کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


 



در نگاهی به گذشته و جوامع مختلف، ملاحظه می شود که چگونگی برخورد و نگرش انسانها نسبت به مسأله کودکان استثنایی به ویژه کودکانی که دچار محدودیت­های ذهنی و جسمی هستند، به اطلاعات افراد از مسائل و مشکلات این کودکان و خانواده های آن­ها بستگی دارد. اما به طور کلی از نقطه نظر تاریخی، بشر از سه مرحله­ی فکری متفاوت نسبت به این کودکان گذشته است. در مرحله ی اول این کودکان یا به طرق مختلف از بین برده می­شدند یا از اجتماع طرد می­گشتند، در مرحله ی دوم به این گروه با دید ترحم و حمایت می نگریستند و در مرحله ی سوم یعنی در سالهای اخیر، پذیرفتن این کودکان در جامعه و در کنار دیگر کودکان و استفاده از توانائیهای آنان تا آنجا که امکان پذیر باشد ؛مطرح گردیده است.

نگرش جامعه در سالهای اخیر،به طور چشمگیری در اهمیت مراقبت از معلولین و حقوق اساسی برای آنان تغییر کرده است (روبین و کوین کوران ،1983).پیشرفت در تکنولوژی، مراقبتهای پزشکی و خدماتی در این امر موثر بوده است. نظر به اهمیت مطلب، خانواده این کودکان به پشتیبانی و حمایت بیشتری نیاز دارند. خانواده بنیادی برای رشد کودک و محیطی است که الگوهای جسمی ،عاطفی و شخصیتی فرد در آن پی ریزی می شود. پدر و مادر بودن یک شغل چالش برانگیز است. جریان تربیت کودک برای والدین لذت آور است. در حالیکه این جریان می تواند با مشکلاتی همراه باشد؛ حتی والدینی که دارای کودکان طبیعی هستند؛ شکیبایی و توانایی زیادی برای پرورش کودک نیاز دارند. در مورد خانواده ی کودکان معلول، موقعیت پیچیده و مشکل تر است. پدر و مادر بودن یک کودک واجد ناتوانی های خاص ،یکی ار استرس آورترین وقایع زندگی است که می تواند رخ دهد (رز، 1987؛ تامیسون،1983). برخی از خانواده ها بی­اختیار این وضعیت را به عنوان تهدیدی می بینند و برخی دیگر ممکن است آن را به عنوان استرس اضافه شده که نیاز به چالش و قوی بودن در این فرایند است (مک کوبین،1983).

فرزندانی که از نظر جسمی یا ذهنی ناتوان هستند، فشارهای روانی خاصی را بر والدین و بویژه مادران و کل خانواده تحمیل می کنند که به دنبال آن مشکلات و مسائلی را به وجود می آورند. مهم ترین مسائل و مشکلات چنین والدینی عبارت اند از مشکل پذیرش ناتوانی فرزند، خستگی ناشی از پرستاری ومراقبت، مسائل مربوط به اوقات فراغت، مشکلات مالی خانواده ، مسائل پزشکی ،آموزشی و توانبخشی (چن وتانگ 1997، ویتر، 2003)همه موارد ذکر شده فوق ناراحتی ها و فشار روانی مضاعف و مستمری را بر خانواده ی این کودکان و بویژه مادران آنها وارد می آورد؛ فشار روانی وارد بر این مادران به دلیل استمرار،علاوه بر سلامت جسمی و روحی خود آنها، سلامت و آسایش همسران، فرزندان سالم و نیزفرزند ناتوانشان و در سطحی وسیع تر سلامت و بهداشت روانی کل جامعه را متأثر خواهد ساخت. و این امری است که توجه جدی متخصصان و مسئولان مربوط را می طلبد.در این راستا، تحقیقاتی در زمینه ی مسائل و مشکلات این خانواده ها و کمک در پذیرش واقعیت و همچنین حمایت از این خانواده ها  در جهت متعادل نگه داشتن خانواده ،ضروری بنظر می رسد.

1-2 بیان مسئله

فلج مغزی عارضه ای است که شامل ناتوانی هایی در حرکت و وضعیت بدن است و در نتیجه ی آسیبهای مغزی پیش از تولد،در حین تولد یا دوره ی نوزادی به وجود می آید.در کودکان مبتلا به فلج مغزی عضلات و عصب هایی که به مغز مرتبطند،طبیعی هستند ولی فرایند ارتباطی بین مغز و عضلات دچار اشکال است.رویدادهایی مانند خون ریزی مغزی،کمبود یا فقدان اکسیژن به هنگام تولد،سکته در دوران جنینی،ناسازگاری خونی جنین و مادر و ضربه های مغزی و خیلی از اتفاقاتی که دردوران جنینی پیش می آید می توانند باعث آسیبهای عصب شناختی شوند که این به نوبه خود به برخی از انواع فلج مغزی منجر می گردد، فلج  مغزی رابطه تنگاتنگی با عقب ماندگی ذهنی دارد

ضرورت و اهمیت پژوهش

در عصر حاضر مشکل بیماری ها و معلولیت ها از جمله فلج مغزی،یکی از حادترین مسائل افراد جوامع بشری است.  امروزه با افزایش روزافزون جمعیت دنیا ، علیرغم تلاشهای اصولی و عمومی در کاهش میزان تولد کودکانی که واجد محدودیتهای خاصند، کماکان با تعداد بیشماری از این کودکان مواجه هستیم.کودکانی که از زمان تولد و در خلال مراحل رشد و تحول تا بزرگسالی و بالاخره تا زمانیکه زنده هستند ،نیازهای تکاملی و مراقبتی منحصر به فردی دارند ومشکلات عدیده ای برای خانواده و جامعه در این زمینه وجود دارد.خانواده های بسیاری به دلیل داشتن چنین فرزندانی بارعاطفی سنگینی را بر دوش می کشند. هزینه های زیاد پزشکی ، آموزشی ، تربیتی ، تشدید اختلافات زناشویی، ترس از بچه دار شدن مجدد، احساس گناه و انزوا طلبی از جمله مسائلی است که والدین با آنها روبرو هستند. افراد این خانواده ها برای حل مشکلات خود و کاهش بار فشارهای عاطفی نیاز به کمک و مشاوره دارند. شواهد نشان می دهند که والدین دارای کودکان با ناتوانی رشدی اغلب به گونه ای زیان آور، سطح بالایی از فشار روانی را تجربه می کنند (هندریکس، دمور، آد و ساولبرگ، 2000؛اسمیت، اولیور و اینوسنتی، 2001) نقش والدین به خصوص مادران در درمان و تعلیم وتربیت کودکان عقب مانده ذهنی بسیار حائز اهمیت است (هالاهان و کافمن، ترجمه ماهر،1385).

والدین، به ویژه مادران نه تنها نسبت به فرزند دارای محدودیتهای خاص، واکنش عاطفی نشان می دهند ، بلکه نسبت به نگرش یا واکنش افراد جامعه به افراد دارای ناتواناییهای خاص نیز واکنش عاطفی نشان می دهند. این فشارها اغلب والدین را به کناره گیری از تماس های عادی اجتماعی شان وادار می سازد.والدین، به ویژه مادران بی اختیار گوشه گیر می شوند و به دلیل افزایش این طرد اجتماعی و گوشه گیری ، تمایل به تمرکز دائمی و بیش از حد بر فعالیت های کودک پیدا می کنند. این افزایش توجه و تمرکز به ناتوانایی های کودک، موجب بروز اختلالات و ناراحتی روانی بیشتر والدین می گردد (افروز،1385).فشار روانی وارد بر مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی ،به دلیل استمرار،علاوه بر سلامت جسمی و روحی خود آنها، سلامت و آسایش همسران، فرزندان سالم و نیزفرزند ناتوانشان و در سطحی وسیع تر سلامت و بهداشت روانی کل جامعه را متأثر خواهد ساخت. و این امری است که توجه جدی متخصصان و مسئولان مربوط را می طلبد. لذا همایندی فشار روانی حاصل از داشتن کودک معلول با اختلالات روانشناختی همچون افسردگی و اضطراب و نقش عوامل روانشناختی در کنترل این موارد بر اهمیت این پژوهش می افزاید.

با توجه به اینکه والدین خصوصا مادران بیش از پدران این کودکان به علت اثرات ناشی از حضور کودک فلج مغزی ، از مشکلات متعدد روانی، جسمانی ،اجتماعی و… رنج می برند (فیسمن و ولف،1997).مشاوره ی گروهی با مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی می تواند سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به مشکل فرزندشان افزایش دهد، می تواند احساسات و واکنشهایی را که اغلب والدین از خود بروز می دهند، برای آنان روشن سازد  و از تنش موجود بین خانواده بکاهد، تعامل بهینه بین والد و فرزند را افزایش داده و تأثیربه سزایی بر سلامت خانواده داشته باشد و با توجه به نیاز سنجی هایی که در این قشر از جامعه صورت گرفته است، آموزش و مشاوره ی خانواده به این والدین، به شیوه ای مدون در ایران مورد بی توجهی قرار گرفته است، در این راستا ،در این پژوهش تأثیر مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی – عاطفی – هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورد ارزیابی قرار می گیرد.

1-4 اهداف  پژوهش

1-4-1 هدف کلی

مقالات و پایان نامه ارشد

مشخص کردن تاثیر مشاوره ی گروهی بارویکردعقلانی– عاطفی– رفتاری بر پاسخ­های مقابله­ای و تنظیم هیجان شناختی مادران کودکان فلج مغزی می باشد.

1-4-2 اهداف اختصاصی

1- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش استفاده از راهبرد شناختی خود سرزنشی مادران کودکان فلج مغزی.

2- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری برافزایش استفاده از راهبرد شناختی پذیرش مادران کودکان فلج مغزی.

3- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش استفاده از راهبرد شناختی نشخوار فکری مادران کودکان فلج مغزی.

4- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش استفاده از راهبرد شناختی توجه مجدد مثبت مادران کودکان فلج مغزی.

Rubin & Kevin Kuran

Rose

Thomeson,

Mccubbin

Chen , T.R . and. Tang, C.S.

Witter , D.D.

Cerebral palsy

Hendriks, A .H .C . , DeMoor, J. M. H. , Oud, J.H . L ., and Savelberg. M. H.W.

Smith, T.B., Oliver, M.N.I., and Innocenti, M .S .

Hallahan. D.P. Kauffman, J.

 

Wolf, L. C., Fisman, S. N.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-10-23] [ 09:16:00 ب.ظ ]




…………………………………………………………………………………………………………………………………….12

2-2-اختلال نقص توجه/ بیش فعالی………………………………………………………………………………………………..12

2-3-انواع و طبقه بندی اختلال ADHD……………………………………………………………………………………………13

2-3-1-نوع غلبه با نارسایی توجه……………………………………………………………………………………………………14

2-3-2-نوع غلبه با فزون کنشی- تکانشگری…………………………………………………………………………………….15

2-3-3-نوع ترکیبی………………………………………………………………………………………………………………………..15

2-4-علت شناسی اختلال نقص توجه و بیش فعالی……………………………………………………………………………15

2-4-1-عوامل زیست شناختی اختلال نقص توجه و بیش فعالی………………………………………………………….16

2-4-1-1- عوامل ژنتیکی………………………………………………………………………………………………………………16

2-4-1-2-ساختار و فعالیت مغز……………………………………………………………………………………………………..17

2-4-1-3-شواهد مبتنی بر ساختار مغزی-عصبی نوروفیدبک………………………………………………………………18

2-4-1-4-الکتروآنسفالوگرافی کمی و امواج مغزی……………………………………………………………………………19

2-4-1-5-عوامل عصبی شیمیایی مغز………………………………………………………………………………………………21

2-4-1-6-آسیب دیدگی ها و بیماری های جسمانی دوران کودکی……………………………………………………..21

2-4-2-دیدگاه های شناختی مربوط به اختلال نقص توجه و بیش فعالی………………………………………………21

2-4-2-1-تئوری بارکلی در مورد عملکرد های اجرایی……………………………………………………………………..23

2-4-3-عوامل روانی-اجتماعی اختلال نقص توجه و بیش فعالی…………………………………………………………25

2-5- اختلالات همبود و ویژگی های همراه با اختلال فزون کنشی و نارسایی توجه……………………………….26

2-6-روش های درمانی…………………………………………………………………………………………………………………..27

2-6-1- دارو درمانی………………………………………………………………………………………………………………………27

2-6-2-درمانهای روانشناختی (روانی، اجتماعی)……………………………………………………………………………….28

2-6-2-1-رفتار درمانگری……………………………………………………………………………………………………………..29

2-6-2-2-شناخت رفتار درمانی………………………………………………………………………………………………………31

2-6-2-3-آموزش مهارت های اجتماعی………………………………………………………………………………………….32

2-6-2-4-درمان های مبتنی بر آموزش کنش اجرایی…………………………………………………………………………33

2-6-3-درمان نوروفیدبک……………………………………………………………………………………………………………….36

2-6-3-1-مکانیسم عمل در نوروفیدبک…………………………………………………………………………………………..39

2-6-3-2-تاریخچه استفاده از نوروفیدبک………………………………………………………………………………………..40

2-6-3-3-انواع فیدبک در نوروفیدبک……………………………………………………………………………………………..41

2-6-3-4-تعداد جلسات نوروفیدبک……………………………………………………………………………………………….42

2-7-ادبیات پژوهشی………………………………………………………………………………………………………………………43

2-7-1-پژوهش های خارج از کشور………………………………………………………………………………………………..43

2-7-1-1-تحقیقات مرتبط با انجام نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه/بیش فعالی………………….43

2-7-1-2-تحقیقات مرتبط با انجام نوروفیدبک با نمارین رایانه ای در کاهش نشانه های ADHD………..43

2-7-1-3-تحقیقات مرتبط با نوروفیدبک و تمارین رایانه ای و اثربخشی آن در حافظه فعال و امواج بتا…..44

2-7-2-پژوهش های انجام شده در ایران……………………………………………………………………………………………45

2-7-2-1- تحقیقات مرتبط با انجام نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه/بیش فعالی…………………45

2-7-2-2-تحقیقات مرتبط با نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای در افزایش موج بتا و نیز بهبود حافظه فعال……………………………………………………………………………………………………………………………………………….46

2-8-نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………46

فصل سوم: فرایند روش شناختی پژوهش

3-1-مروری کلی بر مطالب فصل………………………………………………………………………………………………………49

3-2-نوع پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………49

3-3-آزمودنی ها…………………………………………………………………………………………………………………………….49

3-3-1-جامعه تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………..49

3-3-2-نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………………..50

3-4-ابزارهای تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………51

3-4-1-مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی……………………………………………………………………….51

3-4-2-آزمون عملکرد پیوسته دیداری شنیداری………………………………………………………………………………..52

3-4-2-1-اعتبار و پایایی……………………………………………………………………………………………………………….52

3-4-2-2-شیوه اجرا……………………………………………………………………………………………………………………..53

3-4-2-3-شیوه نمره گذاری…………………………………………………………………………………………………………..53

3-4-3-آزمون علائم حیاتی سیستم عصبی مرکزی……………………………………………………………………………..54

3-4-3-1-اعتبار و پایایی……………………………………………………………………………………………………………….54

3-4-3-2-شیوه اجرا……………………………………………………………………………………………………………………..55

3-4-3-3-شیوه نمره گذاری…………………………………………………………………………………………………………..55

3-4-4-مصاحبه نیمه ساختار یافته برای اختلال محور یک در DSM-IV……………………………………………..55

3-4-4-1-اعتبار و پایایی………………………………………………………………………………………………………………….55

3-4-5-پرسشنامه افسردگی بک…………………………………………………………………………………………………………56

3-4-6-پرسشنامه اضطراب بک…………………………………………………………………………………………………………56

3-4-7-نوروفیدبک………………………………………………………………………………………………………………………….57

3-4-7-1-شیوه اجرا………………………………………………………………………………………………………………………..58

3-4-8-نرم افزار تمرین رایانه ای………………………………………………………………………………………………………58

3-5-شیوه انجام مداخله……………………………………………………………………………………………………………………58

3-6-شیوه اجرای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………58

3-7-شیوه تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………………………………………..59

فصل چهارم: نتایج پژوهش

4-مرور کلی بر فصل………………………………………………………………………………………………………………………..61

4-1-نتایج مربوط به داده های توصیفی……………………………………………………………………………………………….61

4-1-1-یافته های توصیفی مربوط به ویژگی های جمعیت شناختی………………………………………………………..61

4-1-2-یافته های توصیفی مربوط به متغیر های پژوهش………………………………………………………………………65

4-1-3-مقایسه متغیرهای پیش آزمون در گروه آزمایش 1 و کنترل…………………………………………………………69

4-1-4-مقایسه متغیرهای پیش آزمون در گروه آزمایش 2 و کنترل……………………………………………………….72

4-1-5-مقایسه متغیرهای پیش آزمون در گروه آزمایش 1 و آزمایش 2…………………………………………………74

4-2-نتایج مربوط به داده های استنباطی…………………………………………………………………………………………….75

4-2-1-بررسی فرضیه های پژوهش…………………………………………………………………………………………………75

4-2-1-1-بررسی فرضیه اول پژوهش……………………………………………………………………………………………..75

4-2-1-2- بررسی فرضیه دوم پژوهش…………………………………………………………………………………………….77

4-2-1-3- بررسی فرضیه سوم پژوهش………………………………………………………………………………………….81

4-2-1-4 بررسی فرضیه چهارم پژوهش…………………………………………………………………………………………83

4-3-نتایج تکمیلی…………………………………………………………………………………………………………………………84

4-3-1- مقایسه متغیرهای تحقیق در گروه آزمایش1 و کنترل بر اساس تفاضل نمرات پیش- پس آزمون بر اساس آزمون تی مستقل…………………………………………………………………………………………………………………..85

4-3-2 مقایسه متغیرهای تحقیق در گروه آزمایش2 و کنترل بر اساس تفاضل نمرات پیش- پس آزمون بر اساس آزمون تی مستقل……………………………………………………………………………………………………………………86

4-3-3 مقایسه متغیرهای تحقیق در دو گروه آزمایش1 و آزمایش2، بر اساس تفاضل نمرات پیش- پس آزمون بر اساس آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………..87

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1-مروری کلی بر پژوهش……………………………………………………………………………………………………………90

5-2-خلاصه یافته ها………………………………………………………………………………………………………………………91

5-3-بحث و تبیین نتایج………………………………………………………………………………………………………………….92

5-4-محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..98

5-5-پیشنهاد های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………..99

ضمائم…………………………………………………………………………………………………………………………………………..100

فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………………………………..101

پایان نامه

فهرست جداول

جدول2-1- معرفی امواج مغزی همراه با باندهای فرکانسی و کارکردها…………………………………………………20

جدول2-2- کنشهای اجرایی، فرایندهای همراه در هریک، فرایندهای اجتماعی و روانشناختی مربوط و منطقه مغزی احتمالی درگیر بر اساس نظریه بارکلی……………………………………………………………………………………….24

جدول4-1- جدول شاخص های توصیفی سن آزمودنی ها در هر گروه…………………………………………………63

جدول4 -2- شاخص های توصیفی جنس آزمودنی ها در هر گروه……………………………………………………….64

جدول4-3- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 1 و کنترل بر اساس آزمون یومان ویتنی………..64

جدول4-4- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 2 و کنترل بر اساس آزمون یومان ویتنی………..65

جدول4-5- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 1 و آزمایش2 بر اساس آزمون یومان ویتنی…..66

جدول4-6- جدول مقایسه جنس آزمودنی ها در 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل با استفاده از آزمون خی دو………………………………………………………………………………………………………………………………………………….66

جدول4-7- شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه آزمایش 1 در دو مرحله پیش و پس آزمون………………………………………………………………………………………………………………….67

4-8 شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه آزمایش 1 در دو مرحله پیش و پس آزمون………………………………………………………………………………………………………………………………….68

جدول4-9- شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه آزمایشی 2 در دو مرحله پیش و پس آزمون…………………………………………………………………………………………………………………69

جدول4-10- شاخص‌های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ، در آزمودنی‌های گروه کنترل در دو مرحله پیش و پس آزمون……………………………………………………………………………………………………………………………70

جدول4-11- جدول مقایسه سن آزمودنی های گروه آزمایش 1 و کنترل بر اساس آزمون یومان ویتنی……..71

جدول4-12-جدول مقایسه جنس آزمودنی ها در 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل با استفاده از آزمون خی دو………………………………………………………………………………………………………………………………………………….72

جدول4-13- مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش1 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی……72

جدول 4-14- مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش1 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی…..73

جدول 4-15-مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش2 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی……74

جدول 4-16-مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش2 و کنترل با استفاده از آزمون یومن ویتنی…..75

جدول 4-17- مقایسه متغیر های پیش آزمون درگروه آزمایش1 و آزمایش2 با استفاده از آزمون یومن ویتنی………………………………………………………………………………………………………………………………………………76

جدول4-18- نتایج مربوط به تغییر موج بتا از پیش آزمون به پس آزمون در آزمودنی های گروه آزمایشی 1 و 2 با استفاده از آزمون تی وابسته…………………………………………………………………………………………………………….78

جدول 4-19- نتایج مربوط به تغییر موج بتا از پیش آزمون به پس آزمون در آزمودنی های گروه آزمایشی 1 و 2 با استفاده از آزمون ویلکاکسون……………………………………………………………………………………………………….78

جدول4-20- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در 3 گروه در آزمون بارکلی، با توجه به آزمون کروسکال والیس………………………………………………………………………………..79

جدول4-21- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در 3گروه ،در آزمون IVA، با توجه به آزمون کروسکال والیس………………………………………………………………………………….80

جدول4-22- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی 2 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون بارکلی ، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………………81

جدول4-23- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی 2 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون IVA، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………………….82

جدول 4-24- نتایج مربوط به مداخله درمانی، در بهبود جافظه فعال، در 3 گروه مطالعه در آزمون حافظه فعال، با توجه به آزمون کروسکال والیس……………………………………………………………………………………………………..83

جدول 4-25- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای، در بهبود جافظه فعال، در گروه آزمایشی 1 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون حافظه فعال، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………..84

جدول4-26- نتایج مربوط به اثربخشی نوروفیدبک، در بهبود جافظه فعال، در گروه آزمایشی 2 در مقایسه با گروه کنترل در آزمون حافظه فعال، با توجه به آزمون یومن ویتنی………………………………………………………….84

جدول4-27- نتایج مربوط به مقایسه گروه آزمایشی1 و گروه آزمایشی2 ، در آزمون بارکلی ، بر اساس آزمون یومن ویتنی……………………………………………………………………………………………………………………………………..86

جدول4-28- نتایج مربوط به مقایسه گروه آزمایشی1 و گروه آزمایشی2 ، در آزمون بارکلی ، بر اساس آزمون یومن ویتنی……………………………………………………………………………………………………………………………………..87

جدول4-29- یافته های مربوط به مقایسه گروه آزمایشی 1 و کنترل در متغیر های پژوهش، با استفاده از آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………………..89

جدول4-30- یافته های مربوط به مقایسه گروه آزمایشی 2 و کنترل در متغیر های پژوهش، با استفاده از آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………………..90

جدول4-31- یافته های مربوط به مقایسه گروه آزمایشی 1 و آزمایشی2 در متغیر های پژوهش، با استفاده از آزمون تی مستقل………………………………………………………………………………………………………………………………91

 

فهرست شکل ها

شکل 2-1 مناطق مغزی 19 گانه بر اساس نظام بین المللی 10-20………………………………………………………20

فصل اول:

کلیات پژوهش

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در بزرگسالی با بسیاری از اختلالات اضطرابی، خلقی، اختلالات شخصیت، با (بیدرمن، 2005)، اختلال دو قطبی (بیدرمن،1996)، شخصیت ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد و نابهنجاری های روانی (مورفی و بارکلی، 1996)،  اختلالات خواب، اختلالات یادگیری، اختلالات تفکر و اختلالات اضطرابی (کاپلان و سادوک، 1933) همراه است. همانطور که قبلا تصریح گردید، با توجه به ناخشنودی های درمانی در این گستره و اهمیت توجه به این اختلال در جهت کنترل و درمان اختلالات همبود (اسمیت، بارکلی و شاپیرو[1]، 2006؛ براون و همکاران، 2012؛ میلتون، 2010؛ کلینگبرگ و فرنل، 2005؛ راسل و همکاران، 2006؛ انگلهارت و همکاران، 2008) ضرورت این تحقیق را می توان در گستره نظری و عملی بر شمرد:

  1. با توجه به فقدان تحقیقات در گستره تاثیر نوروفیدبک همراه با تمرینات رایانه ای موثر بر تقویت حافظه فعال انجام این تحقیق می تواند منجر به غنای تحقیقات مرتبط در این گستره گردد و اهمیت اثربخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای موثر بر حافظه فعال را به عنوان یک روش درمانی در این حوزه تدقیق نماید.
  2. در گستره عملی، نیاز بالینی کشور به روش های نوین درمانی با اثرات پایدارتر و اثرات جانبی کمتر و اثربخشی موثر در حوزه عملکرد اجرائی و شناختی، ضرورت این تحقیق را نمایان می سازد. با توجه به همبودی این اختلال با اختلالات اضطرابی، اختلالات خلق (بیدرمن، 2005)، اختلالات یادگیری، اختلالات تفکر و اختلالات اضطرابی (کاپلان و سادوک 1933)، مشکلات اجتماعی، خانوادگی و روابط بین فردی وتخریب های متعدد در زمینه هایی نظیر تحصیلی، شغلی و ازدواج (بارکلی، مورفی و کوتنسنیک، 1996؛ فاراون، 2000)، انجام این تحقیق می تواند باعث ارتقا دانش عملی در این گستره شود و این روش را به عنوان یک روش موثر در کاهش نشانه های اختلال ADHD در جامعه ایرانی معرفی نماید.

1-4 هدف اصلی

تعیین و مقایسه اثر بخشی درمان نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای تقویت حافظه فعال، در کاهش  علائم اختلال نقص توجه و تمرکز  در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی در مقایسه با گروه کنترل

1-4-1 اهداف فرعی

  1. تعیین اثربخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای در بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
  2. تعیین اثر بخشی نوروفیدبک به تنهایی، در بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
  3. تعیین اثربخشی نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای، بر تغییر امواج مغزی بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی

1-5 فرضیه های تحقیق

  1. نوروفیدبک با و بدون تمرین رایانه ای منجر به افزایش موج بتا (15 تا 18 هرتز) در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می گردد.
  2. نوروفیدبک به تنهایی، منجر به کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی می گردد.
  3. نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای موثر بر حافظه فعال، منجر به بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی، می گردد.
  4. اثر بخشی نوروفیدبک همراه با تمرین رایانه ای موثر بر حافظه فعال، در کاهش نشانه های توجه و تمرکز و بهبود حافظه فعال در بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، بیش از درمان نوروفیدبک به تنهایی است.

1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

1-6-1 متغیر مستقل

1-6-1-1 آموزش نوروفیدبک

تعریف نظری: نوروفیدبک یکی از روش های خاص از روش بیوفیدبک است که با امواج الکتریکی مغز سروکار دارد و از امواج مغزی به عنوان بازخورد استفاده می کند (دموس، 2005 ، به نقل از عیسایی، 1389). در این روش حسگرها و یا الکترودهایی  که اطلاعات مربوط به سطح فعالیت مغزی را ثبت نموده و این فعالیت ها را در قالب امواج مغزی در صفحه نمایش ، به تصویر می کشند به سر بیمار متصل می شود. در طی این فرایند انواع فعالیت های مغزی ( امواج آلفا، بتا، تتا و دلتا) که در شرایط معمول امواجی غیرقابل مشاهده و غیر قابل مهار هستند ؛ برای درمانگر و بیمار محسوس و قابل مشاهده می گردد. این فرایند موجب آگاهی به نوع و شکل موج مغزی شده و امکان مقایسه آن را با امواج نرمال و یا نابنجار (با بسامد بالاتر و یا پایین تر)، فراهم می آورد و موجب تغییر و اصلاح آن در روند درمان می گردد (گانکلمن[4] و جانسون[5]، 2005).

تعریف عملیاتی: در این تحقیق منظور از نوروفیدبک، استفاده از روش تک قطبی و نصب الکترود فعال به نقطه FZ (قسمت مرکزی لوب فرونتال) می باشد

[1]JR ,Shapiro

[2]R ,Brown

[3]RussellB ,

[4]Gunkelman,J

[5] Jensen, PS

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:16:00 ب.ظ ]




دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد. اغلب ناسازگاری ها و اختلالات رفتاری در نوجوانی و بزرگسالی ، از بی توجهی به مسائل و مشکلات عاطفی – رفتاری دوران کودکی و عدم هدایت صحیح در روند رشد و تکامل ناشی می شود (کارت رایت – هاتون ، 2005).

1 اهمیت و ضرورت پژوهش

روان شناسان ، کودکی را دوره ای از زندگی دانسته اند که تاثیر آن در تمام عمر به خوبی مشهود است. بسیاری از صفات و ویژگی هایی که در کودکان شکل می گیرند، اغلب در طول عمر پایدار باقی می مانند و یا این که می توان تاثیر آن را در سنین بعدی یا بزرگسالی مشخص کرد. در واقع مشکلات دوره کودکی علاوه بر مختل کردن عملکرد و توانایی های کودک او را برای مشکلات دیگر در آینده مستعد می سازد (اقبالی،1387 ،نقل از خدایی، 1392). از طرفی دیگر صاحب نظران روان شناسی و علوم تربیتی یکی از مهمترین نهادهای موثر در تربیت و رفتار آدمی را سازمان خانواده می دانند (احمد صافی ، 1386). از عواملی که در سلامت خانواده و یا نابسامانی آن موثر است ، مساله سلامت پدر و مادر بعنوان گردانندگان اصلی خانواده و مجریان و هادیان برنامه تربیت است. وقتی والدین از جهات مختلف سالم باشند خانواده نیز سالم و بهنجار است و بهنگامی که آن دو یا یکی از آنها بیمار باشند کفه سامان یافتن خانواده می لنگد (قائمی ، 1386). به ویژه در خانواده هایی که کودکان با اختلال فزون کنشی/نقص توجه دارند ، به دلیل اینکه رفتارهای غالبی این افراد تکانشگری و نافرمانی و حواس پرتی است ، سبب ایجاد تحریک پذیری بالا در والدین می شود و در اثر تداوم رفتارهای مستبدانه و پرخاشگرانه والدین (بویژه مادر) با کودک فزون کنشی/نقص توجه،کم کم شخصیت کودک ستیزجو می گردد (آلبرچت،1391،نقل از خدایی،1392). پس نشانگان فزون کنشی/ نقص توجه به طور معنی داری با تجارب مدیریت آشفته خانواده همراه است و می تواند احتمال تعاملات اجباری والد-کودک را افزایش دهد (دشییون و پاترسون ،1997، نقل از دوپال واستونر، 2003،ترجمه محمدخانی واسمائی مجد،1388)و ازآنجایی که والدین بیشترین زمان را با کودک می گذرانند،پس این مداخلات باعث درمان باقدرت بالا وهزینه های پایین می شود(مینجارز،2010). با توجه به این مسئله ، می توان از طریق برنامه والدگری مثبت، باعث ایجاد رابطه مثبت بین والدین و فرزندانشان شد (فتحی آشتیانی و همکاران، 1389). همچنین می توان پیشرفتهای مهمی در سلامت و رفاه کودکان و اعتماد به نفس والدین در امر پرورش فرزندان در سطح جامعه به دست آورد (ساندرز ، 2009). ازطرفی اکثر تحقیقات مبتنی بر والدین، اثر مداخلات والدین را بر بهبودی خود کودک مورد مطالعه قرار می دادند و به اثری که مداخلات می تواند بر روی خانواده داشته باشد، توجه کمتری شده است.براین اساس  در این پژوهش اثر آموزش برنامه والدگری مثبت درسلامت روان عمومی مادران کودکان دارای اختلال فزون کنشی/ نقص توجه در شهرکرمانشاه مورد بررسی قرار می گیرد تاگامی در جهت کاهش مشکلات وفشارهای روحی والدین دارای کودکان فزون کنشی/  نقص توجه باشد. در صورت اثربخشی این آموزش، قابلیت تعمیم این روش به مراکز درمانی وتوانبخشی جهت کمک به والدین همچنین درمان کودکان مبتلا به این اختلال وخانواده های آنها وجود دارد.

4-1  اهداف پژوهش

1-4-1 هدف اصلی : هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزشی برنامه گروهی والدگری مثبت در سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه درشهرکرمانشاه درسال 1393 است.

2-4-1 اهداف فرعی

  • تعیین میزان اثر بخشی آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت در کاهش علائم جسمانی مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه
  • تعیین میزان اثر بخشی آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت در کاهش اضطراب مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه
  • تعین میزان اثر بخشی آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت در کاهش میزان ناکارآمدی اجتماعی مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه
  • تعیین میزان اثر بخشی آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت در کاهش افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه

5-1 فرضیه های پژوهش

  • آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت به مادران ،کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه باعث کاهش علائم جسمانی آنان می شود.
  • آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت به مادران ،کودکان مبتلا به فزون کنشی / نقص توجه باعث کاهش اضطراب آنان می شود
  • آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت به مادران ،کودکان مبتلا به فزون کنشی / نقص توجه باعث کاهش ناکارآمدی اجتماعی آنان می شود .
  • آموزش برنامه گروهی والدگری مثبت به مادران ،کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نقص توجه باعث کاهش افسردگی آنان می شود.

6-1 تعاریف (مفهومی وعملیاتی)

1-6-1 تعاریف مفهومی

اختلال  فزون کنشی / نقص توجه : اختلال رشدی از فراخنای توجه به تکانشگری و یا فزون کنشی و نیز رفتارهای قاعده مند است که در آن، این کمبودها به طور قابل ملاحظه ای نامتناسب با سن عقلی کودک است. شروع آن در دوران کودکی است. نشانه ها به طور قابل ملاحظه ای نافذ و موقعیتی هستند. معمولا در طول زمان مزمن یا پایدارند و نتیجه مستقیم تاخیر شدید زبان ، ناشنوایی، نابینایی ، اوتیسم یا روان پریشی دوران کودکی نیستند(آلبرچت ، 1391،نقل ازخدایی ،1392). ویژگی اساسی و مهم این اختلال ، الگوی مداوم بی توجهی یا فزون کنشی – تکانشگری است نسبت به افراد عادی که در همان سطح از رشد قرار دارند، با فراونی و شدت کمتری رخ می دهد (شکوهی یکتا، 1389).

نقص توجه : عبارت است از توجه در برابر محرک های مربوط و نامربوط ، یعنی عدم توجه به محرکهای مربوط و توجه و تمرکز بر روی محرکهای نا مربوط (شکوهی یکتا ،1389).

فزون کنشی : منظور تحرک و بی قراری شدید و یا سطوح بالای تحرک رفتاری ناهدفمند میباشد(شکوهی یکتا ،1389).

تکانشگری : ویژگی اساسی و مهم این اختلال ، غالبا قبل از اینکه سوال تمام شود با عجله پاسخ می گوید. در انتظار نوبت نمی تواند بماند و حرف دیگران را قطع می کند یا مداخله می کند (شکوهی یکتا ،1389).

برنامه والدگری گروهی مثبت : برنامه والدگری گروهی مثبت یکی از انوع برنامه های آموزش مدیریت والدین می باشد که بر اساس مدل یادگیری پاترسون(1982) و توسط ساندرز و همکاران(1999) در دانشگاه کویینزلند در استرالیا ایجاد شده است. این برنامه ، پنج سطح طولی دارد که برای سطوح مختلف حمایتی که والدین نیاز دارند ، طراحی شده است که به وسیله افزایش آگاهی و مهارت و اعتماد به نفس والدین صورت می گیرد (ترنر و ساندرز ، 2006).

سلامت روان : از دیدگاه جهانی مطابق تعریف استانداردی که سازمان جهانی بهداشت (2012)، از سلامتی ارائه کرده است،سلامت عبارتست از :تامین رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی که معنای آن تنها به نبودن بیماری و نقص عضو، محدود نشده بلکه شامل سه محور جسم، روان و جامعه میشود و لذاهرگونه نقص و آسیبی که به هریک از محورهای سه گانه وارد شود، تعادل فرد را بر هم زده و منجر به نبودسلامت میشود(حاتمی وهمکاران،1385).

فرهنگ وبستر  سلامتی را وضعیت خوب جسمانی و روحی و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری جسمی می‌داند. فرهنگ آکسفورد  سلامتی را وضعیت عالی جسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و مؤثر انجام شود می‌داند(پارک ،2005).فرهنگ روانپزشکی کمپل این اصطلاح را “احساس رضایت وبهبودی روانی وتطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هرجامعه “تعریف کرده است(پورافکاری،1389).سلامت عمومی دارای 4 مولفه تعیین کننده است و زیر مقیاس های آن

پایان نامه و مقاله

عبارتند از : نشانه های بدنی ، اضطراب ، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی.

2-6-1 تعاریف عملیاتی

اختلال فزون کنشی  نقص توجه : در پژوهش حاضر به افرادی اطلاق می شود که در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه سه کرمانشاه توسط روان شناس مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نقص توجه تشخیص داده شده اند و به آنان خدمات ویژه ارائه می شود .

مادران دارای کودکان فزون کنشی / نقص توجه : در پژوهش حاضر به مادرانی اطلاق می شوند که فرزندان آنها در مدارس مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه سه کرمانشاه ،توسط روان شناس تشخیص اختلال فزون کنشی/ نقص توجه دریافت کرده اند و تحت درمان  وآموزش هستند.

برنامه والدگری گروهی مثبت : در پژوهش حاضر اثر بخشی برنامه والدگری گروهی مثبت با آموزش به والدین مورد بررسی قرار می گیرد که شامل 8 جلسه که 6جلسه آن به صورت هفتگی و هر هفته یک جلسه دو ساعته و2 جلسه پیگیری به صورت تلفنی برگزار گردید. محتوای جلسات به طور مفصل در روش اجرا ذکر شده است.

سلامت روان : در پژوهش حاضر به نمرات حاصل از پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی  گلدبرگ که از مادران ، کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی – نقص توجه سنجیده شده بود استناد شد.

Cartwright – Hatton,S.

Attention Deficit/Hyeractivity Disorder(ADHD)

Positive parenting program (3TP) Triple-p

Queensland

Turner

Mental Health

world Health organization(W.H.O)

Webster

Oxford

Park,K.

General Health (GHQ)

Goldberg

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ب.ظ ]




یکی از طبیعی­ترین گروه­هایی که می­تواند نیازهای انسان را ارضا کند خانواده است. وظیفه خانواده مراقبت از فرزندان و تربیت آن ها، برقراری ارتباط­های سالم اعضا با هم و کمک به، استقلال فرزندان است، حتی اگر  فرزند دارای مشکلات زورگویانه و یا قلدری باشد. قلدری یکی از مشکلات رفتاری  شناخته شده در دوران نوجوانی است که یک نوع خشونت سطح پایین به شمار می­آید و معمولاً به معنای حملات مکرر و منظم توسط شخص یا گروه قوی تر به ضعیف تر است. قلدری شامل طیفی گسترده از اقدام ها، از جمله خشونت فیزیکی ، لقب دادن، توهین، دست انداختن، تحقیر، تهدیدهای شفاهی وکتبی و اخاذی است(جان هالی- وندی استاین،1390). که موجب ناراحتی و پریشانی دیگران می­شود و تاثیر عمیقی بر بهزیستی روانی فرد، خانواده و جامعه می­گذارد و این رفتار خود موجبات رنج و زحمت والدین را فراهم آورده و در مواردی وضعی پدید می­آورند که دیگر قابل دفاع نیست و سبب شرمندگی اولیای آن­هاست و باعث به خطر افتادن بهزیستی روانی والدین این کودکان می شود و در صورت عدم توجه به این، آموزش این دانش آموزان نیز مختل خواهد شد. در چنین موقعیتی گر­چه همه اعضای خانواده و کارکرد آن، آسیب می بیند فرض بر این است که مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل دار، والدین، به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار می دهد. بررسی ها نشان داده اند که بین رفتار قلدری و اختلال در سلامت روانی والدین رابطه وجود دارد(ریگبی،1392). نوجوان قلدر و والدین نه تنها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند بلکه سایر اعضای نظام خانواده یعنی دیگر فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهند. وجود کودک قلدر اغلب ضایعات جبران ناپذیری را بر پیکره خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل ضایعه، گاه به حدی است که وضعیت  بهزیستی روانی خانواده دچار آسیب شدیدی می شود. این قبیل رفتارها تا زمانی که به کنترل در نیایند و تعدیل نشوند نه فقط بهزیستی روانی اعضای خانواده را به مخاطره می اندازند بلکه نوع تعامل و ارتباط اعضای خانواده و نوجوان قلدر را پیچیده می سازد و در نهایت موجب اضمحلال انرژی  روانی و دیگر توانمندی های آنان می شوند.

یکی از رویکردهایی که در دهه ی اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، روانشناسی مثبت گرا می باشد. این دیدگاه بر توانمندی ها و داشته های فرد تاکید می کند و معتقد است هدف روانشناسی باید ارتقاء سطح زندگی فرد و بالفعل کردن استعدادهای نهفته فرد باشد. از این رو، روانشناسی مثبت گرا به موضوعات مثبت زندگی بشر نظیر شادکامی، بهزیستی و سلامتی و غیره  می پردازد و سعی می­کند با نگاهی علمی و عملی حضور این مولفه های مثبت را در زندگی بشر هموارتر سازد. این رویکرد روانشناختی به دنبال آن است که به افراد کمک کند توانایی ها و شایستگی های خود را پرورش دهند. در این رویکرد بهزیستی روانی به عنوان یکی از مولفه های اصلی سلامت عمومی و رضایتمندی تلقی می شود و شامل احساس مثبت و احساس رضایتمندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه های مختلف خانواده ، شغل و غیره است. بنابراین افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده ای، هیجانات مثبت بیشتری را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند از سویی افراد با بهزیستی روانی پایین حوادث و موقعیت های زندگیشان را نامطلوب ارزیابی می کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر (اضطراب و افسردگی و خشم) را تجربه می کنند(ریف،1989). در طول یک قرن گذشته بسیاری از روانشناسان اتفاق نظر دارند که انسان نیازمند به بهداشت روانی است. و باید سعی شود تا به کودکان و نوجوانان نیازمند کمک، آموزشی ارائه گردد. بنابراین می توان گفت یکی از جالب ترین و شاید مهم ترین پیشرفت ها در حوزه ی درمان کودکان و نوجوانان، راهنمایی یا به عبارتی در اختیار گذاردن مهارت ها توسط روانشناسان است. به این معنی که روانشناسان به کسانی که واجد شرایط هستند مهارت های خود را آموزش می دهند تا از این طریق افراد و خانواده هایشان بتوانند به خود و سایرین کمک کنند. یکی از این طرح ها آموزش مدیریت رفتاری به والدین است. در این برنامه ها والدین برای اصلاح رفتارکودکان و نوجوانان خود آموزش می بینند (کازدین ،1987). این برنامه براساس رویکرد رفتاری بوده و متوجه رفتار آشکار است و چندان تاکیدی بر افکار، احساسات و الگوی ارتباطی ندارد و بررسی محتوای این برنامه نشان می دهد که اساساً بر تکنیک های تغییر رفتار تکیه دارد. برطبق این دیدگاه رفتارکودک مشکل دار به ناگزیر ناشی از تعاملات والد- فرزندی ناسازگارانه، و فرزندپروری ناکارآمد است و به همین دلیل هم تداوم می یابد. آموزش والدین مزایای متعددی دارد. نخست آنکه، والدین بیشترین تماس را با فرزندانشان دارند و می توانند بیشترین تاثیر را در تغییر رفتار فرزندان خود داشته باشند. کازدین (1985) با بازنگری پیشینه پژوهشی متذکر می شود که آموزش رفتار درمانی به والدین در مقایسه با دارونما و عدم مداخله در اکثر پژوهش ها تاثیر معناداری داشته است. اگر والدین بتوانند این شیوه را به خوبی پیاده کنند، تاثیر درمان از خانه و خانواده نیز تجاوز می کند و حتی به محیط مدرسه و خارج از مدرسه نیز تعمیم می یابد. از نظر این برنامه محیط زندگی طبیعی نوجوان می تواند مثل اتاق مشاوره یا اتاق بازی در جهت درمان فرد مورد استفاده قرار گیرد. در پژوهش حاضر بدلیل مزایایی که طرح آموزش مدیریت رفتار دارد، از این رویکرد با هدف اصلی کاهش مشکلات رفتاری و ارتقای بهزیستی روان شناختی کودکان قلدر و والدین آن ها استفاده شد.

 

 

بیان مسئله

تمامی روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی بر این باورند که دوره نوجوانی حساس ترین ، بحرانی ترین و مهم ترین دوره رشد هر انسان می باشد، و نوجوان تحت فشارهای اجتماعی- روانی زیادی قرار می گیرد و با مسائل پیچیده ای دست و پنجه نرم می کند در این دوره فرد به بلوغ می رسد، در پی کشف هویت خود است بدنبال استقلال و جدایی از وابستگی های دوره کودکی است، به همین دلیل در این دوره نوجوانان دارای وضعیت روانی باثباتی نیستند و در این دوره هست که معمولاً بیشترین مشکلات رفتاری برای نوجوانان بوجود می آید. یکی از مسائل رایج در دوران نوجوانی  بویژه در مدارس مسأله قلدری است. بنابه تعریف دان الویوس، نظریه پرداز پیشگام در زمینه ی قلدری در مدرسه، قلدری شکلی از رفتار تهاجمی است که در بین دانش آموزان پدیده ای شایع است و اغلب با تکرار و عدم برابری قدرت مشخص می شود. قلدری می­تواند به اشکال مختلف از قبیل دعوای فیزیکی با دیگران، هل دادن، صدا کردن دیگران با کلمات تحقیرآمیز و یا به اشکال غیرمستقیم تر مانند طرد و شایعه پراکنی باشد (الویوس،1993؛ پیشکین،2002). این رفتار موجب ناراحتی و پریشانی در خانواده می شود و تاثیر عمیقی بر بهزیستی روانی فرد، خانواده و جامعه می گذارد زیرا در محیط خانواده که در واقع جامعه ای محدود است، کنش و واکنش های میان اعضاء تاثیر به سزایی درکاهش یا افزایش مشکلات دارد به عبارت دیگر واکنش­ها و ارتباط های متقابل و صمیمیت والدین اساس رشد شناختی_عاطفی کودک را تشکیل و خطر ابتلای کودک به اختلال های روانی را کاهش می دهد. لذا در چنین محیطی صحبت از تاثیر یکسویه (چه کودک و چه والدین) بر یکدیگر خطاست. نمی توان صرفاً از مشکلات کودک سخن راند حال آن که روشن است در یک سیستم تعاملی رشد می یابد (جانسون و مش، 2001؛ به نقل از رقیه بلالی،1390). به طورکلی می توان گفت حضور کودک مشکل دار در هر خانواده، ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و بهزیستی روانی خانواده به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار می‌دهد. کودک بر اثر تعارض‌های شدید میان اعضای خانواده، کل خانواده را درگیر بحران می‌کند. در بررسی های انجمن روانشناسی آمریکا، از کل دانش آموزان 13 درصد قلدر، 11 درصد قربانی، و6 درصد قلدر- قربانی تلقی می­شوند. و برخی مطالعات میزان شیوع بالاتری از قلدری را گزارش کردند برای مثال، در یک مطالعه از 250 دانش آموز دبیرستانی و راهنمایی،75 درصد گزارش کردند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند (پیشکین،2002). از این رو با توجه به شیوع روزافزون قلدری در میان نوجوانان به عنوان پیش زمینه ای برای بروز خشونت های مدرسه ای شدیدتر و افت کیفیت زندگی بزرگسالی آن ها، لازم است تا صاحب نظران عرصه ی تعلیم و تربیت، به ویژه روانشناسان مدرسه درصدد یافتن راهکارهای مداخله ای و پیشگیرانه این پدیده در مدارس و ارائه پاسخ های موثر به این مشکل جدی و فراگیر باشند؛ زیرا علاوه بر این که قربانیان از این قلدری آسیب می­بینند قلدری برای خود قلدر نیز مضر و آسیب زا می باشد؛ چنانچه نوجوان قلدر دارای بهزیستی روانی پایین و دارای افکار خودکشی می باشد (کارامان کپنکچی، چینکر؛2006). این معضل نه تنها محیط مدارس را با ترس و نگرانی همراه می کند، بلکه بر توانایی یادگیری دانش آموزان هم تاثیر منفی می گذارد (گل کاپچی،2004). پژوهش در زمینه قلدری مملو از گزارش پیامدهای روانشناختی و رفتار منفی دانش آموزان درگیر در قلدری است. مخصوصاً، قلدرها دارای خودانگاره ضعیف تر (فایندلی،2006) هستند. و خشمگین تر و افسرده تر، از سایر دانش آموزان بوده و در مقایسه با آن هایی که درگیر قلدری نیستند، دارای مشکلات رشد و سلوک بیشتری هستند (لی ،2009). وجود چنین رفتارهایی بر پیکره ی جامعه آسیب زده و آن را به یک جامعه ناسالم و ناامن تبدیل می کند. و قلدرها علاوه بر داشتن پیشرفت تحصیلی پایین تر، به احتمال بیشتر حداقل یک مشکل بهداشت روانی نیز دارند، زیرا این کودکان در حالی که روش حل مسئله یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تعادل بهزیستی روانی است استفاده نمی کنند (نانسل ، اورپک، پیلا ، سیمون-مورتن و اسچیت ،2001؛ پیشکین ،2002). وجود مشکلات رفتاری درکودکان علاوه بر ایجاد مشکلات روانی و تحصیلی و غیره برای خود کودک، عاملی برای ایجاد استرس و نگرانی در میان اعضای خانواده می باشد، و بر بهزیستی روانی والدین تاثیر می گذارد (ماش،1983). زیرا دلواپسی در مورد رفتار کودکان و نوجوانان و نحوه کنار آمدن با آن رایج ترین منشاء تنش یا فشار روانی برای والدین است. و گاهی والدین با روش های انضباطی غلط مانند توجه والدین به رفتارهای نادرست و برخورد غلط با آن، بی توجهی به رفتارهای مثبت و جامعه پسندانه نوجوان، نظارت های ضعیف، استفاده از مجازات ها و تنبیه های که یا خیلی خفیف هستند و اثری ندارد یا خیلی شدید است و موجب پرخاشگری، ترس و اضطراب می شوند. استفاده مکرر از تنبیه و قهر در روابط خانوادگی موجب شکل گیری و یا شدیدتر شدن رفتار های پرخاشگرانه در نوجوان می شود بنابراین لازم است، والدین با آگاهی از روش های تربیتی غلط در جهت برطرف کردن آن تلاش کنند و روش های تربیتی درست را جایگزین کنند. به همین خاطر روانشناسان با ارائه تکنیک های موثر سعی دارند مشکلات روانی این نوجوانان را تحت کنترل درآورند و می خواهند از این رهگذر به ارتقاء سلامت روانی والدین این نوجوانان نیز کمک نماید. این جاست که اهمیت آموزش مدیریت رفتاری به والدین، خودنمایی می کند که نوعی درمان با هدف تشویق والدین به درگیر شدن فعالانه در مداخله هایی است که کارکرد خانواده را تقویت می کند. آموزش والدین با تمرکز بر ایجاد مهارت های اثر بخش، نیاز والدین به اطلاعات مربوط را مدنظر قرار می دهد و به آن ها در مورد تصمیماتی که برای کودک خود می گیرند آگاهی می دهد. مزیت دیگر رویکرد روش های آموزش مدیریت رفتار بر سایر روش ها، آن است که برجنبه های مختلفی از عملکرد والدینی و خانوادگی تاثیر گذار است؛ و اسکینر اظهار می دارد که سلامت روانی و انسان سالم معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو شود از روش اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم پندارد و بداند که رفتار او تابعی از محیط می باشد و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. از دیدگاه اسکینر انسان بایستی از علم، نه برای پیش بینی بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. کانت فیلسوف بزرگ آلمانی، والدین تربیت شده را سرمشق و الگوی رفتاری فرزندان می داند. بدیهی است با تولد فرزند، نیازهای او به طور پیچیده ای با نیازهای والدین گره می خورد. مشکل یکی، مشکل دیگری نیز می باشد. هر چند که والدین مسئول واقعی مراقبت از فرزندان می باشند، اما این امر یعنی مراقبت از کودکان شغلی است که نیاز به مهارت کافی دارد، حتی پرتوان ترین و قابل ترین والدین هم نیاز به کمک و حمایت دارند (پیتر،1999، به نقل از بیرامی ،1388). و در برخی تحقیقات از این که آموزش والدین می تواند یکی از مداخلات موثر در کاهش قلدری و رفتار مخل باشد مورد حمایت قرارگرفت (فلای و گراملیچ، سگاوا، برنز و هالیدی،2004). با این حال تاکنون در جامعه ما درباره ی بهزیستی روانی کودکان قلدر و والدین آن ها در مدارس و دیگر حوزه های اجتماعی (خانواده، محیط کار و غیره) به طور کارآمد و فراگیر بررسی نشده است و بیشتر تحقیقات روی قربانیان متمرکز بوده در حالی که این بچه ی قربانی نیست که از عواقب قلدری رنج می برد ، خود قلدران نیز از این رفتار آسیب می بینند. با این حال در سایر کشورها این حوزه ها مشخص شده و موسساتی نیز ایجاد شده اند که به مردم خدمات  مقابله با قلدری یا متوقف کردن را ارائه می دهند. فلذا روشن است که بهزیستی روانی این دانش آموزان و والدین شان از وضعیتی مطلوبی برخوردار نباشد و لازم است که به شیوه های مختلفی آن را ارتقاء بخشید که  BMTاز جمله آن هاست. با توجه به مبانی نظری و پژوهشی ذکر شده پژوهش حاضر با هدف ارتقای بهزیستی روانی دانش آموزان قلدر و والدین آن ها از آموزش مدیریت رفتار استفاده کرده است.

ضرورت و اهمیت تحقیق

پایان نامه

قلدری علاوه براین که برای قربانیان ، شاهدان و فضای آموزشی زیان بخش است برای خود شخص قلدر و زورگو نیز اثرات منفی دارد. زیرا معمولاً قلدری دوران کودکی به دوران بزرگسالی انتقال می یابد (آهنگر انزابی ، شریفی درآمدی وکمالی نیا ،1390). و با گذشت زمان شدت و وخامت این قلدری بیشتر شده و در بزرگسالی به سبب قانون شکنی و بزهکاری دستگیر و زندانی می شوند (الویوس،1389). و در تعدادی از مطالعات اخیر این پیش بینی تایید شده است (احمد و بریس ویت،2004). با این حال وجود پدیده ای به نام قلدری در محیط آموزشی می تواند اثرات جبران ناپذیری بر اهداف اساسی تعلیم و تربیت دانش آموزان داشته و درصورت عدم تأمین بهداشت روانی این نوجوانان و والدین آن ها مشکلات بزرگتری ایجاد خواهد شد. تامین بهداشت همه افراد جامعه از مهم ترین مسایل اساسی هر کشور است، این امر در سه جنبه جسمانی، روانی و اجتماعی مورد ملاحظه قرار می گیرد، در صورتی که بعد روانی بهداشت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، فراوانی مشکلات روانی و رفتاری رو به فزونی خواهد گذاشت تا حدی که عوارض ناشی از بی توجهی به آن در ابعاد فردی و اجتماعی، خانوادگی و انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اثرات سوء و غیر قابل جبران را در پی خواهد گذاشت. بدیهی است که بیماری روانی مخصوص یک قشر یا یک منطقه خاص نبوده و تمامی طبقات جامعه را در بر می گیرد و هیچ انسانی از فشار روانی و اجتماعی مصون نیست و به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار و اقتصاد خانواده لطمه  وارد می کند، درآمد سرانه را کاهش می دهد و رفاه و نشاط فردی را از اعضای خانواده سلب می کند و با تخریب و ضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد و اجتماع تاثیر عمیق و سوء بر جای می گذارد. به همین دلیل بهداشت روان در اغلب کشورها در رأس برنامه ملی و بهداشت همگانی قرار دارد (میلانی فر، 1386). بنابراین با توجه به شیوع قلدری در مدارس و عواقب شدیدش دست اندرکاران آموزش و پرورش، مدارس و والدین، گام های موثری باید بردارند و مانع بروز مشکلات روانی و افت تحصیلی فرد شوند. بر طبق نظریه ی سیستم ها، هرعضوی از خانواده به منزله ی واحدی از خانواده در جهت حفظ و برقراری تعادل با دیگران ارتباط برقرار می کند. خانواده کوچک ترین و اساسی‏ترین واحد اجتماعی است که هر یک از افراد جامعه در آن متولد می‏شود و تربیت و پرورش می‏یابد در این میان نقش پدر و مادر در تربیت فرزند بسیار مهم و تعیین کننده است و در تربیت فرزندان ، خانواده دارای اهمیت و جایگاه مشخصی است زیرا والدین اولین شکل دهندگان و معماران شخصیت فرزند خود هستند. بنابراین دیگر نمی توان کودک را به عنوان موجودی کاملاً منفعل که صرفاً متأثر از تجربیات دیگران است در نظر گرفت، چرا که ویژگی های خلقی کودک نیز در تعامل هایی که با اطرافیان (به ویژه والدین) دارد، بسیار تاثیر گذار است. خانواده درمانگران بر این معتقدند که نه تنها آن عضو خانواده که بر چسب بیمار به او زده شده و مشکلات خانواده به او نسبت داده می شود، در فرآیند درمان نیازمند درمان است بلکه اعضای دیگر خانواده نیز در امر درمان باید مورد توجه قرار گیرند (گلدنبرگ وگلدنبرگ،1386). زیرا والدین و کودکان در فرآیندی دو سویه با یکدیگر تعامل دارند در این مجموعه طرفین قادرند تأثیرات بس شگرفی بر یکدیگر بگذارند. و بیشتر رفتارهای کودک از رفتار والدین سرچشمه می گیرد (بیدوغان، 2006؛ جان هالی – وندی استاین،1390). چنانچه در پژوهش کابلینسکی، کاوالانکا و رندولف (به نقل از بلالی، 1390) در ارتباط با نقش والدین در مشکلات رفتاری کودکان آمریکایی، نشان داد نقش والدین، سبک زندگی، تعارض های خانوادگی و افسردگی مادر در پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان موثر است. مادرانی که از تجارب بهتری در پرورش کودک خود بهره مند بودند، افسردگی کمتر و سعی در رفع تعارض های خانوادگی داشتند در کودکانشان مشکلات رفتاری کمتری مشاهده شد. بنابراین باید در درمان نیز به خانواده توجه شود. از این رو امروزه متخصصان بالینی و پژوهشگران، کیفیت این تعامل را در روابط والدین وکودکان مورد توجه ویژه قرار داده اند و این نکته را پذیرفته اند که برخی از ویژگی های والدین و متغیرهای چارچوب خانوادگی بر چگونگی پاسخگویی والدین به نیازهای فرزندانشان تاثیرگذار است. لذا ارائه روش هایی که بتوان براساس آن چگونگی روابط والدین_کودک را، مشخص کرد، به ویژه در شرایطی که این رابطه دچار تنیدگی و مشکل است، می تواند به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری در نظر گرفته شود (زرگری نژاد و یکه یزدان دوست ،1386). اما آنچه در اینجا مطرح می گردد این است که چگونه می‏توان این نهاد مقدس را به معنای حقیقی خود، آنطور که شایسته است برای فرزندان و سایر اعضای خانواده آماده و مجهز نمود ؟ در جواب باید اذعان داشت که بهترین راه و ابزار در این امر، آموزش به افراد خانواده ، بخصوص والدین محترم است و بسیار حائز اهمیت است که والدین کودکان قلدر با روش صحیح مدیریت رفتار آشنا شوند. چرا که در برخی موارد، والدین با مدیریت صحیح رفتار آشنا نیستند و موجب بروز مشکلات رفتاری در کودکان می شوند یا آن ها را تشدید می کنند. آموزش مدیریت والدین متداول ترین و موفق ترین رویکرد درمانی در ارتباط با رفتار مخل کودکان هستند و اکثر والدین از این برنامه ها رضایت دارند. وانگهی، آموزش مدیریت والدین با معیارهای نظام خدمات سلامت روانی که همانا مقرون به صرفه بودن، موثر بودن کوتاه بودن و داشتن اعتبار تجربی هستند همخوانی دارد و فواید درمانی آن تأیید شده است (تیور و بیگلان،1998؛ به نقل از شرودر، 1385). اساس اثربخشی آموزش والدین، نقش عملکرد و محیط خانواده در بروز اختلالات روانشناختی درکودک است، از این رو درمان اختلالات کودکان، بدون توجه به افراد تاثیرگذار بر آنان، ممکن نیست. روش های فرزندپروری ناکارآمد و خشن، رفتار غیر حمایت کننده، نظارت ضعیف و الگوی رفتار ضد اجتماعی در والدین ، مهم ترین پیش بینی کننده های اختلالات سلوک درکودکان است(کورد و همکاران،2004؛ به نقل از اسماعیلی نسب،1389). بنابراین آموزش مدیریت رفتار به والدین موجب می‏گردد که والدین بتوانند محیط مناسب‏تری برای رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه فرزندان خود فراهم کنند و این امر نیز پیشرفت و بالندگی افراد خانواده و جامعه را در پی خواهد داشت. نتایج این پژوهش می تواند برای والدین، مربیان و غیره که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه ی کمک به بهزیستی روانی دانش آموزان قلدر و همچنین خود شکوفایی والدین و ارتقاء بهزیستی روانی آن ها گام بردارد. علاوه بر این نتایجی این نوع تحقیقات می تواند راه گشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی تربیتی که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت

متغیرهای پژوهش

متغیر مستقل: آموزش مدیریت رفتاری (BMT)

متغیر وابسته: بهزیستی روان شناختی والدین وکودکان قلدر

متغیر تعدیل کننده: جنسیت

. bulling

1 . Ryff

  1. 2. Kazdin

. Olweus

  1. Piskin

. Karaman-Kepenekci  &  Cinkir

. Gul kapci

. Findley

. Lee

.Nansel & Overpeck &  Pilla &  Simons-Morton & Scheidt

. Mash

. Skinner

. Flay & Graumlich & Segawa & Burns & Holliday

Ahmed  . & Braithwaite

. Beydogan

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ب.ظ ]




انسان موجودی هدف­دار و آرمان گرا است. از بدو زندگی رو به آینده دارد و همواره می­خواهد به ایده­آل­ها و هدف­های خود دست یابد. از موفقیت و پیروزی خرسند و از عدم دستیابی به اهداف خود ناخشنود می­شود. او تمام انرژی و امکانات خود را صرف رسیدن به برنامه­های از پیش تعیین شده یا اهداف خود می­کند، به همین دلیل  همیشه می­کوشد که وضع خود را نسبت به اهداف مشخص کند. او نیازمند به داشتن بازخورد است و با جمع آوری اطلاعات درباره پیشرفت و چگونگی این پیشرفت موقعیت خود را می­سنجد و اطمینان از رسیدن به اهداف که ارزیابی عملکرد نام دارد و نوعی انگیزه و پاداش در قبال مسئولیت­پذیری انسان بشمار می­آید.

ارزیابی عملکرد کارکنان مقدماتی دارد که بی­توجهی به این مقدمات جز نتایج منفی بازده دیگری به همراه نخواهد داشت، ولی در میان این مقدمات، توجه به انسان و خصوصیات وی بسیار مهم است و شاید بتوان گفت که در بسیاری از موارد، عملکرد انسان نتیجه و بازتاب خصوصیات و روحیات او است. از این رو در مکتب غنی و پربار اسلام امر ” ارزیابی ” و ” ارزشیابی ” به شکلی بسیار دقیق و زیباتر از سایر مکاتب مورد بررسی قرار گرفته، در فرازی از نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر نخعی آمده است: ” نباید نیکوکار و بدکار نزد تو به یک پایه باشند که آن، نیکوکار را از نیکویی کردن بی­رغبت سازد و بدکاران را به بدی کردن وا دارد، هریک از ایشان را به آنچه گزیده، جزا ده “.

از آنجا که عوامل ارزیابی عملکرد باید با جایگاه شغلی فرد متناسب باشد(یوجن وو، جیانگ لیانگ هو[1]، 2010 )، ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست و روش­ها و معیارهای نظام ارزیابی عملکرد کارکنان ارتش پاسخگوی نیازهای مورد نظر نیست و ما در این تحقیق به دنبال ارائه الگوی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران هستیم.

1-1- تشریح و بیان مسئله

نگاهی گذرا به سیر تکاملی ارزیابی نشان می­دهد که در مدیریت کلاسیک به آن به مثابه کنترل وظایف و کارکردهای مدیر نگریسته شده است ولی امروزه به صورت یک فرایند پویا، مستمر، کیفی و متقابل ( مدیر و کارکنان) بعنوان پاره سیستم اصلی مدیریت منابع انسانی کارکردی فراتر از اعطاء پاداش، تأکید بر حمایت رفتار، ایجاد ارتباط بین مدیران و کارکنان و بهسازی منابع انسانی در سازمانها دارد(فرهادی، 1381). نـظام ارزیابی عملـکـرد، یـکی از مهمترین و پایـه­ای­تـریـن زیـر نـظام­هـای منـابع انسانی محسوب می­شود، بدیهی است که ارزیابی عملکرد کارکنان فرایندی بسیار مهم و از حساس­ترین مسائلی است که مسئولان سازمانها با آن روبه‌رو هستند. با وجود سعی دائم در طراحی سیستم­های بهینه و موثر برای ارزیابی کارکنان، شواهد و مدارک نشان می­دهند که به طورکلی، مسئولان سازمان از روش­ها و سیستم­های مورد استفاده برای ارزیابی کارکنان راضی نیستند. دلیل اصلی این نارضایتی، عوامل مختلفی از جمله پیچیدگی فرایند ارزیابی و وجود کاستی­هایی در سیستم ارزیابی جامع است. عدم پشتیبانی مدیریت، غیر قابل اجرا بودن سیستم­های ارزیابی، ناتوانی ارزیابان در ارزیابی درست و عادلانه و عدم تناسب و انطباق سیستم­های ارزیابی با واقعیات از جمله مشکلاتی هستند که معمولا اثربخشی اکثر سیستم­های ارزیابی را دچار اشکال می­نمایند(سعادت،1383، 214). اما سازمانها به عنوان موجودی اجتماعی نیازمند قاعده­ای برای ارزیابی شایستگی­های کارکنان خود هستند، باز آزمایی و سنجش عملکرد کارکنان پس از یک دوره زمانی مناسب برای اطمینان از عملکرد و اثرگذاری آن و نیز رفع موانع و اشکالات دیده نشده ضرورت دارد. ارزیابی عملکرد کارکنان از وظایف بسیار مشکل ارزیابان است، زیرا ارزیابی شوندگان معمولاً نسبت به تاثیر نتایج ارزیابی خوش بین و از تاثیرات آن بر پیشرفت­های آینده خویش واقفند، همین امر ارزیابی را مشکل کرده است و مسأله مشکل­تر وجود انواع و اقسام مسئله های ساختاری است که موجب ایجاد شک و تردید درباره منصفانه یا عادلانه بودن این فرایند است. این‌گونه مشکلات، گذشته از این موجب بروز تضاد و تعارض بین سرپرستان و زیردستان می شوند که در نتیجه رفتارهای ویرانگر را تقویت خواهند کرد. شناخت مسائل و مشکلات و بهینه­سازی نظام ارزیابی عملکرد، دست کم از دو بعد دارای اهمیت است: اول اینکه سازمانها نیازمنـد آگـاهی از کـارایی کارکنان خویش­اند تا بتوانند برای بهبود عملکرد و ارتقای بهره‌وری فردی و سازمانی، وضعیت منابع انسانی خود را بهبود بخشیده، بر کمیت و کیفیت تولیدات یا خدمات خود بیفزایند. دوم اینکه، آگاه شدن کارکنان از نتایج عملکرد خود برای آنها مطلوب بوده، عموماً احساس رشد خواهند کرد؛ به این صورت که به نقاط قوت و ضعف خود پی برده، برای افزایش توانمندی­های خویش­ براساس واقعیات تلاش خواهند کرد(تاج­الدین،1388). مرور ادبیات پژوهشی مربوط به قلمروهای سنجش و اندازه­گیری در نیروهای نظامی و انتظامی دنیا (گال و منگلسدروف[2]، 2001) نشان می­دهد که با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، تلاش­های وسیعی صورت گرفته است تا برای ارزیابی عملکرد کارکنان نظامی، از روش­های علمی بهره گرفته شود. به ویژه این تلاش­ها پس از دهه 80 میلادی سیری رو به بهبود، و شتابان­تر یافته است. به تعبیر وی   ” قلمروهای فعالیتی ارتش آن چنان تخصصی شده است که جزء با بهره­گیری از سازوکارها و روش­شناسی دقیق نمی­توان به داوری عاری از خطا پیرامون عملکرد، ویژگی­ها، مهارت­ها و نگرش­های کارکنان و افسران شاغل در نیروهای مسلح پرداخت ” . ارزیابی عملکرد، فرایندی است که با تکیه بر ارتقای کارایی و اثربخشی، کارکنان را مورد سنجش قرار می­دهد و با تعیین شاخص و کسب اطلاع از وضعیت کارکنان، راهکارهایی را جهت بهبود وضعیت ارایه می­کند. ارزیابی عملکرد، از مهم­ترین وظایف فرماندهان، مدیران و سرپرستان است و شیوه­ای برای اداره­ی امور کارکنان می­باشد(شهلایی،1391، 281).

در ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران، اینک از روش مقیاس ترسیمی استفاده می­شود. در این روش ، ابتدا عوامل ارزیابی مانند: کمیت کار، کیفیت کار، طرز سلوک با همکاران و قابلیت اعتماد را تعیین می­کنند. برای هر عامل، امتیازاتی از ضعیف تا عالی تعیین می­شود و در پایان نمرات داده شده را جمع می­زنند. در این روش، فرمانده، رئیس و یا سرپرست افراد بعنوان ارزیابان می­باشند و یکی از مشکلات اساسی این روش ذهنی بودن آن می­باشد که قضاوت شخصی ارزیابی کننده، در آن اثر گذار است و در صورت زیاد بودن تعداد کارکنان، مستلزم صرف وقت زیاد می­باشد. براین اساس، پرسش اصلی و کلیدی این پژوهش آن است که الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش چیست؟ و معیارها و شاخص­های مؤثر آن کدامند؟

پایان نامه

1-2- اهداف تحقیق

1-2-1- هدف کلی

ارائه الگوی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران

1-2-2- اهداف جزئی

  1. آگاهی از وضعیت کنونی ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
  2. شناسایی عوامل کلیدی موفقیت ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
  3. تعیین معیارها و شاخص­های مؤثر در الگوی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش
  4. تعیین وزن مؤلفه­ها و شاخص­های کلیدی در الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش

1-3- سئوالات تحقیق

 

1-3-1- سئوال اصلی

الگوی مناسب ارزیابی عملکرد کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران چیست؟

1-3-2- سئوالات فرعی

  1. وضعیت ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش چگونه است؟
  2. عوامل کلیدی موفقیت ارزیابی عملکرد دانشگاه علوم پزشکی ارتش کدامند؟
  3. معیارها و شاخص­های موثر در الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش کدامند؟
  4. وزن مؤلفه­ها و شاخص­های کلیدی در الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ارتش چیست؟

[1] . Yu_Wu, Giang_Hou

[2]. Gal & Manggelsdorff

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ب.ظ ]