تفکیک مالکیت از مدیریت در سطح شرکت­ها، باعث بوجود آمدن ناسازگاری میان مدیران و مالکان شده است. از رابطه­ی میان مدیران ومالکان به عنوان رابطه­ی نمایندگی یاد می­شود. هیات­مدیره واحدی مهم در ساختار سازمانی هر شرکت می­­باشد که محور ارتباطی میان سهامداران و مدیران تلقی می­شود و به واسطه همین موضوع، ایفا کننده نقش مهمی در حاکمیت شرکتی در سطح شرکت­ها است (حساس یگانه و خیرالهی، 1387).
مکانیزم­های حاکمیت شرکتی را می­توان به دو دسته کلی داخلی و خارجی تقسیم نمود. مکانیزم­های داخلی مبنی بر اقدامات اتخاذ شده توسط شرکت­ها به منظور اجرایی کردن کنترل و پاسخگویی است. یکی از مهمترین مکانیزم­های داخلی حاکمیت شرکتی، توجه به هیأت مدیره به عنوان نهاد هدایت­کننده­ای است که نقش مراقبت و نظارت بر کار مدیران اجرایی به منظور حفظ منافع مالکیتی سهامداران را بر عهده دارد. بخش عمده­ی این سازوکارها به این موضوع تأکید دارند که داشتن ویژگی­های خاص توسط هیأت مدیره، از جمله اندازه و تعداد اعضای غیرموظف، رفتار فرصت­طلبانه و سودجویانه مدیران را محدودتر می­کند، بنابراین، کیفیت و قابلیت اتکای گزارشگری مالی (بویژه سود حسابداری) بهبود خواهد یافت (گیلان، 2006).
 

  • بیان مسأله

با گسترش شرکت­های سهامی و مطرح شدن تئوری نمایندگی و افزایش وظایف و اختیارات هیأت مدیره شرکت­ها، همواره این امکان وجود دارد که مدیران اقداماتی انجام دهند که در جهت منافع خودشان و عکس منافع سهامداران باشد. این امر ناشی از وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران شرکت می­باشد. به این دلیل که برای مدیران امکان دسترسی انحصاری به بخشی از اطلاعات و نیز تهیه و ارائه اطلاعاتی همچون اطلاعات مالی وجود دارد و سهامداران نمی­توانند اعمال و فعالیت­های مدیران را بطور مستمر مشاهده و کنترل نمایند. استفاده­کنندگان از اطلاعات مالی نیز همواره از عدم تقارن اطلاعات حسابداری ناراضی بوده­اند و همواره به دنبال اطلاعاتی هستند که بتوانند جهت تصمیم­گیری­های منطقی از آن استفاده نمایند. در صورتی که، اطلاعاتی قابل اتکا وجود داشته باشد که بتوان از آن­ها در فرآیند تصمیم­گیری استفاده نمود، آنگاه اطلاعات مذکور، مربوط تلقی خواهند شد. بنابراین، شناسایی ساز و کارهایی که بتواند به ایجاد معیارهای با قابلیت اتکا و کاهش تضاد منافع موجود بین ذینفعان کمک نماید، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. این امر منجر به بحث­های متعددی شده است که موضوع حاکمیت شرکتی از اصلی­ترین آن­هاست. حاکمیت شرکتی راهکاری جهت از بین بردن عدم تقارن اطلاعاتی موجود بین مدیران و سهامداران، از طریق تعدیل تضاد منافع، می­باشد و یکی از مهمترین مکانیزم­های آن، بهبود ساختار هیأت­مدیره می­باشد (صدیقی، 1392).
از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرموظف مستقل در هیأت مدیره شرکت­ها و عملکرد نظارتی آن­ها به عنوان افرادی مستقل، به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت کمک می­کند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی را در ایجاد ترکیب مناسبی از مدیران موظف و غیرموظف، در میان اعضای هیأت­مدیره، ایفا می­کنند. وجود چنین ترکیبی از عناصر اصلی یک هیأت مدیره کارآ و مؤثر محسوب می­شود. زیرا در حالی­که مدیران موظف، اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیت شرکت ارائه می­کنند، مدیران غیرموظف با دیدگاهی غیرحرفه­ای و بی­طرفانه، در مورد تصمیم­گیری مدیران مذکور به قضاوت می­نشینند. بدین ترتیب هیأت­مدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک ساز و کار بالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب می­آید (طالب نیا و تفتیان، 1388).
هیأت­مدیره نقش مهمی را در راهبری (حاکمیت) شرکت­ها و سازمان­ها ایفا می­کند. هیأت­مدیره شرکت در برابر نظارت بر کیفیت محتوای اطلاعاتی سود مندرج در صورت­های مالی پاسخگو است، بنابراین، رفتار آن­ها، رفتار مدیران ارشد را به منظور تضمین اینکه اقدامات آن­ها مطابق با منافع سهامداران، سرمایه­گذاران، بدهکاران و سایر اشخاص ثالثی که با شرکت در ارتباطند، کنترل می­کند. برخی از محققان استدلال می­کنند که هیأت مدیره کوچک در مقایسه با هیأت­مدیره بزرگ کارآتر است و همچنین هیأت­مدیره مستقل از کیفیت بالاتری برخوردار است زیرا آن­ها در برابر تأثیر نادرست مدیران از آسیب پذیری کمتری برخوردارند، در واقع هرچه ترکیب هیأت­مدیره از اعضای برون سازمانی بیشتری تشکیل شده باشد، اطلاعات بهتری را ارائه خواهند داد، که ممکن است، این عمل بر کیفیت اطلاعات مالی و در نتیجه سود گزارش شده تأثیرگذار باشد (دیمیتروپولس و آستریو، 2013).
با توجه به مطالب عنوان شده در بالا، پرسش­های اصلی این تحقیق به صورت زیر مطرح می­شوند:
1- آیا بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟
2- آیا بین کیفیت اطلاعات مالی (به موقع بودن اخبار خوب و بد) و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟
3- آیا بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟
 

  • اهداف تحقیق

اطلاعات حسابداری یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم­گیری­های اقتصادی است. این اطلاعات عمدتاً در سه گروه صورت­های مالی، گزارش­های کمی و تجزیه­وتحلیل­های خاص طبقه­­بندی می­شوند. در تصمیم­گیری­های اقتصادی هر یک از اطلاعات می­تواند به تنهایی یا تواماً و یا حتی همراه با اطلاعات خارج از سیستم­های حسابداری بکار گرفته شود. بیشتر سرمایه­گذاران و تدوین­کنندگان قوانین اعتقاد دارند که برخی از ویژگی­های حاکمیت شرکتی (مانند وجود اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره و اندازه هیأت مدیره) به حفظ منافع سهامداران کمک نموده و هرگونه تضاد منافع بین آن­ها و مدیریت را کاهش می­دهند. بهبود ساختار هیأت­مدیره به عنوان یکی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، از طریق همسو نمودن منافع مدیران و سهامداران، به سرمایه­گذاران کمک می­نماید و قابلیت اتکای اطلاعات مالی و همگرایی فرآیند گزارشگری مالی را تقویت می­کند. بر اساس مطالعات اکتشافی و بررسی وضعیت موجود در بازار سرمایه ایران، چگونگی تأثیر ترکیب هیأت­مدیره بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین، اولین هدف ما در این تحقیق به صورت زیر می­باشد:
1- بررسی رابطه­ی بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأت­مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.
سود یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه­های اقتصادی است. به دلیل وجود محدودیت­های ذاتی در حسابداری ممکن است سود گزارش شده در صورت­های مالی منطبق با سود واقعی نباشد برای حل این مشکل از مفهوم کیفیت سود کمک گرفته شده است. مطالعات محققان نشان داد که مدیران جهت گزارش اخبار بد بر مبنای به موقع بودن، انگیزه­های قابل توجهی دارند زیرا آن­ها می­خواهند خود را در برابر مسئولیت­های قانونی ممکن حفاظت نمایند. لذا هدف بعدی ما دراین تحقیق بدین صورت مطرح می­شود:

  • بررسی رابطه­ی بین به موقع بودن اخبار خوب و بد در سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

اگر مدیریت سود فرصت­طلبانه با استفاده از سیستم­های نظارتی کنترل شود، سودهای حسابداری قابل اتکاتر و حاوی اطلاعات مفیدتری هستند. پیسنل و دیگران(2000)، نشان می­دهند که نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی ظرفیت مدیران برای مدیریت سود را کاهش می­دهد. نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی توانایی بهبود قابلیت اتکای سودهای حسابداری را دارد، بنابراین قابلیت اطلاع رسانی مفید سودهای حسابداری را بهبود می­بخشد. حاکمیت شرکتی همچنین از طریق هم راستا کردن منافع مدیران و سهامداران و افزایش قابلیت اتکای اطلاعات مالی و درستی فرآیند گزارشگری مالی به سهامداران کمک می­کند. هدف آخر ما در این تحقیق به صورت زیر مطرح می­شود:

  • بررسی رابطه­ی بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.
  • اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
  • پایان نامه

نقش هیأت­مدیره به عنوان یکی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، در ادبیات مرتبط با آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در حاکمیت شرکتی، هدف، برخورداری از یک هیأت­مدیره مؤثر و کارآ است و دستیابی به این هدف، مستلزم ارزیابی خصوصیات هیأت­مدیره است. اثربخشی هیأت مدیره در شرایط مختلف از قبیل اندازه و ترکیب آن بیان شده است. ارزیابی کارآیی هیأت­مدیره می­تواند به سرمایه­گذاران فعلی و بالقوه، تحلیل­گران و تدوین­کنندگان مقررات کمک بیشتری نماید. تحلیل­گران روی ارائه­ی اطلاعات قابل اتکا به سرمایه­گذاران و همین طور دستیابی به تصمیمات سرمایه­گذاری سودآور متمرکز شده­اند. بنابراین، ارزیابی کیفیت هیأت­مدیره می­تواند عملکرد قابل توجهی را با در نظر گرفتن کیفیت صورت­های مالی و ارزش شرکت استنتاج نماید. علاوه بر این، تدوین­کنندگان مقررات در برابر امنیت عملکرد درست بازار از طریق انتشار اطلاعات با ارزش به تمام اشخاص علاقه­مند، پاسخگو هستند. در نتیجه، اطلاعات ناشی از حاکمیت شرکتی می­تواند برای فعالان بازار و اعضای نظارتی سودمند باشد. هدف از ارائه­ی این تحقیق بررسی این موضوع است که چگونه کیفیت محتوای اطلاعاتی سود حسابداری سالانه بر اساس اندازه و ترکیب هیأت­مدیره، در بازار سهام تهران متفاوت است. که بر اساس رابطه­ی بین حاکمیت شرکتی و مربوط بودن حسابداری، دو دلیل اصلی برای انگیزه­ی تحقیق پیرامون این رابطه وجود دارد: انگیزه­ی نخست ما به این دلیل است که این تحقیق از طریق بررسی ساختار حاکمیت شرکتی بر کیفیت محتوای اطلاعاتی اطلاعات حسابداری می­تواند بینش بیشتری را در رابطه با موضوع شفافیت شرکت ارائه دهد. دومین دلیل برای تحقیق در این زمینه، افزایش اهمیت حاکمیت شرکتی دریافت شده از سوی سرمایه­گذاران و تدوین­کنندگان مقررات است. در نتیجه یافته­های این تحقیق می­تواند برای فعالان بازار سرمایه با ارزش باشد چرا که آن­ها بینش اضافی و سودمندی را در رابطه با کیفیت مدیریتی شرکت­ها و تأثیر آن­ها روی مربوط بودن سود ارائه دهد. این تحقیق نخستین تحقیقی است که در بازار بورس تهران به بررسی ترکیبی ساختار هیأت­مدیره بر محتوای اطلاعاتی سود می­پردازد که می­تواند به رشد تحقیقات مربوط به حاکمیت شرکتی اضافه شود.
 
– Gillan
– Dimitropoulos and Asteriou
– Pisnel and etal

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...