هدف اصلی این پژوهش، بررسی مدیریت واقعی سود در بخش فروش شرکت و ارتباط آن با واحد مالی در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش حاضر از حیث هدف، تحقیق کاربردی و از حیث موضوع و سوالات پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی می‌باشد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه بود که بر اساس مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت درجه‌بندی شدند. ضریب پایایی برای تمام ابعاد پرسشنامه بیشتر از 7/0‌ برآورد گردید. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش مدیران فروش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار هستند که برای تعیین افراد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. برای انتخاب افراد نمونه از نمونه‌گیری تصادفی استفاده شد. تعداد 80 پرسشنامه توزیع شد که 70 عدد برای تحلیل جمع‌آوری شد. تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش با بهره­گیری از فنون آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (رگرسیون و معادلات ساختاری) صورت گرفت. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که فرضیه‌های 1، 2، 5، 6 و 8 تأثیر مثبت و بقیه تأثیر معکوس بر متغیر وابسته داشتند. نتایج آزمون معادلات ساختاری نیز نشان از تأیید فرضیه‌های پژوهش داشت.
واژگان کلیدی: مدیریت واقعی سود، بخش فروش ، واحد مالی ، بورس اوراق بهادار
 

فصل اول

کلیات پژوهش

1-1 بیان مسأله

فرآیند اندازه‌گیری سود و نتیجه آن نقش مهمی در اداره شرکت دارد و معمولاً کاربران صورتهای مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. از آنجا که محاسبه سود بنگاه اقتصادی متأثر از روشهای برآوردی حسابداری است و تهیه صورتهای مالی به عهده مدیریت واحد تجاری است، ممکن است بنا به دلایل مختلفی مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید (ولی‌زاده و لاریجانی ،1387). مدیریت سود برآیند درجه‌ای از انعطاف و اعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند. مدیران ممکن است از این قدرت خود برای مدیریت فرصت طلبانه سود یا انتقال اطلاعات محرمانه درباره عملکرد آتی شرکت استفاده نمایند (آقائی و چالاکی، 1388). به طورکلی مدیریت سود از دو طریق امکان‌پذیر است: مدیریت سود مبتنی بر ارقام حسابداری و مدیریت واقعی سود. درحالت اول مدیریت از طریق اقلام تعهدی اختیاری به آرایش ارقام حسابداری مطابق با اهداف مطلوب خود می‌پردازد اما درحالت دوم مدیریت با اتخاذ تصمیمات عملیاتی و به عبارت دیگر دستکاری فعالیت‌های واقعی به مدیریت واقعی سود روی آورده و به سود موردنظر دست می‌یابد. هرچند که پژوهشات قبلی مدیریت سود را در زمینه‌های مختلف، نمونه‌های بزرگ و با معیارهایی برای سطوح مدیریت سود نظیر دست‌کاری حسابداری یا جریان‌های نقدی غیرعملیاتی بررسی کرده‌اند، اخیراً پژوهشات مدیریت واقعی سود به سوی کشف اقدامات در بخش‌های خاص شده‌اند. این پژوهش به مدیران اجازه می‌دهد تا سیستم‌های کنترل داخلی را بهبود بخشیده تا امیدوار به افزایش یا کاهش این چنین رفتارهایی باشند. به منظور تحقق این هدف‌، پرسشنامه‌ای به مدیران فروش شرکت‌های فروش محور که در نمونه برگرفته از شرکت‌های بورس اوراق بهادار طی سال های 1389 تا1391 حضور دارند جهت پاسخگوئی داده می‌شود. این پرسشنامه شامل دامنه‌ای از پرسش‌های مرتبط با مدیریت واقعی سود می‌باشد که اطلاعات حاصل از آن با استفاده از تحلیل همبستگی و رگرسیون متغیرهای مستقل پژوهش را تشکیل داده که اثر آنها بر متغیر وابسته که مدیریت واقعی سود است از طریق تحلیل های فوق بررسی می‌گردد.

1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش

بسیاری از پژوهشات صورت گرفته در زمینه مدیریت سود بر جنبه مدیریت اقلام تعهدی متمرکز بوده است و کمتر به جنبه دیگر مدیریت سود یعنی مدیریت واقعی سود توجه شده است. تشخیص شیوه دوم که از طریق تصمیمات عملیاتی صورت می‌گیرد برای شخص خارج از شرکت سخت است و بعید به نظر می‌رسد که به عنوان تخلف از قوانین تشخیص داده شود (روی چودهری، 2006). این گونه بیان می‌کند که اگرچه این گونه انحرافات در عملیات شرکت در رسیدن به اهداف گزارشگری مالی به مدیر کمک می‌کند لیکن ارزش شرکت را افزایش نمی‌دهد. مدیران استفاده داز اقلام تعهدی و اختیاری را جهت مدیریت سود را پیش رو دارند اما ممکن است میزان مدیریت سود مطلوب مدیریت بیش از این اقلام باشد. دست‌کاری اقلام واقعی چندان هم بدون هزینه نمی‌باشد چرا که این احتمال وجود دارد که جریان نقدی در دوره‌های آتی به طور غیرمستقیم تحت تاثیر اعمالی قرار گیرد که درحال حاضر برای افزایش سود انجام می‌شود. بسیاری از شواهد موجود پیرامون دست کاری فعالیت های واقعی بر کاهش فرصت طلبانه هزینه‌های اقتصادی از جمله هزینه های پژوهش و توسعه متمرکز است. عدم قبول پروژه‌های کارآمد به صرف دنبال کردن هدف حداکثرسازی سود از دیگر پیامدهای مدیریت واقعی سود می‌باشد. علاوه براین هنگامی که مدیران سود را درجهت برآورده ساختن اهداف سود دست کاری کنند، قراردادها شرکت را ملزم می‌کنند به این مدیران پاداش‌های مالی بیشتر دهند. همچنین انرژی و وقت این مدیران که باید درجهت فعالیت‌های تولیدی گردد صرف فعالیت‌های مدیریت سود می‌شود. موارد مذکور اهمیت شناخت و پیش‌گیری از مدیریت واقعی سود در شرکت‌ها را مشخص می‌نماید که بر انجام پژوهشات بیشتر در این زمینه تأکید می‌نماید. همچنین تمرکز بر واحد خاصی از شرکت که در این پژوهش واحد فروش می‌باشد و استفاده از روش پرسشنامه‌ای از دیگر وجوه متمایز این پژوهش با پژوهشات مشابه می‌باشد.

1-3 اهداف پژوهش

پایان نامه و مقاله

– شناسایی تأثیر مدیریت سود توسط بخش مالی بر میزان مدیریت واقعی سود.
– شناسایی تأثیر سطح مشارکت بخش مالی درتدوین استراتژی‌های توسعه فروش بر میزان مدیریت واقعی سود.
– شناسایی تأثیر تضاد بین واحد فروش و واحد مالی بر میزان مدیریت واقعی سود.
– شناسایی تأثیر دریافت پاداش نقدی توسط واحد فروش بر میزان مدیریت واقعی سود.
– شناسایی تأثیر مدیریت واقعی سود بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش درمواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده.
– شناسایی تأثیر سطح مشارکت بخش مالی در تدوین استراتژی‌های توسعه فروش بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش در مواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده.
– شناسایی تأثیر تضاد بین واحد فروش و واحد مالی بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش درمواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده.
– شناسایی تأثیر دریافت پاداش نقدی توسط واحد فروش بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش درمواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده.

1-3-1 هدف کاربردی

کمک به تحلیلگران و سرمایه‌گذاران بورس اوراق بهادار به منظور اتخاذ تصمیمات آگاهانه

1-4 فرضیه‏های پژوهش

فرضیه اول: میزان مدیریت سود توسط بخش مالی بر میزان مدیریت واقعی سود تأثیر معناداری دارد.
فرضیه دوم: سطح مشارکت بخش مالی درتدوین استراتژی‌های توسعه فروش بر میزان مدیریت واقعی سود تأثیر معناداری دارد.
فرضیه سوم: میزان تضاد بین واحد فروش و واحد مالی بر میزان مدیریت واقعی سود تأثیر معناداری دارد.
فرضیه چهارم: میزان دریافت پاداش نقدی توسط واحد فروش بر میزان مدیریت واقعی سود تأثیر معناداری
فرضیه پنجم: میزان مدیریت واقعی سود بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش درمواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده تأثیر معناداری دارد.
فرضیه ششم: سطح مشارکت بخش مالی در تدوین استراتژی‌های توسعه فروش بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش در مواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده تأثیر معناداری دارد.
فرضیه هفتم: میزان تضاد بین واحد فروش و واحد مالی بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش درمواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده تأثیر معناداری دارد.
فرضیه هشتم: میزان دریافت پاداش نقدی توسط واحد فروش بر میزان تعدیل رفتار مدیران فروش درمواجهه با درخواست‌های مدیریت سود در آینده تأثیر معناداری دارد.

1-5 روش پژوهش

پژوهش حاضر از جنبه ماهیت و اهداف پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. زیرا پژوهشات توصیفی به مطالعه وضع موجود می پردازد و هیچ گونه امکان دست کاری روی متغیرهای مستقل برای محقق وجود ندارد.از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی و از لحاظ روش تحلیل داده ها از نوع مطالعات همبستگی و رگرسیون می‌باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از داده‌های حاصل از پرسشنامه به تحلیل همبستگی پاسخ‌ها با متغیر وابسته که مدیریت واقعی سود است پرداخته شد. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون به بررسی ابعاد بیشتری از عوامل مؤثر بر مدیریت واقعی سود پرداخته شد.
1 Roy & chodhari

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...