کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو


 



1-1-کلیات

تمام دانش­آموزان در سنین و دوره­های تحصیلی مختلف از نظر سطح یادگیری یکسان نبوده و بعضی از آن­ها به ویژه در سال­های اول تحصیل، شرایط همگون با گروه خود را از دست داده و رفتار آن­ها آموزگاران را مجبور  به  ارجاع به متخصصان می­کند (برادری، 1377؛ به نقل از محمدی، بهنیا و فرهبد، 1388). اگرچه این کودکان دارای ظاهر و هوش طبیعی هستند، لیکن در مدرسه هنگام آموزش خواندن، نوشتن و حساب  دچار مشکلات جدی می­شوند. واژه ” اختلالات یادگیری ” برای تبیین چنین مواردی، اولین بار توسط ساموئل کرک[1] در سال 1963 بکار برده شد. تقریبا نیمی از کودکانی که خدمات آموزش و پرورش ویژه دریافت می­کنند و حدود 5 درصد از کل جمعیت مدارس دولتی به عنوان اختلال یادگیری شناخته شده­اند (لیون[2]، 1996). و معمولا نسبت آن در پسران بیشتر از دختران و سه تا چهار برابر بیشتر است. مشکل هر فرد دارای  اختلال یادگیری منحصر به فرد است که ترکیب و سطوح مختلفی از مشکلات و سختی­ها را نشان می­دهد. یکی از ویژگی­های مشترک افرادی که در یادگیری دچار اختلال هستند، حوزه­های نابرابر توانایی­هاست. اصطلاح اختلال یادگیری به یک اختلال نوروبیولوژیکی در یک یا بیشتر فرایندهای روانشناختی پایه مربوط به فهم یا کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری گفته می­شود. این شرایط که ممکن است بر توانایی شخص در صحبت کردن، گوش دادن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی تاثیر بگذارد، به علت کارکرد نابهنجار مغز بوجود می­آید (لرنر و جونز[3]، 2008). به دلیل کارکرد بد مغز، کودکان مبتلا به اختلال یادگیری اطلاعات را به شیوه­ای متفاوت از کودکان عادی دریافت  و  پردازش می­کنند (بشرپور، عیسی زادگان و احمدیان، 1391).

یکی از بارزترین ویژگی­های انسان و متمایز کننده وی از حیوانات، شناخت و تفکر اوست. انسان نه تنها به ادراک مستقیم از جهان دست می­زند بلکه دارای توانایی­هایی برای دریافت و پردازش اطلاعات است و این توانایی نیز به مدد تحول و تکامل ساختمان عصبی بسیار منظم و در عین حال پیچیده انسان است، که در جریان تکوین فرد حاصل شده است (مقدم، استکی، سعادت و کوشکی، 1389). وجود هر گونه نارسایی یا نقص در پردازش اطلاعات می تواند منجر به رفتارهای ناسازگارانه، مشکلات تحصیلی و دشواری در پرداختن به امور روز مره شود.

1-2- بیان مسئله

بسیاری از کودکان با مشکلات تحصیلی در مدرسه رو به رو هستند که این امر گاهی به شکست تحصیلی و ترک تحصیل منجر می­شود. مساله ناتوانی در درک و یادگیری مطلوب برخی مطالب آموزشی در برخی از دانش­آموزان و دانشجویان در سال­های اخیر به طور فوق­العاده­ای مورد توجه متخصصان و کارشناسان تعلیم و تربیت قرار گرفته است (افروز، 1385؛ به نقل از برقی ایرانی، شقاقی و صادقیان، 1389).

در واقع اصطلاح ” اختلالات یادگیری ” اختلالات نوروبیولوژیکی خاصی هستند که بر توانایی مغز در ذخیره، پردازش اطلاعات یا برقراری ارتباط تاثیر می­گذارند. وازرت آموزش و پرورش آمریکا در گزارش 1994 اعلام داشت که بیش از 4 درصد تمام دانش­آموزان دبستانی به خدمات ویژه در زمینه یادگیری نیاز داشته­اند و 2/54 درصد از این کودکان برخوردار از  برنامه­های آموزش ویژه و انواع آن در مدارس عادی بوده­اند (سیف نراقی و نادری، 1389). مطالعات و پژوهش­های انجام شده، ارتباط زیادی را بین شکست تحصیلی، ترک تحصیل، بزه دیدگی و بزهکاری و ناتوانی­های یادگیری بیان کرده و اهمیت موضوع را در اقدامات به موقع و پیشگیرانه پیشنهاد می­کنند. متاسفانه همه ساله صدها نفر از کودکانی که نارسایی­های آموزشی دارند، به علت عدم دسترسی به کمک­های مناسب و به علت اینکه مسائل آموزش آن­ها به خوبی شناخته نشده، تحت درمان لازم قرار نمی­گیرند و این امر راه را برای فرار از مدرسه، ترک تحصیل و ورود به دنیای بزهکاری باز می­کند (مقیمی آذری 1379؛ به نقل از شریف و همکاران، 1385).

ما همه چیز را در جهان از طریق حواس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی یاد می­گیریم. اطلاعاتی که از طریق حواسمان می­گیریم بر درستی عملکرد مناطقی از مغز متکی هستند که پس از تفسیر اطلاعات و ایجاد مفهوم از آن، به دانش موجود اتصال پیدا می­کنند. این اطلاعات برای نیاز پردازش ذخیره می­شوند و اغلب به برخی از انواع خروجی­ها مانند نوشتن، زبان یا عملکرد تبدیل می­شوند. اختلال در پردازش اطلاعات نقص در توانایی فرد در استفاده موثر از اطلاعات جمع آوری شده بوسیله حواس است، که نتیجه از دست دادن شنوایی، اختلال در بینایی، اختلال نقص توجه یا نقص شناختی یا فکری نیست (مرکز ملی اختلال یادگیری[4]، 2008-1999) . حوزه متعدد پردازش اطلاعات که برخی دارای همپوشی هستند می­تواند موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد. اختلالات پردازش اطلاعات به عنوان نوع خاصی از اختلال یادگیری در بسیاری از افراد با اختلال یادگیری دیده می­شود و اغلب به توضیح اینکه چرا یک فرد مشکلاتی در یادگیری و عملکرد دارد، کمک می­کند. عدم توانایی در پردازش صحیح اطلاعات می­تواند منجر به مشکلات تحصیلی، اعتماد به نفس کم و عقب نشینی و سرخوردگی در موقعیت­های اجتماعی شود (مرکز ملی اختلال یادگیری، 2008-1999). از ابزارهایی که برای سنجش پردازش اطلاعات در اختلال یادگیری بکار می­رود، پرسشنامه پردازش شناختی[5] می­باشد. این پرسشنامه توسط کروز[6] برای کمک به روند تشخیص افتراقی و غیرسوگیرانه اختلال یادگیری دانش آموزان تهیه شده است (کروز، 1999). هدف از این پرسشنامه ارائه  نمره­ای از پردازش اطلاعات و  یا سبک­های یادگیری دانش­آموزان است، که نشانگر ابزاری مناسب برای جمع آوری اطلاعات از والدین در مورد مهارت­های یادگیری و تفکر فرزندان می­باشد. مشخص شده است که این پرسشنامه می­تواند روایی افتراقی زیرگروه­های خاص اختلال یادگیری و ترویج درک واضح­تر از اختلال یادگیری همراه با مداخلات آموزشی مناسب­تر را بدست بدهد. مدل پردازش اطلاعات انتخاب شده برای پرسشنامه پردازش شناختی، شامل 6 حوزه عمومی (پردازش شنوایی[7]، پردازش بینایی[8]، سرعت پردازش[9]، توجه[10]، پردازش متوالی/منطقی[11]، پردازش مفهومی/انتزاعی[12]) است که هرکدام بر اساس نظریه­های پژوهشی یادگیری و شناخت می­باشند (فاست[13]، 2002). سرعت پردازش یعنی اینکه مغز با چه سرعتی قادر به عمل یا عکس العمل در موقعیت­های مختلف است (کروز، 1999) و بر چگونگی سازماندهی اطلاعات توسط مغز، توانایی تمرکز بر روی چیزهای مهم و نادیده گرفتن چیزهای کم اهمیت­تر تاثیر می­گذارد و همچنین به مغز اجازه می­دهد که  به تغییر از یک فعالیت به فعالیت دیگر بپردازد. راه­های بسیاری وجود دارد که مغز اطلاعات را دریافت کند، بیشترین راه دریافت اطلاعات در مدرسه از طریق ورودی­های بینایی و شنوایی است. پردازش بینایی و شنوایی فرآیندهای تشخیص و تفسیر اطلاعات از طریق دیدن یا شنیدن است و اختلال پردازش بینایی اشاره به ناتوانی در درک اطلاعات گرفته شده توسط مغز است که  از مشکلات مربوط به بینایی یا وضوح دید متفاوت است. مشکلات پردازش بصری بر چگونگی تفسیر یا پردازش اطلاعات توسط مغز اثر می­گذارد. اختلال پردازش شنوایی است از مشکلات مربوط به شنوایی مانند ناشنوایی یا کم شنوایی متفاوت است. مشکلات پردازش شنوایی آنچه را که توسط گوش شنیده می­شود را تحت تاثیر قرار نمی­دهد اما بر چگونگی تفسیر یا پردازش توسط مغز تاثیر می­گذارد. نقص پردازش شنیداری می­تواند به طور مستقیم با گفتار و زبان تداخل ایجاد کند و بر تمامی زمینه­های یادگیری تاثیر بگذارد به ویژه خواندن و هجی کردن. هنگامی که آموزش در مدرسه اساسا بر پایه زبان گفتاری باشد فرد مبتلا به اختلال پردازش شنیداری ممکن است مشکلات جدی در فهم درس­ها یا دستورها داشته باشد. پردازش مفهومی مشتمل بر درک الگوهای کلی و مفاهیم اساسی برای استفاده در تفکر سطح بالا، خلاقیت و استدلال است (کروز، 1999). پردازش متوالی به طور کلی مغز به عنوان سیستم بایگانی جزئیات، به شکلی در نظر گرفته شده که بسیار شبیه به یک کامپیوتر است که اطلاعات را سازماندهی و ذخیره می­کند، آن شامل توانایی یادگیری، حفظ کردن، سازماندهی و بیان اطلاعات دقیق و خاص از جمله حقایق، ارقام و فرمول­ها است. توجه به معنای محدودیت در پردازش ادراکی و تولید پاسخ می­باشد، به منظور توجه به یک محرک محرک­های دیگر نادیده گرفته می­شوند (ساترز[14]، 1996؛ به نقل از لوتز و هویت[15]، 2003).

توانایی­ پردازش اطلاعات برای پاسخ­دهی اثر بخش به موقعیت­ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص مهم می­باشد و اختلال در هر کدام از این حوزه­ها می­تواند باعث بروز مشکلاتی در زمینه­ی تحصیلی و زندگی اجتماعی شود بنابراین بررسی ناتوانی حوزه­های پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری دارای اهمیت اساسی می­باشد. علی­رغم اهمیت این نوع مقیاس در شناسایی و تشخیص مشکلات حوزه­های پردازش شناختی کودکان با اختلال یادگیری استفاده از این ابزار در جامعه پژوهشی و آموزشی کشور انجام نشده است.

با توجه به موارد فوق، مسئله اصلی در پژوهش حاضر بررسی مشکلات حوزه­های پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری می­باشد و محقق ضمن بررسی این مشکلات با استفاده از ابعاد پرسشنامه پردازش شناختی، به بررسی خصوصیات روان­سنجی این ابزار جهت کاربرد گسترده­تر آن در جامعه ایرانی اقدام می­کند.

1-3-  اهمیت و ضرورت پژوهش

یادگیری ابزار عمده سازگاری انسان با محیط در حال تغییر خود است. اگر کودکان و نوجوانان در جهان پیچیده امروز نتو­­انند یاد بگیرند، نمی­توانند خوب زندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازش اطلاعات، یادگیری فعالیتی مستمر برای پردازش اطلاعات می­باشد بدان­گونه که یادگیری، فرایند دریافت محرک­های محیطی به وسیله گیرنده­های حسی، و گذر از حافظه حسی و حافظه کوتاه مدت و به رمز درآوردن و معنی­دار کردن محرک­ها و نهایتا قرار گرفتن در حافظه دراز مدت تعریف شده است. بنابرین یادگیری زمانی صورت می­گیرد که اطلاعات تمام مراحل حافظه را طی کرده و وارد حافظه دراز­مدت شود. به نظر می­رسد که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری به دلیل کارکرد بد مغز، اطلاعات را به شیوه­ای متفاوت از سایر کودکان دریافت و پردازش می­کنند بنابراین در یادگیری دچار نارسایی و مشکلات می­شوند (بشرپور و همکاران، 1391). نارسایی پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری، در زمینه­هایی چون رمزگشایی یا شناسایی واژه، درک خواندن، محاسبه، استدلال ریاضی، املاء یا بیان نوشتاری مشخص شده است. یک ناتوانی که در بافت تحصیلی آشکار می­شود، ممکن است بر سایر زمینه­ها­ هم پیامد منفی داشته باشد. برای مثال فعالیت­های روزمره شخص در منزل ممکن است تحت تاثیر حافظه ضعیف، استدلال نارسا و یا حل مسئله قرار بگیرند. علاوه بر این روابط اجتماعی و یا کارکردهای هیجانی نیز ممکن است به دلیل نارسایی پردازش شناختی تحت تاثیر قرار گیرد، این امر موجب می­شود که فرد در تفکر یا رفتار و یا درک رفتار دیگران دچار اشتباهاتی شود (ساتاسنیس، فیورست و رورک[16]، 1997؛ به نقل از بشر پور و همکاران، 1391). مطالعات مختلفی نشان می­دهند که کودکان با اختلال یادگیری نقص سرعت پردازش دارند (شاناهان[17]، پینینگتون[18]، یریس[19]، اسکات[20]، بودا[21]، ویل­کات[22]، اولسون، دیفرایس[23]؛ 2006). برخی از آن­ها مشکلات جدی در توجه دارند (رضایی و سیف نراقی، 1385)، ولی حمایت پژوهشی متناقضی درباره نقص پردازش بینایی و شنیداری پیش­بینی شده در اختلال یادگیری بدست آمده است. برخی از کودکان با اختلال یادگیری در پردازش دیداری مشکل دارند (علیزاده، 1373) اما بر اساس شواهد موجود به نظر می­رسد که این مشکلات همانند مشکلات پردازش شنیداری شایع نمی­باشد و برای بررسی میزان چنین ناتوانایی­هایی به پژوهش­های بیشتری نیاز است.

از آنجا که وجود هر گونه نارسایی در پردازش اطلاعات می­تواند منجر به رفتارهای ناسازگارانه، مشکلات تحصیلی و دشواری در پرداختن به امور روزمره گردد، بررسی نارسایی­های حوزه­های پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری که دارای مشکلات اساسی در یادگیری و سازگاری اجتماعی هستند هم جهت شناخت بهتر ویژگی­های نوروسایکولوژی این افراد و هم برای طراحی روش­های درمانی کارآمد و مبتنی بر نیاز آن­ها ضروری به نظر می­رسد. بنابراین پژوهش فعلی گام مهمی را در ارزیابی نقاط قوت و ضعف حوزه­های پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری جهت توصیه­های آموزشی و درمانی به این کودکان را ارائه می­کند. نتایج این پژوهش برای مشاوران، روانشناسان، معلمان و حتی والدین کودکان با اختلال یادگیری مفید بوده و آن­ها را قادر می­سازد تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف حوزه­های پردازش اطلاعات، به درمان  و  مداخلات مربوطه مبادرت ورزند.

پایان نامه و مقاله

1-4- اهداف پژوهش

 

1-4-1- هدف کلی

بررسی ابعاد پردازش اطلاعات در دانش­آموزان با اختلال یادگیری است.

1-4-2- اهداف جزئی

  1. بررسی تفاوت ابعاد مختلف پردازش اطلاعات در دانش­آموزان با اختلال یادگیری .
  2. بررسی روایی مقیاس پردازش شناختی.
  3. بررسی پایایی مقیاس پردازش شناختی.
  4. بررسی تفاوت دختران و پسران با اختلال یادگیری با توجه به عامل پایه تحصیلی در ابعاد مختلف مقیاس پردازش شناختی.

1-5- سوالات پژوهش

  1. آیا بین ابعاد مختلف مقیاس پردازش شناختی در دانش­آموزان با اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد؟
  2. آیا مقیاس پردازش شناختی از روایی قابل قبولی برخوردار است؟
  3. آیا مقیاس پردازش شناختی از پایایی قابل قبولی برخوردار است؟
  4. آیا بین دختران و پسران با اختلال یادگیری با توجه به عامل پایه تحصیلی در ابعاد مقیاس پردازش شناختی تفاوت وجود دارد؟

[1]. Samuel Kirk

[2]. Lyon

[3]. Lerner & Johns

[4]. National Center for Learning Disabilities

[5]. Cognitive Processing Inventory

[6]. Crouse

[7]. Auditory Processing

[8]. Visual Processing

  1. Speed Processing

[10]. Attention

[11]. Sequential/Rational  Processing

[12]. Conceptual/Abstract  Processing

[13]. Fassett

[14]. Sathers

[15]. Lutz & Huitt

[16]. Tsatasnis, Fuerst & Rourke

[17]. Shanahan

[18]. Pennington    

[19]. Yerys

[20]. Scott

[21]. Boada

[22]. Willcutt

[23]. Olson & DeFries

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-22] [ 09:21:00 ب.ظ ]




سلامت روان از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدارنقش حیاتی دارد مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان ازکارآمدی خود، اتکاء به خود،ظرفیت رقابت، وابستگی بین نسلی و خودشکوفایی توانایی های بالقوه فکری و هیجانی و غیره می باشد. البته با در نظر گرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیرممکن می نماید. با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد که سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است شاملو (1378) درتعریف سلامت روانی آن را عبارت از مجموعه عواملی دانسته است که در پیشگیری از ایجاد یا پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی – احساسی –و رفتاری در انسان نقش موثر دارند   آنچه مسلم است این است که حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. شخصی که سلامت روانی دارد، می تواند ضمن احساس رضایت از زندگی، با مشکلات، به طور منطقی برخورد نماید.وفرد مفیدی برای جامعه باشد به عبارت دیگر، افراد دارای سلامت روان، قادرند در عین کسب فردیت، با محیط نیز انطباق یابند.  با مشخص شدن اهمیت سلامت روان نیز هر لحظه بر میزان مطالعات و بررسی هایی که با هدف سبب شناسی و یا مشخص کردن میزان شیوع اختلالات روانی در سطح اجتماع انجام می پذیرد افزوده می شود. (داود شاه محمدی‌،1381).

 بر طبق نظر برخی از نظریه پردازان از جمله نظریه نظام های بوم شناختی  استخدام مادر یک عامل بوم شناختی است که برخانواده رفتار کودکان و سبک تربیتی تاثیر مهم دارد. از سوی دیگر برنامه های کاری غیرمنعطف در.مقایسه مسئولیت ها و وظایف مادران شاغل و غیرشاغل به خوبی احتمال وجود تفاوت در سبک های فرزندپروری و وضعیت تحول عاطفی و رفتاری مادران شاغل و غیرشاغل را روشن می سازد الگوی زیست بومی برونروسی سای )نقل از دانیل[2]،2009 (‌چارچوب مناسبی را برای ارتباط بین اشتغال تمام وقت مادر و پیامد های بعدی آن بر کودک ارائه داده است. این نظریه مطرح می کند که تعامل محیط – فرد تاثیرات پیچیده ای بر تحول انسان دارد. بر اساس این مدل تنیدگی های روانی ناشی از فشار کار مضاعف بر مادر موجب کاهش سلامت جسمانی و هیجانی مادر شده که چنین مادری قادر نیست با فرزندش به شیوه گسترده و متناسب با تحول کودک تعامل داشته باشد )لیوکاس[3]،2010 (

ازآنجائیکه امروزه در ایران نیز روز به روز بر تعداد مادران شاغل تمام وقت که ساعات طولانی در روز جدا از فرزند خود به سر می برند افزوده می شود. بنابراین انجام پژوهش هایی در این زمینه برای جامعه در حال دگرگونی ما از اهمیت وافری برخورداراست

هدف پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه  وضعیت سلامت روانی فرزندان دختر دارای مادران شاغل و غیرشاغل می باشد همچنین این تحقیق می تواند نقش بسزایی در تنویر نتایج قبلی ایفا نماید  و با توجه به اینکه بررسی همزمان اشتغال مادران برسلامت روانی فرزندان کمتر مورد توجه بوده نتایج تحقیق می تواند زمینه ساز تحقیقات بیشتر در این راستا باشد

1-2-  بیان مسئله

 بنابراین اهمیت مادربه دوران کودکی منحصر نمی شود و چه بسا که نقش مادر به مراتب مهمتراز نقش پدراست. اما تمام این مسائل بدین معنی نیست که اشتغال مادر برای فرزندان خطرناک بوده و یا فرزندان مادران شاغل در کودکی یا نوجوانی دچار مشکلات بیشتری نسبت به فرزندان مادران غیرشاغل می شوند زیرا اشتغال مادر در شرایطی مزایای فراوانی نیز برای خود مادر و فرزندان او دارد و تنها بی توجهی به پاره‌ای مسائل در این زمینه، سبب بروز اثرات منفی برکودک و نوجوان می شود..از این رو این مادران باید با مواردی آشنا شوند تا درصورت شاغل بودن، بتوانند میان محیط خانه و کار تعادل ایجاد کنند. بنابراین مادران تا آنجا که امکان دارد باید تعداد ساعات کارخود را محدود کنند وکاری را که متناسب با علاقه و توانمندی هایشان است انجام دهند. بهتر است باچنین وضعیتی مقامات دولتی سازمان های مانند آموزش وپرورش ودیگر سازمانها مدیران ادارات و شرکت ها با مادران شاغل همکاری نمایند تا آنها بتوانند با تنظیم وقت و مسوولیت خود تغییراتی در ساعت ورود و خروج ایجاد کرده تا استرس کمتری داشته باشند وتوجه خاصی به وضعیت سلامت روانی دانش آموزان  که آینده سازان جامعه هستند نیز داشته باشند  و با ارائه وتنظیم برنامه های جدیدتر و ایجاد تغییراتی در میزان شرایط کاری زنان شاغل در جهت بهبود سلامت روانی فرزندان گامهای بهتر وموثرتری بردارند

در ارتباط با این موضوع به صورت جداگانه پژوهشهای مختلفی صورت گرفته اما تا کنون پژوهشی که به بررسی ومقایسه سلامت روان دختران دارای مادران شاغل وغیر شاغل  مورد مطالعه قرارداده شده باشد مشاهده نشد لذا سوال اصلی این است که آیا بین سلامت روانی دختران مادران شاغل وغیر شاعل تفاوت وجود دارد؟

1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق 

این نکته بسیار واضح است که بیماریهای روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته اند و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارند و خطر ابتلاء به بیماریهای روانی همه افراد جامعه از هر طبقه و صنفی و از هرگروه و جمعی که باشند را تهدید می کند. تحقیقاتی که در گذشته توسط محققان بسیاری و در نقاط مختلفی ازدنیا انجام شده است همواره بر وجود بیماریهای روانی در همه جوامع تأکید داشته اند. بطور مثال ساترلوئیس[5] (‌۱۹۹۳ ) در کنفرانس جهانی حقوق بشر تعداد بیماران روانی را در سرتاسر جهان بیش از نیم میلیارد نفر گزارش کرد که تقریباً نیمی از این بیماران از خدمات بهداشتی و درمانی لازم محروم بوده اند. سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۳ شایعترین بیماریهای روانی را در سرتاسر جهان به ترتیب افسردگی اضطراب و بیماریهای روان تنی معرفی نموده است )فخریان،۱۳۷۵‌).                                                 در ایران نیز پژوهشی هایی در زمینه همه گیر شناسی بیماریهای روانی انجام شده است. بطور مثال در پژوهشی که توسط باش و همکاران در سال ۱۳۴۲ انجام گرفت شیوع این بیماری را در افراد بالای ۵ سال ۹/۱۱ درصد گزارش کرد و در پژوهشی که در مناطق شهری و روستایی کشور در سال ۱۳۷۸ انجام گرفت شیوع کلی بیماریهای روانی را 21 درصد نشان داده شیوع بیماریهای روانی در زنان بیشتر از مردان است. با دقت به نتایج تحقیقات گذشته که شیوع بیماریهای روانی در اجتماع را در سطح بالایی نشان  می دهند و یکی از مهمترین مسائل و مشکلات اجتماعی امروز در جوامع گوناگون، هنجارها و مشکلات عاطفی – اجتماعی و روشهای مقابله با آنهاست. تردیدی نیست که مسئله بهداشت روانی، پیشگیری و درمان اختلالات عاطفی روز به روز اهمیت بیشتری می یابد. بنابراین شناخت تواناییها، نیازها و ویژگیهای رفتاری و عاطفی و خصوصیات روانی کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این شناخت نه تنها باعث درک عمیق تر از کودکان و نوجوانان می شود بلکه زمینه هایی فراهم می آورد تا در طرح و برنامه ریزی و به کاربردن امکانات پرورشی و آموزشی، ویژگیها و تفاوتهای آنان مورد توجه قرار گیرد ( نواب نژاد،1373 ) و با ذکر این نکته که دانش آموزان جمعیت کثیری از افراد جامعه را تشکیل می‌دهند این ضرورت احساس می شود که پژوهشی در زمینه مقایسه سلامت روانی دانش آموزان مقطع متوسطه و ارتباط آن با اشتغال مادران انجام پذیرد که ضمن پاسخگویی به سئوالان بتوانیم به شناسایی عوامل خطر زایی که سلامت روانی  دانش آموزان را تهدید می کنند پرداخته و در جهت رفع موانع و مشکلات قدم برداریم و در کل اقدامات پیشگیرانه را در جهت کاهش میزان بروز بیماریهای روانی در سطح اجتماع و متقابلاً در سطح  مدارس ومؤسسات آموزش عالی و دانشگاهها برداشته و سطح سلامت روان را در این قشر از جامعه افزایش داده و در جهت رشد و شکوفایی هر چه بیشتر اجتماع قدم بر داریم. لذا نتایجی که از این تحقیق بدست می آید می تواند مورد استفاده خانواده ها، مدارس، پژوهشگران  و دانشجویان قرار گیرد و همچنین زمینه ساز پژوهش های دیگر در این راستا شود.

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- اهداف اصلی

هدف اصلی این پژوهش مقایسه میزان سلامت روانی دختران مادران شاغل و دختران مادران غیر شاغل مقطع  متوسطه شهرکرمانشاه درسال تحصیلی 93-92 است

1-4-2- اهداف فرعی

    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل از لحاظ پرخاشگری
    1. تعین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل ازلحاظ ترس مرضی

پایان نامه

    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل  ازلحاظ  اضطراب
    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل ازلحاظ افسردگی
    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل ازلحاظ افکار پارانوئیدی
    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل ازلحاظ وسواس
    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل ازلحاظ حساسیت  درروابط بین فردی
    1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل ازلحاظ  روان پریشی
  1. تعیین تفاوت بین دختران مادران شاغل و غیز شاغل: ازلحاظ  شکایت جسمانی

1-5- فرضیه های پژوهش

    1. بین سلامت روانی دختران مادران شاغل بامادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد
    1. بین علائم افسرگی دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد
    1. بین علائم اضطراب دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد
    1. بین علائم وسواس دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد 
    1. بین علائم ا فکار پارانوئیدی دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد
    1. بین علائم حساسیت در روابط بین فردی دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد
    1. بین علائم پرخاشگری دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد
    1. بین علائم روانپریشی دختران مادران شاغل بادختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد .
    1. بین علائم شکایت جسمانی دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد .
  1. بین علائم ترس مرضی دختران مادران شاغل با دختران مادران غیر شاغل تفاوت وجود دارد 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:21:00 ب.ظ ]




یکی از مهمترین منابع زمینه ساز مشکلات روانشناختی از دست دادن امید به زندگی است( اسفند آبادی و همکاران ،2007).

به نظر می رسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می باشد. امید به معنای نافذ خود، تحریک کننده فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازه ای را در فرد ایجاد کند( داروودی[1]، 2010).

 امید یکی از ویژگی های زندگی است که ما را به جستجوی فردای بهتر وا می دارد. امید، یعنی موفقیت و آینده بهتر و دلیلی برای زیستن. وقتی امید وجود داشته باشد شادی و سرور در زندگی حضور خواهد داشت، به همین دلیل روانشناسان در سالهای اخیر به موضوع جدیدی تحت عنوان روانشناسی مثبت پرداخته اند. بر اساس نظریه سلیگمن[2] و زیکزنتمیهالی[3] (2000) روانشناسی طی 60 سال گذشته به طور گسترده ای تبدیل به علم درمان شده است و روانشناسان باید به فهم آن چیزهایی بپردازند که زندگی را ارزشمند می سازد.

امید به معنای یکی از منابع مقابله ای انسان در سازگاری با مشکلات و حتی بیماریهای صعب العلاج در نظر گرفته می شود( دوزارت[4]، 2003). همچنین امید می تواند به عنوان یک عامل شفا دهنده، چند بعدی، پویا و قدرتمند توصیف شود و نقش مهمی دز سازگاری با فقدان داشته باشد( هارپر[5]،2004).

گروپمن امید را احساس وجد و نشاط در نظر می گیرد که هنگامی تجربه می شود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد(گروپمن[6]، 2005).

طبق نظر اشنایدر، ناامیدی حالت تکان دهنده ای است که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود. فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت مختلف خود را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).

بررسی علمی امید به زندگی در انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران ابتدایی خود را می گذارند(اشنایدر[7]، 1994) . اشنایدر برای اولین بار، نظریه امید را مطرح کرد، و آن را متشکل از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع است(داروودی، 2010).

حسینی( 1385)  رابطه امید به زندگی و سرسختی روانشناختی را در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش حاکی از این امر بود که بین امید به زندگی و سرسختی روانشناختی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

راهبردهای مقابله ای عبارت است از روش های مدیریت موقعیتها و مقابله با رویدادهای زندگی است( کار[8]، 2004). لازاروس[9] و فولکمن[10] (1991، به نقل از هاکنبری[11]، هاکنبری، 1998) راهبردهای مقابله ای را روش تغییر موقعیتها و یا تفسیر موقعیتها می دانند. به نظر آنها این راهبردها فرایند پویا و مداوم هستند و به طور کلی به دو نوع تقسیم می شوند: مساله مدار و هیجان مدار. راهبردهای مقابله ای مساله مدار بیانگر اعمالی هستند که هدفشان تغییر یا کاهش موقعیتهای فشارزاست. معمولا زمانی که موقعیت یا رویداد، قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصور کند که می تواند موقعیت را کنترل کرده و آن را تغییر دهد، از اهبرد مساله مدار استفاده می کند. راهبردهای مقابله ای هیجان مدار عبارت است از تنظیم پاسخ هیجانی فرد در برابر مساله. در صورتی که موقعیت یا رویداد، غیر قابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصوری داشته باشد، در این حالت از راهبرد هیجان مدار استفاده می نماید( بند[12] و درایدن[13]، 2004).

راهبردهای مقابله ای از روش های مدیریت موقعیت ها و مقابله با رویدادهای زندگی است(کار[14]، 2004).

راهبردهای مقابله ای تلاش های شناختی و رفتاری هستند. از نظر علمی راهبردهایی که فرد در مقابله با شرایط تنیدگی زا بکار می برد نقش اصلی و اساسی در سلامت جسمانی و روانی وی ایفا می کند. راهبردهای مقابله ای موثر باعث می شوند که واکنش فرد به سطوح بالای تنیدگی کاهش یابد و آثار زیان بار آن تعدیل شود( سایبان فرد، 1381). یافته های تحقیقات موید آنند که  سطوح پایین تر در مقابله با سطوح بالاتر تنیدگی و تنش در نظام خانواده ارتباط دارند. میزان تنیدگی در این خانواده ها نیز به مراتب بیشتر است و در نتیجه الگوها و نوع راهبردهای مقابله نیز در آنها با سایرین نیز متفاوت است( سیوبرگ[15]، 2002).

همچنین مقابله یعنی تلاش هشیار یا ناهشیار برای بازداری یا تضعیف عوامل فشارزا یا تحمل آنها به طوری که حداقل آسیب روانی را داشته باشند. با در نظر گرفتن تعاریف فوق می توان شیوه ها مقابله را به دو دسته سبک های مقابله انطباقی مساله مدار و هیجان مدار تقسیم کرد(پاول[16] و همکاران، 1990).

علاوه بر ویژگی های شخصیت ، راهبردهایی که افراد جهت مقابله با رویدادهای استرس زا به کار می برند نیز می توانند به عنوان عوامل بر انگیزاننده تجربه هیجانات مثبت و منفی، بهزیستی ذهنی، رفتاری و هیجانی افراد را به مخاطره اندازند( بکران و همکاران، 2002). مقابله کردن به تلاشهای رفتاری و شناختی برای پیشگیری نظو بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد( لازاروس[17] و فولکمن[18] ، 1984).

به طور کلی راهبرد های مقابله ای فعالیتهای بسیاری را شامل می شوند، اما اکثر آنها مبین تلاش برای بهبود یک موقعیت دشوار مثل طراحی نقشه و اقدام عملی( مقابله مساله مدار)، یا برای تنظیم درماندگی هیجانی مثل جستجوی دیگران برای حمایت عاطفی یا کاهش دشواری موقعیت از نظر شناختی( مقابله هیجان مدار) هستند(بشارت، 1386).

در واقع هر چقدر در برابر استرس ها و اضطراب ها بتوانیم از راهبردهای مقابله ای به طور مناسب استفاده کنیم و در برابر این استرس ها و اضطراب خود را نبازیم و امیدوارانه به جلو حرکت کنیم، امید واری بیشتری در زندگی برای زندگی کردن خواهیم داشت.

 

بیان مساله

امید به زندگی در بدو تولد معرف متوسط سالهایی است که یک نوزاد زنده به دنیا آمده عمر خواهد کرد. به شرط اینکه احتمال مرگ او برای سالهای آینده زندگی مانند انسانهای زمان حال باشد. امید به زندگی را می توان برای هر سنی محاسبه کرد و مثلا مشخص نمود که یک مرد 65ساله به طور متوسط چند سال دیگر عمر خواهد کرد البته به شرط اینکه الگوی احتمال مرگ او در آینده مانند انسانهای 65 سال به بالای فعلی باشد( ملک افضلی و نهاپتیان، 1382).

به نظر می رسد که امیدواری در تمام ابعاد زندگی ضروری باشد. امید به معنای توانایی باور به داشتن احساس بهتر در آینده می باشد. امید به معنای نافذ خود، تحریک کننده فعالیت فرد است تا بتواند تجربه های نو کسب نماید و نیروهای تازه ای را در فرد ایجاد کند( داروودی[19]، 2010).

افزایش امید به زندگی در جوامع باعث تاثیر گذاری های زیادی در عرصه بهداشت از جمله تغییر سیاستهای بهداشتی،عرضه ی صنعتی و اقتصادی و همچنین تغییر بافت جامعه و خانواده ها شده است این پدیده همچنین باعث تغییر در منحنی توزیع سنی افراد در جامعه و تغییر آن به طرف سنین بالاتر در کشورهایی شده که امید به زندگی بالایی دارند(لی[20] و هاردلی[21]،1999).

طبق نظر اشنایدرز ناامیدی حالت تکان دهنده ای ایست که با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود فرد در اثر ناامیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیتهای مختلف را بسنجد و تصمیم بگیرد( اسلامی نسب، 1373).

پیچیدگی جهان انسانی، توانایی  مواجهه مناسب با مشکلات زندگی را کاهش می دهد. بروز تنشها و تنیدگیهایی را در پی دارد و موجب می شود تا مکانیزمهای دفاعی یا مقابله ای متعدد با هدف دستیابی به سازش یافتگی به راه افتند.در سالهای اخیر پژوهشگران( اسکینر[22] و همکاران ، 2003) کوشش کرده اند تا به سازماندهی صدها شیوه مقابله ای که از پژوهش های پیشین بدست آمده اند به صورت  خانواده های مرتبه بالاتر دست یابند.

مقابله از نظر پرلین[23] اسکولر[24] (1978) هرگونه پاسخی است که در برابر ناملایمات زندگی صورت می گیرد تا از ناراحتی عاطفی جلوگیری کند و مقابله ذهنی عبارت از قلمروی که در آن افراد باورها و اعمال مذهبی را مورد استفاده قرار می دهند تا از تنیدگی در برابر فشار و مشکلات زندگی پیشگیری شود.

به طور کلی مقابله کردن نیز به تلاش ها ی رفتاری و شناختی برای پیشگیری و نظم بخشیدن و فرو نشاندن تنیدگی اطلاق می گردد(لازاروس و فولکمن، 1984).  اگر چه مقابله  کردن شامل فعالیت های زیادی می شود ، غالب راهبردهای مقابله ای منعکس کننده تلاش های فرد برای بهبود یک موقعیت دشوار است، از قبیل طراحی یک نقشه یا انجام عمل( مقابله مساله مدار) از قبیل کریه کردن،  خیال پردازی و پرداختن به رفتار های عیب جویانه و بالاخره می تواند رفتار هایی را در پیش گیرد   که هدف از آنها اجتناب از موقعیت تنیدگی زا می باشد( مقابله اجتنابی).

راهبردهای مقابله ای رفتارهایی هستند که افراد در هنگام واکنش به رفتارهای فشار آفرین و یا به هنگام تجربه هیجانهای شدید در پیش می گیرند. این راهبردها به یکی از سه شکل راهبردهای هیجان مدار، مساله مدار و اجتنابی نمود می یابند( کیلوک[25] و همکاران، 2011).

راهبردهای مقابله به روش آگاهانه و منطقی مدارا با استرس های موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روش های مبارزه با منبع استرس مورد استفائه قار می گیرد(پور افکاری، 2009).

 برخی قراین پژوهشی نشان می دهد که راهبردهای مقابله ای به دلیل زیر بنای شناختی، عاطفی و رفتاری خود(کوپر[26] و همکاران، 1392) ، نقش بسیار مهمی در فرو نشانی و مهار هیجانهای شدید و رفتارهای پر خطر دارند.

راهبردهای مقابله ای به عنوان یک فرایند روانشناختی، به کوشش های شناختی و رفتاری اشخاص برای حل و فصل شرایط استرس زا گفته می شود. مقابله در برگیرنده تلاش ها اعم از کنش محور و درون روانی، برای اداره و کنترل تقاضاهای محیطی، درونی و کشمکش میان آنها است و دو کارکرد مهم دارد: تنظیم هیجانهای ناگوار و در پیش گرفتن کنشی برای تغییر و بهبود مساله ای که باعث ناراحتی شده است( لازاروس و فولکمن، 1984).

نمی توان گفت که راهبرد مقابله ای خوب یا بد وجود دارد. هر کدام از این 2 نوع راهبرد مقابله ای در موقعیتها و شرایط خاص، به عنوان روش مبارزه با مسائل و مشکلات بکار می روند. به طوری که ممکن است هر کدام از این راهبردها حالت سازنده و یا غیر سازنده داشته باشد برای مثال فردی که راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع سازنده را بکار میگیرد معمولا مسئولیت حل مساله را می پذیرد. به دنبال کسب اطلاع صحیح درباره مساله است. در جستجوی یاری از طرف دیگران می باشد، تصمیم های عملی واقع بینانه اتخاذ می کند، به تنهایی یا به کمک دیگران سعی در انجام نقشه های طرح شده دارد، نسبت به انجام کارها و حل مشکلات دیدگاه خوش بینانه داشته و دارای خودکارامدی و شادکامی بالاست. در عوض فردی که دارای راهبرد مقابله ای مساله مدار از نوع غیر سازنده را بکار میگیرد، مسئولیت کمتری در قبال حل مساله می پذیرد(کار[27]، 2004).

در مجموع نتایج اغلب پژوهش ها نشان می دهد که کارایی و تاثیر روشهای پیشگیری یکپارچه بر روی نگرش، هیجان طلبی، رفتارهای مقابله ای از روش های نشر اطلاعات بالاتر است( یان[28] و همکاران، 2008؛ روهرباخ و همکاران، 2010).

تحقیقات روی[29](2008) نشان می دهد که پاسخ های مقابله ای افراد سازش یافته  با افراد سازش نایافتگی جسمی و روانی متفاوت است.در مطالعه مدی[30] ( 2004) معلوم شد دانشجویانی که وقایع ناخوشایند را به صورت درونی، پایدار و کلی تبیین می کنند در موقعیتهای غیر قابل کنترل درماندگی بیشتری را تجربه می نمایند.

وایت[31] (1988؛ به نقل از آقایوسفی،1380 ) مقابله را تلاشهای فعال برای حل تنیدگی و آفرینش راههای کاری برای چالشها و خواسته های هر مرحله از تحول دانسته و شامل سه مولفه فهم، موقعیت مشکل، انجام عمل مناسب( حل مساله) و داشتن هیجانات قدرتمند می داند.

تعاریف و تعابیر مطرح شده در امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ما را در جستجوی یافتن ارتباط میان این دو مولفه ترغیب نمود و اینکه این سوال مطرح می‌شود که آیا میان امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای ارتباطی وجود دارد؟

.سوالهای پژوهش:

این پژوهش بر آن است تا روشن سازد که:

  • آیا بین امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان رابطه وجود دارد؟
  • پایان نامه و مقاله

  • آیا بین امید به زندگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین راهبردهای مقابله ای دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
  • آیا بین امید به زندگی و وضعیت اشتغال دانشجویان رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین امید به زندگی و راهبرد های مقابله ای مساله مدار رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین امید به زندگی و راهبرد های مقابله ای هیجان مدار رابطه وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی در پژوهش های مختلفی تایید شده است(کاترین[32] و همکاران، 2003). به عنوان مثال همبستگی مثبت امید با عاطفه مثبت،  احساس خود ارزشمندی حرمت خود و همبستگی منفی با افسردگیو اضطراب نشان داده است( اشنایدر[33]، 2002).

یکی از مولفه های اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابله ای است.روش مقابله نزد افراد متفاوت است. بعضی از واکنشها سازگارانه هستند و فرد را بسوی یک وضع تعادل بیشتر و کاهش فشارهای کلی سوق می دهدو بعضی دیگر از واکنش ها ناسازگارانه بوده و نه تنها فشار روانی را به طور مطلوبی کاهش نمی دهد بلکه مشکلات ثانوی بیشتری به وجود می آورند و تاثیر منفی بر وضع آتی فرد می آورد( صیادی، 1388).

وجود و داشتن امید در زندگی از ویژگی های لازم و ضروری برای هر فردی در سرتاسر زندگی و در تمامی موقعیتها می باشد.امید به زندگی در سلامت روانی، کیفیت زندگی، اعتماد به نفس و در بسیاری دیگر از عوامل نقش بسیار مهمی دارد. چرا که امید داشتن در زندگی نقطه شروعی است دوباره در زندگی.

با امید می توان میسر کرد زندگی خوبی که در آن با سلامت روانی بالا و اعتماد به نفس بالا فرد می تواند زندگی خوبی داشته باشد.

و اگر بتوان در هر موقعیت استرس زا یا اضطراب آور به طور شایسته مقابله کنیم و از راهبردهای مقابله ای استفاده کرد قطعا می توان امید به زندگی را افزایش داد و در نهایت در سلامت روانی خوبی به سر برد.

ضرورت و هدف از انجام این پژوهش این است که با بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای افراد با جنسیت و وضعیت اشتغال آنها به تشخیص بهتر پرداخته تا از این طریق به نتایج دقیق تری دست یافته و نیز با انجام این پژوهش هر چند کوچک در راه پیشرفت و توسعه دانش گام نهد.

اهداف پژوهش

هدف کلی:

بررسی رابطه امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان دانشگاه اسلامشهر.

اهداف فرعی:

  • تعیین رابطه امید به زندگی و راهبر دهای مقابله ای دانشجویان.
  • تعیین رابطه امید به زندگی با جنسیت دانشجویان.
  • تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای با جنسیت دانشجویان.
  • تعیین رابطه امید به زندگی با وضعیت اشتغال دانشجویان.

 

فرضیه های پژوهش

  • بین امید به زندگی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان رابطه وجود دارد.
  • بین امید به زندگی دانشجویان زن و مرد تفاوت وجود دارد.
  • بین راهبردهای مقابله ای دانشجویان زن و مرد تفاوت وجود دارد.
  • بین امید به زندگی دانشجویان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.

متغیرها پژوهش:

متغیر پیش بین: امید به زندگی

متغیر ملاک: راهبردهای مقابله ای

متغیر کنترل: دانشجویان، جنسیت

[1]- darrodi

[2]- seligman

3- csikszentminhalyi

4- doussard

[5]- harper

[6]- gropmen

[7]- snyder

[8] -carr

[9] -lazarous

[10]-  folkman

[11] -hockenbury

[12]- bond

[13]- dryden

[14]- carr

[15] -siuberg

[16]- powell

[17]- lazarous

[18]- folkman

[19] – darrodi

1- li

[21]- hardli

[22]- skiiner

[23]- pearlin

[24]- schooler

[25] -kiluok

[26]- kooper

[27] -carr

[28] – yann

[29]-roy

[30] -medy

[31] -whait

[32] -katriin

[33] -snyder

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ب.ظ ]




سازمان ها و شرکت ها در راستای تحقق اهداف و چشم انداز خود فعالیت های مختلف و پیچیده ای را انجام می دهند. اما سازمان های برتر و پیشرو فعالیت ها و فرآیندهای کسب و کاری خود را هوشمندانه، به موقع، یکپارچه، با کیفیت و با صرف منابع و هزینه های مؤثر انجام می دهند. اجرای فعالیت ها به شیوه ای متفاوت، در واقع رمز برتری این شرکت ها یا سازمان ها در بازارهای به شدت رقابتی امروزی است.

موفقیت سازمان ها به عواملی چون بازاریابی و ارتباطات، نوآوری و خلاقیت، برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت و … ارتباط دارد.

بازاریابی و ارتباطات شامل مجموعه ای از فعالیت ها و تلاش ها است که نقش کلیدی و مؤثری در رشد و توسعهدی سازمان ها و شرکت ها ایفا می کند. گرچه بازاریابی و ارتباطات از دیرباز مورد استفاده بوده است اما در دهه های اخیر رشد علمی قابل توجهی در این زمینه رخ داده است و شرکت های پیشرو و موفق اقدامات و ابتکارات بازاریابی، فروش و تبلیغات را با به کارگیری اصول علمی و کنترل اثربخش زمان و هزینه انجام میدهند.

کاتلر (۲۰۰۲) تبلیغات را هر گونه ارائه و عرضه ی ایده ها، کالاها یا خدمات از یک واحد تبلیغاتی، فرد یا موسسه که مستلزم پرداخت هزینه باشد، تعریف می کند. اما در این میان تبلیغی اثر بخش است که بتواند توجه مخاطب را جلب کرده، تاثیری خاطره انگیز داشته باشد و کنش خرید مخاطبان را تحریک نموده و دریافت حسی مخاطبان را بیدار نماید (پور کریمی، 1381).

 امروزه از یک سو سازمان ها برای شناساندن و معرفی کالاها وخدمات خود و اعلام وجه تمایز آن با کالاهای مشابه با بکارگیری رسانه های مختلف تبلیغاتی می کوشند تا پیام های تأثیر گذاری را به منظور ترغیب مخاطبان به خرید ارسال کنند. از سوی دیگر ، مردم با انواع تبلیغات از طریق رسانه های گوناگون درهرزمان وهرمکانی محاط شده اند و این درحالی است که آنچه در بحث تبلیغات حایز اهمیت است ارزیابی میزان اثربخشی آن است (ربیعی و محمدیان، 1390).

1-2- بیان مسئله

امروزه تبلیغات به عنوان یکی از ابزارهای ارتباط با مخاطبان سازمان تلقی می گردد و سازمان ها در اچی این هستند که با صرف هزینه کمتر، اثرگذاری بیشتری بر مشتری داشته باشند. بیهوده نیست که به رغم هزینه های نسبتا بالای تبلیغات، از آن به عنوان سرمایه گذاری و نه هزینه نام برده می شود. این ابزار کارآمد، امروز دیگر تنها مختص خرید و قروشی نیست، بلکه یکی از مهم بیین ابزارهای انتقال پیام یا معرقی یک هدف نیز به شمار می رود.

یکی از مهم ترین گام ها در هر برنامه تبلیغاتی، ارزیابی آثار تبلیغات است. با بررسی آثار تبلیغات و ارتباط آن با اهداف سازمان ها می توان تغییراتی در بودجه تبلیغاتی، شکل و محتوای پیامها، نوع رسانه ها و کانال های ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای تبلیغ به وجود آورد تا تبلیغات مفیدتر و مؤثرتر از گذشته صورت گیرد. آثار تبلیغ بسیار متنوع و متفاوت است و به همین دلیل جداسازی هر یک از آنها و حتی آثار تبلیغ در یک دوره زمانی، نیازمند روش ها و تکنیک های علمی و مناسب است (محمدیان، ۱۳۹۱).

کاتلر معتقد است بازاریابی قرآیندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن، هر قرد نیازها خواسته های خود را از طریق تبادل ارزش با دیگران برآورده می سازد. به زبانی ساده تر، بازاریابی شامل ایجاد رابطه ای تبادلی و پرارزشی با مشتری است . بنابراین، ما بازاریابی را بدین صورت تعریف می کنیم : بازاریابی قرآیندی است که در آن شرکت برای مشتری ارزش ایجاد کرده و رابطه مستحکمی با او برقرار کند تا بتواند در عوض از مشتری ارزش دریاقت کند (کاتلر و آرمسترانگ، ۲۰۱۲). در واقع بازاریایی به دنبال تآمین و ارضایی نیاز است که شرکت های موقق را از ناموقق متمایز می سازد. بنابراین بازاریاب ها باید همواره به دنبال آن باشند که بررسی کنند به چه صورتی می توانند بهتر، بیشتر، سریعتر، دقیقتر و در نهایت با کیفیت متناسب، به مردم کالا، توآم با خدمت ارائه نمایند (محمدیان، ۱۳۹۱). امروزه مصرف کنندگان به گروه های مختلف تقسیم می شوند، در بازار سلیقه های متفاوتی وجود دارد و این سلایق دایماً دستخوش تغییر و تحول است. هزینه های زیادی صرف تبلیغات و ترویج می شود. برای دستیابی به جایگاه مناسب در بازار و کسب موققیت، لازم است عواملی مختلفی دست به دست هم دهند. عواملی که در بازاریابی دخیل می باشند در دهه ۱۹۶۰ توسط جروم مک کارتی آمیزه بازاریابی یا اجزای بازاریابی نامگذاری شدند. آمیزه بازاریابی عبارت است از هر نوع اقدامی که شرکت بتواند برای کالای خود و به منظور تحت تآثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد (کاتلر، ۱۳۸۳).

جروم مک کارتی آمیزه بازاریابی را مرکب از چهار عامل عمده ” کالا، قیمت، توزیع (مکان) و ترویج ” پیشنهاد کرد که به طور سنتی این چهار عامل را تحت عنوان 4P می نامند (محمدیان و آقاجان، ۱۳۸۱). یکی از راه های بدست آوردن قدرت در بازار، استفاده از بازاریابی موفق و تبلیغات اثربخش می باشد، تبلیغات یکی از اجزای چهارمین عنصر آمیخته بازاریابی می باشد. همچنین در عصر حاضر که مفاهیم ارتباطات، رقابت، مشتری گرایی و … با هم پیوند خورده است، تبلیغات به عنوان عنصری از آمیخته بازاریابی، نقش محوری در حفظ و بقاء سازمان از طریق شناساندن و معرقی محصولات ایفا می کند، چرا که تبلیغات به عنوان یکی از ابزارهای شناخته شده بازاریابی برای گسترش و نفوذ در بازار است. بدلیل اینکه تبلیغات واسطه بین تولید کننده و مصرف کننده است موجب رونق فروش می شود و رونق فروش، گسترش تولید و افزایش سطح درآمد ملی را به همراه خواهد داشت. از طرق دیگر، نهادهای اقتصادی، تجاری و اجتماعی، تبلیغات را به عنوان ابزاری برای گسترش حوزه تقوذ و جذب مخاطبان و مشتریان کالاها، محصولات، خدمات، اندیشه ها و عقاید خود، مورد حمایت قرار داده اند  (ملایی، 1392).

کارشناسان معتقدند که تبلیغات تجاری بصورت حرفه ای از سال ۱۳۲۵ در ایران شروع شد. اصولاً این دوره را دوره شروع تبلیغات تجاری در همه دنیا می دانند. برخی از صاحب نظران نخستین وسایل آگهی رسانی در ایران را نصب تابلو و جارچی ها بیان کرده اند و معتقدند استفاده از آگهی به ادوار باستانی باز می گردد. پیشینه آگهی در تاریخ معاصر، نخست به صورت دیوارکوب و درج در نشریه ها باب شد و سپس رواج پیدا کرد. دکتر محمدیان پیشینه آگهی در مطبوعات ایران راعهد ناصرالدین شاه قاچار می داند.

 با خاتمه جنگ تحمیلی و با آغاز دوران سازندگی و رشد قعالیت های اقتصادی در سال های ۷۰ – ۶۹ تبلیغات تجاری اقزایش چشمگیر و قابل توجهی یاقت به طوری که در مدت دو سال، توجه مسئولان معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت قرهنگ و ارشاد اسلامی را به خود معطوف کرد و این معاونت نیز از سال ۱۳۷۲ امر ساماندهی فعالیت کانون های تبلیغاتی را مطابق وظایف قانونی خود در دستور کار قرار داد و بر این اساس اداره کانون های تبلیغاتی تشکیل و موظف به ساماندهی موضوع تبلیغات بازرگانی و امور مربوط به آن شد. شرکت های تبلیغاتی، مجموعه گسترده ای از قعالیت ها شامل: فعالیت های بازاریابی، فعالیت های ارتباطی و خدمات تبلیغاتی شامل : برنامه ریزی استراتژیک، انجام امور خلاقانه ، تهیه آگهی های تبلیغاتی و انجام تحقیقات و انتخاب رسانه ی تبلیغاتی مناسب را انجام می دهند. همچنین یک شرکت تبلیغاتی ممکن است بتواند فعالیت های غیر تبلیغاتی از جمله: تعیین برنامه های راهبردی بازاریابی، تعیین برنامه های ارتقای قروشی، آموزش روش های قروش و نمایش محصولات برای قروش را انجام دهد (ملایی، 1392).

گسترش سریع اینترنت فرصتی را برای انجام تحقیقات بازاریابی آنلاین[1] فراهم نموده است . در واقع بر اساس برخی پیش بینی ها ، حدود 60 در صد جمعیت ایالات متحده و اتحادیه اروپایی به اینترنت دسترسی دارند . بطور کلی ، این نواحی یاد شده همچنین بر طبق ” مجمع تحقیقات بازاریابی بریتانیا “[2] و “مجمع متخصصان تحقیقات بازاریابی و نظریه پرداز دنیا”[3]، سهم عمده قدرت خرید دنیا را در دست دارند . جدای از این ، نواحی مختلفی در آسیا دسترسی فزاینده ای به اینترنت یافته اند . این

پایان نامه

پذیرش گسترده اینترنت بخش وسیعی از جمعیت را به اینترنت قابل دسترس می سازد و این اطمینان را ایجاد می کند که نیازها و سلایق یک جمعیت عمده ا ی از مشتریان بطور آنلاین و پیوسته جامه عمل پوشانده شود (حسینی، 1393) .

سازمانها چه کوچک و چه بزرگ در رسانه های اجتماعی وارد شده اند و سعی دارند آرام آرام فواید آن را کشف کنند. آنها از توییتر اسفاده کرده اند، در فیس بوک صفحه های طرفداران خود را ایجاد کرده اند و در یوتیوب فیلم ویدئویی گذاشته اند و شاید در اواخر قرن بیستم وب سایت ساخته اند. سازمانها امروزه احساس میکنند که رسانه های اجتماعی اجتماعی وسیله ای برای تجارت هستند و خواهند بود و آنها باید بر این موج سوار شوند .

رسانه های اجتماعی از طریق تبلیغات و بازاریابی، توانایی جذب مخاطبان خود را بسیار بالا برده و افزایش همکاری باسایت های دیگر نیز به رشد تعداد کاربران آن کمک میکند. به این ترتیب، صرف هزینه برای بازاریابی پاداشی به جز توسعه مستمر در حوزه تبلیغات تجاری اینترنتی در پی نخواهد داشت. مدیریت صحیح کسب و کار باعث رونق و عدم توجه به آن باعث خسران کار می شود.

 بنابراین با توجه به گفته ها، ما در این پژوهش سعی داریم به بررسی تاثیر بازاریابی و تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده بپردازیم.

1-3- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

بدلیل نقش مهم تبلیغات در معرفی کالاها و خدمات به مشتریان و رقابت شدید بین شرکت ها و رشد سریع بازارها و همچنین تغییرات سریع در رفتار مصرف کنندگان و تلاش شرکت ها در جذب و حفظ رضایت مشتریان، از موارد با اهمیت در دنیای رقابتی امروز بشمار می رود.  از دست دادن یک مشتری چیزی بیش از، ازدست دادن فروش یک قلم جنس بلکه به معنی از دست دادن کل جریان های خریدی است که مشتری می توانسته در طول مدتی که مشتری سازمان بوده است انجام دهد.وجود رقابت شدیدی که براقتصاد امروز جهان حاکم است ارائه خدمات بیشتر به مشتریها دیگر یک ارزش قلمداد نمی شود بلکه ضروتی انکار نشدنی است (بیرلی و مارتین، 2004). ایجاد تصویر ذهنی یک ابزار ضروری برای جذب و حفظ مشتریان است . بنابراین ایجاد رضایت و ایجاد تصویر ذهنی فرآیندهای مرتبط هستند..افراد مختلف تصاویر در ذهن خود را، درباره مایملکهای مختلف مثل محصولات، برندها، سازمانها و زنجیره های )شبکه ها( سازمان ها شکل می دهند.بنابراین تصویر ذهنی نیروی انسانی ، تاثیر مستقیم وبسزایی بر سازمان دارد . تصویر ذهنی سازمانی را می توان برآیند تصاویر ذهنی انسانهای درون و بیرون مرتبط با سازمان دانست (لمینک و همکاران، 2003). تصویر ذهنی می تواند به عنوان موقعیت ذهنی که پیامد آن توضیحات علنی به صورت کلامی و یا رفتار باشد، بیان شود . آن چه که باید مورد توجه قرار گیرد، این موضوع است که بعضی از تصاویر ذهنی جمعی است و میان گروه به اشتراک گذاشته می شود. تصویر ذهنی منعکس کننده موضوعاتی است که درذهن مشتری از سازمان وجود دارد، تصویر سازمانی به عنوان فیلتر،ادراکات مشتری از عملیات سازمان راتحت تاثیرقرار می دهد. امروزه ایجاد تصویر ذهنی یک ابزار ضروری برای جذب و حفظ مشتریان است . بنابراین ایجاد رضایت و ایجاد تصویر ذهنی فرآیندهای مرتبط هستند . تصویر ذهنی شرکت خدماتی به عنوان یک صافی عمل می کند . اگر تصویر ذهنی شرکت در ذهن مشتری خاصی خوب باشد، مشکلاتی که این مشتری در ارتباط با نتیجه یا فرآیند داشته باشد، احتمالا تا اندازه ای به وسیله تصویر ذهنی، نادیده گرفته می شود . اگر مشکلات به صورت پیوسته روی دهد، تصویر ذهنی مثبت نهایتا مخدوش، و تصویرذهنی منفی می شود . در چنین حالتی مشکلات کیفی به احتمال زیادبدترازآن چیزی که درواقعیت است ادراک خواهدشد ( گرونرز، 2006).

بنابراین ما در این پژوهش به بررسی تایر بازاریابی و تبلیغات نوین که از عوامل موثر بر ذهنیت مصرف کننده می باشند، پرداختیم.

1-4- اهداف پژوهش

1- بررسی تاثیر بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده.

2- بررسی تاثیر تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده.

1-5- سولات پژوهش

1- آیا بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد؟

2- آیا تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد؟

1-6- فرضیه های پژوهش

1- بازاریابی بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.

2- تبلیغات نوین بر ذهنیت مصرف کننده تاثیر مثبت دارد.

1-7- تعاریف مفهومی متغیرها

بازاریابی:  بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی – اجتماعی تعریف می‌شود که بوسیله آن افراد، گروه‌ها و سازمان ها از طریق تولید و مبادله کالا(و خدمات) با یکدیگر، به تأمین نیازها و خواسته‌های خود اقدام می‌کنند (ملایی، 1392).

تبلیغات: تبلیغ عبارت است  از نشر و پخش یک اصل و مقصود نهایی از طریق افزایش یا گسترش و تکثیر طبیعی در شرایط زمانی و مکانی مخصوص؛ و یا پیا مهایی که از طریق وسایل گوناگون تبلیغاتی نظر افراد جامعه را به یک فکر، کالا و خدمت معطوف می سازد و آنها را علاقه مند می کند (باباخان، 1389).کاتلر و دیگران (2001) تبیلغات بازرگانی را هر نوع ارائه غیرشخصی به منظور شناسایی و معرفی ایده، کالا و یا خدمات به وسیله فرد یا موسسه مشخصی یا عامل معرف یکننده (مبلغ) در مقابل پرداخت وجهی معین می دانند.

1-8- جامعه آماری پژوهش

 

جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مصرف کنندگان محصولات شرکت میهن می باشد که با توجه به فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به طور تصادفی انتخاب شده است.

1-9- روش کلی تحقیق

این تحقیق به لحاظ هدف تحقیقی، کاربردی است که در آن از روش توصیفی از شاخه مطالعات میدانی استفاده خواهد شد. به این دلیل که یافته های این تحقیق و تجزیه و تحلیل آن می تواند برای حل مسائل اجرایی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس پژوهش حاضر از حیث هدف، پژوهش کاربردی می باشد.

نکته : این فایل  فهرست و شناسنامه ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ب.ظ ]




روابط اجتماعی بخشی اساسی از زندگی انسان است.انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند،که در بسیاری از مسائل به یکدیگر وابسته اند.آن ها به یکدیگر مرتبطند ودرون شبکه ای از خویشاوندان وغیرخویشاندان به به طرق گوناگون جاسازی شده اند؛همچنین بخشی ازجوامع پرجمعیتی هستندکه باآنها شناسایی میشوند؛ با داشتن تعاملات اجتماعی متنوع،مردم به زندگی اجتماعی شان شکل خواهندداد (رلوف هرتولانوس، 39:1394).

انزوای اجتماعی واقعیتی فکری است که درآن فرد عدم تعلق ووابستگی و انفصال تامه ای را با ارزشهای  مرسوم جامعه احساس می کند.در این حالت فرد همچنین دارای اعتقادو باور نازلی نسبت به مکانیسم ارزش  گذاری وسیستم پاداش اجتماعی است وبا هر آنچه که از نظر جامعه معتبر وارزشمند است خود را هم عقیده و همسو نمی بیند . احساس انزوای اجتماعی معهذا از نظر سیمن به مفهوم فقدان قابلیت سازگاری فرد با زمینه اجتماعی خویش نبوده بلکه مبین انفکاک فکری فرد از استانداردهای فرهنگی است.(محسنی تبریزی 51:1383)

انزوای اجتماعی به عنوان یک حالت،شرایطی نظیردوری و فقدان تماس را می رساند. در چنین شرایطی اعضای یک جامعه مبادلات وآن روابط اجتماعی راکه معمولا باید داشته باشند،را ازدست می دهند.همچنین کاهش تعلق به کل اجتماع،حاشیه ای بودن نیز فزونی می پذیرد (بیرو، 1375 به نقل ازمحمدی دهکردی) انزوای ­اجتماعی وضعیتی است که در آن شخص فاقد پیوندهای کافی جهت جذب حمایت و منابع اجتماعی است(ساروخانی، 1382­).

انزوای اجتماعی افراد درگیر را با احساس خلاء،غمگینی و بی تعلقی مواجه می کند و به شیوه های مختلف بر

تعاملات اجتماعی بادیگران،نحوه زندگی و سلامت جسمانی و روانی تاثیرمیگذارد.

انزوای اجتماعی صدها سال موضوع بشریت بوده، اما این موضوع بطور نظام مند تنها در ۵۰ سال گذشته مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه انزوای اجتماعی و بیگانگی دو مفهوم متمایز از یکدیگرند اما با یکدیگر پیوند دارند (بیوردی و نیکولسون[1]، 86:2008،به نقل ازبرزگری دهج). بیگانگی و مؤلفه های آن (انزوای اجتماعی، بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، بیگانگی فرهنگی و بیگانگی از خود) پدیده اجتماعی است که در اکثر فرهنگ ها به عنوان معضل و مسأله اجتماعی شناخته می شود. این مفهوم به روشهای مختلفی تعریف شده است. تحقیقات مربوط به بیگانگی در طول سال های دهه ۱۹۷۰ به اوج خود رسیده است.

بیگانگی به مفهوم عام آن، که برخی از جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی از آن به گونه ای گسترده برای تبیین برخی از اشکال کنش ها و واکنش ها به جریانات اجتماعی و واقعیتهای پیرامونی، فشارهای روانی و تحمیلات بیرونی و نیز توضیح انفصال فرد از نظام ارزش ها، باورها، هنجارها، اهداف فرهنگی و همچنین جهت اشاره به انفعال، بی علاقگی و عدم مشارکت اجتماعی، سیاسی و صور آسیب شناختی مشارکت استفاده کرده اند، از مفاهیمی است که در تاریخ تفکر اجتماعی قدمت و سابقه طولانی دارد و ریشه های آن به نخستین دوره های تاریخ منظوم بر میگردد؛ آثار اولیه آن در بخشهایی از تاریخ فلسفی، مذهبی، اسطوره ای و ادبیات کهن مشهود است (برزگری دهج، 1390).

انزوای اجتماعی مفهومی است که در حوزه های گوناگون جامعه شناسی و نظریات مختلف جامعه شناسی از جمله جامعه شناسی شهری (کلیننبرگ و دیگران، ۲۰۰۲)، نظریه کنش متقابل نمادین (تویتس،۱۹۸۳) و نظریه های از خودبیگانگی (بانایی و وایز برگ، ۲۰۰۳) بدان پرداخته شده است. در خصوص انزوای اجتماعی و تأثیری که از ناحیه تحولات قرون اخیر پذیرفته است نظرات بسیار متفاوتی ارائه شده است. برخی شهرنشینی، صنعتی شدن و بوروکراسی را عوامل تضعیف کننده پیوندهای اجتماعی دانسته اند و برخی سخن از پیدایش جامعه جدید با نوع پیوندهای جدید به میان آورده اند (برزگری دهج،راضیه).

سلامت پدیده ای است که درجه بالایی از بهزیستی جسمی ،روانی و اجتماعی را با خود به همراه می آورد.اندیشمندان ونظریه پردازان اجتماعی به مقوله سلامت به ویژه سلامت اجتماعی به عنوان یک موضوع مهم توجه نموده اندو انسان پیوسته در پی ارائه تصویری روشن و مناسب از تندرستی بوده است.از بعد تاریخی ،حق سالم بودن یکی از قدیمی ترین حقوق شهروندان هر جامعه ای است که در قوانین اساسی اکثر کشورهای جهان به آن اهمیت داده شده است.باتوجه به اینکه سازمان جهانی بهداشت ،استانداردهای سلامت قابل دسترس را علاوه بر ابعاد جسمانی ،سایر ابعاد روانی و اجتماعی هم دانسته،این مسئله باعث شده که سلامت اجتماعی هم مورد اهتمام قرار گیرد.سلامت اجتماعی به معنی هماهنگی وکنش متقابل بین هرفرد ودیگر اعضای جامعه ومحیط پیرامون که افراد درآن زندگی می کنند است. (افشانی،علیرضا وشیری،حمیده1394)

از طرفی سلامت[2] یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و بخش جدایی ناپذیر شکوفایی و ارتقای کیفیت زندگی است. به عبارت دیگر حفظ و ارتقای سلامت پیش نیاز حرکت در راستای برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی است. فردی که بهره مند از سلامت جسمی و سایر جنبه های سلامتی باشد پویاتر و موثرتر به فعالیت خود ادامه میدهد. سلامت اجتماعی تابعی از عوامل اجتماعی و فرهنگی است. فرد پس از ورود به محیط اجتماعی و کاری خود با محیط جدیدی روبرو می شود که با زندگی قبلی او متفاوت است و نیز با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو خواهد شد که هر کدام می توانند بر سلامت اجتماعی او خدشه وارد کنند. از دیدگاه جامعه شناسی بخشی از تاثیرات سازنده و مخرب جامعه و محیط کار ناشی از فضای فرهنگی و اجتماعی است که می توانند منبع تنش و فشار و ناراحتی نیروی کار باشد. بنابراین توجه به سلامت و سلامت اجتماعی در رشد و شکوفایی اجتماعی افراد می تواند بسیار مفید باشد (جاوید نسب، 1395).

بنابراین با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده، این پایان نامه با هدف بررسی رابطه سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی انجام یافته است.

1-2-بیان مسئله

از جمله بنیادی ترین نیازهای اجتماعی انسان، نیاز به برقراری روابط و تماس های اجتماعی است که سالهای متمادی محققان را بر آن داشته تا از ابعاد و زوایای علوم گوناگون، نحوه شکل گیری، تداوم، ابعاد، ویژگی ها و گسست های احتمالی آن را به کنکاش بگذارند. جامعه شناسی نیز همچون دیگر علوم اجتماعی، از بدو تولدش تمامی توجه خود را مصروف آن داشته تا روابط و ارتباطات انسان ها را در دوران جدید مورد مطالعه قرار دهد؛ زیرا زندگی اجتماعی به عنوان موضوع اصلی مورد مطالعه جامعه شناسی، حاصل ارتباطات انسانی است و اصولا اجتماع چیزی بیش از غلقه ها و تعهدات مشترک نسبتاً پایدار میان افراد با پشتوانه ی تعاملاتی گرم نیست (کلانتری و حسینی زاده، 1394).

انسان موجودی اجتماعی است وزندگی او از زمان تولد به دیگران وابسته است. بنابراین یک زندگی سالم “موفق و با نشاط “بازندگی در اجتماع ونیز ایجاد روابط صمیمانه تحقق می یابد. از نظر سیمن،انزوای اجتماعی واقعیتی است فکری که درآن فردعدم تعلق وانفصال کاملی راارزش های مرسوم جامعه احساس میکند (چلبی و امیرکافی،1383).

از دیدگاه جامعه شناسی، روابط اجتماعی در قالب تماس های اجتماعی، عنصر سازنده ی همبستگی و پایداری اجتماعی در میان مردم تلفى مى گردد (هورتلانوس و همکاران ، 2006: 19). بنابراین جامعه شناسان به طور عمده به تبیین چگونگی ادغام یا انسجام اجتماعی و یا مخدوش شدن روابط اجتماعی، حالات و خصوصیات منفصالانه و پرخاشگرانه فرد در قبال جامعه و ساخت اجتماعی توجه می کنند. یکی از عواملی که می تواند در مقابل انسجام اجتماعی، روابط اجتماعی را تهدید و دچار اخلال کند، پدیده ” انزوای اجتماعی” است. انزوای اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های بیگانگی، پدیده ای است که صاحبنظران اجتماعی چون مارکس، دورکیم، وبر، زیمل، پارسونز، مانهایم و… به اشکال گوناگون به تبیین آن به عنوان مسأله اجتماعی پرداخته اند (طالب و برزگری دهج، 1391). فرآیند اجتماعی شدن یکی از جنبه های مهم رشد انسان است.ذاتی بودن زندگی جمعی درانسان ها ضرورت تماس با دیگران را به عنوان امری اجتناب ناپذیر نموده است .رشد اجتماعی دربردارنده ارتباط سالم ومنطبق باموقعیت در افراداست (نوری ثمرین،1385).

تأکید اصلی در مطالعه انزوای اجتماعی بر فقدان یا ضعف تعاملات، پیوندها و روابطی است که افراد را به صورت عینی به هم متصل می سازد. بدون تردید انزوای اجتماعی افراد را از مشارکت غیررسمی و رسمی در جامعه محروم می سازد. مبادله اجتماعی ودلبستگی اجتماعی را کاهش می دهد. ازتبادل پایدارودائمی افکار واحساسات ازکل به فرد و از فرد به کل جلوگیری می کند.موجب تضعیف یاقطع روابط ومبادلات نامتقارن گرم وروابط گفتمانی می شودازاحساس مشارکت درروابط گرم ،صمیمی وانسانی جلوگیری می کند.فرصت های مناسب رابرای باهم زندگی کردن ،باهم کارکردن ،باهم تجربه کردن وباهم بودن سلب می کندونهایتا روابط طولانی ،پایداروعمیق را غیرممکن می سازد .مواردیاد شده می توانندپیامدهای مختلفی ازجمله احساس تنهایی،احساس عجز،یاس اجتماعی وکاهش تحمل اجتماعی را به دنبال داشته باشند (چلبی ،امیرکافی ،1383).

انزوای اجتماعی اشاره به زندگی بدون مصاحبت، فقدان دیگران مهم و مناسبات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه کرده (هاثورن ، 2006: 522) و بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه تأثیر منفی می گذارد. فُقدان روابط مؤثر، تهدیدی جدّی برای رفاه و سلامتی افراد به وجود می آورد؛ افرادی که روابط استوار و معنادار با سایرین را حفظ نکرده و کسی را ندارند که به هنگام ضرورت به او مراجعه کنند تا حد زیادی در خودشان غوطه ور می شوند. این مسئله اغلب به مشکلات خطرناکی از قبیل اختلالات روانی، افسردگی، عزّت نفس پایین، مشکلات اجتماعی و علائم مریضی جسمانی منجر می گردد و انسان و جامعه را در معرض آسیب های روانی – اجتماعی متعددی قرار داده و در نتیجه سلامت جامعه را به خطر می اندازد (کلانتری وحسینی،1394).

زنان به عنوان یک هویت اجتماعی بزرگ از جمله قشر آسیب پذیری هستند که از عواملی چون طلاق، فوت همسر؛ اعتیاد همسر و غیره متحمل سختی های بسیاری برای حفاظت از زندگی خویش و فرزندان هستند. از آن جایی که انزوای اجتماعی زنان باعث به خطر افتادن کانون خانواده و دوری از اجتماع و حتی منجر به مرگ فرد می گردد، از این حیث توجه دقیق به مسائل و مشکلات آنان بسیار حائز اهمیت است (سام آرام و امینی یخدانی، 1388).

سلامت، موضوعی مطرح در همه فرهنگ هاست و تعریف آن در هر جامعه ای تا اندازه ای به حس مشترک مردمان از سلامت و فرهنگ آنها باز می گردد، ولی معمولا هرگاه از آن سخنی به میان آمده، بیشتر بعد جسمانی آن مورد توجه بوده، در حالی که رشد و تعالی جامعه در گرو تندرستی آن جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی است. سازمان جهانی بهداشت در تعریفی سلامت را به عنوان حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه صرفا فقدان بیماری، تعریف می کند (سفیری و منصوریان راوندی، 1393). سلامت اجتماعی به طورخلاصه عبارت ازحالت برخورداری فرد از توانایی بروز وظهور حداکثرفعالیت ها ونقش های اجتماعی و.احساس پیوندباجامعه است،که نمی تواندفارغ ازاحساس آرامش فردی ورابطه متوازن باهنجارهای اجتماعی باشد(محسنی،60:1388) در این میان، سلامت زنان به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و و رفاه اقتصادی اجتماعی است. همچنین زنان کفیل نسل های بعدی هستند؛ درحالی که اهمیت آنان، اغلب پشت مدیریت های مردانه، کمرنگ و مخفی باقی می ماند (مک کیان ، 2008). از طرفی حق زنان در برخورداری از بالاترین سطح دستیابی به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نیازمند دسترسی آنها به اطلاعات، خدمات درمانی و… می باشد. در بسیاری از موارد، وضعیت سلامت زنان نتیجه عملکرد توأم فرآیندهای متعدد مدیریتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که به ناتوانی زنان و محرومیت از حق سلامت آنها کمک می کند. بررسی درباره سلامت زنان علاوه بر آنکه باید با رویکردی کل نگر، چندتخصصی و چندبخشی به خدمات مورد نیاز آنان همراه باشد، در ضمن باید دوره زندگی آنها را نیز مدنظر قرار دهد. شرایط هر مرحله از زندگی زنان نه تنها بر مراحل بعدی زندگی تأثیر دارد، بلکه بر نسل بعدی نیز تأثیرگذار است و این ارتباط بین نسلی از ویژگی های خاص و مهم زنان است (گلدمن و هچ ، 2000). سلامت اجتماعی به معنی هماهنگی و کنش متقابل بین هر فرد و دیگر اعضای جامعه و محیط پیرامون که افراد در آن زندگی می کنند است. در سلامت اجتماعی کمیت و کیفیت روابط بین فردی و میزان ارتباط آنها با جامعه تعریف می شود. بعد اجتماعی سلامت شامل سطوح مهارت های اجتماعی یک فرد، عملکرد اجتماعی و توانایی درک خود به عنوان عضوی از یک جامعه بزرگتر و مشارکت اجتماعی بهینه و افزایشی است . بطور کلی از دید سلامت اجتماعی، هر فرد عضوی از یک خانواده و از یک جامعه بزرگتر است و به شرایط اجتماعی و اقتصادی و بهزیستی فرد در بطن شبکه اجتماعی وی تمرکز دارد. سلامت اجتماعی ریشه در دو محیط مادی مثبت یعنی مسائل مالی و زیستی و محیط انسانی مثبت دارد که به بررسی شبکه های اجتماعی افراد می پردازد (افشانی و شیری، 1394).

با توجه به مطالب ذکر شده؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی می باشد که آیا سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در بین زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

پایان نامه و مقاله

دربیان ضرورت انجام تحقیق و پژوهش درباره انزوای اجتماعی همین بس که با نگاهی به آمار رو به افزایش بی هنجاری و افسردگی و … در جوامع مدرن و در حال پیشرفت، نیاز مبرم به شناخت و برنامه ریزی برای کنترل عوامل این بیماریهای فردی و اجتماعی احساس می شود. یکی از عوامل مؤثری که می تواند در تشدید این بیماریها ذکر شود همانا انزوای اجتماعی و احساس تنهایی در میان نسلهای مختلف جوامع امروزی است. عدم توجه به علل اجتماعی این بیماریها علاوه بر ایجاد مشکلات عدیده در فرد، می تواند موجب اختلال در پرورش نسلی پویا و جامعه پذیر که موتور محرک توسعه هر جامعه ای است گردد (ورشوساز، 1394).

سلامت به صورت فردی یا جمعی، از مهم ترین ابعاد حیات انسان است و شرطی ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی به شمار میرودانسان ها درصورتی می توانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آن ها را سالم بداند (افشانی و شیری، 1394). داشتن تفکرات اجتماعی صحیح و برخورداری فرد از ذهنیت مثبت نسبت به جامعه برای داشتن زندگی اجتماعی بهتر، اولین و مهمترین مرحله از سلامت اجتماعی است که متأسفانه توجه کافی به آن در جامعه نمی شود. بنابراین، با توجه به ماهیت زندگی بشر و چالش هایی که این جنبه از زندگی می تواند با خود برای فرد به وجود آورد، نمی توان از توجه به جنبه های اجتماعی سلامت در کنار جنبه های عینی، عاطفی و معنوی آن غافل شد (سفیری و منصوریان راوندی، 1393).

سلامت اجتماعی، نقش مهمی در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا کرده، یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، محسوب می گردد؛ لذا هدف تمامی جوامع این است که شرایطی را فراهم نمایند تا سلامت اعضایشان را حفظ نموده و ارتقا بخشند.

سلامت اجتماعی زنان به عنوان نیمی از جمعیت که می توانند نیروی فعال در پیشرفت و توسعه یک کشور باشند بسیار حائز اهمیت بوده و عدم توجه به این مقوله در میان زنان و بویژه زنان سرپرست خانوار برای جامعه دستاوردی جز عقب ماندگی ندارد. این مقوله توجه بیشتری را میطلبد، زیرا اگر کودکان آینده سازان جامعه هستند، زنان پرورش دهنده آنها بوده و در واقع این زنان هستند که آینده را می سازند. (یحیی زاده و رمضانی، 1392). زنان به دلایل متعدد، بیشتر از مردان درمعرض مسائل روانی و اجتماعی قرار می گیرندآنان نقش های همسری، مادری و مراقبت از دیگران را برعهده دارند و بخشی از بار کسب درآمد خانوارها را نیز به دوش می کشند؛ بنابراین، توجه به سلامت اجتماعی زنان، به دلیل ایفای نقش های متعدد آنان ضروری است؛ علاوه براین، زنان بدون سلامت اجتماعی کافی و مناسب نمی توانند نقشهای فردی و اجتماعی خود را به گونه ای مؤثر ایفا کنند و مشارکتی فعال در زمینۀ ارتقای سلامت خانواده و جامعه داشته باشند؛ بنابراین، مسئلۀ سلامتی زنان، نه تنها به خودی خود ارزشمند است، بلکه سلامت هر جامعه در گرو سلامت خانواده است؛ بدین ترتیب، سلامت زنان، اساس خانواده و پیش شرط توسعه است (افشانی و شیری، 1394).

باتوجه به اهمیت موضوع وتاثیری که احساس انزوای اجتماعی وتنهایی برزنان میگذاردپیشنهاد میشودبرنامه های جامعی به منظورپیشگیری ازابتلابه احساس انزوای اجتماعی طراحی گردد.این قبیل برنامه ها باید بربهبود کیفیت وکمیت ارتباطات اجتماعی زنان درعرصه های مختلف تمرکز داشته وزنان را قادر سازدتا از اوقات تنهایی خود به طور فعالانه استفاده مفیدی داشته باشند علاوه براین بایستی توجه به سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار وسالمند به عنوان اقشارآسیب پذیردراولویت قرارگرفته وحمایت مادی ومعنوی ازهرگونه رسانه ای ومطبوعاتی درحوزه سلامت اجتماعی صورت پذیرد.کییزپنج بعد از سلامت اجتماعی را پیشنهاد می دهد که عبارتنداز:انسجام اجتماعی،مشارکت اجتماعی،پیوستگی اجتماعی،پذیرش اجتماعی و شکوفایی اجتماعی (کییز وشاپیرو،2004:2).

بنابراین با توجه به مطالب ذکرشده در رابطه با اهمیت موضوع سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در جامعه و بویژه بین زنان، ضرورت انجام این تحقیق کاملا مشخص می باشد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

تعیین رابطه سلامت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

1-4-2- اهداف فرعی

1- تعیین رابطه شکوفایی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

2- تعیین رابطه همبستگی اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

3- تعیین رابطه انسجام اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

4- تعیین رابطه پذیرش اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

5- تعیین رابطه مشارکت اجتماعی و انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز

1-5- فرضیه های پژوهش

1-5-1- فرضیه های اصلی

سلامت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1- شکوفایی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

2- همبستگی اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

3- انسجام اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

4- پذیرش اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

5- مشارکت اجتماعی با انزوای اجتماعی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محلاتی تبریز رابطه دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ب.ظ ]