:

اختلال­های خُلقی طیف وسیعی از اختلال­ها را در برمی­گیرند که در آن­ها خُلق بیمارگونه و آشفتگی­های وابسته به آن بر شکل بالینی مسلط است. در اوایل از اختلال­های خُلقی تحت عنوان اختلال­های عاطفی نام برده می­شد، به معنی حالت هیجانی است که از طریق بیانات چهره وحالت بدن آشکار می­شود (سادوک و سادوک، 2002).

اختلال­های خُلقی به دو دسته اصلی تقسیم می­شوند: یک قطبی و دوقطبی. اختلا­ل­های افسردگی یک قطبی شامل اختلال افسردگی عمده و دیستایمیک است؛ اختلال­های دوقطبی شامل اختلال دوقطبی I، اختلال دوقطبی II، اختلال دوقطبی تصریح نشده در جایی دیگر و ادواری­خویی است. سایر اختلال­های خُلقی، اختلال خُلقی وابسته به مواد و اختلال خُلقی وابسته به شرایط عمومی هستند.  علاوه بر موارد گفته شده اختلال­های خُلقی معمولا به صورت نشانه­ای در سایر اختلال­های روانپزشکی مثل دمانس، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال­های سوءمصرف مواد و اسکیزوفرنی هستند (کلسی، نمروف و نیوپورت، 2006).

اختلال­های یک قطبی صرفا دوره­های افسردگی را دربرمی­گیرد؛ از طرف دیگر اختلال­های دوقطبی هم اپیزود افسردگی و هم اپیزود مانی را شامل می­شود. شکل 1-1 اختلال­های یک قطبی و دوقطبی را به تصویر می­کشد.

اختلال­های خُلقی درصد قابل توجهی از بیماران مبتلا به اختلال­های روانی را در برمی­گیرد و خطر شروع آن در سنین پایین گزارش شده است (سادوک و سادوک، 2002) به همین دلیل توجه قابل­ملاحظه­ای به درمان اختلال­های خُلقی شده است. درمان­های مختلفی در این راستا ارائه شده­ است؛ اما یکی از بحث برانگیزترین درمان­ها در این زمینه الکتروشوک می­باشد. الکتروشوک، یکی از درمان­های زیستی است که برای درمان اکثر اختلال­های خُلقی با چند محدودیت، که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا ( APA ) اعلام شده، استفاده می­شود.

الکتروشوک، درمانی انتخابی برای اختلال­های خُلقی است که حاد هستند، تغییرات اساسی در خلق، تفکر و فعالیت­های حرکتی بیمار روی دهد، یا زمانی که علت اختلال زیست-شیمیاییو فیزیولوژیکی باشد، یا زمانی که سایر درمان­های دردسترس مؤثر واقع نمی­شوند و یا اینکه علایم دارو درمانی خطرناک و ناخوشایند باشد و استفاده طولانی مدت از آن­ها امکان­پذیر نباشد (فینک، 1999).

 الکتروشوک احتمالا برای بیماران با پیشینه طولانی از بدعملکردی روانی و هیجانی مؤثر نیست، همچنین برای مبتلایان به نوروزها، ناسازگاری­های موقعیتی­، اختلال­های شخصیتو اختلال­های وابسته به دارو نمی­تواند کمک کننده باشد (بالدوین و اوکسلاد، 2000).

بیمارانی که الکتروشوک دریافت می­کنند، معمولا روش­های درمانی متعددی را تجربه کرده­اند که بدلیل عدم مؤثر بودن، برای دریافت الکتروشوک ارجاع داده می­شوند (فینک، 1999). استفاده از الکتروشوک هم با نگرانی­های زیادی همراه است از جمله از دست دادن موقتی یا دائمی فرایندهای شناختی که با انجام پژوهش­های گسترده در این زمینه و بالا بردن تکنولوژی و بالا بردن سطح روش­های وارد کردن شوک به سر بیمار، تا حدی از نگرانی­های موجود کاسته است.

2-1– بیان مسئله

اختلال­های خلقی اغلب مزمن و عود کننده می­باشند، شیوع آنها در طول زندگی برای اختلال افسردگی اساسی حدود 15% وبرای اختلال­های دوقطبیI حدود 1% است. بدلیل شیوع گسترده اختلال­های خُلقی و مشمول شدن تعداد بسیاری از مبتلایان به اختلال­های روانی، تلاش­های گوناگونی برای درمان آن در هر دوره تاریخی با توجه به بار علمی و تجربی انسان صورت گرفته است (سادوک و سادوک، 2002).

در قرن بیستم بررسی و پژوهش در زمینه اختلال­های خُلقی شروع شده، نظریه­ها و فرضیه­های فراوانی در مورد پیدایش، شکل­گیری و انواع آن ابراز گردیده و در پی آن روش­های درمانی گوناگونی مطرح شده است از جمله: انواع روان­درمانی­ها خصوصا رفتاردرمانی – شناختی، چندین طبقه از داروهای ضدافسردگی و الکتروشوک است (کلسی، نمروف و نیوپورت، 2006).

الکتروشوک، درمانی زیستی است که با ایجاد تشنجی خفیف و با عبور جریان ضعیف الکتریکی در ناحیه­ای از سر انجام می­شود. الکتروشوک از سال 1938 برای مبتلایان به اختلال­های خلقی که نسبت به درمان مقاوم بودند، همچنین برای افرادی که میل به خودکشی یا دیگرکشی و علائم بارز بی­تابی یا بهت داشتند، به صورت درمانی انتخابی درآمد (فیدا و همکاران، 2009) و امروزه گزارش می­شود حدود 10% بیماران بستری با تشخیص افسردگی اساسی الکتروشوک دریافت می­کنند ( متیو و همکاران، 2008).

پژوهش­های بسیاری در رابطه با اثربخشی الکتروشوک انجام شده است، مثل فراتحلیلی که توسط انجمن مطالعاتی الکتروشوک انگلستان (2003) انجام شد. در این فراتحلیل گزارش شد الکتروشوک واقعی موثرتر از الکتروشوک ساختگی است و همچنین گزارش اثربخشی چشمگیر الکتروشوک نسبت به دارو درمانی ارائه شد.

  • هدف­های پژوهش

1-4-1- هدف کلی

  • تعیین اثر الکتروشوک بر توجه شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی

2-4-1– هدف­های اختصاصی

هدف­های اختصاصی این پژوهش عبارتند از:

    1. تعیین اثر کوتاه­مدت الکتروشوک بر توجه انتخابی شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی
    1. تعیین اثر کوتاه­مدت الکتروشوک بر توجه تقسیم­شده شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی
    1. تعیین اثر بلندمدت الکتروشوک بر توجه انتخابی شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی
  1. تعیین اثر بلندمدت الکتروشوک بر توجه تقسیم­شده شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی

51  سؤال­های پژوهش

 سؤال­های این پژوهش عبارتند از:

    1. آیا الکتروشوک بر توجه انتخابی شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی در کوتاه­مدت تأثیر دارد؟
    1. آیا الکتروشوک بر توجه تقسیم­شده شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی در کوتاه­مدت تأثیر دارد؟
    1. آیا الکتروشوک بر توجه انتخابی شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی در بلندمدت تأثیر دارد؟
  1. آیا الکتروشوک بر توجه تقسیم­شده شنیداری بیماران مبتلا به اختلال­های خلقی در بلندمدت تأثیر دارد؟
  • متغیرهای پژوهش
  • پایان نامه و مقاله

متغیر وابسته: توجه شنیداری انتخابی، توجه شنیداری تقسیم­شده

متغیر مستقل: الکتروشوک

متغیر مقوله­ای: گروه افراد مبتلا به اختلال­های خلقی دارای دو سطح دریافت کننده الکتروشوک و دریافت نکننده الکتروشوک

1-6-1- تعریف­های مفهومی متغیرها

توجه شنیداری انتخابی: توجه شنیداری انتخابی سطحی از توجه است که به ظرفیت حفظ تکالیف شناختی و رفتاری، در هنگام مواجه شدن با محرکات مزاحم یا رقیب اشاره دارد (تسورت، اسپونگ و استو، 2007)

توجه شنیداری تقسیم­شده: توجه شنیداری تقسیم­شده بالاترین سطح توجه است و اشاره به توانایی پاسخ دادن به شکل خودانگیخته به چندین تکلیف در یک زمان دارد (همان منبع).

الکتروشوک: الکتروشوک، درمانی زیستی است که با ایجاد تشنجی خفیف و با عبور جریان ضعیف الکتریکی در ناحیه ای از سر انجام می شود (فینک، 2001).

    1. 1. sadock
    1. 2. kelsey
    1. nemeroff
  1. newport

. Fink

. Baldwin

. Oxlad

. cognitive behavior therapy

. Faedda

. Mattews

. Uk ect review group

. simulated

. tsourtos

. spong

. stough

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...