مفاهیم و تقسیمات

اصولا غریزه جنسی ، غریزه ای ایست نیرومند و ریشه دار که در نهاد هر انسانی قرار داده شده و بدیهی است که وجود این غریزه تنها برای لذت بردن و تمتع نیست، بلکه اثر وجودی این غریزه روی نظام حکیمانه الهی و برای تولید نسل و بقای نوع بشر است.

آنچه که مورد دقت و توجه است اینکه از چه راهی باید این غریزه را اشباع کرد؟ با توجه به اینکه این غریزه هم اعتدال یابد و هم تمتع از آن حاصل شود، آن هم به گونه ای که به شرافت و شخصیت انسانی لطمه و زیانی وارد نیاورد، و این تمایل غریزی را در یک راه و روش صحیح هدایت نماید.

لذا به نظر می رسد تنها راهی که بتواند جوابگوی تمام خواسته های جنسی باشد، ازدواج شرعی و قانونی و اختیار کردن همسر است یعنی ازدواج شرعی و قانونی می تواند به تمام خواسته های نسبی مرد و زن پاسخ مثبت بدهد و روح پر التهاب جوان و کلیه کسانی که دارای شرایط امر ازدواج هستند را کاملا معتدل و آرام سازد. و به عبارت دیگر ازدواج ضامن یک زندگی پر از آرامش در بحرانی ترین سنین عمر است و به لحاظ همین زمینه است که در منابع اسلامی به ترغیب ازدواج بسیار سفارش شده است.

با توجه به شناخت اسلام از انسان ، در زمینه ازدواج نیز خداوند متعال منطقی ترین گزینه ها را برای انسان انتخاب نموده که عبارتند از :

۱- ازدواج دایم

۲-ازدواج موقت [۱]

اما در کتب‌  فقهای پیشین، نکاح به ۳ قسم تقسیم شده است:[۲] ۱٫‌نکاح دائم; ۲٫ نکاح منقطع یا موقّت (متعه); ۳٫‌ملک یمین. که قرآن به دو قسم آن اشاره دارد: «والَّذینَ هُم لِفُروجِهِم حـفِظونَ * اِلاّ على اَزوجِهِم اَو ما مَلَکَت اَیمـنُهُم‌…».[۳] (و همانهایند که عورت خود را از حرام و نامحرم حفظ می‏کنند ( ۵)مگر از همسران و یا کنیزان خود که در مباشرت با این زنان ملامتی ندارند ( ۶)) نکاح دائم و موقّت، در بسیارى از احکام مشترکند; بدین سبب به زن و مرد در متعه نیز زوج و زوجه مى‌گویند.

از طرفی ملک یمین به دو گونه ترسیم مى‌شود: گاه انسان مالک عین کنیز است. در این صورت، آمیزش مالک با کنیز جایز است، مگر آن که به ازدواج شخص دیگرى درآمده باشد و گاه، انسان مالک منفعت کنیز است، در‌صورتى که مالک، آن را به شخص دیگرى مباح کند که در اصطلاح به آن تحلیل گویند و هر دو فرض مذکور، در ملک یمین قرار دارد. اغلب، تحلیل را تملیک منفعت دانسته‌اند; ولى برخى، آن را نیز نوعى از عقد به‌شمار آورده‌اند. [۴]

گفتار اول : مفهوم نکاح

نکاح مصدر نکح ینکح بر وزن ضرب یضرب می باشد و در لغت به معنی وطی است و به عقد هم نکاح گویند معنی شرعی آن حقیقت در وطی است و مجاز در عقد.

در قرآن نکاح به معنی عقد است و از این معنی چنین استنباط می شود که نکاح از برای عقد یک حقیقت شرعیه است و نکاح به معنی وطی یک حقیقت لغوی است. [۵]

راغب اصفهانی در مفردات گفته که اصل نکاح از برای عقد است و از برای جماع استعاره آورده شده است.

پایان نامه و مقاله

یک قول دیگر اینست که انتفاع زوج است از بضع زوجه[۶] و مهر عوض بضع است به نظر برخی نویسندگان اختلاف در حقیقت نکاح است که آیا عبارت است از عقد چنانکه مشهور است یا از وطی چنانکه گفته شد.[۷]

[۱] – عیسی حسینی، ازدواج موقت آری یا نه ؟ ، قم انتشارات وثوق ، ۱۳۸۶،ص ۱۲

[۲] –  علی اصغر مروارید ، سلسله الینابیع‌الفقهیه ، ج۱۸،  بیروت موسسه الدار اسلامیه ،۱۹۹۳ص۳۲

[۳] – سوره مومنون ، آیه ۲۳-۶

[۴] –  مروارید ، منبع پیشین ج‌۱۹، ص‌۵۴۰

[۵] –  محسن شفائی ،  متعه و آثار حقوقی و اجتماعی آن ، تهران نشر شفائی ، ۱۳۶۲، ص ۶۱٫

[۶] – محمد باقر  محقق ،حقوق زوجین ، تهران انتشارات مهر، ۱۳۸۲، ص ۲۲٫

[۷] – محمود شهابی ، ادوار فقه ، ج ۲، تهران انتشارات نور، ۱۳۸۴، ص ۱۶۳٫

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...