منابع پایان نامه درباره : تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی، امید به زندگی و رضامندی زناشویی |
یکی از طبیعیترین گروههایی که میتواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفهی خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباطات سالم اعضا با هم و کمک به استقلال کودکان است، حتی اگر کودک کمتوان ذهنی[۱]، نابینا[۲]، یا ناشنوا[۳] باشد. کمتوان ذهنی یک وضعیت و حالت خاص ذهنی است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و یا پس از تولد کودک پدید میآید (میکائیلی، ۱۳۸). بی تردید تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی در هر خانوادهای میتواند رویدادی نامطلوب و چالشزا تلقی شود که احتمالاً تنیدگی، سرخوردگی، احساس غم و ناامیدی را به دنبال خواهد داشت. شواهد متعددی وجود داردکه نشان میدهند والدین کودکان دارای مشکلات هوشی، به احتمال بیشتری با مشکلات هیجانی، اقتصادی و اجتماعی که غالباً ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند، مواجه میشوند (مانند خمیس[۴]، ۲۰۰۷). در چنین موقعیتی گرچه همهی اعضای خانواده وکارکرد آن، آسیب میبیند(هرینگ[۵] وهمکاران، ۲۰۰۶) مادران به علت داشتن نقش سنتی “مراقب“، مسئولیتهایی بیشتری در قبال فرزند ناتوان خود به عهده میگیرند که در نتیجه، با مشکلات روانی بیشتری مواجه میشوند. فرض بر این است که مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکلدار، والدین، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار میدهد (اولسون و هوآنگ، ۲۰۰۱؛ مک کانکی و همکاران[۶]، ۲۰۰۷). مادر، نخستین شخصی است که به طور مستقیم با کودک ارتباط برقرار میکند.
رویارویی مادر با فرزند کمتوان ذهنی، نیاز کودک به مراقبت دایمی، اهمیت فراهم ساختن شرایط ویژهی رشد، تجربهی تنش والدین ناشی از وجود رفتارهای آیینی، مشکلات زبانی، قشقرق و فقدان مهارت مراقبت از خود در این گروه از کودکان، همگی زمینه را برای تضعیف کارکرد طبیعی مادر فراهم مینمایند. وجود چنین مشکلاتی افزایش میانگین اختلالات روانی در مادران کودکان استثنایی و به ویژه مادران دارای کودک کم توان ذهنی را در مقایسه با مادران کودکان عادی در پی خواهد داشت. هم چنین داشتن توقعات و انتظارات دور از توانایی کودکان و برآورده نشدن آنها موجب ناکامی والدین میشود.
تولد یک کودک کمتوان ذهنی در مادرانی که به مدت ۹ ماه بارداری، انتظار یک کودک سالم و با ویژگیهای طبیعی را داشتهاند موجبات احساس گناه و تقصیر، ناکامی و محرومیت ناشی از طبیعی نبودن کودک را در مادر فراهم می کند که بالطبع غم، اندوه و افسردگی را به دنبال خواهد داشت. در مجموع، چنین شرایطی میتواند سبب گوشهگیری، عدم علاقه به برقراری رابطه با محیط، احساس خودکم بینی و بی ارزشی در مادر شود و پیامدهای منفی همچون اضطراب، پرخاشگری (نریمانی و همکاران، ۲۰۰۷)، حرمت به خود پایین (محمدی و دادخواه، ۲۰۰۱) و افسردگی شدید (لاجوردی، ۱۹۹۲) را در مادران به دنبال داشته باشد و سلامت آنها را به خطر اندازد.یکی از مهم ترین منابع زمینه ساز این گروه از مشکلات روان -شناختی از دست دادن امید به زندگی و نداشتن رضایت زناشویی است (شمس اسفندآبادی، ۲۰۰۷).
۱-۲ بیان مسئله
کم توانی ذهنی نوعی ناتوانی رشدی است که در هنگام تولد و یا دوره کودکی، بروز میکند.کم توانی ذهنی به صورت سطحی از عملکرد ذهنی پایینتر از میانگین تعریف شده که محدودیتهای معناداری را در مهارتهای زندگی روزانه ایجاد میکند.کم توانی ذهنی از طریق محدودیتهای معنادار کارکردهای ذهنی و سازگاری رفتاری همانند مهارتهای فکری، اجتماعی و سازگاری عملی، شناخته میشود(انجمن کم توانی ذهنی آمریکا، ۲۰۰۲).کودکان کم توان ذهنی، به سه گروه شامل کودکان دارای ناتوانی ذهنی خفیف، متوسط و شدید تقسیم می شوند.
امروزه خانوادههای بسیاری از داشتن فرزند کم توان ذهنی به سبب مسائلی مانند هزینههای اقتصادی سنگین، اختلافها و ناسازگاریهای زناشویی، محدودیتها در روابط اجتماعی، تحمل ترحم و رفتارهای دلسوزانه دیگران، بروز ناسازگاریهای رفتاری در سایر فرزندان و دشواری در تصمیمگیری برای بچهدارشدن مجدد رنج میبرند. حضور این کودکان به اعتقاد مینوچین[۷] به سلامـت وتـعادل خـانـواده آسیب میرساند و خطر بروز عملکرد نادرست خانواده و والدین را افزایش میدهد (مینوچین، ۱۳۷۵). بررسیها نشان دادهاند که مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی، در مقایسه با مادران کودکان عادی، سطح بهزیستی روانشناختی پایینتری (آیزنهاور و همکاران[۸]، ۲۰۰۵) دارند.
در سالهای اخیر،گروهی از پژوهشگران حوزه سلامت روانی ملهم از روا ن شناسی مثبت نگر، رویکرد نظری متفاوتی برای مطالعهی این مفهوم برگزیدهاند.آنان سلامت روانی را معادل کارکرد مثبت روانشناختی، تلقی وآن را در قالب اصطلاح “بهزیستی روانشناختی” مفهومسازی کردهاند. این گروه نداشتن بیماری را برای احساس سلامت کافی نمیدانند، بلکه معتقدند که داشتن احساس رضایت از زندگی، پیشرفت بسنده، تعامل کار آمد و مؤثر با جهان، انرژی و خلق مثبت پیوند و رابطه مطلوب با اجتماع و پیشرفت مثبت، از مشخصههای فرد سالم است (رایان ودکی[۹]، ۲۰۰۱؛ کارادماس[۱۰]، ۲۰۰۷).
حرکت روانشناسی مثبتگرا مانند (سلیگمن و چکینزنت میهالی[۱۱]، ۲۰۰۰) بر مطالعهی نقش قابلیتهای بشر مخصوصاً در زمینهی بالینی تأکید کرده است. “روانشناسی مثبت نگر” مطالعهی علمی فضائل و نقاط قوت آدمی است (شلدون و کینگ[۱۲]، ۲۰۰۱).
در مورد مثبتگرایی پژوهشهایی صورت گرفته است.میتوان گفت نخستین فردی که به افزایش شادی و نشاط همت گمارد، مایکل فوردایس بود (فوردایس[۱۳]، ۱۹۷۷؛ ۱۹۸۱).
چند متخصص ایتالیایی بر اساس دیدگاه به زیستی روانی ریف و سینگر[۱۴] (۱۹۸۸) یک الگوی درمانی به نام بهزیستی درمانی ابداع کردند (رویینی و فاوا[۱۵]، ۲۰۰۴ ؛ فاوا (۲۰۰۹). پنبیکر[۱۶] (۱۹۹۸) و بورتون و کینگ[۱۷] (۲۰۰۴) از تأثیر نوشتن درباره هیجانهای مثبت بر روی خلق و شادتر شدن گزارش دادهاند. فردریکسون[۱۸] بر مبنای الگوی ساخت و توسعه هیجانهای مثبت روشهایی را برای افزایش هیجانهای مثبت در افراد تدوین کرده و تأثیر مطلوب آنها را نشان داده است (فردریکسون، ۲۰۰۹). لوبومیرسکی[۱۹] و همکاران و هم چنین سلیگمن و همکاران هم در مطالعات مختلف شیوههایی را برای افزایش شادی و نشاط پایدار و افزایش خشنودی از زندگی و معناداری در زندگی تدوین و به کار بردهاند. در مطالعات سلیگمن[۲۰]، پارکز و رشید[۲۱] (۲۰۰۶) از مقایسهی روش رواندرمانی مثبتگرا در درمان افسردگی با روشهای مرسوم از جمله دارو درمانی و شناخت درمانی و درمان رفتاری شناختی گزارش شده است. مطابق گزارشهای فوق رواندرمانی مثبتگرا تأثیر بیشتری در مقایسه با سایر روشهای مورد اشاره داشته است. سین و لوبومیرسکی[۲۲] (۲۰۰۹) در فراتحلیل مطالعات انجام شده روانشناسی مثبتگرا در کاهش افسردگی گزارش اثر بخشی مطالعات مختلف را ارائه کردهاند.
از دیدگاه علوم رفتاری وروانشناختی وضعیت روانی،جسمانی و نحوهی تجربهی درد یا شادی از آرایش ذهنی روانی وسبک اندیشهی هر فرد صورت میگیرد و هر چه که فراختر، بزرگتر وزیباتر فکر کنیم زندگی عینی خودمان را گستردهتر، عمیقتر ولذتبخشتر میکنیم و این شیوه تفکر باعث بالا بردن کیـفیت زندگــی میشود.
این پژوهش با طرح این سوال که آیا آموزش مهارتهای مثبتاندیشی بر بهزیستی روان شناختی، امید به زندگی و رضامندی زناشویی مادران دارای فرزندکمتوان ذهنی موثر است ؟ طراحی واجرا شده است.
[۱]. Mental Retarded
[۲]. Blindness
[۳]. Deafness
[۴]. Khamis
[۵]. Herring
[۶]. McConkey
[۷]. Mynvchyn
[۸]. Eisenhower
[۹]. Vdky Ryan
[۱۰]. Karadmas
[۱۱]. Seligman & Mihaly Chkynznt
[۱۲]. Sheldon & king
[۱۳]. Fvrdays
[۱۴]. Reef & Singer
[۱۵]. Zincoid & ICT
[۱۶]. Pnbykr
[۱۷]. Burton & King
[۱۸]. Frdryksvn
[۱۹]. Lvbvmyrsky
[۲۰]. Seligman
[۲۱]. Parkes & Rashid
[۲۲]. Sin & Lvbvmyrsky
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-23] [ 02:23:00 ق.ظ ]
|