کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


 



. Circular ↑

 

    1. . Benevolence ↑

 

    1. . Tradition ↑

 

    1. . Conformity ↑

 

    1. . Security ↑

 

    1. . Achievement ↑

 

    1. . Stimulation ↑

 

    1. . Universalism ↑

 

    1. . Hedonism ↑

 

    1. . Self-direction ↑

 

    1. . Openness to change ↑

 

    1. . Conservation ↑

 

    1. . Self- enhancement ↑

 

    1. . Self- transcendence ↑

 

    1. . Branwell & Shumaker ↑

 

    1. . Kim ↑

 

    1. . Caplan ↑

 

    1. . Taylor ↑

 

    1. . Vakse ↑

 

    1. . Malecki ↑

 

    1. . Ray & Elliott ↑

 

    1. . Catrona & Russell ↑

 

    1. . Alliance ↑

 

    1. . Social integration ↑

 

    1. . Belong in ↑

 

    1. . Being cared for ↑

 

    1. . Chan ↑

 

    1. . Hon ↑

 

    1. . Chien ↑

 

    1. . Lopez ↑

 

    1. . Cohen & Wills ↑

 

    1. . Confirmatory ↑

 

    1. . Informentional ↑

 

    1. . Instrumental ↑

 

    1. . Respect ↑

 

    1. . Barrera & Ainlay ↑

 

    1. . Chu ↑

 

    1. . Catrona ↑

 

    1. . Ruger ↑

 

    1. . Conovich ↑

 

    1. . Hashomoto ↑

 

    1. . Structural ↑

 

    1. . Functional ↑

 

    1. . Bongie ↑

 

    1. . Bowlby ↑

 

    1. . Schaffer ↑

 

    1. Cooier ↑

 

    1. . Manderson ↑

 

    1. . Invelin ↑

 

    1. . Jung ↑

 

    1. Psychodynamic ↑

 

    1. . Erickson ↑

 

    1. . Psycho – Social ↑

 

    1. . Schulze ↑

 

    1. Adler ↑

 

    1. . Maslow ↑

 

    1. . Rogers ↑

 

    1. . Cognitive ↑

 

    1. . Fleming & Baum ↑

 

    1. . Bandura ↑

 

    1. . Social – cognitive ↑

 

    1. . Epigenetic ↑

 

    1. . Ainsworth ↑

 

    1. . Lewis ↑

 

    1. . Cantor ↑

 

    1. . Cohen &Hoberman ↑

 

    1. . Cohen & Peterson ↑

 

    1. . Hersberg ↑

 

    1. . Kasel ↑

 

    1. . Wais ↑

 

    1. . Lewis & Ban ↑

 

    1. . Hobfoll & Stephen ↑

 

    1. . Brehm ↑

 

    1. . Thanatology ↑

 

    1. . Kubler Ross ↑

 

    1. . Berk ↑

 

    1. . Agonal phase ↑

 

    1. . Clinical death ↑

 

    1. . Mortality ↑

 

    1. . Helplessness ↑

 

    1. . Harmon-Jones ↑

 

    1. . Langes ↑

 

    1. . Predatory death anxiety ↑

 

    1. . Aggressive death anxiety ↑

 

    1. . Psychoanalysis ↑

 

    1. . Becker ↑

 

    1. . Despelder & Strickland ↑

 

    1. . Eros ↑

 

    1. . Existentialism ↑

 

    1. . Kierkegard ↑

 

    1. . Existential anxiety ↑

 

    1. . Despir ↑

 

    1. . Heideger ↑

 

    1. . Sartre ↑

 

    1. . Frankel ↑

 

    1. . Rollo May ↑

 

    1. . Silverman ↑

 

    1. . Wright ↑

 

    1. . Gardner ↑

 

    1. . Klein ↑

 

    1. . Templer ↑

 

    1. . Warren ↑

 

    1. . Westman & Canter ↑

 

    1. . Schumaker ↑

 

    1. . Gordon ↑

 

    1. . Thomson & Gill ↑

 

    1. .Canon ↑

 

    1. . Quinn & Reznikoff ↑

 

    1. . Neimeyer & Former ↑

 

    1. . Fegg ↑

 

    1. . Fontaine ↑

 

    1. . Saroglou, V. & Garcia ↑

 

    1. . Walter ↑

 

    1. . Foote ↑

 

    1. . Koopman ↑

 

    1. . Melisa & Dorothy ↑

 

    1. . Wang ↑

 

    1. . Tuinman ↑

 

    1. . Qing ye ↑

 

    1. . Ditzen ↑

 

    1. . Grills ↑

 

    1. . Majercsik & Haller ↑

 

    1. . Muris & Debsh ↑

 

    1. . Maxfield ↑

 

    1. . Suhail & Akram ↑

 

    1. . Otoom ↑

 

    1. . Besser & Priel ↑

 

    1. Tomas ↑

 

    1. Schwartz Value Inventory (SVI) ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 09:36:00 ب.ظ ]




اگر چه اصطلاح ناتوانی یادگیری از سال ۱۹۶۳ مورد استفاده قرار گرفته است، اما هیچ تعریف پذیرفته شده و کلی برای آن وجود ندارد. اخیراً گروه‌های مختلفی در حوزه سلامت و آموزش تعاریف خاصی از ناتوانی یادگیری بیان کرده‌اند. این تعاریف شامل برخی از ویژگی‌های مشترک هستند که همه‌ آن‌ ها در این زمینه به توافق نرسیده اند، این عدم وجود تعریفی منسجم، نشان دهنده یک مانع اساسی است برای افرادی که ناتوانی‌های یادگیری دارند. از این جمله تعاریف موجود می‌توان به تعریف انجمن ناتوانی‌ یادگیری اونتاریو(۲۰۰۱) پرداخت:

 

“در تعریف جدید خود اصطلاح ناتوانی یادگیری چنین تعریف می‌کند، ناتوانی یادگیری به مجموعه‌ اختلالاتی در فراگیری، نگهداری، فهم، و سازماندهی اطلاعات کلامی و غیر کلامی است. این اختلالات به علت اختلال در یک یا چند فرایند روانشناختی مربوط به یادگیری در ترکیب با دیگر توانایی‌های متوسط فردی برای تفکر و استدلال بوجودمی‌آید. ناتوانی یادگیری، اختلالات خاص جهانی نیست و همچنین با ناتوانی ذهنی فرق می‌کند”.

 

انجمن ملی وابسته به ناتوانی‌های یادگیری۱(۱۹۹۰) در تعریفی گزارش ‌کرده‌است:

 

“ناتوانی‌های یادگیری، گروه ناهمگن از مشکلات است که به صورت مشکلات اساسی در کسب و کاربرد گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن و یا توانایی ریاضی تظاهر پیدا می‌کند.”

 

در ناتوانی یادگیری به صورت ذاتی در فرد وجود دارد فرض بر این است که علت آن ناشی از عملکرد سیستم عصبی مرکزی است و در سراسر طول عمر ممکن است رخ دهد. مشکل در رفتار‌های خود تنظیمی، اجتماعی و تعاملات اجتماعی می‌تواند با ناتوانی‌های یادگیری همراه باشد، اما به خودی خود ناتوانی یادگیری را به وجود نمی‌آورند. اگرچه ناتوانی‌های یادگیری با شرایط ناتوان کننده‌ دیگر و یا تاثیرات بیرونی همزمان رخ دهد اما ناتوانی‌های یادگیری در نتیجه‌ این موقعیت با تاثیرات نیست.

 

دولت فدرال ایالات متحده در قانون آموزش و پرورش افراد دارای ناتوانی۲(IDEA) ناتوانی یادگیری را چنین تعریف می‌کند:[۳]

 

“ناتوانی یادگیری به معنی اختلالی است که مشکلاتی در یک یا چند فرایند روانی اساسی، درگیر در فهم،کاربرد زبان، صحبت کردن و نوشتن می‌باشد.که با نقص در توانایی گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، املاء و انجام محاسبات ریاضی نمایان می‌شود.

 

این اصطلاح شامل مشکلاتی مانند معلولیت‌های ادراکی، آسیب مغزی، اختلال خفیف مغزی، نارساخوانی(ناتوانی در مطابقت حروف با صدا که باعث ناتوانی در خواندن می‌شود)، آفازی رشدی۱ (از دست دادن کل یا قسمتی از توانایی به استفاده و یا درک کلمات)، ناتوانی در نوشتار(از دست دادن کل یا قسمتی از توانایی نوشتن) و ضعف در یکپارچه سازی دیداری- حرکتی(هماهنگی دست و چشم) است اما این اصطلاح برای کودکانی که مشکلات یادگیری در نتیجه‌ معلولیت‌های بینایی و شنیداری حرکتی و عقب ماندگی ذهنی، اختلال عاطفی و وضعیت نامساعد محیطی، فرهنگی یا اقتصادی است به کار برده نمی‌شود (قانون آموزش و پرورش افراد دارای ناتوانی۲،۲۰۰۴).

از تعاریف مختلفی که متخصصان در زمینه‌ی کودکان با ناتوانی‌های یادگیری ارائه داده‌اند، می‌توان ویژگی‌هایی به خلاصه زیر برای آن‌ ها اشاره داشت:

 

    • این کودکان دارای بهره‌ هوشی متوسط یا بالاتر هستند.

 

    • این کودکان از نظر حواس مختلف(بینایی،شنوایی،…) سالم هستند.

 

    • این کودکان از امکانات محیطی و آموزشی مناسبی برخوردار هستند.

 

  • این کودکان دارای نابهنجاری‌های شدید رفتاری نیستند.

پیشرفت آموزشی این کودکان به طور قابل ملاحظه‌ای کمتر از بهره‌ هوشی و امکانات آموزشی برخوردارند است(سیف نراقی و نادری،۱۳۸۶).

 

ملاک‌های اولیه که کودکان ناتوانی یادگیری دارند عبارتند از: تأخیر در رشد گفتار و زبان، هماهنگی حرکتی، ادراک، استدلال، تعامل اجتماعی، پیش نیازها به پیشرفت تحصیلی و سایر زمینه‌های مربوط به دستیابی به اهداف آموزشی است. این ملاک‌ها ممکن است همزمان مشکلاتی در خود تنظیمی، توجه و یا تعامل اجتماعی رخ دهد. ناتوانی‌های یادگیری تنها یک اختلال نیست بلکه یک دسته کلی از ناتوانی در آموزش ویژه است که شامل ناتوانی در یکی از هفت حوزه ویژه‌ است:[۴] ۱- زبان دریافتی(گوش دادن) ۲- زبان بیانی(زبان) ۳- مهارت‌های پایه خواندن ۴ – ادراک مطلب خواندن ۵- بیان نوشتاری ۶ – محاسبه ریاضی و ۷- استدلال ریاضی می‌باشد(لیون، شایوتز و شایوتز،۲۰۰۳).

 

۲-۳- تعریف ناتوانی یادگیری:

 

هر چند که ناتوانی یادگیری یک قلمرو نسبتا جدیدی است، لکن رشد مفهوم آن ظاهراً بسیار سریع بوده است، به‌طوری که از طریق آمیختگی پیشه‌های متعدد به صورت یک پیشه گسترده میان رشته ای جلوه گر شده است. درست به دلیل تداخل پیشه های گوناگون، تعجب‌آور نخواهد بود که پاره‌ای از مباحث و نوشته های اخیر ‌در مورد آن پر از عقاید و اصطلاحات ظاهراً متعارض و ضد ونقیض باشد.

 

در کوشش های مکرر که برای تعیین جمعیت کودکان ناتوان در یادگیری به عمل آمده است، ابعاد مختلف مسئله مورد توجه قرار گرفته است و هر گروهی بر اساس دیدگاه خود و با شیوه متفاوتی مسئله را بررسی و تعریفی از آن به دست داده‌اند.

 

در اینجا چند برداشت مختلف را ذکر خواهیم نمود:

 

الف: ناتوانی یادگیری به مثابه اختلال در کارکرد عصبی و آسیب مغزی:

 

جانسون و میکلباست در تعریف خود تنها به بعدی از مسئله توجه کرده و ناتوانی یادگیری را حاصل علل جسمی و اختلال کارکرد عصبی و مغزی دانسته اند.

 

…..ما به کودکانی که ناتوانی یادگیری روانی عصبی دارند می گوییم که این رفتار آن ها در نتیجه ی اختلال در کارکرد مغز به وجود آمده و این اختلال به تغییر یک فراگرد مربوط می شود نه به ناتوانی عمومی بدن برای یادگیری.

 

ب: ناتوانی یادگیری به مثابه نمونه کلی رشد ناهمطراز:

 

گالاگر(۱۹۶۶) در تعیین جمعیت ناتوان در یادگیری به عامل ناهماهنگی رشدی در نواحی مختلف مغزو مهارت های ذهنی تکیه کرده و می‌گوید:”کودکان با عدم تعادل رشدی کودکانی هستند که در فراگردهای ذهنی مربوط یادگیری متناسب با سن‌شان تفاوت های رشدی از خود بروز می‌دهند و معمولا چهار سال یا بیشتر عقب می‌مانند. این کودکان متناسب با طبیعت و میزان انحراف شان از فراگرد های رشدی نیاز به برنامه ریزی آموزشی در زمینه ی اعمال و حرکات جبرانی دارند”.

 

ج: ناتوانی یادگیری در ارتباط با قلمرو کودکان استثنایی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:04:00 ب.ظ ]




۲-۲-۲- فلسفه مدیریت بازاریابی

 

فعالیت‌های بازاریابی سازمان‌ها تحت مفاهیم ‌پنج‌گانه ای اداره می‌شوند. این مفاهیم عبارتند از: تولید، کالا، فروش، بازاریابی و بازاریابی اجتماعی.

 

۲-۲-۲-۱- مفهوم تولید

 

در مفهوم تولید، فرض بر این است که مشتریان نسبت به کالاهایی نظر مساعد خواهند داشت که اولاً موجود بوده و ثانیاًً دارای قیمت بسیار مناسبی باشند. ‌بنابرین‏ مدیریت وظیفه بهبود تولید و توزیع را بر عهده دارد. این مفهوم یکی از قدیمی ترین فلسفه‌های راهنمای فروشندگان محسوب می‌شود.

 

در دو وضعیت مختلف، مفهوم تولید فلسفه مفیدی محسوب می‌شود. حالت اول وقتی پیش می‌آید که تقاضا برای کالا از عرضه آن پیشی می‌گیرد. در این حالت، مدیریت روش های افزایش تولید را بررسی می‌کند. حالت دوم وقتی پیش می‌آید که هزینه تولید کالا زیاد است و افزایش کارایی برای کاهش هزینه ها لازم به نظر می‌رسد.

 

۲-۲-۲-۲- مفهوم کالا:

 

بر اساس این مفهوم، مشتریان خواهان کالاهایی هستند که از بهترین کیفیت و کارایی برخوردار باشند. بر مبنای این اصل، سازمان باید منابع خود را به بهبود پیوسته کالا اختصاص دهد. مفهوم کالا می‌توان به بیماری «نزدیک بینی بازاریابی» منجر گردد. برای مثال مدیریت یک شرکت راه آهن ممکن است تصور کند که مردم خواهان «قطار» هستند و نه «حمل و نقل» و به همین دلیل رقابت خطوط هوایی، اتوبوس، کامیون و اتومبیل را نادیده بگیرد.

 

۲-۲-۲-۳- مفهوم فروش

 

بسیاری از سازمان‌ها از مفهوم فروش تبعیت می‌کنند. بر اساس این مفهوم، مصرف‌کنندگان به میزانی که باید کالاهای تولیدی یک شرکت را نخواهند خرید مادامی که شرکت به میزان وسیع برای فروش و ترویج کالاهای خود نکوشد. این مفهوم عملاً ‌در مورد «کالاهای ناخواسته» تجربه شده است، کالاهایی که خریداران به طور معمول به خرید آن ها نمی اندیشند، کالاهایی چون دایره المعارف. صنایع تولید کننده این گونه کالاها باید به دنبال مشتریان بالقوه باشند و آنان را نسبت به مزایای این کالا‌ها متقاعد کنند. مفهوم فروش در حیطه سازمان‌های غیر انتفاعی نیز تجربه شده است. مانند تبلیغات شدید برای کاندیدای منتخب یک حزب سیاسی.

 

۲-۲-۲-۴- مفهوم بازاریابی

 

در مفهوم بازاریابی، اعتقاد بر این است که نیل به اهداف سازمانی، بستگی تام دارد به تعیین و تریف نیازها و خواسته‌های بازارهای هدف و تأمین رضایت مشتریان به نحوی مطلوب تر و مؤثر تر از رقبا.

مفاهیم فروش و بازاریابی غالباً با یکدیگر اشتباه می‌شوند. مفهوم فروش از «دخل به بیرون» می‌نگرد. این مفهوم از کارخانه شروع می‌کند، به محصولات و کالاهای موجود شرکت توجه دارد و به دنبال کسب فروش سود آور، تلاش‌های فروش و تبلیغات پیشبردی قابل ملاحظه ای را می‌طلبد. اما مفهوم بازاریابی دارای نگاهی از «بیرون به داخل» است. این مفهوم با یک بازار کاملاً تعریف شده آغاز می‌شود، روی نیازهای مشتریان تأکید دارد، کلیه فعالیت‌های بازاریابی را هماهنگ می‌کند که به نحوی مشتریان را متاثر می‌سازد و با تأمین رضایت مشتریان، سود می‌افریند. شرکت‌ها تحت لوای مفهوم بازاریابی، کالاهایی را تولید می‌کنند که مشتریان می‌خواهند و بدین وسیله رضایت مشتریان را تأمین می‌کنند و سود می‌آفرینند.

 

بسیاری از شرکت‌ها هستند که مدعی کاربرد مفهوم بازاریابی‌اند اما در واقع بدان عمل نمی کنند. آن ها فرمهایی از بازاریابی را دارند، فرمهایی نظیر: معاونت بازاریابی، مدیران محصولات مختلف، برنامه های بازاریابی و تحقیقات بازاریابی، ولی از محتوای آن محرومند. سالیان متمادی کار سخت لازم است تا شرکتی با جهت یابی فروش به شرکتی با جهت یابی بازاریابی مبدل شود.

 

۲-۲-۲-۵- مفهوم بازاریابی اجتماعی:

 

این مفهوم بر این پایه استوار است که هر سازمان باید نخست نیازها، خواسته‌ها و منابع بازارهای هدف خود را تعیین کند؛ سپس در مقایسه با رقبا این نیازها و خواسته‌ها را به صورت کارآمدتر و مؤثر تری تأمین کند به نحوی که بقاء و بهبود رفاه مشتری و جامعه هر دو فراهم گردد.

 

مفهوم بازاریابی اجتماعی از جمله جدیدترین مفهوم از مفاهیم ‌پنج‌گانه فلسفه مدیریت بازاریابی است. مسأله قابل بحث در محدوده مفهوم بازاریابی اجتماعی این است: در عصر مشکلات زیست محیطی، کمبود منابع، رشد فزاینده جمعیت، تورم جهانی و فراموشی خدمات اجتماعی، آیا بازاریابی محض کافی است؟ پرسشی که مفهوم بازاریابی اجتماعی مطرح می‌کند این است:

 

چنان که شرکتی خواسته‌های فردی را درک و تأمین نماید، آیا در بلند مدت نیز همواره بهترین روش را برای مصرف‌کنندگان و جامعه به کار برده است؟

 

بنابر مفهوم بازاریابی اجتماعی، مفهوم بازاریابی محض، تضادهای ممکن بین خواسته‌های کوتاه مدت مشتری و رفاه بلند مدت او را از نظر دور می‌دارد.

 

مفهوم بازاریابی اجتماعی ایجاب می‌کند بازاریابان در تعیین سیاست‌گذاری‌های بازاریابی، بین ملاحظات سه گانه «منافع شرکت»، «خواسته‌های مصرف‌کننده» و «منافع جامعه» تعادل لازم را برقرار سازند.

 

۲-۲-۳- عوامل مؤثر در تغییر تقاضا

 

عواملی را که در تغییر تقاضا موثرند می‌توان به دو دسته مادی و معنوی تقسیم نمود.

 

۲-۲-۳-۱- عوامل مادی مؤثر در تقاضا:

 

    1. تغییرات در سطح درآمد عمومی یا درآمد طبقه خاصی از اجتماع

 

    1. تغییرات در جمعیت یا مشخصات آن نظیر: نسبت سن، جنسیت، تمرکز و غیره.

 

    1. تغییرات در وضع اجتماعی مردم مانند: تعداد و سن ازدواج، تعداد فرزندان و غیره.

 

    1. تغییرات در وضع حکومت، عدالت، امنیت و سیاست خارجی.

 

    1. تغییرات ‌در ارزش پول، وضع اعتبارات و مقدار پول در گردش.

 

    1. تغییرات در مقررات دولت مانند: کنترل قیمت‌ها، انبارداری، مالیات بر خرید و فروش، انحصارات.

 

    1. تغییرات عوامل طبیعی مانند: سیل، گرما و سرما، بارندگی، طوفان و غیره.

 

    1. تغییرات در وضع شهرها، بزرگ شدن، متروک شدن، احداث جاده یا راه آهن، ایجاد کارخنه‌ها و کارگاه ها، خیابان بندی و طرز ساختمان‌ها.

 

    1. اقدامات عمرانی دولت‌ها، سد سازی و ایجاد مؤسسات انتفاعی.

 

  1. اختراعات.

۲-۲-۳-۲- عوامل معنوی مؤثر در تقاضا:

 

    1. سطح معلومات: بالا رفتن سطح معلومات هر جامعه مستلزم تغییراتی در سلیقه و طرز زندگی افراد می‌باشد. این تغییرات باعث ایجاد احتیاج به بعضی از اجناس و عدم احتیاج به برخی دیگر می‌شود.

 

    1. طرز فکر: هر نوع تغییر در طرز فکر مردم جامعه باعث تغییراتی در احتیاجات آنان می‌شود.

 

    1. اعتقادات: ایمان و اعتقادات مردم با احتیاجاتشان رابطه مستقیم دارد.

 

    1. تقلید: یکی از مؤثر ترین عوامل تعیین احتیاجات مردم، تقلید می‌باشد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]




[۲۵]. Geiger M. A. And Raghunanan, K. (2002).”Auditor tenure and audit reporting failures”. Auditing: A Jounal Of Practice & Theory, vol.21,Issue 1, PP.585-612.

 

[۲۶] Geiger , M .A , Rama , D.V. 2006 . Audit Fees ,and auditor reporting on stressed Companies , Auditing : A Journal of Practice and Theory 22(2), 53-69

 

[۲۷]. Herrbach, o.(2001), “Audit quality, auditor and the psycholoqioal contact , the European Accountinq Reviw, vol.10(4) , pp.787-802.

 

[۲۸]. Henock Louis. Acquirers Abnormal Returns, Audit frim Size and the Small Auditor Clientele Effect , Journal of accounting and economy

 

[۲۹] Hopwood , W, McKeon , J , Matcher , J , 1994 . A Test of the International Explanatory power of opinions .qualified for consistency and Uncertain the Accounting Review 64.28-48

 

[۳۰]. Hossain , M. Lim, C. and P.Tan (2010),”Corporate Governance , Legal Environment , And Auditor Ehoice in Emerging Markets” , Review of Pacific. Basin Financiel Markets And Policies, vol .13,No.1, PP.91-126.

 

[۳۱]. Kane, G.D.; and U.Velury (2004) “The Role of Institutinal Ownership in the Market for Auditing Services : An Empirical Investigation”, Journal of Business Research ,Pp.976-983.

 

[۳۲]. Kim, J . B.,And Yi,C H.(2007).”Does auditor rotation improve audit quality in emerginq markets Korean evidene” workinq papn cocordia University and Honq konq polytechnic Universit.

 

[۳۳]. Khurana, I.,& Ramana , K.(2004). Litigation risk and the Finacil reporting credibility of Big4 versus Non-Big audits :evidence From Anglo American counties. The Accounting Review , 78(2),473-495.

 

[۳۴] Lawrence , A , and p., Zhang . (2011 ) . Can Big 4 versus Non – Big 4- differences in audit – quality proxies be attributed to client characteristics ? the Accounting Review , Vol , 86, No . 1 .pp . 259-286.

 

[۳۵]. Lin , Z.j. ; and M. Liu (2009), “The Impact of Corporate Governance on Auditor choice: Evidence from china “, Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, PP.44-59.

 

[۳۶]. Li , Song Frank M. and Wong Sonia M.L. (2008), “A Continuous Relation between Audit firm size and Audit Opinions Evidence From chinavb, Internatinal Journal of Auditing Int.J.Audit 12:111-127.

 

[۳۷]. Mansi, SD, A., Maxwell, W.F. And Miller , D, P. (2004).”Does auditor quality and tenure matter to investors? Evidence from the market”. Journal Ofaccounting Research, vol. 42. Issue 4, PP.755-793.

 

[۳۸]. Niskanen, M.,Karjalainan, J.,& Niskanen, J.(2009).the role of auditing in small private Family Firms:is it about quahity and credibility ? Family Business Review , 23,(3),230-45.

 

[۳۹]. Palmerose , Z. (1988), ” An analysis of auditor litigation and audit service quality”. The Accounting Review, Vol.64, PP55-73.

 

[۴۰]. Romanus , R .N , J. J . Mager, and D.M . Fleming . (2008) . Auditor Industry Specialization , Auditor Changes , and Accounting 413- Restatements . Accounting Horizons 22 (4) : 389

 

[۴۱]. Willenborg , M , 1999 Empirical analysis Of the economic . demand for auditing in the initial public offerings market . Journal of Accounting Research 37(1) ,225-238.

 

[۴۲]. Wang, Q.,Wong T,I.,&xia(2008).State ownership, the institutional environment , and audit choice: evidence From China. Journal of Accounting and Economics,46(1).112-134.

 

پیوست:

 

جامعه حسابداران رسمی ایران

 

پرسشنامه کنترل وضعیت مؤسسه‌ حسابرسی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مشخصات حسابرسی مورد بررسی

 

 

 

 

نام شماره عضویت در جامعه

اسامی شرکا: تاریخ تأسيس:

 

 

 

سال مالی:

 

شماره تلفن:

تاریخ بررسی قبلی: فعلی: ارزیابی نتایج بررسی مؤسسه‌ حسابرسی شرح عناوین مورد بررسی حداکثر امتیاز قابل اکتساب امتیاز تعیین شده توسط

 

 

 

گروه بررسی کننده کار گروه ۱- رعایت ضوابط (مندرج در اساسنامه جامعه)

 

۲- محل مؤسسه‌

 

۳- شیوه نگهداری مدارک و پرونده های حسابرسی

 

۴- بیمه ومالیات

 

۵- وضعیت کارها و کارکنان:

 

۲-۵- تناسب تعداد کارکنان با کارهای حسابرسی

 

۳-۵- عدم وابستگی و اتکای مؤسسه‌ به یک گروه سهامدار عمده

 

۶- استقلال و بی طرفی شرکا و کارکنان

 

۷- استخدام کارکنان

 

۸- آموزش کارکنان

 

۹- ارتقای کارکنان

 

۱۰- نظام مندی کنترل کار از نظر زمان بندی

 

۱۱- نظام مندی دستورالعمل ها و روش های حسابرسی

 

۱۲- گزارش های حسابرسی

۱۲۰

 

۴۰

 

۳۰

 

۱۰۰

 

۱۱۰

 

۶۰

 

۳۰

 

۶۰

 

۱۰۰

 

۲۰

 

۷۰

 

۱۸۰

 

۸۰

جمع ۰۰۰/۱ اسامی گروه بررسی کننده نام ونام خانوادگی شماره عضویت در جامعه زمان صرف شده امضاء تاریخ کار گروه امضاء

جامعه حسابداران رسمی ایران

 

پرسشنامه کنترل کیفیت مؤسسه‌ حسابرسی

 

 

 

 

عنوان

 

 

شرح حداکثرامتیاز قابل اکتساب امتیاز مکتسبه

 

 

 

گروه بررسی کننده کارگروه

 

    1. Finantial Accounting Standards Board ↑

 

    1. Ghylin et al. ↑

 

    1. Becker et al. ↑

 

    1. Lawrence et al. ↑

 

    1. Balsam et al. ↑

 

    1. Geiger And Raghunandan ↑

 

    1. Romanus et al. ↑

 

    1. Davis& et al . ↑

 

    1. Ben & et al. ↑

 

    1. Khorana & Ramamen ↑

 

    1. Young& Stephen ↑

 

    1. Chen and Church ↑

 

    1. Hopwood ct al ↑

 

    1. Geiger and Rama ↑

 

    1. De Angelo ↑

 

    1. Vilenborg ↑

 

    1. Henock Louis ↑

 

    1. Kim et al. ↑

 

    1. Moizer ↑

 

    1. Dang Li ↑

 

    1. Herrbach ↑

 

    1. Coram et al. ↑

 

 

 

    1. Bates et al., ↑

 

    1. Copley et al., ↑

 

    1. Kane, et al., ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:05:00 ب.ظ ]




‌در مورد بزهکاری اطفال و نوجوانان، نظریه ای وجود دارد ‌به این عنوان که نمی توان در جرمی که اطفال انجام داده‌اند آن ها را تحت آن جرم خطاب نماییم . در جرائم خاص مثل دزدی و سرقت های خرد و بی اهمیت ، نباید به عنوان دزد بر آن ها برچسب زنی نمود، و به جای کاربرد لفظ دزد یا هر جرمی که طفل انجام داده، باید واژه طفل بزهکار را به کار برد، زیرا این واژه نشانگر این است که طفل نیاز به مراقبت و اصلاح دارد و عمل او نشان دهنده تقصیر و گناه و در پی آن مجازات نمی باشد.

 

طبق این فلسفه بزهکار بودن، نشانه وضعیت خاص روحی روانی و سنی مرتکب است و اطفال به لحاظ همین ویژگی در صورت ارتکاب به عمل خلاف قانون ، مجرم قلمداد نمی شوند و به عنوان بزهکار می توان آن ها را در قلمرو کیفری بررسی نمود . از دیدگاه این نظریه، بزهکار بودن مجازات را نمی طلبد بلکه مستلزم اقدامات تربیتی مراقبتی و اصلاحی است و ‌به این لحاظ طفلی که جرم را انجام می‌دهد، هرچند اگر از سوی بزرگسالان ارتکاب یابد، مستحق مجرمیت و مجازات است، نباید آن ها را ‌به این عنوان خطاب نمود، زیرا طبق نظریه ی برچسب زنی موقعیت این اطفال به خطر خواهد افتاد اما ‌در مورد این اطفال خطا نمودن آن ها به عنوان بزهکار هیچگونه برچسب و لکه ی ننگی را در بر نخواهد داشت زیرا این واژه همان‌ طور که گفتیم مستلزم تربیت مراقبت و اصلاح است نه مجرمیت و مجازات (Cocuk mahkemelerin karulusu)

 

۱-۱۱-۳-۸- جرم زدایی

 

جرم زدایی در معنای دقیق کلمه، یعنی زدودن برچسب و عنوان مجرمانه از یک عمل یا از یک رفتار که در قانون واجد وصف جرم شده است، و در بعضی از دوره ها در ارتباط با جرایم اخلاق و عفت عمومی ، مذهب و امور سیاسی مطرح شده است. در عصر حاضر مسأله جرم زدایی از آغاز سال‌های ۱۹۶۰ میلادی به صورت بحث روز درآمده است. این مسأله ابتدا با هدف تورم زدایی کیفری، یعنی تعدیل عناوین مجرمانه یا تعداد جرایم در قانون جزا مطرح شده است (نجفی ابرند آبادی ، علی حسین،۱۳۷۵، ص ۷۷).

 

با این همه جرم زدایی به مفهوم دقیق این واژه، یعنی سلب مجازات از عمل یا رفتار شخص. البته هر قدر هم که این امر ضروری به نظر برسد، در حال حاضر به صورت محدودی تحقق پذیر است. به طور مثال در شرایط فعلی و در جوامع کنونی، هیچ کس پیشنهادی برای جرم زدایی از قتل عمد، سرقت یا کلاهبرداری ارائه نمی­دهد(مهرا، نسرین،۱۳۸۰، ص ۳۰۳).

 

همچنین جرم زدایی عبارت است از مجموعه فرآیندی که از طریق آن ها صلاحیت تعیین و تحمیل ضمانت اجراها، به عنوان واکنش علیه بعضی رفتارها از نظام کیفری گرفته شود ‌بنابرین‏ جرم زدایی فرایندی است که از طریق آن ها صلاحیت نظام کیفری برای اعمال ضمانت اجراها ، به عنوان واکنش نسبت به بعضی از رفتارها یعنی برای رفتارهای مجرمانه خاصی، سنجش شود، این عمل ممکن است به وسیله ی قانونگذاری یا با روشی که به موجب آن قوه ی قضائیه قانون را تفسیر می‌کند، انجام گیرد (آنسل، مارک، ترجمه محمد آشوری و علی حسین نجفی ابرند آبادی،۱۳۷۵، ص۱۰۵).

 

با توجه به تحقیقات جرم شناسی برای تبیین جرم زدایی در قواعد مربوط به اطفال بزهکار می توان به مواردی اشاره کرد که در آن ها از این فرایند سخن گفته شده است که عبارت است از: نیاز به راهکارهای پیشرفته در زمینه ی پیشگیری از بزهکاری و همچنین بررسی منظم و اتخاذ معیارهایی در این زمینه و اهمیت آن ها باید شناخته شود. این خط مشی ها و معیارها نباید چنان باشند که بر اساس آن ها طفل بزهکار به لحاظ رفتاری که موجب وارد آمدن صدمه جدی به جریان رشد و نمو او نشود، یا به دیگران آسیبی نرساند، مجرم قلمداد گردد و گرفتار تنبیه شود. البته باید ‌به این نکته توجه نمود که رفتار یا کردار نوجوانان که با ارزش‌ها و هنجارهای عمومی و اجتماعی انطباق ندارد، غالباً جزء فرایند بلوغ و رشد است و در بیشتر افراد با گذر به دوره ی بزرگسالی خود به خود از بین می رود. با توجه ‌به این موارد چنین استنباط می‌گردد که نوعی جرم زدایی نسبت به اعمال اطفال و نوجوانان صورت گرفته ولی نسبت به آن دسته از رفتارهایی که شدید نبوده و مستلزم صدمه جدی به خود و دیگری نباشد (Tomanbay,ilhan,1999,P465).

 

۱-۱۱-۳-۹-کیفر زدایی:

 

کیفر زدایی عبارت است از جرم زدایی ناقص. در این حالت یک نوع مداخله و تدبیر اجتماعی جایگزین کیفر می‌گردد ولی عنوان مجرمانه برای فعل یا ترک فعل حفظ می‌گردد. کیفر زدایی ممکن است به صورت مختلف تحقق پذیرد. این امر ممکن است نتیجه­ اقدام قانون‌گذار باشد که جنایتی را به جنحه که فقط برای آن مجازات تأدیبی در نظر گرفته و یا خلاف که برای آن مجازات‌های بسیار خفیف منظور شده است، تبدیل نماید و ممکن است نتیجه عمل مقامات قضایی نظیر دادسرا باشد. دادسراها همان گونه که در عمل متداول است، وقتی تنها عناصر عمل قابل مجازات را ملحوظ می‌کنند و سایر عناصر را نادیده ‌می‌گیرد این عمل منجر به جنحه­ای شدن اعمالی می‌گردد که در واقع از سوی قانون‌گذار جنایت تلقی شده اند. قاضی دادگاه نیز می‌تواند با وصف زدایی از جرمی که رسیدگی به آن به او حواله شده است آن را تبدیل به جرمی کم اهمیت تر کند به علاوه، ما به اهمیت آنچه که از آن به «بایگانی بدون تعقیب» تعبیر می شود و عبارت است از بایگانی کردن پرونده بدون اینکه اقدامی قضایی درباره ی آن معمول شود واقف هستیم. حتی ممکن است کیفر زدایی از بزه دیده ای که از اعلام شکایت خودداری می‌کند ناشی شود. این امتناع ممکن است محصول عدم اعتماد بزه دیده به پلیس و دادگستری و یا صلح و سازش وی با مرتکب جرم و وارد کننده ی خسارت باشد، امروزه حتی برخی از نظامهای تقنینی بر پایه ی همین ملاحظات، تعقیب کیفری را موکول به شکایت رسمی زیان دیده از جرم کرده‌اند. ‌بنابرین‏ مفهوم کیفر زدایی شامل کلیه اشکال تراکم زدایی از نظام کیفری می شود (مهرا، نسرین،۱۳۸۰، ص۳۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:16:00 ب.ظ ]