پایان نامه اندازه گیری ارتباط فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش |
در سالهای اخیر، مدیریت دانش به موضوع بحث محافل علمی و عرصههای عملی تبدیل شده است. جوامع علمی و عملی هر دو بر این باورند که سازمانها با قدرت دانش میتوانند برتریهای بلند مدت خود را درعرصههای رقابتی حفظ کنند. امروزه چشم اندازهای رقابتی سازمانها نشان دهنده تاثیرات این دیدگاهها در عرصههای راهبردی سازمانهای تجاری است.اگر سازمانی به راحتی نتواند شکل صحیح دانش را در جایگاه مناسب آن تشخیص دهد در عرصههای رقابتی با مشکل مواجه خواهد شد.(سرلک، 1387، 2)
مدیریت دانایی میتواند گستره ای از ویژگیهای عملکرد سازمانی را با قادر ساختن شرکت به «عملکرد هوشمندانه تر » بهبود بخشد. اما این به تنهایی کافی نیست چرا که مدیریت دانایی برای آنکه قابل استفاده باشد، نیازمند هماهنگی با فرهنگ سازمانی موجود میباشد. زیرا در هر سازمانی فرهنگ منحصر به فرد آن سازمان وجود دارد که به افراد شیوه فهم و معنی بخشیدن به رویدادها را نشان میدهد. بنابراین از فرهنگ سازمانی میتوان به عنوان یک اهرم قدرتمندی برای تقویت رفتار سازمانی استفاده نمود. فرهنگ سازمانی ضعیف مانع از آن میشود که افراد در تلاش برای نگاهداشت پایگاه قدرت شخصی و کارایی خویش، دانستههای خود را تسهیم کرده و منتشر سازند. لذا برای تسهیل مشارکت افراد و ایجاد دانش، فرهنگ سازمانی حائز اهمیت است. (کرمی،2،1384)
بنابراین در این تحقیق با درک ضرورت موضوع پژوهش و درنظر گرفتن دانشگاه پیام نور استان تهران واحد ورامین بعنوان نمونه مطالعاتی ، سعی در کشف رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش و تبیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی (خلاقیت فردی،سبک رهبری،تعارض،هماهنگی و انسجام ،حمایت مدیریت،پاداش کارکنان) با مدیریت دانش داریم.
1-2-بیان مسأله تحقیق
با بررسی و تحلیل دانش و اهمیت ویژگیهای آن در حیطه عملکرد سازمانها میتوان دریافت که برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمانها به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. اگر روند تغییر و تحول دانش در جامعه معاصر به دقت مورد ارزیابی واقع شود، این نتیجه مهم حاصل میشود که جامعه فرا صنعتی امروز، جامعهای اطلاعاتی است که در آن به تدریج فناوریهای نیرو افزا جای خود را به فناوریهای دانش افزا میدهند (پورداریانی، 1381، 152) .
در محیط پویا و پیچیده امروزی برای سازمانها ضروری است که به طور مداوم دانایی جدید را به شکل ایجاد، اعتباربخشی و کاربرد در محصولات و خدمات خود به کار گیرند. بنابراین، مدیریت سازمانها باید با تکیه بر دانایی برتر اتخاذ تصمیمات معقول تر در موضوعهای مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر دانایی را پیدا کنند. از این رو، مدیریت دانایی مقوله ای مهم محســوب می شود که در سازمانها به دنبال آن است تا نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانستههای فردی و سازمانی را به دانایی و مهارتهای فردی و گروهی تبیین و روشن سازد. . سازمانها باید محیطی برای اشتراک، انتقال و تقابل دانایی در میان اعضای بوجود آورند و افراد را در جهت با مفهوم کردن تعاملاتشان آموزش دهند. تنها با بررسی، تغییر و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مناسب و منعطف است که میتوان به تدریج الگوی تعامل بین افراد را در سازمان تغییر داد و از مدیریت دانایی بعنوان یک مزیت رقابتی بهره گرفت . (کرمی، 1384،3)
موفقیت سازمان در اجرای هر استراتژی از جمله مدیریت دانش، تا حدود زیادی به حمایت و پشتیبانی فرهنگ سازمانی از آن استراتژی بستگی دارد. تلاش سازمانها برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که ویژگیهای فرهنگی مورد نیاز برای اجرای مدیریت دانش در سازمان وجود داشته باشد. دانش در صورتی میتواند به طور موثر در سازمان خلق و تسهیم شود، که مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد . ترویج فرهنگ گشودگی، تسهیم، همکاری، اعتماد و یادگیری در سازمان، نقش بسزایی در تسهیل مدیریت دانش در سازمان دارند. (منوریان، عسگری، آشنا، 1386،12)
انتقال و خلق دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که در آن افراد و گروهها تمایل داشته باشند با یکدیگر همکاری نموده و در راستای منافع متقابلی که دارند، دانش خود را با یکدیگر تسهیم کنند. تسلط فرهنگ فرد گرایی بر سازمان موجب میشود افراد از انتقال دانشی که دارند مضایقه کنند، در صورتیکه وجود اعتماد، همکاری و فرهنگ تسهیم دانش در میان کارکنان، موجب افزایش خلق و تبادل دانش میشود. تاکید بر یادگیری در فرهنگ سازمان بر توانایی سازمان در خلق دانش جدید تاثیر میگذارد. سازمانها با تاکید بر یادگیری به کارکنانشان کمک میکنند که نقش فعال تری در خلق دانش ایفا کنند. سازمانها برای موفقیت در زمینه مدیریت دانش باید فرهنگ یادگیری را در خود گسترش دهند و زمینههای لازم را برای یادگیری مستمر را فراهم سازند. (عسگری، 1384، 4)
دانشگاهها عمده ترین مراکز تولید و اشاعه دانش هستند. ایجاد نوآوریها و در نتیجه خلق دانش جدید از دیرباز از مهمترین کارکردهای موسسات دانشگاهی به شمار آمده ودر این راستا بیشترین اهتمام جامعه دانشگاهی درارتقاء دانش وتقویت سرمایههای فکری با بهره مندی از منابع موجود بوده است. این منابع نه تنها شامل منابع اطلاعاتی؛ بلکه نیروهای فکری ومنابع انسانی نیزمی باشند که لازم است با بکارگیری شیوههای صحیح مدیریت شناسائی و بگونهای سازمان یافته مورد بهره برداری قرار گیرند. بنابراین موسسات دانشگاهی بعنوان مراکز تولید و اشاعه دانش بیش از هر سازمان دیگری نیازمند اجرای مدیریت دانش هستند. (حاضری، صراف زاده، 1385) .
لذا اهمیت مقوله مدیریت دانش در دنیای امروز و فرهنگ سازمانی جهت تسهیل مشارکت افراد و ایجاد دانش و رابطه آن با مدیریت دانش، انگیزه محقق را جهت انجام این پژوهش با عنوان ” میزان ارتباط بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش (KM) در دانشگاه پیام نور استان تهران واحد ورامین ” بوجود آورد و در نهایت مسئله اصلی این تحقیق اینگونه تدوین میشود که میزان ارتباط بین فرهنگ سازمانی (و مولفههای آن) واستقرار مدیریت دانش در این دانشگاه چگونه میباشد ؟
1-3-اهمیت و ضرورت تحقیق
رهبران سازمانی، مدیران و محققان دانشگاهی تمرکز و توجه روز افزونی بر فهم مفهوم فرهنگ سازمانی دارند . عدم تغییر در این توجه روز افزون به این معنا است که دلیل اولیه برای تشخیص فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل موثر سازمانی برای اثر بخشی سازمانی حیاتی است، میتوان نتیجه گرفت که وظیفه محوری مدیران، درک و مدیریت فعال فرهنگ سازمانها است. (منوریان، قربانی شریفی، 1387، 7)
فهم فرهنگ سازمانی در عین حال میتواند زمینهای را برای درک تاریخ سازمان و حوادث و رویدادهای مهم آن – که احتمالا به آنها در شکل گیری نهاد سازمان کمک میکند – فراهم کند. از این گذشته، رشد دانستهها درباره فرهنگ سازمانی میتواند موجب پیدایش رهبران، مدیران و محققانی با درک ویژه از مشخصات بنیادین سازمان شود.که به نوبه خود به مدیریت یا تغییر فرهنگ کمک میکند. از این گذشته، این نکته نیز شایسته توجه است که مدیریت فرهنگ سازمان میتواند یکی از خطرناکترین وظایفی باشد که رو در روی رهبران قراردارد، در حالی که نظارت بر فرهنگ سازمان برای اطمینان از این که فرهنگ سازمان با محیط بیرونی در یک سطح میماند، برای ماندگاری و بقای سازمان ضروری است این عوامل ارزش بررسی فرهنگ سازمانی را در سازمانهای خصوصی و دولتی بیشتر میکند.(همان منبع،8)
فرهنگ سازمانی بعنوان مشخصه ای که باعث پیوستگی سازمانها میشود، شناخته میشود و تنها یک جنبه از بازی نیست بلکه خود بازی است. فرهنگ میتواند ارتباط اتخاذ تکنولوژی و رشد سازمانی را تقویت کند، میتواند یک فاکتور مهم در استراتژی تولید باشد و میتواند نقش حیاتی در مشخص کردن موفقیت یا عدم موفقیت روابط بین سازمانی باشد.
از طرف دیگر بیشتر گروههایی که مطالعات قرن بیست و یکم را انجام میدهند بر این اعتقاد دارند که جهان در وضعیتی قرار دارد که هیچ گاه در تاریخ بشر نبوده است. تغییرات نسبت به سالهای پیشین که سالیان ثبات بوده با نرخ فزاینده ای در بیشتر نقاط جهان و دربیشتر زمینههای زندگی صورت میگیرد. بنابراین، دنیای امروز و فردا دنیای تغییر است، دنیایی که تنها عامل باثبات در آن خود تغییر است از این رو هر سازمان برای اینکه با دنیای در حال تغییر سازگار گردد باید از عهده این تغییر و تحول برآید و مهارتهای جدید و نگرشهای تازه به وجود آورد یکی از پاسخهای خردمندانه به محیط تغییر، افزایش آگاهی از اهمیت دانایی و یادگیری است.
بنابراین، وجود یک فرهنگ سازمانی منعطف که بتواند تغییرات را به خوبی مورد حمایت قراردهد و همواره سازمان را در مزیت رقابتی موفق نگهدارد برای کاویدن، فهمیدن و خلق دانایی مورد نیاز سازمان و اشاعه آن میان کارکنان سازمان ضروری بنظر میرسد. چرا که فرهنگ سازمانی یک سازمان، هویت و شخصیت آن سازمان میباشد. و افراد ناخودآگاه مطابق با آن عمل میکنند. چنانکه نتایج مطالعات نشان داده است یک فرهنگ سازمانی ایستا و غیرمنعطف میتواند اشتباهات نابودکننده ای را بوجود آورد. همان گونه که بی توجهی به دانایی جدیت و هدایت دانش سازمانی میتواند سازمانها را از مزیت رقابتی خارج کند. (حسینی، 1385، 6)
با توجه به اینکه درمحیط دانشگاه بیش از هر جای دیگر نیاز به فرایندهای ذخیره اطلاعات و همینطور انتقال تجارب است، اهمیت سیستمهایی چون مدیریت دانش در این محیط از اهمیت خاصی برخوردار است. عموما تجربه چنین سیستمهائی در سازمانهای بسیار بزرگ وجود داشته و اکنون نتایج و فواید اجرای چنین طرحهائی در این سازمانها به ثمر رسیده است، لذا در این مقطع اجرائی ساختن روشهای نوین مدیریتی مانند مدیریت دانش در سازمانهای دارای حجم متوسط و کوچک دارای اهمیت بسیار است. در محیط خاص فرهنگی دانشگاه که عموم ارباب رجوع در این محیط را قشر دانشجویان تشکیل میدهد مطالعه خاص بمنظور ایجاد چنین سیستمهائی که کاملا به محیط کاری و کارکنان وابسته است بدون در نظر گرفتن فرهنگ سازمانی آن امکانپذیر نمیباشد. با توجه به نکات ذکر شده و با عنایت به اینکه تا کنون تحقیقی در اینباره در دانشگاه پیام نور استان تهران واحد ورامین صورت نگرفته است،لذا انجام پژوهشی بمنظور بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش در این دانشگاه که از سازمانهای در حال رشد محسوب میشود،ضروری به نظر میرسد.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-23] [ 08:19:00 ب.ظ ]
|