وقتی کودکی متولد می شود ، یکی از نخستین سوالات این است که آیا دختر است یا پسر ؟ به نوزادان دختر لباس صورتی رنگ می پوشانند  و اتاق اورا بارنگ های ملایم و روشن تزیین می کنند و به نوزادان پسر البسه ی آبی رنگ می پوشانند و اتاق های آنان  معمولا رنگ های بسیار تند و روشن دارد . از اولین روز حیات ، نوزاد انسان در دنیایی که بار جنسیتی زیادی دارد زتدگی را آغاز می کند . (گولومبوک ، فی وش ، 1377 :31)

جنسیت در طول زمان های مختلف به شیوه های متفاوت ادراک ، تفسیر و ارزش گذاری می شود و گذر جوامع از وضعیت سنتی به مدرن به بازتعریف هویت انسانی و اجتماعی زنان و مردان منتهی شده است .

در جوامع سنتی خانواده گسترده نقش بسیار مهمی در تربیت و جامعه پذیری جنسیتی فرزندان و کودکان بر عهده داشته است . امروزه با ورود به دنیای مدرن و تبدیل خانواده از گسترده به
هسته ای  خانواده نقش خود را به عنوان جایگاه اصلی جامعه پذیری جنسیتی فرزندان حفظ کرده است .

آنچه اهمیت دارد که در بیشتر فرهنگ ها خانواده  تحت تاثیرفرهنگ  پدرسالاری نتوانسته عاری از تبعیض جنسیتی باشد که این به نوبه ی خود در تقویت جامعه ی پدر سالار و نابرابر نقش داشته است .به عنوان مثال جلوگیری از تحصیل دختران  باعث می شود از شناخت حقوق انسانی خود و حضور در اجتماع  باز بمانند.

یکی از اهداف فمینیست ها  اثبات این مسئله بوده است که تفاوت های بین دوجنس (زن و مرد ذاتی نیست ، فمینیست های لیبرال تفاوت بین دو جنس را نتیجه ی نحوه ی جامعه پذیری و شرطی سازی نقش های جنسیتی می دانند و معتقدند که با پسرها و دخترها تقریبا از لحظه ی تولد با شیوه های متفاوتی رفتار می شود که احتمالا زنان را  از پرورش تمامی استعدادهایشان به عنوان انسان باز می دارد . (ابوت و والاس ، 1380 ، 228)

زمانی که شخصی به عنوان زن یا مرد مقوله بندی می شود ، از جنسیت برای سازماندهی و تفسیر اطلاعات اضافی درباره ی آن شخص و شکل دادن به انتظارات رفتاری او ، استفاده می شود ، این مسئله هنگام تولد و یا حتی زودتر از آن آغاز می شود . پزشکان و والدین اغلب سعی می کنند  مقوله ی یک جنس را به کودک نسبت دهند و اندام ها ی جنسی را متناسب آن بسازند. (سفیری ، ایمانیان ، 1388:88)

به گفته ی فمینیست ها در خانواده دو ساختار درهم تنیده برای انقیا د زنان دست اندرکار است :

1) جایگاه زن در مقام همسر و مادر ؛

2) روندهای تربیتی خانواده که منش های زنانه و مردانه را در فرزندان نهادینه می کند و آنان همین منش ها را به فرزندان خود منتقل می کنند و به این تربیت سلطه ی مرد و فرودستی زن را تداوم می بخشند . (ابوت و والاس ،1390 : 114)

بنابر دیدگاه فردگرایی ، جامعه پذیری والدینی ، منبع اولیه اکثر تفاوت های جنسیتی در ویژگی ها و خلق و خوی شخصیتی می باشد . برای جلب حمایت از این دیدگاه ، پژوهشگران مطالعاتی را  به منظور بررسی زمینه هایی که والدین به طور متفاوتی  با فرزندان دختر و پسر خود رفتار می کنند طراحی کردند . در صورت اثبات رفتار متفاوت والدین با فرزندان دختر و پسر خردسالشان ، مشکل تر از آن است که بنظر رسد . (سفیری ، ایمانیان ، 1388 : 89)

به نظر می رسد که والدین ( به ویژه پدر ها ) به طرز متفاوتی با کودکان دختر وپسر خود تعامل دارند ؛ اما این تفاوت ها در رفتار والدین ، منحصر به محدوده های خاصی مثل انتخاب اسباب بازی و شیوه ی تنبیه می باشد . کودکان فعالانه درگیر فرایند جامعه پذیری می شوند و کاربرد کلیشه های جنسیتی را در مورد خود و دیگران یاد می گیرند . (سفیری و ایمانیان ، 1388 : 118)

فرض بر آن است که کلیشه های جنسیتی منعکس کننده باورهای تعیین شده ی فرهنگی درباره جنسیت است  . ممکن است تصور شود که به موازات تغییر نظرگاه های اجتماعی درباره ی زن و مرد ، کلیشه ها نیز تغییر خواهد کرد نتایج شگفت انگیز است ، تحقیقات گویای آن است که کلیشه های جنسیتی ، با توجه به انقلاب های فرهنگی که از آغاز دهه ی 1960 و آغاز دومین نهضت زنان رخ داده است به آن سرعتی که ما فکر می کرده ایم تغییر پیدا نکرده است . ( گولومبوک ، فی وش ، 1377 :43)

با توجه به تغییرات فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی موجود ، هر نسلی در مقایسه با نسل پیشین  ، به تساوی حقوق جنس ها بیشتر متعهد می شود و درصدد ایجاد محیط و فرصت برابر برای بروز تمامی استعدادهای انسانی زنان و مردان در حوزه های متفاوت اجتماعی بر می آید.

این تحقیق به شناخت تعصبات جنسیتی  در خانواده و میزان تحول نگرش های والدین با توجه به میزان تحصیلات ، رده سنی  ، مذهب …..می پردازد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیان مسئله

پایان نامه و مقاله

با وجود دگرگونی در ساختار خانواده ونقش های خانوادگی ، بدون تردید خانواده همچنان یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه به شمار می رود . درونی کردن ارزش ها و هنجارهای جنسیتی از خانواده سرچشمه می گیرد . والدین ممکن است با رفتارهای تبعیض آمیز جنسیتی ، نابرابری در خانواده را تداوم بخشند که اگر در سطح اجتماعی و فرهنگ جامعه قابل پذیرش باشد و صورتی همگانی به خود بگیرد باعث کاهش اعتماد به نفس یک جنس (زنان ) در مقابل جنس دیگر (مردان ) و قبول تبعیض و نابرابری در جنس ستم دیده می شود . اما چنانکه والدین تبعیض های جنسیتی را کنار گذاشته و کلیشه های جنسیتی را کمرنگ تر نمایند در جامعه پذیری فرزندان دختر و پسر دید یکسانی داشته باشند ، زنان می توانند جایگاه خانوادگی و اجتماعی بهتری به دست آورند و استعدادهایشان را به بهترین نحو شکوفا نمایند که این به نوبه ی خود در توسعه ی هر چه بیشتر جامعه انسانی  عمل خواهد نمود.

توجه مجامع  بین المللی و پژوهشگران علوم انسانی در چند دهه ی اخیر به زنان و مسائل آنان معطوف شده است ، تا آنجا که سازمان ملل متحد ، در محاسبه ی شاخص های توسعه  ی انسانی هر کشور ، تبعیض های جنسیتی برضد زنان را نیز لحاظ کرده است . (گریفین و مک کنلی ، 1378 : 199)

هم والدین و هم محیط اجتماعی در شکل گیری انعطاف پذیری جنسیتی ، نقش دارند . برخی الگوهای خانوادگی ، احتمال بیشتری دارد که کودکان را با نگرش های انعطاف پذیرتر پرورش دهند . فرهنگ و جامعه نیز با هدف پیام های سوگیرانه درباره ی نقش های جنسیتی مساوات طلبانه را گسترش دهند . ساختار اجتماعی که میزان قدرت متمایز را برای زنان و مردان استمرار می بخشد منجر به نقش های جنسیتی و کلیشه های جنسیتی غیر قابل انعطاف می شود . (اکرم  ، 1383: 115)

براساس نظریه جامعه پذیری جنسیت ، فرایند جامعه پذیری گرایش ها و هویت جنسیتی را در خانواده  درونی کرده و آن را به فرزندان  انتقال می دهد  و باعث دائمی شدن سلطه ی مرد  و مطیع بودن زن می شود  چرا که معمولا از زنان تصویری آرام  ، مطیع ، منفعل  ، عاطفی ، و وابسته و از مزدان تصویری  مستقل ، استوار ، شایسته ، توانا و مصمم ترسیم می شود  و در چنین شرایطی زنان نقش جنسیتی  سنتی مطیع بودن  و در مقابل مردان  نقش سلطه گرای مردانه را می پذیرند.  (اعظم آزاده ، دهقان فرد ، 1385 : 161 )

 

 

اهداف تحقیق

اهداف پژوهش به شرح ذیل دنبال می شود :

1) شناخت نگرش جنسیتی والدین نسبت به فرزندان دختر و پسر و نقش آن در ایجاد نابرابری جنسیتی

2 )شناخت تحول نگرش جنسیتی و الدین بر اساس گروه سنی آنها  (تفا وت دیدگاه والدین جوان با والدین مسن )

ضرورت تحقیق

این تحقیق ضرورت دارد زیرا در صورتی که نگرش نابرابر جنسیتی والدین  بدون شناخت باقی بماند و کلیشه های جنسیتی  خانواده ها در برخی موارد مانع رشد صحیح زنان باشد  لطمه های  فردی ،اجتماعی  ، فرهنگی ، اقتصادی خود را خواهد داشت . زیرا  در این صورت  تداوم نابرابری جنسیتی باعث می شود که  زنان نتوانند هم پای مردان پیشرفت کنند و از طرفی دیگر تحت اختیار و سیطره ی آنها باقی می مانند که  به  کاهش کارایی مفید آنها در سطح اجتماعی و به تبع آن نبود رسمی آنها در سطح اقتصاد خواهد انجامید .

این تحقیق توسط دانشگاه ها  که یکی از مکان های اصلی فرهنگ سازی و انتقال و تحول فرهنگی  محسوب می شود قابل استفاده برای دانشجویان خواهد بود .

عمده ترین استفاده کنندگان از نتایج پژوهش حاضر ، محققان علوم اجتماعی ، سازمان مطالعات زنان ، رسانه ها و عامه ی مردم می باشند .

فرضیه های تحقیق

در این تحقیق به دلیل استفاده از روش کیفی  فرضیه های تحقیق در حین جمع آوری اطلاعات  صورت بندی وتبیین می شود . زیرا محققان تحقیقات کیفی  اعتقادی بر عام بودن پدیده ها  در شرایط مختلف ندارند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...