باتوجه به افزایش روز افزون سومصرف مواد درسطح جامعه جهانی ازلحاظ تعداد مصرف کنندگان ،مقدار مصرف مواد وشدت نوع ماده مصرفی درمحیط های کاری ومتعاقب آن صدمات ولطماتی که صاحبان مشاغل ،کارکنان ،خانواده های کارکنان ،افراد خدمات گیرنده از آن حرفه یا صنعت ،مردم ونهایتا جامعه متحمل می شوند اهمیت استفاده ازبرنامه های پیشگیری از مواد درمحیط های کاری بیش ازپیش احساس می شود.(طاهری نخست1383)

آدلر وماتیوس(1994)معتقدندانسان برخی ازرویدادهای زندگی که برسلامت وبهزیستی اوتاثیر می گذارندرامی تواند کنترل کندوبرخی رانمی تواند.رویدادهای خارج ازکنترل ایجاب می کند که فردبرای حفظ شایستگی وخود کارآمدی اش ،مهارت های مقابله ای خودراافزایش دهد.ایجادبرنامه هایی به منظور ارتقاءمهارت های اجتماعی وحل مساله ،احتمالا باعث بهبود عملکردفردمی شود.عدم آشنایی باشیوه های مقابله بابحران می تواند سبب از پادرآمدن،خشم وپرخاشگری یا افسردگی آن ها شود ویا می تواند ایشان رابه سوی رفتارهای اجتنابی مثل سیگارکشیدن ،اعتیادوانواع بزه ها سوق دهد.(کاپ،2000)

درپژوهش که (مومنی 1389)درکرمانشاه انجام داده است این نتیجه حاصل شده که آموزش مهارتهای زندگی (مدیریت استرس وجرات آموزی ) درتغیرنگرش وپیشگیری ازمصرف وسومصرف مواد دربین دانش آموزان موثرمی باشد.

انسان اجتماعی به مهارت های حرفه ای برای زندگی نیازداردوآموزش مهارتهای زندگی یعنی نحوه ءدرست زیستن وگام برداشتن درزندگی .هدف اصلی برنامه آموزش مهارت های زندگی ارتقاءوبهداشت روانی وپیشگیری اولیه از آسیب اجتماعی مانند اعتیاد ،خودکشی ،بزهکاری وانواع مختلف بی بند وباری است.(عصمت پناه ،خاکشور1388)

افرادی که درجامعه عدم امنیت شغلی ،اقتصادی،اجتماعی وروانی می نمایند ویابه دلیل فقروناداری می توان برقراری روابط اجتماعی مطلوب ومناسب بااقوام وآشنایان ودیگران ندارند.آنان دیریازود خواسته یاناخواسته ممکن است اسیرموادمخدرشوند.(شیخاوندی1373)

هدف از این پژوهش مطالعه راههای پیشگیری از اعتیاد درمحیط کار (ادارات ،سازمانها،مراکز صنعتی ونظامی) است. یکی از مسائل ونگرانی های عمده درمحیط کار مسئله اعتیاد کارکنان است که طبق آمار سهم زیادی درایجاد تلفات وآسیب های صنعتی دارد.ضرورت مواجهه ومداخله دراعتیاد محیط های کاری با اقدام درجهت مبارزه با اعتیاد درمیان کارکنان ،می تواند بهره وری را افزایش داده وباعث افزایش کیفیت زندگی کارکنان شود (جویباری وهمکاران1389). مصرف موادنه تنها برعملکرد کاری افرادتاثیر می گذارد ،بلکه بسیاری از غیبت های کاری ،حوادث وتصادفات ،بیماری ها ومرگ ومیرها باهمه هزینه های مربوطه نیز درنتیجه آن است.درسال های اخیر مطالعات نشان دادند که :

1-غیبت کاری مصرف کنندگان مواد درمحیط کاردو الی سه برابر سایرکارکنان است .

2-افرادوابسته به مواد درمقایسه با باسایر کارکنان سه برابر بیشتر درخواست هزینه درمان مشکلات پزشکی می کنند و5 برابربیشتر ازسایر کارکنان درخواست غرامت می کنند.

3-درمحیط های کاری بین 25تا30 درصد حوادث کاری به علت کار تحت تاثیر مصرف مواد است .

4-سومصرف مواد50درصد ازکل علل کاهش تولید کارخانجات راتشکیل می دهند.

5-معتادان کمتراز 60درصدتوان خود رابرای کار اختصاص می دهند.

6-استفاده ازبیمه وتسهیلات پزشکی درمصرف کنندگان 5برابر سایر کارکنان است .

7-مصرف کنندگان موادمسول 50تا80درصدازسرقت ها وخسارات درمحیط کارهستند.(طاهری نخست 1383)

پایان نامه و مقاله

 

 بیان مسأله

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی وتغییر درشیوه زندگی ،بسیاری ازافراد دررویارویی بامسایل زندگی فاقدتوانایی های لازم واساسی هستند وهمین امر آنان رادرمواجهه بامسایل ومشکلات زندگی آسیب پذیرکرده است .پژوهشهای بی شمارنشان داده است که بسیاری ازمشکلات بهداشتی درزمینه اعتیاد وسومصرف نشان دهنده سه عامل مرتبط با سومصرف  مواد عبارتنداز :عزت نفس ضعیف،ناتوانی دربیان احساسات وفقدان مهارتهای ارتباطی.(مک دونالدو وهمکاران 1999به نقل ازخالدیان1391)

اعتیاد به مواد مخدر تهدیدی جدی برای ساختارهای فرهنگی ،بهداشتی،اجتماعی واقتصادی بوده وتعادل ،رشدوتوسعه جوامع رابرهم زده ومنابع بسیار انسانی ،اقتصادی واجتماعی رابه هدر می دهد.آمارهای منتشرشده ازسازمان های بین المللی ،بخصوص سازمان بهداشت  جهانی ،کمیته جهانی کنترل موادمخدر وسازمان یونسکو حاکی ازافزایش فزاینده مصرف این مواد درسطح جهان است .همه منابع مورد بررسی بدون استثنا ابعاد مسله را فا جعه آمیز نشان می دهند .(رحیمی موقر،1375)

افرادی که درجامعه احساس عدم امنیت شغلی ،اقتصادی ،اجتماعی وروانی می نمایند ویا به دلیل فقروناداری توان برقرای روابط اجتماعی مطلوب ومناسب بااقوام وآشنایان ودیگران ندارند،آنان دیریازود خواسته یا ناخواسته ممکن است .اسیر مواد مخدر می شوند .(شیخاوندی1373)

مطالعات زیادی دلالت برآن دارند که بین عزت نفس ضعیف وسومصرف الکل ودارو رابطه وجود دارد.(سینگ1994به نقل ازعصمت پناه 1391)

این اصل ثابت شده است که همواره پیش گیری بهتروآسان ترازدرمان است .بنابراین پیشگیری بایدفراگیرباشد.پیشگیری بایدمعطوف بربهبود سلامت همه اعضای جامعه موردنظرماباشد.مبارزات پیشگیری نه تنها  باید به کسانی که بیشترین آسیب پذیری رادارند بلکه بایدبه همه آن کسانی که بخشی ازمحدوده اجتماعی وهیجانی آنها نیزهستند توجه کند.(دهقانی،1372)

طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی انواع آسیب های روانی –اجتمایی ازجمله وابستگی های دارویی-اعتیاد)دراغلب جوامع به طور نگران کننده ای روبه افزایش می باشندکه باتوجه به اهمیت موضوع واقبال جامعه آموزشی نسبت به گسترش فرهنگ مواجهه منطقی بامشکلات ونیز تمرکزبرمداخلات پیشگیرانه ،درسالیان اخیر پژوهشهای متعددی درزمینه مهارتهای زندگی انجام گرفته است.ازطرفی دیگر مطالعات نشان می دهد که مداخله های درمانی مناسب می تواند به میزان بسیار بالایی،خطر رفتارهای پرخطر ازجمله اعتیاد پیش وپس از اقدام راکاهش دهد.(سازمان بهداشت جهانی 2006ترجمه طالبی) فراتحلیل پژوهش های انجام شده درحوزه مهارتهای زندگی درایران اثربخشی مهارتهای زندگی رانشان داده است.(کاکابرایی1391)گفته شده است که موثرترین برنامه پیشگیری ازمصرف دارو ومواد برنامه آموزش مهارت های زندگی است. با توجه به پژوهش(افشارنیا ،و همکاران 1380) می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی به عنوان یک عامل حفاظت کننده برای دانش آموزان در سالهای بعدی جهت پیشگیری از سؤمصرف مواد مخدر می باشد . (گرمن 2002)درپژوهشی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی برکاهش واسترس وافزایش پذیرش اجتماعی را نشان داده است.(بوتوین1997به نقل از رحمتی) درواقع آموزش مهارتهای زندگی نگرش مقابله ای به فرد می دهد که تاکنترل بیشتری برزندگی خودداشته باشد.(کینگه 1994،ترجمه محمد خانی ،1380)آموزش مهارتهای زندگی درپیشگیری ازمصرف مواد مخدر یک رویکرد تازه برای پیشگیری است که دروهله اول برعوامل عمده اجتماعی وروانی سوق دهنده به شروع مصرف مواد متمرکز است .تاکید عمده برنامه آموزش مهارتهای بررشد مهارتهای مهم شخصی واجتماعی است .برخی از مطالب این برنامه مربوط به آموختن مهارتهای عمومی زندگی نظیر ابرازوجود (مانندنه گفتن درخواست کردن وبیان قاطع حقوق اجتماعی خویشتن)وبرخی دیگرمستقیما مربوط به مساله مصرف مواد می باشد(عصمت پناه وهمکاران1391)

درتحقیقی که توسط خاکپور (1381)در رابطه با شیوه های نوین درپیشگیری ودرمان اعتیاد ازطریق آموزش مهارتهای زندگی ،برروی 242نفر (121نفر گروه آزمایش و121نفر گروه کنترل )انجام شد ،نتایج تحقیق نشان داد که اجرای برنامه آموزش مهارتهای زندگی اثرات بلند مدتی درپیشگیری از شروع مصرف مواد مخدر ویا گرایش به مواد مخدر راتاییدکردنند.ازسوی دیگر نقش فقروعدم ارضای نیازها درشکل گیری اعتیاد وسومصرف مواد اثبات شده است وجامعه مورد آموزش(کارگران) جز اقشار کم درآمد وضعیف محسوب میشوند .این مساله باعث می شود تا آنان توان تفکرمنطقی وتصمیم گیری اصولی را از دست بدهند ونتوانند مطابق میل خود بادیگران روابط ورفتار داشته باشند ودرنهایت بابرخورد بامعضل ومساله ای نتواند بصورتی منطقی حل وفصل نماید ودرنتیجه نه تنها بامشکل مبارزه نمی کنند بلکه مسائل رانادیده گرفته وآنها راتوجیه می نماید .ودرنهایت فقر اقتصادی موجب از بین رفتن وپژمرده شدن استعدادهای انسانی می شود .(شیخاوندی1373) به طور کلی مطالعات نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی قدرت سازگاری افراد را افزایش می دهد وافراد بهتر موانع ومشکلات موقعیتی رادر زندگی کنار می زنند(جفری2002)

کارگران شرکتی یکی از هدف هایی هستند که امروزه آسیب پذیری نسبت به مصرف مواد مخدر درآن هاپیش بینی می شود .این تحقیق به منظور پیشگیری این گروه از افراد جامعه وآموزش آنها ودرنهایت افزایش بهداشت روانی  انجام خواهد گرفت که درپژوهشهای انجام شده دراین حیطه به این گروه از جامعه توجهی نشده است. به همین علت این پژوهش درپی این است که آیا آموزش مهارتهای زندگی درکاهش میزان گرایش به مواد می تواند اثربخش باشد.

-kop

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...