دریا
آبهای موجود در قسمت وسیعی از زمین را که قابل کشتیرانی باشد و به اقیانوس نیز راه داشته باشند، آب دریا نامند.[۱] میدانیم که در شمال ایران دریای مازندران یا خزر و در جنوب آن خلیج فارس و دریای عمان واقع شده است. جدیداً بر اساس اطلاعات به عمل آمده و در سالهای اخیر با نصب دستگاههای آب شیرین کن در جنوب، مقداری از آبهای خلیج فارس و دریای عمان تصفیه گردیده و برای آب آشامیدنی مورد استفاده قرار میگیرد ولی از این آبها و همچنین از آبهای دریای خزر تا آنجایی که بنده اطلاع دارم برای امر کشاورزی استفاده نمیشود.[۲]
طبق ماده یک ق.ت.ع.آب، آب دریاها از مشترکات عمومی میباشند و از نظر فقهی آب دریا پاک و وضو با آن جایز است.[۳]
آب دریا ترکیباتی دارد که آن را از آبهای زیرزمینی و زه آبهای حاوی مواد معدنی زیاد، در مورد آبیاری، متمایز میسازد آب دریا، علاوهبر نمکهای مضر، دارای مواد معدنی مفید برای گیاه و همچنین مواد معدنی کمیاب و غیره هم هست که قدرت باروری خاک را بالا میبرد.
از نظر ترکیبات شیمیایی آب دریا از تعادل و توازن در مواد معدنی و یونهای مفید اثر بعضی از مواد معدنی و یونهای مضر برای گیاه را خنثی میکند.[۴]
ب: دریاچهها
آن مقدار آبی که در گودی زمین قرار گرفته و ارتباط مستقیم با دریا نداشته باشد به قسمتهای عرض رودخانه هم دریاچه گفته میشود مثل آمودریا و سیر دریا (رودخانههای جیحون و سیحون).[۵]
دریاچه که اسم مصغر دریاست به معنی دریای کوچک که از هر طرف به وسیله خاک احاطه شده است. دریاچهها از جمله مشترکات عمومی محسوب شده و ثروت ملی میباشند.[۶]
ج: رودخانه
آب جاری موجود و دائمی انهار بزرگ را نامند (که در بند ۵ ماده ۶۰ ق.ا. ب آ اشاره گردیده است).[۷] و به تعبیر دیگر به جریان طبیعی آب که بزرگتر از نهر است رودخانه گویند. همچنین رودخانه به مجرای طبیعی گرفته میشود که آب به طور دائم یا فصلی در آن جریان دارد و معمولاً مصب آن دریاچهها یا اقیانوس یا رودخانه دیگری است و از انهار کوچک به وجود میآید و محل عبور این آب را بستر رود یا رودخانه گویند.[۸] رودخانه هم مانند دریا و دریاچه از مشترکات عمومی بوده و در اختیار حکومت اسلامی میباشند.
د: نهر
معنی لغوی نهر، مجرای آب یا مجرای طبیعی آب در سطح زمین است و اصطلاحاً عبارت است از مجرای آبی که آب را از رودخانه یا دریاچه یا چشمهسار و غیره به جویها میرساند.
نهر بر دو نوع است. نهر طبیعی و نهر سنتی. نهر طبیعی به مجرایی گفته میشود که آب به طور دائم یا فصلی در آن جریان داشته باشد و دارای حوزه و آبریز مشخصی نباشد، به عبارت دیگر انهار طبیعی به مجاری گفته میشود که از رودخانهها و چشمهسارهای طبیعی منشعب شده باشد.لیکن انهاری که در اکثر روستاها چه در قالبهای بتنی و یا خاکی منشعب میباشد را نهر سنتی می نامند.[۹]
ه: آبهای داخلی
آبهای داخلی یا به تعبیر دیگر آبهای ساحلی به آبهایی گفته میشود که به قلمرو خشکی یک کشور متصل و انتهای آن مبداء آبهای سرزمینی کشور محسوب میشود. از لحاظ حاکمیت آبهای داخلی تحت حاکمیت کامل کشور ساحلی قرار داشته، یعنی جزو قلمرو کشور ساحلی میباشد.[۱۰]
آبهای داخلی محدودهای از آبها را شامل میشود که در پشت خط مبداء دریای سرزمینی قرار گرفتهاند و خط مبداء در حقوق دریاها به خط پستترین جزر کامل آبهای ساحلی اطلاق میشود به همین جهت آبهای بنادر و لنگرگاههای ساحلی، خورها و مصب رودخانهها که به دریا سرازیر میشوند و خلیجهای کوچک و خلیجهای تاریخی جزو محدوده آبهای داخلی به حساب میآید.
به نظر برخی از حقوقدانان[۱۱] و بر اساس ماده ۱۲۲ قرارداد ۱۹۸۲ کنفرانس حقوق دریاهای سازمان ملل، آبهایی داخلی از نظر حقوق بینالملل به چند طبقه تقسیم میشوند.
الف: دریاها و دریاچههایی که در قلمرو یک کشور قرار گرفتهاند. مانند دریاچه ارومیه.
ب: دریاها و دریاچههایی که قلمرو چندین کشور آنها را احاطه کردهاند. مانند دریای خزر که فعلاً مابین ایران و چندین کشور آسیای میانه واقع شده است.
ج: آبهای واقعی در بنادر، لنگرگاهها و خورها یا خلیجهای کوچک و تاریخی.
مطابق ماده ۱۲۳ قرارداد ۱۹۸۲ حقوق دریاها، دریاها و دریاچههای بسته که راه به دریای آزاد ندارند، تحت حاکمیت و سلطه کشور یا کشورهای مجاور میباشند و کشورهای دیگر هیچگونه حق کشتیرانی و بهرهبرداری از آنها مگر با اجازهی کشور یا کشورهای ساحلی ندارند.
همچنین مطابق «قانون مناطق دریای جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس و دریای عمان مصوب ۱۳۷۳» آبهایی که میان خط مبداء دریای سرزمینی و قلمرو خشکی قرار گرفته و همین طور آبهای واقع بین جزایر متعلق به ایران که فاصلهی آنها از یکدیگر از دو برابر عرض دریای سرزمینی متجاوز نباشد، جزو آبهای داخلی محسوب و در تحت حاکمیت دولت ایران قرار دارد.[۱۲]
از آبهای داخلی دیگر، آبهای موجود در دریاچههای طبیعی و مصنوعی و پشت سدها، رودخانهها، آبگیرهای طبیعی و مصنوعی، آبراههها، تالابها، مردابها، اعم از شور شیرین یا آب های لب شور ساحلی.[۱۳]
[۱]. رشیدی، حمید، فرهنگ اصطلاحات حقوقی صنعت آب و برق، ص ۵۸٫
[۲]. کردوانی، پرویز، منابع و مسائل آب در ایران، ص ۱۶۸٫
[۳]. رشیدی، حمید، دایره المعارف حقوق نیرو، ص ۴٫
[۴]. رشیدی، حمید، فرهنگ اصطلاحات حقوقی صنعت آب و برق، ص۴۰٫
[۵]. همان، ص ۴۲٫
[۶]. رشیدی، حمید، فرهنگ اصطلاحات حقوقی صنعت آب و برق، ص۴۴٫
[۷]. همان، ص ۴۷٫
[۸]. سرمد، مرتضی، حقوق آب، ص ۲۷٫
[۹]. همان، ص ۳۱٫
[۱۰]. مجتهدی، محمد رضا، مطالعات حقوق بین الملل عمومی، انتشارات فروزش، چاپ اول، سال ۱۳۸۱، ص ۱۷۴٫
[۱۱]. ضیایی بیگدلی محمد رضا، حقوق بینالملل عمومی، تهران: انتشارات رشدیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۸،ص ۱۸۴٫
[۱۲]. مجتهدی، محمد رضا، مطالعات حقوق بین الملل عمومی، ص ۱۹۶٫
[۱۳]. ضیایی بیگدلی محمد رضا، حقوق بینالملل عمومی، ص ۵۸٫
[سه شنبه 1399-10-23] [ 06:01:00 ب.ظ ]
|