در دنیایی که مدیران وکارکنان شاهد تغییرات زودگذر هستند کاراصلی به گونه ای اجرا در
می آید که کارکنان همواره باید نوآوری های روزمره داشته باشند. بنابراین کارکنان واعضای سازمان باید پیوسته چیزهای تازه ای فراگیرند، مهارتهای جدید بیاموزند وپیوسته بازآموزی شوند. امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی بعنوان یکی از استراتژی های اصلی دستیابی به سرمایه انسانی وسازگاری مثبت با شرایط تغییر بعنوان دو مزیت رقابتی سازمانها قلمداد می شوند و از اینرو جایگاه و اهمیت راهبردی آن در بقاء وتوسعه سازمان نمایان شده است. ارائه آموزش اثر بخش دریک سازمان مدرن مستلزم تفکر جدید ، مدلهای جدید، رویکرد جدید وابزار ومکانیزم های جدید است. از اینرو شناخت و تحلیل اثر بخش نیازهای آموزشی پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است.

تعیین نیازهای آموزشی اولین گام برنامه ریزی آموزشی کارکنان ودر واقع نخستین عامل ایجاد تضمین اثر بخش کارکرد آموزش وبهسازی است. که اگر بدرستی انجام شود مبنای عینی تری برای برنامه ریزان بعنوان نقشه اثر بخشی وطبعاً سایر فعالیتها ، فراهم خواهد شد واحتمال تطابق آن با نیازهای سازمان ، حوزه های شغلی وکارکنان ودر نهایت اثر بخشی آن افزایش خواهد یافت.

نیازسنجی با شناسایی نیازهای مهم، مبنایی برای تعیین اهداف و طبعاً بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم حول محور نیازهای اولویت یافته فراهم می سازد. بنابراین کلیه تصمیمات در خصوص تدارک اهداف خاص ، محتوی آموزشی مناسب واستفاده موثر ومناسب از سایر منابع و امکانات محدود (انسانی، مالی، مادی) تابعی از مطالعات نیازسنجی است .پس تشخیص نیاز اولین قدم در آموزش است. تشخیص نیاز باید متکی بر اصول صحیح وعلمی باشد تا برنامه ریزان با اطمینان کامل نسبت به تامین نیاز اقدام نمایند .نیاز آموزشی پدیده ای است مربوط به تحولات بنیانی جامعه ودر ارتباط با مسائل اقتصادی آن ونیازی که هر جامعه به تعداد معینی افراد تحصیل کرده با معلومات تخصصی ویژه وبه میزان های مختلف ودر سطح مختلف وبه مقیاس آرمانهای آینده دارد. آنچه در آموزش مدیران مهم است در نظر گرفتن نیازهای آموزشی است که مطابق آن نیازها ، برنامه ریزان آموزشی باید جهت رفع آن نیازها اقدام به تهیه وتدوین برنامه های آموزشی مطلوب کنند. نیازسنجی آموزشی فعالیتی حیاتی ومهم برای آموزش وبهسازی عملکرد مدیران وکارکنان است. نتیجه اینکه تعیین نیازهای آموزشی نقطه آغاز هر نوع آموزشی است ، که نقش وتاثیر فراوان در اثر بخشی ونیز فراهم آوردن مبنایی برای ارزیابی وتصمیم گیری در زمینه های آموزشی دارد(عباس زادگان و ترک زاده ،1381، ص،56).

بیان مساله

اولین و اساسی ترین گام درتدوین و اجرای برنامه آموزشی ،اجرای صحیح و مبتنی برواقعیت فرایند نیازسنجـی است  .نیازسنجی درحقیقت،  سنگ زیرین ساختمان آموزش است و هر قدر این سنگ زیرین، بنیانی تر و مستحکم تر باشد بنای روی آن محکم تر و آسیب ناپذیر خواهد بود.نیازسنجی عبارت است از شناسایی نیازها (فاصله میان آنچه هست و آنچه باید باشد) و      درجه بندی آنها به ترتیب اولویت و انتخاب نیازهایی که باید کاهش یافته و حذف شود (مشایخ و بازرگان، 1383، ص 163).

تعاریف مختلفی از نیازسنجی ارائه شده است که نقش این مهم را در فرایند بهسازی و بالابردن مهارتها وبهروه وری بیشتر برای حصول به اهداف سازمانی نشان می دهد: با این تعریف در سازمانی مانند سازمان صدا و سیما، نیاز سنجی آموزشی  مهمترین و بنیادی ترین اصل در حصول به اهداف تعیین شده رسانه ایست با توجه به اینکه هر نظام آموزشی در صورتی در انجام رسالت خود موفق خواهد شد که عوامل آموزشی آن برخوردار از صلاحیت های علمی و آشنا به روشهای آموزشی و مجهز به مهارت های آموزشی و شغلی و حرفه ای باشند. نظام آموزش رسانه‌هایی مانند رادیو و تلویزیون در زمینه کاری خود مسئولیتی خطیر دارد، زیرا که از یک سو فن‌آوری رسانه پیوسته در حال تغییر و تحول است و از سوی دیگر ماهیت کار سازمان علی‌الخصوص برنامه سازی و مشاغل مربوط به آن با استفاده از فن‌آوری های جدید باید همگام با تحولات دیگر با موضوعات و مسائل جدید مواجه شده و مأموریت‌های رسانه را در مسیر تحول و پیشرفت به انجام برساند. بنابراین آموزش باید همواره همگام با تحولات پاسخگوی نیازهایی که مدام در حال  تغییر و تحول است باشد. (پاپیان، 1384، ص15)

آموزش حرفه که به طور عمده باید توسط حرفه­ای­ها صورت بگیرد از یک­سو خود نیازمند به­روز کردن مهارت­های آموزشی خود می­باشد و از سوی دیگر همواره نیروهای حرفه­ای سازمان را برای عرضه آموزش مورد لزوم سازمان به نیازمندان آماده سازد. با توجه به اینکه صدا و سیمای مرکز مازندران از اولویت­های تولیدی به سزایی در سازمان صدا و سیما جهت انعکاس وقایع و تاثیر روی افکار عمومی برخورداراست نیازسنجی آموزشی ضروری به نظر می­رسد در حالی­که تاکنون با توجه به واکاوی­های انجام شده، این مهم در صدا و سیمای مرکز محقق نشده و با توجه به تغییر ذائقه مخاطبان مازنی، نیازسنجی آموزشی هم ضروری به نظر می­رسد بنابراین در این پژوهش به شناسایی نیازهای آموزشی برنامه­سازان تولید سیما، صدا و خبر می­پردازیم تا راهگشایی برای کیفیت
برنامه­سازی برنامه سازان وبرنامه ریزان سازمان قرار گیرد .

با توجه به مطالب فوق این تحقیق با هدف بررسی نیازسنجی آموزشی برنامه­سازان صداوسیمای مرکز مازندران انجام می­گیرد.

اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

مقالات و پایان نامه ارشد

 با توجه به اینکه دوره­های مختلف آموزشی در صدا و سیمای مرکز مازندران انجام می­شود اما در نظر سنجی­های انجام شده این سازمان در تاریخ بهمن ماه سال 91  میزان مخاطبان آن کاهش نسبی را نشان می­دهد. پرداختن به آموزش نیروهای انسانی برای نتایج بهتر در امر اهداف و برنامه این رسانه ضروری به نظر می­رسد.

مخاطب و افزایش بیننده برای رسانه­ها امری حیاتی به شمار می­روند. با توجه به نقشی که       صدا و سیمای مازندران در انعکاس فرهنگ بومی و محلی برعهده دارد، مخاطب­شناسی و از سویی شناخت نیازها و گنجاندن آن در آموزش­هایی که برای کارکنان، اعم از تهیه کنندگان و تولیدکنندگان صدا وسیما و خبر ضرورت پیدا می­کند.

طراحی برنامه­ها برای آموزش و بهسازی عملکرد کارکنان سازمان صداوسیما مرکز مازندران                    می­تواند منجر به گام­های موثری برای بالا رفتن میزان تولیدات کیفی و افزایش مخاطبان مازندرانی  شود.

ضرورت دارد پیش از هرگونه برنامه­ریزی، به طور عمقی، نوعی نیازسنجی انجام شود و آموزش کارکنان صدا و سیما مرکز مازندران از قبل نیازسنجی شده باشد و پس از بررسی آن به ایجاد
دوره­های کارآمدتر و عمیق­تری که بتواند واقعاً اثربخشی باشد اقدام کرد.

میزان کاهش مخاطبان شبکه استانی این هشدار را به ما می­دهد که کارکنان صدا و سیمای مازندران در شناخت نیازهای آموزشی خود موفق نبوده و باید در این خصوص واکاوی­های لازم صورت پذیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...