کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



   در متون اسلامی سبک های فرزندپروری[1] فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزشها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است. امام صادق (ع) سه حق را بر پدر لازم می دانند که یکی جدیت در تربیت اوست. ایشان می فرمایند: فرزند بر پدر سه حق دارد؛ انتخاب همسر مناسب برای او، نام نیک نهادن بر او و جدیت در تربیت فرزند (بیرامی، بهادری و خسروشاهی، 1389).

   از نظر تاریخی مدارس همواره بر آموزش تحصیلی کودکان، تقویت مهارت های آنها در خواندن، نوشتن و حساب کردن متمرکز بوده اند، اما امروزه متخصصان آموزش و پرورش دریافته اند که چالش های عصر جدید و خواست های کنونی جامعه، نیازمند مهارت های افزوده ای در حیطه آگاهی هیجانی، تصمیم گیری، تعارض اجتماعی و حل تعارض اند (نیکوگفتار، 1388). بارها اصطلاح پرخاشگری[2] را شنیده ایم، اما هنگامی که می خواهیم آن را تحلیل یا تعریف کنیم کاری بسیار مشکل است و این اصطلاح مبهم به نظر می رسد، کشتارهای دسته جمعی، قتل های انفرادی، تجاوز، تبعیض، محروم کردن از حقوق اولیه، همه گویای چهره زشت و خشن انسان نسبت به همنوعان خود است (کریمی، 1385). نتایج پژوهش ها نشان داده است که پرخاشگری از شاخص های مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضداجتماعی به شمار می آید. همچنین رفتار پرخاشگرانه با بیماری های جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سردرد تنشی نیز در ارتباط است. علاوه بر این، پژوهش های دیگر نشان می دهد که افراد پرخاشگر نسبت به سایرین از نظر شیوه تفکر متفاوت هستند، آنها راهبردهای مثبت کمتری نسبت به افراد دیگر ارائه می دهند، بیشتر اطمینان دارند که راهبرد پرخاشگرانه سازگارانه تر است و این طور قضاوت می کنند که راهبردهای پرخاشگرانه کمتر باعث آسیب می شود (عارفی و رضویه، 1388).

   پرخاشگری یکی از مسائل مهم در دوران دانش آموزی است و به عنوان یک مشکل شدید و رو به افزایش در میان نوجوانان و جوانان شناخته شده است. در حال حاضر پرخاشگری یک مسأله اجتماعی و یکی از موضوعات اساسی بهداشت روانی[3] به حساب می آید. مشاهده جهان اطراف نشان می دهد که این مشکل رفتاری در بین همه انواع جانداران، طبقات اجتماعی- اقتصادی و مراحل مختلف سنی دیده می شود. مسائل مرتبط با خشم مانند رفتارهای مقابله ای، خصومت و پرخاشگری از علل اصلی مراجعه نوجوانان و جوانان به مراکز مشاوره و روان درمانی است (سوخودولسکی و همکاران[4]، 2008). عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران می شود، ممکن است درون ریزی [5]شود و باعث انواع مشکلات جسمی-روانی مثل زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (نیکولسون[6]، 2013).

   اگر چه انسان در حوزه های مختلف با مسائل متنوعی رو به رو است با این حال می توان اصولی کلی را در نظر گرفت که تقریباً در هر نوع مسائلی کاربرد دارد و شامل مجموعه پیچیده ای از مؤلفه های شناختی، رفتاری و نگرشی و فرایندهای چندمرحله ای است. هوش هیجانی[7] نوعی پردازش اطلاعات هیجانی است که شامل ارزیابی صحیح، بیان مناسب و تنظیم سازگارانه هیجان می شود. همچنین هوش هیجانی به طور گسترده ای به عنوان ظرفیت درک و کنترل هیجانات خود و دیگران تعریف می شود.

   نظریه هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی را فراهم می کند. با توجه به اینکه پرخاشگری نوعی، هیجان محسوب می شود و یکی از مؤلفه های هوش هیجانی مدیریت هیجانات است به نظر می رسد با استفاده از آموزش هوش هیجانی و بکارگیری سبک های فرزندپروری، بتوان پرخاشگری را در افراد مهار کرد. ارتباط هوش هیجانی با عملکرد بهتر و موفق تر در محیط های تحت تنیدگی و همراه با فشار روانی اجتماعی نشان داده شده است. این پژوهش هم بدنبال مطالعه سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر است.

1-2- بیان مسأله

   راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[8] از مشخصات بارز اختلال سلوک در کودکان از پرخاشگری و ناسازگاری در روابط بین فردی نام می برد که مشکلات رفتاری بین فردی، رفتاری و هیجانی مختلفی را برای این کودکان و خانواده های آنان ایجاد می کند. روانشناسان اجتماعی پرخاشگری را به صورت آسیب رساندن عمدی به دیگران و خشونت را نیز مبادرت کنشی عمدی برای آسیب رساندن جسمانی به دیگران تعریف می کنند (فرجاد و محمدی اصل، 1387). دلوکیو و الیوی[9] (2005) پرخاشگری را رفتار قابل مشاهده که به قصد آسیب رساندن به دیگران باشد، تعریف می کند. رفتارهای ضداجتماعی و پرخاشگری در زمره شایع ترین علل ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیک های بهداشت روانی هستند. عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه می تواند موجب ایجاد مشکلات بین فردی و جرم شود، درون ریزی را نیز به همراه دارد و موجب بروز انواع مشکلات جسمی و روانی، مانند زخم معده، سردرد و افسردگی می شود. ماتسون[10] (2007) معتقد است که انواع شدید مشکلات رفتاری می تواند بسیار خطرناک باشد. به رشد شخصی صدمه بزند، فرصت های یادگیری و رفتار سازگارانه را کاهش داده و سرانجام کیفیت زندگی شخصی را تحت تأثیر قرار دهد. رفتار پرخاشگرانه دوران کودکی می تواند به عنوان یک عامل پیش بینی کننده برای بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، افت تحصیلی و … باشد. شواهد نشان می دهد که رفتار ضداجتماعی دوران خردسالی با ناتوانی های دوران بزرگسالی در ارتباط است (به نقل از دان و فایت[11]، 2010).

   دیدگاه های نظری، عوامل مختلفی را در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر می دانند. فابیان[12] (2010) ارتباط بین اختلالات عصب شناسی و عصب روانشناختی، و پرخاشگری و خشونت را شایان توجه می داند. مک اندرو[13] (2009) نقش و مقدار ترشح هورمون ها در بروز رفتارهای پرخاشگرانه را مؤثر می داند. از نظر دانگجوسو و همکاران[14] (2008) تعاملات نامناسب بین سیستم های سروتونین و دوپامین در کرتکس پیشانی احتمالاً ساز و کار مهمی است که ارتباط بین پرخاشگری تکانشی و اختلالات پیرو آن را به دنبال دارد. دیدگاه یادگیری اجتماعی عوامل مختلفی مانند تجربه های گذشته فرد، پاداش هایی که از تجربه های گذشته یا حال نصیب افراد می شود و مشاهده رفتار دیگران را در بروز پرخاشگری مورد توجه می دانند (به نقل از ریچاردسون و هاموگ[15]، 2007).

   هوش هیجانی[16] آخرین و جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط بین تعقل و هیجان است. علی رغم دیدگاه ها، نگاه واقع بینانه به ماهیت انسان نشان می دهند که انسان برای سازگاری و چالش در زندگی به عملکرد منسجم قابلیت های هیجانی و منطقی وابسته است. در برخی مواقع محققان ادعا می کنند که خود آگاهی و زندگی درونی به طور چشم گیری توسط تجربه های هیجانی مشخص می شود، لذا هوش هیجانی می تواند با مشکلات هیجانی زیادی که ریشه در تجارب میان فردی و درون فردی دارند، مرتبط باشد (آستین و همکاران[17]، 2005). در این پژوهش هم این سؤال مطرح است که آیا سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

   خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی، عوامل مختلفی دارد که یکی از عوامل تأثیرگذار بر رشد فرزندان بویژه رشد روانی آنها، چگونگی روش های تربیتی والدین در چارچوب خانواده است. روش تربیتی والدین در تکوین شخصیت و هم چنین سازگاری آنان با وضعیت مختلف اجتماعی مؤثر است. روابط مطلوب میان والدین و فرزندان در سلامت روان فرزندان تأثیر فراوان دارد. ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال ها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. در متون اسلامی نیز فرزندپروری فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزش ها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است (پرچم و همکاران، 1391). هوش هیجانی، ‌ترکیب عاطفه با شناخت و هیجان با هوش است. بنابراین می تواند در توانایی به کارگیری هیجان ها به منظور کمک به حل مشکلات و داشتن زندگی اثر بخش باشد. شناخت احساسات و توانایی ها را می توان در برانگیختن خودمان و دیگران استفاده کنیم و بدانیم آیا این هیجان ها و عواطف موجب تسهیل یا مانع برقراری تعامل با دیگران می شود (گلمن[18]، ‌2009).

   شیوه های فرزندپروری را می توان مجموعه ای از رفتارها دانست که تعاملات والد- فرزند را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند. بامریند[19] (1991) که مطالعات طولی برجسته ای را با مشاهده تعامل های والدین با فرزندان خود انجام داد، شیوه های فرزندپروری را شامل رفتارهای گوناگون متنوع و بهنجار و طبیعی می داند. بامریند دریافت که شیوه های مختلف فرزندپروری والدین در دو بعد با یکدیگر تفاوت دارند. بعد اول توقع و کنترل و بعد دوم پذیرندگی و اجابت کنندگی می باشد. ترکیب گوناگون دو بعد توقع/ کنترل و پذیرندگی/ اجابت کنندگی چهار شیوه فرزندپروری را به وجود می آورد که پژوهش بامریند بر سه شیوه آن متمرکز است؛ مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه. چهارمین شیوه یعنی شیوه کناره گیر (مسامحه کار) را محققان دیگری مورد مطالعه قرار داده اند. سبک مقتدرانه با پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب مشخص می شود. سبک مستبدانه از نظر پذیرش و روابط نزدیک پایین و از نظر کنترل اجباری بالا و از نظر استقلال دادن پایین است. والدین با سبک فرزندپروری سهل گیرانه روش مهرورز و پذیرا را نشان داده، متوقع نیستند و کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می کنند. این والدین به فرزندان خود اجازه می دهند تا در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند، حتی اگر هنوز قادر به انجام این کار نباشند. بامریند دریافت که مطلوب ترین نتایج تحولی که سبب سازگاری های مختلف در فرزندان در رشد همه جانبه آنان می شود، با شیوه فرزندپروری مقتدرانه والدین در ارتباط است (به نقل از برنز[20]، 2006).

   پرخاشگری رفتاری اجتناب ناپذیر یا تغییرناپذیر نیست، برعکس چون ناشی از تعامل پیچیدهای بین رویدادهای بیرونی، شناخت ها و ویژگی های شخصی است، می توان آن را پیشگیری کرد یا کاهش داد. روش های مختلفی برای پیشگیری و کنترل پرخاشگری پیشنهاد شده است که از آن جمله می توان به درمان اختلالات عصبی[21] و عصب روانشناختی[22]، اصلاح عادت غذایی افراد، از بین بردن زمینه های ناکامی و حضور الگوهای غیرپرخاشگرانه اشاره کرد. میر و همکاران[23] (2008) نقش مداخله های شناختی، دارلی و همکاران[24] (2000) نقش تنبیه و کارمانز و همکاران[25] (2003) بخشایش را در کاهش پرخاشگری مؤثر می دانند (آقایی نژاد و همکاران، 1392).

   با توجه به مطالب فوق، این پژوهش هم با هدف مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین  و هوش هیجانی با پرخاشگری در نوجوانان دختر شهرستان سیاهکل به اجرا در می آید. در همین رابطه سازمان ها، افراد حقیقی و حقوقی مختلفی از یافته های این تحقیق بهره مند خواهند شد که از آن جمله می توان به؛ سازمان های روانپزشکی، بهزیستی، آموزش و پرورش، مدیران، دانشجویان، معلمان، اولیاء دانش آموزان و کلیه افرادی که علاقه مند به کسب آگاهی در زمینه موضوع پژوهش هستند اشاره کرد.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- هدف اصلی: مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر

1-4-2- اهداف فرعی:

   – مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر

   – مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر

1-5- سؤالات تحقیق

پایان نامه و مقاله

1-5-1- سؤال اصلی: آیا بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟

1-5-2- سؤالات فرعی:

   – آیا بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟

   – آیا بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟

1-6- فرضیه های تحقیق

1-6-1- فرضیه اصلیبین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد.

1-6-2- فرضیه های فرعی:

   – بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد.

   – بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد.

1-7- معرفی متغیرها و نقش آن ها در تحقیق

   در این پژوهش سبک فرزندپروری والدین به عنوان متغیر پیش بین[26] و هوش هیجانی و پرخاشگری در بین نوجوانان دختر به عنوان متغیر ملاک[27] در نظر گرفته می شود.

[1] – Parenting Style

[2] – Aggression

[3] – Mental Health

[4] – Sukhodlsky & et al

[5] – Importing

[6] – Nicholson

[7] – Eemotional Intelligence

[8] – Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorder

[9] – Delvecchio & Olivey

[10] – Matson

[11] – Dunn & Fait

[12] –  Fabian

[13] –  McAndrew

[14] –  Dongiu Seo & et al

[15] – Richardson & Hammock

[16] – Emotional Intelligence

[17] –  Austin

[18] –  Golman

[19] –  Baumrind

[20] – Berns

[21] – Neurological Disorders

[22] – Neuropsychological

[23] – Meier & et al

[24] – Darley & et al

[25] – Karremans & et al

[26] – Independent Variable

[27] – Dependent Variable

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-22] [ 09:42:00 ب.ظ ]




هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند رابطه ای بین آنها شکل می گیرد که آن را در هیچ جای دیگر طبیعت نمی توان یافت همین توانایی ترجمه کردن اصوات بی معنا به کلمات گفتاری و نوشتاری مهمترین امتیاز بشر یعنی زبان است. بعد از نظام خانواده مدرسه و روابط بین اعضای آن از مهمترین نهادهایی است که کودک و نوجوان به آن وارد می شود و از آنجائیکه آموزش و یادگیری غالباً از طریق تعامل بین معلم و فراگیر در کلاس درس اتفاق می افتد لازم است عوامل موثر بر این روند را به وسیله روش های علمی مورد بررسی قرار دهیم. مدیران و معلمان و والدین گزارش کرده اند که زمان زیادی را صرف مشکلات انضباطی به منظور تصحیح رفتارهای ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان کرده اند و دانش آموزان به منظور تعامل با همسالان و معلمان به شیوه ای مناسب باید از مهارتهای اجتماعی برخوردار باشند و مهارتهای بین فردی خود را برای ساخت و حفظ شبکه های اجتماعی گسترش دهند. اکتساب مهارتهای اجتماعی و استفاده از آنها برای عملکرد موفق در زندگی حیاتی است و ما را در دانستن اینکه در موقعیتهای مختلف چه بگوئیم و چگونه رفتار کنیم توانمند می سازد. بررسی های متعدد نشان می دهد نارسایی در مهارت های اجتماعی تأثیر منفی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می گذارد، مشکلات یادگیری را تشدید می کند و غالباً به بروز مشکلات سازگاری منجر می شود. در چنین عصری که فرد در زندگی روزمره خود انواع محدودیت های فردی و اجتماعی را تجربه کرده است و با برخورد با این موانع دچار تعارض و ناکامی می شود، چنانچه فردی بتواند جریان اجتماعی شدن را بدرستی طی نموده و نیازهای خود را با نیازهای جامعه ای که در آن زندگی می کند همسو نماید، به نوعی به کفایت اجتماعی رسیده و از عوارض روانی ناشی از آن، خاصه تشویش، افسردگی و اختلالات شخصیتی رهایی می یابد. با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی، شادکامی و سلامت روان دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد شهرستان کلیبر انجام یافته است.

1-2- بیان مسئله

دوره متوسطه و سال های نوجوانی مرحله ی مهم و برجسته ی رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به ویژه تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن، خود آگاهی (شناخت استعدادها، توانایی ها و رغبت ها)، انتخاب هدف های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت های اجتماعی لازم، شناخت زندگی سالم و مؤثر از مهمترین نیازهای نوجوان است. بنابراین کمک به او در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی بهتر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آنها و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل مهارت های اجتماعی لازم برای سازگاری موفق با محیط اجتماعی در جامعه، ضروری به نظر می رسد.

به طور کلی مهارت های اجتماعی به رفتارهایی گفته می شود که شالوده ی ارتباطات موفق و رو در رو را، تشکیل می دهند. مهارت های اجتماعی مجموعه ای از توانایی ها هستند که روابط اجتماعی مثبت و مفید را آغاز و حفظ نماید، دوستی و صمیمیت با همسالان را گسترش دهد، سازگاری رضایت بخشی را در مدرسه ایجاد کند، به افراد اجازه دهد که خود را با شرایط وفق دهند و تقاضاهای محیط اجتماعی را بپذیرند (گرشام و همکاران[1]، 2001).

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی پیش بینی می شود که پس از سال 2010 ، کمتر کسی قادر خواهد بود بدون کسب مهارت های اجتماعی، زندگی رضایت بخشی داشته باشد. تأثیر آموزش این مهارت ها بر موفقیت در زندگی، از طریق دستکاری ظرفیت روانی – اجتماعی افراد امکان پذیر است. بنابراین آموزش این مهارت ها، ظرفیت روانی- اجتماعی افراد را بالا برده و آنها را قادر می سازد تا با اندیشه و تحلیل موقعیت، به رفتاری سازگارانه و همراه با تحمل رو آورند (منگرولکار و همکاران[2]، 2001).

بنابراین آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان از این جهت که چگونه و با چه کیفیتی در جمع حضور یابند و رفتارهای متناسب و مقبول از خود بروز دهند، ضرورت دارد (یاسینی فرید، 1392). اکتساب مهارت های اجتماعی، محور اصلی رشد اجتماعی، شکل گیری روابط اجتماعی، کیفیت تعامل های اجتماعی، سازگاری اجتماعی و حتی سلامت روان فرد به شمار می آید (تئودورو و همکاران[3]، 2005).

از آنجا که نیازهای اجتماعی متغیر می باشند و وابسته به زمینه اجتماعی خاص خود می باشند، بنابراین ضروری است که افراد مکانیزم پاسخ اجتماعی منطقی را در خود ایجاد کنند تا بتوانند خود را متناسب با نیازهای موقعیتی و وضعیتی تغییر دهند. ناتوانی برای تغییر رفتار در رابطه با نیازهای متغیر معمولاً به اختلال عملکرد منجر می شود. لذا مهارت های اجتماعی ضعیف به عدم پذیرش فرد توسط دیگران و ناسازگاری منجر می شود (هربرت و همکاران، 2005).

تقریباً تمامی متخصصین روانشناسی و علوم تربیتی بر این باورند که دوره نوجوانی حساس ترین، بحرانی ترین و مهمترین دوره رشد هر انسان می باشد، در این دوره فرد به بلوغ می رسد، در پی کشف هویت خود است، بدنبال استقلال و جدایی از وابستگی های دوره کودکی است، به همین دلایل در این دوره نوجوانان دارای وضعیت روانی با ثباتی نیستند و در این دوره هست که معمولا بیشترین مشکلات رفتاری برای نوجوانان بوجود می آید (نسائیان و اسدی، 1395).

در نظریه کولمن[4]، هر یک از مشکلات نوجوانان در یک سن به تقویمی خاص به نقطه اوج تنش خود می رسد که با توجه به تفاوت های جنسیتی تغییرپذیر است، و هر زمان که سن اوج تنش برای چند مسئله یا مشکل همزمان شود، سازگاری نوجوان دچار مشکل می شود، و در چنین وضعیتی است که مشکلات رفتاری برای آنان بیشتر نمایان می شود. اریکسون[5]، دوره نوجوانی را دوره هویت یابی در مقابل بی هویتی می داند، و با توجه به اینکه هویت یابی وحدتی است که بین سه سیستم زیستی، اجتماعی و روانی بوجود می آید، در صورتیکه چنین وحدتی حاصل نشود نوجوانان دچار آشفتگی در روابط و رفتار می گردند (انیسی و همکاران، 1386).

یکی از مسائل مهمی که در نوجوانان قابل ملاحظه و بررسی است، نحوه سازگاری نوجوانان در جوامع و بخصوص در محیط خانواده است. گاهی نوجوان به علت نداشتن مهارتهای مناسب ارتباطی دچار ناسازگاری در سطح خانواده و جامعه و در برخورد با همسالان می شود و این ناسازگاری ها، منشاء بسیاری از ناسازگاریهای اجتماعی است. از سویی انسان موجودی است متشکل از ابعاد روانی ، زیستی و اجتماعی و به منظور اینکه سازگاری اجتماعی برای یک فرد عملی شود، لازم است که افکار و بر

پایان نامه و مقاله

خوردهای در تضاد با افکار و برخوردهای فرد که مشخص کننده تعلق او به گروه دیگر است نباشد و نیز افکار گروه در تضاد با افکارفرد نباشد به طوری که سیستم ارزشی مرتبط با شخصیت اورا دچار مشکل نسازد. سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روانی از مباحثی است که توجه بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان را به خود جلب کرده است. رشد اجتماعی مهم ترین جنبه رشد وجود هر شخص است و معیارهای اندازه گیری رشد هر فرد، سازگاری او با دیگران است (رییسی، 1392).

از سوی دیگر پیشرفت سریع فن آوری و اطلاع رسانی علی رغم مزایای فراوان، مشکلات زیادی را برای انسان معاصر به وجودآورده است . موج فزاینده افسردگی، پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری و بسیاری از مشکلات روحی ـ اجتماعی دیگر واقعیت انکارناپذیری هستند که نشان می دهد گویا شادی از جوامع بشری رخت بربسته است ، براین اساس انسان معاصر در جستجوی شادی نمی داند به کدام گریزگاه پناه ببرد. آیا شادی را باید در ثروت جستجو کرد، در تحصیل و سایر عوامل مادی، آیا شادی در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟ آیا شادی ریشه در محیط دارد یا در وراثت ، آیا رابطه ایی بین شادی و تیپ شخصیتی وجود دارد ؟  شادی از متغیرهایی است که در سالهای اخیر با رشد وتوسعه مثبت نگر مورد مطالعه بشری قرار گرفته است.

فردریکسون (2002) معتقد است عدم سلامت روانی و داشتن عواطف منفی همچون، اضطراب یا خشم، سبب می شوند ذهن  فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده ی این عواطف منفی، محدود شود در صورتی که عواطف مثبت، سبب می شوند که ذهن فرد بر روی محرکها باز باشد و این مساله به نوبه ی خود فرصتهایی را برای توجه ی گسترده تر به محیط ، ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی می شود.

چن و همکاران (2001) در تحقیق دیگری به بررسی رابطه رفتار اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در 286 دانش آموز پایه های چهارم، پنجم، ششم و هفتم پرداختند. نتایج تحقیق آنان از رابطه مثبتی میان پیشرفت تحصیلی و رهبری اجتماعی، تحمل ناکامی، مهارت اجتماعی جرئ تورزی و روابط دوستانه با همسالان حکایت داشت و همچنین رابطه منفی میان پیشرفت تحصیلی و پرخاشگری، ناسازگاری های تحصیلی و روابط نامطلوب با همسالان را نشان می داد.

آنجلس و همکاران (2002) در پژوهشی، شیوه های فرزندپروری، مهارت های اجتماعی و روابط با همسالان و سازگاری اجتماعی را در نوجوانان بررسی کردند. پژوهش آنان به مهارت های اجتماعی به عنوان واسطه میان ویژگی های رابطه والد- کودک و ناسازگاری با همسالان تأکید می کند. داده های این پژوهش از مطالعه 58 کودک 18 تا 12 ساله به دست آمد. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی، موجب افزایش سازگاری نوجوانان می شود و روابط با همسالان را افزایش می دهد.

بیان زاده و ارجمندی (1382) نشان دادند که برخی دانش آموزان دیرآموز مشغول به تحصیل در مدارس عادی، از نظر مهارت های اجتماعی با مشکلات بی شماری در سازش با محیط کلاس و شادکامی و عواطف روانی روبه رو هستند، بنابراین به نظر می رسد آموزش مهارت های اجتماعی به شیو های مفید و مؤثر موجب کاهش مشکلات درسی و غیردرسی، شادکامی و مشکلات روانی آنان می شود.

بنابراین با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده؛ در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که آیا آموزش مهارت های اجتماعی بر مولفه های روانشناختی (سازگاری اجتماعی، شادکامی و سلامت روان) در بین دانش آموزان متوسطه شهرستان کلیبر بخش آبش احمد تاثیر دارد یا نه؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت مطالعه

نیازهای زندگی امروز، تغییرات سریع اجتماعی- فرهنگی، تغییر ساختار خانواده، شبکه گسترده و پیچیده ارتباطات انسانی، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی، انسان ها را با چالش ها، استرس ها و فشارهای متعددی روبرو نموده است که مقابله ی مؤثر با آن ها نیازمند توانمندی های روانی- اجتماعی می باشد. فقدان مهارت ها و توانایی های عاطفی، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آن ها را در معرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرار می دهد (بیرامی و موحدی، 1394).

یکی از مسائل مهمی که در نوجوانان قابل ملاحظه و بررسی است، نحوه سازگاری نوجوانان در جوامع و بخصوص در محیط خانواده است . گاهی نوجوان به علت نداشتن مهارتهای مناسب ارتباطی دچار ناسازگاری در سطح خانواده و جامعه و در برخورد با همسالان می شود. و این ناسازگاری ها، منشاء بسیاری از ناسازگاریهای اجتماعی است. امروزه در دنیایی که بیش از هر زمان دیگر نیاز به انعطاف پذیری یا به عبارتی سازگاری اجتماعی وجود دارد، داشتن ارتباط مستمر و موفق با دیگران ، یافتن شغل مناسب و مهم تر از آن حفظ آن شغل ، به انجام رساندن وظایف شخصی ، عهده دار شدن مسئولیتهایی که جامعه اعم از خانواده و مدرسه به عهده فرد می گذارد مهم است و همه از عواملی است که به داشتن یک زندگی موفق در دنیای امروز کمک کند. اگر چه این موارد تضمین کننده یک زندگی ایده آل نیست ، ولی بدون شک داشتن سازگاری اجتماعی و انعطاف پذیری نقش بسزایی در زندگی افراد اجتماع دارد (رییسی، 1392).

بر اساس بررسی های به عمل آمده از سوی سازمان جهانی بهداشت برای دستیابی به زندگی سالم، اولین قدم کسب مهارت های اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های مهارت های زندگی می باشد. مهارت های اجتماعی به عنوان مهارت های لازم برای تطبیق با نیازهای اجتماعی و همین طور حفظ روابط بین فردی رضایت بخش و در نهایت ارتقاء سرمایه روا نشناختی تعریف می شود (گرشام، 2006).

 دانش‌آموزی که مهارت‌های اجتماعی لازم را کسب کرده است، دانش‌آموزی است که می‌تواند به خوبی با محیطش سازش کند و یا این‌که می‌تواند از طریق برقرار کردن ارتباط با دیگران از موقعیت‌های تعارض‌آمیز کلامی و فیزیکی اجتناب کند. این گونه دانش‌آموزان، رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که منجر به پیامدهای مثبت روانی-اجتماعی، نظیر پذیرش توسط همسالان و رابطه موثر با دیگران می‌شود. از سوی دیگر، کسانی که مهارت‌های اجتماعی لازم را کسب نکرده‌اند، اغلب به اختلال‌های رفتاری مبتلا می‌شوند، از طرف همسالان پذیرفته نمی‌شوند، در میان همسالان و بزرگسالان محبوب نیستند و با معلم و یا سایر افراد حرفه‌ای به‌خوبی کنار نمی‌آیند (تاجری، 1389). با توجه به این واقعیت ها؛ می توان به ضرورت آموزش مهارت های اجتماعی در نوجوانان و بهبود مولفه های روان شناختی آن ها پی برد. در واقع می توان دریافت که هرچقدر نوجوانان مهارت های اجتماعی را بهتر فراگیرند؛ روابط اجتماعی بهتری با دوستان، خانواده و کل اجتماع خواهند داشت و سازگاری اجتماعی مناسبی خواهند داشت.

1-4- اهداف تحقیق

1- تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مولفه های روانشناختی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-1-  تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-2-  تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر شادکامی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-3- تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سلامت روان دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر

1-5- فرضیه های تحقیق

1- آموزش مهارت های اجتماعی بر مولفه های روانشناختی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر تاثیر دارد.

1-1- آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر تاثیر دارد.

1-2- آموزش مهارت های اجتماعی بر شادکامی دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبر تاثیر دارد.

1-3- آموزش مهارت های اجتماعی بر سلامت روان دانش آموزان متوسطه بخش آبش احمد کلیبرتاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ب.ظ ]




از عوامل اساسی توسعه پایدار و همه جانبه، توجه به نیروی انسانی به عنوان بزرگ ترین ثروت هر جامعه می باشد. در این میان کارکنان عظیم ترین بخش نیروی انسانی را به خود اختصاص داده اند. توسعه و پیشرفت هر جامعه به فعالیت و تلاشی آن بستگی دارد. زیرا از یک سو تولید اقتصادی جامعه را در دست خود دارند و از سوی دیگر دارای نقش های اجتماعی بسیار با اهمیتی هستند. مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان میدهد که نیروی انسانی ماهر و پرورش یافته در فرآیند تحول جامعه سنتی به جامعه صنعتی تأثیر انکارناپذیری داشته است. تأمین نیازهای افراد و ایجاد انگیزه و تعهد برای بالا بردن کیفیت کاری آنان از مهم ترین هدف های سازمان ها می باشد. تعهد کارکنان به عنوان یکی از مهم ترین عوامل برای موفقیت و پیشبرد هدف های سازمان بوده است (جاوید نسب، 1395).

 آنچه نباید از نظر دور داشت این است که برآوردن نیازمندیهای کارکنان که نیروی فعال هر سازمانی هستند یکی از ضرورتهاست؛ چرا که غفلت از تامین چنین نیازهایی یا جلوگیری از ارضای نیازهای عمده آنها، موجب بروز آسیبهایی در هنگام کار، نظیر: ارائه کار ضعیف، کارگریزی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و تعهد کم می شود. این مسأله به نوبه خود میتواند در بازده تولید یک جامعه اثر مخربی به جا بگذارد. اندیشه تعهد[1]، موضوعی اصلی در نوشته های مدیریت است. این اندیشه، یکی از ارزش های اساسی است؛ که سازماندهی بر آن متکی است و کارکنان بر اساس ملاک تعهد، ارزشیابی می شوند. اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد، برای اثربخشی سازمانی ضرورتی تام دارد. تحقیقات مختلفی نشان داده است که نیرویی که تعهد سازمانی[2] بالایی داشته باشد می تواند در بهبود و رشد آن سازمان موثر باشد و به رشد و توسعه آن سازمان کمک کند و باعث می شود خود را فرد موثری در ساختار سازمان ببیند که این امر به انسجام آن سازمان کمک کرده و زمینه را برای مشارکت پویای سایر افراد فراهم آورد.

همچنین، نشاط اجتماعی یا شادمانی به عنوان یک پیامد مهم در احساسی رضایت شغلی و خوشبختی انسان مطرح است که نه تنها زندگی شخصی، بلکه جنبه های اجتماعی حیات؛ یعنی کنش ها و ارتباطاتی را که با دیگران برقرار می کنیم، تحت تأثیر خود قرار می دهد. شایان ذکر است که، شادمانی یا نشاط، واژه ای است که معانی مختلفی، همچون لذت آنی، لذت طولانی مدت و لذت از کل زندگی را شامل میشود. همچنین، هیجان مثبت، رضایت از زندگی و شغل و محیط کار، نبود هیجان ها منفی، روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، دوست داشتن دیگران و طلبعت نیز شروط لازم برای رسیدن به شادی است (زارع شاه آبادی، ترکان و حیدری، 1391).

به تجربه اثبات شده است که شادی و نشاط ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان ها است. در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود و بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید، در محیط شاد ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود .فرجی، طوبی 1392

با توجه به اعمیت موضوعات ذکر شده، این پژوهش با هدف بررسی رابطه نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی انجام یافته است.

1-2- بیان مسئله

انسان ها به عنوان پایه گذاران و اساس شکل گیری سازمان ها، از ابتدایی ترین شکل سازمان تا پیچیده ترین اشکال آن، سال هاست در کانون توجه پژوهشگران قرار دارند (نسترن بروجنی و اسدی، 1393). کارآیی و توسعه هر سازمان تا حد زیادی به کاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد. هرقدر که شرکتها و سازمان ها، بزرگتر می شوند بالطبع به مشکلات این نیروی عظیم نیز اضافه می شود. مدیران در ارتباط با مسائل گوناگون سعی در کنترل مداوم کارکنان خود دارند. تصور مدیران این است که وقتی شخصی در یک محل استخدام می شود باید تمام شرایط آن سازمان را بپذیرد. بعضی از مدیران بر روی این مساله که رضایت کارکنان را می توان از طریق پاداش و ترغیب به انجام کار افزایش داد، پافشاری می کنند. شاید تصور مدیران این است که کارکنان، زیردستان آن ها هستند و باید فرامین آن ها را بپذیرنداگرچه امروزه به دلیل این که کارکنان در زیر فشار مالی زیادی به سر می برند بیشتر توجه و تمایل آن ها به مسائل اقتصادی کار است، ولی به تدریج کارکنان علاقه مند به انجام کارهایی با مفهوم و خواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خود هستند، تا بدین طریق احساس ارزش مندی به آن ها دست دهد. تعهددر زبان فارسی به معنای” گردن گرفتن شرط و پیمان و خود را ملزم به انجام عملی دانستن ” تعریف شده است. اندیشه تعهد به عنوان موضوعی اساسی در نوشته های مدیریت وجود دارد. این اندیشه یکی از ارزش های اساسی است که سازمان می تواند برآن متکی باشد و کارکنان را بر اساس ملاک تعهد ارزشیابی کند (علمی و همکاران، 1390).

تعهد سازمانی نگرشی است که انعکاس احساساتی همانند دلبستگی و وفاداری نسبت به اهداف می باشد و کمبود آن باعث غیبت کارکنان، جابجایی، ایجاد هزینه های کاری، سرقت و نارضایتی شغلی می باشد (کوهن و فرند[3]، 2005). نتیجه تحقیقات نشان می دهد که برای پیش بینی و توجیه رفتار فرد به‌مراتب، بیش از رضایت شغلی) تعهد سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد و با استفاده از تعهد سازمانی، بهتر می توان میزان غیبت و جابه‌جایی کارکنان را پیش‌بینی کرد.( رابینز، استیفن 1378، ص283)

 تعهد سازمانی نوعی وابستگی عاطفی است که براساس آن، خود شاغل، هویت خود را ازسازمان می گیرد، به آن احساس تعلق و وابستگی می کند، از ادامه عضویت درآن لذت می برد. شناخت وضعیت تعهد سازمانی کارکنان می تواند مدیران را درپیشرفت و بهبود کارکنان یاری رساند و هم چنین تعهد سازمانی می تواند بر متغیرهای مهم در حوزه مدیریت از جمله رضایت شغلی، ترک شغل، غیبت، استرس شغلی وعملکرد تاثیرگذار باشد. بنابراین تعهدسازمانی یکی از ارزش های اساسی است که سازمان می تواند برآن متکی باشد (فیاضی و یوسفیان آرانی، 1394).

روابط میان فردی و تعاملات اجتماعی یکی از ابعاد رفتار سازمانی است که از عوامل مهم در اجرای مناسب وظایف اصلی سازمان، پیشبرد اهداف استراتژیک آن و نحوه برخورد سازمان با محیط خارجی محسوب می شود (فرگوسن[4]، 2011). در قرون اخیر، رشد و توسعه جوامع و اشتغالات ذهنی و کاری فراوان از یک طرف، مدرنیته و توسعه همه جانبه سازمان ها از طرف دیگر، تندرستی و شادکامی انسان ها را به طور چشمگیری کاهش داده و سبب ایجاد بیماری هایی همچون افسردگی و انزوا شده است. از نگاه دیگر، کارکنان سازمان ها خود را محکوم به پوسیدگی در پیکره سازمان می دانند و میل و اشتیاق خود را برای ارتقای فعالیت های سازمانی از دست داده اند (نسترن بروجنی و اسدی، 1393).

فردی که انگیزه فعالیت ندارد، تعهدی هم برای انجام کارهایش ندارد. هیچ انتظاری از فرد ناامید، دائماً خسته،افسرده که در شرایط بدتر، در محیطی انگیزه کش و خسته کننده بسر می‌برد، نباید داشته باشید.

نیروی انسانی بانشاط و خشنود، سازگار با اهداف و ارزش های سازمان و متمایل به حفظ عضویت سازمانی که حاضر است فراتر از وظایف خود فعالیت کند، می تواند عامل مهمی در اثر بخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان، توام با بالا رفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت، تأخیر و ترک خدمت کارکنان است (پدرسن و ایچمیت[5]، 2011).

پایان نامه

 نشاط اجتماعی یا شادمانی به عنوان یک پیامد مهم در احساس رضایت شغلی و خوشبختی انسان و ایجاد تعهد در افراد مطرح است که نه تنها زندگی شخصی بلکه جنبه های اجتماعی حیات؛ یعنی کنشها و ارتباطاتی که با دیگران برقرار می شود، تحت تأثیر خود قرار می دهد (ون پراگ و همکاران[6]، ۲۰۰۴). احساس شادی و نشاط از یک سو انسان ها را برای زندگی بهتر و بازدهی بیشتر آماده می کند و از سوی دیگر، به دلیل مسری بودن آن، روابط انسان را با محیط گسترده می کند. از این رو، مادامی که شهروندان احساس شادی و نشاط کنند، همواره در خدمت به شهر و افراد جامعه و محل کار، اهتمام بیشتری می ورزند. از این منظر، نقش شادی و نشاط در زندگی انسان ها به حدی است که متفکر اجتماعی، راسکین[7] بر این نکته تأکید کرده است که ثروتمندترین کشور، کشوری است که بیشترین افراد شاداب را زیر بال خود داشته باشد (عنبری و حقی، 1392). درواقع؛ نشاط اجتماعی، باعث تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی، وفاق اجتماعی، ارتقاء شاخص‌های سلامت روانی و اجتماعی، افزایش رضایت از زندگی یا رضایت شغلی و تعهد سازمانی می شود.

 بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده؛ یکی از راه های دستیابی به نیروی انسانی متعهد، ایجاد نشاط و شادمانی اجتماعی افراد می باشد، با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی می باشد که آیا نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی در بین کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

نیروی انسانی متعهد خود را متعلق به سازمان می بیند، برای اهداف سازمان که اهداف خود اوست، از خویش مایه می گذارد، نسبت به سازمان وابسته شده و خود را با آن هویت می بخشد. لذا وجه یا معیار عمده تمایز برتری سازمان ها نسبت به یکدیگر نیروی انسانی متعهد است. این شاخص، اثربخشی، کارایی سازمانی را افزایش می دهد. بنابراین آن چه که موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمان ها و جلب رضایت مندی مشتریان را تضمین می کند، منابع انسانی متعهد است. از این رو شناخت عوامل مرتبط و تاثیر گذار بر تعهد سازمانی کارکنان می تواند سازمان ها را در بهبود و اثربخشی و کارایی کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی سازمان ها گردد (علمی و همکاران، 1390).

وجود نیروی انسانی متعهد وجهه سازمان را در اجتماع  مهم جلوه می دهد و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم می کند. هر سازمان به کارکنانی نیاز دارد که فراتر از وظایف مقرر و معمول خود به فعالیت بپردازندوجود چنین نیروهایی در سازمان ضمن کاهش غیبت، تاخیر و جابجایی موجب افزایش چشمگیر عملکرد سازمان، نشاط روحی کارکنان و تجلی بهتر اهداف متعالی سازمان و نیز دستیابی به اهداف فردی خواهد شد. تعهد سازمانی، عامل مهمی برای درک و فهم رفتار سازمانی و پی شبینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل می باشد (سلاجقه و همکاران، 1393).

یکی از چالش های فراروی انسان در دنیای امروز، احساس نشاط و شادمانی است، چرا که با وجود پیشرفت های چشمگیر در فناوری و تأمین آسایش انسان، احساس شادمانی وی افزایش نیافته است . شادمانی و رضایت مردم از زندگی به عنوان یکی از شاخص های توسعه مطرح است. نشاط اجتماعی یکی از اصلی ترین نیازهای جوامع امروزی است، چرا که شهروندان کلانشهرها کمتر فرصت این را پیدا می کنند که به خودشان و نیازهایشان فکر کنند و به شدت مستعد افسردگی می شوند. جامعه با نشاط و فرهمند جامعه ای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شده و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد؛ در مقابل، جامعه افسرده، خموده و غمگین، هر روز بر مشکلاتش افزوده شده و با شتاب رو به انحطاط می گراید. افراد شاداب و با نشاط در محیط کار و سازمان خود نیز با نشاط بوده و رضایت شغلی و تعهد سازمانی آنها نیز بیشتر خواهد بود (کیا و امیری، 1392).

با توجه به چالشهایی که سازمانها امروزه با ان مواجه هستند ایجاد سازمان بانشاط یکی از نیازهای استرات‍ژیک برای موفقیت در بلند مدت می باشد.همچنین با توجه به اینکه افراد بیش ترین وقت خود را در سازمانها سپری می کنند اگر محیط کاری با نشاطی داشته باشند از مزایای ناشی از ان بهره مند می شوند.با توجه به مطالب یاد شده وضرورت وجود شادی ونشاط در محیط کار بخصوص شرایط سنگین صنایعی همچون نیروگاه  به نظر می رسد ایجاد و تقویت  نشاط در بین کارکنان می تواند در دستیابی سازمان به موفقیت کمک شایانی نمایدو ضرورت مطالعه و بررسی رابطه بین  نشاط اجتماعی و  تعهد سازمانی در این پژوهش را اشکار می سازد..

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

1-4-2- اهداف فرعی

1- تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد عاطفی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

2- تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد مستمر کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

3- تعیین رابطه نشاط اجتماعی با تعهد هنجاری کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی

1-5- فرضیه های پژوهش

1-5-1- فرضیه های اصلی

نشاط اجتماعی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

1-5-2- فرضیه های فرعی

1- نشاط اجتماعی با تعهد عاطفی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

2- نشاط اجتماعی با تعهد مستمر کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

3- نشاط اجتماعی با تعهد هنجاری کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجانشرقی رابطه دارد.

فهرست ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ب.ظ ]




وقوع انقلاب صنعتی و تداوم آن در اروپای قرن نوزدهم، ایجاد کارخانه‌های بزرگ و اجرای طرح­های عظیمی چون احداث شبکه‌های سراسری راه‌آهن را می‌طلبید که به سرمایه‌های پولی کلانی نیاز داشت. تأمین چنین سرمایه‌هایی از امکانات مالی یک یا چند سرمایه‌گذار و حتی دولت های آن زمان فراتر بود و از سویی یک یا چند سرمایه‌گذار نیز آمادگی قبول خطر تجاری چنین فعالیت‌های بزرگی را نداشتند. از این رو با بهره‌گیری از دو دستاورد بزرگ و مفید انقلاب صنعتی یعنی سازماندهی و همکاری، نخستین شرکت ‌های سهامی شکل گرفت که مسئولیت صاحبان سهام آنها محدود به مبلغ سرمایه‌گذاری شان بود. این قالب نوین (یعنی شرکت سهامی) راه‌حل مناسبی برای تأمین سرمایه‌های کلان و توزیع مخاطرات تجاری بود. رشد و توسعه شرکت های سهامی در گذر زمان به پیدایش و فزونی قشری از صاحبان سرمایه انجامید که در اداره شرکت ها مشارکت مستقیم نداشته و از طریق انتخاب هیئت مدیره، امور شرکت را هدایت و بر آن نظارت می‌کردند (شباهنگ، 1377).
با وقوع این رویداد بحث تفکیک مالکیت از مدیریت مطرح شد. به عبارتی مدیر، نماینده مالک بود و بر نحوه فعالیت دارایی های مالک نظارت می کرد و در نهایت به مالک درباره نحوه بهره برداری و اداره دارایی هایش گزارش می داد. از طرفی با بزرگ شدن شرکت ها مردم به سرمایه گذاری در این شرکت ها روی آوردند و به این ترتیب در مالکیت واحدهای بزرگ اقتصادی سهیم شدند. آنان سرمایه های اندک خود را در اختیار مدیران این واحدها قرار می دادند و در عوض سود دریافت می کردند. بنابراین مالکان ‏(سهامداران) به دنبال حداکثر کردن ثروت خود بودند.
حداکثر ساختن ثروت سهامداران، ایفای وظایف اخلاقی و مسئولیتهای اجتماعی می تواند از اهداف بسیار مهم شرکت ها به شمار آید. یکی از عواملی که تأثیر قابل ملاحظه ای در تحقق اهداف مزبور دارد اجرای مناسب اصول حاکمیت شرکتی می باشد. در حدود سیصد سال قبل که آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل، بحث تفکیک گردانندگان (مدیران) شرکت ها را از مالکیت آنها مطرح کرد، همواره مکانیزم هایی برای برقراری تعادل میان منافع صاحبان موسسات (سرمایه گذاران) و مدیران پیشنهاد گردیده است.
 رشد و شکوفایی اقتصاد هرکشوری به مدیریت کارآمد، سرمایه گذاری و برنامه ریزی مناسب بستگی دارد، هدایت صحیح جریانات پولی و وجوه سرگردان به سمت و سوی صنایع تولیدی، رشد اقتصادی، افزایش تولید ناخالص ملی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد سرانه و نهایتاً رفاه عمومی را در پی خواهد داشت. امروزه با توجه به فضای رقابتی بازار های مالی، لزوم در اختیار داشتن اطلاعات کافی از بازارهای مالی امری بدیهی به نظر می رسد، به طوری که هزینه های ناشی از اطلاعات ناصحیح در بسیاری از موارد غیر قابل جبران خواهد بود.
 

  • بیان مسئله پژوهش

 یکی از مهمترین تحولات جهان در قرن هجدهم میلادی، انقلاب صنعتی و تفکیک مالکیت از مدیریت بود و نتیجه این تحولات، ظهور شرکت های سهامی بزرگ و در کنار آن سهامداران، مدیران، اعتباردهندگان، کارکنان و سایر ذی نفعان می باشد که در پی آن بازار مالی سازمان یافته ای در اکثرکشورها به وجود آمد. از آنجا که امکان حضور همه سهامداران و ذی نفعان در شرکتها وجود ندارد، لذا مدیران به نمایندگی از طرف آنها اداره امور شرکتها را به دست گرفتند و مسئول پاسخگویی به ذی نفعان در مقابل منابع در دسترس شان شدند. از این رو تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به وجود آمد.
از سویی دیگر، مبنای تصمیم‌گیری مشارکت‌ کنندگان در بازارهای اوراق بهادار اطلاعاتی است که توسط بورس‌ها، ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس و واسطه‌های مالی فعال در این بازارها منتشر می‌شود. بهره‌گیری از اطلاعات منتشره یا افشاء شده و به عبارتی تصمیم‌گیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان‌پذیر است که اطلاعات مزبور به‌ موقع، مربوط، با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشند. چنان‌چه اطلاعات افشاء شده از ویژگی‌های فوق یا بعضی از آن‌ها برخوردار نباشند، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت‌گذاری اوراق به شیوه‌ای مطلوب انجام نخواهد شد. در نتیجه، واقعی بودن قیمت‌ها، پیش‌بینی منطقی روند آتی آن و به‌ طور کلی شفافیت و عادلانه بودن بازار مورد سؤال خواهد بود. در واقع هدف اصلی افشای اطلاعات، ایجاد شفافیت بیش‌تر در بازار اوراق بهادار است. افشای اطلاعات موجب بهبود ساز و کار  کشف قیمت و در نتیجه قیمت‌گذاری بهینه و افزایش امکان پیش‌بینی منطقی روند قیمت‌ها می‌شود. به‌ علاوه، انتشار صحیح و به ‌موقع اطلاعات بازار موجب ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به برقراری عدالت در بازار و ثبات و انسجام بیش‌تر آن می‌شود. همچنین بهبود شفافیت بازار، به نوبه خود، موجب افزایش رقابت در بین فعالان بازار می‌شود و مناسبات موجود در میان اعضای بازار و سرمایه‌گذاران را تقویت و امر نظارت و اجرای قوانین را آسان می‌کند (مصطفایی، 1389).
اصول حاکمیت شرکتی یکی از مسائل مهمی است که رعایت آن می‌تواند موجب جلب اعتماد سرمایه گذاران و جذب آن‌ها به بازار سرمایه شود. با اینکه این مسئله در ایران هنوز در مرحله اقدامات اولیه به سر می‌برد، اما نهادهای ناظر کشورهای منطقه در این زمینه پیشرفت‌های زیادی داشته اند. الگوگیری از مقررات حاکمیت شرکتی از این کشورها و تلاش برای بومی سازی و بهبود آن‌ها می‌تواند در شکوفایی بیشتر بازار سرمایه ایران نقش مهمی داشته باشد.
سرمایه گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است. سرمایه گذاری نیازمند برنامه ریزی است. بنابراین، امکان بهره برداری مناسب از فرصت های موجود را فراهم می آورد. برای افزایش اثربخشی برنامه ریزی باید توانایی پیش بینی صحیح و مستمر را بهبود بخشید. پیش بینی، عنصر کلیدی در تصمیم گیری های اقتصادی است. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم گیری های اقتصادی متکی به پیش بینی و انتظارات هستند. همچنین توجه به بودجه سالانه شرکت پیش بینی تولید، فروش و سود هر سهم آن و کنترل بودجه در گزارش های میان دوره ای و میزان تحقق پیش بینی ها، در تغییرات قیمت سهام تأثیر بسزایی دارد.
مطالعات پیشین نشان می دهند که پیش بینی های مدیریت، قیمت سهام، نقدینگی بازار سهام و پیش بینی تحلیل گران را تحت تأثیر قرار می دهد (براکمن و سیکون[1]، 2008، هرست و همکاران[2]، 2008، خالقی مقدم، 1377). این نتایج حاکی از آن است که سود پیش بینی شده توسط شرکت ها دارای محتوای اطلاعاتی و کارآیی بوده و از این جهت اهمیت پیش بینی سود حسابداری به دلیل نقش و تأثیر آن در تصمیم گیری های استفاده کنندگان بویژه سرمایه گذاران بارزتر می شود.
توسعه بازارهای مالی در دستیابی به رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی نقش اساسی ایفا می‌کند. بازارهای مالی توسعه یافته‌ به معنی ثبات بلندمدت نظام مالی و اتکا و اعتماد مردم به اجزای تشکیل‌دهنده این نظام است. یکی از عوامل تأثیرگذار بر توسعه در این بازارها شفافیت است. اطلاعات شفاف را می توان به عنوان یکی از ابزارهای ایفای مسئولیت پاسخگویی مدیران دانست (نوبخت،1383).
 بنابراین یکی از الزامات رقابت سالم دسترسی همه مشارکت‌کنندگان بازار به اطلاعات شفاف است. تدوین و اجرای استانداردهای حسابداری، افزایش شفافیت سیاست‌های پولی و مالی دولت، تدوین قوانین و مقررات لازم توسط دستگاه‌های مربوط، شناسایی نقاط ضعف در اجرای درست قوانین و مقررات و افزایش کانال‌های اطلاع رسانی مناسب، می‌تواند اقداماتی موثر در افزایش شفافیت باشند.
تجویدی (1386)، به نقل از بوشمن و همکاران[3] (2003)، شفافیت شرکتی را در دسترس بودن گسترده اطلاعات مربوط و قابل اتکا در خصوص نتایج عملکرد دوره ای، وضعیت مالی، فرصت های سرمایه گذاری، نظام حاکمیت شرکتی، ارزش و ریسک شرکت های سهامی عام تعریف می نماید. وجود شفافیت از یک سو به سهامداران خرد اطمینان می دهد که همواره اطلاعات قابل اتکا  و به موقع در خصوص ارزش شرکت دریافت خواهند کرد و سهامداران عمده و مدیران در پی تضییع حقوق آنها نیستند و از سوی دیگر مدیران را به تلاش در جهت افزایش ارزش شرکت به جای پیگیری منافع کوتاه مدت شخصی ترغیب می کند و در نتیجه می تواند از میزان و شدت رسوائیهای مالی به میزان قابل توجهی بکاهد ( بولو، مهام و همکاران،1389).
از این رو می توان این پرسش را مطرح کرد که مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر خطای پیش بینی سود[4] و امتیاز شفافیت[5] شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چگونه تأثیر می گذارد؟
 

  • مروری بر پایگاه نظری پژوهش

در حالت کلی پنج گرایش عمده در تحقیقات حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد. رویکرد مدل تصمیم گیری، تحقیقات بازار سرمایه، تحقیقات رفتاری[6]، تئوری نمایندگی[7] و سایر تحقیقات (انتقادی[8]و هزینه تهیه اطلاعات)، از عمده ترین مبانی مورد استفاده در تحقیقات حسابداری هستند (شباهنگ، 1384). چند پایگاه نظری عمده و متفاوت برای تبیین حاکمیت شرکتی مطرح شده است. هر یک از آنها با واژه های متفاوت و از جنبه های گوناگون که ناشی از زمینه علمی خاص هر گروه است به موضوع حاکمیت شرکتی پرداخته اند. نظریه نمایندگی ناشی از زمینه مالی و اقتصادی؛ نظریه هزینه معاملات[9]، ناشی از اقتصاد و تئوری سازمانی و نظریه ذی نفعان[10]، ناشی از یک دیدگاه اجتماعی در مورد حاکمیت شرکتی می باشد (حساس یگانه، 1384). گرچه تفاوت های عمده ای بین چارچوب های نظری مختلف وجود دارد، اما دارای وجوه مشترک مشخصی هستند، لکن هر یک، موضوع را از دیدگاهی متفاوت در نظر می گیرند، در حالی که در اغلب تحقیقات انجام شده در حوزه حسابداری، مدیریت مالی و سایر رشته های مدیریتی بیشتر به ارتباط بین حسابداری، حسابرسی و کنترل های تجاری پرداخته شده، در طی سال های اخیر بیشتر تحقیقات انجام شده بر مفهوم حاکمیت شرکتی و تأمین منافع سهامداران و نیز افزایش این منافع، تأکید داشته است (حساس یگانه، 1387).
فاما و جنسن (1983)[11]، معتقدند که در اغلب آثار حسابداری و مدیریت مالی، حاکمیت شرکتی به عنوان “طیفی از ساز و کارهای کنترلی که از منافع سهامداران واحد تجاری حفاظت کرده و منجر به افزایش ثروت آنها می گردد”، تعریف می شود.
بررسی های کوهن (2000)[12] ، نشان داد که تحقیقات انجام شده قبلی در حوزه حسابداری، مدیریت مالی و سایر رشته های مدیریتی از سه دیدگاه به موضوع حاکمیت شرکتی توجه کرده اند. دیدگاه اول، نظریه نمایندگی است که همواره یکی از حوزه های پویا در تحقیقات حسابداری بوده و بخش عمده ای از تحقیقات حسابداری و مدیریت را به خود اختصاص می دهد. فرض اساسی این نظریه این است که مدیران بر اساس منافع شخصی خود عمل می کنند و منافع سهامداران را رعایت نمی کنند.
دیدگاه دوم، دیدگاه وابستگی منافع[13] است که غالباً در بین ادبیات رشته های مدیریتی مشاهده شده است. در این دیدگاه، مدیریت سعی دارد تا از طریق ارتباطات خود با اعضای هیئت مدیره به منابع اطلاعاتی محرمانه و سایر منابع دسترسی داشته باشد. بر اساس این دیدگاه، وظیفه هیئت مدیره همکاری و مساعدت با مدیریت جهت تعیین سیاست ها و راهبردهای واحد تجاری می باشد. از این رو، در این دیدگاه انتظار می رود که اعضای هیئت مدیره از ویژگی هایی چون تخصص و تجربه تجاری، دانش و توانایی دستیابی و فراهم آوردن منابع برون سازمانی برخوردار باشند (حساس یگانه، 1387). دیدگاه دیگری که در حوزه حاکمیت شرکتی مورد توجه قرار گرفته است، تحت عنوان تسلّط مدیریت[14] معرفی می شود. این دیدگاه توسط گالبریت[15] (1967) ، ولفسون[16] (1984) و کوسنیک[17] (1987) مطرح گردید.
برخلاف نظریه نمایندگی و دیدگاه وابستگی منافع، در این دیدگاه اجرای فرآیند حاکمیت شرکتی بدون تحمل ضرر و زیان امکان پذیر نمی باشد. ساز و کار های حاکمیت شرکتی قادر به نظارت بر مدیریت در این دیدگاه، اصطلاحی نمادین تلقی می گردد. در این دیدگاه مدیریت ارشد سازمان از دوستان و همکاران نزدیک خود جهت تشکیل اعضای هیئت مدیره استفاده می نماید. همچنین، اعضای هیئت مدیره پیگیر تصویب فعالیت های مدیریت، نظارت بر چگونگی تحقق مقررات و رعایت الزامات قانونی و نیز افزایش پاداش مدیریت واحد تجاری می باشند. با توجه به مباحث فوق، مشاهده می گردد که اگر چه در تمامی این دیدگاه ها پیش فرض اولیه، کسب منافع سهامداران می باشد، ولی فقط به اعضای هیئت مدیره و تیم مدیریت واحد تجاری توجه شده و سهامداران و سایر ذی نفعان، در هیچکدام از دیدگاه های یاد شده مورد توجه قرار نمی گیرد (حساس یگانه، 1387).

  • اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

حاکمیت شرکتی روابط بین ذی‌نفعان متعدد و هدف‌هایی را که بر اساس آن‌ها شرکت اداره می‌شود، در بر می‌گیرد. ذی‌نفعان اصلی، مدیر عامل، سهام‌داران و هیئت مدیره هستند. سایر ذی‌نفعان عبارتند از: کارمندان، عرضه‌کنندگان کالا، مشتریان، بانک‌ها و سایر وام‌ دهندگان، قانون‌گذاران، محیط و به طور کلی جامعه.
سود تقسیم شده یکی از اجزای مهم بازده سرمایه گذاری است و از آنجایی که سود پیش بینی شده یکی از عناصر مهم در محاسبه بازده مورد انتظار سرمایه گذاری ها است؛ بنابراین دقت در پیش بینی سود و شناخت عوامل مؤثر بر انحراف آن از اهمیت به سزایی برخوردار است. شاید بتوان مهمترین عامل تأثیر گذار بر قیمت سهام را در پیش بینی سود هر سهم جستجو کرد. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت ها پیش بینی های سود ارائه شده توسط آنها در فواصل زمانی معین است (ثقفی و تالانه،1385).
پیش بینی سود مدیریت، نوعی افشای اجباری است که اطلاعاتی درباره سود مورد انتظار هر شرکت خاص ارائه می کند و جنبه ای کلیدی از افشاء به شمار می رود ( هرست، 2008 ). اساساً افشای اختیاری و اجباری دو مجرای ارتباطی مهم مدیران برای انتقال اطلاعات به سهامداران بیرونی است. هرچند ادبیات قابل توجهی نشان می دهد که این دو نوع افشاء، اطلاعات ارزشمند و مربوطی دارد و بر قیمت اوراق بهادار بطور معنادار تأثیر می گذارد با این حال این افشاها می تواند خطاهایی نیز داشته باشد. بررسی این موضوع می تواند موجب درک بهتر ارزش افشای اطلاعات شود و برای سرمایه گذاران و مراجع تدوین استاندارد نیز قابل استفاده باشد.
امروزه تقاضا برای شفافیت فعالیت نهادها و بازارها به شدت افزایش یافته است. بسیاری از استدلال‌هایی که درباره ایجاد یک نظام مالی جدید جهانی مطرح می‌شود، بیش از هر چیز بر درخواست افزایش شفافیت متمرکز است.
درخواست‌های فزاینده برای شفافیت در مباحث اقتصادی، مالی و تجاری، بیانگر گرایش جهانی به سمت شفافیت بیش‌تر در زمینه‌های حساس است. پژوهشگران، سیاست‌گذاران و مجریان امور، همگان را به شفافیت در مقولات مختلفی از قبیل بانکداری، معیارهای حسابداری و حسابرسی، رویّه ‌های بودجه ملی، کنترل مواد مخدر، محیط زیست، فعالیت‌های مبارزه با فساد، کمک‌های توسعه‌ای چند جانبه و قوانین کار و زیست محیطی در بخش خصوصی فرا می‌خوانند.
هر قدر تبادل اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر می‌شود و امکان رشد فساد کاهش می‌یابد (ویش واناث و کافمن[18]، 1999).
هدف از درخواست شفافیت اجازه دادن به افراد، بازارها یا دولت‌ها است تا سایرین را در قبال سیاست‌ها و عملکردهایشان پاسخ‌گو نگه دارند. بنابراین شفافیت را می‌توان به منزله اطلاعاتی دانست که توسط نهادها منتشر می‌شوند و مربوط به ارزیابی این نهادها هستند (حیدری، 1383).
شایان توجه است که در هر دو تعریف خرد و کلان، مفهوم شفافیت نقش اصلی را ایفا می‌کند. در بعد کلان، شفافیت در سطح شرکت میان عرضه‌کنندگان سرمایه سبب ایجاد اعتماد می‌شود. در بعد خرد، شفافیت، موجب ایجاد اعتماد کلی در اقتصاد کلان می‌شود. در هردو حالت، شفافیت منجر به اختصاص کارآتر سرمایه خواهد شد (قدس، 1387).
 واضح است که بازارهای فعال در یک اقتصاد از یکدیگر تاثیر می‌پذیرند. از این رو فقدان شفافیت در یک بازار از کارآیی بازارهای دیگر می‌کاهد. به منظور دستیابی به توسعه اقتصادی باید شفافیت در تمام بازارها پیگیری و ساز و کارهای مناسب با آن بازار برای دستیابی به شفافیت برقرار شود. تدوین و اجرایی کردن استانداردهای حسابداری، افزایش شفافیت سیاست‌های پولی و مالی دولت، تدوین قوانین و مقررات لازم توسط دستگاه‌های مربوط، شناسایی نقاط ضعف در اجرای درست قوانین و مقررات و افزایش کانال‌های اطلاع رسانی مناسب می‌تواند اقداماتی موثر در افزایش شفافیت باشد.

  • اهداف پژوهش

1) اهداف علمی
هر پژوهشی برای دستیابی به اهدافی خاص صورت می گیرد، این هدف خود را در قالب مسئله پژوهش نمودار می سازد و از طریق آن آشکار می شود.
الف) اهداف اصلی :

    1. تعیین تأثیر حاکمیت شرکتی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
  1. تعیین تأثیر حاکمیت شرکتی بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

ب) اهداف فرعی :

    1. تعیین تأثیر ساختار هیئت مدیره بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر ساختار مالکیت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر میزان نفوذ و مالکیت دولت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

پایان نامه و مقاله

    1. تعیین تأثیر درصد سهام شناور آزاد بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر مرجع حسابرسی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر ساختار هیئت مدیره بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر ساختار مالکیت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر میزان نفوذ و مالکیت دولت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
    1. تعیین تأثیر درصد سهام شناور آزاد بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
  1. تعیین تأثیر مرجع حسابرسی بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

2) اهداف کاربردی
1- سیاست گذاران حوزه بورس اوراق بهادار، برای طرح و بررسی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و ارزیابی کیفیت راهبری و ارتباط آن با شفافیت اطلاعات مالی و کاهش خطای پیش بینی سود مدیریت می توانند از یافته های این پژوهش بهره مند شوند.
2-سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل و تحلیل گران، با ارزیابی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و چگونگی ارتباط موجود میان این مکانیزم ها با شفافیت اطلاعات مالی و تحلیل دقت پیش بینی سود می توانند در انتخاب سبد سرمایه گذاری خود بر یافته ها و نتایج این پژوهش اتکا نمایند.
3-دانشگاه ها و سایر مراکز علمی و پژوهشی با مشخص شدن نتایج این پژوهش می توانند با استفاده از آن به تحقیقات تخصصی تر اقدام نموده و در انجام پژوهش های بعدی در این زمینه و تدوین نظرات علمی به آن اتکا کنند.
 

  • فرضیه های پژوهش

محقق فرضیه های پژوهش را در دو گروه اصلی و فرعی دسته بندی کرده است :
الف)فرضیه های اصلی :
1- مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارند.
2-مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر امتیاز شفافیت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارند.
ب)فرضیه های فرعی :
1- ساختار هیئت مدیره بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
 2- ساختار مالکیت شرکت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
3- میزان نفوذ و مالکیت دولت بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
4- درصد سهام شناور آزاد بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
5- مرجع حسابرسی بر خطای پیش بینی سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
6- ساختار هیئت مدیره بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
7- ساختار مالکیت شرکت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
8- میزان نفوذ و مالکیت دولت بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
9- درصد سهام شناور آزاد بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
10- مرجع حسابرسی بر امتیاز شفافیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر دارد.
 

  • روش پژوهش

این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی است، از لحاظ روش استنتاج توصیفی – تحلیلی می باشد و از لحاظ طرح پژوهش، از نوع همبستگی- ز نوع علّی پس رویدادی است.
جهت تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها در فرضیه ها از رگرسیون چندگانه با مدل چند متغیره پایه و برای معنا داری همبستگی میان متغیرها از آزمون های همبستگی استفاده می شود.
 
 

  • جامعه و نمونه آماری

قلمرو موضوعی پژوهش در زمره تحقیقات بازار سرمایه است.
چون در زمان شروع پژوهش اطلاعات مالی شرکت های مورد بررسی تا سال 1391 در بورس اوراق بهادار تهران موجود بود، بنابراین سالهای 1387 تا 1391 به عنوان قلمرو زمانی این تحقیق انتخاب گردید.
جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع و گروه های مختلف می باشد.
یکی از مهم ترین مباحث روش شناسی هر پژوهش علمی، انتخاب حجم نمونه و روش نمونه گیری است. یک نمونه ایده آل آنقدر بزرگ است که می تواند معرف دقیق جامعه ای باشد که محقق می خواهد نتیجه پژوهش را به آن تعمیم دهد و آنقدر کوچک است که از نظر دستیابی به آزمودنی ها مقرون به صرفه است (شریفی، 1374).
برای انتخاب نمونه در این پژوهش از روش حذف سیستماتیک استفاده شده که با اعمال معیارهای زیر 92 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته است :

    • شرکت هایی که قبل از سال 1387، در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند. دلیل این امر آن است که تعداد نمونه بررسی در سال های مورد بررسی، برابر باشد.
    • شرکت هایی که اطلاعات 3، 6، 9 و 12 ماهه خود را ارائه کنند.
    • به منظور قابلیت مقایسه داشتن اقلام، دوره مالی آن شرکت ها، منتهی به 29 اسفند ماه باشد و همچنین سال مالی آنها در طول دوره پژوهش تغییر نکرده باشد.
    • بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی نباشند.
    • شرکت هایی که طی دوره زمانی پژوهش در طول یک سال شمسی، یک بار و یا کمتر معامله شده اند، از جامعه آماری حذف می شوند، زیرا وجود این شرکت ها ممکن است نتایج پژوهش را نادرست کند.
  • دسترسی لازم به اطلاعات آن ها وجود داشته باشد، به گونه ای که بتوان مکانیزم های حاکمیت شرکتی و خطای پیش بینی سود و امتیاز شفافیت را استخراج نمود.
  • روش و ابزار گردآوری داده ها

داده های مورد نیاز از متن صورتهای مالی اساسی، اطلاعیه های مجامع شرکت ها و گزارش های ماهانه و سالانه بورس اوراق بهادار تهران خواهند شد.
پس از جمع آوری داده ها به روش فوق، متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار صفحه گسترده(EXCEL) محاسبه خواهند گردید. در حقیقت برای گردآوری داده ها از منبع ثانویه یعنی اسناد سازمانی منتشر شده در CD شرکت اطلاع رسانی بورس و نرم افزار ره آورد نوین استفاده خواهد شد.
اطلاعات مبانی نظری و تئوریک پژوهش، به صورت کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات فارسی و لاتین جمع آوری شده و اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه های پژوهش، از منابع مختلفی از جمله نرم افزار ره آورد نوین، سایت بورس، سایت پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، سایت مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی و. . . استخراج خواهد شد که پس از انتقال به نرم افزار صفحه گسترده (EXCEL) مورد پردازش قرار خواهد گرفت. در ضمن برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS  استفاده خواهد شد.
 
روش های آماری:

    • برای آزمون نرمال بودن متغیرها از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده خواهد شد.
    • برای آزمون همبستگی بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده خواهد شد.
    • برای آزمون نرمال بودن بقیه جامعه آماری از آزمون دوربین – واتسون استفاده خواهد شد.
  • جهت تجزیه و تحلیل بین متغیرها از رگرسیون چند متغیره، آزمون های همبستگی و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده خواهد شد.

 
 
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ب.ظ ]




ایست از هویت، اصالت، ویژگی و تفاوت. یک نام تجاری، این اطلاعات را که در یک کلمه یا علامت متمرکز شده است، بر میانگیزد. به همین دلیل است که نام های تجاری برای تبادلات کسب و کار، حیاتی اند. معدودی از شرکت ها در اصل میدانند که نام های تجاری یشان چیستند، و کیفیت یگانه، بی نظیری و هویت آن ها در کجا قرار دارد. باز شناسی این فقدان شناخت، عموما زمانی بشتر احسا س می شود که شرکت تصمیم بگیرد یک مبارزه تبلیغاتی را بر روی خود نام تجاری اش، علاوه بر محصولاتش، متقبل شود. پرسش واقعی این نیست که “نام تجاری چگونه دیده می شود؟ (محمدی، 1392).

 صنعت بیمه ایران نیز همانند صنایع دیگر تحت تأثیر این بازار پررقابت قرار گرفته است؛ اما به دلیل شرایط ویژه این صنعت، رقابت مشکل تر و تنگاتنگ تر است. برند، یک ابزار مهم رابطه ای در مجموعه مدیریت ارتباط با مشتری شرکت است. استیگلر (1961) و استیگلیتز (1987) در تحقیقات خود در ارتباط با برند محصولات مختلف، نشان دادند که برند به دو دلیل برای مصرف کنندگان باارزش است: (1) برند، ریسک ادراک شده محصولات مورد استفاده را کاهش می دهد؛ زیرا اعتماد مصرف کنندگان را در مورد ادعاهای محصول یک شرکت افزایش می دهد.(2) برند، باعث کاهش هزینه های تصمیم گیری در انتخاب محصولات می شود؛ زیرا مصرف کنندگان ممکن است جهت صرفه جویی در هزینه های جمع آوری اطلاعات و پردازش آن، از برندهای معتبر به عنوان یک منبع آگاهی بهره ببرند (اردم و سوایت، 2004). برندها، علائم معتبری هستند (به عبارتی دیگر، باور پذیر و قابل اطمینان)، چرا که موجب می شوند تا شرکت ها در مورد محصولات و خدماتشان صادق باشند و شکایات واصله را رسیدگی نمایند (جعفریان، 1393).

امروزه بخش خدمات، به عنوان یک بخش قدرتمند، بر جهان حاکم است. بیشتر مردم، درآمد خود را از راه مشاغل خدماتی تأمین می کنند (لیندگرن[6]، 2004 ). با این حال، پژوهش های اندکی درمورد نقش برند در حوزۀ بازاریابی خدمات، به ویژه در زمینه هویت برند خدماتی و عوامل تقویت کننده و مؤثر بر آن، انجام شده است (کریشنان، 2001). امروزه بسیاری از سازمان ها به این باور رسیده اند که یکی از با ارزش ترین داراییهایشان، برند محصول ها و خدمات آن ها است. پژوهشگران زیادی نیز به این موضوع اشاره کرده اند که ایجاد برند قدرتمند، یکی از عوامل کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی و بقای بلند مدت در بازار است (دنیس و همکاران[7]، 2016). یک برند قدرتمند، هم برای مشتری و هم برای سازمان ارزش ایجاد می کند. با توجه به نظر دیب و سیمیان (1993) برند در بخش خدمات، در مقایسه با بخش محصول، قدرتمندتر عمل می کند؛ زیرا به ایجاد وفاداری بیشتر در مشتری و ثبات در خرید و فروش منجر می شود. برند قوی، به شناسایی خدمات شرکت ها از سوی مشتری کمک می کند (باشکوه و شکسته بند، 1394).

بری(2000) معتقد است یک برند خدماتی قدرتمند، اعتماد مشتری به خرید غیر عینی را افزایش می دهد و او را قادر می سازد خدمات ناملموس را تصور و درک کند و از این طریق، احساس ریسک مالی، امنیتی و اجتماعی را در مشتری کاهش می دهد. بر همین اساس، از برندسازی به عنوان پایه و اساس بازاریابی خدمات در قرن بیست و یکم یاد می کنند. برند در بخش خدمات، تحول بسیاری داشته است. در این راستا هویت برند، تعیین کنندۀ فردیت، آرمان ها و اهداف، ارزش ها و علائم شناسایی برند خدماتی است (باشکوه و شکسته بند، 1394).

هویت برند یکی از مهمترین مباحث بازاریابی است که در مطالعات اندکی مورد توجه قرار گرفته است. هر دو دسته محققان و مجریان عملی به این نتیجه رسیده اند که هویت برند در ایجاد تمایز و فرآیند مدیرت برند نقش اساسی دارد. هویت برند به عنوان یک سازه درون سازمانی مطرح است که یک جانبه از سازمان نشأت می گیرد. (آنچه مدیران از برند انتظار دارند) و مستلزم حفظ ثبات با گذشت زمان است. برند ها توسط هویت، خود را به مشتریان شناسانده و از سایر رقبا متمایز می شوند. پروفسور کاپفرر معتقد است داشتن یک هویت، یعنی بودن شما همان طور که هستید، تبعیت از طرح ثابت ولی فردی خودتان (کاپفر[8]، 2008).

هویت جزء کلیدی برندسازی است و هسته ایجاد یک برند موفق، درک چگونگی ایجاد و توسعه هویت نام تجاری است. به طور کلی، ایجاد هویت مناسب برند به معنای ایجاد برجستگی برند در ذهن مشتری ها است و به همین دلیل از هویت به معنای شناسایی توسط دیگران یاد کرده اند. برندی هویت متمایز دارد که وعده های مرتبط، مداوم و باور کردنی متمایزی در رابطه با ارزش محصول، خدمت یا سازمان ارائه دهد. شرکت هایی که هویت برند متمایزی ارائه می دهند، می توانند در بازار برتری ایجاد کرده، بر ارزش محصولات و خدمتشان بیفزایند و از طریق رهبری قیمت برای خود مزایایی فراهم سازند (پروری، سهرابی و اصغری، 1394).

 بر این اساس، مدیران برند باید هویتی آشکار و پایدار و منسجم برای آن ایجاد و حفظ کنند، به گونه ای که به عنوان مرجع ثابتی برای مصرف کنندگان عمل کند؛ اما برخلاف این نظر، مطالعات اخیر نشان می دهد، با توجه به پویایی شدید محیط و در حال تغییر بودن  دائمی آن، هویت برند نیز باید پویا بوده و در طی زمان هویتش توسعه یابد (دا سیلویرا و همکاران[9]، 2013).

بنابراین انتظار می رود به عواملی که روی هویت برند سازمان ها تأثیر گذار می باشند، توجه بیشتری شود. مروری بر پیشینه پژوهش نشان می دهد عوامل متعددی از قبیل فرهنگ بازاریابی، هویت بصری برند، مدیریت ارتباط با مشتری، ادراک کیفیت، ارتباط های یکپارچه بازاریابی و شخصیت برند، به عنوان عوامل حیاتی و مؤثر در توسعه هویت برند خدماتی مطرح اند. در این پژوهش، با توجه به نقش اساسی برند در سازمان های خدماتی به ویژه در صنعت بیمه، سعی شده است تا عوامل متفاوت تری چون ادراک ریسک، کیفیت و احساس تعلق به بیمه را جهت قدرتمندسازی و دستیابی به مزیتی بیشتر از مزیت برند فعلی، در صنعت بیمه ایران بررسی کنیم.

بنابراین با توجه به مطالب اشاره شده، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که: عوامل تأثیر گذار بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه (مطالعه موردی: بیمه ایران در شهر تبریز) چیست؟

پایان نامه و مقاله

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

اگرچه طی دهه گذشته، صنعت بیمه در ایران رشد قابل قبولی داشته است، هنوز آن طور که باید به نیازهای اولیه مشتریان خود نگاه عمیقی نکرده است. با توجه به خصوصی شدن شرکت‌های بیمه بدون شک با وجود فضای رقابتی حاکم بر صنعت بیمه در سالهای آینده برای به دست آوردن جایگاه مناسب در ذهن مشتریان به گونه‌ای که وفادار به شرکت بیمه باقی بمانند یکی از عواملی که در رسیدن به چنین جایگاهی در ذهن مشتریان شرکت های بیمه مؤثر است هویت برند می‌باشد.

محققان و مدیران اجرایی بخش بازاریابی اذعان می کنند هویت برند عامل اساسی در ایجاد تمایز و مدیریت برند است. به عبارت دیگر برندها توسط هویت، خود را به مشتریان شناسانده و از سایر رقبا متمایز می شوند. با اینکه هویت برند یکی از مهم ترین مباحث مطرح در بازاریابی است، مطالعات اندکی در مورد نقش هویت برند و عوامل تقویت کننده و مؤثر بر آن، در حوزه بازاریابی انجام گرفته است (گینس و همکاران، 2009). تمام شرکت ها برند دارند، اما مفهوم و معنای متمایزی که نشان دهنده برجستگی و تمایز آن از سایر برندها است را از خود اشاعه نمی دهند؛ این همان جنبه غیر ملموس برند، یعنی هویت برند است که بسیاری از شرکتهای داخلی از آن غافل شده اند. از طرفی مطالعات گذشته گویای این است که نارسایی هایی در زمینه تحقیقات هویت برند وجود دارد. چه در خارج از کشور و چه در داخل کشور تحقیقات تجربی اندکی در خصوص عوامل مؤثر بر هویت برند انجام گرفته است (پروری و همکاران، 1394). از این رو مطالعه حاضر می تواند اطلاعات و پیشنهادات ضروری را برای مدیران، تولیدکنندگان، بازاریابان و پژوهشگران فراهم آورد و باعث شود در صنعت بیمه مورد مطالعه (بیمه ایران) مدیران شرکت ملزم به تلاش و یادگیری فعالیت های صحیح بازاریابی در راستای ایجاد هویت برند مناسب در بین مشتریان شده و بدین ترتیب افزایش مشتریان و وفاداری آن ها نیز افزایش یابد. پرا که در این محیط رقابتب افزاینده و با افزایش شرکت های بیمه مختلف، هر شرکت بیمه ای اگر بخواهد در این محیط زنده مانده و به فعالیتش ادامه دهد و پیشرفت داشته باشد، نیازمند این است که به بحث برند و هویت آن و شناسایی ذهنیت مثبت نسبت به نام و هویت برند در بین مشتریان توجه خاص و ویژه داشته باشد وگرنه محکوم به نابودی خواهد بود.

1-4- اهداف تحقیق

1-4-1- اهداف اصلی

بررسی عوامل تأثیر گذار بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه می باشد.

1-4-2- اهداف فرعی

1.بررسی تأثیر ادراک ریسک مالی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.

  1. بررسی تأثیر ادراک ریسک امنیتی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.
  2. بررسی تأثیر کیفیت ادراک شده بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.
  3. بررسی تأثیر احساس تعلق به برند بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه.

1-5- فرضیه های پژوهش

فرضیه های این پژوهش شامل:

1- ادراک ریسک مالی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

2- ادراک ریسک امنیتی بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

3- ادراک کیفیت برند بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

4- احساس تعلق به برند بر هویت برند خدماتی در صنعت بیمه تأثیر دارد.

[1] Usakli & Baloglu

[2] Maehle & Shneor

[3] Schmidt

[4] Pimentel &Reynolds

[5] Thompson & Sinha

1 Lindgreen

2 Dennis et al

1 Kapferer

2 Da Silveira et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم