پایان نامه بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر نشخوارفکری |
سوءمصرف مواد و هم چنین اعتیاد، از غمانگیزترین معضلات جوامع امروزی میباشد. وابستگی به مواد اختلال مزمن و عودکنندهای است که شروع و تداوم آن متأثر از تعامل عوامل ژنتیکی، روانی، اجتماعی و محیطی است. یافتههای شیوع شناسی نشان میدهدکه حدود 2 میلیون معتاد در قشر جوان وجود دارد که با توجه به پایین آمدن سن اعتیاد این آمار رو به افزایش است از سوی دیگر صدها نفر به دلیل عوامل مرتبط با اعتیاد (از جمله خرید و فروش) زندانی هستند و این زنگ هشداری است که تحقیقات در حیطههای مختلف این معضل را نشان میدهد (یعقوبی و همکاران، 1392).
در این میان، چندبعدی بودن سبب شناسی اختلال وابستگی به مواد و مسئلهی همبودی با اختلالات دیگر نیز از موانع دیگر مشکلساز درمان بیماران وابسته به مواد میباشد، به طوری که یافتههای تحقیقی نشان میدهد که بیش از 70 درصد افراد وابسته به مواد علاوه بر مشکل مصرف مواد از اختلالاتی مانند اختلال شخصیتی، جنسی، اضطرابی، افسردگی و اختلالات جسمی رنج میبرند (Hasin et al., 2002).
از طرفی، اعتیاد به مواد مخدر افیونی بیماری مزمنی است که در اغلب موارد با یک بیماری روانپزشکی دیگر همراه است. اختلالات خلقی و در راس آن افسردگی از جمله شایعترین اختلالات محور اول همراه با اعتیاد میباشد. براساس نسخه چهارم تجدید نظر شده راهنمایی تشخیصی آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) مشخصه اختلال افسردگی خلق افسرده با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بی علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص میباشد. احتمال همبودی اختلالهای روانپزشکی در افراد مبتلا به اختلالهای مصرف مواد را سه برابر بیشتر میدانند (Sinha, 2001).
بیان مسئله
وابستگی به مواد یا اعتیاد به مواد مخدر در همهی مشاغل، سطوح تحصیلی و طبقهی اقتصادی، اجتماعی دیده میشود و به افراد و اقشار خاصی اختصاص ندارد. با توجه به شیوع بالای وابستگی به مواد و دشواریهای درمان آن، تلاش برای شناسایی عوامل خطر ابتلا به این مشکل در جمعیتهای مختلف بسیار ضروری است.
در جهان پیشرفت زیادی در درک چرایی شیوع مصرف مواد مخدر و یافتن مناسبترین راه پیشگیری و درمانهای آن ایجاد شده است.
دلایل مختلفی برای گرایش به انواع مواد مخدر وجود دارد. برخی افراد برای پذیرفته شدن در جامعه به سمت مواد میروند و برخی دیگر سعی میکنند خود را رشد یافتهتر و بزرگتر جلوه دهند و برخی برای تسکین خود به مواد پناه میبرند (ابوالقاسمی و همکاران، 1388).
پژوهشهای بالینی متغیرهای گوناگونی را به عنوان پیشبینی کنندهی وابستگی به مواد مخدر شناسایی کرده است، که به 4 دسته تقسیم میشوند: (Newcomp and Richardson, 2004)
- محیط فرهنگی اجتماعی
- عوامل بین شخصی
- عوامل روانی-رفتاری
- عوامل زیستی- ژنتیکی
مصرف مواد به متغیرهای روان شناختی دیگری از جمله احساس ناامنی و سبکهای دفاعی ناکارآمد نیز بستگی دارد.
زینالی و همکاران (1386)، در مطالعهای که با هدف بررسی زمینههای پیش اعتیادی معتادان و مقایسهی آن با افراد غیرسالم انجام دادند، به این نتایج دست یافتند که وجود زمینه و استعداد ویژه برای قبول و مصرف مواد مخدر ضروری است و اینکه زمینههای پیش اعتیادی معتادان نظیر خصوصیات شخصیتی، روابط خانوادگی، شیوهی زندگی و عقاید آنها بهطور معناداری متفاوت از افراد سالم است.
با مطالعهی پژوهشهای گذشته به نظر میرسد که متغیرهایی از جمله هیجانخواهی، پرخاشگری، ابراز وجود و افسردگی ممکن است رابطهی نزدیکی با گرایش به مواد داشته باشد (زرگر و همکاران، 1387).
یکی از مواردی که به عنوان پیشبینی کنندهی وابستگی به مواد مخدر در نظر گرفته میشود ابراز وجود میباشد. در اصل یکی از مهارتهای زندگی، مهارت ابراز وجود کردن میباشد که به معنای ابراز عقاید، احساسات و افکار، به صورت شایسته و به گونهایست که به هیچ کس، بیاحترامی روا نداریم و حق کسی را نیز ضایع نکنیم. ابراز وجود باعث افزایش عزت نفس، بیان منطقی افکار و احساسات، کاهش اضطراب، بهبود مهارتهای اجتماعی- ارتباطی و ملاحظه حقوق دیگران و در عین حال گرفتن حق خود شده و در نهایت منجر به افزایش میزان رضایت از زندگی و شادکامی میشود (مرادپور و همکاران، 1392).
بنابراین ابراز وجود یک مهارت آموخته شده است نه یک صفت که یک فرد یا دارای آن است، یا از آن بهرهمند نیست. لذا یک برنامه صحیح آموزشی ابراز وجود قادر است دید افراد را نسبت به خودشان تغییر دهد، اعتماد به خود را در آنها تقویت کند و روابط بین فردی را بهبود بخشد (Lin et al., 2004).
ضرورت مسئله
آثار و نتایج زیانبار و مخرب فردی، اجتماعی و فرهنگی سوءمصرف، وابستگی و اعتیاد به مواد سبب شده است تا بیماران سوء مصرف مواد و کادر درمانی جامعه برای پیشگیری، ترک و جلوگیری از مصرف مواد اقدام کنند. بر این اساس، متخصصان بهداشتی و مؤسسات آموزشی و درمانی نظریهها، مدلها، راهکارها و فنون مختلفی را در پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد و پیشگیری از عود، ابداع، آزمایش و تجربه کردهاند.
گزارش شده است که اکثر افرادی که برای سوء مصرف مواد مراجعه کردهاند پس از ترخیص از درمان دچار عود مصرف مواد شدهاند (Patapis and Lynch, 2006).
با وجود این، هنوز شیوه درمان قطعی برای آن یافت نشده است. حتی پس از آن که فرد وابسته، مصرف مواد مخدر را برای مدتی طولانی قطع کند، نیز نمیتوان امیدوار بود که مصرف مواد را از سر نگیرد. از این جهت عود مصرف مواد یکی از معضلات اصلی درمان افراد دچار سوءمصرف مواد است. به منظور مقابله با مصرف مواد مطالعات مختلفی انجام شده است و جمعبندیهای به دست آمده از این مطالعات نشان میدهد که اثربخشی درمانهای نگهدارندهی دارویی، بدون مداخلههای روانی اجتماعی با عود مصرف مواد زیادی همراه است.
یکی از رویکردهای مداخلات روانی، کاربرد ذهن آگاهی در جلوگیری از عود مصرف مواد است
Witkiewitو همکاران (2005)، با ترکیب تحقیقات بیش از دو دهه بر پیشگیری از بازگشت به عنوان درمان وابستگی به مواد با فنون موجود بر پایه ذهنآگاهی، مداخله جدید شناختی رفتاری را برای، اختلالهای مصرف مواد با نام پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی پیشنهاد کردند .
بنابراین، پیشگیری از عود بر پایه ذهن آگاهی، درمان رفتاری جدیدی است که فنون پیشگیری از بازگشت شناختی رفتاری سنتی (پیشگیری از بازگشت) را با مراقبه ذهن آگاهی برای درمان اختلالات مصرف مواد ترکیب میکند. از این تلفیق به عنوان موج سوم رفتار درمانی یاد میکنند. از نظر کابات-زین هدف ذهنآگاهی حالتی تغییر یافته از هوشیاری نیست، بلکه حالتی از خود مشاهدهگری بدون ارزیابی و توجه به واقعیت حال حاضر است (Greeson, 2009).
بنابراین با توجه به اثربخشی و جدید بودن این شیوه درمان و از آنجایی که بخشی از مراجعه کنندگان به مراکز خدمات مشاورهای را معتادان تشکیل میدهند و اغلب از انواع مشکلات روانی و جسمی، از قبیل افسردگی و اضطراب شکایت میکنند، براین اساس، ما توجه خود را به تبیینهای روان شناختی معطوف کرده، درصدد ارتقای سلامت معتادان خود درمانجو برآمدیم. با توجه به اطلاعات فوق، این مسأله برای پژوهشگر مطرح شد که آیا روش درمان شناختی ذهنآگاهی بر روی نشخوار فکری و ابراز وجود در افراد معتاد تحت درمان با متادون مؤثر است؟
1-4- اهداف پژوهش
- بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر روی نشخوار فکری در افراد معتاد تحت درمان با متادون
- بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر روی ابراز وجود در افراد معتاد تحت درمان با متادون
1-5- فرضیه های پژوهش
- آموزش ذهن آگاهی بر روی نشخوار فکری در افراد معتاد تحت درمان با متادون مؤثر است.
- آموزش ذهن آگاهی بر روی ابراز وجود در افراد معتاد تحت درمان با متادون مؤثر است.
1-6- تعریف اصطلاحات، مفاهیم کلیدی و متغیرها
1-6-1– ابراز وجود
تعریف مفهومی
منظور از ابراز وجود، توانایی ابراز خویشتن به صورت صریح و مناسب، ارج نهادن به احساس و فکر خود و شناخت نقاط قوت و ضعف خویشتن میباشد، پس ابراز وجود به معنی احترام گذاشتن به خود و دیگران است. یعنی این که عقاید، افکار، باورها و احساسات ما و دیگر افراد از نظر اهمیت برابرند (هرمزینژاد و همکاران، 1379).
تعریف عملیاتی
در این پژوهش ابراز وجود، نمرهای است که از پرسشنامه ابراز وجود به دست میآید.
1-6-2- نشخوارفکری
تعریف مفهومی
نشخوار فکری به عنوان افکاری مقاوم و عود کننده تعریف میشود که گرد یک موضوع معمول دور میزند. این افکار به طریق غیر ارادی، وارد آگاهی میشوند و توجه را از موضوعات مورد نظر و اهداف فعلی منحرف میسازند (Joormann, 2006).
تعریف عملیاتی
در این پژوهش نشخوار فکری، نمرهای است که از پرسشنامه نشخوار فکری به دست میآید.
1-6-3– ذهن آگاهی
تعریف مفهومی
براساس نظر Kabat-zinn (1990)، ذهن آگاهی کیفیتی از هشیاری و به معنای توجه به لحظه کنونی، توجهی هدفمند و بدون قضاوت میباشد. بدون داوری است. در حضور ذهن فرد میآموزد که در هر لحظه از حالت ذهنی خود آگاهی داشته و توجه خود را به شیوههای مختلف ذهنی خود متمرکز نماید. ذهن آگاهی با بسیاری از مؤلفههای سلامت روان و بهزیستی روانی، توانایی سازش و عملکرد هیجانی، و کاهش احساس درد خصوصاً در موارد بیماریهای جسمانی همراه است.
تعریف عملیاتی
در این پژوهش آموزش ذهن آگاهی، آموزشی است که طی هشت جلسه بر روی بیماران دیابتی اجرا شده است (بر اساس بسته آموزشی که در پیوست آمده است).
. comorbidity
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-23] [ 09:13:00 ب.ظ ]
|