کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



مدیریت شهری و مشارکت مردمی

امروزه یکی از راهکارها و راهبردهای مؤثر، اثربخش و کارساز در مسأله مدیریت که در قالب مدیریت های استراتژیک، آینده نگری و مشارکت مردمی متجلی می شود، استفاده از استعدادها، پتانسیل ها و سرمایه های فکری، فیزیکی و مادی بخش خصوصی و مردمی است که از طریق ایجاد ارتباطات و تعامل های کارساز و برنامه ریزی کارشناسانه قابل تحقق است و از این طریق می شود مسألۀ کارایی، اثر بخشی و بهره وری، که پیامد آن کاهش هزینه ها، افزایش درآمدها و بهینه سازی عملکردها می باشد را در مدیریت و به خصوص مدیریت شهری ارتقاء بخشید و زمینه های پایداری مدیریت شهری را فراهم نمود (ایمانی جاجرمی و دیگران ،1381: 97).

یکی از مناسب ترین شیوه های آگاهی رسانی به مردم، تشکیل جلسات سالیانه درباز است، در چنین دوره هایی مردم می توانند به ادارات شهرداری بروند و از بخش های گوناگون شهرداری شهر خود دیدن کنند. در این دوره هر یک از ادارات مسئولیت دارند که طرح های مخصوص نمایشگاه ها، نمونه هایی از ادوات و وسایل کار خود و پروژه ها و … را که مربوط به کار آنهاست تهیه کرده، در معرض نمایش قرار دهند و افرادی را برای ادای توضیح دربارۀ خدمات و مشکلات بگمارند (هیربندا ، 1358 : 22)

اگر چه با تشکیل شوراهای اسلامی شهرها در برخی شهرها امکان هایی برای فعالیت مبتنی بر مشارکت ایجاد شده، امّا ساختارهای اساسی و کلان نظام تمرکزگرا و دولت محور همچنان با اقتدار به کار مشغول است. به طور کلی مهمترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره گیری از مشارکت مردم است.  اگر مشارکت را فراهم آوردن و گسترش بستر نقد مشترک برای یافتن هدف های مشترک در نظر بگیریم، لازم است برنامه ریزان و مدیران امور شهری به منظور دستیابی به اهداف خود بستری مناسب را برای جلب مشارکت شهروندان فراهم سازند. بررسی الگوهای مشارکتی کشورهای جهان، نقش و اهمیت مشارکت مردمی را در مدیریت و تصمیم گیری شهری بیش از پیش روشن می سازد. مدیران و برنامه ریزان شهری این کشورها براین اندیشه اند که در شرایط کنونی حل مسائل شهری نیاز به همکاری و مشارکت شهروندان دارد. به همین منظور آنان برای تقویت و تشویق مشارکت گسترده تر شهروندان در امور شهری اقداماتی را به انجام رسانده اند. مسلماً هر گونه تجربه مفید در زمینه  مشارکت مردمی در این دسته کشورهای  موفق در زمینه های مدیریتی می تواند  الگو و سرمشق مدیران و برنامه ریزان ما قرار گیرد. از جمله تجربه های موفق مشارکت مردمی در کپنهاگ پایتخت دانمارک است.

کپنهاگ در سال 1996 این برنامه را تحقق بخشید امّا مشارکت مردمی در فعالیت ها و اقدامات مربوط به این برنامه، نقطه ای محوری در مدیریت شهر کپنهاگ به شمار می رفت (مشکلانی، 1383 : 26).

مالزی نیز به عنوان کشوری آسیاسی که به شتاب گام های توسعه را پیموده در خصوص مشارکت مردمی در تمام زمینه ها ـ از جمله مدیریت تصمیم گیری شهری ـ اقدامات لازم را تا حد زیادی انجام داده است، نخستین بار که در تاریخ برنامه ریزی توسعۀ این کشور عنصر مشارکت مردم در ادارۀ امور شهر و کشور مورد توجه قرار گرفت سال 1976 و به هنگام تصویب قانون برنامه ریزی شهر و کشور بود(همان منبع،27).

در فرانسه نیز مقوله مشارکت مردمی در همۀ زمینه های مربوط به تصمیم گیری و مدیریت همانند تهیه و اجرای طرح های شهرسازی نقش و سهم تعیین کننده ای دارد(همان منبع،26).

2-12-1- مشارکت و توسعه شهری

2-12-1-1- مفهوم مشارکت

از مشارکت تعاریف بسیاری شده است، کلمه مشارکت معادل Participation)) انگلیسی است. این کلمه از ریشه part به معنی قسمت، جزء و بخش گرفته شده است.و به معنای سهیم شدن در چیزی یا گرفتن قسمتی از آن است. (حامدمقدم ،1373: 285). در واقع امروزه مشارکت یکی از الزام آورترین رویکردها در فرآیند توسعه جوامع محلی و پایدار محسوب می‌‌شود. در این معنی مشارکت واقعی مردم در جریان برنامه‌ریزی کشور را دگرگون می‌کند. بطوری که برنامه‌ریزی عمرانی را از دیدگاه صرفاً فیزیکی و با رشد اقتصادی مطرح نیست بلکه تغییر دریافت قدرت سیاسی و از دیدگاه علمی، پیشرفت فن‌آوری و عقلانی نحوه زندگی و مشارکت مردم اهمیت اساسی دارد (توسلی، 1382: 6). مشارکت هم ابزاری است برای انجام فعالیت‌های متکی به فرد و هم وسیله‌ای برای برآورده کردن نیازهای اساسی انسان لذا باید مشارکت را فرآیندی دانست که در آن اقدامات و ابتکارات مردم به وسیله فکر و اندیشه‌ خود آنها هدایت می‌شود و در این فرآیند ابزارها و روشهایی استفاده می‌کنند که برای آنها کنترل موثر خود در اعمال می‌کند. (مطیعی لنگرودی، 1382 : 82) .واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود.مشارکت فرایندی اجتماعی ، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چندبعدی و چندفرهنگی است که هدف آن کشاندن همه مردم در همه مراحل توسعه است و به عقیده یوماللَ[1] مشارکت در مفهوم گسترده اش برانگیختن حساسیت مردم و در نتیجه به معنی افزایش درک و توان آنان جهت پاسخگویی به طرحهای توسعه و نیز معنای تشویق ابتکارات محلی است (ازکیا ، غفاری ، 1380: 185). «مشارکت عبارت است از فعالیتهای ارادی و داوطلبانه ای که از طریق آنها اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستای خود شرکت می کنند و به صورت مستقیم و غیر مستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی خود شریک می شوند.

در بعد توسعه شهری، مشارکت شامل دخالت مردم در فرایندهای تصمیم گیری در اجرای طرحها و سهم آنها از منابع طرحهای توسعه و مداخله آنها در ارزیابی اینگونه طرحها یاد می شود و از طرفی اوکلی و مارسدن[2] در توصیف و تفسیر مفهوم مشارکت بر این نکته اشاره دارند که : « مشارکت عبارت است از برانگیختن حساسیت مردم و در نتیجه به معنی افزایش درک و توان مردم »

مقالات و پایان نامه ارشد

جهت پاسخگویی به طرحهای توسعه و نیز به مفهوم تشویق ابتکارات محلی است ( کلی و مارسدن ، 1370: 33). در اصل می توان عنوان کرد که : مشارکت مفهومی در ارتباط با توسعه است که با انتقال قدرت همراه استlowe et al, 1999: 14,17)) مشارکت در واقع وسیله ای است  تا مردم به کمک آن و بدون اتکای جدی بر نهادهای رسمی بتوانند بر مشکلات خود فایق آیند، یعنی خوداتکا شوند و نیازهای خود را رفع کنند» ( پاپلی یزدی و ابراهیمی،  1381: 119).

 

[1].I.Umalele

[2]- Oakle and Marseden

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-10-23] [ 02:30:00 ق.ظ ]




کتاب خود بنام « قانونگذار» موضوع را بطور مفصل بیان کرده و می تواند پاسخی به سوالی باشد که چرا مردم ، به طور کلی، به مشارکت در تصمیم گیری نیاز دارند. روستو در مقابل این سوال که چرا تمام امور مردمی به نهادهای قانونی سپرده نشده است  این است که قوانین، دقیقا” از باورهای واقعی مردم حاصل گردیده است به همین دلیل موظف به اطاعت ازآنها می باشند .

به هر حال، فلامنتز[2] (1963) و پاتمن[3] (1970) در تألیفات خود اظهار می دارند دلیل اصلی اینکه روستو از مشارکت حمایت کرده این بوده که که او نگاه روان شناسانه داشته است . به نظر روستو ، مشارکت در تصمیم گیری باعث می شود که افراد یاد بگیرند که آنها جزئی ازاجتماع هستند و معنی عدالت را توسعه بدهند Mclaverty:2002, 185)).

2-13- نظریه برنامه‌ریزی ارتباطی

تا اوایل دهه 80 میلادی رویکرد غالب در برنامه‌ریزی، نظریه برنامه‌ریزی مبتنی بر عقلایی‌گرایی[4] یا رویکرد فنی ـ ابزاری[5] بود که بطور عمده با اتکا بر دانش فنی برنامه‌ریزان و ابزار و روش‌های علمی شکل می‌گرفت. این رویکرد طی دهه 80 و 90 میلادی از جانب اندیشمندان و برنامه‌ریزان مخصوصا دانشمندان علوم اجتماعی مکتب انتقادی فرانکفورت و به ویژه یورگن هابرماس[6] مورد انتقاد قرار گرفت.(رکن‌الدین افتخاری، 1383: 3). در این دهه ادبیات برنامه‌ریزی شاهد چالش‌های جدیدی بود. در بسیاری از کشورها ابزارهای مکانیسم بازار جایگزین روش‌های برنامه‌ریزی شدند و برنامه‌ریزی از جنبه‌های مختلف هدف حملات شدیدی قرار گرفت. مردمی‌بودن، مشارکتی‌بودن، عقلایی‌بودن، کارسازبودن، پایداربودن، جنسیت‌گرایی و بسیاری دیگر از جنبه‌های برنامه‌ریزی مورد سؤال قرار گرفت.(عسگری، 1377 : 29).

از نظر هابرماس، برنامه‌ریزی و سیاستگزاری به طور کلی نوعی فرایند ارتباطی هستند. از نظر وی بسیاری از شکست‌های برنامه‌ریزی را می‌توان به شکست شیوه‌های ارتباطی و عواملی که ارتباطات را مخدوش و بی‌ثمر می‌کنند، دانست. بنابراین او در نظریه خود در جستجوی تهیه پیش‌نیازهای یک ارتباط سازنده و غیر مخدوش است. هابرماس به جای عقلانیت ابزاری از استدلال‌های ابزاری ـ فنّی[7]، اخلاقی[8] و احساسی[9] بهره می‌گیرد. از نظر هابرماس مهمترین اشکال برنامه‌ریزی عقلایی و تفکرات مبتنی بر آن این است که در برخی از جوامع استدلال ابزاری و عقلایی که پیوند با مادیات و اقتصاد دارد، بر انواع دیگر استدلال‌ها چیره شده‌است و حتی آن‌ها را غیرعقلایی و غیر مهم می‌داند. از این نظر، انواع دیگر استدلال‌ها یعنی احساسات و اخلاقیات بیشتر به نشان‌دادن عکس‌العمل در برابر تکنیک‌های عقلایی می‌پردازند.

این امر باعث می‌شود که برنامه‌ریزان از زندگی روزمره مردم فاصله بگیرند. چون در حقیقت بخش‌های دیگری از انواع استدلال‌ها را که مردم بیشتر از آن‌ها استفاده می‌کنند، کنار می‌گذارند. هابرماس تفاهم جمعی از طریق وضع ارتباطات سازنده اجتماعی را شرط لازم برای حل مشکلات اجتماعی می‌داند که برنامه‌ریزی درصدد [رفع] آنها است. او چهار اصل کلی را برای برقراری یک ارتباط سازنده مطرح می‌نماید: گویایی، صمیمیت، مشروعیت و صداقت. انتقادات ذکر شده که با گرایش به سوی دموکراسی و حکومت‌های دموکراتیک همراه بود سبب شد این نظریه به سرعت مورد استقبال نظریه‌پردازان برنامه‌ریزی قرار گیرد. (رکن‌الدین افتخاری، 1383: 3). «جان فورستر» و «پتسی هیلی» جزو اولین کسانی بودند که سعی کردند عمل برنامه‌ریزی را در چارچوب این نظریه تفسیر و تجزیه و تحلیل کنند. نظریه برنامه‌ریزی ارتباطی، برنامه‌ریزی را نوعی عمل ارتباطی می‌داند و معتقد است که برای دستیابی به موفقیت، برنامه‌ریز باید مبتنی بر اصول چهارگانه یادشده، با سادگی، صمیمیت، مشروعیت و صداقت به طرح و بحث برنامه بپردازد. رویکرد برنامه‌ریزی ارتباطی علاوه بر دارا بودن چهار ویژگی فوق باید شامل سه معیار اصلی ارتباط، گفتگو (مشارکت) و آموزش باشد.(افتخاری، همان 20). بدین ترتیب در فرایند برنامه‌ریزی ارتباطی برنامه‌ریز فقط به تکنیک‌های فنی و علمی متداول در برنامه‌ریزی احتیاج ندارد، بلکه نیازمند دستیابی به تکنیک‌های لازم در زمینه ارتباطات و روابط اجتماعی نیز می‌باشند.(عسگری، 1377 : 43) و نقش تسهیلگری برای مردم داشته تا مردم برای توسعه محیط زندگانی خود برنامه‌ریزی نمایند. از این رو برنامه‌ریزان باید علاوه بر دانش‌های متداول، به فنون ارتباطی نیز مسلط باشند تا به کمک آن بتوانند بر موفقیت برنامه‌ها بیافزایند. با دستیابی به تکنیک‌های لازم در زمینه ارتباطات و روابط اجتماعی، برنامه‌ریز قادر خواهد بود از طریق برقراری ارتباط سازنده با مردم، به ‌گونه‌ای مناسب ارزش‌ها و اخلاقیات را در متن و محتوای برنامه وارد نماید. بدین ترتیب پیوندی ظریف بین ارزش‌ها و واقعیات برقرار شده و برنامه‌ریز به هنگام فعالیت، دانش فنّی خود را با اعتقادات درمی‌آمیزد. ( عسگری 1379: 47).

[1]-Rosto

[2]-Falamenter

[3]-Patman

[4]- Rationalism

[5]-Instrumental-Technical Approach

مقالات و پایان نامه ارشد

[6]- Jurgen habermas

[7]- Instrumental – Technical Reasoning

[8]- Moral Reasoning

[9] -Emotive Reasoning

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:30:00 ق.ظ ]




تعریف هویت

هویت از نظر لغوی به معنای ذات، وجود، فطرت، شخصیت و طبیعت هستی است (فرهنگ دهخدا ، ۱۳۸۳).

امروزه کمتر مفهومی است که به اندازه هویت ، واجد معانی متعدد باشد. هویت ، هم در زبان روزمره و هم در بحثهای دانشگاهی مورد  استفاده قرار می گیرد. وجود مفاهیم مترادف و یا نزدیک و مرتبط متعدد برای هویت (مانند من، ما، خود، درک از خود [۱]، آگاهی از خود [۲]، خود انگاره [۳]، هویت خود[۴] ، ایگو [۵]، سوپر ایگو [۶]، و شخصیت[۷]) از همین جا سرچشمه می گیرد.

با این حال هویت مفهوم تازه ای نیست و حتی در این آموزه معروف در سر در معبد دافی[۸] یعنی “خودت را بشناس [۹]” نیز به چشم می خورد. هرچند بدین ترتیب آشکار می گردد که هویت از آغاز تمدن ذهن انسان را به خود مشغول داشته اما بدون اغراق ، هیچ گاه رنگ کهنگی به خود نگرفته است. هویت هنوز هم مهمترین دغدغه انسان به حساب  می آید (محمدی و دهقان ،۱۳۸۳).

هویت به ۲ دسته تقسیم می شود: هویت ذاتی و هویت عرضی. جنسیت، محل تولد، خانواده، وابستگی قومی و نژادی، جزء هویت های ذاتی و وابستگی های سیاسی و صنفی، از هویت های عرضی است. آن بخش از قلمرو حیات که فرد خودش را با آن معرفی می کند و در قبال آن احساس تعهد و تکلیف می کند، هویت او را شکل می دهد.

درباره مفهوم و دامنه هویت دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. عده ای هویت را دارای ۳ کارکرد اصلی می دانند:

  • افزایش توان گزینش
  • ایجاد امکان ارتباط با دیگران
  • نیروبخشی و نرمش پذیری انسان

این نرمش پذیری تا جایی است که می تواند هویت فرد را با جوهره ای ورای خود، یعنی واقعیت پیوند زند. هویت، با تقویت وجه تمایز فرد با دیگران مجموعه ای از خصایل فردی را در فرد پدید می آورد که جزیی از معنا و هستی او تلقی می شود که فرد به اعتبار آن و با اتکا به آن می تواند خود را از دیگران متمایز بداند و برای خود حق و قدرت انتخاب قائل شود و توان برقراری ارتباط با دیگران را در خود احساس نماید. همچنین بر اساس آن، به تنظیم نحوه تعامل با دیگران اقدام می نماید (سجادی ،۱۳۸۴).

اریکسون احساس داشتن هویت را سازماندهی پویا و خود ساخته از انگیزاننده ها، توانایی ها، باورها و تاریخ شخصی به صورت یک خود یکپارچه و مستقل که هدایت کننده مسیر در حال رشد زندگی فرد است می داند (دانشپور،۱۳۸۶). او احساس هویت را هماهنگی ادراک فرد از خویشتن با ادراک دیگران از او تعریف می کند و هویت یابی را در مقابل بحران هویت یا         بی هویتی پدیده ای روانی – اجتماعی می داند، که در دوره نوجوانی ظهور می یابد.

هویت قسمتی خودآگاه و قسمتی ناخودآگاه است و به زندگی فرد احساسی از یکسان بودن و پیوستگی می دهد. دوره شکل گیری و تحکیم هویت در طول دوران نوجوانی است، یعنی هنگامی که ویژگی های زیست شناختی و فرایندهای عقلی بایستی انتظارات اجتماعی مربوط به عملکرد مناسب بزرگسالی را برآورده سازند. هویت به گذشته وابسته و تعیین کننده آینده است. زیرا که در کودکی ریشه دارد و پایه و مبنایی است که وظایف زندگی آینده از طریق آن به ظهور        می رسند و به عنوان یک پدیده روانی – اجتماعی هم در فرد و هم در فرهنگ رایج ریشه دارد (اریکسون[۱۰] ۱۹۶۸ به نقل از کروگر[۱۱]۱۹۹۶).

مارسیا (۱۹۹۴) هویت شخصی را مفهومی می داند که فرد از خود به عنوان یک شخص دارد و این مفهوم ناشی از تجربه تداوم و تمایز، یعنی خودهمانی در طی زمان و متمایز بودن از دیگران می باشد (به نقل از محسنی ، ۱۳۷۵).

مارسیا هویت را ساختار من و ساختار درونی و خود سازمان دهنده و پویایی آرزوها، اهداف، مهارت ها، باورها، و تاریخچه فردی می داند (به نقل از کروگر ،۱۹۹۶).

برزونسکی  هویت را یک نظریه راجع به خویشتن می داند و معتقد است که افراد به سبک ها و شیوه های مختلف به نظریه پردازی راجع به خود می پردازند (برزونسکی[۱۲]، ۲۰۰۳).

در مطالعه شخصیت ، هویت به عنوان یک مفهوم درونی و ذهنی که هر فرد از خود به عنوان یک شخص دارد و در واقع خود اساسی و مستمر اوست، اطلاق می گردد (فرمهینی فراهانی ، ۱۳۷۸).

نیاز به احساس هویت و شناخت خود و حفظ تعادل روانی و عاطفی در مقابل عوامل فشارهای درونی و بیرونی از نیازهای اساسی است ، نوجوان می خواهد بداند چیست و کیست، می خواهد احساس کند شخصی منحصر به فرد و خاص است، و مایل است اطمینان پیدا کند که خودش را پذیرفته است (خدایاری ، ۱۳۷۷) .

 

[۱]-  self perception

[۲] – self awareness

[۳]-  self concept

[۴] – self identity

[۵]-  ego

[۶] – super ego

[۷]-  personality

[۸]-  dephi Temple

پایان نامه و مقاله

[۹]-  know they self

[۱۰]- Ericson, E.

[۱۱]- Kroger, J

[۱۲]- Berzunsky, M.D.

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:30:00 ق.ظ ]




تقسیم بندی کلی نظریه های هویت

تلاش دامنه دار و پیگیری برای مفهوم سازی و نظریه پردازی هویت صورت گرفته، در قالب و رویکرد نظری – مدرن و پسامدرن –  قابل توصیف است.

  1. رویکرد مدرن : تعریف هویت به وسیله عوامل از قبیل موجود طبیعی ،‌ روانی و یا اجتماعی

۱-۱ نظریه های جامعه شناسان : باور به اینکه هویت ، ساخته و پرداخته زمان و مکان است. این رویکرد که عمدتاً  به جامعه شناسان تعلق دارد ، بیشتر در دیدگاه تعامل نمادین [۱] تبلور     می یابد.

۱-۲ نظریه های روان شناسان : باور به اینکه فرایندهای روانی شخص، نقش ضروری در ساخت و پرداخت هویت ایفا می کند. این نظریه ها عمدتاً با دیدگاه شناخت [۲] همپوشی دارد.

۲- رویکرد پسامدرن: باور به شکل گیری و تعریف هویت به دور از دخالت هرگونه عامل از قبیل موجود طبیعی ، روانی و یا اجتماعی. این رویکرد که باعنوان نظریه گفتمانی شناخته        می شود، عمدتا متاثر از ادبیات، زبان شناسی و معناشناسی است (محمدی و دهقان، ۱۳۸۳).

 

دیدگاه های نظری درباره شکل گیری هویت

نظریه لوینگر[۳]

لوینگر هویت را به شیوه ای کل گرایانه به عنوان صفت سرآمد شخصیت [۴]می داند از نظر وی “من” یک وسیله گزینش است که به فرد اجازه می دهد واقعیت خارجی را به طریقی درک کند تا اضطراب را کاهش دهد. او رشد منش اخلاقی ، کنترل تکانه درونی ساختن قواعد رفتار را جزء کنش های “من” می داند که من این قابلیت ها را به مرور کسب می کند. در روان تحلیلی سنتی این کنش ها شبیه کنش های فرامن است ،‌ شخص  است که لوینگر منزلت من را بالا برده و آن را  مهمتر در نظر گرفته است ( کروگر ، ۱۹۹۶) .

لوینگر مجموعه ای از مراحل رشدی را در شکل گیری  من یا تجربه خود توصیف کرده است. دراین توصیف، او شکل های رایج کنترل تکانه، سبک بین فردی، مشغولیت های ذهنی آگاهانه و سبک شناختی را در هر مرحله بررسی می کند. وی مراحلی را توصیف کرده است که به واسطه آن صفت سرآمد شخصیت وجود را در طول نوزادی تصرف کرده به سوی مراحل عملکرد بالغ تر  در اواخر نوجوانی و بزرگسالی رشد می دهد یا بازداری می کند. از دیدگاه او افراد به ترتیب دراین مراحل هشت گانه رشد می کنند تا جائی که دیگر قادر به پیشرفت نباشند. رشد من تا دوران بزرگسالی ادامه دارد و در طول زندگی نیز تغییر می کند وهر خصوصیت تازه ای که پدید می آید بر خصوصیات قبلی افزوده می شود. سطح بزرگسالی رشد، بالاترین مرحله ای است که من می تواند به آن دست  یابد (کروگر ، ۱۹۹۶).

در طی این مراحل  من پیچیدگی بیشتری درعملکرد ، به دست می آورد . و توانایی اش برای ارتباط با جهان پیرامون افزایش می یابد. به طور بهنجار ما شاهد تغییر از یک سازماندهی تکانش که در آن علاقه شخصی، عامل برانگیزاننده اولیه است به سوی هم نوایی با چیزهایی که ازسوی گروه اجتماعی بلافصل دیکته می شود، هستیم. لوینگر مراحل تمایز بخشی خود – دیگران را در طول نوجوانی، از مرحله علاقه شخصی به هم نوایی با نگرش ها  و رفتارهای دیگران تا سازماندهی یک خود دارای تمایز بیشتری از دیگران، معطوف به فردیت و قادر به ارتباط متقابل ترسیم می کند (کروگر ، ۱۹۹۶).

نظریه سوزان  هارتر[۵]

هارتر (۱۹۹۰) در مقاله  خود و رشد هویت چهار جنبه اصلی درمحتوای خود انگاره را مشخص کرده است: انتخاب حرفه و نقش فعلی ، نظام روحانی و باور اخلاقی،  مجموعه ای  از نقش های اجتماعی در ارتباط با همسالان وخانواده ودیگری  حوزه های اجتماعی، و نقش جنسی و صمیمیت و ازدواج.

این خود انگاره ها در دوره های قبل به شکل سازه ای  وجود داشته اما در دوره نوجوانی، شکل گیری هویت به صورت یک موضوع حیاتی در می آید ودر سال های جوانی  وبزرگسالی  نیز تداوم می یابد ( لطف آبادی، ۱۳۸۵ ).

 

نظریه رابرت کیگان[۶]

پایان نامه و مقاله

رابرت کیگان شکل گیری هویت را به عنوان فرایندهای دائمی تکامل معنی سازی می نگرد. او هویت را به عنوان یک فرایند کلی می داند که شناخت و عاطفه را با هم در بر می گیرد. شکل- گیری هویت درباره این موضوع است که چگونه آنچه که به عنوان خود ساخته می شود از بین رفته و دوباره شکل می گیرد. به عبارت دیگر تشکیل هویت ( یا معنا سازی) فرایندی است ، مداوم که در آن مرزهای بین خود و دیگران ساخته می شود ، از بین می رود و اصلاح می شود ( کروگر، ۱۹۹۶).

خود یا فاعل برای کیگان یک چارچوب روانی اطلاق می گردد که فرد در آن جا دارد،         نمی تواند از آن فاصله بگیرد واز وجود آن، آگاه نیست. مفعول به پدیده هایی کلی تر از نظام روانی فرد مربوط است . که در مرحله قبلی تحول خود برفرد کاملاً مسلط بوده و جنبه ناهشیار است، اما درمرحله بعدی تحول خود دراختیار فرد قرار گرفته وفرد به آن هشیاری پیدا می کند (نوام[۷]  ۱۹۹۲، به نقل از  نگهبان ،۱۳۸۴) .

           

نظریه بلوز[۸]

بلوز قاطع تر از اریکسون به نظریه روان پویایی سنتی وفادر ماند. تبیین او درمورد فرایند ثانویه فردیت نوجوانی،با اتکا به نظریه ماهلر[۹] بود که فرآیند جدایی و تفرد نوزاد را تشریح کرده بود. بلوز نوجوانی را تجربه فردیت ثانویه می داند. درحالی که اریکسون از اصطلاح هویت من استفاده می کرد بلوز ترجیح داد از اصلاح منش استفاده کند. او یکی از شرایط شکل گیری در بزرگسالی را احراز هویت جنسی در نوجوانی می داند، منظور  از هویت جنسی احساس مردی یا زنی با مرزهای ثابت و جدا از یکدیگر است ( کروگر، ۱۹۹۶).

 

[۱] – symbolic interaction perspective

[۲] – social cognition perspective

[۳] – Lovenger, J

[۴] – master  trait of  personality

[۵]-  Hurter, S

[۶]- Kigan, R.

[۷]-  Noam, G.G.

[۸]- Bloss , P

[۹] – Mahler, M.

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ق.ظ ]




عواقب عدم شکل گیری هویت مناسب :

دراین مرحله نیز، مثل همه مراحل رشد، دو نوع پیامد مرضی ممکن است پیدا شود. پیامد   غیر انطباقی و پیامد بدخیم.

اولی هویت مندی مفرط است که تعصب خوانده می شود و عبارت است از قبول بی انعطافی یک نقش یا خرده فرهنگ به طوری که مجال عقل و مدارا و تساهل را از فرد بگیرد. نوجوان متعصب، فردی آرمانگرا خواهد شد که همه چیز را سیاه و سفید می بیند و می کوشد عقیده و سبک زندگی خود را به دیگران تحمیل کند. پیامد دوم که پیامد بدخیم این مرحله است، ‌سرباز زدن نام دارد: سرباز زدن از پای نهادن به جهان بزرگسالی وحتی از نیاز به داشتن و قبول یک هویت (رفیعی ،۱۳۸۱).

پیامد شکل گیری هویت مناسب :

پیامد متعادل و موفق این مرحله چنان که گفته شد، کسب فضیلت پایبندی، یعنی نمی توان رعایت معیارهای جامعه علی رغم نقصها و ناهمخوانی های آن است. منظور وفاداری کورکورانه یا انکار آن نقص ها و تناقض ها نیست، این دو امکان ایجاد هر گونه تحولی  در اجتماع پیرامون را از فرد می گیرند. بلکه منظور آن است که فرد جایی برای خود در آن اجتماع بیابد تا بتواند در تحول آن سهیم شود و نقشی ایفا کند (رفیعی ،۱۳۸۱) .

مقالات و پایان نامه ارشد

تثبیت هویت و آشفتگی هویت

اریکسون متذکر شد که هویت ممکن است از دو راه منحرف شود. ممکن است پیش از آنکه به رشد کامل برسد تثبیت شود ( یعنی پیش از موعد شکل بگیرد) [۱]و یا اینکه بدون هیچ محدودیتی گسترش یابد [۲].

  • هویت یابی زودرس:وقفه ای است که در فرایند شکل گیری هویت. هویت یابی زودرس، تثبیت زودرس تصور فرد از خودش است که این تثبیت در سایه امکانات وتوانائی های فرد برای توصیف خود دارد تاثیر می گذارد. نوجوانانی که هویتشان پیش از موعد تثبیت می شود تاثیر دیگران برایشان اهمیتی اساسی دارد. عزت نفس آنان تا حدود زیادی بستگی به تایید دیگران دارد ، معمولاً برای مراجع قدرت اهمیت زیادی قایلند و بیشتر با نوجوانان دیگر همخوانی        می کنند وکمتر استقلال رای دارند. در ضمن این دسته به ارزشهای سنتی و مذهبی بیشتر    علاقه مندند، وکمتر اهل تامل اند ، و با فکر عمل می کنند، مضطرب اند و افکارشان قالبی و سطحی است و با دیگران کمتر روابط نزدیک برقرار می کنند. هر چند که از لحاظ هوشی تفاوتی با همسالان خود ندارند، ولی به دشواری می توانند انعطاف از خودشان دهند و به هنگام مواجهه با تکالیف شناختی و ‌تنش زا نمی توانند واکنش مساعد از خودشان دهند، معمولاً از نظم ساخت در زندگی شان استقبال می کنند. با والدینشان روابط نزدیک دارند و ارزش های والدین را می پذیرند.

۲- سردرگمی در هویت یابی:  برخلاف این دسته، گروهی دیگر از نوجوانان یک دوره طولانی از سردرگمی هویت را می گذرانند . شاید هیچ گاه احساس هویتی قوی و روشن در آنان ایجاد نشود. اینها نوجوانانی اند که نمی توانند خود را بیابند، نوجوانانی اند که خود را رها و فارغ از پیوند نگه می دارند و در حالت تجرد و در دوران پیش از شکل گیری هویت باقی می مانند.

نوجوانانی که دچار سردرگمی هویت هستند عزت نفس کمی دارند، و استدلال اخلاقی شان رشد نیافته است و به دشواری مسئولیت زندگی خود را برعهده می گیرند. تکانشی هستند و تفکری نامنظم دارند و آمادگی اعتیاد به مواد مخدر دارند. روابط فردیشان غالباً سطحی است. هر چند که به طور کلی با نحوه زندگی والدینشان مخالفند نمی توانند از خود شیوه ای ابداع کنند .

۳- هویت کسب شده : جستجو و سردرگمی شاید گاهی مفید باشد. افرادی که پس از یک دوره جستجوی فعالانه به احساس هویت قوی دست یافته اند. در مقایسه با آنهایی که هویتشان شکل گرفته بی آنکه این دوره را بگذرانند استقلال رای بیشتری دارند، خلاق ترند و تفکر    پیچیده تری دارند. این گروه در ضمن توانایی بیشتری برای برقراری ارتباط نزدیک دارند، هویت جنسی با ثبات تری دارند، به خود با دیدی مثبت نگاه می کنند و استدلال اخلاقی رشد یافته تری دارند. در عین حال که به طور کلی روابط مطلوبی با والدین دارند از خانواده های خود به نحوه     چشم گیری  مستقل شده اند (ماسن و همکاران ، ۱۹۸۵).

[۱] – prematurely foreclose

[۲] – identity extended

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ق.ظ ]