عدالت یک مفهوم آمیخته با جامعه است و در بیشتر جنبههای زندگی حضور دارد. عدالت سازمانی ممکن است به گونهای بالقوه، بسیاری از متغیرهای پیامدی رفتار سازمانی را تبیین کنند. عدالت سازمانی درجهای است که کارکنان احساس میکنند قوانین، رویهها و سیاستهای سازمانی مربوط به کار آنها، منصفانه است (Bies, 2001). به ویژه ادراک کارکنان از برابری و چگونگی برخورد منصفانه میتواند سایر متغیرهای مرتبط در کار را تحت تأثیر قرار دهد. رفتار شهروندی سازمانی نیز مجموعهای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند اما با این وجود توسط وی انجام شده و باعث بهبود موثر وظایف و نقشهای سازمان میشوند (Appelbaum et al, 2004: 19). با توجه به اختیاری بودن این گونه از نقشها باید عاملی وجود داشته باشد که باعث تشویق و بروز این اعمال شوند.
این باور در فرهنگ ما رایج است که پیامدهای هر کاری باید با عدالت همراه باشد. عدالت اغلب در سازمان نیز مفهوم می یابد و با عنوان عدالت سازمانی از آن یاد میشود (Farmer et al, 2003). متخصصان علوم اجتماعی از مدتها پیش به اهمیت عدالت سازمانی به عنوان پایهای اساسی و ضروری برای اثربخشی فرایندهای سازمانی پی بردهاند (Elovation et al, 2003). عدالت رویهای، توزیعی و تعاملی آثار مثبت و مستقیمی بر رفتار مدنی سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در راستای اثربخشی سازمانی داشته اند (Park & Yoon, 2010).
عدالت در سازمان به دو دسته عدالت توزیعی و عدالت رویهای تقسیم میشود «عدالت توزیعی» بیانگر ادراک کارکنان از میزان رعایت عدالت در توزیع و تخصیص منابع و پاداشهاست. بین پژوهشگران توافق کلی وجود دارد که عدالت توزیعی به اثر بخشی سازمانی منجر میشود (Leventhal & Lane, 1970). در حقیقت عدالت توزیعی بر اساس اصل مبادله است. افراد آنچه را در مبادله انجام میدهند با آنچه دریافت میکنند؛ مقایسه مینمایند. همچنین افراد تنها به توزیع منابع توجه نمیکنند بلکه رویهها نیز از دید آنها پنهان نیست. عدالت رویهای ادراک افراد از رویههای موجود در سازمان است (نعامی و شکرکن، ۱۳۸۵). با توجه به دیدگاه لونتال (Leventhal, 1998) رویهها و روشهای اتخاذ تصمیم نیز باید همسان، براساس اطلاعات دقیق و بدون سوگیریهای شخصی باشد. در تحقیقات متعدد نشان داده شده که عدالت رویهای بر روی برخی از متغیرهای پیامدی اثرگذار است.
این پیامدها عبارتند از تعهد سازمانی، اعتماد، خشنودی، همراهی با تصمیمهای اتخاذ شده و عملکرد (Mohyeldin et al, 2007). شواهد پژوهشی نشان میدهد که این دو نوع عدالت از هم متمایزند (Cohen & Spector, 2001). عدالت توزیعی به اهداف مربوط می شود و عدالت رویهای به وسیلهها. هم عدالت توزیعی و هم عدالت رویه ای برای توضیح این مسئله استفاده میشود که چرا افراد قوانین را زیر پا میگذارند، به آزاردهندگان واکنش نشان میدهند و به تصمیمات منصفانه احترام میگذارند استفاده شده است (Rice & Piquero, 2005). وقتی کارکنان سازمان را درک میکنند، بین این درک آنها با مفهوم عدالت و واکنشهای آنها به سازمان همچون تعهد سازمانی و رفتار شهروندی رابطه ایجاد میشود.
به علاوه بین درک کارکنان از مافوقشان و با عدالت و پاسخهایی که به مدیران میدهند مثل اعتماد به آنها و رفتار مدنی جهت دار از سوی آنها نیز رابطه وجود دارد. به عبارت بهتر، وقتی درک عدالت سازمانی با درک عدالت اجتماعی همراه شود، رفتار و نگرش کارکنان بهتر می شود (Choi, 2009). در زمینه کاری پژوهشها نشان می دهد که عدالت توزیعی و رویه ای بر نحوه کارکردن افراد در سازمان اثرگذار است. تقریباً همه کارکنان به داشتن یک محیط کاری عادلانه و منصفانه تمایل دارند. تحقیقات نشان دادهاند که فرایندهای عدالت، نقش مهمی را در سازمان ایفاء میکنند که عدالت رویهای، توزیعی و تعاملی آثار مثبت و مستقیمی بر رفتار مدنی سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در راستای اثربخشی سازمانی داشته اند. محققان پیشنهاد نمودهاند مدیران باید رفتار مدنی سازمانی را برای بهبود اثربخشی سازمانی ارتقا دهند (Park & Yoon, 2010). و این که برخورد با افراد در سازمانها چطور ممکن است باورها، احساسات، نگرشها و رفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. رفتار عادلانه از سوی سازمان با کارکنان عموماً منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رفتار شهروندی فرا نقش آنها میشود. عدالت سازمانی غالباً زمینهساز رفتار شهروندی کارکنان به شمار میآید. عدالت سازمانی اصولاً به عنوان عدالت اداراکی مورد سنجش واقع شده است و استراتژیهای سنجش به منظور ارزیابی عدالت سازمانی نشانگر تجربههای ذهنی از عدالت است (Hodson ,2002,p.63-64)
بیان مسئله
سازمان و سازمان یافتگی جزء جدا نشدنی زندگی ماست (حسینزاده و ناصری، ۱۹:۱۳۸۶). سازمان سیستمی اجتماعی است که حیات و پایداری آن وابسته به پیوندی قوی میان اجزاء و عناصر تشکیل دهنده آن است که ادراک بی عدالتی اثرات مخربی بر روحیه کار جمعی دارد (سید جوادین و دیگران، ۵۶:۱۳۸۷). عدالت سازمانی به طور گستردهای در رشتههای مدیریت، روانشناسی کاربردی و رفتار سازمانی مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفته است. واژه عدالت سازمانی برای اولین با توسط گرین برگ در دههی ۱۹۷۰ بیان گردید.
فرناندس و وامله به نقل از گرین برگ بیان می دارند که عدالت سازمانی به رفتارهای منصفانه و عادلانه سازمانها با کارکنان شان اشاره دارد (امیرخانی و پور عزت، ۲۲:۱۳۸۷). در حالیکه بیشتر توسعه اخیر در تئوریهای عدالت در زمینه ی قانونی ظهور یافته است. این مفاهیم به سرعت زمین پر حاصلی در میان پژوهشگران سازمانی پیدا کرد (Nabatchi et al, 2007:149). بسیاری از تصمیماتی که رهبران نیاز دارند در سازمان اتخاذ کنند پیرامون سیاست و موضوعات رفتار عادلانه و منصفانه با کارکنان میچرخد (Tatum et al., 2003).
عدالت سازمانی متغیری است که به توصیف عدالت که به طور مستقیم با موقعیتهای شغلی ارتباط دارد به کار میرود. علی الخصوص در عدالت سازمانی مطرح میشود که باید به چه شیوههایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند که بصورت عادلانهای با آنها رفتار شده است (نعامی و شکرکن، ۵۸:۱۳۸۳). عدالت سازمانی در ۴۰ سال اخیر توسعه یافته است که شامل تئوریهای توزیعی، رویهای و تعاملی است.از این تئوریها، پژوهشگران یک مدل چهار عاملی از عدالت سازمانی را پذیرفتهاند. که عدالت توزیعی، عدالت رویهای و دو دستهی عدالت تعاملی بویژه عدالت اطلاعاتی و بین فردی را در بر می گیرد (Devintaz, 2003: 58).
بررسی نظری عدالت سازمانی نشان میدهد که سه شکل عدالت سازمانی با انواع نگرشهای کاری و رفتارهای مرتبط هستند علاوه بر این سه نوع عدالت با هم در تعامل هستند. یکی از تفسیرهای برجسته برای این تعامل (تئوری مراجعه به ادراک) فلاگرز می باشد که شامل مفاهیم مختلفی برای هر سه شکل تئوری است این تئوری پیشنهاد میکند که تعامل منفی برای یک تصمیم زمانی رخ میدهد که دو وضعیت با هم برخورد میکنند یکی اینکه نتایج مرتبط با تصمیم بطور قابل ملاحظهای کمتر از نتایج قابل تصور باشد و دیگر اینکه روشهای بالا بردن نتایج غیر منصفانه باشد (Anderson & Shinew, 2003).
بر اساس نتایج تحقیقات، فرآیندهای عدالت نقش مهمی را در سازمان ایفا میکنند. رفتار عادلانه از سوی سازمان با کارکنان عموماً منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رفتار شهروندی فرانقش آنها میشود. از سوی دیگر افرادی که احساس بی عدالتی کنند، به احتمال بیشتری سازمان را رها میکنند یا سطوح پایینی از تعهد سازمانی را از خود نشان میدهند و حتی ممکن است شروع به رفتارهای ناهنجار مثل انتقام جویی کنند. بنابراین درک اینکه چگونه افراد در مورد عدالت در سازمان شان قضاوت می کنند و چطور آنها به عدالت یا بیعدالتی درک شده پاسخ می دهند، از مباحث اساسی خصوصاً برای درک رفتار سازمانی است.
یک سازمان معتدل باید بر سلسله مراتب عدالت استوار باشد تا هماهنگی، تقسیم کار و زنجیره فرماندهی و نمودار آن زیباترین باشد، همانطور که در حال تعادل میتوان حرکت یا پرواز کرد یک سازمان معتدل هم، همه را به اوج می رساند. کارهای جدید در این حوزه نشان میدهد که کارکنان حداقل، دو منبع اجرای عدالت در سازمان یا نقض آن مواجه هستند واضحترین این منابع سرپرست یا مدیر مستقیم فرد است او میتواند بر پیامدهای مهمی از قبیل افزایش پرداختها یا فرصتهای ترفیع زیر دست اثر بگذارد. منبع دومی که کارکنان ممکن است این عدالت یا بی عدالتی را به آن منصوب کنند. خود سازمان به عنوان یک کل است اگرچه این منبع نامحسوستر است، ولی توجه به آن نیز مهم است.اغلب اوقات افراد سازمانهایشان را به عنوان عاملان اجتماعی مستقلی در نظر میگیرند که قادر به اجرای عدالت یا نقض آن هستند (حسین زاده و ناصری، ۲۰:۱۳۸۶).
اهمیت و ضرورت تحقیق
شرایط کاملاً متحول و حاکم بر سازمان ها، افزایش رقابت و لزوم اثربخشی آنها در چنین شرایطی، نیاز آنها را به نسل ارزشمندی از کارکنان، بیش از پیش آشکار نموده است، نسلی که از آنها به عنوان سربازان سازمانی[1] یاد میشود. این کارکنان بیتردید، وجه ممیز سازمانهای اثربخش از غیراثربخش هستند چراکه سازمان را موطن خود میدانند و برای تحقق اهداف آن، بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود عمل نموده و از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. امروزه از تلاشهای فراتر از حد انتظار،
داوطلبانه، سودمند و مفید، تحت عنوان رفتارهای افزون بر نقش یا رفتارهای شهروندی سازمانی و یاد میکنند.
اکثر مدیران نیز خواهان کارکنانی هستندکه بیش از وظایف شرح شغل خود فعالیت میکنند. آنها بهدنبال کارکنانی هستند که به فراسوی انتظارات میروند، به میل و خواست خود به رفتارهایی دست میزنند که جزو وظایف رسمی شغلی شان نیست و بهطور کلی رفتارشهروندی سازمانی بالایی دارند. چنین رفتارهایی (نقشی و فرانقشی) بر اساس ادراک از واقعیت شکل میگیرد نه خود واقعیت. در این راستا، چنانچه ادراک افراد از واقعیت بر مبنای انصاف و عدالت باشد رفتارهای فرانقشی یا رفتارهای شهروندی سازمانی (رفتار) بروز پیدا خواهد کرد.
در آخرین دههی قرن بیستم بیشتر توجهات اندیشمندان و پژوهشگران حول محور عدالت سازمانی به عنوان یک مفهوم مهم و موضوع اصلی تحقیق در روانشناسی صنعتی و سازمانی بوده است (Greenberge, 1990: 65). عدالت در سازمان بیانگر برابری و لحاظ رفتار اخلاقی در یک سازمان میباشد (Corpanzo, 1997: 350). عدالت سازمانی به علت ارتباط آن با فرآیندهای حیاتی سازمانی مثل: تعهد سازمانی، شهروند مداری، رضایت شغلی و عملکرد اهمیت زیادی پیدا کرده است (Colequite, 2002: 232). علاوهبر این ادبیات اخیر بیانگر رابطهی بین سبک رهبری، تصمیم گیری و عدالت سازمانی است (Tatum, 2003: 110). رفتار منصفانه خواستهای است که همهی کارکنانی که وقت و انرژی خود را در یک سازمان صرف میکنند از سازمان انتظار دارند. این انتظارات باعث میشود که رهبران تمایل بیشتری به تأکید بر رعایت انصاف داشته باشند. سؤال این است، زمانی که مدیران به این انتظارات توجهی ندارند چه اتفاقی ممکن است. گرینبرگ[2] نتیجه گرفت مدیرانی که این هنجارها را به وسیله رفتارها غیر منصفانه نقض میکنند باعث میشوند کارکنانشان واکنش منفی نسبت به این رفتار نشان دهند. بنابر این انعکاس عدالت در رفتار مدیران باعث میشود که شرایط خوبی هم برای سازمان و هم کارکنان به وجود آید Greenberge, 1993: 85) ).
مطالعات اخیر در زمینه عدالت سازمانی، بر تئوری عدالت و نتایج عدالت تأکید داشته اند. با توسعه مطالعات در زمینهی عدالت، کانون تأکید از عدالت نتیجهای (برابری نتایج) به سمت عدالت اجتماعی (برابری رویه ها و رفتار منصفانه با افراد) گرایش پیدا کرد. برخی از مطالعات اخیر نشان میدهد که عدالت اجتماعی نیز مانند عدالت نتیجهای (توزیعی) مهم است و بین عملکرد مدیریتی و رفتار کارکنان رابطه وجود دارد (Masterson, 2000: 750).
در تحقیق حاضر عدالت سازمانی به عنوان متغیر مستقل و رفتار شهروندی سازمانی متغیر وابسته در نظر گرفته شده است؛ و با توجه به نوآوری موضوع حاضر و نتایج حاصله از کاربرد آن در سازمانهای دولتی شهر ارومیه و با توجه به این مطلب که در دانشگاه پیام نور واحد اشنویه تاکنون چنین پژوهشی انجام نشده ضرورت انجام تحقیق حاضر شکل گرفت.
اهداف تحقیق
با توجه به اینکه در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین مؤلفههای عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی سازمانهای دولتی شهرستان ارومیه پرداخته میشود و هدف اصلی پژوهش هدف اصلی تحقیق تبیین وجود همبستگی میان عدالت سازمانی و ابعاد آن با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در سازمانهای دولتی در سال 1391 مطرح میشود:
اهداف جزئی
1- مطالعه ارتباط بین عملکرد مدیران با سلامت سازمانی
2- مطالعه ارتباط بین عدالت توزیعی و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان سازمانهای دولتی شهر ارومیه در سال 1391.
3- مطالعه ارتباط بین عدالت رویهای و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان سازمانهای دولتی شهر ارومیه در سال 1391.
4- مطالعه ارتباط بین عدالت مراودهای و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان سازمانهای دولتی شهر ارومیه در سال 1391.
سوالات تحقیق
1- آیا بین مؤلفههای عدالت سازمانی و رفتار شهروندی کارکنان سازمانهای دولتی شهر ارومیه رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین عدالت توزیعی و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی معناداری وجود دارد؟
3- آیا بین عدالت رویهای و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی معناداری وجود دارد؟
4- آیا بین عدالت مراودهای و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی معناداری وجود دارد؟
فرضیات پژوهش
1- بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
2- بین عدالت توزیعی و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی مثبت و معنا داری وجود دارد.
3- بین عدالت رویهای و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی مثبت و معنا داری وجود دارد.
4- بین عدالت مراودهای و رفتار شهروندی سازمانی رابطهی مثبت و معنا داری وجود دارد.
[دوشنبه 1399-10-22] [ 10:18:00 ب.ظ ]
|