مدیریت شهری و مشارکت مردمی
امروزه یکی از راهکارها و راهبردهای مؤثر، اثربخش و کارساز در مسأله مدیریت که در قالب مدیریت های استراتژیک، آینده نگری و مشارکت مردمی متجلی می شود، استفاده از استعدادها، پتانسیل ها و سرمایه های فکری، فیزیکی و مادی بخش خصوصی و مردمی است که از طریق ایجاد ارتباطات و تعامل های کارساز و برنامه ریزی کارشناسانه قابل تحقق است و از این طریق می شود مسألۀ کارایی، اثر بخشی و بهره وری، که پیامد آن کاهش هزینه ها، افزایش درآمدها و بهینه سازی عملکردها می باشد را در مدیریت و به خصوص مدیریت شهری ارتقاء بخشید و زمینه های پایداری مدیریت شهری را فراهم نمود (ایمانی جاجرمی و دیگران ،1381: 97).
یکی از مناسب ترین شیوه های آگاهی رسانی به مردم، تشکیل جلسات سالیانه درباز است، در چنین دوره هایی مردم می توانند به ادارات شهرداری بروند و از بخش های گوناگون شهرداری شهر خود دیدن کنند. در این دوره هر یک از ادارات مسئولیت دارند که طرح های مخصوص نمایشگاه ها، نمونه هایی از ادوات و وسایل کار خود و پروژه ها و … را که مربوط به کار آنهاست تهیه کرده، در معرض نمایش قرار دهند و افرادی را برای ادای توضیح دربارۀ خدمات و مشکلات بگمارند (هیربندا ، 1358 : 22)
اگر چه با تشکیل شوراهای اسلامی شهرها در برخی شهرها امکان هایی برای فعالیت مبتنی بر مشارکت ایجاد شده، امّا ساختارهای اساسی و کلان نظام تمرکزگرا و دولت محور همچنان با اقتدار به کار مشغول است. به طور کلی مهمترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره گیری از مشارکت مردم است. اگر مشارکت را فراهم آوردن و گسترش بستر نقد مشترک برای یافتن هدف های مشترک در نظر بگیریم، لازم است برنامه ریزان و مدیران امور شهری به منظور دستیابی به اهداف خود بستری مناسب را برای جلب مشارکت شهروندان فراهم سازند. بررسی الگوهای مشارکتی کشورهای جهان، نقش و اهمیت مشارکت مردمی را در مدیریت و تصمیم گیری شهری بیش از پیش روشن می سازد. مدیران و برنامه ریزان شهری این کشورها براین اندیشه اند که در شرایط کنونی حل مسائل شهری نیاز به همکاری و مشارکت شهروندان دارد. به همین منظور آنان برای تقویت و تشویق مشارکت گسترده تر شهروندان در امور شهری اقداماتی را به انجام رسانده اند. مسلماً هر گونه تجربه مفید در زمینه مشارکت مردمی در این دسته کشورهای موفق در زمینه های مدیریتی می تواند الگو و سرمشق مدیران و برنامه ریزان ما قرار گیرد. از جمله تجربه های موفق مشارکت مردمی در کپنهاگ پایتخت دانمارک است.
کپنهاگ در سال 1996 این برنامه را تحقق بخشید امّا مشارکت مردمی در فعالیت ها و اقدامات مربوط به این برنامه، نقطه ای محوری در مدیریت شهر کپنهاگ به شمار می رفت (مشکلانی، 1383 : 26).
مالزی نیز به عنوان کشوری آسیاسی که به شتاب گام های توسعه را پیموده در خصوص مشارکت مردمی در تمام زمینه ها ـ از جمله مدیریت تصمیم گیری شهری ـ اقدامات لازم را تا حد زیادی انجام داده است، نخستین بار که در تاریخ برنامه ریزی توسعۀ این کشور عنصر مشارکت مردم در ادارۀ امور شهر و کشور مورد توجه قرار گرفت سال 1976 و به هنگام تصویب قانون برنامه ریزی شهر و کشور بود(همان منبع،27).
در فرانسه نیز مقوله مشارکت مردمی در همۀ زمینه های مربوط به تصمیم گیری و مدیریت همانند تهیه و اجرای طرح های شهرسازی نقش و سهم تعیین کننده ای دارد(همان منبع،26).
2-12-1- مشارکت و توسعه شهری
2-12-1-1- مفهوم مشارکت
از مشارکت تعاریف بسیاری شده است، کلمه مشارکت معادل Participation)) انگلیسی است. این کلمه از ریشه part به معنی قسمت، جزء و بخش گرفته شده است.و به معنای سهیم شدن در چیزی یا گرفتن قسمتی از آن است. (حامدمقدم ،1373: 285). در واقع امروزه مشارکت یکی از الزام آورترین رویکردها در فرآیند توسعه جوامع محلی و پایدار محسوب میشود. در این معنی مشارکت واقعی مردم در جریان برنامهریزی کشور را دگرگون میکند. بطوری که برنامهریزی عمرانی را از دیدگاه صرفاً فیزیکی و با رشد اقتصادی مطرح نیست بلکه تغییر دریافت قدرت سیاسی و از دیدگاه علمی، پیشرفت فنآوری و عقلانی نحوه زندگی و مشارکت مردم اهمیت اساسی دارد (توسلی، 1382: 6). مشارکت هم ابزاری است برای انجام فعالیتهای متکی به فرد و هم وسیلهای برای برآورده کردن نیازهای اساسی انسان لذا باید مشارکت را فرآیندی دانست که در آن اقدامات و ابتکارات مردم به وسیله فکر و اندیشه خود آنها هدایت میشود و در این فرآیند ابزارها و روشهایی استفاده میکنند که برای آنها کنترل موثر خود در اعمال میکند. (مطیعی لنگرودی، 1382 : 82) .واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود.مشارکت فرایندی اجتماعی ، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چندبعدی و چندفرهنگی است که هدف آن کشاندن همه مردم در همه مراحل توسعه است و به عقیده یوماللَ[1] مشارکت در مفهوم گسترده اش برانگیختن حساسیت مردم و در نتیجه به معنی افزایش درک و توان آنان جهت پاسخگویی به طرحهای توسعه و نیز معنای تشویق ابتکارات محلی است (ازکیا ، غفاری ، 1380: 185). «مشارکت عبارت است از فعالیتهای ارادی و داوطلبانه ای که از طریق آنها اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستای خود شرکت می کنند و به صورت مستقیم و غیر مستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی خود شریک می شوند.
در بعد توسعه شهری، مشارکت شامل دخالت مردم در فرایندهای تصمیم گیری در اجرای طرحها و سهم آنها از منابع طرحهای توسعه و مداخله آنها در ارزیابی اینگونه طرحها یاد می شود و از طرفی اوکلی و مارسدن[2] در توصیف و تفسیر مفهوم مشارکت بر این نکته اشاره دارند که : « مشارکت عبارت است از برانگیختن حساسیت مردم و در نتیجه به معنی افزایش درک و توان مردم »
جهت پاسخگویی به طرحهای توسعه و نیز به مفهوم تشویق ابتکارات محلی است ( کلی و مارسدن ، 1370: 33). در اصل می توان عنوان کرد که : مشارکت مفهومی در ارتباط با توسعه است که با انتقال قدرت همراه استlowe et al, 1999: 14,17)) مشارکت در واقع وسیله ای است تا مردم به کمک آن و بدون اتکای جدی بر نهادهای رسمی بتوانند بر مشکلات خود فایق آیند، یعنی خوداتکا شوند و نیازهای خود را رفع کنند» ( پاپلی یزدی و ابراهیمی، 1381: 119).
[1].I.Umalele
[2]- Oakle and Marseden
[سه شنبه 1399-10-23] [ 02:30:00 ق.ظ ]
|