انسان ها وارد دوران جدید و بی سابقه ای در زندگی خود شده اند؛ دورانی که در آن، دنیا بشدت در حال تغییر و تحول است. از اواخر قرن گذشته، در دهه نود قرن بیستم، نوعی یکپارچگی مجدد بین زندگی بیرونی و درونی در حال شکل گیری بوده است. ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، درستکاری، معنویت، اعتماد و … به پژوهشها و اقدامات مدیریتی و کسب و کار، همه حکایت از ظهور پارادیم جدیدی دارند (فرهنگی و دیگران، 1385، ص7). در سالهای اخیر جایگاه معنویت در سازمانها بهطور فزاینده از سوی الف) مدیران، ب) سرپرستان، ج) کارکنان و د) محققان به عنوان یک ضرورت برای تعاملات با سازمانها، کارکنان، مشتریان و جامعه مورد توجه قرار گرفتهاست (جعفردوست، 1388، ص69). مفهوم معنویت برای سازمانها از اهمیت زیادی برخوردار است، چون سازمانها میتوانند از طریق ایجاد محیطی انسانی (بر مبنای ارزش های انسانی) که در آنها کارکنان بتوانند تمام استعدادهای خود را شکوفا کنند، به سود و منافع دست یابند (دانیل،2010، ص442). سازمانهای بزرگ از معنویت در محیطهای کاری خود حمایت میکنند و سازمانها اگر به تمام معنی نیازهای اعضای خود را برآورده سازند -این موضوع شامل اجازه دادن به افراد برای ابراز معنویت آنها می باشد- می توانند موفقتر باشند. معنویت زیربنایی برای تجربه بشری است و بنابراین باید قسمتی از فرهنگ سازمانی را ایجاد نماید (جعفردوست، 1388، ص69). از سوی دیگر معنویت یکی از عوامل شادی آفرین می باشد. لوینسون و گراف (1973) گرایش به معنویت را یکی از فعالیتهای نشاط آفرین معرفی کردند. نتیجه معنویت واقعی، ساختن انسانی آرام تر، شادتر و صلح جو تر است. معنویت، علاوه بر کمک به انسان در جهت داشتن نگرشی مثبت به زندگی، به او کمک می کند در شرایط سخت و منفی و آزار دهنده نیز تسلط بیشتری روی مسائل داشته باشد (زارعی متین و حق گویان، 1390، ص60). تحقیق حاضر در پی بررسی ارتباط دو متغیر معنویت در محیط کار و شادی کارکنان در موسسات آموزش عالی میباشد.
1-2) بیان مسأله
برای زمانهای طولانی، انسانها در جستجوی منبع شادی بودهاند، بنابراین مطالعه و بررسی شادی و علل اصلی آن مناسب و لازم میباشد. شادی بهعنوان یک اثر و نتیجه مثبت و سودمند؛ رضایت از زندگی؛ و فقدان اثر و نتیجه منفی، تعریف می شود. شادی، اشاره به هر چیز خوب دارد: از لذت تا معرفت و از عشق تا آسودگی خاطر (مالپره، 2010، ص2).
شادی یک تجربه و حس درونی و ذهنی میباشد: افراد به اندازهای شاد میباشند که خودشان اعتقاد و باور دارند که شاد هستند. دانشمندان تمایل دارند که با شادی به عنوان یک مفهوم رفاه روانی برخورد نمایند، یک سازه چند بعدی که چندین جزء و مولفه، از جمله رفاه و سلامت عاطفی (یعنی، تجربه مکرر احساسات مثبت و تجربه کم و نادر احساسات منفی)، شایستگی، اشتیاق، استقلال، عملکرد منسجم و رضایت را تحت پوشش قرار میدهد. (رگو و دیگران، 2010، ص2).
رویکردهای نظری و تئوریک برای درک و شناخت فرآیندهایی که شادی را تحت تاثیر قرار میدهند، هم شامل دستورالعملها و فرمولهای پایین به بالا و هم بالا به پایین میباشند. دستور العملهای پایین به بالا بر نقش فاکتورهای خارجی مانند مهارت و تجربه و جمعیت شناختیها تاکید میکنند. اگرچه، اغلب مطالعات گزارش میکنند که شادی به فاکتورهای خارجی بستگی دارد، تاثیر بسیاری از این متغیرها، نسبتا کم است. بنابراین دستور العملهای بالا به پایین نیز که بر ویژگیها و خصیصههای درونی افراد، تاکید مینمایند، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در مقایسه با ویژگیهای خارجی، چندین خصیصه درونی، در تغییرپذیری شادی، مؤثرتر در نظر گرفته شدهاند. این خصیصههای درونی شامل ویژگیهای شخصیتی از جمله برونگرایی و روانرنجورخویی و متغیرهای مربوط به شخصیت از جمله ثبات اسنادی، ثبات عاطفی، تنهایی، منبع کنترل و اعتماد به نفس می باشند. تحقیقات در زمینه شادی نشان میدهند که خلق و خو و فطرت در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی ارتباط قویتری با شادی دارند (هولدر و دیگران،2008،ص22).
معنویت بالاترین سطح رشد در زمینههای مختلف روان شناختی، اخلاقی، هیجانی و بین فردی را در بر می گیرد. معنویت آنچه را که روح برای انسان بودن، دنبال می کند، نشان می دهد. زمانی که فرد سلامت روح دارد، روح انسان با محیط خودش سازگار شده و با دیگران و جهان اطراف مرتبط می شود و به ابعاد دیگر او نفوذ می کند. که این ابعاد، شامل ابعاد فیزیکی، روان شناسی، عاطفی و اجتماعی می باشد. یکی از ابعاد روان شناختی و روانی مرتبط، مساله سلامت روح و شادی می باشد (ساغروانی، 1388، ص28).
روشهای دستیابی به شادی، در فرهنگهای مختلف متفاوت میباشد، جستجو و تلاش برای شادی، همگانی و جهانی است. محیطهای کاری یک نقش حساس و اصلی در شادی افراد ایفا مینماید، همان گونه که گاوین و ماسون (2004) خاطر نشان می کنند، واضح است که اگر برای افراد امیدی به پیدا کردن شادی عمومی در زندگیشان، وجود داشته باشد، آنها باید در کار شاد باشند(رگو و پینه کانها،2008،ص740).
تحقیقات صورت گرفته نشان داده اند که مطالعه شادی به چند دلیل حائز اهمیت می باشد:
شادی ذاتا و به نفسه ارزشمند است؛
شادی با عملکرد بالاتر و کارکرد سازمانی بهتر در ارتباط میباشد؛
شادی یک عنصر سازنده اصلی زندگی خوب و جامعه خوب میباشد (رگو و دیگران، 2010، ص2).
تئوریهای موجود بیان میکنند که معنویت ممکن است شادی و رفاه روانی را به چندین طریق افزایش و بهبود دهد (باقری و دیگران،2020 ، ص1556).
با توجه به نتایج مثمر ثمر شادی بر عملکرد کارکنان و با توجه به تئوری های موجود در زمینه تاثیر معنویت در محیط کار بر روی شادی، هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی رابطه بین معنویت در محیط کار و شادی کارکنان و ارائه راهکارهای مناسب به منظور بهبود معنویت کارکنان و شادی آنها در محیط کار می باشد.
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
انسان ها وارد دوران جدید و بی سابقه ای در زندگی خود شده اند؛ دورانی که در آن، دنیا به شدت در حال تغییر و تحول است. طی چهارصد سال گذشته، غرب که بین دنیای درونی و بیرونی تفاوت قائل شده است و فعالیت های دنیوی را از اموری مانند مذهب، معنویت و عرفان به کلی جدا کرده است، اکنون به دنبال نوعی یکپارچگی مجدد بین زندگی درونی و بیرونی است و یکی از حوزه های مهمی که این یکپارچگی در آن به صورت جدی مطرح شده است، محیط کسب و کار سازمان می باشد(شجاعی، 1388،ص3). اگر چه تا چند دهه قبل از این، باور غالب بر این بود که این نیروی عظیم برای جهان مدیریت و بازرگانی مناسب نیست و هم چنین این موضوع منحصرا در ادبیات عامه پسند مورد بحث و گفتگو قرار می گرفت، اما اکنون به عنوان موضوع پژوهشهای دانشگاهی و علمی به طور جدی مطرح است. این نیروی قدرتمند، چنان بر اصول مدیریت و بازرگانی پرتو افکنده و نظریه های آن را تحت تاثیر قرار داده که از نظر برخی از صاحب نظران به عنوان یک تحول و پیشرفت اساسی در حوزه مدیریت و بازرگانی شمرده می شود(رستگار و عابدی جعفری ،1386،ص100).
بر اساس نتایج تحقیقات معنویت در محیط کار، مزایایی فراوان برای سازمان ها داشته و باعث بهبود بهره وری و افزایش عملکرد آن ها می شود. معنویت در سازمان با خلاقیت، رضایت شغلی، عملکرد تیمی و تعهد سازمانی(مقیمی و دیگران،1386، ص92)، صداقت و اعتماد، افزایش اخلاق و وجدان کاری و انگیزش ارتباط مثبت داشته و همه این موارد به صورت مستقیم و غیرمستقیم سبب بهبود عملکرد، سودآوری و اثربخشی سازمان می گردند (فرهنگی و دیگران، 1385، ص16).
از سوی دیگر، در دو دهه گذشته پژوهش در خصوص شادی و نشاط افزایش چشمگیری یافته است. مایرز (1993) در کتابی به عنوان به دنبال شادکامی نوشته است که تعداد مقالات منتشر شده درباره شادکامی از 150 مقاله در سال 1979 به 870 مقاله در یک دهه بعد افزایش یافته است. از سال 2000 به بعد، در نگاه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعه یافتگی کشورها متغیرهای نشاط، امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد جامعه نیز به عنوان یک متغیر کلیدی وارد محاسبات شده است. به این صورت که اگر مردم یک جامعه احساس نشاط، خشنودی و رضایتمندی نکنند، نمی توان آن جامعه را توسعه یافته قلمداد کرد، که این نشان دهنده اهمیت شادی و نشاط می باشد(صفری شالی،1387، ص66).
افزایش شادی درکارکنان، میتواند یک روش مناسب برای تحریک و برانگیختن کارکنان و بهبود عملکرد سازمانی باشد. احساسات مثبت، میتواند میزان توجه، شناخت و اقدام را گسترش دهد و منابع فیزیکی، ذهنی و اجتماعی را به وجود آورد. همچنین، احساسات مثبت، میتواند ادراکات کارکنان از معنی داری و ارزش بیشتر حاصل از کار را پرورش دهد، یعنی اینکه آنها فقط برای پاداشهای مالی یا پیشرفت در مسیر شغلی کار نمیکنند، بلکه برای انجام و تکمیل یک شغل خوب، به صورت شخصی و فردی کار میکنند و این گرایش و تمایل میتواند عملکردشان را بهبود دهد(رگو و پینه کانها،2008،ص740).
با توجه به اینکه موسسات آموزش عالی، سازمان هایی هستند که در تماس مستقیم با نسل جوان جامعه هستند، نحوه برخورد کارکنان این موسسات با جوانان از اهمیت زیادی برخوردار می باشد و در این میان معنویت کارکنان و میزان شادی آنها تاثیر مثبتی بر این نحوه برخورد و عملکرد این کارکنان دارد، در نتیجه تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه معنویت در محیط کار و شادی کارکنان می باشد.
1 Daniel
1 Malpere
2 Affective well-being(AWB)
3 Rego et al
4 Holder et al
2 Rego & Pina e Cunha
3 Rego et al
1 Rego & Pina e Cunha
[سه شنبه 1399-10-23] [ 07:55:00 ب.ظ ]
|