالاخره می تواند رفتار هایی را در پیش گیرد   که هدف از آنها اجتناب از موقعیت تنیدگی زا می باشد( مقابله اجتنابی).

راهبردهای مقابله ای رفتارهایی هستند که افراد در هنگام واکنش به رفتارهای فشار آفرین و یا به هنگام تجربه هیجانهای شدید در پیش می گیرند. این راهبردها به یکی از سه شکل راهبردهای هیجان مدار، مساله مدار و اجتنابی نمود می یابند( کیلوک[25] و همکاران، 2011).

راهبردهای مقابله به روش آگاهانه و منطقی مدارا با استرس های موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روش های مبارزه با منبع استرس مورد استفائه قار می گیرد(پور افکاری، 2009).

 برخی قراین پژوهشی نشان می دهد که راهبردهای مقابله ای به دلیل زیر بنای شناختی، عاطفی و رفتاری خود(کوپر[26] و همکاران، 1392) ، نقش بسیار مهمی در فرو نشانی و مهار هیجانهای شدید و رفتارهای پر خطر دارند.

راهبردهای مقابله ای به عنوان یک فرایند روانشناختی، به کوشش های شناختی و رفتاری اشخاص برای حل و فصل شرایط استرس زا گفته می شود. مقابله در برگیرنده تلاش ها اعم از کنش محور و درون روانی، برای اداره و کنترل تقاضاهای محیطی، درونی و کشمکش میان آنها است و دو کارکرد مهم دارد: تنظیم هیجانهای ناگوار و در پیش گرفتن کنشی برای تغییر و بهبود مساله ای که باعث ناراحتی شده است( لازاروس و فولکمن، 1984).

نمی توان گفت که راهبرد مقابله ای خوب یا بد وجود دارد. هر کدام از این 2 نوع راهبرد مقابله ای در موقعیتها و شرایط خاص، به عنوان روش مبارزه با مسائل و مشکلات بکار می روند. به طوری که ممکن است هر کدام از این راهبردها حالت سازنده و یا غیر سازنده داشته باشد برای مثال فردی که راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع سازنده را بکار میگیرد معمولا مسئولیت حل مساله را می پذیرد. به دنبال کسب اطلاع صحیح درباره مساله است. در جستجوی یاری از طرف دیگران می باشد، تصمیم های عملی واقع بینانه اتخاذ می کند، به تنهایی یا به کمک دیگران سعی در انجام نقشه های طرح شده دارد، نسبت به انجام کارها و حل مشکلات دیدگاه خوش بینانه داشته و دارای خودکارامدی و شادکامی بالاست. در عوض فردی که دارای راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع غیر سازنده را بکار میگیرد، مسئولیت کمتری در قبال حل مساله می پذیرد(کار[27]، 2004).

در مجموع نتایج اغلب پژوهش ها نشان می دهد که کارایی و تاثیر روشهای پیشگیری یکپارچه بر روی نگرش، هیجان طلبی، رفتارهای مقابله ای از روش های نشر اطلاعات بالاتر است( یان[28] و همکاران، 2008؛ روهرباخ و همکاران، 2010).

تحقیقات روی[29](2008) نشان می دهد که پاسخ های مقابله ای افراد سازش یافته  با افراد سازش نایافتگی جسمی و روانی متفاوت است.در مطالعه مدی[30] ( 2004) معلوم شد دانشجویانی که وقایع ناخوشایند را به صورت درونی، پایدار و کلی تبیین می کنند در موقعیتهای غیر قابل کنترل درماندگی بیشتری را تجربه می نمایند.

وایت[31] (1988؛ به نقل از آقایوسفی،1380 ) مقابله را تلاشهای فعال برای حل تنیدگی و آفرینش راههای کاری برای چالشها و خواسته های هر مرحله از تحول دانسته و شامل سه مولفه فهم، موقعیت مشکل، انجام عمل مناسب( حل مساله) و داشتن هیجانات قدرتمند می داند.

تعاریف و تعابیر مطرح شده در امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ما را در جستجوی یافتن ارتباط میان این دو مولفه ترغیب نمود و اینکه این سوال مطرح می‌شود که آیا میان امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ارتباطی وجود دارد؟

.سوالهای پژوهش:

این پژوهش بر آن است تا روشن سازد که:

  • آیا بین امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان رابطه وجود دارد؟
  • پایان نامه و مقاله

  • آیا بین امید به زندگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین راهبردهای مقابله ای دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین امید به زندگی و وضعیت اشتغال دانشجویان رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین امید به زندگی و راهبرد های مقابله ای مساله مدار رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین امید به زندگی و راهبرد های مقابله ای هیجان مدار رابطه وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی در پژوهش های مختلفی تایید شده است(کاترین[32] و همکاران، 2003). به عنوان مثال همبستگی مثبت امید با عاطفه مثبت،  احساس خود ارزشمندی حرمت خود و همبستگی منفی با افسردگیو اضطراب نشان داده است( اشنایدر[33]، 2002).

یکی از مولفه های اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابله ای است.روش مقابله نزد افراد متفاوت است. بعضی از واکنشها سازگارانه هستند و فرد را بسوی یک وضع تعادل بیشتر و کاهش فشارهای کلی سوق می دهدو بعضی دیگر از واکنش ها ناسازگارانه بوده و نه تنها فشار روانی را به طور مطلوبی کاهش نمی دهد بلکه مشکلات ثانوی بیشتری به وجود می آورند و تاثیر منفی بر وضع آتی فرد می آورد( صیادی، 1388).

وجود و داشتن امید در زندگی از ویژگی های لازم و ضروری برای هر فردی در سرتاسر زندگی و در تمامی موقعیتها می باشد.امید به زندگی در سلامت روانی، کیفیت زندگی، اعتماد به نفس و در بسیاری دیگر از عوامل نقش بسیار مهمی دارد. چرا که امید داشتن در زندگی نقطه شروعی است دوباره در زندگی.

با امید می توان میسر کرد زندگی خوبی که در آن با سلامت روانی بالا و اعتماد به نفس بالا فرد می تواند زندگی خوبی داشته باشد.

و اگر بتوان در هر موقعیت استرس زا یا اضطراب آور به طور شایسته مقابله کنیم و از راهبردهای مقابله ای استفاده کرد قطعا می توان امید به زندگی را افزایش داد و در نهایت در سلامت روانی خوبی به سر برد.

ضرورت و هدف از انجام این پژوهش این است که با بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای افراد با جنسیت و وضعیت اشتغال آنها به تشخیص بهتر پرداخته تا از این طریق به نتایج دقیق تری دست یافته و نیز با انجام این پژوهش هر چند کوچک در راه پیشرفت و توسعه دانش گام نهد.

اهداف پژوهش

هدف کلی:

بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان دانشگاه اسلامشهر.

اهداف فرعی:

  • تعیین رابطه امید به زندگی و راهبر دهای مقابله ای دانشجویان.
  • تعیین رابطه امید به زندگی با جنسیت دانشجویان.
  • تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای با جنسیت دانشجویان.
  • تعیین رابطه امید به زندگی با وضعیت اشتغال دانشجویان.

 

فرضیه های پژوهش

  • بین امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان رابطه وجود دارد.
  • بین امید به زندگی دانشجویان زن و مرد تفاوت وجود دارد.
  • بین راهبردهای مقابله ای دانشجویان زن و مرد تفاوت وجود دارد.
  • بین امید به زندگی دانشجویان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.

متغیرها پژوهش:

متغیر پیش بین: امید به زندگی

متغیر ملاک: راهبردهای مقابله ای

متغیر کنترل: دانشجویان، جنسیت

[1]- darrodi

[2]- seligman

3- csikszentminhalyi

4- doussard

[5]- harper

[6]- gropmen

[7]- snyder

[8] -carr

[9] -lazarous

[10]-  folkman

[11] -hockenbury

[12]- bond

[13]- dryden

[14]- carr

[15] -siuberg

[16]- powell

[17]- lazarous

[18]- folkman

[19] – darrodi

1- li

[21]- hardli

[22]- skiiner

[23]- pearlin

[24]- schooler

[25] -kiluok

[26]- kooper

[27] -carr

[28] – yann

[29]-roy

[30] -medy

[31] -whait

[32] -katriin

[33] -snyder

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...