پایان نامه ارزیابی رابطه نماگرهای ساختاری بازار با همزمانی قیمت |
کارایی بازار، شفافیت اطلاعات و سرعت انتقال اطلاعات سالهاست که موضوع بحث در حوزه مدیریت مالی میباشد. متخصصان و صاحبنظران این رشته علاقهی زیادی به ایجاد مدلهایی داشتند که رفتار قیمت سهام را نشان دهد هرچند که نتایج آن مدلها پایدار نبوده است (سالمینن، 2008).
بورس اوراق بهادار یکی از اجزای بازارهای مالی است که حرکت چرخهای اقتصاد بدون وجود آن تقریباً غیرممکن میباشد. امروزه تحولات اقتصادهای صنعتی، بازار سرمایه را به ماشینی تبدیل کرده است که نمیتوان بدون تغییر اساسی در شیوه زندگی ملی، آن را از اقتصاد حذف کرد. به عقیدهی کینز اصلیترین وظیفهی یک بورس اوراق بهادار، جذب سرمایهگذاریها با بالاترین بازده میباشد؛ بنابراین میتوان گفت که بورس مکانی برای رقابت طالبان سرمایه در جهت سوق دادن منابع مالی دارندگان سرمایه بهجانب فعالیتهای خود است. در مورد تغییرات قیمت سهام در بازار اوراق بهادار میتوان گفت که رویدادهای عادی و غیرعادی متعددی ازجمله عوامل سیاسی و اقتصادی و بسیاری عوامل دیگر میتوانند بر قیمت سهام اثر بگذارند و باعث ایجاد تغییرات فزاینده و یا کاهنده در قیمتها گردند
در تحقیقاتی که درزمینهٔ بورس اوراق بهادار تهران انجامگرفته غالباً به رابطهی بین اطلاعات داخلی شرکتها و وضعیت مالی آنها با قیمت سهام شرکت توجه شده و کمتر به خود بازار بهعنوان یک عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکتها توجه شده است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد تغییر قیمت سهام شرکتها ناشی از تغییر وضعیت مالی آنها نیست بلکه ناشی از عوامل روانی و درونی بازار است؛ بهعبارتدیگر در بسیاری از موارد شرایط بازار و انتشار اطلاعات در آن قیمت سهام را تعیین میکند و اطلاعات شرکتها بهعنوان اطلاعات جنبی است. (خاکپور،1387).
روش تحلیل بازار که بعضاً به تحلیل تکنیکی مشهور است بر پایه سه اصل کلی و اساسی بنا شده است این سه اصل که در تمام بازارهای جهان صدق میکنند عبارتاند از اصل اول، همهچیز یک سهم در قیمت آن سهم منعکس میشود. تکنسینها معتقدند که تمام دانش موجود درباره سهم صرفنظر از اینکه بنیادی، اقتصادی، سیاسی و یا روانشناختی باشد، در قیمت بازار سهم نمایان میشود. برخی تکنسینهای متعصب برخلاف تحلیل گران بنیادی، مطالعه اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها و درآمد آنها و عوامل عرضه و تقاضا را بیهوده میدانند. آنان معتقدند تمام این اطلاعات متفرقه در یکجا به ظهور میرسد که همان است اصل دوم بیان میکند که قیمتها در مسیرها یا روندهای خاصی حرکت ” قیمت روز سهم “میکنند و آن روندها در مقابل تغییرات ناگهانی از خود مقاومت نشان میدهند. (قائمی،1387).
عرضه و تقاضایی که برای یک محصول وجود دارد، باعث میشود تا روند حرکت سهم مربوطه در حالت تعادل قرار گیرد. وقتی حرکتی آغاز شد، تغییری در آن پدیدار نمیشود مگر اینکه خود به پایان رسد. بهعنوانمثال، اگر قیمت سهمی شروع به افزایش کند، این افزایش ادامه خواهد یافت تا اینکه به نقطه بازگشت مشخصی برسد اصل سوم مربوط به تکراری بودن فعالیت بازار است. طبق این اصل، بازار بهصورت مداوم در حال تکرار خود است. لذا میتوان الگوهای مشخصی را در فواصل زمانی مختلف بر روی نمودارها یافت. البته این امر به یک اصل مهم روانشناختی برمیگردد که انسانها در شرایط مشابه، عکسالعملهای مشابهی از خود نشان میدهند. ازآنجاکه بازار سرمایه، انعکاسی از عملکرد انسانها است، تکنسینها این عکسالعملها را مطالعه میکنند تا در موقعیتهای همسان بتوانند عکسالعملهای مشابه را پیشبینی کنند. تحلیل ساختار بازار توسط بسیاری از متخصصان بازار مورد ارزیابی واقعشده و بعضاً به چالش کشیده شده است. برخی محققان به شواهدی دستیافتهاند که نشان میدهد در صورت تحقق فرضیه کارایی بازار، تحلیل مذکور نمیتواند قیمت آتی سهام را تخمین بزند، تغییرات قیمت سهام در بازار سرمایه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی است که بعضاً فراتر از سطح شرکتها و حتی بازار است. بسیاری ازنظریهپردازان بازارهای مالی معتقدند با استفاده از نماگرهای ساختاری بازار میتوان تغییرات قیمت سهام را پیشبینی کرده و از آنها در تصمیمگیری استفاده کرد.
- بیان مسئله تحقیق
- مشکل اصلی:
امروزه یکی از اساسیترین مسائل اقتصادی افراد حقیقی و حقوقی و دغدغههای تصمیم گیران اقتصادی و دولتمردان در مورد بازار سرمایه، تخصیص بهینه منابع در اختیار است. تخصیص بهینه منابع زمانی امکانپذیر است که منابع به سمت سرمایهگذاریهای پربازده با ریسک منطقی هدایت شوند. در این میان نقش اطلاعات پردازششده که با یک معیار اندازهگیری معتبر ترکیبشده باشد، کاملاً مشهود است. با عنایت به نقش بازار سرمایه در تجهیز منابع مالی و هدایت سرمایهها و بسط فرهنگ سرمایهگذاری، سنجش اثر محرکهای با قدرت پیشبینی زیاد برای فرایند تصمیمگیری فعالان، از مهمترین مسائل بازار سرمایه در بسیاری از کشورهاست بر اساس آنچه اشاره شد، اگر بازار سرمایه در حال ثبات بوده و یا شرایط بازار، افزایشی برقرار باشد، میتوان نتیجه گرفت که وضعیت کلی اقتصاد جامعه رو به رشد است. تغییرات قیمت سهام در بازار سرمایه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی است که بعضاً فراتر از سطح شرکتها و حتی بازار است. بسیاری ازنظریهپردازان بازارهای مالی معتقدند با استفاده از نماگرهای ساختاری بازار میتوان تغییرات قیمت سهام را پیشبینی کرده و از آنها در تصمیمگیری استفاده کرد.
- جنبههای ابهام و اختلافنظرها:
کارپوف چهار دلیل را برای توجیه ارتباط بین اندازه و حجم معاملات و قیمت سهام ارائه میکند:
1) در بازارهای مالی مدلهایی برای پیشبینی قیمت موردبررسی قرار میگیرند که روابط بین حجم معاملات و قیمت سهام را با توجه به میزان ورود اطلاعات به بازار، اندازه و عمق بازار موردبررسی قرار میدهند.
( 2 برای وجود همبستگی مذکور، توزیع قیمتها براثر سفتهبازی است. (اپس،1976) پس بابیان فرضیه ترکیب توزیع قیمتها، نشان داد نوسانهای قیمت و حجم معاملات، به دلیل اینکه در یک متغیر مشترک، باهم ارتباط دارند، الزاماً باید همبستگی مثبت داشته باشند.
(3 دلیل سوم مربوط میشود به تئوری انتظارات عقلایی در قیمتگذاری داراییهای سرمایهای بر اساس این تئوری، مبادلات سهام برحسب اطلاعات خصوصی و عمومی انجام میشود.
(4 ایشان دلیل آخر را به وجود تحلیلهای متفاوت توسط فعالان بازار نسبت میدهد؛ زیرا هریک از آنها بر اساس تحلیل و ترجیح خود بین اطلاعات موجود، پیرامون حجم تصمیم میگیرند. این موضوع درنهایت موجب ارتباط مثبت بین قدر مطلق تغییرات قیمتها و حجم معاملات میشود. هریس دلیل آخر را مناسبترین توجیه برای رابطه مذکور میداند. لیگ و همکاران، (2005)، در کار تحقیقی خود اثبات نمود، که بین مجذور تغییرات قیمت و حجم معاملات رابطه معنیداری وجود دارد، توجه به بازار و مبانی اساسی تصمیمگیری در آن، ضروری میباشد. بدون تردید یکی از عناصر کلیدی تصمیمگیری در اینگونه بازارها، استفاده از متغیرهای مهم و محرک بازار در پیشبینی تغییرات بازده سهام است. این متغیرها به طبقات مختلفی طبقهبندی میشوند که بهصورت کمی و کیفی قابل تبیین هستند. در این مقاله با تمرکز بر متغیرهای کمی، محرکهای ساختاری بازار که اهمیت بسیاری در فرایند تخمین ارزشدارند، موردبررسی قرارگرفته است. محرکهای مذکور بر اساس بررسی وضعیت بازار کشورهای پیشرفته و مطالعه ادبیات موضوعی و تجربه موجود در بازار سرمایه ایران، به چهار دسته نماگرهای مربوط به عمق بازار، حجم بازار، اندازه شرکتها و روند کلی بازار تفکیک شده است. هر چه قیمت سهام همزمانی بالاتر باشد میزان ارتباط اطلاعات شرکت با قیمت سهام پایینتر و واکنش بازار سهام منفی؛ بالعکس، هر چه قیمت سهام همزمانی پایینتر باشد میزان ارتباط اطلاعات شرکت با قیمت سهام بالاتر و واکنش بازار سهام مثبت میباشد. با عنایت به موارد فوق، هدف این مقاله سنجش اثر و ارتباط محرکهای ساختاری بازار سرمایه برهم زمانی قیمت سهام و بازده و تخمین مدل عملیاتی برای طیف وسیع فعالان بورس اوراق بهادار، سازمان خصوصیسازی، نهادهای نظارتی، سرمایهگذاران بالقوه و دیگر تصمیمگیرندگان مرتبط با بازار سرمایه در ایران است.
با توجه به مطالب مذکور در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤال زیر هستیم:
بین نماگرهای ساختاری بازار و همزمانی قیمت و محتوای اطلاعاتی بازار چه رابطهای وجود دارد؟
- اهمیت و ضرورت تحقیق
- تغییرات قیمت سهام در بازار سرمایه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی است که بعضاً فراتر از سطح شرکتها و حتی بازار است. بسیاری ازنظریهپردازان بازارهای مالی معتقدند با استفاده از نماگرهای ساختاری بازار میتوان تغییرات بازده سهام را پیشبینی کرده و از آنها در تصمیمگیری استفاده کرد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در رشد و شکوفایی اقتصادی کشور تأثیر بسزایی داشته باشد.
- شناخت بهتر عوامل مؤثر بر میزان قیمت سهام شرکت که میتواند موجب افزایش کارایی بازار سرمایه شود.
- هیچ تحقیق داخلی تاکنون اثرات نماگرهای ساختاری بازار بر همزمانی قیمت و محتوای اطلاعاتی بازار در بورس اوراق بهادار تهران را نسنجیده است. فلذا این موضوع اولین بار در ایران انجام میشود.
-salminin
Epps,1976
Harris,1993
Leigh, et al,2005
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-23] [ 06:32:00 ب.ظ ]
|