کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


 



پیشگیری وضعی و مدل پزشکی

تئوری انتخاب بخردانه نشان می دهد از آنجایی که فعالیت جنایی جرم فعالیتی ویژه است پیشگیری از جرم و یا حداقل کاهش جرم باید از طریق سیاست هایی بدست بیاید که مجرمین ناشناخته را متقاعد نماید که از فعالیت های جنایی دست بکشند، (سیکل،۱۳۸۵: ۲۰۳) عملکردهایشان را به تعویق بیاندازند و یا از هدف خاصی اجتناب کنند. عمل های جنایی اجتناب پذیر خواهد بود اگر که:

الف) اهداف با دقت محافظت شوند.

ب) وسایل ارتکاب جرم کنترل شوند.

ج) مجرمین بالقوه به دقت تحت نظر قرار گیرند.

افراد خطرناک ممکن است قصد قانون شکنی را داشته باشند، اما تنها شخص حقیقتاً بی منطق، هدف غیرقابل دسترسی و خوب محافظت شده را مورد حمله قرار می دهد و خطر مجازات سخت را به جان می خرد. بعد از آن پیشگیری از جرم با کاهش فرصتهایی که مردم برای ارتکاب جرم های خاص باید داشته باشند قابل دسترسی خواهد بود، این عمل به عنوان پیشگیری وضعی مشهور است.

پیشگیری وضعی در ابتدا در یالات متحده در اوایل سال ۱۹۷۰ توسط “اسکارنیومن scar new man” رواج یافته بود. کسی که اصطلاح فضای قابل دفاع را ایجاد نمود برای آنکه نشان دهد جرم قابل پیشگیری است. “نیومن” می گفت می توان با استفاده از طرحهای معماری مسکن فرصتهای جنایی را کاهش داد مانند پروژه های مسکن با روشنایی خوب که مراقبت را افزایش می دهند. در سال ۱۹۷۱ سی.ری جفری c.ray jeffri طرح پیشگیری از جرم از طریق محیطی را تحدید نمود که تعهدات “نیومن” را توسعه داد و آنها را برای نواحی غیرمسکونی مانند مدارس وکارخانه ها به کاربرد. بر طبق این نظریه ساز و کارهایی از قبیل سیستم های امنیتی، قفل های بازنشدنی، روشنایی خیابان با شدت بالا و مأموران نگهبانی محلی باید قادر به کاهش فرصت جنایی باشند.

“رونالد کلارک Ronald clark” در سال ۱۹۹۲ پیشگیری وضعی را منتشر نمود که مشهورترین استراتژی ها و تاکتیک ها را برای کاهش رویدادهای جنایی در آن جمع آوری نموده بود. (سیکل، ۱۳۸۳: ۲۰۳)

پایان نامه

همانطوری که تأکید شده است پیشگیری وضعی بر اراده طراحی و کنترل محیط فیزیکی اتکا دارد و از این طریق است که فرصت های ارتکاب جرم را کاهش می دهد، لکن اگر این هدف یعنی کاهش فرصت تأمین نشد خطر تغییر افزایش می یابد: لذا نظریه وضعی به انگیزه های مرتکب نمی پردازد بلکه به محافظت از هدف جرم بزه دیده توجه دارد. البته آنجا که صحبت از بحث و گفت و گوی صمیمی بین افراد جامعه با افرادی که در آستانه بزهکاری قرار دارند، در جهت دور کردن آنها از انجام فعل مجرمانه، خود نوعی پرداختن غیر مستقیم به انگیزه های مرتکب است. واقعیت این است که مرتکبین جرایم از یک سو معمولاً به طور دانسته و آگاهانه دست به عمل مجرمانه می زنند لذا طبیعی است که در این راه به یک انتخاب معقول و حساب گرانه بیندیشند. در نتیجه با اعمال راهکارهای وضعی محل موردنظر به عنوان محل مورد ارتکاب نمی شوند لذا از این طریق در محل مذکور احساس ترس و عدم امنیت کاهش می یابد. از سوی دیگر ارتکاب جرم نوعاً برای جلب منفعت است، مرتکبین جرایم، خطر دست گیرشدن را با احتمال بدست آوردن منفعت می سنجند و هر قدر نسبت خطر دستگیر شدن به کسب منفعت کمتر باشد احتمال وقوع جرایم افزایش می یابد.

بنابراین پیشگیری وضعی خطر دستگیر شدن و شناسایی را افزایش داده لذا محاسبات مرتکبین را بر هم زده و آنها را از ارتکاب جرایم باز می دارد. این نوع پیشگیری به جای تکیه بر فرد، بر محیط توجه دارد، آن هم محیطی که ممکن است در آن یک انسان متعارف مرتکب جرم شود، آنچه در این نوع پیشگیری مفروض گرفته می شود این است که انسان علی الاصول منطقی و حساب شده عمل می کند و مرتکب ریسک شدید نمی شود، بر این اساس آنچه در این نوع پیشگیری دنبال می شود این است که با جاذبه زدایی از هدف جرم، بالابردن هزینه و کاهش احتمال نتیجه گیری از جرم، زمینه ارتکاب آن را از بین ببریم یا تا حد قابل قبولی پایین بیاوریم، این نوع پیشگیری اساساً بزه دیده مدار تلقی می شود اگر چه در اینجا نیز مجرم به صورت غیر مستقیم مطرح است.

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-10-23] [ 04:05:00 ق.ظ ]




مفهوم و مبانی پیشگیری وضعی[۱]

اقدامات وضعی به منظور جلوگیری از جرم سابقه کهنی در تاریخ دارد انسانها همواره برای مصون سازی خود از حملات دیگران اقداماتی را انجام داده و راهکارهایی را عملاً در نظر می گیرند. حرز که در حقوق جزا از اهمیت زیادی برخوردار است، نوعی نماد پیشگیری وضعی محسوب می شود. علت تشدید مجازات در سرقت حدی، از نظر جرم شناسان آن است که مالک اقدامات احتیاطی وضعی لازم را انجام داده است و با این احوال سرقت رخ داده است. در این حالت چون بزه دیده اقدامات لازم را انجام داده است و احتمال قصور وی نمی رفته، مجازات سارق تشدید می شود.

البته عنصر انسان در پیشگیری وضعی به کلی نادیده انگاشته نمی شود. هدف در پیشگیری وضعی تأثیر گذاری غیرمستقیم بر انتخاب و گزینه مجرمانه فرد و تغییر عقلانیت فرد است. هدف به نوعی ایجاد وقفه در گذار اندیشه مجرمانه به عمل است. با ایجاد تغییرات محیطی در صدد آن هستیم تا بزهکاران بالقوه خود را با اوضاع جدید منطبق کنند. با این حال در پیشگیری وضعی ما به دنبال ایجاد انصراف از بزهکاری هستیم و حل و فصل قطعی در دستور کار ما قرار نمی گیرد. شخصیت مجرم در اقدامات ما جایی ندارد بلکه پیش از آن به محیط پیرامون فرد توجه می کنیم. (نجفی ابرندآبادی: ۱۶۹)

پیشگیری موقعیت مدار با این فرض که همه انسانها با حسابگری به سراغ ارتکاب جرم می روند از طریق تسلط بر محیط و شرایط پیرامون جرم درصدد کاهش جذابیت آماج، افزایش خطر ارتکاب جرم و پرهزینه کردن بزهکاری می باشد (صفاری، ۱۳۸۰: ۲۶۷ الی ۳۲۵) اگربپذیریم که آنها نیز به دنبال کسب سود و عایدات بالا هستند، می توانیم با بالا بردن هزینه های ارتکاب جرم، از سود حاصله کم کرده و بدین طریق آنها را از ارتکاب جرم منصرف سازیم، بنابراین در پیشگیری وضعی فرض بر آن است که عمل مجرمانه، اگر چه نامشروع و غیرقانونی، از یک منطق طبعیت می کند. با توجه به توضیحات فوق پیشگیری وضعی را می توان اینگونه تعریف کرد. پیشگیری وضعی ایجاد تغییرات در اوضاع و احوال خاصی است که انسان متعارف در آن ممکن است مرتکب جرم شود. ایجاد تغییر در مراحل ارتکاب جرم یعنی جاذبه زدایی از سیبل جرم، بالا بردن هزینه، سخت کردن ارتکاب جرم و خطرناک کردن آن است.

 

گفتار دوم: روش های پیشگیری وضعی موقعیت مدار

پیشگیری وضعی از دیروز تا امروز با اشکال مختلفی اجرا می شده است: (نجفی ابرندآبادی: ۱۷۲)

الف) افزایش خطر ارتکاب جرم

مقالات و پایان نامه ارشد

شیوه سنتی نظارت و کنترل که با کنترل وضعیت های مشرف بر ارتکاب جرم، خطر دستگیری و کشف جرم بالا رفته و اسباب انصراف مجرم فراهم می شود. در این شیوه مأمورین پلیس، نگهبان بانک، سرایداران و فروشندگان فروشگاههای زنجیره ای کنشگران انسانی محسوب می شوند. اما امروزه الکترونیک هم به کمک این گونه نظارت آمده است. دروبین های مخفی، هشدار دهنده، آشکار کننده ها و در کنار آنها نسل های تربیت شده برای شناسایی مواد منفجره و یا مواد مخدر به کمک پیشگیری وضعی آمده است. این نظارت ها به معنی حضور قانون و یادآور وجود حاکمیت است. البته حضور حقوق در این مرحله به شکل قهرآمیز است. زیرا هنوز در مرحله پیشگیری قرار داریم.

ب) کنترل ورودیها و خروجیها

در فروشگاه های بزرگ، برخلاف بقالی ها با مالک روبرو نمی شوید لذا طبق آمار، وسوسه سرقت در اینجا بیشتر است. اگر جنون سرقت را کنار بگذاریم، سایر اقشار ممکن است به راحتی تسلیم وسوسه سرقت بشوند. لذا در ایران به هنگام خروج ساک افراد را کنترل می کنند. روش بهتر نصب گیتهای مغناطیسی است که اگر بار کالا خنثی نشده باشد، آژیر به صدا در می آید. البته علیرغم این تمهیدات سرقت از فروشگاه ها ادامه پیدا می کند در تئوری های غربی، وقوع میزان معینی از سرقت را دلیل بر دکوراسیون مناسب می دانند (چون دکور مناسب تحریک کننده است). برای این درصدی به عنوان pert قیمتی را در نظر گرفته و به قیمت کالا اضافه می کنند.[۲]

ج) کنترل ابزاری که ارتکاب جرم تسهیل می کند

ادواتی که ممکن است در ارتکاب جرم مؤثر باشند محدود گردند به عنوان نمونه، جرم انگاری حمل اسلحه نوعی پیشگیری وضعی است. حمل اسلحه می تواند درگیری ساده را تبدیل به قتل و یا ضرب یا جرح نماید. یا نمونه دیگر منع مشاهده فیلم های خاص برای اطفال است. مشاهده این فیلم ها می تواند ارتکاب جرم را تسهیل کند “facilitator” مثال دیگر منبع پذیرش اطفال و نوجوانان توسط رستورانها، اتوبوسها و مهمانسراهاست، چرا که این امر می تواند جلوی فرار کودکان از خانه را بگیرد.

ایجاد مانع در سر راه برقراری تماس بین بزهکار بالقوه و آماج و هدف جرم «بزه دیده بالقوه»، مثلاً در صورت تغییر مسیر رفت و آمد مسئولان و سرمایه داران سوءقصد به جان ایشان پیشگیری خواهد شد. یا به عنوان نمونه دیگر ایجاد محدودیت در ساعت فعالیت برخی اصناف، مثلاً نیروی انتظامی به رستورانها دستور داده است از ساعت ۱۲ یا ۱ بعد از نصف شب فعالیت ننمایند. گذشته از وجاهت قانونی این بخشنامه، این امر شاید به منظور پیشگیری وضعی از امکان برخورد بزهکار بالقوه و بزه دیدگان بالقوه ایجاد شده باشد. اگر دختر بچه طلا و جواهرات استفاده کند، امکان ارتکاب جرم بر وی افزایش خواهد یافت. بنابراین می توان با ایجاد مانع در سر راه برقراری تماس میان دو کنشگر مختلف از ارتکاب جرم پیشگیری نمود.

د) کاهش جاذبه آماج ها

اگرجاذبه مالی و روانی سیبل جرم کاسته شود، به طوری که منافع ارتکاب جرم کاهش یابد، بنا به اصول  جلوی ارتکاب جرم گرفته خواهد شد. به عنوان نمونه، استفاده از کارتهای اعتباری به جای پول نقد جاذبه مالی را از کیف قاپی می زداید. با هویت دار کردن خودروها با شماره های نامرئی، مالک می تواند جلوی خرید و فروش اموال مسروقه را بگیرد. کارخانه های ساعت سازی سوئیس، با حک کردن شماره خاصی در روی ساعت آن را هویت دار کرده و خرید و فروش ساعت های مسروقه را کنترل می کنند. همه این اقدامات با  هدف بالا بردن هزینه جرم، کاهش دادن عواید جرم و تغییر انتخاب بزهکاران صورت می گیرد. از آنجا که بزهکاران معقولانه ارتکاب جرم را انتخاب می کنند، این اقدامات باید بتواند ایشان را از ارتکاب جرم منصرف نماید.

انتقادات بر پیشگیری وضعی «موقعیت مدار»: پیشگیری وضعی در کنار محاسنی که دارد از چند نظر بر آن خرده گرفته می شود. (نجفی ابرندآبادی: ۱۸۲)

الف) ایراد جابجایی: آثار پیشگیری وضعی موقت است. پیشگیری وضعی در همان زمان و مکان اجرا نتیجه بخش است اما فراتر از آن اثری ندارد. پیشگیری وضعی خاص یک جرم در یک مقطع خاص زمانی است مادامی که اقدامات تقویت کننده سیبل جرم وجود دارد، نتیجه بخش است اما به محض کاستن از این حمایت، امکان بزه دیدگی رو به فزونی می گیرد. و بزهکار مصمم نیز با وجود پیشگیری وضعی مکن است از ارتکاب جرم صرفنظر نکند. بزهکار خود را با اوضاع و احوال جدید هماهنگ می کند و به دنبال سیبلی می گردد که بی دفاع است. در پیشگیری وضعی با پدیده ای به نام جابجایی بزهکاری یا جرم مواجه هستیم. جابجایی جرم یعنی هنگامی که از یک سیبل خاص در مقابل هجمه، نگهبانی و محافظت شده بزهکار هدف مجرمانه خود را در جایی دیگر، با روشی دیگر و در زمانی دیگر به کار خواهد بست. به عبارت دیگر بزهکار با رؤیت موانع در هنگام تعرض به یک سیبل منصرف می شود، ولی تصمیم وی به ارتکاب جرم از بین نمی رود و سیبل دیگری که نگهداری شده نیست را انتخاب می کند. یکی از ویژگی های پیشگیری وضعی آن است که پیشگیری وضعی یک سری آثار جنبی در زمان و مکان دارد:  تحقیقات نشان داده است که اگر در نقطه «آ» و آماجهایی که در نقطه «آ» وجود دارد، اقدامات مناسب به منظور محافظت از جرم انجام دهیم، آثار پیشگیرانه این اقدامات مناسب به منظور محافظت از جرم انجام دهیم، آثار پیشگیرانه این اقدامات بر نقاط «ب». «پ» و «ج» نیز می شود. به عبارت دیگر پیشگیری وضعی آثار انتقال نیز دارد.

در یک تحقیق، تمام کتابخانه مجهز به اتیکت مغناطیسی ضد سرقت شده بودند. به طوری که اگر این اتیک توسط کتابدار خنثی نمی شد به محض خروج کتاب از کتابخانه آژیر به صدا در می آمد. در اینجا شاهد هر دو پدیده جابجایی بزهکاری و اثر انتقالی پیشگیری وضعی بوده ایم از یک سو ملاحظه شد که تعدادی از دانشجویان به جای سرقت کتاب صفحات مورد نیاز خود را برش داده و با خود می بردند. «تغییر سیبل جرم یا کاهش شدت جرم» پیشگیری وضعی در کتابخانه ها هنوز نتوانسته این معضل را حل کند. از سوی دیگر تحقیقات در مورد دانشجویان دانشگاه نشان می دهد که نرخ سرقت کتاب در طول چند سال اجرای برنامه نصب کد مغناطیسی در داخل کتابخانه کاهش یافته است. اما جالب اینکه کاستیهای ویدئویی، اسناد بین المللی، اسناد رسمی کنگره آمریکا مجلات و آرشیوهایی که مجهز به کد مغناطیسی نبوده نیز از نظر مجرمین محافظت شده تلقی و نرخ سرقت در این گونه موارد نیز به شدت کاهش یافته است.

ب) ایراد حقوقی: پیشگیری وضعی عمدتاً در جهت حمایت و حفاظت از یک موضوع از یک کالا و یک موضوع خاص است. این کالا با مال منقوله  یا فی حد ذاته در دسترس مجرمین است و یا از طریق یک انسان و به طور غیر مستقیم در اختیار ایشان قرار می گیرد. در هر دو حال، پیشگیری وضعی مستلزم اقدامات و تدابیری است که خلوت افراد و زندگی انسانها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. برای جلوگیری از سرقت منزل می توان سرایدار استخدام نمود یا دوربین مخفی کار گذاشت که طبعاً در کاهش میزان بزه دیدگی مؤثر خواهد بود. این دو اقدام «نصب دوربین و استخدام سرایدار» در کاهش سرقت تأثیر بسزایی داشته ولی تا حدی زندگی خصوصی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و افراد غیر مجرم نیز ممکن است تحت الشعاع قرار گیرند.

[۱] . situation, based prevention.

۲- البته به خاطر کثرت سرقت از فروشگاهها، شاهد نوعی قضازدایی از این پدیده هستیم. پلیس به طور ضمنی و عملی می پذیرد که سرقت از فروشگاه ها در بار نخست میان فروشگاه و طرف مقابل حل و فصل شود در اینجا نوعی عدالت منفی شکل گرفته است. در فروشگاههای بزرگ جایی برای این کار در نظر گرفته شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ق.ظ ]




محدودیت های بهره مندی از حیوانات

 

اهمیت بحث حاضر هم اکنون بیش از گذشته به چشم می‌خورد چرا که استفاده از حیوانات در تحقیقات علوم پزشکی جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است .

امروزه بدون انجام دادن آزمایش‌های مقدماتی بر روی حیوانات ، کمتر می‌توان روشهای جدید را درباره انسان بکار بست . در واقع حیوانات عصای دست محققان علوم پزشکی و زیستی هستند . چنان که در مورد بیماریهایی که برای آنها مدل حیوانی وجود ندارد ، تحقیقات با اشکال زیادی مواجه می‌شود . اما حد مجاز این تصرفات مسأله‌ مهمی است که از دیدگاه اخلاق در پژوهش باید به آن توجه کرد . با توجه به اصل «عبث نبودن جهان  خلقت» و احادیث منقول از ائمه معصومین و سیره آنان به نظر می‌رسد تصرف انسان در حیات موجودات مطلق نیست و سلب حیات از آنان باید در حد ضروریات باشد .[۱]

 

 

مبحث اول : تحقیقات علمی و پزشکی بر روی حیوانات

 

یکی از مواردی که امروزه در مورد حقوق حیوانات بسیار چالش برانگیز می باشد نحوه استفاده از حیوانات در مسائل علمی بخصوص استفاده در آزمایشگاه ها به منظور تست و آزمایش دارو های درمانی و همچنین مواد شیمیایی است . بسیاری از کشورها خود را ملزم به اعلام آمار آزمایشات نمیدانند به همین دلیل آمار سالیانۀ دقیقی از تعداد حیوانات آزمایش شده درجهان وجود ندارد .

با این وجود ، با توجه به آمار سالانۀ اعلام شده در برخی کشورها میتوان این تعداد را تخمین زد مثلا در هر یک از کشورهای اروپایی مانند انگلستان و آلمان هر ساله بر روی ۲ تا ۳ میلیون حیوان آزمایش میشود . این تعداد تنها حیوانات پستاندار را شامل میشود و ماهیها ، خزندگان ، خرچنگها و حشرات را در بر نمیگیرد . در آمریکا هر ساله حدود ۱۱۵ میلیون حیوان مهره دار (همۀ حیوانات به جز خرچنگها و حشرات) در آزمایشات مورد استفاده قرار میگیرند . آمار اعلام شده تنها حیواناتی را شامل میشوند که در آزمایشات استفاده شده اند . تعداد بسیار زیادی از حیوانات در مرحلۀ پرورش یا حمل و نقل یا شکار کشته میشوند .  با یک حساب سرانگشتی میتوان تخمین زد سالانه حدود پانصد میلیون حیوان قربانی این آزمایشات میشوند به عبارت دیگر در هر ثانیه ۳۳ حیوان در آزمایشگاههای دنیا کشته میشوند .

 

گفتار اول : اخلاق زیستی

 

حیوانات به اندازۀ انسان​ها باهوش نیستند . اخلاق و معنویتی که ما برای گونۀ خود تعریف کرده​ایم ، در حیوانات دیگر تعریف نشده است در واقع ، ما انسان​ها نیستیم که باید برای حیوانات حقوق تعریف کنیم . تمام موجودات زنده با حقوق تعریف شده​ای به دنیا می​آیند ، حقوقی که طبیعت برای آنها تعریف کرده است و ما انسان​ها با خودخواهی تمام آنها را از موجودات دیگر گرفته​ایم . انسان ، قدم کج اول را چند هزار سال پیش هنگامی که حیوانات وحشی را با نام حیوانات پرورشی و حیوانات کار به بردگی خود کشاند برداشت .

در طول چند هزار سال گذشته ابعاد سوء استفاده از حیوانات آنچنان وسیع شده است که امروز به هر گوشه​ای از زندگی انسان​ها نگاه کنیم مستقیم یا غیر مستقیم به نمونه​های بارزی از زیر پا گذاشتن حقوق طبیعی حیوانات می​رسیم در زمانی که در هر ثانیه ۱۶۸۰ حیوان بعد از یک زندگی نکبت​ بار در کشتارگاه​های دنیا کشته می​شوند یا در راه کشتارگاه جان می​بازند یا بر اثر شرایط بسیار ناهنجار دامداری​​ها می​میرند .

همانطور که در فصل های قبلی هم بیان گردید در حقیقت ، وقتی از حقوق حیوانات صحبت می​کنیم ، صحبت از ” دادن ” به معنای ” اعطا کردن ” نیست بلکه صحبت از ” پس دادن ” است و آن هم نه ” پس دادن کامل ” .  ما حتی اگر بخواهیم نمی​توانیم تمام حقوقی را که در طول چند هزار سال از حیوانات گرفته​ایم به آنها پس دهیم ، ما نمی​توانیم رنج و شکنجه و وحشتی را که سالیانه بر میلیاردها حیوان تحمیل کرده​ایم جبران کنیم ، ما نمی​توانیم زندگی و جان از دست رفتگان را برگردانیم ، ما حتی نمی​

پایان نامه

توانیم حیوانات به اصطلاح ” پرورشی ” یا ” خانگی ” که قابلیت خود را برای زندگی در طبیعت از دست داده​اند به طبیعت برگردانیم . . .

 

 

[۱] . نایینی ، علیرضا ، ربانی ، محمد ، « حقوق حیوانات از دیدگاه قرآن و احادیث » ، فصلنامه دانشور ، سال هفتم ، تهران ، دانشگاه شاهد ، ۱۳۷۸ ، ش ۲۶، ص ۴۷ .

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ق.ظ ]




کمیته های اخلاقی حقوق حیوانات

امروزه اکثر کشور ها فاقد قانونی درمورد استفاده از حیوان زنده در آزمایشگاه هستند . در کشور هایی که استفاده از حیوان زنده باید تحت نظر کمیته مخصوصی انجام گیرد حیوانات غیر پستاندار و موشهایی که برای آزمایش پرورش داده می شوند شامل این قانون نمی شوند .

با اینکه بودجۀ آزمایشات معمولا از مالیاتی که شهروندان پرداخت میکنند ، تامین میشود کسی جز کارکنان آزمایشگاهها اجازۀ بازدید از آزمایشگاهها را ندارد . به همین دلیل ، طرفداران حقوق حیوانات معمولا مجبورند به عنوان کارمند یا کارگر وارد آزمایشگاهها شده و وضعیت آنها را به صورت مخفیانه فیلمبرداری کنند . گاهی نیز خود کارکنان دست به کار شده ، مخفیانه از حیوانات و آزمایشات عکسبرداری یا فیلمبرداری میکنند و آنها را در اختیار سازمانهای دفاع از حقوق حیوانات قرار میدهند . آنچه از این عکسها و فیلمها بر میآید گواهی بر این ادعاست که حتی در بهترین آزمایشگاههای دنیا زندگی حیوانات یک مرگ تدریجی و رنج آور است . این حیوانات در جعبه ها یا قفسهای کوچک بتونی یا فلزی زیر نور مصنوعی نگهداری میشوند بی آنکه بتوانند ذرهای از نیازهای طبیعی خود مانند حرکت کردن ، بازی ، دسترسی به هوای آزاد و نور ، همزیستی با همنوعان و ..  را تجربه کنند . آنها هر لحظه منتظر انجام یک آزمایش دردناک دیگر یا مرگ خود هستند . [۱]

برای حمایت از حقوق حیوانات مورد استفاده در علوم پزشکی ، کمیته های اخلاقی از بیش از صد سال قبل در برخی کشورها تأسیس شدند ؛ وظیفه این کمیته ها را می توان در چند سطر خلاصه نمود :

۱- نظارت بر نوع تحقیقات انجام شده و ارزیابی تناسب میزان آسیب وارده به جانداران و منافع کسب شده از تحقیق ؛ و در  نتیجه جلوگیری از انجام تحقیقات بیهوده و تکراری که فاقد اهمیت حیاتی برای موجودات زنده دیگر هستند .

۲- اطمینان از به کارگیری روشهای انسانی در تحقیق ؛ بدین معنی که موجودات مورد تحقیق کمترین درد ، رنج و استرس را متحمل شده و تا آنجا که ممکن است کشته نشوند .

۳- نظارت بر نوع و تعداد حیوانات مورد تحقیق . در اینجا کمیته با نظر مدیریتی خود ، کمترین تعداد حیوانات ممکن و پایین ترین رده های حیات ( از نظر تکامل سیستم عصبی)[۲] را برای هر تحقیق ارزیابی و انتخاب می کند .

۴- متوقف نمودن تحقیقات بدون مجوز

۵- کمک به دانشمندان در جهت یافتن راههای انسانی تر برای انجام تحقیقات خود

۶- حمایت مالی و فکری و مدیریت کلان بر تحقیقات مربوطه به یافتن روشهای جایگزین نسبت به حیوانات .

در ایران با وجود تلاش های صورت گرفته توسط فعالان این بخش ، هنوز کمیته ای رسمی در این خصوص اجازه ی فعالیت پیدا نکرده است و با اینکه منشوری نیز در باب حمایت از حیوانات و تاسیس کمیته ی اخلاقی نوشته شد و تقدیم مجلس شورای اسلامی گردید و لکن به دلایل نا مشخصی این جریان روند قانونی خود را طی نکرد و به صورت مسکوت شده ای در میان سایر لوایح و طرح ها باقی گذاشته شد .

این در حالی است که در ایالات متحده ی آمریکا با وجود آنکه مبانی محکم و آماده ای نظیر آنچه در فقه اسلام در خصوص حفظ و نگهداری از حیوانات موجود است ، وجود نداشته است ولی از سال ها پیش در زمینه ی تشکیل کمیته ها و NGO ها تلاش صورت پذیرفته و امروزه یکی از ارکان حمایت از حیوانات را در تمام مراحل ، از قانونگذاری تا اجرا ، این موسسات بر عهده دارند برای نمونه باید گفت آنچه که از داخل آزمایشگاه ها یا کشتارگاه ها و یا محل های نگه داری حیوانات فاش می گردد و النهایه سبب منظم شدن امور و تعقیب کیفری متخلفین می شود ، توسط این گروه ها و نظارت و پیگیری آنها صورت می پذیرد .

به طور مثال برای حمایت از حیوانات « انجمن های مدافع حقوق حیوانات لایحه ای را پیشنهاد کرده اند که در صورت قانونی شدن آن خرید و فروش هرگونه حیوان خانگی از سگ و گربه گرفته تا ماهی آکواریمی ، ممنوع می شود . » [۳]

مقالات و پایان نامه ارشد

[۱] . Matthew Scully – Dominion ( The Power of Man, the Suffering of Animals, and the Call to Mercy )- publication martin Griffin – new York- 2002 – p 104 .

[۲] . در سلسله تکامل جانداران ، حیوانات دارای ساختارهای ساده تر سیستم عصبی ، درد و استرس را بسیار کمتر از حیوانات پیشرفته احساس می کنند . به عنوان مثال ، مشخص شده است که کشته شدن یک موش در اتاقی که موش دیگری در آن نگاه داشته می شود ، واکنشی در موش دیگر به وجود نمی آورد . اما همین عمل در مورد گونه سگ یا انسان ، موجب بروز وحشت ، استرس و ترس فوق العاده ای در جاندار شاهد این صحنه می گردد . به همین دلیل در یک تحقیق ضروری و دارای مجوز ، که انجام چنین فرآیندی مد نظر باشد ، تحقیق بر روی موش انجام می گیرد و نه سگ یا انسان .

[۳] – بی بی سی در خبر ۲۹ ژوئن (۸ تیر)۲۰۱۰ .

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ق.ظ ]




شکنجه شدن حیوانات آزمایشگاهی

در طی آزمایش و تشریح حیوان دچار رنج و صدمات و شکنجه زیادی می شوند . گاهی حیوان از بیهوشی خارج شده و از درد فریاد میکشد . بی حس کردن آنها نیز دلیلی بر بی درد بودن کامل نمی باشد . بسیاری از حیوانات قبل یا در حین انجام آزمایش می میرند .

برای مشاهده مراحل مختلف گوارش در بدن خرگوش مقدار زیادی غذا به خوردش می دهند . سپس بدنش را برش برش میکنند . برای مشاهده انواع سوء تغذیه ها موشها را تا سر حد مرگ گرسنگی و تشنگی می دهند . برای ایجاد مرگ مغزی در قورباغه یک شی تیز را از قاعده سر به داخل مغز فرو کرده و تکان می دهند . یا یک تیغه قیچی را داخل دهانش برده و در حالی که زنده و به هوش است سر قورباغه را قیچی می کنند . موشها را از طریق شکستن گردن آنها می کشند . برای کشتن قورباغه آن را داخل محلول آب و الکل می اندازند . ۱۵ تا ۲۰ دقیقه طول می کشد تا حیوان به این طریق بمیرد . بعضی از حیوانات را با ۲Co خفه می کنند . بعضی را با کوبیدن چیزی به سرشان می کشند . حیوانات خونسرد را با فریز کردن میکشند . انواع میکربهای مختلف را بداخل شکم حیوان تزریق می کنند . از حیوان حامله برای مطالعات سم شناسی و تاثیر مواد روی مرگ یا ایجاد نقص روی جنین استفاده می کنند . همستر را با الکترود جوشکاری میسوزانند تا ترمیم سوختگی را بررسی کنند . بعضی از آزمایشها نیاز به بررسی حیوان بعد از به هوش آمدن دارد . یعنی حیوان باید با درد و رنج به هوش بیاید .

برای نگهداری موشها و سایر جوندگان کوچک از روش انبارداری قطعات استفاده میشود . این حیوانات ، در جعبه های کوچک پلاستیکی که به صورت کشویی باز و بسته و روی هم چیده میشوند ، نگهداری میشوند . این روش ، ” استانداردسازی” نامیده میشود . بیشتر این حیوانات نیز به تدریج دچار اختلالات روانی و آسیبهای مغزی شدید میشوند .

میمون ها ، سگها و گربه ها معمولا در قفسهای تکی و بدون هیچ امکان سرگرمی نگهداری میشوند . این بیتحرکی و عدم توجه به نیازهای اجتماعی حیوانات منجر به نوعی اختلال روانی به نام حرکات استریوتایپی میشود . در این حالت ، حیوان مرتب سر خود را بالا و پایین میبرد ، در جا میزند و سر خود را به میلهها و دیوارههای قفس میکوبد[۱].

در مدارس آمریکا سالیانه یک میلیون آزمایش تحت عنوان Science fair انجام میشود که طی آنها دانش اموزان ضایعات شدیدی در مهره داران ایجاد میکنند و با بی حسی ناقص و بدون بی حسی ؛ حتی  گاهی بدون سرپرستی مربی در ساعتهای بعد از مدرسه در اطاق خواب خانه ، گاراژ یا زیر زمین . حیوانات زنده را سر کلاس با شوخی و خنده و مسخره بازی تشریح می کنند و سلولهای سرطانی ، نیکوتین ، آنتی بیوتیک ، یا آمفتامین با دوز بالا به داخل بدن آنها تزریق میکنند . برای جراحی مغز میمون جوایزی نیز به دانش آموز اهدا می شده است . نه تنها دانش آموزان بلکه معلم ها نیز گاهی خارج از استاندارد عمل میکنند .

برای مومیایی کردن و نگهداری نمونه های تشریح شده از فرمالین استفاده می کنند . غلظت بالای فرمالین اگر به داخل چشم بپاشد مشکلات دایمی بینایی ایجاد می کند و استنشاق طولانی مدت آن باعث مشکلات تنفسی می شود . فرمالدیید احتمالا سرطانزا     می باشد . هنگامی که بوی آن به مشام برسد نشانه آن است که غلظت آن از حد قابل قبول بالاتر است .

اگر کسی با حیوانات ارتباط مستقیم داشته باشد، به خوبی میداند که حتی تزریق یک آمپول ساده برای یک خرگوش، موش یا سگ میتواند تا چه حد اضطرابآمیز باشد. در واقع، ناآگاهی حیوان از اینکه چه بلایی بر سرش خواهد آمد، آنچنان شدید است که میتواند باعث تغییرات اساسی در وضعیت جسمی حیوان شود. این در حالی است که بیشتر آزمایشات بیش از حد تصور ما دردآور هستند. علاوه بر این، تزریق یک آمپول به یک حیوان آزمایشگاهی با تزریق آمپول به یک انسان یک تفاوت بسیار عمدۀ دیگر هم دارد: در مورد انسانها تزریق یک آمپول برای تسکین درد یا بهبود بیماری است در حالی که تزریق یک آمپول به یک حیوان آزمایشگاهی برای انتقال یک نوع بیماری یا مادۀ سمّی یا سلولهای سرطانی به حیوان انجام میشود و در واقع، شروع رنج و بیماری است[۲] .

مسلما عملهای جراحی زیر با بی حسی یا بیهوشی انجام میشوند ولی نکته اینجاست که پس از انجام عمل جراحی این حیوانات باید تا مدتها درد و رنج ناشی از تغییر انجام شده را تحمل کنند. برای نمونه :

  • موشهایی که در حال بیحسی با آب جوش دچار سوختگی شده اند باید درد ناشی از سوختگی را در هوشیاری کامل به مدت ۳۳ روز تحمل کنند .
  • عصب نخاع گربه ها در حالت بیحسی قطع میشود ولی این پایان ماجرا نیست .
  • پاهای گوسفندان ارّه شده و دوباره به هم وصل میشوند . پس از عمل جراحی این حیوانات باید تا ۸۴ روز درد ناشی از عمل را تحمل کنند .
  • با انجام بی حسی سوراخی در معدۀ خوکها ایجاد میشود تا محتویات معده به داخل حفرۀ شکم بریزد . سه چهارم این حیوانات در چند روز بعد از عمل جراحی زیر شدیدترین دردهای ناشی از عفونت حفرۀ شکم میمیرند .

از طرف دیگر ، در بسیاری از آزمایشات مانند آزمایشاتی که برای اندازه گیری شوک یا مشاهدۀ حالتهای روانی انجام میشوند از مواد بیحسی استفاده نمیشود . تصور کنید قرار باشد یک داروی سوختگی روی یک سگ آزمایش شود . در این حالت ، حداقل در یک آزمایشگاه قانونی و استاندارد قبل از ایجاد سوختگی سگ بیحس یا بیهوش میشود ولی اگر قرار باشد همین آزمایش برای تخمین شوک ناشی از سوختگی انجام شود ، سگ بیچاره باید در هوشیاری کامل دچار سوختگی شود ! یا ممکن است پای یک گربه در حالت هوشیاری کامل له شود تا شوک ناشی از آن مشاهده شود !!!

به همین ترتیب ، در آزمایشاتی که برای تشخیص میزان سمّیت مواد شیمیایی انجام میشوند از مواد بیحس کننده استفاده نمیشود . در بدترین نوع این آزمایشات که به

مقالات و پایان نامه ارشد

۵۰LD معروف است ، میزان مواد سمّی خورانده یا تزریق شده به حیوانات را مرتب افزایش میدهند تا جایی که ۵۰ درصد حیوانات مورد آزمایش بمیرند !!! این حیوانات قبل از مرگ تا ۴۰ ساعت شدیدترین دردها را تحمل میکنند .

 

[۱] – Matthew Scully – Dominion ( The Power of Man, the Suffering of Animals, and the Call to Mercy)- publication martin Griffin – new York- 2002 – p 104 .

[۲] . احسان مصطفوی و پیمان چلبی ، پیشین ، ص ۷۰٫

 


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]