کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


 




هدف نهایی سیستم حسابداری فراهم نمودن اطلاعات برای اشخاص‌ذی‌نفع در قالب گزارش‌های درون‌سازمانی و برون‌سازمانی می‌باشد. واژه افشا به مجموعه متنوعی از اطلاعات الزامی و داوطلبانه، شامل صورت‌های مالی و یادداشت‌های همراه، گزارش هیات مدیره، تجزیه و تحلیل مدیریت، پیش‌بینی‌های مدیریت، ارائه تجزیه اطلاق می‌شود. بهبود و ارتقای افشای اطلاعات موجب بهبود شفافیت می‌شود که یکی از بهترین اهداف تحولات جهانی و ابتکارات عمده در فرآیند اصلاح مالکیت در کشور‌های مختلف است. به نظر بسیاری از نظریه پردازان حوزه حسابداری و اقتصاد، اطلاعات عامل کلیدی در کارایی تخصیص منابع و رشد اقتصادی کشورهاست. بدیهی است که اصل افشاء به عنوان یکی از اصول حسابداری کـلیه واقعیت‌های بـا اهـمیـت و مـربوط در رابـطه با رویدادها و فعالیت‌های واحد تجاری را بیان می‌نماید. افشاء کافی ,افشاء مناسب و افشاء کامل اصطلاحاتی است که در کتب و مقالات حسابداری برای توصیف افشاء به کار می‌رود اما متداولـترین آن افـشاء کــافی می‌باشد که حاکی از حداقل افشای مورد  نیاز است و یا به عبارتی دیگر مفهوم افشاء کافی بیان کننده این موضوع است که صورت‌های مالی نباید گمراه کننده باشد. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه، هم چنین رکن‌رکین پاسخ‌گویی و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی آگاهانه و از ملزومات بی‌بدیل توسعه اقتصادی (کمیته تدوین استاندارد‌های حسابداری، 1385) افشای مناسب به برخورد یکسان با کلیه استفاده کنندگان بالقوه در خصوص افشای اطلاعات مالی دلالت می‌کند . اغلب چنین استدلال می‌شود که جریان شفاف و با کیفیت اطلاعات، موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می‌گردد. عدم تقارن اطلاعاتی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که آگاهی بیش‌تر است چنین عدم‌تقارن اطلاعاتی، موجب بروز مشکلاتی نظیر مخاطره اخلاقی و انتخاب نادرست می‌شود. بنابراین، به منظور حفظ منافع سهام‌داران و سایر افراد ذی‌نفع، افشای عمومی و با کیفیت اطلاعات ضروری است. (حساس یگانه و نادی قمی، 1385 :37) افشا در حسابداری واژه‌ای فراگیر است و تقریباً تمامی فرآیند گزارشگری مالی را در بر می‌گیرد یکی از اصول اولیه حسابداری اصل افشای کلیه واقعیت‌های با اهمیت و مربوط درباره رویدادها وفعالیت‌های مالی واحدهای تجاری است. اصل مزبورایجاب می‌کند که صورت‌های مالی به گونه‌ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ هدف‌های گزارشگری اولاً به موقع ، مربوط و قابل اعتماد و ثانیاً قابل مقایسه و قابل فهم باشد یعنی بتواند استفاده کنندگان صورت‌های مالی را در اتخاذ تصمیم‌های آگاهانه کمک کند (عالیور،1370: 25). مدیران از فعالیت‌های شرکت نسبت به سهام‌داران و سرمایه‌گذاران بالقوه و سایر ذی‌نفعان ارائه کلیه اطلاعات به گونه‌ای که تصویر کاملی از فعالیت‌ها و رویدادهای  مالی واحد تجاری را بیان نماید حاکی از افشای کامل می‌باشد. اگر چه لازم است صورت‌های مالی به نحو کامل ارائه شود اما نباید حاوی اطلاعات بیش از حد و بی‌اهمیت باشد زیرا ممکن است توجه استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی به اطلاعات جزئی و کم اهمیت معطوف و در نتیجه رویداد‌ها و عملیات با‌اهمیت نادیده گرفته شود. افشای داوطلبانه شرکت با توجه به کنترل تضاد منافع بین سهام‌داران، بستانکاران و مدیران تعیین می‌شود (واتس وزیمرمن، 1986)  با در نظر گرفتن این تضاد منافع، می توان چنین استنباط کرد که انگیزه‌های زیربنای افشای اختیاری در شرکت‌ها، به ویژگی‌های شرکت بستگی دارد (چاو و وانگ بورن، 1987). در ضمن میزان افشای اطلاعات در گزارشگری مالی علاوه بر هماهنگی با نیاز و خبرگی استفاده کنندگان گزارشهای مالی به ویژگی‌ها  و معیارهای مورد انتظار از افشاء نیز وابسته است. از طرفی فناوری اطلاعات و ایجاد سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری عنصری کلیدی در حذف محدودیت زمانی و مکانی ، دسترسی بهتر و سریع به اطلاعات، به روز بودن و …. است .
موضوع پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر عوامل بازار و سازمانی بر افشای داوطلبانه شرکت‌های پذیرفته شده در  بورس اوراق بهادار تهران است. این فصل باعنوان کلیات پژوهش، نگاهی کلی به پژوهش می‌نماید و خواننده را با آنچه قرار است تجزیه و تحلیل گردد آشنا می‌سازد. در فصل حاضر، مساله اصلی و ضرورت انجام پژوهش بیان می‌شود. در ادامه، فرضیات مورد نظر در راستای بررسی ارتباط بین متغیرها، مطرح می‌شوند و همچنین جامعه آماری مورد مطالعه و قلمرو پژوهش، تبیین می‌گردد. در نهایت، کلمات کلیدی پژوهش، به لحاظ عملیاتی تعریف و ارائه می‌شوند.
 
1-2) بیان مسئله
امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایه‌گذاری استوار می‌باشد. این در حالی است که تصمیم سرمایه‌گذارن در خصوص سرمایه‌گذاری ، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب بستگی دارد. گزارشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سود‌‌دهی آن را افشا می‌نماید. بنابراین افشای اطلاعات مالی برای استفاده کنندگان از صورت‌های مالی امری ضروری به شمار می رود. بدیهی است اصل افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری، کلیه واقعیت‌های با اهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیت‌های واحد تجاری را بیان می‌کند. اصل افشا ایجاب می‌نماید که صورت‌های مالی به گونه‌ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف گزارشگری مالی، قابل فهم، آگاه کننده و حتی الامکان کامل باشد. به بیان دیگر اصل افشا خواستار افشای اطلاعات مربوط در صورت‌های مالی به گونه‌ای است که از یک طرف امکان اتخاذ تصمیم‌های آگاهانه برای استفاده کنندگان را فراهم نموده و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود (خانی و میرباقری،1391).
مدیران شرکت‌ها همواره از طریق گزارشگری مالی شامل صورت‌های مالی، یادداشت‌های همراه و تجزیه و تحلیل‌های مدیریت، اطلاعات شرکت تحت مدیریت خود را جهت آگاهی استفاده‌کنندگان برون سازمانی افشا می‌کنند. میزان اطلاعات افشا شده تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. مثل تصمیم تیم مدیریت و تحلیل هزینه منفعت که انگیزه‌های اختیاری مدیر است.
طبق نظریه هیأت تدوین استاندارد‌های حسابداری مالی تصمیم‌گیری سرمایه‌گذارن بر اساس اطلاعات حسابداری تاثیرات عمده‌ای در تخصیص بهینه منابع اقتصادی یک کشور دارد. در مدلی که توسط (دانیل، هیرش لیفر و سابر امانیام،1998) طراحی گردید سهام‌داران به اطلاعات خصوصی شرکت‌ها واکنش بیشتری نسبت به اطلاعات عمومی نشان می‌دهند (کاشانی پور و همکاران، 1388).
در عمل، میان کیفیت و کمیت اطلاعاتی که شرکت‌های مختلف تهیه و منتشر می‌کنند و اطلاعاتی که سهام‌داران و اعتبار دهندگان نیاز دارند، شکاف عمیقی وجود دارد. نهادهای سرمایه‌گذاری به اطلاعاتی به موقع، اتکاپذیر و کامل نیاز دارند تا نسبت به مسئولیت نمایندگی مدیریت و تصمیم‌های سرمایه‌گذاری خود قضاوت نمایند. از طرفی ایجاد و نگهداری نظام افشای پیچیده مالی ارزان نیست، زیرا شرکت‌ها مجموعه متعددی از اقلام مالی و غیر مالی دارند که به طور معمول افشای آنها چندان ساده نیست. از این رو بر اساس ساختار بازارها، در هر کشوری مجموعه‌ای از منابع بر قواعد حسابداری و افشا مقرر شده که شرکت‌ها ملزم به رعایت آن هستند. شرکت‌ها در مورد پیش بینی درآمدها توسط مدیر، جلسه‌های سرمایه‌گذارن و تحلیل‌گران مجامع خرید سهام یا انصراف از خرید، حضور سرمایه‌گذارن افشای مربوط به سرمایه‌گذارن در سایت‌های خبری شرکت و سایر پرونده­های قانونی، اطلاعات را به صورت داوطلبانه افشا می‌کنند.
افشای اختیاری یک مکانیسم کنترل خارجی است که می کوشد مشکلات بین سهام‌داران عضو و غیر عضو را از طریق فراهم کردن اطلاعات مربوط به نتایج مالی و غیر مالی کاهش دهد. در تئوری نمایندگی فرض بر این است که سهام‌داران عضو تمایل به افشای اطلاعات به جای واگذاری امکان نظارت به افراد غیر عضو را دارند، چرا که هزینه‌های ناشی از حضور مدیران برای افشا کمتر از هزینه‌های کنترلی افراد غیر عضو خواهد بود (جنسن و مکلین،1976).
دلیل اصلی تاکید بر افشای داوطلبانه حفظ منافع سهام‌داران است .چون افشای داوطلبانه اثر مثبتی بر عملکرد شرکت‌ها دارد و بر حفظ منافع سهام‌داران و اشخاص ذی‌نفع اثر گذار است .چون افشای به موقع و داوطلبانه اطلاعات عاملی است که باعث سالم سازی بازار سرمایه گشته و از معاملات افرادی که به نحوی به اطلاعات منتشر شده دسترسی دارند جلوگیری می‌کند و همچنین باعث آشکار شدن گزینه‌های جدید و یا حذف گزینه‌های ضعیف می‌شود و سرانجام افراد را تحت تأثیر قرار داده و آنان را به سمت اتخاذ تصمیم صحیح سوق می­دهد.
با توجه به مطالب بیان شده در رابطه با موضوع پژوهش مشخص می‌شود که موضوع افشای اطلاعات تنها محدود به قشر خاصی از استفاده کنندگان صورت‌های مالی نمی‌شود بلکه این موضوع در برگیرنده نیاز طیف وسیعی از افراد جامعه از جمله مجامع حرفه‌ای، اعتبار‌دهندگان، دولت و سرمایه‌گذارن است. نتایج پژوهش‌های خارجی نشان می‌دهد که سطح افشای داوطلبانه بر اثر تعداد زیادی از عوامل از جمله : حاکمیت شرکتی ،اندازه شرکت، کیفیت سود، ساختار مالکیت، نوع صنعت، شدت رقابت، عدم تقارن اطلاعاتی، و تغییرات در قانون‌های دولتی می‌باشد. عوامل بازار و عوامل سازمانی و تاثیر آنها بر افشای داوطلبانه از موضوعاتی است که کمتر در پژوهش‌های داخلی بدان پرداخته شده است. این مطالعه وجود این شکاف را پر می کند.
 
1-3)اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
افشا اطلاعات مالی و غیر مالی یک شرکت ، نقش مهمی را در بازار سرمایه بازی می‌کند. اطلاعات افشا شده، امکان اتخاذ تصمیم‌های اقتصادی جهت تخصیص منابع کمیاب را، برای بازیگران بازار سرمایه فراهم می‌کند و بر کارایی بازار تأثیر می‌گذارد. با توجه به نوع و اهمیت اطلاعات، افشا اطلاعات از کانال‌های مختلف، صورت می‌گیرد. شرکت‌ها از طریق گزارشگری مالی شامل صورت‌های مالی، یادداشت‌های همراه و تجزیه و تحلیل‌های تیم مدیریت، اطلاعات خود را افشا می‌کنند. با توجه به اهمیتی که مفهوم افشا در میان استفاده‌کنندگان از اطلاعات مالی دارد، توجه به عوامل موثر بر آن می‌تواند نقش مهمی در بهبود سیستم گزارشگری مالی شرکت‌ها و ارتقای قابلیت اتکای اطلاعات مالی داشته باشد. از این نظر، اولین ضرورت پژوهش حاضر، تبیین عوامل موثر بر کیفیت افشای شرکت‌ها در راستای آگاهی‌رسانی به مدیران واحدهای انتفاعی به عنوان مسئولان تهیه اطلاعات مالی است. همچنین، تعیین عوامل مذکور می تواند نقش به سزایی در تدوین راهبردهای افشای شرکتی و تنظیم مقررات مربوط به آن می‌باشد.
 
 
  1-4)اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت تأثیر بازار و عوامل سازمانی بر افشای داوطلبانه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد. متناسب با هدف کلی مذکور، اهداف فرعی ذیل تدوین و در طول پژوهش، پی‌گیری می‌شوند.
 
1-4-1)اهداف ویژه

پایان نامه و مقاله

  • شناخت تاثیر کیفیت سود بر سطح افشای داوطلبانه
  • شناخت تاثیر کیفیت حسابرسی بر سطح افشای داوطلبانه
  • شناخت تاثیر شدت رقابت در بازار محصول بر سطح افشای داوطلبانه
  • شناخت تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر سطح افشای داوطلبانه

1) Watts and Zimmerman
2) Chow and Wang Bourne
1) Daniel hirchlyfr
2) Sabre amanyam
3) Jensen& mklyn

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-10-23] [ 06:19:00 ب.ظ ]





در سیستم اقتصادی امروز دنیا، انتقال و گزارش اطلاعات صحیح مالی به مراکز تصمیم گیری، اهمیت بسیار زیادی دارد. سهامدارانی که اندوخته­های خود را به شکل سرمایه در اختیار شرکت­ها قرار می­دهند، برای آگاهی از چگونگی اداره سرمایه­های خود و اطمینان از صحت عمل و کارایی مدیران، وسیله دیگری جز صورت حساب­ها و گزارش­های مالی سالانه شرکت­ها در اختیار ندارند.
سود خالص از مهم­ترین اطلاعات مالی است که در تصمیمات اقتصادی ذینفعان کاربرد گسترده­ای دارد. علاوه بر حساسیت و ابعاد گسترده کاربرد سود، می­توان اذعان نمود که سود یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد مدیریت و نیز معیار تعیین کننده ارزش بنگاه­های اقتصادی تلقی می­شود؛ با توجه به مطالب فوق­الذکر، می توان این ادعا را نمود که تدوام آن نیز در طی فعالیت واحد تجاری نیز از اهمیت خاصی برخوردار می باشد که لازمه تداوم سود استفاده از فرصت­ها می­باشد. شرکت­ها به منظور کسب مزیت رقابتی، از منابع خود در جهت بهبود موقعیت نسبی خویش نسبت به رقبا استفاده می­کنند و ارتقای موقعیت شرکت سبب شکل گیری فرصت­های بهتری در آینده می­شود. همچنین می­توانیم فرصت­های رشد و سود تقسیمی شرکت را نیز مرتبط به هم بدانیم؛ معمولا شرکت­هایی اقدام به تقسیم سود می­کنند که نمی­توانند سود خود را سرمایه­گذاری نمایند. سود تقسیمی به سیاست­گذاری شرکت بستگی دارد. شرکت­هایی که فرصت­های سرمایه­گذاری (رشد) سودآوری دارند، سود را به عنوان یک منبع تأمین مالی تلقی می­کنند.
اگرهدف مطلوب شرکت­ها کسب سهم بازار بیشتر باشد و انتظار رود که در آینده افزایش سودآوری و فرصت­های رشد از آن شرکت­هایی باشد که سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده­اند،آنگاه تغییر در سهم بازار نشان­دهنده­ی عملکرد آتی و فرصت­های رشد است­. (نوری سادات، 1390)
 
1-2 تشریح و بیان مساله پژوهش
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر فرصت­های رشد شرکت و تداوم سود بر بازده جریان نقد آزاد است.جنسن(1986) بر اساس تئوری نمایندگی بیان کرده است که تناقض اهداف مدیران و سهامداران موجب تولید اضافی جریان­های نقدی آزاد می­شود. مشکل اضافه تولید جریان نقدی در شرکت­هایی مشهودتر است که فرصت­های رشد اندکی دارند. در صورتی­که سهامداران کنترل و نظارت مناسبی بر فعالیت­های شرکت نداشته باشند، مدیران شرکت­های با جریان نقدی آزاد مثبت  و فرصت­های رشد اندک به احتمال زیاد در پروژه­هایی با سود خالص کم یا حتی منفی سرمایه گذاری می­کنند تا منافع شخصی خود را به حداکثر برسانند. این فعالیت­های از بین برنده ارزش در نهایت منجر به پایین آمدن قیمت سهام شده و ممکن است سهامداران را وادار به برکناری مدیر عامل یا مدیران اجرایی کنند. مدیران منطقی از روش­های دقیق و محتاطانه حسابداری استفاده می­کنند تا این پیامدهای منفی را کاهش دهند. چانگ و همکاران (2005) نیز در حمایت از این فرضیه بیان کردند که مدیران شرکت­های مورد شک و تردید از روش­های افزایش درآمد استفاده می­کنند تا در گزارشات خود به درآمدهای بیشتری اشاره کنند (گال و تسوی ،1998 و 2001 و گال، 2001)، نیز شواهدی را در این زمینه ارائه کرده­اند.
لانگ و لیتزنبرگر (1989) دریافتند که در شرکت­هایی که موقعیت سرمایه­گذاری اندک دارند، قیمت سهام رابطه مستقیمی با افزایش سود سهام دارد.
جریان نقد آزاد از این حیث دارای اهمیت است که به شرکت اجازه می­دهد تا فرصت­هایی را جستجو کند که ارزش ثروت سهامدار را افزایش می­دهد. بدون در اختیار داشتن وجه نقد، توسعه­ی محصولات جدید، انجام تحصیل­های تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهی­ها امکان­پذیر نمی­باشد. از طرف دیگر، وجه نقد باید در سطحی نگهداری شود که بین هزینه­ی نگهداری وجه نقد و هزینه­ی وجه نقد ناکافی تعادل برقرار شود (غلام زاده لداری، 1390). از جمله عوامل تأثیرگذار دیگر بر میزان رفتارهای فرصت­طلبانه مدیران، وجود فرصت رشد برای شرکت است. در زمانی که مدیر جریان نقدی آزاد نسبتاً زیادی در دست دارد واز سوی دیگر فرصت­های رشد و سرمایه­گذاری زیادی برای شرکت موجود باشد (جلنیک، 2007)، مدیر می­تواند این وجوه نقد را در فعالیت­هایی در راستای رشد شرکت استفاده کند. در چنین موقعیتی با توجه به اینکه این سرمایه­گذاری­ها در جهت رشد شرکت و در ادامه روند فعلی آن است، خطرپذیری کمتر و بازدهی تقریباً مشابه بازده فعلی شرکت دارد و بنابراین سود دچار نوسانات زیادی نخواهد شد. در مقابل، هنگامی که فرصت­های رشد و سرمایه گذاری محدود باشد، مدیران به سرمایه­گذاری­هایی دست خواهند زد که دارای خطرپذیری بیشتر بالاتر و بازده متفاوتی از جریان عملیات فعلی شرکت است. در چنین موقعیتی سود شرکت دستخوش نوسان می­شود و مدیر برای مهار کردن اینگونه نوسانات، که ناشی از سرمایه گذاری پر خطر است به هموارسازی سود اقدام خواهد کرد.
پایداری سود از جمله ویژگی­های کیفی سود حسابداری است که مبتنی بر اطلاعات حسابداری می­باشد. پایداری سود شاخصی است که مبتنی براطلاعات حسابداری می­باشد؛ پایداری سود شاخصی است که به سرمایه­گذاران در ارزیابی سود­های آتی و جریان­های نقدی شرکت کمک می­کند. سرمایه گذاران در برآورد سود­های آتی و جریان­های نقدی مورد انتظار خود به بخش پایدار سود بیشتر از بخش ناپایدار آن اهمیت می­دهند. (خواجوی و همکاران، 1389)
هدف اصلی واحد­های تجاری کسب سود و جریانهای نقدی است. با این منظور اقدام به تحصیل منابع مورد نیاز می­کنند. کارآیی مدیریت در استفاده از منابعی است که در اختیارشان گذاشته شده است و پایداری سود می­تواند این کارآیی را نشان دهد. هر قدر سودهای کسب شده از طریق دارائی­های عملیاتی باشد، پایداری سود بیشتر خواهد بود. پایداری سود محدود به سودهای گذشته و دوره جاری نمی­شود بلکه سودهای آتی را نیز شامل می­شود؛ ارتباط مابین سودهای گذشته و سودهای آتی در قالب فرآیند تصادفی که برای توصیف رفتار سود در طول زمان مشاهده شده است، بیان می­شود از این جنبه، وقایعی که در دوره­های خاص اتفاق می­افتد، ممکن است بی قاعده (نامنظم) باشند و انتظار می­رود تاثیر مشابهی بر سود دوره­های بعدی نداشته باشند. به طور کلی سودهای حسابداری از دو جزء پایدار و ناپایدار تشکیل می­شوند. سودهای حسابداری پایدار ارزش مورد انتطار سودهای حسابداری آتی هستند. (رضوانی راز، 1384)

پایان نامه و مقاله


پنمن و یهودا (2009) ارزیابی بازار از جریان نقد آزاد را با استفاده از اصول حسابداری تعهدی مورد بررسی قرار دادند. آن­ها دریافتند که درآمدها آن چنان که انتظار می­رود ارزش مثبتی دارند، اما در صورت ثابت بودن درآمدها جریان نقدی آزاد هیچ قدرتی در توضیح بازده سهام ندارد. این یافته با نتایج بسیاری از مطالعات در تضاد است که بیان می­دارند جریان نقدی حاصل از فعالیت­های عملیاتی می­تواند بازده سهام را توضیح داده و در تفسیر آن مورد استفاده قرار گیرد. اما آن­ها در توضیح یافته خود بیان کرده­اند که حسابداری تعهدی به گونه­ای عمل می­کند که مفهوم جایگزین سازی سود سهام (مطرح شده توسط میلیر و مودیگلیانی) را محقق سازد و در واقع جریان نقدی آزاد بخشی از سود سهام شرکت است که ارزش شرکت را پایین آورده اما مجموع ارزش شرکت و سود سهام را تغییر نمی­دهد اما پنمن و یهودا (2009) به ارزش اطلاعاتی جریان نقدی آزاد نیز اشاره می­کنند. البته جریان نقدی آزاد می­تواند اطلاعاتی را ارائه دهد اما این امر تنها به دلیل نادرست بودن سنجش درآمدها در سیستم تعهدی است. (رضوانی راز، 1384)
با توجه به مطالب فوق در این تحقیق نیز در ادامه نظرات پنمن و یهودا می­کوشیم به این سئوال پاسخ دهیم که «با تاکید بر نوع صنعت بین فرصت­های رشد و تداوم سود با بازده جریان نقد آزاد چه رابطه­ای وجود دارد؟»
.Jensen
.Chung et al.
.Gul and Tsui
.Gul
.Lang and Litzenberger
. Jelnik
. Penman and Yehuda

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:18:00 ب.ظ ]




بر پایه تئوری نمایندگی )فاما[1]و جنسن[2]، 1983 (وجود تضادمنافع، موجب نگرانی مالکان(سهامداران) می شود تاجایی که آن ها برای اطمینان از تخصیص بهینه ی منابع خود از سوی مدیران، اقدام به بررسی وارزیابی عملکرد مدیران می کنند. به مرور زمان، مشخص شده است که برخی از تصمیم های مدیران ممکن است موجب اتلاف منابع شرکت واز بین رفتن ثروت مالکان شود. از سوی دیگر، مدیران همواره به دنبال این بوده اند تا ضمن حداکثر نمودن منافع خود، به مالکان این اطمینان را بدهند که تصمیم های اتخاذ شده از سوی آنها، در جهت منافع مالکان است (نمازی 156:1384).
درمورد شرکت های خانوادگی[3]، اعضای خانواده به عنوان مالک قسمتی از سهام شرکت، مدیرشرکت نیز هستند؛ بنابراین، این افراد هم مالک هستند وهم نماینده . تازمانی که از این دیدگاه به شرکت نگاه شود، مشکل چندانی در روابط نماینده- مالک به وجود نخواهد آمد؛ ولی باید توجه کرد که در برخی از شرکت ها، افزون بر اعضای خانوادگی، افراد دیگری نیز صاحب سهام شرکت هستندکه در سمت های مدیریتی شرکت، جای ندارند . بنابراین، این امکان وجود دارد که اعضای خانوادگی عضوهیات مدیره ، به زیان سایر سهامداران عمل کنند واز این طریق، ثروت خود را افزایش دهند (فاما و جنسن،  5:1983) . افزون بر آن، هیات مدیره ی متشکل از اعضای خانوادگی، معمولا نسبت به هیات مدیره ی سایر شرکت ها، پاداش کمتری دریافت می کنند. اعضای خانوادگی عضو هیات مدیره معمولا کم تر به طرح های انگیزشی واکنش نشان می دهند وبیش تر به فکر حداکثر کردن ارزش شرکت هستند که این امر باعث می شود اطلاعات به راحتی در اختیار سایر سهامداران قرار نگیرد (مک کوناگی و زیمرمن[4]،541:1994).                 افزون بر آن، بر اساس یک دیدگاه دیگر، به دلیل ایجاد حسن شهرت در بلند مدت، شرکت های خانوادگی تشویق می شوند از فعالیت های نظیر مدیریت سود که اثر کوتاه مدت دارد، پرهیز کنند (ونگ[5]، 626:2006).
از طرفی بررسی ساختار بازار  سرمایه در کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه ای که متعهد به پیشرفت در بازارسرمایه خود هستند، نشان می دهد که سرمایه گذاران نهادی سهم قابل توجهی از بازار سرمایه  و تولید ملی را به خود اختصاص داده و روز به روز  بر اهمیت نقش آنها در نظام مالی و تقویت فضای رقابتی  افزوده می شود و این گروه از سهامداران در بازار سرمایه به عنوان سهامدار مسلط ایفای نقش  می کنند.
سهامداران نهادی نسبت به سرمایه گذاران شخصی(اشخاص حقیقی سرمایه گذار)در تجزیه وتحلیل صورت های مالی  توانایی و مهارت بیشتری دارند. از آن جا که هدف اصلی سهامداران نهادی از سرمایه گذاری  در سهام شرکت ها دست یابی به سود و نهایتا افزایش ثروت آن ها است . رقم سود گزارش شده و نیزسود توزیع شده شرکت ها از اهمیت خاصی برخودار است زیرا قیمت بازار سهام شدیدا ٌ تحت تاثیر سود گزارش و توزیع شده شرکت ها قرار دارد وبه این ترتیب  سهامداران نهادی احتمالاٌ تلاش خواهند کرد تادر اتخاذ تصمیم های اثر گذار بر سود گزارش شده و سود توزیع شده  شرکت ها تاثیر گذار باشند و حتی ممکن است  که به منظور دست یابی به اهداف خود، فشارهایی نیز به مدیریت  شرکت ها وارد نمایند.
با عنایت به اهمیت سیاست های تقسیم سود و تاثیر گذاری بالقوه ساختار مالکیت شرکت ها(مالکیت نهادی[6] و مالکیت خانوادگی[7]) بر آن،تحقیق حاضر انجام شده است . در این پژوهش ارتباط مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی در سیاست تقسیم سود مور برسی قرار می گیرد.
1-2) بیان مساله:
برای سالیان متمادی در گذشته اقتصاد دانان فرض می‌کردند که تمامی گروه‌های مربوط به یک شرکت جهانی برای یک هدف مشترک فعالیت می‌کنند. اما در 30 سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه‌ها و چگونگی مواجهه شرکت‌ها با این گونه تضادها توسط اقتصاد‌دانان مطرح شده است (فاما و جنسن 1983) این موارد به طور کلی تحت عنوان «تئوری نمایندگی[8]» در حسابداری مدیریت بیان می‌شود. طبق تعریف رابطه نمایندگی قراردادی است که بر اساس آن صاحب کار یا مالک نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم‌گیری را به او تفویض می‌کند.
در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و لذا به منظور دست‌یابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می‌کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می‌دهند.
اما در شرکت‌های خانوادگی4، اعضای خانواده به عنوان مالک قسمتی از سهام شرکت مدیر شرکت نیز هستند بنابراین، این افراد هم مالک هستند و هم نماینده تا زمانی که از این دیدگاه به شرکت نگاه شود مشکل چندانی در روابط نماینده ـ مالک به وجود نخواهد آمد ولی باید به این نکته توجه کرد که در برخی از شرکت‌ها، افزون بر اعضای خانوادگی، افراد دیگری نیز صاحب سهام شرکت هستند که در سمت‌های مدیریتی شرکت جایی ندارند. بنابراین این امکان وجود دارد که اعضای خانوادگی عضو هیأت مدیره به زیان سایر سهامداران عمل کنند و از این طریق ثروت خود را افزایش دهند.
در این صورت سوال مطرح این است که: آیا متفاوت بودن نوع مالکیت شرکت‌ها بر سیاست تقسیم سود آنها تأثیر دارد؟ یعنی اگر مالکان شرکت را گروه‌های مختلف، مانند اعضای خانواده، دولت، مؤسسات مالی، بانکها و شرکت‌های دیگر تشکیل دهنده سیاست تقسیم سود آنها چگونه خواهد بود؟
وجود کدامیک از این ترکیب‌های متفاوت مالکیت در تقسیم سود بیشتر مؤثرتر است؟
بدین ترتیب برای دست یابی به پاسخ سوالات بالا تصمیم‌گیرندگان و سرمایه‌گذاران به نوع ترکیب مالکیت شرکت توجه خواهند کرد. بنابراین بررسی شرایط بین مالکیت خانوادگی1 و مالکیت نهادی2 با سیاست تقسیم سود3 برای سرمایه گذاران خرد که به دنبال کسب سود بیشتر هستند ضروری و مفید به نظر می رسد.
1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش:
در این پژوهش سعی می شود مشخص شود کدام یک از مالکیت خانوادگی ومالکیت نهادی سود بیشتری را پرداخت می کند وبر این اساس نوع مالکیتی راکه سودبیشتری را پرداخت می کند به سرمایه گذاران خرد که به دنبال کسب سود بیشتر هستند معرفی کنیم.
 
1-4) هدف پژوهش :
هدف این پژوهش بررسی سیاست تقسیم سود در شرکت های با مالکیت خانوادگی و شرکت های با مالکیت نهادی در بورس اوراق بهادار تهران است. تا مشخص نماید که آیا سیاست تقسیم سود در شرکتهای با مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی به گونه ای با اهمیت متفاوت است یا خیر؟ بنابراین، این مطالعه تفاوت های مهم بین شرکت های با مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی را در سیاست تقسیم سود که برای سهامداران به ویژه سهامداران خرد امری مهم است به گونه ای تجربی نشان می دهد و مرزهای دانش مالی و حسابداری را در این زمینه گسترش می دهد.
1-5) سوال پژوهش:
آیا بین مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی در سیاست تقسیم تفاوت معنی داری وجود دارد؟
1-6) فرضیه های پژوهش:
فرضیه اول پژوهش: “مالکیت خانوادگی” در سیاست تقسیم سود تاثیر دارد.
فرضیه دوم پژوهش: “مالکیت نهادی” در سیاست تقسیم سود تاثیر دارد.
فرضیه سوم پژوهش: “مالکیت خانوادگی” در میزان تقسیم سود تاثیر دارد.

پایان نامه و مقاله


فرضیه چهارم پژوهش: “مالکیت نهادی” در میزان تقسیم سود تاثیر دارد .
فرضیه پنجم پژوهش: “سیاست تقسیم سود” در شرکت­های با مالکیت خانوادگی ولی مالکیت نهادی بالا و پایین تفاوت دارد.
فرضیه ششم پژوهش: “میزان تقسیم سود” در شرکت­های با مالکیت خانوادگی ولی مالکیت نهادی بالا و پایین تفاوت دارد.
 
 
1-7) قلمروتحقیق:
یکی از مباحث مهم در هر تحقیق که برای ممانعت از وارد شدن به حوزه‌هایی غیرمرتبط با موضوع تحقیق و همچنین خارج شدن از محدوده‌ی زمانی و مکانی، باید مد نظر محقق قرار گیرد، قلمرو تحقیق می‌باشد. قلمرو این تحقیق، که به بررسی تاثیر مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی در سیاست تقسیم سود شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌پردازد، به سه بخش تقسیم شده است که عبارتند از:
1-7-1)  قلمرو زمانی
محدوده‌ی زمانی تحقیق، اطلاعات مالی مربوط به عملکرد سال‌های مالی 1386 تا 1390(دوره زمانی 5ساله) شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.
1-7-2) -قلمرو موضوعی
به بررسی  تاثیر مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی درسیاست تقسیم سود شرکت های  پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌پردازد.
1-7-3)-قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.
1-8) متغیرهای پژوهش:
1-8-1)متغیرهای مستقل:
متغیر مستقل، یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری توسط محقق، مقادیری را می پذیردتا تاثیرش برروی متغیر دیگر مشاهده شود.
در این پژوهش دو متغیرمستقل در نظر گرفته می شود: مالکان خانوادگی و مالکان نهادی (سرمایه گذاران نهادی).
1-8-1-1)مالکیت خانوادگی :
عبارت از شرکتی که هر دو یا حداقل یکی از شرایط زیر را داشته باشد.
1) دارا بودن حداقل بیست درصد سهام از سوی اعضای خانواده
2) عضویت یکی از اعضای خانواده در هیأت مدیره
در این پژوهش برای متغیر مجازی مالکیت خانوادگی[9]، در صورت دارا بودن شرایط مالکیت خانوادگی، مقدار این متغیر 1 و در غیر این صورت، مقدار آن 0 فرض شده است.
 
. .fama
. jensen
. Family control or family ownership
.zimmerman
. Wang
. Institutional Investors Shareholding
. Family control or family ownership
.Aganes theory
Family Ownership (FO)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:18:00 ب.ظ ]




در دنیای رقابتی امروز، سیستمهای برنامه ریزی و بانکهای اطلاعاتی جامع در هر سازمانی به خصوص سازمانهای بزرگ یکی از نیازمندیهای اساسی است و هر چه سازمان بزرگتر باشداین نیاز به طور گسترده تری احساس میشود. شاید یکی از کاملترین سیستمهای اطلاعات موجود که در سالهای اخیر به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته، سیستم برنامه ریزی در منابع سازمان  باشد. ظرفیت ٍ ERP ها در یکپارچه کردن فرآیندهای سازمان و اطلاعات حوزه های عملکردی  مختلف از طریق یک پایگاه داده متمرکز، باعث گردیده است که صاحبنظران، این سیستمها را به عنوان پیش نیاز موفقیت در قرن بیست و یکم معرفی کنند.1
یکپارچگی سیستمهای اطلا‌عاتی دامنه وسیعی از عملیات و فرایندهای شرکت را برای ارائه یک دید کلی از تک تک اطلا‌عات و ساختار کلی فناوری اطلا‌عات فراهم می‌کند. افزون بر آن  فرایندهای مبتنی‌بر اطلاعات در سازمان را در درون واحدهای سازمانی و بین آنها و روابط آنها با خارج سازمان فراهم می‌آورد. اگرچه هدف اولیه این سیستمهای اطلاعاتی، یکپارچگی در داده‌ها، اطلا‌عات، دانش، فرایند، منابع انسانی، سازمان و ساختار برنامه‌های سازمانی است، اما موضوع مهم در یکپارچه‌سازی، نه فرایند و نه فناوری، بلکه افراد و عوامل مرتبط انسانی است.2
ارائه دهندگان سیستم های یکپارچه اطلاعات و سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان ادعا می کنند که محصول آنها بارهاامتحان و آزمایش شده و تحت تجربیات فراوان ایجاد گردیده است و این مهم آنها را قادرمی سازد که راه حل های فوق العاده ای را برای بخشهای مختلف صنعت و خدمات ارائه کنند. این واقعیت در بسیاری از سازمانها ملموس است، اما تجارب نشان می دهد این محصولات درسازمانها ی دیگرنتوانسته آنگونه که باید مفید و کارگشا باشد، بنابراین پرداختن به عوامل موفقیت سیستمهای  ٍ ERP در سازمانهای مختلف از چالشهای مهم محققان بوده است.1
در جهان امروز، روش‌ها و مکانیزم‌های دسترسی به اطلاعات، جایگاه ویژه‌ای دارند و شرکت‌هایی که از این روش‌ها به درستی استفاده می‌کنند، امکان رشد و توسعه بیشتری خواهند داشت. با وجود شبکه‌های ارتباطی گسترده در کشور و دنیا، سیستم‌های مالی مناسب که توان استفاده از این بستر را دارند می‌توانند خلاء اطلاعاتی موجود در بخش‌های مالی مختلف سازمان‌ها و شرکت‌های گسترده را از بین ببرند. نیاز به آگاهی هم زمان از رخدادهای مالی در شعب و یا شرکت‌های مختلف تحت نظر یک سازمان (یا شرکت)، ایجاب می‌کند که تبادل اطلاعات به حیطه خاصی محدود نباشد و در تمامی سطوح نیازمند به یک سیستم مالی‌ مناسب باشند که با بهره‌گیری از شبکه‌های کامپیوتری این امر را برای آنان میسر سازد. بدین ترتیب مدیران با دسترسی سریع و با کیفیت به اطلاعات، به موقع از اتفاقات و تغییرات آگاهی می‌یابند و با تصمیم‌گیری‌های درست می‌توانند در جهت حفظ منافع شرکت حرکت نموده و تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند. سازمان‌ها، اهدافی مختلف دارند و ممکن است واجد ترکیبی از اهداف باشند. لذا نیاز روزافزون به اطلاعات صحیح و بهنگام برای بکارگیری در فرایند تصمیم‌گیری مدیران، به‌مقوله‌ای اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است. دراین زمینه، سیستم اطلاعات مدیریت، منبع اصلی ارائه اطلاعات به‌شمار می‌آید. سیستم حسابداری مدیریت به‌عنوان مهمترین زیرمجموعه این سیستم، اطلاعات مالی و غیرمالی متنوعی را در اختیار استفاده‌کنندگان این نوع اطلاعات، بویژه «مدیران هر سازمان» قرار می‌دهد.
برای مکانیزه کردن سازمان بصورت یکپارچه یعنی ایجاد سیستم های اطلاعاتی جامع راههای مختلفی وجود دارد ، بعنوان مثال ، مطالعه همه جانبه گردش اطلاعات و فرآیندهای کاری در سازمان و سپس طراحی بانک های اطلاعاتی و نهایتا” با برنامه نویسی، سیستم های مورد نیاز تولید می شوند. روند فوق بسیار زمانبر وهزینه بر است. اما با انتخاب نرم افزارهای  ERPمی توان راه میانبر را انتخاب کرد و از مزایای آن بهره مند شد. در این روش به جای برنامه نویسی و ایجاد سیستم های اطلاعاتی مخصوص یک سازمان  ، از سیستم های اطلاعاتی و برنامه های استاندارد از پیش آماده شده استفاده  می شود.1
از طرف دیگر فناوری اطلاعات عنصری کلیدی در حذف محدودیت زمانی و مکانی، دسترسی بهتر وسریع تر به اطلاعات، به روز بودن و … است. به عبارت دیگر، فناوری، روش انجام کارها رادگرگون ساخته و باعث شده بستری که بر ک اغذ بنا شده بود، به بسترهای الکترونیکی تبدیل شود که آن را در اصطلاح تبادل الکترونیکی اطلاعات می نامند . در پی این تغییر،زمان دسترسی به اطلاعات بسیار کوتاه تر شده و نحوه مبادلات پولی منابع مالی تغییر یافته است و به جای پول، اطلاعات مالی رد و بدل می شود.
از طرفی، هدف های گزارش گری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می کند، اطلاعاتی که گزارش گری مالی فراهم می آورد از ویژگی های معینی برخوردار باشد تا درتصمیم گیری های سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان فعلی و بالقوه و سایر استفاده کنند گان مؤثر واقع شود. این ویژگی ها را ویژگی ها ی کیفی اطلاعات حسابداری می نامند که عبارتند از :2
1 – مربوط بودن: شامل به موقع بودن، سودمندی در پیش بینی و سودمندی در ارزیابی؛                 2 –        2- قابلیت اعتماد: شامل قابلیت تأیید، معتبر بودن(کامل بودن، صحیح بودن و رجحان محتوا بر شکل)
و بی طرفانه بودن؛
3- قابلیت مقایسه: شامل ثبات رویه و افشای  کافی.
از طرف دیگر، تحولات پیاپی و پیشرفت ها ی سریعی که در دامنه فعالیت و انواع واحدهای اقتصادی در جریان وقوع است، لزوم تهیه و ارایه اطلاعات مالی مربوط، قا بل اعتماد و قابل مقایسه را توسط واحدهای اقتصادی تشدید کرده است هم چنین رشد فزاینده پیچیدگی های جامعه، نیاز به اطلاعات اقتصادی مربوط، سیستم های اطلاعاتی و فرآیندهای مولد اطلاعات را توجیه می کند .
در نهایت، تاکنون دسترسی به دو ویژگی مربوط بودن و قابلیت اعتماد به طور هم زمان به دلیل محدودیت های فناوری میسر نبوده است . و به دلیل اهمیت قابلیت اعتماد ، مربوط بودن اطلاعات فد ای آن شده است، و این در حالی است که خواسته ها و انتظارات استفاده کنندگان در دسترسی به اطلاعات درباره آنچه که دیروز یا امروز صبح اتفاق افتاده تضمین می شود نه یک یا دو ماه قبل . به همین دلیل گزارش گری به روش سنتی (به صورت دوره ای و چاپی) به دلیل عدم ارایه اطلاعات به موقع، محدودیت در پردازش سریع داد ه های حجیم، هزینه بالای توزیع اطلاعات، نتوانسته پاسخ گوی استفاده کنندگان اطلاعات برای دسترسی به اطلاعات به موقع باشد.1
در سالیان اخیر توجه سازمانهای ایرانی به سیستم یکپارچه سازی اطلاعات و سیستمهای ERPروزبه روز افزایش یافته است.سازمانهای دولتی در این میان به عنوان ایفاگران نقش تعیین کننده در کشور، سهم قابل توجهی از بازار ERP در کشور را به خود اختصاص داده اند. یکی از این سازمانها وزارت بازرگانی به عنوان متولی مدیریت بخش تجارت و بازر گانی در کشور است.2
1-2-طرح موضوع                                                                 سازمان‌ها با توسعه تکنولوژی در صنایع و ایجاد تغییر و تحول در سیستم‌های تولید، با پیچیدگی و تغییراتی شدید روبه‌رو شده‌اند. وسعت این تغییرات به‌گونه‌ای است که مدیریت به‌تنهایی نمی‌تواند شناختی کافی در مورد محیط خود در سازمان داشته باشد. به‌همین دلیل، ضرورت پیدا کرده است که سیستمی به‌وجود آید تا مدیریت را در امر شناسایی مشکل، تعیین اهداف، شناسایی دقیق مسئله، تعریف راه‌حل‌های ممکن، ارزیابی راه‌حل‌ها، انتخاب راه‌حل بهینه و اجرا، کنترل و ارزیابی آن کمک کند. سیستم اطلاعات مدیریت و سیستم‌های حمایت از تصمیم‌گیری، باهمین‌منظور به‌وجود آمده و توسعه یافته‌اند. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت نیز در همین‌زمینه توسعه پیدا کرده است، به‌نحوی که بخش مهم اطلاعات موردنیاز مدیریت را تامین می‌کند. به‌همین دلایل، مدیر نمی‌تواند حتی با اتکا به اطلاعات و تجربیات شخصی و اطلاعات منعکس در صورت‌های مالی، به‌نحوی احسن وظایف خود را انجام دهد. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت، با هدف کمک به مدیریت در امر تصمیم‌گیری به‌وجود آمده و همگام با گسترش و پیچیده شدن سیستم تولید، رشد و گسترش یافته است.1
نقش حسابداری مدیریت، عبارت است از تهیه و ارائه اطلاعات مرتبط و سودمند برای کمک به مدیریت در برنامه‌ریزی فعالیت‌ها، اعمال کنترل مدیریت و تصمیم‌گیری عقلایی در زمینه تحقق اهداف سازمان.حسابداری مدیریت را نمی‌توان مجموعه‌ای از قواعد ثابت تلقی کرد. زیرا سعی می‌کند تا به افراد درون‌سازمان (هیئت مدیره، مدیران و دیگر افراد) در زمینه اخذ تصمیم‌گیری‌ها یاری کرده و راهنمایی معتمد برای نمایان‌سازی سیاست‌ها و نقشه‌های آتی سازمان باشد1. اطلا‌عات، دانش، فرایند، منابع انسانی، سازمان و ساختار برنامه‌های سازمانی است، اما موضوع مهم در یکپارچه‌سازی، نه فرایند و نه فناوری، بلکه افراد و عوامل مرتبط انسانی است.از اواخر دهه 50 علایق سازمانها و موسسات به اهمیت استفاده از رایانه برای پردازش اطلاعات فزونی یافت و کوشش در جهت فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی از طریق نرم افزارهای رایانه ای به گونه‌ای که بتواند سودمندی اطلاعات را افزایش دهد ، آغاز گردید و استمرار این کوشش در سالهای اخیر اشتیاق سازمانها و موسسات به در اختیار گرفتن سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه از جمله «سیستم برنامه ریزی منابع سازمان» را به دنبال داشته است. اگر چه امروزه نیاز به «سیستم های اطلاعاتی یکپارچه» بر کسی پوشیده نیست ، لیکن این مهم در کشور به عنوان یک ضرورت مورد توجه مدیران و کارگزاران قرار نگرفته و متاسفانه هنوز شاهد بهره گیری از نظامهای سنتی و استفاده از برنامه‌های آماده رایانه ای1  هستیم. همچنین در زمینه معرفی این نوع سیستم ها و مفهوم و کاربرد آن آموزش و اطلاع رسانی مناسبی از طرف نهادهای علمی و حرفه ای به عمل نیامده و کار فرهنگی مناسبی درباره ارتقای سطح بینش مدیران وکارکنان سازمانها و یکپارچگی سیستمهای اطلا‌عاتی دامنه وسیعی از عملیات و فرایندهای شرکت را برای ارائه یک دید کلی از تک تک اطلا‌عات و ساختار کلی فناوری اطلا‌عات فراهم می‌کند. افزون بر آن  فرایندهای مبتنی‌بر اطلاعات در سازمان را در درون واحدهای سازمانی و بین آنها و روابط آنها با خارج سازمان فراهم می‌آورد. اگرچه هدف اولیه این سیستمهای اطلاعاتی یکپارچگی در داده‌ها، مؤسسات کشور صورت نپذیرفته و به همین دلیل طرح ، استقرار و توسعه این سیستم ها با مشکلات عدیده مواجه شده است1

مقالات و پایان نامه ارشد


1-3-بیان مسئله
اگرچه هدف اولیه سیستمهای اطلاعاتی، یکپارچگی در داده‌ها، اطلا‌عات، دانش، فرایند،منابع انسانی، سازمان و ساختار برنامه‌های سازمانی است، اما موضوع مهم دریکپارچه‌سازی، نه فرایند و نه فناوری، بلکه افراد و عوامل مرتبط انسانی است.حسابداری یکی از ابزارهای کارامدی است که در خدمت پیشرفتهای فناوری و توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف قرار گرفته است. همان‌گونه که پیشرفتهای عملی و فنی در قالب واحدهای گسترده و پیچیده اقتصادی- اجتماعی و تنوع روزافزون فعالیتهای صنعتی و خدماتی عینیت یافته، ضرورت تکامل دانش حسابداری را برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون اطلا‌عات مالی در مراحل مختلف تصمیگیری تشدید کرده است. حسابداری مدیریت معمولا‌ً به عنوان سیستمی که اطلا‌عات مفید را در قالب تصمیم گیری، برنامه‌ریزی، کنترل و ارزیابی عملکرد برای مدیران فراهم می‌کند، تعریف می شود. از دیدگاه  اتکینسون (Athkinson)  حسابداری مدیریت عبارت است ازسیستمی با ارزش که فرایند پیشرفت سازمان از قبیل برنامه‌ریزی، طراحی، اندازه‌گیری و اجرای سیستم اطلا‌عات مالی و غیرمالی را فراهم می‌کند که این فعالیتها مدیران را هدایت، رفتار آنها را برانگیخته و ارزشهای لا‌زم به‌منظور دستیابی به اهداف استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی را خلق و حمایت می‌کند. نظر به اینکه سازمانها دارای هدفهای مختلفی هستند نمی‌توان قواعد کلی و یکنواختی را برای همه سازمانها تدوین کرد. بنابراین حسابداری مدیریت باید خود را با ویژگیها و نیازمندیهای سازمان مربوط تطبیق دهد . در دو دهه اخیر روشهای حسابداری مدیریت و  فناوری اطلا‌عات توسعه یافته‌اند و روشهایی که همزمان با رشد فناوری و الزامات تجاری شرکت پیشرفت نکرده، به مرور کنار گذاشته شده است. پیشنیاز به‌کارگیری روشهای نوین حسابداری مدیریت در شرکتها، درآمیختن3این راهکارها با فناوری اطلا‌عات است . هدف حسابداری مدیریت، کمک به مدیران برای  تصمیمگیری بهتر است. تغییر روشهای مدیریتی ایجاب می‌کند که در طرح و عملکرد سیستمهای حسابداری مدیریت بازنگری شود. یکی از این تغییرات، یکپارچه‌ساختن و هماهنگ کردن فعالیتها و کارکردهای سازمانی افزون بر بهبود در تواناییهای هر یک از کارکردهای فردی سازمان است1. اطلا‌عات ارائه شده به‌وسیله این سیستم باید نتیجه تحلیل اطلا‌عات و رویدادهای مالی مناسب برای تصمیمگیری و مشتمل بر اطلا‌عات از منابع برون‌سازمانی نیز باشد. سیستم یکپارچه اطلا‌عات می‌تواند واقعیتهای مربوط به درون‌سازمان و برون‌سازمان را که مناسب برای پیشبینیهای مدیران باشد، ارائه کند. عموماً سیستم اطلا‌عاتی می‌تواند اطلا‌عاتی از فعالیتهای شرکت فراهم کند که به مدیران در فهم فعالیتهای تجاری کمک کند.1
1-4-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تاکنون بررسیهای زیادی در مورد اثر برنامه‌ریزی منابع بنگاه بر حسابداری مدیریت صورت گرفته است که همگی گویای این هستند که نحوه عمل در حسابداری مدیریت به جز اینکه نقش حسابداران مدیریت را از حسابدار به مشاور تجاری تغییر داده، تغییر چندانی نکرده است. نتایج بررسیها نشان می‌دهد برنامه‌ریزی منابع بنگاه با آزادکردن وقت حسابداران مدیریت، فرصت تجزیه و تحلیل بیشتری را برای آنها فراهم می‌آورد اما یعنی افزایش دستیابی مدیر به اطلا‌عات حسابداری و همچنین تصمیمهای صحیح در مورد آنها می‌تواند به بهبود شرایط سازمان بینجامد. همچنین اگر محیط پیاده‌سازی این سیستم مطابق با استاندارد، خودکار و یکپارچه باشد انتظار می‌رود که به طور کارامد معاملا‌ت را پردازش کند و از طول چرخه گزارشگری مالی بکاهد و بدین‌گونه به شرکت اجازه انتشار و ارسال سریع اطلا‌عات حسابداری به استفاده‌کنندگان خارجی را نیز بدهد.1
این سیستمهای مالی یکپارچه به مدیران امکان می‌دهند که اطلا‌عاتشان را به اشتراک بگذارند و این اطلا‌عات می‌تواند برای مشاهده عملکرد شرکت به کاربرده شود. 5این منفعت های بالقوه به کاربران این سیستم کمک می‌کند تا از نظر مالی نسبت به شرکتهایی که این سیستم را انتخاب نکرده‌اند، بهتر عمل کنند. سیستم نرم‌افزار یکپارچه اطلاعات به عنوان یک خط ارتباطی- اطلاعاتی مهم عمل می‌کند که بخشهای مختلف سازمان از قبیل بخش مالی، تدارکات، ساخت و فروش و دیگر بخشها را با وظایفی که به‌طور پیوسته اضافه می‌شوند پیوند داده و حضور خود را در سازمان گسترده‌تر می‌سازداگر چه امروزه نیاز به «سیستم های اطلاعاتی یکپارچه» بر کسی پوشیده نیست ، لیکن این مهم در کشور به عنوان یک ضرورت مورد توجه مدیران و کارگزاران قرار نگرفته و متاسفانه هنوز شاهد بهره گیری ازنظامهای سنتی و استفاده از برنامه‌های آماده رایانه ای  هستیم.2
1-Internet Information Services         
2- Enterpris Resource Planning          
3- Search engine marketing
1-Davenport (2000)
2-میرمجربیان،ح.وهمکاران(1383)

1-Klaus et al. (2000)

  • قلی زاده،م. وهمکاران،1388)
  • الهی،ش.وهمکاران(1382)

 
1- Sutton, S, G. (2000)
2-محمودی،ج.وهمکاران(1389)
1-اعتمادی،ح.وهمکاران(1385)
 
1-مازار یزدی،ع.وهمکاران(1382)
1-میرمجربیان،ح.وهمکاران(1383)
1-میرمجربیان،ح.وهمکاران(1383)
2-محمودی،ج.وهمکاران(1389)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ب.ظ ]




در این فصل سعی می­شود تا با بیان قسمت­های مختلف مطالعه انجام‌شده، طرحی از آن ارائه گردد. بدین منظور، در این فصل ابتدا به بیان مسئله و چارچوب نظری، اهداف تحقیق، سابقه مطالعات و تحقیقات پیشین، ارائه فرضیات، مدل­ها، نحوه اندازه­گیری متغیرها و هم­چنین به بیان قلمرو تحقیق پرداخته‌ و در انتها نیز ساختار کلی تحقیق ارائه شده است.

1,2        طرح مسئله (تعریف و اهمیت موضوع)

در دهه­های اخیر توسعه و رشد اقتصادی در کشور­های جهان سوم اهمیت بسیاری پیدا کرده است و لازمه توسعه و رشد اقتصادی وجود سیستم‌های تأمین مالی برای انجام سرمایه‌گذاری در بخش­های مختلف اقتصادی می‌باشد.
در کشور­های درحال‌توسعه من‌جمله ایران، سیستم‌های تأمین مالی از نوع بانک محور می‌باشد و عمده وجوه لازم جهت سرمایه­گذاری در بخش­های مختلف اقتصادی از سیستم بانکی تأمین می‌گردد.
در سیستم بانک محور، بانک‌ها و سیستم­های مالی و اعتباری یکه‌تاز بوده و سیستم­های مالی را تسخیر کرده­اند و بخش عمده‌ای از بازار­های مالی در دست بازار پول است تا بازار سرمایه.
در کشور­هایی همچون چین که در دهه­های گذشته رشد اقتصادی بسیار بالایی را تجربه کردند سیستم بانکی به سرعت در حال خصوصی‌سازی می­باشد و علیرغم این خصوصی‌سازی‌ها هنوز دولت کنترل عمده­ای بر بانک­های این کشور دارد و طبق شاخص آزادی اقتصاد، سیستم بانکی این کشور کاملاً متأثر از دولت فعالیت می­کند (لی و سانگ ، 2013). که وضعیت مشابه‌ای در ایران قابل مشاهده است.
بانک‌ها در هر دو سمت ترازنامه خدمات ارزشمندی را ارائه می‌دهند، در سمت دارایی­ها (سمت راست ترازنامه) با اعطای تسهیلات به وام‌گیرندگان، باعث ایجاد و افزایش جریان اعتبارات در اقتصاد شده و در سمت بدهی­ها (سمت چپ ترازنامه) وجوه موردنیاز خود را از سپرده‌گذاران فراهم می‌کنند (دایاموند و راجان، 2001). و بانک‌ها می‌توانند دارایی­های غیر نقد خود را به نقد بیشتری برای پاسخ به نیاز متقاضیان وام و تسهیلات و سپرده­گذاران تبدیل کنند، اما به نظر می‌رسد که بین این دو فعالیت ذاتاً ناسازگاری وجود دارد که عبارت‌اند از: نیاز به نقدینگی سپرده‌گذاران ممکن در زمان نامناسبی باشد که بانک را مجبور به حراج دارایی­های غیر نقد خود برای تأمین نقدینگی می­کند، که موجب می‌شود تا حیات و بقای بانک به خطر افتد(دایاموند و دایبوینگ، 1983).

1,3        اهداف تحقیق

با توجه به اهمیت ساختار سرمایه بانک در شرایط متفاوت اقتصادی و تأثیرگذاری آن بر خلق نقدینگی لازم است مدیران آگاهی لازم در ارتباط با نقش این عامل تأثیرگذار بر خلق نقدینگی کسب نمایند. تحقیقات انجام‌شده بیشتر به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و سودآوری، هزینه‌های تأمین مالی در بانک‌ها و منابع مالی بانک‌ها پرداخته­اند. مسئله اصلی تحقیق پیش‌رو این است که ساختار سرمایه بانک چگونه بر خلق نقدینگی بانک­ اثرگذار است. تحقیق حاضر تلاش می‌کند شناخت عوامل تأثیرگذار بر خلق نقدینگی در بانک‌ها به مدیران کمک نماید تا در شرایط متفاوت اقتصادی تصمیمات مقتضی اتخاذ نمایند.

1,4        سؤال و فرضیه‌های تحقیق

پژوهش حاضر درصدد تبیین رابطه قدرت خلق نقدینگی و ساختار سرمایه بانک‌ها می‌باشد.
بر اساس تئوری­های خلق نقدینگی، برگر و باومن (2009) به این نکته اشاره می­کنند که بانک‌ها زمانی خلق نقدینگی می­کنند که دارایی­های غیر نقد خود را به بدهی­های نقد تبدیل کنند یا جهت دارایی­های غیر نقد از بدهی­های نقد تأمین مالی کنند. شواهد نشان می­دهد که بانک‌ها نقدینگی را زمانی که از محل بدهی­های نقد برای نگهداری اقلام غیر نقدی تهیه می­کنند، ایجاد می­کنند. آن‌ها اقلام غیر نقد (مثل سرمایه­گذار­ی­های بلند­مدت شرکت‌ها) را به نقد (مثل سپرده­ها) تبدیل می­کنند که به‌عنوان خلق نقدینگی می­توان نام برد. همچنین، زمانی که بانک‌ها بدهی بلند­مدتی را برای نگهداری اوراق بهادار بازار منتشر می­کنند، در این حالت نیز به انتقال نقدینگی می‌پردازند اما در این حالت نابودی نقدینگی انجام می­دهد. و در نهایت زمانی که بانک از سپرده­های برای خرید اوراق بهادار بازار می­پردازد، آن‌ها بدهی جاری را به دارایی جاری منتقل می­کنند که مقدار نقدینگی بدون تغییر باقی می­ماند. بانک‌ها ارزش اقتصادی را در انتقال دارایی­های غیر نقد به بدهی­های نقد به وجود می­آورند.
در ارتباط با رابطه بین ساختار سرمایه و خلق نقدینگی در بانک‌ها دو فرضیه عمده مطرح‌شده است که عبارت‌اند از: فرضیه تشدید شکنندگی مالی و فرضیه جذب ریسک.
فرضیه تشدید شکنندگی مالی بیان می­کند که زمانی که ساختار مالی بانک‌ها شکننده است، می‌تواند باعث نظارت بیشتر بر وام­گیرنده شود و در نتیجه افزایش وام­ها و ایجاد نقدینگی بیشتر گردد. دیاموند و راجان (2001) به این نکته اشاره می‌کنند که سرمایه بیشتر بانک‌ها منجر به کاهش شکنندگی ساختار سرمایه شده و در نتیجه خلق نقدینگی متوقف می­شود. گورتن و وینتون (2000) بانک‌ها با سرمایه بیشتر به دلیل تشدید سرمایه و سپرده‌ها، سرمایه بیشتر باعث خروج سپرده‌ها و در نتیجه خلق نقدینگی کمتر می‌شود. در برخی از تحقیقات تجربی پی بردند که الزامات اهرمی منجر به کاهش وام­ها می­گردد که رابطه منفی بین سرمایه بانک و خلق نقدینگی را تبیین می‌کند. برگر و باومن (2009) این فرضیه را در بانک­های کوچک مورد آزمون قرار دادند و به دلیل اینکه بانک­های کوچک نظارت بیشتری بر وام­گیرندگان به دلیل پر ریسک بودن این وام­گیرندگان اعمال می‌کنند ارتباط منفی بین سرمایه بانک و خلق نقدینگی را تایید نمودند.
فرضیه جذب ریسک به بیان اینکه بانک‌ها با سرمایه بیشتر می­توانند ریسک بیشتری را جذب کنند، بنابراین زمانی که بتوانند نوسان ریسک بیشتری بپذیرند قادر به خلق نقدینگی بیشتری می­باشند(کوال و تاکور، 2005). این فرضیه وجود رابطه مستقیم میان خلق نقدینگی و سرمایه بانک و را تبیین می­کند. برگر و باومن (2009) شواهدی برای پشتیبانی از این فرضیه در بانک­های بزرگ آمریکایی ارائه کردند. لی و سانگ (2013) نیز در تحقیق خود انتظار داشتند که بانک­های بزرگ چینی نیز از فرضیه جذب ریسک تبعیت کنند، علیرغم خصوصی‌سازی­های انجام‌شده، به دلیل این­که هنوز دولت به‌عنوان بزرگ­ترین سهامدار این بانک­هاست، نقش سرمایه بانک در جذب ریسک و خلق نقدینگی در بانک­های بزرگ چینی کم­رنگ شده است.
لذا، با توجه به توضیحات بالا به نظر می‌رسد بین قدرت خلق نقدینگی و ساختار سرمایه بانک‌های فعال در صنعت بانکداری ایران رابطه معناداری وجود دارد و تحقیق حاضر درصدد آزمون این فرضیه است.
Bank Base
Privatization

مقالات و پایان نامه ارشد


Index of Economic Freedom
Lie and Song
Flow of Credit
Diamond
Rajan
Dybvig
Berger and Bouwman
Create
Destroy
Gorton and Winton
Lei and Song

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ب.ظ ]