کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


 



:

با توجه به تحولات سریع و گسترده جوامع مدرن در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و نقش تعیین­کننده­ی این تحولات در زمینه شکل­گیری شخصیت افراد مسئله هویت اهمیت بیشتری پیدا کرده است؛ به گونه­ای که صاحب­نظران بر این باورند که محتوای هویت هر فرد بسته به این­است که تحت چه شرایط زمانی و مکانی قرار گرفته، لذا بسیاری از صاحب­نظران و محققان علوم اجتماعی و انسانی در دهه­های اخیر از تغییر مؤلفه­های هویت بخش و تغییر مؤلفه­های هویتی سخن به میان می­آورند. این صاحب­نظران معتقدند که با توجه به تغییرات ایجاد شده،صورنوینهویتاجتماعىبرپایه­هاىمصرفوالگوهاىگوناگونآناستوارگشتهاستوامروزهادبیاتجامعه­شناسانهبویژهبهطورفزاینده­اىبراهمیتمصرففرهنگىوترجیحاتذوقىدرشکلبخشىبههویت اجتماعیتأکیدمىورزد.بوردیوکهاساسبیشترینتحلیلهادرزمینۀ سرمایه فرهنگی2ازآناوست،مصرفکالاهاىفرهنگىرابهمنزله­ییکمعرف برای هویت اجتماعیمی­داندو آن رانوعىنظممنطقىدرمصرفکالاهاىفرهنگىنامیدوباکمکآنوجوهتمایزوتشابهمصرف­کنندگانفرهنگىراهویداساخت(بوردیو،37:1984).

مصرففرهنگىازمعدودقلمروهاىخلاقزندگىاستکهمُهرهویتشخصىافرادرابر پیشانى دارد.ترجیحاتذوقىرانمی­توانباتقلیدحاصلکرد،بلکهمحصولمستقیمتمایلات و گرایش­های فرد نسبت به مصرف فرهنگی هستندکهمیزانآنبهنسبتسعىفردىدراکتساب،متفاوتاست. افراد یک جامعه حتىبامیزانمشابهىازسرمایهفرهنگىدرنوعمصرفمتفاو­تندوماهیتمصرففرهنگىنزدآنانیکسان نیست. اینعدمتشابهبهمثابهبرترىیکىبردیگرىنیستتنهابیانتفاوتمیانآن­هاست (همان:38).

بنابراین بایدبپذیریمکهتفاوتوتمایزهایافراد کهبخشی از آن ناشیازروش­هایگوناگونبکارگیریمحصولاتفرهنگمادیونحوه­یدرکوتفسیرآنهاستمبناییبرایتعریفهویتافرادبهشمارمی­رود. بر همین اساس به نظر می­رسد که امروزه طرح صحیح مسئله سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی به خصوص در قشر جوان اهمیت پیدا کرده است. بنابراین هدف اصلی این نوشتار بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی است.

1-2-  تعریف مسأله:

یکی ازموضوعات مورد مطالعه­ در جوامع معاصرمسأله هویت اجتماعی است. در جوامع ابتدایی هویت به عنوان یک مسئله اجتماعی چندان مطرح نبود، زیرا افراد در آن جوامع اغلب دارای هویت انتسابی بوده­اند و در زمینه­ی هویت­یابی چندان دچار سردرگمی نمی­شدند در جوامع سنتی یکسری عوامل خاص مانند قومیت، خانواده و مذهب از مهمترین عوامل مؤثر بر هویت افراد محسوب می­شدند و هویت امری ثابت، پایدار و تغییرناپذیر بود اما موضوع هویت با ورود به دنیای مدرن وسر برآوردن هویت­های تازه وخدشه­دارشدن منابع هویت­های پیشین مورد توجه اندیشمندان و برنامه­ریزان اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته است(جنکینز،6:1996).

مسئله هویت در ایران در دهه60 و اوایل دهه 70 مطرح گردید. برنامه­های رسمی دولتی، تألیفات، پژوهش­ها و سمینارهای انجام شده در قلمرو موضوع هویت در این دهه­ها نشانه­ اهمیت بسیار حیاتی هویت و موضوعات مرتبط با آن است؛ در واقع تاریخ ایران معاصر به طرز خارق­العاده­ای با پرسش هویت عجین شده است این آمیختگی به آن دلیل است که می­توان همه تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را حول محور هویت صورت­بندی دوبا­ره­ای کرد، به واسطه­ی این امر بخش­های مختلف کشور از جمله استان همدان نیز با تحولات گسترده روبرو بوده است. تغییر و تحولات سریع در عرصه­ی دسترسی به اطلاعات و گسترش تکنولوژی­های نوین ارتباطی تغییرات عمیقی در ذائقه و منش افراد در عرصه فرهنگی به وجود آورده و همین امر سبب ورود کالاهای فرهنگی در بازارهای مصرفی شده که به اقشار مختلف از جمله جوانان هویت می­بخشند (ذکایی،14:1386). از آنجایی که175510 نفر از جمعیت استان همدان را جوانان 29-15 سال تشکیل می­دهند که مهمترین متقاضیان کالاهای فرهنگی هستند عدم برنامه­ریزی در جهت تأمین نیازهای فرهنگی آنها آثار و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. چرا که این قشر بیشترین تأثیر را از تحولات مذکور پذیرفته و این تأثیر­پذیری منجر به تغییرات عمیقی در منابع هویتی آنها شده است(خبرگزاری فارس،1392).با اذعان به اهمیت موضوع، هویت در مطالعه حاضر از بُعدی جامعه شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. هویت مفهومی پیچیده است و در مورد آن دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. مارکوس معتقد است هویت در بستر اجتماعی منبع رفتار به شمار می­رود و می­تواند به عنوان مؤلفه­های هویت مذهبی، ملی، قومی و فردی ارائه گردد، اما در بستر اجتماعی مؤلفه­های هویت تعیین­کننده­ی میزان پیروی از مقررات یا الگوهای اجتماعی است. او معتقد است در جوامع نوین به واسطه گسترش ارتباطات محلی، ملی و بین­المللی به همراه  حادث شدن تحولات اجتماعی و فرهنگی بافت اجتماعی از حالت سنتی به شکل مدرن درآمده است ( مارکوس، 1977: 69 ).دکتر شایگان اعتقاد دارد که انسان امروز دیگر قادر نیست وجود خود را در یک محدوده و با یک هویت معین حفظ کند ما هر چه بیشتر بر هویت خویش تاکید کنیم، هر چه تعلق خود را به فلان گروه یا ملت با صدای بلندتر جار زنیم، آسیب­پذیری هویت خویش را بیشتر نشان داده­ایم؛ لذا هویت دیگر مجموعه­اییک دست از ارزش­های ثابت و مطمئن نیست و سیل جهانی شدگی، پل­های پشت سر را ویران کرده است. هویت­هاییگانه­ساز تاریخی، توانایی تفکیک و تمایز خود را از دست داده­اند و ما در شرف تکوین انسان چهل­تکه­ای هستیم با تفکری سیار و سیال که دیگر به هویتی خاص تعلق ندارد و دچار هویت چهل­تکه شده است. هویت چهل تکه به این معناست که انسان یک هویت ندارد، دائم در سیر و سلوک است و در فرهنگ­های مختلف حضور پیدا می­کند، از یک حوزه فرهنگی به یک حوزه فرهنگی دیگر می­رود(شایگان:1378)؛ با توجه به توضیحات ارائه شده می­توان  گفت هویت در جوامع مدرن بر خلاف جوامع سنتی به طور مداوم در حال تغییر است. تغییرات مهمی از جمله انقلاب صنعتی، رشد و گسترش شهرنشینی، تغییر در الگوهای فرهنگی و سرانجام فرآیند جهانی شدن و گسترش وسایل ارتباطی، رسانه­های ارتباط جمعی و و رود به عصر دیجیتال به همراه افزایش تیراژ کتاب­ها، مجلات و سایر محصولات فرهنگی که از آنها  با عنوان سرمایه فرهنگی تعبیر می­شود شرایط وچارچوب سنتی هویت­یابی را دگرگون ساخته و یکسری از ارزش­ها که از آنها به عنوان ارزش­های مدرن تعبیر می­شود موجب ارزشگذاری افراد بر حسب ملاک­های امروزین از قبیل سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شده استبه گونه­ای که در جامعه امروزین یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر هویت اجتماعی افراد سرمایه فرهنگی و ابعاد مربوط به آن است (بوردیو:1990).

مهم­ترین تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانا­ن دگرگونی در فرآیند تولید و بازتولید هویت اجتماعی آن­هاست، لذا با در نظرگرفتن سرمایه فرهنگی به عنوان عاملی که از آن به عنوان سازه­ی بازتولید هویتی نامبرده می­شود می­توان گفت که باعدم برنامه­ریزی در خصوص ارتقاء سرمایه فرهنگی فرآیند هویت­یابی افراد دچار نقصان می­گردد و بررسی هویت جوانان و مؤلفه­های آن با نادیده­گرفتن سرمایه فرهنگی کامل و بی­عیب نمی­باشد.به عقیده بوردیو سرمایه فرهنگییعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در بر گیرنده تمایلات پایدار هر فرد است که در خلال اجتماعی شدن در او انباشته­می­شود (بوردیو،155:1381).اقتصاددانان مفهوم سرمایه فرهنگی را با مفهوم سرمایه انسانی موازی می­دانند. اقتصاددانان فرهنگ را به مثابه مجموعه­ای از فعالیت­ها می­دانند که شامل تمام فعالیت­هایی می­شود که درون صنایع مشهور به صنایع فرهنگی قرار می­گیرد،اما از نظر جامعه­شناسان فرهنگ آن چیزی است که می­توان دیدگاهی جامعه­شناختییا انسان­شناختی نامید، آنجا که فرهنگ به مثابه مجموعه­ایی از نگرش­ها، اعمال، و عقاید در نظر گرفته می­شود که برای پیشبرد جوامع متفاوت ضرورتی بنیادین دارد. فرهنگ به این معنا در ارزش­ها و در رسوم یک جامعه خاص بیان می­شوند که در طول زمان و مادامی که از یک نسل به نسل دیگر انتقال داده می­شود، نمو می­یابد (تراسبی، 1995: 202) پس مفهوم ارزش فرهنگی درجامعه­شناسی متفاوت است.

با توجه به توضیحات ارائه شده می­توان گفت در جامعه­ی کنونی با افزایش ورود کالاهای فرهنگی اهمیت برجسته­ی کالاهای فرهنگی بیش از پیش نمایان می­­گردد، اما از سوی دیگر با توجه به عدم برنامه­ریزی برخیجوامع در توزیع محصولات فرهنگی و نابرابری دسترسی قشر جوان به این منابع که از متقاضیان اصلی این منابع به شمار می­روند، تغییرات کمی وکیفی فراوانی در سرمایه فرهنگی جوانان روی داده که حکایت از وجود یک مسئله­ی اجتماعی در جوامع معاصر دارد به گونه­ای که مسأله مورد نظر موضوع محوری پژوهش­هایی بوده که در این زمینه صورت گرفته است. در کشور ما هم شاخص مصرف کالاهای فرهنگی در قیاس با استانداردهای جهانی وحتی منطقه­ای ناامید کننده است و از آنجایی که مصرف این کالاها نقش اساسی در بهبود سرمایه فرهنگی دارد، برنامه­ریزی در خصوص الگوی مصرف آنها به عنوان یکی از مسائل اساسی مورد توجه برنامه­ریزان فرهنگی کشور قرار گرفته است. به علاوه باید در نظر داشت که نابرابری در توزیع سرمایه فرهنگی می­تواند منجربه محرومیت اکثر اعضای جامعه در دسترسی به منابع معرفتی، محدود شدن امکان بسط خردگرایی در عرصه­های مختلف زندگی، نزول سطح مشارکت همگا­نی، محدودیت در تولیدات و خلاقیت­های علمی و فرهنگی و محدودیت در گردش اطلاعات و جذب دانش­های نوین­گردد(فخرایی و کریمیان ،1389 :127).با توجه به مطالب ذکر شده می­توان گفت از آنجا که مفهوم سرمایه فرهنگی و هویت به عنوان دو مؤلفه­ی اساسی در زندگی اجتماعی افراد نقش بسزایی در پایداری وتداوم شیوه­ی زندگی و پویایی هر جامعه­ای داشته­اند و از موضوعات ریشه­ای در جامعه­شناسی به شمار می­روند؛ پرداختن به این نکته که تا چه حد سرمایه فرهنگی و هویت مرتبط بوده­اند و پاسخ به آن با یک شیوه­ی نظام مند و آزمون پذیر باید مورد توجه قرارگیرد.

با قبول فرضیه­ی بوردیو مبنی بر تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت، تحقیق حاضر به دنبال بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان شهر همدان است. بنابراین مسأله­ی اصلی این تحقیق آن است که آیا سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان این شهر تأثیر­گذار است؟

1-3- سوألات تحقیق:

مقالات و پایان نامه ارشد

این تحقیق بر اساس یک سؤال اساسی و محوری است:

آیا سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان تأثیر­گذار است؟

هم­چنین در این تحقیق تلاش می­شود تا به سوالات زیر نیز پاسخ داده شود:

1.آیا تأثیر بعد ذهنی سرمایه فرهنگی بر بعد ملی و دینی هویت بیش از بعد فردی آن است؟

2.آیا تأثیر بعد عینی سرمایه فرهنگی بر بعد ملی و دینی هویت بیش از بعد فردی آن است؟

3.آیا تأثیر بعد نهادی سرمایه فرهنگی بر بعد فردی هویت بیش از بعد ملی و دینی آن است؟

4.آیا تأثیر سرمایه فرهنگی بر بعد ملی و دینی هویت بیش ازبعد فردی آن است؟

5.آیا سرمایه فرهنگی خانواده برهویت اجتماعی جوانان تأثیر­گذار است؟

6.آیا پایگاه اقتصادی_اجتماعی افراد بر سرمایه فرهنگی آنها تأثیر گذار است؟

1-4- اهمیت وضرورت انجام پژوهش:

هویت در زمر­ه مفاهیمی است که از اوان پیدایش جامعه شناسی تا به امروز به عنوان یک مفهوم نظری مورد مطالعه قرار گرفته است. در جوامع سنتی هویت بیشتر متأثر از عوامل انتسابی از پیش مشخص شده بود اما در جوامع جدید منابع هویت­یابی متعدد است، زیرا انسانها در گروهای اجتماعی متعددی عضو هستند لذا هویت انسانها در معرض تغییر است. اینجاست که مسئله­ی هویت اهمیت می­یابد. در واقع در جوامع جدید عوارض ناشی از دگرگونی در نظام فرهنگی و ارزشی، افزایش گرایش­های جدید به همراه تغییر ساختارهای سنتی حاکم بر جامعه افق­های جدیدی را در زندگی اجتماعی افراد به وجود آورده و خصوصاً به قلمرو فعالیت­های فردی راه می­یابد و به دنبال آن مسائل مربوط به هویت افراد مطرح می­شود. در این میان جوانان به دلیل خصوصیات خاص سنی خود بیشتر تحت تأثیر قرار می­گیرند و از آنجایی که هویت بخش مهمی از وجود هر انسان است و زندگی شخصی و اجتماعی هر شخص تحت تأثیر هویت وی قرار می­گیرد بررسی هویت موضوع مهمی برای مطالعه است (گل­محمدی،65:1381 ).

درکشور ما علی رغم تحقیقات انجام گرفته هنوز مسائل قابل مطالعه در مورد هویت جوانان وجود دارد زیرا جوانان درصد قابل توجهی از جمعیت را به خود اختصاص داده­اند؛ همچنین تحول هویتی در جوانان بسیار سریع­تر و بیش­تر از گروههای اجتماعی است و از آنجا که آنها آینده جامعه را ساخته و خط­مشی آینده را ترسیم می­کنند مطالعه مسائل مربوط به هویت آنها اهمیت اساسی داردودر این زمینه باید برنامه­ریزی مناسبی برای شکل­گیری هویت صورت گیرد.

1-Social identity

2-Cultural capital

1-.Jenkins

2-Markus

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-10-23] [ 09:24:00 ب.ظ ]




:

بیش از نیم قرن است که توجه دولت ها به سمت برنامه های توسعه جلب شده و به فراخور توان دولتها برنامه‌های توسعه در آنها به اجرا در آمده است. اما با توجه به تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی که در کشورها وجود دارد، تمامی جوامع از مواهب توسعه به یک میزان برخوردار نبودند و از این منظر کشورها به ”توسعه یافته” و “ کم توسعه یافته” تقسیم شدند.

بعد از پبروزی انقلاب اسلامی ایران و اتمام جنگ تحمیلی دولتهای وقت برنامه های توسعه اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی را طی مدت زمان چهارساله طراحی نموده و به اجرا در آمده است.تا کنون پنج برنامه توسعه در ایران تدوین و به اجرا در آمده است، اما با توجه به نتایج حاصله از برنامه های به اجرا در آمده،  جامعه ایرانی هنوز نیاز به رویکری نو در این زمینه دارد و نیاز است بازنگری در برنامه های بلند مدت و کوتاه مدت برنامه های توسعه داشته باشیم.

ایران نیز همگام با سایر کشورهای غربی به تدوین برنامه های عمرانی در دوره پهلوی پرداخته و در مسیر توسعه قرار گرفت، اما با مقایسه ایران و سایر کشورها همچون ژاپن که همزمان با ایران برنامه های توسعه را تدوین و اجرا کرده اند، مشخص است که کشورهای همسایه و آسیایی شرقی به مراتب در درجه بالاتری از توسعه یافتگی قرار دارند .

لذا با توجه به این نگرش و ضرورت های موجود، کاستی ها و مشکلات نیاز است تا محققان و صاحب نظران با نگاهی نو به بازنگری برنامه های توسعه پرداخته و الگویی را مد نظر قرار دهند که بتوان به شاخص های توسعه نایل آییم.

بر همین اساس است که سیف الهی در کتاب خود می نویسد:

نظام اقتصادی- اجتماعی ایران برای رهایی از وابستگی و روابط ناعادلانه اقتصادی-  اجتماعی و پیامدهای ناشی از آن نیازمند برنامه اقتصادی- اجتماعی است که از درون فرهنگ خود و از متن اسلام گرفته شده باشد تا از این طریق از نظریه های اقتصادی و برنامه های مدون کشورهای خارجی بی نیاز شویم (سیف الهی-25:1390).

برای ترسیم برنامه های توسعه  اجتماعی – اقتصادی می بایست ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی و فرهنگ ایران شناخته شود و با توجه بخش های کشور برنامه تدوین و از تمرگزگرایی و ارایه برنامه ها از مرکز برای شهرهای دیگر پرهیز شود.به عقیده تمامی کارشناسان و محققان برای داشتن جامعه ای که بتواند به سوی پیشرفت گام بردارد، داشتن برنامه ریزی مناسب و کامل امری ضروری است.

در دوره قاجاریه و با گسترش نوسازی در کشورهای اروپایی، ‌نوسازی نیز در ایران شکل گرفت. در دوران رضا شاه سرمایه گذاری انگلستان در صنعت نفت مرحله جدیدی در نوسازی اقتصاد را برای ایران پدید آورد و اجرای برنامه های عمرانی قبل از انقلاب 1357 زمینه ای برای گام برداشتن سریعتر بسوی نوسازی در کشور را موجب شد.

مدرنیزاسیون و توسعه از اولویت های برنامه های قبل از انقلاب اسلامی بوده است اما بعد از پیروزی انقلاب،‌ مخصوصا در سالهای اخیر بیشتر توجهات بر روی اجرای برنامه های ایرانی- اسلامی بوده است. اما با نگاه اجمالی بر الگوهای توسعه در جوامع می توان گفت،‌ اکثر کشورها از استراتژی مشخصی برای توسعه استفاده نکرده و منطبق با چهارچوب پارادایم های توسعه گام برنداشته اند.

با توجه به پارادایم های توسعه، وابستگی- نوسازی – نظام جهانی که سالهاست سایه بر برنامه های توسعه کشورها انداخته اند و با در نظر گرفتن اینکه ایران اولین کشور آسیایی می باشد که در سال 1326 اقدام به برنامه‌ریزی اقتصادی مدون نمود و تا پیروزی انقلاب در سال 1357 پنج برنامه عمرانی به اجرا در آمد و  پنج برنامه توسعه در دوران بعد از انقلاب  تدوین و اجرا گردیده، مشخص است که تئوریهای توسعه یافتگی هنوز نتوانسته اند در جایگاه مطلوبی در ایران قرار گیرد.

بیش از نیم قرن تجربه برنامه ریزی توسعه در ایران و طراحی برنامه ها در سالهای قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زمینه انجام ارزیابی های واقع بینانه و عملی از نظام برنامه ریزی توسعه درایران را فراهم نموده است (غلامی نتاج- 1388) و نیاز است تا این سنجش توسط پژوهشگران در زمینه های گوناگون صورت پذیرد.

جامعه ایران مانند هرجامعه انسانی دیگری، از ترکیب پنج عنصر بنیادین و ساختاری تشکیل شده است،

  • محیط جغرافیایی- اقلیمی
  • گروه های قومی و جمعیتی
  • شیوه های معیشی و تولیدی
  • فرهنگ
  • مدیریت سیاسی ویژه ( سیف الهی 1374 ص 43)

این عوامل و عناصر با تاثیر پذیرفتن از عوامل خارجی، پایه گذار نوعی از نظام اقتصادی- اجتماعی است که امروزه ما وارث آن هستیم و توسعه اجتماعی و اقتصادی ایران بر اثر ترکیب خاص عوامل  و عناصر تشکیل دهنده جامعه ایرانی، از یک حرکت ناموزون و ناهماهنگ برخوردار بوده است (همان-46).

حال با توجه به تعاریفی که صورت پذیرفت، در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا اجماع پارادایم های توسعه در برنامه ها را رصد کرده و میزان تاثیر آن بر روی توسعه یافتگی ایران را بسنجیم.

1-2- بیان مساله:

مقالات و پایان نامه ارشد

در دوره بعد از انقلاب اسلامی، همچون دوره های تاریخ معاصر ایران،  شاهد اجرای برنامه های توسعه در ایران بوده ایم. از سال 1357 تا 1391 پنج برنامه توسعه در ایران تدوین و به اجرا در آمده است که از لحاظ محتوا با یکدیگر تفاوت های داشته و نسبت به زمان خود سیاستگذاری های خاصی در آنها اعمال شده است.

به زعم برنامه ریزی های متعدد که در زمینه توسعه تدوین و اجرا شده و مشخص شدن چشم انداز 1404 در ایران، هنوز یک الگوی مشخص و سیر تکوینی معینی برای برنامه های توسعه یافت نشده است.  بعد از پیروزی انقلاب، دغدغه مسوولان و اندیشمندان در حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ارتقاء سطوح زندگی مردم و بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران بوده است. بخش های که توسعه همزمان آنها، پیشرفت و توسعه کشور را به دنبال خواهد داشت.

نوسازی در ایران از زمان صفویه و با اقدامات برادران شرلی آغاز شد. هرچند این موارد در دوران صفویه ناقص مانده و تا دوره قاجاریه ادامه یافت. عباس میرزا (ولیعهد)، امیر کبیر و سپهسالار در دوره قاجاریه نیز فعالیتهای را به جهت نوسازی در ایران انجام دادند اما نتیجه مشخصی برای کشور به دنبال نداشت. در دوره پهلوی نیز به شکل مدون تری برنامه های عمرانی و نوسازی در ایران شکل گرفت ودر نهایت بعد از پیروزی انقلاب     برنامه های توسعه در شرایطی متفاوت تر پیگیری و به اجرا در آمد.

حسین عظیمی در خصوص ارزیابی الگوهای توسعه در کشورها معتقد است:

به صراحت می توان گفت که تعداد کمی از کشورها استراتژی توسعه مشخصی را دنبال می کنند، بیشتر کشورها معجونی از استراتژی های مختلف را بکار گرفته اند و بخش ها، قطعات و سیاست های از استراتژیهای مختلف را بکارگرفته و سرهم کرده اند، حتی بسیاری از آنان در عمل پرهیز دارند نام الگو، استرات‍ژی یا مکتب خاصی را عنوان کنند. سیاستمداران تمایل دارند بر اهداف الگوها تاکید کنند. آنها نمی خواهند ذهنیت های منفی ناشی از اتخاذ الگوی خاصی در اذهان پدید آید.

دولت سازندگی با اجرای اولین برنامه توسعه در سال 1368 ، از الگوی وابستگی پیروی نموده، دولت اصلاح طلب که برنامه سوم توسعه را در سال 1378 ابلاغ شد از الگوی جهانی شدن پیروی نموده و دولت خدمتگذار نیز با اجرای الگوی بومی برنامه های توسعه در ایران را به اجرا در آمده و هم اکنون توسعه ایرانی- اسلامی مد نظر دولتمردان است. در این برنامه های توسعه، دولتمردان از پارادایم مشخص و پیوسته ای        بهره نگرفته اند و هر دولت به فراخور حال و سیاست های کلی، برنامه ها را تدوین و اجرا کرده اند. در هیچ یک از برنامه های توسعه تعریف روشنی از مفهوم توسعه، ابعاد و ویژگی های آن به عنوان هدف اصلی ارایه نشده است و برنامه ها فاقد رویکرد سیستمی، جامعه و کامل بوده اند(غلامی نتاج-1388  : 128).

حال با توجه به اینکه سیاستمدارن در هر دوره ای نسبت به اهداف و استراتژی های خود الگو خاص یا ترکیبی از آنها را اتخاذ کرده اند و در پی مطالعات محتوای برنامه ها می توان بیان داشت بررسی الگوهای توسعه یافتگی در ایران بعد از پیروزی انقلاب، از ترکیب سه الگوی توسعه یعنی رویکرد وابستگی، رویکرد نوسازی و نظام جهانی بوده است.

هم اکنون ایران با وجود آنکه سده ای را سپری می کند که کشور های همسایه اش با سرعت بیشتری مسیر توسعه را طی می کنند، هنوز نتوانسته این راه را به درستی به پیماید. به این ترتیب سوال‌های اساسی و مهم در این رابطه اینگونه بیان می شود:

  1. الگوهای توسعه به اجرا در آمده چقدر با نیازهای ملی و ساختارهای موجود تطابق داشته است؟
  2. اجماع پارادایمی در برنامه های توسعه وجود داشته است؟
  3. آیا عدم اجماع پارادایمی تاثیری بر توسعه نیافتگی ایران داشته است؟

 

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

با توجه به اینکه ایران دارای تمدن بسیار کهنی است اما در شرایط اجتماع کنونی دچار تناقضات شدیدی گردیده است. حسین عظیمی معتقد است فرآیند توسعه نمی‌تواند همه کشورهای جهان را در برگیرد. از یک طرف چنانچه تمام جمعیت جهان بخواهند یا بتوانند سطح زندگی جوامع صنعتی را داشته باشند، منابع کره‌زمین در شرایط حاضر، اجازه نمی‌دهد، از طرف دیگر این موضوع زمانی محتمل خواهد بود که کشورهای توسعه یافته سطح مصرف خود را داوطلبانه به نفع کشورهای در حال توسعه و فقیر کاهش دهند و از سوی دیگر شرایط و عوامل در بسیاری از کشورها به گونه‌ای است که احتمالاً دستیابی به توسعه برای آن‌ها محدود است؛ لذا تنها تعداد معدودی از کشورها می‌توانند وارد مدار توسعه شوند که خوشبختانه ایران از جمله این کشورهاست. عظیمی در بررسی‌های خود با توجه به منابع و شرایط، امکان ساختن تمدن جدید  برای ایران را  ممکن و سهل‌تر از بسیاری کشورها دانسته و در مقالات متعدد خود احیای تمدن ایرانی جدید را ممکن و مشروط بر احیای اندیشه‌های محوری اسلام که همان اندیشه‌های محوری تمدن جدید صنعتی هستند، می‌داند.

الگوی که حسین عظیمی ارایه می دهد متکی بر داشته های بومی است. در حالی که در طول نیم قرن گذشته کمتر به الگوی درونی تکیه شده و نوسازی با الگوبرداری از سایر کشورها به اجرا در آمده است.

اگر توسعه را به شاخص های چون توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی و توسعه انسانی تقسیم بندی نماییم، مشاهده می شود در برخی از شاخص ها توانسته ایم به حد مطلوب رسیده و در برخی دیگر در سطوح قابل قبول قرار نگرفته ایم. این نامتوازنی باعث بروز آنومی های در جامعه می گردد که در طولانی مدت شالوده جامعه را برهم خواهد زد.

تجربه توسعه در جهان نشان داده است که توسعه در تمامی ابعاد آن زمانی در جوامع شکل گرفته که حمایت دولت از برنامه های توسعه وجود داشته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]




یکی از جنبه­های زندگی اجتماعی انسان هویت اجتماعی و نحوه­ی شکل­گیری آن است .عوامل گوناگونی درحوزه­ی زندگی اجتماعی و شکل­گیری آن نقش دارند مانند خانواده، مدرسه، رسانه­های جمعی و …. . هویت یکی از موضوعات مهم زندگی اجتماعی درجوامع معاصر است. هر جا بحث از وفاق و همبستگی اجتماعی یا عدم وجود آنها مطرح می­شود، موضوع هویت نیز به میان می­آید. هویت اجتماعی دارای انواع گوناگونی چون هویت­ خانوادگی، قومی، نژادی، ملی و شخصی و … است. برجسته­ترین عنصر هویت شخص ، هویت جنسیتی است. هویت جنسیتی ، آن بخش از­ رفتارها و نگرش­های فرد نسبت به جنسیت خویش است که تحت تأثیر شرایط فرهنگی و اجتماعی شکل می­گیرد. هویت ­جنسیتی از طریق تعامل اجتماعی شکل­گرفته و از کانال کارگزاران جامعه­پذیری (خانواده، مدرسه، دوستان، رسانه­های گروهی ) به افراد منتقل می­گردد جامعه ایرانی در سال­های اخیر از لحاظ پرداختن به موضوعات و مسائل زنان دستخوش تغییر وتحولات عینی و ملموس بسیاری شده است. طبیعی است که این تحولات بر هویت و مکانیزم شکل­گیری و هویت­یابی تأثیرات شگرفی گذاشته باشد. به همین دلیل امروزه هویت زن ایرانی ترکیبی باز اندیشانه از هویت­های سنتی و مدرن است .در چنین چارچوبی زنان جامعه ما با تکیه بر دو رویکرد سنتی و مدرن و حتی ترکیب این دو هویت، در پی باز تعریف هویت اجتماعی خود هستند. در جامعه ایران هویت­ها شکلی سیال و متغییر یافته­اند.یکی از مهم­ترین منابع تغییر هویت­ها در جامعه امروزی، از جمله در عرصه زندگی زنان، رسانه­های جمعی می­باشند.تأثیر رسانه های نوین برجامعه ،بالاخص جنبه ارتباطی آن که به تمامی ابعاد زندگی بشرتسری یافته است انکارناپذیر می­باشد.همچنین نقش مؤثر رسانه­های جمعی در زندگی اجتماعی و تأثیر نافذ آن در شکل بخشی به هویت باعث شده تفاوت­های از پیش موجود بین هویت و شیوه­های نگرش و شیوه های رفتار، در پرتو تازه­ای نگریسته شود.

در عصر ارتباطات دستیابی به مخاطبان و اثرگذاری بر آنان از اهداف دست اندرکاران رسانه­های مختلف است. یکی از مهم­ترین عناصر ایجاد ارتباط با مخاطب، اثری است که رسانه بر او می­گذارد. اثرگذاری رسانه­ها همواره مورد توجه گردانندگان، اندیشمندان حوزه­های مطالعات رسانه­ای و دولت­ها بوده است.در واقع برای کسانی که متصدی و متولی رسانه­ها هستند همواره این پرسش مطرح است­ که آیا رسانه­ها می توانند تأثیری برمخاطبان داشته باشند.؟ گسترش وسایل ارتباط جمعی (تلویزیون ، ماهواره ، اینترنت) بحث تأثیر این وسایل بر مخاطبان از جنبه های مختلف نظیر تغییر آموزش سبک­زندگی ، ایجاد سلیقه­ها و علایق جدید ، تحریک حس مصرف گرایی ، تجدد طلبی و نوگرایی ، آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان ، ارتقای سطح آگاهی­ها و دانش عمومی و … به طور جدی مطرح کرده است.

وسایل سنتی ارتباطی در سال­های اخیر جای خود را به وسایل الکترونیکی دیجیتالی ارتباط از راه دور داده است. وسایل جدید با ظرفیت­ها و قابلیت­های بسیار نقش تعیین کننده­ای در تغییر در ابعاد مختلف جامعه به عهده دارند.رسانه­های جدید از تفاوت میان رسانه­های گوناگون کاسته و فعالیت­های ارتباط جمعی و خصوصی را به هم نزدیک کرده­اند یک رسانه واحد را می توان هم مورد استفاده عمومی و هم تخصصی قرارداد.رسانه­های ارتباطی را می­توان نه تنها در جهت چالش و تضعیف ارزش­ها و باورهای سنتی ، بلکه به منظور گسترش و تحکیم سنت­ها نیز مورد استفاده قرار داد. تلویزیون در دهه­های اخیر از رسانه­ای با چهار انتخاب برای بیننده در بسیاری از نقاط ، به رسانه­ای با بیش از پنجاه انتخاب تغییر کرده است. کانال­های قابل دسترسی عموم معمولاً با حداقلی از آموزش فرصتی را برای افراد فراهم می­کند تا برنامه­ها و پیام­های خود را ایجاد و از نظر زمانی برنامه­ریزی کنند و انتقال دهند.استفاده از ماهواره­ها برای پخش برنامه­های تلویزیونی  تحول عظیمی در تولید و پخش برنامه­ها در سطح وسیع ایجاد کرده است . عدم امکان کنترل امواج ماهواره ای باعث شده که حجم وسیعی از برنامه­های برون­مرزی به فضای فکری جامعه وارد شده و بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی تأثیر گذارد. با وجود اختلاف­هایی که دیدگاه­های گوناگون در خصوص میزان، ابعادو چگونگی اثرگذاری رسانه­ها دارند ، هیچ یک از آن ها این نکته را که رسانه­ها توان تأثیرگذاری دارند نفی نمی­کنند. به عبارت دیگر می­پذیرند که این امکان به صورت بالقوه در رسانه وجود دارد فقط گستره و دامنه این تأثیر متفاوت است.

1-2) بیان مسئله

هویت یکی از موضوعات مهم زندگی اجتماعی در جوامع معاصر است. هر جا بحث از وفاق و همبستگی اجتماعی یا عدم وجود آن­ها مطرح می شود، موضوع هویت نیز  به میان می آید . یک جنبه از هویت مبتنی بر تشابهات و مشترکات بین افراد و یک جنبه از آن مرتبط با تمایز “ما” و دیگران است .

هویت ابتدا به معنای «یکی شد » و در روانشناسی به معنای «یکی شدن خود»  مطرح گردیده است  .هویت از نظر جامعه شناسی صرفاً یکی شدن خود نیست، بلکه ” یکی شدن با خود و دیگران” محسوب می­شود که توضیح دهنده هویت فردی و اجتماعی است .بر اساس نظریه هویت، فرآیند هویت یک سیستم کنترل است که مجموعه­ای از هنجارها و ضد هنجارها را در فرد و جامعه به وجود می آورد. هویت مجموعه معانی است که چگونه بودن را در خصوص نقش­های اجتماعی به فرد القا می­کند و یا وضعیتی است که به فرد می­گوید او کیست و مجموعه معانی را برای فرد تولید می­کند که مرجع کیستی و چیستی او را تشکیل می­دهد( دوران، 1387: 26).

هویت اجتماعی دارای انواع گوناگونی چون هویت خانوادگی، قومی، نژادی، ملی و شخصی و … است. برجسته ترین عنصر هویت شخصی، هویت جنسیتی است که بعدی از هویت است و ما خود را به یکی از دو مقوله مرد یا زن منتسب می کنیم، یعنی به خودمان برچسب مذکریا مؤنث می­زنیم. هویت جنسیتی، آن بخش از رفتارها و نگرش­های فرد نسبت به جنسیت خویش است که تحت تأثیر شرایط فرهنگی و اجتماعی شکل می­گیرد.در واقع هویت جنسیتی از طریق تعامل اجتماعی شکل گرفته و از کانال کارگزاران جامعه­پذیری (خانواده، مدرسه، دوستان، رسانه­های گروهی ) به افراد منتقل می­گردد. افراد از طریق این هویت، به باز تولید  ارزش­ها، نگرش­ها و رفتارهایی می پردازند که محیط اجتماعی برای آنان تعیین کرده است . بخش مهمی از شناخت­های مربوط به هویت جنسیتی، ناشی از، عقاید  قالبی و کلیشه­های جامعه  است. براساس کلیشه­های جنسیتی  زنان و مردان در جامعه  دارای ویژگیها ، رفتار و حالت روانی خاص هستند و قابلیت انجام وظایف و کارهایی خاص را پیدا می­کنند. امروزه در جامعه ایرانی هویت­ جنسیتی سنتی دستخوش تغییر گردیدو هویت جنسیتی  مدرن از نظر فرهنگی بطور کامل پذیرفته نشده، هویت­های سنتی به تدریج مورد سوال قرار گرفته­اند و هویت­های جدید سر برآورده­اند که نه یکپارچگی گذشته را دارند نه ثبات پیشین را . در چنین وضعیتی زنان و دختران جوان جامعه ما با ترکیبی باز اندیشانه از هویت­های سنتی و مدرن ،در پی باز تعریف هویت جنسیتی خود هستند .

مقالات و پایان نامه ارشد

یکی از مهم­ترین منابع تغییر هویت جنسیتی زنان و دختران ،رسانه­های جمعی است. درجهان کنونی پیشرفت سریع وسایل ارتباط جمعی ،فرصت به روز شدن را در اختیار افراد قرار می دهد و قشر جوان و زنان ازجمله گروه­های هدف برای رسانه­ها محسوب می شوند.رسانه­ها تولیدکننده ی پیام­های رمزدار یا موضوعات فرهنگی­اند و نقش به سزایی درحمل و ارائه این پیام­ها دارند ، آنها باعث می­شوند افراد نگرش ویژه­ای نسبت به جامعه داشته باشند.استفاده از رسانه­های ارتباطی ،زندگی اجتماعی را به طریقی بنیادین دگرگون کرده است .آنها با ایجاد بسترهای فرهنگی افکار عمومی جامعه را مطابق الگوهای خود شکل می­دهند و تغییرات  اساسی در رویه ،رفتار، طرز تفکر و منش افراد ایجاد می­کنند .

رسانه­ها درشکل دادن به بینش­ها و ادراک­های ما درباره­ی نقش­های جنسیتی­مان نقش مهمی ایفا می­کنندکه با نقش­های کلیشه­ای فرهنگی سازگاری دارند. از جمله­ی این رسانه­ها می­توان به تلویزیون اشاره کرد .در اکثر کشورهای توسعه یافته، تلویزیون وسیع ترین گستره مخاطبان را در میان تمام رسانه­ها به خود اختصاص داده است. تلویزیون از بدو تولد فرد وجود دارد و جزئی از زندگی اوست .تلویزیون یکی از مهم­ترین رسانه­های جمعی است که در برنامه­های مختلف مانند فیلم، سریال، تبلیغات و غیره، زنان و مردان را در نقش­های مختلف نشان می­دهد تصویر فرهنگی زنان دختران در برنامه­های تلویزیونی داخلی نیز درجهت حمایت وتداوم نقش سنتی و تقویت مفاهیم پذیرفته شده درباره زنانگی و مردانگی است.نتایج مطالعات نشان داده است برنامه­های تلویزیونی در ساعات پر بیننده، تصویری بسیار کلیشه­ای و اغلب با ویژگی­های سنتی و پدرسالارانه از زنان ارائه می­دهند ( میرساردو و صداقت ، 1386 :30-31).

در این نقشها زنان معمولاً منفعل ، تسلیم و کم اهمیت هستند و در نقشهای همسر ،مادر و کدبانو یا در مشاغل فرعی و کسل­کننده ظاهر می­شوند،  این رسانه­ها سعی می­کنند  این نقشها را در نظر زنان طبیعی جلوه دهند و زنان را به عنوان موجوداتی حاشیه­ای بازنمایی کنند (ریاحی ،110:1386) .

. Identity

Gender Identity

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]




:

سلامت به دلیل تأثیر فراوانی که بر کیفیت و طول عمر انسان دارد ، همیشه یکی از دغدغه های جدی برای بشریت بوده است . سلامت توسط سازمان بهداشت جهانی به عنوان وضعیتی از تندرستی کامل جسمی ، ذهنی و اجتماعی تعریف شده است ، و نه صرفاً عدم ناخوشی یا ناتوانی (کاکرهام و ریتچی ، 1997 : 51) . سازمان بین المللی مهاجرت در سال 1999 مدلی از تعیین کننده های فردی و محیطی که کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را تحت تأثیر قرار می دهند ، ارائه کرده است ؛ تعیین کننده های فردی عبارتند از : جریان زندگی ، سبک زندگی ، رفتار سلامت ، رفتار بیماری ، شخصیت ، انگیزه فردی و وضعیت زیست شناختی . اما تعیین کننده های محیطی عبارتند از : شرایط اجتماعی و فرهنگی ، عوامل سیاسی و اقتصادی ، عوامل فیزیکی و جغرافیایی و مراقبت های اجتماعی و بهداشتی (1999 : 61) . در طول تاریخ و همزمان با پیشرفت های رخ داده در حوزه های مختلف زندگی ، بسیاری از عوامل تأثیرگذار بر سلامت افراد نیز تغییر یافته اند . لذا با تغییرات عمده ای که در سبک زندگی افراد روی داده است ، بطور کلی کیفیت زندگی بهبود یافته و مسائل سلامت نیز ، در جهان امروزی ، تحت کنترل و نظارت بیشتر قرار گرفته اند .

امروزه ماهیت و ابعاد خود بیماری تغییر کرده است . در زمان های پیشین ، عمده ی بیماریها ، امراض عفونی مثل سل ، مالاریا ، وبا و فلج اطفال بودند . این بیماری ها غالباً سرایت عمومی پیدا می کردند و می توانستند کل یک جمعیت را تهدید کنند . در کشورهای صنعتی امروزی این امراض وخیم عفونی جزو علل فرعی مرگ و میر هستند و بعضی از آنها کاملاً ریشه کن شده اند . رایج ترین علل مرگ و میر در این کشورها ، در زمان حاضر ، بیماریهای مزمن غیر عفونی همانند سرطان ، ناراحتی قلبی ، دیابت یا بیماری های دوره ای است . به این تحول ، گذار سلامتی می گویند (گیدنز ، 1387 : 230) . همچنین باید اضافه نمود که هرچند در جوامع پیشامدرن بالاترین نرخ مرگ و میر در میان نوزادان و کودکان دیده می شد ، امروزه نرخ مرگ و میر با افزایش سن بالاتر می رود . لذا ، چونکه مردم عمر بیشتری می کنند و عمدتاً از بیماریهای مزمن کشنده ای رنج می برند ، به رهیافت نوینی در قبال تندرستی و مراقبت نیاز است . (همان : 230) . لذا ، یکی از مباحث مهم در حوزۀ سلامت ، مدیریت سلامت است ، که اشاره به مسئول بودن فرد در قبال سلامتی و بهداشت خود دارد ؛ به عبارتی دیگر ، فرد باید در مدیریت سلامت خود نقش مهمی را ایفا کند و دربارۀ تندرستی خود بتواند تصمیم گیری نماید . در جامعه ای که بر مسئولیت فردی شخص در قبال سلامتی اش تأکید می شود ، اطلاعات سلامت نقش مهمی را برای شخصی که جستجوگر اطلاعات سلامت است و مسئولیت سلامت خود را نیز بعهده دارد ، ایفا می کند (احدزاده ، 1391 : 2) . برپایه ی این بحث ، درک و باور رو به رشدی وجود دارد که فقط متخصصان پزشکی نیستند که صاحب دانش و معرفتی درباره ی سلامتی و بیماری اند . همه ی ما در وضعیتی هستیم که می توانیم رفاه و سعادت خویش را برمبنای فهمی که از بدن خویش داریم و از طریق انتخاب هایی که در جریان زندگی روزمره ی خود ، درباره ی رژیم غذایی ، ورزش ، الگوهای مصرف و سبک زندگی کلی مان به عمل می آوریم ، مورد تعبیر و تفسیر قرار دهیم و به آن شکل بخشیم (گیدنز ، 1387 : 230) .

هم اکنون ، ما در عصری زندگی می کنیم که اطلاعات بیشتری از منابع گوناگون در دسترس ما قرار می گیرد و می توانیم در تصمیم گیری های مان درباره ی زندگی خود از آنها استفاده کنیم . مراقبت از سلامتی نیز از این قاعده مستثنی نیست . افراد به نحو فزاینده ای به «مصرف کنندگان سلامتی» تبدیل می شوند ؛ یعنی موضع فعالانه ای در قبال سلامتی و رفاه خویش اتخاذ می کنند . در این باره ، با توسعه در تکنولوژی اطلاعات ، رسانه ها به عنوان یکی از اجزای قدرتمند جامعۀ مدنی و تأثیرگذار بر افکار عمومی به شمار می آیند که می توانند با آموزش و اطلاع رسانی ، دانش ، نگرش و رفتار ها را متأثر از خود سازند و افراد جامعه را آمادۀ مشارکت و تصمیم گیری در جهت کنش و رفتاری خاص نمایند . هرچند برخی ، رسانه های گروهی را غالباً با تفریحات و سرگرمی ها مرتبط می دانند ، و از این نظر ، در زندگی اکثر مردم نسبتاً فرعی و حاشیه ای دانسته می شوند ، اما چنین دیدگاهی بسیار ناقص و محدود است : ارتباطات جمعی دربرگیرنده ی بسیاری از جنبه های دیگر فعالیت های اجتماعی ما نیز هست . رسانه هایی مانند روزنامه یا تلویزیون تأثیر و نفوذ پردامنه ای روی تجربه های ما و همچنین روی افکار عمومی دارند . دلیل این تأثیر و نفوذ فقط این نیست که این رسانه ها به طریقی بر نگرش ها و ایستارهای ما تأثیر می گذارند ، بلکه این است که آنها ابزارهای دسترسی به دانش و معرفتی هستند که بسیاری از فعالیت های اجتماعی ، وابسته به آن است (همان : 653) . یک رسانه می تواند سبک روابط انسانی را شکل دهد و معیار عملکردهای موجود در این رابطه را مشخص کند . در ارتباط با این تأثیرگذاری ، با توجه به اهمیت موضوع سلامت و شعار جهانی « انسان سالم ، محور توسعه » ، بسیاری از سیاستگذاریها و برنامه ریزی های کلان ملی و بین المللی برای ارتقای سطح بهداشت و سلامت جوامع انجام می شود و رسانه های جمعی نیز سعی نموده اند ، با گسترش قلمرو انتشار و پخش برنامه های خود ، در کانال هایی عمومی و اختصاصی ، در این زمینه نقش پررنگی را ایفا نمایند . در واقع می توان گفت ، در سراسر مراحل زندگی ، افراد با منابع متعدد اطلاعات در مورد مطالب بهداشتی برخورد می کنند که بیشتر آنها رسانه هایی از قبیل تلویزیون ، رادیو ، روزنامه ، مجله ، اینترنت و فیلم هستند که پس زمینه ی ثابت زندگی ما را تشکیل می دهند و حاوی پیام های متعدد تلویحی یا صریح در مورد سلامت و بهداشت اند (سیل ، 1387 : 2) .

در پژوهشی که در پیش روی داریم ، در فصل اول ، به ترتیب الف) بیان مسئله ب) اهمیت و ضرورت تحقیق ج) اهداف تحقیق د) سؤالات تحقیق ، مورد بحث قرار خواهند گرفت .

2-1 بیان مسئله :

یکی از مفاهیم کلیدی در توضیح رفتار اجتماعی انسان ، مفهوم سبک زندگی است که از جمله ی مهمترین توسعه های نوین در نظریۀ جامعه شناختی می باشد . سبک زندگی را می توان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد چون نه فقط نیازهای جاری او را برمی آورند بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم می سازد (گیدنز ، 1388 : 122) . شیوه های زندگی بصورت عملکردهای روزمره درمی آیند ، عملکردهایی که در نوع پوشش ، خوراک ، طرزکار ، و محیط های مطلوب برای ملاقات با دیگران تجسم می یابند (همان :120) . سبک زندگی را می توان در زیرشاخه ها و انواع گوناگونی تعریف و تقسیم بندی نمود ؛ یکی از این زیرشاخه ها سبک زندگی سلامت محور است . بطورکلی ، این دسته از سبک های زندگی را می توان به عنوان شیوه های زندگی اتخاذ شده ای از سوی افراد سالم تصور نمود که می خواهند سلامت شان را حفظ و یا افزایش دهند و نیز خود را از آسیب و

مقالات و پایان نامه ارشد

بیماری دور نگه دارند(کاکرهام و ریتچی، 1997 : 58-57) .

یکی از مسائل پیش روی جوامع امروزی همانطورکه اشاره شد ، بیماریهای مزمن یا غیرواگیر هستند . بنابر گزارشات منتشر شده از سازمان جهانی بهداشت (2006) ، 60% علل مرگ و میر و 43% بار جهانی بیماریها ، مربوط به بیماریهای عمدۀ غیرواگیر است و در ایران نیز این نوع از بیماریها ، علت 70% از مرگ و میرها را بخود اختصاص میدهند . در این باره راتزن بیان داشته است که بیماریهای غیر مسری ؛ همچون بیماریهای قلبی ، دیابت ، چاقی ، سرطان ها و بیماریهای تنفسی ، عامل اصلی 5/56 میلیون مورد از مرگ و میرها در سال ، برای کل جهان می باشند و بیش از یک میلیارد نفر از بزرگسالان در سراسر جهان دچار چاقی و یا دارای اضافه وزن هستند . همچنین تخمین زده شده است که 177میلیون نفر مبتلا به انواع بیماریهای دیابت باشند ، که دو سوم آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند(راتزن، 2004 : 1) . در ایران بیماریهای قلبی-عروقی رتبۀ اول را از نظر مرگ و میر به خود اختصاص داده اند و 50% از مرگ و میرهای سالیانه مربوط به این نوع از بیماریها می باشد (جوادی و همکاران ، 1390 : 989) . سرطان نیز یکی از مسائل مهم و اصلی بهداشت و درمان در این کشور و تمام دنیا می باشد ، بطوریکه سومین علت شایع مرگ و میر است و در هر سال بیش از 70 هزار مورد جدید سرطان در کشور ما اتفاق می افتد ؛ میزان بروز آن تقریباً 100 به 100هزار نفر می باشد (MUS , 2011) . همچنین در زمینۀ حوادث رانندگی باید افزود ، بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2002 روزانه 96 نفر در ایران بر اثر این حوادث ، جان خود را از دست می دهند . بگونه ای که طی دهۀ 1388-1379 ، بر اثر تصادفات رانندگی ، 235هزار نفر کشته و بیش از 2 میلیون نفر مجروح شده اند . در استان کرمانشاه و مرکز این استان -شهر کرمانشاه- نیز بر اساس رتبه بندی در میان علل اصلی مرگ ومیر ، مشابه با وضعیت این رتبه بندی در سطح ملی ، بیماریهای قلبی عروقی رتبۀ اول(40درصد ، سالیانه 4500نفر) را به خود اختصاص داده است ، سپس سوانح و حوادث غیرعمد رتبۀ دوم(5/12درصد ، سالیانه 1200نفر) ، و در رتبۀ سوم انواع بیماریهای سرطان و تومورهای مختلف(10درصد ، سالیانه 1150نفر) قرار دارند . سازمان جهانی بهداشت(2006) ، برپایه ی گزارشات خود بیان می دارد که افراد می توانند با داشتن رژیم های غذایی سالم تر ، حفظ تناسب اندام و عدم استعمال دخانیات به میزان 80% از وقوع بیماریهای قلبی و دیابت نوع2 پیشگیری نمایند . همچنین برآورد شده است که 40% سرطانها با داشتن سبک زندگی سالم تر قابل پیشگیری هستند . انتخاب چنین سبکی از زندگی ، در وهله ی اول ، نیازمند داشتن آگاهی و شناخت کافی در رابطه با شاخص های سبک زندگی سلامت محور می باشد و همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد ، وسایل ارتباط جمعی ، به عنوان منابع پراهمیت اطلاعاتی ، در تعیین معیارهایی جهت عملکرد افراد ، نقش مؤثری دارند . این وسایل ، خود مولود و محصول اندیشۀ انسانند ، از این رو ، منبعث از جامعه و متأثر از آنند ، اما بعداز آنکه پیدا شدند و بکار رفتند ، برحسب طرز استفاده ای که از آنها به عمل می آید ، می توانند سالم ، آرام بخش یا مضر و انحراف انگیز باشند(ساروخانی ، 1384 : 73) . اندیشمندان حوزۀ ارتباطات ، نقش ها و وظایفی را برای وسایل ار تباط جمعی برشمرده اند ؛ همانند نقش های تفریحی ، خبری ، همگن سازی ، آگاه سازی و احساس تعلق(همان : 92-84) . رسانه های گروهی نه تنها به ما اطلاعات لازم برای زندگی در جامعۀ متجدد را می دهند ، بلکه تعیین می کنند که جوامع چه آگاهی هایی را  لازم است داشته باشند و چه چیزهایی ارزش است . بنابراین در راستای آگاهی رسانی رسانه ها ، وظیفۀ آموزش دهی از اهداف اصلی آنها است(خاموشی ، 1390 : 170).

وسایل ارتباط جمعی ، بویژه رسانه های نوین ، در امر گسترش اطلاعات سلامت از قابلیت زیادی برخوردار هستند و می توانند نیاز اطلاعاتی افراد را جهت مدیریت سلامت خود بر طرف نمایند . ارضاء این نیاز در حوزه ای از تنوع اطلاعاتی و همچنین تنوع رسانه ای اتفاق می افتد که در هیچ دوره ای از زندگی انسان وجود نداشته است . رسانه ها همواره با نمایش و معرفی تازه ترین نوآوریهای پزشکی ، تغییر در رفتار سلامت ، تولید اطلاعات سلامت ، نمایش تصاویر مربوط به سلامت و سبک زندگی مرتبط با آن نقش برجسته ای را در زندگی انسان امروزی بازی می کنند . نمایش های رسانه ای ، باورها و ادراکات افراد از سلامت و بیماری را می سازند یا بر آنها تأثیر می گذارند و این باورها و ادراکات به نوبۀ خود رفتار سلامت فرد را تحت تأثیر قرار می دهند . مسائل سلامت که در رسانه ها به نمایش گذاشته می شود ، به سرعت می تواند نگرش مخاطب را تغییر دهد . علاوه بر شکل دادن باورها و ادراکات ، نمایش های رسانه ای می توانند تولید معنا کنند(لپتون ، 1999 : 260) . با توجه به اهمیت تأثیرات این وسایل در حوزۀ سلامت ، باید بیان داشت که علیرغم قدمت زیاد مطالعات در حوزه ارتباطات -که حداقل به اوایل قرن بیستم بازمی گردد – اما در دهه های اخیر توجه به نقش رسانه های جمعی در ارتقاء رفتار سلامت ، از طریق فعالیت های رسانه ای برای متقاعدساختن افراد ، شدت بیشتری یافته است(کارنو و بارگون ، 2002 : 19) . در این باره باید اظهار داشت که در جامعۀ ما متأسفانه با وجود مطالعات فراوان در زمینۀ تأثیرات رسانه ای در حوزه هایی همچون اعتیاد ، شکاف بین نسلی ، گرایشات سیاسی ، نگرش های فرهنگی و اخلاقی ، سلامت روان ، خشونت و … ، توجهی درخور اهمیت به بررسی این تأثیرات در سبک زندگی سلامت محور و دانش ، نگرش و رفتارهای مرتبط با این سبک از زندگی صورت نگرفته است .

1) World Health Organization

2) International Organization For Migration

3) Health Transition

4) Health Management

5) Lifestyle

6) Healthy lifestyle

7) Ratzan

8) Medical University of Shiraz

9) www.tarafdaraneimenirah.ir

10) www.salamatnews.com

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]




رسانه‌ها با تحولاتی که در جنبه‌های مختلف از بعد فن‌آوری، حجم، محتوی و روش داشته‌اند، به عنوان حاملان و منتقل‌کنندگان پیام می‌توانند در ساخت آگاهی‌های عمومی مؤثر باشند. آنها بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی امکان حضور در همه نقاط را پیدا کرده‌اند. بنابراین کسانی که در بوجود آوردن آگاهی عمومی اثر بالاتری داشته‌ باشند می‌توانند در شکل‌دهی به آن موفق‌تر باشند.

بوجود آوردن آگاهی عمومی با استفاده از ابزارهایی است مطبوعات به عنوان یکی از این ابزارها و صدا و سیما به عنوان ابزار دیگر در این راستا مطرح است و چون نفوذ حضور، نحوه‌ی بیان و شکل‌ انتقال پیام در رسانه صدا و سیما به طرز ویژه‌ای است که مخاطب را می‌تواند با انواع و اقسام شگردها و روش‌هایی که در آن هست به خود جلب کند لذا این رسانه می‌تواند در نحوه ایجاد و دگرگونی در آگاهی عمومی پرنفوذترین و مؤثرترین عامل باشد.

از طرفی در عصر حاضر، شناسایی مؤلفه‌های شهروندی تعریف فرهنگ شهروندی و چگونگی انتقال این مفاهیم به مردم و اِعمال این ویژگی‌ها و خصوصیات در زندگی اجتماعی یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها در هر کشور است. زیرا که رفاه و امنیت هر جامعه‌ای در گروه مشارکت و همکاری شهروندان آن است. اما زمانی مشارکت خواهند کرد که هر یک به عنوان شهروند یعنی افرادی آزاد و صاحب حق و حقوق و حوزه عمل شناسایی شوند و سپس به تکالیف خود یعنی رعایت قانون، ضوابط و مقررات به اختیار تن دهند و در چارچوب حقوق و تکالیف خود مشارکت ورزند و این مهم مستلزم آگاهی و شناخت کافی شهروندان از عناصر اصلی فرهنگ شهروندی و شهرنشینی و به ویژه حقوق و تکالیف شهروندی است (نوروزی، 1385، 28).

لذا در جهان امروز رادیو و تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی، نقش محسوس و مؤثری در آگاهی افراد بر عهده دارند. چنانکه این وسایل با انتقال اطلاعات و پیام‌های مختلف و از طریق تبادل دو سویه اطلاعات و افکار با مخاطبان در شکل‌گیری آگاهی‌های افراد و جهت دادن به آن تأثیر بارزی دارند.

به گونه‌ای که در جوامع پیشرفته امروزی، افراد به عنوان مخاطبان پیام‌های رادیو و تلویزیونی می‌کوشند تا ضمن آشنایی با نقش اجتماعی خود از آزادی‌ها و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی خود نیز آگاهی یابند. بنابراین استفاده از رسانه‌ها را می‌توان از مهمترین سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی هر جامعه قلمداد کرد که با کمک آنها ضمن آگاهی دادن به افراد جهت آشنایی با حقوق، نقش و مسئولیت‌های خود تسهیل اجرای حقوق، نقش‌ها و انجام مسئولیت‌ها افراد را در جامعه فراهم می‌آورند (برگر و دیگران، 1381، 75).

با توجه به جایگاه بارز رادیو و تلویزیون در جامعه ما و آگاهی‌هایی که افراد جامعه در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مدنی از طریق این رسانه‌ها بدست می‌آورند در این مطالعه ابتدا سعی خواهیم نمود که میزان استفاده افراد از این رسانه‌ها را بدست آورده و مقدار استفاده از رسانه‌ها تا چه اندازه می‌تواند در آگاهی افراد از حقوق شهروندی مؤثر باشد. سپس راه‌های تأثیرگذاری بیشتر رسانه‌ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. بنابراین تحقیق حاضر در این راستا تلاش می‌کند که به این اهداف برسد.

 

بیان مسئله

تحولات تاریخی رسانه‌ها بیانگر وابستگی شدید اعتلای تفکر و آگاهی انسان به ابزارهای ارتباطی است چنانکه گسترش آگاهی، معرفت و تفکر به توانمندی‌های متعددی در انسان منجر شده است که امروز شاهد آن هستیم. انسان در کسب و گسترش آگاهی و انتقال آن از راه پیام مدیون رسانه‌ها بود و هست در جامعه امروزه رسانه‌ها با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات نقش زیادی در بالا بردن آگاهی‌های گوناگون و ضروری به عهده می‌گیرند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری می‌کنند.

در دنیای امروز، سیاست، حکومت و جوامع بیش از گذشته رسانه‌ای شده و حیات بشری به شکل شگفت‌آوری با رسانه‌ها عجین شده است (بسرا، 2007: 15-14).

پایان نامه

بر این اساس است که مهدی‌زاده رسانه‌ها را فراگیرترین نهاد تولید، بازتولید و توزیع معرفت و آگاهی در جهان معرفی می‌کند به گونه‌ای که محتوای آنها را منبع قدرتمندی درباره آگاهی از جهان اجتماعی در نظر می‌گیرد (مهدی‌زاده، 1387: 10-9).

از طرفی در جوامع امروزی مفهوم شهروندی معنایش بیش از عضویت در یک جامعه پیدا کرده است. کسب مهارتهای شهروندی و یا به عبارت دیگر تبدیل شدن به یک شهروند مؤثر و کارآمد مستلزم آشنایی و آگاهی از حقوق و تکالیف است، نگرش‌های قوام یافته نسبت به ارزش‌های اجتماعی، حساسیت نسبت به فرهنگ و آداب و سنن احترام به شأن و منزلت انسانی و تلاش برای صلح و حفظ محیط زیست است و همچنین رفتارهایی مانند مشارکت اجتماعی، شرکت در فعالیتهای داوطلبانه و انسان دوستانه، شرکت در انتخابات و حفظ نظم اجتماعی، افراد را به شهروندان فعال و کارآمد یک جامعه تبدیل می‌کند. لذا فردی که خود را شهروند می‌داند و در هویت شهروند قرار می‌گیرد، دارای مجموعه‌ای به هم پیوسته از آگاهی‌ها، تصورات و انتظارات است که رابطه او با محیط اجتماعی‌اش را تعریف و تنظیم می‌کند (حسام، 13.83: 28).

بنابراین شهروند واقعی با آگاهی از توانایی ها و نیازهای خود و با توجه به شرایط اجتماعی جامعه اش درصد است تا بر محیط اجتماعی زندگی‌اش نظارت کند و در مواقع لزوم به تغییر شرایط و محیط پیرامونش بپردازد. لذا شهروند واقعی باید از حقوق خود مطلع باشد. این آگاهی باید تا حدی باشد که شهروند را به تحرک وادارد و به وی قدرت فعال شدن در محیط اجتماعی را بدهد (حسام، 1382: 12).

بدیهی است که در هر جامعه‌ای، نظام اجتماعی باید از طرق مختلف آگاهی‌های لازم را در زمینه‌ی حقوق شهروندی در افراد جامعه ایجاد کند. با وجود آنکه آموزش و پرورش رسمی ظرفیت‌های فراوانی برای آگاهی و آموزش مفهوم شهروندی و رفتارهای مدنی دارد به نظر می‌رسد که با توجه ماهیت به این مفهوم، نهادهای دیگر اجتماعی همانند رسانه‌ها، در ادامه این آگاهی‌ها و آموزش‌ها کارآمدتر و اثربخش‌تر عمل کنند. به ویژه در سالهای اخیر نقش رسانه‌های جمعی در آگاهی از حقوق شهروندی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.

با مراجعه آمار درمورد گوش دادن به رادیو و بویژه تماشای تلویزیون در جامعه به اهمیت این رسانه‌ها پی می‌بریم و در شرایط کنونی در بعضی از روزها بیش از نود درصد مردم به طور متوسط به تماشای تلویزیون و گوش دادن به برنامه‌های رادیویی به لحاظ زمان و حجم مخاطبان افزوده شده است. زیرا با افزایش پوشش و علاقه مخاطبان به رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه ها و امکان استفاده از رادیو و تلویزیون افزوده و نقش وسایل ارتباطی در تحولات اجتماعی بیشتر شده است (آزاد ارمکی، 1387: 6).

لذا در جهان معاصر، در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه یکی از حوزه‌هایی که به شدت تحت تأثیر آگاهی‌ها و آموزش‌ها و بازنمایی‌های رسانه‌ای قرار دارد. گستره مهارت های شهروندی رفتارهای مدنی و مشارکت اجتماعی است (رضایی بایندر، 1382: 131).

پژوهشگران بسیاری نقش های مثبت و منفی رسانه‌ها را در این گستره مورد بررسی قرار داده‌اند. از جمله جرج گربنر که به بررسی محتوای برنامه‌های تلویزیونی و تأثیر آن بر ادراک و رفتار گروه‌های مختلف بینندگان داشت. استدلال می کند که برنامه‌های تلویزیونی آثار دراز مدت تدریجی و غیرمستقیم اما متراکم و با اهمیت دارد (وود، 2000). مطالعه دیگری که مک کامبز و شاو در مورد برجسته‌سازی بعضی موضوعات که در رسانه‌های گروهی به ویژه تلویزیون انجام داده‌اند. به این نتیجه رسیده‌اند که تأکید رسانه‌ها بر یک موضوع و درک مردم از آن موضوع به عنوان موضوع مهم 96 درصد بوده است. بررسی یافته‌ها حاکی از آن است که رسانه‌ها می‌توانند با ارائه آگاهی‌ها و الگوهای رفتاری، چارچوب‌های مرجع و اطلاعات مطلوب، به افزایش آگاهی‌ها، مهارت‌های شهروندی و شکل‌گیری رفتارهای مدنی کمک کنند.

همچنین براساس تحقیقی که در سطح استان لرستان توسط ملیحه شیانی در رابطه با وضعیت شهروندی در لرستان انجام گرفته میزان آگاهی شهروندان از حقوق خود و مشارکت آنها در مسائل مختلف در حد متوسط می‌باشد (شیانی، 1383).

بیانگر آن است که حقوق شهروندی در بین شهروندان از وضعیت مناسبی برخوردار نمی‌باشد. حال با توجه به بهره‌مندی تقریاً صد در صدی مردم شهرستان خرم‌آباد در دسترسی به برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی ملی و محلی (استانی) و همچنین تخصیص بخشی از برنامه‌های رادیو و تلویزیونی ملی و محلی به حقوق شهروندی از جمله حقوق سیاسی، اجتماعی و مدنی این تحقیق به دنبال آن است که استفاده از رادیو و تلویزیون مرکز لرستان تا چه میزان می‌تواند آگاهی شهروندان را از حقوق شهروندی به دنبال داشته باشد و استفاده از مدل‌های ارتباطی تا چه حد می‌تواند آگاهی افراد را در زمینه حقوق شهروندی به همراه داشته باشد.

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

وسایل ارتباط جمعی به عنوان یکی از مهمترین وسایل ایجاد تغییرات در جوامع بشری، به جامعه و افراد آن کمک می کند تا در مسیر و خط مشی معین خود موفق‌تر و با آگاهی و اطلاعات بیشتری حرکت ورزند و در چگونگی تعامل متقابل شهروندان تأثیر گذاشته و کنش‌ها و واکنش‌ها را جهت‌دار و متناسب با دیگر ابعاد جامعه بسازد (اوبرین، 1984: 65-60).

از طرف دیگر گسترش وسایل ارتباط جمعی (اعم از رادیو، تلویزیون و…) جهت تأثیر این وسایل بر مخاطبان را از جنبه‌های مختلف نظیر آموزش، ایجاد سلیقه و علایق جدید، نوگرایی، ارتقای سطح آگاهی‌ها و دانش عمومی و … به طور جدی مطرح کرده است (بیابانگرد، 1387).

آگاه سازی و تربیت شهروندی زمینه را برای تربیت انسان، مهارت و فهم لازم برای داشتن یک نقش مؤثر در جامع در سطح محلی، ملی و بین‌المللی را فراهم می‌آورد و آنها را شهروندانی آگاه، متفکر و مسئول که مسئولیتهای خود را به خوبی می‌شناسد تبدیل می‌نماید.

لذا توسعه پایدار به عنوان مهمترین نتیجه آگاهی‌سازی و تربیت شهروندی متمدن جایگاه کلیدی در توسعه ملت‌ها دارد. بسیاری از صاحب نظران برای توسعه پایدار سه رکن متصور شده‌اند: پایداری زیست محیطی (اکولوژی)، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی (شریبیرگ 2000، نیلو 2001، دال 2000) که شهروند مطلوب، مفید و آگاه به حقوق و وظایف شهروندی خود را می‌توان هسته مرکزی سه رکن توسعه پایدار دانست (همان). در تحقیقی که در ارتباط با سنجش مؤلفه‌های فرهنگی- اجتماعی و نقش آن در توسعه استان، نتایج تجربی نشان می‌دهد که شهروندان لرستانی من‌جمله خرم‌آباد از وضعیت مناسبی در رابطه با این مؤلفه‌ها برخودار نمی‌باشند (گنجی، 1381). با توجه به اینکه رسانه‌ها نقش مهمی در آگاه‌سازی و ایجاد نگرش و عمل اجتماعی در بین افراد جامعه دارند می‌توانند با برنامه‌های خود نقش مهمی را در تحقق توسعه پایدار در ابعاد مختلف داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]