اختلال شخصیت در افراد بهنجار |
مدل درماندگی آموخته شده
مدل درماندگی آموخته شده[1] توسط آبرامسون، سلیگمن و تیزدل (1978) بیان گردید. مدل درماندگی آموخته شده یک مدل شناختی است، زیرا علت اصلی افسردگی را انتظار ذکر میکند: انتظار فرد در مورد اینکه وقایع بد رخ خواهند داد و او نمیتواند از آنها جلوگیری کند.
در مدل درماندگی آموخته شده اعتقاد بر این است که نقص اصلی در انسانها و حیوانهای درمانده این است که بعد از وقایع کنترلناپذیر، انتظارشان از آینده، نامشروط (بیارتباط) بودن بین پاسخ و بازده است. این نظریه بیان می کند سگها، موشها و افرادی که قادر نیستند از وقایع بگریزند بعد از اینکه چنین وقایعی (کنترلناپذیر) رخ دادند حالت منفعلانه به خود میگیرند. آنها نمیتوانند یاد بگیرند که پاسخ آنها ممکن است راه گریزی برایشان فراهم سازد. این انتظار که پاسخهای آینده بیهوده و بینتیجه است، باعث دو نقص میشود:
الف) از طریق کاهشدادن، انگیزش در پاسخدهی به وجود میآورد.
ب) متعاقباً باعث ایجاد مشکلاتی میشود، به این صورت که بازده مشروط فراتر از پاسخ است (دستیابی به نتیجه فراتر از کار و تلاش میباشد).
وقتی که موجودات انسانی مشکلات غیرقابل حل و غیر قابل گریزی را تجربه میکند و به این برداشت میرسند که پاسخهای آنها تأثیری ندارد یک سؤال مهم از خودشان میپرسند: « چه چیزی باعث درماندگی من شد؟»
اسناد علّی[2] که فرد برای چنین وقایعی ارائه میدهد نقش تعیینکنندهای در انتظار شکست برای آینده ایفا میکنند. سه بعد در اسناد علّی وجود دارد که در ایجاد درماندگی برای وقایع آینده مهماند:
1ـ درونی ـ بیرونی
2ـ با ثبات ـ بیثبات
3ـ کلی ـ اختصاصی
بین علت، سیر، عوامل زمینهساز و پیشگیری از درماندگی آموخته در آزمایشگاه با اختلال افسردگی اساسی در زندگی واقعی شباهتهایی وجود دارد.
مدل تکرار غیرارادی خود نظم بخش
در طی چند دهه گذشته علاقه به نقش توجه متمرکز بر خود[3] و فرآیند خود نظمبخشی در ایجاد رفتار ناکارآمد افزایش یافته است. یکی از این نظریهها که از سوی پیزجنسکی[4] و گرینبرگ[5] و همکاران (1991) ارائه شده است، تحت عنوان مدل تکرار غیرارادی خود نظمبخشی[6] مشهور است.
آنها این نظریه را اساس فرآیند توجه به خود برای تببین افسردگی واکنشی مطرح کردهاند. نظریه مذکور با ارائه مدل سیبرنتیک خود نظمبخشی، چارچوبی مفید برای کشف روابط درونی میان فرآیندهای انگیزشی و شناختی گوناگون دخیل در افسردگی فراهم میکند. به طور خلاصه، در مدل تکرار غیرارادی خود نظمبخشی چنین فرض شده است که افسردگی بدنبال از دستدادن منبع مهم ارزش شخصی و عزت نفس رخ میدهد و این زمانی است که فرد در چرخهای خود ـ نظمبخش که در آن هیچ پاسخی برای کاستن از اختلاف بین حالت واقعی موجود و حالت مطلوب وجود ندارد، گرفتار میشود. در نتیجه فرد گرفتار یک الگوی مداوم توجه متمرکز بر خود میشود که باعث افزایش عاطفه منفی، تحقیر نفس، ناکارآمدی و پیامدهای منفی دیگر و نیز یک سبک متمرکز بر فرد افسرده ساز میشود (مبینی، 1376).
مدل سبک های پاسخی[7]به افسردگی
پژوهشها نشان میدهد افرادی که افسرده میشوند شبه صفاتی دارند که ممکن است بر خلق آنها تأثیر بگذارند. اگر چنین حالتی رخ بدهد یعنی صفات شخصیت بر خلق اثر بگذارند، تفاوتهای فردی در صفات شخصیت، باعث بروز افسردگی به شیوههای مختلف میشود. برای مثال کلاین، وندرلیچو شیا[8](1977) معتقدند که خصوصیات شخصیتی پایدار نظیر وابستگی و بینقصگرایی[9] با کیفیتهای متفاوت در بیان افسردگی ربط دارند. برخی از افراد ملالانگیز به طور منظم به جنبههای منفی اطلاعات بیشتر از جنبههای مثبت و خنثی توجه میکنند، خاطرات منفی بیشتری را به یاد میآورند و اطلاعات منفی را بیش از حد پردازش میکنند (سیگل[10] و اینگرام، 1977).
پردازش منفی اطلاعات در حد بسیار زیاد را اندیشناکی[11] گویند.
این دیدگاه که صفات شخصیتی خاص باعث ایجاد خلق مخصوصی میشوند و خود این خلق بر پردازش اطلاعات تأثیر میگذارد، به دیدگاه راستینگ و دهارت[12] (2000) نزدیک است.
نولن ـ هوکسما[13] (1993، 2000؛ نولن ـ هوکسما، پارکر و لارسون[14]، 1994) براین اساس نظریه سبکهای پاسخی به افسردگی را بیان تفاوتهای فردی در سیر، مدت و رهایی از علائم افسردگی ارائه کرده است. او معتقد است که نوع پاسخ فرد به علائم افسردگی در مدت زمان تجربه آن علائم اثر میگذارد.
افرادی که سبک پاسخی آنها اندیشناکی است، بر علائم، علل ممکن و پیامدهای این علائم متمرکز میشوند. اندیشناکی یعنی تمرکز مداوم بر علل، معنا و پیامدهای علائم افسردگی. پاسخهای اندیشناکی به افسردگی به عنوان رفتارها و افکاری تعریف میشوند که توجه فرد را به سمت علائم افسردگی و پیامدهای منفی آنها متمرکز میکند. محتوای شناختوارههای افراد که سبک پاسخ اندیشناکی دارند گاهی اوقات شبیه به افکار خودآیند منفی است که به وسیله بک وهمکاران شرح داده شده است، اما این سبک پاسخی با افکار خودآیند یکی نیست. سبک پاسخی اندیشناکی مشتمل بر الگوهایی از رفتارها و افکاری است که توجه فرد را به سمت حالت هیجانی او متمرکز میکند و او را از هرگونه عملی که باعث برگرداندن توجه از خلق منفی میشود، باز میدارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-23] [ 01:26:00 ق.ظ ]
|